1 - واژه History به معنای تاریخ، از زبان یونانی است.
2 - هرودوت که او را پدر تاریخ مینامند، نخستین بار این واژه را به کار برد. واژه تاریخ به معنای
»مطالعه« یا »بررسی« روزگاران گذشته بوده است. تاریخ از نظر واژگانی به معنای شناساندن زمان و وقت است. تاریخ برگرفته از ماده »ارخ« یا »ورخ« به معنای تعیین وقت است.
3 - در اصطلاح، آگاهی از رویدادها و حوادث جوامع گذشته و آشنایی با تغییرات و تحولات زندگی و علل آن را تاریخ گویند. تاریخ سرگذشت و شناسنامه خانواده بزرگی است که جامعه بشری نامیده میشود.
4 - ابن خلدون مورخ نامی مسلمان، تاریخ را علمی میداند که کیفیات وقایع و علل حقیقی آنها را بررسی میکند. از همین رو، وی تاریخ را برگرفته و برآمده از حکمت میداند.
5 - دکتر شریعتی معتقد است : تاریخ آفریننده »چگونگی« انسان و سرگذشت »انسان گشتن« انسان است.
6 - به یافتههای ویژه گروهی از مردم، اعم از یافتههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فکری، هنری و دینی فرهنگ گفته میشود.
7 - هنری لوکاس معتقد است هر دو واژه تمدن و فرهنگ بر یک مفهوم دلالت دارد، جز آنکه دامنه و زمان »فرهنگ« محدودتر از »تمدن« است.
8 - از نظر ویل دورانت، تمدن عبارت از نظمی اجتماعی است که در نتیجه آن خلاقیت فرهنگی جریان مییابد. تمدن هنگامی در یک جامعه ظهور مییابد که ناامنی و هرج و مرج از آن جامعه رخت بربندد.
9 - تمدن از ریشه »مدن« است. در واقع تمدن شهرنشینی نیست، اما انسان متمدن وارد مرحله شهرنشینی شده است.
10 - تمدن عبارت است از مجموعه اندوختهها و ساختههای مادی و معنوی در طول تاریخ و فرهنگ نیز مجموعهای از ساختهها و اندوختههای مادی و معنوی یک قوم یا نژاد و ملیت خاص در درازای تاریخ است. تمدن منسوب به بشر است و فرهنگ نیز مختص یه یک قوم. تمدن، امری ذهنی و معنوی است، نه عینی و مادی. نمود واقعی تمدن، نوع بینش و اندیشه و احساس، گسترش جهان بینی و وجدان اجتماعی، میزان خودآگاهی و احساس مسئولیت و نیز هدف و ایدئولوژی و آگاهی سیاسی افراد است. هرچند سطح زندگی مادی افراد، نازل باشد.
11 - تمدنها، پدیدههای پویا هستند.
12 -هانتینگتون هفت تمدن را بدین سان بر میشمرد : تمدن غربی، تمدن کنفوسیوسی، تمدن ژاپنی، تمدن اسلامی، تمدن هند، تمدن اسلاوی – ارتدکس، تمدن آمریکای لاتین و احتمالأ تمدن آفریقایی. او میگوید : وجوه اختلاف میان تمدنها تمدنها نه تنها واقعی، بلکه اساسی است و تمدنها را تاریخ، زبان، فرهنگ، سنت و به ویژه مذهب از یکدیگر متمایز میکند و اینها یکی از دلایل برخورد تمدنها در آینده اند.
13 - مهمترین عوامل پیدایی تمدن: عامل انسانی – فرهنگ – دین – عامل مادی و طبیعی.
14 - عامل انسانی : در حقیقت انسان پس از ارتباط با محیط بیرونی و کسب تجارت و اکتسابهای گوناگون اولیه، در پرتو استعدادهای فطری در مسائل مختلف دست به آفرینش میزند و به این ترتیب با عرضه دستاوردهای گوناگون، »تمدن ساز« میشود.
١٥- جوهره اصلی تمدن، فرهنگ است.
16 - دین : هدایت الهی و تعالیم انبیا عامل انسانی و عامل فرهنگی را هدایت و شکوفا میکند و به تکامل میرساند.
17 - دین مجموعه حقایق هماهنگ از نظام اعتقادی، ارزشی و عبادی است که انبیا آن را برای هدایت و تعالی انسان در دو ساحت فردی و اجتماعی، در قالب وحی میآورند.
18 - »دین« منبعی اصیل برای »فرهنگ« به شمار میرود، زیرا در پرتو معارف وحیانی میتوان فرهنگ را عمیق تر و حقیقی تر دریافت و بدین سان در ایجاد تمدن نیز اثر نهاد.
19 - با آسایش خاطر از ضروریات اولیه زندگی است که آدمی در اندیشه ایجاد علم، فلسفه، ادبیات و هنر میافتد و تنها در این صورت است که تمدنی پدیدار میگردد. از همین روست که برخی همچون ویل دورانت معتقدند : »کشاورزی، آغاز تمدن و نقطه عطفی در پیدایش آن است.«
20 - علم و فلسفه از ارکان و مظاهر تمدن تلقی میشوند، نه از عوامل پیدایش تمدن.
21 - ادبیات و هنر در پیدایی تمدن نقش درخوری ندارند. اما این دو از جایگاهی ممتاز در تمدن برخوردارند.
22- برخی »نژاد« را عاملی مهم در پیدایش تمدن دانستهاند و حتی به باور اینان، یگانه عامل تکوین تمدنهای بشری، نژاد است و تنها نژاد برتر میتواند به وجودآورنده تمدن باشد.
برپایه شواهد تاریخی نمیتوان این گفته را درست دانست.
23- - پس از فتوحات، گروههای پرشماری از نژاد غیرعرب به اسلام روی آوردند و با عربها درآمیختند و بدین سان ملت جدیدی از اقوام گوناگون به وجود آمد که قرآن و زبان عربی، عامل یگانگی آنها به حساب میآمد. این تمدن در دوران خلافت عباسیان دستخوش بزرگترین دگرگونیها شد و بر اثر آمیخته شدن با برخی ایرانیان و هندیان، جنبه برجسته بین المللی آن از گذشته بیشتر شد.
24- - از دیدگاه برخی محدوده تاریخی تمدن اسلامی از سده هشتم میلادی (یکم هجری) آغاز شد و تا سده چهاردهم (هفتم هجر ی) دوام یافت.
25- - پیامبر در ربیع الاول سال ١٤ بعثت به مدینه هجرت کردند؛ مسلمانان سرآغاز دوره تاریخ اسلامی را از همین تاریخ هجرت پیامبر میدانند. تقریبأ از سال دوم هجرت، پیامبر ناگزیر شد به جنگ با دشمنان مکی خود روی آورد. سرانجام در سال هشتم هجری مکه را فتح کرد.
با اقدامات مهم پیامبر، پایههای فرهنگ و تمدن شکوهمند اسلامی بنیان نهاده شد و جامعه دینی و دولت اسلامی از همان روزهای نخستین هجرت به مدینه، تشکیل شد و به تدریج ابعاد تمدن سازی اسلام نمود بیشتری یافت.
26- - ابوبکر بعد از پیامبر، با بسیج همگانی علیه دو امپراتوری همسایه شمالی وارد عمل شد.
27 - علل شکل گیری فرهنگ و تمدن اسلامی: ١- اهمیت علم و دانش در اسلام ٢- توجه به خواندن و نوشتن ٣- ایجاد و گسترش مراکز علمی – فرهنگی اسلامی ٤- نهضت توجه و نقل علوم
28 - شاید در تاریخ هیچ دینی به اندازه دین اسلام به فراگیری علم و حمایت از عالمان تأکید نشده باشد.
29 - پیشوایان اسلام محدوده زمان و مکان را در طریق کسب علم برچیده اند؛ به گونهای که هر مسلمان باید از گهواره تا گور و بلکه با سفر کردن به سرزمینهای دیگر همواره در طلب علم باشد. البته باید دانست اسلام به همان اندازه که بر آموختن علم انگشت مینهد، بر تحصیل اخلاق فاضله نیز تأکید میورزد؛ چرا که دانشمند بی اخلاق نه تنها از دانش خود به دیگران سودی نمیرساند، بلکه موجبات گمراهی آنها را نیز فراهم میآورد. در مکتب اسلام همواره بر پیوستگی علم و اخلاق تأکید فراوان رفته است.
30 - اهمیت دانش و علم آموزی در قرآن کریم: خداوند نیک بختی هرکس را بخواهد، او را در دین دانا میگرداند. دانشمندان وارثان پیامبران اند.
31 - خط در میان اعراب پیش از ظهور اسلام وجود داشت. در قرآن واژه »کتابت« و مشتقات آن سیصد بار و واژه »قرء« و مشتقات آن نیز حدود هفتاد بار آمده است. ابن خلدون در مورد خط عربی و چگونگی انتقال آن به مردم مکه مینویسد : خط عربی در زمان قوم تبّع به منتهای پیشرفت خود رسید که بعدها این خط به »حمیری« معروف گردید. خط و نگارش از این قوم به حیره منتقل شد و سپس اهل حیره خط را به قریش تعلیم دادند.
32 - پیامبر خدا در جنگ بدر فدیه اسرا را آموزش خواندن و نوشتن قرار داد که این خود سبب گسترش فرهنگ سوادآموزی شد.
33 - در قرآن و حدیث از ابزارهایی یاد شده که کم و بیش در نگارش قرآن کریم مورد استفاده بوده است. در این باره آنچه در قرآن کریم آمده، از این قرار است : ١- قرطاس ٢-قلم ٣-مداد (به معنای مرکب است) ٤-صحف ٥-سجل (به معنای پیام نامه است) ٦-رقّ (به معنای پوست نازک است).
34 - ارتباط مسلمانان با تمدنهای دیگر سبب شد که آنها با دیگر ابزار نگارش نیز آشنا گردند.
مسلمانان بعد از فتح سرزمینهای مصر و شام با پاپیروس آشنا شدند. پس از فتح ماوراءالنهر صنعت کاغذسازی از سمرقند به سرزمینهای اسلامی را یافت. صنعت کاغذسازی در اواخر سده دوم هجری به کوشش فضل بن یحیی برمکی وزیر ایرانی و با فرهنگهارون الرشید در بغداد راه اندازی شد.
35 - مسجد اولین مرکز علمی – آموزشی جهان اسلام بود. تا آغاز قرن چهارم هجری غالبأ مساجد در غیر اوقات نماز، حکم مدارس را داشت. مسجدالنبی نخستین مرکز اشاعه علوم و معارف اسلامی و حوزه علمیه مسلمین و همچنین اولین مرکز نشر احکام و مسائل فقهی بوده است.
36 - در اوایل سده دوم هجری، خلافت از بنی امیه به بنی عباس رسید و از این پس مسجد کوفه مرکز علمی مسلمانان شد.
37 - شاگردان امام صادق منحصر به شیعیان نبود، بلکه از پیروان اهل سنت نیز از علم ایشان بهره مند میشدند. حسن بصری، مؤسس مکتب فلسفی بصره و واصل بن عطا بنیان گذار مذهب معتزله، از شاگردان ایشان به شمار میرفتند.
38 - مساجد بزرگ و معروف دارای کتابخانه، در شهرهای مهم اسلامی بسیار بودند که یکی از آنها مسجد دمشق است. این مسجد در زمان ولید بن عبدالملک و با هزینه بسیار گزافی بنا شد.
39 - نخستین مرکز مهمی که بیشتر به فلسفه و علوم ریاضی و طبیعی میپرداخت، بیت الحکمه بود که به سال ٢٠٠ هجری در بغداد به فرمان مأمون عباسی ساخته شد و رصدخانه و کتابخانهای نیز در آن احداث گردید.
٤٠- دارالعلمها مؤسسات علمی خاصی بود که در آن ابزار لازم برای مطالعه و تحقیق فراهم میگردید. یکی از این مراکز »دارالعلم قاهره« است.
41 - از دیگر مراکز مهم علمی، نظامیهها بودند. نظامیه بغداد بهترین و مهمترین مدرسههای نظامیه بود. یکی از شاگردان برجسته این مدرسه نیز سعدی شیرازی بوده است.
42 - رصدخانهها به عنوان سازمان مشخص علمی مرکز مهم آموزش علم نجوم و علوم وابسته به آن بوده است. نخستین آنها رصدخانه شماسیه است که در سال ٢١٣ هجری در بغداد به دست مأمون بنا گردید.
43 - بیمارستان نیز سازمان علمی مهمی به شمار میرفت.
44 - در مورد مراکز مهم آموزشی اسلامی، توجه به دو مرکز علمی دیگر حایز اهمیت است؛ یکی ربع رشیدی که محل آمد و شد علما و دانشمندان بسیاری بود و دیگری شنب غازانی که در دوره ایلخانان تأسیس گردید.
45 - ابوجعفر منصور بن محمد نخستین خلیفه عباسی است که به علوم روی آورد. نهضت و حرکتی علمی در عهد منصور آغاز گردید. در همین ایام، عبداﷲ بن مقفع – یکی از بزرگترین مترجمان اسلامی – بی آنکه از منصور فرمان یافته باشد، به ترجمه برخی از کتب منطق، ادب و تاریخ (از پهلوی به عربی) پرداخت. او خود به تنهایی مایه تحولی شگرف در ادبیات عرب گردید.
46 - توجه اساسی به علوم و ترجمه کتب علمی از یونانی، سریانی و پهلوی به عربی، از آغاز دوره عباسی شروع شد، اما مهمترین دوره نقل و ترجمه علوم در عهد مأمون است. او پنجمین خلیفه عباسی است.
47 - به جز خلفای عباسی که حامیان علوم و مشوقین ناقلان و مترجمان بوده اند، رجال و خاندانهای دیگری چون آل برمک که غالبأ ایرانی بوده اند، به ترغیب مترجمان پرداخته اند.
48 - ابن خلدون با شگفتی مینویسد : بیشتر دانشوران ملت اسلام از ایرانیان بوده اند. ایرانیان حتی در دورهای که تنها زبان ادبی جهان اسلام عربی بود، نمایندگان اصلی حکومت و فرهنگ اسلامی بوده اند. پس از اینکه مردم خراسان بر ضد خلافت امویان قیام کردند و بساط حکومت آنها را برچیدند و عباسیان روی کار آمدند، تمام امور کشوری و لشکری سرزمینهای اسلامی به دست ایرانیان به ویژه خراسانیان افتاد.
49 - برمکیان که نام آنها بسیاری از کتابهای ادبی، تاریخ و سیرههای عربی و فارسی را رونق داده است، مایه جلال و شکوه عهد عباسیان، خاصه روزگارهارون شدند. در حقیقت درخشانترین ادوار خلافت عباسی از زمانی آغاز شد که یحیی برمکی زمام امور را در دست گرفت.
50 - ایجاد مدارس دولتی نظامیه یکی دیگر از خدمات ایرانیان بود که موجب نهضت بزرگ آموزش در جهان اسلام شد. این مدارس را خواجه نظام الملک طوسی، وزیر هوشمند سلجوقیان بنیان نهاد. او نخستین فردی بود که تأسیس مدارس را جزء برنامهها و وظایف دولت قرار داد.
٥١- ایران و ایرانی جایگاه ویژهای در رشد و اعتلای هنر اسلامی نیز دارد. ایرانیان در دوران سلجوقیان (سده ششم هجری) هنر را بیش از گذشته شکوفا کردند؛ چنانکه در همین دوران اصفهان پایتخت ایران شد.
52 - مسلمین از سدههای آغازین و بلکه از دههای نخست، با دسته بندی معلومات و تألیفات خویش علوم را از یکدیگر جدا ساختند و سنت تخصصی و انشعاب در علم را با بیانی استوار پی افکندند. کوشش مسلمانان برای طبقه بندی علم، از قرن سوم هجری با کار کِندی آغاز شد.
53 - یکی از قدیمیترین و مؤثرترین طبقه بندیها نیز از حکیم ابونصر فارابی است. او کتاب
»احصاء العلوم« را نوشت که بعدها به دست جرارد کرمونایی به لاتین ترجمه شد. فارابی علوم یا به تعبیر خودش معرفت را به پنج فصل تقسیم کرده است : »علم زبان،« »منطق،«
»ریاضیات،« »علوم طبیعی و الهی« و »حکمت علمی یا اخلاقی«.
54 - پس از فارابی، ابن سینا در کتاب »شفا« و همچنین ابن خلدون در کتاب »مقدمه« و برخی دیگر از دانشمندان اسلامی به تقسیم بندی علوم پرداخته اند.
55 - در اسلام روشهای متعددی برای طبقه بندی علوم وجود داشته است :
1. در طبقه بندی نخست، علوم به نظری و عملی تقسیم میشوند که مبنای آن تقسیم ارسطویی بوده است.
2. طبقه بندی دوم، علوم بر حسب ارتباط مستقیم خود با هدف اصلی بررسی میشوند.
3. در طبقه بندی سوم، دانشها به علوم »اسلامی« و »غیراسلامی« تقسیم میشوند.علوم اسلامی علومی هستند که از تفکر خود مسلمین برخاسته، اما علوم غیراسلامی علومیاند که اصل آنها از تمدنهای دیگر وارد اسلام شده و مسلمانان آنها را گسترش داده و ساخته و پرداخته اند.
4. در طبقه بندی چهارم، دانشها به علوم »شرعی« و »غیرشرعی« تقسیم میگردنند.
علوم شرعی علومیاند که از پیامبر و امامان معصوم به ما رسیده و شامل اصول و فروع دین میشوند و علوم غیرشرعی نیز علوم عقلی محض اند(مانند ریاضیات).
5. در طبقه بندی پنجم، علوم به »عقلی« و »نقلی« قابل تقسیم اند. مقصود از علوم عقلی همان حکمت، کلام و فلسفه است و علوم نقلی نیز امور شرعی و دانستههای معرفتی مربوط به دانشهای مختلف همچون نجوم و پزشکی است.
56 - نخستین کتابی که در ریاضیات به عربی ترجمه شد، »سدهانت« بود. این کتاب در زمان منصور عباسی به دست محمد بن ابراهیم فرازی از زبان سانسکریت به عربی ترجمه گردید.
محمد بن ابراهیم فرازی یکی از ریاضیدانهای پیشرو در جهان اسلام است. وی نخستین کسی بود که اسطرلاب ساخت.
57 - محمد بن موسی خوارزمی نیز یکی از درخشانترین ریاضیدانان مسلمان در قرن سوم هجری است. وی تحقیقات و کتابهای بسیاری در نجوم و ریاضیات دارد. خوارزمی نخستین کسی بود که رسالهای عربی در حساب و جبر نگاشت و اعداد عربی را در ان به کار برد.
58 - ابوالوفاء نخستین کسی بود که نظریه سینوس را در رابطه با مثلثات کروی تعمیم داد.
59 - بوزجانی بیشتر در هندسه و نجوم تخصص داشت.
60 - عمر خیام نیشابوری از ریاضیدانان مسلمان قرن پنجم هجری است. خیام به دستور ملک شاه سلجوقی و با همکاری جمعی از ریاضیدانها، تقویم جلالی را ابداع نمود.
61 - غیاث الدین جمشید کاشانی از ریاضیدانهای برحسته قرن نهم هجری است. او کاشف حقیقی کسر اعشاری بود و اندازه بسیار صحیحی از عدد پی را به دست آورد.
62 - از قرن سیزدهم هجری به بعد، ریاضیات جز در موارد کاربرد آن در زندگی روزانه، اساسأ به عنوان نردبانی برای صعود به معقولات مابعدالطبیعی به کار گرفته شد.
63 - علم نجوم و ستاره شناسی با ریاضیات ارتباطی تنگاتنگ دارد، از این رو غالب ریاضیدانهای اسلامی، ستاره شناس نیز بوده اند.
64 - اهتمام مسلمانان به علم نجوم افزون بر ارتباط برخی از احکام اسلام با آن (مانند نماز آیات، حج، شناخت قبله و تعیین ماههای حرام) بیشتر از آن روست که در قرآن و احادیث، مطالعه در آسمان و زمین و خورشید و ستارگان مورد تشویق قرار گرفته است. شکوفایی این علم در میان مسلمانان، پس از ترجمه کتاب »زیج شهریاری« از ایران، »سدهانت« از هند و »المجسطی« از یونان آغاز شد. نخستین منجم مسلمان، محمد بن ابراهیم فرازی است. ستاره شناس دیگری که در شناساندن نجوم هندی به مسلمانان سهم بسزایی داشته، یعقوب بن طارق، یکی از معاصران محمد فرازی است.
65 - یکی از کتابهای مهم نجوم یونانی کتاب »المجسطی بطلمیوس« بود که چندین بار ترجمه گردید. ستاره شناسان مسلمان بهترین دانستههای خود را در بخش نظری و در زمینه دادههای رصدی از طریق ترجمه همین کتاب به دست آورند. مطالعه این کتاب موجب پدید
آمدن مکتبی شد که عمده کار آن رصد ستارگان و تهیه جدولهای نجومی بود که به آنها »زیج« گفته میشود.
66 - تعیین طول سال شمسی و دستیابی به مفهوم »تقویم اعتدالین« حاصل تلاشهای منجمان مسلمان میباشد.
67 - در قرن سوم هجری افزون بر بتّانی، الفرغانی ستاره شناسی دیگر است. زرقالی نخستین منجم رصدگر مسلمان اسپانیایی است. وی اسطرلاب جدیدی به نام صحیفه اختراع کرد که بسیار رواج یافت.
68 - کپلر و کپرنیک پایه گذاران مهمترین کشف نجومی عالم، با عنوان مدل خورشید مرکزی منظومه شمسی در به دست دادن آرای خود، از دانشمندان اسلامی به ویژه خواجه نصیرالدین طوسی تأثیر پذیرفته اند.
69 - علم مکانیک نزد مسلمانان به »علم الحیل« معروف است که مراد از آن، دانش یا شناخت ابزارها و وسایلی بود که هریک برای کاری ساخته شده بودند.
٧٠- کتاب دایرة المعارف »مفاتیح العلوم« که خوارزمی آن را نگاشته به تفصیل درباره علم مکانیک بحث نموده و کاربرد اهرم و چرخ را تشریح کرده است.
71 - نخستین مهندسان اسلامی سه برادر به نامهای احمد، محمد و حسن، فرزندان موسی بن شاکر (معروف به بنوموسی) بودند که به عنوان شخصیتهای درخشان فیزیک و مکانیک شناخته شده اند. این سه، اولین رساله درباره مکانیک را به سال ٨٦٠ میلادی نگاشتند و آن را کتاب »الحیل« نان نهادند. این اثر شامل اصول فنی و ساختمانهای مکانیکی است.
72 - یکی دیگر از مهندسان مشهور اسلامی جزری است.
73 - یکی از مهمترین دستاوردهای مسلمانان در حوزه علم مکانیک، آشنا ساختن اروپا با باروت و سلاحهای آتشین است.
74 - برجستهترین فیزیکدان مسلمان ابن هیئم (٤٣٠ ق) نام دارد که نقش او در فیزیک آسمان و هیئت، در بحث نور و در علم مناظر و مزایا دارای اهمیتی بسزاست.
75 - یکی دیگر از برجستگان مسلمانان که در فیزیک کارهای مهمی انجام داده، ابوریحان بیرونی است.
76 - مجموعه سخنان پیامبر اسلام در مسائل طبی به دست نویسندگان مسلمان مدون شده که به »طب النبی« معروف گردیده است. کتابهای دیگری از پیشوایان معصوم نیز با عنوان
»طب الائمه،« »طب الصادق« و »طب الرضا« برجای مانده است.
77 - نخستین پزشکی که در زمان منصور به بغداد آمد و برخی از کتابهای پزشکی را به عربی ترجمه کرد، جورجیس بن بختیشوع بود. او پزشکی حاذق بود که ریاست بیمارستان جندی شاپور را پیش از آمدن به بغداد بر عهده داشت. جورجیس پارهای از آثار پزشکی را ئیز از یونانی به عربی ترجمه نمود.
78 - از دیگر خاندان پزشکی که از جندی شاپور به بغداد آمد، ماسویه بود.
79 - نخستین مترجمان متون پزشکی به عربی، مانند نخستین پزشکان، اغلب از یهودیان و مسیحیان بوده اند.
80 - نخستین مسلمانی که در پزشکی به مقامی والا رسید و کتابی مهم در این رشته تألیف کرد، علی بن ربنّ طبری بود. او در خدمت متوکل قرار گرفت و اثر مهم پزشکی خود را به نام »فردوس الحکمه« نگاشت. کتاب دیگر وی در طب، »منافع الاطعمه و الاشربه« است. گفته شده که علی بن ربنّ طبری استاد ابو زکریای رازی نیز بوده است.
81 - یکی دیگر از سرشناسان طب اسلامی محمد بن زکریای رازی است. رازی افزون بر تألیف کتب طبی بسیار، در ری بیمارستانی تأسیس نمود و پس از آمدن به بغداد، سرپرستی بیمارستانی را در نیز در آنجا بر عهده گرفت. از آثار برجسته وی میتوان به کتاب الحاوی، طب منصوری، الجدری و الحصبه اشاره کرد. زکریای رازی در اثر اخیر به دو بیماری آبله و سرخک پرداخته و به خوبی آنها را توصیف نموده و در واقع او نخستین کسی است که این دو بیماری را شناخته است.
82 - مهمترین اثر در طب اسلامی، کتاب مهم و ماندگار »القانون فی الطب« نوشته ابوعلی سینا از شاگردان مکتب اهل بیت است.
83 - یکی از نوآوریهای مسلمانان در طب، تشریح بدن و کالبد شکافی است که شامل دو قسمت است؛ تشریح نظری و تشریح عملی.
84 - یکی از روشهای معمول پزشکان مسلمان، استفاده از تلقین است.
85 - یکی دیگر از کشفیات مهم پزشکان مسلمان، گردش ریوی خود در بدن بوده است که بهدست ابن نفیس کشف شد.
86 - آثاری با ارزش در داروشناسی و داروسازی نیز تألیف گشت که معمولأ به این نوع کتابها
»اقرا باذین« گفته میشد. نخستین کتاب مهم و جامع در این زمینه، »اقرا باذین کبیر« نوشته شاپور بن سهل بود که در سراسر عالم اسلام در فن دارو به عنوان کتاب مرجع شناخته میشد.
87 - نظام پزشکی، سرشماری و امتحان پزشکی از دیگر ابتکارات پزشکان مسلمان بود.
88 - مسلمانان در ایجاد بیمارستانهای مجهز و تهیه لوازم آن، پیشاهنگ دیگر ممالک بودند.
89 - کیمیاگری در اسلام با نوعی معنویت و عرفان توأم بوده، رابطه استاد و شاگرد در این علم، رابطه مریدی و مرادی بوده است. در میان شیمیدانان مسلمان، جابر بن حیان را پدر علم شیمی میشناسند. وی شاگرد امام صادق بود.
٩٠- در کیمیا از مادهای بحث میشود که با به کار بردن آن میتوان فلزات پست چون آهن و مس را به زر و سیم تبدیل کرد که آن را کیمیاگران »اکسیر« مینامیدند. پس از جابر، کیمیاگر مشهور مسلمان محمد بن زکریای رازی است. نقل شده است که رازی بر اثر آزمایشهای بیش از حد کیمیایی، دید چشمانش کاهش یافت و به همین رو مأیوسانه از کار کیمیا دست شست. رازی تأویل روحانی کیمیا را انکار کرده، آن را به صورت شیمی درآورده است. بر این بنیاد، اکتسابهای کیمیای رازی در اصل نخستین آثار علم شیمی است. کتاب »سرالأسرار« که مهمترین اثر کیمیایی اوست، در واقع کتابی شیمی است که به اصطلاحات کیمیا بیان شده است.
91 - عزالدین جلدکی که نگاشتههایش از منابع علم کیمیا به شمار میرفته، آخرین کیمیادان مسلمان است. »المصباح فی اسرار علم مفتاح« و نیز »المنیر فی اسرار الکسیر« دو نمونه از آثار کیمیایی اوست.
92 - فلسفه مصطلح در جهان اسلام، در قرن سوم با ترجمه متون یونانی به عربی آغاز شد.
93 - امام علی نخستین کسی است که در باب فلسفه الهی سخنان منطقی و توأم با برهان بیان داشته است.
94 - نخستین فیلسوف مسلمان که آثاری از وی برجای مانده، کِندی است که در مغرب زمین نیز شهرت داشته است.
95 - جامعه اسلامی در برابر فلسفه وارداتی نیز واکنشهای متفاوتی نشان داد. برخی از فرقههای اسلامی در فلسفه و منطق جاذبههایی یافتند که میتوان از آنها برای تعیین عقاید اسلامی بهره گرفت؛ مانند فرقه معتزله که با بحث و جدل و قیاس و منطق به اثبات اصول اسلامی میپرداختند. پارهای دیگر از علمای اسلام در واکنشی تند، به دشمنی با فلسفه پرداختند. اینان فلسفه را مغایر با شریعت و در تقابل با وحی و انبیا تلقی نمودند و پرداختن به فلسفه را نه تنها تضییع عمر، بلکه گمراهی و ضلالت و دوری از مکتب دانستند. فلاسفه در میان اهل حدیث و سنت گرایان افراطی همواره متهم به کفر و زندقه و الحاد بودند.
96 - مخالفت اهل دین با فلسفه بیشتر در موضوع الهیات به ویژه الهیات ارسطو بود. از میان کسانی که با فلسفه و فلاسفه درافتادند و به گمان خود اساس فلسفه یونانی را متزلزل کردند، میتوان به غزالی، ابن جوزی، فخر رازی و شهرستانی اشاره داشت. محمد غزالی در رد فلاسفه، »تهافت الفلاسفه« را نگاشت.
97 - فلاسفه اسلامی در بیان افکار و اندیشهها و سیر تفکرات خود به سه گروه تقسیم میشوند که هر یک روش و مکتب فلسفی خاص خود را دارایند : گروهی تنها به استدلال و برهان متکی هستند که به »مشائیون« معروفاند و برخی دیگر نیز طریق استدلال را کافی نمیدانند و بیشتر به واردات قلبی و الهام و اشراق اهمیت میدهند که آنها را »فلاسفه اشراقی« مینامند. اما پارهای دیگر در بیان مطلب خود، هم از استدلالات عقلی بهره میبرند و هم به کشف و شهود و اشراق و الهام توجه دارند که مکتب آنان به »حکمت متعالیه« معروف است.
98 - ادوار مختلف فلسفه را میتوان به پنج دوره تاریخی بخش بندی نمود : ١-دوران ترجمه و انتقال؛ ٢- از کِندی تا ابن سینا؛ ٣-از ابن سینا تا شیخ اشراق؛ ٤-از شیخ اشراق تا ملاصدرا؛ ٥-از ملاصدرا به بعد.
99 - در دوره اول، فلسفه یونانی با ترجمه بسیاری از آثار فلاسفه یونانی به فرهنگ مسلمین راه یافت و بدین سان آشنایی مسلمانان با فلسفه آغاز شد. در دوره دوم، نخستین فیلسوف مسلمان، ابویوسف یعقوب بن اسحاق کندی است. وی اولین کسی بود که به پژوهش و مطالعه در علم فلسفه پرداخت و به همین رو وی را »فیلسوف العرب« لقب داده اند.
100 - ابونصر فارابی تواناترین فیلسوف قبل از ابن سینا است. فارابی را »معلم ثانی« نام نهاده اند؛ همچنان که پیش تر ارسطو را »معلم اول« نامیده بودند. از کارهای مهم این فیلسوف برجسته، یکی طبقه بندی علوم است و دیگری نیز طرح او در زمینه تشکیل حکومت و ایجادتمدن و فاضل با معیارها و ارزشهای متعالی انسانی.
101 - در دوره سوم (قرن چهارم هجری) به تدریج فلاسفه اسلامی با ژرف نگری خاصی مسائل فلسفی را مورد توجه قرار دادند. با ظهور ابن سینا این دقت و تعمق به اوج خود رسید. از جمله آثار او کتاب »حکمة المشرقیه« است که در آن اختلافات موجود میان فلاسفه غربی و شرقی را مطرح نموده، به داوری میان آنها نشسته است. وی همچنین در نقد و بررسی آرای فلسفی، »الانصاف« را نگاشت. از معاصران ابن سینا دو فیلسوف دیگر نیز بودند. یکی ابوریحان بیرونی و دیگری ابن مسکویه.
102 - پس از ابن سینا دو گروه از فلاسفه به ظهور رسیدند و کارهای ارزشمندی انجام دادند
: یکی از این گروه، از غرب سرزمینهای اسلامی (اندلس) برخاستند، که در این میان، ابن رشد را جایگاهی دیگر است. اما گروه دوم، از حکمای قرن چهارم بودند که در نهضتی فکری برآن بودند تا حکمت یونانی و شریعت اسلامی را به یکدیگر نزدیک سازند. اینان که به اخوان الصفا معروف بودند، جمعیتی سرّی به شمار میرفتند.
103 - در دوره چهارم، فیلسوف شهیری به نام شهاب الدین سهروردی معروف به شیخ اشراق ظهور کرد. مهمترین اثر وی »حکمة الاشراق« است که با منطق آغاز میشود و با فصلی درباره جذبه و خلسه و تأمل صور ملکوتی پایان میپذیرد. پس از سهروردی از جمله فیلسوفان بحث انگیزی که قد علم کرد، فخر رازی بود.
104 - خواجه نصیرالدین طوسی حدود نیم قرن پس از فخر رازی میزیست.
105 - در دوره پنجم، ملاصدرا پا به عرصه نهاد. با آمدن وی، مکتب جدیدی به نام »حکمت متعالیه« پدید آمد. او توانست استدلالهای عقلی مشایی را با اشراقات و دلایل ذوقی درآمیزد و بدان صورتی علمی بخشد. »اسفار اربعه« ملاصدرا نتیجه این کوششهاست که اینک در حوزههای علمیه نیز تدریس میشود.
106 - در واقع علم اصول فقه، منطق فقها به شمار میآمد که برساخته خود مسلمانان بود.
107 - در جهان اسلام اولین نفری که در منطق به ترجمه عربی پرداخت، ابن مقفع بود.
108 - خواجه نصیرالدین طوسی نیز در منطق، تحقیق بسیار نمود. ابن خالدون او را نقاد منطق ارسطویی میدانند.
109 - با ظهور ملاصدرا در سده یازدهم، فعالیت فکری و عقلی در تمدن اسلامی به اوج خود رسید.
روش منطقی او به روش منطقی ابن سینا شباهتی بسیار دارد.
110 - بی تردید قرآن در توجه به مسلمانان به تاریخ عمیقترین تأثیر را داشته است. بدین بیان که قرآن نه تنها خود بخشی از موارد تاریخی را عرضه نموده، بلکه مسلمانان را به فراگیری تاریخ نیز تشویق کرده تا در راه هدایت و دینداری از آن بهره جویند. افزون بر قرآن کریم، لزوم بهره گیری از سنت رسول خدا نیز نقش بسزایی در ایجاد انگیزه و توجه مسلمانان به تاریخ داشته است. پس از فتوحات اسلامی، تاریخ نگاری جایگاه خاصی یافت و مسلمانان که خود ملتی تازیخ ساز بودند، بر آن شدند تا افزون بر تازیخ اقوام پیشین، تحولات و تغییراتی را که خود در تاریخ به وجود آورده بودند، ثبت کنند.
111 - شاید نخستین اثر تاریخ اسلامی، تاریخ ابن ابی رافع باشد که درباره جنگهای جمل، صفین و نهروان است.
112 - اولین اثر در شرح زندگی پیامبر و همچنین گزارش تفضیلی از جنگهای صدر اسلام و به اصطلاح »سیر و مغازی«، کتابی بود که ابن اسحاق (١٥١ ق) آن را نگاشت.
113 - همزمان با تاریخ نگاران عربی نویس، نویسندگان ایرانی در دورههای متعددی کتب تاریخی نگاشتند، یا برخی از آثار عربی به فارسی ترجمه نمودند. از قدیمیترین کتابهای تاریخ عمومی به زبان فارسی که تاکنون باقی مانده، »تاریخ بلعمی« نوشته ابوعلی بلعمی در سال ٣٥٢ هجری است. اما مهمترین دوره تازیخ نگاری فارسی در ایران، دوره مغول یعنی از سده هفتم به بعد است.
114 - پس از روی کار آمدن دولت صفوی، در ایران تحول مهمی در تاریخ نگاری به زبان فارسی رخ نمود و آن شکل جدیدی از تاریخ نگاری بر اساس تفکر شیعی بود. در دوره افشاریه و زندیه سنت تاریخ نگاری صفوی با همان گرایش شیعی ادامه یافت.
115 - در دوره قاجاریه، رخداد مهم دیگری در تاریخ نگاری فارسی روی داد که تحت تأثیر آن باید تاریخ نگاری این دوره را بر دو بخش دانست : در بخش اول دوره حکومت قاجار، تاریخ نویسی همانند دوره صفویه و زندیه با همان سبک و سیاق و نثر ادبی گذشته بود، اما در دوره دوم، تاریخ نگاری این دوره از آشنایی ایرانیان با روش جدید تألیف تاریخ اروپایی آغاز میشود. شکست ایران از روسیه و توجه به دلایل این شکست و روی آوردن به ترجمه از زبانهای اروپایی، آغازگر بخش دوم تاریخ نگاری در دوره قاجار است.
116 - سبکهای تاریخ نگاری دوره اسلامی عبارتند از : ١-تاریخ نگاری خبر؛ ٢-وقایع نگاری؛ ٣-ذیلنویسی و مختصرنویسی؛ ٤-تاریخ نگاری عمومی؛ ٥-تاریخ نگاری بر اساس نسب شناسی؛ ٦-
تاریخ نگاری به سیاق طبقات (این روش، کهنهترین روش تاریخ نگاری اسلامی است)؛ ٧-سده نامهها (در این روش سرگذشت رجال در یک سده مشخص به شیوه عام و الفبایی آورده است)؛ ٨-تاریخ نگاری محلی؛ ٩-تاریخ نگاری دودمانی (این روش، برگرفته از روش ایرانیان پیش از اسلام است که تاریخ پادشاهان را تنظیم میکردند).
117 - یکی از ابتکارات در خور مورخان مسلمان این بود که در جهان برای نخستین بار در موضوع فلسفه تاریخ، به بحث و تحقیق پرداختند.
118 - مسلمانان میتوانستند در قسمتهای دور از کرانه دریاها با کشتی سفر کنند و به همین روی بود که فن کشتی رانی و نقشه نگاری را که با این گونه دریانوردی ارتباط داشت، گسترش دادند. همچنین آنها اسطرلاب را برای کشتی رانی تکمیل نمودند.
119 - جغرافیا در اسلام با علم نجوم پیوندی تنگاتنگ داشت.
120 - ابوریحان بیرونی را بنیانگذار علم مساحی و تسطیح میشمارند. او مطالعات گسترده و منظمی درباره اندازه گیری خصوصیات سطح زمین انجام داده است.
121 - جغرافیدانان مسلمان از کتاب بطلمیوس بهره بسیار بردند و در واقع این گتاب اساس علم جغرافیا در میان مسلمانان شد. نخستین جغرافیدان مسلمان هشام بن محمد کلبی بوده که در اوایل قرن سوم میزیست.
122 - در قرن چهارم اولین کتاب فارسی در علم جغرافیا به نام »حدود العالم« که مؤلف آن ناشناخته است، تألیف شد.
123 - پس از قرن هشتم، توجه به علم جغرافیا در میان مسلمانان به افول روی نهاد.
124 - برخی از عواملی که مسلمانان را به جغرافیا علاقه مند نمود، خلاصه وار بدین شرح است :
1. تأکید قرآن بر اینکه »در زمین بگردید و بنگرید« و به بحث در »آفاق و انفس« بپردازید.
2. مسلمانان از همه جا برای گزاردن حج به مکه میرفتند و بی شک این امر نیازمند شناخت راهها و منزلها بوده است.
3. مسلمانان از همان آغاز اسلام برای علم آموزی و طلب معرفت به شهرها و کشورهای دیگر اسلامی مسافرت میکردند. بدیهی است چنین سفرهایی مستلزم شناخت اماکن و مناطق مورد نظر بوده است.
4. بحثها و جستجوهای آنان درباره اسباب فتح و گرفتن خراج و جزیه و جمع آوری مالیات و کارهایی از این دست، مقتضی شناخت شهرها و راه بود.
5. عامل تجارت که حتی پیش از اسلام در میان اعراب جاهلی مرسوم بود، خود مستلزم آگاهی و شناخت و حتی نقشه نگاری (ولو به صورت ابتدایی آن) بوده است.
125 - از آنجا که جامعه اسلامی از نظر زمانی و مکانی و نیز از حیث گوناگونی ملیتها، از گستردگی خاصی برخوردار است، بررسی ادبیات اسلامی سخت و دشوار به نظر میرسد.
126 - دورههای ادبیات اسلامی عبارتند از :
1. از آغاز اسلام تا انقراض بنی امیه: ادبیات این دوره بیشتر به صورت شعر بوده است تا نثر. عرب جاهلی پیش از ظهور اسلام، عواطف و احساسات خود را معمولأ در قالب شعر بیان میکرد. از آن میان میتوان به سرایندگان هفت قصیده معروف (معلقات سبع) اشاره کرد. مضمون این شاهکار ادبی بیشتر ترک یار و دیار و نیز توصیف اسب و شمشیر و تفاخر به قبیله بود. شاعران عصر پیامبر با الهام از روح اسلام، آثار جدیدی خلق نمودند و شعر و خطابه را نیز در خدمت اسلام و ارزشهای آن قرار دادند. پس از رحلت پیامبر و شروع عصری که به عصر خلفای راشیدین معروف است، ادبیات در قالب شعر و نثر و خطابه به حیات خود ادامه داد. تا زمان خلافت امام علی، مضامین ادبی بیشتر در تمجید پیامبر، تفاخر به اسلام و شرح فتوحات مسلمانان بود و همچنین درباره کسانی که از اسلام بازگشته بودند. اما از خلافت امام علی به بعد، با توجه به درگیریهایی که میان امت اسلامی به وجود آمد و بنی امیه و خوارج در برابر حاکمیت اسلام قد علم کردند، شعر و نثر و خطابه حال و هوای دیگری یافت.
شاهکار بزرگ ادبی این عصر و همه عصرها بعد از قرآن، خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه امیرالمومنین علی است که بخشی را سید رضی تحت عنوان »نهج البلاغه« گرد آورد. در زمان بنی امیه، شعر و شاعری به دلایل سیاسی مورد اقبال قرار گرفت. یکی از سرایندگان برجسته عصر بنی امیه، فرزدق است.
2. عصر عباسیان: همچنین مضمون شعر دگرگون شد و به جای شعر سیاسی و شعر مفاخره، شعر فلسفه، شعر صوفی گرانه، آموزشی و تعزل پر رونق گردید و شاعران به محسنات بدیع و صناعتهای شعری توجه بیشتری نمودند.در این دوره شاعران شیعه بر اثر آزادی نسبی که با روی کار آمدن عباسیان ایجاد شد، باورهای خود را همراه با ستایش اهل بیت بیان میکردند. از جمله این افراد میتوان سعید حمیری و دعبل را نام برد. دوران عباسی اوج شکوفایی ادبیات در میان مسلمانان است. در ایران نیز شاعران بزرگ و نام آوری مانند رودکی؛ دقیقی، فردوسی، عنصری، منوچهری، قطران، ناصرخسرو، سنایی، غزنوی، خاقانی، نظامی گنجه ای، عطار و سعدی به عرصه آمدند.
3. از انقراض عباسیان به بعد: پس از حمله مغول به سرزمینهای اسلامی و انقراض عباسیان، ادبیات نیز همچون سایر علوم به انحطاط گرایید، اما دیری نپایید که بار دیگر مسلمانان خود را بازیافتند و ادبیات مانند علوم دیگر رونق یافت. در این دوره، ادبیات فارسی بر ادبیات عربی در ایران پیشی گرفت.
127 - عوامل گوناگونی موجب شکوفایی ادبیات فارسی شد که مهمترین آنها تلاش شاعران و نویسندگان بزرگ فارسی در ماوراءالنهر، خراسان و سیستان بود. دیگری نیز روی کار آمدن امرا و خاندانهای بزرگ و رجال ثروتمندی که از شاعران و نویسندگان فارسی حمایت میکردند.
128 - ادبیات عربی پس از دوره فتوحات اسلامی به شدت از ادبیات ایرانی متأثر شد؛ آنگونه که ادبای عرب زبان، هم به لحاظ سبک و شیوه نگارش و هم از نظر محتوای مضامین جدید، به ادبیات ایرانی و فارسی وامدارند.
129 - موضوعات ادبیات اسلامی عبارتند از :
1. مقاله نویسی: مقاله در اصطلاح به قصه مختصری گفته میشود که شامل مطالب خیالی یا حماسی باشد و نویسنده آن را از زبان شخصیتی فرضی نقل میکند. نخستین کسی که به نوشتن مقاله روی کرد، ابن درید ازدی (٣٢١ ق) است. »مقامات« بدیع الزمان همدانی در تاریخ ادب جایگاهی خاص یافته است.
2. نثر فنی و سجع در ادبیات: بی شک شعرا و نویسندگان به تقلید از قرآن به صنایع بدیع روی آورند. پارهای از شاعران عرب و ایرانی محسنات بدیعی را به نظم کشیدند که در اصطلاح بدانها »بدیعه« گویند. یکی از شیوههای معمول در نگارش نثر فنی؛ بهره گیری از سجع در آخر جملات است. نثرهایی که در آن سجع رعایت شده باد، نثر مسجع نامیده میشود. از نخستین کسانی که به نثر فنی و نثر مسجع روی آورد، ابن العمید است.
3. نقد ادبی: از گارهای جالب در ادبیات، نوشتن نقد بر شعر و نثر ادبی و بیان شیوه نگارش و آداب و آیین سخن گفتن است.
4. لغت نویسی: کار جمع آوری لغات و تدوین آن از همان قرنهای نخستین ظهور اسلام آغاز شد.
130 - مصادر مهم برای گردآوری واژگان از این قرار است : ١- قرآن و حدیث؛ ٢-ا شعار شاعران قدیم جاهلی و اسلامی؛ ٣- استماع از عربهای بادیه نشینی که با ملتهای دیگر آمیزش کمتری داشتند.
