کتاب نظریههای ارتباطات به لحاظ حجم و تنوع نظریهها از ویژگی منحصر بهفردی برخوردار است و در واقع دایرهالمعارفی است که نظریههای مهم ارتباطات از کلاسیک تا مدرن و پستمدرن را در خود جای داده است.
چهار مترجم که دانشآموخته ارتباطات از دانشگاه تهران هستند ترجمه نظریههای ارتباطات را که مشتمل بر 79 مقاله از اندیشمندان بزرگ مطالعات رسانهای و فرهنگی است، انجام دادهاند.
شاهو صبار مترجم جلد اول،هادی خوشنویس مترجم جلد دوم، احسان شاقاسمی مترجم جلد سوم و گودرز میرانی مترجم جلد چهارم این مجموعه 2300 صفحهای هستند. مقالات این اثر توسط پل کوبلی از میان آثار ارتباطشناسان مشهور دنیا دستچین شده است.
رویکرد اصلی این کتاب، ارتباطات نشانهشناختی است و با در کنار هم قرار دادن نظریههای گوناگون نشانهشناسی از حوزههای مختلف معرفت زبانشناختی، فلسفی، ادبی، روانشناختی، انسانشناختی، منطقی و جامعهشناختی مسیر پیچیده اما روشن برای رسیدن به معنای نشانهها را فراروی خواننده ترسیم میکند. نشانهشناسی از جمله حوزههای کمتر شناخته شده دانش در ایران محسوب میشود و آثار انگشتشمار این دانش به زبان فارسی هنوز نتوانسته است چنان که باید و شاید این حوزه مطالعاتی را در کانون توجه علاقهمندان قرار دهد.
از اینرو این اثر با تنوع موضوع و نیز گوناگونی آرای نویسندگان توانمند آن، میتواند چراغ راه جویندگان معرفت نشانهشناختی باشد.من در مراسم رونمایی این کتاب گفتم وجود چاپ فارسی کتاب «نظریههای ارتباطات» ایجاد سئوالهای جدید در مقابل تئوریهای گذشته ارتباطات است؛ چرا که در این کتاب تمامی متون اورجینال علوم ارتباطات که موردنیاز دانشجویان و اساتید ارتباطات است جمعآوری شده است و این آثار را باید در بستر تاریخی تحولات مرتبط با نظریهها درک کرد؛ تئوریهای ارتباطی تاکنون هفت مرحله را از سر گذراندهاند:
1. ارتباطات بهعنوان معانی بیان که بین دوره 1900 تا 1950 مطرح بوده و این دوران دوره غلبه تلقیهای زبانی و ادبی از ارتباطات بوده است و به ارتباطات از زاویه قدرت بیان و علم بدیع نگریسته میشده است. علیالقاعده از این دیدگاه تسلیم بودن مخاطب حرف اول و آخر است.
2. ارتباطات و علوم اجتماعی از 1930 تا 1960 که دوره غلبه بحثهای مرتبط با تاثیرات رسانهای است و آرای ویلبر شرام،هارولد لسول، کورت لوین، پاول لازارسفلد، کارل هولند و برنارد برلسون مطرح بوده است.
3. انقلاب تجربی یا به عبارت بهتر دوران قرار گرفتن نظریهها در لوله آزمایش است (1950 تا 1970) که دوره مرزبندی دقیقتر پژوهشهای ارتباطی با تحلیلهای تاریخی، بیانی متکی بر متن و نیز دوره مطرح شدن مدل ارتباطی خطی شان و نوویور بوده است. (باز هم تسلیم تلقی کردن مخاطب)
4. در مرحله چهارم که در واقع دهه پرآشوب 1960 تا 1970 است شاهد تاکید بر ارتباطات میانفردی هستیم و این خود محصول جنبشهای مدنی در آمریکاست که به این ادبیات ارتباطی، غنا میبخشد و فقط در همین دوره است که نمادهای بیقدرتی و انفعال مخاطبان تاحدودی دچار آسیب میشود.
