اشاره: اشغال سفارت امریکا را به دست گروهی از دانشجویان کشور در تاریخ 13 آبان ماه سال 1358 باید در چهارچوب تحولات سیاسی و اجتماعی کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بررسی کرد، همان طور که حوادث و وقایع دیگری، مانند جنگ عراق علیه ایران نیز در امتداد وقوع انقلاب اسلامی ارزیابی میشوند.
اقدام تعدادی از دانشجویان کشور موسوم به دانشجویان مسلمان پیرو خط امام[ره] در اشغال سفارت امریکا در تهران و به گروگان گرفتن کارکنان سفارت طی مدت 444 روز، آنچنان با مفاهیم انقلاب اسلامی و تحولات پس از آن پیوستگی داشت که امام خمینی(ره) از آن به عنوان انقلاب دوم یاد کردند. از طرف دیگر، این واقعه بازتاب و پیامدهای عمیقی در روند تحولات داخلی و خارجی کشور پس از سال 1358 داشت و در این مورد دیدگاههای مختلفی نیز شکل گرفت.
فارغ از اینکه اشخاص و گروههای سیاسی داخل کشور در مورد انگیزهها و پیامدهای این اقدام چه دیدگاههایی مطرح کردهاند، تمامی آنها بر این نکته اذعان دارند که در کشاکش مسائل جناحی و سیاسی گروههای داخلی کشور، از واقعیتهای اشغال سفارت غفلت شده است.
کتاب تسخیر نوشتهِ خانم معصومه ابتکار، نخستین روایت مکتوب از درون سفارت تسخیر شده امریکا در تهران است. همان گونه که فرد ای.رید، ویراستار کانادایی کتاب، در پیشگفتار میگوید، این کتاب نخستین روایت یک ایرانی است که شاهد اشغال سفارت امریکا در تهران به دست دانشجویان پیرو خط امام[ره] و آغاز بحران 444 روز گروگانگیری بوده است.
کتاب تسخیر را برای نخستینبار در سال 1371 (1994)، انتشارات کانادایی تالن بوکز(1) به زبان انگلیسی منتشر و سپس، در سال 1379، انتشارات اطلاعات در تهران آن را ترجمه و منتشر کرده است.
کتاب تسخیر مشتمل بر ده فصل، یک مقدمه و یک بخش با عنوان کلام پایانی است. حجتالاسلام موسوی خوئینیها بر این کتاب توضیحی نوشته و فرد ای.رید ویراستار و نویسنده با سابقهِ کانادایی ضمن نوشتن پیشگفتار، پانویسهای تاریخی کتاب را برعهده گرفته است.
در بخش مقدمه، انگیزهِ نگارش کتاب تشریح شده است. در این مورد، نویسنده افزون بر بیان عامل زمان، موارد دیگری، مانند بیان دقیق ماجرا همراه با نقد، مقابله با تحریف یا وارونه جلوه دادن ماجرا از جانب روایتهای رسمی غرب و کاهش تنش میان دو ملت ایران و امریکا را به عنوان انگیزههای اصلی خود در نگارش کتاب معرفی میکند. ابتکار با توجه به اهداف مزبور دو گروه مخاطب را برای کتاب عنوان میکند، غیر ایرانیها، به ویژه غربیها که سالها از دریچهِ تبلیغات رسانهای جهانی به جریان تسخیر سفارت امریکا نگریستهاند و دیگری نسل جوان ایرانی که به دلیل بعد زمان از حقایق ملموس فاصله گرفته است.
نویسنده یادآور میشود که کتاب تسخیر، تنها شرحی شخصی و تفسیری است و نمایانگر احساسات، نگرشها یا علایق سیاسی هیچ گروه یا دستهای نیست. همچنین، وی تأکید میکند که هیچ گاه برای خود شأن قضاوت قائل نیست: <این کتاب فهرست مقولات درست و نادرست و نیز عذرخواهی بابت اعمال گذشتهمان نیست>.
