فصل اول: شناسایی نیازهای آموزشی و طراحی دوره
نیازهای آموزشی:
هدف از آموزش، افزایش توانایی فراگیران جهت انجام یک کار خاص است. اهداف آموزشی فراگیران باید قبل از آموزش تعیین و تعریف شوند. در واقع فراگیران میخواهند تواناییهای مشخص و معینی را کسب نمایند.
نیازهای آموزشی موارد و نکات آموزشی ریز و جدیدی را دربر میگیرد که شامل نیازهای اولیه و اساسی در آموزش است.
ریشه نیازهای آموزشی:
اهداف آموزشی فردی:
انتخاب دوره باید براساس نیازهای آموزشی شناسایی شده استوارباشد.
روشهایی که بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند، عبارتند از:
تحقیق از طریق مطالعه آمار و اسناد کتابخانهای
گاهی برای شناسایی نیازهای آموزشی آمار و اسناد موجود مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. کاستی این روش این است که اطلاعات و آمار به روز نیستند ولی با این وجود، وضعیت و موقعیت کلی سنجیده میشود. لازم است این آمار و اسناد حداقل بعنوان بخشی از تحقیق مورد مطالعه قرار بگیرند.
تحقیق از طریق پرسشنامه
این روش حجم وسیعی از اطلاعات کلی را فراهم میکند. اگر هدف و روش بدرستی انتخاب شود، طیف وسیعی از نظرات و آرا افراد از این طریق جمع آوری میشود.
تحقیق از طریق مصاحبه و مشاهده
از این روش برای مواردی که به اطلاعات جزئی و دقیق نیاز است استفاده میشود که برخلاف روش پرسشنامهای نمیتوان اطلاعات زیادی جمع آوری کرد. این روش به تنهایی شامل نظرات و اطلاعات محدودی میشود.
تحقیق کتابخانه ای
5( براساس چارچوب تحقیق، لیستی از اطلاعات و دادهها تهیه کنید.
6( برطبق این لیست، گزارشات و آمار و مدارک راجمع آوری کنید.
7( نیازها و موارد ضروری مهم را براساس آن گزارشات مشخص کنید.
3( اطلاعات مستند و مستدل مربوط به هرمورد راجمع آوری کنید.
تحقیق از طریق پرسشنامه
5( براساس چارچوب تحقیق پرسشنامه را آماده کنید.
6( تحقیق را انجام دهید
7( دادهها را آنالیز کنید.
3( اطلاعات مستند و مستدل مربوط به هرمورد (سئوال) را جمع آوری کنید.
تحقیق از طریق مصاحبه و مشاهده
5( سئولات را براساس چارچوب تحقیق آماده کنید.
6( تحقیق را انجام دهید.
7( اطلاعات را مطالعه و بررسی کنید.
3( اطلاعات مستند مربوط به هر پرسش را جمع آوری نمائید.
در نهایت:
9( نتایج را براساس موضوعات آموزشی باید بادقت مرتب و منظم نمود و کل روند تحقیق در مورد نیازهای آموزشی به 9 مرحله تقسیم میشود:
1) در مورد نیازهای آموزشی حاضر پیشبینیهای تقریبی و کلی انجام دهید(مرحله فرضیه سازی)
تحقیق را باید با سنجش و حسابگریهای دقیق انجام داد و گرنه اطلاعات مستند و معتبری بدست نخواهید آورد. برای پیشگیری از این مشکل، ضرورت دارد نتایج را بطور تقریبی و کلی حدس بزنید یا پیش بینی کنید.
پس از آن، تحقیق باید بگونهای انجام شود که فرضیههای اولیه را بتوان مورد بررسی قرار داد. محققان باید نتایجی را که از تحقیق حاصل خواهد شد، حدس بزنند بعنوان مثال در یک تحقیق که در مورد نیازهای آموزشی پرسنل خط تولید یک کارخانه انجام شده، فرضیههای مختلفی ارائه شده است که ما در اینجا به یکی از فرضیهها اشاره مینمائیم. مثل: مشکل خط تولید؛ بعد از ارائه تجهیزات جدید در خط تولید، تعداد خرابیهای تولید افزایش یافته است .
این امر میتواند بدلیل آنباشد که از آن تجهیزات یابطور کامل و یا بخوبی استفاده نشده است . احتمالا در ارتباط با کارکرد ماشینها و تجهیزات باید آموزش داده شود.
2) انتخاب موضوعات تحقیقاتی و چارچوب تحقیق
ما در اینجا تکرار میکنیم که تحقیق باید بگونهای انجام شااود که فرضاایههای اولیه ) مقدماتی ( را بتوان مورد بررسای و تحقیق قرارداد. برای انجام تحقیق وتعیین چارچوب آن باید موضاوعات تحقیقاتی انتخاب شاود که اجازه تحقیق در مورد فرضایهها و اثبات آنها را به شما میدهد . با انتخاب چارچوب تحقیق از پرداختن به موضوعاتی که ضروری نیستند پیشگیری میشود.
3) تعیین روشهای تحقیق
بعد ازتعیین و تبیین موارد وموضااوعات تحقیق در مرحله تعیین یا انتخاب چارچوب، باید روشااهای تحقیق هر مورد وموضاوع مشاخص شاود . از میان ساه روش تحقیق - تحقیق مطالعه آمار و اسناد یا کتابخانه ای.، تحقیق از طریق پرساشانامه و تحقیق از طریق مصاحبه و مشاهده – یک یا چند روش باید انتخاب شود تا نتایجی دقیق بدست آید. ممکن است مواردی وجود داشتهباشد که مجبور باشیم برای یک مورد از یک یا چند روش استفاده نمائیم.
موارد زیر را میتوان برای چارچوب تحقیق فوق(مشکل خط تولید) در نظر گرفت که در هر زمینه روشهای پیشنهادی هم ارائه شده است:
4)
این مرحله شامل بررسی چگونگی انجام تحقیق است. بخشهای اصلی این طرح شامل موارد زیر است:
5) تهیه لیست اسناد و مدارک، پرسشنامه و سئوالات مصاحبه
لیسات اسناد، مدارپ آماری که باید جمع آوری شود و نیز پرسشنامهها که شامل لیستی از سئوالات است باید آماده شاود . سائوالات پرساشانامه باید آنقدر ساادهباشد که پاس دهندگان هیچگونه مشکلی در پاسخگویی نداشته باشاند . بعنوان مثال سائوال " کدام گزینه شابیه به نظر و رای شاماسات؟ " باید بجای سئوال" شما در مورد ……
چگونه فکر میکنید؟" اساتفاده شاود تا پاسا دهندگان دقیقا " و به روشانی نظرات و راههای مورد نظرشان را بیان کنند . در این مرحله، روشای که نتایج تحقیق مورد آنالیز قرار میگیرند، مشاخص میشاود و سائوالات بگونهای نوشته میشوند که آنالیز آسانتر انجام شود. یک نمونه سئوال عبارتست از
6) انجام تحقیق
در این مرحله آمار و اساناد و مدارپ لازم جمع آوری میشود و تحقیق از طریق مصاحبه و پرسشنامه براساس طرح تحقیقاتی انجام میشاود (یعنی مصااحبه انجام میشاود و پرسشنامهها بین پاس دهندگان پخش میشود تا اطلاعات لازم از آنها استخراج شود.
7) مطالعه در مورد نیازهای اصلی در اسناد و مدارک و یا آنالیز اطلاعات
اطلاعات اولیه و اساسی با در نظر گرفتن اسناد، آمار و خواندن پاسخهای حاصله از مصاحبه و پرسشنامه استخراج میشود. این اطلاعات و دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته تا نیازهای مهم آموزشی از آنها استخراج شود و فرضیههای مقدماتی و اولیه مورد بررسی قرار گیرند. اگر این دادهها بافرض اینکه فرضیههای ما درست و معتبر هستند مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد مطمئن باشید که به واقعیت نخواهد رسید. نظرات پاسخ دهندگان و مقادیر بدست آمده باید با دقت و بدون جهت گیری مورد آنالیز قرار گیرند تا به واقع ببینیم آیا آنها دادهها و فرضیههای ما را تایید میکنند یا خیر
8) جمع آوری/ خلاصه نوسی(جمع بندی) اطلاعات مستند برای هر موضوع پس از اینکه موضوعات اصلی مشخص شدند اطلاعات مستند مربوط به آنها باید جمع آوری شده، یک جمع بندی از آنها صاورت بگیرد.
9) جمع بندی و خلاصه نویسی براساس کارهای آموزشی تمام نتایج حاصله باید جمع بندی و خلاصه شود. موضوعات آموزشی باید مشخص شود و راه حلهایی غیر از آموزش نیز ارائه گردد. پس تحقیق در مورد نیازهای آموزشی برای دورههای آموزشی جدید بسیار ضروری است.
مقدمه
سیستمهای آموزشی، بخشی از نظام کلی جامعه محسوب میشوند و باید متناسب با نیازهای واقعی جامعه شکل بگیرند تا شرایط رشد و توسعه جامعه را فراهم آورند. این امر مستلزم شناخت دقیق از روشهای صحیح آموزش و پژوهش است. بدیهی است با پیشرفت تکنولوژیک امکان انحصار در نظام آموزش محور مقدور نیست. این امر مستلزم شناخت دقیق از وضعیت جامعه، وضعیت جهان، ظرفیت نسل آینده، شناخت وضعیت آموزشی جامعه و شناخت روشهای صحیح آموزش و پژوهش است. در نظامهای آموزشی موفق، نقش معلم بعنوان یک راهبر و راهنما، پژوهشگری را به شاگردان خود میآموزد. لذا وظیفه اصلی نظام آموزشی، تربیت پژوهشگرانی است که بتوانند با جمع آوری و طبقهبندی درست اطلاعات، علاوه بر حل مشکلات؛ زمینههای تولید علم و نظریههای جدید را فراهم سازند.
«پداگوژی» در گذشته هنر و علم تربیت کودکان بود و اغلب مترادف با واژه تدریس یا تعلیم و آموزش به کار برده میشد. اکنون «پداگوژی» مفهوم گستردهتری یافته است و در موارد مختلفی به کار میرود از جمله؛ علم، اخلاق، فلسفه علمی، فنون مختلف و آفرینش آثار زیبا. اما مهمترین دستاوردی که از پداگوژی انتظار میرود، این است که فراگیران با این روش به جای اینکه نگرش و مهارتهای خود را مستقیما از معلمان خود دریافت کنند، بتوانند با راهنمایی معلمان، به کشف و نوآوری برسند و یاد بگیرند که به چه دانشی، نگرشی و یا مهارتی نیازمندند و چگونه و از چه راهی میتوانند آن رابه دست آورند.
پداگوژی هنر یا علم وجودی یک معلم است. این اصطلاح عموماً به استراتژیها یا راهبردهای آموزش مربوط میشود، که برخیها ازآن به عنوان سبک یادگیری نیز یاد میکنند. برخی پداگوژی را استفاده صحیح از راهبردهای آموزشی در جریان فرایند یاددهی و یادگیری تعریف کردهاند. برای نمونه، پائلو فریر، از روش آموزشی بزرگسالی خود به عنوان پداگوژی انتقادی یاد میکند.
در ارتباط با استراتژیهای آموزشی، اعتقادات فلسفی خود معلم از آموزش بوسیله دورنمای دانش و تجارب شاگردان، موقعیتهای شخصی و محیطی و نیز اهداف یادگیری که از طریق تعامل دانشآموزان و معلمان تنظیم میگردد، اداره میشوند.
هدف نهایی، از کاربست الگوی تدریس پداگوژیک یادگیری از طریق همیاری و دستیابی به فعالیتهای عالی ذهنی است.
خلاصه عناوین آموزشی
در قرن نوزدهم با پیشرفت علوم انسانی در زمینههای روانشناسی و جامعه شناسی، علمای تعلیم و تربیت به فکر افتادند تا واقعیتها و شرایط تربیتی را به شیوه تجربی و علمی مطالعه نمایند اینان در صدد برآمدند که برای بررسی مسایل تربیتی طرحی نو ارائه نمایند. از این روآنان بین تربیت که عمل است و دانش تربیت که به مطالعه آن میپردازد تفاوت قائل شدند .
در شیوه یا روش آموزشی پداگوژی ، متخصص یک موضوع درسی خاص، شروع به سخنرانی میکند و به فراگیران تکلیف میدهد و سرانجام با انجام آزمونهای مختلف پیشرفت تحصیلی آنها را میسنجد . در پداگوژی اعتقاد بر آن است که یادگیرنده باید به معلم اتکا داشتهباشد. در این شیوه، معلم تنها کسی است که حق اظهار نظرهای مختلف را دارد و شاگرد موجودی منفعل است که میتواند صرفا با گوش دادن، مطالب ارائه شده را جذب نماید. در پداگوژی مفهوم "تجربه" کم ارزش است و معلم به تجربهای که یادگیرنده شخصاً کسب میکند، بهایی نمیدهد. در پداگوژی رشد بیولوژیک و فشارهای اجتماعی باعث میشود که فرد برای یادگیری، آمادگی پیدا کند، در واقع وظیفه تعلیم و تربیت را این میداند که طفل را برای زندگی فردا آماده کند بدون در نظر گرفتن علاقه و استعداد طفل و نیازهای کنونی او، در این روش تربیتی اعتقاد بر این است که وقتی کودک به سن خاصی میرسد جامعه از او انتظار دارد پس بنابراین باید برای او و بجای او تصمیم گرفت که چه درسی را بخواند و چه رشته دانشگاهی را انتخاب کند. چون در پداگوژی کاربرد بعدی آنچه که یاد گرفته میشود مورد نظر است نه کاربرد فعلی آموختهها، بنابراین در پداگوژی تمرکز بر "موضوع" یا "مطلبی" است که توسط معلم جهت یادگیری مشخص میشود.
در این روش، معلم صرفا بعنوان یک تسهیل کننده و راهنما ظاهر میشود نه به عنوان آموزشدهنده محض و سخنران بلامنازعه. او در فعالیتهای یاددهی و یادگیری بعنوان مشاور در کنار فراگیر میایستاد و به او در فهم مطالب کمک میکند. در شیوه آموزشی آندراگوژی، این اعتقاد وجود دارد که یادگیرنده باید بطور فزاینده، خودش جهت یادگیری را تعیین کند. یعنی شخص باید مرتباً با اعتقاد به ارزشمند بودن تجربه خود یاد بگیرد که در جهت توسعه فکر خود قدم بردارد و متکی به توان و نیروی خودشباشد. در آندراگوژی توسعه نقشهای اجتماعی شخص یادگیرنده مطرح است. یعنی در این مفهوم گفته میشود چون یادگیرنده باید وظایفی را در جامعه بر عهده بگیرد و نقشهایی را ایفا کند، لذا برای ایفای صحیح نقش خود در آینده، باید چیزهایی را یاد بگیرد. از نظر دورنمای زمانی آموزش و یادگیری، در آندراگوژی علاوه بر کاربرد آتی، کاربرد فوری آنچه که یاد گرفته شده نیز مورد نظر است، یعنی آنچه را که فرد آموخته است میتواند از لحظه یادگیری به بعد به کار بگیرد. در روش آندراگوژی فرد با مشکل یا مسئلهای مواجه میشود و برای حل آن با روش علمی، تلاش به یادگیری میکند تا بر مشکل پیش روی خود فائق آید. از آنجایی که فراگیر در طول فرایند یادگیری، حضوری فعال و مسولیت پذیر دارد لذا برای یادگیری انگیزه بیشتری پیدا میکند. در این سبک بر عکس سبک بالا که تمرکز بر روی موضوع و مطلب تهیه شده توسط معلم است، تاکید و تمرکز یادگیری روی مشکل یا مسئله است زیرا که کاربرد آنی مطالب یادگیری هم ضروری است. مزیت اصلی این شیوه آموزشی، تقویت انگیزه یادگیری در یادگیرنده است ولی باید توجه داشت که موفقیت این روش، به موقعیت و شرایط فرایند یادگیری وابسته است و از این روش برای تدوین و استاندارد کردن اطلاعات، در سطح عمومی نمیتوان استفاده نمود. برای ارتفاء کیفیت آموزشی و پژوهشی بهتر است که ترکیبی از دو شیوه فوق استفاده شود.
سینرگوژی سبکی تربیتی، از ترکیب بهترین ویژگی پداگوژی و آندراگوژی است. در این روش استاد و شاگرد دوش به دوش هم در جریان فعالیت یادگیری حرکت میکنند. سینرگوژی یک روش منظم یادگیری است که در آن، اعضای تیمهای کوچک بوسیله برقراری روابط منظم، از یکدیگر یاد میگیرند و در نتیجه، همافزایی در یادگیری، حاصل میگردد. این روش برای فعالیتهای پژوهشی دانشجویان سطوح عالی( کارشناسی ارشد و دکتری) و همچنین برای آموزش درس روش تحقیق بسیار اثر بخش میباشد.