5. در مرحله پنجم یک نوع معانی بیان نوین (1965 تا 1980) پا میگیرد که در این دوران دوباره بحثهای اقناع جان میگیرند و عبارت مارشال مک لوهان مبنی بر رسانه همان پیام است، مورد توجه قرار میگیرد و این در حالی است که آمریکا در این دوران از وجود نظریههای انتقادی در اروپا بیخبر است.
6. خاصیت دوره ششم تعقیب و جستوجو برای یک مدل جهانی است که در فاصله 1970 تا 1980بروز مییابد و در این مرحله پس از دو دهه مطالعات تجربی به خلأ یک تئوری بزرگ واحد در قبال فرایند ارتباط پی برده میشود و کتاب «ساختار انقلابهای علمی» فیلسوف علم توماس کوهن تاثیر عمیقی بر حوزه ارتباطات میگذارد و نظریهپردازان ارتباطات پی میبرند که علم از پارادایم جهانی برخوردار بوده و آنان تا آن هنگام از وجود آن بیاطلاع بودهاند.
7. اما در مرحله هفتم که به دوره انرژی و اضطراب معروف است و از 1980 تا امروز را در برمیگیرد؛ در واقع با دورانی مواجه شدهایم که در آن چند رگه پژوهشی غلبه یافته است: پژوهشهای تحلیلی، روشهای مبتنی بر قومنگاری، نفوذ به جعبه سیاه ذهن از طریق توجه به فرایندهای شناختی، مطالعه روابط بین فردی، باور به پلورالیسم و تفکیک که همه برخلاف توجه به مدل جهانی در دوره قبلی است.
در هر حال کتاب نظریههای ارتباطات به لحاظ حجم و تنوع نظریهها از ویژگی منحصر بهفردی برخوردار است و در واقع دایرهالمعارفی است که نظریههای مهم ارتباطات از کلاسیک تا مدرن و پستمدرن را در خود جای داده است. پس نکته مهم این است که این نظریهها را باید با این کلید گشود که ابتدا در فرامتن تاریخی خود درک شوند و دیگر اینکه؛ امروز فرهنگ رسانهای، همان فرهنگ اینترنتی در حوزه ارتباطات بهشمار میرود.
این اثر در فصل نخست با طرح بخشی بهعنوان الگو و الگوسازی به مهمترین مفاهیم ارتباطات به مثابه زیربنای شکلگیری اثر میپردازد تا در بخش دیگری از این جلد وجه مهم دیگری از ارتباط را که مدنظر ویراستار است، شرح دهد و با رویکردی نشانهشناختی در بخش سوم کتاب در جلد دوم بر مفاهیم زبانشناختی ارتباط متمرکز شود و بر این اساس دیگر بخش این مجلد را کاربردی کند. کوبلی در جلد سوم کتاب خود ابتدا از متن و با اثری مشهور از رولان بارت بنام شروع میکند و با تشریح ژانر و ارتباط آن با متن در قسمت دوم (بخش ششم کتاب) به بازنمایی، گفتمان و ایدئولوژی میپردازد تا تأثیر آنها را در ارتباطات رسانهای شده که سرآغاز جلد چهارم است، گوشزد کند.
جلد چهارم که مرکب از چهار بخش است ارتباطات با واسطه یا رسانهای شده را سرلوحه بحث قرار میدهد و با آشنا ساختن دانشپژوه با مفاهیم این حوزه در هشتمین بخش کتاب، مهمترین وجوه ارتباط رسانهای - رمزگذاری، رمزگشایی و عمل خوانش یا قرائت متن- را تشریح میکند.
نهمین بخش کتاب به رابطه شناخت و ارتباطات میپردازد تا حوزه میانرشتهای ارتباطات را از دانش روانشناسی بینصیب نگذارد. کوبلی در این 9 بخش خواننده را کاملا آماده میکند تا در ورود به بخش دهم که فضایی متفاوت از بقیه کتاب دارد، دچار خلأ معرفتی نشود.