131 - اولین کسی که به تدریس کتاب لغت پرداخت، خلیل بن احمد است که با ابتکاری خاص لغات عربی را به ترتیب حروف در فرهنگ مفصلی به نام »العین« تدوین نمود.
132 - در کنار لغت نامههای عمومی، لغت نامههای تخصصی نیز نوشته میشد.
133 - کتابهایی نیز در ترجمه لغات عربی به زبانهای دیگر به ویژه فارسی نوشته شد که از آن میان میتوان به دستور »اللغه« تألیف بدیع الزمان نطنزی و »تاج المصادر« ابوجعفر بیهقی اشاره نمود.
134 - منظور از علوم اسلامی آن دسته از علومی است که برای فهم معارف اسلامی و آشنایی با احکام قوانین، عقاید و اصول دینی مورد نیاز است، از این رو مسلمانان خود این علوم را پی ریزی کرده و پیش برده اند. تفسیر قرآن، حدیث، فقه، اصول، کلام و عقاید، تصوف و عرفان، از علوم اسلامی به شمار میرود.
135 - تفسیر از نظر لغوی به معنای »بیان« و »ابانه«، یعنی روشنی و روشنگری است و در اصطلاح، توضیح و رفع اجمال از لفظ و معنای آیات قرآن کریم است. نخستین کسی که تفسیر قرآن را تدوین نمود، امام علی است. »کتاب علی« مجموعهای بود که در آن آیات قرآن به ترتیب نزول مرتب شده، افزون بر شأن نزول آیات، ناسخ و منسوخ، مجمل و مبین و محکم و متشابهها نیز مطابق نظر رسول اکرم در آن آمده بود. توجه به تأویلات و تفسیر آیات از دیگر ویژگیهای این اثر بود.
136 - پس از امام علی، ابن عباس شاگرد ایشان با توجه به آموختههای خود به تدوین تفسیر پرداخت. تفسیر او به »ترجمان القرآن« معروف است.
137 - کتابهای تفسیری در آغاز بیشتر با حدیث توأم بود، ولی بعدها علوم ادبی و بحثهای عقلی و استنباطهای فردی نیز وارد علم تفسیر شد؛ به ویژه در عصر تابعین که عصر پایه گذاری تفسیر به معنای مصطلح آن است.
١٣٨- شیوههای تفسیرنویسی عبارتند از:
1. تفسیر به حدیث یا تفسیر به مأئور: طرفداران این روش، آیات قرآنی را فقط با احادیثی تفسیر میکردند که از پیامبر و صحابه (تفاسیر اهل سنت) و از پیامبر و ائمه معصومین (تفاسیر شیعه) رسیده بود.
2. تفسیر عقلی: در مقابل شیوه تفسیر حدیثی، روش جدیدی پدیدار شد که بر پایه آن، آیات قرآن با معیارهای عقلی، فلسفی و کلامی، تفسیر میگشت. این روش پس از پیدایی و گسترش بحثهای کلامی و آشنایی با فلسفه، در میان مسلمانان به وجود آمد. مانند: »مفاتیح الغیب (تفسیر کبیر)«، تألیف فخر رازی است.
3. تفسیر عرفانی و صوفی کرانه: در این شیوه تفسیری به ظاهر آیات قرآنی توجهی نمیشود، بلکه از آیات، معانی عرفانی و اشراقی و سیر و سلوکی اسنباط میگردد.
4. تفسیر جامع: تفاسیری است که از ابعادی گوناگون به تفسیر آیات میپردازد. مانند:
»التبیان«، تألیف شیخ طوسی (٤٦٠ ق) که جامع علوم قرآنی است و در میان تفاسیر، نظیر ندارد.
139 - یکی از مهمترین کتابهای تفسیری عصر حاضر، »المیزان فی تفسیر القرآن«، تألیف علامه طباطبایی (١٣٦٠ ش) است. وی از جنبههای گوناگون علمی، فلسفی، عقیدتی، اجتماعی، اخلاقی، تاریخی، فقهی، اقتصادی و ادبی به تفسیر آیات پرداخته. علامه اساس کار خود را بر قاعده »تفسیر قرآن به قرآن« قرار داده و از این سو به نقل احادیث صحیح از پیامبر خدا، صحابه و ائمه معصومین نیز اهتمامی بسیار نشان داده است.
140 - »تفسیر نمونه« نیز تألیف جمعی از فضلا و نویسندگان حوزه علمیه قم زیر نظر استاد ناصر مکارم شیرازی که با استفاده از میراث غنی مفسران گذشته و با توجه به مقتضیات زمان و نیازها و اندیشهها و پرسشهای نسل حاضر، فراهم آمده است.
141 - همراه با نگارش تفسیر آیات قرآنی، فن دیگری به نام علوم قرآنی نیز به وجود آمد که در برگیرنده مطالبی درباره کلیت قرآن یا بعد خاصی از آن است.
142 - کتابهایی در تاریخ قرآن نگارش شده که مشتمل بر کیفیت نزول قرآن و تاریخ تدوین و گردآوری آن، اختلافات قرائات، شرح حال قراء، نامهای قرآن، ناسخ و منسوخ و مطالبی از این دست است. همچنین در برخی زمینههای قرآن کتابهای دیگری نیز نگاشته شده است : ١-آیات فقهی قرآن؛ ٢-قصههای قرآن؛ ٣-مثلهای قرآن؛ ٤-لغات قرآن؛ ٥-فهرست بندی آیات قرآنی؛ ٦-شرح حال مفسران قرآنی؛ ٧-وجوه اعجاز قرآن
143 - پس از قرآن مهمترین منبع شناخت معارف و احکام اسلامی حدیث است. منظور از حدیث روایاتی است که از پیامبر اکرم و ائمه معصومین نقل شده و شامل گفتارها، کردارها و پذیرفتههای پیشوایان معصوم است.
144 - متأسفانه پس از رحلت رسول خدا گروهی از مسلمانان برای گردآوری و تدوین احادیث و سخنان پیامبر کوششی نکردند و حتی با تحلیلهای غیر منطقی خود، از کتابت و تدوین حدیث جلوگیری نمودند. با این همه، گروهی دیگر ودر رأس آنها امام علی و شاگردان آن مکتب به نقل قول و تدوین احادیث نبوی همت گماردند. پس از امام علی ابورافع شاگرد وی اولین کسی است که احادیث نبوی را گردآورد و مدون ساخت.
145 - در میان اهل سنت، تدوین حدیث نزدیک به یک قرن به تأخیر افتاد و نخستین کسی که بدین امر دستور داد، عمر بن عبدالعزیز (١٠١ ق) بود. اولین فردی نیز که سخن او را اجابت کرد و به گردآوری احادیث پرداخت، محمد بن شهاب زهری بود.
146 - درباره درستی یا نادرستی حدیث، وضع راویان در درجه نخست اهمیت قرار دارد که کدام یک از آنان راستگو و ثقه بوده و چگونه احادیث را گردآورده اند. در نتیجه راویان احادیث به چند دسته تقسیم میگردند که به ترتیب از این قرارند : صحابه، تابعان، تابع تابعان، مجتهدان و محدثان.
١٤٧- از زمان امام علی تا زمان امام حسن عسگری چهارصد مجموعه حدیثی پدید آمد که به »اصول اربعمائة« معروف است. این اصول زیربنای کتابهای حدیثی شیعی است و عمدهترین دستمایه مألفان جوامع حدیثی به شمار میرود.
١٤٨ - چهار کتاب مهم حدیثی که علمای شیعه از سده چهارم هجری به بعد تدوین نمودند، از این قرار است :
1. »اصول کافی«، تألیف شیخ کلینی. این کتاب به عنوان قدیمیترین و معتبرترین کتاب حدیثی شیعه است.
2. »من لا یحضره الفقیه«، تألیف بن بابویه معروف به شیخ صدوق.
3. »تهذیب الاحکام«، تألیف شیخ طوسی. این کتاب در واقع شرحی است بر کتاب مقنعه شیخ مفید است.
4. »استبصار«، اثر دیگر شیخ طوسی است.
این چهار کتاب به »کتب اربعه« معروفاند واز مهمترین کتابهای حدیثی شیعه به شمار میآیند.
١٤٩- در طی سدههای دوم تا چهاردهم هجری، دانشمندان اهل سنت آثاری عرضه داشتند که مشهورترین آنها »صحیح بخاری،« »صحیح مسلم،« »سنن ابن ماجه،« »سنن ابوداود،« »سنن نسایی« و »جامع ترمذی« است که به صحاح سته معروف اند.
150 - علم فقه بیانگر دستورهای اسلامی درباره عبادات، احکام، معاملات و همه مسائل شرعی مسلمانان است.
151 - در آغاز اسلام، فقه، قرائت تفسیر قرآن و حدیث، جملگی یک علم به شمار میرفت، اما پس از چندی هر یک از این علوم مستقل گشت؛ به ویژه فقه که استقلال کاملی یافت و علمای آن به فقها مشهور شدند.
152 - از آنجا که شیعه پس از رحلت رسول خدا به وصایت و امامت دوازده امام معصوم معتقد است، احکام فقهی را از این بزرگواران برگرفتند. در عصر امام باقر و امام صادق امکان عرضه فقه شیعه بیشتر فراهم شد.
153 - نخستین کسی که به تدوین فقه شیعه دست یابید، علی بن ابی رافع، از شاگردان امام علی است. او فقه را نزد امام آموخت و در همان ایام، کتابی در ابواب فقه تدوین نمود.
154 - نخستین فقیه شیعه که فقه را بر پایه اجتهاد و استفاده از علوم عقلی را معمول ساخت، ابن ابی عقیل عمانی است. او در اوایل غیبت کبری میزیست و معاصر شیخ کلینی بود. پس از وی، محمد بن جنید اسکافی راه او را پی گرفت. بعد از این دو، که به »قدیمین« معروف اند. شیخ مفید و سید مرتضی علم الهدی نیز راه اجتهاد را هموار ساخته، آثاری از خود بر جای نهادند. پس از آن، شیخ طوسی به عرصه آمد. به واقع فقه شیعه با تلاشهای او شکوفا شد. کتابهای »نهایه،« »مبسوط« و »خلاف« نمونهای از آثار ارزشمند اویند.
155 - پس از شیخ طوسی تا یکصد سال فقیه صاحب نظری در فقه شیعه به عرصه نیامد.
تا اینکه با آمدن فقیه نامدار، محمد بن ادریس حلی، دیگر بار باب اجتهاد گشوده شد.
156 - فقه اهل سنت از سده دوم تا چهارم هجری، یعنی با ظهور ائمه اربعه و تأسیس مذاهب فقهی به کمال میرسد.
157 - مذاهب چهارگانه فقهی (اهل سنت) عبارتند از :
1. مذهب حنفی : این مذهب را ابوحنیفه نعمان بن ثابت (١٥٠ ق) بنیان نهاد که بعدها به مکتب حنفی مشهور شد.
2. مذهب مالکی : این مذهب را مالک بن انس (١٧٩ ق) پی ریزی کرد. وی در برابر آرای ابوحنیفه – به ویژه استفاده از رأی و قیاس در تشخیص حکم شرعی- نظریات دیگری داشت. او اهل حدیث بود و میگفت با داشتن مستند روایی برای احکام شرعی، نمیتوان از رأی و قیاس بهره جست. مالک به دستور منصور عباسی کتاب »الموطأ« را نگاشت. مذهب مالکی بیشتر در اندلس و بلاد مغرب و آفریقا گسترش یافت.
3. مذهب شافعی : این مذهب به محمد بن ادریس شافعی (١٩٨ ق) نسبت داده میشود. مذهب او در مصر و نواحی آن و نیز در بلاد شام پیروانی یافت.
4. مذهب حنبلی: این مذهب منسوب به احمد بن محمد بن حنبل (٢٤١ ق) است. فقه او مبتنی بر قرآن و حدیث بود و جز آن را بدعت میدانست. این مذهب را ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزی و قرنها بعد نیز محمد بن عبدالوهاب (بنیان گذار وهابیت) تقویت نمودند. پیروان این مذهب بیشتر در نجد و حجاز زندگی میکنند.
١٥٨- اهل سنت با رسمیت بخشیدن به این مذهب، راه اجتهاد و استنباط را بسته اند.
159 - اصول، علم به قواعدی است که با آن میتوان به فقه یا احکام شرعی دست یافت، یا آنها را استنباط کرد. در این علم سعی شده قواعد و قوانینی که برای استنباط حکم شرعی لازم است گردآوری شود.
160 - قواعد عمده اصول را ائمه طاهرین تعلیم داده اند؛ به ویژه دو امام بزرگوار، امام باقر(ع) و امام صادق (ع) که در اوج دوران اجتهاد میزیستند.
161 - در میان علمای متأخر شیعه، این علم بسطی عمیق یافت؛ به خصوص از نیمه دوم سده دوازدهم هجری که فقیه بزرگ آقا محمدباقر وحید بهبهانی به عرصه آمد. عصر کنونی که اوج کمال علم اصول نیز تلقی میشود، با ظهور شیخ مرتضی انصاری آغاز شد و پس از او با تلاش شاگردانش ادامه یافت.
162 - شیخ انصاری دو کتاب معروف دارد که یکی »فرائدالاصول« درباره علم اصول و دیگری »مکاسب« در علم فقه است.
163 - علم کلام درباره عقاید اسلامی بحث میکند. این علم در خصوص صفات ذات باری تعالی نیز به بحث مینشیند، از این رو بدان، »علم اصول دین« یا »علم توحید و صفات« نیز گفته میشود.
164 - در حقیقت، بحث استدلالی درباره اصول اسلامی از خود قرآن کریم آغاز شده و در سخنان پیامبر اکرم و نیز در خطبههای امام علی نیز دنبال و تفسیر گردیده، گرچه اسلوب این مباحث با سیاق متکلمان اسلامی متفاوت است.
165 - مورخان اهل سنت اعتراف دارند که عقل شیعی از قدیم، عقلی فلسفی (استدلالی و تعقلی) بوده است. اندیشه شیعی، هم با تفکر حنبلی (منکر به کار بردن استدلال در عقاید مذهبی)، هم با نگره اشعری (قائل نبودن به اصالت عقل) و هم با دیدگاه متعزلی – با همه عقل گرایی آن – مخالف است.
166 - بیشتر فلاسفه اسلامی شیعه بوده اند.
167 - به جز بیانات ائمه اطهار درباره »عقاید«، در میان مؤلفان شیعی، نخستین فردی که در مورد »عقاید« به تألیف پرداخت، علی بن اسماعیل بم میثم تمار است.
168 - در میان اصحاب امام صادق نیز گروهیاند که خود حضرت از آنها به »متکلم« یاد کرده است؛ کسانی چون هشام بن حکم.
169 - خواجه نصیرالدین طوسی که خود حکیم و فیلسوفی تواناست، با تألیف کتاب
»تجرید الاعتقاد« متقنترین متن کلامی را آفرید. خواجه نصیرالدین تا حد زیادی کلام را از سبک حکمت جدلی به حکمت برهانی نزدیک نمود، ولی در دورههای بعد کلام تقریبأ سبک جدلی خود را به کلی از دست داد وهمه، حکمت برهانی را پی گرفتند. بدین سان، »کلام« استقلال خود را در مقابل »فلسفه« از کف داد.
170 - علامه حلی از متکلمان سده هفتم تنها عالم اسلامی است که طی قرون گذشته به لقب »آیت اﷲ« مفتخر گردیده است. وی بحث سیاست را نیز در آثار کلامی خود مطرح کرده، قائل به همزاد بودن سیاست و دیانت بوده است. مهمترین کتاب کلامی علامه، »الباب الحادی عشر« نام دارد که در آن به موضوعات مختلف کلامی شیعه پرداخته است.
171 - از دیگر متکلمان اسلامی که در ساختن و پرداختن اندیشهها و مذاهب کلامی اثرگذار بود، حسن بصری (١١٠ ق) است. او در مورد گناهان بسیار سخت گیر بود و اعتقاد داشت تمام افعال با مسئولیت انسان صورت میپذیرد.
172 - در سده دوم هجری، ابومحرز جهم بن صفوان، مذهب جهیمه را بنیان نهاد. او بر آن بود که ایمان تنها راه معرفت خداست و با دیگر عبادات ارتباطی ندارد و هیچ کس فعلی را انجام نمیدهد، مگر به اراده خداوند. بنابراین انسان در افعال خود مجبور است.
173 - در سده سوم، ابوسهل بشر بن معتمر هلالی کوفی بغدادی مذهب بشریّه را پی ریخت. او معتقد بود خداوند قادر است و بندگان خود را بر انجام دادن اغراض توانا کرده، ولی اموری مانند حیات و مرگ و قدرت را بدانها واگذار نکرده است.
١٧٤- از دیگر متکلمان این سده ابن تیمیه است. گرچه او پیرو مذهب حنبلی بود، اصول آن مذهب را با اجتهاد میپذیرفت. آرا و عقاید ابن تیمیه بعدها مورد توجه محمد بن عبدالوهاب قرار گرفت.
175 - تصوف از نظر واژگانی به معنای »صوفی شدن« است.
176 - عرفان در لغت به معنای شناختن حق تعالی است و در اصطلاح، راه و روشی است که طالبان حق برای رسیدن به مطلوب و شناسایی حق برمی گزینند. به سخنی دیگر، عرفان طریقهای است که آن را از جهت نظری، علم حضوری میدانند و از جهت عملی نیز عبادت و مجاهدت.
177 - اصطلاح تصوف و صوفی مربوط به نیمه اول سده دوم هجری است و نخستین کسی که رسمأ صوفی خوانده شد، ابوهاشم صوفی (١٥٠ ق) است.
178 - کسانی که زمان پیامبر را درک کرده بودند، »صحابی« و گروهی از خواص را نیز »اهل صفه« میخواندند. افرادی که عهد صحابه را درک کرده بودند، »تابعی« خوانده میشدند.
179 - هدف مسلمان عارف، بازگشت به تجربه روز الست است تا بار دیگر در آخر زمان بتواند در محضر الهی حضور یابد.
180 - از نگاه متصوفه، پیامبر خدا عالیترین نمونه انسان کامل و اولین زنجیر تصوف است.
181 - معنویت سلمان یکی از مؤلفههای قطعی تصوف ایرانی و تفکر شیعی قلمداد گردید. ١٨٢ - ظهور تمایلات ریاضت منشانه و زاهدانه در میان مسلمانان تقریبأ پس از شهادت امام علی و با به قدرت رسیدن بنی امیه برجسته تر شد. گسترش مستمر قلمرو اسلامی، افراد پرهیزکار را به این اندیشه فرو برد که گرایشهای دنیوی حاکمان بنی امیه و رفتار آنان، بیرون از حد و مرزهای ایمان و تقواست. در بین این زاهدان اولیه (با روحیه ضدحکومتی) نام حسن بصری (١١٠ ق) که از برجستگان اهل تصوف است، بیشتر به چشم میخورد. حسن بصری و یارانش توبه، ورع و زهد، فقر، صبر، توکل، رضا و جهاد با نفس را بر هر کاری مقدم شمردند و در واقع »تصوف زاهدانه«را بنا نهادند.
١٨٣- اما به تدریج با ظهور یزید بسطامی (٢٦١ ق)، حسین منصور حلاج (٣٠٩ ق) و سهل تستری (٢٨٣ ق) و در سدههای بعد نیز با ظهور ابوسعید ابوالخیر و دیگران، تصوف صورتی دیگر یافت و به »تصوف عاشقانه« بدل گردید؛ چه این گروه، کار سیر و سلوک خود را از راه طلب و عشق و استغنا و توحید و حیرت آغاز نمودند.
١٨٤ - سخنان گروه اول که به احکام شریعت پایبند بودند و بیش از دیگران نیز به نماز و روزه و حج میپرداختند، مایه اعتراض اهل دیانت و دنیاپرستان نمیشد، اما به تدریج که تصوف عاشقانه پای گرفت و جمعی دیگر از صوفیان از ظواهر شریعت اندکی فاصله گرفتند.
این امر سبب پرخاش و جوش و خروش دینداران و مسلمانان عادی شد و بدین ترتیب زمینه تکفیر عارفان و صوفیان فراهم آمد.
١٨٥- با هجرت تاریخ ساز پیامبر خدا به شهر یثرب، این شهر به عنوان مدینة النبی مرکز حکومت نوپای اسلام گشت. سپس با تأسیس مسجد در مدینه، گامهای مهمی در جهت تشکیل حکومت اسلامی برداشته شد. مسجد پیامبر افزون بر آنکه محل پرستش خدا و ستاد فرماندهی حکومت اسلامی بود، مرکزی برای آموزش و پرورش، دادگاهی برای رسیدگی به شکایات مردم و پایگاهی برای طرح مسائل ادبی و فرهنگی و شور و مشورت در امور سیاسی و اجتماعی نیز به شمار میرفت.
186 - در زمان عمر دیوانی تأسیس گردید تا در آنجا نام حقوق بگیران از بیت المال ثبت گردد.
187 - همچنین در سرزمینهایی که به صورت قطعی به تصرف مسلمانان درآمده بود، دستگاههای اداری کارآمدی برقرار شد و اردوگاههایی برای سپاهیان اسلام نیز در دو شهر بصره و کوفه بنا گردید.
188 - در ایران و ترکستان، مسلمانان در توسعه زندگی شهری سهمی بسزا داشتند.
189 - در سده دوم هجری، برای منصور عباسی پایتخت جدیدی در ساحل غربی دجله بنا شد. این شهر که با طرحی کاملأ بدیع ساخته شده بود، بغداد نام گرفت.
190 - با پیدایش شهرهای بزرگ، برپایی نهادهای سیاسی – اجتماعی و به طور کلی نظام اداری، از الزامات تمدن اسلام بود.
191 - در نیمه اول سده سوم هجری با افزایش شمار دیوانها و فزونی قدرت رئیس مقامات کشوری
(وزیر)، تشکیلات اداری پدید آمد.
192 - دولت خلفا شبیه اتحادیهای بود از ولایات بسیار که میزان وابستگی و ارتباط آنها با دستگاه خلافت متفاوت بود.
193 - دیوانها نیز خود بر دو بخش بودند : یکی »اصل« نام داشت که وظیفهاش تعیین و گردآوری و تحویل مالیاتها و بیت المال و حفظ و تقویت منابع مالیاتی بود و دیگری نیز »زمام« یا دیوان مال نامیده میشد.
١٩٤- پس از روی کار آمدن معتضد عباسی و در پی آن با ادغام دیوانهای ولایتی،
»دیوان الدار« یا »دیوان الدارالکبیر« تشکیل شد که سه بخش داشت : دیوان مشرق، دیوان مغرب و دیوان سواد (عراق).
195 - در سال ٣٠٠ هجری همه این تشکیلات تحت اختیار یک رئیس درآمد و سازمان دولتی به دو دیوان بزرگ تقسیم شد : »دیوان اصول« و »دیوان الأزمه« که اولی به وزارت کشور شبیه بود و دومی نیز به وزارت دارایی.
196 - دیوان انشا : تاریخ به وجود آمدن این دیوان به صدر اسلام باز میگردد. پس از تأسیس دیوان یا دفتر، در زمان خلافت عمر در هر شهر، کاتب مأمور نگاهداری دیوان گشت.
مهمترین نویسنده دفتری، نامههای خلیفه را مینوشت که گاه او را رازدار (کاتب السر) مینامیدند. اصلیترین وظیفه این دیوان، تنظیم و ارسال نامههای دولتی به ویژه فرمانهای خلیفه مسلمین به سرتاسر قلمرو عالم اسلام بود.
197 - دیوان خراج یا استیفا : نخستین دیوانی که در اسلام تشکیل شد، »دیوان خراج« یا
»استیفا« بود که به سرپرستی بخش بزرگی از امور مالی سرزمینهای اسلامی را عهده دار بود. در این دیوان فهرستی وجود داشت که اموال و داراییهای ممالک اسلامی در آن ثبت میشد. جمع آوری خراج از این سرزمینها و فرستادن آنها به مرکز خلافت، چگونگی تقسیم آن بین مسلمانان و همچنین رتبه بندی مسلمین برای تعیین خراج دریافتی، از جمله مسئولیتهای این دیوان بود. دیوان خراج در حیطهای وسیع، از ایران تا اسپانیا دایر بود.
سرپرست دیوان استیفا نیز مستوفی، مستوفی خاصه یا مستوفی الممالک نام داشت.
198 - دیوان برید : دیوان برید از این روی تأسیس شد که خلیفه با سرعت هرچه بیشتر از جریان کارهای مأموران و ملازمان خود آگاهی یابد. دیوان برید به مرور زمان به عنوان دستگاههای جاسوسی به صورت یکی از مهمترین ستونهای نگهبانی از قلمرو سرزمینهای اسلامی درآمد.
١٩٩- دیوان بیت المال : این دیوان در آغاز مکان خاصی برای نگاهداری اموال منقولی بود که از طریق جزیه یا خراج یا درآمدهای دیگر به دست میآمد و متعلق به تمام مسلمین بود. درآمدهای دیوان بیت المال به سه دسته »فی ء،« »غنیمت« و »صدقه« تقسیم میشد که موارد مصرف آن نخست تهیه نیازمندیهای مردم و بالا بردن سطح زندگی آنان بود و سپس
تأمین حقوق رزمندگان اسلام و تهیه سلاح برای آنان، تأمین معاش فقرا و همچنین آزاد ساختن اسرا.
200 - دیوان جیش : این دیوان که آن را »دیوان جند« نیز میخواندند، شامل دو بخش بود : یکی »تقریر« که به ارزیابی سپاهیان و تعیین زمان و مقدار اعطای حقوق آنان میپرداخت و دیگری نیز »مقابله« نام داشت که وظیفهاش بررسی اسناد و کنترل اسامی بود.
201 - دیوان اقطاع : این دیوان موظف بود بر اداره زمینهای حاصلخیز نظارت کند.
202 - دیوان عرض : در واقع دفتری بود که اسامی سپاهیان را ثبت میکرد.
203 - دیوان العمائر یا دیوان الأنبیة المعموره : وظیفه این دیوان بررسی عمر ساختمانهای شهر و آبادان نگاه داشتن و یا بازسازی آنها بود.
204 - دیوان مظالم : این دیوان به مانند نهاد دادگستری امروز به شکایات و کیفرخواستهای مردم رسیدگی میکرد.
205 - قدیمیترین مالیاتها، مالیات زمین و محصول زمین است که آن را به عربی خراج گویند. خراج همواره یکی از مهمترین منابع درآمد سرزمینهای اسلامی بوده است. خلافت اسلامی برای تأمین هزینههای مختلفی چون پرداخت دستمزد به سپاهیان، با موضوع مهم تعریف درآمد روبه رو بود.
206 - بر پایه نظریه برخی از فقهای صدر اسلام، زمینهایی که در جریان فتوحات به دست مسلمانان افتاده بود، غنیمت به شمار میرفت و به همین رو میبایست بین سپاهیان مسلمان تقسیم میشد. اما این موضوع مشکلاتی را در پی داشت: یکی اینکه اگر این زمینها بین سپاهیان اسلام به قطعات خیلی کوچک تقسیم میگشت، این خود موجب کاهش میزان محصول این زمینها میشد و دیگر آنکه سپاهیان مسلمان حاضر در کشورهای فتح شده، فاقد تجربه لازم برای کشاورزی بودند. بر این اساس، تصمیم گرفته شد که زمینهای ممالک فتح شده به مالکان اصلی آنها واگذار شود و آنان در مقابل، سالانه مبلغی به عنوان خراج به دولت اسلامی بپردازند.
207 - حسبه، دستگاهی نظارتی بود که بر اعمال افراد در جامعه به ویژه اصناف و بازار نظارت میکرد. به کسی که تصدی این امور را بر عهده داشت، محتسب میگفتند. یکی از این کارهایی که محتسب انجام میداد، مؤاخذه آموزگارانی بود که کودکان را بی جهت و به شدت تنبیه میکردند. او همچنین مردم را از کلاهبرداری و تقلب و کم فروشی منع میکرد.
208 - وظیفه دایره حسبه در واقع عملی کردن دو فرضیه اسلامی، یعنی امر به معروف و نهی از منکر بود. حوزه فعالیت دایره حسبه بسیار گسترده بود و به طور کلی میتوان آن را به دو بخش تقسیم نمود :١- حقوق الهی : محتسب وظیفه داشت از هرگونه گناه و جرم علنی در جامعه جلوگیری کند. ٢- حقوق مردم
209 - از نظر تاریخی، در قرون آغازین هجری تقریبأ نهاد حسبه در همه شهرهای بزرگ جهان اسلام تأسیس شده بود.
210 - یکی از شاخصهای مهم تمدن هر قوم، بررسی مظاهر هنری آن از بعد کمّی و کیفی است.
211 - عربستان پیش از آنکه مردمانش اسلام آورند، از درون مایه هنری چندانی برخوردار نبودند.
در واقع آنان بعد از اسلام طی سده سوم تا نهم هجری با زینتهای هنری آشنا شدند. در آغاز، شعر مهمترین هنر عرب بود، تا آنکه فتوحات مسلمانان موجب شد اعراب بادیه نشین بر کاخهای باشکوه و پرستشگاههای ایرانیان، یونانیان رو رومیان دیده بگشایند.
212 - عنصر اساسی هنر در تمدن اسلامی انطباق با تعهد اسلامی است؛ یعنی هنری متعهد که از یکسو دارای جلوه و شکوه خاصی است و از سویی دیگر با مایههای عرفان و تعبد نیز درآمیخته و در آن، متون مذهبی نمودی همیشگی دارد.
213 - هنر اسلامی در واقع آمیزهای است از مجموع تمدنهای پیش از اسلام و ابتکار خود مسلمانان که برگرفته از آموزههای اسلامی است.
214 - امتیاز دیگر هنر اسلامی در تنوع آن است. هنر اسلامی نیز مانند فرهنگ آن، هم از حیث مواد متنوع بود و هم از بعد فنی.
215 - معماری اسلامی در سه نوع بنای عمده به ظهور رسید : مساجد، مدارس و مقابر یا بقاع متبرک.
216 - یکی از قدیمیترین بناهای اسلامی »مسجد جامع دمشق« است که بین سالهای
٨٧ تا ٩٦ هجری در روزگار ولید بن عبدالملک به جای پرستشگاه ژوپیتر (خدای خدایان روم) ساخته شد.
217 - در بنای بسیاری از مساجد، هنرهای گوناگون به هم آمیخته است : معماری در توازن اجزا، نقاشی در نگارها و نگارگریها، خوشنویسی در الواح و کتیبهها، شعر در موعظهها و ماده تاریخها، موسیقی در صدای مؤذن و بانگ قاری و واعظ و حتی صنایع دستی برای تزئین این بنای الهی. مسجد نمایشگاه انواع هنرهای اسلامی است.
218 - بناهای مهمی که در قرن اول هجری ساخته شد، از این قرار است : مسجد اموی دمشق، مسجد عمروخاص در قاهره، مسجد قیروان در تونس و قبة الصخره در اورشلیم.
219 - ساختمان بزرگترین مسجد جهان، یعنی مسجد قرطبه در اسپانیا، در آغاز کار امویان اندلس در سالهای آخر عمر عبدالرحمان (١٧٢ ق) آغاز شد.
220 - شیوه ساختن طلاقهای گوشه دار و گنبدهای ضربی آجری و نیز به کار بردن کاشیهای رنگین برای تزئین رویههای بنا، هنری بود که ایرانیان به جهان اسلام عرضه کردند.
221 - از بناهایی که ساخت آن به دست معماران ایرانی معمول شد، مدرسه بود.
222 - در سدههای نهم و دهم، شبستانهای ساده و ستون دار مسجدها به تدریج به تالارهای چهارگوش گنبددار بدل گردید و رویههای درونی و بیرونی آنها تمامأ از کاشیهای رنگین پوشیده شد. مسجد کبود تبریز و مسجد شاه اصفهان نمونههای درخشانی از این بناهاست.
223 - سبکهای معماری ایرانی بر معماری اسلامی هندوستان بسیار اثرگذار بود. سبکهای معماری ایرانی را میتوان در گنبدهای پیازی شکل و طاقهای گوشه دار بناهای هندی مشاهده کرد. بنای معروف تاج محل در آگره، بهترین نمونه این نوع معماری است.
224 - ترکان سلجوقی شیوه معماری بیزانسی را برگزیدند. مساجد باشکوه سلطان سلیمان و سلطان احمد نمونههایی از این نوع معماری است.
225 - در معماری، نخستین بنای اصیلی که معماران ایرانی در اوایل سده چهارم هجری ساختند، آرامگاهی برای شاه اسماعیل سامانی در بخارا بود.
226 - در دوران سلجوقیان (سده ششم هجری) هنر ایرانی بیش از گذشته شکوفا شد.
سلجوقیان، اصفهان را که پیش تر نیز کانون صنعت و هنر بود، پایتخت خود قرار دادند.
مسجد سلجوقی اصفهان نمونهای از آثار این دوره است. در همین دوره، آجر در تزئین بناها نقش اساسی داشت.
227 - هنر مینیاتورسازی در عصر صفویه رواج یافت.
228 - یکی از معروفترین مجموعههای نقاشی ایران، نسخه مصور »خمسه نظامی« است که اکنون موزه بریتانیاست.
229 - از دیکر کتبی که در عهد صفویه به کرات مصور و با مینیاتور تزئین میشده، »شاهنامه فردوسی« است. در میان صنعت گران این دوره، رضا عباسی از همه مشهورتر است. وی در این فن، مبدع سبکی خاص است و دست او در ترسیم خطوط منحنی بسیار قوی است.
230 - خوشنویسی مسلمانان باید دنباله فن قرآن نویسی در صدر اسلام باشد. بسیاری از برگزیدهترین خوشنویسان، ایرانی بودند؛ آن گونه که در میان انواع شیوههای خطاطی، دو شکل عمده آن یعنی نستعلیق و شکسته، از ابتکارات ایرانیان بود.
231 - تذهیب و خوشنویسی نیز در عصر صفوی به کمال خود رسید. خوشنویسان زیادی در این دوره میزیستهاند که شهیرترین آنها میرعماد، علیرضا عباسی تبریزی و ملاعبدالباقی تبریزی است.
232 - در نتیجه نفوذ ترکان سلجوقی در آذربایجان و همدان، بافتن قالی با »گره ترکی« در این دو ایالت رواج یافت و در نواحی دیگر، »گره ایرانی« به کار برده شد. پس از آغاز سلطنت صفویه، کوشش برخی از پادشاهان این سلسله در احیا و گسترش هنرهای ملی ایران، صنعت قالی بافی را کمال بخشید. در این دوره، طرحهای پیچ در پیچ و نقشهای »کلاسیک« قالی ایران پدید آمد. عالیترین قالیهایی که امروزه در موزهها یا مجموعههای شخصی جهان نگاهداری میشود، متعلق به این دوره است.
233 - پس از مرگ شاه عباس، انحطاط هنر قالی بافی آغاز شد و حمله افغانها نیز آن را شدت بخشید، تا اینکه در سال ١٢٩١ هجری بازرگانان تبریز با صادر کردن قالی ایران به دیگر کشورها، سبب رونق دوباره قالی شدند.
234 - در عصر سلجوقیان به جز معماری و کاشی کاری، ساختن ظروف سفالین زیبا نیز از هنرهای این دوره بود.
235 - همزمان با حمله وحشیانه مغول به ایران، سلطان بیبرس در مصر حکومت میکرد که حامی هنرمندان بود.
236 - در همین دوران، شیشه گرانی در حلب و دمشق بودند که ظروف شیشهای میساختند و آن را با آب طلا و لعاب براق به رنگهای زرد، سرخ، سبز و آبی میآراستند.
237 - در ایران نیز هنر سفالینه سازی رایح بود و به نظر میرسد ساختن اصیلترین سفالینه ایرانی در سده سوم هجری آغاز شد که تولید آن بیشتر در شمال شرق ایران متمرکز بود. دو مرکز عمده سفالینه سازی ایران، نیشابور و سمرقند بوده است. نخستین و اصیلترین تزئین سفالینهها، نوشتن روی آنها بود. همه این نوشتهها به عربی و به خط کوفی است و سبک کتیبهای دارد.
238 - در دوران اسلامی هنر جواهرکاری نیز به مرتبه کمال رسید.
239 - بافتن پارچه که در قرون وسطی از مهمترین هنرهای صنعتی جهان اسلام بوده، بیشتر در سرزمینهای اطراف مدیترانه و به ویژه مصر رواج داشته است.
240 - تافته که پارچه ابریشمین لطیفی بود، در بسیاری از سرزمینهای اسلامی بافته میشد.
241 - البته مسلمانان پارچههای عالی کتانی، پشمی، زربفت و روتختی نیز میبافتند.
242 - هنر اسلامی از خلال زیبایی مسحور کننده اشکال، رنگها و اصوات در پی تحقق اصل توحید (لا اله الا اﷲ) است. بی شک روح و ذهن هنرمند مسلمان سنتی در وهله اول از گرایشهای مبتنی بر آیات قرآن و روایات و سپس از امثال، اشعار، تخیلات، نقشها و اشکال بصری ترکیب یافته است. هنرهای اسلامی به ماده شرافتی روحانی میبخشد و هدف آن عیان نمودن جوهر هنر، یعنی زیبایی است که همواره با روح اسلام که همان توحید است، سازگاری دارد.
243 - از نگاه صاحب نظران مسلمان و نیز از دیدگاه همکاران قرون وسطایی آنها در اروپا، علم موسیقی به ریاضیات مربوط میشود. موسیقیدانی یا موسیقی شناسی، در جهان اسلام »موسیقاز« و »موسیقور« نامیده میشود.
244 - اولین کسی که در میان مسلمانان موسیقی آموخت، سعید بن مسجع که در مکه میزیست، بود.
245 - از قدیمیترین کسانی که در باب موسیقی نظری سخن گفت، یونس کاتب است که کتاب »کتاب النّغم« را نگاشت. پس از او نیز خلیل بن احمد کتاب »الایقاع« را نوشت.
وی که واضع علم عروض است، اشعار عرب را پس از استخراج، در شانزده بحر یافت.
246 - کِندی از نخستین مؤلفان در علم موسیقی است که »الرسالة الکبری فی التألیف،«
»رسالة فی ترتیب الغنم« و »المدخل الی الموسیقی« از آثار اوست. به نظر کندی، موسیقی در شفا دادن بیماریها تأثیری عمیق دارد.
247 - پس از کندی، فارابی بزرگترین کتاب موسیقی را در تاریخ تمدن اسلامی پدید آورده است.
248 - ابوعلی سینا نیز در موسیقی صاحب آثاری است. او در کتاب »شفا« خود بابی را تحت عنوان »فن«، به موسیقی اختصاص داده است. ابن سینا نخستین کسی است که از
وی درباره موسیقی به زبان فارسی کتابی باقی مانده است. کتاب او »النجاه« نام دارد که شاگرد وی ابوعبید جوزجانی به ترجمهاش پرداخت و آن را »دانشنامه علایی« نامید.
249 - در دوره اسلامی علایق خلفا و درباریان به سمت موسیقی غنایی جهت گرفت. اغلب شرق شناسان این نوع موسیقی را محصول تمدن اسلامی میدانند، اما پیش تر گفتیم که عنصر اصلی هنر در تمدن اسلامی، تعهد دینی است.
250 - تمدن گسترده اسلامی از راه بازرگانی، مبادلات فرهنگی، ترجمه کتابهای دانشمندان اسلامی و جنگهای صلیبی به اروپا راه یافت و مردم مغرب زمین را در مسیر تمدن قرار داد.
251 - پس از آنکه در سده پنجم میلادی به سبب استیلای قبایل بربر، دولت روم غربی منقرض شد، در طی قرونی که مورخان اروپا آن را »قرون وسطی« مینامند، بساط علم و حکمت برچیده شد. اما در قرن یازدهم و دوازدهم برخی دریافتند که باید از این جهالت بیرون آیند، از این رو بی درنگ متوجه مسلمانان شدند که از هر جهت از آنان برتر بودند.
252 - پس از فتح اسپانیا در سال ٧١١ میلادی/٣٩ هجری مسلمانان، اسپانیا را با اندیشه و صنعت اسلامی آشنا ساختند. اسپانیا به یکی از مهمترین پایگاههای آشنایی غرب با فرهنگ و تمدن اسلامی بدل گردید.
253 - انتشار علوم اسلامی در اروپا بیشتر از طریق اسپانیا و ایتالیا بوده است؛ چنانکه در سال ١١٣٠ میلادی دارالترجمهای در تولدو تحت ریاست اسقف اعظم رایمند تأسیس شد و این مرکز تمام کتابهای مشهور مسلمانان را از عربی به لاتین ترجمه نمود و بدین رو دریچه تازهای به روی اروپاییان گشوده شد.
254 - برخی اروپاییان در بیانی غیرمنصفانه اذعان دارند که مسلمانان فقط واسطه رسیدن فلسفه و علوم یونان به اروپا بوده اند، بی آنکه در پایه گذاری این علوم سهم مستقلی داشته باشند. این در حالی است که یونانیان خود دانش را از شرقیها برگرفتند. بنابراین مسلمانان از یکسو وارث علوم مشرق زمین کهن و واسطه رسیدن این علوم به اروپا بوده و از سویی دیگر آن علوم را تصحیح کرده و بسط داده اند. مسلمانان معلوماتی را از یونانیان برگرفتند و آن را با آزمایشهای تجربی رشد دادند. آنان مبدع آزمایش تجربیاند و پایه گذار واقعی تحقیقات علمی عینی به شمار میروند.
255 - مصدر اصلی تمام تحقیقات علمی که کشف واقعیت مفردات بود، اولین بار به دست مسلمانان انجام شد و آنها بودند که در این باره از مفردات شروع کردند و آن را به کلیات رساندند. در واقع آنان روش »از جزء به کل پی بردن« را برای رسیدن به روشها و اسلوب علمی پیش گرفتند.
256 - شاید از میان ابداعات پرشمار مسلمانان، گرانبهاترین آنها اسلوب تحقیقات علم طبیعی باشد که برای اروپاییان بستری فراهم آورد تا به شناخت قوانین طبیعت و کنترل آن بیانجامد.
257 - با پیشروی اسلام در دریای مدیترانه، شهر بندقیه (ونیز) مرز میان جهان اسلام و مسیحی شد.
258 - پس از برقراری ارتباط تجاری بین مسلمانان و اروپاییها، میدانهای محقر اروپایی از میان رفتند و نحوه تجارت به کلی دگرگون شد؛ آن گونه که سکه دوباره پس از سیصد سال به جریان افتاد و انقلابی اجتماعی را در پی آورد. به کمک تجارت ایتالیا، تجارت آلمان، فرانسه و هلند نیز به قدرت و شکوفایی رسید و سپس همه اروپا را فراگرفت و راهها و شهرها را رونق و وسعت بخشید.
259 - مسلمانان در صنعت کارهایی انجام دادند که بعدها به دست غربیها تکامل یافت.
انواع ساعتهای ابی از زمانهارون الرشید در نزد مسلمانان رواج داشت و تکمیل شد.
آسیاب بادی قرنها پیش از آنکه در اروپا به وجود آید، در ممالک شرق اسلامی معمول بود.
260 - کیمیاگران اسلامی نیز در صنعت خویش و فنون مربوط به آن کارهای مهمی انجام دادند که سبب توسعه و تکمیل علم شیمی شد.
261 - مسلمانان صنعت چاپ را – که البته از چینیها فراگرفته بودند – به اروپاییان آموختند و بدین ترتیب توانستند عصری جدید را در صنعت و فرهنگ اروپا پدید آوردند.
باروت و قطب نما را نیز اروپاییان از مسلمانان برگرفتند.
262 - صنعت کاغذسازی را اروپاییان از مسلمانان آموختند. اولین کارگاه کاغذسازی در آلمان است.
263 - در کشورهای شمال اروپا، صنعت پارچه باقی به تقلید از مسلمانان و با روشهای آنان انجام میگرفت.
264 - در اروپا معروف است که مخترع قطب نما شخصی به نام فلاویو گیویا از شهر آمالفی است؛ در حالی که او نیز توسط مسلمانان با این اسباب آشنا شد. در واقع یکی از صلیبیون به نام پتروس فون مارکورت، هنگام بازگشت از کشورهای اسلامی همراه خود اطلاعاتی در مورد مغناطیس و قطب نما به فرانسه آورد که آن را در نوشته خود به نام دومکنت نقل کرده است.
265 - رهبران اسلامی، شیمی دانان معروف خود را که شهرت جهانی داشتند، در کارخانههای باروت سازی به کار گماردند تا مواد شیمیایی لازم در مصارف جنگی را آزمایش کنند.
266 - مسلمانان اندلس نخستین کسانی بودند که توپهایی در جنگ به کار میبردند که باروت گلوله پرتاب میکرد.
267 - مسلمانان روشهای نوین کشاورزی و نحوه آبیاری را به اروپاییان آموختند.
268 - اروپاییان در اوایل سده دوازدهم میلادی با ترجمه آثار ابن سینا، فارابی و غزالی با باورهای ارسطو آشنا شدند.
269 - یکی از مقولات ابن سینایی که به اروپا منتقل گردید؛ موضوع معقولات بود؛ یعنی آنچه با عقل قابل درک است.
270 - برخی از داشمندان مغرب زمین بر آن بودند که فلسفه ارسطو در مغرب زمین تأثیری نداشت که آن یا به دلیل کمیاب بودن کتب و رسالات او بوده و یا به سبب درک ناپذیری رسالههای وی، اما با آمدن فلاسفهای مانند ابن سینا و ابن رشد، فلسفه ارسطو در معرض درک و معرفت قرار گرفت.
271 - تمام ملل امروز از همان اعدادی استفاده میکنند که زمانی مسلمانان به آنها یاد داده اند. این اعداد در اروپا به اعداد عربی معروف شد، ولی اعراب خودشان این اعداد را از هندیها گرفته اند. بنابراین اعدادی که در اروپا »عربی« نامیده میشوند، نزد خود اعراب »اعراب هندی« نام دارند.
272 - آخرین ریاضیدان مسلمان که طی قرون وسطی و پس از آن آثاری از وی به لاتین ترجمه گردید، بهاءالدین عاملی، مشهور به شیخ بهایی است که کتاب او با نام »خلاصة الحساب« به انگلیسی، فرانسه و آلمانی برگرداننده شد.
