полный онлайн справочник для руковолителей и маркетологов - ООО "Деловые идеи инфо"
https://kodeksy-by.com/grazhdanskij_kodeks_rb/46.htm
http://www.b-info.by/
https://president.gov.by/ru/gosorgany
https://mfa.gov.by/mulateral/organization/
- رویکرد علمی در مسیر توسعه از طریق توانمندسازی و ارتقاء نظام مدیریت در سازمان با تدوین برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی؛
- شناسایی مسائل توسعهای در ابعاد اقتصادی، سیاسی، حقوقی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی؛
- دستیابی به بالاترین سطح کیفیت و مطلوبیت خدمات با بهرهمندی از فناوری اطلاعات و رسانههای نوین؛
- توسعه نوآوری، پویایی و کارایی از طریق ایجاد و توسعه سازمانی یادگیرنده؛
- توسعه میان فرهنگی به عنوان یکی از عوامل تثبیت کننده هنجارهای اجتماعی و سیاسی؛
- زمینهسازی تمدن نوین خدا محور بر بستر رسانه تمدنی و گذار از رسانههای دولت محور؛
دستیابی و تسلط بر آخرین دستاوردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات
تجربه و توان تخصصی در حوزههای مربوطه
دسترسی به نیروی انسانی خبره و متخصص
صداقت حرفهای و سابقه درخشان
تعهد به کیفیت کاری
ارزشهای سازمان
چابکی و نوآوری
مشتری مداری
رفتار حرفهای
- ایجاد ارزش پایدار در زنجیره صنایع
- ایجاد و توسعه فرصت برای مشتریان
- ایجاد منافع پایدار برای سهامداران
- ایجاد منافع پایدار برای کارکنان
- طراحی محصول منطبق با نیاز مشتریان
- تبدیل شدن به برند برتر در کشورهای هدف
- توسعه سرمایهگذاری و شراکتهای داخلی و خارجی
- افزایش کمی و کیفی سبد سرمایه
- افزایش سهم بازار
- پیشرو بودن در تکنولوژی و نوآوری: بهرهگیری از ابزارهای دیجیتالی و اتوماسیون به منظور برقراری ارتباط نزدیکتر با مشتریانش.
- رشد سودآوری و حاشیه سود سالانه ده درصد
- افزایش رضایت مشتریان: بهینه سازی مستمر تولید در جهت ارتقاء کیفی محصولات و افزایش و جلب رضایت مشتریان
- توسعه پایدار و کاهش قیمت جهت رقابت در عرصههای بین المللی
- استفاده از متخصصان خبره: استفاده از متخصصان خبره با بالاترین توانمندی و ارتقاء سطح علمی کارکنان
- کاهش زمان تحویل محصول: تحویل محصولات مشتریان در سریعترین زمان ممکن و با بهترین کیفیت
- آموزش مستمر کارکنان: برنامه مستمر آموزشی کارکنان و ارتقاء سطح دانش و آگاهیهای تکنیکی و کیفیتی مرتبط با فعالیتها
- توسعه صادرات
- راه اندازی کارخانه در کشورهای هدف: راه اندازی کارخانه با توانایی تولید
- ارتقاء کمی و کیفی محصول: تولید محصولات با بهترین کیفیت و ارتقا کمی و کیفی محصول
- فروش و بهبود ارتباط با مشتری: با بهره گیری از سیستم جامع مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)
- مدیریت ایمنی و بهداشت: استقرار سیستمهای مدیریت ایمنی و بهداشت حرفهای OHSAS 18001 و مدیریت زیست محیطی ISO 14001
- سیستم یکپارچه مدیریت منابع: طراحی سیستم یکپارچه مدیریت منابع به بهترین نحو ممکن
- مشتریمداری قبل از هر چیز: مشتریمداری و رضایت مشتری مهمترین هدفی است که این شرکت بر پایهی آن شکل گرفت، فعالیت خود را گسترش داد و در حال حاضر آوازهی خود را مدیون آن است. این شرکت بهعنوان پرمخاطبترین فروشگاه آنلاین در سرتاسر کشور، وظیفهی خود میداند که با ارائهی هرچه بیشتر و باکیفیتتر خدمات، مشتریان بیشتری را جلب کرده و در حفظ آنان بکوشد. از جمله فعالیتهای این شرکت که منطبق با هدف مشتریمداری صورت گرفته، میتوان به بالا بردن سرعت ارائهی خدمات، افزایش مراکز توزیع تهران و سایر شهرها، تعریفشدن زمان استاندارد خدمات، تعدد و تنوع در کانالهای ارتباط با مشتری و ایجاد دستورالعمل و آییننامهی جبران خسارت اشاره کرد.
- همگام با اقتصاد مقاومتی: اقتصاد مقاومتی راهکاری برای مقابله با تحریمها و فشارها علیه یک ناحیهی خاص است و معمولا دولتمردان کشورهای درگیر در بحران سعی میکنند همگام با اقتصاد مقاومتی، راهحلهایی را برای دفع بحران اجرایی کنند. این شرکت نیز بهعنوان بزرگترین مرکز فروش آنلاین کالا در ایران دست به کار شد تا با بهکارگیری راهکارهای مقاومتی نظیر حمایت از کالاهای ایرانی، ایجاد و گسترش اشتغال و همسو شدن با اقتصاد دانشبنیان، نقشی هرچند اندک در این راه داشته باشد. کسب رضایت مشتریان، سازمانهای مرتبط، نهادهای دولتی و سیاستگذاران، نشانگر این است که این شرکت گامهای بلندی را در این مسیر برداشته است.
- حمایت از تولید داخلی: حمایت از کالای ملی، مسالهای است که هر روز بیش از پیش اهمیت مییابد و نقش بهسزایی در سیاستهای کلی هر کشور ایفا میکند. این شرکت برای تحقق این هدف از آثار صاحبان صنایع دستی و هنرمندان، امکان دیدهشدن صنایع IT ایرانی، عرضه و فروش محصولات باکیفیت تولیدکنندگان داخلی که پیش از این صاحبنام نبودهاند، حمایت از دستسازههای هنرمندان نوپا و ایجاد بستری با نظام بازار (Market Place) برای تامینکنندگان، از فعالیتهای این شرکت باهدف دستگیری از تولید داخلی است.
- کارآفرینی مستقیم و غیر مستقیم: این شرکت از نیروی متخصص و کارآزموده به صورت مستقیم، و با بالابردن تقاضای کالاهای تولید داخل از طرف مشتریان، موجب افزایش نیروی کار شرکتهای تولیدی نیز شده است. همچنین با استفاده از فناوری اطلاعات و ایدهپردازی و ایجاد اشتغال نوین و خلاقانه در زمینههایی مثل رباتهای پرندهی حمل کالا، توانایی مخترعین و ایدهپردازان جوان را مورد استفاده قرار داده است. کمک به گسترش اشتغال فردی در مناطق مختلف کشور از طریق فروش ابزارهای خدماتی نظیر ابزار نجاری، آهنگری، لولهکشی و غیره، دیگر فعالیتی است که این شرکت در این زمینه انجام داده است. ایجاد انگیزه و آموزش راهکار ورود به دنیای کسبوکارهای اینترنتی از جدیدترین اقدامات این شرکت در زمینهی کارآفرینی است.