در این بخش از کتاب به فضای ارتباطات جهانی و جهانی شدن به عنوان پدیدهای که بر این مبنا شکل گرفته، وارد میشویم و نهایتا با شناخت حقوق، قوانین و قراردادهای جهانی حاکم بر ارتباطات، کتاب را به پایان میبریم.با توجه به مراحل هفتگانه پیشگفته، چاپ کتاب نظریههای ارتباطات نه تنها پایان فعالیت در زمینه ارتباطات نیست، بلکه امروز باید این تئوریها را به مثابه متن در فرامتن مراحل پیشگفته قرار داد تا رمزگشایی شوند و سپس این یافتهها را در بافت جوامع سایبری کنونی قرار دارد تا به عیار آنها بیش از پیش پی برد.
منبع : دکتر یونس شکرخواه
رویکرد اصلی این کتاب، ارتباطات نشانه شناختی است و با در کنار هم قراردادن نظریههای گوناگون نشانه شناسی از حوزههای مختلف معرفت زبان شناختی، فلسفی، ادبی، روانشناختی، انسان شناختی، منطقی و جامعه شناختی مسیر پیچیده اما روشن برای رسیدن به معنای نشانهها را فراروی خواننده ترسیم میکند.
نشانه شناسی از جمله حوزههای کمتر شناخته شده دانش در ایران محسوب میشود و آثار انگشت شمار این دانش به زبان فارسی هنوز نتوانسته است چنان که باید و شاید این حوزه مطالعاتی را در کانون توجه علاقمندان قرار دهد. از این رو این اثر با تنوع موضوع و نیز گوناگونی آرای نویسندگان توانمند آن میتواند چراغ راه جویندگان معرفت نشانه شناختی باشد. در این کتاب تمامی متون اورجینال علوم ارتباطات که مورد نیاز دانشجویان و اساتید ارتباطات است جمع آوری شده است و این آثار را باید در بستر تاریخی تحولات مرتبط با نظریها درک کرد.
دو فضایی شدن ارتباطات و انتقال از نظریههای کلاسیک به نظریههای ارتباطی جدید
دانش ارتباطات، دانش پر دامنهای است که ازارتباطات انسانی غیر کلامی آغاز میشود و به ارتباطات نمادین که مبتنی بر علایم و نشانهها است ادامه پیدا میکند.
۱ – ارتباطات حضوری طبیعی: ارتباط چهره به چهره که پر ارزشترین و کاملترین نوع ارتباط است .
۲ – ارتباط غیر حضوری علایمی و نمادین: دوره دوم ارتباط با واسطه و علائم و نماد است، با ارسال پیام از طریق برندگان وعلایم شروع و انتقال پیام پادشاهان از طریق پیک پادشاهان اردامه و ارتباط با شکل گیری پست به عنوان یک سازمان شکل نهادینه به خود گرفت.
۳ – ارتباط رسانهای یک سویه:ظهور صنعت چاپ و ارتباط رسانهای فراگیر را به عنوان رسانه عمومی فراهم آورد و با ظهور سینما، رادیو و تلویزیون ابعاد صوتی و تصوصیری متحرک پیدا کرد.
۴ – ارتباط غیر حضوری همزمان: ظهور صنعت تلگراف آغاز دوره ارتباط دو سویه همزمان و در عین حال چند سویه و شبکهای ارتباطات را فراهم زد.
۵ – ارتباط مجازی: ارتباط مجازی ارتباطی است که در محیط مجازی صورت میگیرد و یک تجربه جدیدی از ارتباطات حضوری را به وجود آورده است که در محیط مجازی صورت میگیرد. این نوع ارتباط با بهره گیری از متن، صوت و تصویر منشاء ظهور ارتباطات جدیدی در فضای جمعی شده است . البته با ورود ایل و مک انتار( پس از سال ۱۹۸۴) یک اتفاق مهم گرافیکی در صنعت ارتباطات مجازی روی داد که روز به روز پس از آن گسترش پیداگردد.
تحولات تکنولوژیک و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آنها چند تحول عمده در جهان ارتباطات به وجود آورد و این تحولات موجب ظهور نظریههای جدید در مقایسه با نظریههای کلاسیک در حوزه ارتباطات شد.مهمترین این تحولات این حوزه را در پنج تغییر به هم پیوسته میتوان توضیح داد:
۱ – سرعت گرفتن روند منتهی به فرامحلی شدن، منطقهای شدن و جهانی شدن
۲- ظهور فضای مجازی و شکل گیری فضای واقعیت مجازی : این دوره با ظهور کهکشان اینترانت و انقلاب بزرگ اطلاعات شکل گرفت.