273 - پس از آنکه مسلمانان رصدخانههای بزرگی در دنیای اسلام بنیان نهادند و زیجهای منظمی ترتیب دادند، آوازه ستاره شناسان اسلامی در جهان پراکنده شد از گوشه و کنار دنیا برای یادگیری این علم به دانشمندان اسلامی مراجعه میشد. مسلمانان ابزار ستاره شناسی متعددی اختراع کردند که به مغرب زمین انتقال یافت و بدین سان دانش ستاره شناسی در غرب نیز رو به تکامل نهاد. تقریبأ تردیدی نیست که مسلمانان پاندول را برای تعیین وقت ساختند.
274 - اطلاعات جغرافیایی مسلمانان، با مسافرتهای دریایی و زمینی به سرزمینهای گسترده اسلامی فزونی یافت. نخستین جایی که استادان جغرافیای مسیحی با جغرافیای اسلامی آشنا شدند، شهر تولدو در اسپانیا بود و اولین نکتهای که از جغرافی دانان مسلمان آموختند، کرویت زمین بود که بدون دانستن آن؛ کشف قاره آمریکا امکان نداشت.
275 - ادریسی در یک نقشه جغرافیایی با محاسبات ریاضی، زمین را کروی ترسیم کرد.
راجر، حاکم سیسیل، ایتالیا و آفریقا میخواست سرزمینهایی را که بر آن حکومت میکرد، شناسایی کند. به این رو، وی از ادریسی دعوت کرد تا نقشهای از قلمرو حکومتش را ترسیم کند. ادریسی یا همان بطلمیوس جهان اسلام مجموعأ هفتاد نقشه جغرافیایی را به راجر تقدیم کرد. کار برجسته او نقشه جهان است که بر روی یک صفحه نقرهای (دایرهای با قطر دو متر) حکاکی شده است. ادریسی شرح جغرافیایی پرارزش تری نیز به دست داد و آن کتاب در جهان به کتاب »الرجونی (کتاب رجر)« معروف شد.
276 - از آنجا که مسلمانان به ریاضیات علاقمند بودند، با اشتیاقی بسیار به تنظیم جداول جغرافیایی پرداختند.
277 - پزشکی اسلامی از راههای گوناگون بر پزشکی غرب تأثیر نهاد که یکی از آنها ترجمه آثار متعدد پزشکان اسلامی به زبان لاتین بود.
278 - کتاب »الجدری و الحصبه (آبله و سرخک)« بزرگترین اثر رازی است که نخستین بار در سال ١٤٩٨ میلادی به لاتین ترجمه شد. از دیگر آثار مهم رازی، »الحصی المتولدة فی الکلی و المثانه (سنگ مثانه و بیماریهای کلیوی)« در سال ١٨٩٦ میلادی در پاریس چاپ شده است. کتاب »الحاوی« رازی در سال ١٢٧٩ میلادی در زمان شارل یکم، پزشکی یهودی به نام فرج بن سالم آن را به لاتین ترجمه کرد.
279 - کتاب »قانون« سالها استوانه کتابهای پزشکی غرب به شمار میآمد.
280 - روش پزشکان مسلمان در حفظ و تقویت روحیه بیماران معمولی، بیماران روانی و بیماران لاعلاج، روشی کاملأ بشردوستانه بود و حتی برای مغرب زمین سرمشق شد.
281 - اروپاییان معتقد بودند بیماری مجازات خدایی است که سبب پاک شدن از گناهان میشود. آنان اعتقاد داشتند حلول شیطان در بدن، عارضه جنون را در پی دارد. به همین رو، تمام بیماران لاعلاج و به خصوص بیماران روانی، در قرون وسطی و تا قرن هجدهم میلادی دچار لعن و نفرین بودند و حتی بیماران روانی را مورد شکنجه قرار میدادند. این درحالی بود که در کشورهای اسلامی، بیماران روانی را در بخش اعصاب بیمارستان بستری و معالجه میکردند.
282 - مقصود از هنرهای زیبا، مصنوعاتی است که بشر به فایده مادی آن توجهی ندارد، بلکه آن را برای انبساط خاطر و استفاده از زیبایی آن میخواهد.
283 - اروپاییان از آثار هنری مسلمانان به ویژه آثار معماری ماندگار در اسپانیا و مساجد و کاخهایی مانند جامع قرطبه، کاخ الحمراء و کاخ مدینة الزهرا بهره بسیار برده و به تقلید از آنان پرداخته اند.
284 - اروپا بسیاری از دقایق و نکات مهم معماری را از شرق برگرفته است. قوسهای تیز رأس نیز از تأثیرات ایرانی است که بر دیگر قوسها برتری یافته و شاخص هنر معماری در جهان اسلام شده است. این سبک معماری اسلامی از طریق فاطمیان در قاهره، به نرمانهای ساکن در جزیره مسلمان نشین سیسیل رسید.
285 - برخی از مستشرقان معتقدند هنر نقاشی در میان مسلمانان کمال و توفیق چندانی نداشته است؛ زیرا آنان کشیدن تصویر انسان را حرام میدانستند. اما به واقع همه مسلمانان معتقد به این تحریم نبوده اند؛ از این رو هنر نقاشی در میان آنان به خصوص ایرانیان پیشرفتی بسیار کرد.
286 - از دیگر هنرهایی که مورد توجه و تقلید نقاشان مغرب زمین قرار میگرفت، تصاویر فرشها و لباسهای گوناگون رایج در آن زمان بود.
287 - بزرگترین دستاورد مسلمانان در موسیقی، »موسیقی موزون« بود که نخست کِندی آن را وصف کرد و سپس فرانکو و شاگردانش اوزان و گامهای موسیقی اسلامی را به کار بردند. نکته دیگر آنکه بیشتر ادوات موسیقی را نیز مسلمانان به اروپا آوردند.
٢٨٨- از بقایای فرهنگ اسلامی هنوز در مراسم کلیسا به مواردی برمی خوریم؛ مانند دعا کردن با تسبیح که به کلیسای رومی (کاتولیک) راه یافته است و همچنین بخوردان و مواردی مانند عود و کندر و اسفند که دود میکنند و سجادهای که روی میز عبادت قرار میدهند و نیز لباسهای ابریشمی و گلدوزی شده و خرقههای فاخری که عابدان و صالحان و مقام کلیسایی هنگام عبادت بر دوش خود میافکنند.
289 - ساختمان پرچم و سمبل و نشانه افتخار، از جمله اموری بود که صلیبیان از مسلمانان آموخته اند. علایمی که روی پرچم نقش میشد، از کشورهای اسلامی اقتباس شده بود. گل زنبق یکی از نشانههایی بود که در کشورهای اسلامی به کرّات به صورت بتههای افشان نقاشی میشد. همین زنبق امروز روی پرچم فرانسه نقش بسته است.
290 - از علامتهای قدیمی دیگر که از کشورهای اسلامی برگرفته شده، عقاب دو سر است.
این نقش بارها علامت برخی کشورها شده است.
291 - جنگجویان صلیبی، استفاده از کبوتر نامه رسان را از مسلمانان آموختهاند و با خود به اروپا بردند.
292 - گوستاو لوبون مورخ فرانسوی درباره تساهل مذهبی مسلمانان مینویسد : در دوره اعتلای تمدن اسلامی، چیزی که قابل تعریف و تمجید است، تساهل مذهبی مسلمانان است که کاملأ آن را رعایت میکردند. مسیو دوزی در کتاب خود درباره یکی از علمای نامی اسلام مینویسد که وی در اکثر مباحثات مذهبی و علمی بغداد – که نمایندگان هر مذهبی از یهود و نصاری و زرتشتی و دهری در آن شرکت داشتند – حاضر میشد و در آن مجلس، تمام نمایندگان فرقههای مذکور با کمال آزادی، نطق میکردند و بیانات هر کدام با کمال تأمل شنیده میشد. وی همچنین درباره تأثیر اخلاق مسلمانان بر اروپاییان مینویسد : گذشتگان ما بر اثر معاشرت با مسلمانان، بربریت خود را به تدریج ترک گفتند و از آنان برخی وظایف اخلاقی را فراگرفتند؛ مانند محبت به زنان و کودکان و احترام به سالخوردگان و نیز پایبندی به عهد و پیمان.
293 - نهضت عظیم علمی و فکری در اروپا که بعدها رنسانس خوانده شد، تا حد زیادی وامدار تمدن اسلامی است.
294 - واقعیت تلخی که از شش قرن پیش تاکنون با آن رو به روییم، این است که مسلمانان با وجود همه تعالیها به تدریج رو به ضعف نهادند و بدین سان کشور پهناور اسلامی مورد تجاوز بیگانگان قرار گرفت و با تجزیه آن، عزت مسلمین از میان رفت و جامعه اسلامی به انحطاط گرایید.
295 - بی گمان رکود و انحطاط تمدن اسلامی علل بسیاری دارد که میتوان آن را به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم نمود.
296 - علل بیرونی انحطاط تمدن اسلامی : ١-جنگهای صلیبی؛ ٢-حمله مغولها؛ ٣-سقوط اندلس؛ ٤-استعمار
297 - انگیزه مذهبی و دینی، یکی از مهمترین دلایل جنگهای صلیبی بوده است. نگرش باطل مسیحیان به مسلمانان، مبارزه مذهبی و دینی آنان را قوت بخشید؛ زیرا آنها میپنداشتند که مسلمانان، حضرت محمد(ص) را میپرستند. تنها انگیزه دینی عامل جنگ نبوده، بلکه دین و مذهب محملی از جانب کلیسای غرب برای رسیدن به اهداف دیگر بوده است.
بی گمان انگیزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی غرب، علل عمده جنگهای صلیبی به شمار میرفت. البته اوضاع سیاسی و اجتماعی جهان اسلام، زمینه ساز و تقویت کننده آن نیز بود. انگیزههای دیگری را نیز میتوان برای این جنگها برشمرد؛ از جمله افزایش قدرت و نفوذ پاپ در سرزمینهای مسیحی، جلوگیری از پیشرفت ترکان سلجوقی در آسیای صغیر و نیز بلند پروازیهای شوالیهها برای دست یافتن به منصب پادشاهی اورشلیم.
298 - جنگهای صلیبی در هشت مرحله رو داد. جنگ هشتم صلیبی در زمان لوئی نهم پادشاه فرانسه در سال ١٢٤٩ میلادی اتفاق افتاد. در این جنگ، صلیبیها شکست خوردند و لوئی نهم نیز اسیر شد، اما پس از مدتی اسارت با پرداخت غرامت آزاد گردید. برادر او جنگ با مسلمانان را ادامه داد، تا اینکه شرایط جنگ به گونهای شد که طرفین ناگزیر به عقد قرارداد صلح تن دادند. بدین ترتیب با پایان یافتن جنگ هشتم و غلبه ممالیک مصر بر صلیبیان بازمانده، جنگهای معروف صلیبی پایان یافت، ولی آثار مهمی در اروپا و در جهان اسلام باقی نهاد.
299 - تحولات اساسی اروپا و اثرپذیری از مسلمانان بیشتر پس از جنگهای صلیبی اتفاق افتاد.
300 - جنگهای صلیبی دویست سال جهان اسلام را در رویارویی خونین با جهان مسیحیت قرار داد. اروپا در خلال این جنگها، نتوانست بر بیت المقدس دست یابد و با آنکه اروپا از تمدن و هنر پیشرفته مسلمانان بهره برد، به هیچ رو از دشمنی تاریخی و دیرپای غرب مسیحی با شرق اسلامی کاسته نشد.
301 - در تاریخ اسلام حادثهای وحشتناک تر از حمله مغول وجود ندارد. در اثنای جنگ پنجم صلیبی و در سال ٦٠٨ هجری هجوم مغولها به سرزمینهای اسلامی آغاز شد.
مغولان با غلبه بر سلسله خوارزمشاهیان، ایران را با قتل و غارت و ویرانی درنوردیدند و به سوی عراق و شام رهسپار شدند.
302 - سرانجام امیر قدوز از ممالیک مصر، در سال ٦٥٨ هجری در عین جالوت، مغولان را شکست داد.
303 - پیشروی سریع و برق آسای مغولان به سمت اروپا سبب شد که مسیحیان اروپا قدرت مغول را دریابند. از سویی دیگر، پیروزی مسلمانان در جنگ عین جالوت نیز مسیحیان را به این نتیجه رساند که وجود ممالیک مصر برای آنها خطرناک تر است، از این رو با مغولان متحد شدند و سفرایی را نیز به دربار مغول فرستادند.
304 - پس از آنکه احمد تگوار مسلمان شد و بر تخت نشست، روابط تیره میان ممالیک و مغولها به دوستی گرایید.
305 - یورش مغولان به صورت تهاجمانی پی در پی بود و هر بار بخشهای بیشتری از سرزمینهای اسلامی مورد حمله قرار میگرفت. آخرین تهاجم مغول و شاید بزرگترین و خون بارترین آنها، تهاجم تیمور لنگ است.
306 - قوم وحشی و خونخوار مغول سراسر خاک کشورهای اسلامی را درنوردید و بسیاری از مظاهر فرهنگی تمدن این کشورها را نابود ساخت. بی گمان توان رزمی رهبران این قوم و نیز طاقت و تحمل باور نکردنی لشگریان آنها و همچنین به کاربستن برخی فنون چادرنشینی و بیابان گردی (مانند جا به جایی و حمله و گریز در جنگ)، از جمله عوامل این پیروزیها بود.
307 - یکی از دلایلی که مغول را شکست ناپذیر مینمود، کشت و کشتارهای بی حد و جنون وار آنها بود. این امر سبب آشفتگیهای حریف و از سویی همدستی برخی از اهالی کشورهای اسلامی شد تا شاید از خشم و خونخواهی مغول در امان بمانند.
308 - قتل عام تجار آسیای مرکزی به دست خوارزمشاهیان در سال ١٢١٩ میلادی، تنها بهانهای برای اولین یورش چنگیزخان به کشورهای اسلامی بود، نه عامل اصلی این یورش.
309 - مغولها نیز که به گسترش تجارت خود نیز میاندیشیدند، به ایران تاختند. در نخستین مرحله تهاجمات مغول، جاده ابریشم یکی از بزرگترین اهداف مفولان بود. بعدها محور تهاجمات تغییر یافت و آنان تنها به پیروزی میاندیشیدند.
310 - سرانجام پس از دو قرن، یعنی از چنگیز تا تیمور، حرکت توسعه طلبانه آنان در نواحی دور از قدرت مرکزی، از جوش و خروش بازایستاد و به اسکان و آرام گرفتن در یک محل تمایل یافتند.
311 - آنچه باعث پیشرفت و موفقیت این فاتح نیمه ترک و مغول شد (تیمور)، عَلم جنگی بود که تحت عنوان »دفاع سرسختانه از آیین صدر اسلام« برافراشت. حملات تیمور با همه وحشت و زیانی که در پی داشت، ویرانگرتر از حملات چنگیز و هولاکو نبود، چراکه وی مسلمان بود و تا حدی حرمت مساجد و کتابخانهها را نگاه میداشت و اهل علم را محترم میشمرد.
312 - اولین شاهزاده فرمانروای مغول که اسلام را پذیرفت، برکه خان بود که ریاست قبیله طلایی را در روسیه بر عهده داشت. به تدریج مغولان بسیاری به اسلام گرویدند و بدین ترتیب پس از یک قرن، اسلام جایگاه اصلی خود را بازیافت.
313 - یکی از وقایع تلخ و تکان دهنده در تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، سقوط اندلس و از میان رفتن حکومت چهارصد ساله مسلمانان در این قسمت از سرزمینهای اسلامی است.
314 - اندلس را مسلمانان در بین سالهای ٩١ تا ٩٢ هجری (٧١٠ تا ٧١١ م) در زمان خلافت ولید بن عبدالملک، ششمین خلیفه اموی تسخیر نمودند.
315 - پیش از فتح اندلس به دست مسلمانان، ویزیگوتها بر این سرزمین حکومت میکردند. وضعیت این سرزمین و مردم آن در هیچ زمانی به اندازه دوران حکمرانی ویزیگوتها آشفته نبود.
316 - یکی از علل اصلی سقوط اندلس، از بین رفتن وحدت میان مسلمانان در این سرزمینبود.
317 - از هنگامی که نشانههای سستی در خلافت اموی اندلس پدیدار شد، دولت نیرومند
»بنی عامر« بر آن چیره گردید و به این ترتیب قدرت خلافت اموی از میان رفت. پس از مدتی حکومت عامری منقرض شد و به دنبال آن حکومت اموی نیز رو به زوال نهاد. بدین رو، اندلس دچار شورش و کشمکش شد و اساس وحدت آن متزلزل گردید و از آن پس دولت مقتدر اسلامی اندلس به شکل دولتها و امیرنشینهای کوچک و مستقل درآمد(ممالیک).
این عده از امرای مسلمان که وارث دولت اموی اندلس بودند، در تاریخ اسپانیا به »ملوک الطوائف« ممعروف اند. نخستین پایگاه بزرگ اسلامی که در منازعات محلی ملوک الطوائف اندلس فروریخت، شهر طلیطله، پایتخت بزرگ بود. تنها راه مسلمانان بعد از سقوط طلیطله اتحاد بود، ولی زعمای قوم طبق معمول مصالح شخصی خود را بر مصالح عمومی ترجیح میدادند و بدین گونه بود که اسپانیا رو به انقراض و نابودی نهاد.
٣١٨- عوامل داخلی مؤثر در سقوط اندلس :
1. نظام حکومت اسلامی در زمان امویان به حکومت استبدادی موروثی و فردی بدل گردید و حاکمان اسلامی نیز به جای احکام الهی، به دنبال مطامع خود بودند.
2. مساوات که یکی از ارکان مهم نظام اسلامی بود از بین رفت درحالی که قرآن و سنت پیامبر ملاک برتری را پرهیزکاری قرار داده بود، امویان روحیه نژادپرستی داشتند و نژاد عرب به ویژه قریش را برتر از دیگر نژادها و اقوام میدانستند.
3. درآمد دولت به جای آنکه برای امور مردم صرف شود، صرف تجمل و خوش گذرانی حکومت میشد و این موجب افزایش نارضایتی مردم از حکومت شده بود.
4. دستگیری، حبس، شکنجه، کشتار و گاه قتل عام مردم، از اعمال متداول در دوران حکومت امویان بود و آنها برای سرکوبی مخالفان خود از آن استفاده میکردند.
5. بسیاری از اعمال دوران جاهلیت از جمله میگساری، زن بارگی و مدیحه سرایی به سبک دوران جاهلی در زمان بنی امیه رواج یافت و سپس در سرزمینهای تازه فتح شده نیز مرسوم گشت.
6. گرایش به تجمل در امور مختلف زندگی، در دوران حکومت اموی به شدت رواج یافت.
319 - عوامل خارجی مؤثر در سقوط اندلس : به دنبال موفقیتهای پی در پی مسلماناندر درگیریهای متعدد و تصرف بخش عظیمی از اروپا و نیز شکست مسیحیان در جنگهایصلیبی که ضربه شدیدی بر اروپاییان به حساب میآمد، آنها درصدد برآمدند تا برای عقب راندن مسلمانان به ویژه از سرزمین اندلس طرحی دراز مدت تدوین کرده و به اجرا بگذارند که طرح آنها شامل دو بخش بود :
1. تهاجم نظامی و بازپس گیری سرزمین اندلس : بازپس گرفتن سرزمینهای تحت تصرف مسلمانان از سوی پاپ به منزله تکلیفی دینی به مسیحیان القا شد.
2. تهاجم فرهنگی : اروپاییان در برنامهای دراز مدت توانستند باورهای مسلمانان را تضعیف کنند.
320 - یکی از سرداران مسلمان عرب به نام براق بن عمار در این تهاجم، مسیحیان را یاری رساند. او در گفتگویی با سرداران مسیحی و مقامات کلیسا، به آنها توصیه میکرد از رویارویی مستقیم با مسلمانان خودداری کنند و بکوشند با پیمان بستن با آنها در چند حوزه، جامعه اسلامی را از درون تهی سازند. وی آنها را واداشت که در سه چیز با مسلمانان پیمان ببندند :
آزادی در تبلیغ دین، آزادی در آموزش به مسلمانان و آزادی در تجارت با آنها. دو عامل نخست موجب شد مسلمانان در عقاید دینی خود سست و بی اعتنا گردند و برای مسیحیان نوعی برتری فکری و نژادی قائل شوند. از این سو عامل سوم نیز در گسترش فرهنگ حرام خواری مؤثر افتاد و آنان را به تدریج بی بندوبار کرد.
321 - استعمار یکی از عوامل متأخر در رکود فرهنگ و تمدن اسلامی است.
322 - استعمار از نظر واژگانی به معنای آبادانی است و در اصطلاح امروز به معنای اعمال نفوذ و مداخله دولتهای قوی در سرزمینها و کشورهای ضعیف به بهانه آبادی و عمران و به قصد استفاده از منابع ثروت آنهاست.
323 - پدیده سیاسی – اقتصادی استعمار تقریبأ از سال ١٥٠٠ میلادی آغاز شد. پیدایش استعمار با ظهور کشورهای قدرتمند اروپایی آن زمان مانند انگلیس، فرانسه، پرتغال و اسپانیا همراه بود.
324 - استعمارگران در ابتدا خواهان طلا و عاج و سایر اشیای قیمتی بودند، اما به تدریج انگیزههای اقتصادی مانند تجارت و انتقال مواد اولیه معدنی و کشاورزی به سرزمینهای اروپایی و همچنین فروش کالاهای اروپایی، به فعالیتهای استعماری وسعت بخشید. آنان دریافتند که برای ادامه یافتن بهره کشی میباید بر مستعمرات خود نظارت سیاسی داشتهباشند و حتی بر فرهنگ آنها چیره گردند.
325 - استعمار برای نفوذ در سرزمینهای اسلامی و تحقق اهداف خود به فعالیتهایی دست یابید که عبارتند از :
1. سست کردن باورهای مسلمانان
2. برهم زدن وحدت مسلمانان : آنان برای از میان بردن وحدت مسلمین از یک سو مرزهای جغرافیایی متعددی بین مسلمانان ایجاد کردند و پیکر وسیع سرزمینهای اسلامی را به چهل و چند کشور کوچک تجزیه نمودند و هر کشور را نیز به فرد مورد اعتماد خود سپردند. از دیگرسو، استعمار با زنده کردن و بزرگ شمردن تمدنهای قدیمی مسلمانان – مانند تمدن مصر، عراق، سوریه، ترکیه (تورانیها) و ایران – آنها را سرگرم نمود تا بدین ترتیب تمدن درخشان اسلامی را در نظر آنها بی اهمیت جلوه دهد. آنان همچنین مکتبها و مذاهبی از قبیل مارکسسیم، اگزیستانسیالیسم، بهایی گری، کسروی گری و وهابی گری را پدید آوردند و با رواج آنها در میان مسلمانان، به آتش اختلافات و درگیری داخلی، دامن زدند.
3. ترویج فساد در میان مسلمانان
4. تخریب شخصیتهای اصیل اسلامی
5. برقراری روابط آزاد اقتصادی
٦. شرق شناسی : شرق شناسی پدیدهای به ظاهر علمی، ولی سیاسی و یا سیاسی – فرهنگی است.
326 - نخستین مترجم شرق شناس، یک روحانی مسیحی به نام پطروس آلفونسی است.
وی افزون بر ترجمه آثار شرقی به زبان لاتین، در راه نشر علوم اسلامی در اروپا نیز کوشا بود؛ چنانکه از او اولین شرح زندگی پیامبر و گفتاری درباره دین اسلام برجای مانده است.
327 - مورخان مرحلهای از شرق شناسی را – که چند سده به طول انجامید و دوران جنگهای صلیبی را نیز در برگرفت – دوره »ترجمه و نقل« نامیدهاند که در آن اروپاییان با عظمت تمدن و فرهنگ اسلام آشنا شدند و به همین رو درصدد برآمدند تا به ترجمه و اقتباس بپردازند. آنان پس از مرحله ترجمه و نقل، به تحقیق در علوم اسلامی ترجمه شده و بهره وری علمی از آن پرداختند که این مرحله را »دوره تحقیق و تتبع« میخوانند.
328 - اما شرق شناسی به مفهوم جدید آن – که تهاجم همه جانبه فرهنگی علیه اسلام،مسلمانان و سرزمینهای شرقی است – برپایه برخی از اسناد تاریخی، در سال ٦٩٠ هجری
توسط لوئی نهم (پس از شکست وی از مسلمانان در جنگ منصوره) طرح ریزی شد که بعد از او نیز به پیدایش استعمار کلاسیک انجامید.
329 - جاسوسان اروپایی در لباس بازرگان و جهانگرد و درویش و سفیر و ایلچی، دورترین نقاط سرزمینهای پهناور اسلام را پیمودند و از همه جا، اطلاعات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، تاریخی و جغرافیایی را گرد آوردند که مجموع آنها بالغ بر صدها جلد کتاب به عنوان سفرنامه و یادداشت و خاطره است. در پی این قضایا بود که در کشورهای اروپایی، آموزش زبان عربی و دیگر زبانهای شرقی و اسلامی رسمأ دایر و رایج شد. این پدیده برای توسعه مرزهای کلیسا و مسیحی کردن مردمانی که به گفته اروپاییان در تاریکی زندگی میکنند، شکل گرفت تا بستر نفوذ سیاسی و اقتصادی غرب به شرق را فراهم آورد.
330 - پارهای از شرق شناسان کنونی به چیزی کمتر از مسخ کردن کامل هویت مذهبی، ملی، قومی، اقلیمی، تاریخی و فرهنگی ملل راضی نمیشوند.
331 - به طور کلی شرق شناسی در کاوشهای عربی و اسلامی خود دارای انگیزههایی بوده است که از حیث شدت و ضعف با یکدیگر متفاوت اند. این انگیزهها به سه دسته کلی تقسیم میگردد :
1. پژوهشها و بررسیهایی که به انگیزههای تبشیری انجام میگیرد.
2. پژوهشهایی که در پس آنها اهداف استعماری نهفته است.
3. تحقیقاتی که صرفأ به انگیزههای علمی صورت میپذیرد.
332 - امروزه به علل مختلف، شرق شناسان ترجیح میدهند خود را اسلام شناس معرفی نمایند.
333 - علل بیرونی انحطاط تمدن اسلامی : ١- انحراف از مسیر اصلی اسلام؛ ٢- استبداد و خودکامگی حکومتها در جهان اسلام؛ ٣- فرقه گری؛ ٤- تحجرگرایی؛ ٥- دنیاگرایی و انحطاط اخلاقی
334 - پس از رحلت پیامبر خدا تا مدتی مسلمانان در مسیر اصلی اسلام حرکت کردند، ولی رفته رفته از آن منحرف شدند. از سویی، بخشی از عقاید و دستورهای اسلام نیز به غلط تفسیر و توجیه گردید و در اعمال و رفتار مسلمانان سستی و انحراف پدیدار شد؛ آن گونه که آنان با شکستن حریم دین، انواع محرمات را مرتکب شدند و واجبات الهی را نیز ترک گفتند. این انحراف به حدی در جوامع اسلامی گسترش یافت که هیچ شباهتی بین اعمال مسلمانان با اسلام راستین باقی نماند.
335 - نمونههایی از انحراف فکری مسلمانان :
1. مسئله قضا و قدر که یکی از مسائل اعتقادی اسلام است، در میان مسلمانان هم معنا با جبری گری انگاشته میشود؛ بدین معنا که احدی قدرت تغییر آن را نداشته و انسان به جز تسلیم و رضا در برابر آن چارهای ندارد. طبیعی است که »سرنوشت« به این معنا، مردم را از تلاش به سوی زندگی بهتر بازمی دارد و هرچه بر سرشان آید، چون آن را خواست الهی میدانند، با آغوش باز پذیرای آن اند. اما این در حالی است که حقیقت سرنوشت در اسلام راستین معنای دیگر دارد. خداوند برای هر پدیدهای علل و اسباب ویژهای قرار داده که هیچ حادثهای بدون فراهم شدن آن علل، پدید نخواهد آمد و اراده و اختیار انسان نیز جزء اسباب ویژه پیدایش فعل اوست که بدون آن عملی از او صادر نخواهد شد. بنابراین درست است که همه پدیدههای این عالم برپایه خواست و مشیت الهی پدید میآید، اما هیچ گاه خداوند اعمال مردم را بدون خواست آنها نمیخواهد، بلکه به آنها آزادی و اختیار داده تا راه خود را برگزینند. بی گمان این معنا، با جبری گری و تفسیر غلط از آن، تفاوتی آشکار دارد.
2. برخی از مسلمانان میپندارند که انسان برای این زندگی گذرا آفریده نشده، از این رو باید در برابر سختیها، محرومیتها و ناملایمات صبر و شکیبایی پیشه کند تا در جهان دیگر نزد خداوند جایگاه والاتر یابد. اما حقیقت به معاد چنین است که آدمی اگر به وظایف دینی خود عمل کند، از ثمرات و نتایج نیک آن در جهان دیگر بهره مند خواهد شد، وگرنه مورد کیفر الهی قرار خواهد گرفت.
3. یکی دیگر از نمونههای بارز انحراف فکری مسلمانان، برداشت نادرست آنان از شفاعت است. بسیاری از مسلمانان میپندارند که اگر رابطه انسان با خدا و پیامبر و خاندان بزرگوارش استوار باشد و به اصول عقاید نیز باور داشته باشد، در صورت کوتاهی وی در انجام امور مذهبی و فروع دین، شفاعت پیامبر و فرزاندانش شامل حال او خواهد شد و در زمره بهشتیان قرار خواهد گرفت. بدیهی است این طرز تفکر گاه برخی از مسلمانان را در ارتکاب معاصی چنان گستاخ میکند که از انجام آن هیچ ابایی ندارند. حقیقت شفاعت در اسلام این است که خداوند به عدهای از پیامبرانو مقربان درگاهش اجازه میدهد برای نجات مردمی که شرک نورزیده و روح سرکشی در برابر خداوند نداشته و از روی »جهالت« مرتکب معاصی شده اند، وساطت نموده، از خداوند بخواهند که آنها را مشمول رحمت خود قرار دهد.
336 - بررسی تاریخی تمدن اسلامی نشان میدهد هر اندازه استبداد در جامعه کمتر بوده، به همان میزان جامعه بستر مساعدتری برای رشد و توسعه فرهنگ و تمدن به دست آورده است.
337 - استبداد در لغت به معنای »یکه و تنها« و »به خودی خود به کاری پرداختن« و به» رأی خود عمل کردن« است. همچنین به آن حکومتی گفته میشود که فرمانروایان آن مقید به قانون نباشند و به میل و اراده خود عمل کنند. استبداد متضمن نظامی است که در آن، دولت در مقابل ملت هیچ گونه تعهد و مسئولیتی ندارد؛ یعنی نظامی که در آن اساس حکومت بر بی قانونی است. اصطلاحات قانون و ضابطه در نظام استبدادی، بی معنایند.
338 - اسلام خودآرایی و استبداد در حکومت را مردود شمرده و اساس حکومت را بر اصل مشورت قرار داده است.
339 - همین که معاویه به خلافت رسید و کارگزاران خود را به بلاد اسلامی فرستاد، آنها سیاست مدارا و سهل گیری بر مردم را مناسب نمییافتند و بیم آن داشتند که اگر مردم را آزاد گزارند، آنان دست به شورش زنند، از این رو به سخت گیری و آزار و اذیت آنها پرداختند.
نخستین کسی که برای تقویت حکومت معاویه دست به شمشیر برد، زیاد بن ابیه بود.
340 - استبداد مفهومی است که در تمامی ارکان مدیریت جامعه مصداق مییابد. از این رو، عمومی شدن این ویژگی در میان خواص و تن دادن به آن از سوی عوام، عامل اصلی انحطاط جامعه به شمار میرود.
341 - پس از رحلت رسول خدا امت اسلام، چه از نظر سیاسی و چه از لحاظ فکری و عقیدتی به فرقههای گوناگون تقسیم شد. بی شک این فرقه گرایی سیمای واقعی اسلام را زیرهالهای از پندارهای نادرست، پنهان نگاه داشت. بدین ترتیب، نیروی مسلمانان که میبایست در راه نجات از دست صاحبان زر و زور و تزویر صرف میشد، در راه اختلاف و صف بندی و تعصب و برادرکشی به هدر رفت.
342 - تحجر در لغت به معنای »سنگ شدن،« »سخت شدن« و »به صورت سنگ درآمدن« است. از دیگر معانی آن نیز میتوان به ایستایی، تحول پذیری، جمود و برنتافتن فرهنگ و ارزشهای حقیقی و متعالی اشاره کرد.
343 - تحجر در حوزه اندیشه و تفکر است و اگر در رفتار و کردار ظاهر گردد، جمود نامیده میشود. تحجر عاملی بازدارنده در شکوفایی اندیشه دینی و از سویی مانع ایجاد تعامل مثبت نظری و عملی با حقیقت، معرفت، حکمت، مدیریت و سیاست و حتی معیشت است.
344- با بررسی تاریخ اندیشه اسلامی میتوان عامل جمود و تحجر را تعطیلی تعقل دانست.
345- - از زمانی که عثمان زمام را به دست گرفت و خاندان اموی را بر امور جاری حاکم کرد، ثروت اندوزی و اسراف و عیاشی رواج یافت و هر کس تا آنجا که میتوانست، از بیت المال بهره میبرد.
346- - ملتی که همه امکانات خود را برای فراهم آوردن زندگی مجلل تر و ارضای هرچه بیشتر غرایز و تمایلات خود به کار میگیرد، روح تحرک و تلاش را از دست میدهد. بدین ترتیب، از یک سو شکاف طبقاتی عمیق تر و نارضایتی عمومی، افزون تر میگردد و از سویی دیگر نیز فساد اجتماعی دامن زده شده و در نتیجه جامعه به سراشیبی سقوط کشیده میشود.
کلیات
تمدن اسلامی
نهضت علمی در تمدن اسلامی
نهادهای آموزشی در تمدن اسلامی
هنر در تمدن اسلامی
تأثیر تمدن اسلامی بر تمدن غرب
ضغف و انحطاط تمدن اسلامی
ظرفیتهای موجود در جهان اسلام
انحطاط معنوی دنیای مدرن
کتاب تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی با رویکردی تحلیلی تاریخی در نه بخش از ابعاد، مبانی، مراحل شکلگیری و توسعه تمدن اسلامی و ادوار مختلف آن پرداخته و ضمن بررسی مفاهیم عنوان کتاب، از ماهیت و ساختار تمدن اسلامی و دوران اوج و افول آن سخن گفته است. در پایان هر بخش پرسشهایی به منظور خودآزمایی دانشجویان ارائه شده است.
کتاب حاضر عنوان 2 واحد کتاب درسی میباشد که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تبیین شده است.
1 – واژه )ایستوریا( به معنای جستجوی هر آنچه دانستنش ارزش داشته باشد است.
2 – کلمه history به معنای تاریخ از واژه ایستوریا گرفته شده است.
3 – واژه تاریخ به طور عام به معنی عهد، حساب، وقت و شناساندن وقت، بیان غایت امری یا علم به حوادث گذشته، زمان، تقویم و ... میباشد.
4 – معانی ساده تاریخ چون روز و ماه و سال به متداولترین اشکال توصیفی تاریخ چون وقایع نزدیک شد و دوران معنای تحت اللفظی تاریخ را یافت.
5 – در عربی، تاریخ به معنای خبر است و متضمن قصه و حکایت بوده و مرزبندی زمانی ندارد.
6 – برخی محققان واژه تاریخ را فارسی یا از اهل کتاب میدانند.
7 – تاریخ در اصطلاح به معنای آشکار کردن احوال انبیاء، امامان، فرمانروایان، وزرا و خلفا و حوادث بزرگ مانند جنگها و فتوحات بر حسب زمان است.
8 – برخی محققان نیز تعریف اصطلاحی تاریخ را در دو حوزه ) علم حوادث گذشته بشری( و ) علم قوانین این حوادث( خلاصه کرده اند.
9 – پارهای از صاحبنظران نیز تاریخ را بازتاب درگیریها، تضادها و مبارزات جوامع مختلف بشری با یکدیگر میدانند و گاه در تعریف کلی تر، تاریخ را بسان نواری دانستهاند که همه درگیریها، صلحها، حوادث و دیگر مسائل جوامع روی آن ضبط شده است.
10 – ابن خلدون در تعریف اصطلاحی تاریخ مینویسد:
تاریخ، اندیشه و تحقیق درباره رخدادها و مبادی آنها و کندوکاوی دقیق برای یافتن علت انهاست. تاریخ علمی است درباره چگونگی وقایع، موجبات و علل واقعی انها. به همین دلیل تاریخ از حکمت سرچشمه میگیرد و سزاوار است تا از دانشهای آن محسوب شود وی در ادامه میافزاید؛ حقیقت تاریخ خبر دادن از اجتماع انسانی، یعنی اجتماع جهان و کیفیاتی است که بر طبیعت این اجتماع عارض است.
11 – امام خمینی )ره( در تعریف تاریخ آورده است:
بدان که بسیاری ازعلوم است که بر تقدیری، داخل یکی از اقسام ثلاثه است مثل علم تاریخ و امثال آن .
و در صورتی که با نظر عبرت به تاریخ نگاه کنیم، علم به الله و معاد حاصل میشود.
12 – فایده مطالعه تاریخ افزون بر درک درست وقایع، به کاربردی کردن علم تاریخ میانجامد.
13 - تاریخ تمدن اسلامی یعنی بررسی سیر تمدن اسلامی در واحد زمان که شامل همه حوادث و وقایعی میشود که به تدریج تمدن اسلامی را به وجود میآورد.
14 – مهمترین سودمندی تاریخ محض و یا حتی تاریخ تمدن، عبرت آموزی، تامل در احوال گذشتگان، آشنایی با عقاید و ادیان پیشینیان و همچنین شناخت دردها، آمال و تجارب آنهاست.
15 – در سودمندی تاریخ، مورخ نکته سنج مصری میگوید:
تاریخ اگر جز تذکار همین نکته که )دنیا بقایی ندارد و در آن هیچ چیز چنان که هست نمیماند(، فایده دیگری نداشت، همین فایده برای آن بسنده بود .
16 – گوته بر سودمندی تاریخ صحّه مینهد:
اگر تاریخ مورد حاجت هست، برای کمک به زندگی و عمل است نه برای آنکه انسان را از زندگی و عمل بازدارد.
17 – فردریش ویلهلم نیچه در سودمندی و ناسودمندی تاریخ مینویسد:
نشاط، وجدان آسوده، اقدام بی دغدغه خاطر و ایمان به آینده، همه اینها - چه در مورد فرد و چه در مورد ملت – بستگی به آن دارد که خط ممیزهای بین آنچه آشکار و پدیدار است با انچه تیره و نادیدنی است وجود داشته باشد ؛ وابسته به آن است که شخص بتواند به هنگام فراموش کند و به هنگام به یاد بیاورد و با احساس قوی غریزی وقتی ضرورت تجربه تاریخی یا غیر تاریخی وجود دارد، مشاهده کند.
18 – فردریش ویلهلم نیچه میافزاید:
تاریخ بیش از همه به انسان ِ فعال و قوی متعلق است ؛ به انکه درگیر نبردی عظیم است و به اسوهها،آموزگاران و تشفی بخشان نیاز دارد.
19 – اصلیترین معنای تمدن، شهرنشینی و اقامت در شهر است و معادل واژه ) شهرآیینی( و به معنای حسن معاشرت است.
20 – واژه تمدن از کلمه لاتین ) civilis( که برگرفته از) civis ( یا ) civitais( یعنی شارمند میباشد مشتق شده است.
21– درفرهنگهای لغت، زندگی متمدن در برابر زندگی بربرهای وحشی که فاقد زندگی شهرنشینیاند به کار برده میشود.
22 - معنی تمدن نزد ادیبان و فرهنگ نامه نویسان، تربیت و ادب است.
23 – کلمه تمدن در عربی معادل واژه ) الحضاره( به معنای اقامت در شهر است و از ریشه حضَََر به معنای شهر، قریه و روستاست و در مقابل بدویت و بادیه نشینی قرار دارد.
24 – معنی اصطلاحی تمدن، اجتماع انسان و تعاون و مشارکت آنها در بدست آوردن نیازهایشان است.
25 – تعریف اصطلاحی تمدن:
جامعه پذیری و نظم پذیری یا برقراری نظم اجتماعی برای همکاری و تعاون میان انسانها و زمینهای برای مقبولیت یک فرهنگ. از این منظرف تمدنف زندگی کردن با یکدیگر همراه با نظم معنا میشود که بر اثر آن خلاقیت فرهنگی امکان پذیر میشود.
26 – انسان از ابتداییترین شکل اجتماع، یعنی چادر نشینی، بیابان گردی و صحرا نوردی که به نظر ابن خلدون اصل و گاهواره اجتماع و تمدن است، زندگی کرده است.
27 – نخستین کانون اجتماع تمدنی با ایجاد شهر بنیان شد و انسان به درجات بالای کمال طلبی و قانون شناسی نایل آمد.
28 – تمدن را میتوان محصول تلاش جمعی بشر دانست .و افراد جامعه جملگی حاملان آن به شمار میآیند.
29 – نخستین مرحله اجتماع کامل، زندگی مدنی است.
30 – آرنولد توین بی، تمدن را مترادف با حالتی میداند که در آن معدودی از افراد تنها در تولید غذا شرکت ندارند بلکه در امور اقتصادی دیگر چون صنعت و تجارت نیز دخیل اند. متخصصان غیر اقتصادی،روحانیان، نظامیان حرفهای و مدیران در شمار این گروهند و در آفرینش آثار غیر اقتصادی توانمندند و به نوعی عامل ایجاد ساختمان تمدن نیز به شمار میآیند.
31 – عالیترین شکل حیات جمعی با تقسیم کار جدی پدید میآید و تمدن شکل میگیرد. در واقع آنچه بر روند توسعه تمدنی موثر خواهد بود، نظم اجتماعی به همراه نوآوری است.
32 – از نظر توین بی، عناصر مهم تشکیل تمدن بشری در درجه نخست، علم و سپس قدرت و توانایی برای اجرای علم است.
33 – در نتیجه امنیت و رونق اقتصادی، زمینه کنجکاوی، ابداع و اختراع فراهم خواهد آمد.
34 – تمدنهایی چون عاد، ثمود، مدین و سبأ که مسیر تکاملی خود را به درستی پشت سر ننهاده و مهمترین عوامل سازندهو تداوم تمدن چون دین و اخلاق را نادیده انگاشته اند، به افول گراییدند.
35 – تمدن اساسا" پدیدهای تاریخی است که در گذر زمان تحول یافته است.
36 – اشکال تمدن بر اساس نوع تکوین:
اول. تمدنهای قبیلهای یا کوچنده مبتنی بر حیات دامداری دوم . تمدنهای یکجا نشین مبتنی بر حیات کشاورزی سوم . تمدنهای شهر نشین مبتنی بر حیات تجاری.
چهارم . تمدنهای شهر نشین مبتنی بر حیات صنعتی .
پنجم . تمدنهای یکجا نشین مبتنی بر حیات دینی و ایدئولوژیک . تمدن اسلامی نمونه عالی این نوع تمدن است که اساس پژوهش کتاب حاضر است.
37 – ارکان تمدن از نظر ویل دورانت:
اول. پیش بینی و احتیاط امور اقتصادی که رکن مهم حیات بشری است.
دوم . سازمان سیاسی ) امنیت و نظم (
سوم . سنن اخلاقی که مقوم جامعه تمدنی است.
چهارم . بسط هنر و معرفت، عالیترین عنصر تمدن بشری و تجلی گاه ذوق و نبوغ آدمی است.
38 – عوامل تاثیر گذار تمدن از نظر ویل دورانت یا ارکان ثابتی که در شکل گیری تمدنها موثرند:
اول . دین
اساسترین و مهمترین رکن تمدن و مقوم آن است، که میتواند با ابزارهای معنوی و فراملیتی، ضمن هدایت جامعه به تمدن نیز هویت بخشد.
دوم. اخلاق
عامل پیوند دهنده اجتماع انسانی، عامل بازدارنده خطا و نیز موجِِد رعایت حقوق دیگران در جامعه است.
سوم . جغرافیا
ظرف مکانی رشد فضایل انسانی، همراه با سایر عوامل وابسته به آن - چون اقلیم آب و هوا – که میتواند در ایجاد تمدن بسیار موثر باشد.
چهارم . زبان
اساسیترین رکن موجودیت انسان است و در انتقال مفاهیم کلیدی تمدن نقش بسزایی دارد.
پنجم . علوم و فنون
عالیترین محصول خرد بشری، ابزار تعالی تمدن و عامل رشد و دوام اجتماعی است.
39 – شاخصههای عمومی تمدن:
اول . دارای ثبات و پایداری در نظام شهری دوم . دارای حکومت
سوم . ایجاد تخصص، پیدایش اصناف مختلف و تبعیت انها از مقررات چهارم . دارای قواعد و قوانین ثابت پنجم . دارای مراکز اجرایی اند.
ششم . دارای مراکز اقتصادی و سیاسی
هفتم . تاسیس سازمانهای علمی برای آموزش و تربیت افراد هشتم . اهتمام به نظام اخلاقی
40 – با بررسی تاریخ ِ سرگذشت حیات بشری و چگونگی سیر تکوین تمدنها و نظامهای اجتماعی، میتوان مراحل تولد، رشد، بالندگی و انحطاط آنها را ترسیم کرد.
41 – جهل و نادانی همواره اساسترین مشکل بشر بوده است.
42 – عوامل موثر در پیشرفت تمدنها اول. علم و توسعه دانش دوم . تعقل و خردگرایی سوم. ساختار مناسب اجتماعی چهارم . سازمان فعال اقتصادی
پنجم . توسعه رفاه عمومی و گسترش عدالت
ششم . تبعیت از سنن اخلاقی منبعث از متن جامعه و موافق با فطرت آدمی هفتم . پایبندی به اصل وحدت و یکپارچگی اجتماعی هشتم . توسعه نظم اجتماعی
نهم . تبعیت جمعی از قوانین اجتماعی دهم . رعایت حقوق دیگران و احترام به آن یازدهم . پرداخت حقوق متقابل دولت و مردم
دوازدهم . پرهیز از خودکامگی دولتمردان و خودداری از ستم پیشگی سیزدهم . نگهبانی از حدود سرزمین و تقویت بنیاد نیروی نظامی
43 – ابن خلدون به مدد قرآن کریم زندگی شهریِ مبتلا به آفات را این گونه ترسیم میکند:
شهر نشینی و حضاره عبارت است از تفنن جویی در تجملات و بهتر کردن کیفیات آن و شیفتگی به صنایع و وابستگی به فنون گوناگون و ازدیاد ثروت
44 – عوامل انحطاط تمدنها:
اول. دوری از خدا و روی آوردن به شرک و بت پرستی
این آفت، جامعه را از کانون وحدت گرایی دور و به بت پرستی و شرک نزدیک میکند.
