مقدمه
یکی از دروسی که برای دانشجویان عزیز در مقطع کارشناسی ارشد ارایه شده، درس روش تحقیق است؛ نکته اول بررسی اهمیت این درس است. آنچه که در مقاطع پایینتر بیشتر بر آن تاکید شده، حضور در کلاس درس و استفاده از معلم و یا استاد بوده است. اما در مقطع کارشناسی ارشد، استادان علاوه بر درس، بیشتر تحقیقاتی را از دانشجویان خودشان میطلبند و دانشجویان نیز در پایان دوره باید پایاننامه بنویسند.
اگر دانشجو با روش تحقیق آشنایی نداشته باشد، نحوه به ثمر رساندن مقاله و پایاننامه را نمیداند؛ بنابراین اگر بدین درس بجد اهمیت داده شود، نه تنها این دو واحد درسی را بحمد الله با قوت گذرانده میشود، بلکه در ارتقاء سطح علمی دانشجو و همچنین ارتقاء سطح علمی مقالات و پایان نامهها و بالا رفتن سطح نمرات سایر کلاسهایی که مقاله میخواهند و نیز بالا رفتن سطح نمره پایان نامه اثر خویش را نمایان میکند. اما آنچه که جا دارد که به آن اشاره شود این است که اهداف روش تحقیق با دو واحد درسی محقق نمیشود، زیرا گستره این عنوان شامل موضوعات بسیاری است.
محتوای آموزشی
1. روش تحقیق بر پایه فلسفه علم
یکی از موضوعاتی که در برخی از دانشگاهها با نام «روش تحقیق» عرضه میشود، بر پایه فلسفه علم و بیان فلسفه علم است. گاهی دانشجویان دو واحد فلسفه علم میگذرانند تا بدانند علم چیست. همچنین برای این که توانایی بر تولید علم حاصل شود، لازم است تا چیستی علم دانسته شود. روش تحقیق به معنای روش تولید علم است. اگر از چیستی علم آگاه نباشیم، چطور میتوانیم تولید علم کنیم؛ پس دانستن فلسفه علم تا حدی لازم است، اگر نویسنده بخواهد همه مباحثی را که در فلسفه علم مطرح میشود در این جا هم مطرح کند، در حد دو واحد وقت میطلبد.
با این که این درس روش تحقیق علاوه بر بحث فلسفه علم در بعضی از جاها «روش شناسی تحقیق» عرضه میشود، روششناسی تحقیق نیز خود بحثی فلسفی است؛ مثل فلسفه، همانطورکه بحث فلسفه علم یک بحث فلسفی است، بحث روششناسی فلسفه هم یک بحث فلسفی است. روششناسی تحقیق، یعنی: روشِ روش تحقیق که خود این رشته، سری دراز دارد و پرداختن به آن وقت زیادی میطلبد. بحث دیگری که تحت همین عنوان مطرح میشود، خود روش تحقیق است؛ بدین معنا که هنگامی که موضوعی را میخواهیم مطرح کنیم، بهتر است بگوییم تحقیقمان از چه موضوعی است. البته تحقیق و روش تحقیق انواع مختلفی دارد که این جا مجال بحث از آنها نیست.
2. روش گردآوری اطلاعات
اطلاعاتی که برای به ثمر رساندن یک تحقیق لازم است، چگونه باید فراهم شود؟ آیا همه اطلاعات در کتابها نوشته شده است یا اینکه برخی از اطلاعات باید با مشاهده و مصاحبه به دست آید؟ در شیوه گردآوری اطلاعات متناسب با موضوع باید روش تحقیق را برگزید؛ بنابراین یک بحث هم، روش گردآوری اطلاعات است که طبیعتاً لازم است تا در کنار روش گردآوری اطلاعات، ابزارهای مورد نیاز در هر یک از این روشها معرفی شود.
3. روش نگارش و ویرایش
افزون بر موارد فوق، موضوعی که با عنوان روش تحقیق مطرح است، «روش ویرایش و نگارش» است؛ که بیشتر ناظر به ادبیات است. یک محقق موظف است با هر زبانی که پژوهش میکند و میخواهد آن را ارائه کند، با توجه به زبان مخاطب، ادبیاتش را باید رعایت کند. اگر نویسنده به زبان فارسی، ادبیات فارسی را نداند، نمیتواند آن چه را که در ذهن و ضمیر دارد، و در تحقیق بدان رسید، به مخاطب خود منتقل کند.
به دیگر معنا، باید طوری مطالب را منتقل کرد که خواننده بتواند از آن استفاده کند، آن را بفهمد، خسته نشود و در عین حال برایش جذابیت داشته باشد. البته این هم به نوبه خود یک بحث مفصلی است که در ادبیات فارسی بیشتر بدان پرداخته میشود، اما با این حال، همیشه به بخشهایی از آن در کتابهای روش تحقیق نیز اشاره میشود.
4. روش نگارش علمی
بحث بعدی که باز با نام «روش تحقیق» مطرح است، بحث «روش نگارش علمی» است. بعضی از نوشتهها نوشته ادبی است. همچنانکه برخی دیگر از نوشتهها، قصه، فیلمنامه، نمایشنامه و گزارش است. در این جا نحوه نگارش هر یک از اینها با دیگری متفاوت است. روش نگارش علمی یک تحقیق، نحوه ورود و خروج و نحوه به اتمام رساندن مطلب مباحث میانی و یامباحث مقدماتی، متفاوت با بقیه است که نویسنده به آنها اشاره خواهد کرد.
آنچه که در این دو واحد درسی به آن اشاره میکنیم، بیشتر ناظر به روش تحقیق و روش گردآوری اطلاعات و روش نگارش علمی است. البته به روش نگارش ادبی هم در حد نیاز اشارهای خواهد شد.
چکیده
یکی از دروس مؤثر و بسیار مهم در مقطع کارشناسی ارشد، درس روش تحقیق است. اهمیت این درس به علت انجام پژوهشها و نوشتن مقالات و ارائه پایاننامه است. بالاخره کامیابی در این دو واحد درسی باعث ارتقاء سطح علمی محقق میشود.
معرفی منابع درباره روش نگارش و ویرایش
«راهنمای نگارش و ویرایش (با افزودهها و تغییرات بنیادین)»، دکتر محمد جواد یاحقی و دکتر محمد مهدی ناصح، بهنشر، چ28، 1390، مشهد.
«بهتر بنویسیم»، ( درسنامه درستنویسی سادهنویسی و زیبانویسی)، رضا بابایی، انتشارات دانشگاه ادیان، چ دوم، 1392، قم.
«بر بال قلم: چهل درس در قلمرو ادب پارسی و آیین نگارش»، سیدابوالقاسم حسینی، انتشارات ظفر، 392 صفحه، چ ششم، سال 1384.
«بر ساحل سخن: شیوهها و مهارتهای نویسندگی: درستنویسیادبی و واژگانی»، دکتر سید ابوالقاسم حسینی، مؤسسه فرهنگی منادی تربیت، 320 صفحه، در2جلد، چ دوم، 1382.
«فرهنگ درستنویسی سخن»، یوسف عالیعباسآباد؛ زیرنظر: حسن انوری، انتشارات سخن، 552 صفحه، چاپ سوم، سال 1390.
یادآوری: کتاب حاضر درباره املای درست کلماتی است که در تلفظ مشترک، اما دارای معانی مختلف هستند.
«غلط ننویسیم: فرهنگ دشواریهای زبان فارسی»، دکتر ابوالحسن نجفی، مرکزنشردانشگاهی، 478 صفحه، چاپ 17، سال 1391.
یادآوری: دو کتاب اخیر یک کتاب دم دستی است. هر کسی که میخواهد کار نوشتاری بکند، همیشه این احتمال است که اغلاط املایی داشته باشد، از این رو این کتاب از جهت میتواند مفید باشد.
«درآمدی بر روش پژوهش در تاریخ»، علیرضا ملائیتوانی؛ ویراستار: لاله خاکپور، نشر نی، 256 صفحه، چاپ ششم، سال 1392.
یادآوری: با توجه به این که نزدیک به چهل، پنجاه درصد مباحثی که دانشجو با آن سر و کار دارد مربوط به حوزه تاریخ دین، فرَق و مذاهب است، از این رو، دانشجو به روش پژوهش در تاریخ نیازمند است.
«مجموعه درسگفتارهایی درباره: روش تحقیق عمومی با رویکرد علوم انسانی – اسلامی»، احمد پاکتچی؛ ویراستار: مصطفی فروتنتنها، دانشگاه امام صادق (ع)، 188 صفحه، چاپ اول، سال 1391.
«اصول و فنون پژوهش در گستره دینپژوهی»، احد فرامرزقراملکی، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، 228 صفحه، چاپ دوم، سال 1386.
یادآوری: کتاب حاضر منبع بسیار عالی و دایرهالمعارفی در زمینه روش تحقیق است.
«روششناسی مطالعات دینی(تحریری نو)»، احد فرامرزقراملکی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 432 صفحه، چاپ هفتم، سال 1391.
یادآوری: کتاب حاضر به تحقیقات در حوزه دین کمک میکند.
«روش تحقیق کتابخانهای با تاکید بر علوم اسلامی ویژه پژوهشنامهنویسی دورههای تحصیلات تکمیلی»، جعفر نکونام، دانشگاه قم، 214 صفحه، چاپ دوم، سال 1382.
یادآوری: این کتاب، به طور ویژه برای تحقیق در زمینههای حدیثشناسی، فلسفه و کلام است. نویسنده همچنین اشارههایی به روششناسی تحقیق دارد و حتی در حوزه روش نگارش ادبی نیز مطالبی را در بردارد.
کتاب حاضر، بارها در دانشگاه تدریس شده و متن کتاب هر بار اصلاح شده، سپس تجدید چاپ گردید. این کتاب، کتابی است که تقریباً هر کسی در هر جایی که دچار مشکل گردد، میتواند بدان مراجعه بکند. نویسنده حتی درباره این مطلب که چگونه دانشجو در جلسه دفاع حضور پیدا کند، استاد راهنما چه وظیفهای دارد، رابطه دانشجو با استاد راهنما چگونه باید باشد و دانشجو نیز متقابلا چه وظیفهای بر عهده دارد، مطالبی را نوشته است.
«پایاننامهنویسی: مشکلات، راهکارها و تجارب»، جمعیازنویسندگان، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینیره، مرکز انتشارات، 208 صفحه، چاپ دوم، سال 1384، قم.
یادآوری: مقالات این کتاب متعلق به استادانی است که تجاربی در زمینه راهنمایی دانشجویان به عهده داشتند. کتاب مزبور، حاوی نکات بسیار خوبی در زمینه پایاننامهنویسی است.
«پژوهش»، امیرحسین آریانپور، موسسه انتشارات امیرکبیر، 92 صفحه، چاپ هفتم، سال 1390.
«البته واضح و مبرهن است که... رسالهای در مقالهنویسی،» ضیاء موحد، انتشارات نیلوفر، 224 صفحه، چاپ چهارم، سال 1391.
یادآوری: کتاب حاضر، جمع و جور، بسیار شیرین و برای آغاز راه مناسب است.
دو کتاب اخیر برای برای کسانی است که تازه میخواهند وارد بحث روش تحقیق بشوند.
از میان منابع ذکر شده، کتابهای«درآمدی بر روش پژوهش در تاریخ»، آقای توانی و «مجموعه درسگفتارهایی درباره: روش تحقیق عمومی با رویکرد علوم انسانی – اسلامی»، آقای پاکتچی بسیار مفیدند.
آزمون
1. انواع روش تحقیق کدام است؟
الف) روش تحقیق بر پایه فلسفه علم
ب) روش نگارش و ویرایش
ج) روش ویرایش علمی
د) همه موارد*
2. اطلاعاتی که برای به ثمر رساندن یک تحقیق لازم است چگونه باید فراهم شود؟
الف) گردآوری خاص متناسب با موضوع*
ب) از طریق ویرایش علمی
ج) از طریق فلسفه علم
د) هیچ کدام
3. اهمیت روش تحقیق به کدام علت وابسته است؟
الف) انجام تحقیق
ب) نوشتن مقالات
ج) ارائه پایاننامه
د) همه موارد*
مقدمه
در جلسه قبل به جایگاه والای این درس و اینکه چقدر میتواند در نوشتن به ما کمک کند اشاره شد. همچنین به گستره موضوعاتی که تحت عنوان درس روش تحقیق عرضه میشود اشاره گردید، تا دانشجو بتواند توانایی لازم برای انجام تحقیقات و نوشتن کار پایان نامه را کسب نماید.
محتوای آموزشی
آغاز گر مباحث ششگانه درس روش تحقیق
تعاریف مختلف از پژوهش
تعاریف مختلفی در کتابها آمده است. یعنی هر کسی به گونهای تحقیق را تعریف کرده است. نویسنده مواردی را بیان کرده، تعدادی را هم به جزوه درسی ارجاع میدهد؛ به امید آن که خواننده محترم هم برود و مطالعه کند. آنچه که از تعاریف مختلف درباره پژوهش بر میآید این است: پرسشی در ذهن پژوهشگر شکل میگیرد، وی با نظم و ترتیب خاصی فعالیت علمیای را در مسیر جمع آوری اطلاعات موجود و معلومات جامع موجود به کار میبندد؛ از مجموع آن اطلاعات با روشی ویژه به پاسخ میرسد. شاید این اشارهای به تعریف پژوهش باشد. نویسنده مواردی را از جاهای مختلف برای خواننده بیان میکند.
تعریف یونسکو درباره پژوهش
«هر گونه کار نظاممند و خلّاق که به منظور افزایش ذخیره دانش علمی و کاربرد علمی آن انجام میگیرد را میتوان به عنوان پژوهش علمی تعریف کرد. خلاصه اینکه، کار پژوهشی: دارای نظم و خلاقیت است. کار منظم همراه با خلاقیت مایه افزایش دانش است. به دیگر معنا، یک مساله جدید پاسخ پیدا میکند، گرهی از دانش باز میشود و موجب افزایش دانش به اضافه کاربرد عملی میشود. گاهی تحقیقات به گونهای است که راه عملی برای برونرفت از برخی از مشکلات را به پژوهشگر ارائه میدهد.
تعریف دانشگاه تهران از پژوهش
«این تعریف در واقع به دو صورت و در دو بخش آمده است. تحقیق یک فعالیت منظم و مدون برای کشف و گسترش دانش و حقیقت است. در بخش دوم آمده است: تحقیق، مجموعه اقداماتی است که به کمک مشاهدات در جهان ظاهری برای کشف قسمتی از مشخصات جهان حقیقی انجام میگیرد.» حال، این بیشتر به تحقیقات عینی اشاره دارد تا تحقیقات متافیزیکی و دینی. باز این تعریف را میتوان بدین شکل خلاصه کرد: فعالیتی که همراه با نظم و تدوین منظم صورت میگیرد و حاصل آن کشف حقیقت میشود. نتیجه کشف حقیقت هم، افزایش دانش است. همچنانکه خواننده میبینید تعریف اخیر غیر از تعریف پیشین است. به دیگر معنا، همان تعریف است، منتها به نحوی دیگر بیان شده است.
تعریف دکتر دلاور
ایشان دارای رویکرد روانشناختی در روش تحقیق است. ایان میگوید: به کار گیری روش علمی به منظور بررسی یک مساله»؛ انسان برای اینکه مسالهای را بررسی کند، باید یک روش داشته باشد. این جا دیگر ایشان به نتیجه آن و رسیدن به تولید برای دانش، اشارهای نکرده و بیشتر به روش و مقدمات کار اشاره کرده است. در تعریف دیگری آمده است که پژوهش: «جستجو برای کشف حقایق با اثبات نظریه خاص یا پردهبرداری از یک نظریه مجهول است.» یعنی انسان در درون معلومات میگردد تا پردهبرداری کند و به یک مجهول برسد. اکنون این تعریف را تحلیل میکنیم. 1.جستجو میکنیم. 2.نتیجه جستجو حق یا اثبات نظریه یا پردهبرداری از مجهول است. یعنی آن جستجو و تحقیق انسان را به حقیقت میرساند یا به اثبات یک نظریه یا به کشف یک مجهول منجر میشود.
تعریف دیگری از دکتر قائمی
«تلاش منظمی برای دست یابی به حقیقت است». تلاش به اضافه نظم برای رسیدن به حقیقت.
تعریف دیگری از آقای دهنوی
«تحقیق کوششی علمی و اندیشیده توأم با طرح و نقشه برای کشف حقیقتی مجهول است.» اگر بخواهیم آن را تحلیل کنیم چنین میشود: «هر گاه کوشش علمی و اندیشیده با نقشه همراه میشود، کشف مجهول را نتیجه میدهد.» کوشش علمی + نقشه = کشف مجهول. در همه اینها آن چه که از مجموع بر میآید این است که تحقیق بدین معناست: انسان با مساله یا پرسشی که هنوز پاسخی برایش نیافته است مواجه میشود». فرق پرسش با مساله و سؤال در این است که: «پرسش، سؤالی است که جوابش در آن رشته علمی و در کتابها موجود است و قبلا دانشمندان بدان پاسخ دادهاند؛ اما دانشجو آن را نمیداند و از استاد یا دوست میپرسد. جوابی که استاد به پرسشگر میدهد یک جواب آمادهای است که استاد به دلیل اشراف علمی آن را مطالعه کرده است و میداند. یا چه بسا پرسشگر پاسخش را در کتاب مییابد». آن پرسشی که پاسخش نزد استاد آماده است یا در کتاب موجود است آن در حد پرسش است. اما چیز دیگری هم هست به نام Problem یا مساله: «مساله مشکلی است که هنوز پاسخی برایش پیدا نشده است. به دیگر معنا، مساله نو است، سؤال جدیدی است. برای یافتن پاسخش نیز انسان باید با انجام تحقیق، بدان برسد. در غیر این صورت، سؤال بیجواب میماند.
مسالهمحور بودن تحقیق
هنگامی که میگویند تحقیق باید یک مساله داشته باشد، یا مسالهمحور باشد: یعنی، «یک سؤال مشخص پاسخ نیافته را داشته باشد که نتیجه مطالعات، تحلیلها و بررسیها، انسان را به آن پاسخ رهنمون کند. و انسان آن پاسخ را به جامعه علمی و کسانی که در آن رشته علمی دارند تحقیق و تدریس میکنند، دانشجو هستند ارائه دهد و یک قدم علم را جلو ببرد و تولید علم کند». لذا تحقیق و پژوهش، تولید علم است؛ رسیدن به یک مجهول است؛ پاسخ دادن به مساله ای بیپاسخ است. اما پاسخ گفتن به پرسشهایی که پاسخشان آماده است، تحقیق گفته نمیشود. از این رو آنچه که در کلاس درس بدان تحقیق میگویند، گاهی تحقیق بدین معنا است. گاهی هم ممکن است خلاصه کردن یک کتاب باشد. گاهی استاد به دانشجو میگوید که بروید فلان کتاب را بخوانید و خلاصه کنید. همچنانکه گاهی میگوید این کتاب را بخوانید و نظر فلانی را از داخل آن کتاب استخراج کنید و به من بدهید. اگر نظر نویسنده در کتاب خیلی روشن بیان شده است، این کار، کاری تحقیقی نیست، بلکه پرسشی است که استاد مطرح کرده، دانشجو هم میرود آن پرسش را از کتاب استخراج میکند و بیان میکند. اما گاهی یک دیدگاه در منابع مختلف با توجه به بحثهای مختلفی که آن نویسنده داشته است، بدون اشاره دقیق، صریح و آماده به سؤالی که پژوهشگر دارد، در درون مبانی، گفتهها، مثالها، و تحلیل موضوع گیریهای نویسنده میتواند پاسخ مساله را استخراج کند. پس پژوهشگر توانست مجهولی را کشف کند که پاسخش به طور صریح در کتاب آماده نبود.
برای انجام تحقیق چه باید کرد؟
اندکی توضیح درباره تحقیق در این جا ضروری است. مثلا در اداره آگاهی، «افسر تحقیق» وجود دارد، این شخص چه کار میکند؟ افسر تحقیق به خاطر جنایتی که پیش آمده از یکایک شواهد و مدارک عکس میگیرد و پرسش میکند. وی مجموعه اینها را جمع میکند و در آخر به آن مسالهای که به وجود آمده پاسخ میدهد. بدین معنا که، مثلا این شخص فلان شخص را با این کیفیت به قتل رسانده است. این تحقیق است. مسالهای بود که پاسخش مشخص نبود. بدین صورت که، جنازهای پیدا شده بود و معلوم نبود که چه کسی و به چه صورت او را کشته است. هرچند این کار تحقیق محسوب میشود، اما در این جا بحث در مورد این نوع از تحقیق نیست، زیرا بیشتر تحقیقات، تحقیقی است که آن را نگارش میکنیم، یعنی تحقیق با نوشتن همراه است. تحقیق با گزارش دقیق علمی همراه است. هرچند افسر تحقیق گزارشی هم میدهد لیکن نوع گزارشش به کار ما نمیآید، آن کار دیگری است. از این رو، این بعد از تحقیق مد نظر نویسنده نیست. آن جایی هم که یک دانشجو همه کارهای کلاسی انجام شدهاش را تحقیق مینامد با آن هم کاری نداریم. آنها نوعی از مطالعه هستند تا تحقیق. «تحقیق: به معنای Research بدین معنا است که مسالهای مشخص به وجود آمده است و پژوهشگر با روشی منظم و علمی و با بهرهگیری از خلاقیت و انجام تحلیلها به پاسخ مساله دست مییابد و آن پاسخ را در قالب یک کتاب یا پایاننامه عرضه میکند». این همان چیزی که ما اکنون با آن کار سر و کار داریم.
ویژگیهای تحقیق
نکته اول، نوآوری است. چنانچه بیان شد مساله باید نو باشد. هم سؤال و هم پاسخ باید نو باشد. ممکن است سؤال نو نباشد و از این رو دیگران در تحقیقات، منابع، مقالات، کتابها و پایاننامههای خود پاسخش را عرضه کرده باشند. لیکن محقق سخنی دیگری دارد و به نتیجهای غیر از آن رسیده است. به دیگر معنا، محقق به پاسخهای قبلی نقد و اشکال داشته، آنها را ناقص میبیند. وی دلایل نقص پاسخهای پیشین را بیان میکند و نتیجه تحقیق خود را به عنوان کاری که نو و متفاوت است، عرضه مینماید. بنابراین هنگامی که پژوهشگر سخن جدیدی ندارد، هیچ راه جدیدی را طی نکرده باشد و به هیچ نتیجهای نرسیده باشد؛ در واقع کار تحقیقی انجام نداده است. حال، گاهی تحقیق موضوعش یکی است ولی زمانی که محقق سؤال را طرح میکند، نوع طرح سؤال فرق میکند. چه بسا کسی سؤال را به گونه دیگری مطرح بکند و به همین دلیل به شکل دیگری پاسخ بدهد. طبعا چون سؤال نو است راه محقق، نو میشود. گاهی موضوع یکی است، سؤال هم یکی است، اما روش پرداختن به سؤال برای رسیدن به پاسخ فرق میکند. یعنی روش تحقیق متفات میشود. به عنوان مثال، محقق تحقیقی را با روش پرسشنامهای انجام داده است(1)، اما روش پرسشنامهای را به کار گرفته است. مثلاً برای این که علت طلاق در جامعه را بیابد یا مثلاً این که چند درصد از مردان جامعه زنان شان را کتک میزنند؟ وقتی پژوهشگر پرسش را به شکل حضوری و مصاحبهای از مصاحبهشوندگان میپرسد، چه بسا آنها از این که به کتک زدن همسر خود اعتراف کنند، احساس شرم کنند و در نتیجه، حاصل تحقیق غلط شود. اینجا محقق باید مثلاً از روش دیگری بهرهبرداری کند. یا به شکل دیگری مصاحبه کند یا از روش مشاهدهای استفاده کند تا بتواند سخن درست را در یابد.
پس در این جلسه به یکی از ویژگیهای حقیقت اشاره شد، که نوآوری تحقیق بود. در جلسه بعد به موارد بعدی اشاره خواهیم کرد.
چکیده
در این جلسه به بررسی تعاریف مختلف از پژوهش پرداخته شد که تعریف جامع آن دوباره بیان میشود: «تحقیق: به معنای Research بدین معناست که مساله مشخصی به وجود آمده است و محقق با روشی منظم و علمی و با بهرهگیری از خلاقیت و انجام تحلیلها، به پاسخ مساله دست مییابد و میخواهد آن پاسخ را در قالب کتاب یا پایاننامه عرضه کند». در ادمه به یکی از ویژگیهای تحقیق که «نوآوری»، است اشاره گردید.
آزمون
1. کدام یک تعریف دکتر دهنوی است؟
الف) تلاش منظمی برای دستیابی به حقیقت است
ب) به کار گیری روش علمی به منظور بررسی یک مساله است
ج) تحقیق، کوششی علمی و اندیشیده توأم با طرح و نقشه برای کشف حقیقتی مجهول است*
د) همه موارد
2. دکتر دلاور در نظریه خود از پژوهش به چه نکاتی توجه دارند؟
الف) به نتیجه و رسیدن به پاسخ برای تولید یک دانش
ب) به روش و مقدمات کار اشاره دارد*
ج) نظم و تدوین منظم
د) کشف حقیقت
3. کدام گزینه در رابطه با نوآوری در تحقیق صحیح است؟
الف) موضوع، سؤال و پاسخ، جدید باشد
ب) موضوع و سؤال یکسان با گذشته اما روش تحقیق متفاوت
ج) موضوع و سؤال یکسان با گذشته، اما نقد و اشکال به پاسخهای قبلی
د) همه موارد*
4. معنای جامع از تحقیق کدام گزینه است؟
الف) کوششی علمی و اندیشیده توأم با طرح و نقشه برای کشف حقیقتی مجهول
ب) تلاش منظمی برای دستیابی به حقیقت
ج) به معنای Research، یعنی با یک روش منظم و علمی، پاسخ را در قالب کتاب عرضه کردن*
د) به کار گیری روش علمی به منظور بررسی یک مساله
5. تعریف مساله چیست؟
الف) مشکلی است که هنوز پاسخ پیدا نکرده است*
ب) سؤالی است که جوابش در آن رشته علمی موجود است
ج) پاسخش نزد استاد آماده است یا در کتاب موجود است
د) گزینه ب و ج
مقدمه
در جلسات گذشته مباحثی از روش تحقیق که ارائه شد، عبارت است از:
1. اهمیت فوق العاده این درس 2. گستره موضوعاتی که تحت این عنوان است 3. در بخش تعاریف پژوهش، پژوهش به معنای Research اشاره شد و در ادامه از ویژگیهای تحقیق، مورد «نوآوری» توضیح داده شد.
بیان شد که اگر تحقیق نوآوری نداشته باشد، تحقیق محسوب نمیشود، بلکه صرفا مطالعه است. پژوهش هنگامی حاصل میشود که مساله و سؤال جدید - که بیپاسخ است - پاسخ یابد و یا اگر سؤال نو نیست و در قدیم هم مطرح بوده و دیگران هم به آن پاسخ دادهاند، محقق پاسخ دیگری بدان بدهد یا با روش دیگری تحقیق کند و طبیعتاً به پاسخ متفاوتی برسد. دستکم به لحاظ شاکله بحث و نحوه ورود و خروج و تدبیر و دسته بندی مطالب، از نوآوری برخوردار باشد. چینش مطالب گذشته دیگران نوآوری نبوده، طبعا تحقیق هم محسوب نمیشود.
محتوای آموزشی
ویژگیهای تحقیق: نوآوری، رعایت نظم جمعی و دقت
1. نوآوری
اگر تحقیق نوآوری نداشه باشد؛ تحقیق محسوب نمیشود، بلکه صرفا مطالعه است.
2. رعایت نظم جمعی
تحقیق رعایت نظم جمعی دارد. در تحقیق نمیتوان گفت که روش من این است، من به این صورت تحقیق میکنم یا من به این صورت مینویسم، دیگران هم روش مرا بیاموزند؛ بلکه باید به استانداردهایی که برای عموم محققان تولید شده است نگریست. اگر نویسنده مقاله در چارچوب منظمی تحقیق خود را ارائه کند، دیگران میتوانند از آن بهره ببرند وگرنه استفاده از نمادها یا شکل ویژه به طوریکه خود نویسنده باید کنار مقاله یا نوشته باشد تا آن را توضیح دهد، برای دیگران قابل استفاده نخواهد بود. لذا باید نظم جمعی یا یک روش مورد قبول همگان را پذیرفت. رژه نظامیان در این جا مثال خوبی میتواند باشد. رژه نوعی راه رفتن منظم است؛ افراد در زمانی خاص، با فرمان فرمانده، همه با هم، محکم راه میروند؛ به طوری که وقتی حرکت میکنند همگی احساس میکنند یک گروه در حال حرکت است نه یک فرد؛ حضور فرد در رژه محسوس نیست. حال اگر فردی مطابق جمع نباشد شکل بسیار ناهمگونی به وجود میآید که اسباب خنده دیگران را فراهم میکند. پس او موظف است ابتدا روش کار را یاد گیرد وگرنه نمیتواند در رژه شرکت کند. تحقیق هم همین طور است. اگر محققی اصول حاکم بر تحقیق را یاد نگرفته باشد و نحوه ارائه، نگارش و گزارش تحقیق را نداند، نتیجهاش این است که فقط خودش متوجه میشود و دیگران نمیتوانند از آن استفاده کنند.
3. دقت
رعایت دقت، شرط قطعی و اجباری است. محقق باید دقیق باشد. تحقیق باید حاوی دقت نظر باشد حتی در گزینش کلمات. نوشتن تحقیق با نحوه سخنرانی، داستاننویسی و سرودن شعر متفاوت است؛ در اینها میتوان هنرمندانه از الفاظ زیبا، تخیل و هیجان بهره برد؛ اما در تحقیق باید حساسیت خاصی داشته باشیم. مثلاً نمیتوان گفت: «در تحلیلها و تفسیرها آمده است...» زیرا هرچند این دو واژه به هم نزدیکند اما دارای معنای متفاوتی هستند. در استفاده از کلمه باید توجه دقیق به معنایی که در ذهن مخاطب از آن شکل میگیرد داشت. اگر کلمهای در جامعه دارای معانی مختلف است، در مرحله نخست، محقق آن کلمه را باید تعریف کند و مقصود خود از آن کلمه را بیان نماید. برخی از اختلاف نظرها به دلیل برداشتهای متفاوت از یک مطلب است. به قول معروف: «هر کسی از ظن خود شد یار من». به عنوان مثال، در مورد «آزادی» مطالب زیادی منتشر میشود، اما این کلمه معانی متفاوتی دارد و گاهی به خاطر برداشتهای مختلف، موضوع جنجالی میشود. پژوهشگر موظف است واژگان را درست تبیین کند تا ابهامی در تحقیق نبوده، منجر به انتقادهای نابجا نشود.