۳ – ظهور زمان مجازی در کنار زمان آنالوگ: انعکاس جدیدی از مفهوم زمان پیوند جدی یا متغییر فاصله، حرکت و سرعت دارد.
۴ – ظهور کار مجازی در کنار کاردستی و آنالوگ : کار مجازی ادامه کار مکانیکی است که از یک نظام و سامانه برنامهای برخوردار است کار مجازی کار از راه دور است.
۵ – ظهور انرژی مجازی در کنار همه انواع انرژیهای فیزیکی: انرژی مجازی انرژی است که امر شیئی را تبدیل به داده اطلاعاتی دیجیتال میکند و ظرفیت شیئی را تبدیل به ظرفیت عددی دیجیتال میکند.
چهار جلد این کتاب خط سیر نظریههای ارتباطات در قرن گذشته را ادامه میدهد. آنچه از مطالب جمع آوری شده در این کتاب به سادگی مشهود است این است که نظریه پردازی درباب ارتباطات از هر زاویهای که صورت گیرد امری ترکیبی است و مطالب انتخاب شده برای این کتاب همگی به ارتباط منتج میشوند اما از حوزههای متعدد دانش میآیند.
دست کم کارهای کلاسیک فیلسوفان یونانی میتواند نقطه آغاز شکل گیری نظریههای ارتباطات محسوب شود ولی بی شک شکل گیری نظریههای خاص ارتباطات از دهههای اولیه قرن بیستم میلادی به بعد است. نظریههای ارتباطات در قرن بیستم مشخصاً در دو حوزه پرورش یافت. اولین حوزه، زبان شناسی است که هنوز هم در حال توسعه است و دومین حوزه قلمرو متنوع مطالعات رسانهای است.
این اثر در فصل نخست با طرح بخشی به عنوان الگو و الگو سازی به مهمترین مفاهیم ارتباطات به مثابه زیربنای شکل گیری اثر میپردازد تا در بخش دیگری از این جلد وجه مهم دیگری از ارتباط را که مدنظر قرارداده است.
مباحثی که در جلد اول کتاب نظریههای ارتباطات آمده است، همگی به مسائل بنیادی در ( علم ارتباطات) و مطالعۀ نشانه میپردازند. ( علم ارتباطات) عنوانی است که مکرراً به موج تحقیقات ارتباطی اخیر( پس از ۱۹۵۰) اطلاق شده است که در مقدمۀ کلی مورد بحث قرار گرفت. البته تمام بخش ۱، مربوط به این دورۀ زمانی نیست و تمام مطالب نیز از ( علم ارتباطات) نمیآیند. مقالۀ سبوک (فصل یک) تا حدی، یک نقطۀ عطف برای الگوهای ارتباطات و مفهوم سازی مجدد ارتباطات در یک مبنای وسیعتر به حساب میآید. فصل دو، مقالۀ ون اودکسکول، ابتدا در سالهای ۱۹۳۶ و ۱۹۳۷ در آلمان منتشر شد؛ در نخستین دهۀ قرن بیست و یک، اندک اندک آن برجستگی را شایستۀ آن است، به دست میآورد. این مقاله نیز نه از علم ارتباطات که از زیستشناسی نظری آمده است و نمونهای از این علم ارتباطات پارادایمهای خود را به شیوهای التقاطی { یعنی با انتخاب و گل چین کردن از یک دامنۀ وسیع} جمع میکند. مطلب انتخاب شده از یاکوبسن(فصل۱۰)، در پایان موج اخیر (علم ارتباطات) میآید و شامل یک الگوی ارتباطی مهم است، با این حال، این مقاله عصارهای است از یک مقاله در باب سبکشناسی که بطور عمده به شعر میپردازد. فصل ۱۲ ازهایمز، یک الگوی معروف تأثیر گذار از ارتباطات ارائه میدهد و اولین بار در سال ۱۹۸۶ در حوزه زبانشناسی اجتماعی منتشر شد که زیر مجموعهای از نظریۀ ارتباطات است که به طور مؤثر، پس از دورۀ ( علم ارتباطات) میآید و ترجیح میدهد خود را تحت عنوان(قومنگاری ارتباطات) ببیند. با این حال، مقالات انتخاب شده در میانۀ بخش یک، دقیقاً از دورۀ ( علم ارتباطات) از اواخر دهۀ ۱۹۴۰ تا اواخر دهۀ ۱۹۵۰ میآیند، دورهای که در آن، علم ارتباطات از سوی لازارسفلد و پیروان او توسعه یافت.