- نامسازی ایرانی: گسترش روزافزون برندهای غیرایرانی و استقبال مردم از محصولات آنان، این شرکت را بر آن داشت تا فکری به حال این موضوع کند. ایجاد فروشگاهی تخصصی برای عرضهی پوشاک و لوازم زینتی اقدام مهم این شرکت در این راه بود. «این شرکتاستایل» مرجعی کامل از انواع پوشاک زنانه، مردانه و بچگانه است که در کنار ورود قانونی کالاهای غیر ایرانی، نقش مهمی در معرفی و فروش کالاهای ایرانی باکیفیت ایجاد میکند. بهکمک این شرکتاستایل، تولیدکنندگان داخلی توانستهاند پابهپای برندهای خارجی پیش رفته و جای خود را در بازار مد و پوشاک باز کنند.
- دانش در راس امور: فروشگاه اینترنتی این شرکت ضمن کسب مجوزهای قانونی گوناگون نظیر نماد اعتماد الکترونیک و پروانهی کسب، کسب تاییدیه و مجوز شرکتهای دانشبنیان از معاونت علمی فناوری ریاستجمهوری است تا به منظور همافزایی علم و ثروت و توسعهی اقتصاد دانشمحور، در پیشبرد اهداف ملی کشور نیز نقشی داشته باشد. طراحی و ارائهی خدمات با یک زیرسیستم اصلی مبتنی بر دانش، بهکارگیری نیروی انسانی متخصص و اختصاصدادن سهمی از درآمدهای شرکت به فعالیتهای دانشبنیان از مواردی هستند که این شرکت را در راه کسب این گواهی همراهی کردهاند.
- کسب گواهیها و عناوین گوناگون: این شرکت در ده سال فعالیت خود عناوین و گواهیهای بسیاری کسب کرده است که مهر تاییدی بر ادعای موفقیت این فروشگاه اینترنتی است. از جملهی این عناوین میتوان به موارد زیر اشاره کرد: بهترین وبسایت پنجمین همایش تجارت الکترونیک، برگزیدهی همایش ملی توسعهی داناییمحور، بهترین وبسایت فروشگاه اینترنتی، بهترین طراحی کاربردی، برترین سایت خردهفروش آنلاین، برگزیدهی دومین اجلاس جهانی نشان منتخب، برترین کسبوکار در حوزهی تجارت الکترونیک، دریافت تندیس دیموند و برگزیده در میان ۱۰ کارآفرین برتر دنیا.
- تعهد به مسئولیتهای اجتماعی: مسئولیت اجتماعی شرکتی، در واقع مجموعهی فعالیتهایی است که یک شرکت برای حفظ، مراقبت و کمک به جامعهی انجام میدهد. نقش این شرکت را در افزایش اطمینان به صادرات، شفافیت در ارائهی خدمات و مالیات، حمایت از واردات رسمی و آموزشهای تخصصی برای کارکنان است.
- کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری: بهرهوری در واقع مقدار کالا و خدمات تولید شده در مقایسه با هر واحد از انرژی یا کار هزینه شده است. این شرکت سعی دارد با اقداماتی و از راه فناوری اطلاعات و رسانههای نوین، تولیدکنندگان، تامین کنندگان، فروشندگان و مشتریان را در یک چرخهی اقتصادی قرار داده و با ایجاد نیازهایی مانند شیوههای اینترنتی جذب مشتری، تبلیغ و بازاریابی اینترنتی، کار از راه دور و بانکداری الکترونیکی را گسترش داده است. این امر به خودی خود نیاز به سفرهای درونشهری را کاهش داده و کاهش ترافیک، آلودگی هوا و آلودگیهای صوتی را در پی داشته است.
- مطالعه و پژوهش برای افزایش کیفیت: این شرکت سعی دارد با بهرهمندی از سیستمهای مبتنی بر هوش تجاری برپایهی مطالعه و پژوهش طراحی نماید. طراحی و پیادهسازی اولین دانشنامهی واژگان تخصصی چهار زبانه این شرکت، راه اندازی رسانه تصویری این شرکت، تولید محتوای ویدئویی آموزشی و تخصصی و طراحی اپلیکیشن موبایل را در برنامه خود دارد.
- ایجاد نظام نوین و کارآمد اطلاعاتی و کم به افزایش ذخایر اطلاعات و علمی مورد نیاز برای مطالعات توسعه، اقتصاد، مدیریت و برنامهریزی.
- حمایت از ترویج مکاتب و الگوهای فکری توسعه و ایجاد تمهیدات لازم برای تأمین مشارکت اندیشمندان جامعه علمی، دانشگاهی و پژوهشی کشور.
- تعامل علمی با نهادهای جامعهی مدنی و سازمانهای مستقل غیردولتی به منظور بهره گیری از ظرفیت های گفتمانی در توسعه.
- توسعه مطالعات در زمینههای مدیریت، اقتصاد، برنامهریزی، توسعه و تحول اداری و سنجش امکانات، ظرفیتها و قابلیتها
- انجام پژوهشهای علمی ارزشیابی در قلمرو مدیریت، توسعه، برنامهریزی و اقتصادی و برنامههای توسعه و تدوین شاخصها.
- پشتیبانی علمی از نوآوریها در نظامها و فرآیندهای مدیریت، توسعه و برنامه ریزی.
- آینده پژوهی و تحلیل روند توسعه در سطوح ملی و جهانی، انجام تحقیقات میان رشتهای، چندرشتهای و فرارشتهای در حوزه مطالعات اقتصادی، اجتماعی، جامعه شناسی، سیاسی، حقوقی، مدیریتی و توسعهای.
- مطالعات تطبیقی در خصوص تجارت علمی کشورهای مختلف در زمینههای توسعه، اقتصاد، مدیریت و برنامهریزی.
- نیازسنجی، طراحی و برنامهریزی و برگزاری آموزشهای راهبردی و سمینارهای تخصصی برای کارشناسان، صاحبنظران و مدیران ارشد کشور به منظور روزآمدسازی و دانش افزایی مداوم ایشان و ایجاد شناخت برای مواجهه با تحولات بین المللی.
- سیاست گذاری، برنامه ریزی، تصویب و ارزشیابی دورههای آموزش کارکنان دولت در زمینه مدیریت، اقتصاد، توسعه، برنامهریزی و فنون اداری به منظور ارتقای مداوم ظرفیتهای معرفتی، مهارتی و توانایی در نظام حرفهای و کارشناسی کشور.
- ایجاد توسعه و ارزشیابی دورههای مشترک آموزش عالی با همکاری دانشگاهها و مراکز پژوهشی و آموزشی معتبر داخلی و خارجی.
- ایجاد و برگزاری دورههای آموزشهای تخصصی و عالی در کشورهای هدف.
- طراحی و اجرای همایشهای بینالمللی به منظور افزایش ظرفیتهای معرفتی و علمی و روش شناختی و پاسخگویی به نیازهای مدیریت، اقتصاد، برنامهریزی و توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی.
- ایجاد و برگزاری دورهها در سطح آموزش عالی در کشورهای هدف.
- ایجاد و راه اندازی پژوهشکده، پژوهشگاه، مرکز رشد و پارک علم و فنآوری در کشورهای هدف.
- طراحی و اجرای کارگاههای علمی و آموزشی در زمینه مدیریت، اقتصاد، حقوق، برنامه ریزی و توسعه.
- حمایت از پایان نامههای تحصیلات تکمیلی دانشجویان دانشگاههای خارج از کشور در حوزههای مرتبط.
- کوشش برای تبدیل یافتههای علمی پژوهشی به منظور سیاستسازی و تصمیمسازی در حوزههای مدیریت، برنامه ریزی و توسعه.