پداگوژی رادیکال یا انتقادی رویکردی است برای درک و فهم روابط مدرسه و جامعه از چشمانداز روابط اجتماعی موجود در تولید در قالب نظام سرمایه داری. این پداگوژی هم چنین رویکردی عملی نسبت به تدریس، یادگیری و پژوهش است که از طریق گفتگوی انتقادی وتجزیه وتحلیل دیالکتیکی تجربه روزمره تدریس را مورد تاکید قرار میدهد. به طور خلاصه تعلیم و تربیت انتقادی به تدریس با عنایت به عمل انتقادی توجه دارد. رویکرد آن دموکراتیک و هدفش ایجاد و برقراری برابری و عدالت اجتماعی واقتصادی برای تمام گروههای قومی یا نژادی است. از اصول برابری نژادی، طبقهای و جنسیتی حمایت کرده و در راستای تحقق چنین برابری تلاش میکند. مربیان انتقادی از اینکه شرایط ناعادلانهای، تجربیات آموزشی گروههای محروم و اقلیتها و سایر افراد به حاشیه رانده شده را در برگرفته بسیار خشمگین هستند. اگر چه تمام این افراد موافقند که تحقق برابری وشادی اجتماعی به تلاشهای بسیار عظیم نیاز دارد اما درعین حال بر این نکته نیز متعهدند که تعلیم وتربیت باید فرایندی تغییر یاینده باشند. همین طور که پائولو فریر میگوید:
((یکی از وظایف مربیان پیشرفت گرا این است که از طریق تجزیه وتحلیل سیاسی درست وجدی، فرصتهای موجود برای امیدواری را آشکار و روشن کنند. صرف نظر از اینکه چه موانعی بر سر آنان وجود دارد.تلاش برای انجام کاری در راستای بهبود جهان بدون داشتن امید، به گونهای است که میتواند تنها این تلاش را به سطح اعمال برنامهریزی شده و یا صرف رویکردی علمی تنزل دهد اعمالی که در حقیقت نوعی توهم بی اهمیت و سطحی است.))(1998.فریر)
صاحب نظران انتقادی در تعلیم وتربیت، نظریه را با فعالیتهای سیاسی، فرهنگی، آموزشی به شکلی منحصر به فرد ترکیب و ادغام کردهاند. نظریه انتقادی یک سنت دیرینه است که مبتنی بر استفاده از نقد به عنوان یک روش بررسی و پژوهش است.(1991کارتری) مطالعات سیاسی در برنامه درسی در ایالات متحده از مکتب فرانکفورت تاثیر بسیار زیادی پذیرفته است واین روند به گونهای بوده که هم اکنون محققانی در این عرصه فعالیت میکنند. که درصدد درگیر شدن و ایفای نقش فعال در ارتقای تغییر اجتماعی در درون نظام آموزشی وخود فرهنگ میباشند. این محققان از طریق رد واقع گرایی گذشته، تئوریهای پست مدرن را در دستور کار خود قرار دادهاند و در حین حال دارای آرزوی تربیت شهروندانی توانا وفعال میباشند تا بتوانند شرایط را به نفع یک جامعه عادلانه تغییر دهند. شاید یکی از جالبترین تفسیرهای انجام شده کار پاینار و دیگرانباشد که این موئلفه را در قالب موارد زیر بیان کرده اند:
فهم نظزیه باز تولید یا نظریه مطابقت مهمترین نقش دردرک برنامه درسی به عنوان یک متن سیاسی را دارا است.به طور ویژه .ارتباطات اجتماعی در تعلیم وتربیت .روابط بین مدیران ومعلمان.معلمان ودانش آموزان.دانش آموزان ودانش آموزان.دانش آموزان با کارهایشان.سلسله مراتب موجود در دنیای کار ودر ارتباط با کارگران را به نمایش میگذارد.روابط سلسله مراتب در قدرت واختیار عمودی از مدیران به معلمان واز معلمان به دانش آموزان منعکس شده است.با این همه ذکر این نکته بسیار مهم است که نظریه باز تولید .یکی از مهمترین موئلفههای درک وفهم برنامه درسی به عنوان یک متن سیاسی است.
مفهوم دیگری که به حوزه برنامه درسی وارد شده وبه صاحبنظران جهان سیاست –محور برنامه درسی کمک کرده تا دیدگاه خودرا بهتر معرفی کنند واسدلال خود را به پیش ببرند مفخوم ایدئولوژی است.
مک لارن دراین زمینه توضیح میدهد:
((ایدئولوژی دریک برداشت ساده به تولید معنی اشاره میکند.ایدئولوژی به عنوان راهی برای نگریستن به جهان.مجموعهای از ایدهها.انواع مختلف فعالیتهای اجتماعی و آداب ورسوم است که ما مایلیم به عنوان امری طبیعی وموجه ومقبول بپذیریم.در حقیقت ایدئولوژی محل تقاطع یا نقطه اشتراک معنا و قدرت در دنیای اجتماعی است.آداب ورسوم .عادات.باورها وارزشها اغلب در قالب برداشتهای غیر منظم افراد از جایگاهشان در نظم اجتماعی فرهنگی ایجاد میشود واز این طریق آنها را متقاعد میکند که آن جایگاه را بپذیرند وروابط نا عادلانه مربوط به قدرت و تسلط را پنهان ومخفی کنند.این امر را میتوان در برخی اوقات سلطه ایدئولوژیک نامید.))
ایدئولوژی در ابتدا به عنوان اولین عنصر و مفهوم کلیدی در جنبش برنامه درسی به عنوان متن سیاسی مد نظر قرار گرفت.سپس مفهوم ایدئولوژی به یک مفهوم محوری در فهم برنامه درسی و برنامه درسی نیز به عنوان یک((بحث ایدئولوژیک))مفهوم پردازی گردید.
برنامه درسی پنهان ابزار مفهومی دیگری برای صاحبنظران برنامه درسی سیاست محور در دهه 1970بود .مفهومی که برای اولین بار توسط-فیلیپ جکسون- مطرح شد.(1992.جکسون)وچندی قبل نیز توسط وی تحت عنوان ((شالوده وزیر ساخت برنامه درسی))باز تدوین ومطرح شده است.برنامه درسی پنهان به مجموعهای از نتایج و جنبههای ناخواسته اما کاملا واقعی فرایند آموزش مدرسهای اشاره میکند.برنامه درسی پنهان از برنامه درسی آشکار و یاطرح ریزی شده متفاوت است.
مک لارن برنامه درسی پنهان را این چنین تعریف میکند((برنامه درسی پنهان با روشهای تلویحی وضمنی که در آن رفتار ودانش ایجاد میشود .یعنی آنچه که خارج از مواد درسی معمول برنامه ریزی شده رسمی اتفاق میافتد.سرو کار دارد وبخشی از"فشار"مدیریتی وبورو کراتیک مدرسه است.که به وسیله آنها دانش آموزان وادار به اطاعت از ایدئولوژیهای حاکم و فعالیتهای اجتماعی مرتبط واقتدار.رفتار واخلاق میشوند.))(1989.مک لارن).امروزه برنامه درسی پنهان مبدل به یک مفهوم بسیار عادی شده است ودر برنامه درسی رسمی جا افتاده وتوسط طیف وسیعی از صاحبنظران مورد استفاده قرار میگیرد.
نظریه «هژمونی» یا سلطه جریان مارکسیستی دیگری در تحلیل رسانهها است که توسط آنتونیوگرامسی متفکر و سیاستمدار ایتالیائی مطرح شد. وی این اصطلاح را در رابطه با ایدئولوژی ـ حاکم در جامعه به کار برد. نظریه سلطه بر عوامل اقتصادی و ساختاری که ناشی از ایدئولوژی طبقاتی است، تاکید چندانی نمیگذارد و تأکید آن بیشتر بر خود ایدئولوژِی- نحوه بیان آن، موضوعاتی که بدانها اهمیت میبخشد و مکانیسمهائی که ایدئولوژی بدان وسیله به حیات خود ادامه داده و با تسلیم قربانیانش به شرایط آن(بویژه طبقه کارگر) شکوفا شده و در تلقین آن به دیگران و شکل دادن به آگاهیهای آنان موفقیت حاصل میکند-میباشد. تفاوتهای اساسی بین نظریه سلطه، استقلال ایدئولوژی بطور قابل ملاحظهای از دیدگاه اقتصادی آن مورد توجه قرار گرفته و حفظ شده است. از دیدگاه نظریه سلطه، ایدئولوژی تصویر مخدوشی از واقعیت و یا روابط طبقاتی به دست میدهد، یا به قول آلتوسر «ایدئولوژی روابط در نظر گرفته شده خیالی و ذهنی افراد نسبت به شرایط واقعی و موجود است». از نظر آلتوسر، ایدئولوژی از این جنبه که از طرف طبقات حاکم و با استفاده از زور بر جامعه تحمیل شدهباشد، سلطه محسوب نمیشود، بلکه از این نظر که به صورت یک تأثیر فرهنگی که از روی قصد و بطور برنامه ریزی شده در جامعه گسترش یافته و بر اساس آن، تجربیات ما از واقعیت شکل میگیرد و در خدمت طبقات حاکم قرار میگیرد سلطه محسوب میگردد. بعدها نظریات عده دیگری از «متفکرین مارکسیست»، به ویژه«پولانتزا» و آلتوسر به تثبیت نظریه گرامشی کمک کرد. این دو متفکر نیز به این نکته معتقد بودند که روابط سرمایه داری از طریق رضایت داوطلبانه افراد (بویژه طبقات کارگر) شکل میگیرد و مشروعیت مییابد. بطور کلی، تغییر توجه تئوریک از عوامل اقتصادی به عوامل ایدئولوژی و فرهنگ به عنوان علل تداوم نظام سرمایه داری سبب شد که نقش رسانههای همگانی در انتشار ایدئولوژیهای حاکم برجسته شود و همین امر موجب اختلافات بسیاری در میان نظریه پردازان مارکسیست، بویژه بین آن عده که بر عوامل ساختاری و اقتصادی اصرار میورزیدند و عدهای که نقش ایدئولوژی و فرهنگ را در تداوم نظام سرمایه داری تعیین کننده میدانستند، شد.) نشریه علوم تربیتی .پژوهشگاه علوم انسانی)
گرامسی نقش روبنا را در تداوم تقسم بندیهای طبقاتی وجلوگیری ازتوسعه هشیاری طبقاتی مورد تاکید قرار داده بود.اوسلطه رادردوبرداشت زیر بکا گرفت:
1)سلطه به فرایندی از غلبه وتسلط اشاره میکند که به وسیله آن طبقه حاکم تلاش میکند تا کنترل سیاسی خودرابرروی دیگر طبقات از طریق رهبری عقلانی واخلاقی اعمال کند.(این برداشت.مارکس وانگلس است).
2)سلطه همچنین به استفاده اززور وایدئولوژی برای باز تولید روابط طبقاتی مورداستفاده قرار میگیرد.
بااین حال همانطور که وکسلرواسیتون با پذیرش تعریف سلطه به عنوان یک طبقه بر بیان علایق ومنافع سایر گروهای اجتماعی به نفع خوداستدلال میکنند.سلطه یک نظام تسلیحاتی مجزا در انبار تسلیحات سرمایه داری نیست.بلکه به همراه وافزون برایدئولوژی .فرهنگ وقدرت سرکوبگرانه به کار گرفته میشود.سلطه یک عنصر ایدئولوژیک نیست.به طور کلی اکثر صاحبنظران سیاسی از واژه سلطه برای اصلاح الگوی اولیه زیر بنا-روبنا که در دههی 1970به کار گرفته شده بود. استفاده کردند.
شاید مهمتریناشاره ونشانه حرکت از نظریه باز تولید ومقاومت به سوی سیاستهای فرهنگی عبارتباشد ازپژوهش درخصوص فرهنگ روزمره یا عامه(آلن.1987).بااین این انگیزه که الگوی باز تولید ومقاومت محدود بوده ویا محدود کننده بوده اند.(ژیرو.1989).براین باور بود که آموزش مدرسهای باید به عنوان بخشی از مجموعه متناقض و پیچیده فرایندهای ایدئولوژیکی ومادی مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد که ازطریق آن انتقال تجربه صورت میپذیرد.دراین عمل تربیتی هم مبدل به یک مکان و هم شکلی از سیاستهای تربیتی میشود.چنین عملی معلمان ودانش آموزان راقادر میسازد تا در شکل گیری ذهنیتهایشان دخالت کنند.علایق خود را به منظور تغییر شرایط ایدئولوژیکی ومادی مسلط در فعالیتهای اجتماعی اعمال کنند .به نحوی که توانایی اجتماعی را ارتقاء بخشیده وامکانات بالقوه برای تغییر را نشان دهند.
یکی دیگر از انتقادات سیاسی اخیر مسئله هویت بوده است. آرنو ویتز ازجمله صاحبنظرانی است که مسئله شکل گیری هویت در طبقه کارگر را مورد توجه قرار داده وبه طور ویژه ارتباط آن را با فرهنگ عامه وبرنامه درسی مورد بررسی قرار داده و به این نکته اشاره کرده است که هدف عمده آموزش وپرورش مدرسهای انکار وتکذیب هویت است.از دید وی کارکرد اصلی مدرسه عبارت است از جدا کردن-برهنه سازی دانش آموزان از آنچه که متعلق به اوست وبازسازی وتجدید هویت او بر اساس بینش و تفکر سلطه گرایانهای است که به عنوان نظم اجتماعی مسلط وجود دارد.از این رو برای بچههای طبقه کارگر .اطاعت از برنامه درسی به معنای داشتن آرزوی تحرک اجتماعی است.
در اواخردهه 1970هنری ژیرووسایر صاحبنظران سیاسی دچار این نگرانی شدند که تکیه بیش از حد بر مفهوم باز تولید.ریسک تبدیل شدن به گفتمان ناامیدی را به همراه داشتهباشد.مفهوم ایدئولوژی .معلمان ودانش آموزانرا به عنوان همدست وشریک جرم باز تولید طبقه حاکم به تصویر میکشید.نظریه سلطه به گونهای بود که این امر را القاء میکرد که راه گریزی وجود ندارد زیرا هشیاری وخودآگاهی کاملا پر واشباع شده است ودارای چرخهای شناختی شده است که اذهان طبقه کارگر راکور میکند.
به طور کلی اندیشه مقاومت با آثار پاول ویلیس گره خورده است.وی در آثار خود مروج این نوع نگاه بوده است که میتوان وباید درمقابل فرایند باز تولید مقاومت کرد.به عبارتی دیگر باز تولید قابل مبارزه است-درسال 1985تلاشهای پژوهشی برای فهم برنامه درسی به عنوان یک متن سیاسی ازنظریههای باز تولید ومقاومت به سمت مسائل مرتبط با عمل سیاسی وپداگوژی تحول یاینده یا انتقادی در آثار هنری ژیرو آشکار بود.صاحبنظران انتقادی اصرار داشتند که صداها ودیدگاهای معلمان ودانش آموزان به واسطه تلاشهای محافظه کاران برای اجرا واشاعه برنامه درسی ویژهای که برنامه درسی مقاوم دربرابر معلم.می نامیدند خاموش شده ومورد بی توجهی قرار گرفته است.ازدیدگاه هنری ژیرو.پیتر مک لارن-پداگوژی انتقادی تااندازهای ازطریق صداها یا از طریق داستانهایی که معلمان ودانش آموزان به یکدیگر میگویند بیان میشود.از این رهگذر صدا به عنصری کلیدی در پداگوژی انتقادی تبدیل میشود زیرا سبب میشود تا معلمان درک کنند که تمام گفتمانها دارای بستری تاریخی هستند ودر قالب ابزارهای فرهنگی منتقل میشوند.صدا درحقیقت((دستور زبان فرهنگی))و((دانش زمینه ای))است که معلمان ودانش آموزان برای فهم ودرک تجربه به کار میبرند.(1989مک لارن).او بین صدای معلم وشاگردان تمایز قایل میشود ومی گوید:((صدای یک دانش آموز ناشی از تامل دریک کا معین نیست اما یک نیروی شکل دهنده است که فعالیتها وروابط قدرت ساخته در طی زمان راتغییر داده وشکل میدهد.صدای معلم منعکس کنندهی ارزشها.ایدئولوژیها واصول ساختاری است که معلمان برای فهم سوابق.داستانها وفرهنگهای دانش آموز مورد استفاده قرار میدهند.)).