مقالۀ سبوک(فصل ۱) تلاش میکند تا تعریف موجزی از ارتباطات ارائه دهد و در ابتدا مجموعه نه چندان زیادی از مختصات را به شکل یک الگو برای نمایش وسعت ارتباطات مرتب میکند. این مقاله، ارتباطات را از طریق ( منبع) و ( مجراهای) آن آزمون میکند و سرانجام، آن را به سمت الگوی خود یعنی( منبع – مجرا/پیام- مقصد) هدایت میکند. با این حال، درخت منبعها و مجراها چیزی را آشکار میکند که برای قرار دادن ارتباطات بشری در یک شبکۀ بسیار وسیعتر از خود، مورد نیاز است.
در انتخاب مکمل دیگر از یاکوب ون اوئکسکول (فصل ۲ و ۳) بنیادیترین فرایند الگوسازی در طبیعت را تشریح میکند: روشی که طی آن، (گونه) در یک نظام الگوسازی نوع – ویژه قرار میگیرد. ون اوئکسکول نگرشی به شدت کانتی از پدیدهها ارائه میدهد که در آن هر (گونه) در درون (اومولت) خود واقع است و تحت تأثیر آن قرار دارد. بنابراین، ارتباطات، تنها در درون این اومولت و تحت شرایط آن میتواند رخ دهد. مقالات انتخاب شده از سبوک و وناودکسکول باید متعلق به یک بخش در نظر گرفته شوند: این مقالات بر خلاف بسیاری از الگوهای ارتباطی مربوط به ( علم ارتباطات) اخیر، بر مبنایی واقع در تعاملات بشری حرکت نمیکنند بلکه تصویر گستردهتری از ارتباطات را در میان تمام گونهها و تمام انداموارهها ارائه میدهند.
مقالۀ انتخاب شده از وران ویور (فصل ۴)، در اصل در سال ۱۹۴۹ در ( ساینتیفیک امریکن) منتشر شد و کار پیشرو (کلود شانون) بر روی (اطلاعات) را که در شکرت لابراتورارهای تلفن بل انجام شد، معرفی کرد ( این کار، در همان سال در کار مشترک تاریخی این دو نفر یعنی(نظریۀ ریاضی ارتباطات) به شکلی دیگر ارائه شد). ار چه ویور ارتباطات بشری را در بخشهایی از مقاله، به ویژه جملۀ آغازین آن، بر جسته کرد،، این مقاله پس از دو مقاله قبلی، یک پل ارتـباطی فـراهم مـیکند، زیـرا بـه طور مؤثر یک الگوی ارتباطی ارائه میدهد که تمام عناصر انسانی آن حذف شدهاند.برخی از اظهارات رسمی ویور ممکن است به نظر یک خوانندۀ قرن بیست و یکمی خام بیاید. مثلاً میتوان به توضیحات او در باب (فکر کردن) رایانهها و نظراتش دربارۀ همخوانی ارتباطات ماشینی و گفتمان بشری اشاره کرد. با این حال ویور تلاش میکند که مزایای یک الگوی ارتباطی را نشان دهد که محدود به معنا نباشد و این یک قدم بزرگ در پیشبرد نظریۀ ارتباطات بوده است.
