Fadak.IR راهکارهای فدک
English Русский العربية فارسی
مقالات مدیریت مطالعات زبان


/ مدیریت / مدیریت توسعه

مقدمه‎ای بر صنعت و انقلاب چهارم صنعتی


   انقلاب چهارم صنعتی
      انقلاب صنعتی چهارم
      Industry 4.0
      چهارمین انقلاب صنعتی
      انقلاب چهارم صنعتی؛ کار یعنی مهارت و تخصص
      چهارمین انقلاب صنعتی
      Industry 4.0 نسل چهارم صنعت
   دسته‌بندی صنایع - Industry Classification
      الگوی جهانی طبقه‌بندی در بورس
      انواع طبقه‌بندی‌ها
      مزایای مدل ICB
      نظام طبقه بندی صنایع در بورس
    بازار (Market) و صنعت (Industry)
      تجارت درون صنعت
      تجارت
      بازرگانی
      کسب و کار

انقلاب چهارم صنعتی

انقلاب صنعتی چهارم

ما در انقلاب فن‌آوری هستیم. انقلابی که به صورت بنیادین در حال تغییر زندگی، کار و ارتباطات است. این تحول بزرگ از لحاظ مقیاس و پیچیدگی به هیچ تجربه بشری شباهت ندارد. ما هنوز نمی‌دانیم که آینده این تحول بزرگ چگونه خواهد بود. اما یک چیز کاملا واضح است: واکنش ما به این تحول عظیم باید منسجم و فراگیر باشد و همه ابعاد جامعه، از بخش‌های خصوصی و دولتی تا جامعه مدنی و آکادمیک را در برگیرد.
انقلاب صنعتی اول از آب و انرژی بخار به منظور مکانیزه کردن تولیدات استفاده نمود. انقلاب صنعتی دوم از قدرت الکتریسیته به منظور تولید انبوه بهره برد. سومین انقلاب صنعتی از علم الکترونیک و فنآوری اطلاعات به منظور تولید خودکار استفاده نمود. انقلاب چهارم صنعتی بر پایه‌های انقلاب سوم بنا نهاده شده است و شامل همجوشی فن آوری‌های مختلف است که مرزهای زیستی، دیجیتال و فیزیکی را در می‌نوردد.
انقلاب صنعتی چهارم
سرعت تحولات جدید هیچگونه سبقه تاریخی ندارد. در مقایسه با انقلاب صنعتی سوم که پیشرفتی خطی داشت، انقلاب صنعتی چهارم سرعت نمایی دارد. در ضمن این تحول تقریبا همه صنایع را در بر می‌گیرد. وسعت و عمق این تغییرات، نویدبخش تحول در کل نظام‌های تولید، مدیریت و کنترل می‌باشد.
امکان اتصال میلیونها انسان به دستگاه‌های موبایل با قدرت و حافظه بالا و همچنین دسترسی آنها به دانش نامحدود است و این امکانات با پیشرفت‌های عملی در حوزه‌های هوش مصنوعی، ربات، اینترنت اشیاء، وسایل نقلیه خودکار، پرینترهای سه بعدی، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، علم مواد، ذخیره انرژی و محاسبات کوانتومی دوچندان خواهد شد.
در حال حاضر نیز ما در دنیای هوش مصنوعی زندگی می‌کنیم: از خودروهای بدون راننده تا پهبادها، دستیارهای مجازی و نرم‌افزارهای ترجمه. طی سالهای اخیر،پیشرفتهای چشم گیری در حوزه هوش مصنوعی انجام گرفته است. این تحولات به علت افزایش قدرت پردازنده‌ها و دسترس بودن حجم گسترده‌ای از اطلاعات است. فن‌آوری ساخت دیجیتال دائما با دنیای بیولوژیکی در حال تعامل است. مهندسین، طراحان و معماران از طراحی محاسباتی، مهندسی مواد و زیست شناسی مصنوعی استفاده می‌کنند تا بتوانند همزیستی بین میکرواورگانیسم‌ها، بدنمان، موادی که مصرف می‌نماییم و حتی ساختمان‌هایی که در آن زندگی می‌کنیم ایجاد نمایند.
چالشها و فرصت‌ها
انقلاب چهارم صنعتی، درست مانند انقلابهای صنعتی دیگر، این توانایی را دارد که سطح درآمدهای جهانی را بیشتر کند و کیفیت زندگی را بهبود بخشد. تا امروز، فن‌آوری محصولات و خدمات جدید ایجاد نموده که بهره وری ما و همین طور لذت ما از زندگی را بیشتر کرده است. امروزه گرفتن تاکسی، رزرو پرواز، خرید محصول، پرداخت، گوش دادن به موسیقی و یا تماشای فیلم همه از راه دور انجام می‌گیرد.
این مطلب رو هم از دست ندید:
  آماده شدن جهت مکالماتی برای تغییر +دانلود فایل صوتی مقاله
در آینده، نوآوری‌های فن‌آوری حالتی معجزه گونه پیدا خواهند کرد. هزینه حمل و نقل و ارتباطات کاهش پیدا خواهد کرد و زنجیره عرضه جهانی محصولات موثرتر خواهد شد. کاهش در هزینه کسب و کار سبب ایجاد بازارهای جدید و رشد اقتصادی خواهد شد.
اما از سویی دیگر همانطور که اقتصاددانانی از قبیل اریک برینجولفسون و اندرو مک کافی اشاره کردند، این تحولات بزرگ می‌تواند سبب ایجاد نابرابری (به ویژه در بازار نیروی انسانی) شود. جایگزینی نیروی کار با اتوماسیون و ماشین سبب وخیم تر شدن شکاف بین سرمایه و کار می‌شود. اما جایگزینی کارگرها با فن‌آوری نیز می‌تواند سبب ایجاد امنیت و ایجاد شغل گردد.
در حال حاضر نمی‌توان آینده را پیش بینی کرد اما با مطالعه گذشته می‌توان بیان داشت که تلفیقی از هر دو اتفاق خواهد افتاد. اما می‌توان اذعان داشت که در آینده، استعداد عاملی مهم تر از نیروی یدی در تولید خواهد بود. این سبب ایجاد شکاف در بازار مشاغل می‌شود و دو طیف مهارت بالا/ درآمد بالا و مهارت پایین/درآمد پایین را پدید می‌‌آورد. این تفاوت ممکن است منجر به ایجاد تنش‌های اجتماعی گردد.
نابرابری علاوه بر اهمیت اقتصادی، از لحاظ اجتماعی نیز حائز اهمیت می‌باشد. بزرگ‌ترین ذی‌نفعان در نوآوری از فراهم آورندگان سرمایه‌های معنوی و فیزیکی می‌باشند: مخترعین، صاحبان سهام و سرمایه گذاران. فن آوری یکی از دلایل اصلی کاهش درآمدهاست. در کشورهایی با درآمد بالا تقاضا برای نیروی کار ماهر افزایش یافته و از نیروی کار کم مهارت کاسته شده است. نتیجه این است که بازار کار به دو بخش نیروی کار با مهارت و نیروی کار کم مهارت تقسیم شده و جایی در میانه وجود ندارد.
این توضیح می‌دهد که چرا برخی از کارگرها و کارمندان نگران درآمد خود هستند و طبقه متوسط نیز از وضعیت شغلی خود راضی نیستند. این اقتصادی که تنها دسترسی محدودی به طبقه متوسط نیروی کار می‌دهد ممکن است از ریل خارج گردد.
گسترش فن‌آوری‌های دیجیتال و پویایی اطلاعات، به آتش نارضایتی دامن زده است. بیش از۳۰ درصد از جمعیت جهان از پلتفرم‌های رسانه‌های جمعی به منظور یادگیری، ارتباط و اشتراک اطلاعات استفاده می‌نمایند. در دنیایی ایده آل، این تعاملات سبب ایجاد فرصتی به منظور فهم بین فرهنگی می‌شوند اما اینگونه تعاملات میزان انتظارات ما را از مفهوم موفقیت بالا می‌برد و ممکن است سبب افراطی گری نیز بشود.
این مطلب رو هم از دست ندید:
  با استفاده از CRM بیشترین بهره را از نیروی فروش خود ببرید
تاثیرات انقلاب صنعتی چهارم بر مردم
انقلاب چهارم صنعتی نه تنها بر آنچه که انجام می‌دهیم تاثیرگذار است، بلکه هویت ما را هم دستخوش تغییر قرار می‌دهد. این تحول بزرگ، هویت ما که شامل حریم خصوصی، حس مالکیت، الگوهای مصرف، زمان، شغل، مهارت و ارتباطاتمان است را نیز تغییر خواهد داد. این تحولات فن‌آورانه حتی بر سلامتی‌مان و کیفیت وجودیمان تاثیرگذار است. این فهرست آن چنان بزرگ است که در این مقاله نخواهد گنجید.
ممکن است کسی که عاشق فن‌آوری است از خود بپرسد آیا ممکن است این تلفیق فن آوری با زندگیمان، از ظرفیتهای انسانی (مانند مشارکت و مهربانی)بکاهد؟ تعامل ما با تلفن همراهمان ممکن است که به ما اجازه ندهد تا در ارتباطی معنادار با دیگران عمیق شویم. یکی از بزرگ‌ترین چالشهای ما در عصر جدید، حریم خصوصی است. یافتن و به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی‌مان از مهم‌ترین بخشهای ارتباطات جدید است. بحث در خصوص مسائل اساسی مانند تاثیرات فن‌آوری بر زندگی شخصی‌مان تنها در سالهای بعدی پررنگ تر خواهد شد.
ترسیم آینده
بشر نه بر فن‌آوری و نه بر مشکلات ناشی از آن کنترلی نخواهد داشت. همه ما با تصمیمات روزانه‌ای که می‌گیریم در این تحول مسوول هستیم. بنابراین ما باید از توان و فرصت‌هایمان به منظور شکل دهی به این تحول استفاده کنیم و آن را به گونه‌ای هدایت کنیم که منعکس کننده اهداف و ارزشهای مشترکمان باشد.
انقلاب صنعتی چهارم
به این منظور باید به دیدگاهی مشترک و جامع در خصوص چگونگی تاثیرات فن‌آوری رسید. تا به حال هیچگاه ما به این حد احساس خطر نکرده بودیم. متاسفانه امروزه، مدیران یا به صورت سنتی فکر می‌کنند و یا غرق در دنیای فن‌آوری شده اند.
در پایان باید گفت همه چیز بستگی به انسان‌ها و ارزش‌هایشان دارد. باید به انسان‌ها اهمیتی بیشتری داد و به آنها اجازه داد که خود تصمیم بگیرند. انقلاب صنعتی چهارم این توانایی را دارد که انسان‌ها را تبدیل به ربات کند و قلب و روح را از ما بگیرد اما سرشت خوب آدمی و توانایی‌های وی از قبیل خلاقیت، حس همدردی و مهربانی این توانایی را دارد که خودآگاه جمعی و اخلاقی ما را بهبود بخشد. باید امیدوار بود که طبیعت آدمی غالب شود.
مترجم: محسن راعی – مدیران ایران
منبع:www.weforum.org

Industry 4.0

Industry 4.0 یا همان چهارمین انقلاب صنعتی در سال 2011 در نمایشگاه صنعتی‌هانور در آلمان معرفی شد. این مفهوم همانطور که ارتباطات و بازار مصرف را تحت تاثیر قرار داد، تولید را نیز دگرگون خواهد کرد. ایده اصلی Industry 4.0 این است که تولید صنعتی باید همگام با فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشرفته رشد کند. بنابراین، هسته اجرای Ind 4.0 در عرصه تولید، پیوند دنیای فیزیکی در سطح کارگاه‌های تولیدی به اینترنت و دنیای سایبری است. در نتیجه اجزای اصلی پیاده‌سازی Industry 4.0، سیستم‌های سایبری-فیزیکی (Cyber-Physical Systems) -سیستم‌های جاسازی شده با قابلیت اتصال به اینترنت- هستند. سیستم‌های سایبری-فیزیکی بخشی از ماشین آلات، سیستم‌های حمل و نقل، تجهیزات تولید، تدارکات، هماهنگی و مدیریت فرآیندها در کارخانه‌ها هستند. در نتیجه، آینده تولید به این سمت خواهد رفت که نیروی انسانی، ماشین آلات، واحدهای تولیدی، تدارکات و محصولات به طور مستقیم با همدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و همکاری می‌کنند. از طریق شبکه‌سازی و هوش مصنوعی Industry 4.0 مزایای بیشتری نیز به دست خواهد آورد. پیاده‌سازی و اجرای Industry 4.0، نه تنها جریان تولید در سطح کارگاه تولیدی، بلکه کل زنجیره ارزش را بهینه خواهد کرد. به علاوه، این شبکه تمام مراحل چرخه عمر محصول، از ایده محصول تا توسعه آن، تولید، استفاده، نگهداری و بازیافت را شامل می‌شود.
انقلاب صنعتی چهارم Industry 4.0 یک رویکرد استاندارد یا تکنولوژی نیست، به همین دلیل روش‌های مورد استفاده و اقدامات لازم برای پیاده‌سازی آن در شرکت‌ها یکسان نیستند. Industry 4.0 یک مفهوم است که می‌تواند به شیوه‌های متفاوت درصنایع گوناگون اعمال شود.
    به منظور توانمندسازی صنایع برای پیاده‌سازی مفاهیم Industry 4.0 موارد زیر حائز اهمیت هستند:

چهارمین انقلاب صنعتی

امیر صادقپور
ما انسان‌ها در طول دهه‌های اخیر ماشین‌های بیشتری را برای انجام برخی امور مرتبط با صنعت به کار گرفته‌ایم. انجام امور به‌وسیله‌ی ماشین‌ها و با نظارت انسان، و سپس حرکت به سمت انجام کارها به‌وسیله‌ی کامپیوترها و بدون دخالت ما، همان چیزی است که اکنون تحت عنوان Industry 4.0 یا چهارمین انقلاب صنعتی شناخته می‌شود.
همان‌طور که احتمالا می‌دانید، اولین انقلاب صنعتی به زمان موتور بخار برمی‌گردد. مهار الکتریسیته انقلاب صنعتی دوم و ورود کامپیوترها به صنعت، انقلاب صنعتی سوم را رقم زدند.
Industry 4.0
عنوان Industry 4.0 یا انقلاب چهارم صنعتی اولین بار توسط دولت آلمان استفاده شد که در قالب ورود هوش مصنوعی (AI)، بزرگ داده‌ها (‌Big Data) و اینترنت اشیا (IoT) به صنعت و کارخانه‌ها، تعریف شده است.
این شاید اولین انقلاب در تاریخ باشد که انسان تاثیر مستقیمی بر ظهور آن نداشته. زمانی که کامپیوترها بتوانند به طول کامل و مستقیم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، خط تولید را به‌صورت خودکار هدایت کنند و با کمک هوش مصنوعی، ایرادات را کشف و مرتفع کنند، احتمالا نیازی به انسان در محیط‌های صنعتی نخواهد بود.
این مساله حداقل در چند دهه‌ی اول به نظر برخی افراد خوشایند نیست. اما درنهایت، احتمالا انسان‌ها به عنوان ناظر در کارخانه‌ها و شرکت‌ها، بر عملکرد هوش مصنوعی و ربات‌ها در محیط کاری نظارت خواهند داشت تا از بروز فجایع احتمالی پیشگیری کنند.
انقلاب صنعتی چهارم
Industry 4.0 همه‌ی صنایع را تحت تاثیر قرار می‌دهد
این تحول در عرصه‌ی صنعت، تنها کارخانه‌ها را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد؛ بلکه بخش‌های زیادی از فست‌فودها تا خرده‌فروشی‌های بزرگ دنیا را جهت تبدیل ساختار روندهای اجرایی به سیستم‌های خودکار و دیجیتال، ترغیب کرده است. برای مثال به‌تازگی کسب‌وکار کافه‌های «استارباکس» از برخی از این برنامه‌ها پرده برداشته که امکان ارایه‌ی منوی اختصاصی برای هر مشتری از این جمله است. منویی که با کمک هوش مصنوعی و بزرگ‌داده‌ها، به‌نوعی سفارش‌های احتمالی مشتری را پیشنهاد می‌دهد.
مزیت این تحولات در عرصه‌ی صنعت، این است که در صورت جایگزینی ربات‌ها با انسان‌ها، هزینه‌های نهایی در محیط‌های صنعتی بسیار ارزان‌تر تمام می‌شوند و استفاده از هوش مصنوعی امکان حل مشکلات پیچیده‌ی سرعت‌بخشی به خط تولید را ممکن می‌کند.
در حال حاضر شاهد ایجاد برخی نشانه‌های این انقلاب هستیم. کارخانه‌ها برای کاهش هزینه‌ی تولید، مشغول سرمایه‌گذاری روی پرینترهای سه‌بعدی هستند. اینترنت اشیا در صنعت (IIoT) برای ایجاد ارتباط بهتر بین ماشین‌ها به کار گرفته می‌شود و بزرگ‌داده‌ها امکان تحلیل فرایند‌ها و افزایش اثربخشی آن‌ها را ایجاد می‌کنند.
به هر حال شاید هنوز چند دهه تا به ثمر نشستن آثار همه‌گیر چهارمین انقلاب صنعتی باقی مانده باشد. اما سوال بی‌پاسخ در حال حاضر این است که ماشین‌ها تا چه حد می‌توانند در عرصه‌ی صنعت جایگزین انسان‌ها شوند و اینترنت اشیا چه نقشی را در انقلاب صنعتی چهارم بازی می‌کند؟