از این پس جامعه گرفتار امیران و اشراف مستبد میشود و استعمار و استثمار در پی زیاده طلبی دولتمردان شکل میگیرد.
دوم . تعصب و تبعیض نژادی
این بلا موجب میشود وحدت وجودی انسان فراموش گردد و نسب و قوم مداری به جای آن بنشیند.
سوم . اختلاف طبقاتی
این آفت دامنگیر اجتماعاتی است که در آن قسط و عدل جای خود را به ظلم و زیاده طلبی میبخشد.
چهارم . حرص و آزمندی
این عامل تا حد زیادی جامعه را به نیستی میکشاند.
در این مسیر عیش طلبی و شهوت رانی به عنوان مظاهر عمده زوال اجتماعی، جامعه را به ناامنی و بی عفتی سوق میدهد.
پنجم . نفاق و تفرقه
در این مرحله جامعه متمدن از وحدت گرایی به دور میافتد .
یکی از مهمترین عواملی که جامعه متمدن را به حرکت و حیات وا میدارد، وحدت و یکپارچگی است.
آفت نفاق و تفرقه حلقه پیوند اجتماعات بشری را نشانه میگیرد و باعث توقف آن میشود.
قرآن کریم با تاکید بر موضع وحدت بشری، پراکندگی و تفرق را امری ناپسند میداند:
مِِنَ الََّّذینَ فرََّقُُوا دینهَُُمْ وَ کانُُوا شِیََعاً کُُلُّ حِزْبٍْ بِِما لَدَیْهِِمْ فَرِِحُُو نَ ششم . پایمال نمودن حق مستضعفان و مظلومان جامعه
آنچه به ظاهر در جوامع متمدن بسیار نمود دارد، وجود طبقات ضعیف کم درامد، ناتوان اقتصادی و اجتماعی است.
نادیده گرفتن این بخش آسیب پذیر جامعه، از عوامل مهم انحطاط تمدنهاست.
قرآن کریم انسانها را سبب اشاعه فساد میداند:
ظَهََرَ الْفََسادُ فِِی الْبََرِّ وَ الْبحَْْرِ بِِما کَسَبََتْ أَیْدِِْی النََّّا سِ
به سبب انچه دستهای مردم فراهم آورده، فساد در خشکی و دریا نمودار شده است.
با اشاعه فساد و مبتلا شدن جامعه با ارزشهای نامعقول و نا متعادل، مظاهر تباهی در جامعه نمایان میشود.
خداوند بدین وسیله پرونده تمدن انها را با این آیه میبندد.
فَانْتََقَمْْنا مِِنَ الََّّذینَ أَجْرَمُُوا
45 – محققان اروپایی فرهنگ را مانند گرفتن هوا در مشت میدانند.
46 – فرهنگ مفهوم بسیار عالی، جامع و همه گیری است که بشر همواره بدان نیاز دارد.
47 – در پارسی هخامنشی و ادبیات اوستایی، فرهنگ از دو جزء ) فرا( و )هنگ( تشکیل شده که فرا پیشوندی است به معنای بالا و بیرون و هنگ نیز از ریشه اوستایی ثَنَگ به معنای کشیدن است.
48 – این واژه ترکیبی ) فرهنگ( به معنای بیرون کشیدن و یا بالا کشیدن استعدادها و لیاقتهای ذاتی نهفته در نهاد فرد و جامعه است.
49 – فرهنگ در لغت به معنای دانش، حرفه، علم، فنون، هنر، آموختن، به کاربستن ادب، آموزش و پرورش، تربیت، آیین و رسوم و عقل به کار رفته است.
50 – معادل فرنگی واژه فرهنگ به مفهوم علمی آن برای نخستین بار از قرن هجدهم میلادی وارد حوزه جامعه شناسی شد.
51 – فرهنگ را مجموعهای از اعتقادات، رسوم، رفتار، فنون، سامانه تغذیه و سرانجام مجموع آنچه فرد از جامعه میگیرد دانسته اند.
52 – تعریف فرهنگ در اصطلاح علوم اجتماعی
مجموعه به هم پیوستهای از اندیشهها و احساسات و اعمال کم و بیش صریحی که به وسیله اکثریت افراد یک گروه پذیرفته شده و منشر میشود.
53 – تعریف فرهنگ در علم مردم شناسی
راه و رسم زندگی یک جامعه معنا شده است و به اصطلاح آن را تلاشهای فکری بشر میدانند که از دیرباز تاکنون روی داده و سبب تعالی ملتها شده است.
54 – هر آنچه انسان میکند و هر آنچه عمل او به بار میآورد در حوزه فرهنگ قرار میگیرد.
55 – میتوان فرهنگ را به طور کلی این گونه معنا کرد:
عبارت است از مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی انسان که در سایه تلاش مشترک فکری و عملی در طول تاریخ حاصل شده و همچون میراثی برای نسلهای پسین باقی مانده و هر نسل آن را کامل تر کرده و به نسل بعدی سپرده است.
56 – مولفههای فرهنگ عبارتند از:
فرهنگ معارف و علوم، اعتقادات، هنرها، صنایع، اخلاق، قوانین، آداب و رسوم، عرف و سنتهایی که محصول پیشرفت ذهن انسان و نتیجه انتزاعی قوه تفکر و ادراک آدمی بوده است.
57 – فرهنگ مبنای بسیاری از اندیشههای معنوی بشری است.
58 – عنصر زمان در تحول و پیشرفت فرهنگ بسیار موثر است ؛ زیرا غنا و پرمایگی فرهنگ ِ هر قوم،ریشه در پیشینه کهن آن قوم دارد.
59 – فرهنگ همان چیزی است که سبب ارتباط معنوی افراد جامعه با یکدیگر میشود.
60 – انتقال از غار نشینی و بیابانگردی به یکجانشینی، روستاگزینی و شهرنشینی نخستین گام بشر برای دستیابی به مفاهیم اصلی فرهنگی است.
61 – دومین گام زبان خواهد بود که یکی از مهمترین تجلیات حیات اجتماعی است.
62 – سومین گام اساسی بشر، ابداع خط است که در سایه آن بشر میتواند همه آراء اندیشهها،تجربیات، اعتقادات وادراکات خود را ثبت نموده و برای آیندگان بر جای نهد.
63 – گام چهارم در جهت شکل گیری فرهنگ و اعتلای تمدن، ابداع کاغذ است. کاغذ به عنوان بهترین عنصر تمدنی، با ثبت دانش بشری در پایایی آن نقش مهمی ایفا مینماید.
64 – گام نهایی در تثبیت عوامل و عناصر فرهنگی، حفظ ارتباط و پیوند اجتماعی است.
65 – ویژگیها و شاخصههای فرهنگ :
هویت بخش انسان و مکانت بخش جامعه متعلق به ان است.
وجه امتیاز برای تمایز میان تمدنها است.
دارای حرکتی آهسته و تدریجی است و تغییرات آن بسیار کند است.
فراملیتی است و هرگز محدودیت مرزی ندارد.
قابلیت تبلیغ و ترویج دارد.
محور اساسی پیوند میان اعضای جامعه است.
شاخص بهترین شیوه برای سنجیدن اندیشه، سلیقه و استعدادهای هر قوم است.
تقویت کننده همکاری و ایجاد روابط میان افراد جامعه است.
راهرو و راهبر است.
حاصل کمال بشری است و منشاء آن عشق، زیبایی، راستی و نیکویی است.
نشانه کار و زاییده انتخاب بشر است.
ابزار تجلی معنویات یک جامعه در طول تاریخ است.
به رفتار عامه و خاصه مردم شکل و نظم میدهد.
نشان دهنده بهره گیری انسان از میراث اسلاف خود است.
66 – فرهنگ پذیری عبارت است از:
تاثیر اعمال شده یک فرهنگ بر فرهنگ دیگر یا تاثیر متقابل آن دو فرهنگ بر یکدیگر به گونهای که دگرگونی حاصل شود.
67 – فرهنگ پذیری همیشه به سود فرهنگ قوی تر است.
68 – عوامل موثر بر فرهنگ پذیری:
استعمار، جنگ، پیروزی نظامی، اشغال، مهاجرت، فعالیتهای مذهبی، تجارت، مسافرت، سوداگران یا جهانگردان، همجواری مرزی و همچنین وسایل ارتباط جمعی و رسانههای گروهی، گیرندههای ماهواره ای، شبکههای رایانه ای، روزنامهها و مجلات و کتاب.
69 – تمدن شامل همه مظاهر مادی و فرهنگ دربردارنده همه مظاهر معنوی و غیر مادی حیات انسانی است.
70 – انسان به عنوان مهمترین عامل موجد تمدن در بهره وری از همه موهبات الهی است و پویشهای عالی انسانی چون احساس، کنش، اندیشه، زبان، دانش و هنر موجد فرهنگ و تمدن است .
71 – فرهنگ و تمدن هرگز دو مقوله جدا از هم نیستند و در بررسی حیات اجتماعی بشر لازم و ملزوم یکدیگرند.
72 – مذهب و اخلاق به حیات فرهنگی جامعه محتوا و جهت میبخشد.
73 – عوامل پایایی فرهنگ:
اول . رابطه مستحکم با تمدن
دوم . زمان که عامل تثبیت کننده عناصر فرهنگی است.
سوم . عناصر هویت زای فرهنگی مثل آداب ورسوم کهن چهارم . تطبیق با واقعیات حیات بشری
74 – برخی محققان فرهنگ را سرآغاز تمدن دانسته، معتقدند که فرهنگ ممکن است هم پایه تمدن رشد نکند.
75 – تفاوت و تشابه فرهنگ و تمدن
تمدن بیشتر جنبه علمی، عینی، فنی و اطلاعاتی دارد و فرهنگ بیشتر جنبه ذهنی و معنوی .
تمدن بیشتر جنبه اجتماعی و تامین کننده پیشرفت انسان در هیئت اجتماع است و فرهنگ بیشتر جنبه فردی دارد و ناظر به تکامل فردی است.
تمدن انباشت پذیر و بازگشت ناپذیر است اما اجزای فرهنگ بسیار دگرگونی پذیر و فزونی ناپذیرند.
76 – نظریههای مختلف پیرامون رابطهی فرهنگ و تمدن:
اول. این دو معادل و مترادف هم هستند و تفاوتی میان آنها نیست . کسانی چون ادوارد تایلر و گلدن وایزر از معتقدان این نظریهاند .
دوم . تمدن گونهای معرفت علمی و فنی است . کسی چون آلفرد وبر از معتقدان این نظریه، فرهنگ را از جمله فرآوردههای هنری و مذهبی، فلسفی،آداب و رسوم و اعتقادات یک جامعه میداند و میکوشد تمدن را معادل فرهنگ مادی جامعه و فرهنگ را معادل فرهنگ معنوی معنا کند.
سوم . این دو از هم جدا هستند. جامعه شناسانی چون باتومور معتقدند که واژه تمدن همچون فرهنگ اهمیتی اساسی نیافته و به گونهای بسیار کلی از واقعیت تهی است. در تعاریفی که این عده به دست میدهند تمدن مجموعهای فرهنگی است که از ویژگیهای عمده و مشابه چند جامعه خاص تشکیل شده است.
عدهای دیگر از پیروان این نظریه چون مک ایور بر این عقیدهاند که فرهنگ ما چیزی است که ما هستیم و تمدن ما چیزی است که آن را به کار میبریم . به نظر او فرهنگ معادل است با بیان حالات زندگی چون ایدئولوژی، دین، ادبیات و هنر؛ تمدن نیز عبارت است از ساختار جامعه، نظام و کنترل شرایط اجتماعی شامل تکنیکها و سازمانهای اجتماعی.
چهارم . تمدنها مرحلهای خاص از فرهنگ به شمار میآیند. اسوالد اشپنگلر از طرفداران این نظریه بر این باور است که تمدنها نقطه پایان تکامل فرهنگهایند.
77 – میان محققان و صاحب نظران در معنای مفهومی و موضوعی فرهنگ و تمدن اختلاف نظر وجود دارد که به انها اشاره میکنیم.
اول. مدنیت صورت مادی و خارجی پیشرفت انسان است درحالی که فرهنگ تحقق باطنی و ارزش حقیقی اشیا و درک حقیقی انهاست.
دوم . تمدن بیشتر جنبه علمی و عینی دارد درحالی که فرهنگ عمدتا" دارای جنبه فکری، ذهنی و معنوی است.
سوم . تمدن ناظر به رفع حوایج مادی و فرهنگ ناظر به رفع احتیاجات معنوی انسان است.
چهارم . همه تمدنها مقررات و قوانینی دارند که اغلی به صورت مجموعهای مکتوب هستند اما فرهنگ مجموعه شایستها و ناشایستهایی است که جزو ذخایر شفاهی جامعه است.
پنجم . هر تمدنی میتواند فرهنگ به شمار آید اما هر فرهنگی این گونه نیست.
78 – تجدد برگرفته از ریشه عربی ) ج د د ( و معادل واژه ) new ( در انگلیسی به معنای نو و جدید و یا نو شدن و تازه شدن است.
79 – گاه تجدد را به طور کلی معادل دنیای صنعتی به کار میبرند مشروط بر اینکه توسعه صنعتی را جنبه منحصر به فرد دنیای تجدد بدانیم.
80 – تجدد نوعی نظم اجتماعی جدید و یا فرهنگ نوینی است که پس از یک دوره تمدنی جامعه سنتی، پدید میآید.
81 – برخی محققان معتقدند که تجدد، فرهنگ ِ خطر کردن است.
82 – پس از سپری شدن عصر ملوک الطوایفی در اروپا، نخستین نهادها و شیوههای جدید تمدنی پدید آمد و از قرن بیستم میلادی به بعد نخستین تجلیات فرهنگ ِ جدید بروز جدی نمود.
83 – در ایران از قرن 19 میلادی به بعد واژه تجدد در متون و ادبیات انها نمایان شد.
84 – جریان تجدد خواهان نخست در روسیه به بار نشست و بعدها در ژاپن و سرانجام در عثمانی شکل گرفت.
85 – صنعت گرایی و توجه به الگوهای شوراهای صنعتی به عنوان متجددان صنعت و علم و فن آوری یکی از محورهای اصلی جامعه متجدد شد.
86 – گاه تجدد را با واژه مدرن هم معنا دانستهاند بدین بیان که فرهنگ مدرن با همان فرهنگی تعریف میشود که در مقابل فرهنگ سنتی قرار میگیرد.
87 – سنت ریشه در ژرفای جامعه دارد و تداوم جریان همه جانبه تاریخی و فرهنگی در متن جامعه است.
88 – سنت قالبهای اندیشه و زندگی و رفتار جامعه به شمار میآید که از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد.
89 – سده پانزدهم میلادی عصر اختراع صنعت چاپ و پیدایش علوم جدید و سرانجام کشف امریکا است. 90 نو خواهی و امروزی شدن و تمسک به الگوهای مدرنیته غربی در ایران، از عصر مشروطه توسط روشنفکران رواج یافت.
91 – بنیان گذار جریان مدرنیسم عرب و اسلام، محمد عبده و مرید و شاگرد وی رشید رضا است که آموزههای دینی، سیاسی و فرهنگی خود را از مکتب سید جمال الدین اسدآبادی فرا گرفته بودند.
92 – نماینده جریانی که تمام جامعه سنتی را با تردید نگاه میکردند مصطفی کمال آتاتورک رهبر تجدد خواهان ترکیه و یا امان الله خان در افغانستان بود.
1–اسلام دینی است با مجموعهای از بایدها و نبایدها، بایستها و نابایستها، شایستها و ناشایستها که همه آنچه بشر برای تعالی خویش بدان نیازمند است در اختیارش مینهد.
2 – تمدن اسلامی، تمدنی دینی است که همه مولفههای آن بر محور دین اسلام میگردد و هم قابلیت زمانی و معنایی دارد و هم گسترش مفهومی.
3 – نگرش اسلام به جهان از یک سو در تاریخ و هویت تمدن بشری است و سوی دیگرش حیات پرمایهی دینی و معنوی است.
4 – تمدن اسلامی دارای همه ویژگیهای تمدن الهی در چارچوب آموزههای قرآنی و متکی بر سنت پیامبر اکرم )ص( است و مولفههای آن دین، اخلاق، علم، عدالت، قوانین، مقررات، اصول دینی و .. است.
5 – در تمدن اسلامی انسان در مقام خلیفه الله بوده و در تلاش برای رسیدن به قرب الی الله میباشد.
6 – در نتیجه گسترش اسلام، تمدن اسلامی با اصولی تغییر ناپذیر و فروعی منعطف در سرزمینهای فتح شده پرورش یافت.
7 – تمدن اسلامی با اساس نگرش توحیدی، تمدنی است ایدئولوژیک با مجموعهای از ساختهها و اندوختههای معنوی و مادی جامعه اسلامی که انسان را به سوی کمال معنوی و مادی سوق میدهد.
نکته 1 : مقصود از ساختهها در تعریف، آن بخش از حیات تمدنی است که در شرایط عادی در جامعه وجود ندارد و انسان آن را میسازد.
نکته 2 : مراد از اندوختهها نیز آن چیزی است که از انباشتن تجربهها و دادهها، دانشها، قرار دادها و اختراعات گذشته جوامع بشری، تحت نفوذ حکومت اسلامی به جامعه اسلامی به میراث رسیده است.
8 – فرهنگ و تمدن اسلامی مجموعهای از آداب و رسوم، اعتقادات و باورها، سنن، معارف، علوم اسلامی و ذخایر مشترک مادی و معنوی است که در میان ملتهای مسلمان وجود دارد.
9 – کانون مرکزی ظهور اسلام، جزیره العرب است که به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم میشود.
10 – فتوحات اسلامی که از زمان ابوبکر بن ابی قِِحافه آغاز شد به گستردگی ارضی تمدن اسلامی انجامید.
11 مَقدِِسی محدوده جغرافیایی تمدن اسلامی را بدین سان تعریف میکند:
]مملکت اسلام از شرق به کاشغر ) در ماوراء النهر( و از غرب تا سوس ) در سرزمین مغرب( امتداد داشته و ده ماه راه بوده است[
12 – ابن حوقل تعریف دقیق تری به دست میدهد. وی سرزمینهای اسلامی را از شرق به هند، از غرب به سرزمینهای سیاهان در سواحل اقیانوس اطلس، از شمال به بلاد روم، ارمنستان، آلان، خزر
، سرزمینهای بلغار، اسلاو، ترکمنستان و چین و از جنوب نیز به خلیج فارس محدود میداند.
13 – مورخان و محققان آغاز تمدن اسلامی را هجرت پیامبر اکرم )ص( به یثرب ) مدینه النبی ( میدانند.
14 – گستردگی سرزمینهای اسلامی با سیطرهی معنوی عباسیان به وحدت سیاسی رسید که پس از حمله مغول آهنگ انحطاط این تمدن آغاز شد.
15 – محدوده تاریخی تمدن اسلامی تا نیمه اول هفتم هجری بدین گونه است:
اول. عصر نبوی ؛ سال 1 تا 10 هجری
دوم . عصر خلفای راشدین ؛ سال 11 تا 41 هجری
سوم . عصر خلفای اموی ) شاخه سفیانی و مروانی( ؛ سال 41 تا 132 هجری
چهارم . عصر خلفای عباسی ؛ سال 132 تا 656 هجری ) سال سقوط بغداد توسط مغولان(
16 – در مورد چگونگی شکل گیری تمدن اسلامی چهار گرایش مخالف، معاند، موافق و دوستدار تمدن اسلامی وجود دارد.
17- این چهار گرایش به دو دسته )مخالفان و معاندان( و ) موافقان و دوستداران ( تقسیم میشود.
18 – مخالفان و معاندان بیشتر محققان غربی هستند که تمدن اسلامی را میراث بر ایران و روم دانسته و اعراب را بی تمدن میدانند.
19 – موافقان تمدن اسلامی ضمن قبول واقعیت این تمدن به ناکارامدی آن در عصر حاضر تاکید دارند.
20 – دوستداران تمدن اسلامی، تمدن اسلامی را تمام شده فرض نمیکنند و معتقدند تمدن اسلامی تاثیر خود را بر دنیای کنونی حفظ کرده است.
21 – اساس و جوهره تمدن اسلامی نگرش توحیدی آن است و با داشتن کثرتی انبوه، وحدتی بی شائبه پدید آورده است.
22 در میان عوامل تکوین تمدن اسلامی، نقش دین اسلام و قرآن از همه موثرتر مینماید.
23 – ترغیبهای اسلام و قران بر علم اندوزی و ترویج نشاط علمی به دور از هر تعصب به همه مردان و زنان مومن، مسلمانان را تشویق کرد که برای کسب علم به نقاط دوردست بروند.
24 - در تمدن اسلامی گمشده مومن علم است و یافتن ان حقی است که بر عهده مسلمانان گذاشته شده است.
25 – اسلام روح هم یاری و تساهل را به جای تعصبات نشاند و در مقابل رهبانیت کلیسا بر اعتدال تاکید کرد.
26 – پس از نفوذ اسلام در سرزمینهای فتح شده، نسبت به اهل ذمه ) همان اهل کتاب و پیروان ادیان الهی ( رویکردی پرتسامح ایجاد شد و در پی آن همه عالمان و دانشمندان اهل ذمه به دارالعلم اسلامی بغداد دعوت شدند و با نوعی هم زیستی مسالمت امیز به دستاوردهای عظیم علمی نایل آمدند.
27 - پسوند پر معنای اسلامی بعد از تمدن، اعتبار دینی و ایدئولوژیک آن را نشان میدهد.
28 – دین به عنوان مهمترین عنصر کارآمد، نقش مهمی در کارکرد جامعه و زندگی اجتماعی بشر ایفا میکند.
29 – آنچه مورد توجه محققان علم اجتماع است و در سالهای اخیر توجه بسیاری از دانشمندان را به خود معطوف داشته، جامعه شناسی دین و کارکردهای جامعه دینی است.
30 – در سرلوحه آثار پژوهشی، مباحث دینی آن هم به صورت محض یا بینارشتهای قرار گرفته است.
31 – دین اسلام در زمانی عرضه شد که جوامع متمدن ایران و روم واپسین دورههای تمدنی خود را پشت سر میگذاشتند.
32 – اسلام با معنای والای )تسلیم به خدا و مشیت او( و قبول وحدانیت الله دارای مفاهیمی جهانی است که میتواند همه ادیان الهی را نیز در بر گیرد.
33 – قرآن کریم از ابراهیم )ع( به )حنیفا" مسلما"( یعنی مسلمان و تسلیم رضای خدا و پیرو دین سرمدی یاد میکند.
34 – میتوان پذیرفت پیام دین اسلام هرگز جدید نبود بلکه مکررا" تاکید نمود انسان خلیفه فی الارض است یعنی کارگزار حکومت الله بر کره خاکی است.
35 تنها تفاوت بارزی که در اسلام به عنوان کاملترین دین الهی وجود دارد موضوع خاتمیت دین و نبی آن است.
36 – دین اسلام بهترین شکل حیات موحدانه را مطرح کرده است .
37 – قرآن کریم محور اساسی و واقعیت مرکزی دین اسلام است.
38 – کالبد اصلی قرآن، مجموعهای از کلمات و حروف پر معناست که راهنمای سعادت بشر و برنامه حیات رو به کمال جامعه تمدنی است.
39 – اهتمام پیامبر اکرم )ص( به حراست از آیات الهی و عرضهی آن با کاملترین زبان زندهی آن عصر
) عربی( موجب شد از تحریف دور بماند.
40 – نخستین آیات الهی، آیات آغازین سوره علق بود که همه بار معرفتی نظام هستی را در بر دارد.
41- پاداش کارهای نیک و عقابِ افعال ناشایست از ضروریات اصول زندگی جمعی است.
42 – قرآن کریم کتاب دانش و مقوم تمدن اسلاتمی است.
43 – تمدن اسلامی نمونه کامل تمدن دینی است.
44- قرآن کریم مهمترین منبعی است که میتواند به همه پرسشهای بشر پاسخ دهد.
45 – قرآن کریم هرگز انسانها را در سرنوشت خود بی تاثیر نمیداند و از انها میخواهد برای تغییر وضعیت خود به گونهای موثر در صحنه زندگی حضور یابند.
إِنَّ اللّهَ لاَ یغُیَِّرُ مََا بِقَومٍْ حتَََّّى یُغیَِّرُواْ مََا بِأَنْفُسِه مِمْ
46 – غفلت، بی حرکتی و بی ایمانی نتیجه بی همتی مردم است.
47 – از جمله عواملی که قرآن کریم به عنوان ارزشهای اصیل انسانی برای برقراری قسط، از میان بردن استبداد، استقرار حکومت قانون، رفع انحصار طلبی و ... میان مردم مطرح میکند معرفی رهبریِ ایدئولوژیک انبیا و تبعیت از انهاست.
48 – ملاحظات قرانی را میتوان شاخصهای تمدن اسلامی دانست که موجب امتیاز این تمدن از سایر تمدنها میشود.
فرافایل
49 شاخصههای تمدن اسلامی:
اول. قوانین دینی
تمدن اسلامی با مجموعهای از قوانین دینی که بر گرفته از قرآن کریم و آموزههای نبوی است همه ابعاد زندگی و دقایق حیات فردی و اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه اسلامی را شامل میشود.
شمولیت و احاطه قوانین اسلامی مبتنی بر آیات عمیق و چند بعدی قرآن کریم، افزون بر مسائل کلان حیات جمعی، خردترین و ظریفترین بخشهای زندگی فردی را در بر میگیرد.
دوم. نگرش توحیدی
عنصر وحدت بخش توحید با القای نگرش ) از اویی و به سوی اویی ( جامعه اسلامی را هدایت میکند.
در سایه سار توحید و با اصول وحدت بخش آن، هدف و نهایت جامعه تعریف میشود.
بی گمان توحید آرمانیترین ومستحکمترین شکل وحدت است.
فراخوان به یگانگی، راه رستگاری بشر است.
قرآن کریم با عنایت ویژه به معانی فراملیتی دینی، امت اسلامی را به وحدت الهی با رویکردی توحیدی فرا میخواند.
قرآن با اتکا به جوهره ایمان به توحید، حس وحدت را به همه جا تسری میدهد و همه اقوام و ملل را زیر لوای وحدت فرا میخواند.
سوم . عامل خردورزی اسلام دین تفکر و تعمق است.
أفََلََا یَنظُرُونَ إلََِى الْإِبلِِ کیَْفَ خُلِقَ تتْ وَفِِی أَنفُسکُِمْ أَفَلََا تُبْصِرُونَ إِنَّ فِِی ذَلِکَ لَآیَاتلَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یتََفَکَّرُونَ
همه این آیات آدمی را به تفکری هدفمند فرا میخواند و از انسان میخواهد تا با تاملی عمیق درهای معرفت را به روی خود بگشاید.
نتیجه و ثمره عالی تفکر، ازدیاد نظام معرفتی، باز شدن درهای دانش، تکامل و نظام اجتماعی و فرهنگی و رشد بخش صنعتی است.
چهارم . علم و دانش اندوزی
یکی از مهمترین عناصری که بستر مناسبی برای پیشروی جامعه ایجاد میکند، علم آموزی و کسب دانش است.
در اسلام اهمیت علم اندوزی تا جایی است که خواب عالم را از عبادت جاهل بالاتر، و مداد او را از خون شهدا و جهاد گران در راه حق افضل میداند.
اسلام عالمان را اوصیای پیامبران میداند.
پنجم . رعایت حقوق مظلومان و مستضعفان
اسلام دین عدالت و مساوات و مکتبی استکبارستیز است.
پیامهای ضد استکباری و ضد استکباری قران کریم اعتبار مترفین را نشانه میگیرد .
قرآن سیطرهی مستضعفان بر جهان را وعده میدهد.
تقوا بهترین وسیله برای رسیدن به قرب و رضای خداست.
ششم . هجرت
این عامل ِ تعیین کننده که ابتدا به عنوان ابزاری کارامد در حفظ جان مسلمانان صدر اسلام نقش آفرینی میکرد؛ در ادوار بعدی تاثیر بسزایی در تمدن اسلامی بر جای نهاد.
سه هجرت مهم صدر اسلام عبارتند از:
اول . هجرت به حبشه ) سال سیزدهم بعثت( دوم . شعب ابی طالب ) سال هفتم تا دهم بعثت(
سوم . هجرت پیامبر اکرم ) سال سیزدهم بعثت( به یثرب
یکی از بهترین نمونههای هجرت مسلمانان، مهاجرت به بندر کانتون در چین در قرن چهارم بود.
هفتم . تسامح و تساهل
در شرایطی که مسیحیت و زرتشت، ایران و روم را به انحطاط سوق میداد اسلام با توسعه برترک انزوا، راه رسیدن به جامعه مطلوب را مشخص کرد و مدارا با اهل کتاب را سفارش نمود.
تسامح با اهل کتاب علم جویان ایران و روم را در بیت الحکمه اسلامی گرد آورد.
حضور اهل ذمه در امور دیوانی در مواردی تا تصدی نهاد وزارت نیز بود.
طلیعه امنیت و آزادی موجب شد نسطوریها ظهور مسلمانان و اعراب را به منزله نجات از زیر یوغ کلیسا تلقی کنند.
50 – بالندگی تمدن اسلامی مرهون حضور ملل مختلفی است که در گسترش آن نقش داشتند.
51 – محور اصلی و دستمایه حرکت تمدن اسلامی، قرآن کریم بود.
52 – در تمدن اسلامی مسجد نماد عبودیت و بندگی، مدرسه نماد تعلیم و تربیت، بیمارستان نماد سلامتی، قصر و کاخ نماد قدرت دنیوی دربار خلافت و بازار و تجارت خانه نماد حیات اقتصادی جامعه بود.
53 – یکی از بهترین عرصههای حضور همه جانبه اقوام و ملل مختلف که از سویی به انقلابی فراگیر و نهضتی کارآمد مبدل شد و از دیگر سو به رشد علمی و پیشرفتهای مادی ومعنوی مسلمانان انجامید،علم و توسعه آن بود.
54 – تمدن ایرانی
یکی از تمدنهای مهم و تاثیر گذار بر فرهنگ و تمدن اسلامی، تمدن ایرانی بود.سپس یونانی، مصری،سریانی، هندی و یمنی.
مشارکت و مداخله ایرانیان در اوج گیری تمدن اسلامی مستلزم دارا بودن پیشینهای کهن و غنی است.
ایران یکی از تمدنهای پرمایه باستانی است که قوام آن بر مدار وحدت ملی و ثبات ارضی بنا شده است.
زبان عربی به عنوان رکن مهم فرهنگ پذیری و عنصر ارتباطی جهان اسلام بود.
تمدن اسلامی با ایجاد امت واحده گام نهایی را در یکپارچگی جامع ناهمگون اسلامی برداشت.
پس از فتوحات اسلامی تا حدود دو قرن جندی شاپور کانون علمی و حلقهی ارتباط ملل مختلف بود.
عباسیان به پاس خدمات ایرانیان آن را ابناء الدوله مینامیدند.
ابن خلدون متفکر بزرگ تونسی اعتراف میکند به اینکه بیشتر دانشوران اسلام از ایرانیان اند؛ خواه در علوم شرعی و خواه در دانشهای عقلی.
ذکر نمونههای شهیر از دانشمندان مسلمان ایرانی:
اول. حوزه علم تفسیر
محمد بن جریر طبری صاحب کتاب جامع البیان فی تفسیر القرآن
ابوجعفر محمد بن حسن طوسی صاحب کتاب التبیان فی تفسیر القرآن ابوالقاسم جارالله زمخشری صاحب کتاب الکشاف
ابو علی فضل بن حسن طبرسیصاحب کتاب مجمع البیان فی تفسیر القرآن دوم. حوزه علم حدیث
محمد بن اسماعیل بخاری صاحب اثر صحیح البخاری مسلم بن حجاج نیشابوری صاحب کتاب صحیح مسلم
سلیمان بن اشعث سجستانی معروف به ابوداود صاحب کتاب سنن ابی داود محمد بن عیسی ترمذی صاحب کتاب جامع الترمذی احمد بن علی نسایی صاحب کتاب سنن النسانی
محمد بن یزید قزوینی معروف به ابن ماجه صاحب کتاب سنن ابن ماجه محمد بن یعقوب کلینی صاحب کتاب الکافی
محمد بن علی بن بابویه القمی معروف به شیخ صدوق صاحب کتاب من لایحضره الفقیه ابوجعفر محمد بن حسن طوسی معروف به شیخ طوسی صاحب دو کتاب التهذیب و الاستبصار 55 – تمدن یونانی
کهنترین شاخص علمی تمدن یونانی، مدرسه آتن بود.
تعالیم مکاتب یونانی در آتن و اسکندریه با چارچوب علم الهی )لاهوت( تطبیق داشت.
مهمترین علمی که در مدرسههای یونانی به ویژه اتن بدان پرداخته میشد، فلسفه و منطق بود.
یکی از ویژگیهای مهم فرهنگ و تمدن یونانی که پس از اسکندر مطرح شد موضوع زندگی جهان وطنی و بین المللی آن بود.
اساس فلسفه نوافلاطونی بر بنیاد آرای افلاطون و علم الهی ارسطو پی ریزی شده بود.
تاریخ پزشکی یونانی با بقراط نامبردار است. آثار طبی بقراط یا هیپوکرانس همچون کتاب کلمات قصار یا فصول راهنمای مشتاقان حرفه پزشکی بوده است.
طبیب مشهور یونانی جالینوس نیز کتابهایی داشت که در ایران و شام تدریس میشد و به عربی ترجمه شد.
از دیگر ستارگان علم پزشکی یونانی، اهرن یاهارون است . کتابهای پزشکی وی توسط مسلمانان به عربی و سریانی ترجمه شد.
56 – تمدن مصری
تمدن مصر با پیشینهای هزار ساله از تمدنهای شگفت انگیز جهان به شمار میرود.
بسته شدن مدرسه آتن موجب رونق مدرسه اسکندریه شد.
از میان نامبرداران مکتب اسکندریه میتوان به اراتوستن اشاره نمود . وی به دلیل سرآمدی و نامبرداری در علم جغرافیای ریاضی، پدر علم جغرافیا نام گرفت.
اراتوستن نخستین کسی بود که برای اندازه گیری طول و عرض جغرافیایی کره زمین طرحی نو ارائه کرد.
اسامی یونانی )بیضی( ) سهمی ( ) هذلولی( که معادل عربی انها به ترتیب ) قطع ناقص( قطع مکافی ( و )قطع زائد( است توسط او ابداع گردید.
از دیگر سرآمدان مدرسه اسکندریه هرون است . شهرت وی به دلیل اختراع ماشین و تالیف کتابهایی درباره انکسار نور، مکانیک و فشار هواست. کتاب مکانیک او در عصر نهضت ترجمه به دست قسطا بن لوقا به عربی برگردان شد.
نام آشنای دیگری که بر تارک علمی مدرسه اسکندریه میدرخشد بطلمیوس است . آثاری چون کتاب اول منظومه ریاضی و منظومه روابیع و مگیستی و المجسطی منسوب به اوست.
کتاب روابیع به دلیل اهمیت، یک بار توسط یوسف بن حجاج بن مطر و بار دیگر توسط ابویحیی بطریق به عربی ترجمه شد و کتاب مِِگیستی ضمن برگردان به عربی، المجَِسِطی نام گرفت.
57 – تمدن سریانی
رُُها، نََصیبین، آمِدِ و حران و قنسرین پنج مدرسه مهم سریانی بودند.
مدرسه رُُها در منابع جغرافایی به نامهای اِِدسا و اورفا شهره است.
در عصر نهضت ترجمه آثار بر جای مانده از این مدرسه ) رها( به بیت الحکمه بغداد منتقل شد.
مدرسه قنسرین قلسفه یونانی را تعلیم میداد.
58 تمدن هندی
دانش معماری همواره بر بنیاد دانستههای هندسه، ریاضی و حساب استوار است.
مجموعه جداول نجومی هندی ) زیج ( دست مایهای غنی برای مطالعات ستاره شناسی و نجوم ابوریحان بیرونی شد.
ابتکار نُُه رقم اصلی ریاضی به نام هندیان ثبت شده است . مسعودی در گزارشی مفصل صفر را نیز از ابداعات هندیان میداند.
جالب اینکه عدد نویسی اعشاری نیز میان هندیان متداول بود تا جایی که در عصر آریابهاتای مقدار عدد π را تا 4 رقم اعشار محاسبه کردند.
یکی دیگر از علوم اثر گذار هندی در تمدن اسلامی، ادبیات و حکمت است.
کتاب ارزشمند کلیله و دمنه با نام اصلی پنجاتنترا، اثر جاویدان بیدپای هندی، شاهکار ادبی است این کتاب در روزگار انوشیروان به زبان پهلوی برگردان شد و در عصر نهضت ترجمه اسلامی توسط ابن مقفع به عربی برگردان شد.
ترجمه ابن مقفع نمونه عالی از ادبیات کهن است.
هندیان در سرگرمیهای چون نرد و شطرنج صاحب نامند.
بازی نرد انسان را موجودی مقهور سرنوشت که بلی مدد بخت و اقبال پیروز نخواهد شد معرفی میکند.
با اختراع بازی شطرنج ) هشت رنج ( بازی نرد از رونق افتاد چرا که در شطرنج بخت و اقبال بی پایه و مددرسان انسان اندیشهی اوست.
59 – تمدن یمنی
مورخان، یمن را سرزمین خوشبخت یا مدینه الخضراء نامیده اند.
داستانهای بلقیس و ملکه سبا در قرآن تاییدی بر پیشرفت سیاسی این تمدن میباشد.
سد مارب مربوط به این تمدن باستانی است.
1 - یکی از مهمترین رخدادهای تاریخی که در شکل گیری و حرکت رو به رشد تمدن اسلامی تاثیری بسزا داشت، نهضت علمی جهان اسلام است.
2 – ویژگیهای برجسته و دستاوردهای ممتاز نهضت علمی جهان اسلام، زمینه ساز عصر زرین فرهنگ و تمدن اسلامی شد.
3 – با ظهور اسلام، عرب مسلمان نخستین گامهای معرفتی خود را با فراگرفتن قرآن آغازید .
4 – مسلمانان عرب با اتکا بر قوه حافظه سرشار و به تبع آن دوری گزینی از نگارش تا مدتهای مدید،مانع از یادگیری نوشتن و ثبت آموختهها میشد و همین عامل مانع بزرگ رسیدن جامعه اسلامی به مراحل تکمیلی تمدن اسلامی بود.
5 – مهمترین نتیجه عصر فتوحات اسلامی، رویارویی فرهنگها و تمدنهای مختلف و کهن بود.
6 – قرآن کریم از جمله مهمترین سرچشمههای الهی است که مردم رابه سوی تعلیم و تعلم سوق میدهد.
7- قرآن شهادت صاحبان علم را تالی شهادت خدا و ملائکه میداند و این موضوع به قول غزالی، در فضیلت علم کفایت دارد.
8 – واجب شدن علم طلبی بر همه مسلمانان مبیّّن توجه عمیق ایدئولوژی اسلامی به دانش اندوزی و کسب معرفت علمی است.
9 - رسول اکرم )ص( از اهمیت و جایگاه علم اندوزی در اسلام فرموده است:
خداوند نیکبختی هرکس را را بخواهد او را در دین دانا میگرداند.
فرشتگان بالهای خود را زیر پای دانشجویان میگسترانند.
دانشمندان وارثان پیامبران اند.
نزدیکترین مردم به درجه نبوت، اهل علم و جهاد هستند. که این رتبه فراتر از مرتبه پیامبران است.
10 – امام علی )ع( نیز در فضیلت دانش آموزی فرمود:
پاداش عالم نزد خداوند از پاداش روزه دارِ نماز شب خوان که در راه خدا به جنگ رود، بزرگ تر است. 11 امام علی )ع( در جایی دیگر به کمیل فرمود:
ای کمیل ؛ دانش از دارایی بهتر است، دانش تو را پاس میدارد و حال آنکه تو دارایی و مال را نگهبانی، دانش فرمان گزار است و دارایی فرمانبر، دارایی با بخشیدن کم میشود و دانش با بخشش افزایش مییابد.
12 – مشکلات عصر فتوحات اسلامی، مسلمانان را از کار جدی بر روی علوم اسلامی بازداشت.
نکته: زمینههای آغاز حرکت علمی مسلمانان با آغاز خلافت امویان در شام مهیا گردید.
13 – با استناد به منابع، نخستین ترجمه عهد اموی به خالد بن یزید بن معاویه اختصاص دارد وی به حکیم آل مروان معروف است و به ترجمه متون علمی از زبان یونانی و قبطی به عربی اهتمام ورزید. عمر بن عبدالعزیز در وصف جایگاه علمی او میگوید : در میان بنی امیه مانند خالد زاده نشده است.
14 – عمر بن عبد العزیز از خلفای برجسته اموی که در جمع آوری کتاب شهرت بسزایی داشت، اثری از علم پزشکی نوشته قیس بنهارون بن أعین یافت که از بهترین کناشهای قدیمی به شمار میآمد .
این اثر ارزشمند که اهرن نام داشت و در علم پزشکی اسلامی تحولی عظیم ایجاد نمود توسط ماسرجویه یا ماسرجیس به عربی برگردان شد.
15 – اربابان قلم، عصر خلافت عباسیان را عصر طلایی اسلام، دوره مدنیت اسلامی و یا عصر زرین فرهنگ و تمدن اسلامی نام نهاده اند.
16 – منصور با فراخواندن سرآمدان نجوم از ایران و هند نام خود را به عنوان نخستین خلیفهای که ستاره شناسان را به دربار فراخواند، رقم زد .در راس این جماعت نوبخت منجم بود که دارای زیجها و جداول فلکی مشهوری بود.
17 – ستاره شناسان هندی نیز در دربار منصور بودند و کتاب سند هند را در نجوم و حساب به دربار آوردند که توسط ابراهیم فزاری به عربی ترجمه و توسط محمد بن موسی خوارزمی خلاصه شد.
نکته : از میان مترجمان ستاره شناسی دربار منصور میتوان به ابراهیم فزاری و فرزندش محمد و علی بن عیسی اسطرلابی که نام و آوازهای بس بلند داشتند اشاره نمود.
18 – مسعودی معتقد است منصور اولین خلیفهای بود که از زبانهای بیگانه برای او آثاری به عربی ترجمه کردند در حالی که ابن ندیم قائل است نخستین ترجمهها به امویان اختصاص دارد.
19 – از نخستین آثاری که از زبان پهلوی به عربی برگردان شد میتوان کلیله و دمنه را نام برد.
20 - محمد بن اسحاق صاحب کتاب السیر و المغازی و اخبار المبتداء و الخبر است.
21- منصور نخستین خلیفهای بود که گسترده وار به نقل و ترجمه متون کهن علمی در زمینه طب و نجوم توجه کرد.
22 – مهدی نخستین خلیفهای بود که متکلمان را برای تصنیف آثار کلامی ترغیب نمود و عاملی که در دوران وی به نهضت علمی مسلمانان نشاطی تازه بخشید گفتگوهای جدلی متکلمان بود.
23 – لازمه انجام امور فرهنگی و علمی، صلح و آرامش ناشی از تمرکز قدرت است.
24 – در دورانهارون بغداد به شهر افسانهای هزار و یک شب تبدیل و این دوره را به دلیل رفاه اقتصادی، ایام عروس نامیده اند.
25- بیت الحکمه نام کتابخانهی عمومی در مکانی فراخ با درهای گشوده و اتاقهای مملو از کتاب بود.
26 – سیوطی علاقههارون به کسب معارف جدید را ستوده و مینویسد: نمیشناسم مَلِکِی را به جز رشید که فقط در کسب علم سفر کند.
نکته:هارون الرشید عباسی تحت تاثیر دانشمندان دربار خود به علوم فلسفه و منطق علاقه مند شد.
27 – مامون خلیفه مقتدر عباسی با پشتیبانی و رایزنیهای وزیر ایرانی خود فضل بن سهل ملقب به ذوالریاستین توانست رقیبان را کنار نهد و چون فاتحی بی رقیب بر اریکه خلافت تکیه زند.
28 - اهتمام مامون به دانش افزایی موجب شد لقب پرمایه حکیم آل عباس را بدو دهند.
29 – گشاده دستی خلیفه در پرداخت عطایا و هدایای گران قیمت به مترجمان از عوامل مهم و تعیین کننده جذب و ماندگاری دانشمندان حتی به صورت خاندانی در دربار خلافت اسلامی است.
30- رواج کاغذ از مهمترین پدیدههای عصرهارون بود که به نشر علم و دانش کمک کرد.
31 – نخستین گامهای بنیان کتابخانههای عمومی در عهدهارون برداشته شد و بعدها در عصر مامون به عنوان نخستین فرهنگستان بزرگ علمی در جهان اسلام مشهور گشت.
32 – متمسکانِ به جدل از مهمترین ابزار معتزله به شمار میرود.
33 – ابو هذیل محمد بن هذیل علاف، از مشهورترین جدلیان عصر مامون که مشوق وی در برپایی مجالس مناظره بود.
34 – در زمان مامون، امام رضا )ع( در مجالس مناظره شرکت میکردند و با نمایندگان نصارا، ثنو یه و زنادقه به بحث و گفتگو مینشست.
35 – عصر خلافت مامون، اعتلای اندیشه اسلامی بود .
36 یکی از مهمترین نتایج ورود اندیشهها به عالم اسلام و تلاش و مساعی معتزلیان و مناظرات آنان با مخالفان، پیدایش و رواج علم کلام بود.
37 – عصر طلایی ترجمه و تالیف در عهد مامون به بار نشست.
38 – مکتب فکری و کلامی معتزله در زمان مامون عباسی رواج گرفت.
39 – مامون برای تثبیت آرای معتزله به جمع آوری و ترجمهی تالیفات فلسفی به عربی دست زد.
40 – ظواهر افول نهضت ترجمه با سیطرهی کامل معتزله آشکار شد.