ویژگیهای شخص محقق
به نظر شما شخص پژوهشگر باید دارای چه خصوصیاتی باشد؟ برای پاسخ بدین سؤال، نخست مقدمهای بیان میشود. معمولا در دانشگاه دو دسته استاد هستند: «استادان آموزشی و پژوهشی».
دسته اول: استادان آموزشی
استادانی که مطالب را دستهبندی شده و دقیق در اختیار دانشجو قرار میدهند و ابهامات را برطرف مینمایند. آنان این روند را در همه کلاسها اجرا میکنند و از تکرار مطالب خسته نمیشوند، زیرا مخاطبان متفاوت هستند و در نتیجه آنها مفاهیم را با حوصله منتقل میکنند.
دسته دوم: استادان پژوهشی
استادانی که مطالب را دستهبندی شده و منظم ارائه نمیدهند و مسیری که فرایند دقیقی را طی کند تا دانشجو دقیقاً متوجه بشود، در اختیار ندارند. اینان مطالب را در کلاسها تکرار نمیکنند و به دنبال نوآوریهای علمی هستند و همیشه حرف تازه دارند. و در واقع این افراد روحیه پژوهشی دارند.
از این رو در برخی از کشورها که از نظر علمی پیشرفت کردهاند، وظیفه این دو استاد را از هم جدا نمودهاند. بدین ترتیب دانشجو در کلاس استاد آموزشی شرکت میکند و همزمان تحقیقات کلاسی را با استاد پژوهشی دنبال میکند.
اتفاقاً خیلی خوب است که از اساتید با روحیه پژوهشی به عنوان استاد راهنما یا مشاور استفاده شود. به دلیل این که نوآوری دارد و از جدیدتری دستاوردهای علمی دنیا باخبر است. چنین استادانی دائما در حال مطالعهاند و منابع را به خوبی میشناسند. همچنین همیشه حرف جدید، جرقههای جدید، سؤالات جدید در ذهن اهل علم ایجاد میکند. به دیگر معنا، استاد پژوهشی دانشجو را حساس، کنجکاو و نقاد بار میآورد. بدین ترتیب، دانشجو با توجه به مطالبی که گردآوری میکند و با نگاه انتقادی و تحلیل نو به نتایج جدیدی میرسد و به تولید علم میپردازد. اما استاد آموزشی ممکن است مطلبی را با حوصله یک سال جلوتر از لابهلای کتابهای مختلف به شکل طرح درس منظم تهیه کرده، به صورت جزوه در اختیار دانشجو قرار میدهد. این استاد هر ساله نمیتواند جزوه تازهای بنویسد. از این رو چه بسا نوآوری در کار این استاد نباشد. این مباحث ویژگی کلی یک محقق است.
در جلسه بعد به طور جزئیتر درباره ویژگیهای پژوهشگر بحث خواهد شد.
چکیده
ویژگیهای تحقیق در سه بخش مطرح گردید: نوآوری، رعایت نظم جمعی و دقت و دستهبندی استادان در دو بخش آموزشی و پژوهشی بیان شد.
آزمون
1. ویژگیهای تحقیق کدامند؟
الف) نوآوری، رعایت نظم جمعی، دقت*
ب) تعهد، نوآوری، جنجالی بودن
ج) دقت، نظم، مبهم بودن
د) نوآوری، دقت، بدیع بودن
2. استادان را در چند گروه میتوان قرار داد؟
الف) آموزشی، منظم
ب) پژوهشی، نقاد
ج) آموزشی، علمی
د) آموزشی، پژوهشی*
3. ویژگیهای استادان پژوهشی کدام است؟
الف) منظم، باحوصله
ب) در پی دستاوردهای جدید علمی، کنجکاو
ج) اهل مطالعه، نقاد
د) ب و ج*
4. ویژگیهای استادان آموزشی در کدام گزینه صحیح است؟
الف) برخورداری از جزوه منظم
ب) باحوصله بودن
ج) خسته نشدن از تکرار مطالب
د) همه موارد*
5. رعایت استانداردهایی که برای عموم محققان تولید شده است، مربوط به کدام ویژگی تحقیق است؟
الف) نوآوری
ب) رعایت نظم جمعی*
ج) دقت
د) هیچکدام
مقدمه
در جلسات گذشته درباره اهمیت تحقیق، گستره موضوعات مربوطه به این درس، تعریف پژوهش و ویژگیهای تحقیق مطالبی بیان شد. همچنین بحث ویژگیهای پژوهشگر مطرح شد و تفاوت استاد آموزشی با استاد پژوهشی هم بیان گردید. در این جلسه ویژگیهای پژوهشگر به طور اختصاصی گفته خواهد شد. ویژگیهای پژوهشگر را میتوان در چند دسته بر شمرد: ذاتی و اکتسابی، عقلی و علمی و روانی و اخلاقی.
محتوای آموزشی
ویژگیهای پژوهشگر از نگاه دکارت
دکارت جملههایی را در رابطه با ویژگیهای پژوهشگر بیان کرده است، که البته درباره خودش است. نخست این که، هیچ گاه چیزی را نمیپذیرم مگر آن که حقیقت برای من آشکار باشد و فقط چیزی را میپذیرم که از روشنی، شک کردن در آن روا نباشد. دوم آن که، هر مسالهای را که میخواهم حل کنم تا آنجا که ممکن است به اجزایی تجزیه کنم تا حل آن آسان شود. سوم آن که، اندیشههای خود را با نظم هدایت کنم، از سادهترین مسائل؛ یعنی از آنهایی که آسانتر حل میشوند آغاز میکند و به سوی حل پیچیدهترین آنها پیش میرود. چهارم آن که، بررسی خود را چنان کامل کنم که مطمئن باشم هیچ مسالهای را فرو گذار نکردهام. او عهد خود را که با این چهار اصل بسته بود، بدین طریق برای همگان بیان کرده است.
دستهبندی اصولی از ویژگیهای پژوهشگر: 1. ذاتی و اکتسابی 2. علمی و عقلی 3. اخلاقی و روانی.
ذاتی و اکتسابی
خصلتهایی که انسانها از همان ابتدا دارند، ذاتی محسوب میشود. همانند تیزهوشی، البته برخی از این نعمت بیبهرهاند و برخی دیگر از آن بسیار برخوردارند. پس مساله تیزهوشی در تحقیق لازم است و این ذاتی است. برخی از ویژگیها همانند نظم، اکتسابی است و باید آن را فرا گرفت. محقق میآموزد که تحقیق را منظم انجام دهد.
علمی و عقلی
در این گروه، موارد ذیل به صورت مفصل بررسی میشود.
نبوغ و تیزهوشی و نکتهسنجی، کنجکاوی و پرسشگری و تردیدافکنی، حقیقتجویی و آزاداندیشی و تعصب گریزی، نواندیشی و نوآوری و تحجرگریزی، جزئینگری و ژرفاندیشی و فهم عمیق، همه سونگری و فهم وسیع، وحدت و انسجام فکری، تمرکز فکری، توانایی تداعی معانی و حدس و تعمیم، توانایی و تسلط علمی، تتبعگروی و مطالعه گسترده و آشنایی با روشهای تحقیق.
2-1. نبوغ و تیزهوشی و نکتهسنجی
پژوهشگر بدون این که مایه هوشی و عقلی مناسبی داشته باشد نمیتواند از تحقیق خویش نتیجه چشمگیری بگیرد. نهایت کاری که میتواند انجام دهد این است که اطلاعات را از منابع مختلف، حال چه به صورت کتابخانهای و چه به صورت تحقیق میدانی اطلاعات را گردآوری کرده، کنار هم بگذارد. چه بسا محقق این تیزهوشی را ندارد که بتواند از این اطلاعات، نتیجه تازهای بگیرد.
2-2. کنجکاوی و پرسشگری و تردید افکنی
اگر کسی کنجکاو نباشد، به محض شنیدن نظریهای به دلایل مختلف از جمله: چون آن دیدگاه از سوی شخصیت عالیرتبهای مطرح شده است آن را بپذیرد، هیچ گاه به مسائل از زوایای مختلف نگاه نخواهد کرد. تفاوت دیدگاهها را بررسی نخواهد کرد و اصلاً به درستی یا نادرستی آنها نیز نخواهد اندیشید و به آسانی از کنار آنها خواهد گذشت. در چنین حالتی، ذهن توان کنجکاوی و پرسشگری را ندارد، و نمیتواند مساله جدیدی را بیابد. البته جامعه هم باید به افراد کمک کند. اگر در جامعهای روحیه پرسشگری به روحیه تردیدافکنی تبدیل شود، یکی از نتایج مثبت آن پیشرفت علوم خواهد بود. هنگامی که تاریخ را بررسی میکنیم و به برهههایی که علوم پیشرفت داشته مینگریم، در مییابیم که زمینه برای تظاهر افکار فراهم بوده است. گروههای زیادی با اندیشههای مختلف در جامعه فعال بودند و اعتقادات خودشان را مطرح میکردند؛ بدین صورت در اعتقادات گروههای دیگر که تردید میکردند، شبهه ایجاد میشده است. و این سؤال و جوابها باعث جلو بردن علم گردیده است. البته بعضی مواقع این افراد، به خاطر این که اتهام شبههافکنی به آنها زده نشود، جرقههای ذهنی و شبهاتی را که دارند بیان نمیکنند. پرسشهایی که برایشان به وجود میآید، طرح نمیکنند و در نتیجه آن علم متوقف میشود. به عنوان مثال، قبل از انقلاب اسلامی در مورد فعالیت زیاد کمونیستها در ایران و منحرف کردن جوانان در دانشگاهها از امام خمینی(ره) سوال شد؟ ایشان فرمودند: اگر من اختیار حوزه علمیه قم در دستم بود، اجازه تدریس به دانشمندان آنها در حوزه میدادم تا طلاب ابتدا افکار و دیدگاههای کمونیستها را فرا بگیرند و سپس با توجه به دستورهای اسلام، اشکالات آنها را در منبرها، تدریسها و نوشتههای خود بیان کنند. هنگامی که دانشمندان کمونیست به حوزه علمیه بیایند تا نسبت به دین اسلام اشکال طرح کنند، آن گاه اندیشمندان حوزوی نیز فعال میشوند و پاسخ را مییابند و در نتیجه دین اسلام واکسینه شده، تقویت میگردد. یک نوع نگاه دیگر هم این است که زبان دیگران را باید بست؛ چرا که شبهه ایجاد میکند و شبهه باعث انحراف فکری میشود. آری، نویسنده من هم معتقد است که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. در مثال اخیر، یک دانشمند کمونیست نباید در مساجد مردم عادی بیاید، بلکه باید در مکانهایی همانند حوزه بیاید تا برای استادان دانشگاه سخنرانی کند تا بدین طریق آنها بتوانند عقاید وی را دریافته، اشکالات و ایرادهای او به دین را پاسخ دهند. چنانچه جامعه ما، جامعهای نباشد که در آن مساله به راحتی ایجاد شود، کسی در پی پاسخ به مساله هم نخواهد بود. کوتاه سخن این که: «پژوهشگر باید کنجکاو و پرسشگر و تردیدافکن باشد».
2-3. حقیقتجویی و آزاداندیشی و تعصبگریزی
محقق باید در پی حقیقت باشد. اگر در پژوهش دائما در پی اثبات اعتقادات خود باشد و بخواهد سخن خود، حزب، گروه و همشهری خود را به کرسی بنشاند، این کار به جایی نمیرسد. به دیگر معنا، این کار تحقیق نخواهد بود. تحقیق این است که محقق ذهنش را از تعصبات خالی کرده، به سراغ مواد خام برود. باید منابع نظرات موافق، مخالف و اندیشههای خود را بیطرفانه گردآوری و سپس تحلیل و نتیجهگیری کرد. بدین ترتیب، اگر محقق اشتباهی در فهم دیدگاههای خود، حزب، گروه و اعتقادت دیگران وجود داشته باشد آنها را با حقیقتی که دریافت کرده، تصحیح خواهد میکند. نباید نسبت به عقاید گذشتگان تعصب ورزید و فقط نکتهها و نظرات و مستندات موافق نظریه آنان را جمع کرد. چنین شخصی به محض دیدن نکتههای مخالف چشمپوشی کرده از ذکر آنها در تحقیق خودداری خواهد نمود. البته این با روحیه پژوهشگری ناسازگار است.
2-4. نواندیشی و نوآوری و تحجرگریزی
نباید گمان کرد که حتما سخن علمای سلف و گذشتگان درست بوده است. هرچند باید به نظر مشهور احترام گذاشت، لیکن این بدان معنا نیست که حتما از نظر مشروع باید پیروی کرد. اگر کسی واقعاً بر رد نظریه مشهور علما ادله محکمی اقامه کند، باید بتواند سخنش را بگوید و از بیانش خوفی نداشته باشد.
در این راستا، ابتدا باید اطلاعات را جمعآوری کرده، سپس آنها را وارد ذهن کرد تا از کارخانه ذهن نتایج جدید حاصل گردد. آن نتیجه جدید را در پایان باید به جامعه علمی از طریق مقالات، سخنرانیها، همایشها عرضه کرده تا از سوی دیگران نقد شود. فاید این کار آن است که نظریه در بازسازیهای پسین تصحیح و کامل میشود.
نکتهای که باید در این قسمت باید بدان اشاره شود این است که رعایت نظم جمعی در پژوهش لازم است؛ برای این که محقق بتواند از دیگران استفاده کند اصول مشخص و منظمی باید وجود داشته باشد تا قادر باشد به راحتی اشکالات دیگران را برطرف نماید و نیز به دیگری کمک نمود. به همین علت است که در پژوهش هر کسی یک پله از نردبان را طی میکند. محقق در تحقیقف پا روی دوش گذشتگان میگذارد و برای چیدن میوه علم بالا میرود. همچنان که دیگران نیز پا روی دوش ما میگذارند. از این رو نباید از نوآوری گریخت و یا از مخالف با نظر بزرگان هراسید.
2-5. جزئینگری و ژرفاندیشی
در تحقیق نباید نگاه کلی به مسائل داشت. باید موضوع کلی را به جزئیات تقسیم کرد تا به یک سؤال ریز بدل شود و در منابع بتوان پاسخش را یافت. مثلا در مورد «توحید»، هر کتاب اعتقادی که نگریسته شود به این موضوع پرداخته است. حال اگر پژوهشگر بخواهد از همه مطالب فیش تهیه کند، ساماندهی آنها بسیار مشکل میشود و افزون بر این که کار جدیدی صورت نگرفته است. باید طوری یک مسأله ریز از بحث توحید استخراج شود، که هنوز به ذهن دیگران خطور نکرده باشد یا اگر خطور کرده است به خوبی جوابش داده نشده و محقق میتواند پاسخ بهتری را ارائه دهد. با این کار آن علم یک گام به پیش میرود و یک گره از آن علم باز میشود و بالاخره یک مجهول را معلوم میگردد. تا جزیینگری نباشد این کار میسر نمیشود.
2-6. همهسونگری و فهم وسیع
در بحث گذشته گفته شد که باید جزئینگر بود، اما در این قسمت بر این نکته تاکید میشود که باید همه سو نگر بود. این مبحث متناقض بحث پیشین نیست. بدین معنا که، که وقتی یک موضوع جزئی را انتخاب گردید، باید همه ابعاد آن ملاحظه گردد و نظرات موافقان و مخالفان بررسی شود تا در پرتو این همه سو نگری زوایای نویی کشف گردد و به آنها پاسخ داده شود و مطلب تازهای به جامعه علمی عرضه شود.
2-7. توانایی تداعی معانی و حدس و تعمیم
اگر محقق توانایی موشکافی مسائل را داشته باشد، از طریق مشابهتها یک حکم کلی و فرضیهای را مطرح کرده سپس با آزمایش، فرضیه را اثبات میکند. در نتیجه، علم تولید میشود. اما اگر پژوهشگر توانایی تعمیم را نداشته باشد نمیتواند حکم و نظریه بدهد، از این رو چنین شخصی محقق موفقی نیست.
2-8. تمرکز فکری
یک شخص محقق و پژوهشگر نباید یک ذهن مشوش داشته باشد. به لحاظ شغلی باید به یک شغل اکتفا کند؛ آن هم شغلش نباید پرکار و وقتگیر باشد، تا از این طریق، بتواند به کار تحقیقاتی برسد. اگر ممکن باشد باید تلاش گردد که شغل مزبور در رابطه با کار تحقیقی باشد؛ یعنی دستاوردهای شغلی و اطلاعات شغلی به این تحقیق کمک کند تا بتواند تحقیق را به نحو احسن انجام دهد. اکنون فرض کنید اگر یک محقق در چند جا با موضوعات متفاوت کار کند و مشکلات خانوادگی هم داشته باشد؛ اصلاً ذهنش نمیتواند متمرکز شود تا بتواند مطالعه دقیق بکند، مطالب را کنار هم قرار دهد و در آخر تحلیل و استنتاج کند. بنابراین محقق، برای موفق بودن در تحقیق، نیازمند تمرکز فکری است.
چکیده
به لطف خداوند، مقدمات تحقیق، که شامل اهمیت درس روش تحقیق، ویژگیهای تحقیق و پژوهشگر است در پنج جلسه بیان شد. در جلسات بعد، نویسنده به فرآیند عملی پژوهش خواهد پرداخت.
آزمون
1. دیدگاههای دکارت در رابطه با پژوهشگر در کدام گزینه نیامده است؟
الف) فقط حقیقت را بپذیرم
ب) برای حل مساله آن را به اجزای کوچک تقسیم کنم
ج) اندیشههای خود را با نظم هدایت کنم
د) نواندیش باشم*
2. دستهبندی ویژگیهای پژوهشگر به چه صورت است؟
الف) نبوغ و تیزهوشی و نکتهسنجی
ب) ذاتی و اکتسابی، علمی و عقلی، اخلاقی و روانی*
ج) کنجکاوی و پرسشگری و تردیدافکنی
د) جزئینگری و ژرف اندیشی
3. کدام تعریف با مثال در رابطه با ویژگی ذاتی محقق صحیح است؟
الف) خصلتهایی که یادگرفتنی است، همانند نظم
ب) مطالعه اخبار جدید علمی، همانند وبگردی
ج) خصلتهایی که انسانها از همان ابتدا دارند، همانند تیزهوشی*
د) همه موارد
4. از فواید همهسونگری در کدام گزینه آمده است؟
الف) کشف زوایای جدید*
ب) احترام به عقاید علمای گذشته
ج) موشکافی مسائل
د) اثبات فرضیه
5. اگر در پژوهش دائما در پی اثبات اعتقادات خویش باشیم کدام ویژگی را نقض کردهایم؟
الف) نوآوری
ب) تمرکز فکری
ج) تردیدافکنی
د) تعصبگریزی*
مقدمه
در جلسات گذشته درباره اهمیت روش تحقیق، گستره موضوعات این درس، تعریف پژوهش، ویژگیهای تحقیق، هفت مورد از ویژگیهای علمی و عقلی محقق بیان شد. در ادامه بحث ویژگیهای تحقیق گفته خواهد شد. در این بخش، نویسنده به ویژگیهای اخلاقی و روانی محقق میپردازد.
محتوای آموزشی
... ادامه علمی و عقلی
2-9. وحدت و انسجام فکری
یکی از ویژگیهای محقق این است که وحدت و انسجام فکری داشته باشد؛ یعنی مطالبی را که از نویسندگان و اندیشمندان مختلف جمعآوری میکند، باید بتواند آنها را با هم جمع کند و بتواند از درون آنها یک نکته استخراج کند. اگر هم در رابطه با مسألهای آنجایی که نظر این آقا را بیان میکند به گونهای سخن بگوید و در جایی که نظر شخص دیگر را مطرح میکند به گونه دیگری سخن بگوید، در این صورت این بحث انسجام ندارد. نویسنده باید بتواند بین این مطالب انسجام ایجاد کند وگرنه ناسازگاریها در بین مطالب خود را نشان میدهند. برخی از پژوهشگران مطالبی که از جاهای مختلف گردآوری میکنند، به دلیل این که اشراف ذهنی و تسلط علمی بر مطالب ندارند، همانها را کنار همدیگر میچینند؛ اما از این کار هیچ دستاورد علمی حاصل نمیشود و این امر تحقیق را به یک کار ضعیف و چه بسا سخیف تبدیل نماید.
2-10. توانایی و تسلط علمی
نخستین کار برای وارد شدن به عرصه تحقیق این است که فرد در رشته علمیای تحقیق را آغاز کند که نسبت بدان رشته تسلط نسبی داشته باشد. همچنین بهتر است که پژوهشگر موضوعی را برگزیند که نسبت به آن موضوع امکان مطالعه گسترده را داشته باشد. افزون بر آن که، باید منابع در اختیار داشت و نیز بتوان در گزینش موضوع، بیان دقیق مسأله، استخراج سؤال اصلی و سؤالات فرعی تحقیق درست اقدام کرد. اگر کسی تسلط علمی نداشته باشد، از عهده تحقیق بر نمیآید و در مقام گزینش موضوع هم، عنوان خوبی پیدا نخواهد کرد.
اگر محقق از چنین تسلطی برخوردار نیست، به یقین نیازمند مشورت با صاحبنظران است تا بتواند موضوع مناسب، بکر و مساله نویی را بیابد. همچنین انسانی که مسلط است، منابع و اندیشمندان و گذشتگان را میشناسد و مطالب دیگران را به خوبی گردآوری میکند. کسی که توانایی دارد میتواند نظرات را با هم مقایسه کند و از میان آنها فرضیه جدیدی را عرضه نماید و در صورت وجود تناقض و اشتباه در نظرات گذشتگان، بر کار آنها تصحیح انجام دهد. البته در رابطه با یکایک اینها در بخش طرح تحقیق که به زودی نویسنده بدان خواهد پرداخت، به ظور مفصل نکاتی بیان خواهد شد.
2-11. تتّبع گری و مطالعه گسترده
کسی که با خواندن یک منبع، سریع به نتیجه میرسد، روحیه تتبعگری ندارد. چنین شخصی پژوهشگر نیست، زیرا خیلی سریع به کتاب و نویسنده اعتماد میکند و خیلی زود به درستی این عمل میرسد و این با روحیه پژوهشگری ناسازگاری است. اگر پژوهشگر مطلبی را در منابع مختلف جستجو کند، ناسازگاریها و تناقضها را خواهد دید؛ آن گاه باید به رفع ابهامات، پاسخ به پرسشها، دسته بندی نظرات موافق و مخالف و اثبات فرضیه - که در واقع پاسخ به سوال اصلی است - بپردازد. بنابراین لازمه روحیه تتبع گری، داشتن حوصله برای گزینش مطالب از منابع مختلف است.
2-12. آشنایی با روشهای مختلف تحقیق
محقق باید با روشهای مختلف تحقیق آشنایی کلی داشته باشد. شاید نتوان در این دو واحد روشهای مختلف تحقیق را بیان کرد، اما منابع بسیاری است که به انواع روشهای تحقیق پرداختهاند و حتی تکنگاریهایی وجود دارد که هر یک درباره روش تحقیق خاصی نوشته شده است. گاهی در یک کتاب، روش تحقیق توصیفی بیان شده است، گاهی کتابی است که فقط در زمینه تحقیقات میدانی نوشته شده است، به صورت: شیوه تحقیق با انجام مصاحبه، شیوه تحقیق با پرسشنامه، شیوه تحقیق با مشاهده و در شیوههای مشاهده نکتههایی که باید مشاهدهگر رعایت کند و ابزارهایی که مشاهده گر لازم دارد. برای یک محقق به دست آوردن آشنایی اجمالی از منابع الزامی است تا بتواند با انتخاب شایسته موضوع تحقیق، روش تحقیق مناسب خود را برگزیند. زیرا هر موضوعی را نمیتوان با هر روشی تحقیق کرد، بلکه باید با روش مناسب خودش انجام داد و همچنین هر روش تحقیقی با هر ابزاری سازگار نیست. به عنوان مثال هر گاه تحقیق کتابخانهای باشد، به کتاب، آرشیو، مراجعه به اینترنت و سی دیهایی که منابع را جمع آوری کرده اند، نیاز است. اما اگر تحقیق مشاهدهای باشد، دیگر به کتاب و سی دی و اینترنت نیاز نیست بلکه باید در یک میدان با دوربین عکاسی و فیلمبرداری رفت و صحنهها را دید و ضبط کرد و سپس با مشاهده فیلمها و عکسها گزارش نوشت و نکات مهمش را استخراج کرد. اگر روشها و ابزارها، به پژوهشگر شناخت کافی ندهد، نتیجه به دست نمیآید و یا اگر پاسخی هم به دست آید، غلط است و دیگران را هم به اشتباه میاندازد. بدین سبب، باید انواع روشهای تحقیق را آموخت تا بتوان هر یک را در جای خویش به کار بست.
2-13.آشنایی با ابزارهای تحقیق
در قسمت پیشین به انواع ابزارهای تحقیق اشارهای شد. ابزارهای امروزی تحقیق نسبت به ابزارهای گذشته خیلی پیشرفت کردهاند؛ مثلاً در زمینه جانورشناسی دوربینهای پیشرفتهای ساخته شده است که از تمام حرکتهای جانور عکس و فیلم تهیه میکند. این ابزار محقق را در جهت دست یابی به نتایج مطلوب یاری میکند. تحقیقاتی که در حوزه علوم انسانی و به ویژه علوم دینی انجام میشود، بیشتر به کتاب و فیشنویسی نیاز است، و طبعا نرم افزار فیش نگار در این زمینه بسیار سودمند است. در برخی از موارد هم به دوربین احتیاج است تا برای از نسخ خطی عکس تهیه شود. مراجعه به سایتهای اینترنتی هم میتواند مفید باشد. پس آشنایی با ابزارهای مزبور برای محقق لازم است.
موارد یاد شده، ویژگیهای عقلی، علمی و عملی بود که داشتن این موارد، برای موفقیت یک محقق الزامی است. طبیعی است که در آغاز محقق خیلی از این ویژگیها را ندارد، زیرا برخی از اینها ذاتی نبوده، بلکه اکتسابی است. بدین علت، مواردی که اکتسابی است به کوشش نیاز دارد.
3. ویژگیهای اخلاقی و روانی
در این بخش موارد ذیل بررسی خواهد شد: آسودهخاطری و جنجالگریزی، سادهزیستی و قناعتپیشگی، اعتماد به نفس و شجاعت، پشتکار و خستگیناپذیری، سعه صدر و قدرت تحمل مخالف، فروتنی و تکبرگریزی، نظم و انضباط کاری، امانتداری علمی.
3-1. آسوده خاطری و جنجال گریزی
در فضای مشوش و پر از تنش، نمیتوان تحقیق انجام داد. شخص محقق، باید ذهنش را از کارهای تنشزا خالی کند و همه فکر خود را معطوف به تحقیق نماید. در گام بعدی پژوهشگر باید در همایشها شرکت کند تا از سوی اهل فن، دستاوردهای تحقیقش مورد نقد و بررسی علمی قرار گیرد. وظیفه محقق در چنین مجامعی این است که از جنجالآفرینی بپرهیزد.
3-2. سادهزیستی و قناعتپیشگی
یکی از شروط الزامی برای محقق، داشتن زندگی ساده است. زیرا زندگی پرمشغله و درآمدزا، همه ذهن محقق را معطوف به مسائل یاد شده میکند و در نهایت، نتیجه مطلوبی از تحقیق حاصل نمیشود.
3-3. اعتماد به نفس و شجاعت
یک محقق باید این شجاعت را داشته باشه که اگر اشکالی در حرف بزرگان دید، بتواند آن را بیان کند. همچنین موظف است ضعفهای خود را برطرف نماید؛ همانند یادگیری زبانهای خارجی. پس باید بدون ترس و واهمه به حل مشکلات بپردازد و با شجاعت دستاورد علمی خود را بیان نماید.
3-4. پشتکار و خستگیناپذیری
محقق نباید زود خسته شود؛ وی باید تا زمانی که مسألهاش را حل نکرده و پاسخ دقیق و اطمینان آوری را نیافته است دست از پژوهش نکشد؛ وگرنه چنین شخصی هنوز از پشتکار لازم برخوردار نیست.
3-5. سعه صدر و قدرت تحمل دیگران
وقتی محقق در پژوهش خود به دستاورد تازهای رسید باید آن میزان از تحمل را داشته باشد که برخوردی منطقی با منتقدان داشته باشد. چنانچه شخص قدرت اثبات نظریهاش را داشت باید بدون جنجال و توهین عقایدش را بیان کند.
3-6. فروتنی و تکبر گریزی
وقتی محقق دستاورد جدیدی دارد باید به دور از تکبر و فروتنانه به جامعه عرضه کند و اگر هم ایرادی به آن وارد شد فروتنانه پذیرا باشد؛ زیرا فروتنی لازمه اخلاقی پژوهشگر است.
3-7. نظم و انضباط کاری
محقق بینظم به نتیجه نمیرسد. لذا در طرح تحقیق قسمتی وجود دارد که بر اساس جدول زمانبندی شده، زمان انجام همه کارها مشخص میشود. حال اگر محقق طبق زمان بندی حرکت نکند، ساماندهی و موفقیت در تحقیق محال است. پس محقق باید با برنامه ریزی صحیح، نظم را بر امور خود حاکم کند.
3-8. امانتداری علمی
وظیفه محقق این است که اگر مطلب مورد نیاز خود را از منبعی گرفت، حتما به نام و صاحب آن منبع اشاره نماید، در غیر این صورت او امانتداری علمی را نقض کرده است. محقق حق ندارد آن مطلب مذکور را به نام خود ثبت کند؛ زیرا نویسنده حق اعتراض دارد. در این قسمت میتوان از راهنمایی اهل فن برای انتقال مفاهیم بهرهمند شد.