انقلاب چهارم صنعتی؛ کار یعنی مهارت و تخصص

همان طور که پرفسور «کلاوس شواب» (رییس مجمع جهانی اقتصادی داووس) پیش تر توصیف کرده بود، اقتصاد در مرحله «چهارمین تحول صنعتی» خود قرار دارد؛ این انقلاب تغییر در نحوه تولید، مصرف و ارتباط ماست. تغییری که به واسطه همگرایی فیزیکی و دیجیتالی جهان و ما انسان‌ها به وجود می‌آید.
فصلنامه همشهری اقتصاد: همان طور که پرفسور «کلاوس شواب» (رییس مجمع جهانی اقتصادی داووس) پیش تر توصیف کرده بود، اقتصاد در مرحله «چهارمین تحول صنعتی» خود قرار دارد؛ این انقلاب تغییر در نحوه تولید، مصرف و ارتباط ماست. تغییری که به واسطه همگرایی فیزیکی و دیجیتالی جهان و ما انسان‌ها به وجود می‌آید.
جهان پیش تر نیز تغییراتی در این مقیاس را به خود دیده است. نخستین تحول صنعتی در قرن هجدهم میلادی رخ داد، یعنی زمانی که قدرت ماشینی جایگزین نیروی حیوانی شد؛ دومین مرحله نیز در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به وقوع پیوست، دوره‌ای که میزبان پیشرفت قابل توجهی در سیستم‌های حرکتی، حجم بالایی از تولیدات و ارتباطات بوده است. سومین تحول نیز در نیم قرن گذشته و پس از ورود کامپیوتر و گشایش دنیای دیجیتال رخ داد.
انقلاب چهارم صنعتی در مقایسه با این تحولات، با سرعت بیشتری در حال روی دادن است و نواحی بیشتری را نیز در بر می‌گیرد. در حال حاضر مهم‌ترین بحث این است که در زمان وقوع تحول یا انقلاب چهارم، می‌توان موقعیت‌ها را مطابق میل شکل داد و ریسک‌ها را کم کرد.
با این حال اگر بخوهیم به شیوه تفکر و آنچه در تحولات قبل رخ داده بسنده کنیم، موفق به این کار نخواهیم شد. پیش از هر چیز باید انقلاب صنعتی چهارم را مورد بررسی قرار دهیم و ابعاد آن را بشناسیم:
انقلاب چهارم صنعتی؛ کار یعنی مهارت و تخصص
از انقلاب چهارم صنعتی به عنوان موج بزرگی در آینده فعالیت‌های اقتصادی و ابتکار یاد می‌شود. آیا این انقلاب می‌تواند به اعتیاد ما به سوخت‌های فسیلی پایان دهد؟
ما مدیون افزایش قابل توجه در اتصالات همیشه در دسترس جهانی و اتصال سنسورها، روبات‌ها و تجزیه و تحلیل قدرتمند هستیم که هم در خدمت صنایع تولیدی و هم صنایع خدماتی قرار دارند، ما شاهد بروز تکنولوژی‌هایی هستیم که قدرت هدایت تمام چرخه جدید فعالیت‌های اقتصادی را دارند.
این رشد قابل توجه می‌تواند عمیق باشد اما این در حالی است که ما هنوز کمابیش از این انقلاب در مقایسه با انقلاب‌های قبلی نگران هستیم. به خصوص با توجه به نحوه توزیع منافع آن، چگونگی مدیریت ظهور و بروز آن، میزان اطمینان از افزایش بهره وری و این که باعث افزایش تورم و بیکاری نشود.
اگر بتوانیم حق انتخاب‌ها را در یک سطح جمعی در نظر بگیریم، منافع این موج می‌تواند نه تنها برای بشریت که برای محیط زیست نیز قابل ملاحظه باشد. «جیمز مودی» و «بیانکانو گرادی» در کتاب «موج ششم»، توصیف می‌کنند که برای نخستین بار نوع بشر فرصت استفاده از توانایی‌های افزایش یافته‌‌اش را یافته تا با تکیه بر مواد اولیه و طراحی مجدد سیستم‌های تولید و مصرف، اقتصادی را بسازد که به جای مصرف منابع بر پایه بازده آنها قرار گرفته است؛ در نتیجه بشریت وارد دورانی می‌شود که از وابستگی به سوخت‌های فسیلی فاصله می‌گیرد، کما این که این وابستگی از ویژگی‌های انقلاب‌های صنعتی پیشین بوده است.
انقلاب چهارم صنعتی همگرایی دنیای دیجیتال، انسان‌ها و حوزه‌های فیزیکی را با خود به دنبال دارد. چه اتفاقی می‌افتد که نرم افزاری «جهان را می‌خورد»؟
مسیر دیگر برای شکل دادن به انقلاب چهارم صنعتی، این است که دریابیم سه انقلاب قبلی تا چه حد و با چه سرعتی باعث همگرایی تکنولوژی‌های جدید شده‌اند و در این فرآیند چالشی است که ما جهان را می‌بینیم.
اولین حوزه نیز،حوزه انقلاب صنعتی سوم یعنی جهان دیجیتال است که شاید بتوان به طور گسترده تر از آن با عنوان «تکنوسفر» یاد کرد. در این حوزه، نرم افزارها از یک ابزار مفید به صفحات گسترده و بسته‌های تحلیلی تبدیل شده‌اند و «مارک اندرسون» آنها را با این جمله توصیف می‌کند: «در حال خوردن جهان».
حوزه دوم، محیط زیست طبیعی و فیزیکی اطراف ماست، محیطی که آگاهی ما درباره آن رو به افزایش است و به لطف استفاده از سنسورها و توسعه «اینترنت اشیا»، جهان فیزیکی نیز در حال دیجیتالی شدن است. تغذیه مداوم اطلاعات از میلیاردها شیء متصل به اینترنت، راه جدیدی پیش پای مان می‌گذارد تا الگوهای جهان فیزیکی را دریابیم.
حوزه سوم، حوزه انسان و جامعه انسانی است. انقلاب سوم صنعتی فرایندی را توسط افراد شروع کرد، تکنولوژی‌های تعاملی عادی و پیش پا افتاده شدند و انقلاب چهارم صنعتی در حال دادن فرصت‌هایی برای ادغام و تطبیق جسم ما با تکنولوژی است.
این همگرایی در سراسر جهان فیزیکی، دیجیتال و انسانی نه تنها به واسطه تکنولوژی‌های جدید بلکه به واسطه ظهور نرم افزارها و سیستم‌هایی که فرصت بیشتری برای تجربه انسان با آنها به وجود می‌آورند، هدایت می‌شود.
افزایش فزاینده و توانایی ژن‌ها، مثال خوبی برای این همگرایی است. رشد فزاینده تمایل پژوهشگران و کارآفرینان تنها متاثر از توسعه ابزارهای ویرایش ژنی «CRISPR/Cas9» (موثرتر و مفیدتر از شیوه‌های قبلی) نیست بلکه مدیون وجود سیستم عامل‌های جهانی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات و توانایی ورودی «آر.ان.ای»1 و همچنین خدمات تعیین توالی ژن‌هاست که به طور آنلاین خرید و فروش می‌شود. این سیستم عامل‌ها کار را آسان تر می‌کنند و آن طور که «اندرو دی. مینارد» توصیف می‌کند، «تکنولوژی‌های فیوژن» اثری تحول آفرین دارند.
انقلاب چهارم صنعتی به مثابه عامل اختلال در قدرت‌های سازنده موجود در نظر گرفته می‌شود. حال سوال اینجاست که چه کسی سود می‌برد و چه کسی ضرر می‌کند.
 انقلاب چهارم صنعتی؛ کار یعنی مهارت و تخصص
 قدرت در همه جا وجود دارد؛ به آن معنا نیست که همه چیز را می‌بلعد، به آن معناست که از هر جایی به دست می‌آید. «میشل فوکو»
تمام انقلاب‌های صنعتی اختلالاتی را با خود به دنبال داشته اند، اختلالات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی. انقلاب چهارم صنعتی، به نحوه چشمگیری نوید دهنده تغییرات در تجارت، دولت‌ها، رسانه‌ها و سازمان‌های مدنی است که در دهه‌های اخیر تحت تسلط سایرین بوده اند.
یکی از نشانه‌های بازارهای جهانی و غیر مادی، گرایش آنها به اعطای جایزه‌هایی بزرگتر از اندازه مورد انتظار به «ستاره‌ها» است – محصولات، اشخاص یا شرکت‌هایی که به دلیل استعدادی خاص یا خوش اقبالی، به شدت مورد توجه قرار می‌گیرند – و برای کسانی که محصول نهایی شان به اندازه کافی خوب نیست یا کمی بدشانس هستند، هزینه بر خواهد بود.
با این حال، وجود سیستم عامل جهانی چنین توزیعی را با هزینه‌های کمتر انتقال میسر می‌سازد، همچنین دستاوردهای عظیمی برای کسانی که از سیستم عامل و زیرساخت‌های مرتبط با آن برخوردار هستند به خود به ارمغان می‌آورد؛ البته نگرانی‌های جدیدی از افزایش نابرابری در میان کشورها نیز، بخش دیگری از دغدغه‌های مرتبط است.
همان طور که اشاره شد، یکی از نگرانی‌ها ایجاد نابرابری میان کشورهاست. در اینجا، هم سیاست‌های عمومی و هم مرحله فعلی توسعه کشورها، تاثیر بسیار زیادی بر چگونگی تحقق منافع دارند. از آنجایی که اطلاعات و استعداد به سرعت به بالاترین ارزش ورودی سازمان‌ها تبدیل شده است، تمام شهرها در سراسر جهان می‌توانند چرخه‌های نوآوری محلی را پرورش دهند و از منافعی که انقلاب صنعتی چهارم می‌تواند داشته باشد، بهره مند شوند. ضمن این که با تولیدت و خدمات پس از آن، نیازهای شهروندان در بازارهای جهانی نیز پاسخ داده شده است.
اما فقط به عنوان یک امکان که احتمال وقوعش زیاد است، شاهد ادامه شکاف شدید دیجیتالی خواهیم بود؛ شکافی که توسط سیاست‌های عمومی تشدید می‌شود. این سیاست‌ها جریان آزاد اطلاعات را محدود می‌کند و باعث برخورد این جریان با بن بست می‌شود. البته واضح نیست که دستیابی به نوآوری در جهان پس از انقلاب صنعتی چهارم آسان تر باشد. بسیاری از کشورها هنوز در حال دوران گذر از انقلاب‌های صنعتی پیشین هستند. به این ترتیب آیا تغییر کارخانه‌ها به واسطه روباتی شدن همه کارها و استفاده از تکنولوژی پرینتر سه بعدی در هند که هنوز 47 درصد مردم آن در بخش کشاورزی فعالیت می‌کنند، شرایط را ناخوشایند نخواهد ساخت؟
آسیب دیگری که انتظار آن می‌رود، ایجاد اختلال قدرت بین دولت‌ها و شهروندان است. استفاده گسترده از ارتباطات دیجیتال، رمزنگاری و سنسورهای حساس شبکه‌ای (نظیر جی.پی.اس و تصویرنگاری ماهواره ای) قدرت بسیار زیادی را برای شهروندان تضمین می‌کند. در همین زمان شبکه‌های اجتماعی جهانی امکان حرکت‌های جدید و ائتلافی را می‌دهند و به این ترتیب در کنار دولت، سازماندهی و نوآوری می‌کنند تا در اثربخشی و همکاری برای تعیین سیاست‌های عمومی حضور داشته باشند. با این حال، همین تکنولوژی‌ها به منظور فرونشاندن و کاهش فضا برای مشارکت‌های مدنی در بسیاری از کشورها و اغلب به نام امنیت ملی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
 انقلاب چهارم صنعتی؛ کار یعنی مهارت و تخصص
 بنابراین در انقلاب چهارم صنعتی، پرسش حیاتی این نیست که قدرت توسط چه کسی و چگونه تغییر می‌کند بلکه باید اطمینان خاطر حاصل شود که تغییرات اجتناب ناپذیر معضلی در رابطه با امنیت ملی به وجود نمی‌آورد.
انقلاب چهارم صنعتی به عنوان یک تغییر رادیکال در آینده اشتغال، آموزش و مهارت‌ها در نظر گرفته می‌شود. این انقلاب، تقابل انسان در برابر ماشین نیست.