«روشن ساختن گسترش سرمایه داری نو و نیز بوجود آوردن راه کارهایی است که از راه آن جامعه میتواند . از روابط سلطه گری و بهره کشی رهایی یابد» پداگوژی انتقادی رویکردی است برای درک و فهم روابط مدرسه وجامعه از چشم انداز روابط اجتماعی موجود در تولید در قالب نظام سرمایه داری این پداگوژی همچنین رویکرد عملی نسبت به تدریس یادگیری پژوهش است که از طریق گفتگوی انتقادی و تجزیه و تحلیل دیالکتیکی تجربه روزمره،تدریس را مورد تأکید قرار میدهد .تعلیم وتربیت انتقادی به تدریس با عنایت به عمل انتقادی توجه دارد . رویکرد آن دموکراتیک و هدفش ایجاد وبرقراری برابری و عدالت اقتصادی و اجتماعی برای تمام گروههای قومی یا نژادی است،از اصول برابری نژادی،طبقهای حمایت کرده و در راستای تحقق چنین برابریهایی تلاش میکند. این رویکرد شامل مربیان فمینسیت،طرفداران راست کارگری و انسان گرایان مارکسیست وسایرین است.این رویکرد مربوط به چپ لیبرال است و تلاش میکند تا جامعه سرمایه داری را مهربانتر ودموکرات تر کند. همچنین رویکرد دیگر در این مورد به نقد سرمایه داری میپردازد و میخواهد جامعهی سوسیالیست را متحقق سازد.این حوزه علاوه بر اینکه میخواهد از طریق اقدامات پژوهش تناقض بین نظام مدرسه و نظام سرمایه داری را روشن سازد در صدد است به هدف و منظور خود که بی اعتیار ساختن دو اسطوره لیبرالیسم ((تعلیم و تربیت یک فعالیت بی طرف )) و((تعلیم و تربیت یک فعالیت غیر سیاسی)) است، برسد.
تعاریف
تدریس: Teaching
عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و فراگیر (Interaction) براساس طراحی منظم هدفدار معلم برای ایجاد تغییر در رفتار فراگیر.
تدریس فعال: Active Teaching
در این روش فراگیران در جریان آموزش برانگیخته شده در امر یادگیری میکوشند. در واقع معلم نقش راهنما و هدایت کننده را ایفا میکند و یک ارتباط متقابل بین معلم و فراگیر وجود دارد.
توجه به ویژگیها و نیازهای دانشجویان
استفاده از این روش مستلزم به کار گرفتن همه حواس است و جریان یادگیری از طریق تمام حواس صورت میگیرد. از طریق کار بست این روش میتوان، مطالب و مهارتها را درک کرد، ارتباط موثرتری برقرار کرد، مهارتها و مطالب را از یک موقعیت به موقعیت دیگر تعمیم داد. در یادگیری روش چند حسی به طور کلی از همه حواس استفاده میشود، به بیان دیگر، یادگیری بصری که 75 % از مجموع یادگیری ما از طریق دیدن است، یادگیری سمعی که 13 % از مجموع یادگیری ما از طریق شنیدن است، لمس کردن، که 6% از مجموع یادگیری ما از طریق لمس کردن است، چشیدن که 3% از مجموع یادگیری ما از طریق چشیدن است و بوییدن که 3% از مجموع یادگیری از طریق بوییدن است.
این روش یکی از روشهای فعال تدریس است. اگر نظام آموزشی بخواهد توانایی حل مسئله را به دانشآموزان یاددهد، (البته مسئله به معنی مشکل و معضل نیست، به بیان دیگر مسئله موضوعی نیست که برای ما مشکل ایجاد کند، بلکه رسیدن به هدف در هر اقدامی، به نوعی حل مسئله است،در این روش آموزش در بستر پژوهش انجام میشود و منجر به یادگیری اصیل و عمیق و پایدار در دانشآموزان میشود. در این روش ابتدا معلم باید مسئله را مشخص، سپس به جمع آوری اطلاعات توسط دانشآموزان پرداخته شود، و بعد از جمع آوری اطلاعات بر اساس اطلاعات جمع آوری شده دانشآموزان فرضیه سازی و در نهایت فرضیهها را آزمون و نتیجهگیری شود. اگر روش حل مسئله درست انجام شود میتواند منجر به بارش یا طوفان فکری گردد. یعنی اگر معلم روش تدریس حل مسئله را به درستی انجام دهد، دانشآموزان میکوشند تا برای حل مسئله با استفاده از تمام افکار و اندیشههایی که دارند، در کلاس راه حلی بیایندو آن را ارائه دهند. به بیان دیگر اگر معلم در روش تدریس حل مسئله به درستی عمل کند، منجر به روش تدریس بارش مغزی نیز میشود. به طور کلی اگر نظام آموزش و پروش بخواهد در جهت تقویت زمینههای بالقوه خلاقیت نقش مهمی ایفا کند همانا بست روشهای تدریس حل مسئله و بارش فکری در کلاس درس توسط معلمان است.
روش تدریس پروژهای به دانشآموزان امکان میدهد تا قدرت مدیریت، برنامهریزی و خود کنترلی را در خودشان ارتقاء بخشند. در این روش دانشآموزان میتوانند با توجه به علاقهی خود موضوعی انتخاب و به طور فعالانه در به نتیجه رساندن آن موضوع شرکت نمایند. براین اساس در این روش دانشآموزان یاد میگیرند که چگونه به طور منظم و مرحلهای کاری را درس انجام دهند و این روش باعث تقویت اعتماد به نفس در دانشآموزان میشود زیرا بین آنها و معلم رابطه صحیح آموزشی بر قرار است و در نهایت این روش باعث تقویت همکاری، احساس مسئولیت، انضباط کاری صبر و تحمل در انجام امور و تحمل عقاید دیگران و مهارتهای اساسی پژوهش در دانشآموزان میشود.
معلم به طور شفاهی اطلاعات و مفاهیم را، در عرض مدتی که ممکن است از چند دقیقه تا یک ساعت یا بیشتر طول بکشد، در کلاس ارائه میدهد. در سخنرانی میتوان معلم را با عنوان پیام دهنده و دانش آموز را به عنوان پیام گیرنده تصور کرد. از این نظر سخنرانی شیوهای است یک سویه، برای انتقال اطلاعات، که معمولاً فراگیر در آن نقش غیر فعالی دارد. محتوای سخنرانی را معلم قبل از ورود به کلاس تعیین میکند.
بازگویی شیوهای است که معلم بکار میبرد تا فراگیر را در بیاد سپردن اشعار، قواعد، فرمولها، تعاریف و اصطلاحات تشویق کند. در بازگویی معمولاً معلم از دانش آموز انتظار دارد که موضوع بیاد سپرده را کلمه به کلمه بیان کند. شیوه بازگویی مطالب، با آنکه اغلب در کلاسها مورد استفاده قرار میگیرد، ولی متاسفانه ضرورتاً دلالت بر تحقق یادگیری نمیکند. کاربرد این شیوه تنها نشان میدهد که دانش آموز مطالب مورد نظر را بیاد سپرده است. گاهی هدف معلم اساساً این است که دانش آموز موضوعی را بخاطر بسپارد تا برای درک مفهوم خاصی از آن را بکار برد، در این روش صورت بکار گرفتن این شیوه ممکن است مفیدباشد.
شیوه پرسش و پاسخ شیوهای است که معلم به وسیله آن فراگیر را به تفکر در باره مفهومی جدید یا بیان مطالبی فرا گرفته شده تشویق میکند. معلم، وقتی که میخواهد مفهوم دقیقی را در کلاس مطرح نماید یا توجه فراگیران را به موضوعی جلب کند شیوه پرسش و پاسخ را به کار میبرد و نیز بدین وسیله فراگیر را تشویق میکند تا اطلاع خود را درباره موضوعی بیان کند ممکن است برای مرور کردن مطالبی که قبلاً تدریس شدهاند مفیدباشد، یا وسیله خوبی برای ارزشیابی میزان درک فراگیر از مفهوم مورد نظرباشد.
معلم معمولاً بوسیله تمرین، فراگیر را به تکرار مطلب یا کاربرد آن تشویق میکند تا فراگیر در موضوع مورد نظر تبحر لازم را کسب کند. مثلاً معلم انگلیسی از فراگیر میخواهد که با تکرار شفاهی اصطلاحات، تلفظ صحیح آنها را فراگیرد، یا بعد از یافتن طرز ساختن جملات شرطی، پنج جمله شرطی بسازد. ممکن است معلم ریاضی، پس از درس دادن مفهوم مشتق و طرز مشتق گیری از توابع، از دانشآموزان بخواهد که ده مسئله در رابطه با این موضوع حل کنند. در تمام موارد بالا معلم، با استفاده از شیوه تمرینی، دانشآموزان را به تکرار یا کاربرد مفاهیم مورد نظر تشویق میکند.
در این شیوه، دانشآموزان فعالانه در یادگیری شرکت میکنند و مفهوم مورد نظر را از یکدیگر میآموزند. در این شیوه معلم را میتوان به عنوان محرک، شروع کننده بحث و راهنما تصور کرد. معلم طوری سوال یا مسئله را مطرح میکند که دانشآموزان را به پاسخگویی یا حل مسئله تشویق کند. این شیوه در دو مورد زیر، کاربرد خاصی دارد:
۱- موقعی که معلم میخواهد مفهوم جدیدی را به فراگیران بیاموزد (مانند موقعیت بالا) و انتظار دارد که همه آنها مفهوم را به شکلی واحد در یایند در این صورت معلم سعی میکند که بحث را به جهتی بکشاند که شکل صحیح مفهوم از آن نتیجهگیری شود.
۲- هدف معلم این است که ذهن دانش آموز را به تکاپو و جستجو وادارد. در این صورت معلم مسئلهای را عنوان میکند که تا دانشآموزان راه حل آن را پیشنهاد کنند. در این موقعیت معلم سعی میکند که موضوع بحث را به دلخواه خود کنترل نکند، تا راه حلی را که خود در نظر دارد به کلاس تحمیل نکردهباشد.
در این شیوه معلم معمولاً، برای فهماندن مطلبی خاص به فرا گیران، از وسایل و اشیاء گوناگون استفاده میکند. در صورتی که معلم نتواند برای فهماندن مطلب درسی آزمایش انجام دهد، شیوه نمایشی میتواند شیوه خوبی برای روشن تر کردن مفهوم برای فراگیرانباشد.
شیوه آزمایشی ( روش اجرا کردن یا یادگیری بوسیله عمل )
آزمایش فعالیتی است که در جریان آن فراگیران با به کار بردن وسایل و مواد بخصوصی در باره مفهومی خاص عملاً تجربه کسب میکنند. آزمایش معمولاً در آزمایشگاه انجام میگیرد، اما نداشتن آزمایشگاه مجهز یا وسایل مناسب در مدرسه نباید دلیلی برای انجام ندادن آزمایش در کلاس وسایل بسیار سادهای لازم است که معلم و حتی دانش آموز میتواند به آسانی آنها را تهیه کند. آزمایش، گاهی به منظور آشنا کردن دانشآموزان با جنبههای عملی یک مفهوم، مورد استفاده قرار میگیرد. برای اینکار معلم دستور عمل انجام آزمایش را در اختیار فراگیران میگذارد و انتظار دارد که دانشآموزان با استفاده از دستور کار سرانجام به نتیجه یکسانی برسند. در موارد دیگر آزمایش به منظور فراهم آوردن محیطی مناسب برای حل مسئله تلقی میشود. در اینصورت معلم جهت کلی فعالیت را مشخص میکند و فراگیران را بر آن میدارد تا در اجرای آزمایش به طور مستقل تصمیم گیری و نتیجهگیری کنند. آزمایش برای تدریس مفاهیم علوم تجربی به ویژه فیزیک، بسیار لازم است و بدون آن دانش آموز نمیتواند مفاهیم مورد نظر را به درستی فراگیرد.
گردش علمی به دانشآموزان امکان میدهد که از طریق مشاهده طبیعت، وقایع، فعالیتها، اشیاء و مردم تجزیه علمی بدست آورد. در گردش علمی دانشآموزان با مشاهده واقعیتها میتوانند مفاهیمی را که در در کلاس مورد بحث قرار میگیرد، بهتر در ذهن خود بپرورانند و معلم میتواند با استفاده از این شیوه کنجکاوی فراگیران را درباره موضوعی خاص بر انگیزد. در بعضی موارد، میتوان از گردش علمی برای جمع آوری اطلاعات لازم برای انجام گرفتن آزمایش، یا یک پروژه، بهره گرفت. مثلاً اگر هدف درس( شناختن کانیهای دارای ارزش اقتصادی )باشد میتوان دانشآموزان را به چند معدن برد تا کانیهای مختلف را جمع آوری کنند و آنها را در کلاس، بعد از آزمایشهای لازم، بشناسند.
استفاده از منابع دیداری و شنیداری در تدریس، یک شیوه مستقل و مجزا نیست. معلم در هر گونه تدریسی میتواند از وسایل دیداری و شنیداری کمک بگیرد. گاهی میتوان در تدریس از وسایلی نظیر رادیو، تلویزیون و ضبط و پخش صوت، نمودار و نقشه استفاده کرد. مثلاً معلم در هنگام سخنرانی ممکن است از عکس استفاده کند، یا برای نمایش دادن یک رابطه علمی از نمودار کمک بگیرد. در مواردی که معلم میخواهد یک موضوع اجتماعی را تدریس کند، ممکن است بحث رادیویی مناسبی را که روی نوار ضبط شده است برای فراگیران پخش کند.به طورکلی کاربرد صحیح منابع دیداری و شنیداری برای بر انگیختن کنجکاوی دانشآموزان و تشویق آنها به فراگیران بسیار موثر است.
این الگو برای کمک به دانشآموزان در بررسی مسایل اجتماعی از قبل عدالت، برابری، فقر، قدرت، تقویت رشد عمومی و اجتماعی آنها برای توجیه و حل اینگونه مسایل به شیوه مذاکره است. در این الگو معلم آغازگر، کنترل کننده جو برای ایجاد یک فضای مثبت کاری و عقلی، باز و پویا است و به فراگیران تفهیم میکند که یکدیگر را مستقیم ارزیابی ننمایند، و به عقاید و نظرات همدیگر احترام بگذارند. این الگو بیشتر برای دورههای دبیرستان و دانشگاه کاربرد دارد و در نهایت باعث تقویت روحیه همدلی، قضاوت منطقی در خصوص مسائل اجتماعی تحلیل مناسب مسائل روز و تقویت کار دسته جمعی در دانشآموزان میشود. مثال: فرض کنید بعضی از دانشآموزان با سهمیهای شدن کنکور سراسری مخالف هستند، معلم از طریق شرکت سهامی فکر با دانشآموزان به بررسی این مهم میپردازد و در نهایت به کمک خود دانشآموزان آنها را قانع مینماید.
هدف این الگو ایجاد تغییر رفتار مناسب در دانشآموزان است. مثال: دانش آموزی که در امتحان دچار اضطراب میشود یا از درس ریاضی میترسد، به او میآموزد که چگونه رفتار خود را تغییر داده و موجب کاهش این اضطراب و ترس در خود شود. در این الگو معلم حامی دانشآموزان است و یک فضای مثبت ایجاد میکند تا آنها به اصلاح رفتار خود بپردازند. این الگو در سنین مختلف و همه دورههای تحصیلی کاربرد دارد، و در نهایت دانشآموزان را قادر به توصیف، توضیح، پیش بینی، کنترل و تغییر رفتار خود مینماید. بطور کلی معلم از طریق این الگو میتواند تغییرات مطلوب را در رفتار دانشآموزان ایجاد نماید
هدف این الگو،رشد همدلی با دیگران و بررسی مسایل وواقعیتها و ارزشهای اجتماعی در عمل است. این الگو میتواند باب افتتاح گفتگو در بارهی ارزشها و چگونگی اثر آنها در زندگی روزانهباشد . در این الگو معلم مسئول شروع و هدایت دانشآموزان است. به نحوی که آنها را قادر به تحلیل رفتار، ارزشهای فردی، همدلی، حل مسائل میان فردی،نقش ارزشها در مسائل اجتماعی و آسودگی در ابراز عقاید نماید. این الگو در همه برنامههای آموزشی و پرورشی و سنین مختلف کار برد دارد. بطور کلی این الگو باعث افزایش فهم دانشآموزان در بهبود و گسترش ارزشهای اجتماعی میشود. برای مثال: معلم میتواند از طریق این الگو مسائل خوب و بد اجتماعی و یا رفتارهای خوب و بد را توسط دانشآموزان به نمایش بگذارد و سپس در مورد آن به کمک فراگیران به بحث و ارزشیابی بپردازد. بدین ترتیب معلم از طریق عمل ( نمایش ) به بررسی مسائل اجتماعی، رفتاری و ارزشیابی آن توسط دانشآموزان میپردازد.
روش تدریس کارگاهی یکی از روشهای موثر یاددهی و یادگیری است که در بیشتر موارد با روش سخنرانی،سمینار، کنفرانس و سمپوزیوم یکسان بکار برده میشود. برای درک بهتر روش کارگاهی ابتدا به مفاهیم ذکر شده میپردازیم و سپس روش کارگاهی را شرح میدهیم.
روش سخنرانی
قبلاً تشریح شده و در اینجا از شرح آن خودداری مینماییم.
سمینار
عدهای صاحب نظر هستند، که دور هم جمع شده و تبادل نظر میکنند. (البته تعداد افراددر سمینار محدودباشد، حداکثر 100نفر که به گروههای کوچک 10الی 15نفری تقسیم میشود و تبادل نظر میکنند و در نهایت کل گروهها به تبادل نظر میپردازند )
کنفرانس
محققی به نظریهای رسیده است، آن را برای دیگران مطرح میکند.
سمپوزیوم
مانند سمینار است و تنها تفاوت آن با سمینار در این است که افرادی که در سمپوزیوم شرکت میکنند تخصصی تر سطح آگاهی آنها از دیگران برتر است ( در سطح بالاتری از سمینار قرار دارد.)