آزمون
1. کدام ویژگی مربوط به گروه علمی و اخلاقی است؟
الف) امانتداری علمی
ب) نظم و انضباط کاری
ج) پشتکار و خستگیناپذیری
د) تتبعگری و مطالعه گسترده*
2. ویژگی «فروتنی و تکبرگریزی» در کدام گروه قرار میگیرد؟
الف) ذاتی و اکتسابی
ب) اخلاقی و روانی*
ج) علمی و عقلی
د) همه موارد
3. آوردن مطلب در تحقیق با ذکر سند مربوط به کدام ویژگی محقق است؟
الف) فروتنی و تکبرگریزی
ب) نظم و انضباط کاری
ج) پشتکار و خستگیناپذیری
د) امانتداری علمی*
4. چه خصلتی به محقق توانایی نقد نظرات بزرگان را میدهد؟
الف) امانتداری علمی
ب) سعه صدر و قدرت تحمل دیگران
ج) اعتماد به نفس و شجاعت*
د) توانایی و تسلط علمی
5. پرداختن محقق به زندگی تجملاتی با کدام ویژگی در تناقض است؟
الف) سعه صدر و قدرت تحمل دیگران
ب) سادهزیستی و قناعتپیشگی*
ج) پشتکار و خستگیناپذیری
د) آسودهخاطری و جنجالگریزی
مقدمه
مباحث مقدماتی درباره درس روش تحقیق به طور اجمالی در جلسات گذشته بیان شد. از این جلسه بحث «فرآیند روش تحقیق» مطرح میشود؛ یعنی اگر محقق بخواهد تحقیقی را آغاز کند نقطه آغاز کجاست؟ سیری که باید گام به گام برداشته شود تا در نهایت تحقیق به نتیجه مطلوب برسد چیست؟ در هر گام چه نکاتی باید رعایت شود؟
محتوای آموزشی
ایده
گام نخست تحقیق این است که محقق باید «ایده» داشته باشد. یعنی ایده اولیه و موضوع اولیه در رابطه با تحقیق در ذهن محقق شکل بگیرد. کسانی که اهل مطالعه در یک رشته هستند، هر گاه سرگرم مطالعه شوند، سؤالاتی در ذهنشان ایجاد میشود؛ زیراکه در کنار هر مطلبی که برای پژوهشگر آشکار میشود، چندین مجهول برای در ذهن محقق شکل میگیرد.
شاید شنیده باشید که میگویند: کسانی داناترند که تعداد مجهولاتشان بیشتر باشد! زیرا کسانی که هیچ معلوماتی ندارند یا معلومات اندکی دارند، تصورشان این است که تمام علم عالَم، همینهایی است که آنها میدانند. اینان خود را صاحب ذهن بسیط میدانند، بسیار جذاب سخن میگویند، فقط کلام خود را میپسندند؛ چنین افرادی اعتماد به نفس کاذبی دارند.با اینکه از بسیاری از دستاوردهای علمی بیخبرند، اما به آسانی در مورد علوم مختلف اظهار نظر میکنند.
بر خلاف اینها، دانشمندانی هستند که در کنار هر چیزی که میآموزند، دهها پرسش برایشان ایجاد میشود. لذا کسی از همه داناتر است، که مجهولاتش بیشتر باشد. با توجه به مطالبی که گذشت، ایده از کجا به دست میآید؟ هنگامی که انسان مطالعه میکند، ضمن این که معلوماتی به دست میآورد، با مجهولاتی روبهرو میشود، که هر یک از این مجهولات میتواند، سؤالی یا موضوعی برای آغاز راه تحقیق باشد. اغلب ایده از دیگران میرسد. مثلاً محقق با مطالعه مقالهای از مجلات علمی - پژوهشی، در بخش نتیجهگیری مقاله با سؤالاتی مواجه میشود.
نویسنده مقاله پیشنهاد ادامه راه را داده است تا در آن موضوع بهویژه، با انجام تحقیقات بیشتر، نتایج مثبت و شناخت کافی حاصل شود. گاهی هم استاد در کلاس با دادن چند عنوان برای تحقیق، ایده را به دانشجو منتقل میکند. گاهی هم انسان در گوشهای خلوت کرده، مشغول تفکر درباره هستی یا موضوعات دیگر است، که در این هنگام سؤال برایش پیش میآید که برای یافتن پاسخ نیازمند تحقیق است.
تعیین موضوع/ عنوان
اولین گامِ کاربردی نمودن تحقیق، «موضوعیابی» است. این یکی از اساسیترین و مهمترین مراحل کار تحقیقی است و نباید آن را یک کار زینتی و لوکس در نظر گرفت.
استانداردهای انتخاب موضوع/ عنوان
بنابراین ایده اولیه از هر جایی میتواند سراغ محقق بیاید، اما چهار نکته مهم را باید در گزینش موضوع تحقیق و پیگیری ایده در نظر گرفت.
الف. انتخاب واژگان تعریف شده و معنادار
واژگان عنوان باید کاملا تعریف شده و معنادار و فاقد ابهام باشند تا فورا بتوان آن تحقیق را در طبقهبندی موضوعی صحیحی قرار داد.
ب. در نظر گرفتن امکانات محلی برای تحقیق
منظور از امکانات محلی این است که در جهان میلیونها موضوع برای تحقیق وجود دارد، لکن نمیتوان در همه جای دنیا بر روی آن موضوعات کار کرد. در هر جایی، زمینه برای موارد محدودی از تحقیقها وجود دارد. چه بسا انسان در جایی زندگی میکند که به افراد، کتابخانه و یا اینترنت دسترسی نیست و از طرفی امکانات و شرایط لازم برای سفر هم فراهم نیست. نمیتوان تحقیقی را که به امور مزبور وابسته است، هر چند هم که مهم باشد، انجام داد؛ زیرا امکانات محلی لازم برای انجام تحقیق فراهم نیست. از جمله این تحقیقات ناممکن، تحقیق درباره پیروان ادیان ابتدایی استرالیا است! اما در مقابل، مثلا محققی از انگلیس به ایران میآید و درباره آئین زرتشت تحقیق میکند. این تحقیق بر پایه منبع دست اول محسوب میشود.
ج. امکانات شخصی
ممکن است محققی نیازمند ابزارها و امکاناتی باشد. از جمله این امکانات، سواد و علم محقق و دانستن زبان خارجه، بهویژه انگلیسی و عربی است.
د. ضرورت
وقتی انسان وارد عرصه تحقیق میشود، با میلیاردها موضوع تحقیق نشده مواجه میشود که میتوان در مورد آنها تحقیق نمود. اما یک محقق در طول عمرش چقدر توانایی و فرصت انجام تحقیق را دارد؟ محققان در جامعه محدودند و جامعه نیز برای آنها هزینه کرده است و طبعا اینها برای جامعه باید بازدهی داشته باشند. بنابراین باید موضوعات خاصی در اولویت تحقیقات خود قرار گیرد. نکته بعدی انگیزهها و علایق محقق است که بسیار مهم است. انتخاب موضوع نباید به اجبار و انجام تکلیف باشد. هرچند که موضوع مهم و دارای اولویت باشد و امکانات شخصی و محلی لازم هم برایش فراهم باشد. بنابراین یک محقق باید موضوعی را انتخاب کند که دارای ویژگیهای یاد شده باشد.
گام دوم مطالعه اولیه
بلافاصله بعد از انتخاب موضوع – حتی قبل از منبعیابی و منبعشناسی و فیشبرداری- به سلسله مطالعاتی نیاز است که در اصطلاح به آن «مطالعه اولیه» گفته میشود. این مرحله، مرحله انبوهخوانی است و هدف نیز آشنایی کلی با موضوع و نظریههایی است که در مورد موضوع وجود دارد. از این رو محقق باید کارها و تحقیقاتی را که پیش از کار او انجام شده بررسی نماید و آنها را مبنای کار خود قرار دهد. در حقیقت این مرحله، پیشنیاز تحقیق به شمار میرود. در ادامه کار، «مطالعه تفصیلی» است که به صورت جزئی و دقیق خوانده میشود و فیشبرداری نیز در این مرحله انجام میشود. بنابراین مطالعه اولیه قبل از نوشتن طرح تحقیق یا پروپوزال انجام میگیرد. مطالعه تفصیلی هم پس از طرح تحقیق انجام میشود.
ثمرات مطالعه اولیه
آشنا شدن با موضوع
مطالعه اولیه محقق را کنجکاوانه در پی موضوع میکشاند. خاصیت این عمل نیز این است که سؤالات بسیاری در ذهن ایجاد میگردد و پژوهشگر با ابعاد مساله آشنا میشود. چنانچه پیش از تحقیق و در طول مطالعات اولیه، برای محقق پرسشهایی ایجاد نشود، تحقیق ضعیف خواهد بود. از این رو هنگامی که در مطالعه اولیه مجموعهای از سؤالات برای محقق پیش آمده باشد، مفهومش این است که دست محقق پر است.
بازنگری و تجدید نظر در عنوان تحقیق
اولین خاصیت مطالعه اولیه، بازنگری اولیه در عنوان اصلی تحقیق است. عنوان باید مرتبا مورد بازنگری قرار گیرد. ممکن است قبل از مطالعه اولیه، عنوانی انتخاب شده باشد و گمان این باشد که موضوع محدود است، اما بعد از مطالعه اولیه، محقق متوجه شود که گستره موضوع وسیع است و پرسشهای پاسخ داده نشده فراوانی دارد. پس در انتخاب موضوع باید واقعبین بود.
شکلگیری ایده نو
محقق باید ایدهای داشته باشد تا در پیرامون آن ایده کار کند. البته فقط ده درصد امکان دارد که محقق به نتیجه برسد. ایده بعد از مطالعه اولیه شکل میگیرد که برای تعیین مسیر و حرکت در جهت تعیین شده مهم است و به عنوان زیرسازی تحقیق شناخته میشود. در واقع، ایده علم اجمالی پژوهشگر است که پس از مطالعه اولیه و رسیدن به علم تفصیلی، ثابت یا رد میشود.
چکیده
در این جلسه به موضوع «استاندارهای تحقیق» پرداخته شد. استانداردهای تحقیق دارای دو بخش ایده و تعیین موضوع است. ایده، نخستین گام تحقیق است. مبحث استانداردهای تحقیق در چهار نکته مهم شرح داده شد و مطالعه اولیه و ثمرات آن به عنوان گام دوم، ذکر گردید.
آزمون
1. بخشهای اصلی استانداردهای تحقیق کدامند؟
الف) ایده، مطالعه اولیه
ب) ایده، تعیین موضوع*
ج) مطالعه اولیه، مطالعه تفصیلی
د) تعیین موضوع، مطالعه اولیه
2. در کدام گزینه، استانداردهای انتخاب موضوع غلط است؟
الف) ضرورت
ب) امکانات شخصی
ج) ایده*
د) انتخاب واژه معنادار
3. کدام گزینه ویژگی مطالعه تفصیلی است؟
الف) جزئی و دقیقخوانی*
ب) انبوهخوانی
ج) شناسایی منابع
د) شناسایی نویسندگان
4. کدام یک از ویژگیهای مطالعه اولیه است؟
الف) شناسایی منابع
ب) فیشنویسی
ج) پروپوزالنویسی
د) انبوهخوانی*
5. از ثمرات مطالعه اولیه کدام مورد صحیح است؟
الف) شکلگیری ایده نو
ب) بازنگری و تجدید نظر در عنوان تحقیق
ج) آشنا شدن با موضوع
د) همه موارد*
مقدمه
در جلسات گذشته بحثهای مقدماتی درباره آغاز کار تحقیق بیان شد. در جلسه اخیر در رابطه با فرآیند انجام تحقیق، بحث شد و اشاره گردید که نخستین گام، داشتن ایده است و گام دوم، «مطالعه اولیه» است. اکنون نیز درباره «منابع مطالعه اولیه» بحث خواهد شد.
محتوای آموزشی
منبع یابی
دائرهالمعارفها و کتب دستی
ارجاعهای موجود در تحقیقات و آثار شناسایی شده
راهنماهای کتابشناختی
1. دائرهالمعارفها و کتابهای دستی
یکی از بهترین راههای شناسایی منابع، رجوع به دائرهالمعارفها و کتابهای دستی است که جهت مطالعه اولیه پیشنهاد میشود. هدف این نوع کتابها، راهاندازی کار پژوهشی و همچنین نگاه کلی به کل موضوع است. در واقع این کتابها به نوعی فراتر از لغتنامه هستند؛ همانطور که در آنجا توضیحاتی در مورد واژگان میدهند، دایرهالمعارفها نیز اطلاعات اجمالی نسبت به موضوع ارائه میدهند.
دایرهالمعارفها دو دسته هستند: دایرهالمعارفهای عمومی و دایرهالمعارفهای تخصصی.
دائرهالمعارف عمومی
دائرهالمعارف عمومی دائرهالمعارفهایی هستند که انواع موضوعات را میتوان در آنها یافت. چنین دائرهالمعارفهایی بسیار کلی و از مطالب بسرعت میگذرند. همچنین مقالهها و نوشتههای آنها چندان عمیق نیست و وارد مطالب جزئی نمیشوند.
دائرهالمعارف تخصصی
این دائرهالمعارفها، موضوع خاصی را تجزیه و تحلیل میکنند. پس برای مطالعه اولیه باید از دائرهالمعارفهای تخصصی استفاده شود. استفاده از دائرهالمعارفهای تخصصی میتواند به عمیقتر شدن و سنگینتر شدن پژوهش کمک کند. هر کسی در هر رشته علمی، نیازمند مراجعه به دایرهالمعارف مربوط به همان رشته است. پس از انتخاب موضوع، اولین گام، جستجو در دایرهالمعارف مربوط است. این کار را میتوان بهراحتی و بدون راهنمایی دیگران انجام داد؛ زیرا موضوعات بر طبق حروف الفبا چینش شده است. سرانجام، نگاه کلی و فشردهای که حاصل میشود، نقطه آغاز بسیار خوبی برای گامهای بعدی خواهد بود.
کتابهای دستی
دومین منبع برای مطالعه اولیه، کتابهای دستی هستند. کاربرد این منابع، برای دسترسی سریع محقق و استفاده از آن در مطالعه اولیه است. این کتابها کمتر شناخته شدهاند. لیکن امروزه با استقبال فراوانی مواجه شدهاند. غالبا این کتابها «فهرست راهنما» دارند که به آسانی قابل دستیابی است. مخزنی سرشار از اطلاعات، به صورت بسیار موجز و رسا در آنها تبیین شده که منابع را به محقق معرفی مینماید. در حقیقت اینها همانند دایرهالمعارف هستند، با این فرق که دایره المعارفها بسیار گسترده هستند و به همه جزییات یک رشته علمی پرداختهاند، اما کتابهای دستی شاخه خاصی از یک رشته علمی را بررسی کردهاند.
مجلات علمی
مجلات علمی از دیگر منابع برای مطالعه اولیه است. از لحاظ رتبهبندی ابتدا مجلات علمی پژوهشی، سپس مجلات تخصصی و در آخر مجلات ترویجی قرار دارند. گاهی موضوع انتخابی در بخشی از مقالات موجود در این مجلات قرار دارد.
استادان
یکی دیگر از منابع استادان هستند. یکی از ثمرات مراجعه به استادان در دانشگاهها یا مرکز علمی و گفتگو با آنها، آشنایی با منابع و پرداختن به ابعاد مختلف موضوع است. در این راستا حتی میتوان از دوستانی که پیشتر در این زمینه تحقیقاتی کردهاند استفاده نمود.
اینترنت
یکی از منابعی که برای مطالعه اولیه معرفی میشود و امروزه هم خیلی مورد استفاده قرار میگیرد اینترنت است. با جستجو در اینترنت میتوان به محتوای جدیدترین دستاوردهای علمی اعم از سخنرانیها، مقالات، کتابها، همایشها و پرتالهایی چون علوم انسانی دسترسی داشت. از این طریق میتوان با منابع بسیاری در زمینههای مختلف آشنا شد.
2. ارجاعات موجود در تحقیقات و آثار شناسایی شده
نباید منابع را از روی دایرهالمعارف یا کتابهای دستی رونویسی کرد؛ بلکه باید اصل منبع را هم دید. یعنی در همه جا باید دقت کرد. پس هر جایی که ممکن است اثر و نشانهای از یک ماخذ وجود داشته باشد -از جمله پاورقیها- باید دیده شود.
3. راهنماهای کتابشناختی
در علوم گوناگون، کتابشناسی تهیه شده است. یعنی علوم به صورت موضوعبندی شده در این کتابها هستند. مثلاً کتابشناسی روانشناسی. این نوع از کتابها حاوی مشخصاتی کلی به همراه گزارشی خلاصهوار از محتوایند.
به همین دلیل، منابعی که برای مطالعه اولیه لازم است به صورت دستهبندی شده ذکر میشود. از طریق انبوهخوانی اینها، اطلاعات جامعی از موضوع در اختیار محقق قرار میگیرد. نکته مهمی که باید یادآوری کرد این است که منابع در مطالعه اولیه غالبا دست دومند؛ زیرا ما در این مرحله بیشتر به جدیدترین منابع مراجعه میکنیم تا بفهمیم در رابطه با موضوع مورد نظر چه کارهایی صورت گرفته است. ثمره این اقدامات آمادگی برای نوشتن «طرح تحقیق» است. طرح تحقیق به مثابه نقشه کشی ساختمان از سوی مهندس است. همانطور که در آنجا قبل از ساخت، همه موارد با جزییات بررسی میشود، در تحقیق هم ابتدا باید یک طرح دقیق نوشت تا در فرآیند تحقیق کارها طبق نظم و اصول و زمانبندی شده انجام شود. لازمه کامیابی در همه مراحل مزبور داشتن ایده اولیه خوب و بکر و مطالعه اولیه جامع است.
چکیده
در این جلسه به طور تفصیلی به معرفی منابع برای مطالعه اولیه بیان شد. نویسنده بحث را از دایرهالمعارفها آغاز کرد و در ادامه کتابهای دستی، مجلات، مراجعه به استادان و دوستان باتجربه، اینترنت، کتابشناختی و مراجعه به هر جای ممکن، به همراه دقت و ظرافت در همه جا را شرح داد.
آزمون
1. چرا در مطالعه اولیه باید به دایرهالمعارفهای تخصصی مراجعه کرد؟ زیرا...
الف) گزارشی خلاصهوار از محتوا ارائه میدهند
ب) همه نوع موضوع را میتوان در آنها یافت
ج) بهروز هستند
د) موضوع خاصی را تجزیه و تحلیل میکنند*
2. این جمله ویژگی کدام گزینه است؟ «دسترسی به جدیدترین دستاوردهای علمی»
الف) اینترنت*
ب) مجلات
ج) کتابشناختی
د) کتاب دستی
3.از جمله کاربردهای مهم کتابهای دستی چیست؟
الف) رعایت دقت در همه جا
ب) آوردن مطالب به صورت کلی
ج) برای دسترسی سریع محقق و استفاده از آن در مطالعه اولیه*
د) همه موارد
4. منابع مورد استفاده در مطالعه اولیه چه ویژگی اساسی دارند؟
الف) دست اول
ب) دست دوم*
ج) هردو
د) هیچ کدام
مقدمه
تا این جا یادآوری شد که فرایند تحقیق از ایده اولیه شروع میشود و آن گاه مطالعه اولیه توضیح داده شد. گفته شد که مطالعه باید به صورت انبوهخوانی باشد. فواید و آثار آن را نیز ذکر شد و بر این مطلب تاکید گردید که منابع مطالعه اولیه حتما باید دست دوم باشد؛ در این مرحله، آخرین و جدیدترین منابعی که درباره موضوع نوشته شده است مطالعه میشود تا میزان پیشرفت این علم مشاهده شود. در این راستا، باید بررسی گردد که چه عواملی در آن موضوع بحث شده و تا کجا پیشرفت حاصل گردیده و مسائل تازه باقیمانده کدام است. بدین ترتیب، از میان آن مسائل، مسالهای برگزیده شده، سپس مساله حل میشود. انجام امور یاد شده، مقدمه طرح تحقیق است.
محتوای آموزشی
منابع دست اول و دست دوم
یکی از موضوعات اصلی در یادداشتبرداری، شناسایی منابع دست اول و دوم و تاثیر این منابع بر روی یادداشتبرداری است.
هنگامی که منابع به لحاظ اهمیت و نوع استفاده از آنها دستهبندی میشود، به منابع دست اول و دست دوم تقسیم میشوند:
کتابها و منابعی که اصل و سرچشمهاند یعنی معدن آن چیزی هستند که محقق به دنبال آن است.
دسته دیگر منابع، نوشتههایی هستند درباره چیزی که محقق در پی آن است.
اینک مثالی ذکر میشود تا مساله روشن شود: منبع دست اول حکم سرچشمه را داشته، منبع دست دوم حکم آب چشمه را دارد که از مناطقی عبور کرده و اکنون به دست انسان رسیده است. وقتی آب را از سرچشمه بر دارند خیالت انسان راحت است که دقیقاً همان آب پاکی است که از چشمه جوشیده و آلودگیهای بیرونی بدان راه نیافته است. اما هنگامی که آب این چشمه حرکت میکند، ممکن است حیوانات از آن خورده باشند یا افرادی در آن لباس شسته باشند و یا حتی در مسیر ممکن است با بسیاری از آشغالهای دیگر آمیخته شده، آن آب صاف زلال دست اول نباشد.
بنابراین وقتی که محقق میخواهد تحقیق کند کدام یک از این دو باید منبع باشد؟ در تحقیق از منابع دست اول استفاده میشود؛ زیرا در غیر این صورت محقق نوآوری نداشته، متکی به نظرات دیگران است. به عنوان مثال محققی میخواهد در مورد «انسان کامل در قرآن کریم» تحقیقی بنویسید؛ وقتی از قرآن استفاده میکند، این منبع دست اول است. اما کتاب «انسان در قرآن» شهید مطهری منبع دست دوم محسوب میشود؛ بدین سبب که نویسنده مطالبی را از قرآن استنباط و استخراج کرده است و حاصل کارش را نوشته است.
در حقیقت این کتاب در اینجا واسطه است و محقق به جای اینکه مستقیما به قرآن مراجعه کند، ازاین کتاب استفاده کرده است. آن که میخواهد در تحقیق حرف نویی برای گفتن داشته باشد، نمیتواند با استفاده از منابع دست دوم این کار را انجام دهد، چراکه اطلاعات این منابع، تکرار مکررات است. اگر محقق از منابع دست دوم استفاده کند، قطعا ادعای بیپایهای را مطرح خواهد کرد. از قدیم گفتهاند: «شنیدن کی بود مانند دیدن.» رجوع به منابع دست اول یعنی دیدن و رجوع به منابع دست دوم.
موارد استفاده از منابع دست اول و دوم
نخستین موردی که مجاز است از منابع دست دوم استفاده گردد جایی است که آن منبع دربردارنده نظریه قابل پذیرش یا قابل نقدی باشد و نظریه مطرح شده در آن، در جای دیگر هم نیامده باشد.
هنگامی که صاحب منبع دوم، به منبع دست اولی دسترسی داشته باشد که محقق بدان منبع دسترسی ندارد؛ همانند خطی بودن یک نسخه و در دسترس نبودن آن.
گاهی اوقات زبان، محقق را وا میدارد که از تحلیلهای محققان دیگر استفاده کند.
در موارد فوق، محقق از نظریههای نویسنده یا از نقل و قولهای موجود در منبع دست دوم بهره میبرد؛ اما در این مورد ممکن است گاهی از مجموعه ایدهها، یا نوع ترتیب مطالب و استخوانبندی کتاب و در یک کلام از اسکلت کتاب الگوبرداری شود.
چکیده
هنگامی که منابع به لحاظ اهمیت و نوع استفاده از آنها دستهبندی میشود به منابع دست اول و دست دوم تقسیم میشوند:
کتب و منابعی که اصل و سرچشمهاند؛ یعنی معدن آن چیزی هستند که محقق به دنبال آن است.
دسته دیگر منابع، نوشتههایی درباره چیزی هستند که محقق در پی آن است.
آزمون
1. ویژگی منبع دست اول کدام است؟ به مانند ....
الف) آب چشمه
ب) چشمه*
ج) جدیدترین مقاله
د) همه موارد
2. موارد استفاده از منابع دست دوم کدام است؟
الف) آن منبع دربردارنده یک نظریه قابل پذیرش یا قابل نقد باشد و نظریه مطرح شده در آن، در جای دیگر هم نیامده باشد
ب) خطی بودن یک نسخه و در دسترس نبودن آن
ج) گاهی زبان و گاهی اسکلتبندی کتاب
د) همه موارد*
مقدمه
نویسنده در این جلسه به انواع منابع از نظر شکل و تنوع خواهد پرداخت. برای پژوهشگر آشنایی با این منابع بسیار ضروری است، تا بدین وسیله وی بتواند موضوع تحقیق خود را از همه جوانب بررسی نموده، در پایان کار به نتیجه مطلوب دست یابد.
محتوای آموزشی
منابع تاریخی از نظر شکل و محتوا
منابع مکتوب و غیر مکتوب
منابع مکتوب
مراد از این منابع، آثار نوشته شدهای است که یا مستقیما در ارتباط با رخدادهای تاریخی نگارش یافتهاند یا میتوان از آنها اطلاعات و دادههای تاریخی استخراج کرد. میتوان آنها را به اشکال زیر دستهبندی کرد: کتابها، مطبوعات و اسناد و مدارک آرشیوی.
الف. کتابها؛ مهمترین منابع در همه انواع پژوهشهای تاریخی کتابها هستند. این آثار به دلیل گستردگی شکل و تنوع به صورت زیر تقسیمبندی میشوند:
کتابهای تاریخی خاص؛ این کتابها اساسا با هدف تاریخنگاری در دورههای مختلف به نگارش درآمدهاند. از جمله میتوان به تاریخ عمومی، تاریخ سلسلهها، تاریخهای محلی و تک نگاریهای تاریخی اشاره کرد.
سفرنامهها؛ سفرنامهها به آثاری اطلاق میشود که جهانگردان پس از سفر به نقاط مختلف از خود به یادگار گذاشتهاند. آثار مزبور حاوی بسیاری از دیدهها، شنیدهها و خاطرات گوناگون آنهاست.
خاطرات؛ خاطرات به آثاری گفته میشود که کارگزاران و شخصیتهای سیاسی، سفرا، نمایندگان دیپلماتیک طی دورانی که در قدرت و حکومت بودند، خاطرات خود را به صورت مکتوب و روزشمار نگاشتهاند. از جمله این آثار «شرححالنویسی» است که در ایران سابقه طولانی دارد؛ اما در دوره قاجاریه «خاطرهنگاری» رواج بیشتری پیدا کرد.
منابع جغرافیا؛ از آن جا که رخدادهای تاریخی در مکانهای خاصی به وقوع پیوستهاند، آشنایی با منابع جغرافیایی اهمیت ویژهای دارد. این منابع، اطلاعات ارزشمندی درباره راهها، خطوط مواصلاتی، آب و هوا و وضعیت شهر و... در اختیار پژوهشگران میگذارند.
منابع ادبی؛ منظور از منابع ادبی، آثار منظوم و منثوری است که دارای ویژگیهای متن ادبی باشند، یعنی خیالانگیز و سرشار از احساس و تخیل باشد. از میان این آثار میتوان دادهها و اطلاعات تاریخی را استخراج کرد. از آن جا که شاعران و نویسندگان از روحی حساس و نکتهسنج برخوردار بودند و در عین حال هم با توده مردم و هم با مقامات سیاسی ارتباط داشتند، آثارشان تا حد زیادی بازتاب اوضاع روزگارشان بوده است. زمینه منابع ادبی، حماسه، ادبیات سیاسی، مقاومت و... است.
تذکرهها، تراجم و طبقاتنگاری؛ به مجموعه آثاری که با هدف شرححالنگاری و بیان احوال شخصیتهای برجسته سیاسی، ادبی، علمی، هنری از جمله شاعران، اطبا، وزیران و ... نگاشته میشدند تذکرهها، تراجم و طبقاتنگاری گفته میشود. آثار مزبور با توجه به نقش شخصیتهای یاد شده میتواند سهم بارزی در روشن شدن بخشی از تحولات تاریخی داشته باشد.
ادیان و مذاهب؛ منظور از منبع ادیان و مذاهب، شامل آثاری است که درباره فرقههای گوناگون دینی نوشته شده است. یکی از مشهورترین و مهمترین آثار در این زمینه، کتاب «ملل و نحل» شهرستانی است.
ب. مطبوعات؛ مطبوعات محصول دوران جدیدند و به صورت روزنامه، هفتهنامه،ماهنامه و... منتشر میشوند. البته از این آثار میتوان در بررسیها و مطالعات پژوهشی ایران معاصر استفاده نمود.
ج. اسناد و مدارک آرشیوی؛ اسناد و مدارک آرشیوی به مدارکی گفته میشود که ارتباط بیواسطهای با تحولات گذشته و جاری کشور دارند و در آنها بخشی از مسائل و واقعیات کشور بازتاب یافته است؛ همانند دستورالعملها، بخشنامهها، عزلها و... . در روزگاران گذشته، اسناد تاریخی به شکلهای گوناگون طبقهبندی میشدند که مشهورترین آنها تقسیم اسناد به «اخوانیات، سلطانیات و دیوانیات» است.
اخوانیات: اخوانیات به مکاتبه دوستانه میان افراد سرشناس و صاحب نفوذ بهویژه افراد دیوانی و دولتی گفته میشود و حاوی مطالب مهمی در باره وضعیت اجتماعی، مناسبات افراد و مسائل کشور بود.
سلطانیات؛ سلطانیات شاملنامهها، فرمانها، اوامر و اموری بود که از سوی پادشاهان صادر میشد و بسیاری از حقایق و مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور را منعکس میساخت.
دیوانیات؛ دیوانیات به اسناد، مدارک و مکاتبات اداری دستگاهها و دیوانها و نهادهای حکومتی اطلاق میشد که بیانگر اطلاعات و نکات مهمی از تحولات کشور، وضعیت اداری، اقتصادی، اجتماعی و اداره امور بود؛ مثل اسناد قضایی و مالی.
منابع غیر مکتوب
در زمینه منابع غیرمکتوب، میتوان منابع را به چند گروه به شرح ذیل تقسیم نمود.
الف. منابع تصویری و ترسیمی؛ منابع تصویری و ترسیمی به منابعی اطلاق میشود که علاوه بر کارکردهای هنری، جنبههای برجسته تصویری، تجسمی و دیداری دارند. این نوع منابع از نظر کیفیت بسیار متنوع هستند که از برجستهترین آنها میتوان به سکهها، لوحهای تاریخی، سنگنوشتهها، کتیبهها، عکسها و آرشیو فیلم و عکس و پوستر صدا و سیما اشاره کرد.