یکی از عمیق‌ترین آثار انقلاب چهارم صنعتی بر مشاغل و مهارت‌های مردم خواهد بود که یکی پس از دیگری ظهور و بروز پیدا می‌کنند. البته تمام انقلاب‌های صنعتی تغییرات قابل ملاحظه‌ای در شرایط کاری و اشتغال به وجود آورده اند. به عنوان مثال در اواسط دومین انقلاب صنعتی در سال‌های ابتدایی قرن بیستم، 41 درصد از نیروی کار ایالات متحده در بخش کشاورزی مشغول به کار بود. این عدد در سال‌های دهه هفتاد میلادی و همزمان با سومین انقلاب صنعتی به چهار درصد رسید و امروز کمتر از دو درصد است.
بنابراین نتایج پژوهش «کارل بندیکت» و «مایکل اِی اوزبورن»، دو محقق موسسه تحقیقاتی «آکسفورد» مبنی بر این که 47 درصد از مشاغل در ایالات متحده از زمان تغییرات دیجیتالی و اتوماسیون در معرض خطر بالا قرار گرفته اند، دور از انتظار نیست؛ اما آنچه عجیب است، این است که پیش بینی می‌شود در 20 سال آینده تنها یک نسل بیش از سه یا چهار نسل تاثیرگذار باشد. تاثیری بسیار بیشتر از صنایع و کارگران.
به نظر می‌رسد دو دسته از راهبردها در رابطه با خود افراد یا فرزندان شان در گستره این تغییرات قابل ملاحظه باشد. نخست سرمایه گذاری در بخش ساخت و ساز و توسعه مهارت‌ها در رابطه با علوم، تکنولوژی و طراحی است؛ به این ترتیب ما جهان را با مردمی که قادر به انجام کار در کنار ماشین‌های هوشمندتر هستند، می‌سازیم. در نتیجه به جای این که تکنولوژی جای این افراد را بگیرد، آنها را تقویت کرده ایم.
دومین راهبرد، بیشتر متمرکز بر توانایی‌هایی است که منحصر به انسان است نه ماشین‌ها. ویژگی‌هایی نظیر همدلی، الهام بخش بودن، وابستگی، خلاقیت و حساسیت در این بخش به طور خاص مد نظر قرار دارند. در این مسیر، ما می‌توانیم ارزش‌های آفریده شده توسط جوامع را تقویت و برجسته کنیم؛ موضوعی که اغلب در مقیاس‌های اقتصاد نادیده گرفته می‌شود. در واقع انقلاب صنعتی چهارم، تکیه گاهی برای برقراری هنجارهای جدید حول محور تکنولوژی و جامعه انسانی است؛ ما تکنولوژی را تغییر می‌دهیم و تکنولوژی ما را.
آخرین چارچوبی که می‌تواند در درک هر چه بهتر انقلاب چهارم صنعتی مفید باشد، از ارائه دورنمایی شروع می‌شود که در آن تکنولوژی یک ساخته اجتماعی است و واژه‌های بسیاری برای توصیف آن وجود دارد. واقعیت این است که ما هر روز به عنوان عضوی از یک خانواده، عضوی از جامعه یا یک شهروند، ناگزیر به انتخاب‌هایی از میان تکنولوژی‌ها هستیم که بر جنبه‌های انقلاب صنعتی چهارم اثر می‌گذارد. گاهی اوقات این انتخاب‌ها نیروی بسیاری از تکنولوژی‌های همگرا می‌گیرد تا نیاز به پاسخ را برجسته سازد، روندی که ممکن است به توقف یا حتی رها کردن فرایند مذکور منتهی شود.
این قدرت تصمیم سازی به طور ویژه بر افراد و گروه‌های خاص متمرکز می‌شود؛ این افراد و گروه‌ها، شرکت‌هایی که سیستم عامل‌های جهانی و دیجیتال را مدیریت می‌کنند و همچنین دولت‌هایی که قدرت پیشبرد یا توقف توسعه، تجاری سازی یا پذیرش تکنولوژی‌های نوظهور را دارند، در بر می‌گیرند؛ هنوز این واقعیت برقرار است که فرایندهای نوآوری و انتشار آنها عمیقا اجتماعی است، همچنین به واسطه اصول اخلاقی و هنجارهایی که به طور مداوم در جریان هستند و همه ما در آنها سهیم هستیم، هدایت می‌شوند.
 انقلاب چهارم صنعتی؛ کار یعنی مهارت و تخصص
 این انقلاب می‌تواند جسم و روح ما را تحت تاثیر قرار دهد، این تاثیر در راستای «ما تکنولوژی را تغییر می‌دهیم و تکنولوژی ما را» صورت می‌گیرد. چنین تغییری می‌تواند بنیادین و در عین حال برگشت ناپذیر باشد.
ما هنوز در مراحل ابتدایی این انقلاب قرار داریم؛ بنابراین موقعیت برای بحث و گفتگو و همچنین شناسایی اصول اخلاقی و هنجارهای جدید فراهم است. در این زمینه آنچه پرفسور شواب آن را «یک آگاهی جمعی و اخلاقی جدید بر اساس حسی مشترک از سرنوشت» می‌نامد، نیز بسیار کمک کننده خواهد بود.
به منظور تحقق این هدف، ما نیازمند همکاری با یکدیگر در تمام بخش‌ها، رشته‌ها و سازمان‌ها بر اساس مدل‌های جدیدی از همکاری هستیم. در این میان مجمع جهانی اقتصاد می‌تواند به این اهداف و فرصت‌ها شکل دهد تا هدف نهایی انقلاب صنعتی چهارم یعنی «بهبود وضعیت جهان» به درستی تحقق یابد.
در ایران انقلاب صنعتی چهارم در چه مرحله‌ای است؟
* بیش از 45 درصد از زندگی مردم ایران در سال گذشته میلادی به صورت دیجیتال سپری شده است.
* برای رسیدن به رشد هشت درصدی، تجاری سازی ایده‌های دانش بنیان در کشورمان باید 130 برابر شود.
کمتر کسی است که این روزها تلفن همراه هوشمند به دست نداشته باشد. تلفن‌هایی با قابلیت و کاربردهای بسیار فراوان که در برخی مواقع می‌توان از آن به عنوان یک دفتر کار هم استفاده کرد؛ اما کافی است سر به عقب برگردانید. در 10 سال گذشته تحولات و تغییرات صورت گرفته در بازار تلفن همراه به قدری چشمگیر بوده است که شاید در همان سال‌های آغازین دهه هشتاد شمسی تصور آن برای هر کسی غیرقابل ممکن بود.
این روزها کارشناسان از تلفن‌هایی صحبت می‌کنند که در ده نسل آینده بازار را با تغییرات بیشتری روبرو خواهد کرد. «تلفن‌های قابل کاشت» ایده‌ای است که در بسیاری از کشورها صحبت از تجاری سازی آن می‌شود. این ایده با توجه به تغییرات صورت گرفته، دیگر عجیب و غیرقابل دسترس به نظر نمی‌رسد. شاید یکی از معجزه‌های نسل چهارم انقلاب صنعتی همان تجاری سازی غیرممکن‌ها باشد.
انقلاب چهارم صنعتی؛ کار یعنی مهارت و تخصص
این روزها اگر نتوانیم زندگی را صددرصد دیجیتالی کنیم، بدون شک بخش مهمی از آن حضور دیجیتالی خواهد داشت. بر اساس تحقیقات صورت گرفته توسط نشریه نیلسون تمامی کشورها افرادی را دارند که زندگی صددرصد دیجیتالی دارند اما میزان حضور دیجیتالی افراد در کشورهای مختلف با هم متفاوت است.
بر اساس همین تحقیق، ایرانیان نزدیک به یازده ساعت در روز حضور دیجیتالی دارند که جدول زیر به رتبه بندی حضور دیجیتالی ایرانیان می‌پردازد.
این تحقیق که در پایان سال 2015 منتشر شده، نشان می‌دهد که با کسر شش ساعت از شبانه روز که به صورت عادی با خواب سپری می‌شود، مردم 18 ساعت در شبانه روز فرصت دارند که حدود 11 ساعت آن صرف زندگی دیجیتال می‌شود. به عبارت بهتر بیش از 45 درصد از زندگی مردم ایران در سال گذشته میلادی به صورت دیجیتال سپری شده است. این آمار حتما با ورود کاربران بیشتر به فضای دیجیتالی رو به افزایش است.
این تغییرات همزمان با اثرگذاری بر زندگی مردم، مشاغل را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. ظهور استارت آپ‌های متعدد در دو سال اخیر و گرایش قشر گسترده‌ای از مردم برای فعالیت‌های استارت آپی نشان از تغییر مشاغل و تاثیر تکنولوژی‌های روز دنیا بر آنها دارد. مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی سال گذشته با انتشار گزارشی اعلام کرد که آخرین نتایج نشان می‌دهد که رتبه کشورمان در شاخص سرمایه انسانی 80 از میان 124 است. همچنین رتبه کشورمان در شاخص استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در سال‌های اخیر 116 جهان است و در شاخص مهارت‌ها در رتبه 68 قرار دارد.
این آمار نشان می‌دهد که ایران در دسته متوسط‌های جهان قرار می‌گیرد؛ اما گرایش دانشگاه‌ها و ایجاد پل ارتباطی میان دانشگاه‌ها و صنایع کشور رد پای استفاده از فناوری نانو در صنایع را نشان می‌دهد. در حالی که صنایع ایران تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله زیادی دارند اما بر اساس آمار اعلام شده در مجمع جهانی اقتصاد، کشورمان با انتشار چهار هزار و 661 مقاله رتبه 15 را کسب کرده است. البته این مقالات تا رسیدن به تجاری سازی فاصله بسیاری دارند اما رشد علاقه مندی دانشگاه‌ها به تحقیق در این حوزه می‌تواند نوید این را داشته باشد که صنایع ایران ظرفیت تغییر و ورود به انقلاب چهارم صنعتی را دارند.
 انقلاب چهارم صنعتی؛ کار یعنی مهارت و تخصص
کشورمان برای رسیدن به این انقلاب نیاز به بررسی و تغییر بسیاری از ساختارها دارد، در حالی که برنامه‌ها و طرح‌های متعددی برای رسیدن به این مهم ترسیم شده است، هنوز آنچنان که باید تحولی در صنعت و به طور کل اقتصاد کشور رخ نداده است.
بر اساس اعلام معاونت فناوری ریاست جمهوری برای رسیدن به اهداف سند چشم انداز بیست ساله کشور حرکت به سمت اقتصاد مبتنی بر دانش، غیرقابل اجتناب است. به همین دلیل برای تحقق این اهداف باید دو دهم درصد از تولید ناخالص داخلی، ناشی از فعالیت‌های شرکت‌های دانش بنیان باشد. برای رسیدن به رشد هشت درصدی و تبدیل شدن به قطب اول منطقه، اقتصاد ایران باید دانش بنیان شود.
بر اساس بررسی‌های صورت گرفته برای رسیدن به رشد هشت درصدی، تجاری سازی ایده‌های دانش بنیان در کشورمان باید 130 برابر شود. طی آخرین آمار از سوی صندوق نوآوری و شکوفایی، در حال حاضر دو هزار و 219 شرکت دانش بنیان وجود دارد که از این تعداد 1348 شرکت نوپا، 725 شرکت تولید کننده کالا و خدمات و 146 شرکت صنعتی دارای فعالیت دانش بنیان هستند. به این ترتیب می‌توان گفت که 61 درصد از شرکت‌های دانش بنیان نوپا، 31 درصد تولید کننده کالا و خدمات و هفت درصد از نوع شرکت‌های صنعتی دارای فعالیت دانش بنیان هستند.
گفتنی است معاونت علمی و فناوری رییس جمهوری در فروردین ماه سال جاری با اعلام آماری، شرکت‌های دانش بنیان کشور را نزدیک به 280 شرکت معرفی کرده است. بر این اساس این شرکت‌ها توانسته‌اند محصولات دانش بنیان خود را به تولید انبوه برسانند و از حاصل فروش محصولات شان، گردش مالی بیش از یک میلیاردی در سال داشته باشند.
پانوشت:
1. اسید «ریبونوکلئیک اسید» یا آر.ان.ای همراه با دی.ان.ای پروتئین‌ها، سه مولکول درشت اصلی است که برای همه «گونه‌های شناخته شده» زیستی ضروری است.
نیکلاس دیویس – رییس بخش نوآوری و جامعه مجمع جهانی اقتصاد

