Fadak.IR راهکارهای فدک
English Русский العربية فارسی
مقالات مدیریت مطالعات زبان


/ پژوهش / روش تحقیق و تحلیل

روش تحقیق در مدیریت اسلامی


      روش تحقیق در مدیریت اسلامی
         انواع تحقیق
         تحقیق علمی
         ویژگی‌های تحقیق علمی
         بررسی پیشینه­‌ی موضوع
         انواع متغیرها
         چارچوب نظری و ویژگی‌های آن
         تدوین و تنظیم فرضیه
         طرح پژوهش
         روش تحقیق در مدیریت اسلامی
         روش تحقیق در مدیریت اسلامی
      گراندد تئوری (نظریه داده بنیاد)

روش تحقیق در مدیریت اسلامی

در مدیریت تحقیق زمینه‌هایی چون نگرش و رفتار کارکنان مدیریت منابع انسانی تاثیر ویژگیهایجمعیت شناختی بر اقدامات مدیریتی مدیریت عملیات تولید تدوین استراتژی نظام‌های اطلاعاتی و غیره را در بر می‌گیرد.

انواع تحقیق

تحقیق کاربردی: در مورد مشکیلاتی که در حال حاضر وجود دارد و محققان و مشاوران برای بررسی مشکلات مورد علاقه‌ی خود به کار می‌برند تا راه حلهای عملی برای اصلاح یک موقعیت مشکل افرین بیابند.
تحقیق بنیادی/ محض: در این نوع از تحقیق هدف حل یک مشکل موجود نیست بلکه می‌خواهند در باره پدیده‌ها و مسایلی که در چندین سازمان و در صنایع مختلف روی می‌دهد و نیز چگونگی حل آنها را بیشتر بداند که منجر افزایش دانش در زمینه‌های مختلف شده و از راه حل‌های بدست آمده در انواع سازمان می‌توان بهره برد.

چرا مدیران باید از تحقیق آگاهی داشته باشند؟
مدیران نیاز دارند که اغلبا رویدادهایی را که برای سایزمان زیانبار هستند درک، پیش بینی و کنترل کنند. همچنین اگاهی از تحقیق و فرایند‌های آن مشکل گشایی آن، مدیران یاری می‌کند تامشملات را پیش آز آنکه امکان مهار کردن آنها از دست برود شناسایی کنند و در باره آنها اطلاعاتی بیشتری به دست آورند و تحلیل بهتری از اوضاع و مسایل درون و برون سازمان داشته باشند. دلیل دیگر آنکه اگر مدیران با تحقیق تجربی آشنا نباشد و معنای تحقیق تجربی چاپ شده را نداند ممکن است در بهره گیری از توصیه‌های ارائه شده دستخوش خطا شود و یا اینکه پژوهشگران ممکن است راه حل مشکل کنونی را کشف کرده باشند و آشنایی مدیر با تحقیقات باعث صرفه جویی قابل توجهی در هزینه‌ها خواهد شد. به طور خلاصه آگاهی مدیران از تحقیق و روشهای آن آنها را در موارد زیر یاری می‌دهد:
1) شناسایی وحل مشکلات کوجک در محیط کار
2) توانایی تشخیص تحقیق خوب از بد.
3) توجه پیوسته به تأثیرات و نفوذ عواملی که هر موقعیت را در بر می‌گیرد.
4) خطر پذیری حساب شده در تصمیم گیری و آگاهی از احتمالاتی که بر پیامدها مترتب است.
5) جلو گیری از تأثیر برخی تمایلات و خواستهای نفوذی
6) ایجاد ارتباط نزدیکتر واثربخش تر با محققان و مشاوران.

تحقیق علمی

تحقیق علمی؛ مشکل گشایی و پیگیری یک روش گام به گام، منطقی، منظم و دقیق برای شناسایی مشکلات، گردآوری داده‌ها، تجزیه و تحلیل داده‌ها و استنتاجهای معتبر از آنهاست. ازاین رو، تحقیق علمی صرفا مبتنی بر تجربه یا برداشتهای شخصی و درک مستقیم نیست بلکه هدفمند و دقیق است دارای صحت و اطمینان بیشتر و اغلب عینیی تر است.

ویژگی‌های تحقیق علمی

هدفمندی: محقق کار خود را با هدف مشخصی آغاز می‌کند.
صحت واستحکام: تحقیق علمی دارای بنیاد نظری خوب، طرح روش شناسی مناسب است که بر صحت یک پژوهش هدفمند می‌افزاید.
آزمون پذیری: در این نوع از تحقیقات این امکان وجود دارد که بتوان فرضیه تحقیق را با بهره گیری از برخی آزمون‌های آماری مورد آزمایش قرار دهیم.
تکرار پذیری: یعنی اگر فرضیه‌ای در موضوعی به اثبات رسید در سایر سازمان‌ها و در موارد مشابه باداده‌های مشابه نتایج مشابهی بدست آید، درینصورت اعتماد بر یافته‌های تحقیق بیشتر می‌شود.
دقت و اعتماد: در تحقیقات مدیریتی به ندرت میتوانیم بر پایه یافته‌های تحلیل داهده‌ها به نتایج قاطع برسیم زیرا تمامی عناصر و رویداد‌ها را قادر نیستیم مطالع کنیم از این رو، یافته‌ها بر نمونه‌های که از جامعه آماری استخراج شده است استوار می‌گردد. در تحقیقات علمی سطح اعتماد 95 درصد که حاکی از وجود تنها 5 درصد احتمال نادرستی یافته است به طور معمول پذیرفته است و اغلب از آن به سطح معنا داری 5% یاد می‌شود.
عینیت: استنتاجی که از طریق تفسیر نتایج تحلیل داده‌های مان انجام می‌دهیم باید عینی باشد و مبتنی بر واقعیاتی باشد که از داده‌های حقیقی به دست آمده‌اند نه مبتنی بر ارزشهای نظریو احساسی خود مان. تفسیر نتایج هرچه عینی تر باشد بررسی پژوهشی علمی تر می‌شود.
تعمیم پذیری: و آن عبارت است از میزان قابلیت کاربرد یافته‌های تحقیق انجام شده توسط یک سازمان در سازمانهای دیگر. بدیهی است که هر قدر دامنه‌ی کاربرد نتایح به دست آمده از یک تحقیق گسترده تر باشد این تحقیق برای استفاده کننده مفیدتر است.
صرفه جویی: در توصیف پدیده‌ها ومشکلاتی که روی می‌دهند ونیز کاربرد راه حلها، سادگی همواره بر چارچوب‌های پیچیده چندین عامل دشوار را در بر می‌گیرد برتری دارد. بناء نگرش صرفه جویانه در مدلهای تحقیق همواره باید مدنظر باشد.
موانع اجرای تحقیق در حوزه مدیریت
در قلمرو مدیریت و علوم رفتاری هیچ گاه نمی‌توان به تحقیقی پرداخت که صد در صد علمی باشد دلیل آن مشکلاتی است که در هنگام اندازه گیری و گردآوری داده‌هادر زمینه‌های ذهنی همچون: احساسات، عواطف، نگرشها و برداشتها پیش می‌آید و این‌ها کمیت بردار نیستند و از طرفی ممکن است در دستیابی به گروه نمونه مناسب با دشواری مواجه شویم که در نتیجه تعمیم پذیری یافته‌ها محدودیت ایجاد می‌شود.

بنیادهای علمی تحقیق:
روش تحقیق فرضی- قیاسی
گامها و فرایند روش فرضی- قیاسی

مشاهده: در این گام فرد احساس می‌کند که تغییرات خاصی در حال روی دادن است و یا آنکه رفتار‌ها و و نگرشها و احساسات خاصی در محیط کاری به طور مبهم رفته رفته نمایان می‌شود و برای فرد اهمیت پیدا می‌کند و احساس می‌کند که گام بعدی را بردارد.
گردآوری اطلاعات اولیه: این گام مستلزم جست و جوی اطلاعات برای آگاهی در باره­ی آن چیزی است که مشاهده شده است. اطلاعات در مورد چیزی است که در حال اتفاق افتادن است.
نظریه پردازی: تلاشی است برای درهم آمیختن منطقی اطلاعات تا بتوان برای دلایل وجود مسئله مفهوم سازی کرد.
تنظیم فرضیه: از محل شبکه­ی روابطی که میان متغیرها به دست آمده است می­توان فرضیه­های آزمون پذیر یا حدس­های هوشمندانه­ای پدید آورد. آزمودن فرضیه را «تحقیق قیاسی» می‌نامند ولی گاهی فرضیه‌های که در اصل تدوین نشده‌اند بر پایه­ی فرایند «استقرایی» شکل می‌گیرند.
گردآوری داده‌های علمی بیشتر: پس از تدوین فرضیه‌ها باید داده‌ها را با توجه به هریک از متغیر‌های فرضیه‌ها گرد آوری کرد. یعنی داده‌های علمی بیشتری برای آزمودن فرضیه‌های که در تحقیق پدید می‌آید لازم است.
تجزیه و تحلیل داده‌ها: در این گام داده‌های گرد آوری شده را از طریق آماری تحلیل می‌کنیم و تحلیل‌های را در مورد کمی و کیفی اجرا کنیم.
استنتاج قیاسی: قیاس فرایند دستیابی به استنتاجها از طریق تفسیر نتایج تحلیل داده می‌باشد و بر اساس‌ای ناستنتاجها محقق توصیه‌هایی را در زمینه­ی چگونگی حل مسأله ارائه می‌دهد.
مقایسه روابط همبستگی و روابط علی
تفاوت تحقیقات همبستگی و علی در این است که «مطالعات همبستگی» صرفا متغیرها را در مواردی که بر پدیده‌ی خاصی تاثیر دارند بررسی می‌کنند مثلا غیبت کارکنان تحب تاثیر عواملی چون دلپسند نبودن کار یا زیانبار بودن محیط کار است اما در مطالعات علی سعی بر این است که روابط علی ومعلولی بین دو چدیده شناسایی شود مثلا ممکن است معلوم شود که علت غیبت کردن ناشی از دودهای نامطبوع محل کار است.
مدیر و محققان مشاور
از آنجا که مدیران به ندرت فرصت پیدا می‌کنند که به یک بررسی کاملا علمی دست بزند بنا بر این آنها ناگزیر خواهد بود محققی را بیابد تا نقش مشاور را برای وی ایفا کند و اطلاعات مفید و راه کار‌های مختلف را به او ارائه کند.
چگونه یک محقق را بیابیم و او را بر گزینیم
در اغلب کشور‌ها مؤسساتی هستند که در زمینه مشاوره مدیریت فعالیت دارند که می‌توان برای پروژه‌های مشاوره‌ای از آنها استفاده می‌شود و آنها افراد دارای تخصص و سوابق علمی آنها را در هر زمینه‌ی معرفی می‌نمایند. بسیاری از دانشکده‌های مدیریت نیز استادانی دارند که در زمینه پژوهش‌های مدیریت فعال هستند برخی از آنها دارای تجربه‌های فراوانی در این زمینه اند.
 ارتباط مدیر با محققان مشاور
سازمانها پیوسته از مؤسسات پژوهشی درخواست می‌کنند تا مشکلات و مسایل آنها را شناسایی و حل کنند در این موارد مدیر نه فقط باید به گونهای اثر بخش باگروه محققان مراوده داشته باشد بلکه باید آشکارا نقشهای محققان و مدیریت را روشن کند وی باید محققان را در زمینه‌ی نوع اطلاعاتی ه می‌تواند در اختیار آنان قرار دهد و به ویژه نوع سوابقی را که میسر نیست در دسترس آنها قرار گیرد آگاه سازد و اگر اسنادی هست که نمی‌تواند آنهارا افشا کند از همان اول آنها را مطلع سازد و مبادله‌ی اطلاعات به صورت صریح میزان صمیمیت و اعتماد را بین دو طرف افزایش می‌دهد.
مشاوران و محققان درون سازمانی یا برون سازمانی
برخی از سازمانها واحد مشاوره و تحقیق دارند با عنوان بخش خدمات مدیریت، بخش سازمان و روشها، بخش تحقیق و توسعه و نظایر آن که به عنوان مشاوران داخلی ایفای نقش می‌کنند و برای سازمان خیلی سودمند است ولی بسیاری از سازمان‌ها از مشاوران برونی استفاده می‌کنند که هرکدام مزیت‌ها و کاستی‌های نسبت به دیگری دارد.
برتریهای مشاوران درون سازمانی
به سهولت و سرعت از سوی کارکنان پذیرفته می‌شود.
برای درک ساختار، فلسفه و جو سازمان به وقت کمتری نیاز دارند
پس از پذیرش یافته‌های تحقیق، خود آنها برای اجرای توصیه‌های شان در دسترس هستند
هزینه کمتری نسبت به مشاوران برونی دارد و برای مسایلی که چندان پیچیده نیستند مناسب ترند.
کاستی‌های مشاوران درون سازمانی
1. از آنجا که آنان مدتی زیادی در سازمان بوده‌اند ممکن است به سازمان و مسایل آن به صورت قالبی و کلیشه‌ای نگاه کنند که از ورود هرگونه چشم انداز جدید جلوگیری می‌کند.
2. بسیاری از واقعیات سازمانی توسط ائتلاف‌های قدرتمند پنهان یا تحریف شود.
3. امکان دارد نتیجه یافته‌های مشاوران خودی را به شمار نیاورند و به آن اهمیت ندهند.
برتری‌های مشاوران برون سازمانی
آنها به دلیل کار در سازمانهای مختلف دارای تجربه و مهارت زیادی هستند که می‌توانند نکات را منتقدانه ارزیابی کنند و بر راه حل‌های عملی تمرکز کنند.
گروه‌های خارجی به دلیل گذراندن دوره‌های آموزشی مستمر، دانش گسترده­تری در زمینه­ی الگوهای پیشرفته حل مشمل کسب کرده اند.
کاستی‌های مشاوران برون سازمانی
هزینه بهره گیری از خدمات آنها بسیار گزاف است.
شناختن سازمان و روندهای خاصی آن برای آنان بسیار زمانبر بوده و کارکنان سازمان هم به ندرت پذیرای آنها هستند.
آنان به هنگام همکاری در اجرا و ارزیابی پروژه‌ها نیز هزینه بیشتری را تحمیل سازمان می‌کند.
نتیجه اینکه در مسایل پیچیده که موجودیت سازمان در خطر باشد ترجیح با مشاوران و محققان برونی است و در غیر آن باید از محققان درون سازمانی استفاده نمود.
فرایند تحقیقات کاربردی و بنیادی
پژوهش علمی بر پایه‌ی روش فرضی- قیاسی استوار است که دو بخش مجزا تشکیل می‌شود:
فرایند تدوین چارچوب مفهومی و فرضیه‌های برای آزمودن
طرح تحقیق: یعنی برنامه ریزی عملی برای مطالعه که مبتنی است بر جنبه‌هایی همچون محل انجام بررسی، چگونگی نمونه برداری و گرد آوری داده‌ها و تجزیه و تحلیل آن.
فرایند تحقیقات بنیادی و کاربری شامل هشت گام اساسی به صورت ذیل است:
مشاهده: تعیین قلمرو تحقیق مورد نظر
گردآوری داده‌های اولیه: مصاحبه و بررسی پیشینه
تعریف مسأله: روشن کردن مسأله تحقیق
چارچوب نظری: شناسایی و نامگذاری متغیرها
تنظیم فرضیه
طرح تحقیق علمی
گردآوری، تحلیل و تفسیر داده‌ها
استنتاج: تایید فرضیه‌ها و پاسخ به سئوال تحقیق
توضیح گام‌ها ومراحل هشتگانه
1- زمینه کلی و قلمرو مسأله
زمینه کلی به موقعیتی اشاره دارد که در آن نیاز به تحقیق و حل مشکل وجود دارد و ممکن است موضوعات خاصی را که باید در درون این موقعیت تحقیق کرد در این گام شناسایی نکنیم این گونه مسایل اغلب مربوط می‌شوند به:
مشکلات جاری سازمان که باید حل شود
جنبه‌های از سازمان به باید بهبود یابد
یک موضوع مفهومی یا نظری برای درک پدیده‌های معین
برخی سئوالات بنیادی که محقق در نظر دارد به طور تجربی پاسخ دهد 
2- گردآوری داده‌های اولیه
ماهیت داده‌هایی که باید گردآوری شود:
علاوه بر مصاحبه‌های آزاد و بررسی‌های کتابخانه ای، ماهیت اطلاعاتی مورد نیاز در سه عنوان دسته بندی می‌شود:
1. اطلاعات زمینه­ای در باره سازمان: محقق پیش از تحقیق در باره یک سازمان باید از گذشته­ی آن آگاهی یابد و مسایلی چون: منشأ و تاریخچه مؤسسه، زمان تأسیس، نوع فعالیت، نرخ رشد، مالکیت و کنترل و همین طور اندازه سازمان، رسالت و اهداف، محل استقرار محلی، منابع انسانی و وضعیت مالی و ... 
2. اطلاعات مربوط به فلسفه مدیریت و عوامل ساختاری: این اطلاعات را می‌توان از طریق پرسش از مدیران به دست آورد. گردآوری اطلاعات از این دست می‌تواند به هنگامی که نظامها فرایندها و رویه‌های موجود نتایج مطلوب را پدید آورند مفید افتد زیرا این گونه پرسش‌ها دیدگاه ارزنده‌ای را در زمینه‌ای اولویت‌ها و ارزشهای مؤسسه فراهم می‌کند. جنبه‌های ساختاری نیز همواره بر مسأله تحقیق اثر می‌گذارد و باید بررسی شود و این عوامل عبارتند از:
· نقشها و پست‌های موجود در سازمان
· میزان تخصصی بودن کارها
· مجاری ارتباطی
· نظام‌های نظارتی
· هماهنگی و حیطه­ی نظارت
· نظام‌های پرداخت
· نظام‌های گزارش کار
3. استنباط‌ها نگرشها و پاسخ‌های رفتاری اعضای سازمان و مشتریان: این نوع اطلاعات را از طریق سخن گفتن با کارکنان و مشاهده‌ی آنان و داددن پرسش نامه به آنان شناخت که با ایجاد راطه صمیمانه وپرسش سئوالات درست می‌توان اطلاعات مفیدی را به دست آورد.

عوامل نگرشی شامل باورها و بازتابهای افراد نسبت به موارد زیراست:
1. ماهیت کار
2. وابستگی‌های درونی مراحل کار
3. رؤسای سازمان
4. مشارکت در تصمیم گیری
5. امور مشتریان
6. همکاران
7. حقوق و مزایا
8. فرصتهایی که در سازمان وجود دارد
9. محیط و روابط خانوادگی
10. همکاری با سایر گروه‌های اجتماعی
11. دیدگاه‌های مرتبط با مرخصی
عوامل رفتاری مشتمل است بر عادات کاری همچون سخت کوشی، میزان غیبت، عملکردشغلی و نظایر آن.