مرحله ارایه درس کوتاه
این مرحله مبانی نظری مورد بحث توسط مدرس کارگاه تبیین و تحلیل میشود.
مرحله فعالیت و کار
دانشآموزان، دانشجویان و یا کارورزان و مربیان شرکت کننده در کارگاه به گروههای کوچک 2 الی 3 نفره یا انفرادی تقسیم و بر روی موضوعات تعیین شده فعالیت مینمایند.
مرحله مشارکت
در این مرحله مجدداً دانشآموزان شرکت کننده در کارگاه که به گروههای 2 الی 3 نفره یا انفرادی تقسیم شده بودند، دور هم جمع میشوند، که به بحث و بررسی جمع بندی موضوعات تعیین شده میپردازد. ( حداکثر زمان این مرحله از کل زمان کارگاه است). بدیهی است که در اجرای کلاس کارگاه آموزش باید از روش مهارت آموزی (ابتدا و انتهای فعالیت کاملاً مشخص شده است) سود جست. کاربست روش تدریس کارگاهی میتواند نتایج آموزش را تضمین کند. البته با رعایت نکات زیر:
مرحله درسی کوتاه و فشرده:
۱) معلم ابتدا اهداف و انتظاراتی که از کارورزان و دانشآموزان دارد، دقیقاً بیان و تحلیل مینماید و از طریق آزمون تشخیصی، رفتار ورودی آنها را میسنجد.
۲) معلم مبانی نظری هر محور کلی را در سالن عمومی تبیین و تحلیل نموده و به رفع اشکالات کارورزان یا دانشآموزان در ابعاد نظری میپردازد . البته بهتر است قبل از تشکیل کارگاه مبانی نظری را ( به منظور تسلط دانشآموزان ) برای آنها ارسال کند.
۳) سپس معلم ( مدرس) دانشآموزان را به گروههای کوچک کاری تقسیم نموده و یک نفر به عنوان مسئول و گزارشگر و یک نفر به عنوان منشی انتخاب که جلسات کارگاهی را اداره و نکات کلیدی را یادداشت نمایند.
۴) زمان بهینه برای این مرحله حداکثر معادل کل زمان کارگاه آموزشی است.
مرحله فعالیت گروهی و انجام وظایف انفرادی:
۱) در این مرحله کار مسئول گروه کاری، همانا استخراج مفاهیم کلیدی بر اساس مباحثات همه کارورزان است، سپس منشی گروه کاری کلیه نکات کلیدی را (که در مورد توافق اکثریت گروه است) نوشته و طبقه بندی مینماید. شایسته است که منشی جلسه کلیه نکات مطروحه را بر روی تابلو نوشته تا کلیه دانشآموزان آنها را مشاهده و سرانجام پس از نهایی شدن روی کاغذ منعکس نماید.
۲) زمان بهینه برای این مرحله حداکثر معادل کل زمان کارگاه آموزشی است.
۳) محل تشکیل گروههای کاری باید جدا از یکدیگرباشد.
مرحله مشارکت و جمع بندی:
1) کلیه دانشآموزان در سالن عمومی جمع شده و سپس مسئولین گروههای کاری به ترتیب گزارشی از نتایج مباحثات بر روی موضوعات مطروحه را ارائه و سپس نکات کلیدی مشخص و توصیههای کاربردی به عمل میآورند.
2) زمان بهینه برای این مرحله همان حداکثر معادل کل زمان کارگاه آموزشی است. در پایان یعنی مرحله ارزشیابی و بازخورد کارگاه، مدرس به اجرای آزمون پس خروجی پرداخته و آن را با آزمون پیش ورودی مقایسه مینماید و نگرش دانشآموزان را نسبت به کارگاه ( البته بدون ذکر نام ) دریافت میکند.
این الگو برای یاد دادن نحوه طبقه بندی کردن، نحوه فکر کردن و چگونگی دریافت مفهوم به دانشآموزان اهمیت دارد. در این الگو معلم به عنوان حامی و هدایت گر فرضیههای دانشآموزان است به نحوی که از قبل مفاهیم را انتخاب و در نمونههای مثبت و منفی سازمان میدهد و فراگیران را جهت نیل به این مفهوم هدایت میکند. این الگو دانشآموزان قادر به مفهوم سازی پیشرفته، مفاهیم خاص، استدلال استقرایی، تسلط و آگاهی به چشم اندازها، دورنماها، تحمل ابهام و حساسیت به استدلال منطقی در ارتباطات مینماید. مراحل الگوی تدریس دریافت مفهوم به شرح زیر است:
• عرضه مطالب و شناسایی مفهوم
• آزمون دستیابی به مفهوم
• تحلیل راهبردهای تفکر
الگوی تفکر استقرایی
این الگو باعث بهبود ظرفیت تفکر، گردآوری، سازماندهی و کنترل اطلاعات و نام گذاری مفاهیم میشود. به بیان دیگر این الگو باعث گردآوری اطلاعات سازماندهی و کنترل مطالب میشود. در این الگو معلم آغازگر فعالیت است، زیرا فعالیتها از قبل به وسیله معلم تعیین میشوند، اما جو همکاری و دوستانه بین معلم و شاگردان وجود دارد. تماس یکایک دانشآموزان برای دسترسی به اطلاعات فراهم نماید. این الگو منجر به افزایش آگاهی فردی و رشد خود کنترلی دانشآموزان میگردد و در همه سطوح تحصیلی کاربرد دارد.
مراحل تدریس الگوی تفکر استقرایی عبارتند از:
• تکوین مفهوم
• تفسیر مطالب
• کاربرد اصول یا عقاید
الگوی آموزش کاوشگری
این الگو باعث تقویت استدلال فراگیران، شناخت مفاهیم، فرضیهها و آزمون آنها در دانشآموزان میشود. در این الگو جو همکاری بین معلم و شاگردان وجود دارد، ولی سیستم اجتماعی بیشتر توسط معلم به ترغیب فراگیران جهت آغاز کاوشگری میپردازد و شیوههای کاوشگری را به آنها یاد میدهد، این الگو منجر به یادگیری و تقویت مهارتهای جریان علمی، کاوشگری خلاق، تقویت روح خلاقیت، استقلال در یاد گیری، تحمل ابهام و موقتی بودن دانش در دانشآموزان میشود.
مراحل تدریس الگو عبارت است از :
• مواجه نمودن فراگیران با مسئله
• گردآوری دادهها در خصوص مسئله و اثبات آن
• طبقه بندی دادهها (اطلاعات)
• تجزیه و تحلیل دادهها
• تحلیل جریان کاوش
این الگو باعث یادگیری با معنا در دانشآموزان میشود و در آن معلم، ساخت ذهنی را در دست دارد و همواره مطالب قبلی تمیز دهنده را در دست دارد و همواره مطالب یادگیری را به سازمان دهندگان ارتباط میدهد و به شاگردان کمک میکند تا مطالب جدید را از مطالب قبلی تمیز دهند این الگو منجر به تقویت مفاهیم، درون سازی معنی دار اطلاعات و افکار، عادت به تفکر منظم و منطقی و تقویت روحیه کاوشگری در دانشآموزان میشود، و برای کلیه سطوح تحصیلی مناسب است. مراحل پیش سازمان دهنده:
۱- از طریق روشن کردن منظور درس به وسیله مثال و تکرار.
۲- ارائه مطالب، یا وظیفه مورد نظر برای دانشآموزان با یک نظم منطقی.
۳- تحکیم سازمان شناخت از طریق یادگیری فعال و توافق مجدد و یک نظم منطقی.
۴- تحکیم سازمان شناخت از طریق یادگیری فعال و توافق مجدد و یکپارچه.
این الگو باعث تاکید بر پردازش اطلاعات، افزایش یادسپاری و درونی کردن اطلاعات در دانشآموزان میشود. معلم و شاگردان بصورت یک گروه برای دادن مطالب جدیدجهت یادسپاری تلاش میکنند.این الگو نیاز به عکس، وسایل مجسم، فیلم و سایر مطالب دیداری و شنیداری دارد. معلم شاگردان را در تعیین موضوعها، جهتها و تصویرهای کلیدی یاری میکند.این الگو دانشآموزان را در تسلط بر حقایق و افکار سیستمی برای یادسپاری تقویت قدرت ذهنی و افزایش یادسپاری کمک و در تمام مراحل و سنین کاربرد دارد. مراحل تدریس این الگو عبارت است از:
۱- توجه به مطالبی که باید یادسپاری شوند. از طریق خط کشیدن زیر آنها و ...
۲- ایجاد ارتباط از طریق فنون کلمه کلیدی و کلمه جایگزین
۳- بسط تصاویر
۴- تمرین و یاد آوری به منظور آموخته شدن کامل
این الگو باعث سازگاری و متناسب نمودن آموزش با مراحل رشد فراگیران میشود. در این الگو کاوشگری در جوی اجتماعی و عقلی آزاد همراه است. معلم باید جو تسهیل کنندهای ایجاد تا شاگرد احساس خود را آزادانه بیان کند. این الگو منجر به تقویت جنبههای انتخابی رشد شناختی و جنبههای عاطفی و اجتماعی در دانشآموزان میشود.مراحل تدریس الگو عبارتند از:
۱- به وجود آوردن موقعیتی که مطابق رشد دانش آموزباشد.
۲- کاوشگری از طریق دریافت پاسخهای دانشآموزان.
۳- انتقال از طریق بررسی استدلال دانشآموزان.
این الگو باعث آموزش علمی به سبکهای مشخص و آموزش مفاهیم بنیادی در دانشآموزان میگردد . رسالت معلم در این الگو پرورش کاوشگری، ایجاد جوی توام با همکاری و داشتن انعطاف است. این الگو منجر به دانش علمی تعهد به کاوشگری علمی، ژرف اندیشی و روح مهارت همکاری در دانشآموزان میشود. مراحل این الگو عبارتند از:
۱- فراهم آوردن زمینه جستجو برای دانشآموزان .
۲- تعیین مسئله از سوی دانشآموزان .
۳- مشخص کردن مسئله در هر جستجو توسط دانشآموزان .
۴- دانشآموزان حدس در خصوص راههای توضیح مشکل میپردازند.
این الگو باعث مشارکت فراگیران در یادگیری شده و به آنها یاد میدهد که چگونه خود را به فراگیری مطالب پرداخته و مسائل را حل نمایند. معلم نقشهادی، راهنما و تسهیل کننده را دارد و دانش آموز آغاز کننده به نحوی که معلم به دانشآموزان کمک میکند تا مسائل را تعریف و برای حل موفقیت آمیز آنها اقدام نمایند. همچنین معلم بایستی مکانی آرام توام با جو مثبت و اطلاعات مورد نیاز برای دانشآموزان فراهم نماید. این الگو دانشآموزان را قادر به افزایش آگاهی فردی، رشد خود، هدفهای اجتماعی و تحصیلی متنوع مینماید. مراحل تدریس این الگو عبارتند از:
۱- تعریف موقعیت توسط فراگیر به نحوی که معلم ابراز احساسات را ترغیب میکند.
۲- کشف مشکل بوسیله دانشآموزان .
۳- رشد بینش توسط بحث دانشآموزان در باره مسئله و حمایت معلم از آنها.
۴- برنامه ریزی و تصمیم گیری توسط دانشآموزان .
۵- یکپارچگی از طریق توسعه بینش دانشآموزان در خصوص مسئله و حمایت معلم از آنها.
الگوی بدایع پردازی ( افزایش تفکر خلاق )
هدف این الگو افزایش تفکر خلاق و مشکل گشایی در مواقع خاص، بر هم زدن سنتهای متداول و گسترش افقهای فردی و اجتماعی در دانشآموزان است. معلم سوالاتی از دانشآموزان مینماید، ولی پاسخ دانشآموزان کاملاً باز است و معلم بایستی کمک کند تا شاگردان تفکر خود را بسط دهند این الگو باعث رشد خلاقیت و نوع آوری، همبستگی گروه و بر هم زدن سنتها در نزد انظار میشود.
مراحل تدریس الگو عبارتنداز:
۱- توصیف وضعیت جدید به کمک معلم
۲- قیاس مستقیم به نحوی که معلم قیاس مستقیم ( مقایسه ساده از دو موجود یا دو مفهوم) را پیشنهاد و از شاگردان میخواهد آنها را توصیف کنند.
۳- قیاس شخصی به نحوی که معلم شاگردان را به قیاس مستقیم ( شدن) ترغیب میکند.
۴- مقایسه قیاسها از طریق شاگردان
۵- توضیح تفاوتها به کمک شاگردان
۶- اکتشاف به کمک شاگردان
۷- قیاس زایی، شاگردان مجدد به بیان شباهتها و تفاوتهای قیاس میپردازند.
اهداف این الگو کمک به دانشآموزان برای توسعه آگاهی از تواناییهای خویشتن در تفکر و احساسات گروهی، مناسب انسانی و ایجاد تصور ذهنی از خود است. معلم باید در این الگو انعطاف پذیرباشد. این الگو منجر به افزایش آگاهی، خود یک پارچگی روابط میان فردی میشود. مراحل این الگو عبارتند از :
۱- مشخص کردن تکلیف برای شاگردان از طریق ایجاد محیط امن برای آنها
۲- بحث و تحلیل در خصوص گام اول
الگوی دیدار در کلاس درس
این الگو برای کمک به فراگیران در پذیرش مسئولیت رفتار و شرایط اجتماعی است معلم بایستی دارای شخصیتی صمیمی و ماهر در فنون بحث میان فردیباشد و بیشتر اقدامات کنترل، ولی با دانشآموزان سهیم است. این الگو باعث استقلال و خود محبت دهی و آزاد اندیشی میشود. مراحل الگو عبارتند از:
۱- استقرار فضایی از پذیرش مشارکت ( تشویق دانشآموزان برای مشارکت و سخن گفتن)
۲- طرح مسئله برای بحث بوسیله دانشآموزان یا معلم و بررسی پیامدهای آن
۳- بررسی قضاوت ارزشی توسط فراگیران در خصوص مسئله
۴- تعیین اقدام دیگر جایگزین از طریق توافق دانشآموزان که کدام مسئله را پیگیری نمایند.
۵- التزام علمی دانشآموزان در برابر جمع
۶- پیگیری رفتاری از طریق سنجش رفتارهای جدید ایجاد شده در دانشآموزان .
این الگو برای کمک به دانشآموزان در تقویت مردم سالاری، تشریک مساعی و آموزش آنها از طریق همکاری کاوشگرانه در فهم و مسائل اجتماعی و تحصیلی است در این الگو معلم مانند یک مشاور عمل میکند و بایستی بتواند به درخواستهای دانشآموزان پاسخ دهد و به کمک آنها نیازمندیهای آموزش را فراهم آورد. این الگو نیازمند یک جو مثبت برای استدلال و مذاکره میباشد و در همه سنین و سطوح تحصیلی و انجام کارهای گروهی کاربرد مناسبی دارد. این الگو در نهایت منجر به کاوشگری منظم، کنترل و پویش موثر گروهی، تقسیم کار، مردم سالاری، تعهد و تمایل نسبت به کاوشگری و هم کوششی در دانشآموزان میشود.
این الگو باعث افزایش فهم اجتماعی، مهارت، توانایی یادگیری و تقویت کار گروهی در دانشآموزان میشود. معلم در این الگو نقش مشاور را ایفا نموده و دانشآموزان را حمایت مینماید. در نهایت منجر به تقویت یادگیری و آموزش در بستر پژوهش در آنها میشود. این الگو برای کلیه دروس به ویژه علوم دقیقه و در تمام دورههای تحصیلی و سنین مختلف کاربرد دارد.
این الگو باعث درک مسائل اجتماعی، از قبیل مردم شناسی، جامعه شناسی، فرهنگ شناسی، مهارت عقلی، آموختن اطلاعات، تشکیل مفاهیم و استفاده مناسب از مفاهیم در دانشآموزان میشود. در این الگو معلم موقعیت کاوشگری را ایجاد و از دانشآموزان میخواهد تا به بررسی و نتیجهگیری در مورد آن بپردازند. این الگو در تمام سنین و دورههای تحصیلی به ویژه در درس علوم اجتماعی کاربرد دارد. و در نهایت باعث تقویت فهم و درک دانشآموزان در خصوص مسائل اجتماعی میشود.
(نظریه اجتماعی یادگیری )
هدف این الگو ایجاد و تقویت مهارتهای اساسی، مطالب آموختنی از ساده به مشکل و دادن مطالب درسی به صورت انفرادی به دانشآموزان و استفاده از تکنولوژی دیداری و شنیداری و دانشآموزان است. در این الگو معلم حامی دانشآموزان است و به آنها کمک میکند تا مستقل یاد بگیرند. این الگو در نهایت دانشآموزان را قادر به تسلط بر محتوای علمی، تقویت انگیزه درس خواندن، توانایی کنترل خود و تقویت عزت نفس مینماید. این الگو در همه دورههای آموزشی و سنین مختلف کاربرد دارد.