با وجود این، نویسنده در مورد انگیزهها و پیامدهای اشغال سفارت به اظهار نظر میپردازد. وی در مورد شرایط سیاسی کشور و تأثیر آن بر تصمیم دانشجویان برای تسخیر سفارت امریکا، تأیید میکند که اقدام دانشجویان در پاسخ به تهدیدهایی بود که در آن زمان، از جانب امریکا احساس میشد: <وقتی همین شاه - که حکومت طولانیاش ثروتی توصیف ناشدنی را نصیب خانواده و بستگانش و فقر و انقیاد فرهنگی را پیشکش مردم کرد - در امریکا پذیرفته شد، اعتقاد یافتیم غرب دوباره قصد دارد استقلال نویافته ما را از میان بردارد...> . البته، ابتکار در مورد بازتابها و پیامدهای آن تأکید میکند: <ما دانشجویانی که محاصره و اشغال سفارت امریکا را برنامهریزی و اجرا کردیم، هرگز پیشبینی نمیکردیم که این واقعه بیش از چند ساعت یا حداکثر، چند روز طول بکشد. هرگز تصور نمیکردیم که اقدام اعتراضآمیز ما چنین تأثیر عمیقی بر تاریخ سیاسی کشور و منطقه داشته باشد>. در عین حال، وی به یکی از پیامدهای این واقعه در بخش خارجی اشاره میکند: <اشغال سفارت امریکا بر تصمیم ایالات متحده و متحدان آن مبنی بر حمایت از حمله صدام به نهال نوپای انقلاب اسلامی تأثیر گذاشت>.
فصل نخست کتاب با عنوان ابتدا و قبل از آن شرح مبسوط وقایعی است که در نهایت، به ورود ابتکار به ماجرای تسخیر میانجامد. وی که تنها سه روز پس از اشغال سفارت، یعنی در تاریخ 16 آبان ماه سال 1358 به جمع دانشجویان پیوست، در مورد افکار سیاسی خود توضیح میدهد که به هیچ گروه سیاسی تعلق نداشته و تنها از طریق یکی از همکلاسیهای خود و به دلیل تسلطش به زبان انگلیسی برای ترجمه به دانشجویان معرفی میشود. با وجود این، در توضیح فضای سیاسی و اجتماعی زمان مورد نظر و تأثیر آن بر تفکرات خود مینویسد: <حس میکردیم که پیرامون ما نظام ستمگری است که ما را در راستای منافع خود، بلکه در راستای منافع سیاستهای قدرتهای جهانی که دنیا را اداره میکند، هدایت مینماید، میدانستیم که این ظلم است، اما نمیدانستیم چگونه در برابر آن مقاومت کنیم>. نویسنده در ادامه میکوشد تا پاسخهای صریحی را که بر واقعیتهای آن روز مبتنی باشد، به برخی از ابهامات احتمالی مطرح شده پس از واقعه بدهد؛ ابهاماتی مانند اینکه دانشجویان فاقد درک سیاسی کافی بودند. نویسنده در پاسخ به این ابهام به صراحت مینویسد: <خوابگاه، مانند گهوارهِ انقلاب بود... در واقع، در خوابگاهها امکان نداشت که کسی خود را از فعالیت سیاسی کنار بکشد>. در این فصل، همچنین، مجموعهِ شرایط و فرآیندی که به تصمیم به اشغال منجر شده است، از زبان محمد (همسر نویسنده) بازگو میشود. در این مورد توضیح میدهد که مردم ایران به دلیل داشتن سابقهِ منفی رفتارهای امریکا، چگونه با این ماجرا برخورد کردند؛ تفکری که در ذهن دانشجویان نقش بسته بود و تنها اقدام امریکا به اجازهِ ورود شاه به خاک آن کشور به تسخیر سفارت امریکا در تهران منجر شد. از طرف دیگر، مجموعه اقدامات دانشجویان پیش از اشغال و فرایندی که به تصمیم به اشغال انجامید، بیانگر این موضوع است که این تصمیم کاملاً عاقلانه و تنها راه ممکن بود.