- انجام فعالیتهای مطالعاتی و مشاورهای به منظور ارائه راهکارهای توسعه نظام کارشناسی و حرفهای کشور و ارتقای نقش آن در فرآیند تهیه و تدوین برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.
- عرضهی دانش تولید شده به صورت مشاوره به سازمانها، سایر دستگاههای متقاضی و بخش خصوصی.
- تعامل و ارتباط پویا و خلاق با دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و مجامع علمی و تحقیقاتی بین المللی و همکاری دوسویه با آنها.
- توزیع و اشاعه دانش تولید شده و یا توسعه داده شده در زمینه مدیریت، اقتصاد، برنامهریزی و توسعه به صورت نوشتاری، الکترونیکی و شبکهای با هدف افزایش دسترسی به آن.
- مشارکت در تشکیل کانونهای اندیشه و حمایت از انجمنهای علمی و پژوهشی و آموزشی در زمینه تولید، انتقال و توزیع دانش مدیریت، برنامه ریزی و توسعه.
- پشتیبانی پژوهشی از فرآیند تدوین، ذخیره سازی و مستندسازی تجربیات و دستاوردهای مدیریت، برنامه ریزی و توسعهای کشور.
- تشکیل و فعالسازی گروههای علمی مأموریتگرا با بهره گیری از توان علمی - کارشناسی دانشگاهها و مراکز علمی.
- توسعه شبکههای مجازی علمی - کارشناسی با بهره گیری از فناوری نوین اطلاعاتی برای تولید، تبادل و انتقال دانش مدیریت و برنامه ریزی و توسعه.
- ایجاد و توسعهی دورهها در سطح آموزش عالی به صورت مجازی و پژوهش محور.
- فراهم کردن امکانات سخت افزاری و نرم افزاری به منظور دسترسی به جریان آزاد اطلاعات برای اعضای هیأت علمی، محققان، کارشناسان و دانشجویان.
- تربیت داوطلبان ورود به دانشگاه، به صورت آموزش محور و پژوهش محور در داخل و خارج از کشور منطبق با اهداف.
رسانهها بر بستری فعالیت میکنند که از فرهنگ رایج در جامعه ایجاد شده است. بنابراین به شدت از فرهنگ رایج در جامعهای که در آن فعالیت میکنند تأثیر میپذیرند؛ به گونهای که اساسا خارج از چارچوبهای فرهنگی جامعه نمیتوانند عمل نمایند. جهانیشدن در معنای افزایش ارتباطات تکنولوژیک و فراگیر شدن وسایل ارتباطات جمعی، تحولات فرهنگی را به گونهای تحتالشعاع قرار داده که طرح مباحث فرهنگی، لاجرم نیازمند توجه جدی به این وجه جهانی شدن گردیده است
فرهنگها در هر جامعهای به شدت تحتتأثیر تغییر و تحولات اجتماعی هستند که در آن جامعه به وقوع میپیوندد. تحولات و دگرگونیهای اجتماعی فرهنگها را تحتتأثیر قرار میدهند و تحولات و دگرگونیهای فرهنگی را موجب میشوند. تحول و دگرگونی فرهنگی تحتتأثیر دگرگونیهایی روی میدهد که در زندگی اجتماعی افراد بشر بهوجود میآید. از این رو تحول و تغییر فرهنگها در کنار اجزای ثابت و بادوام فرهنگها از شاخصههای یک فرهنگ زنده و پویا به حساب میآید.
با وجود این دگرگونیها نقش رسانهها انکار نشدنی است
رسانهها ابزار و نهادهای موثر در فرهنگ هر جامعه به حساب میآیند و حوزه عمل و فعالیت آنها فرهنگ است. ازاینرو مستقیم و بیواسطه با فرهنگ پیوند و ارتباط دارند. نتیجه این ارتباط و پیوند برقراری رابطهای متقابل بین رسانه و فرهنگ است.
اما اینکه در فضا و شرایطی که ما در آن هستیم چگونه از این امر میتوانیم در جهت فرهنگ عمومی مورد قبول و منطبق با اهداف و سیاستهای تعیین شده یک حکومت با جهان بینی و ایدئولوژی خاص موثر واقع شویم و از آن بتوانیم بهره برداری خوبی داشته باشیم خود موضوعی است که باید به طور خاص به آن پرداخته شود.
رسانهها بر بستری فعالیت میکنند که از فرهنگ رایج در جامعه ایجاد شده است. بنابراین به شدت از فرهنگ رایج در جامعهای که در آن فعالیت میکنند تأثیر میپذیرند؛ به گونهای که اساسا خارج از چارچوبهای فرهنگی جامعه نمیتوانند عمل نمایند. اما رسانهها فقط تأثیر نمیپذیرند، بلکه بر فرهنگ جامعه تأثیر نیز میگذارند. با توجه به وظایفی که برای رسانهها متصور است، آنها، به ویژه صدا و سیما، تأثیرات قدرتمندی دارند و فرهنگ جامعه را تحت تأثیر خود قرار میدهند. با توجه به این واقعیت باید گفت رابطه و نسبت رسانه و فرهنگ، متقابل و دوسویه است؛ یعنی این دو ضمن آنکه از یکدیگر تأثیر میپذیرند بر یکدیگر تأثیر نیز میگذارند و تأثیر متقابل بر یکدیگر دارند.
رسانههای فرهنگی و اهداف پیش رو
در عصر کنونی رسانهها به علت فوق تخصصی شدن این توان را یافتهاند که از حالت واسطه بودن خارج و خود به عنوان منشا تاثیرات بر افکار عمومی و فرهنگ جوامع ظاهر شوند بدین ترتیب میتوانند نقش عامل تسریع کننده را در روند توسعه بر عهده بگیرند و عملا در ترویج زیر ساختهای فکری – فرهنگی جامعه نقش بسیار مهمی داشته باشند چنانچه مثلا در زمینه رشد فرهنگی، نقش رسانهها پیوند زدن نوآوریها به درخت کهنسال و بارور سنتهاست .
به سختی میتوان جامعهای را نام برد که به درجهای از موفقیت رسیده باشد بدون آنکه دارای اهداف، ارزشها و آرمانهایی باشد که عمیقاً در سطح جامعه پذیرفته شده باشند
با توجه به این مقدمه اگر بخواهیم نقش و عملکرد رسانههای داخلی را در توسعه و رشد فرهنگ عمومی بررسی کنیم نکته است که در این متن کوتاه نمیگنجد لذا با توجه به اهدافی که میبایست یک رسانه در عمکرد خود به آنها توجه کند به بررسی آن اهداف و عملکرد رسانههای داخلی پیرامون آن هدف میپردازیم.
اهدافی را که ما به عنوان اهداف اصلی در عرصه فرهنگ عمومی جامعه ما میبایست به آنها توجه داشته باشیم به شرح ذیل است:
تبیین و تعمیق باورهای دینی
حکومت جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت دینی و ارزشی در جهت پیاده کردن احکام الهی در امور جاری اجتماعی و فردی یکی از وظایفش این است که در تبیین و تعمیق باورهای دینی مردم گامهای بلندی بردارد .