ب. منابع الکترونیکی؛ منابع الکترونیکی به اطلاعات محرمانه و غیر محرمانهای گفته میشود که در حافظه رایانهها و یا در سایتهای خبری و اطلاعرسانی اینترنتی و یا در آرشیوهای رایانهای وزارتخانهها، سازمانها وجود دارند و یا با ابزارهایی مثل سیدیها و لوحهای فشرده انتشار یافته و در اختیار پژوهشگران قرار دارند.
ج. آثار و ابنیه؛ به بناهای تاریخی و ساختمانهای بازمانده از روزگاران گذشته که هویت تاریخی داشته باشند و اطلاعاتی درباره سبک معماری، شیوه معیشت، ابزارها و هنر و خلاقیت پیشینیان دلالت داشته باشد، آثا و ابنیه اطلاق میشود. از جمله اینها پلها، کاخها، مساجد، کلیساها و... است.
د. منابع شفاهی و نقلی؛ منابع شفاهی نقلی شامل خاطرات نانوشته، تجربیات و مسائل ناگفته رهبران سیاسی و کارگزاران امور اقتصادی و نظامی و اطلاعات مهم در حوزه سیاست داخلی و خارجی که از طریق مصاحبه و گفتگو میتوان به آنها دست یافت. امروزه دستیابی به این اطلاعات از طریق «خاطرهگویی» و تدوین «تاریخ شفاهی» است.
ه. ابزارها و ادوات زندگی؛ ابزارها و ادوات زندگی به آلات و ابزارهایی گفته میشود که بشر در مراحل مختلف زندگی از آنها استفاده میکرده است. طبیعتا این نوع منابع از نظر شکل و محتوا بسیار متنوعاند، مانند آثاری که امروزه در موزهها قرار دارند، از قبیل ابزار خوردن، آشامیدن، جنگیدن، کارکردن و... .
چکیده
در دستهبندی کلی، منابع در دو گروه مکتوب و غیر مکتوب قرار میگیرند و هر یک از آنها از بخشهای مختلفی تشکیل میشود. برای پژوهشگر آشنایی با انواع منابع ضروری است.
آزمون
1. انواع دستهبندی از منابع مکتوب را برگزینید؟
الف) کتابها، ادوات زندگی و عکسها
ب) اسناد، خاطرهها و فیلمها
ج) کتابها، مطبوعات و اسناد و مدارک آرشیوی*
د) همه موارد
2. اخوانیات شامل .....
الف) به مکاتبه دوستانه میان افراد سرشناس و صاحب نفوذ، بهویژه افراد دیوانی و دولتی گفته میشود که حاوی مطالب مهمی درباره وضعیت اجتماعی، مناسبات افراد و مسائل کشور بود*
ب) شاملنامهها، فرمانها، اوامر و همه اموری که از سوی پادشاهان صادر میشد و بسیاری از حقایق و مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور را منعکس میساخت
ج) اسناد، مدارک و مکاتبات اداری دستگاهها و دیوانها و نهادهای حکومتی اطلاق میشد که بیانگر اطلاعات و نکات مهمی از تحولات کشور، وضعیت اداری، اقتصادی، اجتماعی و اداره امور بود
د) همه موارد
3. کدام گزینه جزء منابع غیر مکتوب نیست؟
الف) ابزارها و ادوات زندگی
ب) منابع الکترونیکی
ج) آثار و ابنیه
د) مطبوعات*
مقدمه
در جلسات گذشته مباحثی در رابطه با روش تحقیق بیان شد. یادآوری میشود که در فرآیند تحقیق، کار با ایده اولیه شروع میگردد، سپس مطالعه اولیه انجام میشود تا بتوان طرح تحقیق را نوشت. در این راستا، منابع مطالعات هم مجموعاً بیان شد.
محتوای آموزشی
بعد از نوشتن طرح اولیه(1) و انجام مطالعات تفصیلی از همه منابع مورد نیاز، که همراه با فیشبرداری است؛ اشراف کاملی نسبت به موضوع تحقیق حاصل میشود؛ که هنگام بازنگری طرح اولیه با تغییرات و یا تکمیلاتی که در این مرحله انجام میشود، همان طرح به طرح نهایی تبدیل میگردد. لازم به ذکر است که ساختار طرح اولیه و نهایی یکسان است. اما نویسنده در اینجا به معرفی بخشهای طرح اولیه میپردازد. همچنانکه که گفته شد، طرح اولیه همانند نقشه ساختمان است. پیش از ساختن باید در نقشه تمام جزئیات بررسی شده، محاسبات لازم انجام شود تا در حین ساخت مشکلی به وجود نیاید و در نهایت نتیجه مطلوب حاصل گردد.
در تحقیق هم به همین صورت است. در نوشتن طرح تحقیق، محقق موظف است تلاش و حساسیت لازم را داشته باشد تا ابهام و سؤالی وجود نداشته باشد و قسمتهای مختلف کامل توضیح داده شود، محقق حتما آثاری را که در گذشته بدین موضوع پرداختند بازبینی کند و روش کار را شرح دهد و مشکلاتی را که در انجام این پروژه بوده اشاراتی نماید و به متخصصان و اهل فن مراجعه نماید. همچنین هدف تحقیق مشخص باشد. باز هم تاکید میشود موضوع تحقیق محدود باشد تا درصد موفقیت بالاتر رود.
در این راستا، به مطالب ساماندهی درستی داده شود. مثلا انتخاب موضوعی با عنوان تاریخ اسلام در ایران خیلی کلی و عام است، از این رو پرداختن به این موضوع خیلی نتیجهبخش نیست و به علت گستردگی منابع و حجم وسیع مطالب، ساماندهی آن بسیار سخت است. کسی میتواند ادعای نوشتن طرح تحقیق و بالاخره تحقیق را داشته باشد که اشراف و شناخت کافی نسبت به موضوع داشته باشد.
چکیده
برای انجام تحقیق ابتدا طرح اولیه را نوشته میشود. پس از فیشبرداری و مطالعه تفصیلی با انجام تغییراتی در طرح اولیه، طرح نهایی را آماده میگردد. همه این مراحل در جلسات آینده گفته خواهد شد.
آزمون
1. فیشبرداری در کدام مرحله صورت میگیرد؟
الف) طرح اولیه
ب) طرح نهایی*
ج) هر دو مرحله
د) طی این مراحل نیست
2. ساختار طرح اولیه با طرح نهایی ...... است.
الف) یکسان*
ب) متفاوت
ج) سادهتر
د) پیچیدهتر
مقدمه
پژوهش علمی باید از طرح و نقشه از پیش طراحی شدهای پیروی کند که در آن ماهیت، ویژگی و فرآیند تحقیق به خوبی تعریف شده باشد. این برنامه چیزی جز طرح تحقیق نیست که در حقیقت همان چشمانداز تحقیق است. طرح تحقیق، بیانگر همه مراحلی است که محقق برای رسیدن به هدف -از انتخاب موضوع تا ارائه گزارش علمی- میپیماید، تا آنچه در ذهن دارد بیان کند و آن چه لازمه تحقیق است تبیین کند. این طرح متناسب با اهمیت و گستردگی موضوع میتواند در پنج تا ده صفحه تدوین شود.
در جلسه قبل به نخستین مورد که «عنوان» یا «موضوع تحقیق» است اشاره شد.
انتخاب موضوع، آغاز پژوهش
موضوع باید حایز ویژگیهای ذیل باشد:
محدود، روشن، شفاف، ساده و بدون پیچیدگی، نو بودن، ابتنا بر امور واقعی در موضوعات تاریخی، عدم ابتنا بر تعصبات، پیشداوریها و نگرشهای ذهنی، علمی و امکانپذیر بودن، امکان دسترسی داشتن به منابع، مدارک و اطلاعات، امکان بررسی رابطه بین دو متغیر یا بررسی تاثیر پدیدهای تاریخی بر پدیده دیگر، سازگاری موضوع با تخصص و علائق محقق، برخورداری عنوان پژوهش از مهمترین و کمترین کلمات.
محتوای آموزشی
ویژگی دوم طرح تحقیق، «طرح مساله» یا «بیان مساله» است. پژوهشگر پس از انتخاب موضوع باید به طرح مساله بپردازد. طرح مساله، همان تعریف و توضیح موضوع است که طی آن محقق در چند سطر به معرفی موضوع میپردازد. پژوهشگر در طرح مساله باید موضوع را به گونهای بپروراند که ذهن خواننده را آماده ورود به مرحله بعد سازد، یعنی به طور طبیعی متوجه سؤال اصلی و سؤالات فرعی کند.
به بیان دیگر، طرح مساله، حلقه واسط میان موضوع و سؤالات پژوهش است. دو نوع موضوع در تحقیقات وجود دارد. برخی تحقیقها «موضوعمحور»ند و برخی دیگر «مسالهمحور»ند. در تحقیق موضوعمحور به بررسی تمام ابعاد یک موضوع خاص پرداخته میشود؛ اما در تحقیق مسالهمحور به مقایسه آرا در مسالهای مشخص پرداخته میشود.
سؤال اصلی و سؤالات فرعی
الف. سؤال اصلی
هر پژوهش علمی دست کم از متن یک سؤال اصلی بر میخیزد. پاسخ گفتن به سؤال اصلی، مهمترین دغدغه پژوهشگر محسوب میشود. در واقع، سؤال به پژوهش جهت میدهد. معمولا سؤال اصلی حتی قبل از طرح موضوع و انتخاب آن به ذهن خطور میکند و موضوع بر بنیاد آن تدوین میشود. ماهیت موضوع سؤال اصلی تحقیق میتواند به صورت توصیفی یا تبیینی و تحلیلی مطرح شود. سؤالاتی که با چرا آغاز میشوند یا علت رخدادها را مورد پرسش قرار میدهند، سؤالات تحلیلیاند. معمولا سؤالاتی که چیستی و چگونگی رخدادها را مورد پرستش قرار میدهند، سؤالات توصیفی و گاه تبیینی هستند. در فرآیند تحقیق باید ملاکها و شاخصههایی را جهت طراحی مناسب سؤال اصلی در نظر داشت:
سؤال اصلی باید کل موضوع تحقیق یا دست کم بخش بزرگی از آن را پوشش دهد. سؤال اصلی حتیالمقدور باید نو و بدیع باشد و به صورت جمله پرسشی نقل شود. سؤال باید باز باشد تا بتوان پاسخهای گوناگون و متعددی به آن داد. پرسش باید ناظر بر روابط علی-معلولی متغیرهای پژوهش باشد و رابطه میان پدیدههای تاریخی موضوع را مورد پرسش قرار دهد. نباید جهتگیریهای ارزشگذارانه و برخاسته از تعصبات و تعلقات غیر عقلانی و غیر علمی وجود داشته باشد. ساده، روشن، صریح، بدون ابهام و فاقد پیچیدگیهای لفظی باشد. کوتاه، علمی و عملی باشد تا نشانه استواری پژوهش به شمار آید.
ب. سؤال فرعی
از آن جا که سؤال اصلی، سؤالی کلی است، برای پاسخگویی مناسبتر و دقیقتر، پژوهشگر آن را به چند سؤال خردتر تبدیل میکند. در واقع، سؤالات فرعی از تجزیه سؤال اصلی به دست میآیند و دقیقاً باید از درون سؤال اصلی اسخراج گردد. بهتر است تعداد سؤالات فرعی با تعداد فصلهای تحقیق منطبق باشد. به نظر میرسد دستکم به پنج سؤال فرعی نیاز داریم و حداکثر آن هم به حجم و کیفیت تحقیق بستگی دارد.
چکیده
طرح مساله و سؤال اصلی و فرعی از دیگر بخشهای طرح تحقیق است. طرح مساله، همان تعریف و توضیح موضوع است که طی آن محقق در چند سطر به معرفی موضوع میپردازد. در واقع طرح مساله، حلقه واسط میان موضوع و سؤالات پژوهش است. هر پژوهش علمی دستکم از متن سؤال اصلی بر میخیزد. پاسخ گفتن به سؤال اصلی مهمترین دغدغه پژوهشگر محسوب میشود. سؤالات فرعی از تجزیه سؤال اصلی به دست میآیند.
آزمون
1. .......... آغاز پژوهش است.
الف) طرح مساله
ب) طرح سؤال
ج) انتخاب موضوع*
د) همه موارد
2. حلقه واسط میان موضوع و سؤالات پژوهش ........... است.
الف) طرح مساله*
ب) انتخاب موضوع نو و بکر
ج) سؤال توصیفی
د) هیچکدام
3. سؤالاتی که با چرا آغاز میشوند، سؤالات ........... و سؤالاتی که چیستی و چگونگی رخدادها را مورد پرسش قرار میدهند، سؤالات ......... هستند.
الف) توصیفی-تحلیلی
ب) تحلیلی-توصیفی*
ج) روشن-بدیع
د) همه موارد
مقدمه
در جلسات گذشته پس از بیان مقدمات و انجام کار تحقیق که از ایده اولیه شروع شده، مطالعه اولیه انجام میگردد و سپس نویسنده طرح پژوهش یا طرح تحقیق یا پروپوزال را مینویسد. قسمتی از بخشهای طرح تحقیق که عنوان، بیان مساله و سؤالات تحقیق بود بیان شد. بحث این جلسه، «چارچوب نظری»، «مدل نظری»، «مدل تحلیلی» و یا «طرح نظری» است. در ادامه بحث، «فرضیهسازی» مطرح میشود.
محتوای آموزشی
مدل نظری
برخی محققان در پژوهشهای تبیینی پس از تعیین موضوع، طرح مساله و سؤالات پژوهش به ارائه چارچوب نظری یا مدل تحلیلی میپردازند. این چارچوب که به صورت نظریه عرضه میشود در واقع، قالبی شکلیافته است که به عنوان مدل در اختیار پژوهشگر قرار میگیرد تا تحقیق خود را با اندکی تغییر در آن بریزد و از آن به عنوان راهنما یا مدل گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات پیروی کند. همچنین چارچوب نظری محقق را در آزمون فرضیه و ارائه یافتههای پژوهش یاری میدهد. در مجموع مطالعات مبتنی بر نظریه یا مدل تحلیلی و قانونمند، هم کار تبیین را آسان میسازد و هم دقت تحقیق را افزایش میدهد. و در آخر این امر ما را از جهات گوناگون یاری میرساند: قابل فهم کردن واقعیت، قابل آزمایش شدن برای صحت نظریه، فراهم کردن زمینه منطقی برای پیشبینی واقعیت، راهنما در گردآوری دادهها، محور اصلی بودن تحلیل، غفلت نکردن از جزئیات، پرداختن به مسائل جدی و پرهیز از مسائل بیاهمیت. پس نظریه، تلاشی است آزمایشی برای تامل درباره مجموعهای از واقعیتها که باید مورد تجدید نظر قرار بگیرد. مثل مدل انقلابهای مارکس، که برای خویش تحلیل دارد.
فرضیه
فرضیهسازی از مهمترین و در عین حال دشوارترین بخشهای طرح تحقیق است؛ زیرا نشانگر عمق بینش محقق است. فرضیه، به بیان ساده، پاسخ اولیه و مقدماتی به سؤال اصلی است. فرضیه که بیانکننده رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته است، میتواند خلاصه یا چکیده دستاوردهای پژوهش باشد. البته چکیده در همه انواع پژوهش، بهویژه تحقیقات توصیفی، کاربرد ندارد و صرفا در پژوهشهای تاریخی، تحلیلی و تبیینی میتوان آن را به خدمت گرفت. اهمیت فرضیه در تحقیقات تبیینی تا بدان پایه است که آن را موتور تحقیق نامیدهاند. در این مرحله نیز بیتردید باید برای استواری فرضیه، پیرو شرایط خاصی بود. البته در بسیاری از موارد با ویژگیهای موضوع و سؤال اصلی انطباق دارد و اهم آن به شرح ذیل است:
فرضیه باید بیانگر رابطه بین متغیرهای موجود در موضوع تحقیق باشد؛ یعنی پاسخ مساله تحقیق را به صورت تبیینی بدهد.
از نظر سبک بیان، فرضیه باید در قالب جمله یا جملات خبری نقل شود.
از نظر حجم، فرضیه را باید به کوتاهترین شکل ممکن ارائه کرد. به دیگر معنا، در قالب یک یا دو جمله یا حداکثر یک پاراگراف کوتاه مطرح شود.
فرضیه نباید بر امور بدیهی و شناخته شده دلالت کند و یا آنقدر کلی باشد که نتوان آن را نقض یا اثبات کرد.
فرضیه تا آن جا که ممکن است نو و بدیع باشد و از تکرار مکررات اجتناب ورزد.
در فرضیهپردازی باید از پیشداوریها، تعصبات، ملاحظات سیاسی خاص، جهتگیریهای غیر علمی، صدور حکم اخلاقی، بیان امیدها و آرزوها و آن چه با روح پژوهش و بیطرفی تعارض دارد، پرهیز کرد.
فرضیه باید تحقیقپذیر، عملی و مبتنی بر امور واقعی و از همه مهمتر آزمونپذیر باشد.
فرضیه فرآیند کاملی نیست، بلکه نیازمند بررسی مجدد و اصلاحپذیر است و گاهی مردود و بیاعتبار میگردد.
همه واژگان و تعابیر به کار رفته باید دقیق و درست انتخاب شوند. استفاده از کلمات مبهم یا صفات عالی جایز نیست.
فرضیه نباید با حقایق و قوانین مسلم و امور شناخته شده علمی مغایرت داشته باشد.
فرضیات رقیب یا جانشین
همان طور که قبلا ذکر شد، سؤال اصلی سؤالی باز است و طبعا میتوان بدان پاسخهای متفاوتی داد. از این رو به پاسخها یا فرضیات دیگری که از زاویه دیگر در برابر سؤال اصلی مطرح میشوند و واجد همه ویژگیهای فرضیه اصلی هستند، «فرضیات رقیب یا جانشین» اطلاق میشود. در این زمینه نظریههایی مطرح است، گروهی بر این باورند که هر پژوهش تنها نیازمند یک فرضیه است و محقق باید در جهت اثبات، اصلاح یا رد آن گام بردارد و نیازی به طرح فرضیه رقیب نیست. اما گروه دیگر با استدلال نیرومندتری بر این اعتقادند که طرح فرضیات رقیب، پاسخی از زاویه دیگر به سؤال اصلی است و این امکان آزادی عمل بیشتری را برای محقق فراهم میآورد. فرضیات رقیب را در جهت تقابل با فرضیه اصلی مطرح میکنند.
در کنار فرضیه رقیب، گاه فرضیات دیگری با عنوان مکمل یا فرعی نیز مطرح میشوند که در واقع پاسخ به سؤالات فرعی تحقیقاند.
شایسته است در هر پژوهش دو فرضیه جانشین مطرح کرد. یکی در جهت تقابل با فرضیه اصلی(فرضیه رقیب) و دیگری در جهت تکمیل آن طراحی شوند(فرضیه مکمل). و نکته اساسی اینکه فرضیات رقیب و مکمل باید از همه مشخصات فرضیه اصلی برخوردار باشند.
چکیده
نویسنده در این جلسه به دو بخش مهم از طرح تحقیق یعنی «چارچوب نظری» و «فرضیهسازی» پرداخت. برخی محققان در پژوهشهای تبیینی پس از تعیین موضوع، طرح مساله و سؤالات پژوهش به ارائه چارچوب نظری یا مدل تحلیلی میپردازند. این چارچوب که به صورت نظریه عرضه میشود، در واقع قالبی شکلیافته است که به عنوان مدل در اختیار پژوهشگر قرار میگیرد. فرضیهسازی از مهمترین و در عین حال دشوارترین بخشهای طرح تحقیق است؛ زیرا عمق بینش محقق را نشان میدهد. فرضیه به بیان ساده، پاسخ اولیه و مقدماتی به سؤال اصلی است.
آزمون
1. کدام مورد واقعیت را قابل فهم و ساده ارائه میکند؟
الف) بیان مساله
ب) سؤال اصلی
ج) مدل نظری*
د) فرضیه
2. مدل نظری در کدام گزینه غلط است؟
الف) راهنما در گردآوری دادهها
ب) محور اصلی تحلیل
ج) غفلت نکردن از جزئیات
د) مغایرت با حقایق و قوانین مسلم*
3. فرضیه در تحقیقات ....... کاربرد ندارد؟
الف) توصیفی*
ب) تحلیلی
ج) توصیفی-تحلیلی
د) موضوعمحور
4. فرضیه رقیب در جهت ...... با فرضیه اصلی است؟
الف) تکمیل
ب) تقابل*
ج) جدیدتر
د) همه موارد
مقدمه
در جلسه پیشین به بحث چارچوب نظری و فرضیه اشاره شد. از این رو همچنانکه گفته شد، چارچوب نظری همیشه نگاه کلی به مساله دارد و فرضیه نیز همیشه نگاه جزئی در پاسخ به مساله خاص تحقیق دارد. مؤلفه بعدی درطرح تحقیق، «مفروضات» است.
محتوای آموزشی
در جلسه پیشین به طور اجمالی فرضیه تعریف گردید. البته در بسیاری از موارد فرضیه با ویژگیهای موضوع و سؤال اصلی انطباق دارد. اهم آن به شرح ذیل است:
فرضیه باید بیانگر رابطه بین متغیرهای موجود در موضوع تحقیق باشد یعنی پاسخمساله تحقیق را به صورت تبیینی بدهد.
از نظر سبک بیان، فرضیه باید در قالب جمله یا جملات خبری نقل شود.
از نظر حجم، فرضیه را باید به کوتاهترین شکل ممکن ارائه کرد در قالب یک یا دو جمله یا حداکثر یک پاراگراف کوتاه مطرح شود.
فرضیه نباید بر امور بدیهی و شناخته شده دلالت کند و یا آنقدر کلی باشد که نتوان آن را نقض یا اثبات کرد.
فرضیه تا آن جا که ممکن است نو و بدیع باشد و از تکرار مکررات اجتناب ورزد.
در فرضیه پردازی باید از پیشداوریها، تعصبات، ملاحظات سیاسی خاص، جهت گیریهای غیر علمی، صدور حکم اخلاقی، بیان امیدها و آرزوها و آن چه با روح پژوهش و بی طرفی تعارض دارد، پرهیز کرد.
فرضیه باید تحقیق پذیر، عملی و مبتنی بر امور واقعی و از همه مهم تر آزمون پذیر باشد.
فرضیه فرآیندی کامل نیست، بلکه نیازممند بررسی مجدد و اصلاح پذیر است و گاهی مردود و بی اعتبار میشود.
تمامی واژگان و تعابیر به کار رفته بایست دقیق و درست انتخاب شوند، استفاده از کلمات مبهم یا صفات عالی جایز نیست.
فرضیه نباید با حقایق و قوانین مسلم و امور شناخته شده علمی مغایرت داشته باشد.
فرضیات رقیب یا جانشین
همان طور که قبلا گفتیم سؤال اصلی سؤالی باز است که طبیعتا میتوان به آن پاسخهای متفاوت داد. لذا به پاسخها یا فرضیات دیگری که اززاویه دیگر در برابرسؤال اصلی مطرح میشوند و واجد همهویژگیهای فرضیه اصلی هستند، فرضیات رقیب یا جانشین اطلاق میشود. در این زمینه نظریههایی مطرح است، گروهی بر این باورند که هر پژوهش تنها نیازمند یک فرضیه است و محقق باید در جهت اثبات، اصلاح یا رد آن گام بردارد و نیازی به طرح فرضیه رقیب نیست. اما گروه دیگر با استدلال نیرومندتری بر این اعتقادند که طرح فرضیات رقیب پاسخی از زاویه دیگر به سؤال اصلی است واین امکان آزادی عمل بیشتری را برای محقق فراهم میآورد.فرضیات رقیب را در جهت تقابل با فرضیه اصلی مطرح میکنند.
در کنار فرضیه رقیب گاه فرضیات دیگری با عنوان مکمل یا فرعی نیز مطرح میشوند که در واقع پاسخ به سؤالات فرعی تحقیق اند.
شایسته است در هر پژوهش دوفرضیه جانشین مطرح کرد یکی در جهت تقابل با فرضیه اصلی(فرضیه رقیب) و دیگری در جهت تکمیل آن طراحی شوند(فرضیه مکمل). و نکته اساسی اینکه فرضیات رقیب و مکمل باید از همه مشخصات فرضیه اصلی برخوردار باشند.
مفروض
تحقیق هیچ گاه نقطه آغازین آن علم نیست. بالاخره دیگران هم پیش از محقق پژوهشهایی را انجام دادهاند، آن تحقیقات، نظریهها و تئوریها، «پایه» نامیده میشود. محقق تلاش میکند تا بدین ترتیب علم را یک گام جلوتر ببرد. به همین منظور، پژوهشگر در روند تحقیق، اصل یا اصولی را مسلم میانگارد. این اصول پذیرفته شده را «مفروض» میگویند. هر تحقیقی بنا بر موضوع و ماهیت آن میتواند یک یا چند مفروض داشته باشد. حتی ممکن است هیچ مفروضی هم در نظر نگیرد. در بخش چارچوب نظری نیز گاهی یک مدل مفروض گرفته میشود و بر طبق آن مدل، پیشرفت حاصل میگردد. وجود مفروض به اعتبار علمی و دقت تحقیق میافزاید. در این قسمت از طرح اصول بدیهی باید پرهیز نمود و برای روشن شدن بیشتر، شایسته است مفروض را با سؤالات پیوند داد. در آزمون فرضیه باید مفروضات خود را در نظر گرفت.
اما نکته مهم در این باره و اساسا در راه تحقیق، دلبستگی افراطی به تصورات و افکار قدیم و نیز افراط در زودباوری نسبت به تصورات و افکار جدید است که ممکن است پژوهش را درگیر مشکلات تازهای کند. فرض کنید که تحقیق درباره «جایگاه انسان درنظام هستی مبتنی بر نظریه وحدت وجود ابن عربی» است؛ این جا پیشفرضی وجود دارد و آن «درستی وحدت وجودی ابن عربی» است.
تعریف مفاهیم، متغیرها و ابعاد موضوع
برای تعریف مفاهیم، نخست متغیرها را باید تعریف کرد.
الف. متغیرهای پژوهش
در موضوع و عنوان هر پژوهشی دستکم دو متغیر وجود دارد که شامل صفت، ویژگی یا عنصر کمّی و کیفی است. متغیرها را به انواع گوناگونی دستهبندی میکنند که به پرکاربردترین آنها اشاره میگردد.
متغیرهای مستقل(اصلی) و وابسته(تابع)
متغیر وابسته متغیری است که محقق میکوشد آن را تشریح کند و از متغیر مستقل انتظار دارد که تغییر متغیر وابسته را توضیح دهد. به بیان دیگر، متغیری که عامل تعیینکننده و اثرگذار است و نقش علت را ایفا میکند، مستقل یا اصلی است. همچنین متغیر وابسته، نقش معلول و اثرپذیر را بر عهده دارد و به شدت از متغیر مستقل متاثر است. متغیر وابسته، محور و نقطه کانونی تحقیق و همواره مفرد است، ولی متغیر مستقل میتواند به صورت جمع و چندمتغیری مطرح شود.
روشن است که هیچ پژوهش علمی را نمیتوان بیتوجه به متغیرها به انجام رساند. تلاش عمده پژوهشگر، معطوف به یافتن روابط بین متغیرهاست.
مثلاً موضوع تحقیق «تأثیر دعا در سلامت روان» است. دراین تحقیق دو متغیر وجود دارد. یکی دعا و دیگری سلامت روان. در این جا متغیر مستقل، «دعا» است که جنبه علیت دارد و متغیر وابسته نیز «سلامت روان» به شمار میرود. محور بحث، متغیر وابسته است؛ یعنی تحقیق درباره سلامت روان است.
ب. تعریف مفاهیم
منظور از مفاهیم، کلماتی است که بار معنایی گسترده دارند و واژگانی فشرده، متراکم و انتزاعیاند و در بیان ارتباط میان پدیده کاربرد دارند. بدین علت، با تعریف مفاهیم ابعاد موضوع بیشتر روشن میگردد. معمولا از هر مفهومی میتوان دو نوع تعریف ارائه داد: تعریف اسمی و عملی. در تعریف اسمی، واژگان در رایجترین معنایش به کار برده شود. در تعریف عملی، مفاهیم بر اساس جایگاهی که برایشان در سراسر تحقیق در نظر گرفته شده باز تعریف شوند.
مفاهیم گنگ، چندپهلو، مفاهیمی هستند که تعاریف مختلف و مصادیق متفاوت داشته، شبهه انگیزند. گاهی بر اثر تعریف نشدن مفاهیم، ابهامهایی درمخاطب ایجاد میشود وگاهی به نتیجه تحقیق معترض میشود، زیراکه مخاطب فهم دیگری از مفاهیم دارد. پس باید مصداق و منظور از کاربرد مفاهیم در تحقیق، به درستی مشخص شود.
در هر موضوع پژوهشی دستکم دو متغیر و در هر متغیر دستکم یک مفهوم اصلی وجود دارد. در هر موضوع علمی حداقل دو مفهوم اصلی و چند مفهوم فرعی به چشم میخورد.
چکیده
نویسنده در این جلسه به سه مرحله از طرح تحقیق پرداخت. بحث فرضیه نیز به طور کامل اشاره شد. همچنین بحث مفروض، مفاهیم و متغیرها با همه جزئیات بررسی گردید.
آزمون
1. ویژگیهای فرضیه در کدام گزینه غلط است؟
الف) نو و بدیع
ب) مبتنی بر امور واقعی
ج) در قالب جملات سؤالی*
د) بدون تعصب و پیشداوری
2. فرضیه رقیب درجهت ......... با فرضیه اصلی است؟
الف) تکمیل
ب) تقابل*
ج) جدیدتر
د) همه موارد
3. پژوهشگر در روند تحقیق، اصل یا اصولی را مسلم انگارد؛ این اصول پذیرفته شده را .......... میگویند.
الف) مفروض*
ب) فرضیه
ج) مفاهیم
د) متغیر
4. متغیری که عامل تعیینکننده و اثرگذار است و نقش علت را ایفا میکند .........