ظ در فصل دوم با نام اشغال بتخانه، نویسنده میکوشد تا رویکرد مسالمتآمیز و غیر خشونتآمیز دانشجویان را در پاسخ به حملهِ تبلیغاتی رسانههای غربی تبیین کند؛ چرا که رسانههای غربی در معرفی دانشجویان از عبارتهایی، مانند تروریسم و وحشیگری استفاده میکردند.
ظ از آنجا که اشغال سفارت امریکا به عنوان اقدام غیرمنتظرهای در داخل و خارج کشور تلقی میشد، دانشجویان در بیانیهِ شمارهِ 1 خود، این گونه توضیح دادند: <ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام خمینی از مواضع قاطعانه امام در مقابل امریکای جهانخوار به منظور اعتراض به دسیسههای امپریالیستی و صهیونیستی، سفارت جاسوسی امریکا در تهران را به تصرف در آوردهایم تا اعتراض خویش را به گوش جهانیان برسانیم. اعتراض به امریکا برای پناه دادن و استفاده از شاه جنایتکاری که قاتل دهها هزار زن و مرد به خون خفته در این مملکت است. اعتراض به امریکا به علت ایجاد فشار تبلیغاتی مسموم و انحصاری و کمک و حمایت از افراد ضدانقلابی و فراری علیه انقلاب اسلامی. اعتراض به امریکا به دلیل توطئهها و دسیسههای ناجوانمردانهاش در مناطق مختلف کشور ما و نفوذ در نهادهای اجرایی مملکت. اعتراض به امریکا به دلیل نقش مخرب و خانمانبرانداز خود در برابر رهایی خلقهای منطقه از دام امپریالیسم که هزاران انسان مؤمن و انقلابی را به خاک و خون میکشد>.
در این فصل، همچنین، به نخستین و مهمترین پیامد داخلی این واقعه اشاره میشود: <یک روز پس از اشغال سفارت به دست دانشجویان، نخستین دولت پس از انقلاب ایران سقوط کرد>. در توضیح این پیامد اینگونه میآید: <بازرگان مردی انقلابی نبود که از انقلاب دوم حمایت کند>.
ظ فصل سوم، که در حقیقت، آغاز خاطرات نویسنده است، با نام استقرار تنظیم شده است. در این فصل، به دو موضوع مهم، یعنی مواجههِ امریکا با اشغال سفارت و نیز آزادی سیزده نفر از گروگانها به دستور امام(ره) اشاره میشود. امریکا در برخورد اولیه با موضوع به زعم نویسنده اشتباه میکند؛ اقدامی که در پی آن، اقدامات سیاسی این کشور با شکست روبهرو میشود. حکومت وقت امریکا به دنبال عملی کردن یکی از این دو راه بود: 1) تبعید شاه به یک کشور ثالث و 2) تلاش میانجیگرایانه از طرف کشور ثالث. عدم نتیجهگیری امریکا از هر دو راه موجب شد تا سیل اتهامات و دروغها در قالب جنگ تبلیغاتی علیه ایران به راه افتد. افزونبر این، نویسنده با بیان جزئیات آزادی سیزده نفر از گروگانها در تاریخ 28 آبان ماه سال 1358، بر این نکته تأکید میکند که اشغال سفارت از این تاریخ به بعد در را‡س دستور کار سیاست خارجی ایران با امریکا قرار گرفت.
ظ فصل چهارم با نام گشایش رمز اسناد به مرحلهِ مهم افشاگری اختصاص یافته است. این مرحله از آن نظر اهمیت دارد که با آغاز آن، تنشهای سیاسی جدیای در داخل کشور ایجاد شد: <برخی از اعضای دولت موقت که در این اسناد از آنها نام برده شده بود، به شدت اعتراض میکردند. با وجود این، دانشجویان بر اساس تبعیت از دستورات امام[ره] بدون هیچ گونه ملاحظهای افشاگری را ادامه میدادند. امام[ره] فرمودند: حتی اگر چیزی درباره من نیز پیدا کردید، افشا کنید>. نویسنده همچنین، یادآور میشود: <عدالت انقلابی،برقآسا عمل میکرد و به فرایندهای لازم جامعه مدنی توجه چندانی نداشت>.