رمز بقا و پویایی فرهنگ الهی بر سه اصل، حفظ داشتهها، استمرار ارزشها و تعمیق باورهای دینی است
باید دانست که گوهر ادیان توحیدی پیام الهی است که به پیامبران مأموریت داده شده است تا آن را به گوش انسانها برسانند. پیام الهی، به ویژه در اسلام، با بهرهگیری از مهمترین وسیله ارتباطی آن روزگار، یعنی کلام فصیح و بلیغ، با استفاده از همه ظرفیتهای بیانی و برترین شیوههای هنری، در اختیار انسانها قرار گرفته است. استفاده از انواع مثلها و داستانها و بیان تاریخ گذشتگان در کتابی که هدف اصلی آن دعوت انسانها به سوی خداست، نشاندهنده بهرهگیری از همه ابزارهای مناسب و در صورت لزوم تغییر کاربری آنها، برای انتقال پیام الهی است. پیامبر اکرم(ص) نیز برای ابلاغ پیام الهی از برترین شیوههای ارتباطی روزگار خود سود جست، تربیتیافتگانِ نمونه خود را برای ابلاغ پیام به دیگر شهرها و قومیتها اعزام و سران حکومتهای بزرگ و کوچک آن روزگار را به اسلام دعوت کرد و از همه وسایل ارتباطی مهم آن روزگار بهره گرفت تا وظیفه ابلاغ پیام الهی را به بهترین نحو انجام دهد. مسجد، اذان، خطبه، نامه و ارتباطات چهره به چهره شیوههای ارتباطیای بودند که پیامبر اسلام از آنها سود جست تا جامعه اسلامی را از ساز و کار مناسب درونی و بومی ارتباطی برخوردار سازد. البته این شیوهها در ادیان گذشته نیز به گونههای دیگری وجود داشت.
اهل رسانه در شرایطی میتوانند به انتقال، حفظ و تعمیق مفاهیم دینی بپردازند که زبان و مخاطب خود را شناخته و مهارت و تجربه کافی برای این کار را داشته باشند.
رسانهها میتوانند در خدمت مفاهیم دینی قرار بگیرند، اما فعالان این حوزه باید آشنا به زبان رسانه خود و مقولههای دینی باشند و یا به ایجاد تعامل میان اهل رسانه و عالمان دین پرداخته و از تجربه لازم در زمینه انتقال مفاهیم دینی به این وسیله برخوردار باشند.
در کشور ما که ایدئولوژی بر مبنای توحید استوار است رسانهها باید توجهی جدی به حفظ و گسترش اسلام و قرآن داشته باشند. در ده اخیر شاهد آن هستیم که رسانه ملی با ساخت برنامههایی در قالب فیلم، مستند، میزگرد و مخصوصا برگزاری مسابقات اس ام اسی توانسته تا حدی خلاء ناشی از این مسئله مهم را پر کند. اما نکته مهم آین است که هر چه بیشتر بتواند برداشتهای اشتباهی که از باورهای دینی شده است را اصلاح کند و این مهم میسورنیست مگر با استفاده از افراد متخصصی که در زمینه دین و ارتباطات دست توانمندی داشته باشند.
بینش سیاسی عمومی جامعه
هدف دیگر این است که بینش سیاسی عمومی جامعه که هر روز در معرض قضاوتهای سیاسی و انتخابهای مختلف است تعمیق و گسترش یابد . این انتخابها و قضاوتها در حالی صورت میگیرد که با حجم انبوه اطلاع رسانی چه در داخل با گسترش فضای باز سیاسی و چه در خارج با گسترش رادیوها تلویزیونها و رایانه در ارتباطا ت اینترنتی روبرو است . صدا و سیما به عنوان یکی از اهداف مهم خود باید بتواند طوری بینش سیاسی جامعه را تعمیق ببخشد که نهایتاً تمام افراد جامعه بتوانند به مرحله قضاوت تشخیص و انتخاب برسند . این به عنوان یکی دیگر از اهدافی است که رسانه در جهت محقق ساختن آن تلاش میکند.
رسانههای فرهنگی و اهداف پیش رو
برای نمونه انتخابات عرصه مهمی برای صدا و سیما میباشد که در بزرگترین نظرخواهی سیاسی در کشور بتواند نقش چشم گیر خود را به دور از هر گونه جهت گیری سیاسی در جهت بالا بردن بینش سیاسی مردم ایفا کند. از طرف دیگر با توجه به هجمه تبلیغاتی شدید دشمنان نظام وانقلاب میبایست در جهت شفاف سازی این تبلیغات وارد عمل شود.
خوشبختانه در چند سال اخیر پی به این مطلب برده شده است که با گسترش ابزارهای ارتباطی جمعی دیگر صرف سانسور مطالب جایی از کار پیش نمیرود و باید به مقابله پرداخت که این مهم جز با شفاف سازی مسئله و روشن کردن چهره منفور دشمن و با فرهنگ سازی در راستای این مهم بینش سیاسی آحاد جامعه بالا برند.
وحدت ملی
بحث بعدی به عنوان یکی از محورهای مهم رسانهای بحث وحدت ملی در چارچوب جغرافیای سیاسی کشور است . در کشورهایی که مرکب از اجزای به هم پیوستهای متفاوت از نظر منطقهای نژادی و دین و اعتقادی است اگر در جهت تثبیت همگرایی و تقویت محورها و مولفههایی که میتوانند نهایتاً منجر به همگرایی بشوند تلاش نشود یقیناً به طرف واگرایی و گریز از مرکز به وسیله مناطق خواهد رف . این قوانین و قانونمندی هم در زمان مشروطیت و هم در مسیر تاریخ معاصر و هم بعد از انقلاب تجزیه شده است . هر وقت در حاکمیت مرکزی مولفهها و محورهای وحدت دچار اشکال بشوند مناطق به طرف واگرایی پیش خواهند رفت . پس به عنوان یک اصل و هدف این موضوع در رسانه مورد توجه بوده و هست .
در ایجاد روحیه وحدت ملی میبایست این نکته مهم را در نظر داشت که در ایجاد وحدت افزایش روحیه و امیدواری به آینده یکی از مولفههای اصلی در جامعه میباشد که در دولت نهم شاهد افزایش روحیه امید آحاد جامعه در جهت ایجاد وحدت ملی بودیم.
توسعه کلی
یکی دیگر از اهداف مهم رسانه توسعه کلی است . توسعه از ابعاد مختلف مورد نظر است . برای این که امر توسعه به صورت یک باور و رفتار عمومی قلمداد شود به عنوان یکی از اهداف اصلی سازمان مد نظر است . ما در این شرایط همیشه با این یقین و علم به قضایا نگاه میکنیم که در مسیر و در کوران رقابتهای بسیار زیادی هستیم و میبایست به این رقابتها پاسخ مناسب بدهیم . برای این که اهداف ذکر شده در رسانه با شرایط و نیازهای مختلف هماهنگ شود در چارچوب اهداف رسانهای از نظر قالب و برنامه تقسیم بندی انجام گرفته است . در رسانه چهار روش و یا چهار رویکرد برای ارایه برنامهها وجود دارد که موضوعات را در قالب آن اهداف در داخل این چهار رویکرد به مردم ارایه میکند. یکی از روشها بحث اطلاع رسانی است که مجموعهای از مطالب علمی و آموزشی و مسایل ارشادی و تربیتی در قالب اطلاع رسانی عرصه و برخی از پیامها به عنوان اوقات فراغت و سرگرمی ارایه میشود. یعنی هر چهار جنبه موضوع از این جهت که مخاطبین نیازمند این موضوعات و مطالب هستند> مورد توجه بوده است . در چارچوبی که عنوان شد با موضوعات متفاوتی روبرو هستیم که از این بعد تفاوتی بین رسانه صدا و سیما در جمهوری اسلامی با رسانههایی که در دنیا هست وجود دارد.