چهارمین انقلاب صنعتی

ما در مرز یک انقلاب فناوری ایستاده ایم که روش زندگی، کار و پیوند ما با دیگران را از بنیان دگرگون می‌سازد. این دگرگونی در اندازه، گستردگی و پیچیدگی با هیچ یک از آزموده‌های پیشین بشر سنجیدنی نیست. ما هنوز نمی‌دانیم این پدیده چگونه نمایان می‌شود، ولی یک چیز روشن است، واکنش به آن باید فراگیر و یکپارچه باشد و همه کسانی که در سیاست جهانی سهم دارند، از بخش‌های دولتی و خصوصی تا دانشگاه‌ها و نهادهای مردمی را در برگیرد.
در مقاله‌ای به قلم Klaus Schwab، بنیان گذار و مدیر اجرایی مجمع جهانی اقتصاد که توسط مهران ارشادی فر، پژوهشگر حوزه اقتصاد برگردان شده و در شماره نهم ماهنامه نسل چهارم منتشر شده، آمده است:
نخستین انقلاب صنعتی، آب و نیروی بخار را برای تولید مکانیزه به کار برد. انقلاب دوم برای رسیدن به تولید انبوه، نیروی برق را به کار گرفت. انقلاب سوم برای دست یابی به تولید خودکار، از الکترونیک و فناوری اطلاعات بهره برد. اکنون انقلاب چهارم که بر پایه انقلاب سوم بنا می‌شود، انقلاب دیجیتالی است که از میانه سده پیشین آغاز شده است و با «هم آمیزی فناوری‌ها» شناخته می‌شود، به گونه‌ای که مرزهای میان قلمروهای فیزیکی، دیجیتالی و بیولوژیکی را برمی دارد.
بررسی انقلاب صنعتی آینده
سه ویژگی سرعت، گستردگی و تاثیر بر ساختارها، نشان می‌دهد که این دگرگونی‌ها، نه تنها در راستای انقلاب سوم صنعتی نیست که بیشتر آغاز یک انقلاب چهارم و متفاوت را نوید می‌دهد. سرعت این پیشرفت هیچ پیشینه تاریخی ندارد.هنگامی که با انقلاب‌های پیشین سنجیده می‌شود، شتاب به دست آمده در انقلاب چهارم بیشتر از آن که خطی باشد، نمایی (فزاینده) است و تقریبا درهمه صنعت‌ها و در همه کشورها گسل پدید می‌آورد.
گستردگی و ژرفای این دگرگونی‌ها سرآغاز دگرگونی همه ساختارهای تولید، مدیریت و حکومت ورزی است. توانایی پیوند میلیاردی مردم، از راه تلفن همراه، با توان بالای پردازش و گنجایش بسیار و دسترسی به دانش، امکاناتی بیکران پدید می‌آورد و این امکانات با پدیدار شدن پیشرفت‌های فناوری در رشته‌هایی مانند هوش مصنوعی، روباتیک، همه چیز در شبکه، خودروهای خودکار، چاپ سه بعدی، فناوری نانو، بیوتکنولوژی، دانش مواد، ذخیره انرژی و محاسبات کوانتومی چند برابر خواهد شد.
هم اکنون، هوش مصنوعی در پیرامون ما هست و در خودرو‌های خودکار، هواپیماهای بی سرنشین، دستیاران رایانه‌ای و نرم افزارهایی برای ترجمه یا سرمایه گذاری به کار می‌رود. در سال‌های گذشته پیشرفت‌های چشمگیری که به دست آمده است؛ از نرم افزارهای به کار برده شده برای کشف داروهای نوین تا الگوریتم‌های کاربردی در پیش بینی گرایش‌های فرهنگی مردم، وام دار افزایش پرشتاب در توان محاسباتی و در دسترس بودن داده‌های بسیار است، همچنین فناوری‌های دیجیتالی، با جهان زیست شناسی همکاری پیوسته‌ای دارد. مهندسان، طراحان و معماران، طراحی‌های رایانه‌ای را با دانش ساخت افزودنی‌ها، مهندسی مواد و مهندسی زیست شناسی ترکیب می‌کنند تا یک همزیستی پیشرفته میان ریزجانداران، بدن ما، فراورده‌هایی که به کار می‌بریم وحتی ساختمانی که در آن زندگی می‌کنیم پدید آورند.
چالش‌ها و فرصت‌ها
انقلاب چهارم صنعتی، همانند انقلاب پیشین، توان افزایش سطح درآمد جهانی و بهبود کیفیت زندگی مردم جهان را دارد. کسانی که تا امروز توانستند به دنیای دیجیتالی دسترسی پیدا کنند، بیشترین بهره را از آن برده اند.این فناوری، ساخت فراورده‌ها و همیاری‌های نوینی را شدنی ساخته که بهره وری و کامجویی در زندگی شخصی ما را افزایش می‌دهد. امروزه بسیاری از کارها مانند درخواست تاکسی، جا یابی در پرواز، خرید یک فراورده، پرداخت کردن، گوش دادن به موسیقی، تماشای یک فیلم، یا بازی کردن، می‌تواند از راه دور انجام شود.
در آینده، نوآوری‌های فناوری، با بالابردن پیاپی بازده و بهره وری، به یک شگفتی در بخش عرضه نیز خواهد انجامید. هزینه‌های ترابری و ارتباطات کاهش خواهد یافت، پشتیبانی‌ها و زنجیره‌های عرضه جهانی، کارا تر خواهند شد و هزینه بازرگانی را کاهش خواهند داد، به دنبال اینها بازارهای تازه‌ای باز خواهد شد و اقتصاد شکوفا خواهد شد.
با این همه، همانگونه که اقتصاددانانی مانند اریک برینجولفسن (Erik Brynjolfsson ) وآندرو مک آفی (Andrew McAfee) یادآوری کرده اند، این انقلاب شاید به نابرابری بیشتر هم بیانجامد به ویژه آنکه توانایی آشفته کردن بازار نیروی کار را دارد. هنگامی که در همه جای اقتصاد دستگاه‌های خودکار جایگزین کارگر می‌شوند، شاید شکاف میان بازده سرمایه و بازده نیروی کار افزایش بیشتری بیابد؛ اگرچه شاید جایگزینی کارگران با فناوری‌های نوین، از سوی دیگر به افزایش کارهای پربازده تر و امن تر بیانجامد.
ما نمی‌توانیم پیش بینی کنیم کدامیک از این دو پیش بینی رخ می‌دهد، تاریخ نشان داده که شاید برآیندی از این دو باشد. ولی من به یک چیز باور دارم که در آینده، هوشمندی، جایگاه برجسته تری از سرمایه در تولید خواهد داشت و بازار کار را به سوی یک بازار با دو بخش بسیار جدا ازهم « کاردانی کم - پرداخت کم» و «کاردانی بالا- پرداخت بالا» پیش خواهد برد که در جای خود به افزایش تنش‌های اجتماعی می‌انجامد.
نابرابری، افزون بر نگرانی کلیدی اقتصادی، بزرگترین دغدغه اجتماعی انقلاب چهارم نیز به شمار می‌رود. بیشترین بهره این نوآوری به دارندگان سرمایه فکری و فیزیکی (نوآوران، صاحبان سهم و سرمایه گذاران) خواهد رسید و این شکاف درآمدی میان صاحبان سرمایه ونیروی کار را روشن می‌کند. بنابراین فناوری یک دلیل اصلی برای این است که چرا درآمد بیشتر مردم در کشورهای پردرآمد متوقف شده یا کاهش یافته است. درخواست برای نیروی کار بسیار ماهر افزایش یافته در حالیکه تقاضا برای نیروی کار با دانش کمتر و مهارت کمتر کاهش یافته است. در نتیجه بازار کاری با تقاضای بسیار برای دو گروه بالا و پایین و البته میانه تهی ایجاد شده است.
این کمک می‌کند تا روشن شود چرا بسیاری از کارکنان نا امید هستند و از کاهش درامد واقعی خود و فرزندانشان نگرانند. همچنین کمک می‌کند تا روشن شود چرا طبقه متوسط در همه جهان با یک احساس همگانی ناخرسندی و نا برابری فزاینده روبرو هستند. البته یک اقتصاد «برنده همه چیز را می‌برد» برخورداری طبقه متوسط را کاهش می‌دهد و در نهایت زمینه‌ای برای بیماری و سستی مردم سالاری پدید می‌آورد.
با فراگیر شدن فناوری‌های دیجیتالی و افزایش آگاهی رسانی به یکدیگر از راه رسانه‌های اجتماعی، نا خرسندی نیز می‌تواند گسترش هم یابد. هم اکنون بیش از 30 درصد جمعیت جهان، رسانه‌های اجتماعی را برای پیوند با هم، آموزش و آگاهی رساندن به یکدیگر، به کار می‌برند. این تلاش‌ها در یک جهان آرمانی، می‌تواند فرصتی برای هم شناختی فرهنگی و نزدیکی مردم جهان باشد؛ هرچند می‌تواند به گسترش خواسته‌های نادرستی نیز بیانجامد که تنها زمینه کامیابی یک تن یا یک گروه رافراهم کند و یا زمینه پخش اندیشه‌ها و کیش‌های تند رو را فراهم آورد.
تاثیر بر کار و پیشه
یک موضوع بنیادی که من در گفتگو با مدیران اجرایی و مدیران میانی بنگاه‌های جهان می‌گویم این است که به سختی می‌توان به شتاب این دگرگونی و سرعت این گسل پی برد یا با آن همراه شد، از این رو حتی برای کسانی که با این روند همراه هستند و به خوبی از آن آگاهند، سرچشمه‌ای از شگفتی‌های پی در پی را پدید می‌آورد. در واقع گواه روشنی وجود دارد که فناوری‌هایی که سنگ بنای انقلاب چهارم صنعتی هستند به کار و پیشه، در همه رشته‌های صنعت، آسیب بزرگی خواهند زد.
دربخش عرضه، بسیاری از پیشه‌ها با فناوری‌های نوینی روبرو می‌شوند که کاملا روش‌های تازه‌ای برای پاسخگویی به نیازها پیشنهاد می‌کنند و به گونه چشمگیری، زنجیره ارزشی پیشه را می‌گسلند. این گسل از سوی پیشه وران نوآور و هوشمندی آغاز می‌شود که برای پژوهش، پیشرفت، بازاریابی، فروش و پخش، دست آوردهای جهانی دیجیتال را به کار می‌بندند و این گسل می‌تواند با بهبود کیفیت، سرعت، یا قیمت تمام شده، کارکنان کار آزموده را با شتابی بیشتر از همیشه از کار برکنار کند.
دگرگونی بزرگی هم در بخش تقاضا رخ می‌دهد، افزایش شفافیت، نمایش دیدگاه کاربران، والگوهای تازه رفتارهای کاربران (با دسترسی به تلفن‌های همراه و آمار، ساخت فزاینده‌ای خواهند داشت)، بنگاه‌ها را ناچار می‌کند تا روش‌های برنامه ریزی، بازاریابی، پخش کالا و خدمت‌های خود را با بازار همراه کنند.
یک روش کلیدی، گسترش زیرساخت‌هایی بر بنیان این فن آوری است که عرضه و تقاضا را به هم می‌آمیزد و ساختارهای موجود بنگاه‌ها را می‌شکند. مانند آنچه در «اقتصاد همگانی یا در دسترس» می‌بینیم. این زیرساخت‌های فناوری، به گونه‌ای پرداخته می‌شوند که به آسانی می‌توانند مردم، سرمایه‌ها و داده‌ها را در کنار هم بیاورند، بدین‌سان روش‌های نوینی برای کاربرد کالاها و خدمت‌ها آفریده می‌شود. افزون بر این، بازدارنده‌های تولید دارایی برای بنگاه‌ها و پیشه وران را کاهش می‌دهد و محیط‌های کاری و شخصی کارمندان را دگرگون می‌کند. این زیرساخت‌های کاری با شتاب فزاینده به کارهای گوناگون از لباس شویی تا خرید، از کارهای روزانه تا پارکینگ و از ماساژ تا مسافرت گسترش می‌یابد.
انقلاب چهارم صنعتی، روی هم رفته، چهار اثر بنیادین بر بازار کار و پیشه دارد:
-خواسته‌های خریدار
- افزایش تولید کالا
-نوآوری‌های مشترک
-ساختارهای سازمانی
خریداران، مصرف کنندگان یا بنگاهها، بیشترو بیشتر در کانون اقتصاد جای می‌گیرند و همه کارها در راه بهبود روش خدمت رسانی به خریداران است. اکنون فراورده‌ها و خدمت‌ها با توانایی‌های دیجیتالی افزایش می‌یابد که این بر ارزش این توانایی‌ها می‌افزاید. فناوری‌های نوین، با دگردیسی در نگهداری از دارایی‌ها به کمک آمار و آنالیز، آن‌ها را با دوام تر و برگشت پذیرتر می‌کند. جهان با خریداران ورزیده، پایگاه اطلاعاتی پیشه‌ها و بازده دارایی‌ها به کمک آنالیز، به ویژه با شتابی که این نوآوری و گسل انجام می‌شود، نیازمند ساختار نوینی از همکاری است و پیدایش زیرساخت‌های نوین جهانی و الگوهای نوین کاری، سرانجام به اینجا می‌رسد که باید درباره توانایی، فرهنگ و ساختارهای سازمانی بازاندیشی شود.
روی هم رفته، این دگردیسی نا بازداشتنی، از دیجیتال سازی ساده (انقلاب سوم صنعتی) تا نوآوری‌ها بر پایه هم آمیزی فن آوری‌ها ( انقلاب چهارم صنعتی) بنگاه‌ها را ناچار می‌سازد تا به بازنگری در روش‌های کاری خود بپردازند، ولی سرانجام یکسان است: رهبران و مدیران بالا دستی بنگاه‌ها باید دگرگونی فضای کاری را در یابند، پندار‌های پیشین کارکنان اجرایی خود را به چالش بکشند و خستگی ناپذیر و پی در پی به نو سازی بپردازند.
تاثیر بر دولت
همانگونه که جهان فیزیکی، دیجیتالی و بیولوژیکی به سوی همگرایی پیش می‌رود، فن آوری‌ها و زیرساخت‌های نوین، به شهروندان توانایی فزاینده‌ای برای نزدیک شدن به دولت می‌دهد، تا دیدگاه‌های خود را آشکار کنند، تلاش‌های خود را هماهنگ کنند و حتی کارایی دولتمردان را به چالش بکشند.
همانگونه دولتها هم به کمک سامانه‌های پایش فراگیر و توان بازرسی زیرساخت‌های دیجیتالی، توانایی‌های نوین فن آوری را به کار می‌گیرند تا فرمانروایی خود بر مردم را افزایش دهند، ولی روی هم رفته دولت‌ها با فشار فزاینده‌ای روبرو هستند تا رویکرد دیگری در همکاری با مردم و سیاست گذاری برگزینند زیرا فناوری نوین می‌تواند زمینه‌های تازه‌ای از رقابت، توزیع و تمرکز زدایی قدرت را دست یافتنی کند و جایگاه فرمانروایی آنان سست می‌شود.
بنا براین ماندگاری دولت‌ها بر پایه توانایی ساختار دولتی و دولت مردان برای هماهنگ شدن با این دگرگونی‌ها، ارزیابی می‌شود. اگر آنها ثابت کنند که می‌توانند جهانی از دگرگونی‌های ساختار شکنانه را بپذیرند و سازمان‌های خود را در سطحی از روشنی و کارایی بیاورند که بتوانند در میدان رقابتی خود بمانند، تاب خواهند آورد واگر نتوانند پیشرفت کنند، با سختی روزافزون روبرو خواهند شد.
این نکته به ویژه در حوزه قانون‌ها هم درست است. ساختارهای کنونی سیاست عمومی و تصمیم سازی در کنار انقلاب دوم صنعتی پیشرفت کرده است، در آن هنگام تصمیم سازان زمان داشتند که هر موضوع تازه‌ای را بررسی کنند و پاسخ بایسته یا چارچوب قانونی درخور برای آن بپرورانند و همه فرایندها خطی و مکانیکی و بر پایه ساختار اداری از بالا به پایین، طراحی می‌شدند. ولی این رویکرد دیگر شدنی نیست. با روند پر شتاب دگرگونی‌ها و گستردگی اثر آنها در انقلاب چهارم صنعتی، قانون گذاران و سازمان دهندگان با چالشی بی مانند روبرو خواهند شد و بیشتر آن‌ها نشان می‌دهند که یارای پاسخگویی به آن را ندارند.
پس، چگونه می‌توانند هم زمان از نو شدن و گسترس فناوری پشتیبانی کنند و هم پشتیبان سود بیشتر مصرف کنندگان و مردم باشند؟ همانگونه که بخش خصوصی با شتاب، خود را برای واکنش‌های آنی به گسترش نرم افزاری و پیشرفت‌های کاری آماده کرده است، دولت نیز باید فرمانروایی چالاک را در دستور کار خود بگذارد. با این نگرش که سازمان دهندگان باید با فضای دگرگونی پی در پی هماهنگ شوند و خود را بازسازی کنند تا به درستی دریابند که چه چیز را باید سازماندهی کنند. دولت و نهادهای سازماندهی، برای این کار، نیازمند همکاری نزدیک با پیشه وران و نهادهای مردمی هستند.
انقلاب چهارم صنعتی با تأثیر بر احتمال و نوع جنگ‌ها، بر امنیت ملی و میان کشوری، نیز اثر ژرفی خواهد داشت. تاریخ جنگ و امنیت جهانی همان تاریخ نوآوری فناوری است و امروز جدای از آن نیست. جنگ‌های نوین میان کشورها، همان فناوری‌های جنگی سنتی به همراهی گروه‌هایی از بازیگران بی کشور است که به تازگی پدیدار شده اند. مرزمیان جنگ و صلح، مبارز و نامبارز و خشونت و بی خشونت (مانند جنگ سایبری)، به گونه آزار دهنده‌ای ناپیدا شده است.
هنگامی که این فرایند انجام می‌شود وکاربرد فناوری‌های نوین مانند جنگ افزارهای خودکار و بیولوژیکی ساده تر می‌شود، مردم و گروههای کوچک با شتاب بیشتری در توان آسیب رسانی گسترده، به مانند کشورها خواهند شد. این آسیب پذیری، ترس تازه‌ای را پدید می‌آورد، ولی همزمان، پیشرفت در فناوری، با گسترش روش‌های نوین برای پاسداری، مانند دقت بیشتر در هدف گیری، توانایی کاهش میزان و گستردگی آسیب‌ها را نیز افزایش خواهد داد.
تأثیر بر مردم
انقلاب چهارم صنعتی، سرانجام، نه تنها کارهای ما بلکه آنچه ما هستیم را نیز دگرگون می‌کند و همچنین برمنش ما و هرچیزی که وابسته به آن است مانند برداشت ما از حریم خصوصی، دارایی، الگوی مصرف، زمانی که برای کار و آسودگی می‌گذاریم و چگونه پیشه خود را گسترش می‌دهیم، دانش کاری خود را افزایش می‌دهیم، با مردم دیدار می‌کنیم و پیوند با دیگران را پیش می‌بریم اثر می‌گذارد. فناوری هم اکنون دارد تندرستی ما را بهبود می‌بخشد و ما را به سوی خود ارزیابی «quantified self» پیش می‌برد وشاید بسیار زودتر از آنچه گمان می‌کنیم به انسان نیرومند خواهد رسید. این فهرست پایان ناپذیر است زیرا تا مرز پندارهای ما پیش خواهد رفت.
من از هواداران سرسخت و نخستین کاربران فناوری هستم، ولی گاهی با خود می‌اندیشم که شاید این درهم آمیختگی افسارگسیخته فناوری با زندگی ما، بتواند برخی ویژگی‌های ناب انسانی ما را، مانند مهربانی و همکاری کاهش دهد. وابستگی ما به تلفن هوشمند یکی از همین نکته‌هاست. این پیوند همیشگی ما را از بزرگترین سرمایه‌های زندگی دور می‌کند و پاداش کنار گذاردن آن یک گفتگوی دلپذیر خواهد بود.
یکی از بزرگترین چالشهایی که هرکس درپیوستن به فناوری‌های نوین اطلاعات با آن روبروست، پاسداری از حریم خصوصی است. ما به چنین نیازی باور درونی داریم ولی جستجو و هم رسانی داده‌هایی درباره ما، بخش جدایی ناپذیر این پیوند تازه است. گفتگوها درباره پرسمان‌های بنیادین مانند اسیب‌ها بر زندگی درونی، با از دست رفتن مهار داده‌های شخصی، در سالهای آینده سخت تر پی گرفته خواهد شد؛ همانگونه که با انقلابی که در بیوتکنولوژی و هوش مصنوعی رخ می‌دهد، مرزهای درازی عمر، تندرستی، آگاهی و توانایی گسترده تر می‌شود و تعریف دوباره‌ای از انسان را به دست می‌دهد؛ در نهایت ما ناچار خواهیم شد تا مرزهای اخلاق و معنویت را نیز دوباره تعریف کنیم.
ساختن آینده
نه فن آوری و نه گسلی که به همراه آن پدید می‌آید، نیروهای برونزایی نیستند که مردم مهاری بر آن نداشته باشند. همه ما برای راهبرد درست این فرگشت، در تصمیم‌هایی که روزانه، در جایگاه شهروند، مصرف کننده و سرمایه گذار می‌گیریم مسوولیت داریم. پس ما باید از این فرصت و توان بهره بجوییم و انقلاب چهارم صنعتی را به سوی آینده‌ای پیش ببریم که بازتاب هدف و ارزش‌های مشترک ما باشد.
ولی برای انجام این کار، باید به یک دیدگاه فراگیر و جهانی دست یابیم که چگونه فن آوری دارد بر زندگی ما اثر می‌گذارد ومحیط‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و انسانی ما را دگرگون می‌کند. هیچ زمانی، امید و یا بیم بیشتر از اکنون نبوده است. با این همه، بیشترتصمیم گیران امروز یا در تفکر خطی سنتی گیر افتاده‌اند و یا چنان سرگرم رسیدگی به آشفتگی‌های گوناگون هستند، که از اندیشه راهبردی در باره نیروی گسل‌ها و نوآوری‌هایی که آینده مارا پی می‌ریزند، باز مانده اند.
سرانجام، همه این دگرگونی‌ها به مردم و ارزش‌ها می‌رسد. ما نیاز داریم با اولویت بخشیدن به مردم و توانمند ساختن آن‌ها، آینده‌ای را پی بریزیم که برای همه ما سودمند باشد. انقلاب چهارم صنعتی شاید در بدبینانه‌ترین و نامردمی‌ترین شکل خود، براستی بتواند مردم را به شکل ربات درآورد و از قلب و روح بی بهره سازد، ولی خلاقیت، همدلی و مسئولیت پذیری، به عنوان بهترین بخش انسانی، همچنان می‌تواند بشریت را به یک آگاهی جمعی و اخلاقی جدید، بر بنیان حس سرنوشت مشترک برساند، آنگاه بر همه ماست که باور کنیم دومی پیروز می‌شود.
منبع: World Economic Forum