ظ مذاکره هرگز نام فصل پنجم این کتاب است. امریکا که به نظر میرسید از تداوم وضعیت گروگانگیری کاملاً ناراحت است، نهایت تلاش خود را کرد تا موضوع را از طریق مذاکره حل و فصل کند، اما دانشجویان، که تنها چندروز پس از اشغال حمایت ملت را کسب کرده بودند و امام(ره) نیز از آنها حمایت نموده بود، باب هرگونه مذاکره را در برابر امریکاییان بستند: <چیزی برای مذاکره وجود نداشت و تنها راه، استرداد شاه بود>.
حکومت وقت امریکا که به نظر میرسید از نظر داخلی به حل موضوع نیاز شدیدی داشت، ترفندهای دیگری از جمله ارتباط با چهرههای سکولار و غیرمذهبی ایران برقرار کرد، اما اینبار امام[ره] با احالهِ موضوع به مجلس، راه هرگونه مذاکره یا معامله پنهانی را بست.
ظ ابتکار در فصل ششم با عنوان گروگانها و دانشجویان، زندگی در داخل سفارت نیز با اشاره به برخی از خاطرههای خود، از زندگی با گروگانها در طول مدت گروگانگیری توضیح میدهد که چگونه مسئلهِ امنیت تمامی جنبههای زندگی دانشجویان و گروگانها را در داخل سفارت تحتالشعاع قرار داده بود: <از نخستین روز اشغال سفارت، امنیت و ایمنی گروگانها از نگرانیهای اصلی ما بود. نه تنها قصد صدمه زدن به آنها را نداشتیم، بلکه مصمم بودیم به هیچ کس نیز اجازه این کار را ندهیم. عقیده داشتیم که باید با آنها به عنوان زندانی یا گروگان، انسانیترین رفتار ممکن را داشت>.
ظ نگاه رسانههای غربی به موضوع و رویکرد یکجانبهگرایانه و غرضورزانهِ آنها نسبت به ماجرا و مسائل حاشیهای آن، یکی از نگرانیهای بزرگ نویسنده است که حتی در پیدایش انگیزههای اولیه در وی برای نگارش کتاب بسیار مؤثر بوده است. در این راستا، نویسنده در فصل هفتم با عنوان جنگهای رسانهای، ابعاد این موضوع را موشکافی میکند. به اعتقاد وی، بیان نکردن واقعیتها موجب شده است تا امروزه، در مورد ماجرای تسخیر سفارت درک درستی در جامعه امریکا و حتی ایران وجود نداشته باشد.
از طرف دیگر، هرچند رسانههای غربی خلاف جهت واقعیتها گام بر میداشتند، اما نویسنده معتقد است که پرداختن رسانهها به موضوع نتایج مثبتی نیز داشت، از جمله معرفی جنبش دانشجویی کشور به دیگر جنبشهای رهاییبخش دنیا. بنابراین، موضوع ابعاد منطقهای و بینالمللی یافت و بازتابهای خارجی آن به تغییر ماهیت موضوع انجامید و مقدمات تبدیل آن را به جنبشی ضدامپریالیستی در بعد بینالمللی فراهم آورد.
با وجود این، نویسنده در پایان فصل این پرسش را مطرح میکند: <آیا امروز که بیست سال از آن تاریخ گذشته است، نگرشهای قدیمی به تدریج تغییر میکنند؟>
ظ به رغم ناامیدیهای اولیه به دلیل تبلیغات منفی رسانههای غربی، نویسنده در فصل هشتم اطمینان میدهد که بالاخره، بخشی از پیام دانشجویان به گوش جهانیان میرسید. این موضوع به دلیل نامهها و تلفنهایی بود که در طول زمان گروگانگیری برای دانشجویان فرستاده میشد. البته، دیوار سفارت موجب شده بود تا دو دنیای متفاوت خلق شود. دنیای خارج سفارت که از طریق نامه، تلفن و بازدیدها با داخل سفارت ارتباط برقرار میکرد و دنیای داخل سفارت که فضای آن محصول تعامل دانشجویان و گروگانها بود.