رسانههای فرهنگی و اهداف پیش رو
در جمهوری اسلامی رسانه یک ابزار نظام و حکومت و انحصاری تعریف شده است . در پرداختن به موضوعات رسانههای دنیا عمدتاً به دو موضوع و یا مقوله وارد میشوند مقوله اطلاع رسانی و مقوله اوقات فراغت و سرگرمی . اگر مباحث اقتصادی سیاسی اجتماعی و فرهنگی مطرح میشود در دل همین دو موضوع مطرح میشود که بیش از 80 موضوع را نظام به عهده این رسانه گذاشته است.
از نظر پراکندگی جغرافیایی و فرهنگهای بومی و منطقهای هم متفاوتند یعنی رسانهای با حجم انبوهی از وظایف در قالب اهدافی که در چارچوب اهداف نظام تهیه شده بدون امکان رقابت در بیرون و بدون تقویت حرفه و کمک گرفتن از اکثر جامعه در مسیر تحول و تکاملی خودش با طیف متفاوتی از مخاطبین مواجه است که ناگزیر برای برقراری ارتباط با مخاطب با استفاده از شیوههای رسانه طوری عمل میکند که ابتدا اعتماد مخاطب را جلب کند. در این رابطه صدا و سیما آنچه را که تواسنته اجرا بکند این است که تعداد شبکهها را متناسب با وضعیت مخاطبیت آرایش بدهد. مثلاً در شبکههای تلویزیونی شبکه 1 را به عنوان هویت مخاطب عام شبکه 2 را به عنوان یک هویت آموزش و علمی با مخاطبین خاص شبکه 3 را با توجه به حجم انبوه جوانان و طبقه سنی جوان به عنوان یک شبکه جوان و شبکه 4 را به عنوان شبکه خاص و مسایل آموزشی و علمی و تقریباً نخبه گرایی تعریف کرده است و در درایو هم همین تقسیم بندیها صورت گرفته است . این طیف گسترده مخاطب و تفاوت در سلیقه مخاطبین رسانه ملی را هر روز با توجه به وضعیتی که دارد و با توجه به سلائقی که مخاطبین دارند در معرض قضاوتهای مستمر مردم قرار داده است.
رسانههای فرهنگی و اهداف پیش رو
به هر حال این رسانه به عنوان یک رسانه بسیار مهم و به عنوان یکی از ابزارهای مهم تأثیرگذاری بر فرهنگ عمومی وقتی موثر است که بتواند با مخاطبینش منطبق با نیازهای آنها و با روشهای درست و مورد قبول برنامه را ارایه کندو ارتباط برقرار کند. صدا و سیما برای این که بتواند مخاطب را خوب بشناسد و بتواند مسایل را خوب به مخاطبین منتقل کند با کمبود امکانات در عرصه تخصص مطالب و تحقیق روبرو ست . از این رو میبایست با قسمتهای علمی تخصصی جامعه ارتباط داشته باشد و صدا و سیما برای این که این ارتباط را برقرار بکند در مراکز استانها در تهران و در شبکهها علی رغم انجام حجم عظیمی از تحقیقات نیازمند به محقق و نیازمند به اهل مطالعه و نیازمند به اهل تخصص است . در بعد فرهنگی سیاسی و اقتصادی رسانه صدا و سیما به عنوان یک ابزار میتواند این تضادها را در درون توسعه به تعادل برساند.
در پایان با سخنی از مقام معظم رهبری پیرامون رسانه و جایگاه آن به این مطلب پایان میدهیم:
رسانهها مىتوانند زمینهساز گفتگوى آزاد و دوجانبه و چندجانبهى بین ملتها باشند. این یکى از بزرگترین امتیازات رسانههاى عمومى و فراگیر است. رسانهها مىتوانند به صورت اخلاقى و استدلالى، مفاهیم ملتها را میان یکدیگر تبادل کنند و دادوستد معنوى و اخلاقى و فرهنگى کنند؛ این مسئلهى بسیار ارزشمندى است. مىتوانند سطح آگاهى و معرفت مردم را ارتقاء دهند. اگر رسانهها در دنیا عادلانه اداره شوند، جادهى رسانهاى، یک جادهى یکطرفه نباشد، ملتها به معناى حقیقى کلمه، حرف یکدیگر را گوش کنند و مفاهیم محترم در نزد یکدیگر را بشناسند، این به نزدیکى ملتها کمک خواهد کرد.
فرهنگ به افراد هویت میبخشد و باعث کنش متقابل میان آنها میشود . فرهنگ، به عنوان مجموعه باورها، نگرشها و اعتقادهای قلبی یک گروه و جامعه، تشکیل دهنده شیوه زندگی آنها است. زمانی که شیوه زندگی جامعه بر مبنای فرهنگ قوی علمی وتوسعه یافته قرار گرفت، به راحتی میتوان بنیادهای توسعه پایدار را بر آن استوار ساخت.
رابطه متقابل فرهنگ و رسانه ریشه در تاریخ حیات بشر دارد و میتوان گفت پیدایش رسانه همزاد جامعه بوده است. در طول تاریخ، انسان برای انتقال پیام خود، رسانهها را به کار گرفته و فرهنگ خود را نیز با آن گسترش داده است. لذا بحث فرهنگ رسانه هم نوعی بحث تاریخی به شمار میرود. انقلاب ارتباطات در دنیای جدید، مولد انقلاب فرهنگی هم بوده و رسانه به همراه خود، فرهنگ جدیدی را تولید نموده که متعلق است به جوامعی که انقلاب ارتباطات را تجربه کردهاند. این فرهنگ ؛ خاص، پویا ( Dynamic )، تداومی ( Continual ) و کاملاً جدید بوده و باعث تولد همگرائی ( Congruence ) فرهنگی شده است. در واقع فرهنگ رسانهای ناشی از انقلاب ارتباطات، نوید بخش فرهنگی جهانی است که تجمیع ملتها و اندیشهها را در برخواهد داشت . به بیان مک لوهان در این دهکده جهانی، ملتها چنان به یکدیگر نزدیک میشوند که به فرهنگی مشترک دست مییابند و زبان مشترک جهانی را شکل میدهند. منظور، پیدائی زبان نمادین جهانی است. نمادهای منفرد، تکافتاده و ملی، در پرتو انقلاب ارتباطات، به حریم جهانی وارد میشوند و مورد فهم و درک انسانها قرار میگیرند. جابجائی نمادها و ورود آنان به عرصه جهانی سطح تازهای در ارتباطات انسانی فراهم میآورد.
رسانه
امروزه رسانه تعریف گستردهای پیدا کرده اند؛ یعنی رسانه مانند گذشته فقط به تلویزیون و رادیو و روزنامه و مجله و کتاب منحصر نیست. رسانههای گروهی به سبب انبوه و فراوان بودنشان به رسانههای فردی تبدیل شدهاند و از طرفی به صورت یک جبهه عظیم فرهنگی درآمده اند. جبهه فرهنگی، به گستردگی همه کرات، کشورها، شهرها، کوچهها و خیابانهاست. همه مغزها و اندیشهها جبهه فرهنگی شدهاند و علمدار جبهه فرهنگی، رسانهها هستند. مک لوهان نسبت به تحولات تکنولوژی رسانهها دید کاملا خوشبینانهای دارد و امیدوار است با پیشرفتهای فنی بشر به یک جامعه آرمانی دست یابد که در آن همگان همه چیز بدانند و به نظر مک لوهان تحقق این امر با رسانههای جمعی میسر خواهد شد . او میگوید: اگر ارشمیدس نقطه اتکایی میخواست تا جهان را جابجا کند، من رسانهها را میخواهم تا جوامع را دگرگون کنم .