بررسی پیشینه­‌ی موضوع

بررسی پیشینه عبارت است از: بازنگری جامع آثار انتشار یافته یا نیافته از نوع منابع دست دوم در زمینه‌های مورد علاقه محقق. کتابخانه مخزن سرشاری از اطلاعات دست دوم است. کتابها، مجلات، روزنامه‌ها، شرح مذاکرات، پایان نامه‌های دکتری و کارشناسی ارشد، نشریات و... می‌تواند اطلاعاتی را در زمینه‌ی موضوع برای محقق ارائه دهد.
چرا باید پیشینه­ی موضوع را بکاویم؟
هدف از کاوش پیشینه آن است که اطمینان یابیم هیچ متغیری مهمی که در گذشته بر مسأله پژوهش ما تأثیر داشته از چشممان دور نمانده است. کاوش پیشینه چارچوب بنیادی خوبی برای ادامه پروژه تحقیق فراهم می‌آورد و پایه‌های ایجاد یک چارچوب نظری جامع را که از محل آن فرضیه‌های برای آزمودن به دست می‌آید مهیا می‌سازد.
اجرای بررسی پیشینه
در بررسی پیشینه لازم است نخست مطالب مختلف انتشار یافته و نیافته شناسایی شود و سپس اطلاعات لازم و مرتبط گردآوری گردیده و در نهایت نگارش و بازنگری شود بنا بر این در این مرحله سه گام اساسی به نظر می‌رسد که باید انجام شود:
شناسایی و ردیابی منابع مرتبط با موضوع: تمام اطلاعات مرتبط از طریق کتاب، روزنامه و سایر منابع انترنتی و غیره جمع آوری شود و اساسا سه نوع پایگاه اطلاعاتی متون مورد استفاده قرار می‌گیرد:
پایگاه اطلاعاتی کتابنامه­ای
پایگاه اطلاعاتی چکیده­ها
پایگاه اطلاعاتی متون
استخراج اطلاعات مرتبط: دسترسی به اطلاعات آنلاین و دریافت یک نسخه چاپی از همه اطلاعات انتشار یافته در زمینه‌ی مورد نظر، کتابنامه‌ای جامعی را در باره موضوع پژوهشی فراهم می‌آورد که مبنای گام بعدی را تشکیل می‌دهد. که در صورت زیادی منابع می‌توان آنهایی را که ارتباط نزدیکتری با موضوع دارد شناسایی کرد.
نگارش یادداشتهای بررسی پیشینه: مستند کردن نوشته‌ها و مطالعات مربوط را که با نام مؤلف و سال انتشار همراه است بازنگری پیشینه یا کاوش پیشینه می‌نامند بررسی و کاوش پیشینه ارائه­ای است منطقی از آثار تحقیقی موجود در زمینه­ای موضوع مورد بررسی است همانگونه که اشاره شد.
3- بیان مسأله
محقق پس از اجرای مصاحبه‌های مقدماتی و بررسی پیشینه در وضعیتی است که می‌تواند مسأله یا مشکل را از جایگاه اولیه و گسترده‌ی آن محدود تر کند و موضوعات مورد نظر را روشن تر تعریف کند. زیرا اگر مسأله به درستی مشخص و تعریف نشود هر مقدار هم کار تحقیقی گسترده صورت گیرد راه حلی برای مشکلات به دست نخواهد آمد. مسأله را می‌توان هرگونه وضعیتی دانست که در آن شکافی میان حالت موجود و مطلوب وجود دارد.
به هر صورت محقق باید بداند دقیقا مسأله‌ای که به دنبال پاسخ برای آن می‌گردد چیست و مهم این است که علایم ونشانه‌های مشکل را به جای مشکل واقعی قرار ندهد.
تعریف یا بیان مسأله یک اظهار یا جمله‌ای روشن، دقیق و مختصر در باره‌ی موضوعی است که برای یافتن راه حل یا پاسخ آن قرار است مورد بررسی قرار گیرد.

فصل سوم : فرایند تحقیق گامهای 4 تا 5

چارچوب نظری
پس از اجرای مصاحبهها و تکمیل بررسی پیشینه وتعریف مسأله، محقق آماده است که چارچوب نظری را پدید آورد. چارچوب نظری یک الگوی مفهومی است مبتنی بر روابط تئوریک میان شماری از عواملی که در مورد مسأله پژوهش با اهمیت تشخیص داده شده اند. به طور خلاصه، چارچوب نظری از پیوند‌های درونی میان متغیرهایی که سرانجام در پویایی موقعیت مورد بررسی نقش دارند گفت و گو می‌کند. پدید آوردن چنین چارچوب مفهومی به ما کمک می‌کند تا روابط خاصی را در نظر بیگریم و آنها را بیازماییم و درک خود را در زمینه پژوهش بهبود بخشیم.
چارچوب نظری چیزی نیست جز تعیین شبکه روابط موجود میان متغیرهای مرتبط با یک مسأله، پس لازم است بدانیم متغیر چیست و انواع آن کدام است.
متغیرها
متغیر شامل هر جیزی است که بتواند ارزشهای گوناگون ومتفاوت بپذیرد این ارزشها می‌تواند در زمانهای مختلف برای یک شخص یا یک چیز متفاوت باشد یا اینکه در یک زمان برای اشخاص یا چیزهای متخلف تفاوت داشته باشد.

انواع متغیرها

1- متغیر وابسته( متغیر ملاک): محقق پیش از هر چیزی به متغیر وابسته علاقه مند است. هدف وی توصیف یا پیش بینی تغییر پذیری متغیر وابسته است به عبارتی همان متغیر اصلی است که به منزله یک مطلب قابل پژوهش جلوه می‌کند. با تحلیل متغیر وابسته می‌توان برای حل مسأله به پاسخ‌هایی دست یافت. این احتمال وجود دارد که در پژوهشی بیش از یک متغیر وابسته داشته باشیم.
2- متغیر مستقل(متغیر پیش بین): این متغیر به گونه‌ای مثبت یا منفی بر متغیر وابسته تآثیر می‌گذارد، یعنی وقتی متغیر مستقل وجود داشته باشد متغیر وابسته نیز وجود دارد و هر مقدار افزایش در متغیر مستقل روی دهد در متغیر وابسته نیز افزایش یا کاهش روی خواهد داد به عبارتی دلیل تغییر در متغیر وابسته را باید در متغیر مستقل جستجو کرد و برای ایجاد روابط علی متغیر مستقل دستکاری می‌شود.
3- متغیر تعدیل کننده: این گونه متغیر بر رابطه میان متغیر‌های مستقل و وابسته تآثیر اقتضایی دارد یعنی حضور این متغیر سوم رابطه‌ای را که اساسا بین متغیر مستقل و وابسته مورد انتظار است تحت تاثیر قرار می‌دهد.
تفاوت بین متغیر مستقل و متغیر تعدیل کننده
گاهی ممکن است در تشخیص اینکه یک متغیر چه زمانی مستقل و چه زمانی تعدیل کننده است دستخوش ابهام شویم مثلا در موقعیت زیر می‌بینیم:
موقعیت اول
یک مطالعه پژوهشی نشان می‌دهد که هر قدر کیفیت برنامه‌های آموزشی سازمان بهتر باشد و هر قدر نیاز کارکنان به دشت بیشتر باشد دلبستگی آنان به فراگیری روشهای نوین کار بیشتر است.
موقعیت دوم
مطالعه پژوهشی دیگری نشان می‌دهد که دلبستگی کارکنان به فراگیری روش‌های نوین از کیفیت برنامه‌های آموزشی سازمان در مورد همه افراد تاثیر نمی‌پذیرد بلکه تنها کسانی که نیاز شدید به رشد دارند به فراگیری مطالب جدید از طریق اموزش‌های خاص دلبستگی نشان می‌دهند.
دراین دو موقعیت متغیر‌های یکسانی در کارند و رابطه بین متغیر‌های مستقل و وابسته متکی بر وجود یک تعدیل کننده است.
4- متغیر مداخله­گر: متغیر مداخله گر از زمانی که متغیر‌های مستقل به جریان می‌افتند تا بر متغیر وابسته نفوذ کنند و تا زمان این تأثیر گذاری ظاهر می‌شود. بدین ترتیب نوعی ویژگی یا بعد زمانی برای متغیر مداخله گر وجود دارد این متغیر به عنوان تابعی از متغیر‌های مستقل که در هر موقعیتی عمل می‌کنند ظاهر می‌شود و به استنباط و توصیف نفود متغیر‌های مستقل در متغیر وابسته کمک می‌کند.

چارچوب نظری و ویژگی‌های آن

چارچوب نظری بنیانی است که تمامی پژوهش بر آن استوار می‌شود این چارچوب شبکه‌ای است منطقی توصیفی و مشتمل بر روابط موجود میان متغیر‌هایی که در پی اجرای فرایند‌های جون مصاحبه، مشاهده و بررسی پیشینه شناسایی شده‌اند این متغیر‌ها ناگزیر با مسأله پژوهش مرتبط اند. لذا پژوهشگر باید ابتدا مسأله را به درستی شناسایی کند و سپس به شناسایی متغیر‌هایی که در مسأله سهم دارند بپردازند. و شبکه‌ای از روابط میان متغیر‌ها تدوین شود تا بتوان فرضیه‌های مرتبط با آنها را پدید آورد و سپس آزمود و بر پایه‌ای نتایج آزمون فرضیه‌ها درجه حل شدن مشکل به یاری یافته‌های پژوهش آشکار می‌شود.
اجزای چارچوب نظری
برخی مدل را به منزله شبیه سازی توصیف می‌کنند و برخی دیگر آن را نمودی از روابط میان مفاهیم می‌دانند که در این کتاب معنای دوم مراد است و پنچ ویژگی بنیادی وجود دارد که باید در چارچوب نظری درآمیخته شود:
1- متغیر‌های مرتبط با موضوع پژوهش باید به روشنی شناسایی و مشخص شوند.
2- باید در بحث‌ها بیان شود که که چگونه دو یا چند متغیر به یکدیگر مرتبط اند.
3- در بحث‌ها اشاراتی به مثبت یا منفی بودن روابط وجود داشته باشد.
4- باید تشریح شود که چرا انتظار داریم این روابط وجود داشته باشد استدلال‌ها را می‌توان بر یافته­های پژوهش‌های پیشین استوار کرد.
5- باید نمودار نیز که نشان دهنده‌ی چارچوب نظری باشد ترسیم کرد تاخواننده بتواند روابط مبتنی بر نظریه را تجسم کند..

تدوین و تنظیم فرضیه

 وقتی توانستیم با استدلال منطقی در چارچوب نظری متغیر‌های مه را در یک زمینه خاص تشخیص دهیم و بین آنها رابطه برقرار کنیم باید به یاری آزمون دریابیم که آیا روابطی که بر پایه نظریه‌ای معین بیان شده‌اند واقعیت دارند یانه.
تعریف فرضیه
فرضیه، حدس عالمانه­ای است در باره حل یک مسأله. فرضیه را می­توان به منزله رابطه­ای منطقی بین دو یا چند متغیر تعریف کرد که به صورت جمله­ای آزمون پذیر بیان می­شود. این روابط بر پایه شبکه­ی­ ارتباطهایی که تجسم می­شود که ریشه در چهارچوب نظری تدوین شده برای پژوهش دارند.
مثال: اگر خلبانان اموزش لازم را برای برخورد باوضعین‌های پر رفت و آمد پرواز طی کنند، تخلفات ایمنی هوایی کاهش خواهد یافت.
چارچوب‌های بیان فرضیه
فرضیه اظهاری است آزمون پذیر در زمینه را بطه میان متغیر‌ها، برای اینکه دریابیم تفاوتی وجو دارد یا نه این فرضیه را می‌توانیم به عنوان پیشنهاد، یا در قالب جمله‌هایی" اگر... پس" تنظیم کنیم.
مثال: کارکنانی که سالم ترند کمتر از مرخصی استعلاجی استفاده می‌کنند. که اگر کارکنان سالم باشند پس کمتر از مرخصی استفاده می‌کنند.
نکته: اگر در باین رابطه موجود بین دو متغیر از واژه‌های چون: "مثبت - منفی" بیشتر از- کمتر از" و نظایر آن استفاده شود این فرضیه را جهت دار می­نامند چون سمت و سوی رابطه­ی بین متغیرها را مثبت یا منفی نشان می­دهند. فرضیه‌هایی که روابط یا تفاوتی را وضع می‌کند ولی سمت و سوی آین روابط یا تفائتها را نشان نمی‌دهند فرضیه‌های غیر جهت دار نامیده می‌شود.
فرضیه‌های صفر و جانشین
فرضیه صفر پیشنهادی است که یک رابطه مشخص و دقیق بین دو متغیر را بیان می‌کند. بدان معنا که بیان می‌کند همبستگی جامعه بین دو متغیر برابر باصفر است یا آنکه تفاوت دو گروه در جامعه مورد بررسی صفر (یا نوعی عدد معین) است. به طور کلی، فرضیه صفر به عنوان عدم ارتباط معنی دار بین دو متغیر یا عدم تفاوت معنی دار بین دو گروه تعریف می‌شود به گونه‌ای که فرضیه جانشین که در نقطه مقابل فرضیه صفر قرار دارد جمله­ای است که رابطه بین دو متغیر را بیان می‌کند یا تفاوتهای بین دو گروه را نشان می‌دهد.
به هنگام برپایی فرضیه صفر اظهار می­کنیم که هیچ تفاوتی بین آنچه ممکن است در ویژگی­های جامعه بیابیم و نمونه‌ای که که در باره‌‌اش پژوهش می‌کنیم وجود ندارد. از آنجا که ما وضعیت واقعی جامعه را نمی‌شناسیم تنها می‌توانیم استنتاج‌هایی را در باره نمونه خود به عمل آوریم.
پدید آوردن و آزمون فرضیه را هم می‌توان از طریق فرایند استنتاج قیاسی- یعنی ایجاد مدل، فرمول بندی فرضیه‌های آزمون پذیر، گردآوری داده‌ها و سپس آزمودن فرضیه‌هایی که پدید آمده‌اند و هم از طریق فرایند استنتاج استقرایی- یعنی گردآوری داده‌ها، تنظیم فرضیه‌های جدید بر پایه آنچه اد داده‌های گردآوری شده می‌دانیم و سپس آزمودن آنها- صورت داد.
آزمودن فرضیه در پژوهش کیفی
فرضیه‌ها را می‌توان به کمک دادهای کیفی نیز آزمود. مثلا پژوهشگری که پس از مصاحبه‌های بسیار یک چارچوب نظری را پدید می‌آورد مبنی بر اینکه رفتارهای غیر اخلاقی از سوی کارکنان، ناشی از نا آگاهی آنها از درست و نادرست بودن می‌باشد یا به علت نیاز آنها به پول است یا به دلیل بی تفاوتی سازمان شان به این گونه رفتارهاست، برای آزمودن این سه فرضیه که نخستین عواملی هستند که موجب اقدام‌های غیر اخلاقی می‌شوند و داده‌های را جستجو می‌کند.