الف) وابسته
ب) معلول
ج) اسمی
د) مستقل*
5. کدام گزینه به تعریف عملی از مفاهیم پرداخته است؟
الف) واژهها را در رایجترین معنای آنها به کار ببریم
ب) مفاهیم بر اساس جایگاهی که برایشان در سراسر تحقیق در نظر گرفته شده باز تعریف شوند*
ج) مفاهیمی هستندکه تعاریف مختلف و مصادیق متفاوت داشته، شبههانگیزند
د) همه موارد
مقدمه
ادامه مباحث طرح تحقیق تا مرحله مفاهیم مطالب مورد نیاز بیان شد. در قسمت مفاهیم توضیح داده شد که اگر مفاهیم چند پهلو باشند باعث سردرگمی میشوند. مطلب گویا نمیشود و در تحقیق این ابهام تأثیر منفی میگذارد، که مؤلفه دیگری به نام شاخصسازی میتواند راهگشا باشد.
محتوای آموزشی
ج. شاخصسازی
به مجموعه اقداماتی که سبب تجزیه کردن مفاهیم به مولفهها و شناسایی اجزا و ابعاد شکلدهنده مفاهیم شود، «شاخصسازی» میگویند. در واقع، شاخصسازی کمّی کردن مفاهیم کیفی است. شاخصها نشانههای عینی قابل شناسایی و قابل اندازهگیری ابعاد مفاهیم هستند. همچنین شاخصسازی راه را برای شناخت دقیقتر موضوعات مورد مطالعه و نیز فهم مخاطبان هموار خواهد ساخت.
مثلاً در بحث نقش دعا در سلامت روان، باید علاوه بر تعریف سلامت روان، باید شاخصهای تشخیص سلامت روان را هم مطرح کرد.
روش تحقیق
بحث بعدی در طرح تحقیق، بحث روش تحقیق است. محقق با کدام روش باید تحقیق را انجام دهد؟ با کدام روشی باید به سؤالات تحقیق پاسخ داد؟ با کدام روش اطلاعات را باید گردآوری کرد؟ و....
قبل از پرداختن به مساله روش تحقیق، شایسته است که درباره انواع تحقیق علمی و روشهای آن سخن گفت. تحقیقات علمی را معمولا بر پایه دو مبنا تقسیمبندی میکنند.
هدف تحقیق و ماهیت روش تحقیق
همچینن پژوهشهای علمی را بر پایه هدف تحقیق میتوان به سه گروه تحقیقات بنیادین، کاربردی و عملی تقسیم کرد.
تقسیمبندی بر اساس هدف تحقیق
الف. تحقیقات عملی
تحقیقات علمی صرفا جنبه فنی دارند و هدف از آن حل فوری مشکل است. قلمرو این تحقیق علوم انسانی نیست. مانند تحقیق درباره آتشسوزی در یک منطقه.
ب. تحقیقات بنیادین
هدف از تحقیقات بنیادین، کشف حقایق پدیدهها و شناخت اشیا و امور است. این پژوهشها از این جهت بنیادین شمرده میشوند که به مسائل ریشهای و نظری میپردازند. پژوهشهای حوزه تاریخ در این قلمرو قرار دارند. چنین پژوهشهایی در واقع مبنای تحقیقات کاربردی و عملی هستند. به علت تخصصی بودن این روش، محققان آن همواره اندک است.
ج. پژوهشهای کاربردی
تحقیقاتی است که با هدف رفع نیازمندیهای ذهنی و فکری بشر، در جهت توسعه و رفاه و ارتقاء سطح زندگی انسان صورت میگیرد. چنین پژوهشهایی بر مبنای معرفتی پژوهشهای بنیادین استوار است.
تقسیمبندی بر اساس ماهیت روش تحقیق
پژوهشها از نظر ماهیت و روش به پنج گروه عمده زیر تقسیم میشوند.
توصیفی، تبیینی، تاریخی، تجربی و همبستگی
روش تحقیق
منظور از «روش تحقیقم در طرح تحقیق، روشهای آزمون فرضیه، استنباط و نیز شیوههای ارائه حاصل کار پژوهشی است که با استفاده از تئوریها، مدلها و راههای مختلف صورت میگیرد.
پژوهشهای تاریخی، اعم از بنیادین و کاربردی، از لحاظ روش از گذشته تا به امروز به سه صورت امکانپذیر است.
الف. توصیفی ب. تحلیلی و تبیینی ج. توصیفی-تحلیلی
1. تحقیقات توصیفی
از این سبک با عناوین دیگری همچون «تاریخ نگاری نقلی، روایی و وقایعنگارانه» نیز یاد میشود؛ زیرا بر توصیف صرف رخدادها و بیان چگونگی وقوع آنها مبتنی است. این روش مهمترین، متداولترین و کهنترین سبک نگارش تاریخ است. حتی تا قرن هجدهم تنها روش بوده است. امروزه نیز به دلیل ماهیت و کاربردهای متنوع آن همچنان مبنایی برای تاریخنگاری تحلیلی به شمار میرود. در این روش پژوهشگر به چگونگی وقوع یک حادثه یا تحول تاریخی میپردازد و به هیچ وجه در صدد بیان علل نیست. در این نوع پژوهش معمولا از روشهای مطالعه کتابخانهای و بررسی اسناد و متون، یافتههای باستانشناسانه و حتی از روشهای میدانی استفاده میشود. در این تحقیقات تنها به کشف و بیان حقایق و ارائه تصویری گویا از آنها پرداخته میشود، از این رو نیازی به طرح فرضیات نیست.
2. پژوهشهای تحلیلی و تبیینی
از این نوع تاریخنگاری به عنوان تاریخنگاری جدید یا علمی نیز یاد میشود. این روش در سنت اسلامی به عنوان «تاریخ عقلی» در برابر «تاریخ نقلی» امری شناخته شده است. این تحقیقات در مقایسه با تحقیقات توصیفی از سابقه چندانی برخوردار نیست. نقطه آغاز آن را باید در تاریخنگاری «عهد روشنگری اروپا» جستوجو کرد. در این روش، دغدغه اصلی پژوهشگر پاسخ به علل و چراهاست، نه چگونگیها؛ زیرا تحلیل و تبیین رخدادها و یا تفسیر و علتیابی آنها بدون پرداختن به چراها ممکن نیست. در این زمینه مطالعات تطبیقی بسیاری متداول است. بدین صورت که چند پدیده تاریخی از جهات اشتراک و اختلاف به صورت تطبیقی مقایسه و تحلیل میشوند. از نظر روشهای گردآوری اطلاعات، میان این روش و روش توصیفی تفاوتی وجود ندارد. در اینجا مهم نحوه استفاده از دادهها، علتیابی، تفسیر و نتیجهگیریهاست که آنها را از یکدیگر متمایز میسازد. محقق به صورت روشمند و منسجم به موضوع پرداخته و روابط علّی مطالب را بیان میکند.
3. تحقیقات توصیفی- تحلیلی
امروزه این سبک متداولترین روش تحقیق تاریخی است. تلفیقی از دو روش پیشین و در واقع حد واسط میان پژوهشهای توصیفی و تحلیلی است که در آن پژوهشگر ابتدا به توصیف علمی یک رخداد میپردازد و سرانجام به بیان علل، تفسیر و تبیین آنها همت میگمارد. به دیگر معنا، همزمان هم به بیان چراها و هم به بیان چگونگیها میپردازد. این امر سبب شناخت کاملتری از تحول تاریخی موضوع میگردد. این روش نیز از نظر نوع منابع و ماخذ هیچ تفاوتی با دو روش قبلی ندارد.
روشهای گردآوری اطلاعات
یکی از آخرین مراحل طرح تحقیق، «منبعشناسی» است. روشهای گردآوری اطلاعات و منابع به سه صورت امکانپذیر است:
میدانی، کتابخانهای و اَسنادی
روش کتابخانهای: این روش به این معناست که کتاب و کتابخانه همه نیازهای پژوهشگر را در امر گردآوری اطلاعات برطرف سازد. زیرا در این روش کتاب و کتابخانه ابزار اصلی هر پژوهش است که پژوهشگر پس از شناسایی منابع و دستهبندی آنها از نظر اهمیت، کار خود را آغاز میکند.
روش اسنادی: در این روش پژوهشگر در پی شناسایی اسناد و مدارک آرشیوی است که به صورت مکتوب و یا رایانهای در اختیار سازمانها، نهادها و مؤسسات مهم پژوهشی و... قرار دارد.
چکیده
نویسنده در این جلسه «شاخصسازی» را شرح داد و در ادامه به روش تحقیق پرداخت. در این راستا، دستهبندیهای مختلفی بر اساس اهداف ارائه گردید. در پایان اهمیت شناسایی منبع ذکر شده، روشهای گردآوری اطلاعات بیان گردید.
آزمون
1. شاخصسازی یعنی ........... .
الف) کمّی کردن مفاهیم کیفی
ب) اقداماتی که سبب تجزیه کردن مفاهیم به مؤلفهها و شناسایی اجزا میشود
ج) نشانههای عینی قابل شناسایی
د) همه موارد*
2. پژوهشهای علمی را بر اساس هدف تحقیق میتوان به سه گروه تقسیم کرد.
الف) تحقیقات بنیادین، کاربردی و عملی*
ب) توصیفی، تحلیلی و تبیینی، توصیفی-تحلیلی
ج) توصیفی، تبیینی، تاریخی
د) کاربردی، تجربی و همبستگی
3. مهمترین، متداولترین و کهنترین سبک نگارش تاریخ ............. است.
الف) توصیفی*
ب) تحلیلی و تبیینی
ج) تبیینی
د) کاربردی
4. روشهای گردآوری اطلاعات و منابع به چه صورت امکانپذیر است:
الف) میدانی
ب) کتابخانهای
ج) اسنادی
د) همه موارد*
مقدمه
مبحث پایانی جلسه پیشین درباره «روش گردآوری اطلاعات» بود و دو روش کتابخانهای و اسنادی از آن بحث ارائه گردید. نویسنده در این جلسه به قسمت سوم یعنی روش میدانی میپردازد و در ادامه هم هدف تحقیق و پیشینه را توضیح میدهد.
محتوای آموزشی
روشهای گردآوری اطلاعات
روش کتابخانهای
روش اسنادی
روش میدانی: در این روش، پژوهشگر میکوشد تا منابع و اطلاعات مربوط به پژوهش خود را در بیرون از کتابخانه و با روشهای متفاوتی چون تهیه پرسشنامه، مصاحبه، گفتوگو، فیلم، سفر و... به دست آورد. این روش زمانی کاربرد دارد که روش کتابخانهای و اسنادی پاسخگوی نیازهای محقق نباشد.
هدف تحقیق
اهدافی که تحقیقات علمی دنبال میکنند را میتوان به دو دسته زیر تقسیم کرد.
کوتاهمدت (اصلی) و بلندمدت (نهایی)
هدف کوتاهمدت یا اصلی: پاسخ گفتن به سؤال اصلی، کشف و تحلیل آنچه که دغدغه پژوهشگر بوده، او را به انجام این پژوهش واداشته است.
هدف بلندمدت یا نهایی: دستیابی به قوانین و نظریههای علمی است.
فایده پژوهش و اهمیت موضوع
هنگامی که از «فایده تحقیق» سخن به میان میآید، منظور این است که دستاورد پژوهش در کدام قسمت از جامعه مورد استفاده قرار میگیرد و یا از نتایج آن کدام مجمع علمی بهرمند میشود. اما اهمیت پژوهش ناظر به جایگاهی است که موضوع یاد شده در یک رشته معرفتی خاص داراست و به عرصهای باز میگردد که سؤال اصلی در آن مطرح است. بنابراین به میزانی که سؤال اصلی، جدی، بدیع و مهم باشد به همان نسبت موضوع تحقیق اهمیت، قوت و استحکام خواهد داشت. از سوی دیگر این امر به لزوم شناخت ابعاد مختلف مساله باز میگردد.
پیشینه تحقیق
مرحله بعدی در رابطه با طرح تحقیق، مبحث «پیشینه تحقیق» است و به آن ادبیات موضوعی هم میگویند. به دیگر معنا، پیشینه تحقیق، ادبیات و منابعی است که درباره موضوع تحقیق تولید شده است. پیشینه تحقیق یعنی اینکه محقق بداند در گذشته دیگران نسبت به این موضوع چه تحقیقاتی را انجام دادهاند.
چکیده
نویسنده در این جلسه پس از روش میدانی به هدف تحقیق پرداخت و آن را در دو بخش کوتاهمدت (اصلی) و بلندمدت (نهایی) شرح داد. مبحث پایانی نیز درباره پیشینه تحقیق یا همان ادبیات نظری بود.
آزمون
1. ابزار روش میدانی کدامند؟
الف) مصاحبه*
ب) کتابخانه
ج) اسناد
د) همه موارد
2. تعریف هدف بلندمدت یا نهایی در کدام گزینه آمده است؟
الف) دغدغه پژوهشگر
ب) پاسخ به سؤال اصلی
ج) دستیابی به قوانین و نظریههای علمی*
د) هیچکدام
3. منظور از فایده تحقیق چیست؟
الف) از نتایج تحقیق کدام مجمع علمی بهرهمند میشود*
ب) ناظر بر جایگاهی است که موضوع یاد شده در یک رشته معرفتی خاص داراست
ج) از نقاط قوت و ضعف پژوهشهای قبلی استفاده بهینه کرد
د) همه موارد
4. کدام مرحله از طرح تحقیق را میتوان ادبیات نظری تحقیق نیز نامید؟
الف) اهمیت تحقیق
ب) پیشینه تحقیق*
ج) فایده تحقیق
د) هیچکدام
مقدمه
در جلسه پیش به چند قسمت از طرح تحقیق اشاره شد. اما بحث پایانی یعنی «پیشینه تحقیق» کامل نشد. این جلسه به دلیل اهمیت بسیار زیاد این بحث، فقط به همین موضوع پرداخته میشود.
محتوای آموزشی
پیشینه تحقیق
پژوهشگر قبل از گردآوری اطلاعات و اساسا قبل از انجام تحقیق باید بر ادبیات نظری و سوابق پژوهشی مرتبط با موضوع، آگاهی نسبی داشته باشد و در واقع آنها را نقد و ارزیابی کند تا پژوهشی متمایز با تحقیقات قبلی ارائه دهد. در این مرحله مناسبتر این است که پژوهشگر از خود چند سؤال کلیدی بپرسد: الف. پیش از من درباره این موضوع چه تحقیقاتی صورت گرفته است؟ ب. نقاط قوت و ضعف پژوهشهای قبلی چیست؟ .... این اقدام علاوه بر اشراف فرد بر موضوع و منابع سبب میشود که: اولا؛ بر اساس آگاهیهای یاد شده به دوبارهکاری نپردازد و همت خود را صرف ابعاد جدید و ابتکاری موضوع سازد. ثانیا؛ با تسلط بر روش کار دیگران با مشکلات و مسیر تحقیق آشنا میشود و پژوهش خود را با چشماندازی کاملتر و با بازده بیشتری ادامه دهد. نکتهای که در بررسی پیشینه تحقیق باید رعایت شود، «رعایت اخلاق» است. به دیگر معنا، بهرهبرداری از تحقیقات دیگران به نام خود، سرقت علمی به شمار میآید
چکیده
پیشینه تحقیق از بخشهای بسیار مهم طرح تحقیق است که ارزیابان تحقیق هنگام داوری این قسمت را مورد بررسی قرار میدهند. پیشینه، فواید زیادی دارد؛ از جمله اینکه محقق را با کارهای انجام شده آشنا میکند و باعث میشود که محقق به دوبارهکاری نپردازد. در این مرحله مناسبتر این است که پژوهشگر از خود چند سؤال کلیدی بپرسد.
آزمون
1. از نتایج سوء عدم رعایت اخلاق در کدام گزینه آمده است؟
الف) تحقیقات ضعیف
ب) اتلاف وقت
ج) سرقت علمی*
د) همه موارد
2. آشنایی با کارهای مشابه انجام شده در رابطه با موضوع چه فوایدی دارد؟
الف) دوبارهکاری نپردازد
ب) همت خود را صرف ابعاد جدید و ابتکاری موضوع سازد
ج) با مشکلات و مسیر تحقیق آشنا شود
د) همه موارد*
مقدمه
جلسه قبل به دلیل اهمیت و حساسیت فراوان، فقط به بخش پیشینه اختصاص یافت. این جلسه مباحث مربوط به طرح تحقیق پایان مییابد. مباحث طرح تحقیق عبارتند از: محدودیتها و مشکلات تحقیق، قلمرو تحقیق، سازماندهی تحقیق.
محتوای آموزشی
محدودیتها و مشکلات تحقیق
دانشجویان در طرح تحقیقشان باید بنویسید که با چه محدودیتها و مشکلاتی مواجه بودند. منظور مشکلاتی است که خارج از کنترل محقق است. برخی از این محدودیتها عبارتند از:
محقق نیاز به منابعی دارد که آن منابع در ایران موجود نیست.
گاهی تحقیق نیاز به ابزاری دارد که ابزارش در ایران نیست. همانند: تحقیقات فنی یا پزشکی که مستلزم مجموعهای از وسایل آزمایشگاهی است که در کشورمان تولید نشده یا وارد نشده است.
گاهی تحقیقات نیاز به سفرهایی به نقاط خاصی از جهان دارد، همانند: سفر به قطب شمال برای پژوهشهای زیستشناختی.
محدوده زمانی و مکانی تحقیق (قلمرو تحقیق)
رخدادهای تاریخی در مقطعی از زمان و در یک مکان جغرافیایی خاص به وقوع پیوستهاند، بنابراین پژوهشگر باید محدوده زمانی و مکانی تحقیق خود را به صورت دقیق روشن سازد. قلمرو موضوع هم در همان موضوع به تصریح یا به قرینه باید مشخص شده باشد.
مثلا: «نقش روحانیت شیعه در اصلاح جامعه دوره پهلوی». به لحاظ زمان: دوره پهلوی، به لحاظ مکان: ایران، به لحاظ محتوا: روحانیت تشیع. اما اگر همین موضوع به صورت کلی گفته میشد: «نقش روحانیت در اصلاح جامعه»، این تحقیق قلمروش معلوم نیست؛ همچنین زمان و مکان و محتوا هم مشخص نیست. زیرا روحانیت تمام ادیان مختلف را در تمام زمانهای مختلف و در همه جای عالم در بر میگیرد. این مدل تحقیق کار یک نفر نیست، اصلاً امکان انجامش وجود ندارد.
سازماندهی تحقیق
سازماندهی تحقیق را میتوان به منزله جمعبندی طرح تحقیق دانست. در این مرحله، پژوهشگر میکوشد تا با استفاده از مراحل قبلی طرح، پژوهش خود را در قالب بخشها، فصلها و گفتارها ارائه دهد. به همین دلیل، سازماندهی تحقیق را میتوان فهرست مقدماتی پژوهش دانست که خود چکیده و خلاصه طرح تحقیق است. ممکن است در طول تحقیق، بهویژه در مقام گردآوری دادهها و یا در نگارش نهایی، این فهرست مقدمات تغییراتی پیدا کند. نکته اساسی این است که پژوهشگر هم در سازماندهی تحقیق و هم در متن تحقیق خود باید به سؤال اصلی و همه سؤالات فرعی پاسخ دهد و همه مفاهیم، متغیرها، شاخصهها و فرضیات تحقیق را به بحث گذارد. در این قسمت محقق موظف است هم چگونگی و هم منطق بخشبندی و فصلبندی تحقیق خود را بیان کند. این امر نقش مؤثری در انتقال مطالب به مخاطبان را خواهد داشت. به همین دلیل، بهتر است سازماندهی تحقیق به صورت توضیحی نگاشته شود تا به صورت فهرست مطالب؛ یعنی عناوین و محتویات فصلها و بخشها تشریح شوند نه آنکه به صورت فهرست مطالب قید شوند.
منابع
منابع آخرین فراز طرح تحقیق است که در آن پژوهشگر منابع مورد استناد خود را بر اساس درجه اهمیت و اعتبار آنها دستهبندی کرده، سپس فهرستی از آنها که شامل کتابها، مقالات، اسناد و مدارک آرشیوی هستند، با توجه به زبانهای مورد استفاده ارائه میدهد . بنابراین محقق باید اینها را شناسایی کند و باید منابع دست اول، درجه یک و مهم را در طرح تحقیق بیاورد. سپس به صورت تفکیک شده کتابها، مقالات، اسناد، مصاحبهها و گفتگوها، را بیاورد. گهگاه تفکیک زبانی است؛ مثلاً منابع به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی ذکر میشود. چنانچه کسی بخواهد درباره اشراف پژوهشگر بر موضوع آگاه شود، به منابع تحقیق وی مینگرد و از این جا به ارزش کار پی میبرد. اگر به منابع مفید و مهمی برای این کار مراجعه شده باشد، نشانه توان محقق برای پرداختن به موضوع و دستیابی به منابع مهم است.
آخرین نکته طرح تحقیق این است که پژوهشگر باید برای تحقیقش «زمانبندی» ارائه کند.
زمانبندی بعد از مرحله طرح تحقیق است. یعنی پس از مراحل شناسایی منابع، فیشبرداری و طبقهبندی آنها به صورت تفصیلیتر و جزئیتر بدین کار پرداخته میشود. اگر محقق خود را ملزم به رعایت زمانبندی کند، خیلی زود به نتایج مطلوب میرسد.
چکیده
مبحث طرح تحقیق به لطف الاهی به پایان رسید. امید است با رعایت نکات گفته شده با موفقیت به تحقیقات خود بپردازید.
آزمون
1. روشن ساختن دقیق محدوده زمانی و مکانی تحقیق، مربوط به کدام گزینه است؟
الف) منابع
ب) قلمرو*
ج) موانع
د) همه موارد
2. نام دیگر سازماندهی تحقیق کدام است؟
الف) فهرست مقدماتی*
ب) قلمرو
ج) منابع
د) هیچکدام
3. در قسمت منابع، پژوهشگر باید به منابع ........... مراجعه کند؟
الف) دست دوم
ب) ساده و روان
ج) دست اول*
د) همه موارد
مقدمه
نویسنده در جلسات پیشین به بحث نوشتن طرح تحقیق پرداخت و مراحل آن را تا حد امکان شرح داد. از این جلسه مبحث جدیدی به نام: «شناسایی منابع تحقیق» که شامل فیشبرداری و تنظیم دادهها است، طرح میشود.
در این مرحله منابع از دو زاویه متفاوت دستهبندی میگردد. نخست، از نظر شکل و تنوع؛ و دوم، از نظر اعتبار و اهمیت آنها. در پایان نیز راههای گردآوری و ذخیره دادهها و اطلاعات تاریخی در قالب فیشها بحث میشود.
محتوای آموزشی
یادداشتبرداری (فیشبرداری)
مرحله یادداشتبرداری یا فیشبرداری از مهمترین مراحل کار تحقیق است. تفاوتی که بین منبعیابی و یادداشتبرداری وجود دارد این است که در مرحله منبعیابی فقط تعدادی آدرس جمعآوری شده ولی هنوز به منابع مراجعهای صورت نگرفته است؛ اما مرحله یادداشتبرداری جدیترین مرحله استخراج از منابع است. راهنما و نقشه برای یادداشت برداری همان طرح اولیهای است که از ابتدا تهیه شده است و بر پایه آن حرکت صورت میگیرد.
در جلسات گذشته اشاره شد که بهتر است برای منبعیابی طبقهبندی صورت بگیرد؛ اما در فیشبرداری، طبقهبندی ضروری است. مثلا اگر در یک مقاله از دوازده منبع استفاده شده، دست کم صد فیش برداشته شده باشد، این فیشها باید بر اساس موضوعات طبقهبندی گردد. یعنی بر طبق همان فصولی که برای کار تحقیقی در نظر گرفته شده، فیش برداری دسته بندی شود.
ضمنا پس از هر بار مراجعه به منبع، در قالب از کتاب، مقاله یا هر منبع مکتوب و غیر مکتوب فیش شناسنامهای تهیه میشود. در قسمت بالای فیش، مشخصات آن منبع نوشته میشود. یعنی نام، نام خانوادگی نویسنده، اسم کتاب، چنانچه ترجمه هست، اسم مترجم، تاریخ و محل انتشار ذکر میشود.
منابع تاریخی از نظر درجه اهمیت و اعتبار و زمان و تاریخ
منابع را صرف نظر از شکل و تنوع آنها، میتوان به دو دسته تقسیم کرد: الف. منابع اصلی و دسته اول؛ ب. منابع فرعی یا دست دوم.
منابع دست اول
منابعی که اصل و سرچشمهاند؛ یعنی معدن آن چیزی هستند که محقق در پی دنبال آن است. این منابع شامل گزارش شاهدان عینی رخدادهای تاریخی است که از سوی مشاهدهگر واقعی یا کسی که در آن رخداد شرکت داشته است، یا نسبت به زمان وقوع حادثه نزدیکترین زمان بوده است، گزارش شده است. این منابع که به منظور استفاده در آینده مورد استفاده قرار میگیرند، بسیار متنوعند. مثل کتیبهها، قوانین اساسی و... .
منابع دست دوم
منابع دست دوم به منابع، تحقیقات و آثاری اطلاق میشود که مدتها پس از وقوع رخدادها و با استفاده از منابع دست اول نگاشته شدهاند. به بیان دیگر، پدیدآورندگان این آثار خود ناظر رخدادها نبوده تحولات مورد مطالعه را از نزدیک تجربه نکردهاند. با این حال پژوهشگر ملزم است که خودش به طور مستقیم به منابع دست اول مراجعه کند و آب را از سرچشمه بنوشد.
نکته مهم: برخی از منابع ممکن است با توجه به یک هدف، دست اول شمرده شوند و با عنایت به یک هدف دیگر، دست دوم محسوب شوند. همچنین انتخاب منبع از نظر تاریخی و زمانی دارای اهمیت است. طبیعتا هر چه منبع به زمان رخ دادن رویداد تاریخی نزدیکتر باشد موثقتر بوده، از اعتبار بیشتری برخوردار است.
طبقهبندی منابع
در کارهای تحقیقی توصیه میشود در کارتهای کتابشناسی به جز یادداشتی که محقق را به محل موضوع راهنمایی کند، با رمز قابل فهم برای خودش بنویسید که این یادداشت به کدام فصل و کدام بخش از تحقیق مربوط است. زیرا پژوهشگر برای تحقیق خود طرح و فصلبندی در اختیار دارد. مثلا نوشته شود: مربوط به فصل ده، بخش یک.
نکتهای که در مورد شناسنامه و کار کتابشناسی حائز اهمیت است آن است که این کار زمانی باید انجام شود که محقق بخواهد تحقیق ویژهای را صورت دهد.
پس در ابتدا انتخاب موضوع، سپس مطالعه اولیه، شکلگیری سؤالهای اولیه، و سرانجام یادداشتبرداری. در کتابشناسی محقق بنویسد که این مطلبی که در این کتاب وجود دارد در کدام بخش یا بخشهای تحقیق مورد استفاده قرار خواهد گرفت. توصیه میشود که این مطلب در منتهی الیه بالای سمت چپ فیش نوشته شود. به عنوان مثال اگر صد تا فیش کتابشناسی در اختیار است، این فیشها به ترتیب موضوع طبقهبندی شود. یعنی فیشهای مربوط به کلیات، فیشهای مربوط به فصل اول، فیشهای مربوط به فصل دوم، و... .
پرونده علمی
محقق میتواند همیشه به همراه خود یک کتابخانه داشته باشد. بدین صورت که پس از مراجعه به هر کتاب یا منبعی که از نظر او مفید است و ممکن است در تحقیق فعلی او اصلا نیازی به آن نباشد، شناسنامه و آدرسی از آن را در دفتری ثبت کند. بدین ترتیب او گنجینه ارزشمندی همواره با خود دارد و در صورت نیاز بهراحتی میتواند به منبع دسترسی داشته باشد. حتی ممکن است که دیگر به منابع دسترسی نداشته باشد، پس بهتر است که علاوه بر صفحات مورد نظر، از مقدمه هم کپی گرفته شود.
منابع تاریخی از نظر شکل و تنوع
منابع تاریخی از نظر شکل و تنوع به شش دسته عمده تقسیم میشوند: 1. منابع مکتوب؛ 2. منابع تصویری و ترسیمی؛ 3. منابع الکترونیک؛ 4. آثار و ابنیه ساختمانی؛ 5. ابزارها و ادوات زندگی؛ 6. منابع شفاهی و نقلی.
چکیده
در این جلسه کلیاتی از فیشبرداری و طبقهبندی منابع توضیح داده شد.
آزمون
1. تفاوت فیشبرداری با یادداشتبرداری ........ .
الف) مرحله منبعیابی هنوز به منابع رجوع نشده است
ب) جدیترین مرحله استخراج از منابع است
ج) در منبعیابی آدرس را مینویسیم
د) گزینههای الف و ب*
مقدمه
در جلسه گذشته در رابطه با شناسنامه تحقیق، پالایش و مرتب کردن منابع بر مبنای سیر تاریخی و همچنین تشکیل پرونده علمیبحث شد. نویسنده دراین جلسه قصد دارد مبحث بسیار مهم و پراهمیت فیشنویسی را آغاز کند.
محتوای آموزشی
فیشبرداری و تنظیم دادهها
مصالح اصلی ساختمان تحقیق همان اطلاعات، مواد خام و دادههای تحقیقند که با فیشبرداری فراهم میشوند. پس از آنکه منابع شناسایی شد و از نظر اهمیت و درجه اعتبار طبقهبندی شدند، پژوهشگر برای یادداشتبرداری و گردآوری دادهها به سراغ آنها میرود. بدیهی است که محقق باید نسبت به اصالت اطلاعات و دادههای خود اطمینان یابد و این جز از طریق رجوع به منابع اصلی و معتبر که در میان متخصصان آن حوزه از مقبولیت و اعتبار برخوردار است، به دست نمیآید. رجوع به منابع ضعیف و غیر مرتبط صرفا اطلاعات مخدوش و نادرست را در اختیار محقق قرار میدهد و او را گمراه میکند.
در جلسات گذشته اشاره شد که به طور کلی، روشهای گردآوری اطلاعات را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: روشهای کتابخانهای، اسنادی و میدانی. هر کدام ازاین روشها دارای ابزار خاص خود هستند و در تاریخنگاری به استثنای موارد خاص، چندان کاربرد ندارند. البته نرمافزار فیشنگار با ورژن3 از مؤسسه نور دراین زمینه مفید است.