از جمله وظایف رسانهها عبارت است از یاددهی و یادگیری، اندیشه پروری، هدایت و راهنمایی، افزایش آگاهیهای اجتماعی و رشد اجتماعی در ابعاد مختلف . تمام سعی و تلاش رسانههای جمعی، رسیدن به اهداف و مقاصدی است که در عین حال، هر کدام به نحوی دارای رنگ و صبغه تربیتی اند؛ زیرا این رسانهها در اموری نظیر رشد شخصیت افراد در ابعاد مختلف، ایجاد ارتباط بین افراد و جامعه، کمک به افراد در فرایند سازگاری با جهان متغیر پیرامون و ... دخالت دارند.
فرهنگ رسانه
در عصر ارتباطات، کشورهای بسیار دوردست همسایه نزدیک هم شدهاند و برای اولین بار در تاریخ بشر، جامعهای فرازمان و فرامکان در حال شکوفائی است. انسان در دوران حیات خود، همواره اسیر زمان و مکان بوده و دنیای رسانهای او را از این قید و بند رها کرده و حال میتواند در کمترین زمان ممکن پیام خود را به دورترین نقاط جهان برساند. فرهنگ رسانهای، نوید بخش رهایی انسان از مکان و زمان است.
در درون فرهنگ رسانهای، مفاهیم اجتماعی نظیر فقر و غنا در کنار هم قرار میگیرند. فقرا که تا پیش از این از اغنیا بیخبر بودند، هماکنون سینه به سینه آنان حرکت میکنند. این پدیده فقط مربوط به مفاهیم درون جوامع نبوده و گسترة آن نیز به جامعه جهانی کشیده شده است. کشورهای در حال توسعه نیز با اطلاع کامل و به واسطة فرهنگ نوین رسانهها، دوشادوش کشورهای توسعه یافته قدم برمیدارند. فرهنگ رسانه، جهانی را متولد ساخته که در درونش نابرابریها برجسته است. خوبیها هم برجسته است.
محتوای فرهنگ رسانهای فعلی اغلب در زمینههای قبلی آموزشی، اقتصادی و فرهنگی یک فرد جوان پنهان است. مفهوم فرهنگ رسانهای به دلیل تنوع، درجه و اهمیت نشانهها و پیامهای انتقالی و تأثیر متقابل و در هم پیچیده معانی، متحول شده است. در دنیای جوانان، اقتصاد، زمان فراغت و تحصیل اشباع شده است. در حال حاضر، فرهنگ جهانی رسانهها تبدیل به نیروی آموزشی شده است که توانایی پیشی گرفتن از دستاوردهای آموزشی صنعتی را دارد.
مفهوم فرهنگ رسانهای تنها دربرگیرنده ترکیب بی اهمیت نشانهها و یا امور روزمره ناپایدار معانی جدید و قدیم نیست بلکه یک روش کامل زندگی است که در آن تصاویر، نشانهها، متون و سایر برنامههای شنوایی- دیداری با ساختار واقعی مواد، اطلاعات، نمادها و تولیدات مصنوعی در اتصال هستند.
فرهنگ رسانهای فراگیر است و پیامهای آن یک قسمت مهم از زندگی روزانه است و عمده فعالیتهای روزانه بر پایه استفاده از رسانهها شکل گرفته است. داستانها و تصاویر موجود در رسانهها ابزارهای مهم برای ساختن هویت هستند . تحت شرایط فعلی مکانهای اندکی در دنیا باقی ماندهاند که فرد میتواند از پیامها و معانی جا گرفته در فرهنگ رسانهای تلویزیونی شده فرار نماید.
در یک فرهنگ رسانه ای، برای افراد جوان مشکل است که تشخیص دهند کدام برنامه بیشتر به واقعیت نزدیک است. کدام برنامه را میتوان باور کرد و کدام تصاویر اهمیت دارند. این امر تا حدی به دلیل ظهور ارتباطات دیجیتالی شده و کالایی شدن فرهنگ است که به طور معناداری شرایطی را که تحت آن زندگی و فرهنگ تجربه میشوند را دگرگون نموده است.
فرهنگ رسانهای به وسیله منابع متنوع تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی (ICT) تولید و بازتولید میگردد.
داگلاس کلنر معتقد است در فرهنگ رسانهها آموختن شیوههای گوناگون تعامل با واقعیت اجتماعی حائز اهمیت است. کودکان و جوانان باید در معرض فرصتهای کسب مهارت در زمینه سواد چندگانه قرار گیرند تا قادر شوند هویت، روابط و گروههای اجتماعی خودشان را به صورت مادی و یا مجازی و یا ترکیبی از این دو توسعه دهند.
پ. ویلیز میگوید :« رویههای فرهنگی غیررسمی مسلم فرض شدهاند چرا که آنها رضایت و خوشی فراهم میآورند که شامل یک حس کاملتر و خوشایندتر از خود و درون دنیای فرهنگی خودتان است » .
رسانه فرهنگی
رسانه فرهنگی بهعنوان مهمترین وسیله ارتباطی فرهنگی، نظیر سایر نهادهای فعال در بخش فرهنگ و حتی همه نهادها و ابزارهای غیر فرهنگی مؤثر در بخش فرهنگ ملزم به رعایت منطق و اهداف برآمده از مبانی نظری انقلاب و متن سیاستهای فرهنگی هستند.
آن دسته از مواد و برنامههای رسانهها که مشخصا" دینی هستند یا به دین میپردازند میتوانند با تاکید بر وجوه معنوی و اخلاقی دین فضاهای آرامش آوری برای مخاطبان ایجاد کنند، ولی اگر در این مواد و برنامهها بیش از حد بر وجه تنذیری ادیان تاکید و از وجه تبشیری غفلت شود از کارکرد فرهنگی رسانهها در دراز مدت کاسته میشود.
با نگاهی اجمالی درمی یابیم که رسانههای ایران از لحاظ ارزشی، فرهنگی، انسانی و عقیدتی نسبت به رسانههای سایر کشورها برتری دارند، ولی با این وجود جای این سؤال باقی است که از رسانههای ایران چه توقعی میتوان داشت؟
سؤال اینجاست که چرا با این همه تلاش و تکاپو و خطابه، هنوز فرهنگ و اخلاق رسانهای جای خود را به معنای واقعی کلمه در رسانههای ما نیافتهاند .
رسانههای ما در مواجهه با فرهنگ رسانهای و رعایت ارزشها دست کم دو مشکل عمده دارند که هر کدام به نوعی مسیر را برای ورود فرهنگ و اخلاق در رسانهها دشوار میکند:
1- مشکلات تئوریک و نظری رسانه فرهنگی
2- ضرورتهای حرفهای رسانه فرهنگی
مشکلات تئوریک و نظری رسانههای فرهنگی
اصولا" جامعه ما همواره خود را از طرح مباحث نظری دور نگاه داشته و این قبیل مباحث را در سطح و ساده میخواهد، اما دنیای ژرف امروز به بشر آموخته که اندیشهها را باید تا آخرین لایههای آن پیمود و تمام آنها را بادقت و وسواس وارسی کرد.