طرح پژوهش

طرح پژوهش متضمن شماری از گام‌های منطقی تصمیم گیری است که به ترتیب عبارتند از:
محل اجرای مطالعه
نوع مطالعه
میزان دستکاری و کنترل یا مداخله پژوهشگر
واحد تحلیل
نوع نمونه
روش‌های گردآوری داده
اندازه گیری متغیرها
تحلیل داده‌ها به منظور آزمون فرضیه
هریک از اجزای طرح پژوهش خود چندین گزینه اساسی دارد و استحکام علمی هر پژوهش بستگی دارد به میزان دقتی که پژوهشگر برای انتخاب هر گزینه با در نظر گرفتن هدف مطالعه به کار می‌برد.
انواع پژوهش از نظر هدف
مطالعه اکتشافی: زمانی به مطالعه اکتشافی روی می‌آوریم. که در باره وضع موجود آگاهی چندانی نداشته باشیم یا آنکه در باره چگونگی حل مسایلی که در گذشته پدید آمده‌اند و با وضعیت موجود شباهت دارند اطلاعاتی در دست نداریم در این گونه موارد باید بررسی مقدماتی گسترده­ای برای آشنایی با پدیده‌های مرتبط با وضعین مودر نظر صورت دهیم تا بتوانیم مدلی را پدید آوریم. در واقع مطالعات اکتشافی را رای درک بهتر ماهیت مسأله‌ای انجام می­دهیم که شاید در باره پدیده­های مرتبط با آن پژوهش­های اندکی صورت گرفته باشد. بدین ترتیب مطالعات اکتشافی برای دست یابی به درک درست از پدیده مورد نظر و گسترش دانش از طریق نظریه پردازی خوب حایز اهمیت است. خلاصه زمانی که دانش اندک باشد و هدف ما درک عمیق­تر باشد پژوهش سرشتی اکتشافی به خود می­گیرد.
مطالعه توصیفی: مطالعه توصیفی برای تعیین وتوصیف ویژگی­های متغیرهای یک موقعیت صورت می­گیرد به طور مثال توصیف یک کلاس بر حسب پایه‌های تحصیلی، جنسیت، گروه‌های سنی و ... ماهیت توصیفی دارد. همینطور مطالعات توصیفی برای درک ویژگی‌های سازمانهایی که رویه‌های مشابهی دارند به کار می­رود. از این رو، هدف هر مطالعه توصیفی عبارت است از: تشریح جنبه­هایی از پدیده مورد نظر پژوهشگر و بادیدگاهی فردی، سازمانی، صنعتی و نظایر آن در بسیاری از موارد ممکن است چنین اطلاعاتی حتی پیش از هر گونه اقدامی در زمینه تغییر رویه‌های کاری جنبه حیاتی داشته باشد.
پژوهش‌های توصیفی که داده‌ها را به گونه‌ای معنا دار ارائه می‌کنند در موارد زیر سود مند هستند:
شناخت ویژگی‌های یک گروه در موقعین مورد علاقه
کمک به تفکر نظام گرا در باره یک وضعیت
ارائه دیدگاه­هایی مبنی بر ضرورت بررسی و پژوهش برتر
کمک به اخذ تصمیم‌های خاص
آزمون فرضیه­ها
پژوهش‌هایی که با هدف آزمون فرضیه‌ها صورت می‌گیرند اغلب به تبیین ماهیت روابطی خاص یا تعیین تفاوتهای موجود میان گروهها یا عدم وابستگی دو یا چند عامل در یک وضعیت می‌پردازند.
مثال: یک مدیر بازار یابی می‌خواهد بداند اگر هزینه تبلیغات را به دو برابر افزایش دهد فروش شرکت نیز دو برابر خواهد شد یانه؛ در اینجا این مدیر می‌خواهد ماهیت رابطه­ی بین تبلیغات و فروش را بداند که با اجرای آزمون فرضیه می‌تواند بدان دست یابد.
در آزمون فرضیه پژوهشگر برای درک روابط میان عوامل مورد نظر خود تنها به توصیف بسنده نمی­کند و پای از آن فراتر می‌نهد.
تحقیق علّی و غیر علّی
پژوهشگر باید معین کند برای پاسخ به سئوال تحقیق به مطالعه علی نیاز دارد یا غیر علی. تحقیق علی را زمانی اجرا می‌کند که تعیین رابطه علت و معلولی مشخصی لازم باشد ولی اگر وی صرفا بخواهد عوامل مهم و مرتبط یا مسأله را شناسایی کند به مطالعه همبستگی روی می‌آورد محقق در پژوهش علی علاقه مند است یک یا چند عامل را که بی­گمان علت مسأله هستند بشناسد.
بنا بر این، وقتی محقق می‌خواهد علت یک مسأله را بشناسد، تحقیق را علّی می‌نامیم و زمانی که عوامل عمده مرتبط با مسأله را جست و جو می‌کند به مطالعه همبستگی می‌پردازد. نمونه یک پرسش مرتبط به تحقیق علی اینگونه است: آیا مصرف سیگار موجب سرطان می‌شود؟ نمونه پرسش برای مطالعه همبستگی چنین است: آیا مصرف سیگار و نوشیدن الکل با سرطان رابطه مستقیم دارد؟
اگر پژوهش از نوع علی است، آن گاه برخی از متغیر‌ها را باید دستکاری کرد و برخی دیگر باید کنترل شوند اما چنانچه مطالعه‌ی همبستگی مورد نظر باشد می‌توان آن را در موقعیت طبیعی اجرا کرد و بدون آنکه لازم باشد در متغیر‌ها دخالتی را اعمال کند.
گاهی اوقات پژوهشگران سعی می‌کنند بدون اجرای مطالعات تجربی از طریق برخی روش‌های آماری خاص همجون تحلیل مسیر بر روابط علی دست یابند.
میزان مداخله پژوهشگر
میزان مداخله پژوهشگر بستگی داد به اینکه پژوهش علی است یا همبستگی. مطالعه همبستگی در محیط طبیعی سازمان و همرا ه با حد اقل دخالت پژوهشگر در جریان عادی رویداد‌ها صورت می‌گیرد.
به طور مثال: اگر محقق بخواهد عوامل آموزش اثر بخش را مطالعه کند تمام کاری که باید انجام دهد این است که یک چارچوب نظری تدوین کند، داده‌های مربوط را گردآوری کند و برای دست یابی به نتایج به تحلیل آنها بپردازد اگر چه پژوهشگر به هنگام اجرای مصاحبه باکارکنان و اجرای پرسشنامه تا اندازه‌ای جریان طبیعی رویدادهای سازمان را برهم بزند، اما در مقایسه با مطالعه علی مداخله وی بسیار اندک است.
در مطالعات علی که برای برقراری رابطه علت ومعلولی اجرا می‌شود محقق سعی می‌کند متغیرهای خاصی را دستکاری تا اثرات این دستکاری را بر متغیر وابسته­ی مورد نظر دریابد.
میزان مداخله پژوهشگر بستگی به این دارد که مطالعه از نوع همبستگی یا علّی است ونیز به میزان استحکام روابط علّی وابسته است. مطالعه علّی به ندرت برای بسیاری از سازمانها ضرورت پیدا می‌کند بدین ترتیب مداخله پژوهشگر برای ایجاد تغییر در مکان اجرای پژوهش علّی نیز به ندرت لازم می‌آید.
محیط پژوهش: ساختگی و طبیعی
پژوهش را می‌توان در محیط طبیعی، یعنی جایی که وقایع بهطور معمول روی می‌دهند یا در مخیط مصنوعی اجرا کرد. مصالعات همبستگی همواره در محیط‌های طبیعی و مطالعات علی پر استحکام در مکانهای ساختگی آزمایشگاهی صورت می‌گیرند.
مطالعات همبستگی را که در سازمانها انجام می‌شوند مطالعات میدانی می‌گویند و مطالعاتی را که برای برقراری روابط علی در همین محیط‌های طبیعی صورت می‌گیرند مطالعات تجربی میدانی می‌خوانند در اینجا پژوهشگر در جریان طبیعی رویدادها مداخله می­کند زیرا متغیر مستقل دستکاری می‌شود.
واحد تحلیل: افراد، زوجها، گروهها، سازمانها، فرهنگها
واحد بررسی به سطح تجمع داده‌ها به هنگام تحلیل‌های بعدی اشاده دارد بهطور مثال اگر مسأله پژوهش به چگونگی افزایش سطح انگیزش کارکنان مربوط باشد آن گاه به ک تک افراد می‌پردازیم و می‌خواهیم بدانیم برای افزایش انگیزش آنها چه اقداماتی میسر است در این حالت واحد بررسی فرد است و ما به داده‌های گردآوری شده از نظر هر فرد نگاه می‌کنیم و هر فرد را منبع داده‌ها می‌دانیم.
اگر پژوهشگر علاقه مند باشد تعامل دو فرد را بررسی کند چندین زوج واحد بررسی و تحلیل را تشکیل خواخد داد. اما وقتی مسأله پژوهش به اثر بخشی گروهی اشده داشته باشد اگر چه ممکن است داده‌ها را در باره افراد تشکیل دهنده گروههای مختلف گردآوری کنیم، ولی داده­های فردی را در دسته‌های مختلف قرار دهیم تا تفاوتهای موجود میان گروهها را مشاهده کنیم. اگر بخواهیم بخش‌های مختلف سازمانی را مقایسه کنیم آن گاه واحد تحلیل در سطح بخش خواهد بود.
وقتی جهت گیری مسأله پژوهش از فرد به زوج، به گروه، به سازمان و حتی به جامعه تغییر می‌کند، واحد مطالعه نیز بر همین روال تغییر می‌کند ویژگی این سطوح بررسی آن است که سطوح پایین تر در درون سطوح بالاتر خلاصه می‌شوند. 
افق زمانی: مطالعات مقطعی و طولی
الف) مطالعات مقطعی
برخی مطالعات به گونه‌ای صورت می‌گیرند که داده‌های مربوط به آنها تنها یک مرتبه مثلا در خلال چند روز چند هفته یا چند ماه گردآوری می‌شود تا به سئوال پژوهش پاسخ گفته شود این نوع مطالعات را تک ضربه­ای، مقطعی یا عرضی نامند.
ب) مطالعات طولی
گاهی ممکن است پژوهشگر علاقه من باشد افراد یا پدیدهها را در چند مقطع زمانی مطالعه کند تا پاسخ سئوال پژوهش را بیاید به طور مثال شاید محققی بخواهد رفتار کارکنان را قبل و بعد از تغییر مدیر ارشد سازمان و تآثیرات این تغییر بر رفتاز آنان بررسی کند از آنجا که باید داده‌ها را در دو مقطع زمانی متفاوت گردآوری کرد پس چنین پژوهشی از نوع طولی است یعنی برای پاسخ گفتن به سئوال پژوهش دادهای مربوط به متغیر وابسته را باید در دو یا جند مقطع گردآوری کرد.
تحلیل علّی در برابر تحلیل همبستگی
گاهی ممکن است مدیران فقط از دانستن آنچه با متغییر وابسته ارتباط دارد راضی نشوند. شاید آنان بخواهند بدانند کدام متغیر مستقل موجب متغیر وابسته می‌شود. برای مثال، یک مدیر می‌خواهد بداند کدام علت موجب کاهش یا افزایش فروش یا کدام متغیر موجب اضطراب کارکنان می‌گردد. مدیر در این موارد صرفا از شناخت همه متغیرهایی که با متغییر وابسته مرتبط‌اند راضی نمی‌شود، بلکه می‌خواهد بداند کدام متغیر بخصوص، باعث تفاوت در متغییر وابسته می‌شود.
مطالعه همبستگی از آن جهت با طرح آزمایشی متفاوت است که به تعیین عوامل مهمی که واریانس را در متغیر وابسته تبیین می‌کنند می‌پردازد و چنین مطالعه­ای در محیط طبیعی صورت می‌گیرد. اما طرح آزمایشی متغییری را که متغییر وابسته را تحت تأثیر قرار می­دهد مجزا می‌کند و پژوهشگر نیز تا حدودی در جریان طبیعی رویدادها دخالت می‌کند. بدین ترتیب، برپایی یک طرح آزمایشی مستلزم راهبرد‌های دقیق واندیشیده است.
جداکردن عامل علّی کار دشواری است. زیرا باید در فراسوی یک پندار و گمان بگوییم که متغیر X بر متغیر Y مؤثر است. بدان معنا که کافی نیست همانند پژوهشهای همبستگی مثلاً بگوییم: متغیرC,D,X با متغیر Y همپراش اند، یعنی در وقتی این متغیرها عمل کنند بتوانیم انتظار داشته باشیم که متغیر Y هم کم یا زیاد می‌شود. در صورتی که در پژوهش علّی می‌خواهیم چنین ادعا کنیم که اگر متغیر X حضور ندارد، پس متغیر Y هم روی نمی‌دهد، صرف نظر از این که عوامل بسیار دیگری هم حضور داشته باشند.
طرح‌های آزمایشی (تجربی) دو گونه اند: آزمایشهایی که در محیط­های ساختگی صورت می‌گیرد که آنها را تجارب آزمایشگاهی می‌نامیم و آنها که در محیط طبیعی و واقعی کار اجرا می‌شوند که به تجارب میدانی مشهورند.
 تجارب آزمایشگاهی
وقتی در نظر داریم بین متغیرهای مستقل وابسته رابطه علّی بر قرار کنیم باید همه متغییرهای دیگری که ممکن است این رابطه را بیالایند کنترل کنیم. همچنین ضرورت دارد متغیر مستقل دستکاری شود تا بتوان میزان تأثیرات علّی آن را شناخت. کنترل‌ها و دست کاری‌ها را می‌توان در محیطی ساختگی به نام آزمایشگاه صورت داد که در آنجا تأثیرات علّی آزموده می‌شود.
کنترل :
هنگامی که بین دو متغیر x وy رابطه علّت ومعلولی پیش بینی می‌کنیم، این احتمال وجود دارد که عامل دیگری، مثلا A، نیز بر متغیر وابسته y تأثیر بگذارد. در این صورت تعین میزان تغییر یا بروز Y صرفا به خاطرX و میزان تأثیر پذیری اضافی Y به دلیل وجود عامل A میسر نیست و باید کنترل صورت گیرد تا جلو عوامل آلاینده گرفته شود.
 دستکاری متغیر مستقل
برای بررسی تأثیر علّی متغیر مستقل بر متغیر وابسته باید دستکاری­های بخصوصی صورت گیرد. به زبان ساده دستکاری عبارت است از ایجاد سطوح مختلف متغیر مستقل برای ارزیابی تاثیر آن بر متغیر وابسته. به طور مثال، اگر بخواهیم این نظریه را که دانش عمیق در زمینه فن­آوری‌های مختلف تولید معلول چرخش شغلی کارکنان در خط تولید و مواجه کردن آنها با انواع نظام‌ها در طول یک دوره دو هفته‌ای است بیازماییم، می‌توانیم متغیر مستقل (چرخش شغلی و مواجهه با نظام‌ها) را دستکاری کنیم. بدین معنا که که یک گروه از کارکنان تولید را به مدت دو هفته چرخش دهیم و با همه نظا مها آشنا کنیم، گروه دیگری را تا اندازه‌ای چرخش دهیم و با نظا مها آشنا کنیم وگروه سوم را رها کنیم تا به فعالیت مرسوم خود ادامه دهد. با اندازه گیری دانش عمیق هرسه گروه هم قبل از دستکاری و هم بعد از آن این امکان وجود دارد که میزان تاثیر دستکاری را ضمن کنترل عوامل مزاحم ارزیابی کنیم. اگر چرخش شغلی و آشنا سازی در واقع موجب دانش عمیق شده باشد، نتایج نشان خواهد دادکه در گروه سوم کمترین افزایش، در گروه دوم مقداری افزایش و در گروه اول بیشترین افزایش وجود دارد.
 مهار متغیرهای آلاینده یا مزاهم
همسان سازی کردن گروه­ها
یکی از راههای مهار متغیرهای مزاحم عبارت است از همسان کردن گروهها از طریق توزیع عمدی ویژگیهای ابهام انگیز در میان همه گروهها. به طور مثال، اگر در میان شصت عضو جامعه بیست نفر زن وجود داشته باشد، به هریک از گروهها پنج زن اخصاص می‌دهیم تا میزان جنسیت در بین چهار گروه به به تساوی تقسیم شود. از آنجا که عوامل آلوده کننده به تساوی در همه گروهها وجود دارد؛ چنانچه یافته پژوهش حاکی از آن باشد که متغیر X به تنهایی باعث Y می‌شود، می‌توان ان را با آسودگی خاطر بیان کرد.
 توزیع تصادفی (تصادفی کردن)
راه دیگر برای مهار متغیرهای مزاحم آن است شصت عضو را به طور تصادفی (بدون هرگونه تعهدی) به چهار گروه تقسیم کنیم. بدین معنا که هر عضو شانس برابر برای تخصیص یافتن به هریک از گروهها را داشته باشد. این کار را می‌توان با قرعه کشی و بر پایه اسامی افراد انجام داد و چهار گروه را تعیین کرد. در این روش، هم انتخاب افراد و هم تعیین گروهها هردو تصادفی است. با این نوع توزیع تصادفی متغیرهای مزاحم نیز به تساوی میان گروهها توزیع می‌شود. فرایند توزیع تصادفی در شکل آرمانی خود به ما اطمینان می‌دهد که هر گروه قابلیت مقایسه با گروه دیگر را دارد و تأثیر جنیست مهار شده است.
 برتریهای توزیع تصادفی
تفاوت دو روش جور کردن و توزیع تصادفی این است که در روش نخست افراد را به طور عمدی و آگاهانه برای انواع ویژگیهای کنترل در برابر هم می‌دهیم، در صورتی که در توزیع تصادفی چنین انتظار داریم که فرایند تصادفی کردن بتواند نابرابری‌ها را میان گروهها توزیع کند که بر اساس قانون توزیع طبیعی نیاز نیست نگران عوامل مزاحم باشیم. توزیع طبیعی توسط منحنی زنگوله‌ای نشان داده می‌شود که برای بررسی بسیاری از پدیده‌ها یی که در سازمانها روی می‌دهد مفید است. هنگامی که ویژگیهای همچون توانمندی، استعداد و نظایر آن را بررسی می‌کنیم فرض ما آن است که 68درصد جامعه در محدوده یک انحراف معیار از میانگین (، حدود 95درصد بین دو انحراف معیار و حدود 99 درصد بین سه انحراف معیار قرار می‌گیرد.
یعنی افرادی که در ویژگی مورد نظر، خیلی قوی یا خیلی ضعیف هستند (یعنی آنها که در دو حد چپ و راست منحنی قرار می‌گیرند) تعدادشان اندک است ولی وجود دارند. وقتی که افراد را به طور تصادفی به گروههای مختلف تقسیم می‌کنیم، در واقع ویژگیهای طبیعی و غیر طبیعی را در میان همه گروهها پخش می‌کنیم
 روش جور کردن یا همسان سازی در مقایسه با توزیع تصادفی ممکن است اثربخشی کمتری داشته باشد زیرا ممکن است همه عواملی را که می‌توانند در هر موقعیت رابطه علت و معلولی را بیالایند نشناسیم و از این رو، به هنگام اجرای آزمایش یا تجربه نتوانیم برخی عوامل حساس را در میان همه گروهها توزیع کنیم. اما در توزیع تصادفی چنین مشکلی روی نمی‌دهد چون همه عوامل مزاحم شناخته شده و شناخته نشده در میان گروهها توزیع خواهند شد.
 مسایل اخلاقی در تجربه‌های آزمایشگاهی
در پژوهش آزمایشی اقدامات زیر متضمن جنبه‌های اخلاقی است.
1. تحت فشار قرار دادن افراد برای شرکت در پژوهش ازطریق اجبار، واستفاده از فشار اجتماعی و ...
2. پرسش سئوالاتی که شأن آنها را خدشه دار می‌کند
3. فریفتن آزمودنی‌ها و گمراه کردن آنها در زمینه هدف واقعی پژوهش
4. قراردادن آزمودنی‌ها در معرض فشار جسمی یا روانی
5. عدم موافقت با انصراف آنها از ادامه همکاری در پژوهش
6. استفاده از نتایج پژوهش در جهت متضرر کردن آنها یا برای مقاصدی که آنها نمی‌پسندند
7. منتفع نکردن گروه شاهد (کنترل)
مورد آخر از نظر اخلاقی بودن به ویژه در سازمانهای پژوهشی قدری بحث انگیز است. اگر به طور مثال سه نوع انگیزه مادی مختلف برای سه گروه تجربی (مورد آزمایش) در نظر گرفته شود گروه شاهدی بی نصیب بماند، با این واقعیت مواجه هستیم که گروه کنترل عملا در پژوهشی شرکت جسته است که از آن سودی نمی‌برد.
تعمیم پذیری تجربه‌های آزمایشگاهی
نتایجی که در موقعیت آزمایشگاهی بدست می­آید تا چه حد قابل تعمیم به عرصه واقعی سازمان است؟ چه اینکه در سازمان‌ها وظایف بسیار پیچیده تر است و چندین متغیر مزاحم (مانند تجربه) وجود دارد که نمی‌توان آنها را مهار کرد. در چنین شرایطی، نمی‌توانیم مطمئن باشیم که یافته‌های آزمایشگاهی در عرصه واقعی نیز تحقق می‌یابد. برای آزمودن روابط علّی در موقعیت­های سازمانی از آزمایش میدانی بهره می‌گیریم.
 آزمایش(تجربه) میدانی
تجربه میدانی، همان گونه که از نامش پیداست، تجربه‌ای است که در محیط طبیعی اجرا می‌شود. از این رو، در تجربه میدانی بدان سبب که اعضا را نمی‌توان به صورت تصادفی گروه بندی کرد کنترل متغیرهای مزاحم میسر نیست ولی هنوز هم می‌توان به اجرای کاربندی پرداخت.
در تجربه میدانی گروههای تجربه (آزمایش) وکنترل را می‌توان از میان افرادی که در کارخانه‌هایی با ویژگی‌های هم سنخ یا افرادی که در یک کارخانه ولی با نوبت کاری‌های مختلف یا راههای دیگر تشکیل داد. به طور مثال، اگر در کارخانه‌ای سه نوبت کاری (شیفت) وجود دارد، وبخواهیم اثرات نظام کار مزدی را مطالعه کنیم، یکی از نوبت‌ها را به منزله گروه کنترل و دو نوبت کاری دیگر را برای اجرای دو کار بندی مختلف یا یک نوع کاربندی در نظر می‌گیریم. هرگونه رابطه علّت ومعلولی که تحت این شرایط بدست آید تعمیم پذیری گسترده تری به سایر واحد‌های تولیدی مشابه خواهد داشت.
روایی بیرونی
آنچه گفته شد به مساله روایی بیرونی اشاره دارد که با روایی درونی قابل مقایسه است. روایی بیرونی به میزان تعمیم پذیری نتایج یک مطالعه علّی به سایر مردم، رویدادها یا موقعیت‌ها می­پردازد و روایی درونی به میزان اعتماد ما به نتایج علی (یعنی متغیر x موجب متغیر Y می‌شود) اشاره دارد. تجربه میدانی روایی بیرونی بیشتری دارد (یعنی، نتایج تعمیم پذیری بیشتری دارند)، اما روایی درونی کمتری دارد (یعنی، اطمینام نداریم متغیر x تا چه حد به تنهایی موجب متغیر Y می‌شود). در تجربه آزمایشگاهی عکس این مطلب صادق است. در تجربه آزمایشگاهی می‌توانیم اطمینان داشته باشیم که X موجب Y می‌شود زیرا توانسته ایم سایر متغیرهای مزاحم و خارجی را مهار کنیم ولی برای برقراری رابطه علّت و معلولی چندین متغیر را آنچنان شدید مهار کرده ایم که نمی‌دانیم نتایج پژوهش ما تاچه اندازه قابلیت تعمیم دارد.
رابطه روایی درونی و بیرونی
بین روایی درونی و بیرونی نوعی رابطه وجود دارد. اگر روایی درونی بالا انتظار داریم باید روایی بیرونی اندک را بپذیریم و بالعکس. پژوهشگران برای اینکه از وجود هردو نوع آسوده خاطر باشند اغلب سعی می‌کنند که ابتدا روابط علّی را در یک موقعیت ساختگی کاملا مهار شده (آزمایشگاه) بیازمایند وزمانی که رابطه برقرار شد، رابطه علّی را با تجربه میدانی می‌آزمایند. از این رو، در قلمرو مدیریت طرحهای تجربی آزمایشگاهی همواره برای شناخت مسایل مرتبط با تفاوتهای جنسیتی در سبک­­های رهبری، استعدادهای مدیریتی و نظایر آن به کار گرفته شده است. از آنجا که مطالعات میدانی اغلب پیامدهای ناخواسته دارند ( مانند وقتی که کارکنان به چیزی مظنون می‌شوند یا رقابت و حسادت میان واحدها بروز می‌کند) محققان کمتر به آن روی می‌آورند.
 عوامل مؤثر بر روایی درونی
عواملی وجود دارد که حتی بهترین طرحهای آزمایشگاهی را از نظر روایی درونی تحت تاثیر قرار می‌دهند. این عوامل مزاحم احتمالی را تهدیدهای روایی درونی می‌نامند. هفت تهدید اساسی بدین شرحند:
اثر تاریخچه
رویدادها یا عوامل خاصی که می‌توانند بر رابطه متغیرهای مستقل و وابسته اثر گذار باشند وقتی که تجربه آزمایشی در حال اجرا است به طور ناگهانی پدید می‌آیند و این تاثیر تاریخچه‌ای رابطه علّت ومعلولی متغیرها را دستخوش ابهام می‌کند واز این رو روای درونی را متاثر می‌سازد. به طور مثال فرض کنیم مدیر بخش فرآورده­های لبنی می‌خواهد اثرات تبلیغ فروش «یکی بخر، یکی مجانی ببر» را در مورد پنیر بسته بندی شده خود بیازماید. ولی درست در همان روی که برنامه ترویج خود را به اجرا در می‌آورد انجمن تولید کنندگان فرآورده­های لبنی در مورد فواید مصرف لبنیات، به ویژه پنیر در رسانه­های گوناگون تبلیغ می‌کند و در همه فروشگاهها فروش پنیر و از جمله در فروشگاه محلی اجرای آزمایش بالا می‌رود. اینجا معلوم نیست افزایش میزان فروش در فروشگاه مورد نظر به دلیل کدام تبلیغ بوده است.­
اثر بلوغ
رابطه علّت ومعلولی به وسیله اثرات گذر زمان نیز که متغیری است غیر قابل کنترل آلوده می‌شود. چنین آلایندگی را اثرات بلوغ می‌نامند. اثرات بلوغ تابعی هستند از فرایندهای زیست شناختی و روان شناختی که با گذشت زمان در درون فرد پاسخ دهنده تغییر ایجاد می‌کنند. نمونه‌های فرایندهای بلوغ عبارت‌اند از افزایش سن، خستگی، گرسنگی و بی حوصلگی.
اثر آزمون
غالبا برای آزمودن اثرات یک کاربندی به آزمودنی­ها پیش آزمون داده می‌شود. بدان معنا که ابتدا میزانی از متغیر وابسته به دست می‌آید، سپس کار بندی اجرا می‌شود و درپی آن، پس آزمون اجرا می‌شود. آن گاه تفاوت نمرات دو آزمون به کار بندی نسبت داده می‌شود. با این همه، این واقعیت که شرکت آزمودنی­ها در پیش­آزمون ممکن است بر پاسخ‌های آنها در پس آزمون اثر گذارده باشد. در نهایت روایی درونی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
اثر ابزار
این گونه اثر ممکن است در نتیجه تغییر ابزار سنجش بین پیش آزمون و پس آزمون به وجود آید و نه به خاطر اثر متفاوت کاربندی در انتها. به طور مثال محققی که سرگرم مشاهده الگوی خاصی از رفتار در آزمودنی­ها پیش از اجرای کاربندی می‌باشد، ممکن است باگذشت زمان بر نوع رفتار دیگری متمرکز شود. بدین ترتیب چهارچوب اندازه­گیری رفتار ( به عبارت دیگر، ابزار اندازه گیری) تغییر کرده است و باز تابنده تغییر در رفتاری که بتوان آن را به کاربندی نسبت داد نخواهد بود.
در سازمانها، اثرات ابزار در طرح­های تجربی زمانی روی می­دهد که پیش آزمون توسط محقق اجرا می­شود، کاربندی­ها در مورد گروه آزمایش انجام می­شود و پس آزمون در زمینه مقیاسهایی چون عملکرد به وسیله مدیران صورت می‌گیرد. بدین گونه است که اثرات ابزار نیز تهدیدی برای روایی درونی طرحهای تجربی به شمارمی آید.
اثرات تعصب گزینش
گزینش نامطلوب و ناهمسان آزمودنی­ها برای گروههای کنترل و تجربی نیز می‌تواند تهدیدی برای روایی درونی به شمار آید. به طور مثال، اگر در یک تجربه آزمایشگاهی بخواهیم تأثیر محیط کاری را بر نگرش کارکنان نسبت به کار اندازه بگیریم و اگر از شرایط قرار دادن یک گروه از آموزدنی­ها به مدت دو ساعت در اطاقی باشد که در آن نوعی بوی نامطبوع وجود دارد، پژوهشگری که پای بند به اصول اخلاقی است شاید این موضوع را برای آزمودنی­های مورد نظر انشا کند و آنها نیز از شرکت در آزمایش خودداری کنند.
بازگشت آماری (رگرسیون آماری)
این تهدید زمانی روی می­دهد که اعضای انتخاب شده برای گروه آزمایش بدواً در مورد متغیر وابسته نمرات حداقل و حداکثر دارند. به طور مثال، اگر مدیری بخواهد بداند که آیا می­تواند مهارت فروشندگی کارکنان فروش را از طریق برنامه آموزشی خاصی افزایش دهد، او باید از انتخاب کسانی که توانایی حداقل وحداکثر (دو حد) برای آزمایش دارند خود داری کند. علّت این است که بر پایه قوانین احتمالات می­دانیم کسانی که در مورد یک متغیر نمره خیلی اندک دارند با احتمال بیشتری پیشرفت خواهند کرد و پس از اجرای کاربندی و اجرای پس آزمون نمره­هایشان به میانگین نزدیکتر خواهد شد. این پدیده گرایش نمره­های پایین به نمره­های نزدیک به میانگین را «برگشت یا رگرسیون» به سمت میانگین یا رگرسیون آماری می‌نامند.
اثر افت
اثر محدود کننده دیگر برای رابطه علّت و معلولی کاهش یا افت تعداد آزمودنی­های گروههای کنترل و تجربی در جریان پژوهش است. زمانی که ترکیب گروهها در طول زمان تغییر می‌کند مقایسه میان آنها دشوار می­شود زیرا آنها که در میانه راه آزمایش را رها می‌کنند بر نتایج تأثیر نامطلوب می­گذارند.
گونه­های طرحهای تجربی و روایی درونی
برخی از طرحهای تجربی که به طور مرسوم به کار می‌روند عبارتنداز:
· طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه تجربی
می توان به یک گروه تجربی (بدون گروه کنترل) پیش آزمون داد، کاربندی را اجرا کرد و پس آزمون را برگزار کرد تا اندازه گیری تأثیر کاربندی میسر شود. در اینجا تأثیر کاربندی را می‌توان به اندازه گیری تفاوت پدید آمده بین پیش­آزمون و پس­آزمون به دست آورد.
· طرح پس­آزمون با گروه­های تجربی و کنترل
برخی از طرحهای تجربی همراه با یک گروه تجربی و یک گروه کنترل برپا می‌شوند، در حالی که فقط گروه تجربی در معرض کاربندی قرار می‌گیرد. نتایج کاربندی با ارزیابی تفاوت پدید آمده در امتیازات دو گروه معین می‌شود. در این حالت، اثر آزمون به عنوان یک تهدید مورد پیدا نمی‌کند چون پیش آزمون وجود ندارد. اما باید دقت کرد هردو گروه همسان باشند تا متغیرهای احتمالی مزاحم فعال نشوند.
· طرح پیش­آزمون و پس آزمون با گروه­های تجربی و کنترل
در این طرح پیش آزمون و پس آزمون باهردو گروه تجربی و کنترل اجرا می‌شود. تنها تفاوتی که دو گروه دارند این است که فقط گروه تجربی در معرض کاربندی قرار می‌گیرد. اندازه گیری تفاوت بین تفاوتهای پیش آزمون و پس آزمون در هردو گروه میزان تأثیر خالص کاربندی را نشان می‌دهد. هردو گروه در معرض پیش آزمون و پس آزمون قرار گرفته و هردو تصادفی بوده اند. از این رو انتظار داریم که اثرات تاریخچه، بلوغ، آزمون و ابزار مهار شده باشد.
· طرح چهارگروهی سالومون
برای دست یابی به اعتماد بیشتر به وجود روایی درونی در طرحهای تجربی، توصیه می‌شود دو گروه تجربی و دو گروه کنترل برپا گردد. به یک گروه از هر نوع می‌توان پیش آزمون و پس آزمون داد و در مورد دو گروه دیگر تنها پس آزمون اجرا کرد. در اینجا، تأثیر کاربندی را می‌توان از چند راه مختلف محاسبه کرد. چنانچه نتایج نسبتاً مساوی در هریک از محاسبات به دست آید، چنین نتیجه و تأثیر را می‌توانیم به کاربندی نسبت دهیم. این امر روایی درونی طرح تجربی و نتایج آن را افزایش می‌دهد. این طرح احتمالاً جامع‌ترین طرح است و کمترین مشکل را در زمینه روایی درونی دارد.
· شبیه سازی
یکی از جایگزین‌های تجربه آزمایشگاهی و میدانی که در پژوهشهای مدیریت استفاده می‌شود شبیه سازی است. شبیه سازی نوعی آزمایش یا تجربه است کهدر محیطی بسیار همسان با محیط واقعی صورت می‌گیرد. شبیه سازی جایگاهی دارد بین تجربه آزمایشگاهی و تجربه میدانی چرا که محیط تجربه را به طور ساختگی به وجود می‌آوریم ولی از واقعیت چندان دور نیست. چنانچه در نظر باشد رفتار مدیریتی به عنوان عملیات خاص کاربندی مورد مطالعه قرار گیرد، از آزمودنی‌ها خواهند خواست در محیطی بسیار همسان بایک دفتر کار همراه با اثاثیه اداری، تلفن و امثال آن کار انجام دهند. پژوهشگر بر تکالیف و دستکاری این موقعیت کنترل خواهد داشت، اما آزمودنیها بسان یک دفتر واقعی آزادی عمل دارند. داده­های متغیر وابسته را به کمک مشاهده، ضبط ویدیویی، ضبط صدا، مصاحبه یا پرسشنامه گرد آوری می‌کنند.