ظ امریکا که به دلیل این اقدام دانشجویان، هیمنهاش در سطح جهان شکسته شده بود و از حل و فصل کردن موضوع از طریق راههای سیاسی عاجز مانده بودند، به جای پذیرش شرایط دانشجویان که در حقیقت شرایط ملت و رهبری بود، این بار، به راههای نظامی متوسل شد. اعزام نیروهای موسوم به دلتا با همکاری برخی از عناصر ضدانقلاب داخلی، به ویژه در بدنهِ ارتش برای آزادی گروگانها - که در نهایت، به دلیل روبهرو شدن با طوفان شن و ماسه به شکست انجامید- اقدامی بود که در تاریخ انقلاب اسلامی به حادثهِ طبس معروف است. در فصل نهم، با شکست نیروهای دلتا نویسنده به این موضوع پرداخته است. وی در پایان این فصل مینویسد: <نمیدانم کتابهای تاریخ دربارهِ آنچه در طبس اتفاق افتاد، چه قضاوتی خواهند کرد؟ اما امیدوارم آن قدر [این قضاوت] بیطرفانه باشد که به خواننده یا دانشجویان اجازه دهد خود، برمبنای آنچه رخ داده است، به قضاوت بنشینند>.
ظ آخرین فصل کتاب به حل و فصل اختلافات، سازشها و تحویل سالم گروگانها اختصاص دارد.
فصل دهم از آن نظر برای خواننده مهمترین بخش کتاب است که هر آنچه آغاز ماجرا را موجب شده است، در این فصل، حل و فصل میشود. همچنین، چگونگی پایان یافتن ماجرا و دستاوردهای دانشجویان بیش از هر مسئله دیگری برای ذهن خواننده پرسش برانگیز است، بهویژه اینکه امام(ره) مسئلهِ گروگانها را مسئلهای ملی میدانستند. ایشان اصرار میکردند که نمایندگان منتخب مردم باید تصمیم نهایی را دربارهِ سرنوشت آنها بگیرند. این بدان معنا بود که هیچ یک از گروههای سیاسی کشور که به شدت با یکدیگر اختلاف داشتند، نمیتوانست از نتیجهِ آن برای خود اعتبار یا سودی کسب کند.
در این فصل، با موضوعات مهمی روبهرو میشویم که برخی از آنها عبارتاند از: بیانیهِ تاریخی امام(ره) در مورد شروط ایران برای آزادی گروگانها؛ مباحثات داخلی مجلس، که با آغاز تهاجم ارتش عراق به ایران وضعیت ویژهای به خود گرفته بود؛ تلاشهای مخفیانهِ برخی از مقامات کشور برای آزادی گروگانها و در نهایت، تصویب شرایط امام(ره) در مجلس و اجرای آن از سوی دولت شهید رجایی.
نویسنده در مورد دخالت دانشجویان در این مرحله مینویسد: <ما دانشجویان هیچگاه، در اجرای این فرایند دخالت نداشتیم. هیچ کس با ما مشورت نکرد یا ما را در جریان نگذاشت>.
ظ کلام پایانی نویسنده را میتوان در این جمله خلاصه کرد: <تفکر اصلاحات که در سال 1376، در داخل کشور آغاز شد، ادامهِ همان تفکر اشغال سفارت است. به اعتقاد ابتکار، جنبش اصلاحات سال 1376 نتیجهِ طبیعی اشغال سفارت امریکا در سال 1358 است؛ چرا که شرکت کنندگان در هر دو جنبش از یک جنساند. با وجود اینکه کتاب حاضر به دلیل موضوعش تنها میتواند برخی از این پرسشها را پاسخ دهد، آشکارا، به ارتباط میان اشغال سفارت در سال 1358 و جنبش اصلاحاتی اشاره میکند که در سال 1376 پدیدار شد. آیا این تنها یک تصادف و بازی سرنوشت بود یا توالی منطقی و قابل پیشبینی رخدادها؟ در هر صورت، هیچ کس نمیتواند انکار کند که این دو نقطهِ عطف تاریخی، شرکت کنندگان مشترکی دارد و جنبش اصلاحات نتیجهِ طبیعی اشغال سفارت است، گو اینکه این دو فرایند در ظاهر، از نظر شیوه و هدف با یکدیگر در تناقض هستند.