اگر معتقدیم نظام و جامعه ما نه شرقی و نه غربی است پس لازم است از رسانهها و ابزارهای ارتباطی و مفاهیم ارتباطی تعریفی روشن و درخور جامعه اسلامی خود ارائه دهیم و آن را بهعنوان اصل بپذیریم تا دچار بحران هویت در فرهنگ و اندیشه نشویم.
مخلص کلام اینکه فرهنگ و اخلاق اسلامی هنگامی در رسانهها ارج و قدر مییابد که کارکرد هنجارها در نظام ارتباطی بهطور اصولی شناخته شود و برای این مهم، در گام نخست باید به حل معضلات نظری و تبیین مبانی و اصول ارتباطی حاکم بر جامعه بشری پرداخت.
ضرورتهای حرفهای رسانه فرهنگی
در فرهنگ رسانهها شهرت حرفهای رمز و راز موفقیت است. تازگی، منفی گرایی و جنجال آفرینی امروز رسما" از ارزشهای خبری به حساب میآید و هر رسانهای که به بزرگ نمایی و جنجال در جامعه بپردازد طرفداران بیشتری در میان عوام دارد ؛ یک سازمان ارتباطی از نظر اقتصادی و اجتماعی باید پایدار و پویا بماند و این پویایی از یک طرف به استقبال مخاطب و از طرفی به وضعیت اقتصادی آن سازمان بستگی دارد. بنابراین مخاطب را باید مجذوب کرد و او را خرسند ساخت و همین بحث رسانهها و مطبوعات را به سوژه سازی ، حادثه پروری و عوام گرایی سوق میدهد و در اینجاست که رسانه باید در جهت فرهنگی شدن، اخلاق حرفهای و رسالت اصلی خود را به داوری بخواند.
رسانه فرهنگی از منظر اسلام
درحل مشکلات و معضلات مربوط به رسانه میبایست به فرمایشات امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام توجه کنیم ؛
پژوهش درمورد خبر و رسانه در مواضع امیرالمؤمنین علی علیه السلام دارای دو منبع است :
الف) سیره گفتاری امام علی علیه السلام، ب) سیره رفتاری امام علی علیه السلام
در مرحله تهیه خبر نیز حق گرایی اهمیت خاصی دارد چه بسیار اخباری که براساس گزارشهای شفاهی منابع غیرموثق تهیه میشود حال آنکه با آنچه رخ داده مخالف است.
« بدانید میان حق و باطل جز تا چهار انگشت نیست. از امام علی علیه السلام پرسیدند معنی این سخن چیست ؟ انگشتان خود را فراهم آورد و برداشت و میان دو گوش و دیده گذاشت، پس گفت: باطل آن است که بگویی شنیدم و حق آن است که بگویی دیدم » .
از سخنان یاد شده به خوبی اهمیت و جایگاه حق گرایی در دیدگاه امام علی علیه السلام بهعنوان معیاری عام در ساخت خبر نیز جاری است ممکن است بعضا این سؤال از سوی افراد مطرح شود که حق و باطل چنان در هم میآمیزند که تشخیص آنها از یکدیگر بسیار دشوار است و چه بسیار اختلافاتی که طرفین خود را محق میدانند و طرف مقابل را به پیروی از باطل متهم میسازند . در پاسخ به این سؤال بر این نکته تاکید میکنیم که هرچند حق و باطل همواره در کنار هستند ولی هیچ گاه با یکدیگر نمیآمیزند و دست آشتی به یکدیگر نمیدهند و به سخن امیرالمؤمنین علی علیه السلام « حق و باطل ( هیچ گاه ) با یکدیگر اجتماعی نمیکنند » .
امام علی علیه السلام در فرازهای گوناگونی از سخنان خویش به لزوم اهتمام به منبع خبر و پرهیز از نشر اخبار غیرموثق اشاره میکند. گاه به کسانی که از سر جهالت امور ناشایستی را به اهلبیت پیامبر نسبت میدادند نهیب زده، آنان را از این عمل باز میدارد « پس آنچه را بدان علم ندارید بر زبان نیاورید » .
امام علی علیه السلام در وصیتنامه خویش به فرزندش امام حسن علیه السلام او را به پرهیز از ذکر اموری که به درستی آن واقف نیست فرا میخواند: « مگو آنچه را ندانی، هر چند اندک بود آنچه نمیدانی » .
حضرت امام علی علیه السلام نیز بهصورت آشکارتری بر لزوم موثق بودن منبع خبر تاکید مینمایند: «خبری را نقل مکن مگر از شخص موثق، چرا که درغیر اینصورت به دروغگویی بسیار دچارمی شوی» .
فرهنگ اسلامی و رسانه اسلامی
امروزه در پی سیطره کمیت بر بسیاری از شئون حیات آدمی شماری از رسانههای عمومی بویژه تلویزیون، سینما، مطبوعات و... نیز به آفت کمیت گرایی دچار شدهاند . گاهی سردبیر یک نشریه یا یک برنامه تلویزیونی برای آنکه بخش مربوط به اخبار و گزارشهای خبری خود را پرکند، یا یک خبرنگار به قصد بالا بردن آمار گزارشهای خبری خود دست به انتشار و نقل اخباری میزند که ممکن است در شرایط عادی راضی به انتشار و نقل آنها نشود.
در اینجا به ذکر یک مورد از سخنان گهربار حضرت امیر المؤمنین علی(ع) اشاره و اکتفا میکنیم:
« برتوباد دوری از زیاده گویی، زیرا که هرکه کلامش فزونی یابد خطاهایش زیاد میگردد » .
ارزشهای فرهنگی از موضوعات فلسفی گسترده تری گرفته شدهاند که بخشی از فرهنگ نیز به شمار میرود . این ارزشها عمدتا" از طریق منابع مختلف بویژه رسانههای عمومی، وسائل ارتباط جمعی، خانواده و . . . انتقال یافته و تمایل نسبی به استوار بودن دارند . همانند باورهای فرهنگی مهمترین ارزشهای فرهنگی باعث هدایت ادراک و ارتباطات میشوند یعنی ارزشهای ما به صورت عمل در میآیند .
می توان گفت رسانهها در الگو سازی فرهنگی و معرفی ارزشهای فرهنگی نقش مهمی را ایفا میکنند که این امر در خانواده نیز مهم شمرده میشود البته رسانهها نمیتوانند معلم اخلاق باشند ولی در جامعه اسلامی انتظار میرود رسانهها در راستای فرهنگی شدن، اصول اخلاقی را رعایت کنند.
بنابراین شایسته است رسانههای خبری من جمله مطبوعات و رادیو تلویزیون که نه تنها آئینه فرهنگ یک جامعه بلکه پیام آوران آگاهی و ارشاد و هدایت هستند بیش از دیگر رسانهها اخلاق قرآنی را نصب العین خود قرار دهند و به عزت و آبروی دیگران خدشه وارد نسازند .
رعایت اصول اخلاقی در رسانه فرهنگی
بی تردید رسانهها نقش مهمی در تربیت کودکان، نوجوانان و بزرگسالان ایفا میکنند، چرا که بخش زیادی از زندگی افراد جامعه، در کنار این وسایل سرشار از اطلاعات و دادهها سپری میشود . وسایل ارتباط جمعی تمام جهات و ابعاد زندگی انسانها اعم از بی سواد و با سواد را پوشش میدهد . همه جا و به همه صورت پیام وسایل ارتباط جمعی شنیده میشود و امواج این وسایل به همه روزنهها و آنچه در تمامی تاریخ انسان حریم امن او تلقی میشد، رسوخ کرده است. این وسایل اعم از رسانههای دیداری، رسانههای شنیداری و رسانههای دیداری _ شنیداری بزرگترین سهم را در راه انتقال میراث فرهنگی و فکری و تربیت افراد جامعه به عهده دارند که تعالی فرهنگ و تربیت انسانی را موجب میشوند و انسانها میتوانند از رسانههای فرهنگی در راه رسیدن به تعالی و تربیت صحیح استفاده کنند .