این الگو معمولاً به دو صورت زیر است:
۱- الگوی نظریه و عمل:
مانند یک مهارت ریاضی که در آن مهارت با نشان دادن ممارست، باز خورد و نظارت در هم میآمیزد تا دانش آموز بر آن مهارت تسلط یابد.
۲- شبیه سازی که از توصیف موقعیتهای زندگی ایجاد میشود.
مثال :معلم در درس جغرافیا، کره زمین است و یا از مولاژ استفاده میکند و اندامها و دستگاههای مختلف بدن انسان را نشان میدهد. در این الگو معلم نقشهادی و راهنما را دارد و بایستی یادگیری با تشکیل شرکت سهامی فکر بین دانشآموزان و معلم انجام گیرد این الگو در همه سنین و سطوح تحصیلی کاربرد دارد و در نهایت باعث افزایش مفاهیم و مهارتهای آگاهی درباره سیستمهای اجتماعی، همدردی، آگاهی از تنش تغییر و احساس اثر بخشی در دانشآموزان میشود.»(محمدی، ص49، 1383 )
منابع:
1 سنگری،محمد رضاو...، 1383،طراحی آموزشی فارسی اول دبستان (بخوانیم و بنویسیم)،تهران، انتشارات مدرسه .
2 شعبانی،حسن، 1385، مهارتهای آموزشی روشها و فنون تدریس، تهران، سمت .
3 صفوی،امان الله، 1370، کلیات روشها و فنون تدریس، تهران، نشر معاصر .
4 میرزا محمدی، محمد حسن، 1383، کتاب ارشد، تهران، پوران پژوهش
http://www.m-abtahy.com/ravesh2.htm
بسیاری از معلمان در تلاش هستند تا فرآیند آموزش را از حالت منفعل بیرون بیاورند و دانشآموزان را ترغیب کنند تا به صورت فعالانه در یادگیری مطالب درسی مشارکت داشته باشند. یکی از الگوهای آموزش «دانش آموز محور»، الگوی تجربه و گفتوگو است. در این الگو تمامی فعالیتهای آموزشی برپایه تجربه و گفت وگو بنیان نهاده شده است. تجربه به دو بخش عملی و مشاهده تقسیم میشود و گفتوگو نیز شامل دو بخش گفتوگوی درونی و گفتوگو با سایر دانشآموزان است.
● گفتوگوی درونی
در این روش از دانشآموزان خواسته میشود تا درباره موضوع درسی به خوبی فکر کنند و سپس ایدهها و نظرات و عقاید خود را درباره آن به روی کاغذ بیاورند یا به نحو دیگری ثبت کنند. استفاده از این روش موجب میشود تا دانش آموز از موضع یک شنونده مطلق بیرون بیاید و فعالانه فکر کند.
● گفتوگو با دیگر دانشآموزان
در شیوههای آموزش سنتی نیز از این روش به صورت کنفرانس دادن دانشآموزان یا در کلاس کتابی را با صدای بلند خواندن استفاده میشود. هر چند این موارد میتواند در کلاس تنوعی ایجاد کند، ولی چندان کارآمد نیست.
● مشاهده
در این روش دانشآموزان موضوع درس را به صورت دیداری یا شنیداری فرا میگیرند.
استفاده از آزمایشگاه، دیدن فیلم، گوش دادن به نوار یا CDهای صوتی، رفتن به اردوهای علمی و بازدید از موزههای مختلف در این دسته قرار میگیرند.
● تجربه عملی
در این روش دانش آموز خود وارد عمل میشود و دست به انجام فعالیتهای مختلف میزند.
انجام دادن آزمایشهای مختلف، انجام دادن کارهای هنری، نمایش دادن و بازیهای نقش آفرینی در این دسته قرار میگیرند.
● استفاده از الگوی تجربه و گفت وگو
چگونه یک معلم میتواند از این مدل چهارگانه برای مؤثرتر کردن آموزش دانشآموزان استفاده کند راهکارهای زیر میتوانند در این باره بسیار مؤثر باشند.
● توسعه روشهای تدریس
برای آموزش دادن میتوان از روشهای متنوع و زیادی استفاده کرد. اگر بتوانید دانشآموزان را به مشارکت در یادگیری ترغیب کنید، خودتان هم از تدریس بیشتر لذت خواهید برد. استفاده از بحثهای گروهی دانشآموزان را فعال و مشتاق میکند و کلاس را از حالت کسالت بار بیرون میآورد.
سعی کنید دانشآموزان را به سوی تحقیق و پژوهش و حتی گفت وگو با افراد متخصص درباره موضوع درسی سوق دهید. در کلاس از محصولات سمعی و بصری به خوبی استفاده کنید. فیلمها، عکسها و پوسترها میتوانند به خوبی ذهن دانشآموزان را درگیر موضوع درس کنند.البته استفاده از چهار مدل ارائه شده در این الگو به موازات یکدیگر میتواند نتایج بسیار خوبی در برداشتهباشد.
● یادگیری استدلالی
در استفاده از الگوی تجربه و گفت وگو، هدف ایجاد تعامل و تعادل بین این دو است. در حقیقت تجربه و گفت وگو از یکدیگر جدا نیستند و پیشرفت در هر یک از آنها موجب توسعه دیگری میشود. تجربه موجب میشود تا دانشآموزان از زوایای مختلف موضوع درسی را بررسی کنند و افکار و عقاید خود در آن زمینه را به سطح بالاتری ارتقا دهند که بازتاب آن در گفت وگو دیده میشود. گفت وگو نیز موجب درک بهتر تجربه دستیابی به معانی و مفاهیم وسیع تری از مشاهدات و آزمایشها میشود.
فنون تدریس مؤثر(سالی براون-کارولین ارلام- فیل ریس)(ترجمه:دکتر کورش فتحی واجاوگاه )
6- به طور صریح و آشکار برای شرکت کنندگان مشخص کنید که در چند هفته آتی در کلاس درس چه کاری باید انجام دهند و نیز علت آن را هم بیان کنید.
7- به شرکت کنندگان دقیقاً اطلاع دهید که به چه روشی میخواهید آنها را ارزیابی کنید وچه قسمتهایی از تدریستان ازنقطه نظر ارزیابی مهم است و کدام بخش از تدریس شامل مرور مطالبی است که شرکت کنندگان آنها را قبلاً فرا گرفته اند.
8- از دروس اولیه به منظور آگاهی از میزان اطلاعات قبلی شرکت کنندگان از موضوع درس استفاده کنید و آن را مبنای تدریس خود در کلاس قراردهید.
9- برای شرکت کنندگان مشخص کنید که چه منابعی برای استفاده آنها در دسترس است وچه منابعی را خود باید به آنها دسترسی پیدا کنند و همچنین کدامیک از منابع ازطریق معلم تأمین خواهد شد و کدامیک در کتابخانه و سایر مراکز موجود میباشد.
10- در جلسات اولیه، اگر مشاهده کردید که مقررات رفتاری وضع شده مورد تخطی واقع شده است واکنش قاطعی از خود بروز دهید تا نشان دهید که هر آنچه را در کلاس درس اتفاق بیفتد زیر نظر دارید وهیچ چیز را نادیده نخواهید گرفت.
جلب توجه شرکت کنندگان و آرام کردن کلاس
1- سعی کنید در ابتدای امر کاری انجام ندهید.
2- فریاد نکشید!
3- از حس کنجکاوی انسان استفاده نمائید.
4- به طور ناگهانی و غیر منتظره به سراغ شرکت کننده بی دقت بروید.
5- روشهایی را جهت وادار کردن شرکت کنندگان برای گوش دادن به کلاس درس ابداع کنید.
6- انسانها ستایش و تمجید را دوست دارند.
7- با یک تکلیف شروع کنید.
8- اهدافی را انتخاب نمایید.
9- هرج ومرج و بی انضباطی در کلاس درس را توهین به شخص خود تلقی ننمایید.
10- تعدادی از شرکت کنندگان دوست دارند که کل زمان کلاس برای آنها سر گرم کنندهباشد .
نحوه مواجهه با رفتارهای دشوار
اساسا مشهور است که مدرسان با سه دسته از افراد سرو کار دارند:
یادگیرندگان: یعنی افرادی که علاقمند به حضور در کلاس و استفاده حداکثر از آن هستند
گردشگران: یعنی افرادی که بدنبال تفریح و گذران اوقات فراغت هستند
زندانیان: یعنی افرادی که از حضور در دوره انزجار دارند
اجازه بدهید هر چه میخواهد بگوید و بعد شما تصمیم بگیرید چه کار کنید
عکس المعلهای خود را کنترل کنید:
مساله را شخصی نکنید
وارد بحث و جدل نشوید
عصبانی نشوید. با اینکار فرد مورد نظر را به هدف خود میرسانید و صلاحیت خود را زیر سئوال میبرید
اگر فرد بطور افراطی و غیر مودبانه حرف میزند نظز دیگران را جویا شوید تا فرد در یابد که دیدگاهش مورد تایید دیگران نیست
اجازه دهید سایر افراد فرد مورد نظر را مهار کنند
سئوالات خصومت آمیز را بصورت جدی و طبیعی و عادی پاسخ دهید
رفنار فرد مورد نظر را نادیده بگیرید
افراد وراج
ضرورت رعایت حقوق همه افراد را در ابتدای کلاس گوشزد کنید
هنگامیکه فرد وراج برای گرفتن نفس توقف میکند کلام او را قطع کنید و برای مثال بگویید: ”پس منظورتان این است که...“
”کسی میخواهد چیز دیگری را اضافه کند؟“
از تماس چشمی با فرد وراج اجتناب کنید. اینکار یعنی دعوت وی به اظهار نظر!
سئوالات را از فردی به غیر از فرد وراج بپرسید
غلبه بر قطع شدن رشته کلام در کلاس درس
1- قبول کنید که کلام شما قطع گردیده است .
2- ردِ کلام خود را به ذهن بسپارید.
3- قبول نمایید که در برخی از موارد قطع کلام لازم وضروری است .
4- در رفتار با همکاران خود صبور باشید.
5- قطع سخن خود را مبدل به نوعی تجربه مثبت یادگیری کنید.
6- در رفتار با افراد کلاس از بروز احساسات شخصی اجتناب ورزید.
7- مطالبی را از قبل تهیه نمایید تا بتوانید از آنها در رفتار با شرکت کنندگانی که کلام شما را قطع مینمایند، استفاده کنید.
8- فاصله مکانی خود را ( با شرکت کنندگان ) رعایت کنید.
9- در جستجوی کشف علل قطع سخن خود باشید.
10- از تجارب همکاران خود استفاده کنید.
یادگیری اسامی
1- بگذارید شرکت کنندگان در مورد اسمشان خود تصمیم گیرنده باشند.
2- در استفاده از کنیهها و اسامی خودمانی دقت کنید.
3- برای سؤال نمودن از شرکت کنندگان از لیست اسامی آنها استفاده کنید.
4- اسامی شرکت کنندگان را به صورت یک نقشه در ذهن خود ترسیم کنید.
5- هنگامی که اسامی شرکت کنندگان را فراگرفتید، از آنها استفاده نمایید.
6- اسامی شرکت کنندگان کلاس را قابل رؤیت کنید.
7- در بخاطر سپردن اسامی شرکت کنندگان مرحله به مرحله جلو روید.
8- درمورد تکرار اسامی همانند در یک کلاس، دقت کنید.
9- مطمئن شوید که اسامی شرکت کنندگان را به طور صحیح بیان میکنید.
10- پشتکار داشته باشید.
جلوگیری از بی انضباطی در کلاس درس
1- قوانین رفتاری اندک وروشنی را در کلاس درستان وضع نمایید.
2- رفتارهای خوب را فوراً با بازخورد مثبت پاداش دهید.
3- با هرگونه تخطی قبل از اینکه منجر به حوادث بزرگ وعمدهای گردند مقابله کنید.
4- مشخص نمایید که در صورت تخلف از مقررات شرکت کنندگان با چه نوع ازتحریمهایی از طرف شما مواجه خواهند شد. مطمئن شوید که چنین تحریمهایی عقلانی وعملی هستند.
5- از شرکت کنندگان انتظارات غیر معقول نداشته باشیدو آنها را دست کم هم نگیرید.
6- به دنبال علائم ونشانهها باشید.
7- اگرمشاهده شد که شرکت کننده بخصوصی میخواهد مشکل ایجاد کند، فی الفوراین شرکت کننده را به قسمت دیگر کلاس منتقل کنید.
8- زمانی را برای خنثی نمودن مشکلات غیر منتظره در نظر بگیرید.
9- علل پیدایش رفتار بد در کلاس درس را شناسایی کنید.
10- چیز جالبی برای انجام دادن آماده داشته باشید که در موقع ضروری شرکت کنندگان را به انجام آن مشغول نمایید.
استفاده از تابلو
1- نگارش شما بر روی تابلو به چه میزان قابل مشاهده است؟
2- برروی قسمت فوقانی تابلو مطالبتان را بنویسید.
3- عناوین درس را روی تابلو بنویسید.
4- درصورت چپ دست بودن، نگارش بر روی تابلو برای شما کار مشکلی خواهد بود.
5- طوری قرار بگیرید که شرکت کنندگان هم به خوبی، صدای شما را بشنوند و هم به خوبی قابل رؤیت باشید.
6- آماده و مهیا باشید !
7- گفتههای شرکت کنندگان کلاس را بر روی تابلو بنویسید.
8- فرصت نوشتن بر روی تابلو را برای شرکت کنندگان مهیا کنید .
9- از تابلو به عنوان منبع کلاسی استفاده کنید.
10- در پاک کردن مطالب نوشته شده بر روی تابلو دقت کنید.
سازماندهی دروس عملی ( کاربردی )
1- قبل از شروع درس، مواد لازم را بررسی کنید.
2- مواد مورد نیاز خود را در جعبهها و ظروف بر چسب دار قرار دهید.
3- اجازه دهید شرکت کنندگان کلاس به شما کمک کنند.
4- مطمئن شوید که برای کلیه شرکت کنندگان مواد موردنیاز را تهیه نموده اید.
5- در ارتباط با تکلیف خواسته شده از شرکت کنندگان، دستورالعملهای مختصر و مفیدی را به آنها ابلاغ کنید.
6- توضیحات خود را به طور جذاب ارائه دهید .
7- مقررات رفتاری سختی را وضع کنید .
8- از ایجاد وابستگی شرکت کنندگان به نظرات و پند واندرزهای خود اجتناب کنید.
9- شرکت کنندگان را از نظر روند فراگیری با هم هماهنگ کنید.
10- فعالیت شرکت کنندگان در کلاس را به معرض سنجش قرار دهید.
اطمینان از تدارک فرصتهای برابر برای شرکت کنندگان در حین تدریس
1- سعی کنید که با همه شرکت کنندگان رفتار یکسانی داشته باشید.
2- کار گروهی را طوری ترتیب دهید که در برگیرنده گروههایی با جنسیت یکسانباشد.
3- زبان خود را به تلفظ صحیح اسامی کلیه شرکت کنندگان کلاس عادت دهید.
4- از دادن نقش واحد ( که تبعیض آمیز به نظر میرسد ) به شرکت کنندگان اجتناب کنید.
5- همکارانتان را در اجتناب از تبعیض یاری دهید.
6- مراقب شوخیهای خود باشید.
7- آگاهی شرکت کنندگان را از برابری فرصتها افزایش دهید.
8- مواظب شرکت کنندگانی که احتمالاً تحت تأثیر نا برابریها قرار گرفته اند، باشید.
9- شرکت کنندگانی را در انجام کارهایشان از تبعیض و سو گیری استفاده میکنند، مؤاخذه نمایید.
10- سعی کنید کارتان نمادی از برابریباشد.
روشهای تدریس به 2 دستهی کلی تقسیم میشوند:
1. روشهای تدریس نمایشی: شامل روشهای تدریس سخنرانی، کتاب خوانی، آموزش برنامه ای، آموزش مفاهیم و تقویت حافظه میباشد.
2. روشهای تدریس اکتشافی:
الف- روش کشف مسئله
ب- روش حل مسئله
ج- روش اکتشافی هدایت شده
د- روش بحث گروهی (جستار گروهی)
ه- روش پرسش و پاسخ
تفاوت روشهای تدریس نمایشی و اکتشافی در این است که، در روشهای تدریس نمایشی، مطالب آماده، با استفاده از بیان شفاهی یا کتاب و یا کامپیوتر در اختیار یادگیرنده قرار میگیرد؛ حال آن که در روشهای اکتشافی، یادگیرنده خود باید مطالب را پیدا (کشف) کند. در روشهای تدریس نمایشی، هدف، انتقال معلومات و مهارتهاست نه پرورش تفکر و خلاقیت؛ در حالی که در روشهای تدریس اکتشافی، هدف پرورش تفکر و خلاقیت است.
در یادگیری اکتشافی، دانش آموز باید خود مسئله را مشخص کند، راه حلهای ممکن را برای آن در نظر بگیرد، این راه حلها را با توجه به شواهد، آزمایش کند و با توجه به این آزمایشها، نتیجه گیریهای مناسبی به دست آورد و سپس این نتیجه گیریها را در موقعیتهای جدید به کار گیرد و سرانجام به قوانین کلی و قابل تعمیم، دست یابد.