Industry 4.0 نسل چهارم صنعت

بدون شک اختراع ماشینهای بخار زندگی بشر را دچار تغییر نمود. انقلاب صنعتی ناشی از این اختراع دنیا را متحول کرد و ماشینهای صنعتی پیچیده‌ای تولید گردید. عملا صنعت بعد از ماشین بخار و قبل از آن هیچ شباهتی با یکدیگر نداشتند. با پیشرفت صنعت و کارخانه‌های تولیدی، مفهوم تولید انبوه وارد ادبیات گردید و با به وجود آمدن کارخانه‌هایی با تولید انبوه، کالاهای صنعتی در دسترس عموم مردم قرار گرفت. تولید و استفاده از خودرو‌ها به صورت انبوه چهره‌ی زندگی انسانها را تغییر داد و انسانها را به استفاده از ماشینهای مختلف صنعتی وابسته کرد. اما کم کم تنوع طلبی انسانها صنعت را مجبور به تغییر کرد. پیشرفت سریع علم و علاقه انسانها به تنوع باعث شد کم کم صنعت گران مجبور شوند از خطوط تولید انبوه خود که سود سرشاری را نیز برایشان به ارمغان می‌آورد دست بکشند و به سمت سیستمهای تولیدی انعطاف پذیر و وابسته به کامپیوتر بروند تا هر زمان که نیاز شد بتوانند خطوط تولید را تغییر داده و محصولات جدید و به روزی تولید کنند.
عصر ماشینهای بخار را به عنوان نسل ابتدایی صنعت میشناسند. بعد از آن نسل دوم صنعت به سیستمهای تولید انبوه اتلاق میگردد و سیستمهای تولید اتوماتیک و کامپیوتری نسل سوم صنعت را میسازند. نسل اول صنعت را نیروی بخار به دوش میکشید. برق و سیستمهای الکتریکی مکانیکی تولید انبوه را به وجود آوردند و کامپیوتر تولیدات انعطاف پذیر را کنترل و فرماندهی میکند. حالا نوبت اینترنت و شبکه است. جریانات اخیر نشان میدهد بار دیگر نیاز به تغییر احساس گردیده است. تغییری که ممکن است زندگیمان را مانند قبل و بعد از ماشین بخار دچار تغییر و تحول کند. صحبت از تغییر نسل صنعت است با عنوان INDUSTRY 4.0
اصلی‌ترین تکنولوژی‌ای که به نظر میرسد این تحول را ایجاد کند مفهوم اینترنت اشیا ست. البته مفهوم اینترنت اشیا بیشتر در مورد محصولات و تجهیزاتی که مشتری قرار است از آنها استفاده کند به کار میرود اما دستگاههای صنعتی هم میتوانند از این تکنولوژی بهره مند شوند و از طریق اینترنت به یکدیگر اتصال پیدا کنند. همچنین مفهومی تحت عنوان تولید ابری که شبیه سازی شده‌ی محاسبات ابری در کامپیوتر است نیز بخش دیگری از این تحول را بر عهده دارد. البته از تاثیر بسیار زیاد روش نمونه سازی سریع و پرینترهای سه بعدی بر این انقلاب نیز نباید گذشت. این سه تکنولوژی جدید هستند که قرار است دنیای ما را متحول کنند.
اجازه دهید مثالی بزنیم. فرض کنید میخواهید یک گوشی هوشمند بخرید. شرکت فروشنده با  استفاده از هوش مصنوعی و با استناد به اطلاعاتی که از نحوه‌ی استفاده شما از گوشی قبلیتان دارد گوشی‌ای با امکانات کاملا شخصی سازی شده برای شما در همه‌ی بخشهای گوشی از جمله ظاهر، جنس، ارگونومی دست شما،امکانات سخت افزاری، امکانات نرم افزاری و … را به شما پیشنهاد میدهد. حالا طراحی در اختیار شماست هر تغییری که خواستید در آن اعمال میکنید و سفارش را ایجاد میکنید. سفارش شما در لحظه برای تولید برنامه ریزی میشود و هر قطعه از آن در یک کارخانه و در محلی در دنیا تولید میگردد. سامانه‌های حمل و نقلی، قطعات مختلف را بین کارخانه‌ها انتقال میدهند و در نهایت محصول آماده‌ی شما را در سریعترین زمان ممکن به دستتان خواهند رساند. نکته مهم تر این مسئله اینجاست که نه تنها نباید هزینه‌ی بیشتری انجام دهید بلکه به طور متوسط هزینه‌های تولید به خاطر استفاده بیشتر از ظرفیتهای خالی نزدیک به نصف خواهند شد. همچنین نگران طولانی شدن فرایند تولید هم نباشید. شاید زمان رسیدن محصول به شما کمتر از زمان مورد نیاز برای انتخاب محصول در فروشگاه باشد. به خصوص اگر محصول قابلیت پرینت سه بعدی داشته باشد.
انقلاب صنعتی اول ماشینهایی را وارد زندگی کرد که قبل از آن اصلا وجود نداشت. انقلاب صنعتی دوم این ماشینها را در اختیار عموم مردم قرار داد که قبل از آن اصلا توان خرید آنها را نداشتند. انقلاب صنعتی سوم تنوعی در محصولات ایجاد کرد که قبلا وجود نداشت و انقلاب صنعتی چهارم این تنوع را به حد اعلا خواهد رساند. گفتنی است میزان تغییرات در این انقلاب را با رشد نمایی مدل میکنند در صورتی که تحول در انقلابهای قبلی تابع خطی داشت.
اگر از این تحولهای عظیم استفاده شود بهترین فرصت برای از بین بردن فاصله‌ی صنعتی با شرکتها و کشورهای پیشرفته به وجود می‌آید و اگر این تحولها را جدی نگیریم به سرعت تکنولوژی‌های امروزمان از رده خارج خواهند شد. باید مراقب باشیم چون ممکن است مجبور شویم تمام صنعتمان را مانند پیکان از رده خارج کنیم. لازم است که این تحول را جدی بگیریم.

دسته‌بندی صنایع - Industry Classification

International Standard Industrial Classification & Industry Classification Benchmark

الگوی جهانی طبقه‌بندی در بورس

بورس ۳۷ صنعتی تهران از معدود بازارهای مالی است که با بهره‌گیری از استاندارد ISIC یا International Standard Industrial Classification و با توجه به طبقه‌بندی بر مبنای فعالیت، امکان مقایسه صحیح و منصفانه بازدهی بین صنایع مختلف را از فعالان بازار می‌گیرد. این در حالی است که بیش از ۶۵ درصد بازارهای مالی جهان از جمله بورس نیویورک یعنی بزرگ‌ترین‌ بورس دنیا با ارزش روز ۱/ ۱۸ هزار میلیارد دلاری برای گروه‌بندی صنایع خود از استاندارد ICB استفاده می‌کنند. به اعتقاد کارشناسان، ۱۰ بخش اصلی استاندارد ICB از مزایایی همچون اثربخشی و کارآیی، پاسخ به نیاز سرمایه‌گذاران و افزایش شفافیت، ساختار انعطاف‌پذیر، جامعیت، تجزیه و تحلیل پیشرفته بخش‌ها برای انتخاب سهام و اندازه‌گیری عملکرد، دستیابی جهانی، دقت و اطمینان و حمایت به واسطه پایگاه داده منحصر به فرد برخوردار است. بر همین اساس کارشناسان پیشنهاد می‌دهند الگوی طبقه‌بندی بورس تغییر کند.

استاندارد ISIC یا International Standard Industrial Classification یک سیستم طبقه‌بندی مرجع برای کلیه رشته فعالیت‌های اقتصادی و از جمله فعالیت‌های صنعتی است و ابزاری اساسی برای مطالعه پدیده اقتصادی و ترویج قابلیت مقایسه اطلاعات و ارتقا و توسعه سیستم‌های آماری ملی معتبر است که در سال ۱۹۴۸ تدوین شد و مورد تایید و تصویب کمیسیون اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل متحد قرار گرفت. بر‌اساس استاندارد ISIC متغیرهای تعیین‌کننده‌ طبقه‌بندی شرکت‌ها با اولویت معیارهای متناسب مبلغ فروش (درآمد عملیاتی)، سود خالص (پس از کسر مالیات)، ارزش سرمایه‌گذاری‌های انجام شده، جمع حقوق صاحبان سهام و... انجام می‌شود. این طبقه‌بندی اما به اعتقاد بسیاری از فعالان و کارشناسان بازار مناسب نبوده و مبنای صحیحی ندارد و نیازمند بازنگری جدی است و باید اصلاح شود. تقسیم‌بندی استاندارد بین‌المللی شامل عناوینی است که به‌عنوان زیربخش (Subsector) در  ICB شناخته شده است. به عنوان مثال یک صنعت تحت عنوان مالی (Financials) که شامل بانک‌ها، بیمه‌ها، سرمایه‌گذاری‌های مالی و سایر واسطه‌گری‌های مالی طبقه‌بندی شده‌اند که این تقسیم‌بندی جزئی تر است.