روش تحقیق در مدیریت اسلامی

در یک سازمان معمولا دو عامل سبب روی آوردن به پژوهشهایی در حوزه مدیریت است.
a. علاقه مدیران یا محققان
b. مشکلات سازمان

بنابراین کار به عنوان پژوهشگر از اینجا آغاز می‌شود که علاقه یا مشکل را به درستی شناسایی نمود و دنبال کنیم تا به سرنخهایی برسیم.

1- مرحله اول: شناسایی مشکل یا علاقه مدیران و محققان
سؤال : علاقه‌ه­ای که در سازمان شکل می­گیرد اولین کاری که انجام می­دهیم چیست؟
1. تماس برقرار می­کنیم تا ببینیم مشکل کجاست؟
علاقه و مشکل را شناسایی می­کنیم.
2. گردآوری اطلاعات اولیه (اطلاعات را در خود سازمان بررسی می­کنیم و بدست می­آوریم). به میان پرسنل، مدیران، مشتریان میرویم و در مورد موضوعی که ذهن مدیران یا محققان را به خود مشغول کرده (موضوع تحقیق) صحبت میکنیم.
3. بررسی پیشینه یا ادبیات موضوع
پس از مرحیه دوم، هدف بعدی رسیدن به یک مدل مهندسی از موضوع مورد تحقیق است. هدف ما در این قسمت مطالعه سیستماتیک پژوهش­های قبلی به منظور اطمینان از شناخت تمامی متغیرهایی است که ممکن است بر موضوع تحقیق ما تأثیر داشته باشد و از نظر ما به دور مانده است. همچنین این از کار به ما اطمینان می­دهد که چرخ را از نو اختراع نمی­کنیم شاید پژوهشگران پیش این موضوع را بررسی کرده و به وقایع موردنظر رسیده باشند.

پس سه گام اول روش تحقیق تا به اینجا:
1. شناسایی مشکل یا علاقه
2. گردآوری اطلاعات (باید در خود سازمان بگردیم و پیدا کنیم)
3. گردآوری اطلاعات به صورت علمی (ادبیات تجربی و تئوری) برای رسیدم به مدل مفهومی و فرضیه‌ها

مدل مفهومی تحقیق
مستقل : آن چیزی که ما به راحتی می­توانیم تغییرش دهیم.
وابسته : متغیری است که معلول متغیرهای مستقل و مداخله­گر است به عبارتی دیگر ما سعی می­کنیم با تغییر در متغیرهای مستقل و کنترل متغیرهای مداخله­گر (مزاحم یا تعدیلی) به هدف خود که تغییر در متغیر وابسته است برسیم. به عنوان مثال: هدف یک سازمان افزایش سهم بازار خود است. ما به عنوان یک محقق حدس می­زنیم افزایش تبلیغات و کاهش قیمت دو عامل تأثیرگذار اصلی در افزایش سهم بازار می­باشد.
برای بررسی این موضوع پس از گردآوری اطلاعات اولیه از داخل سازمان به این نتیجه می­رسیم که نارضایتی کانال­های توزیع و کارکنان فروش عامل مهمی است که می­تواند سهم بازار ما را تحت تأثیر قرار دهد. به عبارتی دیگر ما گام اول و دوم از این فرایند تحقیق علمی را تا به اینجا پیموده­ایم. حالا ما 3 متغیر داریم که انتظار می­رود در افزایش سهم بازار ما دخالت داشته باشند.

وابسته مستقل
برای اطمینان از اینکه متغیر دیگری از چشم ما به دور نمانده باشد به سراغ ادبیات موضوع می­رویم و پیشینه تحقیقات انجام گرفته از این موضوع را بررسی می­کنیم. ما انتظار داریم پس از اجرای گام 3 (پیشینه کاوی) با اطمینان و دقت بیشتر مدل مفهومی تحقیقی خود را ارائه دهیم. بررسی مدل پیشینه به ما کمک می­کند. متغیرهای دیگر با روش انجام تحقیق مشکلات احتمالی، ابزارهای مورد نیاز، و روش آماری (متدولوژی) مرسوم در این دسته از پژوهش­ها را شناخته­ایم برای اینکه بتوانیم از اطلاعات پژوهش­های قبلی به صورت اثربخش و کارآمد استفاده کنیم بهتر است چارچوب مشخصی برای کسب اطلاعات لازم داشته باشیم.
نمونه یک چارچوب ساده و کارآمد در نمودار 2-2 ص 54 کتاب آورده شده است.
این چارچوب به ما کمک می­کند اطلاعات پژوهش­های قبلی را به صورت مفید و مختصر جمع­آوری نمائیم و هنگام استفاده از این اطلاعات دچار سردرگمی شویم.
چگونه از اعتبار علمی یک پژوهش اطمینان حاصل کنیم؟
بقیه افراد کار پژوهشی ما را به چه اساسی ارزیابی می­کنند؟
منبع یک تحقیق که درواقع نشانگر اشراف پژوهشگر بر ادبیات موضوع است مهمترین عامل در اعتبارسنجی یک پژوهش است. وقتی یک پژوهش اغلب منابع معتبر و مرتبط با موضوع را دربردارد ما اطمینان می­یابیم پژوهشگر دید علمی و عمیقی نسبت به موضوع داشته است.