فواید استفاده از روشهای تدریس اکتشافی
1. پرورش قدرت تفکر
2. افزایش انگیزه درونی
3. پرورش اعتماد به نفس
4. نظم دادن به مطالب پراکنده
5. افزایش قدرت خلاقیت و کاوشگری
6. گروهی بودن کار
روشهای تدریس اکتشافی، عبارتند از:
الف) روش کشف مسئله: در این روش، معلم یادگیرنده را با یک موقعیت مبهم مواجه میسازد و سعی میکند یادگیرندگان، این «مبهم بودن موقعیت» را حس کنند. در این روش، کمک معلم به حداقل میرسد و این یادگیرنده است که هم باید مسئله را مشخص کند و هم برایش راه حل پیدا کند و هم این که راه حل خود را آزمایش کند تا از صحت آن مطلع شود؛ به عنوان مثال در سؤالات زیر، هم مسئله نامشخص است و هم علت یا راه حل آن نامشخص است که دانش آموز باید هر دو را کشف کند و به نتیجه گیری برسد.
1. علت رکود اقتصادی چیست و چگونه میتوان آن علل را از بین برد؟
2. چرا گاهی لامپ میترکد و چگونه میتوان این مشکل را حل کرد؟
ب) روش حل مسئله: در این روش یادگیرنده با یک مسئله مشخص مواجه میشود؛ یعنی برخلاف روش کشف مسئله، در این جا فراگیر با «موقعیت مبهم» مواجه نیست؛ بلکه معلم مسئله را در اختیار یادگیرنده قرار میدهد و یادگیرنده فقط برای آن مسئله راه حل پیدا میکند و سپس راه حل خود را آزمایش میکند.
در این روش، میزان کمک معلم به فراگیر، افزایش مییابد؛ به عنوان مثال؛ شما علت پوسیدگی لولهها در اثر تماس با آب شور را میدانید و نیز با خواص مواد محافظ و روشهای محافظت از پوسیدگی فلزات آشنا هستید، حال بگویید چگونه میتوان از پوسیدگی لولههای آب در شهرهایی که آب شور دارند (مثل زاهدان) و با روش مقرون به صرفه جلوگیری کرد؟ چگونه از مؤثر بودن و مقرون به صرفه بودن روش خود مطمئن هستید؟
ج) روش اکتشافی هدایت شده: در این روش نیز یادگیرنده با یک مسئله مواجه است که در پی کشف مسئله یا پیدا کردن راه حل برای مسئله و آزمایش آن میباشد. در این جا برای آزمایش راه حل، از طرف معلم، راهنماییهایی به صورت مستقیم و غیرمستقیم انجام میگیرد. میزان کمک معلم به یادگیرنده در این روش، با توجه به تفاوتهای فردی، قابل افزایش یا کاهش است و علت نام گذاری این روش به «اکتشافی هدایت شده»، همین مداخله و کمک معلم میباشد. بهتر است کمک معلم در حد اشاره (سرنخ)باشد، که میتواند با عبارتی چون «با توجه به...»، «با استفاده از...» و... شروع شود و نیز اشارهها میتوانند به صورت مستقیم و غیرمستقیم بیان شوند. اشارههای غیرمستقیم، به پاسخ یا راه حل اشاره نمیکنند؛ بلکه پاسخها و راه حلهای اشتباه یا نامطلوب را حذف مینمایند؛ اما اشارههای مستقیم، به جای بستن راههای انحرافی، به راه اصلی اشاره میکنند.
اشارهها هم چنین میتوانند به صورت صوری باشند؛ به عنوان مثال: یکی از راههای کاهش آلودگی هوا، استفاده از وسایل نقلیه گ... است (جواب = گازسوز) حرف اول جواب از طرف معلم راهنمایی شده است.
ونیز اشارهها میتوانند با توجه به موضوع یا عنوان مطلب انجام گیرد به عنوان مثال: مغز تکانشهایی را از طریق عصب... از گوش داخلی میرسد، درک میکند (جواب = شنوایی) که موضوع خود بیان گر جواب هست.
و نیز اشارههایی وجود دارند که مبتنی بر مترادف یا متضاد هستند. مثال: اگر بعد از انجام یک رفتار، رویداد مطلوبی صورت گیرد، تقویت مثبت روی داده است و اگر بعد از انجام یک رفتار، شخص از یک محرک نامطلوب خلاص شود، تقویت... انجام گرفته است. (جواب = منفی) که تقویت مثبت و تقویت منفی متضاد هم هستند و جواب جای خالی با توجه به تضاد این دو کلمه، کاملاً آشکار است.
د) روش بحث گروهی (جستار گروهی): روش بحث گروهی عبارتست از، فعالیت دسته جمعی دانش آموزان (غالباً در قالب گروههای کوچک) که به منظور انجام دادن امر مورد مطالعه، سازماندهی میشود.
به زعم صاحب نظران علوم تربیتی زمانی از روش گروهی استفاده درست و مناسب میشود که در عمل، نتیجهی مطالعات گروهی دانش آموزان، بیش تر از بازده مطالعات فردی آنانباشد. لازمهی فعالیتهای مشترک و گروهی، مهارتهایی است که فرد فرد اعضای گروه باید از پیش کسب کرده باشند. برای انجام دادن پژوهشهای گروهی در کلاس درس، توصیه میشود که عدهی اعضای گروه بین 5 تا 6 نفرباشد؛ زیرا در این حالت، همهی اعضا، فرصت مطالعه، تفکر و اظهارنظر در گروه را به دست میآورند.
روش بحث گروهی را برای تعداد محدود 6 تا 20 نفر میتوان به کاربرد و برای گروههای بیش از 20 نفر ایجاد مشکل میکند.
این روش برای دانش آموزان دورهی ابتدایی کارایی زیادی ندارد. یکی از مشکلات این روش این است که گاه ممکن است وقت گیرباشد؛ اما اگر معلم به موقع بحث را هدایت کند و راههای انحرافی را ببندد و نیز اگر یادگیرندگان اطلاعات کافی در زمینهی موضوع مورد بحث داشته باشند، تا حد زیادی مشکل وقت گیر بودن برطرف خواهد شد. در این روش یادگیرنده از اندیشهی دیگران استفاده میکند و قدرت بیان افراد، افزایش مییابد.
ه) روش پرسش و پاسخ: در این روش نیز یادگیرنده در صدد کشف مسئله یا حل آن است و میزان کمک معلم میتواند افزایش یا کاهش یابد. فرقی که این روش با روشهای قبلی دارد، این است که در این جا معلم علاوه بر استفاده از اشارهها، مسئله یا موقعیت مبهم را به سؤالات جزئی تری نیز تقسیم میکند. به این ترتیب معلم دو کمک را یعنی، اشارهها و سؤالات جزئی را به طور هم زمان ارائه میدهد.
در این روش با توجه به پرسشها و پاسخهای متعدد، یادگیرندگان فعال تر هستند.
و) تلفیق روشها: معلم پس از این که با روشهای مختلف تدریس آشنا شد، در عمل و به هنگام ارائهی درس، باید با تشخیص موقعیت، روشها و فنون مناسب را انتخاب کند؛ به عنوان مثال اگر معلمی در تدریس خود از روش سخنرانی استفاده میکند، در صورت لزوم میتواند با دانش آموزان بحث گروهی داشتهباشد یا از روش پرسش و پاسخ استفاده کند یا به آنها تمرین بدهد یا برایشان آزمایش کند یا نمونه سؤالی و مدلی را به آنها نشان دهد و در مجموع چند روش تدریس را درهم بیامیزد.
مقدمه :
تعریف روش:
« روش در مقابل واژهی لاتینی «متد » به کار میرود، وواژهی متد در فرهنگ فارسی « معین » و فرهنگ انگلیسی به فارسی «آریانپور »به :روش، شیوه،راه،طریقه، طرز، اسلوب معنی شده است . به طور کلی «راه انجام دادن هر کاری » را روش گویند .روش تدریس نیز عبارت از راه منظم،با قاعده و منطقی برای ارائه درس میباشد .
تقسیم بندی روش تدریس :
۱ ـ روشهای تاریخی 2 ـ روشهای نوین « صفوی، ص ۲۳۹، ۱۳۷۰)
« اصطلاح تدریس،اگر چه در متون علوم تربیتی مفهومی آشنا به نظر میرسد،اکثر معلمان و مجریان برنامههای درسی با معنی و ماهیت درست آن آشنایی دارند . برداشتهای مختلف معلمان از مفهوم تدریس میتواند در نگرش آنان نسبت به دانش آموزان و نحوهی کار کردن با آنها تأثیرمثبت یا منفی بر جای گذارد . برداشت چند گانه از مفهوم تدریس میتواند دلایل مختلفی داشتهباشد ؛از مهمترین آنها ضعف دانش پایه و اختلاف در ترجمه و برداشت نادرست معلمان از دیدگاههای مختلف تربیتی است. گاهی آشفتگی و اغتشاش در درک مفاهیم تربیتی به حدی است که بسیاری از کارشناسان، معلمان و دانشجویان این رشته مفاهیمی چون پرورش، آموزش،تدریس و حرفه آموزی را یکی تصور میکنند وبه جای هم به کار میبرند . این مفاهیم اگر چه ممکن است در برخی جهات وجوه مشترک و در هم تنیده داشته باشند، اصولاً مفاهیم مستقلی هستند و معنای خاص خود را دارند .
پرورش یا تربیت «جریانی است منظم و مستمر که هدف آن هدایت رشد جسمانی، شناختی، اخلاقی و اجتماعی یا به طور کلی رشد همه جانبه شخصیت دانش آموزان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعداد آنان است » (سیف،۱۳۷۹، ۲۸ ) . بر اساس چنین تعریفی پرورش یک نظام است، نظامی که کارکرد اساسیاش شکوفا کردن استعداد و تربیت شهروندانی است که هنجارهای مورد پذیرش جامعه راکسب کنند و متعهد به ارزشهای آن باشند . حتی بسیاری از صاحب نظران تربیتی کارکردی فراتر از کارکرد ذکر شده برای پرورش قائلند و معتقدند که القای ارزشها و سنتها و اخلاقیات پذیرفته شده جامعه به افراد یکی از قدیمیترین دیدگاه پرورشی است، به جای چنین کارکردی،نظام تربیتی باید رشد مهارتهای شناختی از قبیل تفکر انتقادی، تحلیل ارزشها و مهارتهای گروهی را در کانون کارکردهای خود قرار دهد تا زمینهی مردم سالاری در جامعه فراهم شود . (میلر،۱۹۸۳) گروهی دیگر نیز بر این باورند که نظام تربیتی باید عامل تغییر و تحول اجتماعیباشد . (فریره، ۱۹۷۲ )
تحلیل مفاهیم و کارکردهای ذکر شده نشان میدهد که به هیچ وجه نمیتوان مفهوم «پرورش » را با مفاهیمی چون آموزش،تدریس و یا حرفه آموزی یکی دانست .پرورش مفومی کلی است که میتواند سایر مفاهیم را در درون خود جای دهد .
مفهوم آموزش برخلاف پرورش یک نظام نیست، بلکه آموزش فعالیتی است هدفدار واز پیش طراحی شده،که هدفش فراهم کردن فرصتها و موقعیتهایی است امر یادگیری را در درون یک نظام پرورشی تسهیل کند و سرعت بخشد .بنابراین آموزش وسیلهای است برای پرورش، نه خود پرورش .آموزش یک فعالیت مشخص و دقیق طراحی شده است ؛پس هدفهای آن دقیق تر و مشخصتر و زودرستر از هدفهای پرورشی است .آموزش ممکن است با حضور معلم ویا بدون حضور معلم از طریق فیلم،رادیو،تلویزیون و سایر رسانهها صورت گیرد .
مفهوم تدریس به آن قسمت از فعالیتهای آموزشی که با حضور معلم در کلاس درس اتفاق میافتد اطلاق میشود . تدریس بخشی از آموزش است و همچون آموزش یک سلسله فعالیتهای منظم، هدفدار واز پیش تعیین شده را در بر میگیرد و هدفش ایجاد شرایط مطلوب یادگیری از سوی معلم است . به آن قسمت از فعالیتهای آموزشی که به وسیلهی رسانهها و بدون حضور و تعامل معلم با دانش آموزان صورت میگیرد به هیچ وجه تدریس گفته نمیشود. بنابر این آموزش معنایی عامتر از تدریس دارد . به عبارت دیگر میتوان گفت هر تدریسی آموزش است،ولی هر آموزشی ممکن است تدریس نباشد . چهار ویژگی خاص در تعریف تدریس وجود دارد که عبارتند از :
الف ) وجود تعامل بین معلم و دانش آموزان
ب) فعالیت بر اساس اهداف معین واز پیش تعیین شده
ج ) طراحی منظم با توجه به موقعیت و امکانات
د) ایجاد فرصت و تسهیل یادگیری . » ( شعبانی،ص ۹، ۱۳۸۲)
تعریف تدریس :
« تدریس عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد، بر اساس طراحی منظم و هدفدار معلم،برای ایجاد تغییر در رفتار شاگرد . تدریس مفاهیم مختلف مانند نگرشها، گرایشها،باورها، عادتها و شیوههای رفتار وبه طور کلی انواع تغییراتی راکه میخواهیم در شاگردان ایجاد کنیم، دربر میگیرد .» (میرزا محمدی،ص ۱۷، ۱۳۸۳)
روشهای نوین تدریس
روش کنفرانس ( گــــرد هم آیی )
«این روش با روش سخنرانی تفاوت دارد زیرا در روش سخنرانی، معلم مسئول دادن اطلاعات به دانش آموزان است. در حالیکه در این روش اطلاعات توسط دانش آموزان جمع آوری و ارائه میگردد. این روش میتواند مشخص کند که دانش آموزان تا چه اندازه میدانند. این روش یک موقعیت فعال برای یادگیری به وجود میآورد. نقش معلم در کنفرانس صرفاً هدایت و اداره کردن جلسه و جلوگیری از مباحثاتی است که منجر به انحراف از موضوع کنفرانس و روال منطقی آن شود. این روش برای کلیه دروس وسنین مختلف کاربرددارد.
روش شاگــــرد ـ استــــادی
قدمت این روش به زمانی که انسان مسئولیت آ موزش دهی انسانهای دیگر را چه از طریق غیررسمی و چه از طریق رسمی به عهده گرفت،می رسد .و قدمت آن به صدر اسلام برمی گردد مسجد نخستین موسسهای بود که چنین سیستمی را برای تعلیم و تربیت مسلمانها به کار برده است. از روشهای تعلیمی که در روش شاگرد ـ استادی حائز اهمیت است , روش حلقه یا مجلس است, که پیامبر عظیم الشان اسلام از این روش به مردم آن زمان آموزش میداد. همه افراد در کودکی دوست دارند نقشی غیر از نقش واقعی خود بازی کنند , روش شاگرد ـ استادی به این نقش خیالی, جامه عمل میپوشاند. در این روش به دانش آموزان اجازه داده میشود که نقش معلم را ایفا کنند. هدف اساسی این روش آن است که شاگرد , معلم گردد و از این طریق تجارب تازه و ارزشمندی به دست آورد .در این روش ,در صورت فقدان معلمان متخصص, تعداد زیادی از دانش آموزان مهارت خاص را آموختهاند و میتوان از آنها استفاده کرد.
روش چند حســـی ( مختلط )
استفاده از این روش مستلزم به کار گرفتن همه حواس است و جریان یادگیری از طریق تمام حواس صورت میگیرد . از طریق کار بست این روش میتوان , مطالب و مهارتها را درک کرد , ارتباط موثرتری برقرار کرد , مهارتها و مطالب را از یک موقعیت به موقعیت دیگر تعمیم داد. در یادگیری روش چند حسی به طور کلی از همه حواس استفاده میشود, به بیان دیگر ,یادگیری بصری که ۷۵ % از مجموع یاد گیری ما از طریق دیدن است , یادگیری سمعی که ۱۳ % از مجموع یادگیری ما از طریق شنیدن است , لمس کردن , که ۶% از مجموع یادگیری ما از طریق لمس کردن است , چشیدن که ۳% از مجموع یادگیری ما از طریق چشیدن است و بوییدن که ۳% از مجموع یادگیری از طریق بوییدن است.