 هدف اصلی استاندارد ICB یا Industry Classification Benchmark دسته‌بندی کل صنایع، بر اساس منبع درآمد آنها است. به ‌عبارت دیگر، منبع اصلی درآمد شرکت چیست و بیشترین درآمد از فعالیت در کدام صنعت به‌دست آمده است. این طبقه‌بندی به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد روند صنایع را بین زیربخش‌های مشخص با یکدیگر مقایسه، بر روندهای کلی نظارت، بر روندهای کوچک بازار تمرکز و همچنین کیفیت و کمیت عملکرد بازار را ارزیابی کنند. این مدل استانداردی است که توسط بورس‌ها، توزیع‌کنندگان اطلاعات، ارائه‌دهندگان شاخص، خریداران و فروشندگان اوراق بهادار در رسانه‌های معتبر جهانی پذیرفته شده است.

بهره‌گیری از آمار و اطلاعات در برنامه‌ریزی هنگامی میسر است که داده‌ها در یک نظام منظم و منطقی طبقه بندی شوند، بخش مهمی از تفاوت‌های موجود در نتایج طرح‌ها و گزارش‌های آماری در سطح ملی و بین‌المللی ناشی از یکسان نبودن تعاریف و مفاهیم و طبقه‌بندی‌های مورد استفاده در تولید آمار است. این موضوع موجب بروز مشکلات متعددی مانند عدم مقایسه‌پذیری و جمع پذیری آمارها، وقفه در سری‌های زمانی، اتلاف منابع مالی و انسانی و در نهایت کاهش اعتماد عمومی نسبت به آمارهای منتشره می‌شود. این در حالی است که با توجه به رشد روزافزون فناوری و تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی، سازمان‌های مختلف بین‌المللی در موضوعات گوناگون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی طبقه‌بندی‌های مشخصی را تهیه و استفاده از آنها را به کشورها برای تهیه آمارهای مناسب توصیه می‌کنند.

در مقایسه آمارها و اقلام مالی اهمیت این امر دو چندان است. از آنجا که بازارهای سرمایه کنونی، پیوستگی زیادی با یکدیگر دارند و سرمایه‌گذاران در بازارهای بین‌المللی به دنبال بهترین مکان برای کسب بیشترین منفعت هستند، هماهنگی در تعاریف و طبقه‌بندی‌ها، تطابق و همخوانی بازارهای جهانی و وجود طبقه‌بندی پذیرفته شده از صنایع در میان بازارها امری ضروری است. از این رو سازمان‌های بین‌المللی فعال در بازارهای مالی، طبقه‌بندی‌های مختلفی از صنایع ارائه کرده‌اند که برخی از این طبقه‌بندی‌ها از سوی بورس‌های جهان مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

انواع طبقه‌بندی‌ها

در طبقه‌بندی شرکت‌ها به‌طور کلی دو رویکرد اصلی وجود دارد یا طبقه‌بندی بر مبنای فعالیت صورت می‌گیرد یا طبقه‌بندی بر مبنای بازار است.

نوع فعالیت اقتصادی: فعالیت یک واحد اقتصادی، نوع تولیدی است که به آن اشتغال دارد. فعالیت یاد شده صفت مشخصه‌ای است که واحد بر طبق آن همراه با سایر واحدها برای تشکیل یک رشته فعالیت گروه بندی می‌شود. هدف از این نوع گروه‌بندی ارائه مجموعه‌ای از رده فعالیت است که هنگام تفکیک آمارها بر حسب این قبیل فعالیت‌ها مورد استفاده واقع شود. بنابراین، هدف طبقه‌بندی استاندارد بین‌المللی فعالیت‌ها این است که مجموعه رده‌های فعالیت را به گونه‌ای ارائه کند که بتوان واحدهای مستقل را طبق نوع فعالیت اقتصادی آنان طبقه‌بندی کرد.

در طبقه‌بندی بر مبنای بازار به استفاده‌کنندگان اجازه می‌دهد که بر روند‌های کلی نظارت و بر روندهای کوچک بازار تمرکز و همچنین کیفیت و کمیت عملکرد را ارزیابی کنند. این الگو یا همان ICB استانداردی است که توسط بورس‌ها، توزیع‌کنندگان اطلاعات، ارائه‌دهندگان شاخص، خریداران و فروشندگان اوراق بهادار، ناظران و رسانه‌های معتبر جهانی پذیرفته شده و امروزه در سطح جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مزایای مدل ICB

اثربخشی و کارآیی، پاسخ به نیاز سرمایه‌گذاران و افزایش شفافیت، ساختار انعطاف‌پذیر، استفاده بیش از ۶۵ درصد از کل بازارهای سرمایه از این استاندارد، تجزیه و تحلیل پیشرفته بخش‌ها برای انتخاب سهام و اندازه‌گیری عملکرد، دستیابی جهانی، دقت و اطمینان و حمایت به واسطه پایگاه داده منحصر به فرد از مزایای مدل ICB به شمار می‌رود. در مدل ICB آزادی عمل زیادی در طبقه‌بندی صنایع وجود دارد به این صورت که علاوه بر اینکه شرکت‌ها بر مبنای درآمدشان طبقه‌بندی می‌شوند، درآمدها و نظر بازار در مورد شرکت نیز معیار با اهمیتی برای تجزیه و تحلیل است که در این مدل در نظر گرفته شده است.

طبقه‌بندی استاندارد ISIC بیشتر برای طبقه‌بندی فعالیت‌های اقتصادی در سطح کلان کاربرد دارد و در میان بورس‌ها مقبولیت چندانی ندارد.

مزیت عمده استفاده از استاندارد ICB علاوه بر تطابق با الگوی بین‌المللی، ایجاد قابلیت مقایسه معنادار بین صنایع مختلف است. در حال حاضر برخی صنایع بورس تهران تنها شامل یک شرکت هستند که این مساله موجب شده نوسان قیمت یک سهم باعث تغییر شاخص یک صنعت شود. طبیعتا عملکرد یک صنعت تک شرکتی به هیچ وجه نمی‌تواند با صنعتی که بیش از ۳۰ شرکت مختلف را در خود جای داده، مقایسه شود. به همین دلیل است که وقتی به عملکرد سالانه بورس تهران نگاه می‌کنید بعضا صنایعی با بازدهی‌های غیرمتعارف چند صد درصدی پیدا می‌کنید که دقیقا مربوط به همین صنایع تک شرکتی است. این روند امکان مقایسه صحیح و منصفانه بازدهی بین صنایع مختلف را از فعالان بازار می‌گیرد.

نظام طبقه بندی صنایع در بورس

بازارهای مالی دنیا از نظام طبقه بندی ISIC که برای گزارش‌های آماری در سطح اقتصاد کلان استفاده می‌شود فاصله گرفته و نظام طبقه بندی صنایع مبتنی بر بازار سهام را پذیرفته اند.
از این رو سازمان‌های بین‌المللی فعال در بازارهای مالی، طبقه‌بندی‌های مختلفی از صنایع ارایه کرده‌اند که از سوی بورس‌های جهان مورد استفاده قرار گرفته‌اند.
در حال حاضر بورس اوراق بهادار تهران از استاندارد ISIC برای طبقه بندی صنایع خود استفاده می‌کند که به نظر می‌رسد با توجه به رویکرد سایر بورس‌های مطرح جهان در استفاده از سایر طبقه بندی‌های استاندارد نظیر ICB و GICS تجدیدنظر در طبقه بندی صنایع در بورس‌ها مفید خواهد بود.
مثال:شرکت سایپا شیشه با نماد "کساپا" شرکتی است که در حال حاضر با توجه به نوع فعالیت آن در طبقه کانه‌های غیرفلزی طبقه بندی شده است. زیرا در در فرایند تولید این شرکت، تامین مواد اولیه و ذوب مواد و در نهایت تولید شیشه برای اتومبیل است.
با این حال همه می‌دانیم که حوزه درآمد این شرکت از صنعت خودرو است. یعنی چنانچه صنعت خودرو وضعیت خوبی داشته باشد، وضعیت فروش، دریافت مطالبات، و بسیاری دیگر از آیتم‌ها نیز خوب خواهد بود. اما در حال حاضر در طبقه خودرو قرار ندارد.
با تغییر نظام طبقه بندی، توجه اصلی به حوزه درآمد شرکت‌ها است و اینکه بخش عمده درآمد یک شرکت از کدام حوزه تامین می‌شود. لذا "کساپا" از این منظر در طبقه خودرو طبقه بندی خواهد شد.
شرکت جام دارو با نماد "فجام" دانست و گفت: هر چند تمرکز اصلی این شرکت در صنعت دارو است اما در طبقه دیگری و در کنار ماشین سازی اراک و ... طبقه بندی شده است. جالب اینجاست که فعالان بازار در طبقه بندی غیررسمی خود این شرکت را در طبقه اصلی خود قرار می‌دهند و به عنوان مثال فجام را با صنعت دارو بررسی می‌کنند که قطعا مطالبه گران اولیه این تغییر، مدیران پرتفوی و مدیران سرمایه گذاری هستند.
بورس اوراق بهادار تهران یه منظور ارتقای استانداردها در بورس اوراق بهادار تهران و همگام شدن آن با بازارهای بین‌المللی پس از بررسی انواع طبقه‌بندی‌ صنایع در بازارهای سرمایه کشورهای مختلف، به دنبال استفاده از طبقه بندی ICB برای طبقه بندی شرکت‌ها است.
مدل‌های مختلفی که از سوی سازمان‌های بین‌المللی برای طبقه‌بندی شرکت‌ها ارایه شده است و هر کدام رویکرد خاصی را برای طبقه‌بندی درنظر می‌گیرند، گفت: در طبقه‌بندی شرکت‌ها به طور کلی دو رویکرد اصلی "طبقه‌بندی شرکت‌ها بر مبنای فعالیت" و " طبقه بندی شرکت‌ها بر مبنای بازار" وجود دارد.
معاون نظارت بر ناشران و اعضای شرکت بورس تهران اظهار داشت: در رویکرد " طبقه‌بندی بر مبنای فعالیت"، طبقه‌بندی مبتنی بر فرآیند تولید و محصولاتی است که شرکت تولید می‌کند. در واقع شرکت‌های تولید‌کننده کالا متفاوت از شرکت‌های ارایه‌کننده خدمات طبقه‌بندی می‌شوند، حتی اگر در یک بازار فعالیت کنند. با وجود این، امروزه بسیاری از شرکت‌ها کالا و خدمات را با همدیگر ارایه می‌کنند، بنابراین خط بین کالا و خدمات در حال ناپدید شدن است.
در رویکرد" طبقه بندی بر اساس بازار"، طبقه‌بندی با توجه به بازاری صورت می‌گیرد که شرکت‌ها در آن فعالیت می‌کنند، عنوان کرد: عمده بورس‌های جهان از طبقه‌بندی‌های این رویکرد استفاده می‌کنند و مهمترین طبقه‌بندی‌های ارایه شده براساس این رویکرد، الگوی طبقه‌بندی صنایع (ICB)است.
"الگوی طبقه‌بندی صنایع" را یک سیستم طبقه‌بندی شرکت‌ها خواند که توسط موسسات داوجونز و فوتسی در سال 2005 ارایه و در سوم ژانویه 2006 جایگزین سیستم‌های طبقه‌بندی قبلی شد. این مدل به منظور جداسازی بخش‌ها در یک اقتصاد استفاده می‌شود. این طبقه‌بندی، بازارها را در سطح جهانی به طبقات مشخص تقسیم می‌کند و به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد روندهای صنایع را بین زیر بخش‌های مشخص با یکدیگر مقایسه کنند.
در واقع این مدل به استفاده‌کنندگان اجازه می‌دهد که بر روندهای کلی نظارت و بر روندهای کوچک بازار تمرکز و همچنین کیفیت و کمیت عملکرد را ارزیابی کنند.
"الگوی طبقه‌بندی صنایع"، را استانداردی دانست که توسط بورس‌ها، توزیع‌کنند‌گان اطلاعات، ارایه‌دهندگان شاخص، خریداران و فروشندگان اوراق بهادار، ناظران و رسانه‌‌ها معتبر جهانی پذیرفته شده است و امروزه در سطح جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد. استفاده‌کننده از این طبقه‌بندی را نزدک، نیویورک یورونسکت، بورس لندن، بورس سوئیس، صندوق بین‌المللی پول، انجمن جهانی اقتصاد و رسانه‌های معتبر جهانی وال استریت ژورنال، تایمز مالی و روزنامه اینترنتی داوجونز برشمرد.
"الگوی طبقه‌بندی صنایع"، دارای چند ویژگی‌ اولیه است؛ از جمله اینکه این مدل بر مبنای مجموعه‌ای از قوانین معاملاتی که به آسانی توسط دیگران قابل بررسی هستند، مدیریت می‌شود. "الگوی طبقه‌بندی صنایع" فوتسی دارای چهار سطح طبقه‌بندی است.
این مدل از یک سیستم کدگذاری دیجیتال 4 رقمی مختصر و منطقی که تعاریف سمبل‌های ساده‌ای دارد، استفاده می‌کند وشرکت‌ها بر مبنای درآمدهای به دست آمده سالیانه و نه سطوح سود طبقه‌بندی و تخصیص می‌یابند.
"الگوی طبقه‌بندی صنایع"، شرکت‌ها را به بخش‌هایی تخصیص می‌دهد که نزدیک‌ترین تعریف را با ماهیت تجاری آنها دارد، اظهار داشت: ماهیت تجاری شرکت بر اساس منبع درآمد یا اقلامی که بخش عمده‌ای از درآمد را ایجاد می‌کند، تعیین می‌شود. اگر یک شرکت در میان چندین زیر بخش دارای موقعیت مساوی باشد، از مقامات داوجونز و فوتسی برای اخذ تصمیم نهایی استفاده می‌شود.
پایگاه جهانی داده "الگوی طبقه‌بندی صنایع" ابزاری جامع، دقیق و قابل اطمینان برای تجزیه و تحلیل جهانی است و انعطاف‌پذیری محصولات این پایگاه به این معنی است که می‌توان از آن‌ها در تحقیقات استاندارد بخش‌ها، جستجوهای داده‌ها، مقایسه عملکرد شاخص‌ها بر مبنای بخش‌ها یا بهبود منابع اطلاعاتی موجود استفاده کرد. بیش‌تر بورس‌های جهان از طبقه‌بندی‌های "طبقه‌بندی جهانی استاندارد صنایع" یا "الگوی طبقه‌بندی صنایع" به منظور طبقه‌بندی شرکت‌های خود استفاده می‌کنند، گفت: در این میان طبقه‌بندی "الگوی طبقه‌بندی صنایع" مقبولیت بیش‌تری دارد.
بورس‌هایی نیز که از طبقه‌بندی‌های خاص خود استفاده می‌کنند تا حدی کوشیده‌اند استانداردهای این دو طبقه‌بندی را در ساختار خود رعایت کنند.
استفاده از طبقه‌بندی‌های مشابه در میان بورس‌ها این مزیت را به همراه دارد که آن‌ها می‌توانند مقایسه بهتری از عملکردهای خود انجام دهند. از این رو، بورس‌ها می‌توانند شاخص‌های هماهنگی را طراحی و ارایه‌ دهند.
در صورت استفاده از ICB تعداد صنایع، به 10 صنعت کاهش خواهد یافت و در واقع تنوع فعالیتی و محصولی شرکت‌ها را در سردسته، دسته و زیردسته‌های صنعت شاهد خواهیم بود. این مدل به استفاده کنندگان اجازه می‌دهد که بر روندهای کلی نظارت و بر روندهای کوچک بازار تمرکز و همچنین کیفیت و کمیت عملکرد را ارزیابی کنند. مزیت‌های اصلی این طبقه‌بندی‌ها را گستردگی استفاده توسط مراکز مهم ذکر کرد و گفت: الگوی طبقه بندی صنایع، استانداردی است که توسط بورس‌ها، توزیع کنندگان اطلاعات، ارائه دهندگان شاخص، معامله گران اوراق بهادار، ناظران و رسانه‌های معتبر جهانی پذیرفته شده و در سطح جهان مورد استفاده قرار گرفته است. در واقع این مدل توسط بورس‌هایی که بیش از 95 درصد از کل بازارهای سرمایه جهانی را تسخیر کرده اند، در حال استفاده است.