مقالات انتخاب شده لاسول، برلسون، گربنر، کنز، و وستلی و مکلین همه، نمونههای نوعی از نظریۀ ارتباطات دهۀ ۱۹۵۰ آمریکا( البته نه به معنای تنزل دهندۀ آن) هستند. بررسی گذرای آنها به روشهای کم و بیش صریح، در جهت تمایلی است برای تفسیر ارتباطات نه فقط به خاطر خود آن، بلکه در خدمت فهم افکار عمومی. کار مشهور لاسول در بیرون کشیدن عصارۀ ارتباطات( چه کسی، چه چیزی را، از چه مجرایی، به چه کسی و با چه تأثیری میگوید)، آشکارا، مبنای مقالۀ او را در تعاملات بشری قرار میدهد. با این حال، در نظر داشته باشید که لاسول هنوز از نقاط ارجاع زیستشناختی استفاده میکند: کلماتی چون(محرکها) جریان معاصر رفتارگرایی را آشکار میکنند. بعلاوه خواننده باید قادر باشد که چشم اندازیک دانشمند سیاسی جنگ سرد را تشخیص دهد که معتقد است: ارتباطات توسعه یافته، ما به روشنگری هدایت میکند و روشنگری میتواند معادل توافق آرا باشد. مطلب برلسون (فصل۶) مستقیماً دربارۀ افکار عمومی و رابطۀ ارتباطات و(تأثیرات) است. از میان تعاریف ارتباطات که ممکن است خوانندگان امروز آنها را مورد تردید بدانند، مباحث برلسون دارای ارزش بسیاری است. مشاهدات او در باب بازخورد، پاسخ محتاطانۀ او به پرسش در مورد پیوند میان ارتباطات و افکار عمومی، ارجاع او به( تأثیرات) افتراقی طبق موضوع و شرایط و مشاهدات او در باب نیاز سیاسی به مطالعۀ صنعت سرگرمی به خوبی طرح شده است.
الگوی گربنر(فصل۷) به طریقی مشابه با لاسول پیش میرود، با این حال برخی نکات آن در ارتباط با سایر مقالات ارزش طرح شدن دارند. گربنرر این پرسش را که آیا انسانها تنها بر پایۀ واقعیات تجربی الگو میسازند، مطرح میکند و این موضوعی است که مسلماً براس سبوک و ون اوئکسکول نقش محوری دارد. گربنر همچنین به جای بخش بخش کردن قطعی پیام، با الگوی خود(تغییرات) صورت گرفته در نقاط تأکید را در ارتباطات نشان میدهد و این مؤلفه، مشخصۀ الگوی یاکوبسن نیزهست. این الگو به این دلیل که به قدر کافی جامعه شناختی نیست، در مطالعۀ رسانهای اخیر مورد نقد قرار گرفته است، با این حال، تفسیری از مقالۀ اصلی نشان میدهد که هرگز این گونه نبوده و گربنر مشتاق بوده است که نقشهای بزرگتر ارتباط گر و مخاطب را برجسته کند.
مقاله منتخب از کتز، خلاصۀ مفیدی از کار نظری انجام شده از سوی خود او را با همکاری یک بینانگذار علم ارتباطات، یعنی پل لازار سفلد فراهم میکند. (جریان دو مرحلهای) در نظریۀ (رهبران افکار)، تصویر مخاطب را از مجموعهای از افراد منفک از یکدیگر تغییر داد، به این ترتیب که آنان که بیشتر در معرض رسانهها هستند، پیامها را از رسانههایی که تأثیر را در این پایۀ محلی منتشر میکنند، میگیرند و به جریان در میآورند. نوعاً، مطالعاتی که این نظریه به آنها باز میگردد، مربوط به رفتار رأی دهی و موضوع فراگیر افکار عمومی هستند. با این حال، الگوی جریان دو مرحلهای بعنوان یک طرح جامعه شناختی، حتی امروز نیز جایگاه برتری نسبت به این موضوعات دارد. البته از موضع برتر فعلی ممکن است حتی بتوان گفت که کتز، تأثیر رسانههای حرفهای و شرکت- شرکت (یک الگوی فعالیت تجاری است که بیش از آن که به مشتریان انفرادی توجه کند به ارائه کالا و خدمات به سایر شرکتها تأکید دارد) را دست کم گرفته است و جالب خواهد بود که بدانید چگونه جریان دو مرحلهای ممکن است میان ارتباطات همتا- همتای مورد نظرلیوینگستون رخ دهد. الگوی وستلی و مکلین نیز از سال ۱۹۵۷ (فصل۹) از سطح افراد متصل به هم حرکت میکند تا برای توصیف ارتباطات، ابزاری شبه جبری، تولید کند. البته این الگو به خاطر طرح این نظر که پیام را میتوان (هدفمند) و (غیرهدفمند) در نظرگرفت، یک الگوی متمایز است. اگر بیطرفانه بنگریم، این مسئله یک بحث محوری ارتباطات در نشانه شناسی نیز هست. با این حال وستلی و مکلین صرفاً با ارجاع به (تأثیر) به تقسیم بندی هدفمند و غیرهدفمند میپردازند. از این روز، آنان تمایل دارند که بر نقشهای مدافعهای تأکید کنند و گیرنده را بر حسب (عموم) و (رفتار) ببینند.