مراحل تحقیق
(جمع­بندی جلسه قبل)
1- شناسائی مشکل / علاقه
2- جمع آوری اطلاعات اولیه 1- تاریخچه (سابقه، محصولات، فرایندهای تولید،
سهامداران، مدیران و ...)
2- عوامل ساختاری
(چارت سازمانی و رویه­ها، دستورالعمل، نوع تصمیم­گیری،
شبکه و روابط بین بخش­های مختلف سازمان)
3- نگرش­ها و پاسخ­های رفتاری
(نگرش نسبت به مرخصی نظام پاداش و انگیزش کارکنان )
3- پیشینه کاری (نظریه­پردازی) یا بررسی ادبیات موضوع
1. پیشینه تئوری 2. پیشینه تجربی
پیشینه تئوی : در این قسمت علاقه­مند است دریابد محققان پیشین از چه تئوری­ها و روش­های آماری شناخته شده در بررسی موضوع استفاده کردند. هدف محقق در این قسمت این است که آنچه را که قصد بیان آن را به عنوان بیان مسئله، ضرورت موضوع، بنیان پژوهش دارد. با استفاده از منابع معتبر پیشین مستحکم نماید. بدون پیشینه تئوری نوشته­های محقق فاقد اعتبار بوده و از نظر مراجع علمی قابل استفاده نمی­باشد به عبارت دیگر بدون پیشینۀ تئوری نمی­توان در مورد بنیان علمی یک تحقیق و عینیت آن اطمینان حاصل کرد. (عینیت یک ویزگی اصلی و مهم در پژوهش­های علمی است. به این معنا که یک تحقیق برخواسته از ذهنیات یا پیش­فرض­های ذهنی محقق نمی­باشد.)
پیشینه تجربی : در پیشینه تجربی محقق به مطالعات قبلی انجام گرفته در این موضوع اشاره می­کند. معمولاً وقتی می­خواهیم کار تحقیق را به صورت علمی شروع کنیم از این مرحله کار اصلی، شروع می­شود. پس از مطالعه پژوهش­های قبلی تا می­توانیم جمع­بندی و چارچوب خوبی برای نوشتن طرح تحقیق یا پروپوزال آماده کنیم. بعد از جمع­بندی پیشینه ما انتظار داریم بتوانیم مدل مفهومی پژوهش خود را با دقت و اطمینان شکل دهیم. یک پیشینه کاوی خوب کار ما را در ادامه مسیر بسیار آسان می­کند، ما می­توانیم با اشاره به نقاط ضعف و قوت تحقیقات قبلی خلاقیت موجود در طرح تحقیق خود را توجیه نمائیم. (ص 54 کتاب یک چارچوب مفید و مختصر برای بررسی پیشینه در اختیار ما قرار می­دهند.)
منظور از ادبیات تئوری: نظریات اصلی و پایه در رابطه با موضوع است. این قسمت از ادبیات عمدتاً اولین پژوهش­ها و نظریه­های تأیید شده در رابطه با موضوع را شامل می­شود.
منظور از ادبیات تجربی: ادبیات تجربی شامل گزارش تمامی مطالعاتی است که بر روی قسمت تئوری ادبیات انجام شده است.
انواع مقالات
روش­ها و ابزارها در پیشینه کاری تحقیق
مقالات علمی به دو نوع: 1- ترویجی 2- پژوهشی
مقالات ترویجی
یک دید کلی و دانش اولیه در مورد مفاهیم خاصی مرور می­شود.
مقالات پژوهشی
مقالات علمی- پژوهشی هستند که دید جزئی و تخصصی تأثیر چند عامل را بر هم بررسی می­کند.
مثال مورد اول: نظیر یک مقاله با عنوان زیر است:
کاربردهای آی­تی در کسب و کار امروز
مثال در مورد نوع دوم : موضوع آی­تی با عنوان زیر مطرح می­شود:
بررسی تأثیر استفاده از ابزارهای آی­تی در افزایش سهم بازار
پژوهشی: جزئی و تخصصی
1- مقدمه 2- بیان مسئله + ضرورت موضوع 3- پیشینه تئوری 4- پیشینه تجربی
 5- روش شناسایی پژوهشی
1. معرفی مدل 2. متغیرها 3. تعاریف عملیاتی 4. روش آماری نرم افزار 5. روش گردآوری داده­ها 6. تجزیه و تحلیل (توصیفی و تحلیل) 7. جمع بندی + نتیجه گیری 8. پیشنهادات 
9. فهرست منابع : (1- برای پژوهشگران آتی 2- برای سیاست­گذاران)
1- نمودار 2- جدول 3- نتایج تخمین و تستهای آماری
انواع گزارشات در پژوهش
در انتشار پژوهش­های انجام یافته نوع گزارش در ابتدا مشخص شود. به عبارتی پژوهشگر بایستی هدف خود را در اجرای تحقیق مشخص نماید. دو نوع گزارش در انتشار نتایج تحقیق مرسوم است.
1- توصیفی 2- تحلیلی
توصیفی : در گزارش توصیفی پژوهشگر عمدتاً دورنمایی از وضعیت متغیرها ارائه می­کند. هدف این بخش ارائه اطلاعات آماری در مورد تک­تک متغیرهاست. به عنوان مثال در موضوع تأثیر تبلیغات در فروش پژوهشگر در قسمت توصیفی کار خود آمار میزان فروش و هزینه تبلیغات را در طبقه­بندی­های مختلف ارائه می­نماید. استفاده از جدول ؟؟؟؟؟؟؟ در این قسمت ضروری و مرسوم است. جدول­های متقاطع در این قسمت می­توانند تصویر جامعی از وضعیت نمونه و موضوع مورد بررسی ارائه دهند. در این قسمت محقق به ارتباط بین متغیرها اشاره نمی­کند و اظهارنظر نیز نمی­نماید.
نکته : در اغلب پژوهش­های حوزه مدیریت ما مواجه هستیم با داده­هایی که باید از طریق محاسبه یا پرسش­نامه جمع­آوری نمائیم. بنابراین بخشی از اطلاعات بدست آمده که بایستی گزارش کنیم مربوط به ویژگی­های پاسخ­دهندگان خواهد بود. ارائه اطلاعات مربوط به پاسخ­دهندگان در گزارش تحقیق از این جهت مهم است که بررسی مجدد محقق یا ارزیابی آن و یا استفاده از نتایج آن گاهی اوقات در گروی اطلاع داشتن از ویژگی مرجع داده­های پژوهش است. در بیشتر تحقیقات مدیریتی مرجع نهایی ما افراد هستند. بنابراین بایستی ویژگی­های شخصی و سازمانی آنها را در پرسش­نامه سؤال کنیم و آمار مبطو به آن را در گزارش خود بیابیم.
تحلیل: در بخش تحلیلی گزارش پژوهشگر به تحلیل­های دومتغیره و بیشتر می­پردازد.
هدف از این قسمت گزارش کردن روش آمار اجرا شده و خروجی­های بدست آمده از تجزیه و تحلیل آماری است. در این بخش پژوهشگر می­تواند در مورد روابط بین متغیرها و تأثیرگذاری­ آنها بر همدیگر اظهارنظر نماید. در این قسمت پژوهش ما بایستی حتماً خروجی نرم افزار استفاده شده و قسمت­های آماری را گزارش کنیم. ماحصل این گزارش پذیرش و یا عدم پذیرش فرضیه­هایی است که در قسمت قبل (در قسمت بررسی پیشینه و فرضیه­سازی) آنها را عنوان کرده­ایم.
پس از بررسی ادبیات موضوع و مطالعه نظریات حوزه تحقیق­مان بایستی یک مدل ساده برای متغیرهای تحقیق آماده کنیم. این مدل ساده به ما نشان می­دهد در تحقیق، چه متغیرهایی وجود دارد و رابطه بین آنها چگونه است. برای تشخیص متغیرها و روابط بین آنها، همواره به ادبیات تئوری تحقیق(نظریات مرتبط با موضوع) مراجعه می­کنیم. فرضیه­سازی حتماً باید مبتنی بر پیشینه نظری موضوع و مدل مفهومی پژوهش باشد.
فرضیه :
فرضیه حدسی هوشمندانه در مورد موضوع تحقیق است.
نکته : زمانی که مدل مفهومی تحقیق دارای چندین متغیر مستقل و تعدیلی باشد، بایستی برای بررسی موضوع در مورد هر کدام از روابطی که در مدل مفهومی مشاهده می­کنیم یک فرضیه جداگانه بسازیم زیرا هنگام بررسی موضوع ممکن است متغیرهای مختلف ارتباط متفاوتی را با متغیر وابسته از خود نشان دهند. در تنظیم فرضیه استفاده از جمله «اگر .... پس.....» می­تواند به ما کمک کند.
موضوع مهم دیگر در تنظیم فرضیه حمایت ادبیات موضوع از روابط بین متغیرها در فرضیه­است که ما می­سازیم. فرضیه­ها ممکن است جهت­دار یا غیرجهت­دار باشند. در فرضیه جهت­دار ما عنوان می­کنیم متغیر مستقل تأثیر مثبت یا منفی و متغیر وابسته دارد.
مقیاس­ها در اندازه گیری
1. مقیاس اسمی
مقیاس اسمی برای کدگزاری و تمییز دادن متغیرهای مختلف به کار می­رود. اختصاص اعداد در این مقیاس صرفاً جهت نامگذاری می­باشد و هیچگونه عملیات ریاضی بر روی آن نمی­توان انجام داد. همچنین محاسبه میانگین در مورد این نوع متغیرها معنادار نمی­باشد. اغلب متغیرهای دامی تحقیق با این مقیاس اندازه گیری می­شود. متغیرهای دامی: دسته­ای از متغیرها هستند که نمی­توانیم عدد معناداری را به آن­ها اختصاص دهیم. مثل جنسیت افراد، جنس کفش، رنگ لباس و نام محصولات.
2. مقیاس ترتیبی
در این نوع مقیاس اعدد علاوه بر اینکه نشانگر تفاوت در سطوح مختلف متغیر هستند (مثل مقیاس اسمی) علاوه بر آن برتری بین سطوح مختلف متغیر قابل مشاهده است. نظیر مقیاس اسمی نمی‌توانیم عملیات ریاضی در این متغیرها استفاده کنیم اما مُد آنها را
می­توانیم اندازه بگیریم. میزان تفاوت در مقیاس ترتیبی قابل اندازه­گیری نیست.
مقیاس نسبتی و کسری در جلسه آخر ارائه شده است که در این جزوه موجود نیست.
نمونه­گیری
نمونه­گیری در تحقیق به سبب محدودیت زمان و هزینه در دسترس بودن کل اعضای جامعه و همچنین کافی بودن مطالعه نمونه به جای کل جامعه انجام می­شود. هدف ما از نمونه­گیری این است که بتوانیم با بررسی ویژگی­های نمونه تحقیق به نتایجی در مورد جامعه مورد مطالعه دست یابیم. برای نمونه­گیری ما باید درباره 3 صحبت زیر تصمیم­گیری کنیم.
1. چارچوب نمونه گیری 2. طرح نمونه­گیری 3. اندازه نمونه
چارچوب نمونه­گیری : شامل یک لیست از اعضای جامعه­ای است که قصد داریم آن را مطالعه کنیم.
طرح نمونه­گیری : روشی است که برای انتخاب نمونه به شیوه علمی استفاده می­کرد.
اندازه نمونه : با فرمول­های ریاضی مشخصی (کوکران- اورکات) تعیین می­گردد.
در نمونه­گیری محقق باید دقت کنید نمونه­ای که انتخاب می­کند از حیث ویژگی­های مورد مطالعه نماینده مناسبی از جامعه آماری تحقیق باشد برای اینکه این هدف محقق شود محقق باید به چارچوب، طرح و اندازه نمونه خود دقت بیشتری نماید.
اندازه نمونه : باید به نحوی انتخاب شود که با در نظر گرفتن محدودیت­های هزینه و زمان دارای توزیع نرمال باشد تا اطمینان پیدا کنیم. نمونه­ای که انتخاب کرده­ایم گویای جامعه مورد مطالعه ما بوده است. به عبارت دیگر ما مطمئن می­شویم نمونه انتخابی، شامل مشاهداتی نیست که در دو انتهای نمودار قرار دارد.
غیرنرمال نرمال
طرح نمونه­گیری بسته به موضوع مورد مطالعه می­تواند به یکی از روش­های زیر انتخاب شود.
1. تصادفی 2. غیرتصادفی
تصادفی
1. ساده 2. طبقه بندی شده 3. خوشه­ای 4. سیستماتیک یا نظام دار
غیرتصادفی
1. ساده 2. قضاوتی 3. سهمیه­ای
تصادفی : طرح نمونه­برداری اگر از نوع تصادفی باشد هر واحد از جامعه آماری، دارای شانس برابر و مشخص برای انتخاب شدت در نمونه است. 4 روش فوق از نمونه برداری تصادفی هستند. در نمونه برداری تصادفی معمولاً برپایه جدول اعداد تصادفی، اعضای نمونه به صورت تصادفی انتخاب می‌شود.
ساده: در این حالت همه اعضای جامعه از نظر محقق یکسان بوده و دارای شانس برابر برای انتخاب شدت هستند. این روش ساده­ترین و کم­هزینه­ترین روش نمونه­گیری است.
طبقه بندی شده:
محقق به ندرت با جامعه آماری کاملاً همگن مواجه است. اغلب جوامع آماری قابلیت طبقه بندی از نظر ویژگی­های مختلف را دارند. این نوع نمونه گیری نتایج دقیق­تری را نسبت به حالت تصادفی ساده به دست می‌دهد. نمونه­­برداری تصادفی طبقه بندی شده به ویژه در تحقیقات بازاریابی بسیار پروانه­ای است. زیرا برای درگیر شدن یک سازمان در بازاریابی تفکیکی لازم است. به جای آمارهای جمعی برای جامعه مورد مطالعه به اطلاعات دقیق درباره بخش­های مشخص و قابل اندازه­گیری بازار دست یافت. دو روش که در طبقه بندی جمعیت مصرف کنندگان استفاده می­شود عبارتست از طبقه­بندی مصرف کنندگان براساس سن وجنسیت.
طبقه بندی براساس معیارهای اجتماعی و اقتصادی
خوشه­ای : به طبقه­بندی خوشه­ای که به آن چندمرحله­ای گفته می­شود ابتدا چند طبقه از جامعه شناسایی می­شود. تعداد این طبقات اندک و تعداد اعضای طبقه زیاد است. در مرحله دوم هر طبقه مجدداً به چند طبقه دیگر تقسیم می‌شود. این روش نمونه­برداری گاهی اوقات زمان و هزینه محقق را برای یافتن نمونه اثربخش کاهش می­دهد. به عنوان مثال زنانی که چارچوب نمونه­برداری ما موجود نیست (لیست اعضای جامعه آماری را نداریم) می­توانیم از این روش استفاده کنیم. زیرا با طبقه­بندی دومرحله­ای جامعه می­توان واحدهای کوچک زیادی را برای نمونه­گیری پیش بینی کردک و با توجه به در دسترس بودن آن­ها اقدام به نمونه­گیری نمود سیستماتیک یا نظام دار.
شامل انتخاب تصادفی اولین عضو نمونه و انتخاب سایر اعضاء براساس عضو اول است. این روش بسیار ساده و کاربردی است و در کنترل کیفیت محصولات تولیدی از آن استفاده می­شود. به این صورت که نمونه اول به صورت تصادفی انتخاب می­شود و نمونه­های دیگر هر کدام پس از رد شدن 50 مورد انتخاب می‌شوند.
نمونه گیری غیرتصادفی
گاهی اوقات پژوهشگر از قبل می­داند که برای نتیجه گیری بهتر یا ارزانتر باید از روش­های غیرتصادفی استفاده کرد که قطعاً به اندازه روش­های تصادفی معتبر نخواهد بود.
ساده: زمانی است که حدس زدن برای انتخاب نمونه کافی است مثل انتخاب یک رهگذر از جانب گزارشگر تلویزیون.
قضاوتی : این روش از روش قبل علمی­تر است و براساس قضاوت پژوهشگر در مورد نماینده بودن یا نبودن نمونه از جمعیت استوار است. به عنوان مثال اگر قصد مطالعه نظر مردم در مورد تورم آینده را داشته باشیم پژوهشگر به احتمال زیاد سراغ 10 نفر از اقتصاددانان کشور خواهد رفت.
سهمیه­ای : در این حالت جامعه آماری به قسمت­های مختلف تقسیم می­شود و پژوهشگر براساس سلیقه خود تعدادی از اعضای جامعه را در هر قسمت انتخاب می­کند. دسته­بندی جامعه و سهم هر دسته در نمونه بستگی به نظر شخصی و قضاوت پژوهشگر دارد. این روش مشابه روش طبقه­بندی شده در حالت تصادفی است.
اجزای پروپوزال
1. موضوع 2. مقدمه 3. رفرنس­ها 4. چارچوب نظری، ادبیات نظری موضوع
5. ادبیات تجربی، پیشینه تجربی موضوع 6. فرضیه­های تحقیق
7. مدل مفهومی
8. روش­شناسی تحقیق، تعریف عملیاتی- نحوه سنجش متغیرها، روش آماری، نحوه گردآوری داده­ها، طرح نمونه گیری
9. سؤالات تحقیق 10. برآورد مالی 11. برآورد زمانی
مقدمه پروپوزال : مقدمه پروپوزال یک خلاصه کوتاه چندجمله­ای در مورد کل پروپوزال است. در این چند جمله ما باید ضمن بیان موضوع، جامعه پژوهشی و نمونه انتخاب شده اشاره کنیم و به روش آماری و نحوه گردآوری داده­ها مختصراً در چند جمله بیان کنیم پس به محتویات پروپوزال (افراد) پروپوزال اشاره می‌کنیم.
بیان مسئله : در قسمت بیان مسئله دقیقاً عنوان می‌کنیم خلأ مطالعات قبلی چه بوده است و پژوهش ما دقیقاً در حال بررسی چه متغیرهایی است. در قسمت بیان مسئله مشکلات مرتبط با موضوع یا کاربردهای آن و یا جزئیات روش تحقیق به هیچ عنوان آورده نمی­شود. بیان مسئله در پروپوزال آیتمی است که درواقع نشانگر وجه کل کار پژوهشی ماست. به عنوان مثال در موضوع علل مهاجرت به تهران پژوهشگر در قسمت بیان مسئله هرگز و از مباحث مربوط به رشد جمعیت تهران، ترافیک، مشکلات اقتصادی – فرهنگی و غیره ... که ناشی از مهاجرت به تهران بوده نمی‌شود. همچنین جزئیات روش­شناسی تحقیق خود را (روش آماری- پیشینه نظری- تعریف عمل متغیرها و غیره) عنوان نمی‌کند. بلکه به صورت خلاصه و مفید موضوع تحقیق خود و تفاوت کار پژوهشی خود با مطالعات قبلی را عنوان می­کند.
اهداف تحقیق : اهداف تحقیق در یک پروپوزال پژوهشی کاملاً متناسب با بیان مسئله نوشته می­شود. دقت کنیم در بیان اهداف تحقیق هرگز وارد مسائل کاربردی یا اهداف ناشی از اجرائی نتایج تحقیق نشود هدف تحقیق باید به صورت دقیق و واضح پس از اجرای کار پژوهشی محقق شود. بنابراین باید دقت کنیم هدفی را در پرپوزال خود بیاوریم که انتظار داریم بعد از پایان تحقیق دقیقاً به آن می‌رسیم. در بیان اهداف تحقیق ما طی چند جمله تیتروار بیان مسئله خود را مطرح می‌کنیم.
مانند : بررسی تأثیربیکاری بر مهاجرت به تهران
بررسی تأثیر مشکلات اقتصادی بر مهاجرت به تهران
بررسی کمبود امکانات بر مهاجرت به تهران
فرضیه­های تحقیق: در بیان فرضیه­ها ما با چند جمله خبری نتایج انتظاری خودمان پس از اجرای تحقیق را بیان می‌کنیم. یعنی حدس خود را در مورد نتایج تحقیق در قالب چند جمله به صورت تیتروار عنوان می­کنیم.
مثال : در مورد موضوع مهاجرت به تهران با توجه به هدف اول ما می‌توانیم فرضیه اول خود را به یکی از دو شیوه زیر مطرح کنیم:
1. افزایش نرخ بیکاری در شهرستان­ها سبب افزایش مهاجرت به تهران می‌شود.
2. افزایش بیکاری در شهرستان سبب افزایش مهاجرت به تهران است.
در نوشتن فرضیه­های مثال تنها تفاوت دو جمله کلمه افزایش است. اگر ما فرضیه خود را مثل حالت اول بیان کنیم، مجبور هستیم وقتی آمار مربوط به بیکاری و مهاجرت را مطالعه می‌کنیم و وارد نرم افزار می‌کنیم نرخ افزایش آنها را در نظر بگیریم. به عنوان مثال ممکن است نرخ بیکاری در سال­های مختلف به شرح زیر باشد.
12% - 14% - 10%
در این حالت ما برای بررسی فرضیه خودمان مجبوریم به جای ارقام مربوط به نرخ بیکاری ارقام افزایش این نرخ را مدنظر قرار دهیم. یعنی 2% و 4% . این موضوع در اجرای تجزه و تحلیل محقق را دچار دردسرهایی خواهد انداخت (هر فرضیه­ای فقط برای یک هدف است).
سؤالات تحقیق
فرضیه (1) بیکاری در شهرستان سبب مهاجرت به تهران می‌شود.
سؤال با این روش طرح می­شود:
چرا بیکاری در شهرستان سبب مهاجرت به تهران می­شود. (سؤال غلط)
آیا بیکاری در شهرستان سبب مهاجرت به تهران می‌شود. (سؤال درست)
در طرح سؤالات تحقیق باید دقت کنیم سؤال متناظر با هر فرضیه را به نحوی بیان کنیم که دقیقاً گویای آن فرضیه بوده و هیچ سؤال جدیدی در ذهن مخاطب ایجاد نکند به عنوان مثال در مورد مثال بالا شروع سؤال با عبارت چرا اگرچه از نظر اصول نگارشی غلط نیست اما از نظر اصول فنی پروپوزال نویسی ایراد دارد. زیرا سؤال که با چرا شروع می­شود درواقع متناظر با فرضیات دیگری می‌شود که مدنظر ما نبوده است. بنابراین در نوشتن پروپوزال باید در مورد انتخاب کلمات بسیار دقت کنیم.
ادبیات موضوع یا پیشینه پژوهش چهارچوب نظری
در این قسمت از پروپوزال وظیفه ما این است که خواننده را (خواننده= داور پایان نامه، کارفرما، سرمایه گذار طرح، همکاران طرح، مدیر ما در سازمان و ...) مجاب نمائیم که ما به عنوان مسئول و مجری این طرح پژوهش تمامی جوانب کار را سنجیده­ایم و نسبت به کارهای پژوهشی قبلی در این حوضه اشراف کامل داریم. اهمیت این بخش از پروپوزال دقیقاً معادل رزومه ما موقع استخدام است. برای نوشتن این قسمت ابتدا از پیشینه تئوری موضوع شروع می‌کنیم. یعنی با توجه به مقالاتی که قبلاً مطالعه کردیم نظریات مهم مرتبط با موضوع تحقیق را بیان می‌کنیم. سپس وارد قسمت ادبیات تجربی یا پیشینه تجربی موضوع می‌شویم. بسته به اینکه موضوع ما در چه حوضه­ای باشد سعی می­کنیم یک طبقه بندی منطقی در این قسمت ارائه کنیم. این طبقه بندی نشانه تسلط بیشتر ما بر موضوع است. دو روش زیر عمدتاً در مورد هر موضوعی برای طبقه بندی قابل استفاده است.
1. طبقه بندی پیشینه نظری از نظر زمانی: یعنی اینکه ما هنگام اشاره به پیشینه نظری موضوع ابتدا نظریات قدیمی­تر در این حوضه را بیان می‌کنیم و سپس به آخرین تئوری­هایی اشاره می­کنیم که در این رابطه عنوان شده است.
2. طبقه بندی مطالعات تجربی یا پیشینه تجربی موضوع براساس مطالعات داخلی و خارجی: در این قسمت ما می­توانیم پژوهش­های قبلی را به دو دسته مطالعات داخل ایران و مطالعات خارجی تفکیک نمائیم.
روش­شناسی تحقیق
در قسمت روش­شناسی ما در مورد مباحث فنی (چیزی که در تخصص ماست یعنی پژوهشی که انجام می‌دهیم) کار پژوهشی خودمان را توضیح می­دهیم.
در این قسمت عناوین زیر را باید به صورت کامل مشخص کنیم.
1. مقدمه 2. مدل مفهومی 3. متغیرها معرفی شود.
4. سنجش یا اندازه گیری متغیرها 5. تعریف عملیاتی متغیرها
6. روش آماری تحقیق 7. معرفی مدل ریاضی پژوهش
8. نمونه گیری
9. نمونه گردآوری داده‌ها : 1- اطلاعات اولیه : داده­های مستلزم گردآوری
2- اطلاعات ثانویه : داده­های موجود قبلی، نیازمند تعدیل
1. مقدمه : در ابتدای بخش روش­شناسی یک پاراگراف در مورد ادبیات موضوع درج می­کنیم. یعنی یک جمع­بندی بسیار مختصر و مفید در مورد مطالعات قبلی انجام شده را در اینجا می­آوریم.
این موضوع یا این قسمت از این جهت مهم است که درواقع توجیه کننده بخش روش­شناسی ماست. ب عبارت دیگر هر تصمیمی که ما در مورد آیتم­های دیگر روش­شناسی تحقیق می‌گیریم باید مبتنی بر پیشینه پژوهش باشد بنابراین اشاره به پیشینه پژوهشی در ابتدا روش­شناسی تحقیق به مخاطب ما اعلام می‌کند که تمامی روش مورد استفاده در این پژوهش کاملاً مستند و براساس مطالعات قبلی است.
توضیح نحوه گردآوری : بخشی از داده­های مورد نیاز برای انجام پژوهش قبلاً توسط سازمانها یا افراد دیگر جمع آوری شده است. بنابراین ما در مورد این نوع داده­ها نیازی به جمع آوری مجدد آنها نداریم. گاهی ممکن است صرفاً لازم باشد در مورد این داده­ها برخی تعدیل‌ها را به وجود بیاوریم. یعنی به عنوان مثال در مورد متغیری مثل نرخ بیکاری که از قبل داده­های آن موجود است شاید لازم باشد آن را متناسب با مدل آماری پژوهش تعدیل کنیم گاهی نیز به صحت این داده­ها شک داریم که لازم است بسته به نوع داده­ها به نوع آن تصمیم بگیریم. این تصمیم می­تواند تغییر منبع داده­ها یا استفاده از شواهدی در تأیید داده­های موجود باشد به این دسته از داده­ها داد­ه­های ثانویه گفته می‌شود.
دسته دیگر داده­هایی هستند که پژوهش­گر مجبور است که برای اولین بار خودش آنها را تولید کند از این رو به آنها داده­های اولیه گفته می­شود.
در مورد داده­های اولیه در پژوهش­های حوضه مدیریت مصاحبه و پرسش­نامه دو روش عمده جمع آوری داده­هاست.
محدودیت­های پژوهش
در این قسمت پژوهشگر باید محدودیت­های کار خود را برای مخاطب خود روشن کند. در یک کار پژوهشی معمولاً محدودیت در مورد داده­های مورد نیاز پژوهش و محدودیت روش آماری پژوهش است. به عنوان مثال :
پژوهشگر می­تواند به روز نبودن آمار مربوط به نرخ بیکاری را به عنوان یکی از محدودیت­ها بیان نماید یا مثلاً زمانی کوتاهی را که مانع از بررسی بهتر و کامل­تر موضوع است را به عنوان محدودیت بیان کند.
در بیان محدودیت­ها نکته مهم این است که اولاً دقت کنیم تمام محدودیت­های موجود را در پروپوزال خود بیاوریم این موضوع سبب می‌شود هنگام ارزیابی پروژه­ها کمی دچار مشکل شویم (مثال: طرحی که برای پل ریخته می‌شود) محدودیت­هایی که برای درست کردن پل به کار می‌رود.
دوماً باید دقت کنیم محدودیت­های عنوان شده صرفاً محدود به موضوع تحقیق خودمان باشد، به عبارت دیگر مسائل حاشیه­ای پژوهش را وارد این قسمت نمی‌کنیم.
برآورد مالی و زمانی- همکاران در مورد پروپوزال­های دانشگاهی این دو مورد چندان مهم نیستند. اما در مورد پروپوزال که برای بخش بازرگانی و نظیر آن نوشته می‌شود این دو مورد اهمیت بسیار دارد.
منابع – رفرنس­ها
منابع تحقیق یا رفرنس­ها شامل تمام کتاب­ها، مقالات، پایان­نامه­ها، کتابچه همایش­ها، سایت­های اینترنتی و ... می‌باشد که ما برای نوشتن پروپوزال از آن استفاده کردیم باید دقت کنیم تمامی منابعی که در این قسمت ذکر می‌شود حتماً و حتماً داخل متن پروپوزال نیز اشاره شده باشد. به عبارت دیگر باید متناظر یک به یک بین رفرنسهای پایانی و رفرنسهای داخل متن برقرار باشد.
نکته : استفاده از استانداردهای منبع­نویسی در این قسمت از پروپوزال است. منظور از استاندارد منبع­نویسی روشی که برای نوشتن منابع مورد توافق مجامع بین المللی است. معمولاً استاندارد APA در پژوهش­های مدیریت مورد توافق نویسندگان قرار دارد.
نمونه­ای : منابعی که برای پروپوزال یا پژوهش استفاده می­شود:
1. کتاب 2. مقاله 3. پایان نامه یا طرح پژوهشی 4. دست­نوشته­ها یا پایان نامه­ها یا پژوهش منتشر نشده 5. سایت­های اینترنتی
در نوشتن منابع دقت کنیم هرگز فهرست منابع شماره گذاری نمی‌شود.
مورد دوم استفاده از فونت­های ایتالیک (Italic)، (Bold)، (underline) یک موضوع سلیقه­ای نیست و کاملاً در استانداردهای منبع­نویسی اصول نگارشی و استفاده از آن­ها به صراحت مشخص شده است.
نرم افزاری به نام End note می‌تواند فرد را در تنظیم منابع کمک کند.