اصول فیشبرداری
در واقع فیشها از پرکاربردترین ابزارها و لوازم پژوهشی به شمار میروند. قطعه کاغذهایی دراندازههای مشخص که اساسا با هدف یادداشتبرداری و گردآوری اطلاعات تهیه شدهاند. فیشها به دلیل ابعاد مناسب و مشخصههایی در قسمت سربرگه یا شناسه آنها وجود دارد و نیز به دلیل جنسشان که مقاومتر از کاغذهای معمولی است و مختصات دیگرشان، از ابزارهای انکارناپذیر پژوهش تلقی میشوند. امروزه کیفیت کاغذ فیشها مناسب است و از قابلیتهای فراوان برخوردارند. بیتردید همواره فیشها از لوازم جدی و تسهیلکننده مسیر تحقیقند.
در سربرگ برخی از فیشها نام فیشنویس و تاریخ تهیه آن نیز قید شده است. این نوع فیشها برای تحقیقات جمعی و طرحهای پژوهشی بزرگ با چندین نفر دستاندرکار، کاربرد دارد. از آن جا که در این روش، افراد زیادی دخالت دارند، نام و نشانی افراد تا حدی نشاندهنده اعتبار فیش است و در صورت بروز هر گونه خطا یا اشتباه، سرپرست پژوهش آن را در جهت بازنگری و اصلاح در اختیار فیشنویس قرار میدهد. در قسمت انتهایی فیش، سطرهای جداگانهای تحت عنوان: نظریه، دیدگاه، حواشی و... تعبیه شده است که هدف از آن ثبت مطالب یا تحلیلهایی است که هنگام فیشبرداری ممکن است به ذهن پژوهشگر خطور کند. هراندازه این نظریهها مهم و منطقی باشند، بر اهمیت تحقیق بهویژه جنبه تحلیلی آن افزوده خواهد شد. حتی فیشنویس در این قسمت میتواند مطالب مورد نیاز خود از جمله واژگان مبهم در متن فیش را بنویسد.
فیشها این قابلیت را دارند که اگر مطالب یادداشت شده به صورت نقل قول مستقیم یا برداشت و نقل قول غیر مستقیم و یا ترجمه از زبان دیگر باشد، آن را بازتاب دهند و یا فضایی برای نگارش چکیده آن فراهم آورند. هرچه سازماندهی تحقیق یا فهرست اولیه مطالب دقیقتر و جامعتر باشد، امکان دستیابی به موضوعات فرعی و خاص بیشتر فراهم میشود و امکان حاشیهروی پژوهشگر به حداقل میرسد. فیشها قابلیت انعطاف و کاربرد گستردهای دارند و برای هر نوع یادداشتی مناسبند. شایسته است محقق همواره تعدادی فیش به همراه داشته باشد، تا علاوه بر زمان مطالعه، چنانچه به طور اتفاقی با مطلبی مرتبط با موضوع تحقیق برخورد یا به ذهنش خطور کرد، در فیش ثبت کند.
برای تهیه فیش میتوان از فیشهای آماده در فروشگاههای لوازمالتحریر بهره جست. اما محقق میتواند با ذوق و سلیقه و نیاز پژوهشی خود آن را تهیه و تکثیر کند.
یک نکته درباره فیشبرداری این است که محقق سعی کند مطالب مرتبط با موضوع خاص را در یک فیش جای دهد و از گنجاندن دو مطلب کاملا متفاوت در یک فیش خودداری نماید، زیرا این کار تنظیم، دستهبندی و استفاده از فیش را دچار اشکال خواهد کرد. اگر فضای یک فیش گنجایش مورد نظر را نداشت، میتوان فیشهای دیگر را به آن ضمیمه کرد. فیشها را میتوان به شیوههای گوناگون، از جمله در پیوند با موضوع خاص و یا به صورت مسلسل و به ترتیب نگارش آنها، شمارهگذاری کرد.
چکیده
در این جلسه به خصوصیات فیش و نکاتی در رابطه با فیشنویسی اشاره گردید. نکته اساسی درباره فیشبرداری این است که محقق بکوشد مطالب مرتبط با یک موضوع خاص را در یک فیش جای دهد و از گنجاندن دو مطلب کاملا متفاوت در یک فیش خودداری کند. همچنین تاکید شد که محقق موظف است همیشه مقداری فیش به همراه داشته باشد و هنگام مواجه شدن با نکتهای مفید و مرتبط، حتما از آن فیشبرداری کند. ضمنا نظم و ترتیب، کدگذاری و طبقهبندی از اصول فیشنویسی است. در صورت که پژوهشگر نکات مزبور را رعایت نکند، در مراحل تحقیق دچار سردرگمی خواهد شد.
آزمون
1. برگه فیش چه خصوصیاتی دارد؟
الف) در سربرگ برخی از فیشها نام فیشنویس و تاریخ تهیه آن نیز قید شده است
ب) در قسمت انتهایی فیش، سطرهای جداگانهای تحت عنوان: نظریه، دیدگاه، حواشی و... تعبیه شده است
ج) فیشها همواره از لوازم جدی و تسهیلکننده مسیر تحقیقند
د) همه موارد*
2. در فیشنویسی مهمترین کار چست؟
الف) فقط مطالب یک موضوع را در فیش قرار دهد
ب) از قرار دادن دو یا چند موضوع در فیش خودداری کند
ج) نظم و ترتیب را همواره رعایت کند
د) الف و ب*
مقدمه
در جلسه گذشته کلیاتی را در رابطه با فیش و فیشنویسی بیان کردیم، حال در این جلسه بحث انواع فیش بیان میگردد. درباره فیشنویسی باید گفت که نوشتن تمام مشخصات یک منبع روی فیش، گاهی برای افراد کار سختی است، البته فیشنگارهای کامپیوتری این کار را بسیار آسان کردهاند.
محتوای آموزشی
اصول فیشبرداری
به منظور افزایش سرعت در امر فیشبرداری میتوان اطلاعات مربوط به مشخصات کامل منبع را بر پایه کتابشناسی اولیه، نظم ریاضی داد، یعنی برای هر کتاب یک کد خاص تعریف کرد و در مرحله فیشبرداری تنها به درج شماره کد روی فیش اکتفا کرد. البته این امر را میتوان درباره موضوعات نیز انجام داد.
نکته مهم، نگهداری و تنظیم فیشها است، زیرا هر گونه سهلانگاری در حفاظت از فیشها ممکن است آنها را با خطر مخدوش شدن، انهدام و گم شدن روبهرو کند. زیرا قرار است که این فیشها همیشه مورد استفاده قرار بگیرند. بدین جهت، پژوهشگر باید بایگانی بسیار خوبی داشته باشد.
از نکات دیگر، فیشبرداری از «منابع غیر مکتوب» مانند سنگ نوشتهها، سکهها و... است که اینها باید از سوی افرادی که در زمینه آثار باستانی تبحر دارند، شناسایی شده، سپس مطالب لازم استخراج گردد.
نکته بعدی این است که محقق در هنگام فیشبرداری از پیشداوری و تعصب دور کند؛ بلکه وی موظف است که مطالب لازم را یادداشت نماید. سرانجام باید فیشهای ضعیف و غیر معتبر حذف شوند. هنگامی که پژوهشگر مطالب را مطالعه میکند و میخواهد از ان فیش بردارد، باید پیش داوری و تعصب را کنار بگذارد.
پس از فیشنویسی باید آنها را «طبقهبندی» کرد. ملاک طبقهبندی بر اساس «طرح تحقیق» است و بهتر است که این کار را به تاخیر نیندازد.
روشهای یادداشتبرداری
برای یادداشتبرداری، پنج روش مشخص و استاندارد وجود دارد که هر یک از این روشها کاربردهای خاص خود را دارند. این پنج روش عبارتند از:
1.چکیده یا یادداشتهای چکیده؛ 2. خلاصهنویسی یا یادداشتنویسی به زبان محقق؛ 3. یادداشتهای توضیحی؛ 4. نقل قول؛ 5. اندیشههای شخصی خود محقق.
هر یک از این روشها با دیگری تفاوت دارد. خلاصهنویسی و توضیحینویسی 95% فیشها را تشکیل میدهند. نقل قول و چکیده و نظریات شخصی 5% بقیه فیشها هستند. پس عمده فیشهای یا خلاصهنویسی است یا توضیحینویسی.
تفاوت بین خلاصهنویسی با تهذیب
تهذیب یعنی بیرون ریختن زوائد و باقی گذاشتن مطالب اصلی خود کتاب با قلم نویسنده و با ادبیات خودش؛ همانند کاری که در امتحانات انجام میدهیم.
اما خلاصهنویسی یعنی پس از حذف زوائد، لب مطلب را با ادبیات خود بیان کنید.
توصیه میشود که در نوشتن تحقیق از روش خلاصهنویسی استفاده شود تا در سراسر محتوای تحقیق هماهنگی باشد. برای حفظ دقت در کار تحقیق -که یک اصل است- باید از «زبان اصیل» استفاده کرد و زبان اصیل یعنی زبان خودمان. بنابراین منظور از اینکه فیشها و یادداشتها باید به زبان محقق باشد، یعنی به زبان محقق با همان ویژگیهای اصیل خاص خود، همان واژگان، همان سطح فهم و همان سطح درک باشد، گرچه آنها ناقص باشند. انتقال مستقیم مطالب از همان منبع – حتی اگر فارسی یا عربی باشد- مشکلی را حل نمیکند؛ فقط موارد بسیار معدود و محدودی است که لازم است تا عین عبارت آورده شود؛ اگر عبارت متن برای پژوهشگر مبهم بود از روش نقل قول استفاده میشود.
یادداشتبرداری خلاصهنویسی
خلاصهنویسی در اینجا یعنی درک و برداشت محقق از یک کتاب که باید به قلم خود او باشد. در واقع به همان مقیاس، حجم آن کوچکتر میشود.
اگر در یادداشتبرداری توضیحی، مطلب خاص، ظریف و ضروری یافت شد، باید مطلب را با دانستههایی که در اطرافش وجود دارد به فیش منتقل گردد. در یادداشتبرداری باید درک به فیش منتقل گردد. به دیگر سخن، باید تعقل نمود و درک کرد.
چکیده
در این جلسه دو نوع از انواع یادداشتبرداری شرح داده شد که عبارتند از خلاصهنویسی و توضیحینویسی.
به اهمیت این دو در همان ابتدا اشاره گردید که 95% فیشهای محقق را تشکیل میدهند. نکته دیگر این است که فیشبرداری باید بر طبق ادبیات خود محقق باشد تا در سراسر مطالب تحقیق هماهنگی رعایت شود.
آزمون
1. از اصول فیشبرداری ......... .
الف) نظم ریاضی دادن به فیشها
ب) نگهداری و تنظیم فیشها
ج) طبقهبندی فیشها
د) همه موارد*
2. تهذیب یعنی ......... .
الف) بیرون ریختن زوائد و باقی گذاشتن مطالب اصلی خود کتاب با قلم محقق
ب) یعنی بیرون ریختن زوائد و باقی گذاشتن مطالب اصلی خود کتاب با قلم نویسنده
ج) مثال تهذیب: کاری که در امتحانات انجام میدهیم
د) گزینههای ب و ج*
3. کدام گزینه از انواع فیشنویسی نیست؟
الف) چکیده
ب) خلاصه
ج) تفصیلی*
د) یادداشت شخصی
مقدمه
در جلسه پیشین درباره فیشنویسی توضیحی و خلاصهنویسی بحث شد. در این جلسه نکات تکمیلی در این رابطه بیان میشود.
محتوای آموزشی
زبان ابزار فکر کردن است و نوشتن ابزار تحقیق؛ زیرا تحقیق با نوشتن شکل میگیرد.
یادداشتبرداری توضیحی
منظور از یادداشتبرداری توضیحی آن است که فراتر از آنچه که در کتاب و عبارت آمده است؛ عباراتی به صورت توضیحی افزوده گردد تا چنانکه زمانی خواستیم از این فیش استفاده کنیم بدانیم چه کردهایم. روش علمی آن است که چنانچه پژوهشگر قادر به درک مطلبی از منبع مورد نظر باشد، باید در حین فیشنویسی این کار را انجام دهد؛ زیرا وقتی ماخذ فیش در دست نباشد، محقق قادر نیست که به تدبر در فیش بپردازد.
از موارد کاربرد فیش توضیحی
اگر فقط اطلاعات فرعی یادداشت شود، اما اطلاعات اصلی دور ریخته شود، یا هیچ نتیجهای عاید محقق نمیشود یا نتیجه غلطی به دست خواهد آمد.
گهگاه در یک منبع مطلبی پیدا میشود که خود آن منبع هیچ توضیحی در مورد آن نداده است و به آسانی از آن گذشته است، اما وقتی خود این مطلب مطالعه میگردد، چیزی به ذهن محقق میرسد که نویسنده کتاب نیز به ذهنش خطور نکرده است؛ بدین سبب آن نیز باید به یادداشت افزوده گردد.
هنر یک محقق آن است که کمترین اعتماد را به حافظهاش داشته باشد. یک محقق به هر میزان کمتر به حافظهاش اعتماد کند موفقتر خواهد بود. پس یادداشتبرداری توضیحی گاهی برای انعکاس مطالبی است که در خود متن -به صورت پنهان- وجود دارد.
فیشنویسی به صورت خلاصهبرداری
در این روش پس از مطالعه منبع مورد نظر، هنگام استخراج مطالب مورد نیاز و انتقال آن به فیش، محقق باید پس از حذف زوائد، لبّ مطلب را با ادبیات خود بیان کند.
در اینجا گاهی از کل مطلب کتاب، فقط فرم و استخوانبندی آن برگزیده میشود و همان به یادداشتها منتقل میگردد.
تفاوت بین فیش یادداشتبرداری و توضیحی
در یادداشتبرداری به صورت خلاصهبرداری، کل مجموعه به صورت کوچک شده در میآید و شکل و قالب میگیرد، اما در یادداشتبرداری توضیحی فقط جزئی از مجموعه -یعنی ماده و اطلاع مخصوص- مورد استفاده قرار میگیرد و در صورت لزوم، گسترش داده میشود.
وجه اشترک بین یادداشتبرداری توضیحی و خلاصهنویسی
یادداشت چه به صورت توضیحی و چه به صورت خلاصه باید به زبان خود محقق باشد نه به زبان ماخذی که مطلب را از آنجا گرفته شده است. زیرا چه بسا محقق از دهها و صدها ماخذ استفاده کند که هر یک از آنها زبان مخصوص به خود را دارد.
چکیده
در این جلسه به تفاوتها و اشتراکات دو روش فیشنویسی به صورت توضیحی و خلاصهنویسی پرداخته شد.
آزمون
1. استفاده از فرم و استخوانبندی منبع در کدام نوع از فیشها استفاده میشود؟
الف) نقل قول
ب) توضیحی
ج) خلاصهنویسی*
د) چکیده
2. وجه اشترک بین یادداشتبرداری توضیحی و خلاصهنویسی ...... .
الف) فیش باید به زبان خود محقق باشد*
ب) فیش باید به زبان ماخذ باشد
ج) در هر دو زوائد حذف میشود
د) همه موارد
3. تفاوت فیش خلاصه و توضیحی ...... .
الف) درتوضیحی، فقط جزئی از مجموعه و در خلاصهنویسی کل مجموعه کوچک میشود*
ب) درخلاصه، فقط جزئی از مجموعه و در توضیحی کل مجموعه کوچک میشود
ج) در توضیحی فیش به زبان محقق و در خلاصه به قلم کتاب است
د) درخلاصه فیش به زبان محقق و در توضیحی به قلم کتاب است
مقدمه
نویسنده در بحث فیشنویسی، خلاصهنویسی و توضیحینویسی را به طور کامل توضیح داد. در ادامه، انواع دیگر فیشها بررسی میشود که عبارتند از: فیش نقل قول، یادداشتهای شخصی و چکیده.
در جلسات گذشته به صورت جزئی به فیش نقل قول اشاره گردید. «فیش نقل قول» مربوط به جایی است که محقق دقیقاً با الفاظ متن سر و کار داشته باشد.
محتوای آموزشی
یادداشتبرداری به صورت نقل قول مستقیم
نقل قول یا همان نقل قول مستقیم، آسانترین نوع یادداشتبرداری است که هیچ زحمتی ندارد. مثلا مرحوم کلینی در این باره میفرماید: «... نه لازم است مطلبی از آن کم کنید و نه چیزی به آن بیفزایید.»
کاربردها
اساسا نقل قول مستقیم در کار تحقیقی در حد ضرورت و رفع حاجت است. بنابراین از این روش در جایی استفاده میشود که نقل کردن عین عبارت لازم باشد. طبیعی است که در چنین مواردی عین عبارت داخل گیومه قرار میگیرد. پژوهشگر در برخی موارد تصمیم میگیرد اعلام نماید که در فهم مطالب دچار مشکل شده است و این عبارت، بدین شکل نامفهوم است، شاید هم چیزی از آن افتاده باشد. در چنان مواردی عین عبارت باید آورده شود. پس این قسمت محدود به مواردی است که بخواهد روی خود عبارت کاری انجام دهد، نه اینکه صرفا از آن مفهومی به دست آورد. بنابراین چنانکه حرف و سخن در مورد مفهوم -و نه عین عبارت- باشد، به نقل قول مستقیم نیازی نیست.
نکات
برای نقل قول مستقیم، همواره دو نقطه گذاشته میشود. برایاینکه مشخص شود گفتار از این جا شروع شده و بدان جا جا پایان میپذیرد، عین عبارت نقل شده درون دو گیومه قرار میگیرد. اگر کلامی تقطیع شده باشد، لازم است که در قسمتهای بریده شده از سه نقطه استفاده شود. این سه نقطه، نشاندهنده آن است که در این جا تقطیعی صورت گرفته است، در غیر صورت، این نوعی عدم امانتداری خواهد بود. باید توجه کرد که حساسیت بیشتری در متون مقدس وجود دارد، به همین دلیل در چنین جاهایی هم از نقل قول مستقیم استفاده میشود. همچنین اگر بخواهند عبارتی را به زبانی غیر از زبان مقاله خود بیاورند، از نقل قول مستقیم استفاده مینمایند.
نکته بعدی این است که گاهی تعداد جملات نقل قول مطلب مورد نظر زیاد است، در این صورت محقق آن را به صورت یک پاراگراف مستقل میآورد، اما با رعایت چند قید: 1. اندازه قلم را قلم کوچکتر از متن در نظر میگیرند. 2. فاصله خطوط را نسبت به فاصله عادی تحقیق کمتر میکنند. 3. از سمت راست یک سانت تورفتگی ایجاد میکنند تا مشخص شود که این مطلب نقل قول است تا از اصل متن تحقیق جدا گردد.
یادداشتهای شخصی
«یادداشتهای شخصی» گونهای از یادداشتبرداری است که از نظری سادهترین و از نظری دیگر، مشکلترین نوع آن است. دراین نوع یادداشتبرداری اصلا هیچ محدودیتی وجود ندارد. محقق میتواند هر چه را که به ذهنش خطور میکند بر روی کاغذ بنویسید. ماخذ و سند نمیخواهد. در بخش انتهایی فیش نوشته میشود: «نظرشخصی خودم است.»، زیرا این مطالب از جایی گرفته نشده است. این مساله، الزامی است نه از سر اختیار و تواضع. به دلیل اینکه این کار در بعضی موارد باعث سوء تفاهم میشود.
یادداشتبرداری به صورت چکیده
گونه دیگری از فیش، «فیش چکیدهنویسی» است. بهتر است اسمش «نمایهسازی» گذاشته شود. یادداشت چکیده، یادداشتی است که در آن، عبارات را به صورت فوق العاده فشرده و تلگرافی درمیآورند. در این صورت به جای استفاده از یک فیش معمولی گسترده، از یک فیش فشرده به صورت چکیده استفاده میکنند. بدین ترتیب، وقت کمتری برای آن صرف میشود، جای کمتری نیز گرفته میشود و مدت بیشتری نیز باقی میماند! فیشهای چکیده همیشه جدا گذاشته میشود و با فیشهای دیگر در طبقهبندی تحقیق نمیآید، اگر لازم شد، میتوان بعداً آنها گسترش داد.
کاربردها
در سه جا از یادداشتبرداری چکیده استفاده میگردد:
اطلاعات غیر مطمئن از نظر ارتباط: بدان معنا که محقق کتاب و اطلاعی را یافته است و نمیداند که آیا به موضوع بحث مرتبط است یا نه. چنانچه اطمینان داشته باشد که ارتباط ندارد، لزومی هم ندارد که آن مطالب یادداشت شود و چنانچه اطمینان داشته باشد که مرتبط است، باید فیشی از نوع یادداشت گسترده بهرهبرداری گردد؛ ولی اگر مطمئن نیست که اکنون این مطلب با تحقیق ارتباط دارد یا نه، دراین مورد از این نوع یادداشتبرداری استفاده میشود.
اطلاعات حاشیهای: گاهی ناگهان مطلب مهمی دیده میشود، اما در حاشیه کار تحقیق است. ضمنا ممکن است که این اطلاع، برای کار مقایسه و برخی اشارهها لازم شود، به هر حال امکان استفادهاش وجود دارد.
اطلاعات مهم غیر مربوط بهاین تحقیق: چه بسا محقق در حین کار تحقیق با اطلاعاتی روبهرو شود که به طور کلی برای پژوهشگر مهم است، ولی نه برای این تحقیق. لازم به تذکر است که یادداشتبرداری چکیده در حین کار را باید به موارد لازم محدود کرد و از افراط خودداری نمود. روش محدود نمودن نیز آن است که فقط مطالبی را باید نوشت که در جایی که حدس زده نمیشود، آمدهاند.
چکیده
در این جلسه به سه نوع دیگر از انواع فیشنویسی اشاره شد. انواع فیشنویسی و یادداشتبرداری عبارتند از: نقل قول مستقیم، یادداشتهای شخصی و فیش چکیده.
آزمون
1. در نقل قول ........ .
الف) عبارتها را به صورت فوق العاده فشرده و تلگرافی در میآورند
ب) دقیقاً با الفاظ متن سر و کار دارد*
ج) دراین نوع یادداشتبرداری اصلا هیچ محدودیتی وجود ندارد
د) همه موارد
2. در یادداشتهای شخصی ........ .
الف) ایده شخصی خود محقق میآید
ب) دراین نوع یادداشتبرداری اصلا هیچ محدودیتی وجود ندارد
ج) نظر شخصی محقق است
د) همه موارد*
3. در یاداشت چکیده ........ .
الف) دقیقاً با الفاظ یک متن کار دارد
ب) ایده شخصی خود محقق میآید
ج) عبارات به صورت فوق العاده فشرده و تلگرافی بیان میشود*
د) همه موارد
مقدمه
در جلسات گذشته در رابطه با فیشنویسی و انواع آن بحث شد. در این جلسه به موضوع طبقهبندی فیشها و جبران نقص مطالب اشاره میشود و در پایان هم مطالب مقدماتی تصفیه دادهها بیان میگردد.
محتوای آموزشی
دستهبندی و طبقهبندی به عنوان کار کمکی، بهتر است که در یادداشتبرداری صورت بگیرد؛ اما در فیش برداری حتما طبقهبندی لازم است. مثلا اگر محقق در یک مقاله از دوازده منبع استفاده کرده، دست کم صد فیش برداشته باشد، این فیشها باید بر اساس موضوعات طبقهبندی شود. یعنی طبق همان فصولی که برای کار تحقیقی در نظر گرفته است، در فیش برداری باید دستهبندی صورت گیرد.
روشهای طبقهبندی موضوعی فیشها
1. روش طبقهبندی علت و معلول؛ 2. روش طبقهبندی زمانی؛ 3. روش طبقهبندی مکانی؛ 4. روش طبقهبندی مقایسهای.
1. روش طبقهبندی علت و معلول
یعنی چیزی که در وجود، بر چیز دیگری تقدم داشته باشد آن گاه علت آن خواهد بود. مثلا در اصول پنجگانه دین طبیعی است که ابتدا باید اصل توحید و سپس نبوت و آن گاه معاد اثبات شود.
2. روش طبقهبندی زمانی
دراین نوع طبقهبندی، تقدم و تاخر زمانی لحاظ میشود، یعنی عصر اموی جلوتر از عصر عباسی است.
3. روش طبقهبندی مکانی
در طبقهبندی مکانی طبقهبندی بر پایه اقلیمهای فرهنگی انجام میشود. البته در این نوع، مشترکات فرهنگی، پیوستگیها و گسیختگیهای فرهنگی در نظر گرفته میشود. مثل برای بررسی موضوع گسترش حنفی در عراق باید کاری جداگانه در شمال و جنوب عراق انجام گیرد.
4. روش طبقهبندی مقایسهای
در این روش با مقایسه کردن موضوعات مشابه با موضوع خود که اطلاعات چندانی از آن در دست نیست، انجام میشود. همانند موضوع «عالم برزخ در دین زرتشت» را که باید با برزخ در اسلام مقایسه کرد.
در مورد این چهار روش باید گفت که ضرورتی ندارد فقط از یکی ازاین روشها استفاده گردد، بلکه صورت تلفیقی این چهار روش نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
جبران نقص مطالب
اگر در بخشی از تحقیق، کمبود مطلب احساس شد، فورا باید تجدید نظر صورت گیرد. یعنی در این مرحله باید راجع به قسمتهای مختلف آسیبشناسی انجام شود.
کاستی اطلاعات زمانی رخ میدهد که مقدار فیشها فوق العاده کم باشد. حالتهایی که این جا وجود دارد عبارت است از:
ممکن است که محقق دچار قصور در مراجعه به منابع شده باشد که با مراجعه مجدد، این مساله حل خواهد شد. ممکن است مساله مهم باشد و منابع نیز واقعا کم باشند ولیکن با استفاده از روشهای تحلیلی، تطبیقی و روشهای دیگری که کمبود اطلاعات را جبران میکنند، میتوان این معضل را برطرف نمود. ممکن است اساسا پژوهشگر به این نتیجه برسد که این بحث چندان اهمیتی ندارد، در این صورت باید در طرح تجدید نظر نمود.
حالا نوبت به خود طرح میرسد. فیشهای هماهنگ و همگن، پاسخگوی طرح تحقیق هستند. یعنی برای هر بخشی، فیش به اندازه کافی در اختیار است و حالا نوبت نوشتن نهایی است. در این مرحله، فیشها به یکدیگر میپیوندند و به شکل مقاله سازماندهی میشود.
تصفیه و ارزیابی دادهها
آن چه از گردآوری اطلاعات یا فیشبرداری دشوارتر مینماید، تصفیه علمی دادهها و تشخیص صدق و کذب آنهاست؛ یعنی تفکیک و شناسایی اخبار و اطلاعات سست و سخیف از دادههای واقعی. دراین مرحله، چشم پژوهشگر به سوی واقعیات تازهای گشوده میشود که اهم آن عبارتند از: روایات و دادههای متناقض، روایات، شاذ، روایات متواتر، روایات مشکوک، روایات مبهم و... . البته این امر کاملا طبیعی است، زیرا پژوهشگر بدون پیشداوری و فارغ از هر گونه تعصب یا جهتگیری خاصی به گردآوری اطلاعات پرداخته است.
چکیده
گام بعد از فیشنویسی، طبقهبندی موضوعی فیشهاست؛ که این مرحله نیز بسیار اهمیت دارد.
چه بسا در حین انجام این کار، کمبود مطالب به وجود بیاید؛ که با روشهایی از جمله تحلیل و مقایسه دادهها و... میتوان این کاستیها را جبران کرد.
آزمون
1. کدام یک از موارد ذیل، روشهای طبقهبندی موضوعی فیشها نیست؟
الف) روش طبقهبندی علت و معلول
ب) روش طبقهبندی زمان
ج) روش طبقهبندی مکانی
د) روش طبقهبندی تفسیری*
2. طبقهبندی بر اساس اقلیمهای فرهنگی در کدام دسته قرار میگیرد؟
الف) روش طبقهبندی علت و معلول
ب) روش طبقهبندی زمانی
ج) روش طبقهبندی مکانی*
د) روش طبقهبندی مقایسهای
3. چه هنگامی نقص مطالب رخ میدهد؟
الف) دچار قصور در مراجعه به منابع شده باشیم
ب) منابع واقعا کم باشند
ج) مساله اهمیت نداشته باشد
د) همه موارد*
مقدمه
در جلسه گذشته مقدماتی از تصفیه دادهها بیان گردید. نویسنده در این جلسه به طور مفصل بدان خواهد پرداخت. همان طور که اشاره شد این مرحله پس از فیشنویسی و طبقهبندی آن است.
محتوای آموزشی
تصفیه دادهها
سؤال اصلی این است که چگونه باید دادههای درست را از نادرست تشخیص داد؟ چه ابزارهایی برای پی بردن به روایات درست از نادرست موجود است؟
اخبار تاریخی به هیچ وجه شکل و ساختار واحدی ندارند و به شکلهای گوناگون دیده میشوند که عبارتند از:
الف) خبری که تنها یک راوی دارد؛ ب) اخباری که راویان متعدد دارند؛ ج) اخبار شاذ و نادری که تنها در برخی منابع ذکر شدهاند؛ د) اخبار متضاد و متعارض؛ ه) اخبار مشابه یا متشابه؛ و) گسست در قسمتهای مختلف یک خبر.
روشن است که در هیچ یک از موارد بالا، مورخ نمیتواند خطر،اشتباه سهوی و عمدی راویان را نادیده بگیرد و همه آنها را به چشم واقعیت تاریخی بنگرد. بیدقتیها، فقدان تخصص، تقلید و رونویسی از دیگران ممکن است خبر کاذب را به خبری متواتر تبدیل کند و صادق جلوه دهد. حب و بغضها، تعصبات، تعلقات مذهبی، قومی و سیاسی، منافع فردی نیز بر این روند اثر مینهند. در نتیجه، تاریخنگار در موارد گوناگون نیازمند بررسی احوال راویان و مورخان پیش از خود است.