41 – از ویژگیهای عصر معتصم، رقابت عناصر ترک و ایرانی و عرب بود.
42 – از زمان معتصم، انحطاط نهضت ترجمه شروع شد.
43 – عصر متوکل را دورهی بهترین و منسجترین ترجمهها میدانند.
44 – در عصر متوکل چراغ تابان نهضت علمی به خاموشی گرایید.
45 – تنها عصرهامون و مامون عباسی بود که در آن جهشی عظیم برای انتقال علوم از دیگر ممالک به جهان اسلام صورت گرفت و بخش عظیمی از آثار مکتوب پیشینیان به زبانهای سریانی و عربی ترجمه، شرح و تفسیر شد.
46 - پس از رکود بیت الحکمه بغداد کتابخانههایی که در ایران تاسیس شدند به سامانیان و آل بویه متلق میباشند.
47 – در دوره اول و دوم از ادوار نهضت ترجمه جهشی عظیم برای انتقال علوم به جهان اسلام انجام گرفت.
48 – بیشتر محققان سیر تحول نهضت علمی عصر عباسیان را به سه دوره بخش بندی کرده اند:
دوره اول.
از خلافت منصور آغاز میشود و با وفاتهارون الرشید به فرجام میرسد.
نخستین گامهای نهضت ترجمه در این عصر برداشته شد.
یکی از ویژگیهای این عصر حضور بی شائبه پزشکان، منجمان و برخی ادیبان در دربار خلافت اسلامی و توجه بیش از پیش خلفا به تنجیم، پزشکی، علم، سیاست، قصص و ادبیات آن هم زندگی شهریاران است.
طبقه اول مترجمان در این دوره، نوبخت منجم، عبدالله بن مقفع )روزبه(، جورجیس بن بختیشوع و فرزندش جبریل بن بختِِیشوع، یوحنا بن ماسویه نصرانی، ابوسهل فضل بن نوبخت، علان شعوبی و تئوفیل منجم بودند.
دوره دوم
با خلافت مامون آغاز و به خلافت مقتدر ختم میشود.
برخی محققان تمام این دوره را عصر طلایی نامیده اند.
از مهمترین ویژگیهای این عصر توجه خلفا به علوم عقلی، مباحث کلامی و فعالیت متکلمان معتزلی است.
توجه بیشتر مترجمان به کتابهایی معطوف بود که در حوزه علوم عقلی نگاشته بودند. برای نمونه عمده آثار ارسطو و بخشی از کتابهای افلاطون با زمینه و محتوای منطق و فلسفه، ترجمه و تفسیر گردید.
نخبگان ترجمه این دوره عبارتند از احمد بن عبدالله حاسب مروزی ملقب به حبش، حبیش بن حسن أعسم نصرانی، حسن بن سهل بن نوبخت، قسطا بن لوقا بعلبکی، ابویعقوب بن اسحاق کندی، حنین بن اسحاق، عیسی بن ابراهیم، یحیی ابن ابی منصور، یوحنا بن بطریق، خاندان خوارزمی و حجاج بن یوسف بن مطر.
دوره سوم.
از سال 300 هجری آغاز میشود و تا نیمه اول قرن چهارم هجری ادامه مییابد.
عصر افول نهضت علمی مسلمانان به شمار میآید.
بخشی از نام آوران این عصر : ابوبشر متی بن یونس مترجم و مفسر از زبان سریانی به عربی، ثابت بن قروه دانشمند برجسته و یکی از مترجمان چهرگانه و پسرش ابراهیم، یحیی بن عدی دانشمند، مفسر و مترجم از زبان یونانی و سریانی به عربی، عیسی بن اسحاق معروف به ابن زرعه دانشمند صاحب نام علم منطق و فلسفه و مترجم از زبان سریانی به عربی، هلال بن ابی هلال حمصی، مفسر و مترجم توانمند،ابوالخیر الحسن بن سوار مشهور به ابن خمار.
49 – دلایل توجه مسلمانان به ترجمه آثار مختلف به عربی به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم میشود.
عوامل درونی.
اول . تاکید قران بر علم اندوزی
دوم . توصیه مکرر پیامبر اکرم )ص( مبنی بر کسب علم و علم اندوزی
سوم . درک ضعف علمی مسلمانان در مواجهه با سایر ملل متمدن.
چهارم . عدول از روحیه بدوی گری و بیابان گردی پنجم . نیاز جامعه به علوم مختلف ششم . اعتقاد خافا به تنجیم، طالع بینی
هفتم . رسیدگی به دفاتر مالیاتی، گرداندن امور مالی حکومت، مساحی مناطق تحت سلطه حکومت اسلامی هشتم . تحقق برنامههای اقتصادی و افزایش رفاه عمومی
پنجم . حضور اندیشمندان با گرایشهای مذهبی و ملیتهای مختلف در دربار عباسیان ششم . حضور فعال نخبگان علم دوست ایرانی 50 – پیامدهای نهضت ترجمه اول. توسعه تمدن اسلامی
مهمترین نتیجه فتوحات مسلمانان در خارج از جزیره العرب منجر به این امر شد.
دوم . ظهور و بروز استعدادهای علمی خلاق و عرضه دستاوردهای بزرگ علمی.
ساختن انواع اسیدها و پیشرفتهای بسیار در داروسازی و گیاه پزشکی، باروت و اسلحه گرم، ترکیبات عالی شیمیایی،ابزار و تجهیزات رصد خانه و...
سوم . خروج مسلمانان از ایمان ساده توأم با تعبد و تقلید چهارم . آغاز عصر تفسیر قرآن و جدایی آن از علم حدیث
در این دوره علم تفسیر، تطوّّر و تحولی شگرف یافت . دار عصر عباسیان و در جریان نهضت ترجمه، تفسیر قرآن از علم حدیث مستقل شد و مفسران قرآن را با دلایل عقلی تفسیر میکردند.
پنجم . رشد علم کلام در نتیجه نفوذ فلسفه یونان ششم . به وجود آمدن گروههای اجتماعی و فرهنگی
هفتم . نزدیکی موالی به عباسیان و بالا رفتن منزلت آنان و....
51 – خلفای عباسی برای نجات زبان عربی از آمیختگی و انتزاج با زبانهای دیگر، از بیابان نشینان بدوی برای آموزش عربی استفاده میکردند.
52 – پژوهشهای واژه شناسی برای یافتن کلمات معادل، به تکوین علم نحو انجامید.
53 – مسلمانان در منطقه سمرقند به کارگاههای کاغذ سازی دست یافتند.
54 – اولین کارگاه کاغذ سازی در جهان اسلام در بغداد و به همت یحیی بن خالد به راه افتاد.
55 – در مساجد، تفسیر و حدیث، علم نحو، دانش ادبی، ستاره شناسی و حتی پزشکی آموزش داده میشد.
56 – با فتح مصر کاغذهای مصنوعی به نام بَرَدی یا پاپیروس جای پوست را گرفت.
57 – از نتایج منفی نهضت ترجمه، انحصار علم و فن ترجمه در دست خاندانهای مشهور بود.
58 – یکی از پیامدهای نهضت ترجمه، واکنش سخت اهل تسنن در برابر علوم یونانی بود. این جریان مخالف، بیشتر حملات خود را متوجه علوم فلسفی نمود .ابو حامد غزالی یکی از معروفترین مخالفان بود که کتاب تهافت الفلاسفه را بر رد فیلسوفان نوشت .ابن تیمیه با تالیف کتاب الرّّد علی المنطقیین بر ان بود تا مبانی منطق یونانی را سست نشان دهد و سیوطی هم در کتاب صون المنطق والکلام عن المنطق و الکلام سعی داشت با متزلزل نمودن پایههای علم کلام که متکی بر استدلالهای فلسفی بود مخالف خود را اعلام نماید .
1 – بررسی تاریخ پر فراز و فرود نهاد آموزش در تمدن اسلامی مستلزم تقسیم بندی ادواری تاریخ آموزش در اسلام است.
2 – در زمان پیامبر اکرم )ص( آنچه میتوانست در تقویت بنیاد دانش افزویی موثر باشد و کلید نظام معرفتی به شمار آید، آموزش خواندن بود.
3 – اولین اقدام جدی پیامبر گرامی اسلام در امر آموزش، استنساخ قرآن کریم بود.
4 – برخی محققان پیامبر اعظم )ص( را نخستین معلم جامعه اسلامی دانسته اند.
5 – اساس آموزش اولیه بر فراگیری قرآن قرار داشت.
6 – حفظ و نگارش آیات که بخشی از علم قرائت بود، نخستین گام مسلمانان در راه تعلیم و تعلم به شمار میرفت.
7 – دومین گام آموزشی مسلمانان، طریقه عبادت عملی و پاسداشت احکام قرآنی بود.
8 – قرآن کریم از مسلمانان میخواست تا امور اقتصادی را بدون اسناد کتبی انجام ندهند.
9 – برای آغاز حرکت نوبنیاد اسلامی، از پایگاه مسجد استفاده شد.
10 – جهت آزادی، اسیران دربند در جنگ بدر، باید به ده نفر از مسلمانان انصار آموزش خواندن و نوشتن میآموختند.
11 – نخستین آموزشگاه عصر نبوت، مسجد النبی )ع( بود.
12 – سیاست منع کتابت حدیث به دستور ابوبکر به ظاهر با هدف عدم امتزاج حدیث با آیات الهی انجام میگرفت.
13 – عمر بن خطاب دومین خلیفه اسلامی، دیوان اقتصادی و بیت المال را تاسیس کرد. در پی این سیاست، نخستین ایرانی که به دربار عمر راه یافت به تدوین چنین دیوانی مبادرت نمود.
14 – دوره کوتاه خلافت امام علی )ع( توأم با انجام اصلاحات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بود.
15 – مقاومت در برابر اصلاحات امام علی )ع( در نهایت به سه جنگ جمل، صفین و نهروان منجر شد.
16 – در سرلوحه مباحث آموزشی امام علی )ع( زبان عربی قرار داشت که همان زبان قرآن بود.
17 – امام علی ) ع( اعتقاد داشت که برای رسیدن به یک جامعه ایده آل الهی متمدن و مرفه، توسعه فرهنگی و توجه به تعلیم و تربیت جامعه ضروری است.
18 – امام علی )ع( حکمت و دانش را گمشده مومن میدانست و معتقد بود که ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است که آن را نیکو میدارد و حکمت گمشده مومن است. آن را فراگیرید هر چند از دست منافق باشد.
19 – خطبهها و نامههای امام علی )ع( حاوی توصیههای موکد ایشان به علم اندوزی است.
20 – در مکتب امام علی )ع( شاگردانی ممتاز چون ابواسود دوئلی پرورش یافتند که بعدها در ابداع روشهای جدیدِ خط و نگارش، جزو سرآمدان روزگار خود شدند.
21 – آموزش مهارتهای زندگی چون سوارکاری و شعر به کودکان از دوره امویان آغاز شد.
22 – آنچه بر روند روبه رشد آموزش در جامعه عباسیان سرعت بخشید، تنوع علوم و کثرت شاخههای مرتبط با کلام و فقه بود.
23 – پیشوای مکتب بصری، سیبویه، نحوی شهیر ایرانی و راهبر مکتب کوفی ایرانی دیگری به نام کسایی بود.
24 – امام باقر )ع( به دلیل وسعت دانش و تبقّرّ در علوم به باقرالعلوم شهره شد. از سیراب شوندگان مکتب ایشان، زراره بن أعین، ابوبصیر مرادی، برید بن معاویه عجلی و محمد بن مسلم ثقفی است.
25 – روش تعلیمی امام صادق )ع( تداوم حرکت علمی امام باقر )ع( بود.
26 – کارنامه 34 سال امامت طولانی امام صادق )ع( نهضت علمی فراگیر شیعه بود که میراث فرهنگی عظیم تشیع را در جهان اسلام پی ریزی نمود.
27 – حلقههای درسی امام صادق )ع( در مسجد النبی بر پا میشد.
28 – یکی از اقدامات مهمی که در دوره عباسیان سبب اعتلای تمدن اسلامی شد تاسیس کانونهای علمی عمومی و خصوصی بود.
29 – از مهمترین ادوار تاریخی حیات علمی جامعه اسلامی که با هدف ارتقای آموزش و تعمیق مبادی علمی تحقق یافت تاسیس مهمترین و نخستین مرکز علمی – آموزشی عصر عباسیان، بیت الحکمه بغداد بود.
30 یکی از پدیدههای آموزشی که از ادوار پیشین به طبقه اشراف عباسی تسری یافته بود موضوع معلمان خصوصی یا همان مودبان بود.
31 - منصور خلیفه دوم عباسی به عنوان اولین خلیفه عباسی برای تعلیم فرزندش مهدی بهترین مودب عصر ) مفضل صبی ( را استخدام نمود. مربیهارون الرشید نیز یحیی بن خالد برمکی بود.
32 – یکی از دورههای که بیشترین مناظرات علمی و مجالس وعظ و خطابه و گفتگو در ان رخ داد عصر مامون است.
33 – از بهترین مجالس علمی عصر مامون، مجالس امام رضا )ع( در طوس است.
34 – نخستین اقدام پیامبر اکرم )ص( در بدو ورود به محله قبا و مدینه منوره در سال نخست هجرت، ساختن مسجد برای انجام فرایض دینی و فعالیتهای سیاسی بود.
35 – مسجد مدینه به عنوان نخستین کانون سیاسی و اجتماعی، مرکزیت صدور جهاد و گردهمایی فرهنگی بود.
36 – مسجد جامع هر شهر، مسجد اصلی هر شهر بود.
37 – نمونههای مساجد آموزشی :
اول . مسجد جامع بصره
مهمترین تاثیر علمی – آموزشی این مسجد، راه اندازی جریان فکری – سیاسی معتزله است.
علم صرف و نحو و قواعد مربوط به آن مرهون تلاش سرآمدانی چون جاحظ است که از ادیبان جامع بصره است.
دوم. مسجد جامع کوفه از مساجد کهن اسلامی است.
با انتقال مرکزیت خلافت از مدینه منوره به کوفه در عهد امام علی )ع( مورد توجه فرهیختگان عصر شد.
سوم . مسجد جامع فسطاط
در منابع تاریخی به مسجد عمرو )بن عاص( یا مسجد عتیق نامبردار است.
حیات علمی فعال و پر نشاط این مسجد نقش مهمی در گسترش و تعمیق فرهنگ اسلامی داشته است.
مقریزی معتقد است در این جامع چهل حلقه درس برقرار بوده که هرگز از کار باز نایستاد.
چهارم . مسجد جامع دمشق
به مسجد اموی یا بلاط الولید معروف است.
یکی از اعجاب اورترین مساجد تاریخی جهان اسلام و جزو عجایب چهارگانهای است که ولید بن عبدالملک آن را ساخت.
در مورد معماری این مسجد گفته اند: اگر کسی صد سال در انجا بماند، هر روز یک چیز شگفت و تازه در آنجا خواهد دید.
پنجم . مسجد جامع منصور ششم . مسجد الاقصی
یکی از کهنترین عبادت گاههایی است که در بیت المقدس واقع است و تاریخ بنای آن به یک روایت به حضرت سلیمان میرسد.
اهمیت و جایگاه سرزمین بیت المقدس و مسجد الاقصی در منبع اسلامی آمده است:
هر کس بیت المقدس را زیارت کند، داخل بهشت شده و همه پیامبران را زیارت خواهد کرد.
هر کس یک روز را در بیت المقدس روزه بگیرد از آتش جهنم دور خواهد بود.
این مسجد در ردیف دو مسجد مقدس دیگر چون مسجد الحرام و مسجد النبی بوده است.
هفتم . مسجد قبه الصخره
در کنار مسجد الاقصی بنای زیبای قبه الصخره یا آسمانه سنگ بنا گردیده است.
این مسجد یکی از تجلی گاههای زیبایی و ظرافت هنر اسلامی محسوب میشود.
قبه الصخره به فرمان عبدالملک بن مروان برای برگزاری روز عرفه ساخته شد.
38 – زاویه
زاویه یا ستون قسمتی از مسجد است که در اثر توسعه و گسترش مساجد به تدریج شکل گرفت و در تاریخ آموزش جایگاهی ویژه یافت.
سر آغاز فرهنگ زاویه نشینی عمدتا" از مساجد جامع شمال آفریقا بوده است.
فرافایل
39 مکتب و کُُتاب
در برخی روایات، سلمان فارسی را مبدع مکتب دانسته اند.
40 – مدارس
نخستین نمونههای عالی مدارس خصوصی در تاریخ علمی نیشابور گزارش شده است.
اولین مدرسهی دولتی در جهان اسلام، نظامیه بغداد است.
41 – مدارس بزرگ جهان اسلام اول. مدارس بغداد
خواجه نظام الملک طوسی اولین مدرسه تحت نظارت مرکز خلافت اسلامی را با نام نظامیه در بغداد راه اندازی نمود.
بیشتر درآمد این مدارس از طریق موقوفات تامین میشد.
آنچه در رونق این مدارس موثر واقع شد تعیین کمک هزینههای ثابت برای دانشجویان و اعطای تسهیلات آموزشی به آنها بود.
مدرسه مستنصریه توسط خلیفه عباسی المستنصر بالله در بغداد به سال 630 هجری ساخته شد. در این مدرسه چهار مذهب اهل سنت در چهار ایوان مجزا تدریس میگردید.
ابن جبیر در وصف مساجد و مدارس بغداد در قرن ششم چنین مینگارد:
دیگر مسجدهای شرق و غرب بغداد از فرط فزونی به شمار درنگنجد و مدارس آن شهر سی مدرسه باشد که تمام در سمت شرقی واقع شده و هر مدرسه چنان است که کاخی بدیع و با شکوه در برابر آن حقیر مینماید.
دوم . مدارس ایران
کهنترین اخباری که از تاسیس مدرسه در ایران و البته جهان اسلام در دست است مربوط به مدرسه امام ابوبکر بن فورک اصفهانی است.
مدرسه بیهقیه نیشابور که منسوب به ابوبکر احمد بن حسین بیهقی است از قدیمیترین بناهای آموزشی ایران به شمار میآید.
یکی از مهمترین سلسلههای دانش دوست ایرانی آل بویه است که در ساخت مدارس شهره اند. شاخصترین وزیر ایرانی در دربار آلب ارسلان و پسرش ملکشاه سلجوقی، خواجه نظام الملک است.
سوم . مدارس مصر
دو مدرسه فعال در مصر یکی مدرسه وزیر رضوان ولخشی و دیگری مدرسه وزیر ابن سلار در تاریخ آموزش مصر از اهمیت بسیاری برخوردارند.
وجود این دو مدرسه سنی مذهب در مصر عصر فاطمی، دلیلی بر مدعای سیاست تسامح فاطمیان نسبت به اهل سنت و سایر فِِرق مذهبی و حتی اهل ذمه است.
صلاح الدین ایوبی حکومتی سنی مذهب را در مصر راه اندازی نمود.
سیوطی معتقد است که باید مدرسه صلاحیه را تاج المدارس بخوانند.
عصر دولت ایوبی به عنوان طلایه دار نهضت تاسیس مدارس معروف است.
چهارم . مدارس شام
نخستین کسی که مدرسه قرآنی را در شام تاسیس نمود، رشا بن نظیف دمشقی بود که بدین مناسبت آن را دارالقرآن و یا مدرسه رشائیه نامیدند.
مدرسه نوریه کبری که به اهتمام نور الدین محمود بن زنگی ساخته شده است به عنوان یکی از بهترین نمونههای مدارس اسلامی شبانه روزی است که در سال 567 هجری بنا شده است.
یکی از ویژگیهای این مدارس، راحتی خیال طالبان علم از امرار معاش بود.
پنجم . مدارس مغرب
دو دولت مهم حفصی و مرینی از پیشتازان تاسیس مدرسه در سرزمینهای مغرب اسلامی هستند.
بانو امیره عطف نخستین مدرسه را بنا نهاد.
ششم . مدارس اندلس
عدم استقرار سیاسی و فرهنگی منطقه سبب گردید تا ساخت مدرسه در اندلس با تاخیر زیادی انجام گیرد.
بی گمان بنیاد سبک آموزشی مدرسی با آغاز دوره وزارت رضوان نصری انجام شد.
42 جامعه
مادرِ جامعه یا دانشگاههای اسلامی همان مساجدی هستند که در جوامع اسلامی کارکردهای مختلفی داشتند.
43- تاریخ دانشگاههای جهان اسلام اول . جامع قیروان
یکی از قدیمیترین مساجدی است که مسلمانان آن را در شمال آفریقا بنا نهادند.
در کمترین زمان در زمره یکی از معتبرترین و مهمترین کانونهای فرهنگی شمال آفریقا قرار گرفت.
دوم . جامع زیتونه
در سال 114 هجری در تونس بنیاد شد و پیشینه علمیاش موجب گردید تا آنجا را در زمره قدیمیترین مساجد جهان اسلام به شمار آورند.
پس از نماز آدینه هر یک از ستونهای جامع زیتونه محل استقرار یکی از فضلای عصر بود.
سوم . جامع قرطبه
از یادگارهای عصر عبدالرحمن اول ملقب به الداخل بنیان گذار سلسله امویان اندلس است.
این دانشگاه به عنوان بزرگترین پایگاه علمی و فکری اسپانیای اسلامی ) اندلس ( بخش عظیمی از علوم جهان اسلام را باز تولید و به اروپا منتقل میکرد.
این مرکز بزرگ و کهن بنا بر تصمیم فاتحان نو رسیده ) اسپانیولیها ( تخریب و به یکی از کلیساهای دنیای مسیحیت مبدل گردید.
چهارم . جامع قرویین فاس
از بزرگترین مساجد اسلامی است که در سرزمین مغرب الاقصی ) مراکش کنونی( تاسیس شد.
به دلیل حضور اعرابی که از ناحیه قیروان بدین سرزمین آمدند این مسجد را قرویین نامیدند.
بنیانگذار این جامع، فاطمه بنت محمد فهری است.
یکی از ادوار مهم تاریخی مغرب، دوره مرینیان در قرن هشتم هجری است.
به مدد حضور دانشمندان و فقهای برجسته، خیلی زود به یکی از بهترین و مجهزترین دانشگاههای جهان اسلام مبدل گردید.
شیوه و سطوح مختلف تفکیک شده در ان سه مرحله آموزش ابتدایی، متوسطه و عالی را در بر میگرفت.
پنجم . جامع الأزهر
تاریخ بنای ان به عصر فاطمیان باز میگردد.
جوهر صقلی، سردار بزرگ فاطمیان هم زمان با بنای شهر قاهره به عنوان پایتخت، مسجد جامع قاهره را بنا کرد و به گرامی داشت حضرت زهرا )س( الأزهر نام گرفت.
سیطره ترکان عثمانی بر مصر ضربهای جبران ناپذیر بر جامع الازهر وارد کرد و فعالیت آن را محدود نمود.
سه تن از ایرانیان برجسته چون حمید الدین کرمانی، موید فی الدین شیرازی و ابو یعقوب سجستانی در توسعه و بهبود کیفی این جامع کوشیدند.
ششم . رباط
در اصل نوعی بنای نظامی و قلعه تدافعی بزرگ بود که بعدها به صورت محل عبادت زاهدان و صوفیان در آمدند.
هفتم . خانه دانشمندان
شاید بتوان بهترین نمونه ساده این خانههای آموزشی را خانه ارقم بن ابی ارقم در عصر پیامبر گرامی اسلام دانست.
خانه ارقم را میتوان نخستین کانون آموزش اصول دین دانست.
پرسش و پاسخ نوین در تاریخ نگاری اسلامی به الهوامل الشوامل موسوم است.
از مهمترین خانههایی که در آنجا انجمن علمی برگزار بود خانه شیخ الرئیس ابن سینا و بعدها خانهی امام محمد غزالی بود.
هشتم . کتابفروشی
بازارهای کتاب و کتابفروشیهای اسلامی عمدتا" یکی از بهترین مراکزی بودند که دانش پژوهان در آن گرد میامدند.
ابن ندیم کتاب الفهرست را تالیف کرده است.
نهم . بیمارستانهای آموزشی
تاریخ تشکیل نخستین بیمارستان به عصر رسول اکرم )ص( و جنگ خندق باز میگردد.
جندی شاپور به عنوان بهترین مرکز آموزش پزشکی نمونه خوبی برای ساخت مرکزی مشابه به شمار میرفت.
تنها دورهای که میتوان در آن آثار رونق تعلیم طب و راه اندازی آموزشکده پزشکی را یافت، عصر عباسیان است.
اول . بیمارستان مقتدری
منسوب به عضد الدوله دیلمی است.
سوم . بیمارستان منصوری قاهره
اروپایی هماوردی دارد.
اول. استاد و شیوه آموزشی
در مدارس اسلامی استاد در راس هرم آموزشی قرار داشت.
گاه اهمیت به استاد چنان بود که دانش پژوهِ بی استاد همچون انسانی بی خدا و یا راهنمایی شده به دست اهریمن تلقی میشد.
بسیاری از مورخان و محققان برجسته، آموزش دانش را فن و مهارتی ویژه دانستهاند که امروزه به روش تدریس موسوم است.
غیر از استاد، شاگرد و پدر دو رکن دیگر آموزش بودند.
تعداد استادان حقوق بگیر هر نظامیه، یک نفر بود.
کرسی شکوهمند نظامیه بغداد متعلق به ابواسحاق شیرازی بود.
ارجمندترین و شایستهترین گروه علمی، استادان و دانشمندانی بودند که در مدارس و دانشگاهها تدریس میکردند.
ابواسود دوئلی گفته است:
چیزی گران بها تر از دانش آموختن نیست. فرمان روایان بر مردم فرمان میدهند ولی دانشمندان بر فرمان روایان فرمان میرانند.
در میان سه گروه معلمان مساجد و مکاتب، مودبان خصوصی و استادان مدارس، ارجمندترین گروه استادان بودند.
در اواخر قرن چهارم، عالمان و دانشمندان صاحب القاب فاخری چون شیخ الاسلام شدند.
یکی دیگر از دلایل موید جایگاه اجتماعی استادان شرایط حضور دانشجویان در محضر استاد و یا باریافتن استاد به کلاس درس در تاریخ مدارس اسلامی است.
غسل و وضو و عطرآگین کردن جزو اصول استاد و شاگردی بود.
دوم . معید
معیدان یا استادیاران کسانی بودند که در کار تدریس دستیار استاد به شمار میامدند.این افراد عمدتا" شاگردان برجسته همان استاد بودند. به عنوان نمونه ابواسحاق شیرازی در میان شاگردان استاد ابوطیب طبری دانشجویی برجسته بود.
در وقفنامه مدرسه ناصریه مصر وظیفه معید این چنین بیان شده است:
برای کسی که نیازمند توضیح است درس را شرح دهد و او را برای درسهای آینده آماده کند و دانشجویان را به کار تشویق نماید.
هر استاد به فراخور خود یک یا چند موید داشت.
بدون گذر از استاد یاری رسیدن به استادی مقدور نبود.
مویدان در صورت غیبت استاد برای مدت طولانی کلاس را اداره میکردند.
سوم .دانشجو
در ساختار آموزشی مدارس و دانشگاههای اسلامی دو نوع دانشجو وجود داشت:
اول. المُشُتغل : دانشجویی بود که به طور ثابت و تمام وقت تحصیل میکرد و کمک هزینه بیشتری نسبت به سایر دانشجویان دریافت مینمود.
دوم . المُُستمع : دانشجویی بود که به طور پاره وقت و آزاد در کلاسهای درس حاضر میشد و تنها وظیفه او شنیدن و بهره بردن از محضر استاد بود.
صعوبت زندگی دانشجویان در مراکزی چون اندلس گزارش شده است.
در تمدن اسلامی طی کردن مراحل آموزشی برای دانشجویان شرایطی داشت:
مرحله نخست آموزش در مسجد و مکتب شکل گرفت .
مرحله دوم خود به دو مرحله دیگر تقسیم میشد که شامل مرحله متوسطه و عالی بود.در این مرحله دانشجو ناگریز برای کسب علم و یا درک محضر استاد برجسته دیار خود را ترک میگفت.
45 – پایان زمان تحصیل در دانشگاههای اسلامی، به تشخیص استاد بود.
46 – گفتهاند هر کس سه پدر دارد:
یکی آنکه او را تولید کرده است؛ دیگری آنکه او را پرورانده است و سه دیگر انکه او را آموزش داده است و این سومی از همه بهتر است.
47 – یکی از آداب برپایی جشن افتتاح مدرسه و یا دانشگاه بود.
نکته : یکی از رسمهای معمول در مدارس اسلامی تمسک معلمان و سپس دانشجویان در کلاسهای درس مربوط به خود حاضر میشدند.
48 – نخستین کسی که عمامه از سر گرفت و کلاه ایرانی بر سر نهاد و دیگران نیز از او تقلید کردند منصور دومین خلیفه عباسی بود.
49 – در زمانهارون و توسط قاضی القضات ابویوسف لباس دانشمندان و قضات تغییر یافت.
1 – هنر یکی از ودیعههای الهی در وجود آدمی است.
2 – همه زیباییهای مصنوع بشر، از استعداد و نبوغی حکایت دارد که خاستگاهش همان ذات باری تعالی است.
3 – غارنبشتهها و اشیای باستانی موید این مدعاست که پیش از کلام تصویر، حلقه ارتباط و کانون درک بشری بود.
4 – معنای عام هنر، استعداد بشر است.
5 – تعاریف متعدد هنر
اول. عبارت است از خلق زیبایی قابل درک برای احساسات و تفکرات بشر.
دوم . فعالیتی است که زیبایی را نمودار میسازد.
سوم. همان کوشش و جِدِ و جهدی است که برای به وجود آوردن و نمایاندن زیباییها به کار گرفته میشود.
چهارم . هر قدرتی که بتواند زیبایی و جمال را بهتر بیاراید و آن را زیبنده تر نشان دهد نامیده میشود.
پنجم . وسیلهای است برای انتقال احساسات بشری، و نوعی شناخت واقعیت از طریق تجربه با تاکید بر کیفیت آن.
ششم . تحقق زیبایی در قلمرو روح آزاد انسانی است و سرانجام هنر شکل معینی از آگاهی اجتماعی است که هدفش بازتاب درست و دقیق واقعیت و کارکرد آن بهره گیری از ثمره شناخت در عمل است.
6 – منشأ و زادگاه هنر منبعث از استعداد و نبوغ انسان و وسیلهای برای بیان عواطف و احساسات و زاییده روح و احساس متعالی آدمی است.
7 – اساس هنر میل به کمال جویی، ذوق به درک و وصول به زیبایی است.
8 – بسیاری از محققان اصل و اساس هنر را هنر دینی میدانند. هنری که موجد حرکت انسان است و آدمی را از زوال و پستی رهانیده، به اوج و تعالی میرساند.
9 – هنر منشأ و وسیلهای است برای بیان همه خوبیها و بدیها، پیشرفتها و پس رفتها و بیداریها و غفلتها.
10 – هنر یک سرزمین یا قوم نشان دهنده فرهنگ آن جامعه است.
11 – هنر با گرفتن پسوند اسلامی موجودیتی صرفا" دینی مییابد.
12 – کلیترین تعریفی که از هنر دینی به معنای اعم و هنر اسلامی به معنای اخص به دست دادهاند از این قرار است:
هنر مکاشفهای است از صور گوناگون هستی در روند تجربه یا مهارتی عرفانی که در قالب کلام، موسیقی، تصویر، تجسمی، نمایشی و یا معماری در دسترس همگان قرار میگیرد.
13 – هنر اسلامی مجاهدهای زیباشناسانه است تا به شناخت مبدا هستی نایل آید و انسان را به حقیقت ماورایی و رب اعلی پیوند دهد.
نکته : در این تعریف )رب اعلی ( که حقیقتی ماورای عقل است جوهره ذات هنر اسلامی خواهد بود.
14 – روژه دوپاسکیه مینویسد:
زمینه بنیادین همه هنرهای صدر اسلام، خدای احد و واحد است، و مظهر این وحدت در کثرت است.
15 – هنرمند اسلامی میکوشد با پیوندی درخور با سرشت اسلام که همان توحید و شهود رب اعلی است به خلاقیتی عظیم برسد.
16 – اثر هنری قرآن به عنوان نمونهای بدیع و بی مثال و قابل درکدرکِ عناصر زمینی است.
17 – بی گمان یکی از ممیزات هنر اسلامی با سایر هنرهای هم مرز خود، قلمرو آن است . به عبارتی دیگر یکی از ممیزات هنر اسلامی در ماندگاری آن است.
18 – هدف نهایی هنر اسلامی، پیوند انسان با رب اعلی است.
19 – قلمرو هنر اسلامی تمامی جهان هستی است از هستی تا معاد.
20 – هنر تجلی موجودیت زنده انسان و لازمه حیات بشری است.
21 - براساس آیات قرآن میتوان پیوندی مستحکم میان آموزههای الهی و ابداعات انسانی ایجاد نمود.
22 – خداوند با مثالهای زمینی و آسمانی، انسان را به تفکر وا میدارد.
23 – هر آنچه در عرصه هنر اسلامی متجلی است، نماد و نمودی از کل نظام هستی است.
24 – محصول هنر تصنعی و مبهم، هرگز قابلیت سرایت و مانایی ندارد.
25 – با بررسی تاریخ هنر میتوان دریافت که همواره هنر در خدمت دین اعم از الهی یا غیر الهی بوده است.
26 – قرآن کریم ابتدا در برابر هنر مجسمه سازی موضعی تند گرفت زیرا طرد بت پرستی بدون نفی بت سازی بی فایده بود.
27 – نخستین تجلیات هنر اسلامی در ساختن مسجد نمودار شد.
28 – مساجد همایش شکوهمندترین مظاهر هنر اسلامی است.
را در خود دارد.
31 – ویژگیهای هنر اسلامی:
اول. متعهد و راستین دوم .روشنی و صراحت سوم . خادم عقیده و ایمان چهارم . هدفمند و متعالی پنجم . پایا و ماندگار ششم . اخلاقی بودن
دهم . مردمی و همگانی
32 – در زمان استقرار حکومت پیامبر اکرم )ص(، هنر معماری در عربستان بسیار ساده و ابتدایی بود.
33 – طبق نظر محققان در دوران ده سالهی حضور پیامبر در مدینه مظاهر ابتدایی هنر اسلامی در چهار مورد زیر شکل گرفت:
اول. بنای مسجد
دوم . بنای خانهی پیامبر )ص(
سوم . پرهیز از تجسم تصویری موجودات زنده چهارم . نگارش و ثبت قرآن
34 – مروان دوم ملقب به حمار است.
35 – دوره امویان را میتوان عصر عربی با رویکردی قبیلهای و بدوی دانست.
36 – سفال گری در عصر امویان از اهمیت کمتری برخوردار بود و متاثر از هنر رومی به وجود آمده است.
37 – نگارش خط عربی بر روی اشیاء سفالین در دورهی امویان آغاز شد.
38 – کتیبههای بافته شده بر حاشیه لباسهای فاخر خلفا و یا کارگزاران بزرگ اموی به طراز شهره است.
39 – عبدالملک بن مروان همهی دیوانهای اسلامی را به عربی برگرداند و همچنین ضرب سکه طلای اسلامی را معمول داشت و دستور داد طرازهای رومی را به زبان عربی برگردانند.
40 – آثار بسیار زیبای عصر اموی:
اول. قبه الصخره
تجلی هنر معماری امویان در بیت المقدس و نزدیک مسجد الاقصی محل معراجپیامبر توسط عبدالملک بن مروان ساخته شد.
معماری قبه الصخره تلفیقی از هنر اسلامی، رومی و قبطی است.
مهمترین ویژگی این بنا، پیروی از شیوههای تلفیقی معماری و کاربرد تزئینات آن است.
دوم . مسجد جامع دمشق
از بناهای تمام عیار اسلامی و یکی از بهترین مظاهر هنر اسلامی – رومی است که دارای مقصوره، مناره و محراب میباشد.
سوم . قصر عََمره
به فرمان ولید بن عبدالملک ساخته شد که از نمونههای برجسته هنر اموی،ساسانی و بیزانس میباشد. از شگفتیهای این قصر، سقف فلکی آن است که با علایمی از موجودات کیهانی و مجموعه ستارگان وتصاویر بدیع فضایی مزین شده است.
چهارم . قصر الحیر شرقی
تجلی اوج معماری هنر عصر اموی است.
پنجم . قصر خرّّانه
از نمونههای عالی معماری غیر مذهبی امویان است و آرایههای بکار رفته در آن، ایرانی – عربی است.
ششم . قصر المشَتّیّ
نامش در لغت به معنای اردوگاه زمستانی است.
نمونه عالی معماری اموی و قصرهای بیابانی این دوره است.
41 – در یک جمع بندی میتوان هنر اموی را اقتباسی و تلفیقی دانست.
42 – دوره امویان عصری است که در آن سنتهای هنری تمدن اسلامی پایه گذاری شد.
43 – ویژگیهای هنر عصر اموی اول. تلفیقی بودن
دوم . بازنمایی نوعی تفنن و تفریح
سوم . نقاشیهای تزئینی و تندیسهای بی کیفیت.
44 – اقدام منصور دومین خلیفه عباسی برای ساخت بغداد تاثیرات مهمی بر تمدن عباسیان نهاد.
45 – اوج بالندگی تمدن اسلامی از عصر منصور آغاز و در دورههارون و مامون به بار نشست.
46 – یکی دیگر از جریانهای مهمی که در عصر میانی عباسیان شکل گرفت ورود ترکان به دستگاه خلافت اسلامی بود.
47 – از عناصر تزئینی هنر اسلامی در دورهی عباسیان، خط کوفی است.
48 – منابر دوره اسلامی یکی از بهترین نمونههایی بود که میتوانست هنر چوب بری و منبت کاری به بهترین شکل در ان متجلی شود. از عالیترین شاهکارهای صنعت چوب بری، منبر مسجد قیروان است.
49 – یکی از دستاوردهای مهمی که سیاست شهرسازی عباسیان در پی داشت، بنای شهر بغداد بود.
50 – بغداد خیلی زود به دارالسلامدارالسلامِ نوبنیاد عباسی، باب الدوله و شهر افسانههای هزار و یک شب تبدیل شد.
51 – آنچه موجب توقف گسترش بغداد شد، ورود عناصر ترک بود تا جایی که معتصم ناگزیر آنان را به سامرا برد.
52 – مسجد ابودلف و مسجد دیگری در دوره متوکل عباسی در سامرا بنا شد که به عنوان بزرگترین مسجد جهان اسلام نام بردار گشت.
53 – مسجد احمد بن طولون در فسطاط مصر و مسجد اعظم قیروان در تونس از بناهای دوره عباسیان میباشد.
54 – عبدالرحمن اول ملقب به الداخل است.
55 – عبدالرحمن سوم حکمران مقتدر اموی است که درخشانترین و غنیترین ادوار تاریخ میانه اسلام در اندلس با او نام بردار است.
56 – هنر منسوجات قبل از ورود به اسلام در اندلس مرسوم بود.
57 - نقوش انسانی روی پارچههای ابریشمی که به ) بانوان باده گسار( مشهور است ابتکاری خود جوش در اندلس است.
58 – یکی از امتیازات مهم هنر امویان اندلس، معماری مصور آنهاست.
59 – یکیاز نمونههای برجسته معماری در عصر امویان اندلس، مسجد قرطبه است که از شاهکارهای هنر معماری اسلامی است.
60 – قصر مدینه الزهرا در عصر امویان اندلس به سبک معماری سوری بنا شد.
61 – فاطمیان علم مخالفت با عباسیان را برافراشتند و با انتساب خود به خاندان پیامبر خود را امام المسلمین و امیر المومنین نامیدند.
62 – یکی از مهمترین ابزار تبلیغاتی فاطمیان، سازمان دعوت آنان بود.
63 – هنر چوب بری و کنده کاری با نقش مایههای اسلیمی و روح سرزنده و پویای هنر اسلامی، در مصر عصر فاطمی احیا شد.
64 – عالیترین تجلی تغییرات هنری، تبدیل خط کوفی به خط نسخ در اواخر عصر فاطمی است.
65 شهر مهدیه اولین پایتخت فاطمیان در تونس ساخته شد و نمادهای معماری اموی و عباسی را درخود داشت.
66 – شهر منصوریه، دومین شهر و پایتخت نوبنیاد فاطمیان در مغرب اسلامی است.
67 – کاخهای مجللی چون قصر أشیر و قلعه بنی حماد در مرکز الجزایر نشان دهنده توان هنری فاطمیان است.
68 – عمده بناهای شمال آفریقا نمونههای برجستهای از تلفیق معماری بومی منطقه و عناصر بناسازی اسلامی است.
69 – یکی از بهترین نمونههای شهرسازی فاطمیان در مصر، بنای شهر قاهره در نزدیکی فسطاط، پایتخت اسلامی مصر است.
70 – دو مسجد مهم قاهره، الأزهر و جامع الحاکم است.
71 – مسجد الأزهر به عنوان کانون مهم علمی فاطمیان در میان مراکز علمی و معارف اسلامی از اواخر قرن چهارم به بعد جایگاه والایی یافت.
72 – الأزهر دارای دو مقصوره است که بزرگترین آنها به نام دختر پیامبر اسلام )ص( مقصوره فاطمه نام گرفته است.
73 – از دیگر معماریهای مهم عصر فاطمی ساخت دومین مسجد الحاکم بامرالله است. از بناهای فاخر و شگفت انگیز فاطمیان به شمار میآید.
74 – اصلیترین عناصر تزئینی در معماری فاطمیان، گچبری و کنده کاری است.
75 – نوعی دیگر از معماری فاطمیان به آرامگاه یا مقبره مشهورند .
76 – آرامگاه یا مقبره نمونه بارز تفکر مذهبی خلفای فاطمی بود.
77 – دوره فاطمیان یکی از بهترین ادوار تاریخی جهان اسلام به شمار میآید.
1 – بسیاری از محققان معترفاند که تمدن اسلامی نقش مهمی در تکوین تمدن غربی بر عهده داشته است.
2 – ماکس مایر هوف اعتراف کرده است:
علوم و دانش اسلامی مانند ماه تابانی، تاریکترین شبهای اروپای قرون وسطی را منور ساخت.
3 – واشنگتن ارومینگ آورده است:
کاخ تمدن ما را دستهای توانایِ با علم و فن مسلمین بنا نمودند و ملل اروپایی و مسیحی هر کجا هستند مدیون مسلمین میباشند.
4 – آنچه توانست سریع تر به اروپا وارد شود و همه مرزها را درنوردد، ایدئولوژی اسلامی بود.
5 –مهمترین و سریعترین راه نفوذ ایدئولوژی اسلامی، فتوحات اسلامی در جنوب اروپا بود.
6– مونتگمری وات نوشت:
ما اروپاییها مدیون بودن ِ فرهنگمان را به اسلام ندیده میگیریم. ما اغلب اوقات گستره و اهمیت
تاثیر اسلام را بر میراث فرهنگی مان دست کم میگیریم و بعضی اوقات حتی از آن به کلی چشم پوشی میکنیم.
7 – نخستین انتقال و نفوذ طبیعی فرهنگ و تمدن اسلامی به اروپا از طریق کانونهای جغرافیایی مصر، اندلس و سیسیل انجام گرفت و آنچه توانست به روند این انتقال سرعت بخشد جنگهای صلیبی بود.
8 – فسطاط نخستین شهر نوبنیاد اسلامی در مصر بود که به فرمان عمرو بن عاص بنا گردید.
9 – اندلس یا اسپانیا یکی از مهمترین کانونهای تلاقی و رویارویی فرهنگ اروپایی و فرهنگ اسلامی است.
10 – بسیاری از محققان، اندلس را بازار معرفت و فرهنگ جهانی میدانند.
11 – نخستین فاتحان اسپانیا طارق بن زیاد و موسی بن نُصََیر بودند.
12 – رواج کیش اسلام در اندلس و پا گرفتن دولت اسلامی در آنجا به ترویج و گسترش فرهنگ اسلامی انجامید.
13 یکی از مهمترین نتایج اشاعه فرهنگ و تمدن اسلامی در اسپانیا آشنایی رهبران مسیحی با آراء و عقاید اسلامی بود.
14 – اسقف شهر طلیطله )تولدو( تحت تاثیر آراء متفکران مسلمان به انکار الوهیت عیسی مسیح پرداخت و او را بشر و فرزند خوانده خدا دانست.
15- کیاگنوس یکی از مستشرقان ایتالیایی مینویسد:
اولین اشعه تابناک مدنیت عرب بر اسپانیا تابید و سپس از این سرزمین بر تمام سرزمینهای غرب و ملتهای مسیحی دیگر تابیدن گرفت.
16 – استانلی لن پول مدعی است:
عرب در قرطبه حکومتی به پا کرد که اعجوبه روزگار و قرون وسطی بود. آن زمان که اروپا در جهل و تاریکی به سر میبرد جز مسلمانان کس دیگری مشعل علم و تمدن را در دست نداشت.
17 – اعراب مسلمان مجموعه جزایر واقع در جنوب ایتالیا را که در دریای مدیترانه واقع است، صقلّّیه نامیدند.
18 – نشان و علامت حکومت راجر دوم عبارت ) الحمدالله حق حمده ( بود.وی دستور داده بود مکتوبات دربار را با خط عربی بنویسند.
19 –سیاح مسلمان ) ابن جبیر ( مینویسد:
بانوان مسیحی در پالرمو به روش و سبک زنان مسلمان لباس میپوشند.
20 – فردریک دوم را شاه نیمه مشرک لقب داده اند.
21 – در میان هدایای ایوبیان، زرافه مصری است که برای اولین بار به اروپا فرستاده شد.
22 – فردریک ضمن راه اندازی حرکت علمی در ایتالیا با الگو برداری از دانشگاههای اسلامی، دانشگاه ناپل را تاسیس نمود. این دانشگاه نخستین موسسه پژوهشی اروپا بود که در آنجا رسالات اسلامی و نوشتههای محققان و نویسندگان مسلمان جون ابن رشد و سایر فلاسفه مسلمان تدریس میشد.
23 – سیسیل بعد از اسپانیا بزرگترین کانونی بود که همه فرهنگ و تمدن اسلامی و علوم مرتبط با آن را به اروپا منتقل کرد.
24 – برای نخستین بار از طریق سیسیل، کتاب کلیله و دمنه توسط امیر اوجین، مترجم زبردست پالرمو به لاتین ترجمه شد.