روش تحقیق در مدیریت اسلامی

در یک سازمان معمولا دو عامل سبب روی آوردن به پژوهشهایی در حوزه مدیریت است.
a. علاقه مدیران یا محققان
b. مشکلات سازمان
بنابراین کار ما به عنوان پژوهشگر از اینجا آغاز میشود که علاقه یا مشکل را به درستی بشناسیم و دنبال کنیم تا به سرنخهایی برسیم.
1- مرحله اول: شناسایی مشکل یا علاقه مدیران و محققان
سؤال : عقاله­ای که در سازمان شکل می­گیرد اولین کاری که انجام می­دهیم چیست؟
1. تماس برقرار می­کنیم تا ببینیم مشکل کجاست؟
علاقه و مشکل را شناسایی می­کنیم.
2. گردآوری اطلاعات اولیه (اطلاعات را در خود سازمان بررسی می­کنیم و بدست می­آوریم). به میان پرسنل، مدیران، مشتریان میرویم و در مورد موضوعی که ذهن مدیران یا محققان را به خود مشغول کرده (موضوع تحقیق) صحبت میکنیم.
3. بررسی پیشینه یا ادبیات موضوع
پس از مرحیه دوم، هدف بعدی رسیدن به یک مدل مهندسی از موضوع مورد تحقیق است. هدف ما در این قسمت مطالعه سیستماتیک پژوهش­های قبلی به منظور اطمینان از شناخت تمامی متغیرهایی است که ممکن است بر موضوع تحقیق ما تأثیر داشته باشد و از نظر ما به دور مانده است. همچنین این از کار به ما اطمینان می­دهد که چرخ را از نو اختراع نمی­کنیم شاید پژوهشگران پیش این موضوع را بررسی کرده و به وقایع موردنظر رسیده باشند.
پس سه گام اول روش تحقیق تا به اینجا:
1. شناسایی مشکل یا علاقه
2. گردآوری اطلاعات (باید در خود سازمان بگردیم و پیدا کنیم)
3. گردآوری اطلاعات به صورت علمی (ادبیات تجربی و تئوری) برای رسیدم به مدل مفهومی و فرضیه‌ها
مدل مفهومی تحقیق
مستقل : آن چیزی که ما به راحتی می­توانیم تغییرش دهیم.
وابسته : متغیری است که معلول متغیرهای مستقل و مداخله­گر است به عبارتی دیگر ما سعی می­کنیم با تغییر در متغیرهای مستقل و کنترل متغیرهای مداخله­گر (مزاحم یا تعدیلی) به هدف خود که تغییر در متغیر وابسته است برسیم. به عنوان مثال: هدف یک سازمان افزایش سهم بازار خود است. ما به عنوان یک محقق حدس می­زنیم افزایش تبلیغات و کاهش قیمت دو عامل تأثیرگذار اصلی در افزایش سهم بازار می­باشد.
برای بررسی این موضوع پس از گردآوری اطلاعات اولیه از داخل سازمان به این نتیجه می­رسیم که نارضایتی کانال­های توزیع و کارکنان فروش عامل مهمی است که می­تواند سهم بازار ما را تحت تأثیر قرار دهد. به عبارتی دیگر ما گام اول و دوم از این فرایند تحقیق علمی را تا به اینجا پیموده­ایم. حالا ما 3 متغیر داریم که انتظار می­رود در افزایش سهم بازار ما دخالت داشته باشند.
وابسته مستقل
برای اطمینان از اینکه متغیر دیگری از چشم ما به دور نمانده باشد به سراغ ادبیات موضوع می­رویم و پیشینه تحقیقات انجام گرفته از این موضوع را بررسی می­کنیم. ما انتظار داریم پس از اجرای گام 3 (پیشینه کاوی) با اطمینان و دقت بیشتر مدل مفهومی تحقیقی خود را ارائه دهیم. بررسی مدل پیشینه به ما کمک می­کند. متغیرهای دیگر با روش انجام تحقیق مشکلات احتمالی، ابزارهای مورد نیاز، و روش آماری (متدولوژی) مرسوم در این دسته از پژوهش­ها را شناخته­ایم برای اینکه بتوانیم از اطلاعات پژوهش­های قبلی به صورت اثربخش و کارآمد استفاده کنیم بهتر است چارچوب مشخصی برای کسب اطلاعات لازم داشته باشیم.
نمونه یک چارچوب ساده و کارآمد در نمودار 2-2 ص 54 کتاب آورده شده است.
این چارچوب به ما کمک می­کند اطلاعات پژوهش­های قبلی را به صورت مفید و مختصر جمع­آوری نمائیم و هنگام استفاده از این اطلاعات دچار سردرگمی شویم.
چگونه از اعتبار علمی یک پژوهش اطمینان حاصل کنیم؟
بقیه افراد کار پژوهشی ما را به چه اساسی ارزیابی می­کنند؟
منبع یک تحقیق که درواقع نشانگر اشراف پژوهشگر بر ادبیات موضوع است مهمترین عامل در اعتبارسنجی یک پژوهش است. وقتی یک پژوهش اغلب منابع معتبر و مرتبط با موضوع را دربردارد ما اطمینان می­یابیم پژوهشگر دید علمی و عمیقی نسبت به موضوع داشته است.
مراحل تحقیق
(جمع­بندی جلسه قبل)
1- شناسائی مشکل / علاقه
2- جمع آوری اطلاعات اولیه 1- تاریخچه (سابقه، محصولات، فرایندهای تولید،
سهامداران، مدیران و ...)
2- عوامل ساختاری
(چارت سازمانی و رویه­ها، دستورالعمل، نوع تصمیم­گیری،
شبکه و روابط بین بخش­های مختلف سازمان)
3- نگرش­ها و پاسخ­های رفتاری
(نگرش نسبت به مرخصی نظام پاداش و انگیزش کارکنان )
3- پیشینه کاری (نظریه­پردازی) یا بررسی ادبیات موضوع
1. پیشینه تئوری 2. پیشینه تجربی
پیشینه تئوی : در این قسمت علاقه­مند است دریابد محققان پیشین از چه تئوری­ها و روش­های آماری شناخته شده در بررسی موضوع استفاده کردند. هدف محقق در این قسمت این است که آنچه را که قصد بیان آن را به عنوان بیان مسئله، ضرورت موضوع، بنیان پژوهش دارد. با استفاده از منابع معتبر پیشین مستحکم نماید. بدون پیشینه تئوری نوشته­های محقق فاقد اعتبار بوده و از نظر مراجع علمی قابل استفاده نمی­باشد به عبارت دیگر بدون پیشینۀ تئوری نمی­توان در مورد بنیان علمی یک تحقیق و عینیت آن اطمینان حاصل کرد. (عینیت یک ویزگی اصلی و مهم در پژوهش­های علمی است. به این معنا که یک تحقیق برخواسته از ذهنیات یا پیش­فرض­های ذهنی محقق نمی­باشد.)
پیشینه تجربی : در پیشینه تجربی محقق به مطالعات قبلی انجام گرفته در این موضوع اشاره می­کند. معمولاً وقتی می­خواهیم کار تحقیق را به صورت علمی شروع کنیم از این مرحله کار اصلی، شروع می­شود. پس از مطالعه پژوهش­های قبلی تا می­توانیم جمع­بندی و چارچوب خوبی برای نوشتن طرح تحقیق یا پروپوزال آماده کنیم. بعد از جمع­بندی پیشینه ما انتظار داریم بتوانیم مدل مفهومی پژوهش خود را با دقت و اطمینان شکل دهیم. یک پیشینه کاوی خوب کار ما را در ادامه مسیر بسیار آسان می­کند، ما می­توانیم با اشاره به نقاط ضعف و قوت تحقیقات قبلی خلاقیت موجود در طرح تحقیق خود را توجیه نمائیم. (ص 54 کتاب یک چارچوب مفید و مختصر برای بررسی پیشینه در اختیار ما قرار می­دهند.)
منظور از ادبیات تئوری: نظریات اصلی و پایه در رابطه با موضوع است. این قسمت از ادبیات عمدتاً اولین پژوهش­ها و نظریه­های تأیید شده در رابطه با موضوع را شامل می­شود.
منظور از ادبیات تجربی: ادبیات تجربی شامل گزارش تمامی مطالعاتی است که بر روی قسمت تئوری ادبیات انجام شده است.
انواع مقالات
روش­ها و ابزارها در پیشینه کاری تحقیق
مقالات علمی به دو نوع: 1- ترویجی 2- پژوهشی
مقالات ترویجی
یک دید کلی و دانش اولیه در مورد مفاهیم خاصی مرور می­شود.
مقالات پژوهشی
مقالات علمی- پژوهشی هستند که دید جزئی و تخصصی تأثیر چند عامل را بر هم بررسی می­کند.
مثال مورد اول: نظیر یک مقاله با عنوان زیر است:
کاربردهای آی­تی در کسب و کار امروز
مثال در مورد نوع دوم : موضوع آی­تی با عنوان زیر مطرح می­شود:
بررسی تأثیر استفاده از ابزارهای آی­تی در افزایش سهم بازار
پژوهشی: جزئی و تخصصی
1- مقدمه 2- بیان مسئله + ضرورت موضوع 3- پیشینه تئوری 4- پیشینه تجربی
 5- روش شناسایی پژوهشی
1. معرفی مدل 2. متغیرها 3. تعاریف عملیاتی 4. روش آماری نرم افزار 5. روش گردآوری داده­ها 6. تجزیه و تحلیل (توصیفی و تحلیل) 7. جمع بندی + نتیجه گیری 8. پیشنهادات 
9. فهرست منابع : (1- برای پژوهشگران آتی 2- برای سیاست­گذاران)
1- نمودار 2- جدول 3- نتایج تخمین و تستهای آماری
انواع گزارشات در پژوهش
در انتشار پژوهش­های انجام یافته نوع گزارش در ابتدا مشخص شود. به عبارتی پژوهشگر بایستی هدف خود را در اجرای تحقیق مشخص نماید. دو نوع گزارش در انتشار نتایج تحقیق مرسوم است.
1- توصیفی 2- تحلیلی
توصیفی : در گزارش توصیفی پژوهشگر عمدتاً دورنمایی از وضعیت متغیرها ارائه می­کند. هدف این بخش ارائه اطلاعات آماری در مورد تک­تک متغیرهاست. به عنوان مثال در موضوع تأثیر تبلیغات در فروش پژوهشگر در قسمت توصیفی کار خود آمار میزان فروش و هزینه تبلیغات را در طبقه­بندی­های مختلف ارائه می­نماید. استفاده از جدول ؟؟؟؟؟؟؟ در این قسمت ضروری و مرسوم است. جدول­های متقاطع در این قسمت می­توانند تصویر جامعی از وضعیت نمونه و موضوع مورد بررسی ارائه دهند. در این قسمت محقق به ارتباط بین متغیرها اشاره نمی­کند و اظهارنظر نیز نمی­نماید.
نکته : در اغلب پژوهش­های حوزه مدیریت ما مواجه هستیم با داده­هایی که باید از طریق محاسبه یا پرسش­نامه جمع­آوری نمائیم. بنابراین بخشی از اطلاعات بدست آمده که بایستی گزارش کنیم مربوط به ویژگی­های پاسخ­دهندگان خواهد بود. ارائه اطلاعات مربوط به پاسخ­دهندگان در گزارش تحقیق از این جهت مهم است که بررسی مجدد محقق یا ارزیابی آن و یا استفاده از نتایج آن گاهی اوقات در گروی اطلاع داشتن از ویژگی مرجع داده­های پژوهش است. در بیشتر تحقیقات مدیریتی مرجع نهایی ما افراد هستند. بنابراین بایستی ویژگی­های شخصی و سازمانی آنها را در پرسش­نامه سؤال کنیم و آمار مبطو به آن را در گزارش خود بیابیم.
تحلیل: در بخش تحلیلی گزارش پژوهشگر به تحلیل­های دومتغیره و بیشتر می­پردازد.
هدف از این قسمت گزارش کردن روش آمار اجرا شده و خروجی­های بدست آمده از تجزیه و تحلیل آماری است. در این بخش پژوهشگر می­تواند در مورد روابط بین متغیرها و تأثیرگذاری­ آنها بر همدیگر اظهارنظر نماید. در این قسمت پژوهش ما بایستی حتماً خروجی نرم افزار استفاده شده و قسمت­های آماری را گزارش کنیم. ماحصل این گزارش پذیرش و یا عدم پذیرش فرضیه­هایی است که در قسمت قبل (در قسمت بررسی پیشینه و فرضیه­سازی) آنها را عنوان کرده­ایم.
پس از بررسی ادبیات موضوع و مطالعه نظریات حوزه تحقیق­مان بایستی یک مدل ساده برای متغیرهای تحقیق آماده کنیم. این مدل ساده به ما نشان می­دهد در تحقیق، چه متغیرهایی وجود دارد و رابطه بین آنها چگونه است. برای تشخیص متغیرها و روابط بین آنها، همواره به ادبیات تئوری تحقیق(نظریات مرتبط با موضوع) مراجعه می­کنیم. فرضیه­سازی حتماً باید مبتنی بر پیشینه نظری موضوع و مدل مفهومی پژوهش باشد.
فرضیه :
فرضیه حدسی هوشمندانه در مورد موضوع تحقیق است.
نکته : زمانی که مدل مفهومی تحقیق دارای چندین متغیر مستقل و تعدیلی باشد، بایستی برای بررسی موضوع در مورد هر کدام از روابطی که در مدل مفهومی مشاهده می­کنیم یک فرضیه جداگانه بسازیم زیرا هنگام بررسی موضوع ممکن است متغیرهای مختلف ارتباط متفاوتی را با متغیر وابسته از خود نشان دهند. در تنظیم فرضیه استفاده از جمله «اگر .... پس.....» می­تواند به ما کمک کند.
موضوع مهم دیگر در تنظیم فرضیه حمایت ادبیات موضوع از روابط بین متغیرها در فرضیه­است که ما می­سازیم. فرضیه­ها ممکن است جهت­دار یا غیرجهت­دار باشند. در فرضیه جهت­دار ما عنوان می­کنیم متغیر مستقل تأثیر مثبت یا منفی و متغیر وابسته دارد.