جنبش اصلاحات از سال 1376 در کشور آغاز شد. این روند به شکلگیری فضای گفتمان انتقادی در کشور انجامید. در این دوره، تمامی فعالیتهای گذشته در تمامی ابعاد آن نقد شد و حتی برخی از تندرویها فضای نقد ساختار شکنانه را شکل داد؛ نقد ساختار شکنانهای که حتی ماهیت و هویت یک موضوع یا تحول را با پرسش و ابهام روبهرو میکرد.
اشغال سفارت امریکا در تهران به دست تعدادی از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) در سال 1358، دقیقاً یکسال پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران صورت گرفت. این حادثه افزون بر اینکه اهمیت بسزایی در تعیین روند تحولات کشور پس از سال 1358 دارد، در دوران اصلاحات و در کنار دیگر تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی، گروهها و جناحهای سیاسی داخل کشور آن را به بحث چالش گذاشتند، همانطور که در زمان وقوع نیز موافقان و مخالفانی داشته است.
نگاهی به فضای رسانهها و مطبوعات دوران اصلاحات بیانگر این موضوع است که هر بار به ایام گرامیداشت اشغال سفارت امریکا در تاریخ 13 آبان ماه هر سال نزدیک شدهایم، دیدگاههای کاملاً متفاوت و متعارضی در مورد آن ارائه شده است. موافقان تا بدانجا پیش میروند که حتی مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی را به عنوان پیامد این واقعه معرفی و مخالفان، نه تنها به نتایج منفی قایل هستند، بلکه اشغال سفارت را حرکت اشتباهی میدانند که پیامدهای منفی داخلی و خارجی برای کشور به دنبال داشته است.
ابتکار، ضمن آنکه خود را نمایندهِ جنبش اصلاحات معرفی میکند، به عنوان کسی که در دوران اشغال سفارت حضور مستقیم داشته است، میکوشد تا در چنین فضایی، برای نخستینبار، بخشی از واقعیت آن دوران را بازگو کند. هرچند وی در همان آغاز، تأکید میکند که تسخیر، شرحی شخصی و تفسیری است و نمایانگر احساسات، نگرشها و علایق سیاسی هیچ گروه یا دستهای نیست، اما این اعتقاد خود را پنهان نمیکند که جنبش اصلاحات ادامه طبیعی اشغال سفارت است.
نویسنده در کلام پایانی کتاب با ارائهِ نتیجهِ مزبور، خواننده را با پرسشی اساسی روبهرو میکند مبنی بر اینکه آیا میتوان بین جنبش اصلاحات و اشغال سفارت رابطهای منطقی برقرار کرد؟ این در حالی است که طی ده فصل گذشته، مجموعهای از رویدادها که کمترین توضیحات را در مورد شرایط و ویژگیهای سیاسی دوران اشغال سفارت در بر دارد، میگوید. از سوی دیگر، در توضیح این رابطه هیچ کمکی به خواننده نمیکند؛ بنابراین، خواننده در پایان کتاب با خلاء بزرگی روبهرو میشود؛ چرا که برای درک این رابطه، نه تنها باید در منابع دیگر به مطالعه و بررسی شرایط و رویکردهای سیاسی جامعهِ پیش و پس از حادثهِ گروگانگیری بپردازد، بلکه باید در مورد درک روند پیچیدهِ اصلاحات و برقرار کردن رابطهِ منطقی میان این دو جنبش همت گمارد. نویسنده، تنها کمکی که به خواننده میکند این است که عاملان دو جنبش مزبور را از یک جنس معرفی میکند. بدین معنی که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره)، که درسال 1358 توانستند سفارت امریکا را اشغال کنند، درسال 1376، جزء سردمداران جنبش اصلاحات شدند.