25 یکی از مهمترین نتایج نهضت علمی مسلمانان تراکم و انباشت آثار علمی در کتابخانههای مشهور جهان اسلام است.
26 – نخستین بارقههای حرکت فلسفی اسلام از نیمه قرن دوم هجری با ترجمه آثار فلسفی و رشد جریانهای کلامی درخشیدن گرفت.
27 – ترجمه آثار فلاسفه قدیم یونان از طریق اسکندریه به خاور نزدیک و حوزههای علمی جهان اسلام راه یافت.
28 – یکی از مهمترین مراکز رشد فلسفه، اندلس بود که از همان طریق دستاوردهای علمی جهان اسلام به اروپا منتقل شد.
29 – اساس علم نجوم بر فیزیک و ریاضی نهاده شده بود.
30 – آنچه بر رونق علم ریاضی افزود ترجمه آثار هندی چون سدهانتا و یا آثار سریانی، قبطی و یونانی چون اصول اقلیدس در عصر نهضت ترجمه بود.
31 – با تاسیس رصد خانه به منظور مطالعه نجوم، علم ریاضی رشد بیشتری یافت و با تحقق محاسبات مهم نجومی توسط مسلمانان، برای نخستین بار طول یک درجه از نصف النهار با دقتی بالا اندازه گیری شد.
32 – محمد بن موسی خوارزمی از نام آوران عرصه ریاضی و موسس جبر، نخستین کتاب خود را با نام جبر و مقابله تالیف نمود. نام وی به شکل الگوریسم در زبان اروپایی معادل فن محاسبه متداول شد و کتاب او با نام الجبرا به عنوان علم جبر باقی ماند. تلفیق ریاضی هندی و یونانی و ترکیب بندی عدد نویسی هندی نیز از ابداعات وی است.
33 – بی تردید از مهمترین خدماتی که دانشمندان مسلمان به ویژه محمد خوارزمی به جهان علم ریاضی ارزانی داشتند، وامگیری صفر از هندیان و به کار بردن آن در ساختار عدد نویسی بود.
34 – از دیگر کوششهای مسلمانان در بسط دانش ریاضی، کشف ترتیب کسور اعشاری بود.
35 – روشهای تقریب توسط غیاث الدین جمشید کاشانی صورت گرفت.
36 – ابوالوفا بوزجانی از دیگر نام آوران ایرانی است که علم مثلثات با نام او پیوند خورده است.
37 – عمر خیام از سرآمدان عرصه ریاضیات و جبر است . معادلات درجه اول، دوم و سوم که علم جبر را منظم میکند منسوب به اوست.
38 مسلمه بن احمد مجریطی اولین دانشمند ریاضی دان و نجوم شناس اندلسی است که آثار بی شماری از او به لاتین و زبانهای اروپایی ترجمه شده است. یکی از شاهکارهای او در علم ریاضی، کتاب الحاسب ) حساب کننده ( است؛ کتاب دیگر وی در زمینه مثلثات به نام مسائل من حساب المثلثات الکروی است که پایه علم مثلثات و جبر قرار گرفت. همچنین اساس تقویم را از ساسانی یزدگری به تقویم هجری شمسی بازگرداند.
39 – ریاضی دانان مسلمان ارقام الغبار را ابداع کردند که مبنای نگارش ارقام فعلی اروپا گردید.
40- مسلمانان برای نخستین بار جبر و مقابله را وارد نظام علمی کردند.
41 – از قرن دوازدهم به بعد ارقام عربی برای نخستین بار در ایتالیا کاربرد یافت .
42 – از میان کتابهای نجومی که بارها ترجمه و تصحیح شد کتاب المجسطی بطلمیوس است. ترجمه المجسطی پایه تهیه جداول نجومی گردید که به انها زیج گفته میشود.
43 – ابن هیثم در کتاب الشکوک علی بطلمیوس، ابوریحان بیرونی در قانون مسعودی و خواجه نصیر الدین طوسی در کتاب التذکره فی الهیئه، اساسیترین انتقادها را به آرای بطلمیوس وارد کردند.
44 – ابن یونس رئیس رصدخانه فاطمیان مصر، مخترع رقاصک، صفحه شماره گیر و مولف کتابی درباره تلسکوپ بود که زمینه نظریات راجر بیکن و کپلر شد.
45 – عبدالرحمن محمد بن احمد بیرونی، طراح نقشههایی که عرض و طول جغرافیایی شهرهای بزرگ جهان اسلام را نشان میداد.
46 – خواجه نصیر الدین طوسی رئیس رصدخانه مراغه و مبدع زیجهای فلکی موسوم به ایلخانی است.
47 – فرزندان شاکر که توانستند درجه خط نصف النهار را اندازه گیری کنند.
48 – یکی از نخستین سرآمدان علم کیمیا )شیمی ( جابر بن حیان خراسانی است. وی در میان اروپاییان به) giber ( معروف است و بعدها عنوان پدر شیمی را به خود اختصاص داد.
49 – دومین دانشمند برجسته علم شیمی محمد بن زکریای رازی دانشمند مسلمان ایرانی تبار است .
کشف دو ماده زیت الزاج ) اسید سولفوریک ( و الکل از یافتههای علمی اوست.
50 – وسایل و ادوات کیمیاگری اسلامی چون )المبیک ( یا دستگاه تقطیر ) الانبیق ( هنوز با اسامی عربی آن کاربرد دارند.
51 یکی از مهمترین مراکزی که در اعتلای علم پزشکی نام و آوازهای بس بلند در تاریخ داشت، جندی شاپور است.
52 – یکی از قدیمیترین و نامورترین پزشکان زن فردی است به نام زینب از قبیله بنی اود که به چشم پزشکی شهره بود.
53 – کتاب الحاوی رازی در لاتین به رازس مشهور است.
54 – ابونصر فارابی بهترین نظریات علمی را در مورد فرایند دیدن و شنیدن به دست داد.
55 – لقب فاخر ) جالینوس عرب( به ابن نفیس تعلق دارد.
56 – نخستین کتاب عربی که از علم پزشکی به لاتین ترجمه شد کتاب کامل الصناعه تالیف عباس اهوازی بود.
57 – اروپاییان علی بن عباس را ) hally abbass( مینامیدند.
58 – علم پزشکی اسلامی از طریق اندلس به اروپا راه یافت.
59 – اولین تحقیقات پیرامون امراض زنان و وضعیت جنین و سرطان رحم توسط علی بن عباس اهوازی انجام شد.
60 – آنچه توانست در توسعه علم دارو سازی و فارماکولوژی اسلامی موثر باشد، تلفیق طبابت ایرانی، هندی، مصری ٌ صریانی و یونانی بود.
61 – از میان سرآمدانی که به علم فارماکولوژی خدمات ارزندهای کرد فیلسوف و طبیب اندلسی ابن سبعین است . او نخستین گیاه شناسی است که در طبقه بندی گیاهان و ثبت ویژگیها و امتیازات آنها تحقیقات مفصلی انجام داده است.
62 – احمد بن محمد غافقی نتیجه تلاشهای علمی خود را در کتابی جامع با نام الأدویه المفرده گرد آورد. این کتاب بعدها پایه و اساس کار داروسازان متاخر قرار گرفت.
63 – ابن بیطار سرشناسترین داروساز و گیاه شناس مسلمان است تا جایی که برخی محققان او را به حق جانشین دیوس کوریدس، نخستین گیاه شناس سیسیلی دانسته اند.
64 – ابن بیطار کتابهای المغنی فی الأدویه المفیده ) بی نیاز کننده در داروهای مفید ( و الجامع فی الأدویه المفرده را تالیف کرده است.
65 – تجار نخستین گروهی بودند که آثار هنری را به اروپا منتقل کردند.
66 پارچههای پنبهای خوش بافت فسطاط در انگلیس فاستونی نامیده شد و پارچههای ظریف و مقاوم دِِمیاطی نیز به دمسک یا دمسه موسوم شد.
67 – نخستین کارخانههای کاغذ سازی در سیسیل و اندلس ساخته شد.
68 – در میان سرزمینهای اسلامی دانشمندان اسپانیا به گیاه پزشکی توجه بیشتری داشتند.
1 – علت اصلی ضعف و فتور تمدن اسلامی، انحراف مسلمانان و دور شدن آرام و تدریجی آنان از اسلام راستین بود.
2 – مهمترین علل انحراف مسلمانان را پیش آمدهای تاریخی، تغییر مسیر حرکت خلافت اسلامی و نیز تحولات عمیق در مبادی حاکمیت اسلامی میتوان شمرد.
3 – عوامل درونی ضعف تمدن اسلامی اول. ضعف خلافت اسلامی
مهمترین علت انحراف از اسلام راستین را نظام خلافتی دانست که هرگز بر مدار اصلی خود قرار نگرفت.
نادیده انگاشتن حق الهی و عدول از شایسته سالاری شاید مهلکترین ضربهای بود که بر پیکره اسلام از یک سو و تمدن اسلامی از دیگر سو فرود آمد.
طبق تئوری ابن خلدون در کنار عوامل رشد و بالندگی، زمینههای رکود و رخوت نیز شکل میگیرد که با غفلت از این آفات، انحطاط تمدن حتمی خواهد بود.
ورود ترکان به دربار خلافت اسلامی در زمان معتصم انجام گرفت.
دوم . خودکامگی و استبداد
تمدن اسلامی را به سوی انحطاط سوق داد.
یکی از مهمترین دلایل فرار خردورزان و هنرمندان و صنعتگران و در یک کلام حاملان فرهنگ از مرکزیت خلافت اسلامی، نفاق حکمرانان، نیرنگ خلیفگان و خودکامگی دولت مداران بود.
ابن خلدون معتقد است خودکامگی و ناز و نعمت و تجمل حکومت را در سراشیبی سالخوردگی قرار میدهد.
سوم. اشرافی گری و فساد درباریان
یکی از مهمترین تبعات اشاعه فساد و خو گرفتن جامعه به ارزشهای نامعقول و نامتعادل، تضاد طبقاتی است که جامعه را به سوی تباهی میکشاند.
چهارم . انحطاط اخلاقی حکومت اسلامی
یکی از نتایج مسلم فتوحات اسلامی سراریز شدن بخش عظیمی از غنایم هنگفت به مرکز خلافت اسلامی بود.
یکی از عوارض دنیاپرستی، رشد رذایل اخلاقی در جامعه است.
یکی از بهترین تجلیات این انحطاط، افراط خلفای عباسی در بر پا داشتن جشن اعیاد چون فطر و قربان، نوروز، سده، مهرگان و یا اعیاد قبطی و مسیحی بود.
جشن عروسی مامون خلیفه عباسی با پوران دخت بهترین نمونه تجمل دربار خلافت اسلامی است.
از جمله کسانی که در میان خلفای عباسی به سبب خوش گذرانی، انحطاط به فرمانروایی وی راه یافت، مستعصم آخرین خلیفه عباسی است.
دنیاگرایی حکمرانان و خلفای اسلامی، انحطاط نظام سیاسی تمدن اسلامی را نیز در پی داشت.
پنجم . جنگهای داخلی
روی کار آمدن حکمرانان قدرتمند سیاسی، شرایط مناسبی را برای تجزیه سرزمینهای اسلامی فراهم آورد.
ششم . تجزیه امپراتوری اسلامی
پس از تجزیهی سرزمینهای اسلامی و تشکیل حکومتهای خاندانی، تنها محدودهی بغداد در دست خلیفهی عباسی باقی ماند.
هفتم . آشفتگی جهان اسلام
حضور ترکان و ظلم و ستم آنان در بغداد باعث شد خلفای عباسی ناگزیر مرکز خلافت را از بغداد به سامرا تغییر دهند.
4 – نتایج عوامل درونی ضعف تمدن اسلامی
کسادی بازار علم و دانش، فرار دانشمندان عرصه علم، انفعال فرهیختگان عرصه عمل،از هم گسیختگی جغرافیایی و اضمحلال اسلامی، غفلت از مردم و افزایش اختلافات طبقاتی، تحریک دشمنان
خارجی برای حمله به سرزمینهای اسلامی، آشفتگی نظام اقتصادی، ازدیاد فقر عمومی، افزایش هرج و مرج داخلی و....
5 – عوامل بیرونی ضعف تمدن اسلامی تهاجم دشمنان خارجی اول. رومیان
رومیان به سیادت مطلق مسلمانان بر مدیترانه خاتمه دادند.
دوم .صلیبیان
الف – علل بروز جنگهای صلیبی اول. انگیزه دینی و مذهبی
یکی از دلایل جنگهای صلیبی برانگیختن شور مذهبی در اروپا به منظور اعطای قدرت مجدد سیاسی و مذهبی کلیسا و تعمیق مفاهیم سطحی مسیحیت بود.
مهمترین هدف اتحاد کلیسای مسیحی صرفا" جنگ با مسلمانان بود.
دوم . اوضاع آشفته اروپا و مغرب زمین سوم. تحریک عواطف مسیحیان با دعاوی کذب
یکی از موارد موثر تحریک عواطف مسیحیان برای حمله به سرزمینهای اسلامی، دعوی درویش مسیحی، پطرس زاهد مبنی بر آزار و اذیت زایران مسیحی بیت المقدس توسط مسلمانان بود.
چهارم . دلایل اقتصادی
اشغال بیت المقدس و سلطه سیاسی به سواحل شام توسط صلیبیان موجب شد بازرگانان ونیزی و جنوایی از پرداخت عوارض گمرکی معاف شوند.
جنگهای صلیبی اولین تجربه استعمار غرب بود که برای بهره برداریهای همه جانبه اقتصادی صورت گرفت.
پنجم . هرج و مرج داخلی جهان اسلام
رقابتهای خلفای عباسی و فاطمی با یکدیگر موجب تشتت سیاسی جهان اسلام قبل از شروع جنگهای صلیبی شده بود.
جنگهای صلیبی به مدت دو قرن جهان اسلام را درگیر قتل و غارت نمود.
نتایج نامطلوب جنگهای صلیبی:
اول. اختلاط نژادی
از ازدواج صلیبیان اروپایی با بومیان سوریه به وجود آمد.
دوم . رونق فساد اجتماعی
یکی از آثار مخرب جنگهای صلیبی گسترش فساد و فحشا در مناطق اشغال شده توسط صلیبیان بود.
سوم . تخریب شهرهای اسلامی
بی تردید یکی از آثار مخرب جنگ، ویرانی بخشهای آباد تمدنی است.
چهارم . قتل عام عمومی سوم . مغولان
با مرگ چنگیز و انتخاب اوکتای خان به جانشینی او، اردو کشی مغولان به غرب آغاز شد و به دروازههای اروپا رسید.
سردار بزرگی که میتوانست برای حمله به آسیای غربی تجهیز شود، هولاکوخان برادر خان بزرگ مغول، منکوقاآن بود.
هلا کو خان با حمله به بغداد خلافت عباسیان را از میان برد.
نتایج حمله مغول
اول. ویرانی و تاراج شهرها
یکی از عوارض ناخوشایند جنگ، غارت و چپاول قوم مغلوب و پیروزمندی و مستی مهاجمان است.
مهمترین نتیجه مستقیم جنگهای فراگیری چون تهاجم همه جانبه مغولان، غارت و ویرانی شهرهاست.
دوم . انهدام کانونهای علمی
آنچه بیش از همه آسیب دید، نهادهای علمی، کتابخانه و آموزشگاهها بودند.
از دانشمندان و عارفان و شاعرانی که یا جان دادند یا با کوله باری از کتاب به مناطق امن گریختند میتوان برای نمونه یاقوت حموی را نام برد که از نویسندگان معاصر دهه نخست حمله مغولان به ماوراء النهر و خراسان است.
سوم . ویرانی آبادیها و نابودی نظام آبیاری
1 – یافتن هویت حقیقی تمدن اسلامی و جان گرفتن بنیاد گرایی اسلامی مستلزم آگاهی از ظرفیتهای موجود در جهان اسلام است.
2 – چهل کشور رسما" کشور اسلامی قلمداد میشوند.
3 – کشورهای اسلامی را در دو دسته تقسیم بندی کرده اند:
اول. کشورهای اسلامی خاورمیانه
دوم . کشورهای اسلامی خارج از خاورمیانه
4 – مطابق آمارهای موجود بیش از 93 % از جمعیت خاورمیانه و شمال آفریقا مسلماناند و کمتر از 3 % مسیحی و حدود 3% این مناطق نیز دارای دینهای قبیله اند.
5 – منظور از واژه ) ژئوپلوتیک (، اهمیت جغرافیایی سیاسی است.
6 – با وجود تمایز ملی و تفاوت هویتهای سرزمینی، عمده کشورهای مسلمان به جز ایران و ترکیه تحت تاثیر زبان عربی هستند.
7 – ناهمگونی فرهنگی کشورهای اسلامی به سه دسته تقسیم شده است:
اول. کشورهای دارای ناهمگونی زبان و اشتراک مذهب دوم . کشورهای دارای ناهمگونی مذهب و اشتراک زبان سوم . کشورهای ناهمگون زبان و مذهب
8 – کشوری چون ایران با دارا بودن 90 % مسلمان شیعه، یکی از متنوعترین و ناهمگنترین کشورهای اسلامی به شمار میآید.
9 – در میان انواع ناهمگونیهای فرهنگی در کشورهای اسلامی، مصر جزو ناهمگونی مذهبی و اشتراک زبانی قرار میگیرد.
10 – کشورهایی چون عراق و سودان و فلسطین اشغالی دارای اختلافات مذهبی و ناهمگونی زبان هستند.
11 – در عراق سه گروه بزرکگ فرهنگی وجود دارد : کردهای سنی ) 20%(، عربهای سنی ) 25 %( و عربهای شیعه ) 55 % (
12 – یکی از مهمترین موانع جدی وحدت عراق کردزبانان هستند و تاریخ عراق مشحون از سرکوب کردزبانان است.
13 – یکی از تلخترین خاطرات کردزبانان انجام حملهی شیمیایی به حلبچه توسط رژیم وقت عراق است.
14 – خاورمیانه تنها منطقهی بسیار مهم نفتی جهان به شمار میرود.
15 – اکتشاف نفت موجب کاهش تولیدات کشاورزی و معدنی در کشورهای خاورمیانه گردیده است.
16- سران پنج کشور عربستان سعودی، عراق، کویت، ایران و ونزوئلا در بغداد گردهم آمدند و اوپک را تاسیس کردند.
17 – از بسته شدن کانال سوئز در اثر جنگ اعراب و اسراییل در سال 1967 لیبی بیشترین سود را برد.
18 – عربستان، عراق، کویت، ابوظبی و قطر اولین باب مذاکره با شرکتهای نفتی را گشودند.
19 – مهمترین سرمایههای فرهنگی و اصول معنوی مشترک در سرزمینهای اسلامی عبارتند از:
اول. قرآن کریم
کتاب آسمانی که مهمترین عنصر جدایی ناپذیر هویت اسلامی است کلید راهنمای مسلمانان و رمز و موفقیت زندگی آنان است.
دوم .قبله مشترک
مکه مکرمه که مرکز یت تفکر توحیدی، یادگار ابراهیمی، نخستین مهبط وحی و کانون نضج نهال اسلام است.
سوم . آیین حج
عامل وحدت مسلمانان در همه جهان است زیرا هر ساله مسلمانان در ایامی خاص در آن گرد میآیند.
چهارم . مسجد
از مهمترین عناصر مشترک میان مسلمانان، کانون عبادی مسجد است که زیباترین تجسم خارجی بینش اسلامی در آن متجلی است.
پنجم . زبان عربی
زبان وحی و قرآن کریم و ادعیه الهی است که بخشهای وسعی از جهان اسلام را تحت پوشش دارد.
ششم . آداب و مناسک مشترکفرایض مشترک فرقههای اسلامی چون نمازهای پنج گانه و روزه در ماه مبارک رمضان به مفهوم امت واحده میافزاید.
هفتم . اعیاد اسلامی مشترک
به رغم گوناگونی فرهنگی، قومی و زبانی میان همه جوامع مسلمان، مجموعهای از آداب و رسوم مشترک موید همبستگی میان آنان است.
اسلامی را در همه عالم به گونهای یکسان جلوه میدهد.
1 – یکی از مهمترین دغدغههای جهان کنونی، انحطاط فرهنگی و تمدنی جهان مدرن است.
2 – تاریخ پیدایش تمدن غربی، رشد علوم و فن آوری و نظام سرمایه داری غرب مشحون از نشانههای انحطاط و آشفتگیهای اجتماعی است.
3 – بسیاری از اندیشه گران برای رهایی تمدن غرب از سیطرهی قرون وسطی، اومانیسم را تجویز کردند.
4 – رشد فزاینده علوم و فن آوری به سروری مادی تمدن غربی انجامید.
5 – عاملی که در اروپای قرون وسطی مانع تحقق ارادهی انسان و تاثیر آن بر تمدن اروپا شد، فرهنگ رهبانیت زدهی افراطی بود.
6 – مفاهیم آزادی، عدالت و امنیت از قرن 17 میلادی در اروپا در دستور کار روشنفکران قرار گرفت.
7 – روی اوردن به عقلانیت برای رهایی از سنت به آغاز جنبشهای ادبی، علمی و هنری انجامید.
8 – مبانی نظری لیبرالیسم به شکل گیری آزاد و بی کنترل ارادهی فرد میباشد.
9 – نظریه پردازان قرن بیستم موضوع منافع عموم بشر را مطرح کردند که در پی آن نهادهای مدنی شکل گرفت.
10 – مهمترین هدف سازمانهای ملی و فراملی ) NGO( ظرفیت سازی برای افزایش توانمندیهای انسان است.
11 – ژان پل دوم به اختلافات ایدئولوژیک میان مسیحیت و اسلام اقرار کرده است.
12 – علل بحران فرهنگی و معنوی تمدن غرب:
اول. بی توجهی تمدن غربی به دین مهمترین عامل بحران فرهنگی غرب است.
دوم . نبود تدین در جامعه غربی
عدم تعمیق باورهای مذهبی و فقدان تدین و دین باوری تمدن غربی، به بحران معنوی آن دامن زده است.
سوم . توسعه ماشین و ماشینیسم
حاکمیت ماشینماشینِ فاقد احساس تودههای اجتماعی را از خود متاثر نمود.
توسعهی ماشین و ماشینیسم موجب آسیب دیدن پیکره فرهنگ و معنویت و اخلاق بود.
چهارم . تضاد میان علم مادی ودین
وجود پدیده ربا و مفاسد اقتصادی، فساد اخلاقی و سوء رفتارهای اجتماعی و یا رواج احکام غیر اخلاقی و به کارگیری روشهای سیاسی مبتنی بر زور و ستم از مظاهر تعارض میان دین و علم جاری است.
13 – انحطاط روحانی در جامعه زمانی متجلی میشود که حقیقت خداوند جایگاه خود را از دست بدهد.
14 –مهمترین رکن جامعهی دینی، اخلاق است.
15 –قرن بیست و یکم آغاز شکل گیری نهادهای جدید تمدنی به ظاهر مردمی با عنوان سازمانهای ملی و فراملی) NGO( بود.
16 – نظریه پردازان پیرامون بحران فرهنگی غرب چهار گروهند:
اول. بدبینان شبه مذهبی
با نگرشی بدبینانه به همه تاریخ تمدن و فرهنگ میپردازند.
دوم . بدبینان علمی
بحران موجود تمدن غربی را در کاربرد تمدن غرب و سیر صعودی آن میدانند.
آنان معتقدند علم مادیِ تمدن غربی با بمبهای هیدروژنی و هزاران قدرت تخریبی دیگر، در قالبهای مختلفی تاییدی است بر بحران موجود در تمدن غربی که خیلی زود طومار حیات تمدن و فرهنگ جهانی را بر خواهد چید.
سوم . خوش بینان ساده نگر
جامعهی غربی را جدید نمیدانند بلکه آن را بحرانی کهنه و مزمن میدانند.
چهارم . ژرف نگران مذهبی یا همان روشن بینان دقیق اینان موسوم به سوروکینیسم هستند.
برآناند که بحران امروزی تمدن غرب نه تنها امری ساده نیست بلکه بحرانی است شگرف، کلی و عمومی و البته بی سابقه که در همه امور و شئون تمدن غربی ریشه دوانده و حیات تمدن و فرهنگ غربی را از خود متاثر نموده است.
در جمع بندی آرای این متفکران میتوان نتیجه گرفت که بحران امروزی تمدن غربی محصول نادیده گرفتن دین، فراموش کردن معنویت و سستی بنیان اخلاقی جامعه غربی است.
17 – ژان پل دوم کتاب مشهور گذر از آستان امید را نگاشته است.
فصل اول
1 – آیه شریفهی )وَ لکُِلُِّ أُمََّّةٍ أَجََلٌ فإَِِذا جاءَ أَجلَهُُمُْ لا یَسْتَأْخِرُُونَ ساعََةً وَ لا یَسْتَقْدِمُُونَ ( بیانگر چه نکتهای است ؟ الف – حرکت ادواری تاریخ ب – اصل وحدت اجتماعی ج – اجل مسّّمی و معلق د- تبعیت جمعی از قوانین 2 – این جمله در تعریف کدام گزینه است ؟
تاثیر اعمال شده یک فرهنگ بر فرهنگ دیگر، یا تاثیر متقابل آن دو فرهنگ بر یکدیگر به گونهای که دگرگونی حاصل شود.
الف – فرهنگ ب – خرده فرهنگ ج – فرهنگ پذیری د – شکل گیری فرهنگ 3 – چه کسی معتقد است تمدن و فرهنگ معادل و مترادف هم هستند و تفاوتی میان آن دو نیست ؟ الف – ادوار تایلر ب – آلفرد وبر ج – باتومور د – مک ایور 4 – معادل فرنگی واژه .... به مفهوم علمی آن، برای نخستین بار از قرن .......... وارد حوزه ..... شد.
الف – فرهنگ – 11 – تاریخ ب – فرهنگ – 11 – جامعه شناسی ج – تمدن – 11 – جامعه شناسی د – تمدن – 11 – تاریخ 5 – این سخن از کیست ؟
تاریخ، اندیشه و تحقیق درباره رخدادها و مبادی انها و کند کاوی دقیق برای یافتن علت آنهاست.
الف – امام خمینی )ره( ب – ابن خلدون ج – عبدالحسین زرین کوب د – نیچه 6 – تمدنها عمدتا" با چه نامهایی خوانده میشدند؟
الف – نام جغرافیایی محل تولد و رشد و نمو خود ب – نام رئیس قبیله ج – نام بت خود د- گزینه ب و ج 7 - کدام گزینه جزو عوامل موثر در پیشرفت تمدنها نیست؟
الف – تعقل و خردگرایی ب – توسعه نظم اجتماعی ج – پرداخت حقوق متقابل دولت و مردم د – خودکامگی دولتمردان 1 – در زبان عربی گاه تاریخ معادل چه کلمه است ؟
الف – خبر ب – قصه ج – یََرح د – حکایت
1 – برخی محققان تعریف اصطلاحی تاریخ را در چه حوزهای خلاصه کردهاند ؟
الف – علم حوادث گذشته بشری ب – علم قوانین حوادث گذشته ج – علم بازتاب درگیریها د- الف و ب
11 – گاه واژه ........... را با واژه ........... هم معنا دانسته اند.
الف – تجدد – مدرن ب – مدرن – تجدد ج – تمدن – تجدد د – تجدد – تمدن 11 – کدام عنصر در تحول و پیشرفت فرهنگ بسیار موثر است ؟
الف – قدرت نظامی ب – قدرت اقتصادی
ج – عنصر زمان د – عنصر مکان و موقعیت جغرافیایی 12 – کدام گزینه درمورد معنای لغوی واژه تاریخ صحیح نیست؟
الف – عهد، حساب ب – وقت و آگاهی دادن از ان ج – ذکر و بیان غایت امری در آینده د – شناساندن وقت
13 – کدام گزینه درمورد جمله زیر صحیح است؟
جامعه پذیری و نظم پذیری یا برقراری نظم اجتماعی برای همکاری و تعاون میان انسانها و زمینهای برای مقبولیت یک فرهنگ.
الف – تعریف اصطلاحی تمدن ب – تعریف اصطلاحی فرهنگ ج – تعریف واژگانی تمدن د – الف و ج
14 – کدام گزینه جزو شاخصههای عمومی تمدن است ؟
الف – دارای مراکز اجراییاند و دارای حکومت اند. ب – دارای قوانین و قواعد ثابت اند.
ج – دارای ثبات و پایداری در نظام شهری اند. د – هر سه گزینه
15 – چه کسانی آموزههای دینی، سیاسی و فرهنگی خود را از مکتب سید جمال الدین اسدآبادی فرا گرفته بود؟ الف – شیخ محمد عبده ب – رشاد خلیفه ج – رشید رضا د – الف و ج
16 – اصلیترین معنایی که محققان در مورد واژه ) تمدن ( اتفاق نظر دارند چیست؟ الف – شهرنشین شدن و اقامت در شهر ب – شارمند
ج – شهر آیینی د – حسن معاشرت
17 – از نظر ویل دورانت پس از تحقق شهرنشینی و استقرار نظم اجتماعی، چهار رکن اصلی شکل میگیرد . کدام گزینه جزو انها نیست؟
الف – پیش بینی و احتیاط امور اقتصادی ب – سازمان سیاسی ج – جغرافیا د – سنن اخلاقی
11 – در ایران و در سایر کشورهای مجاور، واژه تجدد از چه قرنی در متون و ادبیات انها نمایان شد؟ الف – قرن 17 ب – قرن 11 ج – قرن 11 د – قرن 21
11 – آیه شریفه )ظَهََرَ الْفََسادُ فِِی الْبََرِّ وَ الْبَحْْرِ بِِما کَسَبََتْ أَیْدِِْی النََّّاسِ لِیُذیقَهُُمْ بَعْْضَ ...( به کدام یک از آفات تمدنی اشاره دارد؟
الف – دورای از خدا و روی اوردن به شرک و بت پرستی ب – تعصب و تبعیض نژادی
ج – پایمال نمودن حق مستضعفان و مظلومان جامعه د – حرص و ازمندی
پاسخ نامه کلیدی فصل اول
فصل دوم
1 - ........ کتاب دانش و مقوم تمدن اسلامی است.
الف – تاریخ انبیاء ب – احادیث و سیره معصومین )ع( ج – قرآن کریم د – عبرتهای تاریخ
2 – اولین هجرت مسلمانان به کجا و در چه ستالی اتفاق افتاد؟
الف – حبشه – 5 هجری ب – حبشه – 5 بعثت ج – مدینه – 13 هجری د – مدینه – 13 بعثت 3 – در تمدن یونانی، کلیسا به عنوان نهاد مذهبی چه نقشی داشت ؟
الف – مبلغ فرهنگ یونانی بود. ب – مبلغ فرهنگ ضد ایرانی بود ج – مبلغ کیش مسیحیت بود د – الف و ج
4 – کدام گزینه در باب ارزش و اهمیت عالم و علم اندوزی در روایات صحیح نیست ؟
الف – برتری خواب عالم بر عبادت جاهل ب – برتری مداد علما بر خون شهدا در راه حق ج – برتری خواب عالم بر عبادت جن و انس د – برتری مداد علما بر خون جهاد گران در راه حق 5 – کدام روایت در راستای ترغیب مردم به علم اندوزی است ؟
الف – طلب العلم فریضه ب – اطلبوا العلم و لوبالصین ج – الحکمه ضاله المومن د – هر سه گزینه
6 – کدام گزینه از آثار منسوب به بطلمیوس نیست ؟
الف – کتاب اول منظومه ریاضی ب – منظومه روابیع ج – مگیستی د – کتاب کلمات قصار
7 – سد مارب مربوط به کدام تمدن است ؟
الف – ایرانی ب – یمنی ج – سریانی د – هندی
1 – چه کسانی معتقدند که تمدن اسلامی میراث بر تمدن روم و ایران است و بر ویرانههای دو تمدن پیشین بنا نهاده شده است ؟
الف – محققان غربی ب – محققان شرقی ج – محققان غیر متعصب د – الف و ج
1 – تمدن اسلامی براساس نظر محققان از چه زمانی آغاز شد ؟
الف – هجرت مسلمانان به حبشه ب – هجرت پیامبر )ص( به یثرب ج – بعثت پیامبر )ص( د – سال تولد پیامبر )ص(
11 – از نظر شهید مطهری چه کسانی بیش از هر ملت دیگری به نشر اسلام و پیشرفت فرهنگ و تمدن انسانی آن کمک کردهاند ؟
الف – اعراب ب – ایرانیان ج- اعراب و ایرانیان د – خلفای راشدین 11 – کدام تمدن مبدع بازیهای پیچیده و فلسفی چوت ترد و شطرنج بود ؟
الف – هندی ب – یونانی ج – ایرانی د – مصری 12 – این جمله از کیست ؟
اگر اعتقاد مذهبی را از ضروریات سیاسی جدا کنند هیچ دیانتی تسامح جوتر و شاید بی تعصب تر از اسلام وجود ندارد.
الف – کنت دوگوبینو ب – ویل دورانت ج – گوستاولوبون د – ابن خلدون 13 – کدام گزینه از مدارس فعال سریانی نیست ؟
الف – رهُُا ب – آمِِد ج – بیت الحکمه د – قِنسََّّرین
پاسخ نامه کلیدی فصل دوم
فصل سوم
1 – ذوالریاستین لقب چه کسی است ؟
الف – فضل بن سهل ب – فضل بن یحیی ج – حنین بن اسحاق د – قرطابن لوقا 2 – در زمان خلافت منصور عباسی چه کسی رئیس دارالعلم و بیمارستان جندی شاپور بود؟ الف – برزویه طبیب ب – محمد بن اسحاق ج – جورجیس بن بخیشوع د – ماسر جویه
3 – بعد از مهد عباسی چه کسی به خلافت رسید ؟
الف –هارون الرشید ب – متوکل ج – موسی الهادی د – معتصم
4 – کتاب .... از مشهورترین آثار ادبی هندی توسط ..... از سانسکریت به پهلوی و توسط ..... به عربی ترجمه شد.
الف – کلیله و دمنه – برزویه طبیب – ابن مقنع ب – سند هند کبیر – برزویه طبیب – ابن مقنع ج – کلیله و دمنه – ابراهیم فرازی – برزویه طبیب د – کلیله و دمنه – برزویه طبیب – ابراهیم فزاری5 – از سال 111 تا 311 هجری که خلافت مامون آغاز و به خلافت مقتدر ختم شد محققان این دوره را چه نام گذاری کردند ؟
الف – عصر اوج قدرت مسلمانان ب – عصر افول نهضت علمی ج – عصر شکوفایی د – عصر طلایی
6 – چه کسی از مترجمان عهد اموی است ؟
الف – ابن مقنع ب – محمد بن موسی خوارزمی ج – سرجون بن منصور د – برزویه طبیب 7 – چه کسی کتاب سند هند را ترجمه کرد ؟
الف – ابراهیم فزاری ب – ابن مقنع ج – محمد بن ابراهیم فزاری د – علی بن عیسی اسطرلابی
پاسخ نامه کلیدی فصل سوم
فصل چهارم
1 - ...... و ... آیات که بخشی از علم .... بود ... گام مسلمانان در راه تعلیم و تعلم به شمار میرفت.
الف – حفظ – نگارش – قرائت – نخستین ب – حفظ – تلاوت – قرائت – مهمترین
ج – حفظ – نگارش – تفسیر – مهمترین د – تلاوت – حفظ – قرائت – تفسیر – نخستین 2 – امام باقر )ع( به چه دلیلی به باقر العلوم شهره یافت ؟
الف – وسعت دانش ب – تبحر در علوم ج – مناظرات علمی د – الف و ب 3 – از قدیمیترین مساجد جامع جهان اسلام نیست ؟
الف – مسجد الدقصی ب – مسجد جامع عمروبن عاص ج – مسجد سلمان فارسی د – مسجد جامع دمشق
4 – اسرای جنگ بدر در ازای آزادی خود به چند نفر از مسلمانان خواندن و نوشتن میآموختند ؟ الف – 15 نفر ب – 11 نفر ج – 5 نفر د – 17
5 – نخستین کسی که عمامه از سر گرفت و کلاه ایرانی بر سر نهاد و دیگران از او تقلید کردند چه کسی بود؟ الف – ابوالعباس سفاح ب – منصور عباسی ج-هارون الرشید د – مامون عباسی 6 – این سخن از کیست ؟
فرمانروایان بر مردم فرمان میگذارند ولی دانشمندان بر فرمانروایان فرمان میرانند.
الف – بوعلی سینا ب – امام علی )ع( ج – ابواسود دوئلی د – قلقشندی 7 – پیامبر )ص( دانش اندوزی با چه هدفی را نهی فرمودند ؟
الف – خودبینی ب – جلب توجه فرمانروایان ج – هر کار بیهوده دیگری د – هر سه گزینه 1 – تاریخ بنای کدام مسجد بنا به روایتی به زمان حضرت سلیمان میرسد ؟
الف – مسجد الاقصی ب – مسجد قبه الصخره ج – مسجد جامع دمشق د – مسجد فسطاط 1 – یحیی بن خالد برمکی و علی بن حمزه کسایی به ترتیب مربی چه کسانی بودند ؟
الف – امین – مامون ب – هر دو مامون ج –هارون – امین د – مامون – امین
11 - ........... از مهمترین و بزرگترین شهرهای اسلامی و پس از .... در بین همه شهرهای بزرگ اسلامی بی مانند بود؟
الف – نیشابور – مشهد ب – بغداد – دمشق ج – نیشابور – بغداد د – دمشق – بغداد د- هیچکدام
14 – از نظر حضرت علی )ع( گمشده مومن چیست؟
الف- حکمت ب – رفاه ج – بلوغ علمی د – توسعه فرهنگی
پاسخ نامه کلیدی فصل چهارم
فصل پنجم
1 – نهضت شیعی اسماعیلی در چه زمانی و در کجا تشکیل حکومت داد ؟
الف – دهههای آخر قرن سوم هجری – مغرب ب – اوایل قرن سوم هجری – مغرب ج – اوایل قرن سوم هجری – مصر د – دهههای آخر قرن سوم هجری – مصر
2 – کدام ویژگی امویان نظر انان را به سمت نزدیکترین همسایگان متمدن خود بیزانس و ایران معطوف کرد ؟ الف – گرایش به تجمل گرایی ب – گرایش به جمه اوری ثروت و نعمت ج – قدرت طلبی انها د – الف و ب
3 – از ویژگیهای هنر اسلامی است ؟
الف – متعهد و راستین ب – هدفمند و متعالی ج – امید بخش و پرنشاط د – هر سه گزینه 4 – کدام گزینه زمینه رکود و انحطاط دولت عباسیان را فراهم اورد ؟ الف – نارضایتی عمومی از وضعیت سیاسی ف اجتماعی و اسلامی دربار ب – ضعف خلیفگان عباسی ج – نافرمانی غلامان ترک د – هر سه مورد
5 – نخستین شهری که فاطمیان در تونس ساختند چه شهری بود؟
الف – منصوریه ب – مهدیه ج – قاهره د – مغرب
6 – کدام مسجد و از چه زمانی در عصر فاطمیان به عنوان کانون مهم علمی در میان مراکز علمی و معارف اسلامی جایگاه والایی یافت ؟
الف – مسجد الاقصی – اوایل قرن چهارم ب - مسجد الاقصی – اواخر قرن چهارم ج – مسجد الازهر - اواخر قرن چهارم د – مسجد الازهر – اوایل قرن چهارم 7 – نام کدام قصر به معنای اردوگاه زمستانی است ؟
الف – قصر خرّّانه ب – قصر عََمره ج – قصر المشتَّیّ د – قصر الحیر شرقی 1 – جمله هنر اسلامی اهدافی والا را دنبال میکند و همه جا را تجلی ذات اقدس او میبیند. اشاره به کدام ویژگی هنر اسلامی دارد؟
الف – امید بخش و پرنشاط ب – برامدن از یک حقیقت اعتقادی ج – خادم عقیده و ایمان د – پایا و ماندگار
1 - ...... مینویسد زمینه بنیادین همه هنرهای صدر اسلام، خدای احد و واحد است و مظهر این .... است.
الف – روژه دوباسکیه – وحدت در کثرت ب – روژه دوباسکیه – کثرت در وحدت ج – ابن خلدون – کثرت در وحدت د – ابن خلدون – کثرت در کثرت 11 – چه کسی به پوشیدن لباسهای فاخر، خوردن غذاهای متکلف و بخشیدن اموال شهره بود؟
الف –هارون الرشید ب – مهدی عباسی ج – مامون عباسی د – متوکل عباسی 11 – با تنزل کاربرد هنر خط کوفی، خطوط دیگری ابداع شد کدام گزینه جزو انها نیست ؟ الف – ثلث ب – تعلیق ج – معلی د – محقق
12 – کدام قصر تجلی اوج معماری هنر عصر اموی است ؟
الف – قصر عَمَره ب – قصر الحیر شرقی ج – قصر خرانه د – قصر المشَتّّی 13 – اصلیترین عناصر تزئینی در معماری فاطمیان کدام است؟
الف – گچ بری ب – کنده کاری ج – کاشی کاری د – الف و ب
14 – این شهر به باب الدوله و شهر افسانهای هزار و یک شب معروف است.
الف – بغداد ب – بصره ج – کوفه د- نجف
15 – نخستین اقدام عاجل منصور دومین خلیفه عباسی چه بود؟
الف – ساخت شهر بغداد ب – ایجاد نظامیه ج – ایجاد بیت الحکمه د – هیچکدام
16 – مهمترین عناصر تزئنی دوره عباسیان کدام است؟
الف – اشکال هندسی و انتزاعی ب – اشکال حیوانی و سر پرندگان ج – اشکال نباتی برگ مو و نخل د – ب و ج
17 – مکشوفات سیمین و برنزی عصر اموی متاثر از کدام سبک ذیل است؟
الف – بیزانس ب – ساسانی ج – مصری د – الف و ب
11 – کدام یک از هنرها در سایه تحریمها و توقیف تندیس سازی و صورتگری رشد بیشتری یافت؟ الف- خطاطی ب – خاتم کاری ج – فلز کاری د – نقره کاری
11 – جمله هنر اسلامی هرگز برخاسته از امیال زودگذر بشری نیست بیانگر کدام یک از ویژگیهای هنر اسلامی است.
الف – اخلاقی بودن ب – مردمی و همگانی بودن ج – امید بخش بودن د – ماندگار بودن
پاسخ نامه کلیدی فصل پنجم
فصل ششم
1 – این جمله از کیست ؟ عرب در قرطبه حکومتی به پا کرد که اعجوبه روزگار و قرون وسطی بود.
الف – سرتوماس آرنولد ب – کیاگنوس ج – استانلی لن پول د – ویل دورانت2 – نویسندگانی چون ابن هیثم در کتاب ... ابوریحان بیرونی در ... و خواجه نصیر الدین طوسی در ... اساسیترین انتقادها را به آرای بطلمیوس وارد کردند.
الف – الشکوک علی بطلمیوس – قانون مسعودی – الادویه المفرده ب - الشکوک علی بطلمیوس – قانون مسعودی – التذکره فی الهیئه ج – قانون مسعودی - الادویه المفرده - التذکره فی الهیئه
د - التذکره فی الهیئه - الادویه المفرده – الشکوک علی بطلمیوس
3 – ماده زیت الزاج ) اسید سولفوریک ( و الکل به ترتیب از یافتههای علمی کدام دانشمند است ؟ الف – زکریای رازی – جابر بن حیان ب – جابر بن حیان – زکریای رازی ج – هر دو زکریای رازی د – هر دو جابر بن حیان
4 - ..... مینویسد ... از نظر فرهنگی بعضی از جوانب جذاب حیات اسلامی را در شرق به تجربه نشستند و سعی کردند در موقع برگشت به وطنشان از انها اقتباس و تقلید کنند.
الف – سرتوماس آرنولد – صلیبیون ب – استانلی لن پول – اعراب ج – کیاگنوس – اروپائیان د – مونتگمری وات – صلیبیون
5 – از نام اوران ایرانی )م 311 ه ( است که علم ... با نام او پیوند خورده است.
الف – ابوالوفاء بوزحانی – شیمی ب - ابوالوفاء بوزحانی – مثلثات ج – غیاث الدین کاشانی – مثلثات د - غیاث الدین کاشانی – شیمی
6 – از قرن ... به بعد ارقام عربی برای نخستین در ... کاربرد یافت.
الف – 11 – ایتالیا ب – 12 – ایتالیا ج – 11 – اروپا د – 13 – اندلس 7 – نخستین شهر نوبنیاد اسلامی در مصر بود که به فرمان .... بنا گردید.
الف – فسطاط – فاطمیان ب – قاهره المعزیه – فاطمیان ج – فسطاط – عمروبن عاص د – قاهره المعزیه – عمروبن عاص
1 – در دانش ریاضی روشهای تقریب توسط چه کسی صورت میگرفت ؟
الف – ابوالوفاء بوزجانی ب – غیاث الدین جمشید کاشانی ج – عمر خیام د – محمد بن موسی خوارزمی 1 – شاه نیمه مشرک لقب کدام یک از پادشاهان ذیل است؟
الف – راجر دوم ب – فردریک دوم ج – تولدو د – راجراول
11 – جالینوس عرب لقب چه کسی است؟
الف – رازی ب – ابن نفیس ج – الف و ب د – هیچکدام 11 – کتاب جبر و مقابله اثر کیست؟
الف- محمد بن موسی خوارزمی ب – خواجه نصیر طوسی ب – بوعلی سینا د – محمد غزالی
12 – ترجمه المجسطی پایه تهیه جداول نجومی گردید به این جداول چه میگفتند؟
الف – زیج ب – التذکره ج – مشعریه د – هیچکدام
13 – برای نخستین بار از طریق سیسیل، کتاب کلیله و دمنه توسط چه کسی به لاتین ترجمه شد؟
الف- ابن مفنع ب – ابن سینا ج – امیر اوجین د – خواجه نصیر الدین طوسی 14 – این جمله از کیست؟
علوم و دانش اسلامی مانند ماه تابانی، تاریکترین شبهای اروپای قرون وسطی را منور ساخت.