طبیعتا نمیتوان خبری را که راوی واحد یا معدود دارد با اخباری که دارای راویان بسیار از طرق گوناگونی است، از نظر اعتبار و صحت همسان دانست. اخبار متواتر و مشهور که در متون متعدد نقل شدهاند، بیشتر مایه اعتمادند تا اخبار شاذ. البته دلیلی برای مردود شمردن اخبار شاذ وجود ندارد. چه بسا در بررسی احوال راویان خبر شاذ صادقانهتر باشد و بر عکس در سلسله راویان اخبار متواتر، راویان غیر معتبر یافت شود. اخباری که مستندات بیشتری در تایید آن وجود داشته باشد و با مقتضیات زمانهاش سازگاری بیشتری داشته باشد، به همان نسبت از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود. در پارهای از موارد دیگر که هیچ دلیل و نشانهای برای ترجیح اخبار متناقض وجود ندارد، مورخ باید در جایگاه قاضی بنشیند و با استفاده درست از توانمندیهای ذهنی و عقلی خود قضاوت کند. این امر درباره اخبار متشابه نیز صادق است؛ یعنی مورخ گاه بین دو خصم و گاه بین دو دوست باید داوری کند. طبیعتا در پارهای از موارد نمیتوان دلیل کافی و قوی در رد یا تایید یکی از آنها اقامه کرد. در این موارد باید به ظن نزدیک به یقین و حدس و گمان روی آورد. علاوه بر این، در پارهای موارد دیگر، مورخ برای پی بردن به واقعیات تاریخی ناگزیر باید به روش اهل حدیث و گاهی روش فقها و رجال روی آورد. مورخ باید از خطر سهلباوری، بیدقتی، خستگی در جستوجوی واقعیات و... در همه مراحل اجتناب ورزد تا چشمبسته تسلیم مندرجات همه نوع سند نشود. گرچه وسواس همواره لازمه کار علمی است، اما گاه توسل به قیاس و استدلال- اگر از متقاضی اسناد و منابع دور نشود- به همان نسبت لازمه کار مورخ است. تنها با کمک استدلال و قیاس است که مورخ میتواند از میان انبوه اشخاص و رویدادهای مورد بحث خود، آنهایی را که مؤثر بودهاند بیابد. در امر تصفیه و تفکیک علمی دادهها، به استدلال همگام با دقت و احتیاط نیاز است.
از آن چه گفته شد چنین بر میآید که در این مرحله نقش و حضور مورخ، تواناییهای ذهنی و تحلیلی وی اصلیترین عامل در جهتدهی به مسیر تحقیق و پالایش مناسب انبوه دادهها و روایات متفاوت و متناقض است. پژوهشگر تاریخ در این مرحله ابتدا به تصفیه و ارزیابی فیش و دادههای فصل اول میپردازد و پس از مطالعه کامل و احاطه بر مباحث و مسائل موجود در دادههای خود، بهآسانی روایات متناقض، شاذ، متواتر، مشکوک و مبهم را شناسایی میکند و برای قبول یا رد محتوای هر یک با بهرهگیری از عقل و تحلیل، چارهاندیشی میکند و سرانجام به یک راه حل و جمعبندی نهایی میرسد.
در صورت ارزش و اعتبار دو یا چند مدرک یا خبر یکسان، شایسته است که محقق به اصل تعدیل و ترجیح رجوع کند. تعدیل و ترجیح دو جنبه کاملا متفاوت دارند:
الف) ترجیح به سند (یعنی بررسی اصالت و اعتبار روایت)؛
ب) ترجیح به راوی (یعنی بررسی صداقت و اعتبار راوی یا مورخ)؛
در قسمت ترجیح به سند، اگر خبر یا روایتی در چند منبع مختلف ذکر شده باشد، معتبرتر از خبری است که صرفا در یک منبع نقل شده باشد؛ اخباری که واسطه نقلشان کمتر باشد، اعتبار بیشتری دارند.
نکته آخر این که عقلانی و طبیعی بودن یک واقعه با مقتضیات و واقعیتهای زمان وقوع حادثه میتواند معیاری مهم در پذیرش صحت و سقم اخبار باشد. طبیعی است که در این نوع ترجیح و تعدیل، صرفا روایت و خبر مورد تحلیل قرار میگیرد نه راوی و مورخ آن. پس با تجزیه و تحلیل عقلی و بررسی شرایط طبیعی که در جامعه آن زمان حاکم بوده است، میتوان به درستی یک مطلب پی برد. مثال بارز در این زمینه را میتوان به نقد ابنخلدون در رابطه با لشکر بنیاسرائیل در زمان گذر از صحرای سینا از مصر به سمت فلسطین، از کتاب مسعودیاشاره نمود. او با بررسی عقلی و شرایط حاکم بر جامعه نادرستی این ماجرا را اثبات میکند.
نکته مهم در چنین مرحلهای این است که قبول عقاید و روایات گوناگون بدون تحلیل و یا ارزیابی منطقی و اقامه دلیل به مثابه پذیرش خطر گمراهی در مسیر پژوهش است. پژوهشی کامیاب است که از همه منابع معتبر موجود برای شناخت بهره گیرد و صرفا با استدلال از یافتههای تحقیق دفاع کند و اثری مستند و معتبر ارائه نماید.
در قسمت دوم، یعنی ترجیح به اعتبار راوی یا مورخ، باید به بررسی شخصیت، شرح احوال نویسنده، تعلقات، تنگناها، ملاحظات سیاسی و مذهبی، اعتبار و شهرت او پرداخت. در این راستا، از اصول و فنون علم حدیث و رجال بهره گرفت و مورخ یا راوی را در پرتو همعصرش سنجید.
چکیده
در این جلسه به انواع اخبار راویان اشاره شد و توضیح داده شد که برای صحت یک خبر تاریخی باید چه اقداماتی صورت بگیرد، از جمله ترجیح به سند و ترجیح به راوی. همچنین بیان شد که با تجزیه و تحلیل عقلی و بررسی شرایط طبیعی حاکم بر جامعه میتوان وقایع تاریخی را تحلیل و بررسی نمود.
آزمون
1. اخبار تاریخی عبارتند از:
الف) خبری که تنها یک راوی دارد
ب) اخباری که راویان متعدد دارند
ج) اخبار متضاد و متعارض هستند
د) همه موارد*
2. ترجیح به سند یعنی ........ .
الف) بررسی اصالت و اعتبار روایت*
ب) بررسی صداقت و اعتبار راوی یا مورخ
ج) آوردن اخبار یک راوی
د) اخبار متضاد و متعارض
مقدمه
در جلسه گذشته درباره تصفیه دادهها بحث شد و به پنج نوع از انواع اخبار راویان اشاره گردید. همچنین اقدامات لازم برای پی بردن به صحت خبر تاریخی از جمله ترجیح به سند و ترجیح به راوی شرح داده شد. در این باره بیان گردید که با تجزیه و تحلیل عقلی و بررسی شرایط طبیعی حاکم بر جامعه میتوان وقایع تاریخی را تحلیل و بررسی نمود.
در این جلسه به دو مبحث پایانی در رابطه با تصفیه دادهها که عبارت است از توجه به عنصر زمان و دقت در اسامی خاص پرداخته میشود.
توجه به عنصر زمان
مشخص شدن تاریخ دقیق رخدادها نقش مؤثری در تشخیص صحت و سقم آنها دارد؛ زیرا بروز رخدادها تناسب تنگاتنگی با مقاطع زمانی دارند. بنابراین، با توجه به زمان بسیاری از رویدادها، میتوان تناقضات موجود درونشان را آشکار ساخت و یا بسیاری از مسائل مبهم و ناشناخته را بر ملا کرد. گاه در منابع اصلی چندین تاریخ متفاوت برای این مسائل ذکر شده که ترجیح یکی بر دیگری بسیار دشوار است. در گذشتههای بسیار کهن، مورخان روشهای محددی را برای ثبت تاریخ در اختیار داشتند که عبارت بودند از سنجش زمان با شمارش نسلها که معمولا سه نسل را یک قرن به حساب میآورند و دوم بررسی شجرهنامههای خاندانهای بزرگ و سوم، شمارش سالهای حکمرانی فرمانروایان.
ریشههای اشتباهات زمانی
فقدان نظام نگهداری و ثبت زمان و ناآشنایی با تقویم.
مسائل مربوط به الفبای عربی که فاقد نقطهگذاری بود و موجب بروز پارهای دشواریها در ثبت سنوات تاریخی میشد. برای نمونه، میتوان به سبعین یا تسعین در وفات حضرت زهرا(س) اشاره کرد که اگر بدون نقطهگذاری در نظر گرفته شود به هر دو صورت خوانده میشود.
بیتوجهی بسیاری از مورخان گذشته، در محاسبه و ثبت دقیق روز، ماه و سال رخدادها.
بیتوجهی به امر زمان در مراحل مختلف بروز یک حادثه.
زمانهای نمادین یا اعتقاد به تقدیس اعداد از جمله هفت، دوازده، چهل و مانند آن که به بسیاری از رخدادها نسبت داده میشد.
در رابطه با ثبت تاریخ و زمان بهویژه در ایران، ثبت سهگانه تاریخ(شمسی، قمری و میلادی) را که باعث اختلاف در منابع شده است، زیرا این سه زمان با هم تطابق ندارند.
برای تصحیح موارد مذکور میتوان از ابزارها و روشهای عقلی، از جمله تطابق زمان و مکان، استفاده از علم نجوم در تشخیص خسوف و کسوف و یا بررسی تقدم و تاخر زمانی، ناهمخوانی و ناهمگنی گزارشهای مورخان و سرانجام با بهرهگیری از تقویم شمسی و انطباق آن با تقویم قمری به این اشتباهات پی برد و اطلاعات درست را از نادرست تمییز داد و سنوات تاریخی مشکوک را شناسایی و تصفیه کرد.
دقت در اسامی خاص
انسانها هم تاریخ را میسازند و هم در تاریخ ساخته میشوند. پس از علم رجال هیچ علمی به اندازه تاریخ با اسامی و شخصیتها سر و کار ندارد. پژوهشگران باید برای پرهیز از خطا، نام درست شخصیتهای تاریخی را از طریق ابزارها و کاربرد عقل تشخیص دهند. انتساب برخی از اقدامات به پارهای دیگر از شخصیتها به دلیل تشابه اسمی و القاب باعث فهم نادرست تاریخ و ارائه تحلیلهای اشتباه میشود.
عواملی که باعث بروز اشتباه در اسامی خاص میشود:
شیوههای متفاوت نامگذاری در ادوار تاریخی و سبکهای گوناگون صدا کردن افراد یا اشتهار آنها.
تشابه نامها با القاب و کنیهها.
تشابه و اشتراک نسبها به ویژه میان عربها.
شروع شدن نامها به «ابن» که گاهی جزء جدانشدنی اسامی و گاه جنبه شناسه داشت.
انتساب به اجداد و نیاکان و حتی نام مادر.
جابهجایی نامها و نسبها.
حذف نام در برخی از حلقههای سلسله نسبها.
اختلاف نظر مورخان و نسبشناسان در نام افراد.
اسامی تکراری در یک خاندان.
اشتراک نام میان زنان و مردان.
اشتراک اسامی افراد با مکانها و اشیا.
شهرت افراد به لقب یا کنیه و کمرنگ شدن نام آنها.
تعدد اسامی یا نامهای متعدد برای یک فرد.
توجه به قاعده تصحیف در کتابت عربی اسامی که از مهمترین موارد بروز اشتباه در تشخیص اسامی است. در این روش برخی از حروف کم یا زیاد میشود و این باعث بروز مشکل میشود.
چکیده
در مرحله تصفیه و پالایش دادهها مورخ باید در شناخت درست و منطقی زمان رخ دادن وقایع تاریخی و اماکن و اسامی شخصیتهای تاریخی وسواس لازم را به خرج داد تا به یقین دست یافت. درباره علل اشتباههای زمانی توضیح داده شد که از جمله آن فقدان ثبت زمان در گذشته، مسائل مربوط به الفبای عربی، وجود زمانهای نمادین و مقدس، وجود تاریخهای سهگانه شمسی، قمری و میلادی. در پایان، عواملی که باعث بروز اشتباه در اسامی خاص میشود بیان شد.
آزمون
1. ریشههای اشتباهات زمانی عبات است از:
الف) فقدان نظام نگهداری و ثبت زمان و ناآشنایی با تقویم
ب) بیتوجهی به امر زمان در مراحل مختلف بروز یک حادثه
ج) بیتوجهی بسیاری از مورخان گذشته در محاسبه و ثبت دقیق روز، ماه و سال رخدادها
د) همه موارد*
2. عواملی که باعث بروز اشتباه در اسامی خاص میشود ....... .
الف) تشابه نامها با القاب و کنیهها
ب) انتساب به اجداد و نیاکان و حتی نام مادر
ج) جابهجایی نامها و نسبها
د) همه موارد*
مقدمه
نویسنده در جلسه قبل به مرحله پالایش دادهها و اهمیت موضوع و راهکارهای پیشگیری از خطا پرداخت.
در ادامه بحث برای شناخت اسناد و دادهها از شیوه نقد استفاده میگردد. ارزشیابی منابع تاریخی به دو روش «نقد بیرونی و درونی» صورت میپذیرد. و سرانجام به مرحله «تحلیل دادهها» اشاره میگردد.
محتوای آموزشی
نقد بیرونی
تحلیل بیرونی به جایگاه سند در متن مورد مطالعه نظر دارد تا درجه درستی و اعتبار آن را به دقت نشان دهد و با روشهای کمّی که خود سند را بررسی میکند، متفاوت است. نقد بیرونی، مستند بودن و اصالت دادهها را تعیین میکند و به این پرسش پاسخ میگوید که آیا آثار و اسناد موجود حقیقیاند یا ساختگی؟
از این رو، برای پی بردن به اصالت شکلی سند باید آزمایشها و بررسیهای پیچیدهای را به کار برد. نحوه امضا، دستخط، متن سند، تایپ شدن آن، املای کلمات، ترکیب واژگان، زبان سند، اطلاعات موجود در همان زمان و هماهنگی آن با آن چه شناخته شده است و گاه باید درباره نوع جوهر، رنگ، کاغذ، پوست، پارچه، سنگ، فلز و یا چوب آن برخی آزمایشهای فیزیکی و شیمیایی انجام گیرد و بررسی شود که آیا این عناصر با حقایق شناخته شده درباره شخص، اطلاعات موجود و تکنولوژی زمانی که در آن این اسناد و آثار پدید آمدند، هماهنگی دارد یا نه؟ این امر مستلزم آشنایی با علوم مرتبط با تاریخ و نیز استفاده از آگاهیهای افراد صاحبنظر در این حوزههاست. بدین ترتیب، پژوهشگر در نقد ظاهری میکوشد صحت و اصالت اسناد و منابع تاریخی، نوع خط، کاغذ، مؤلف، زمان تدوین و مکان آن را مشخص سازد. از همین رو، تاریخنگاران اسلامی در آغاز برای نقد روایات شفاهی از روشهای علم رجال بهره میگرفتند و به بررسی راویان و عدالت و صداقتشان میپرداختند.
نقد درونی
پس از بررسی صحت و اصالت سند یا آثار تاریخی مورد مطالعه، مرحله مهمتر نقد که در واقع نوعی نقد محتوایی است آغاز میشود. در این مرحله به ارزشیابی مناسبت آن میپردازند که آیا این مدرک تصویری حقیقی ارائه میدهد یا نه؟ درباره نویسنده یا پدیدآورندگان آن چه میدانیم؟ آیا از مهارت، صداقت و بیطرفی برخوردار بودند و با حقایق آشنایی داشتند؟ آیا انگیزهای برای تحریف یا واژگونه جلوه دادن واقعیات داشتند؟ آیا تحت تاثیر فشار سیاسی، ترس یا غرور نبودند؟ چه مدت پس از بروز یک رخداد درباره شهادت خود گزارش تهیه کردند؟ آیا آنها توانستند آن چه را که اتفاق افتاده بهدرستی نقل کنند؟ آیا با شواهد دیگر توافق دارند؟ آیا از تخصص لازم برخوردار بودند؟
هر چند پاسخ به این پرسشها دشوار است، اما مورخ باید از اعتبار و دقت این دادهها اطمینان داشته باشد و تنها در این صورت است که میتواند به عنوان شواهد تاریخی قلمدادشان کند. باید توجه داشت که هر خبر یا روایتی مسبوق به پیشزمینهای ذهنی است؛ هر منبعی میتواند وجهی از واقعیت را منعکس کند نه همه آن را.
هدف از نقد درونی یا باطنی دستیابی به حقایق و اطلاعات تاریخی در متن اسناد و منابع موجود است. نقد درونی به طور کامل به دو صورت سلبی و ایجابی صورت میگیرد. در قسمت ایجابی، منبع تاریخی برای تفسیر و درک معنای آن مورد تحلیل قرار میگیرد که خود آن دارای دو مرحله است. نخست، تفسیر ظاهر متن و درک معنای لفظی آن و دوم، فهم کردن معنای حقیقی متن و شناخت غرض مؤلف از آن چه نوشته است. بنابراین بررسی ساختار زبانی و مفهومی و سبک و شیوه و روش و هدف نگارنده باید مدنظر قرار گیرد. برای بررسی کیفیت مشاهده مورخ و کمیت حوادث تاریخی باید به شناخت حقایق و دور ساختن امور غیرواقعی پرداخت که این وجه سلبی را شکل میدهد.
در نقد درونی تعلق منبع به زمان و مکان خاص و نیز زبان اصلی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بنابراین زبان سهم بارزی در درک و شناخت تاریخ ایفا میکند. زبان و اندیشه پیوندی گسستناپذیر دارند و از طریق زبان تصورات و تفکرات پیشینیان بیان میشود.
تحلیل دادهها
بعد از مرحله تصفیه، تحلیل دادهها آغاز میشود. در تحلیل دادهها قصد آن است که بین مطالب گذشته تاریخ ارتباط برقرار شود.
تفاوت تصفیه داده با تحلیل دادهها در این است که نویسنده در تصفیه دادهها ناخالصیها بیرون ریخته میریزد. یعنی در مرحله تصفیه، اطلاعات ما کمتر از گذشته میشود. مثلاً اگر صد تا فیش نوشته بودیم، بعد از تصفیه نود تا میشود. اما در تحلیل دادهها میان با اطلاعات موجود پیوند برقرار میگردد. اطلاعات مزبور از صافی تصفیه میگذرد و اعتبارسنجی میشود و با تحلیل آنها اطلاعات جدیدی تولید میگردد. یعنی به نظریهها و حقایق جدیدی میرسند که قبلا دیگران به آن نرسیده بودند. در واقع این مرحله، نمایانگر قدرت محقق است. هر محققی که توان تحلیل بیشتری داشته باشد، نتیجه تحقیق او کاربردیتر میشود. با نگاه فرآیندی و علت و معلولی بین اتفاقات مختلفی که در تاریخ رخ داده است، حتی میتوان آینده را پیشبینی کرد.
چکیده
1. در مجموع، در برخورد با منابع و مدارک تاریخی دو نوع نقد وجود دارد: 1. نقد بیرونی؛ 2. نقد درونی
2. پس از پایان مرحله تصفیه دادهها، مرحله مهمتر تحلیل دادهها آغاز میشود. این مرحله قدرت تحلیل محقق یاریگر اوست.
آزمون
1. در نقد بیرونی کدام موارد بررسی میشود؟
الف) مستند بودن و اصالت دادهها
ب) حقیقی یا جعلی بودن آثار و اسناد موجود
ج) نحوه امضا و دستخط
د)همه موارد*
2. کدام گزینه غلط است؟
الف) نقد درونی به طور کامل به دو صورت سلبی و ایجابی صورت میگیرد
ب) در نقد درونی تعلق منبع به زمان و مکان خاص و نیز زبان اصلی اهمیت ویژهای برخوردار است
ج) در نقد درونی نوع خط، کاغذ، مولف، زمان تدوین و مکان آن مشخص میشود*
د) نقد درونی در واقع نقد محتوایی است
3. تحلیل دادهها یعنی ....... .
الف) ارتباط بین مطالب تاریخی
ب) قدرتنمایی محقق
ج) پیشبینی آینده
د) همه گزینهها*
مقدمه
در جلسه گذشته پس از پایان یافتن شیوه نقد و تصفیه دادههای تحقیق، وارد بحث تحلیل شدیم که چطور باید دادهها را تحلیل کرد؟ مقدماتی بیان شد، در این جلسه ادامه بحث تحلیل بیان خواهد شد و به این نکته اشاره میشود که در تحلیل در پی کشف حقایق و علتیابی وقایع تاریخی و رابطه آنها با یکدیگر هستیم.
محتوای آموزشی
همان طور که در جلسه قبل اشاره شد عرصهای که بیش از همه از توانمندی پژوهشگر و احاطه او بر موضوع حکایت میکند و قدرت ابتکار او را نشان میدهد، تحلیل دادههاست. این مرحله تا حد زیادی با مرحله تصفیه و ارزیابی دادهها شباهت دارد. اما با این تفاوت که در مرحله تصفیه، پژوهشگر اقدامات سلبی انجام میدهد؛ یعنی واقعیات و دادههای درست و منطقی را از دادههای نادرست جدا میکند. اما در مرحله تحلیل، پژوهشگر باید به کار ایجابی دست بزند، یعنی بر اساس مصالح و دادههای باقیمانده اثری تحقیقی بیافریند که از نظر علمیو روشی قابل دفاع باشد.
مورخ در پدید آوردن اثر تحقیق باید به اصل رخداد، علل و چگونگی وقوع آن، ارتباط آن با پدیدهها و رخدادهای جانبی، عوامل تاریخی، روند رخداد به صورت فرایند یا واقعه، نقش عوامل مؤثر یا متاثر از آن و نیز پیامدهای حاصل از رخداد بپردازد تا فهمی عمیق از رویداد مزبور به دست دهد. برای تحقق این هدف، در آغاز نگاهی به شیوه تحلیل تاریخ در گذشته خواهیم افکند و سپس دریچهای به سوی تحلیلهای علمیو نوین تاریخ خواهیم گشود.
حقایقی درباره شناخت تاریخی و بازسازی گذشته
همواره میان مورخ و واقعیت و یا میان پدیدههای تاریخی آن گونه که بودهاند و آن گونه که فکر میکنیم شکافی وجود دارد. به عبارت دیگر، شکاف میان واقعیت و باور. شناخت، به تلاشهایی اطلاق میشود که برای پر کردن این شکاف صورت میگیرد. به گفته یکی از محققان، تاریخ جزو آن حوزههای دانش بشری است که دستیابی به شناخت یقینی در آن بسیار نامحتمل است.
مورخان میکوشند تا دنیای گذشته را که در اصل جز گذشت زمان تفاوتی با دنیای کنونی ندارد، بشناسند. توانایی مورخ در این است که شناخت او از شکاف زمانی میان گذشته و حال فرا رود.
علم تاریخ بر روی دو پایه «شواهد» و «تفسیر» استوار است. در هر یک از این پایهها باید جوانب احتیاط رعایت شود. در ارائه شواهد و گردآوری اطلاعات، مورخ به اصل گزینش روی میآورد و آن چه از نگاه وی مهم است را بر میگزیند. درست از همین جا ناخواسته نوعی جانبداری و گرایش شکل میگیرد. در تفسیر آنان نیز از رویکردهای خاصی استفاده میشود. از همین رو بازسازی گذشته با مشکلات زیادی همراه است: مورخ در واقع فقط با قطعات بریده گذشته که باید آنها را یک به یک در جای خود قرار دهد، سر و کار دارد. هر قسمت گذشته نیز که در ماخذ انعکاس نیافته است، همواره برایش ناشناخته باقی خواهد ماند. بنابراین، تاریخ آن قسمت از گذشته انسان است که بر اساس شواهد موجود و مدارک غیرمستقیم تابع بازسازی آگاهانه واقع میشود. اگر بگوییم که مورخ خالق پروسه تاریخی است، این نظریه نادرست است، زیرا مورخ صرفا گذشته را بازسازی میکند. مسلما بازسازی گذشته تنها هدف علم تاریخ نیست. مورخ تا حد امکان میتواند به کشف روابط قاعدهپذیر و مشترک میان حوادث و پدیدههای قانونی نیز همت گمارد.
گذشته بازسازی شده مورخ کامل و دقیق نیست و از جهاتی کمتر از آن چه واقعا رخ داده، خواهد بود. زیرا منابعی که او در اختیار دارد با محدودیت همراه است. هرچند در نهایت امر تاریخ همانند سایر علوم همواره متوجه عمیقتر ساختن اطلاعات ماست و از اطلاعات ناقص و نسبی به سوی کامل شدن حرکت میکند.
تفسیر تاریخ بر محور فرد یا جمع
پرسش اصلی این است که محور پژوهشهای تاریخی رفتار افراد است یا عمل نیروهای اجتماعی؟
در تمام تحولات مهم تاریخی تعداد انگشتشماری رهبر و انبوهی از هواداران و پیروان وجود دارند. اما همواره چنین نیست که نتایج دلخواه رهبران تحقق یابد؛ در نتیجه هم با افراد و هم با جماعتها روبهرو هستیم. واقعیات تاریخ مربوط به روابط تنگاتنگ افراد با یکدیگر در جامعه است و نیروهای اجتماعی از اعمال افراد نتایجی غالبا متضاد با نتایج دلخواه خود به دست میآورند. زیرا اینها اعمالی است که در بستر جامعه رخ دادهاند. بدین ترتیب تاریخ با افراد به عنوان موجودات اجتماعی سر و کار دارد و قادر ساختن بشر به درک جامعه گذشته و افزایش نقشآفرینی او بر جامعه کنونی از وظایف دوگانه تاریخ است. بدین ترتیب در تحلیل تاریخ باید به این نکته توجه داشت که جامعه و فرهنگ نمیتوانند ماهیت اعضای خود را شکل دهند بلکه آنها تعامل جاری بین اعضای جامعه محسوب میشوند و قدرتی مستقل از مشارکت افراد جامعه ندارند. افراد جامعه، فرهنگ را با تصرفات خود و با تفسیر مفاهیم و تولید مقررات به صورت مستمر، تولید و بازتولید میکنند، در نتیجه فرهنگها و جوامع از طریق قدرت خلاق و مبتکر اعضا خود تغییر میکنند. ترکیب دو دیدگاه فردگرا و کلگرا با یکدیگر و پذیرش بینشهای اصولی آنها و پرهیز از افراطکاریهای هر دو است. از این رو، در تحلیل دادههای تاریخی باید هر دو جنبه فرهنگ و جامعه را در کنار یکدیگر دید.
چکیده
1. شناخت به تلاشهایی اطلاق میشود که برای پر کردن شکاف بین واقعیت و باور صورت میگیرد.
2. علم تاریخ بر دو پایه استوار است، 1. شواهد و مدارک تاریخی؛ 2. تفسیر تاریخ؛
3. گاهی تفسیرها باید بر محور فرد و گاهی جامعه و گاهی فرد و جامعه باشد که ما نظر سوم را ترجیح دادیم.
4. در تحلیل دادههای تاریخی باید هر دو جنبه فرهنگ و جامعه را در کنار یکدیگر دید.
آزمون
1. علم تاریخ بر چه پایهای استوار است؟
الف) شواهد و مدارک تاریخی
ب) تفسیر تاریخ
ج) الف و ب*
د) هیچ کدام
2. محور پژوهشهای تاریخی رفتار افراد است یا عمل نیروهای اجتماعی؟
الف) افراد
ب) عمل نیروهای اجتماعی
ج) فرد و عمل نیروهای اجتماعی*
د) بیشتر فرد و گهگاه عمل نیروهای اجتماعی
مقدمه
در بحث تحلیل دادههای تاریخی گفته شد که علم تاریخ بر دو پایه استوار است: 1. شواهد و مدارک تاریخی که در تاریخها به صورت پراکنده حضور دارد و محقق اینها را گردآوری میکند.2. تفسیر تاریخ که محقق باید آن شواهد و مدارک را تفسیر و تحلیل کند و اطلاعات جدیدی با توجه به تفسیر و تحلیلها به دست بیاورد. گاهی تفسیرها بر محور فرد، گاهی بر محور جامعه و گاهی بر پایه فرد و جامعه خواهد بود که نظر ترجیح دارد.
گاهی در تحلیل تاریخ، تکیه بر «نظریه توطئه» است.
محتوای آموزشی
تحلیل تاریخ بر پایه نظریه توطئه
«نظریه توطئه» طی دو سده گذشته در پی سیطره قدرتهای بزرگ بر ممالک تحت سلطه در میان پارهای از محققان و تحلیلگران این کشورها گسترش یافته است. بنا بر این نظریه، علت العلل همه تحولات داخلی و خارجی این کشورها ناشی از برنامهها، رفتارها و سیاستهای قدرتهای سلطهگر است و بر همین بنیاد تحولات داخلی این ممالک تحلیل و ارزیابی میشود.
از نظر تاریخی، این واقعیت که قدرتهای بزرگ در ادوار گوناگون به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در مسائل داخلی کشورها مداخله کردهاند، قابل انکار نیست و خود آنها نیز این موضوع را تایید کردهاند. نظریه توطئه همه ممالک برتر و حتی گروههای مخالف داخلی را غیر خودی و دشمن تلقی میکند و حکم به محکومیتشان میدهد و آنها را اسباب و علت واقعی عقبماندگی معرفی میکند، حال آن که سیاست جهانی عرصه رقابت است و کشورها بر اساس توانایی خود از آن بهرهمند میشوند و اساسا بار سنگین توسعه و پیشرفت هر کشوری بر عهده عوامل و نیروهای داخلی است. اگر پیشرفت را به مثابه ترازو فرض کنیم، کفه داخلی به مراتب سنگینتر از کفه خارجی است.
تحلیل تاریخ بر پایه نظریه کسب منافع
اما نظریه مقابل تئوری توطئه، نظریه «کسب منافع» است. یعنی نوع روابط کشورها با یکدیگر بر مبنای «کسب منافع» است. گاهی منافع یکی از دو طرف تامین میشود و گاهی هم منافع مشترک است.
عوامل مؤثر در تحلیل رخدادهای تاریخی عباتند از: 1. علیت و علتیابی 2. توجه به دو نوع علت متفاوت 3. توجه به نقشآفرینان تاریخی 4. نگاه فرآیندی 5. روش استقرایی.
1. علیت و علتیابی
مطالعه تاریخ، مطالعه علل است. مورخ واقعی در برخورد با پدیدههای تاریخی دائما از خود میپرسد: «چرا»؟ و مادام که پاسخ آن را نیابد نمیتواند آرام باشد؛ زیرا شخصیتها و تحولات تاریخی از قوانین یا اصول مشخص ناشی از طبیعت اشیاء پیروی نمیکنند. مورخان کوشیدند تا با کشف علل حوادث تاریخی و قوانین حاکم بر آنها تجربه گذشته بشر را سر و سامان دهند. مورخ علل را به عنوان علل بلند مدت، کوتاه مدت، نهایی و غایی و علت العلل بر میشمارد و با توسعه و تعمیق تحقیقهای خود، پاسخهای بیشتری را برای پرسش خویش جمعآوری میکند. این قاعده که هر چیز علتی دارد، شرط لازم توانایی برای فهم وقایعی است که در تاریخ روی دادهاند و تفسیر تاریخ بر مبنای تصادف عمدتا ناشی از شانه خالی کردن یا ناتوان شدن از جستوجوی علتهاست که در هر صورت از ضعف نیروی اندیشه ریشه میگیرد.