GICS Vs. ICB: Competing Systems For Classifying Stocks

Industry Classification Benchmark

Industry Classification Benchmark: Structural enhancements to the industry categorization framework | FTSE Russell

Industry classification

Global Industry Classification Standard

Общероссийский классификатор видов экономической деятельности

ОКВЭД 2 2019 с расшифровкой кодов - классификатор видов деятельности

Справочник ОКВЭД 2019 с расшифровкой кодов по видам деятельности

 بازار (Market) و صنعت (Industry)

تعریفی براساس الگویی رابرت گرنت در کتاب مدیریت استراتژیک، استفاده از الگوی عرضه (Supply) و تقاضا (Demand) است به این معنا که در مورد هر کالا یا خدمت، می‌توان گفت صنعت، شامل همه‌ی فعالانِ سمتِ عرضه و بازار، برایند همه‌ی تقاضایی است که در یک زمینه‌ی مشخص وجود دارد. بازار، سمتِ تقاضای معادله‌ی اقتصاد است. این تقاضا را اغلب بر اساس یک محصول یا یک دسته محصول تعریف می‌کنند

بازار شامل همه‌ی افراد، شرکت‌ها و بنگاه‌هایی است که به صورت بالقوه یا بالفعل، خریدار یک محصول مشخص هستند.
به عنوان یک مثال، با توجه به انواع بازار در این‌جا می‌توانیم بازار یک کافی‌شاپ را به صورت زیر تعریف کنیم:
بازار بالقوه: تمام کسانی که علاقه‌مند هستند از خدمات‌ کافی‌شاپ استفاده کنند.
بازار آماده: کسانی که برای استفاده از خدمات کافی‌شاپ، بودجه‌ و منابع کافی هم در اختیار دارند (از جمله زمان، فاصله‌ی مناسب).
بازار هدف: افرادی که در شعاع مشخصی از محل کافی‌شاپ شما زندگی می‌کنند یا در آن‌جا تردد دارند.
بازار تحت نفوذ: کسانی که حداقل یک بار از خدمات کافی‌شاپ شما استفاده کرده‌اند.
صنعت، سمتِ عرضه‌ی معادله‌ی اقتصاد است. پس آن را می‌توان به صورت زیر تعریف کرد:
صنعت شامل مجموعه‌ای از بنگاه‌های اقتصادی است که نیازهای یک بازار مشخص را تأمین می‌کنند.
صنعت را می‌توان بر اساس محصول یا نیاز تعریف کرد.
با توجه به این توضیح، وقتی از صنعت کافی‌ شاپ صحبت می‌کنیم، منظورمان همه‌ی کسانی است که مانند شما خدمات کافی شاپ را عرضه و ارائه می‌کنند.
هم‌چنین وقتی از صنعت خودرو حرف می‌زنیم، منظورمان همه‌ی کسانی است که خودرو را تولید و عرضه می‌کنند. در مقابل، بازار خودرو را می‌توان به عنوان همه‌ی تقاضای موجود برای خودرو در نظر گرفت.
به شکل مشابه، وقتی از بازار خودروهای SUV حرف می‌زنیم، منظورمان وضعیت تقاضا برای خودروهای SUV است.

تجارت درون صنعت

تجارت درون صنعتی: جریان مبادله‌ی کالاهای مشابه را توضیح می‌دهد که نیاز یکسانی از مصرف‌کنندگان کشورهای مختلف را برطرف می‌سازد، اما به دلیل تفاوت در ساختار تقاضا‌ی کشورها به عنوان جانشین نزدیک یکدیگر، در نظر گرفته شده و به صورت مختلف تقاضا می‌گردند. در واقع تجارت درون صنعت به صورت صادرات و واردات هم‌زمان کالاهای متعلق به یک صنعت خاص، بین دو شریک تجاری تعریف می‌گردد. این پدیده ممکن است ناشی از تفاوت‌های ظاهری یا تمایز افقی گروه محصولات باشد که به آن تجارت درون صنعت افقی می‌گویند و در صورتی که به دلیل تفاوت کیفیت یا تمایز عددی گروه کالاها صورت گیرد، تجارت درون صنعت عمودی نام دارد.
نمونه‌هایی از این نوع تجارت شامل خودرو، مواد غذایی و نوشیدنی، کامپیوتر و مواد معدنی است. اروپا صادرکننده ۲٫۶ میلیون وسایل نقلیه موتوری در سال ۲۰۰۲ و واردکننده ۲٫۲ میلیون از آنها. ژاپن صادرکننده ۴٫۷ میلیون دستگاه خودرو در سال ۲۰۰۲ (۱ میلیون از آن به اروپا رفت و ۲ میلیون به شمال آمریکا) و واردکننده۰٫۳ میلیون است.
سه نوع از تجارت درون صنعتی:

اگر چه تئوری و اندازه‌گیری تجارت درون صنعتی در ابتدا با تمرکز بر تجارت کالا به ویژه محصولات صنعتی آن نیز مطرح شده است با این وجود این تئوری همچنین قابل توجه تجارت درون صنعتی در تجارت بین‌المللی خدمات است.

تجارت

تجارت یا داد و ستد، به معامله میان دو یا چند نفر بر سر کالا می‌گویند که بعد از اتمام معامله به پایان می‌رسد و هیچ گونه مسئولیتی در قبال آن متوجه طرفین نمی‌باشد .
در گذشته برای تجارت اشخاصی به عنوان تاجر وارد شهر‌ها و مناطق مختلفی می‌شدند و با معامله‌ی کالا و پرداخت مبلغی پول آن را خریداری می‌کردند .
برای انجام این کار به هیچ کدام از مواردی که امروزه وجود دارد برخورد نمی‌کرد و خود برای برگشت و بردن کالا راهی پیدا می‌کرد .
هم چنین شرکت‌های حمل و نقل، موارد گمرکی، روش‌های مختلف پرداخت نیز وجود نداشت .
زمانی که این موارد شکل گرفتند تجار در فعالیت‌های خود دچار تغییرات بزرگی شدند و همه چیز دست به دست هم داد تا بازرگانی به عنوان پدیده‌ای جامع تر وارد عرصه شد .

بازرگانی

بازرگانی یا کامِرس (به انگلیسی: Commerce) سامانه یا محیطی است که بر چشم‌انداز کسب‌وکار یک اقتصاد یا ملت‌دولت تأثیر می‌گذارد. در حالی که کسب‌وکار (سوداگری) به فعالیت‌های ارزش‌آفرین یک سازمان به منظور سود اشاره دارد، بازرگانی به معنای کل سامانهٔ اقتصاد است که محیطی برای تجارت تشکیل می‌دهد. این سامانه شامل سامانه‌های قانونی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و فناورانه است که در حال عملیات در هر کشوری هستند. همچنین می‌توان از آن تحت عنوان دومین جزء کسب‌وکار یاد کرد که شامل همهٔ فعالیت‌ها، عملکردها و مؤسسات درگیر در انتقال کالا از تولیدکننده به مصرف‌کننده می‌باشد.

تجارت بخشی از بازرگانی، بازرگانی خود شامل موارد زیر است :

یک بازرگان علاوه بر این که باید شیوهای داد و ستد را بیاموزد نیاز به کسب مهارت‌های بازاریابی نیز دارد. مهارت‌های تبلیغ، شناخت بازار، دیجیتال مارکتینگ و ... مواردی هستند که امروزه باز رشد اقتصادی و گذر زمان باید به کسب آن‌ها شتافت.

کسب و کار

همان طور که گفتیم بازرگانی مفهومی جامع تر از داد و ستد است، اما جامع‌ترین سطح را می‌توان به کسب وکار اختصاص اختصاص داد. کسب و کار دارای چهار جنبه‌ی بازرگانی، منابع مالی، منابع انسانی و تولید است.


مقالات
سیاست
رسانه‎های دیجیتال
علوم انسانی
مدیریت
روش تحقیق‌وتحلیل
متفرقه
درباره فدک
مدیریت
مجله مدیریت معاصر
آیات مدیریتی
عکس نوشته‌ها
عکس نوشته
بانک پژوهشگران مدیریتی
عناوین مقالات مدیریتی
منابع درسی (حوزه و دانشگاه)
مطالعات
رصدخانه شخصیت‌ها
رصدخانه - فرهنگی
رصدخانه - دانشگاهی
رصدخانه - رسانه
رصدخانه- رویدادهای علمی
زبان
لغت نامه
تست زبان روسی
ضرب المثل روسی
ضرب المثل انگلیسی
جملات چهار زبانه
logo-samandehi
درباره ما | ارتباط با ما | سیاست حفظ حریم خصوصی | مقررات | خط مشی کوکی‌ها |
نسخه پیش آلفا 2000-2022 CMS Fadak. ||| Version : 5.2 ||| By: Fadak Solutions نسخه قدیم