الف – ماکس مایر هوف ب – واشنگتن ارومینگ ج – مونتگمری وات د- ویل دورانت
15 – کدام گزینه معرف بازار معرفت و فرهنگ جهانی است؟
الف – اندلس ب – قاهره ج – فسطاط د – بغداد 16 – بنیاد طب اسلامی از طب کدام کشورها مایه گرفته است؟
الف – ایران ب – هند ج – ایران و هند د – یونان و ایران
پاسخ نامه کلیدی فصل ششم
هفتم
جنگهای صلیبی از چه قرنی تا چه قرنی به طول انجامید؟
الف – قرن سوم تا پنجم هجری ب – قرن پنجم تا هفتم هجری ج – قرن چهارم تا ششم هجری د – قرن پنجم تا هشتم هجری 2 – جزو عوامل درونی ضعف تمدن اسلامی نیست ؟
الف – تهاجم دشمنان خارجی ب – ضعف خلافت اسلامی ج- اشرافی گری و فساد درباریان د – جنگهای داخلی
3 – کتاب استعمال لغات و کلمات عربی در زبان اسپانیا و پرتغالی را چه کسی به رشته تحریر درآورد؟
الف – دوزی ب – ابن سبعین ج – ابن زهر اندلسی د – ابن طفیل 4 – کدام یک از عوامل در انحطاط دستگاه خلافت اسلامی عباسیان موثر بود؟
الف – روی کارامدن خلفای ناکارامد ب – ورود ترکان به بغداد ج – فساد مالی، سیاسی و دینی د – هر سه مورد 5 – آخرین خلیفه عباسی چه کسی بود؟
الف – متوکل ب – معتصم ج – مستعصم د – مهدی
6 – در نتیجه دست اندازی نظامی رومیان جزایر مدیترانه از تحت سلطه مسلمانان درامد کدام گزینه جزو ان جزایر نسیت؟
الف – کرت ب – طرسوس ج – قبرس د – سیسیل 7 – کدام اتفاق باعث شد شهرهای اسلامی تسلیم مغولان شوند؟
الف – مرگ حزن انگیز خلیفه عباسی ب – کشتار دسته جمعی مردم عراق ج – قتل و عام مردم بصره د – الف و ب
1 – جزو علل بروز جنگهای صلیبی نیست؟
الف – خودکامگی و استبداد ب – انگیزه دینی و مذهبی ج – هرج و مرج داخلی اسلام د – دلایل اقتصادی
هشتم
کدام مناسبت حلقه پیوندی است که آداب و سنن اسلامی را در همه عالم به گونهای یکسان جلوه میدهد؟
الف – عید قربان ب – عید فطر ج – مبعث رسول اکرم )ص( د – هر سه مورد 2 – سه گزینه بزرگ کردهای سنی، عربهای سنی و عربهای شیعه به ترتیب چند درصد از جمعیت عراق را تشکیل میدهند؟
الف – 21 درصد – 25 درصد – 55 درصد ب – 11 درصد – 21 درصد – 55 درصد ج – 31 درصد – 31 درصد – 41 درصد د – 21 درصد – 11 درصد – 62 درصد
3 – چه ویژگیهایی باعث شده است منطقه خاورمیانه از اهمیت جغرافیایی سیاسی فوق العادهای برخوردار باشد؟
الف – تلاقی سه قاره آفریقا، آسیا و اروپا ب – وجود چهارگانه تنگه بزرگ استراتژیک ج – وجود راههای مطمئن د – الف و ب
4 – جزو سرمایههای فرهنگی و معنوی که هر یک سهم مهمی در وحدت معنوی جهان اسلام دارند نیست؟ الف –قران و قبله مشترک ب – آیین حج
ج – آیین مشترک در ایام محرم الحرام د – اعیاد اسلامی مشترک
5 – کدام یک از کشورهای زیر دارای اختلافات مذهبی عمیق و ناهمگونی فراوانی هستند؟
الف – عراق ب – سودان ج – فلسطین اشغالی د – هر سه مورد 6 – مطابق امارهای موجود چند درصد از جمعیت خاورمیانه و شمال آفریقا مسلمان اند؟
الف – 12 درصد ب – بیش از 15 درصد ج – بیش از 13 درصد د – 13 درصد 7 – کشورهای موسس اوپک کدامند ؟
الف – عربستان – عراق و کویت ب – ایران – ونزوئلا و عراق ج – ایالات متحده – عربستان و ترکیه د – الف و ب
پاسخ نامه کلیدی فصل هشتم
نهم
کتاب گذر از آسمان امید اثر کیست؟
الف – پاپ ژان پل دوم ب – کیاگنوس ج – ویل دورانت د – استانلی لن پول 2 – در چه عصری اروپا درهالهای از تاریکی و جهل فرو رفت ؟
الف – قرون وسطی ب – عصر رنسانس ج – عصر جنگهای صلیبی د – الف و ج
3 – درمیان متفکران که به علل بحران معنوی و فرهنگی غرب پرداختهاند چهار گروه مشخصاند کدام کزینه جزو انها نیست؟
الف – بدبینان علمی ب – بدبینان مذهبی
ج – خوش گذران ساده نگر د- ژرف نگران مذهبی یا روشن بینان دقیق 4 – پیدایش علوم و فنون و فن اوری غربی چه پیامدی در اروپا رغم زد؟
الف – انقلاب صنعتی ب – انقلاب ادبی ج – انقلاب فلسفی د – جنبش هنری 5 – گروه ژرف نگران مذهبی یا روشن بینان دقیق به چه مشهورند؟
الف- سوسیالیست ب- سوروکینیسم ج – لیبرال د – بنیاد گرا
6 – این گروه بحران موجود تمدن غرب را در کاربرد تمدن غرب و سیر صعودی ان میدانند؟
الف – بدبینان علمی ب – بدبینان شبه مذهبی ج – ژرف نگران مذهبی د – خوش بینان 7 – جمله زیر از کیست؟
کلیسا برای مسلمانان که خدای واحدی را عبادت میکنند احترام بسیاری قایل است.
الف – ژان پل دوم ب – ناپلئون بناپارت ج – ژان ژاک روسو د – لاک 1 – مهمترین عامل بحران فرهنگی غرب کدام است؟
الف – بی توجهی تمدن غربی به دین ب – توسعه ماشینیسم ج – تضاد میان علم و دین د- هیچکدام
پاسخ نامه کلیدی فصل نهم
سادهترین شیوه برخورد با یک واقعیت نادیده انگاشتن آن است و تلاش برای شناخت و پذیرش آن نشانه رشد و خردمندی.
دین فرهنگ و تمدّن وجوه و زوایای گوناگون از بود و هست زیست بشرند و هندسه زندگی انسان از آغاز تا کنون بلکه تا پایان را نشان میدهند. هیچ یک برای انسان پدیدهای بیگانه نیست که از بیرون به قلمرو حیات آمده باشد بلکه از هستیِ شکل یافته انسان و نسبت و پیوند او با دیگر واقعیتها بر آمده است. نه فرهنگ و تمدّن بر جایگاه دین مینشیند و نه دین را میتوان بر جای هیچ کدام نشاند.هم چنان که هیچ یک را نمیتوان نادیده انگاشت. تا کنون کسانی که کوشیدهاند دین را از متن زندگی بیرون برانند راه به جای نبردهاند و در مقابل آنان که خواستهاند دینداری را تمام ساحت وجودی انسان بدانند و تمامت زندگی را به دست دین بسپارند توفیقی نداشته اند.
دین و فرهنگ و تمدّن سه مقوله فراگیرند که به گونه هماهنگ و همخوان قلمرو زندگی انسان را پدید میآورند. این سه جلوه پویاییِ حیات آدمی آن گاه که به مهر و
( 91 )
آشتی نشینند و یکدیگر را کامل کنند زندگی بالنده و انسانی; یعنی حیات آرمانی بشر رخ مینماید.
در این نوشتار هدف آن است که پیوند این سه عنصر به طور کلی و بویژه جایگاه دین در این میان نموده شود.
برای این منظور در سه مقام به ترتیب: تعریف و شرح مفاهیم سیر تکامل مشترک و موازی دین و تمدّن و در پایان از عناصر تمدّنیِ دین سخن خواهد رفت.
در بخش نخست تلاش میشود از رهگذر تعریف و تفسیر هر کدام نسبت مفهومی میان آنها آشکار گردد و در بخش دوّم هم گرایی و پیوند دین و تمدّن در مقام تحقق تاریخی آنها توصیف میشوند و آن گاه نقش بنیادین دین در شکل گیری عنصرها و ارکان سازنده تمدّن شرح خواهد شد تا پیوند ذاتی و ماهوی آنها روشن شود.
ییادآور میشویم: نگاه این نوشتار به واقعیت دین فرهنگ و تمدّن است و در پی آن پیوند و خویشاوندی آنها در همین مقام جست و جو میشود. اما باور ما آن است در گذر از تاریخ سرگذشتی که بر هر کدام رفته است به کلی از بایدها و واقعیتهای بایسته خالی نبوده و نیست; بلکه در آینه تاریخِ حیات بشر بویژه در برهههایی که انسانهای صالح و خودساخته هدایت انسان و جامعه را بر عهده داشتهاند و نیز در ساحتهای زندگی امروز به گونه نسبی بایستهها و واقعیتهایی از این سه عنصر آشکار است; زیرا اگر چه پارهای کژراهه رویها و انحرافها و دور افتادنها از واقعیت دیده میشود و به همان نسبت پارهای جداییها رخ مینمایاند; ولی جدا از جریانهای سطحی و زودگذر متن زندگی انسانها به خوبی واقعیتهای انسانی دین و فرهنگ و تمدّن راستین را نشان میدهد. با توجه و نگاه ژرف به همین واقعیتهاست که هماره لایههای رویین دین و فرهنگ و تمدّن از سوی انسانهای مصلح و واقع نگر مورد نقد و بازنگری و تعدیل قرار میگیرد و نو به نو شکل و هستی جدید پیدا میکند تا آن که واقعیتِ هریک به تمام ظهور و بروز یابد.
( 92 )
دین
از آن جا که تعریف و شناخت ماهیت دین از تحلیل ساختارهای دینی به دست میآید متکلم فیلسوف روان شناس و جامعه شناس بر اساس نوع تحلیل از ساختارهای یک دین به تعریفی از دین میرسد. چون امروزه مباحث فلسفه دین کلام الهیات روان شناسی و جامعه شناسی دین گستره ویژهای یافته است درباره تعریف دین آرای بسیار و گونه گون مطرح است.
در این جا مراد ما از دین دین آسمانی و وحیانی است که دارای سه بخش: عقاید و باورها احکام و آیینها اخلاق و ارزشهاست و در تعریف آن میتوان گفت: مدلول و فرانمود گزارههای هستی شناسانه و انسان شناسانه و مجموعه بایدها و نبایدها و شایدها و نشایدهای مبتنی بر آن که از سوی خداوند برای کمال یابی و سعادتمندی بشر فرود آمده یا تنفیذ شده است.
در این تعریف به دو نیاز و انتظار اساسی و فطری که دین برای بشر پاسخ میدهد توجه شده است.
بخشی از دین مدلول مجموعهای از گزارههای نظام مند در باره تفسیر هستی حیات انسان و حقایق تکوینی با نگرش الهی است که پای بندی قلبی به آنها سبب کمال انسان میگردد.
و بخش دیگر دین مجموعه معیارها و آموزههای بایسته و شایسته برای زندگی هستند که پای بندی به آنها سعادت دنیوی و اخروی بشر را پایندان است.پس مراد از دین آن چیزی است که به واقع برنامه کمال یابی و سعادت مندی انسان را ارائه کند و دینداری پای بندی قلبی و رفتاری به چنین برنامهای است.
آن بخش از دین که درباره تفسیر هستی است و نگاه هستی شناسانه انسان را جهت میبخشد پیوند مستقیم با فرهنگ و تمدّن دارد; زیرا هر چه در این دو
( 93 )
عرصه به ظهور میرسد بر اندیشهها و دریافتهای هستی شناسانه انسانها استوار است. از همین روی باستان شناسان و پژوهشگران تاریخ با کاوش در آثار فرهنگی و تمدّنی قومهای پیشین اندیشهها و دریافتهای آنان را از انسان و هستی بازخوانی میکنند و به این واقعیت اعتراف دارند که در تاریخ بشر هر جامعه انسانی و یا هر امت بزرگی که پدید آمدند ممکن نبود در آغاز و انجام انسان و توجیه و علت یابی پدیدههای هستی نیندیشند و در این گونه مسائل رأی و نظر روشنی حق یا باطل نداشته باشند.
فرهنگ
پژوهش و کند وکاو در شناسایی و پی بردن به کُنه فرهنگ از نگاه مشهورترین دایرة المعارفها و پارهای از منابع جامعه شناسی و کتابهای لغت این حقیقت را ثابت میکند که وجود تکامل انسانی در معنای حقیقی (فرهنگ) در میان همه جامعهها به عنوان چگونگی حیات بشری پایندان شده است. اگر شماری سلطه جویان یا پوچ گرایان بخواهند فرهنگ را تا حد یک بهشت پدیدههای مبتذل فرو بکاهند و نام آن را فرهنگ یا امور فرهنگی بگذارند از حقیقت بی بهره بوده و شناختی از آن ندارند.زیرا اگر به معناهایی که برای فرهنگ در لغت و ادبیات اقوام آمده با دقت و درنگ بنگریم خواهیم دید بیش تر آن معناها بر حقیقتهای ارزشی استوارند که اگر هم نمونهها و افراد آنها تغییر پیدا کند اصل آن حقیقتها ثابت و استوارند.
(فرهنگ با کاف فارسی بر وزن ومعنی فرهنج است که علم و دانش و عقل و ادب و بزرگی و سنجیدگی و کتاب لغت فارسی و نام مادر کیکاوس میباشد و شاخ درختی را نیز گویند که در زمین خوابانیده از جای دیگر سر بر آورد و کاریز آب را نیز گفتهاند چه (دهن فرهنگ) جایی را میگویند از کاریز که آب بر روی زمین آید).1
( 94 )
یا نوشته اند:
1. فرهنگ در مردم شناسی راه و رسم زندگی یک جامعه است. آداب و عادتها واندیشهها و اوضاعی که گروهی در آن شرکت دارند از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا میکند و این انتقال پیش از آن که از راه وراثت باشد از راه آموختن است.2
2. استعدادهای فکری و اخلاقی پرورش یافته به وسیله آموزش.
3. ذوق اعتلا و گسترش یافته از راه تربیت فکری و زیبایی شناختی.
4. آشنایی وعلاقه مندی به هنرهای زیبا ادبیات و علوم جدا از مهارتهای فنی و شفاهی.
5. شکل یکپارچه آگاهی اعتقاد و رفتار انسان که پیرو گنجایی فراگیری او و سریان آگاهیها به نسلهای بعدی است.3
فرهنگ در زبان عربی یا کلمه (الثقافه) بیان شده به معنای پیروزی تیزهوشی و مهارت سپس به معنای استعداد فراگیری علوم و صنایع و ادبیات به کار رفته است.4
در ادبیات ایتالیا و یونان برای تعریف فرهنگ مفاهیم و عناصری به کار رفته که از ارزشهای تکاملی تربیت عقلانی و رشد اخلاقیات در انسان حکایت میکند.5
در منابع آلمانی پس از این که عالیترین حقیقتهای ارزشی به عنوان معنای فرهنگ شمرده شده مانند: سعی در ظرافت و اصالت دادن و فرم بخشیدن به شخصیت انسانی و محدود ساختن و تغییردادن انگیزهها و نیازهای دانی(پست) به نیازهای عالی به روشنی اشاره شده است: شروع فرهنگ با ظهور انسان در روی زمین بوده است; یعنی این حقایق که به عنوان معنای فرهنگ گفته شد ثابت و پایدارند.6
با توجه به معناها و تعریفهای یاد شده میتوان گفت: فرهنگ عبارت است از: مجموعه دریافتها دانستهها و یافتههای رشد یافته عقلی واحساسی و اخلاقی
( 95 )
که به زندگی انسان کمال و ارزش میبخشد و مایه بازشناسی زندگی انسانی از زندگی حیوانی است.
دین و فرهنگ
از رهگذر معنای دین و فرهنگ و مقایسه تعریفها در هر کدام میتوان پیوند نزدیک آن دو را دریافت. اثر دین و فرهنگ بر یکدیگر بسیار پیچیده است. حتی شماری که نخواستهاند سرچشمه آسمانی و الهی را برای ادیان بپذیرند بر این نظرند که : دینها بستگی ژرف به فرهنگها دارند. از هر ملتی دینی برمی آید که فراخور اسطورهها آداب و رسوم یعنی فرهنگ خود او است.7
اما کسانی دیگر به حق بر اثرگذاری ژرف دین بر فرهنگ ملتها پای میفشارند.8 البته این اثرگذاری از دین ناب و بی پیرایه بر میآید. وقتی که آموزههای دینی رخشان ناب و بی آمیغ باشند در فطرت انسان جا باز میکنند و به کنشها و رفتار او شکل میدهند.
ادیان الهی که در آغاز به زبان و فرهنگ هر قوم فرو فرستاده شدهاند پس از پذیرفته شدن وگسترش در جامعه فرهنگی زنده و زاینده به وجود آوردهاند که پیش از آن چنان فرهنگی نبوده است. برای نمونه بعثت پیامبر(ص) در جامعه بی فرهنگ جاهلی حرکت و انقلاب بزرگ فرهنگی پدید آورد و در زمانی اندک عرب خشن و بی فرهنگ را به مسلمانی فرهنگ دوست و آداب دان دگر کرد.
در حقیقت دین با وارد کردن عامل هدفداری در درون فرهنگ عناصر تشکیل دهنده فرهنگ را از گسیختگی و رها بودن در برابر خواستهها هواها و هوسها و گرایشهای زودگذر بشری میرهاند.
با این جهت داری است که فرهنگ هدفدار پدید میآید. هدفی که بتواند حیات و رفتار و آداب آدمی را با شرایط محیطی و اجتماعی ریشه گرفته از پیشینه تاریخی و دانستهها و استعدادها و خواستههای پیاپی او به خوبی بنمایاند و تفسیر کند.
( 96 )
بی گمان اگر برای انسان در تفسیر وابستگی به جهانی که در آن زندگی میکند موضوع عشق و بندگی هدفدار در کارنباشد آن همه فرهنگهای خیره کننده و گسترده در طول تاریخ به وجود نمیآمدند و آن همه آروزهای رنگارنگ باورها و اندیشههای سازنده وهنرهای باشکوه و جلال میدان جلوه گری نمییابیدند.
آدمی این کمال جوییها را با قرار گرفتن در جاذبه الهی در خود احساس میکند و به آفرینندگی فرهنگی میرسد. آموزههای وحیانی دین از یک سو جاذبه الهی را در خود نهفته دارند و از دیگر سوی روح هدف گرایی را در جان انسان زنده میکنند و چونان عاملی زنده در پدیداری فرهنگ و شکوفانی آن نقش میآفرینند.
دین تمام سویههای فرهنگی مانند: زیباجویی علم گرایی منطق طلبی و آرمان خواهی انسانها را میپذیرد; اما این گونه نیست که این امور درستی خود را از خواستهها و آمالهای فردی و جمعی با هر انگیزه و علتی بگیرند و هیچ کاری به برابری وهمخوانی و سازگاری با حقایق و واقعیتهای مستقل از آمالها نداشته باشند; زیرا در این صورت فرهنگ عامل پایایی و ویژگیِ کمالیِ خود را از دست میدهد و چه بسا به پیروی از خواستههای سلطه گرایان هر گونه عامل ضد اخلاق و دین و شرافت انسانی با نام فرهنگ عرصه را بر فرهنگ ناب تنگ نماید.
پیوند دین و فرهنگ آن گاه استوار میگردد که وجوه فرهنگی: قلم بیان قریحه و ذوق و کمال جویی با دو بال احساس واندیشه شکل بگیرد.به ظهور رسیدن سرآمدان فرهنگ ادبی چونان: مولوی حافظ سعدی و… دستاورد همین خویشاوندی و پیوند است.با این درآمیختگی فرهنگ علمی نیز زمینه سازوار برای رشد و شکوفایی پیدا میکند.
پی یر روسو در تاریخ علوم مینویسد:
( 97 )
(سه قرن بعد از مرگ پیغمبر شهر قرطبه Gordoue یک میلیون جمعیت هشتاد مدرسه عمومی وکتابخانهای شامل ششصد هزار جلد کتاب داشت و زبان عربی زبان علمی جهان شده بود.
در این هنگام اشاعه علم از نو شروع شد. زکریای رازی(923 ـ 850) مرض آبله و همکار او ابوالقاسم خلف بن عباس زهراوی(1003 ـ 913) سلعه و امراض ستون فقرات را کاملاً توصیف کرد.
ابن سینا(1037 ـ 980) پرنس علوم دانش طب را در دنیای اسلام چنان رونق داد که یکی از پادشاهان کاستیل که آب آورده بود برای معالجه به شهر قرطبه نزد دشمنان خود رفت. ابن سینا و ابن رشد اندلسی (1198 ـ 1120) در قرون وسطی شهرت فراوان داشتند زیرا اقوام اروپایی خود را در اطلاع بر آثار ارسطو مدیون آنان میدانستند).9
برانگیزاندن اسلام پیروان خود را به خردورزی اندیشه و فراگیری علم و ادب و بهره وری آیات قرآن از احساس ذوق و زیباییهای ادبی و نیز توجه به جلوههای احساسی با هدف برانگیختن حس دینی مهرورزیها و رفتار و مشی اخلاقی در انسان به
( 98 )
مانند عاملهایی هستند که سبب شدند در اندک مدتی شهرهای جهان اسلام آن روز به کانونهای مهم فرهنگی دگر شوند و همه عناصر فرهنگ: دانش ادب اخلاق و دین به گونه سامان مند و به هم پیوسته و هدف مند به شکوفایی برسند.
تمدّن
در فرهنگ و لغت فارسی واژه تمدّن به معنای شهرنشین شدن به اخلاق و آداب شهریان خو گرفتن آمده است.10
گویا خواجه نصیرالدین طوسی نخستین کسی است که این واژه را در زبان فارسی به کار گرفته و آن را معنی و شرح کرده است:
(و چون وجود نوع بی معاونت صورت نمیبندد و معاونت بی اجتماع محال است پس نوع انسان بالطبع محتاج بود به اجتماع و این نوع اجتماع را که شرح دادیم تمدّن خوانند و تمدّن مشتق از مدینه بود و مدینه موضع اجتماع اشخاص که به انواع حرفتها و صناعتها تعاونی که سبب تعیّش بود میکنند… و این است معنی آنچه حکما گویند: الانسان مدنی بالطبع یعنی محتاجٌ بالطبع الی الاجتماع المسمی بالتمدّن.)11
در زبان عربی معادل تمدّن کلمه (الحضارة) به معنای شهرنشینی است.
ابن خلدون از کلمه حضارت شهری گری و به خوی و اخلاق شهریان درآمدن و تیپ زندگی شهری پذیرفتن را اراده میکند.12
او در پژوهشهای خود بیش تر از چشم انداز جامعه شناس عمران و حضارت به تاریخ بشر نگریسته و در حقیقت باب پژوهش در تاریخ تمدّن و تمدّن شناسی را گشوده است.
در غرب هم معنای تمدّن Givilisation است که از ریشه Civitas و Civis به معنای شهر و شهروندیت و Civil به معنای شهری گرفته شده است.13
( 99 )
این هم معنایی و هم مفهومی در زبانهای فارسی عربی و اروپایی میتواند از همسویی تفکر بشری در علوم اجتماعی و یا گرفتن و سریان مفاهیم از شرق به غرب حکایت کند; اما واژه تمدّن به مفهوم جدید مانند واژه فرهنگ جزئی از واژگان زبان عصر روشنگری است:
(مفهوم تمدّن که در قرن هیجدهم سربرآورد در معنای آغازینش به خصوصیات ظریفِ آداب و رسوم توجه دارد. این واژه در نظر فیلسوفانِ اصطلاح طلب به سرعت قید و بندهای اولیهاش را به دور میافکند و روندی از آن مستفاد میشود که بشریت را از جهل و خردستیزی میرهاند.)14
واژه تمدّن و فرهنگ در سنّت انگلیسی ـ فرانسوی به مفهوم همانند و یکسان گرفته میشود و بیش تر فرهنگ به مفهوم تمدّن به کار میرود.
ادوار برنت تیلور (1917 ـ 1832) بی آن که میان آن دو فرق بگذارد مینویسد:
(فرهنگ یا تمدّن به مفهوم وسیع کلمه در قدم شناسی مجموعه پیچیدهای است که شناخت باورها هنرها اخلاق حقوق آداب و رسوم و دیگر قابلیتها یا عاداتی را در بر میگیرد که انسان به عنوان عضو جامعه کسب میکند.)15
امیل دورکیم (1917 ـ 1858) نیز به پیروی از سنت فرانسوی خود همواره واژه فرهنگ را به تمدّن باز میگرداند و تمدّن را مجموعه پدیدههای اجتماعی معنی میکند.16 ولی ماکس وبر (1920 ـ 1864) بنابر سنّت آلمانی که بیش تر بر جلوههای فرهنگی و مفهوم فرهنگ تکیه میشود در فرق و جدایی میان تمدّن و فرهنگ تأکید دارد.17
کم کم شماری از اندیشه وران غرب به جدایی بین مفهوم فرهنگ و تمدّن گرایش یافتند و گفتند: فرهنگ چونان جان و روح معنوی تاریخ یک ملت و
( 100 )
بشریت است و تمدّن به مانند جسم و پیکر مادی تاریخ ملتها.
این اندیشه هنوز بر فضای ذهن بسیاری از اندیشوران حاکم است.18 در فضای فکری و فرهنگی ایران کسانی که در این باره پژوهش داشتهاند مانند: دکتر علی شریعتی19 علامه محمد تقی جعفری20 دکتر محمد علی اسلامی ندوشن21 و داریوش شایگان22 بر فرق بین فرهنگ و تمدّن تأکید دارند.
به هر روی واژه تمدّن مانند دیگر دریافتها و دانستههای علوم انسانی از دانستهها و دریافتهای انتزاعی است که به سازواری دیدگاهها تعریفهای گوناگون برای آن بیان شده است.
بهتر و دقیق تر آن است که فرهنگ و تمدّن را دو پدیده جدای از هم ولی در پیوسته به هم بدانیم به گونهای که دوگونه نسبت میان آنها برقرار است: نخست نسبت زیربنا و روبنا به این معنی که فرهنگ مجموعه عوامل انسانی است که شالوده و زیربنای تمدّن قرار میگیرد. دوم نسبت اثرپذیری و اثرگذاری متقابل; یعنی همان گونه که تمدّن دستاورد عینی فرهنگ است در مقابل فرهنگ نیز در متن تمدّن غنا مییابد و بارور میشود. به طور دقیق همان نسبتی که علم با عمل دارد درباره فرهنگ و تمدّن در خور انگار است. از یک سو عمل بر مبنای علم و اندیشه و آگاهی استوار میشود از دیگر سو عالم وقتی در فرایند عمل قرار میگیرد علم و اندیشه او راسخ تر و پویایی و بالندگی بیش تر پیدا میکند.
هم گرایی دین و تمدّن
در مقام تعریف آنچه برای فرهنگ و تمدّن یاد شد با وجود دیدگاههای گونه گون پیوند میان آن دو نمایان است. در مقام وجود خارجی تمدّن در بستر جامعه شکل میگیرد و از آن جا که در جامعههای انسانی فرهنگ بر تمدّن از نظر زمانی پیش است میتوان گفت هیچ تمدّنی بدون پیش زمینه فرهنگی پدید نمیآید.
( 101 )
واقعیت این است که همان گونه که تمدّن را نمیتوان مجرد و جدا از فرهنگ در نظر گرفت فرهنگها نیز به نوبه خود وامدار دین هستند. کم تر فرهنگِ به هم بافته و سامان مند و اثرگذاری میتوان یافت که از دین و چشم اندازهای دینی جدا باشد. وقتی به تاریخ بشر مینگریم میبینیم مردمانی که در حوزه فرهنگها و قلمرو تمدّنها زیستهاند در پیدایش فرهنگ آنان و در پی آن در پیدایی تمدّن که بر شالوده آن استوار شده و اندیشههای دینی نقشِ بنیادین داشته اند.
دکتر شریعتی مینویسد:
(اصولاً تاریخ و فرهنگ و سنّت در میان ملتها با روح مذهب تکوین یافته و حتی گاه به دست مذهب شکل گرفته است.)23
در درازای تاریخ ادیان زاینده و سازنده بسیاری از تمدّنها بوده اند. به دنبال بعثتها فرهنگ دینی ویژه پدید میآمد و سپس تمدّنی ویژه زاده میشد. در تاریخ تمدّن تمدّنهای بزرگ بیش تر با ادیان و مذاهب مهم شناخته میشود.
هانتینگتون مینویسد:
(دین ویژگی عمده هر تمدّنی است و به قول کریستفر داوسن: (ادیان بزرگ شالودههایی است که تمدّنهای بزرگ بر آن بنا شده اند.) از پنج دین جهانی که وبر برشمرده است چهار دین: مسیحیت اسلام هندوییسم و آیین کنفوسیوس تداعی کننده تمدّنهای بزرگ هستند.)24
تمدّنها همان گونه که براساس منطقههای جغرافیایی و یا نژادی دسته بندی میشوند براساس ادیان نیز تقسیم پذیرند; زیرا عناصر فرهنگی ادیان چونان روحی فناناپذیر در پیکره هر تمدّن حلول کرده اند. پس به هیچ روی نمیتوان نقش سازنده و اثرگذار دین را در تاریخ تمدّن انسان نادیده انگاشت.
دیوید هیوم در بررسی تاریخ طبیعی دین مینویسد:
(اگر در پژوهش مسائل اجتماعی عامل دین را از یاد ببریم
( 102 )
بخش بزرگی از تاریخ و تمدّن و میراث فرهنگی جامعه را باید کنار بگذاریم.)25
این حقیقتِ تاریخی; یعنی پیوند ناگسستنی دین و تمدّن از نگاه معرفت شناسانه به هر کدام نیز به دست میآید. تمدّن پدیدهای است که از عقل و علم و وجدان و اخلاق و به کارگیری تواناییهای انسانها در پیوند با محیط و طبیعت و از کنش و واکنش میان آنها پدید میآید.
دین نه تنها باهر یک از این عناصر پیوند نزدیک دارد که همه آنها در متن دین جای دارند و از مبانی قوام بخشِ آن به شمار میروند.
شناختی که از راه ادیان به دست میآید بخش مهمی از تمدّنها را تشکیل میدهد. اگر وجه فرهنگی و زیرساختهای فکری و عقلی تمدّنها وصف و به درستی روشن شود و یا رهیافتهای اصلی و راستینی که تمدّنها برای بشر داشتهاند بررسی شود میبینیم دین و تمدّن هم در عناصر بنیادین و هم در دستاوردها و کارکردهای انسانی دارای وجوه مشترکی هستند که براساس آنها پیوندشان سخت و استوار گردیده است. همین اشتراکها و هم گراییهای ذاتی و ساختاری سبب شده در بستر زندگی یک سیر موازی و نزدیک به یکدیگر داشته باشند.
سیر موازی تکامل دین و تمدّن
از روزی که صورت نوعی انسان و توان مسؤولیت پذیری او با آفرینش حضرت آدم(ع) آغاز شد دین و تمدّن در یک فرایند تکاملی همگام و پیوسته جلو آمده اند. تاریخ بعثتها و ادیان نشان میدهد که آنها فرهنگ و تمدّن بشر را گام به گام به جلو رانده اند. در چشم انداز تاریخ نیز بشری را میبینیم که هر چه منحنی رشد و تکامل او بالا رفته به دین و شریعتی کامل تر از شریعت پیشین بستگی خاطر پیدا کرده است.
در این باره اگر بخواهیم واقعیتهای تاریخ را جست وجو کنیم بهتر است از
( 103 )
چشم انداز قرآن سیر تکامل ادیان و شریعتها را در نگاهی کلی و گذرا مورد بررسی قرار دهیم. قرآن استوارترین و صادقترین متنی است که محتوای شریعتها و وحی پیامبران را برای ما بازگفته است.
امّا پیش از آن لازم است به گفتمانی اشاره کنیم که در اساس میتوان دین و تمدّن را مشمول قانون تکامل دانست یا خیر.
پژوهش گران تاریخ ادیان در این که آیا دین از آغاز پیدایش سیر تکاملی داشته یا از ابتدا کامل بوده است دو دیدگاه دارند:
گروهی بر این نظرند که دین در چهره خرافی و بت پرستی ظهور کرد و پس از قرنها تطوّر و تکامل سرانجام بشر به اعتقاد توحیدی دست یافت. شماری دیگر باور به آفریدگار بزرگ و خدای یگانه را دیرین و کهنترین باور بشر میدانند و شرک و بت پرستی را پدیدهای بیرونی و روی داده بر ساحَت دین و کژ راهه روی از اصلِ دینداری میشمارند.26
اگرچه در یک نگاه کلی به تاریخ عمومی دین در جامعههای بشری این دو دیدگاه در خور انگار است. ولی این که حرکت روبه کمال ادیان الهی و آسمانی; یعنی حرکت از مرحله ساده و قلمرو محدود به مرحله ژرف تر و فراگیر وجود داشته است و آیینها و دینهای آسمانی با وجود پارهای اختلافها کامل کننده و تمام کننده یکدیگر بودهاند جای انکار نیست.
وقتی پیامبری در جامعهای برانگیخته میشد که جامعه از ساختار اجتماعی و فرهنگی بسیار سادهای برخوردار بود و مردمان آن روزگار درمرحله پایین از اندیشه و تفکر به سر میبردند. روشن است که در چنان جامعهای امکان طرح گسترده احکام یا ارائه آموزههای بلند و ژرف دینی نبوده است. اما کم کم که ساختار اجتماعی جامعه پیچیده تر میشد و مردم در ساحت فرهنگ و اندیشه رشد مییافتند پیامبر جدید با شریعت کامل تر برانگیخته میشد و سازوار با فرهنگ و مدنیت آنان وحی فرو فرستاده میشد.
( 104 )
در این باره استاد شهید مطهری مینویسد:
(پیوند نبوتها و رابطه اتصالی آنها میرساند که نبوت یک سیر تدریجی به سوی تکامل داشته و آخرین حلقه نبوت مرتفعترین قلّه آن است.)27
فیض کاشانی سیر تکامل نبوت را چنین شرح کرده است:
(نبوت طبق سنّت الهی تدریجاً کمال مییابد هم چنان که یک عمارت تدریجاً ساخته میشود. و هم چنان که در ساختن عمارت پایهها و دیوارها هدف نیست. هدف صورت کامل خانه است نبوت نیز چنین است; هدف صورت کامل آن است و در همین جاست که نبوت خاتمه میپذیرد و پایان مییابد و زیاده نمیپذیرد; زیرا زیاده بر کمال نقص است و انگشت زیادی را میماند. پیغمبر اکرم در حدیث معروف به همین معنی اشاره کرد که گفت: مَثَل نبوت مَثَل خانهای است که ساخته شده و جای یک خشت در آن باقی است من جای آن خشت آخرینم یا من گذارنده آن خشت آخرینم.)28
همین اختلافِ دیدگاه در مورد تمدّن نیز دیده میشود. آنان که به تجزیه و تحلیل تاریخ پرداختهاند درباره سیر عمومی تاریخ تمدّن بشری آرای گوناگون دارند که میتوان در چهار نظریه خلاصه کرد:
1. آنان که تکاملی بودنِ تاریخ بشر را بی درنگ پذیرفتهاند و بر این باورند که تاریخ تمدّن پیوسته به سوی کمال پیش میرود. کانت هردر و کندورسه از این شمارند.
2. آنان که به فرودآیی تاریخ باور دارند و بر این نظرند که بشریت هماره به طرف پستیها و فرومایگیها در حرکت است. آناتول فرانس و ژان ژاک روسو بر این باورند.
( 105 )
3. کسانی که بر این انگارند که تاریخ نه رو به کمال دارد و نه رو به پستی و نشیب بلکه دگرگونی میپذیرد بی آن که در این دگرگونی حرکتی روبه کمال و رشد داشته باشد. سنت آگوستین در کتاب (شهر خدا) بر این نظر است.
4. شماری از جمله توین بی به کمال یابی ادواری تاریخ و پیاپی آیی تمدّنها باور دارند.29
او حرکت تاریخ را براساس دو حالت پیش تاختن و پس راندن تفسیر میکند و این حالت را جبری و پی درپی میداند. در این حرکت و پویش نوعی فرهنگ و تمدّن و جامعه پدید میآید رشد میکند سست و پیر میشود و در برابر یورش فرهنگ و تمدّن و جامعه دیگر از پای در میآید و پس از آن فرهنگ تمدّن و جامعه جدید سیر خود را به سوی رشد و کمال و پیری و سپس مرگ میآغازد.30
درباره این دیدگاهها بی آن که در مقام نقد و بررسی برآییم یادآور میشویم که: تکامل اجتماعی و تمدّن میتواند نقطه وفاق و مشترک این نظریهها باشد; زیرا دو نظریه میانی ـ نظریه ناسازگار با تکامل ـ در حقیقت معطوف به یک نوع نگاه ارزش مدارانه به تاریخ تمدّن است. پس با این دو پیش فرض که در طول تاریخ بشر دین و تمدّن دو واقعیت همه گاه در حال رشد و کمال بودهاند سیر تکامل ادیان و شریعتها را پی میگیریم.
فرایند تکامل شریعته
نخستین پیامبری که کتابهای آسمانی پس از حضرت آدم نشان میدهند حضرت نوح است. در آن روزگار بشر مراحل سادگی وابتدایی تفکر را میپیمود. تصور و پذیرش خدای یکتا و حس ناشدنی برای بشر آن روزگار چندان ساده و آسان نبود. بشر به سختی میتوانست چنین مفهوم مجردی را در کارگاه ذهن خود بینگارد.در این مرحله آموزههای وحیانی که به وسیله نوح
( 106 )
عرضه شد بیش تر به معرفی خدا و پرستش او بود. درباره حضرت نوح و پیامی که برای هدایت قوم خویش داشت آیات قرآن گویا و روشن است:
(لقد ارسلنا نوحاً إلی قومه فقال یا قوم اعبدوا الله مالکم من أله غیره إنّی أخاف علیکم عذاب یوم عظیم).31
همین درونمایه در آیات دیگر نیز تکرار شده است.32 حضرت نوح مردم را به پرستش خدایی فراخوانده که:
(فرستنده باران و بخشاینده بوستانها و نهرها و فرزندان است).33
و نیز خدایی که:
(زمین را بستر زندگی ساخت تا در صحرا و کوهستان جادهها و درهها را بپیمایید).34
این گونه شناساندن خدا سازوار فهم و اندیشه مردمان آن روزگار است. با این حال از درک چنین خدایی ناتوان بودند. وقتی این آموزهها را میشنیدند:
(انگشتها را در گوش و جامه بر سر میکشیدند و با شتاب میرمیدند.)35
( 107 )
پس از دوره پیامبری حضرت نوح دوران حضرت هود و صالح باز پیام اصلی دین درباره شناخت خداوند و پرستش اوست:
(و الی عاد أخاهم هوداً قال یا قوم اعبدوا اللّه مالکم من إله غیره إن انتم إلاّ مفترون).36
و فرستادیم به سوی قوم عاد برادرشان هود را که گفت:ای خویشان من! خدا را بپرستید جز او خدایی برای شما نیست. اگر جز این کنید شما نیستید جز دروغ گویان .
(و الی ثمود أخاهم صالحاً قال یا قوم اعبدوا الله مالکم من إله غیره قد جاءتکم بینّة من ربکم هذه ناقة الله لکم آیه…)37
ما صالح برادر قوم ثمود را نزد آنها فرستادیم. او گفت:ای قوم! خدای یکتا را بپرستید جز او برای شما خدایی نیست و از سوی خداوند به سوی شما نشانی روشن آمد و این ماده شتر است که برای بازنمودن قدرت آن را از سنگ بیرون آورده است.
در این دوره پیشرفتی که برای مردمان نسبت به زمان حضرت نوح دیده میشود آن است که دست کم حاضرند سخنان پیامبران و پیام وحی را بشنوند و دلیل بخواهند. البته با این همه نمیپذیرفتند و روی برمی تافتند ومعجزه میخواستند و امور خارق العاده. معجزه هم که ارائه میشد از سر فرود آوردن در برابر حق سر بر میتافتند.
پس از گذار از این دوران به روزگار حضرت ابراهیم و نسل جدیدی از انبیای الهی بر میخوریم. در روزگار حضرت ابراهیم بشر به مرحلهای از رشد و تکامل و توان فکری رسیده بود که آموزههای ژرف تر از وحی و دین دریافت کند; از این روی حضرت ابراهیم در شناساندن خداوند به آنان میفرماید:
(إنی وجهّت وجهی للذی فطر السموات و الارض حنیفاً و ما أنا من المشرکین).38
( 108 )
من روی دل خویش را فرا آن خدایی دارم که آسمانها و زمین را آفریده و من مسلمان پاک دین و پاک کردار از مشرکان نیستم.
در این زمان پیام دین دوری از شرک پرهیز از شریک گرفتن برای خداوند و پذیرفتن توحید و یگانگی خداوندی است که (خالق آسمانها و زمین است) و (علم او به هر چیزی احاطه دارد).39
در این دوران سخن از امامت و رهبری انسانهای رشد یافته و وارستهای است که باید به وسیله آنان هدایت اجتماعی دین پی در پی و نسل به نسل ادامه یابد.40
در این رسالت از نماز و مناسک و دعوت مردمان به انجام دادن آنها سخن به میان آمده است.41
از این دوره که دین نقش هدایت و رهبری اجتماع و جامعه را به صورت یک فرایند و جریان تاریخ مند بر عهده میگیرد کم کم قانونهای فردی و اجتماعی دین به گونه جدّی و روشن تدوین مییابند. و پیامبرانی که در فاصله زمانی میان حضرت ابراهیم تا حضرت موسی(ع) برانگیخته شدهاند افزون بر آموزش آموزههای وحی به مردم وظیفه مییابند که قانونهای اجتماعی دین را به مرحله اجرا بگذارند تا جامعه سامان و سلامت در خور و شایسته انسان را پیدا کند.42
برای نمونه مبارزه با انحراف جنسی که در روزگار رسالت حضرت لوط دامنگیر جامعه شده بود برنامه اصلاحی آن حضرت را شکل میدهد. حضرت میکوشد تا مردمانی را که در زندگی از قانون فطری ازدواج سر برتافته و به کژراهه افتادهاند به پذیرفتن دستورها و آیینهای دینی متعهد کند.43
حضرت یوسف در روزگاری که جامعه با تنگناهای اقتصادی و مالی روبه رو میشود با الهام و تأیید خداوند مدیریت و وزارت اقتصادی جامعه را بر عهده میگیرد و اقتصاد درهم ریخته جامعه را سامان میدهد. توفیق حضرت یوسف در سامان دادن به امور اقتصادی و بر آوردن نیازهای مالی مردم سبب شد
( 109 )
مصریان آیین او را بپذیرند و به آن گردن نهند.44
حضرت شعیب در شهر مدین نزدیک پایتخت مصر با فراگیر شدن کم فروشی و فریب در خرید و فروش رو به رو میشود که آفت و پدیدهای است جدید در جامعه متمدّن آن روز بشر.برای از بین بردن این ناهنجاری اقتصادی در جامعه قانونها و آیینهایی برای سامان دهی و نظام بازار در رسالت حضرت شعیب گنجانده میشود:
(و الی مدین أخاهم شعیباً قال… و یا قوم أوفوا المکیال و المیزان بالقسط و لا تبخسوا الناس أشیاءهم و لا تعثوا فی الارض مفسدین).45
ای قوم پیمانه و ترازو را به درستی و راستی و داد بپیمایید و بر سنجید و در زمین تباه کاری و فساد نکنید.
کم کم که اجتماع بشر شکل کامل تری از تمدّن و پیشرفت پیدا میکند ساحتی از دین که مربوط به زندگانی و گونه امرار معاش و پیوستگیهای گوناگون مردم با یکدیگر است گسترش مییابد و قانونها و احکام شریعت افزوده میشود.
در پیامبری حضرت موسی نخستین پیام وحی حرکت برای رهایی جامعه از سلطه جابرانه فرعون است.46
در این دوران پیامبری وشریعت با آموزههای اجتماعی و سیاسی آغاز میشود;47 زیرا جامعه به پایهای از رشد تمدّن رسیده که دارای ساختار و بنیاد یک پارچه سیاسی است و مهمترین بازدارنده دینداری و خداپرستی مردمان قدرت ظالمانه حاکم بر جامعه است. البته این رسالت به قوم بنی اسرائیل محدود میشد که رشد یافتهترین تمدّن را در اختیار داشتند.
حضرت عیسی(ع) در دورانی به رسالت برانگیخته شد که بشر سالیان درازی بود که دورهها و مرحلههایی از تمدّن را از سر گذرانده و در مکتب
( 110 )
پیامبران پیشین به رشدی در خور رسیده بود و برای درک حقیقت و پذیرفتن نیکی و صلاح زمینههایی در خود داشت. نیاز بشر به اخلاق و آراسته شدن به خویهای نرم و برانگیخته شدن احساسهای مهرورزانه در او در آن برهه ایجاب میکرد که مسیح با پیام مهربانی و مهرورزی و دوستی با مردم و خدمت به خلق خدا و فداکاری انسانها برای یکدیگر و… برانگیخته شود.
در قرآن پیام آغازین عیسی چنین است:
(قال انّی عبدالله آتانی الکتاب و جعلنی نبیّا. و جعلنی مبارکاً أین ما کنت و اوصانی بالصلوة و الزکاة ما دمت حیّا. و برّاً بوالدتی ولم یجعلنی جباراً شقیا).48
[عیسی در حالی که در گهواره بود] گفت: منم بنده خدا که مرا دین و کتاب داد و مرا پیغمبر قرار داد. و مرا خداوند برکت داد هر کجا باشم و مرا به نماز و زکات اندرز داد تا زنده هستم. و مهربانی به مادرم سفارش فرمود و مرا جبّار و بدبخت نکرد.
در کتاب مقدس رسالت عیسی با این فراز آغاز شده است:
(روح خدا بر من است زیرا که مرا مسح کرد تا فقیران را بشارت دهم و مرا فرستاد تا شکسته دلان را شفا بخشم و امیران را به رستگاری وکوران را به بینایی موعظه کنم).49
انجیل لوقا باب چهارم آیات 18 ـ 19.