2. توجه به دو نوع علت متفاوت
در نگارش تاریخ علمی و تحلیلی، شناخت بسترها و مقدمات آن (علتیابی و ریشهیابی تحولات) نیز ضرورت دارد. در این روند علاوه بر زاویه نگاه مورخ، میزان و کیفیت دادهها و اطلاعات او به توانمندیهای ذهنی و تحلیلی محقق نیز به همان نسبت نیاز است. پس مورخ در بسیاری از پدیدههای تاریخی صرفا نمیتواند به زمان وقوع رخدادها بنگرد بلکه باید در یک بستر زمانی نسبتا طولانیتر به جستوجوی علتها بپردازد. یعنی به دورههای دورتر بازگردد.
در رخدادهای تاریخی همواره دو نوع علت متفاوت قابل بازشناسی است: الف) علل دور یا علل ساختاری، محوری، اصلی و یا بنیادین؛ ب) علل نزدیک، فوری و یا جرقهها.
بدیهی است که علل دور، بسترها و مقدمات را طی زمان فراهم میآورند و بدون وجود آنها اساسا تحولات تاریخی رخ نخواهند داد و بدون توجه به آنها نمیتوان شناخت منطقی، علمی و روشمند از تحولات به دست داد. علل نزدیک در حکم جرقههایی هستند که پس از فراهم آمدن مقدمات و در آستانه یک تحول تاریخی رخ میدهند. لذا وقوع تحول را تسریع میکنند و نقطه آغاز تحولات تاریخی شمرده میشوند. مثال مشهور نقطه آغاز جنگ جهانی اول، ماجرای قتل ولیعهد اتریش است که این علت فوری و جرقهای جنگ است؛ اما منازعات و رقابتهای سیاسی بین کشورهای اروپایی علل اصلی جنگ بود.
به همین ترتیب، نمیتوان مسؤولیت شکست یک سلسله و انقراض آن را تنها به واپسین حاکم آن سلسله نسبت داد. بنابراین، در تحلیل رخدادهای تاریخی باید قدری به عقب بازگشت و ریشههای آن را جست و بازسازی کرد. تحقق این امر نیازمند تمرکز، دقت و بهرهگیری از علوم دیگر است.
3. توجه به نقش آفرینان تاریخی، بازیگران و ساختارها
شناخت و توجه به نقش بازیگران در تحولات تاریخی و نقش عوامل اثرآفرین بر روند رخدادها گام بلندی در تحلیل دادههاست. علاوه بر بازیگران داخلی، معمولا شبکهای از عومل بیرونی نیز به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر روند تحولات اثر میگذارند که مجموعهای از نهادها، ساختارها، گروهها، تشکلها و احزاب نیز در کنار رهبران و افراد در این چرخه دخیلاند. بدون شناسایی و بررسی درست و منطقی میزان نقشآفرینی عوامل متعدد نمیتوان تاریخ را بازسازی کرد و حتی نمیتوان تفسیری عقلانی و تحلیلی از آن به دست داد. همچنین بدون استفاده از نظریههای روابط بینالملل نمیتوان نقش دولتها و عوامل اثرگذار برونمرزی و نهادهای بینالمللی را ارزیابی کرد.
4. نگاه فرآیندی
درباره آثار و پیامد رخدادهای تاریخی توجه به این نکته ضرورت دارد که بسیاری از رخدادها یا تحولات را باید به صورت فرآیندی نگریست؛ زیرا این تحولات به مثابه کلافهای در حال باز شدن هستند و رفته رفته نیروها، آثار و نتایج خود را بروز میدهند. بنابراین اگر آنها در مرحله خاصی متوقف شوند، در واقع شناخت درستی از آنها حاصل نمیشود.
5. روش استقرایی
از آن جا که تحولات تاریخی را نمیتوان دوباره تجربه کرد، بهتر است به جای روشهای استدلال قیاسی و یافتن چارچوبی نظری برای تحلیل رخدادها به روش استقرایی متوسل شد و ضمن بهرهمندی از نظریههای علوم دیگر هر رخداد را به صورت مجزا و از ابعاد گوناگون مورد مطالعه قرار داد.
چکیده
تحلیل دادهها بر اساس دو نظریه «توطئه» و «کسب منافع» صورت میگیرد.
عوامل مؤثر در تحلیل رخدادهای تاریخی پنج عامل است که عبارتند از: 1. علیت و علتیابی 2. توجه به دو نوع علت متفاوت 3. توجه به نقشآفرینان تاریخی 4. نگاه فرآیندی 5. روش استقرایی.
آزمون
1. نظریه توطئه ....... .
الف) همه ممالک برتر و حتی گروههای مخالف داخلی را غیر خودی و دشمن تلقی میکند
ب) همه ممالک برتر به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در مسائل داخلی کشورها مداخله میکنند
ج) حکم به محکومیت کشورهای ضعیف میدهد
د) همه موارد*
2. نظریه کسب بر اساس ....... .
الف) منافع یکی از دو طرف
ب) منافع مشترک
ج) دخالت سودجویانه
د) مورد الف و ب*
3. کدام یک جزء تحلیل رخدادهای تاریخی است؟
الف) علیت و علتیابی
ب) توجه به دو نوع علت متفاوت
ج) نگاه فرآیندی
د) همه موارد*
4. بدون توجه به «علت نزدیک» نمیتوان شناخت منطقی، علمی و روشمند از تحولات به دست داد.
درست
نادرست*
مقدمه
آنچه که تاکنون پیگیری کردیم این است که وقتی که فردی ایده اولیه دارد و سپس مطالعه اولیه را انجام میدهد، با توجه به اطلاعاتی که به دست میآورد طرح تحقیق را مینویسد. بعد از نوشتن طرح تحقیق با توجه به منابعی که در زمان مطالعه اولیه شناسایی کرده است، آنها را مطالعه کرده، سپس فیشبرداری میکند. در ادامه فیشها را دستهبندی میکند، در صورتی که فیشها ناقص باشند، نقصش را جبران میکند. آن گاه نقد و بررسی را انجام میدهد و در ادامه، دادهها را تصفیه را میکند. با حذف فیشهای ضعیف، غلط و مخدوش سرانجام وارد مرحله تحلیل میشود که در دو جلسه پیشین، تحلیل دادهها شرح داده شد.
محتوای آموزشی
در نوشتن تحقیق گام به گام بر اطلاعاتمان افزده میگردد. در جلسات اول گفته شد که پس از ایده، مطالعات اولیه را آغاز میکنیم؛ در این مرحله فیشبرداری نمیکنیم؛ بلکه فقط انبوهخوانی میکنیم. سپس طرح تحقیق را مینویسم و با مطالعه گسترده و فیشبرداری و تصفیه و تحلیل، طرح نهایی را مینویسیم. در طرح تفصیلی دو کار اساسی را انجام میدهیم:
1. طرح قبلی را اصلاح میکنیم؛ 2. طرح قبلی را تکمیل میکنیم.
در این مرحله ممکن است تغییراتی در تعداد فصلها، زیرفصلها، بخشها و حتی پاراگرافها پدید آید و حتی ممکن است قسمتهایی به خاطر کافی نبودن مطالب و منابع حذف شوند و یا در فصول دیگر به کار روند.
در بخش اصلاح طرح اولیه
مهمترین کار این است که در پرسش اصلی و فرعی که بخشهای تحقیق بر اساس اینها است، بازنگری شود. ممکن است با توجه به دگرگونیها، تعداد فصول و بخشها تغییر نماید، از این جهت محقق باید سعی کند تا با طرح پرسشهای کاربردی روند تحقیق را بهتر نماید.
در بخش تکمیل طرح اولیه
با مطالعه دقیق در این مرحله تعداد فیشها و ارتباط مطالب آنها با یکدیگر تغییر مینماید. ممکن است پاراگرافی افزوده شده یا حذف گردد و یا حتی ممکن است با افزودن مطالب تحقیق کاملتر شود.
درباره چگونگی ساختار پاراگراف در جلسه بعد شرح داده خواهد شد.
چکیده
در این جلسه مروری بر جلسات قبل بود.
در واقع به این مساله پرداختیم که با اصلاح و تکمیل طرح قبلی میتوان به طرح نهایی دست یافت.
آزمون
1. پس از مطالعه طرح نهایی دو کار را باید انجام داد، آن دو کدامند؟
الف) مطالعه اولیه را انجام دهیم
ب) طرح قبلی را اصلاح میکنیم
ج) تکمیل میکنیم
د) همه موارد*
مقدمه
در جلسه گذشته مروری به مباحث گذشته - از ایده اولیه تا طرح تحقیق، فیشبرداری، نقد، تصفیه و بازنگری طرح تحقیق شد. همچنین گفته شد که بعد از این مراحل باید فیشها را دستهبندی کرد و بدین ترتیب بخشها، فصلها و زیرفصلها پدید میآید. اما موضوع این جلسه، آخرین مرحله یعنی پاراگراف است.
محتوای آموزشی
ساختار متن تحقیقی از به هم پیوستن کلمات، عبارات، اصطلاحات و افعال تشکیل میشود و از ترکیب آنها جملات پدید میآید و از ترکیب جملات، پاراگرافها و از ترکیب پاراگرافها، موضوعات و به همین ترتیب از ترکیب آنها فصلها و بخشها شکل میگیرند.
پاراگراف یا بند
پس از جمله، واحد بزرگتر، پاراگراف است. تورفتگی آغاز هر پاراگراف نشاندهنده شروع آن است. از نظر مضمونی، پاراگراف بر یک موضوع خاص تاکید دارد و تغییر پاراگراف نشانه تغییر مطلب است. اما این تغییر باید با نهایت ظرافت و هنرنمایی و قوت قلم صورت پذیرد تا مخاطب به آرامی از یک پاراگراف- بدون گسست محتوایی- به پاراگراف دیگر برسد و ذهن وی دچار پراکندگی و تفرقه نشود. اندازه پاراگراف ملاک نیست، بلکه به طور کلی ملاک موضوع است که دچار تغییر میشود.
ساختار پاراگراف
جمله آغازین هر پاراگراف معمولا مهمترین جمله آن پاراگراف است، زیرا نشانه جهتگیری متن و آغاز مطلب جدید است. در جملات بعدی تلاش میشود تا همان جمله شرح و بسط گردد. جمله آخر هم نشانه پایان مطلب است و مسیر بعدی متن را نشان میدهد و ذهن و ضمیر مخاطبان را برای ورود به موضوع بعد آماده میکند. بنابراین، پاراگراف یا بند، کوچکترین واحدی است که پس از جمله معنای مستقلی دارد و کمال معنای آن در پیوند با حلقههای دیگر، زنجیرهای را تشکیل میدهد و این حلقهها، مرحله به مرحله و جزء به جزء سخنان نویسنده است. از این رو، بند، نشانه پیوند منطقی و مضمونی در همه اجزای پژوهش است. بنابراین یک پاراگراف همواره با یک جمله آغازگر شروع شده، با یک جمله پایاندهنده همراه است. جملههای توضیحی میتوانند در جملههای دوم، سوم و چهارم پاراگراف جای بگیرند و شرطش این است که با جمله آغازگر و نتیجه، ارتباط داشته باشند و مقدمهای برای جمله پایان پاراگراف باشند. در واقع، جملات توضیحی با استدلال، جمله مدعا را توضیح میدهند.
این بسیار مهم است که در زمان نوشتن توجه داشته باشیم که تمام جملههایی که درون یک پاراگراف قرار میگیرند باید ارتباطی نظاممند و منطقی با جمله آغازگر -که همان جمله مدعاست- و جله پایاندهنده داشته باشند، وگرنه زاید بوده، باید حذف شوند. پس پاراگراف فقط به یک موضوع ریز میپردازد. هیچ گاه نباید دو موضوع را در یک پاراگراف قرار داد. گردش موضوعی، سبب تغییر پاراگراف و نوشتن پاراگراف بعدی میشود. بنابراین با تغییر موضوع، پاراگراف تازهای میآید. عملا بخشهای آغازگر پاراگراف، نقش فهرست موضوعی آن پاراگراف را ایفا مینمایند. اما پاراگراف عنوانبندی ندارد. عنوانبندی از زیر فصلها شروع میشود.
چکیده
نویسنده در این جلسه به اهمیت پاراگراف پرداخت. اهمیت پاراگراف در روش تحقیق، دوچندان میشود. اگر پاراگراف به شکل درست به کار رود و خواننده هم معنی پاراگراف را بداند، درک مطلب تسهیل میشود و این امر باعث سرعت انتقال میگردد. دقیقا مشابه همان نقشی که ویرگول، نقطه و... ایفا میکنند، پاراگراف نیز ایفا میکند. یعنی این امکان را به ذهن میدهد که مطالب به طور دستهبندی شده به مخاطب منتقل شود. هنگامی که پاراگراف به پایان میرسد منظور این است که مطالب تمام شد و مطلب و موضوع بعدی در پاراگراف بعدی است.
آزمون
1. پس از جمله، واحد بزرگتر توام با معنا کدام است؟
الف) پاراگراف*
ب) زیرفصل
ج) فصل
د) بخش
2. پاراگراف از چه بخشهایی تشکیل میشود؟
الف) جمله مدعا
ب) جملات توضیحی
ج) نتیجه
د) همه موارد*
3. کدام مورد باعث آغاز پاراگراف بعدی میشود؟
الف) جمله مدعا
ب) گردش موضوعی*
ج) جمله توضیحی
د) جمله نتیجه
4. کدام گزینه صحیح است؟
الف) پاراگراف عنوانبندی ندارد
ب) پاراگراف فقط به یک موضوع ریز میپردازد
ج) جمله آغازگر، همان جمله مدعاست
د) همه موارد*
مقدمه
در جلسه گذشته در رابطه با ساختار پاراگراف صحبت شد و توضیح داده شد که از قرار گرفتن پاراگرافها در کنار هم زیرفصلها و از مجموعه زیرفصلها، فصلها پدید میآیند. به همین ترتیب بخشها کامل میشوند. با تلفیق نتایج و چینش منطقی پاراگرافها، زیرفصلها، فصلها و بخشها نتیجه کلی تحقیق ارائه میگردد. اما در این جلسه تصمیم بر آن است که مبحث پاراگراف به صورت تخصصی پرداخته شود.
محتوای آموزشی
پیوند پاراگرافی
قبلا شرح داده شد که از تلفیق چند فیش، یک پاراگراف حاصل میشود؛ به این عمل پیوند پاراگرافی میگویند. پس با پیوند فیشها یک پاراگراف تشکیل میشود. بنابراین ورودی، بدون مشکل است. اما فیش نمیتواند بلافاصله بعد از ورودی قرار بگیرد، بلکه چسب لازم دارد. یعنی دقیقا همان چیزی که به آن پیوند پاراگراف گفته میشود؛ چه در درون و چه در بیرون پاراگراف. یعنی حتی در پاراگراف، جهت اتصال جملات مختلف، چسب و ملات لازم است. در غالب موارد بدنه مقاله را میتوان تجزیه نمود و این تجزیه، کار نوشتن را بسیار آسان میکند.
توسعه پاراگراف
در این مرحله باید پاراگرافها را در درون خودشان پرورش داد و کاستیهاشان را جبران کرد. واضح است که با چند جملهای که از جاهای مختلف جمع شده است، آنها را باید ویرایش و پردازش کرد. ممکن است در جاهایی جملههای آغازین و پایانی را داشته باشید، پس جملههای میانی را با توضیحات باید از خود اضافه نمود. اصطلاحا به این مرحله گسترش پاراگرافی میگویند. اگر پاراگراف ضعفی دارد، باید توجه کرد که ورودی و خروجیاش درست نیست یا در میانه کمبودهایی دارد، از این رو باید کوشید تا این کمبودها برطرف شود.
تقسیم پاراگرافی
وقتی موضوع یکسان است، به سمت پاراگراف و مطالب کشیده میشویم. یعنی مطالب را از آن جایی که به صورت منطقی میتوان جدا نمود، باید آنها را به ابتدای پاراگراف بعد منتقل کرد، به طوری که آن بخش از مطلب که به ابتدای پاراگراف بعد میرود، بهواقع به عنوان یک پاراگراف، دارای استقلال میگردد. این کار شبیه تقسیم سلولی است. وقتی در جایی تقسیم پاراگرافی صورت میگیرد، هر یک از قسمتهای جدا شده باید به خودی خود استقلال داشته باشد.
پاراگراف بلند، سنگین بوده، فهم و انتقال آن مشکل است. اگر پاراگراف بیمعنی باشد، انتقال به شکل بدتری صورت میگیرد. در نقطههای گردش، پاراگراف سر سطر میآید و ورودی درست میشود. پاراگراف باید به چند پاراگراف منطقی تبدیل شود. به چنین کاری تقسیم پاراگرافی میگویند.
چکیده
در این جلسه اعمالی را که میتوان بر روی پاراگرافها انجام داد شرح داده شد. این امور باعث زیبایی و روان شدن مطلب میشود.
آزمون
1. با تلفیق نتایج و چینش منطقی پاراگرافها، ........... تشکیل میگردد.
الف) فصل
ب) بخش
ج) زیرفصل*
د) جمله اصلی
2. پیوند فیشها برای تشکیل ........... صورت میگیرد.
الف) پاراگراف*
ب) جمله
ج) زیرفصل
د) بخش
3. به مرحلهای که پاراگرافها را داخل خودشان پرورش میدهند و کاستیهاشان را جبران میسازند چه میگویند؟
الف) پیوند پاراگرافی
ب) تقسیم پاراگرافی
ج) گسترش پاراگرافی*
د) همه موارد
4. وقتی با یکسان بودن موضوع مواجه هستیم، برای جلوگیری از طولانی شدن پاراگراف بهتر است کدام عمل را انجام دهیم؟
الف) توسعه
ب) تقسیم*
ج) پیوند
د) هیچ کدام
مقدمه
در چند جلسه گذشته درباره پاراگراف و پاراگرافنویسی و ساختاری که پاراگراف دارد، صحبت شد. آنچه که تا کنون بیان گردید، درباره پاراگراف مستقیم بود. در پاراگراف مستقیم، همانطور که در جلسه گذشته توضیح داده شد، جمله اول، جمله مدعاست، چند جمله بعدی جمله توضیح مدعا و طرح مساله است.. به دیگر سخن، جملات بعدی، استدلالهایی است که بدنه پاراگراف را تشکیل میدهد. جمله آخر هم جمله نتیجه است.
محتوای آموزشی
پاراگراف چرخشی
در پاراگراف چرخشی، ابتدا جملات توضیحی میآید و سپس آن توضیحات زمینهساز طرح مساله میشود. پس از آن جمله مدعا میآید؛ یعنی جای جمله مدعا و جملات توضیحی عوض میشود.
پاراگراف اوجی یا تعلیقی
در پاراگراف اوجی یا تعلیقی، جمله مدعا در آخر میآید؛ یعنی اول استدلالها ذکر میشود و در پایان، جمله مدعا آوده میشود و سرانجام نتیجه بیان میگردد. در فیلمها این روش بسیار تکرار میشود؛ برخی از فیلمها در آغاز، پایان داستان را نشان میدهند و سپس داستان را از ابتدا شرح میدهند.
از ترکیب پاراگرافها زیرفصلها، و از ترکیب زیرفصلها فصلها، و از ترکیب فصلها بخشها و به همین ترتیب بدنه تحقیق تشکیل میشود.(1)
در مقالات به عنوان مقاله علمی-پژوهشی که قرار است در مجلات علمی-پژوهشی به چاپ برسد، پاراگرافنویسی به روشی که شرح داده شد برای ارزیابی بهترین حالت را دارد. زیرا برای داوری همه مقاله را نمیخوانند، فقط چکیده که حدود 150 کلمه است و نتیجه پایانی را که حجم بسیار کمی دارد و سرانجام پاراگرافها را با ساختارشان بررسی میکنند.
مبحث پایانی در این جلسه، مربوط به ارجاع است. محقق ملزم است که چنانچه از مطالب دیگران استفاده میکند، آدرس منبع را ذکر کند وگرنه سرقت علمی محسوب میشود.
برای آشنایی بیشتر با ساختار پاراگرافهای مختلف، رجوع کنید به کتاب «اصول و روش نگارش دانشگاهی»، علی اصغر سلطانی، انتشارات دانشگاه مفید، 444 صفحه، چ اول، 1390، قم.
کتاب حاضر بر پایه یک رایتینگ خارجی نوشته شده است.
چکیده
در این جلسه به انواع پاراگراف و ساختار علمی پرداخته شد.
آزمون
1. در پاراگراف مستقیم ......... .
الف) ابتدا جمله مدعا میآید*
ب) ابتدا جمله نتیجه میآید
ج) ابتدا جمله توضیحی میآید
د) تفاوتی در ترتیب جملات نیست
2. از ویژگیهای پاراگراف چرخشی کدام گزینه است؟
الف) جمله مدعا را در آخر میآوریم
ب) جمله اول، جمله مدعاست
ج) ابتدا جملات توضیحی میآید*
د) همه موارد
3. این ویژگی مربوط به کدام گزینه است؟ «جمله مدعا را در آخر میآوریم»
الف) پاراگراف مستقیم
ب) پاراگراف اوجی
ج) پاراگراف تعلیقی
د) گزینه ب و ج*
مقدمه
در جلسه گذشته مقداری در رابطه با نظام ارجاع و آدرسدهی یا مستندسازی مطالب مقداری توضیح داده شد. اما اینکه این ارجاع به چه صورت انجام باید بگیرد، هنوز توضیح ندادیم. شیوههای ارائه دادن به سه صورت است: الف. ارجاع در داخل متن (درونمقالهای)؛ ب. ارجاع به روش پاورقی؛ ج. ارجاع به روش پینوشت (پایانی)
محتوای آموزشی
شیوههای ارجاع دادن
برای حفظ امانت و دفاع از روحیه تحقیق، پژوهشگر باید همه مطالب مورد استفاده را ارجاع بدهد و مشخص سازد که کدام مباحث و مطالب را با بهرهگیری از منابع دیگر نگاشته است. استفاده غیرمجاز و بدون استناد از زبان و اندیشههای یک مؤلف و ارائه آنها به نام خود در حکم سرقت ادبی است. طبیعتا پژوهشی که از منابع بیشمار استفاده کرده است و ارجاعات و پانوشتهای فراوانی دارد به همان نسبت قویتر و مستندتر خواهد بود. بنابراین، همه نقل قولهای مستقیم و غیرمستقیم نیاز به ارجاع دارند. در این راستا در مجموع سه روش شناخته شده و معتبر وجود دارد:
الف) ارجاع در داخل متن (درونمقالهای)؛ ب) ارجاع به روش پاورقی و ج) پینوشت(پایانی)
ارجاع دادن در داخل متن از روشهای جدید تحقیق است. این روش اولین بار در دایره المعارفها متداول شد و پس از آن به مقالات علمی و سرانجام به همه انواع تحقیقات از جمله کتابها تسری یافت. در این شیوه، تنها به ذکر نام خانوادگی نویسنده، سال انتشار منبع و شماره جلد و صفحه آن بسنده میشود؛ یعنی ارجاع به کوتاهترین شکل ممکن. برای نمونه، (زرینکوب، 63:1363) در حالی که در شیوه سنتی پاورقی، (یعنی ارجاع در انتهای صفحه یا پایان گفتار) باید همین منبع به صورت زیر نوشته میشد:
عبدالحسین زرینکوب، تاریخ در ترازو، تهران، امیرکبیر، 1363، چ2، ص63
روش اخیر، ارتباط مطالب را قطع میکند و هرچند برای محققان مناسب است، لیکن خواننده عادی را خسته میکند. از این روش در گاهنامهها استفاده نمیشود و در جایی که برای مخاطبان سند مهم و در اولویت باشد، بهرهگیری از این روش خوب است، اما موارد کاربرد این روش کم است.
در روش ارجاع درون مقالهای، محقق در همان جایی که مطلب را در پاراگراف مینویسد، همان جا پرانتزی باز میکند و آدرس آن منبعی که میخواهد به آن ارجاع بدهد را ذکر میکند، سپس پرانتز را میبندد و مطالب تحقیق را ادامه میدهد. در این روش گاهی در پاورقی، تلفظ کلمات زبانهای خارجی در پایین نوشته میشود تا خواننده از ترجمه برداشت متفاوتی نداشته باشد. در حال حاضر، خیلی از مجلات علمی- پژوهشی کشور و حتی کشورهای دیگر از این سبک پیروی میکنند.
از قدیمیترین و متداولترین شیوههای ارجاع به منابع که تا امروز همچنان اهمیت و اعتبار خود را حفظ کرده است، میتوان به دو سنت «پاورقی» و «پینوشت» اشاره کرد. این دو روش در مجموع از الگوی واحدی پیروی میکنند، اما در روش ارجاعات به صورت پاورقی، در انتهای همان صفحه ارائه میشوند که با شمارههای ریاضی هم در متن و هم در پاورقی نشان داده میشوند. شمارههای پاورقی میتوانند در هر صفحه مستقل از صفحه دیگر باشند یا تا پایان هر فصل به صورت مسلسل نگاشته شوند. در این سبک، یک عدد تُک بالای متن مورد نظر میگذاریم؛ مثلاً یک، این یک را در پایین آن صفحه مینویسیم. در این جا آدرس آن منبع را ذکر میکنیم. حال هر کسی که این مطلب را مطالعه میکند؛ وقتی که به این عدد تُک رسید، میخواهد بفهمد که این مطالب از کجا نقل شده است. پایین صفحه (پاورقی) را که نگاه میکند، متوجه میشود که این مطلب از چه کتابی نقل شده است.
در این شیوه که به صورت پینوشت است، آدرسها در انتهای هر فصل یا در پایان کتاب (قبل از پایاننامه) قرار میگیرند. بدیهی است در این روش شماره پاورقیهای هر فصل را باید به صورت مسلسل نوشت. این روش با روش قبل به لحاظ شکل یکی است، فقط به لحاظ مکانی، قرار گرفتن آن مطلب و آدرس فرق میکند. در این جا هم یک عدد تُک قرار میگیرد و در آخر کتاب آن عدد تکرار میشود؛ مثلا این جا عدد یک قرار میگیرد و آن جا هم پس از گذاشتن یک، آدرس را مینویسند. تفاوتش با قبلی در این است که در روش پیشین هر صفحه که تمام میشود، عدد تُک دوباره از اول شروع میشود یعنی هر صفحه مستقل از صفحه دیگر است. ولی در ارجاع پایانی از اول تا آخر مقاله اعداد به صورت مسلسل نگاشته میشوند. البته در روش ارجاع پایانی گاهی در پایان کتاب یا در آخر فصل، آدرسهای مربوط را میآورند. مزایای آخر فصل این است که اولا بین مطلب و آدرس خیلی فاصله نمیشود و دوم اینکه شماره اعداد ارجاعی خیلی بالا نمیرود. انتخاب هر کدام از این روشها به سلیقه محقق بستگی دارد. مهم این است که محقق در کار آدرس دادن اهتمام بورزد و در دسترس خوانندگان قرار دهد. در جزئیات این روشها نیز اتفاق نظر کاملی وجود ندارد و اندکی اختلاف نظر درباره مقدم بودن ناشر بر محل نشر و ... دیده میشود. اما در مجموع، متداولترین و شناختهترین روش آن به ترتیب زیر است:
نام و نام خانوادگی نویسنده، نام کتاب (به صورت ایتالیک)، مصحح/ مترجم/ گردآورنده/ به کوشش، محل نشر، ناشر، سال نشر، چاپ چندم، جلد چندم، شماره صفحه.
مثال: عبدالحسین زرین کوب، تاریخ در ترازو، تهران، امیرکبیر، 1362، چاپ2، ص15.
فرق این دو ارجاع به لحاظ روانی است. در روش پینوشت، صفحات کاملتر است و باعث زیبایی و پیوستگی صفحه میشود؛ اما در روش پاورقی، صفحات ناقص است. بدین طریق که یک سوم یا یک چهارم از پایین صفحه خطی کشیده شده و آدرسها در آن جا آمده است. از طرف دیگر، اگر آن آدرسدهی جلوی چشم و در همان صفحه باشد ناخودآگاه چشم آدرس درج شده در پایین صفحه را میبیند و دوباره که بر میگردد باید سرخط را پیدا کند که تا کجا خوانده بود؟ این کار وقت را تلف میکند و آدم را از مطالعه کردن کمی خسته میکند. اما برای آنهایی که اهل تحقیق هستند و برایشان سند مهم است در این صفحات نشانی برای خود میگذارند تا در بازبینیهای بعدی خیلی زود به آدرس دسترسی پیدا کنند. معمولاً شیوه ارجاع پایانی برای افراد عامی که مطالعات معمولی میکنند خیلی بهتر است، ولی برای محققان شیوه پاورقی خیلی بهتر است. البته در ابتدای بحث گفته شد که روش درونمتنی برای متخصصان هم مفید است.
چکیده
در این جلسه به سه روش ارجاع اشاره گردید که عبارتند از: الف. ارجاع در داخل متن (درونمقالهای)؛ ب. ارجاع به روش پاورقی و ج. پینوشت(پایانی).
آزمون
1. روش ارجاع به صورت درونمتنی .......... .
الف) در دایره المعارفها متداول است
ب) برای محققان مناسب است
ج) آدرس داخل پرانتز، جلوی مطلب آورده میشود
د) همه موارد*
2. در روش پاورقی ........ .
الف) آدرس، در انتهای همان صفحه ارائه میشود*
ب) آدرس، داخل پرانتز، جلوی مطلب آورده میشود
ج) آدرس، در پایان فصل میآید
د) آدرس، در پایان مقاله ذکر میشود
3. کدام گزینه صحیح است؟
الف) روش پاورقی جدید است
ب) در ارجاعات، نام کتاب به صورت معمولی نوشته میشود
ج) روش درونمتنی برای خوانندگان عادی مفید است
د) در روش پینوشت، آدرسها در انتهای هر فصل یا در پایان کتاب قرار میگیرند*