البته، به نظر میرسد، برخی از نگرانیهای داخلی در مورد بازتابهای خارجی جنبش اصلاحات موجب شده است تا ابتکار در بسیاری از بخشهای کتاب ابراز امیدواری کند تا چاپ کتابش کمکی برای رفع سوء تفاهمات میان دو ملت ایران و امریکا باشد؛ چرا که اساساً جنبش اصلاحات با درپیش گرفتن سیاست تنشزدایی با دو مشکل اساسی روبهرو شد: 1) ایجاد تعارض در داخل و 2) بیتفاوتی دنیای خارج. هرچند این نکته در هیچ قسمت کتاب به صراحت ذکر نشده است، اما به نظر میرسد، نویسنده برای غلبه بر این مشکل است که تأکید میکند: <اگر انقلاب اسلامی ایران هیچ چیز دیگری به ما نیاموخته باشد، دست کم، این درس را در بر داشته است که چگونه دربرابر درخواستهای یک ابرقدرت مقاومت کنیم. جنبش اصلاحات، که به آن پایبند هستیم، از این قاعده مستثنی نیست>.
همچنین، نویسنده، نه تنها تسخیر سفارت را حق مسلم ملت ایران میداند، بلکه این اقدام را تنها راه ممکن برای دادخواهی ملت ایران در برابر امریکا معرفی میکند، اما اینکه چرا این حادثه بر روابط ایران و امریکا تأثیر منفی گذاشت، به اعتقاد نویسنده، به دلیل تأثیرات مخرب رسانههای غربی و تلاشی بود که دولتمردان امریکا انجام دادند. در عین حال، موسوی خوئینیها در مقدمهای که بر این کتاب نوشته است، این پرسش را مطرح میکند: <اگر امروز در شرایط کنونی، از کسانی که سفارت سابق امریکا در ایران را در سال 1358 اشغال کردند، پرسیده شود که آیا امروز، برای کسب حقوق خود که دولت ایالات متحده آنها را نابود کرده است، حاضرید دست به اقدام مشابه بزنید؟ وی در پاسخ به آن تأکید میکند: <به طور قطع پاسخ منفی خواهد بود>.
با توجه به موارد مزبور، به نظر میرسد در درون جنبش اصلاحات دو دیدگاه در مورد ارزیابی اشغال سفارت ایجاد شد. دیدگاه نخست، اشغال سفارت را اشتباه خواند. فرد ای.رید در پیشگفتاری، که بر کتاب نوشته است، این دیدگاه را اینگونه توصیف میکند: <همراه با اوجگیری روحیهِ جدید صراحت در جامعهِ ایران، برخی، به ویژه فیلسوف ناراضی عبدالکریم سروش میگویند اشغال سفارت و گروگانگیری اشتباه بوده است. به نظر وی، دانشجویان سابق که امروز، در جامعه جایگاه تأثیرگذاری را بهدست آوردهاند، از طریق اقدام سیاسی مثبت و مسالمتآمیز میکوشند اشتباهات گذشتهِ خود را جبران کنند. دیدگاه دوم با انتخاب جانب اعتدال تنها رویکردی را که به اشغال سفارت منجر شد، به نقد میکشد و در عین حال، دشمنیهای دو ملت را نتیجهِ سوء تفاهمات میخواند که میتوان تلاش ابتکار را در کتاب تسخیر در چهارچوب همین دیدگاه ارزیابی کرد.