1. فقدان آموزش صحیح فرهنگ دینی به جامعه توسط کارگزاران رسانههای جمعی؛ 2. فقدان تبلیغات و برنامههای مذهبی برای تقویت دین داری و حفظ ایمان مذهبی جوانان در زندگی؛ 3. فقدان تبلیغ در خصوص مأنوس ساختن جوانان به فرهنگ و معارف قرآنی در زندگی روزمرّه؛ 4. معرفی نکردن شیوههای حفظ شخصیت و متانت در خانواده، مدرسه و محیط اجتماعی به نسل جوان؛ 5. استفاده نکردن از زبان هنر در خصوص تقویت فضیلتهای رفتاری در سجایای اخلاقی جوانان؛ 6. همسو نبودن رسانهها با دیگر عوامل جامعه پذیری سیاسی در تقویت وظایف خود؛ 7. القای عناصر فرهنگ بیگانه و تبلیغ ارزشهای فاسد جوامع غربی؛ 8. تبلیغ مسائل خلاف خواست نظام سیاسی اسلام؛ 9. وارونه جلوه دادن حقایق و واقعیتها، تحریف واقعیات آنها، و ارائه آنهابر خلاف ارزشهای دینی جامعه؛ 10. همراهی با جریانهای ناسالم و سیاستهای غیرعادلانه؛ 11. نشر اکاذیب در امور سیاسی و بزرگ نمایی برخی مسائل و انتشار اخبار مشکوک؛ 12. بی قیدی نسبت به نظام سیاسی جامعه و تجاوز بدان و تبلیغ غیرمستقیم علیه آن؛ 13. زمینه سازی و اقدام علیه امنیت داخلی؛ 14. تبلیغ به نفع مخالفان نظام و تبرئه نمودن آنها از اعمالی که بر ضرر نظام اسلامی انجام داده اند. 15. اظهار عقاید سیاسی و ابراز مخالفت؛ 16. هدایت امواج تبلیغاتی به منظور فریب مخاطب؛ 17. تخریب موقعیت و مرتبه اجتماعی افراد و گروههای طرفدار نظام؛ 18. تخریب برخی چهرههای سیاسی به نفع دیگرچهرهها؛ 19. ژرف ساختن و گسترش شکاف میان گفتمانها و ایفاگران نقشهای سیاسی در جامعه؛ 20. تعریف و تبثیت «خودی» و «غیرخودی»های کاذب درونی؛ 21. حاشیه زدایی و وارد متن کردن هویّتهای فردی و جمعی افراد سیاسی فراموش شده؛ 22. استفاده ابزاری از رسانه برای فشاربر افکار عمومی. خلاصه و نتیجه از مطالعات انجام شده، میتوان نتیجه گرفت: اولاً، کارکرد سیاسی رسانههای جمعی در امر جامعه پذیری کارکردی تقویتی است. ثانیا، در یک جامعه دینی با حکومت دینی، در بحث رابطه استفاده از رسانهها با رفتارهای دینی، باید رفتار دینی ـ سیاسی و رفتار دینی صرف را از هم تفکیک کرد؛ چراکه ممکن است تأثیر اجتماعی استفاده از رسانهها در افزایش رفتارهای دینی، متأثر از میزان تعلّق سیاسی افراد باشد، نه استفاده از رسانهها. ثالثا، حتی در چنین جامعه ای، طرح مسائل فرهنگی از جمله موضوعات و ارزشهای مذهبی در کل رسانهها و در بین رسانههای مختلف، دارای نوسان است و ممکن است با نزدیکی یا دوری آنها از اولویتهای سیاسی مرتبط باشد. رویکرد رسانهها به موضوعی مثل دهه محرّم و واقعه عاشورا ممکن است در جهت ایجاد همبستگی هر چه بیشتر در جامعه و تثبیت و تأیید نظام سیاسی و یا با هدف اصلاحگری و انتقاد سیاسی و اقتصادی باشد. رابعا، جهت گیری (حداقل) رسانههای چاپی به سمت جامعه پذیری ارزشهای مذهبی کم است، ولی گرایش آنها به سوی بیان کلیات و ارزشهای کلی و غایی زیاد است. به بیان دیگر، ارزشها و هنجارهای مذهبی کمتر عملیاتی و ملموس و قابل مشاهده میشوند. خامسا، تأثیر احتمالی محتوای دینی رسانهها ـ به ویژه تلویزیون ـ مشروط و مقیّد به میزان استفاده، انگیزهها، نیازها و ویژگیهای مخاطبان است. بنابراین، میتوان گفت: مراد از رسانه در حکومت جمهوری اسلامی، تولید و پخش مفاهیم و ارزشهایی است که یا مضامین اسلامی دارند یا کمک میکنند که روند مفاهیم و ارزشهای دینی به ذهن بیننده و شنونده القا شوند. برای مثال، آگهیهای مذهبی و اعلامیههای مندرج در رادیو و تلویزیون از مهمترین ابزارهای اعلام زمان برگزاری جلسات مذهبی به شمار میآیند. برگزاری دعای کمیل و پخش مستقیم آن از طریق تلویزیون در شبهای جمعه، دعای ندبه هر صبح جمعه و مانند آن حاکی از این است که صدا و سیما در جمهوری اسلامی به دنبال روند جامعه پذیری دینی در جامعه است.
خصوصیات رسانهی دینی
1. هدف رسانهی دینی انسانسازی است
اصلیترین ویژگی رسانهی دینی آن است که با تولید و پخش برنامهها، به دنبال تربیت انسانها برای رسیدن به رشد و کمال است؛ بر خلاف رسانهی غیردینی که بیشترین هدف آن ایجاد سرگرمی و تفریح است. هدف اصلی، سازندگی مردم است که اسلام میخواهد (بیانات رهبری در تاریخ 7 بهمن 1370).
2. تحقق ارزشها و اصول الهی در زندگی اجتماعی
یکی دیگر از ویژگیهای رسانهی دینی، تبیین و ترویج و نهادینه کردن ارزشهای الهی در بین مخاطبان است. از این رو، سالمسازی برنامهها و تقویت هر چه بیشتر جهتگیریهای اسلامی و تربیتی، در اولویت قرار دارند (بیانات رهبری در تاریخ 23 فروردین 1363).
3. رهبری، راهنمایی و اصلاح جامعه
وجه تمایز رسانهی دینی با سایر رسانهها در خدمتگزاری برای اصلاح جامعه است. رسانهی دینی وظیفه دارد فعالیتهای خود را با اهداف و نیازهای جامعه منطبق سازد (بیانات رهبری در تاریخ 11 آذر 1383) و هدایتگر جامعه در جهت خیر و صلاح است (بیانات رهبری در تاریخ 5 مهر 1373). رسانهی دینی بیشتر بر جنبهی ارشاد و هدایت مردم به سمت ارزشهای اسلامیایرانی گرایش دارد و با طرح اندیشههای صحیح، نقش هدایت افکار عمومی جامعه را بر عهده دارد.