شریعت عیسی در فضای فرهنگی دیانت یهود و در حاکمیت تمدّن روم به ظهور رسید. آن فرهنگ و این تمدّن زمینههایی را برای جامعه پدید آورده بودند که هویت اجتماعی انسان را به برخورداری از برتری جدال برانگیز صرفا مادی و دور از احساس و مهروزی انسانی فرو کاسته بودند.
این ناهنجاری بازدارنده بزرگی در سر راه مهرورزیها و احساسهای انسان
( 111 )
دوستانه و مشی انسانی در درون تمدّن بود. و نمیگذارد همگام با شکوفاییهای مادی اخلاق و رفتارهای انسانی به رشد و شکوفایی برسد.
آموزههای اخلاقی و روحانی در شریعت عیسی به واقع برابر با نیاز عینی انسانی بود که به گونه یک بُعدی مسیر تمدّن را میپیمود. از این روی با این که مخالفتهای علمای یهود شدید و رفتار امپراطوری خشن و غیرانسانی بود پیام عیسی اثرخود را بر جامعه گذاشت و دگرگونی تمدّن روم به تمدّن مسیحی را حتمی ساخت.
دین زرتشت نیز که همزمان در امپراطوری و تمدّن ایران رواج داشت وجوه همانندی با آن دارد بویژه از این جهت که عنصر اساسی در مسیحیت بخشش اخلاقی است و دین زرتشت که در سه جمله معروف: (پندار نیک گفتار نیک کردار نیک) خلاصه میشود به طور کامل جنبه اخلاقی دارد.
این نظر دور از واقعیت نیست که گفته شود رواج این دو مذهب در محیط تمدّنی آن روز همزمان با دورهای از تکامل بشر بوده است که غرائز اخلاقی و احساسی به کمال رسیده ولی هنوز تواناییهای فکری و عقلی آدمی آن اندازه شکوفا نشده بوده که بشر در آنچه با احساس و عواطف مییابد شک کند; بلکه اصول نظری دین را در سایه جاذبه اخلاقی و احساسی آن میپذیرفت و به باور و اعتقاد دست مییافت. در متنهای مقدس دین به عنوان یک گزاره عقلی و استدلالی و برآیند مشاهدههای منطقی در طبیعت جلوهای ندارد. بلکه یک امر وجدانی درونی معرفی میشود که تنها بر احساسهای روحانی متکی است.50
اسلام آخرین مرحله کمال دین
دین اسلام در مرحلهای از پیشرفت تمدّنی بشر ظهور یافت که نه تنها وجدان و احساس بلکه نیروی عقل و تفکر نیز به اندازه لازم و درخور شکوفا شده بود. انسان میتوانست مؤلفههای یک وحی جامع کامل و همه سویه را
( 112 )
درک کند و بپذیرد. در اسلام پیامبر(ص) برای نشان دادن حق بودن دین مانند پیامبران پیشین به معجزههای حسی نیازی نداشت; زیرا بشر به حدی از بلوغ رسیده بود که خود میتوانست درست را از نادرست باز شناسد:
(لا اکراه فی الدین قد تبیّن الرّشد من الغیّ.)51
اکراه و اجباری در دین داشتن وایمان آوردن نیست راه راست از کژراهی نموده شده.
در این شریعت نخستین پیام وحی با خواندن و نوشتن و آموختن آغاز میشود.52 در جای جای قرآن بشر به خردورزی واندیشیدن دعوت شده است. از قلم و کتاب و حکمت سخن رفته است. حتی (اندیشیدن) درباره آموزههای وحی به عنوان یکی از هدفهای دین یاد شده است:
(کتاب أنزلناه الیک مبارک لیدبّروا آیاته و لیتذکر اولوا الألباب.)53
[ای محمد] نامهای که به تو فرستادیم برکت کرده است[بر خوانندگان و نیوشندگان] که در پی آن میروند و در آن اندیشند و تا زیرکان و خردمندان نیز پند یابند.
در قرآن مسائل اندیشه برانگیز بسیاری چه در حوزه امور طبیعی مانند: زمین و آسمان و گیاه و حیوان و یا در مسائل فرا طبیعی مانند: روح و وحی و اشراق و علم خدا و قیّومیّت و… طرح شده است و از مردمان میخواهد که درباره آنها بیندیشند. بیشترین آموزههای دینی در اسلام الهام بخش خردورزی اندیشه و برانگیزانده عقل واندیشه اند. حتی عبادتهای دینی که چه بسا به نظر میرسد با تفکر و اندیشه بشری نسبتی ندارند اگر با تفکر و دانایی همراه نباشند ارج و بهایی نخواهند داشت.
در قرآن از گزاردن نماز در حالی که عبادت کننده نتواند اندیشهاش را با عبادت همراه کند باز داشته شده است.54
امام علی(ع) اندیشه به وقت عبادت را گوهر ارزشمند هر عبادت بیان میکند.55
( 113 )
برترین نیروی نهفته در بشر نیروی عقل و قدرت اندیشه است. به طور طبیعی برترین تمدّنی که میتواند به دست بشر ساخته و پرداخته شود تمدّن علمی و عقلی است.آن گاه که انسان بتواند بیشترین توانِ عقلی و علمی خود را در زندگی به کار گیرد پایان خط تمدّن خواهد بود. شماری مانند توین بی 56 تمدّن غرب را این گونه دانسته اند. این نظر تأییدی بر همین مطلب است که دراین تمدّن نیروی اندیشه و خرد چه بسا بتواند آخرین و نهاییترین مرزهای عقلی و اندیشهای را پشت سر بگذارد و تمام ساحتهای علمی و عقلی را فراروی بشر بگشاید. یعنی کمال یافتگی و پایان پذیری تمدّن به دست عقل و اندیشه سپرده شده است.
در حوزه وحی و پیامبری نیز به طور دقیق همین امر دیده میشود. یعنی تکیه اسلام بر عقل واندیشه و به رسمیت شناختن توان راهبردی عقل و حق دخالت در ساحت دین و دینداری سرّ پایان یافتگی وحی و پیامبری است. در اسلام حق دخالت عقل در زندگی مدنی بی گمان انگاشته شده است; بلکه در ساحت دین و سازمان دادن به امور مربوط به دینداری نیز این حق برای عقل رسمی و مشروع است. در بخش قانونگذاری دینی که درگیرترین بخش با زندگی و تمدّن است عقل هم میتواند کشف کننده قانون و قانونگذار باشد هم میتواند از دامنه و گستره قانون دینی بکاهد و یا دامنه آن را بگستراند و هم میتواند در استنباط و فهم و کشف قانونها و آیینها از متنهای دین کاربرد ابزاری داشته باشد. پس بخش مهم و گستردهای از کارهایی را که در دورههای نخستین و مقدماتی بشر به ناگزیر وحی انجام میداده است در دوره رشد و بلوغ خرد و اندیشه نیرو و استعداد عقلی و علمی بشر انجام میدهد و تلاش خردورزانه انسانهای عالم و آگاه بر جای وحی انبیاء مینشیند.
علامه اقبال آخرین حدّ کمال برای رسالت اسلام را ضرورت و مقتضای تکامل عقلی بشر میداند:
( 114 )
(رسالت با ظهور اسلام در نتیجه اکتشاف ضرورت پایان یافتن خود رسالت به حدّ کمال میرسد. و این خود مستلزم دریافت هوشمندانه این امر است که زندگی نمیتواند پیوسته در مرحله کودکی و رهبری شدن از خارج باقی بماند…. توجه دائمی به عقل و تجربه در قرآن و اهمیتی که این کتابِ مبین به طبیعت و تاریخ به عنوان منابع معرفت بشری میدهد همه سیماهای مختلفِ اندیشه واحد ختم دوره رسالت است.)57
استاد شهید مطهری راز ختم نبوت را بر پایه تکامل فکری و عقلی و در نتیجه رشد اجتماعی بشر توجیه و تفسیر میکند:
(در حقیقت یکی از ارکان خاتمیت بلوغ اجتماعی بشر است به حدّی که میتواند حافظ و نگهبان مواریث علمی و دینی خود باشد و خود به نشر و تبلیغ و تعلیم و تفسیر آن بپردازد.)58
بنابر تفسیر استاد مطهری از خاتمیت اسلام وحی اسلامی طرحی کلی و جامع است برای تمام دورههای زندگی بشر. این طرح کلی و جامع منبع پایان ناپذیر است. کم کم همراه پیشرفت زندگی و تمدّن عقل میتواند نیازهای دینی بشر را به کمک این منبع فهم و کشف نماید.
سیر نهایی دین و تمدّن از چشم انداز تاریخ
از نگاه تاریخی به سیر دگرگونی دین و تمدّن به دست میآید در مسیر حرکتی که در گذشته برای تمدّن بشر رخ داده است بخشی از پدیدههای تمدّن بشر که با جنبه خیال و تفکر و خردورزی انسان پیوند دارد مانند: هنر فلسفه و علم به سوی کمال; یعنی گسترده شدن پیش رفته است و بخش دیگر تمدّن که جنبه عینی و اجرایی دارد; یعنی نظام اجتماعی بشر به سوی یگانگی جریان
( 115 )
داشته است. بنابراین هدف نهایی که سیر تمدّن باید به آن آرام گیرد در دو اصل میتوان خلاصه نمود:
1. کمال.
2. وحدت.
کمال یابیِ فکر اندیشه و برآیندهای آن در تاریخ تمدّن بشر نمایان است. فرآیند تکامل در زمینه نظام اجتماعی که همواره به سوی یگانگی جریان داشته به گونه فشرده و خلاصه چنین است: تاریخ تمدّن از مرحله (وحدت خانواده) آغاز شده است و سپس با دور هم جمع شدن خانوادهها وحدت بزرگ تری به نام وحدت قبیله و عشیره پدید آمده و دومین مرحله از سیر تاریخ شکل گرفته است. پس از گذشتِ زمانی طولانی وحدت قبیله تکامل یافته و به وحدت ملی دگر شده است. امّا این مرحله نمیتواند آخرین مرحله تکامل در نظام اجتماعی باشد; بلکه بشر کم کم از این مرحله; یعنی وحدت ملی گذر خواهد کرد وبه کامل و رساترین مرحله; یعنی وحدت جهانی خواهد رسید. حرکتهای پلورالیستی در وجوه گوناگون آن: علمی اعتقادی سیاسی و نیز شکل گیری یگانگیها و یک پارچگیهای منطقهای قارهای و بین المللی که روز به روز افزون تر میشود میتوان گامهای مقدماتی برای پدید آری چنین یگانگی دانست. در متنهای دینی این سیر تاریخی تمدّن از وحدت حضرت آدم آغاز میشود و به وحدت و یگانگی نظام جهانی پسران آدم; یعنی آرمانشهر دینی حضرت مهدی(عج) پایان مییابد. به گفته توین بی:
(تاریخ باخدا آغاز گشته به ملکوت خدا پایان میپذیرد.)59
پس میبینیم سیر تکامل تمدّن تا رسیدن به مرحله فرجامین از کاستی به سوی کمال و از کثرت به سوی وحدت در جریان بوده است. همین دو ویژگی در سیر تکامل دین نیز وجود دارد:
1. دین از مرحله ساده و قلمرو محدود به مرحله کامل و جامع پیش رفته
( 116 )
که از نگاه تاریخی در بحث پیشین شرح شد.
2. از مرحله دینهای منطقهای قومی و مدت دار به دین واحد فراقومی فرامکانی و فرا زمانی پایان یافته است.
در این جا بحث (جاودانگی) (جامعیت) و (جهانی بودن) دین اسلام که از نگاه کلامی روشنگر همان دو ویژگی برای اسلام است انگاشته شده میگیریم; زیرا از هدف نوشتار دور است این جُستار درخور یاد است که به مقتضای این سیر طبیعی در مرحله نهایی تکامل دین و فرهنگی میتواند پویا و سازنده باشد و در درون تمدّن به حیات و حضور خود ادامه دهد که تواناییهای لازم و بایسته برای پدید آوردن یگانگی گسترده و تفاهم و همدلی و گفت و گو میان همه انسانها و ملتها را دارا باشد. فرهنگ اسلامی این تجربه را در برههای از تاریخ بر جای گذاشته است و نشان داده که میتواند چنان وحدت و یگانگی را پدید آورد:
(اسلام که یک امپراطوری عظیم جهانی بود با سماحت و تساهلی که از مختصات اساسی آن به شمار میآمد… فرهنگ تازهای که حدود و ثغور نمیشناخت [پدید آورد]. مسلمان از هر نژاد که بود عرب یا ترک سندی یا افریقایی در هر جایی از قلمرو اسلام قدم مینهاد خود را در وطن خویش و دیار خویش مییافت. یک شیخ ترمذی یا بلخی در قونیه و دمشق مورد تکریم و احترام عامه میشد و یک سیاح اندلسی در دیار هند عنوان قاضی مییافت.)60
این بررسی و چشم انداز به دین و تمدّن نشان میدهد که این دو در درازای حیات خود وجوه مشترک و پیوند ناگسستنی با یکدیگر داشته اند. اما امروز باید پذیرفت این پیوند دست کم در بخشی از تمدّن بشری رنگ باخته است. آیا این به معنای پایان خویشاوندی و پیوند دین و تمدّن است؟ به واقع تمدّن بشر در
( 117 )
هیچ مرحلهای هرگز نخواهد توانست خود را از تمام ویژگیهای مشترک با دین جدا سازد; زیرا هنگامی که دو نظام از واقعیتها در ذات و هویت خود این گونه ژرف و پیوسته با یکدیگر پیوند و داد و ستد داشته باشند و در زمانی چنین دراز میان آنها خویشاوندی و آمیختگی وجود داشته باشد ممکن نیست که آنها یکسره از هم بگسلند و نسبت به یکدیگر بیگانه و نامحرم شوند.
دین واقعی از تمدّن درست و و اقعی جداشدنی نیست. این گسست که امروزه میان تمدّن غرب و دین دیده میشود به هویت و ذات دین و تمدّن باز نمیگردد; بلکه پیامد پدیدهها و عارضههای بیرونی که بر دین و تمدّن است. اگر میبینیم شماری مانند مارکس میان دین و تکامل و یا ماکس وبر میان دینداری و تمدّن دو گانگی و ناسازگاری انگاشتهاند از آن رو است که از دین همان چهره واژگونه و غیر وحیانی مسیحیت را میشناختهاند و از دینداری رفتارهای شکلی آمرانه و بی روح را در نظر داشته اند. البته این چگونگی ویژه مسیحیت غرب نیست بلکه سوکمندانه در دنیای اسلام نیز چهره شفاف و ناب دین با پیرایههای بسیاری پوشانده شده است و دینداری اسلامی صفای آغازینش را ندارد. با این تفاوت که در اسلام متن ناب و بی آمیغ و شفاف وحی در دسترس هست. ولی در مسیحیت چنین نیست.
جامعه شناس وقتی چهره موجود و نمود یافته دین را در جامعه و میان مردمان میبیند تنها با ظواهری از دین که به درست یا نادرست در گفتار و رفتار عادت گونه متدینان بروز دارد رو به روست. در این صورت دور از انتظار نیست که به چنان داوری و باوری برسد; زیرا وقتی آموزههای زلال ناب و بی آمیغ دین به رسمها و عادتهای خشک و بی روح فرو کاسته شود و یا دچار گونه گون تحریفها تعصبّها تحکّمها و جزمیتها گردد سازو کار واقعی و اوّلی دین از میان میرود و به عکس با سازو کاری دروغین و ویران گر ظاهر میشود. البته این یک روی سکه است. عصیان ظاهرگرایانه در پاره ای
( 118 )
پدیدههای تمدّن جدید و به خود تکیه کردن انسان به گونه زیاده از حدّ در درون این تمدّن روی دیگر آن است که در پیدایی این گسل بی نقش نبوده است. هر چند که این رویداد را بر آیند ناخالصیهای دین یا نارواییهای دینداری در نظر بگیریم.
به هر روی سخن ما درباره پیوند میان دین حقیقی و تمدّن سالم و انسانی است. هر اندازه دین مطرح در جامعه و رفتارهای دینی با دین ناب و خالص نزدیک تر باشد پیوند دین با تمدّن انسانی بیش تر و حس شدنی تر است.
سرّ آن که جامعه جهانی و تمدّن بزرگ دینی ـ آرمانشهر دین ـ بر بنیاد تجدید دین و انقلاب در ساختار فرهنگ دینی از سوی امام معصوم(عج) استوار خواهد شد در همین مطلب نهفته است که دین واقعی و فرهنگ اصیل وحیانی میتواند با جامعه مدنیت سالم و انسانی سازگاری داشته باشد و هم بهره برساند وهم بهره بگیرد.
در طول تاریخ این سازو کار همواره در تجدید بعثتها و رسالتها اتفاق افتاده است. نمونه آشکار آن در بعثت پیامبر اسلام(ص) که در پرتو آموزههای اصیل دین تمام عناصر مثبت تمدّنهای موجود در تمدّن اسلامی راه یافت و تمدّنی بزرگ زنده و یگانه زاده شد. در انقلاب اسلامی ایران که دین و فرهنگ دینی به گونه نسبی به خلوص خود بازگشت شاهد هستیم که چگونه دین به اندازه خلوص یافتگیاش توانسته است با زوایای سالم و انسانی تمدّن سازگاری داشته باشد و پیوند برقرار کند.
به راستی تمدّن جدید نیز اگر نخواهد با دین ناب و بی آمیغ و به دور از خرافهها هماهنگی یابد در این صورت به حیات خویش پایان خواهد داد نه به حیات دین; یعنی آن بخش انسانی تمدّن به جای خواهد ماند و بخشها و جلوههای ناسالم و غیر انسانی آن چونان کف از میان خواهد رفت. این سنّت درمتن طبیعت و تمامی پدیدههای هستی جاری است:
( 119 )
(فأما الزّبد فیذهب جفاءً و أما ینفع الناس فیمکث فی الارض کذلک یضرب الله الأمثال.)61
امّا کف سیل به کران رود و آنچه که مردم را سودمند است در زمین بماند. بدین گونه خداوند مَثَلْها را به این نیکویی زند.
در نگاه وحی هر تمدّن تا آن گاه زنده و پایدار میماند که هماهنگ و همگام با قانونهای عام آفرینش و سنّتهای حق جلو برود. انحراف از این اصل عامل نابودی و مرگ آن تمدّن است:
(فکأیّن من قریة اهلکناها وهی ظالمة.)62
چه بسا شهرها که مردم آنها که ستمکار بودند هلاک کردیم.
(و ما کنّا مُهلکیِ القری الاّ و أهلها ظالمون.)63
ما هلاک کننده مردمان شهرها نیستیم مگر آنها که مردمانش ستمکارانند.
(ما کان ربّک لیهلک القری بظلم و أهلها مصلحون.)64
پروردگار تو[ای محمد] هرگز نخواست شهرهایی را که هلاک کرد به بیداد هلاک کند در حالی که مردم آن شهرها اصلاح خواه و نیکوکار باشند.
در این آیهها پشت کردن به جاده حق و روی آوردن به ستم عامل نابودی و مرگ تمدّنها دانسته شده است. و حرکت کردن در مسیرحق صلاح و درستیها عامل حیات و ماندگاری آنها است.
این قانون که قرآن در بحث از سببها و انگیزههای دگرگونی در نظامهای اجتماعی و طلوع و غروب تمدّنها ارائه میدهد تنها از زاویه کاربرد تاریخی آن نیست بلکه قانون و سنّت حاکم بر هر جامعه و تمدّنی را بیان میکند.
برابر این سنّت الهی سرنوشت تمدّن امروز بشر نیز بسته به آن است که آیا با دین و قانونها و سنتهای حاکم بر زندگی انسان هماهنگ میشود و میماند یا
( 120 )
ستم وعصیان میورزد و به ناگزیر عناصر واقعی واصیل آن به تمدّنی انسانی و واقع گرا سپرده میشود که دین داعیه دار آن است؟
آیه شریفه زیر از این پدیده و رخداد خبر میدهد و آن را به خوبی مینمایاند تا بشر مغرور توانایی تمدّنیِ خویش نشود:
(ألم یروا کم أهلکنا مِن قبلهم من قرنٍ مکنّاهم فی الارض ما لَم نمکّن لکم و أرسلنا السماء علیهم مدراراً و جعلنا الأنهار تجری مِن تحتهم فاهلکناهم بذنوبهم و أنشأنا مِن بَعدهم قرناً آخرین.)65
آیا نمیبینید چه بسیار مردمانی که ما پیش از آنان گروه گروه هلاک کردیم آن چنان کسانی که آنان را در زمین جای و توان دادیم که هرگز مانند آن به شما ندادیم و آسمان را برایشان فرو گشادیم که باران بهنگام بارید و جویهای آب برای آنان بساختیم که از زیر درختان آنان جاری بود. پس از آن آنان را به گناهشان هلاک کردیم و از پس ایشان گروه دیگر در گرفتیم.
برای آن که وجه دینیِ تمدّن در تمدّنی که گفته شد دین داعیه دار آن است بهتر روشن شود لازم است معنی و برداشت مورد نظر خود را از تمدّن دینی بیان کنیم. تا کنون کم تر درباره حدّ و مرز یا در حقیقتِ فصل منطقی تمدّن دینی سخن رفته است. به همین سبب کسان بنا به گونه نگاه و اندازه درک خویش از دین یا تمدّن و از پی آن از تمدّن دینی دریافتها و برداشتهای گوناگون دارند. به طور کلی میتوان دریافتهای رایج از تمدّن دینی را در دو تعریف ارائه کرد:
1. در سادهترین دریافت تمدّن دینی آن نوع از تمدّنی است که نشانههایی از دین و مناسک دین و شخصیتهای دینی در آن دیده میشود.
( 121 )
2. در برداشت دیگر آنچه یک تمدّن یا عنصر تمدّنی را در خور و شایسته ویژگی دینی میکند معنی و مفهوم نهفته در آن است. در این برداشت و دریافت آنچه اهمیت دارد آن است که اجزای تشکیل دهنده تمدّن تا چه اندازه از تفکر دینی برخوردار باشد و سمت و سوی آن چه مقدار با اصول وارزشها وهدایتها و ایدههای انسانی دین هماهنگی داشته باشد.
اگر دریافت دوم از تمدّن دینی را بپذیریم شرط اساسی برای تمدّن دینی این است که در جای جای آن نمادها و ظواهر دین دیده شود بلکه باید با روح و گوهر دین و با معنویت حریّت عدالت و حقوق انسانی هم سویی داشته باشد. با این دریافت اگر بشر آجر و آهن و شیشه هم بسازد اثر آفرینش گری و برازندگی خلیفة الهی خود را آشکار کرده است. وقتی انسان برای آبادانی و سازندگی و رهایی از خستگی و ملال و دستیابی به شیوههای بهتر زندگی و بهبود معیشت به عقل و اندیشه و اراده آزادانه خود متوسل میشود این بدان معنی نیست که میخواهد به جای دین و خدا به دیگری متوسل شود بلکه به عکس او آماده ادای تکلیف خود میشود تکلیفی که از دیدگاه دینی در برابر خدا بر عهده اوست:
(هو أنشأکم من الارض و استعمرکم فیها.)66
همان است که شما را از خاک زمین آفرید و زمین را استعمارگاه شما قرار داد.
جریان بی رنگ و سیال زندگی آدمی آن گاه که در بسترهای ارزشی و انسانی: مهرورزی به همنوع مفید بودن یک یک افراد جامعه به حال هم جاری شود و حتی کار روی طبیعت برای اعتلای انسان باشد تمدّن معنوی و انسانی پا میگیرد و درونمایه تمدّن معنوی میشود. و این یعنی همان تمدّن دینی.
در این برداشتِ از تمدّن دینی زمین از آسمان جدا نیست بلکه زمین جامه
( 122 )
آسمانی میپوشد به گونهای که کار و تلاش بر روی طبیعت عنوان وظیفه دینی و مفهوم عبادی پیدا میکند.
پیامبر اکرم(ص) فرمود:
(جُعلت لِی الأرض مسجداً.)67
برای من سراسر زمین مسجد است.
این آموزه دینی نگاه عاشقانه شوق انگیز و از روی علاقه انسان را به آسمان از او نمیگیرد بلکه مفهوم درستِ آسمان را دراختیار او مینهد و رفتار وحرکتهای هدف مند انسان را در این جهان دینی و نمودی ازخلافت الهی او در صحنه هستی میشمارد. و چون این تلاشها و پویشها بر پایه انگیزههایی است که از آگاهی انسانِ دیندار به جایگاه پاسخ گویی خویش و از احساس وظیفه دینی وانسانی او سرچشمه میگیرد این پایندانی وجود دارد که نیروی سازندگی به نیروی آزمندی دگر نشود و از کوششها گذشتها و هموار کردن شجاعانه محرومیتها بر خویش به خاطر پیشرفت و خوشبختی جامعه سرباز نزند.
در فضای تمدّن دینی دغدغه زندگی چهره مثبت پیدا میکند و چونان ابزاری میشود که انسان در سایه تلاشها و نیکوییهایش هستی و بودنِ راستین خود را باز مییابد ونیز میداند که پاسخ مثبت دادن به تلاشهای سازنده درحقیقت ارج و عزت خویش است بر روی زمین. با این ترتیب هرتلاش و کوششی از بشر صورت گیرد که در دایره بینشی منسجم از واقعیتِ انسان و جهان قرار گیرد دینی است و تمدّنی که در این شعاع گسترده پدید میآید دینی انگاشته میشود.
ساز و کار دین برای تمدّن
در دو بخش پیشین از نسبت مفهومی و پیوند تاریخی دین و تمدّن یاد
( 123 )
شد. اکنون به شرح پارهای از پایهها و ارکان تمدّن میپردازیم که دین در پیدایش و بنیان آنها نقش مهم و کارساز داشته است.
در پژوهشهای تمدّن شناسی از سببها و عاملهای پیدایی تمدّن نام برده شده است که عبارتند از: جامعه قانون خانواده اخلاق و آداب امنیت حکومت صناعت بازرگانی دانش هنر ادبیات 68 مهاجرت.69
دین بی آن که در هدف و ذات خود برنامهای برای تمدّن سازی داشته باشد و آموزش آن در دستور کارش باشد در درازای تاریخ به گونه عرضی برای شکل گیری تمدّن دست انسان را گرفته و خدمات بسیاری به انسان و جامعه انسانی کرده است تا ارکان بسترها و زمینههای تمدّن برای بشر فراهم آید که به بخشی از آنها در این جا اشاره میکنیم:
1. جامعه سازی
تشکیل اجتماع و جامعه سنگ زیرین و بستر اصلی پیدایش تمدّن است. تا اجتماع
( 124 )
فراهم نباشد و شکل نگیرد و کاخ آن برافراشته نگردد هیچ عنصر تمدّنی پدید نمیآید.
ییونگ ـ 1961 ـ 1875ـ روح اجتماعی مذهب را یکی از مشترکات ادیان میداند.
دورکیم معتقد است: فرق جادو و مذهب در این است که جادو به طرف (فردیت) و مذهب به طرف (جمعیت) رو میکند.
دکتر شریعتی مینویسد:
(جامعه شناس و تاریخ جامعه شناسی به یک نتیجه میرسند و آن اجتماعی بودن روح مذهب است. حتی مذاهب عرفانی و آخرت گرا مذاهبی اجتماعی و امّت ساز و جامعه سازند.)70
پژوهشگران تاریخ جملگی بر این نظرند که اجتماع بشری بر اثر عقاید مذهبی پدید آمده است:
(از تحقیق در قدیمیترین عقاید پیشینیان بر ما مسلّم شد که مذهب ایشان در بدو امر مبتنی بر پرستش نیاکان بوده و ایجاد خانواده و وضع قوانین اوّلیه نتیجه همین مذهب بوده است.)71
برای نمونه میتوان به کنت و. فلنری ـ Kent.v. Flanneryو رابرت درنان ـ Robert Drennanـ اشاره کرد که از عنصر دین در تشکیل جامعههای نخستین سخن گفته اند:
( دین و آداب و شعایر برای تشکل نخستین مجموعه جوامع پیش از کریستف کلمب نظیر تمدّن اولمک ـ Olmec ـ در مکزیک نقش حیاتی داشته است.)72
در فرایند جامعه سازی هر اندازه عقاید و نمادهای دینی گستره بیش تری یافته به همان نسبت اجتماعهای بشری گسترش پیدا کرده است. وقتی ادیان
( 125 )
الهی در میان بشر ظهور کرد زمینه برای پایه گذاری و تأسیس اجتماعهای بزرگ و یک پارچه پدید آمد. زیرا گروههای انسانی خود را در سیطره یک روح و هدف مشترک که وحی به آنان میآموخت احساس میکردند و از یک قانون و رهبری یگانه پیروی میکردند. هر پیامبری بر پایه قانونهای وحی امتی قانونمند سامان میداد. در این میان شماری از پیامبران الهی مانند حضرت داود و سلیمان توفیق یافتند در بخش بزرگی از زمین حکومت واحد بر پا کنند و مردمان بسیاری را در قلمرو یک دولت بزرگ گرد آوردند.
در مباحث دین پژوهی و باستان شناسی بسیارند کسانی که بر این باورند پیدایی دولتها و پدیده شهر و شهرنشینی رهیافت آیینها و دینهاست:
(احیای توجه به نقش دین در تکامل فرهنگ منجر به پیدایش دیدگاههای نظری جدید حتی در باستان شناسی تمدّنهای کاملاً تاریخی شده است. اغلب باستان شناسان که حوزه و حدود کارشان فی المثل بین النهرین اواخر دوره ماقبل تاریخ بوده است دیگر برای تعلیل تشکّل دولت فقط به آثار مربوط به آبیاری یا فشار جمعیت توجه و تأکید نمیکنند. به مدت چند دهه محققانی که مشرب تاریخی یا مردم شناسانه داشتهاند از جمله میرچا الیاده و پاول ویتلی چنین بحث کردهاند که مراکز مربوط به آیینها و شعایر هسته اصلی شهرهای اولیه بوده است.)73
در روزگار ظهور اسلام مدینة النبی وقتی چهره یک شهر به خود گرفت و بعدها هسته مرکزی جامعه و امت بزرگ اسلام گردید که بیشترین ساکنان آن به یک باور و روح مشترک; یعنی اسلام دل بستند و به برکت دین پراکندگیهای فکری اخلاقی و سیاسی به هم کیشی و برادری و نوع دوستی تغییر یافت. سپسها نیز مسلمانان شهرهای بسیاری را در سرزمینهای گشوده
( 126 )
شده بنا نهادند. پارهای از قرارگاههای نظامی به شهرهای بزرگی تبدیل شد.
شهرهای رمله ـ رام الله ـ جابیه و دابق در سرزمین شام از این شمار است. قاهره یکی از همین شهرهاست که نخست به نام فسطاط ـ محل چادر نظامیان ـ خوانده میشد. در زمان عمر شهرهایی چونان قیروان در تونس کوفه در امتداد فرات و بصره در کنار شط العرب ساخته شد. شهر واسط در زمان امویان در کنار یکی از شاخههای دجله بنا گردید. شیراز در ایران نیز در ابتدا قرارگاه نظامی مسلمانان بود. بصره و کوفه که درحوزه رودخانه دجله و فرات بنا نهاده شدند از مهمترین مراکز تمدّن در آن روز به شمار میرفتند. جاحظ و کندی اهل بصره بودند.74
بنیان گذاری جامعه و شهر بر اجتماع و گردهمایی انسانها میافزود. به طور طبیعی پس از گردهم آمدن انسانهای بسیار در یک منطقه نیازهای جدیدی پدید آمد که برآوردن آنها به برنامه ریزی بستگی داشت و مدیریت و دولت و حکومت.
نیازمندیهای مادی رقابتها تلاشها و کوششها برای فراچنگ آوردن امور مورد نیاز و بِه سامانی زندگی انسانها را به کشف و ابتکار وا میداشت و از دیگر سوی آموزههای دین نیز بر خوشبختی و عزت مندی دنیایی انسان تأکید داشتند و نتیجه کوری و بدبختی در این دنیا را نابینایی و بدبختی بیش تر در آخرت میدانستند.75 به این ترتیب بشر به سوی امور و کارهایی پیش رانده شده که تمدّن آفرین بودند و جامعه را از رکود به در میآوردند و زمینه پیشرفت و توسعه را فراهم میساختند.
2. پایه گذاری قانون
قانون از ارکان مهم و بنیادین تمدّن به شمار است.76
( 127 )
از وقتی انسان زندگی اجتماعی را آغاز کرد نیازمند قانون شد; زیرا انسان برای دستیابی به حق خویش بسیار پیش میآمد که دچار کشمکشها و گرفتاریهایی میشد. و چه بسا با تلاش گسترده و برخوردهای خشن و نزاعها افزون بر آن که به حق خود دست نمییافت حقهایی نیز پایمال میشد. از این روی به نظم و قانون روی آورد و به آن گردن نهاد. و قانون به عنوان نخستین پدیده و عنصر اجتماعی و مدنی جای خود را در جامعه انسانی باز کرد.
در جامعههای نخستین به قانونهای کمی نیاز بود; اما با گسترش پیوندهای انسانی و زندگی اجتماعی گستره و شمار قانونها افزایش یافت. اجتماع و زندگی هر چه به سوی تمدّن پیش آمد به قانونهای کامل تر و فراگیرتر نیاز افتاد.
ادیان الهی از سپیده دم زمان برای سامان دادن زندگی بشر قانون آوردند.
پیامبران الهی تمام رسالت خود را در این میدیدند که مردمان را در زندگی و جامعه به پیروی از قانونهای الهی دعوت کنند. جامعهای قانون مند و یک پارچه به وجود آورند. در آن مرحله از زندگی بشر که طاغوتها و حاکمان بزرگ توانستند ظهور پیدا کنند و اجتماع انسانها را از جاده عدل و قانون خارج سازند این پیامبران و پیروان آنان بودند که به مبارزه با بی قانونی بر میخاستند و برای پیاده کردن و اجرای قانون در جامعه از هیچ کوششی دریغ نمیورزیدند.
به سازواری پیشرفت و همراه با زندگیِ رو به تمدّن بشر ادیان الهی کامل تر شد و شریعتها با قانونهای اجتماعی و اخلاقی و قاعدههای حقوقی پیشرفته تری ظاهر شدند. تا آن که قانونهای گسترده اسلام در ساحتهای زندگی دینی بشر فرو فرستاده شد.
( 128 )
3. پایه گذاری دانش
از روزی که بشر استعداد فکری خود را برای فهم و کشف اسرار طبیعت به کار گرفت و به ساختن ابزار و فراگیری فنون برای بهبود بخشیدن به زندگی خود دست زد بذر تمدّن کاشته شد. پس از پیمودن راهی دراز کم کم به دانستنیها و دانشهایی دست یافت و تمدّن خود را بر آنها بنیان نهاد. در مسیر دستیابی انسان به تمدّن وحی و دین پارهای دانشهای مورد نیاز را در اختیار بشر گذاشته است. شماری از پیامبران الهی از راه دریافتهای وحیانی خود دانشها و صنعتهایی را در میان بشر بنیاد گذاشته اند.
در این باره هم تاریخ پژوهان سخن گفتهاند و هم در متنهای دینی جُستارهایی بیان شده است.
الف. ویل دورانت ریشه و سرچشمه بسیاری از دانشها و صنعتهای تمدّن مصر و دیگر سرزمینها را از پیامبران میداند. از جمله مینویسد:
(ابراهیم خلیل علم حساب را با خود از کلده (بین النهرین) به مصر آورده است.)77
ب. گروهی از صاحب نظران بر این باورند که تمام دانشها و پیشهها را پیامبران پایه گذاری کردهاند و سپس بشر به گسترش و کمال بخشیدن آنها دست زده است.78
ج. شیخ شهاب الدین سهروردی معروف به شیخ اشراق در مقدمه کتاب (حکمة الاشراق) دانش و حکمت در سرزمین پارس را که به دانایان آن سرزمین بمانند جا ماسف و فرشاد شور و بوذرجمهر منسوب است از آموزههای انبیای الهی دانسته است:
(عالم وجود هیچ گاه از دانش حکمت و دانایی که نمودار و قائم به آن بود و حجت و بیّنات خدای به نزد او باشد تهی نباشد و وی همان خلیفه و جانشین خدای بزرگ بود بر روی زمین.)79
( 129 )
د. فیلسوفان اسلامی بر این باورند که اندیشههای حکمی و فلسفی در تاریخ بشر به دست پیامبران الهی پایه گذاری شده است. برای نمونه: حکمای اشراقی نظریه مُثُل افلاطونی و نتیجه معرفت شناختیِ آن را که دانش و ادراک فرایند یادآوری است از یافتههای فرابشری میدانند.80
در قرآن به پیدایی پارهای از صنعتها در تمدّنهای پیشین که سرچشمه وحیانی داشته اشاره شده است. درباره حضرت نوح میفرماید:
(فأوحینا الیه أن إصنع الفلک بأعیُنِنا وَوَحْیِنا….)81
پس به نوح پیغام فرستادیم که بر دیدار ما و به فرمان ما کشتی بساز.
حضرت داود مأمور شد با آهن سرد و سخت که به امداد غیبی در دستش چون موم نرم بود صنعت زره بافی را بنیان نهد و در این کار نظمِ هماهنگِ بندها و حلقههای زره را رعایت کند.82
حضرت سلیمان به یاری خداوند از تواناییهای فراوانی برخوردار بود:
(و برای سلیمان باد را مسخّر کردیم… و برای او مس را چون چشمه آب روان کردیم… و از پریان که به چشم شما نیایند کسانی را مسخر کردیم که با رخصت پروردگارش در برابر چشمانش کارهای فنی انجام دهند… آنچه را سلیمان میخواست از غرفههای بلند و مجسمهها و کاسههای بزرگ و دیگهای فرو رفته در زمین برای او میساختند.)83
در حکومت حضرت سلیمان با الهام غیبی هم در صنعت معماری پیشرفتهای بسیاری حاصل شد و بناهای بلند بنا گردید و هم در عرصه هنرِ نقاشی و مجسمه سازی گامهای بسیار بلندی برداشته شد و هم در صنعت فلزکاری انقلابی بزرگ پدید آمد.
این تمدّن و پیشرفت صنعتی هنری و معماری شگفت انگیز سرزمین
( 130 )
سلیمان بویژه کاخ ساخته از آبگینه او بود که ملکه سبا را به شگفتی وا داشت و هنگام ورود به کاخ و دربار سلیمان از فرط صفا و تلألؤ پنداشت آب است و جامه از ساق پا برگرفت.
گفت: این قصری است از آبگینه صاف.
ملکه سبا از آن دستگاه با عظمت نبوت به حیرت آمد و گفت: بارالها! من سخت بر نفس خویش ستم کرده ام و اینک با رسول تو سلیمان تسلیم فرمان یکتا پروردگار عالمیان گردیدم.
سخن گفتن از دیگر عناصر تمدّن مانند: حکومت هنر صناعت بازرگانی و… و نشان دادن جایگاه واقعی و تاریخی هر کدام با توجه به آموزههای وحی و دین بویژه در اسلام از مجال این نوشتار بیرون است. اما از این چشم انداز وقتی دین و تمدّن را به درستی مینگریم میبینیم دین آن چنان که هست و تمدّن آن چنان که باید باشد با یکدیگر همسایه دیوار به دیوارند. از همین روی در تاریخ بشر هرگاه دین با چهره روشن و آموزههای زلال و ناب خود ظاهر شده رهیافت تمدّنی برای بشر داشته است. برهههایی از تاریخ که پیامبران الهی آموزگار و هدایت گر بشر بودهاند و دین تمامی یا بخشی از جلوههای خود را مجال یافته بنمایاند و در بوته اجرا نهد تمدّن معنوی و انسانی سربرافراشته و افزون بر زوایای معنوی جامعه و نیاز معنوی انسانها زوایای مادی جامعه و نیازهای مادی انسانها را نیز پوشش داده و بر آورده و به هر سرزمینی که راه یافته عمران و آبادانی رفاه و امنیت و بارقههای معنوی را به ارمغان برده است.
اکنون نیز دینِ اسلام به عنوان آخرین دین وحیانی و نهاییترین مرحله از سیر تکامل دین در بستر کمال یافته فرهنگ و تمدّن بشر این توان را دارد که تمدّن واقعی بشر را همراهی و پشتیبانی کند.
( 131 )
پی نوشتها:
1. برهان قاطع محمد حسین بن خلف تبریزی ج 1481/3.
2. دایرة المعارف فارسی غلامحسین مصاحب ج1895/2.
3. فرهنگ فارسی امروز غلامحسین صدری افشار نسرین حکمی نسترن حکمی 830/.
4. لسان العرب ابن منظور ج 19/9.
5. فرهنگ پیرو فرهنگ پیشرو محمد تقی جعفری 47/ ـ 51.
6. همان 18/.
7. انسان و ادیان میشل مالرب ترجمه مهران توکلی 339/ نشر نی.
8. همان.
9. تاریخ علوم پی یر روسو ترجمه حسن صفاری 143/ امیر کبیر.
10. فرهنگ فارسی دکتر محمد معین ج 1139/1.
11. اخلاق ناصری خواجه نصیر الدین طوسی 251/ ـ 252.
12. کلیات عقاید ابن خلدون درباره فلسفه تاریخ و تمدّن دکتر عزت الله رادمنش 9/ قلم.
13.فرهنگ علوم اجتماعی آلفا پیرو ترجمه دکتر باقر ساروخانی 47/ کیهان.
14. فرهنگ شناسی دکتر چنگیز پهلوان60/ پیام امروز تهران.
15. همان48/.
16. همان مدرک 67/ ـ 69.
17. چیستی گفت و گوی تمدّنها مجموعه مقالات 227/ انقلاب اسلامی.
18. همان74/.
19. فرهنگ تمدّن ایدئولوژی دکتر علی شریعتی 19/.
20. تکاپوگر اندیشهها عبدالله نصری 373/ فرهنگ و اندیشه اسلامی.
21. فرهنگ و شبه فرهنگ دکترمحمد علی اسلامی ندوشن 27/.
( 132 )
22. افسون زدگی جدید داریوش شایگان.
23. جامعه شناسی ادیان دکتر شریعتی 72/.
24. برخورد تمدّنها و بازسازی نظم جهانی ساموئل پی.هانتینگتون ترجمه محمد علی حمید رفیعی 71/ دفتر پژوهشهای فرهنگی.
25.تاریخ طبیعی دین دیوید هیوم ترجمه حمید عنایت 11/ خوارزمی تهران.
26. مدخلی بر کاوش در تاریخ ادیان دکتر محمد عبدالله دراز ترجمه و نگارش سید محمد باقر حجتی 175 دفتر نشر فرهنگ اسلامی تهران.
27. مجموعه آثار شهید مطهری ج 167/3.
28. همان 168/ به نقل از (علم الیقین) فیض کاشانی 105/.
29. انسان در برابر تاریخ آینده بخت آور رحیمی 8/.
30. تاریخ تمدّن آرنولد توین بی 10/.
31. سوره اعراف آیه 59.
32.سوره مؤمنون آیه 23.
33. سوره نوح آیه 11 ـ 12.
34. سوره نوح آیه 20.
35. سوره نوح آیه 7.
36.سوره هود آیه 50.
37. سوره اعراف آیه 73.
38.سوره انعام آیه 79.
39.سوره انعام آیه 80.
40. سوره بقره آیه 124; سوره انعام آیه 84 ـ 89.
41. سوره بقره آیه 125.
42. سوره انعام آیه 89.
43.سوره عنکبوت آیه 28; سوره اعراف آیه 80 سوره نمل آیه 54.
( 133 )
44.سوره یوسف آیه 54 ـ 55.
45. سوره هود آیه 84 ـ 85.
46. سوره نمل آیه 12.
47. سوره طه آیه 41 ـ 47.
48. سوره مریم آیه 30 ـ 32.
49. ادیان زنده جهان رابرت ا. هیوم ترجمه دکتر عبدالرحیم گواهی 340/ دفتر نشر فرهنگ اسلامی تهران.
50. راه طی شده مهندس مهدی بازرگان 37/.
51. سوره بقره آیه 256.
52. سوره علق آیه 1 ـ 5.
53. سوره ص آیه 29.
54. سوره نساء آیه 43.
55. علی(ع) فرمود:
(المتعبّد بغیر علم کحمار الطاحونة یدور و لا یبرح من مکانه)
کسی که بدون فهم و دانش عبادت کند مانند الاغ آسیاب است که میچرخد ولی از جای خود بیرون نمیرود. غرر و درر آمدی ج125/2.
56. تاریخ تمدّن توین بی 14/.
57. احیای تفکر دینی در اسلام محمد اقبال لاهوری ترجمه احمد آرام 146/.
58. مجموعه آثار شهید مطهری ج 157/3.
59. انسان در برابر تاریخ آینده 8/8.
60. کارنامه اسلام دکتر عبدالحسین زرین کوب 31/ امیر کبیر.
61. سوره رعد آیه 17.
62.سوره حج آیه 45.
63. سوره قصص آیه 59.
( 134 )
64. سوره هود آیه 117.
65. سوره انعام آیه 6.
66. سوره هود آیه 61.
67. بحارالانوار علامه مجلسی ج 324/16 بیروت.
68. تاریخ تمدّن ویل دورانت 3/ ـ 108.
69. فرهنگ تمدّن ایدئولوژی دکتر علی شریعتی 21/.
70. جامعه شناسی ادیان دکتر علی شریعتی 96/ ـ 97.
71. تمدّن قدیم فوستل دو کولانژ ترجمه و مقدمه نصرالله فلسفی 118/.
72. دین پژوهی ویراسته میرچا الیاده ترجمه بهاءالدین خرمشاهی ج 372/1 ـ 373.
73.همان 371/.
74. فرهنگ و تمدّن مسلمانان و.و بارتولد ترجمه علی اکبر تبوت 40/ ـ 59 ابن سینا.
75. سوره اسراء آیه 72.
76. تاریخ تمدّن ویل دورانت 28/.
77. همان 214/.
78. نقش پیامبران در تمدّن انسان فخرالدین حجازی 59/ بعثت.
79. حکمة الاشراق شیخ شهاب الدین یحیی سهروردی ترجمه و شرح سید جعفر سجادی 19/.
80. همان 3/ ـ 4 20; سیر فلسفه در جهان اسلام ماجد فخری 328/.
81. سوره مؤمنون آیه 27.
82. سوره سبأ آیه 10 ـ 11.
83. سوره سبأ آیه 12 ـ 13.