روش حل مسئلــــه
این روش یکی از روشهای فعال تدریس است. اگر نظام آموزشی بخواهد توانایی حل مسئله را به دانش آموزان یاددهد, (البته مسئله به معنی مشکل و معضل نیست, به بیان دیگر مسئله موضوعی نیست که برای ما مشکل ایجاد کند, بلکه رسیدن به هدف در هر اقدامی, به نوعی حل مسئله است, (خورشیدی , غندالی , موفق, ۱۳۷۸) در این روش آموزش در بستر پژوهش انجام میشود و منجر به یادگیری اصیل و عمیق و پایدار در دانش آموزان میشود. در این روش ابتدا معلم باید مسئله را مشخص, سپس به جمع آوری اطلاعات توسط دانش آموزان پرداخته شود, و بعد از جمع آوری اطلاعات بر اساس اطلاعات جمع آوری شده دانش آموزان فرضیه سازی و در نهایت فرضیهها را آزمون و نتیجه گیری شود. اگر روش حل مسئله درست انجام شود میتواند منجر به بارش یا طوفان فکری گردد. یعنی اگر معلم روش تدریس حل مسئله را به درستی انجام دهد, دانش آموزان میکوشند تا برای حل مسئله با استفاده از تمام افکار و اندیشههایی که دارند, در کلاس راه حلی بیایندو آن را ارائه دهند. به بیان دیگر اگر معلم در روش تدریس حل مسئله به درستی عمل کند, منجر به روش تدریس بارش مغزی نیز میشود. به طور کلی اگر نظام آموزش و پروش بخواهد در جهت تقویت زمینههای بالقوه خلاقیت نقش مهمی ایفا کند همانا بست روشهای تدریس حل مسئله و بارش فکری در کلاس درس توسط معلمان است.
روش پروژه ای
روش تدریس پروژهای به دانش آموزان امکان میدهد تا قدرت مدیریت, برنامه ریزی و خود کنترلی را در خودشان ارتقاء بخشند. در این روش دانش آموزان میتوانند با توجه به علاقهی خود موضوعی انتخاب و به طور فعالانه در به نتیجه رساندن آن موضوع شرکت نمایند. براین اساس در این روش دانش آموزان یاد میگیرند که چگونه به طور منظم و مرحلهای کاری را درس انجام دهند و این روش باعث تقویت اعتماد به نفس در دانش آموزان میشود زیرا بین آنها و معلم رابطه صحیح آموزشی بر قرار است و در نهایت این روش باعث تقویت همکاری, احساس مسئولیت, انضباط کاری صبر و تحمل در انجام امور و تحمل عقاید دیگران و مهارتهای اساسی پژوهش در دانش آموزان میشود.
شیـوه سخنـرانی
معلم به طور شفاهی اطلاعات و مفاهیم را , در عرض مدتی که ممکن است از چند دقیقه تا یک ساعت یا بیشتر طول بکشد, در کلاس ارائه میدهد. در سخنرانی میتوان معلم را با عنوان پیام دهنده و دانش آموز را به عنوان پیام گیرنده تصور کرد. از این نظر سخنرانی شیوهای است یک سویه, برای انتقال اطلاعات, که معمولاً فراگیر در آن نقش غیر فعالی دارد. محتوای سخنرانی را معلم قبل از ورود به کلاس تعیین میکند.
شیوه بازگویـــی
بازگویی شیوهای است که معلم بکار میبرد تا فرگیر را در بیاد سپردن اشعار, قواعد, فرمولها, تعاریف و اصطلاحات تشویق کند. در بازگویی معمولاً معلم از دانش آموز انتظار دارد که موضوع بیاد سپرد را کلمه به کلمه بیان کند. شیوه بازگویی مطالب, با آنکه اغلب در کلاسها مورد استفاده قرار میگیرد, ولی متاسفانه ضرورتاً دلالت بر تحقق یادگیری نمیکند. کاربرد این شیوه تنها نشان میدهد که دانش آموز مطالب مورد نظر را بیاد سپرده است. گاهی هدف معلم اساساً این است که دانش آموز موضوعی را بخاطر بسپارد تا برای درک مفهوم خاصی از آن را بکار برد, در این روش صورت بکار گرفتن این شیوه ممکن است مفیدباشد.
شیوه پــــرسش و پاسخ
شیوه پرسش و پاسخ شیوهای است که معلم به وسیله آن فراگیر را به تفکر در باره مفهومی جدید یا بیان مطالبی فرا گرفته شده نشویق میکند. معلم, وقتی که میخواهد مفهوم دقیقی را در کلاس مطرح نماید یا توجه فراگیران را به موضوعی جلب کند شیوه پرسش و پاسخ را به کار میبرد و نیز بدین وسیله فراگیر را تشویق میکند تا اطلاع خود را درباره موضوعی بیان کند ممکن است برای مرور کردن مطالبی که قبلاً تدریس شدهاند مفیدباشد, یا وسیله خوبی برای ارزشیابی میزان درک فراگیر از مفهوم مورد نظرباشد.
شیوه تمــــرینی
معلم معمولاً بوسیله تمرین, فراگیر را به تکرار مطلب یا کاربرد آن تشویق میکند تا فراگیر در موضوع مورد نظر تبحر لازم را کسب کند. مثلاً معلم انگلیسی از فراگیر میخواهد که با تکرار شفاهی اصطلاحات, تلفظ صحیح آنها را فراگیرد, یا بعد از یافتن طرز ساختن جملات شرطی, پنج جمله شرطی بسازد. ممکن است معلم ریاضی , پس از درس دادن مفهوم مشتق و طرز مشتق گیری از توابع, از دانش آموزان بخواهد که ده مسئله در رابطه با این موضوع حل کنند. در تمام موارد بالا معلم, با استفاده از شیوه تمرینی, دانش آموزان را به تکرار یا کاربرد مفاهیم مورد نظر تشویق میکند.
شیوه بحثــــی
در شیوه بحثی, دانش آموزان فعالانه در یادگیری شرکت میکنند و مفهوم مورد نظر را از یکدیگر میآموزند. در این شیوه معلم را میتوان به عنوان محرک, شروع کننده بحث و راهنما تصور کرد. معلم طوری سوال یا مسئله را مطرح میکند که دانش آموزان را به پاسخگویی یا حل مسئله تشویق کند. این شیوه در دو مورد زیر, کاربرد خاصی دارد:
۱- موقعی که معلم میخواهد مفهوم جدیدی را به فراگیران بیاموزد ( مانند موقعیت بالا )و انتظار دارد که همه آنها مفهوم را به شکلی واحد در یایند در این صورت معلم سعی میکند که بحث را به جهتی بکشاند که شکل صحیح مفهوم از آن نتیجه گیری شود.
۲- هدف معلم این است که ذهن دانش آموز را به تکاپو وجستجو وادارد. در این صورت معلم مسئلهای را عنوان میکند که تا دانش آموزان راه حل آن را پیشنهاد کنند. در این موقعیت معلم سعی میکند که موضوع بحث را به دلخواه خود کنترل نکند, تا راه حلی را که خود در نظر دارد به کلاس تحمیل نکردهباشد.
شیــــوه نمایشــــی
در این شیوه معلم معمولاً, برای فهماندن مطلبی خاص به فرا گیران, از وسایل و اشیاء گوناگون استفاده میکند. در صورتی که معلم نتواند برای فهماندن مطلب درسی آزمایش انجام دهد, شیوه نمایشی میتواند شیوه خوبی برای روشن تر کردن مفهوم برای فراگیرانباشد.
شیــــوه آزمایشـــی ( روش اجرا کردن یا یادگیری بوسیله عمل )
آزمایش فعالیتی است که در جریان آن فراگیران با به کار بردن وسایل و مواد بخصوصی در باره مفهومی خاص عملاً تجربه کسب میکنند. آزمایش معمولاً در آزمایشگاه انجام میگیرد, اما نداشتن آزمایشگاه مجهز یا وسایل مناسب در مدرسه نباید دلیلی برای انجام ندادن آزمایش در کلاس وسایل بسیار سادهای لازم است که معلم و حتی دانش آموز میتواند به آسانی آنها را تهیه کند. آزمایش, گاهی به منظور آشنا کردن دانش آموزان با جنبههای عملی یک مفهوم, مورد استفاده قرار میگیرد. برای اینکار معلم دستور عمل انجام آزمایش را در اختیار فراگیران میگذارد و انتظار دارد که دانش آموزان با استفاده از دستور کار سرانجام به نتیجه یکسانی برسند. در موارد دیگر آزمایش به منظور فراهم آوردن محیطی مناسب برای حل مسئله تلقی میشود. در اینصورت معلم جهت کلی فعالیت را مشخص میکند و فراگیران را بر آن میدارد تا در اجرای آزمایش به طور مستقل تصمیم گیری و نتیجه گیری کنند. آزمایش برای تدریس مفاهیم علوم تجربی به ویژه فیزیک, بسیار لازم است و بدون آن دانش آموز نمیتواند مفاهیم مورد نظر را به درستی فراگیرد.
شیــــوه گردش علمی
گردش علمی به دانش آموزان امکان میدهد که از طریق مشاهده طبیعت, وقایع, فعالیتها, اشیاء و مردم تجزیه علمی بدست آورد. در گردش علمی دانش آموزان با مشاهده واقعیتها میتوانند مفاهیمی را که در در کلاس مورد بحث قرار میگیرد, بهتر در ذهن خود بپرورانند و معلم میتواند با استفاده از این شیوه کنجکاوی فراگیران را درباره موضوعی خاص بر انگیزد. در بعضی موارد, میتوان از گردش علمی برای جمع آوری اطلاعات لازم برای انجام گرفتن آزمایش, یا یک پروژه, بهره گرفت. مثلاً اگر هدف درس( شناختن کانیهای دارای ارزش اقتصادی )باشد میتوان دانش آموزان را به چند معدن برد تا کانیهای مختلف را جمع آوری کنند و آنها را در کلاس, بعد از آزمایشهای لازم, بشناسند.
استفاده از منابع دیداری و شنیــــداری
استفاده از منابع دیداری و شنیداری در تدریس را در حقیقت نمیتوان شیوه مستقل و مجزا دانست. معلم در هر گونه تدریسی میث تواند از وسایل دیداری و شنیداری کمک بگیرد. گاهی میتوان در تدریس از وسایلی نظیر رادیو , تلویزیون و ضبط و پخش صوت, نمودار و نقشه استفاده کرد. مثلاً معلم در هنگام سخنرانی ممکن است از عکس استفاده کند, یا برای نمایش دادن یک رابطه علمی از نمودار کمک بگیرد. در مواردی که معلم میخواهد یک موضوع اجتماعی را تدریس کند, ممکن است بحث رادیویی مناسبی را که روی نوار ضبط شده است برای فراگیران پخش کند.به طورکلی کاربرد صحیح منابع دیداری و شنیداری برای بر انگیختن کنجکاوی دانش آموزان و تشویق آنها به فراگیران بسیار موثر است.
الگــــوی کاوشگــــری به شیوه حقوقی
این الگو برای کمک به دانش آموزان در بررسی مسایل اجتماعی از قبل عدالت , برابری, فقر, قدرت, تقویت رشد عمومی و اجتماعی آنها برای توجیه و حل اینگونه مسایل به شیوه مذاکره است. در این الگو معلم آغازگر, کنترل کننده جو برای ایجاد یک فضای مثبت کاری و عقلی, باز و پویا است و به فراگیران تفهیم میکند که یکدیگر را مستقیم ارزیابی ننمایند, و به عقاید و نظرات همدیگر احترام بگذارند. این الگو بیشتر برای دورههای دبیرستان و دانشگاه کاربرد دارد و در نهایت باعث تقویت روحیه همدلی, قضاوت منطقی در خصوص مسائل اجتماعی تحلیل مناسب مسائل روز و تقویت کار دسته جمعی در دانش آموزان میشود. مثال: فرض کنید بعضی از دانش آموزان با سهمیهای شدن کنکور سراسری مخالف هستند , معلم از طریق شرکت سهامی فکر با دانش آموزان به بررسی این مهم میپردازد و در نهایت به کمک خود دانش آموزان آنها را قانع مینماید.
الگــــوی آمــــوختن کنترل خود
هدف این الگو ایجاد تغییر رفتار مناسب در دانش آموزان است. مثال: دانش آموزی که در امتحان دچار اضطراب میشود یا از درس ریاضی میترسد, به او میآموزد که چگونه رفتار خود را تغییر داده و موجب کاهش این اضطراب و ترس در خود شود. در این الگو معلم حامی دانش آموزان است و یک فضای مثبت ایجاد میکند تا آنها به اصلاح رفتار خود بپردازند. این الگو در سنین مختلف و همه دورههای تحصیلی کاربرد دارد, و در نهایت دانش آموزان را قادر به توصیف, توضیح, پیش بینی, کنترل و تغییر رفتار خود مینماید. بطور کلی معلم از طریق این الگو میتواند تغییرات مطلوب را در رفتار دانش آموزان ایجاد نماید.
الگـــوی ایفای نقش
هدف این الگو ,رشد همدلی با دیگران و بررسی مسایل وواقعیتها و ارزشهای اجتماعی در عمل است. این الگو میتواند باب افتتاح گفتگو در بارهی ارزشها و چگونگی اثر آنها در زندگی روزانهباشد . در این الگو معلم مسئول شروع و هدایت دانش آموزان است. به نحوی که آنها را قادر به تحلیل رفتار, ارزشهای فردی, همدلی, حل مسائل میان فردی ,نقش ارزشها در مسائل اجتماعی و آسودگی در ابراز عقاید نماید. این الگو در همه برنامههای آموزشی و پرورشی و سنین مختلف کار برد دارد. بطور کلی این الگو باعث افزایش فهم دانش آموزان در بهبود و گسترش ارزشهای اجتماعی میشود. برای مثال: معلم میتواند از طریق این الگو مسائل خوب و بد اجتماعی و یا رفتارهای خوب و بد را توسط دانش آموزان به نمایش بگذارد و سپس در مورد آن به کمک فراگیران به بحث و ارزشیابی بپردازد. بدین ترتیب معلم از طریق عمل ( نمایش ) به بررسی مسائل اجتماعی, رفتاری و ارزشیابی آن توسط دانش آموزان میپردازد.
روش کارگاهــی
روش تدریس کارگاهــــی یکی از روشهای موثر یاددهی و یادگیری است که در بیشتر موارد با روش سخنرانی,سمینار, کنفرانس و سمپوزیوم یکسان بکار برده میشود. برای درک بهتر روش کارگاهی ابتدا به مفاهیم ذکر شده میپردازیم و سپس روش کارگاهی را شرح میدهیم.
روش سخنــــرانی
قبلاً تشریح شده و در اینجا از شرح آن خودداری مینماییم.
سمینار
عدهای صاحب نظر هستند, که دور هم جمع شده و تبادل نظر میکنند. (البته تعداد افراددر سمینار محدودباشد, حداکثر ۱۰۰نفر که به گروههای کوچک ۱۰الی ۱۵نفری تقسیم میشود و تبادل نظر میکنند و در نهایت کل گروهها به تبادل نظر میپردازند )
کنفـــرانس
محققی به نظریهای رسیده است, آن را برای دیگران مطرح میکند.
سمپــوزیـوم
مانند سمینار است و تنها تفاوت آن با سمینار در این است که افرادی که در سمپوزیوم شرکت میکنند تخصصی تر سطح آگاهی آنها از دیگران برتر است ( در سطح بالاتری از سمینار قرار دارد.)
روش تدریس کارگاهی
مـــرحله ارایه درس کـوتاه
این مرحله مبانی نظری مورد بحث توسط مدرس کارگاه تبیین و تحلیل میشود.
مــــرحله فعالیت و کار
دانش آموزان, دانشجویان و یا کارورزان و مربیان شرکت کننده در کارگاه به گروههای کوچک ۲ الی ۳ نفره یا انفرادی تقسیم و بر روی موضوعات تعیین شده فعالیت مینمایند.
مـــرحله مشارکت
در این مرحله مجدداً دانش آموزان شرکت کننده در کارگاه که به گروههای ۲ الی ۳ نفره یا انفرادی تقسیم شده بودند, دور هم جمع میشوند, که به بحث و بررسی جمع بندی موضوعات تعیین شده میپردازد. ( حداکثر زمان این مرحله از کل زمان کارگاه است). بدیهی است که در اجرای کلاس کارگاه آموزش باید از روش مهارت آموزی (ابتدا و انتهای فعالیت کاملاً مشخص شده است) سود جست. کاربست روش تدریس کارگاهی میتواند نتایج آموزش را تضمین کند. البته با رعایت نکات زیر:
مرحله درسی کوتاه و فشرده:
۱) معلم ابتدا اهداف و انتظاراتی که از کارورزان و دانش آموزان دارد, دقیقاً بیان و تحلیل مینماید و از طریق آزمون تشخیصی, رفتار ورودی آنها را میسنجد.
۲) معلم مبانی نظری هر محور کلی را در سالن عمومی تبیین و تحلیل نموده و به رفع اشکالات کارورزان یا دانش آموزان در ابعاد نظری میپردازد . البته بهتر است قبل از تشکیل کارگاه مبانی نظری را ( به منظور تسلط دانش آموزان ) برای آنها ارسال کند.
۳) سپس معلم ( مدرس) دانش آموزان را به گروههای کوچک کاری تقسیم نموده و یک نفر به عنوان مسئول و گزارشگر و یک نفر به عنوان منشی انتخاب که جلسات کارگاهی را اداره و نکات کلیدی را یادداشت نمایند.
۴) زمان بهینه برای این مرحله حداکثر معادل کل زمان کارگاه آموزشی است.