فصل ۱۱ از زالیزنیاک و همکاران، کاری است از مکتب تارتو – مسکو و بنابراین با کار «یوری لاتمن» (۹۳-۱۹۲۲) پیوند دارد. با این حال، این مقاله محصول کار انجام شده در دهه ۱۹۵۰ در پارادایمهای مشابه با پارادایمهای علم ارتباطات آمریکا است. الگوی طرح شده از سوی این مکتب، بلند پروازانه است، هم از جهت چشم انداز آن در الگوسازی اولیه و ثانویهای که بشر به ترتیب در زبان و فرهنگ انجام میدهد و هم از جهت تلاشهای آن برای نظاممند بودن. ایده کلی الگوسازی که در اینجا مطرح میشود، با ایده سبوک و ون اوئکسکول مرتبط است و در سال ۱۹۸۸ به طریقی مهم از سوی سبوک مورد بازبینی قرار گرفت دو الگوی باقیمانده در بخش ۱، تا حدی متفاوت هستند. یاکوبسن (فصل ۱۰) بر شعر و سبک شناسی تمرکز میکند.
با این حال، وقتی یاکوبسن کارکردهای متفاوتی را نشان میدهد که شعر در زبان روزمره بازی میکند، میتوان از آن، مطالب زیادی در راه رسیدن به یک نظریه شعر آموخت. تأکید او بر «کارکرد» آشکارا از میراث حلقه زبان شناسی پراگ خبر میدهد و اجزای «تماس»، صریحاً به یافتههای پیشروانه مالنوفسکی اشاره دارد. کارکردهای «حسی»، «اشتیاقی» و «ارجاعی»، آشکارا از بوهلر گرفته شده است.
همچنین میتوان آن نوع از کارکرد نشانهای را که در {کارکرد} ارجاعی رخ میدهد و یاکوبسن با واژگان پیرسی فرمولبندی کرد، به این مجموعه افزود. الگویهایمز بر سخن گفتن تمرکز میکند و با بحث بر روی تنوع در سخن گفتن و ذکر مثالهای متعدد از زبانهای مختلف و بحثی برای توصیف طبقهبندی آغاز میشود. مقالهای که در اینجا انتخاب شده است، بحثهایمز را در باب الگوی «سخن گفتن» خود او به تصویر میکشد و از این جهت که {به خاطر استفاده از حروف واژه SPEAKING برای ارائه تقسیمبندیها} خوب در ذهن جا میگیرد مفید است و علاوه بر آن عصارهای است از کارهای بسیاری که در زبان شناسی، فلسفه، روانشناسی و نظریه ادبی انجام شده است (و آموزههای بوهلر، کنث بورک، یاکوبسن، مالینوفسکی، چارلز موریس، اوگدن و ریچاردز، بی.اف. سکینر، ویلیام سسکین و وراجان را در بر میگیرد.