بدین ترتیب، رویکردهای آمیخته با منازعات سیاسی نسبت به جنگ، به ویژه طی سالهای اخیر، موضوعی است که بیشتر کارشناسان، تحلیلگران و فرماندهان جنگ نگرانی خود را نسبت بدان اعلام کردهاند و خروج از این وضعیت را خواستار هستند.آیا این امر با توجه به پیوستگی و ارتباط جنگ با حیات سیاسی و اجتماعی جامعه در زمان وقوع و پس از آن امکانپذیر است؟
معرفی و نقد کتاب تسخیر
مقاله 13، دوره 3، شماره 10، تابستان 1383، صفحه 152-157 فصلنامه نگین ایراین
نوع مقاله: مروری
نویسندگان
رضا مومن زاده
محقق
عنوان مقاله [English]
Review of Conquerment
اصل مقاله
معرفی و نقد کتاب
تسخیر
رضا مومن زده(1)
عباس عبدی: از حمله به سفارت آمریکا پشیمانم/ معصومه ابتکار مقصر اصلی حمله و طولانی شدنِ گروگانگیری بود
عباس عبدی، یکی از طراحان حمله به سفارت آمریکا در سال 1358 سرانجام پس از نزدیک به 32 سال از آن حرکت عذرخواهی کرد و پرده از بعضی عوامل پشت پرده آن برداشت.
به گزارش آسوشیتد نیوز عباس عبدی روز دوشنبه در گفتگو با خبرگزاری ایتارتاس گفت از جمله به سفارت آمریکا در سال 1979 پشیمان است و برای طراحی آن حرکت که منجر به سقوط دولت موقت و تحریمهای اقتصادی سنگین علیه ایران شد از ملت ایران پوزش میخواهد.
عباس عبدی که در آن زمان به همراه گروهی از دانشجویان موسوم به «خط امام» دست به این عمل زده بود در پاسخ به خبرنگار ایتارتاس گفت: واقعیت آن است که آقای موسوی خوئینیها از یک بگو مگو در شورای انقلاب با آقای دکتر یزدی از ایشان دلخور بود و با من و خانم ابتکار و آقای بیطرف مشورت کرد که چطور میشود آنها (نهضت آزادی و لیبرالها) را سر جایشان نشاند. گزینههای متفاوتی از حمله خیابانی به آقای یزدی تا آتش زدن یکی از دفاتر نهضت آزادی را ما به ایشان پیشنهاد کردیم که اتفاقا حمله به سفارت آمریکا هم یکی از آنها بود. این پیشنهاد توسط خانم ابتکار مطرح شد که در آن زمان به کلاسهای زبان انگلیسی موسسه «ایران و آمریکا» میرفت که در محل سفارت برگزار میشد و در نتیجه به ژئوپلتیک محل، معلمهای آمریکایی و فایلهای نمرات کاملا آشنایی داشت. آقای خوئینیها حمله به سفارت را پسندیدند و قرار شد ما به آنجا حمله کنیم و تا پایان امتحانات میانترم در آنجا بمانیم.
عبدی خاطرنشان کرده است که اگر حمایتهای بعدی آقای خوئینیها و امام خمینی از این حرکت نمیبود نهایتا این گروگانگیری چهار روز طول میکشید و با موجه شدن غیبت از امتحانات خاتمه مییافت.
وی همچنین معصومه ابتکار را در طولانی شدن مدت گروگانگیری مقصر دانست و اظهار داشت: ایشان از اینکه به جای معصومه خانم، «خواهر مری» نامیده شود بسیار خوشحال بود و از اینکه میتوانست در گفتگو با گروگانها و رسانههای خارجی به تمرین زبان انگلیسی بپردازد نهایت استفاده را میکرد و به همین خاطر اصرار عجیبی داشت که گروگانها آزاد نشوند. البته این حقیقتی بود که ما بعدا، وقتی ایشان در آزمون تافل نمره عالی گرفت، فهمیدیم.
عباس عبدی به سایر دوستانش از جمله حبیبالله بیطرف، معصومه ابتکار و محسن میردامادی توصیه کرده است به جای لجاجت، صادقانه به اشتباه خود اعتراف کنند و از مردم ایران عذرخواهی کنند. مهندس عبدی همچنین در پاسخ به عکاس این خبرگزاری که از وی پرسیده است الان چه احساسی دارد گفته استای کاش با جدیت بیشتری برای امتحانات میانترم درس میخواند. این گفتهها در حالیست که تا پیش از این عباس عبدی با حفظ سمَتِ تئوریپردازی عدم خشونتی، همواره از حمله به سفارت آمریکا دفاع میکرد.