مرحله فعالیت گروهی و انجام وظایف انفرادی:
۱) در این مرحله کار مسئول گروه کاری , همانا استخراج مفاهیم کلیدی بر اساس مباحثات همه کارورزان است, سپس منشی گروه کاری کلیه نکات کلیدی را (که در مورد توافق اکثریت گروه است) نوشته و طبقه بندی مینماید. شایسته است که منشی جلسه کلیه نکات مطروحه را بر روی تابلو نوشته تا کلیه دانش آموزان آنها را مشاهده و سرانجام پس از نهایی شدن روی کاغذ منعکس نماید.
۲) زمان بهینه برای این مرحله حداکثر معادل کل زمان کارگاه آموزشی است.
۳) محل تشکیل گروههای کاری باید جدا از یکدیگرباشد.
مرحله مشارکت و جمع بندی:
۱) کلیه دانش آموزان در سالن عمومی جمع شده و سپس مسئولین گروههای کاری به ترتیب گزارشی از نتایج مباحثات بر روی موضوعات مطروحه را ارائه و سپس نکات کلیدی مشخص و توصیههای کاربردی به عمل میآورند.
۲) زمان بهینه برای این مرحله همان حداکثر معادل کل زمان کارگاه آموزشی است. در پایان یعنی مرحله ارزشیابی و بازخورد کارگاه, مدرس به اجرای آزمون پس خروجی پرداخته و آن را با آزمون پیش ورودی مقایسه مینماید و نگرش دانش آموزان را نسبت به کارگاه ( البته بدون ذکر نام ) دریافت میکند.
الگوی دریافت مفهوم
این الگو برای یاد دادن نحوه طبقه بندی کردن, نحوه فکر کردن و چگونگی دریافت مفهوم به دانش آموزان اهمیت دارد. در این الگو معلم به عنوان حامی و هدایت گر فرضیههای دانش آموزان است به نحوی که از قبل مفاهیم را انتخاب و در نمونههای مثبت و منفی سازمان میدهد و فراگیران را جهت نیل به این مفهوم هدایت میکند. این الگو دانش آموزان قادر به مفهوم سازی پیشرفته, مفاهیم خاص, استدلال استقرایی, تسلط و آگاهی به چشم اندازها, دورنماها, تحمل ابهام و حساسیت به استدلال منطقی در ارتباطات مینماید. مراحل الگوی تدریس دریافت مفهوم به شرح زیر است:
• عـــرضه مطالب و شناسایی مفهــــوم
• آزمـــون دستیابــی به مفهوم
• تحلیل راهبــردهای تفکــر
الگــــوی تفکر استقرایــــی
این الگو باعث بهبود ظرفیت تفکر, گردآوری, سازماندهی و کنترل اطلاعات و نام گذاری مفاهیم میشود. به بیان دیگر این الگو بتعث گرآوری اطلاعات سازماندهی و کنترل مطالب میشود. در این الگو معلم آغازگر فعالیت است, زیرا فعالیتها از قبل به وسیله معلم تعیین میشوند, اما جو همکاری و دوستانه بین معلم و شاگردان وجود دارد. تماس یکایک دانش آموزان برای دسترسی به اطلاعات فراهم نماید. این الگو منجر به افزایش آگاهی فردی و رشد خود کنترلی دانش آموزان میگردد و در همه سطوح تحصیلی کاربرد دارد. مــــراحل تدریس الگوی تفکر استقرایــــی عبارتند از:
• تکوین مفهـــوم
• تفسیــــر مطالــــب
• کاربــــرد اصــــول یا عقاید
الگـــوی آمــــوزش کاوشگــــری
این الگو باعث تقویت استدلال فراگیران, شناخت مفاهیم, فرضیهها و آزمون آنها در دانش آموزان میشود. در این الگو جو همکاری بین معلم و شاگردان وجود دارد, ولی سیستم اجتماعی بیشتر توسط معلم به ترقیب فراگیران جهت آغاز کاوشگری میپردازد و شیوههای کاوشگری را به آنها یاد میدهد, این الگو منجر به یادگیری و تقویت مهارتهای جریان علمی, کاوشگری خلاق, تقویت روح خلاقیت, استقلال در یاد گیری, تحمل ابهام و موقتی بودن دانش در دانش آموزان میشود.
مـــراحل تدریس الگــو عبارت است از :
• مواجه نمودن فرگیران با مسئله
• گردآوری دادهها در خصوص مسئله و اثبات آن
• طبقــــه بندی دادهها (اطلاعـــات)
• تجزیه و تحلیـــل دادهها
• تحلیل جـریان کاوش
الگـــوی پیش سازمـــان دهنـــده
این الگو باعث یادگیری با معنا در دانش آموزان میشود و در آن معلم, ساخت ذهنی را در دست دارد و همواره مطالب قبلی تمیز دهنده را در دست دارد و همواره مطالب یادگیری را به سازمان دهندگان ارتباط میدهد و به شاگردان کمک میکند تا مطالب جدید را از مطالب قبلی تمیز دهند این الگو منجر به تقویت مفاهیم, درون سازی معنی دار اطلاعات و افکار, عادت به تفکر منظم و منطقی و تقویت روحیه کاوشگری در دانش آموزان میشود, و برای کلیه سطوح تحصیلی مناسب است. مـــراحل پیش سازمان دهنده:
۱- از طریق روشن کردن منظور درس به وسیله مثال و تکرار.
۲- ارائه مطالب , یا وظیفه مورد نظر برای دانش آموزان با یک نظم منطقی.
۳- تحکیم سازمان شناخت از طریق یادگیری فعال و توافق مجدد و یک نظم منطقی.
۴- تحکیم سازمان شناخت از طریق یادگیری فعال و توافق مجدد و یکپارچه.
الگوی یادسپاری
این الگو باعث تاکید بر پردازش اطلاعات, افزایش یادسپاری و درونی کردن اطلاعات در دانش آموزان میشود. معلم و شاگردان بصورت یک گروه برای دادن مطالب جدیدجهت یادسپاری تلاش میکنند.این الگو نیاز به عکس, وسایل مجسم , فیلم و سایر مطالب دیداری و شنیداری دارد. معلم شاگردان را در تعیین موضوعها, جهتها و تصویرهای کلیدی یاری میکند.این الگو دانش آموزان را در تسلط بر حقایق و افکار سیستمی برای یادسپاری تقویت قدرت ذهنی و افزایش یادسپاری کمک و در تمام مراحل و سنین کاربرد دارد. مراحل تدریس این الگو عبارت است از:
۱- توجه به مطالبی که باید یادسپاری شوند. از طریق خط کشیدن زیر آنها و …
۲- ایجاد ارتباط از طریق فنون کلمه کلیدی و کلمه جایگــــزین
۳- بسط تصاویـر
۴- تمــــرین و یاد آوری به منظور آموخته شدن کامل
الگوی رشد عقلی
این الگو باعث سازگاری و متناسب نمودن آموزش با مراحل رشد فراگیران میشود. در این الگو کاوشگری در جوی اجتماعی و عقلی آزاد همراه است. معلم باید جو تسهیل کنندهای ایجاد تا شاگرد احساس خود را آزادانه بیان کند. این الگو منجر به تقویت جنبههای انتخابی رشد شناختی و جنبههای عاطفی و اجتماعی در دانش آموزان میشود.مـراحل تدریس الگو عبارتند از:
۱- به وجود آوردن موقعیتی که مطابق رشد دانش آموزباشد.
۲- کاوشگری از طریق دریافت پاسخهای دانش آموزان.
۳- انتقال از طریق بررسی استدلال دانش آموزان.
الگوی کاوشگری علمی
این الگو باعث آموزش علمی به سبکهای مشخص و آموزش مفاهیم بنیادی در دانش آموزان میگردد . رسالت معلم در این الگو پرورش کاوشگری , ایجاد جوی توام با همکاری و داشتن انعطاف است. این الگو منجر به دانش علمی تعهد به کاوشگری علمی, ژرف اندیشی و روح مهارت همکاری در دانش آموزان میشود. مـراحل این الگو عبارتند از:
۱- فراهم آوردن زمینه جسنجو برای دانش آموزان .
۲- تعیین مسئله از سوی دانش آموزان .
۳- مشخص کردن مسئله در هر جستجو توسط دانش آموزان .
۴- دانش آموزان حدس در خصوص راههای توضیح مشکل میپردازند.
الـگــــوی تدریس غیر مستقیم
این الگو باعث مشارکت فراگیران در یادگیری شده و به آنها یاد میدهد که چگونه خود را به فراگیری مطالب پرداخته و مسائل را حل نمایند. معلم نقشهادی, راهنما و تسهیل کننده را دارد و دانش آموز آغاز کننده به نحوی که معلم به دانش آموزان کمک میکند تا مسائل را تعریف و برای حل موفقیت آمیز آنها اقدام نمایند. همچنین معلم بایستی مکانی آرام توام با جو مثبت و اطلاعات مورد نیاز برای دانش آموزان فراهم نماید. این الگو دانش آموزان را قادر به افزایش آگاهی فردی, رشد خود, هدفهای اجتماعی و تحصیلی متنوع مینماید. مراحل تدریس این الگو عبارتند از:
۱- تعریف موقعیت توسط فراگیر به نحوی که معلم ابراز احساسات را ترغیب میکند.
۲- کشف مشکل بوسیله دانش آموزان .
۳- رشد بینش توسط بحث دانش آموزان در باره مسئله و حمایت معلم از آنها.
۴- برنامه ریزی و تصمیم گیری توسط دانش آموزان .
۵- یکپارچگی از طریق توسعه بینش دانش آموزان در خصوص مسئله و حمایت معلم از آنها.
الگـــوی بدایع پــــردازی ( افـــزایش تفکــــر خلاق )
هدف این الگو افزایش تفکر خلاق و مشکل گشایی در مواقع خاص, بر هم زدن سنتهای متداول و گسترش افقهای فردی و اجتماعی در دانش آموزان است. معلم سوالاتی از دانش آموزان مینماید, ولی پاسخ دانش آموزان کاملاً باز است و معلم بایستی کمک کند تا شاگردان تفکر خود را بسط دهند این الگو باعث رشد خلاقیت و نوع آوری, همبستگی گروه و بر هم زدن سنتها در نزد انظار میشود.
مراحل تدریس الگو عبارتنداز:
۱- توصیف وضعیت جدید به کمک معلم
۲- قیاس مستقیم به نحوی که معلم قیاس مستقیم ( مقایسه ساده از دو موجود یا دو مفهوم) را پیشنهاد و از شاگردان میخواهد آنها را توصیف کنند.
۳- قیاس شخصی به نحویکه معلم شاگردان را به قیاس مستقیم ( شدن) ترغیب میکند.
۴- مقایسه قیاسهـــا از طـریق شاگردان
۵- تــوضیح تفاوتها به کمک شاگــردان
۶- اکتشاف به کمک شاگــردان
۷- قیاس زایی، شاگردان مجدد به بیان شباهتها و تفاوتهای قیاس میپردازند.
الگــــوی آگاهی یابی
اهداف این الگو کمک به دانش آموزان برای توسعه آگاهی از تواناییهای خویشتن در تفکر و احساسات گروهی, مناسب انسانی و ایجاد تصور ذهنی از خود است. معلم باید در این الگو انعطاف پذیرباشد. این الگو منجر به افزایش آگاهی، خود یک پارچگی روابط میان فردی میشود. مــــراحل این الگو عبارتند از :
۱- مشخص کردن تکلیف برای شاگردان از طریق ایجاد محیط امن برای آنها
۲- بحث و تحلیل در خصوص گام اول
الگوی دیــــدار در کــــلاس درس
این الگو برای کمک به فراگیران در پذیرش مسئولیت رفتار و شرایط اجتماعی است معلم بایستی دارای شخصیتی صمیمی و ماهر در فنون بحث میان فردیباشد و بیشتر اقدامات کنترل, ولی با دانش آموزان سهیم است. این الگو باعث استقلال و خود محبت دهی و آزاد اندیشی میشود. مــــراحل الگو عبارتند از:
۱- استقرار فضایی از پذیرش مشارکت ( تشویق دانش آموزان برای مشارکت و سخن گفتن)
۲- طرح مسئله برای بحث بوسیله دانش آموزان یا معلم و بررسی پیامدهای آن
۳- بررسی قضاوت ارزشی توسط فراگیران در خصوص مسئله
۴- تعیین اقدام دیگر جایگزین از طریق توافق دانش آموزان که کدام مسئله را پیگیری نمایند.
۵- التزام علمی دانش آموزان در برابر جمع
۶- پیگیری رفتاری از طریق سنجش رفتارهای جدید ایجاد شده در دانش آموزان .
الگــــوی پــــژوهش گـــروهی ( تفحص گــــروهی )
این الگو برای کمک به دانش آموزان در تقویت مردم سالاری, تشریک مساعی و آموزش آنها از طریق همکاری کاوشگرانه در فهم و مسائل اجتماعی و تحصیلی است در این الگو معلم مانند یک مشاور عمل میکند و بایستی بتواند به درخواستهای دانش آموزان پاسخ دهد و به کمک آنها نیازمندیهای آموزش را فراهم آورد. این الگو نیازمند یک جو مثبت برای استدلال و مذاکره میباشد و در همه سنین و سطوح تحصیلی و انجام کارهای گروهی کاربرد مناسبی دارد. این الگو در نهایت منجر به کاوشگری منظم , کنترل و پویش موثر گروهی, تقسیم کار, مردم سالاری, تعهد و تمایل نسبت به کاوشگری و هم کوششی در دانش آموزان میشود.
الگــــوی آمــــوزش آزمایشگاهــــی
این الگو باعث افزایش فهم اجتماعی , مهارت , توانایی یادگیری و تقویت کار گروهی در دانش آموزان میشود. معلم در این الگو نقش مشاور را ایفا نموده و دانش آموزان را حمایت مینماید. در نهایت منجر به تقویت یادگیری و آموزش در بستر پژوهش در آنها میشود. این الگو برای کلیه دروس به ویژه علوم دقیقه و در تمام دورههای تحصیلی و سنین مختلف کاربرد دارد.
الگـــوی کاوشگری علـــوم اجتماعی
این الگو باعث درک مسائل اجتماعی, از قبیل مردم شناسی, جامعه شناسی, فرهنگ شناسی, مهارت عقلی, آموختن اطلاعات, تشکیل مفاهیم و استفاده مناسب از مفاهیم در دانش آموزان میشود. در این الگو معلم موقعیت کاوشگری را ایجاد و از دانش آموزان میخواهد تا به بررسی و نتیجه گیری در مورد آن بپردازند. این الگو در تمام سنین و دورههای تحصیلی به ویژه در درس علوم اجتماعی کاربرد دارد. و در نهایت باعث تقویت فهم و درک دانش آموزان در خصوص مسائل اجتماعی میشود.
الگـــوی یادگیــری در حد تسلط آمــوزش مستقیـــم
(نظــــریه اجتماعــــی یادگیــــری )
هدف این الگو ایجاد و تقویت مهارتهای اساسی, مطالب آموختنی از ساده به مشکل و دادن مطالب درسی به صورت انفرادی به دانش آموزان و استفاده از تکنولوژی دیداری و شنیداری و دانش آموزان است. در این الگو معلم حامی دانش آموزان است و به آنها کمک میکند تا مستقل یاد بگیرند. این الگو در نهایت دانش آموزان را قادر به تسلط بر محتوای علمی, تقویت انگیزه درس خواندن, توانایی کنترل خود و تقویت عزت نفس مینماید. این الگو در همه دورههای آموزشی و سنین مختلف کاربرد دارد.
الگـــوی آمــــوزش برای رشد مفهــــوم و مهـــارت
این الگو معمولاً به دو صورت زیر است:
۱- الگوی نظریه و عمل:
مانند یک مهارت ریاضی که در آن مهارت با نشان دادن ممارست, باز خورد و نظارت در هم میآمیزد تا دانش آموز بر آن مهارت تسلط یابد.
۲- شبیه سازی که از توصیف موقعیتهای زندگی ایجاد میشود.
مثال :معلم در درس جغرافیا, کره زمین است و یا از مولاژ استفاده میکند و اندامها و دستگاههای مختلف بدن انسان را نشان میدهد. در این الگو معلم نقشهادی و راهنما را دارد و بایستی یادگیری با تشکیل شرکت سهامی فکر بین دانش آموزان و معلم انجام گیرد این الگو در همه سنین و سطوح تحصیلی کاربرد دارد و در نهایت باعث افزایش مفاهیم و مهارتهای آگاهی درباره سیستمهای اجتماعی, همدردی, آگاهی از تنش تغییر و احساس اثر بخشی در دانش آموزان میشود.»(محمدی، ص۴۹، ۱۳۸۳ )
روانشناسی تربیتی(نظریهها و کاربست) (نویسنده: اسلاوین ترجمه دکتر محمود مهرمحمدی)
روشها و فنون تدریس(نویسنده:دکترحسن شعبانی)
روانشاسی پرورشی(نویسنده :دکتر علی اکبر سیف)
داستان پداگوژیکی در دو جلد (نویسنده: ماکارنو)
شکوفایی تن و جان در کانونهای تربیتی (نویسنده: ماکارنو - مترجم: ب-کیوان)
انسان ٬ مربی٬ نویسنده . (نویسنده: ماکارنو)