بخش ۲ به هستی شناسی نشانه اختصاصا یافته است و دو مطلب کلیدی از پیرس و سوسور، پیشروان مشهور سنت مطالعه نشانه در قرن بیستم و دیگر بنیان گذار نشانه شناسی، توماس ای، سبوک را در برمیگیرد. نوشتههای پیرس یک نظریه دقیق و اجتناب ناپذیر نشانه را در برمیگرفت اما این مطالب آنچنان پیچیده بودند که در آن زمان، عموماً نظریه نشانه پیرس در نظریه ارتباطات مغفول واقع میشد. مطلب «منطق به عنوان نشانه شناسی» (فصل ۱۳) ترکیبی از نظریه نشانه پیرس، به ویژه طرح «ده فرمان» نشانه او را ارائه میکند. احتمالاً ارزشمندترین و قابل فهمترین بحث در مورد این ده فرمان را میتوان در مطلب «فلوید مرل» (فصل ۱۴) پیدا کرد که به دنبال آن میآید. مطلب تأثیرگذار پیرس در حوزه نظریه ارتباطات، خود تأثیر مهمی از واقعگرایی آکادمیک گرفت که این واقعگرایی، مبتنی بر فهم تفاوتهای میان «نشانه» «شیء» و «چیز» است. این موضوع بر تفکر فیلسوف آمریکایی، جان دیلی اثر گذاشت و او در مجموعهای از مقالات، چهارچوبی آکادمیک و پیرسی برای تفکر بنا کرد (فصل ۱۵) گزاف نخواهد بود که بگوییم هر کس بخواهد به دقت از واژگان «شیء»، «چیز»، «نشانه» و حتی «سوژه» در نظریه ارتباطات استفاده کند باید قبل از آن، این مقاله را به دقت بخواند.
نیاز به توضیح ندارد که دو مقاله سوسور و بنونیست (به ترتیب فصلهای ۱۶ و ۱۷) آشکارا مکمل یکدیگر هستند. مقاله سوسور به روابط اختیاری درون نشانه زیان شناختی میپردازد. مطلب بنونیست بازبینی و بسط اصول اختیاری بودن است. مقاله کرس (فصل ۱۸) مستقیماً مستقیماً به هر دوی اینها مربوط است اما کمک بزرگی به نشانه شناسی اجتماعی میکند و با پیوستن به زبان شناسی اجتماعی، تحلیل گفتمان و تحلیل گفتمان انتقادی، به آنان نیز کمک میکند. کرس در تحلیلی که تعدادی از انواع مختلف متنها را در برمیگیرد، در جهت رسیدن به یک نظریه «انگیزش» در نشانه، از اصول اختیاری بودن صرف نظر میکند. به رغم مشکلات موجود در برخی از واژگانی که او اتخاذ میکند، تقسیمبندی پدیده «علاقه» در سطح نشاانه در مقاله کرس، نقطه عطف عمدهای را در نظریه ارتباطات نشان میدهد. کار کرس، از سنتی میآید که عمیقاً تحت تأثیر مالینوفسکی است. احتمالاً، متن کلیدی این سنت، ضمیمهای است که مالینوفسکی بر کار اوگدن و ریچاردز یعنی «معنای معنا» نوشت. کارکرد تماس زیان که موضوع بحث مالینوفسکی است (فصل ۱۹) آشکارا قرابت بزرگی با جایگاه مطالب انتخاب شده در بخش ۴ دارد.
بخش دوم، با مقالهای در باب تکامل دلالتگری از توماس ای. سبوک (فصل ۲۰) خاتمه مییابد. مقاله سبوک همانند مقاله مالینوفسکی و حتی بلند پروازانهتر از آن، معنایی برای این میراث پیشنهاد میدهد که ارتباطات بشری در آن نـهفته اسـت. ایـن مقاله با انفجار بزرگ آغاز و به فرضیه جایا ختم میشود. این شیوه تا حدی در تضاد با آن توصیفهای ارتباطات است که به منظور این که فراگیر باشند حرکت از ارتباطات شفاهی به سمت ارتباطات مکتوب را پیمایش میکنند و به رایانهها میرسند. البته، بخش یکی به آخر سبوک در اینجا تنها در باب «اشکال انسانی» است. از منظر نظریه ارتباطات، سهم سبوک کمی شبیه به تاریخ نگاریهای استعاری زندگی روی کره زمین است که میگویند: اگر زندگی در آغاز روز، در ساعت ۰۰:۰۰:۰۰ (ثانیه:دقیقه:ساعت) در هنگام صبح آغاز شده باشد و زمان فعلی ۲۴:۰۰:۰۰ باشد، در این صورت میتوان گفت که سال ۱۹۶۹ دقیقاً در ۲۳:۵۹:۵۷ بوده است.