مقیاس­ها در اندازه گیری
1. مقیاس اسمی
مقیاس اسمی برای کدگزاری و تمییز دادن متغیرهای مختلف به کار می­رود. اختصاص اعداد در این مقیاس صرفاً جهت نامگذاری می­باشد و هیچگونه عملیات ریاضی بر روی آن نمی­توان انجام داد. همچنین محاسبه میانگین در مورد این نوع متغیرها معنادار نمی­باشد. اغلب متغیرهای دامی تحقیق با این مقیاس اندازه گیری می­شود. متغیرهای دامی: دسته­ای از متغیرها هستند که نمی­توانیم عدد معناداری را به آن­ها اختصاص دهیم. مثل جنسیت افراد، جنس کفش، رنگ لباس و نام محصولات.
2. مقیاس ترتیبی
در این نوع مقیاس اعدد علاوه بر اینکه نشانگر تفاوت در سطوح مختلف متغیر هستند (مثل مقیاس اسمی) علاوه بر آن برتری بین سطوح مختلف متغیر قابل مشاهده است. نظیر مقیاس اسمی نمی‌توانیم عملیات ریاضی در این متغیرها استفاده کنیم اما مُد آنها را
می­توانیم اندازه بگیریم. میزان تفاوت در مقیاس ترتیبی قابل اندازه­گیری نیست.
مقیاس نسبتی و کسری در جلسه آخر ارائه شده است که در این جزوه موجود نیست.
نمونه­گیری
نمونه­گیری در تحقیق به سبب محدودیت زمان و هزینه در دسترس بودن کل اعضای جامعه و همچنین کافی بودن مطالعه نمونه به جای کل جامعه انجام می­شود. هدف ما از نمونه­گیری این است که بتوانیم با بررسی ویژگی­های نمونه تحقیق به نتایجی در مورد جامعه مورد مطالعه دست یابیم. برای نمونه­گیری ما باید درباره 3 صحبت زیر تصمیم­گیری کنیم.
1. چارچوب نمونه گیری 2. طرح نمونه­گیری 3. اندازه نمونه
چارچوب نمونه­گیری : شامل یک لیست از اعضای جامعه­ای است که قصد داریم آن را مطالعه کنیم.
طرح نمونه­گیری : روشی است که برای انتخاب نمونه به شیوه علمی استفاده می­کرد.
اندازه نمونه : با فرمول­های ریاضی مشخصی (کوکران- اورکات) تعیین می­گردد.
در نمونه­گیری محقق باید دقت کنید نمونه­ای که انتخاب می­کند از حیث ویژگی­های مورد مطالعه نماینده مناسبی از جامعه آماری تحقیق باشد برای اینکه این هدف محقق شود محقق باید به چارچوب، طرح و اندازه نمونه خود دقت بیشتری نماید.
اندازه نمونه : باید به نحوی انتخاب شود که با در نظر گرفتن محدودیت­های هزینه و زمان دارای توزیع نرمال باشد تا اطمینان پیدا کنیم. نمونه­ای که انتخاب کرده­ایم گویای جامعه مورد مطالعه ما بوده است. به عبارت دیگر ما مطمئن می­شویم نمونه انتخابی، شامل مشاهداتی نیست که در دو انتهای نمودار قرار دارد.
غیرنرمال نرمال
طرح نمونه­گیری بسته به موضوع مورد مطالعه می­تواند به یکی از روش­های زیر انتخاب شود.
1. تصادفی 2. غیرتصادفی
تصادفی
1. ساده 2. طبقه بندی شده 3. خوشه­ای 4. سیستماتیک یا نظام دار
غیرتصادفی
1. ساده 2. قضاوتی 3. سهمیه­ای
تصادفی : طرح نمونه­برداری اگر از نوع تصادفی باشد هر واحد از جامعه آماری، دارای شانس برابر و مشخص برای انتخاب شدت در نمونه است. 4 روش فوق از نمونه برداری تصادفی هستند. در نمونه برداری تصادفی معمولاً برپایه جدول اعداد تصادفی، اعضای نمونه به صورت تصادفی انتخاب می‌شود.
ساده: در این حالت همه اعضای جامعه از نظر محقق یکسان بوده و دارای شانس برابر برای انتخاب شدت هستند. این روش ساده­ترین و کم­هزینه­ترین روش نمونه­گیری است.
طبقه بندی شده:
محقق به ندرت با جامعه آماری کاملاً همگن مواجه است. اغلب جوامع آماری قابلیت طبقه بندی از نظر ویژگی­های مختلف را دارند. این نوع نمونه گیری نتایج دقیق­تری را نسبت به حالت تصادفی ساده به دست می‌دهد. نمونه­­برداری تصادفی طبقه بندی شده به ویژه در تحقیقات بازاریابی بسیار پروانه­ای است. زیرا برای درگیر شدن یک سازمان در بازاریابی تفکیکی لازم است. به جای آمارهای جمعی برای جامعه مورد مطالعه به اطلاعات دقیق درباره بخش­های مشخص و قابل اندازه­گیری بازار دست یافت. دو روش که در طبقه بندی جمعیت مصرف کنندگان استفاده می­شود عبارتست از طبقه­بندی مصرف کنندگان براساس سن وجنسیت.
طبقه بندی براساس معیارهای اجتماعی و اقتصادی
خوشه­ای : به طبقه­بندی خوشه­ای که به آن چندمرحله­ای گفته می­شود ابتدا چند طبقه از جامعه شناسایی می­شود. تعداد این طبقات اندک و تعداد اعضای طبقه زیاد است. در مرحله دوم هر طبقه مجدداً به چند طبقه دیگر تقسیم می‌شود. این روش نمونه­برداری گاهی اوقات زمان و هزینه محقق را برای یافتن نمونه اثربخش کاهش می­دهد. به عنوان مثال زنانی که چارچوب نمونه­برداری ما موجود نیست (لیست اعضای جامعه آماری را نداریم) می­توانیم از این روش استفاده کنیم. زیرا با طبقه­بندی دومرحله­ای جامعه می­توان واحدهای کوچک زیادی را برای نمونه­گیری پیش بینی کردک و با توجه به در دسترس بودن آن­ها اقدام به نمونه­گیری نمود سیستماتیک یا نظام دار.
شامل انتخاب تصادفی اولین عضو نمونه و انتخاب سایر اعضاء براساس عضو اول است. این روش بسیار ساده و کاربردی است و در کنترل کیفیت محصولات تولیدی از آن استفاده می­شود. به این صورت که نمونه اول به صورت تصادفی انتخاب می­شود و نمونه­های دیگر هر کدام پس از رد شدن 50 مورد انتخاب می‌شوند.

نمونه گیری غیرتصادفی
گاهی اوقات پژوهشگر از قبل می­داند که برای نتیجه گیری بهتر یا ارزانتر باید از روش­های غیرتصادفی استفاده کرد که قطعاً به اندازه روش­های تصادفی معتبر نخواهد بود.
ساده: زمانی است که حدس زدن برای انتخاب نمونه کافی است مثل انتخاب یک رهگذر از جانب گزارشگر تلویزیون.
قضاوتی : این روش از روش قبل علمی­تر است و براساس قضاوت پژوهشگر در مورد نماینده بودن یا نبودن نمونه از جمعیت استوار است. به عنوان مثال اگر قصد مطالعه نظر مردم در مورد تورم آینده را داشته باشیم پژوهشگر به احتمال زیاد سراغ 10 نفر از اقتصاددانان کشور خواهد رفت.
سهمیه­ای : در این حالت جامعه آماری به قسمت­های مختلف تقسیم می­شود و پژوهشگر براساس سلیقه خود تعدادی از اعضای جامعه را در هر قسمت انتخاب می­کند. دسته­بندی جامعه و سهم هر دسته در نمونه بستگی به نظر شخصی و قضاوت پژوهشگر دارد. این روش مشابه روش طبقه­بندی شده در حالت تصادفی است.

اجزای پروپوزال
1. موضوع 2. مقدمه 3. رفرنس­ها 4. چارچوب نظری، ادبیات نظری موضوع
5. ادبیات تجربی، پیشینه تجربی موضوع 6. فرضیه­های تحقیق
7. مدل مفهومی
8. روش­شناسی تحقیق، تعریف عملیاتی- نحوه سنجش متغیرها، روش آماری، نحوه گردآوری داده­ها، طرح نمونه گیری
9. سؤالات تحقیق 10. برآورد مالی 11. برآورد زمانی
مقدمه پروپوزال : مقدمه پروپوزال یک خلاصه کوتاه چندجمله­ای در مورد کل پروپوزال است. در این چند جمله ما باید ضمن بیان موضوع، جامعه پژوهشی و نمونه انتخاب شده اشاره کنیم و به روش آماری و نحوه گردآوری داده­ها مختصراً در چند جمله بیان کنیم پس به محتویات پروپوزال (افراد) پروپوزال اشاره می‌کنیم.
بیان مسئله : در قسمت بیان مسئله دقیقاً عنوان می‌کنیم خلأ مطالعات قبلی چه بوده است و پژوهش ما دقیقاً در حال بررسی چه متغیرهایی است. در قسمت بیان مسئله مشکلات مرتبط با موضوع یا کاربردهای آن و یا جزئیات روش تحقیق به هیچ عنوان آورده نمی­شود. بیان مسئله در پروپوزال آیتمی است که درواقع نشانگر وجه کل کار پژوهشی ماست. به عنوان مثال در موضوع علل مهاجرت به تهران پژوهشگر در قسمت بیان مسئله هرگز و از مباحث مربوط به رشد جمعیت تهران، ترافیک، مشکلات اقتصادی – فرهنگی و غیره ... که ناشی از مهاجرت به تهران بوده نمی‌شود. همچنین جزئیات روش­شناسی تحقیق خود را (روش آماری- پیشینه نظری- تعریف عمل متغیرها و غیره) عنوان نمی‌کند. بلکه به صورت خلاصه و مفید موضوع تحقیق خود و تفاوت کار پژوهشی خود با مطالعات قبلی را عنوان می­کند.
اهداف تحقیق : اهداف تحقیق در یک پروپوزال پژوهشی کاملاً متناسب با بیان مسئله نوشته می­شود. دقت کنیم در بیان اهداف تحقیق هرگز وارد مسائل کاربردی یا اهداف ناشی از اجرائی نتایج تحقیق نشود هدف تحقیق باید به صورت دقیق و واضح پس از اجرای کار پژوهشی محقق شود. بنابراین باید دقت کنیم هدفی را در پرپوزال خود بیاوریم که انتظار داریم بعد از پایان تحقیق دقیقاً به آن می‌رسیم. در بیان اهداف تحقیق ما طی چند جمله تیتروار بیان مسئله خود را مطرح می‌کنیم.
مانند : بررسی تأثیربیکاری بر مهاجرت به تهران
بررسی تأثیر مشکلات اقتصادی بر مهاجرت به تهران
بررسی کمبود امکانات بر مهاجرت به تهران
فرضیه­های تحقیق: در بیان فرضیه­ها ما با چند جمله خبری نتایج انتظاری خودمان پس از اجرای تحقیق را بیان می‌کنیم. یعنی حدس خود را در مورد نتایج تحقیق در قالب چند جمله به صورت تیتروار عنوان می­کنیم.
مثال : در مورد موضوع مهاجرت به تهران با توجه به هدف اول ما می‌توانیم فرضیه اول خود را به یکی از دو شیوه زیر مطرح کنیم:
1. افزایش نرخ بیکاری در شهرستان­ها سبب افزایش مهاجرت به تهران می‌شود.
2. افزایش بیکاری در شهرستان سبب افزایش مهاجرت به تهران است.
در نوشتن فرضیه­های مثال تنها تفاوت دو جمله کلمه افزایش است. اگر ما فرضیه خود را مثل حالت اول بیان کنیم، مجبور هستیم وقتی آمار مربوط به بیکاری و مهاجرت را مطالعه می‌کنیم و وارد نرم افزار می‌کنیم نرخ افزایش آنها را در نظر بگیریم. به عنوان مثال ممکن است نرخ بیکاری در سال­های مختلف به شرح زیر باشد.
12% - 14% - 10%
در این حالت ما برای بررسی فرضیه خودمان مجبوریم به جای ارقام مربوط به نرخ بیکاری ارقام افزایش این نرخ را مدنظر قرار دهیم. یعنی 2% و 4% . این موضوع در اجرای تجزه و تحلیل محقق را دچار دردسرهایی خواهد انداخت (هر فرضیه­ای فقط برای یک هدف است).
سؤالات تحقیق
فرضیه (1) بیکاری در شهرستان سبب مهاجرت به تهران می‌شود.
سؤال با این روش طرح می­شود:
چرا بیکاری در شهرستان سبب مهاجرت به تهران می­شود. (سؤال غلط)
آیا بیکاری در شهرستان سبب مهاجرت به تهران می‌شود. (سؤال درست)
در طرح سؤالات تحقیق باید دقت کنیم سؤال متناظر با هر فرضیه را به نحوی بیان کنیم که دقیقاً گویای آن فرضیه بوده و هیچ سؤال جدیدی در ذهن مخاطب ایجاد نکند به عنوان مثال در مورد مثال بالا شروع سؤال با عبارت چرا اگرچه از نظر اصول نگارشی غلط نیست اما از نظر اصول فنی پروپوزال نویسی ایراد دارد. زیرا سؤال که با چرا شروع می­شود درواقع متناظر با فرضیات دیگری می‌شود که مدنظر ما نبوده است. بنابراین در نوشتن پروپوزال باید در مورد انتخاب کلمات بسیار دقت کنیم.
ادبیات موضوع یا پیشینه پژوهش چهارچوب نظری
در این قسمت از پروپوزال وظیفه ما این است که خواننده را (خواننده= داور پایان نامه، کارفرما، سرمایه گذار طرح، همکاران طرح، مدیر ما در سازمان و ...) مجاب نمائیم که ما به عنوان مسئول و مجری این طرح پژوهش تمامی جوانب کار را سنجیده­ایم و نسبت به کارهای پژوهشی قبلی در این حوضه اشراف کامل داریم. اهمیت این بخش از پروپوزال دقیقاً معادل رزومه ما موقع استخدام است. برای نوشتن این قسمت ابتدا از پیشینه تئوری موضوع شروع می‌کنیم. یعنی با توجه به مقالاتی که قبلاً مطالعه کردیم نظریات مهم مرتبط با موضوع تحقیق را بیان می‌کنیم. سپس وارد قسمت ادبیات تجربی یا پیشینه تجربی موضوع می‌شویم. بسته به اینکه موضوع ما در چه حوضه­ای باشد سعی می­کنیم یک طبقه بندی منطقی در این قسمت ارائه کنیم. این طبقه بندی نشانه تسلط بیشتر ما بر موضوع است. دو روش زیر عمدتاً در مورد هر موضوعی برای طبقه بندی قابل استفاده است.
1. طبقه بندی پیشینه نظری از نظر زمانی: یعنی اینکه ما هنگام اشاره به پیشینه نظری موضوع ابتدا نظریات قدیمی­تر در این حوضه را بیان می‌کنیم و سپس به آخرین تئوری­هایی اشاره می­کنیم که در این رابطه عنوان شده است.
2. طبقه بندی مطالعات تجربی یا پیشینه تجربی موضوع براساس مطالعات داخلی و خارجی: در این قسمت ما می­توانیم پژوهش­های قبلی را به دو دسته مطالعات داخل ایران و مطالعات خارجی تفکیک نمائیم.
روش­شناسی تحقیق
در قسمت روش­شناسی ما در مورد مباحث فنی (چیزی که در تخصص ماست یعنی پژوهشی که انجام می‌دهیم) کار پژوهشی خودمان را توضیح می­دهیم.
در این قسمت عناوین زیر را باید به صورت کامل مشخص کنیم.
1. مقدمه 2. مدل مفهومی 3. متغیرها معرفی شود.
4. سنجش یا اندازه گیری متغیرها 5. تعریف عملیاتی متغیرها
6. روش آماری تحقیق 7. معرفی مدل ریاضی پژوهش
8. نمونه گیری
9. نمونه گردآوری داده‌ها : 1- اطلاعات اولیه : داده­های مستلزم گردآوری
2- اطلاعات ثانویه : داده­های موجود قبلی، نیازمند تعدیل
1. مقدمه : در ابتدای بخش روش­شناسی یک پاراگراف در مورد ادبیات موضوع درج می­کنیم. یعنی یک جمع­بندی بسیار مختصر و مفید در مورد مطالعات قبلی انجام شده را در اینجا می­آوریم.
این موضوع یا این قسمت از این جهت مهم است که درواقع توجیه کننده بخش روش­شناسی ماست. ب عبارت دیگر هر تصمیمی که ما در مورد آیتم­های دیگر روش­شناسی تحقیق می‌گیریم باید مبتنی بر پیشینه پژوهش باشد بنابراین اشاره به پیشینه پژوهشی در ابتدا روش­شناسی تحقیق به مخاطب ما اعلام می‌کند که تمامی روش مورد استفاده در این پژوهش کاملاً مستند و براساس مطالعات قبلی است.
توضیح نحوه گردآوری : بخشی از داده­های مورد نیاز برای انجام پژوهش قبلاً توسط سازمانها یا افراد دیگر جمع آوری شده است. بنابراین ما در مورد این نوع داده­ها نیازی به جمع آوری مجدد آنها نداریم. گاهی ممکن است صرفاً لازم باشد در مورد این داده­ها برخی تعدیل‌ها را به وجود بیاوریم. یعنی به عنوان مثال در مورد متغیری مثل نرخ بیکاری که از قبل داده­های آن موجود است شاید لازم باشد آن را متناسب با مدل آماری پژوهش تعدیل کنیم گاهی نیز به صحت این داده­ها شک داریم که لازم است بسته به نوع داده­ها به نوع آن تصمیم بگیریم. این تصمیم می­تواند تغییر منبع داده­ها یا استفاده از شواهدی در تأیید داده­های موجود باشد به این دسته از داده­ها داد­ه­های ثانویه گفته می‌شود.
دسته دیگر داده­هایی هستند که پژوهش­گر مجبور است که برای اولین بار خودش آنها را تولید کند از این رو به آنها داده­های اولیه گفته می­شود.
در مورد داده­های اولیه در پژوهش­های حوضه مدیریت مصاحبه و پرسش­نامه دو روش عمده جمع آوری داده­هاست.
محدودیت­های پژوهش
در این قسمت پژوهشگر باید محدودیت­های کار خود را برای مخاطب خود روشن کند. در یک کار پژوهشی معمولاً محدودیت در مورد داده­های مورد نیاز پژوهش و محدودیت روش آماری پژوهش است. به عنوان مثال :
پژوهشگر می­تواند به روز نبودن آمار مربوط به نرخ بیکاری را به عنوان یکی از محدودیت­ها بیان نماید یا مثلاً زمانی کوتاهی را که مانع از بررسی بهتر و کامل­تر موضوع است را به عنوان محدودیت بیان کند.
در بیان محدودیت­ها نکته مهم این است که اولاً دقت کنیم تمام محدودیت­های موجود را در پروپوزال خود بیاوریم این موضوع سبب می‌شود هنگام ارزیابی پروژه­ها کمی دچار مشکل شویم (مثال: طرحی که برای پل ریخته می‌شود) محدودیت­هایی که برای درست کردن پل به کار می‌رود.
دوماً باید دقت کنیم محدودیت­های عنوان شده صرفاً محدود به موضوع تحقیق خودمان باشد، به عبارت دیگر مسائل حاشیه­ای پژوهش را وارد این قسمت نمی‌کنیم.
برآورد مالی و زمانی- همکاران در مورد پروپوزال­های دانشگاهی این دو مورد چندان مهم نیستند. اما در مورد پروپوزال که برای بخش بازرگانی و نظیر آن نوشته می‌شود این دو مورد اهمیت بسیار دارد.
منابع – رفرنس­ها
منابع تحقیق یا رفرنس­ها شامل تمام کتاب­ها، مقالات، پایان­نامه­ها، کتابچه همایش­ها، سایت­های اینترنتی و ... می‌باشد که ما برای نوشتن پروپوزال از آن استفاده کردیم باید دقت کنیم تمامی منابعی که در این قسمت ذکر می‌شود حتماً و حتماً داخل متن پروپوزال نیز اشاره شده باشد. به عبارت دیگر باید متناظر یک به یک بین رفرنسهای پایانی و رفرنسهای داخل متن برقرار باشد.
نکته : استفاده از استانداردهای منبع­نویسی در این قسمت از پروپوزال است. منظور از استاندارد منبع­نویسی روشی که برای نوشتن منابع مورد توافق مجامع بین المللی است. معمولاً استاندارد APA در پژوهش­های مدیریت مورد توافق نویسندگان قرار دارد.
نمونه­ای : منابعی که برای پروپوزال یا پژوهش استفاده می­شود:
1. کتاب 2. مقاله 3. پایان نامه یا طرح پژوهشی 4. دست­نوشته­ها یا پایان نامه­ها یا پژوهش منتشر نشده 5. سایت­های اینترنتی
در نوشتن منابع دقت کنیم هرگز فهرست منابع شماره گذاری نمی‌شود.
مورد دوم استفاده از فونت­های ایتالیک (Italic)، (Bold)، (underline) یک موضوع سلیقه­ای نیست و کاملاً در استانداردهای منبع­نویسی اصول نگارشی و استفاده از آن­ها به صراحت مشخص شده است.
نرم افزاری به نام End note می‌تواند فرد را در تنظیم منابع کمک کند.

گراندد تئوری (نظریه داده بنیاد)

گراندد تئوری Grounded Theory یا نظریه داده بنیاد یک روش تحقیق کیفی است که برای نظریه‌پردازی پیرامون پدیده مورد مطالعه استفاده می‌شود. این روش زمانی استفاده می‌شود که ادبیات پژوهش پیرامون موضوع از غنای لازم برخوردار نباشد. همچنین هدف ارائه یک نظریه جدید است که تاکنون در جوامع پژوهشی مطرح نشده است.
این روش توسط دو جامعه شناس به نام بارنی گلیسر Barney Glaser و آنسلم استراوس Anselm Strauss در سال ۱۹۶۷ میلادی معرفی شد. روش اصلی گردآوری داده‌ها در این روش استفاده از انواع مصاحبه است. با تحلیل و کدگذاری متن مصاحبه‌ها به ارائه مدل پارادایمی پرداخته می‌شود. در روش گراندد تئوری با استفاده از یک دسته داده‌ها، نظریه‌ای تکوین می‌یابد. به طوری که این نظریه در یک سطح وسیع، یک فرایند، عمل یا تعامل را تبیین می‌کند. بیشتر پژوهشگران از روش استراوس و کوربین برای انجام تحلیل گراندد تئوری استفاده می‌کنند.
نظریه حاصل از اجرای چنین روش پژوهشی، نظریه‌ای فراگردی است. از مزایای روش گراندد تئوری این است که:
- تئوری به شکل منظم و بر اساس داده‌های واقعی شکل می‌گیرد.
- برای موقعیتی مناسب است که دانش ما در مورد آن محدود است و تئوری قابل اعتنا در آن موجود نیست که بتوان بر اساس آن فرضیه‌ای برای آزمون تدوین کرد.
- گراندد تئوری در طول تحقیق رشد می‌کند و از رهگذر تعامل مستمر بین گردآوری و تحلیل داده‌ها حاصل می‌شود.
فلسفه روش گراندد تئوری
فلسفه علمی روش گراندد تئوری براساس نظریه کنش متقابل نماید یا symbolic interactionism قرار دارد. به عبارت دیکر نظریه گراندد تئوری در پارادایم تفسیری تعامل‌گرایی سمبولیک ریشه دارد. در تعامل‌گرایی سمبولیک اعتقاد بر این است که مردم مبنای اینکه چگونه سمبول‌های خاص مانند پوشش‌، عبارات کلامی و غیرکلامی را معنی و تفسیر می‌نمایند، رفتار کرده و با یکدیگر تعامل دارند. عناصر کلیدی روش گراندد تئوری شامل نمونه‌گیری نظری، مقایسه ثابت، کدگذاری باز، محوری و انتخابی، یادآوری و اشباع نظری، توسط استراوس و کوربین توصیف شده است.
امروزه ۳ رهیافت مسلط در نظریه­ پردازی زمینه بنیان قابل تفکیک است:
رهیافت اشتراوس، کوربین و چارمز
رهیافت نظام­‌مند Systematic که با اثر استراوس و کوربین (Strauss and Corbin, 1998) شناخته می­‌شود.
رهـیافت ظاهرشونده Emergent که مربوط به اثر گلیسر (Glaser, 1992) است.
رهیافت ساخت­‌گرایانه Constructivist که توسط چارمز (Charmaz, 1990; 2000) حمایت می­‌شود.
نظریه­ داده بنیاد یکی از استراتژی‌­های پژوهش محسوب می‌­شود که از طریق آن نظریه‌­پردازی بر مبنای مفاهیم اصلی حاصل از داده­‌های موجود در زمینه، شکل می‌گیرد. این­گونه نظریه­ پردازی مبتنی بر استعاره کولاژ و همانند مدل سطل زباله تصمیم­‌گیری می‌­باشد که از تلاقی تصادفی اجزاء و البته با هنرنمایی نظریه­ پرداز ترکیبی نو، بدیع و جذاب خلق می‌­شود. به عبارت دیگر، نظریه­‌پرداز زمینه‌­بنیان در زمینی متشکل از داده­‌های پراکنده متعدد و متنوع سیر نموده و به منظور دستیابی به نظری‌ه­ای نو با هنرنمایی آن­ها را ترکیب می‌­نماید. خلاقیت یکی از اجزای مهم نظریه­‌پردازی زمینه­‌بنیان است. رویه­‌های این روش پژوهشگر را مجبور می­‌سازد که پیش‌­فرض­‌ها را درهم شکسته و از عناصر قدیمی نظمی نو بیافریند.
مدل‌های گراندد تئوری
مدل‌های گراندد تئوری
استراتژی روش گراندد تئوری
استراتژی نظریه­ داده بنیاد زمینه­ بنیان از نوعی رویکرد استقرایی بهره می‌­گیرد. یعنی روند شکل­‌گیری نظریه در این استراتژی حرکت از جزء به کل است. این روش یک سلسله رویه­‌های سیستماتیک را به کار می­‌گیرد تا نظریه‌­ای مبتنی بر استقرا درباره پدیده­ مورد نظر ایجاد کند. یافته‌های تحقیق دربرگیرنده تنظیم نظری واقعیت تحت بررسی است نه یک سلسله ارقام یا مجموعه‌­ای از مطالب که به یکدیگر وصل شده باشند.
هدف نظریه­ پردازی زمینه­ بنیان ساختن و پرداختن نظریه‌­ای است که در زمینه مورد مطالعه صادق و روشنگر باشد. این استراتژی پژوهش بر سه عنصر: مفاهیم، مقوله‌­ها و گزاره­‌ها استوار است.

مراحل نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری)

در پژوهش نظریه­ پردازی زمینه‌­بنیان، نظریه مورد نظر یک نظریه فراگردی است. اگر چه نظریه­پردازان زمینه­بنیان ممکن است یک تک ایده مثلاً مهارت­‌های رهبری را هم مورد تحقیق قرار دهند ولی آن­ها اغلب یک فراگرد را بررسی می­‌کنند. زیرا درک جهان اجتماعی مستلزم این است که افراد با یکدیگر تعامل داشته باشند. در نظریه‌­پردازی زمینه­‌بنیان، یک فراگرد، زنجیره­ای از کنش‌­ها و واکنش­‌ها بین افراد و وقایع مربوط به یک موضوع است.
داده‌هایی که توسط نظریه­‌پرداز زمینه‌­بنیان برای تشریح فراگردها گردآوری می­‌شود شامل انواع مختلفی از داده­‌های کیفی است نظیر مشاهده، گفت و شنودها، مصاحبه، اسناد و مدارک، خاطرات پاسخ‌دهندگان و تأملات شخصی خود پژوهشگر. نظریه­ پردازی زمینه­ بنیان از فراگردی استفاده می­ کند که مستلزم گردآوری و تحلیل همزمان و زنجیره ­وار داده‌­ها است.
در این استراتژی پژوهشی، از نمونه ­برداری نظری استفاده می­ شود. نمونه‌برداری نظری، فراگرد جمع­آوری داده برای تولید نظریه است که بدان وسیله تحلیلگر به طور همزمان داده‌هایش را جمع ­آوری، کدگذاری و تحلیل کرده و تصمیم می­‌گیرد به منظور بهبود نظریه خود تا هنگام ظهور آن، در آینده چه داده­‌هایی را جمع­ آوری و در کجا آن­ها را پیدا کند.
فرایند نظریه پردازی نظریه­ داده‌بنیاد
نظریه‌­پردازی داده­‌بنیان مبتنی بر ۳ نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی است که در ادامه هر یک تشریح می‌­شوند.
- کدگذاری باز Open Coding
- کدگذاری محوری Axial Coding
- کدگذاری انتخابی Selective Coding
انواع کدگذاری در روش گراندد تئوری
انواع کدگذاری در روش گراندد تئوری
کدگذاری آزاد ( باز) : کدگذاری، روند تجزیه و تحلیل داده‌­هاست. کدگذاری باز بخشی از فرایند تحلیل داده‌هاست که به خردکردن، مقایسه­سازی، نامگذاری، مفهوم­­پردازی و مقوله­بندی داده­ها می‌پردازد. طی کدگذاری باز، داده­ها به بخش­های مجزا خرد شده و برای به­دست آوردن مشابهت­ها و تفاوت­هایشان مورد بررسی قرار می­گیرند. کدگذاری باز دربرگیرنده رویه­های زیر است.
کدگذاری محوری: کدگذاری محوری مرحله دوم تجزیه و تحلیل در نظریه­پردازی زمینه­بنیان است. هدف این مرحله برقراری رابطه بین مقوله­های تولید شده در مرحله کدگذاری باز است. این کدگذاری، به این دلیل محوری نامیده شده که کدگذاری حول محور یک مقوله تحقق می­یابد. در این مرحله پژوهشگر یکی از مقولات را به عنوان مقوله محوری انتخاب کرده، آن را تحت عنوان پدیده محوری در مرکز فرایند، مورد کاوش قرار داده و ارتباط سایر مقولات را با آن مشخص می‌کند.
کدگذاری انتخابی : پدیده مورد نظر، ایده و فکر محوری، حادثه، اتفاق یا واقعه­ای است که جریان کنش­ها و واکنش­ها به سوی آن رهنمون می­شوند تا آن­ را اداره، کنترل و یا به آن پاسخ دهند. پدیده محوری با این سئوال اصلی همراه است که داده­ها به چه چیزی دلالت می­کنند؟  مقوله محوری ایده (انگاره، تصور) یا پدیده­ای است که اساس و محور فراگرد است. این مقوله همان عنوانی (نام یا برچسب مفهومی) است که برای چارچوب یا طرح به وجود آمده در نظر گرفته می­شود. مقوله­ای که به عنوان مقوله محوری انتخاب می‌شود باید به قدر کافی انتزاعی بوده و بتوان سایر مقولات اصلی را به آن ربط داد. استراوس (۱۹۸۷) ویژگی­های انتخاب مقوله محوری را موارد زیر بیان می‌کند.
ارائه الگوی پارادایمی
درکدگذاری‌باز، مقوله‌ها و مضامین اصلی پیرامون پدیده مورد مطالعه شناسایی می‌شوند. در کدگذاری‌محوری‌، مقوله‌ها‌ به‌طور نظام‌مند بهبودیافته و با زیرمقوله‌ها پیوند داده‌ می‌شوند‌. در نهایت از طریق، کدگذاری گزینشی، الگوی پارادایمی پژوهش ارائه می‌شود. یک مدل پارادایمی شامل موارد زیر است:
- شرایط علی
- شرایط زمینه‌ای
- شرایط مداخله‌گر
- استراتژی‌ها
- پیامدها
مدل پارادایمی
ارائه الگوی پارادایمی در نظریه‌پردازی داده‌بنیاد
از طریق الگوی پارادایمی، گستره پژوهش تا سطح یکی از چندین فرایند یا شرایط اجتماعی اصلی که در داده‌ها وجود دارند، فشرده‌تر می‌شود. ظهور متغیر محوری در مطالعه، به عنوان راهنمایی برای گردآوری و تحلیل داده‌های بیشتر بعدی نیز، عمل می‌کند، یعنی مقوله محوری سبب جهت‌دهی به نمونه برداری نظری می‌شود.
نتیجه‌گیری
هدف نظریه­پردازی زمینه ­بنیان، تولید نظریه است نه توصیف صرف پدیده. برای اینکه تحلیل­‌ها به نظریه تبدیل شوند مفاهیم باید به طور منظم به یکدیگر ربط یابند. در کدگذاری محوری، مبانی و پایه­های کدگذاری انتخابی پی­ریزی می­شود. کدگذاری انتخابی مرحله اصلی نظریه­پردازی است که مقوله محوری را به شکلی نظام­مند به دیگر مقوله­ها ربط داده، آن روابط را در چارچوب یک روایت و داستان، روشن کرده و مقوله­هایی را که به بهبود و توسعه بیشتری نیاز دارند، اصلاح می‌­کند.
کدگذاری انتخابی، یافته­های مراحل کدگذاری قبلی را گرفته، مقوله محوری را انتخاب می­کند، به شکلی نظام­مند آن را به دیگر مقوله­ها ربط می­دهد، آن روابط را اثبات می­کند، و مقوله­هایی را که به بهبود و توسعه بیشتری نیاز دارند تکمیل می­کند. در این حالت توجه به روابط میان مقوله­ها بر مبنای مشخصه­ها و ابعادشان است.
اولین گام در کدگذاری انتخابی تشریح خط اصلی داستان است. گام دوم ربط دادن مقوله‌های تکمیلی حول مقوله محوری با استفاده از یک مدل است. در مرحله بعد هر یک از مقوله­‌ها می­باید به ابعادشان مرتبط شوند. گام چهارم به تائید رساندن آن روابط با استفاده از داده‌هاست. آخرین مرحله تکمیل مقوله­‌هایی است که نیاز به اصلاح و یا بسط و گسترش دارند. در نهایت نظریه زمینه‌­بنیان ممکن است با گزاره‌­ها یا قضایایی پایان یابد که روابط بین مقوله­‌ها را در الگوی کدگذاری محوری روشن می‌­کنند.


مقالات
سیاست
رسانه‎های دیجیتال
علوم انسانی
مدیریت
روش تحقیق‌وتحلیل
متفرقه
درباره فدک
مدیریت
مجله مدیریت معاصر
آیات مدیریتی
عکس نوشته‌ها
عکس نوشته
بانک پژوهشگران مدیریتی
عناوین مقالات مدیریتی
منابع درسی (حوزه و دانشگاه)
مطالعات
رصدخانه شخصیت‌ها
رصدخانه - فرهنگی
رصدخانه - دانشگاهی
رصدخانه - رسانه
رصدخانه- رویدادهای علمی
زبان
لغت نامه
تست زبان روسی
ضرب المثل روسی
ضرب المثل انگلیسی
جملات چهار زبانه
logo-samandehi
درباره ما | ارتباط با ما | سیاست حفظ حریم خصوصی | مقررات | خط مشی کوکی‌ها |
نسخه پیش آلفا 2000-2022 CMS Fadak. ||| Version : 5.2 ||| By: Fadak Solutions نسخه قدیم