یک نگاه: عملیات استشهادی؛ جواز یا حرمت؟
نشریهٔ «ساعت صفر» در شماره 16 خود نوشت:
مقدمه
عملیات استشهادی و پرسش از جواز یا حرمت آن، از مسائل نو و مستحدثهای است که آنچنان که شایسته است بدان پرداخته نشده است. این عملیات به همراه عملیات انتحاری از شیوههای جدید مبارزه است که با پیشرفت سلاحهای جمعی، در دوران معاصر وارد ادبیات نظامی و سیاسی شد. نمونههای این دو را میتوان در فلسطین و لبنان و عراق مشاهده کرد.
http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/dastehkelid/%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA%D8%B7%D9%84%D8%A8.jpg
عملیات استشهادی، عملیات انتحاری، ترور و انتحار چهار مفهومی است که با توجه به شکل و هدف از هم جدا میشوند. به طور قطع سه گزینهی عملیات انتحاری و ترور و خودکشی در شرع حرام است. اما آیا میتوان عملیات استشهادی را از این سه جدا کرد و قائل به جواز آن شد؟ برایروشن شدن باید این واژگان را به علاوه جهاد دفاعی تعریف کرد و تفاوتهایشان را بررسی کرد و آنگاه طرح کرد که عملیات استشهادی از خانوادهی جهاد دفاعی است یا انتحار و خودکشی.
تعریف واژگان
الف: انتحار
انتحاریا خودکشی، به فعلی گفته میشود که فرد با نیت کشتن خود، به هر دلیلی مانند یأس و عصبانیت خود را میکشد. در شرع این عمل حرام است. ادله حرمت قتل نفس و نیز ادله منع از القاء نفس در هلاکت [ ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکة] از دلایلیاند که حرمت انتحار را ثابت میکنند.
ب: عملیات انتحاری
عملیات انتحاری «اقدام به کشتن دیگران همزمان با قتل خویشتن» این نوع عملیات که در ظاهر و بعضى اوصاف، شباهت به عملیات استشهادى دارد. معمولاً علیه انسانهاى بىگناه و کسانى که نقشى در تجاوز و اشغالگرى ندارند انجام شود، هم نوعى انتحار و خودکشى است و هم اقدام به قتل دیگران است و از نظر اسلام گناه کبیره و حرام است و ادله حرمت قتل نفس، شامل آن مىشود.
ج: ترور
ترور اقدام به قتل دشمن یا ایجاد رهب و وحشت است در غیر جنگ و دفاع برای پیشبرد اهداف سیاسی. در فقه اقدام به قتل دشمن را در چنین حالتی فتک مینامند. شرع ترور و فتک را نفی میکند و به حرمت آن دستور میدهد. اندیشمندان شیعه تحریم مطلق ترور را از روایت امام صادق علیهالسلام استفاده میکنند که امام علیهالسلام نیز از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نقل کرده است. روایت ناظر به داستانی خاص درباره حکم کسی است که امیرالمؤمنین علیهالسلام را سبّ کرده بود. طبق اندیشه اسلامی، سبّ ائمه اطهار علیهمالسلام همانند سبّ نبی صلیاللهعلیهوآله است. اما امام صادق علیهالسلام از ترور سبکننده منع کرد. فقیهان مسلمان با استناد به این رویداد، از آنرو که عبارات روایت مطلق هستند، مطلق ترور را تحریم کردهاند. همچنین به ماجرای خودداری مسلم این عقیل از کشتن ابن زیاد استناد میکنند. مسلم از پیامبر صلیاللهعلیهوآله حدیثی را نقل کرد که میفرمود: «الایمانُ قَیّد الفتکَ، فلا یَفتکُ مؤمنٌ»؛ ایمان مانع ترور است و مؤمن ترور نمیکند
د: جهاد
فقهای شیعی جهاد را به دو نوع جهاد ابتدائی و جهاد دفاعی تقسیم میکنند. اما جهاد ابتدائی را مشروط به حضور امام معصوم میدانند. نتیجه این دیدگاه، تعطیل جهاد ابتدایی و خصومت نسبت به غیرمسلمانانی است که به رغم تفاوت دین و عقیده، در وضعیت جنگی و تهاجمی نسبت به مسلمانان قرار ندارند. اما جهاد دفاعی را در صورت تحقق شرایط در هر حال واجب میدانند.
موضوع جهاد دفاعی را دو چیز است: اینکه مسلمانان مورد هجوم کفار قرار گیرند، و این هجوم (اولاً) اساس اسلام را تهدید کند. و یا (ثانیا) اراده استیلا بر بلاد مسلمانان داشته باشند و این، اسارت و آوارگی و اخذ اموال مسلمانان را در پی داشته باشد. در چنین شرایطی، بر همه مسلمانان، اعم از زن و مرد، سالم و بیمار، حتی کور و ناقصالعضو، واجب است که به هر نحو ممکن و در هر شرایطی اقدام کنند و نیازی به اذن امام و دیگر شروط جهاد ابتدایی ندارند.
هـ : عملیات استهشادی
عملیات شهادتطلبانه به معنای عام آن به اقدامی اطلاق میشود که شخصی با قصد قربت و با علم به شهادت و با هدف ضربه زدن به دشمن به انجام آن مبادرت میورزد و در این راه کشته شود.
عملیات استشهادی از آن جهت که فرد در آن علم به کشته شدن خود نیز دارد، شبیه انتحار و عملیات انتحاری است و از جهتی که در آن دیگران کشته میشوند شباهت به ترور و عملیات انتحاری و جهاد دارد. از جهتی که در آن قصد الهی است و در برابر دشمن است شبیه جهاد است. اما با جهاد این تفاوت را دارد که در آن یقینیا گمان غالب به کشتهشدن دارد، اما در جهاد احتمال کشته شدن است همانطور که احتمال زنده ماندن است. برای جدا گردن این عملیات از عملیات انتحاری و انتحار تفاوتهای آنها را بررسی باید کرد.
تفاوتهای عملیات استشهادی و انتحار و عملیات انتحاری
میان عملیات استشهادی و انتحار از سه جهت، قصد و انگیزه، هدف و آمان و نیز آثار و تبعات تفاوت است. انتحار صرفاً عملی است فردی، و در آن به جز فرد منتحِر دیگری از بین نمیرود. اما عملیاتهای استشهادی و انتحاری غالباً به قصد از بین بردن دیگران است و در آن افرادی دیگر کشته میشوند. عمدهترین اختلاف عملیات استشهادی و انتحاری، دیگرانی است گه هدف این عملیاتاند. در عملیات استشهادی، به دشمنی که متجاوز است و جهاد دفاعی در برابر آن واجب است، حمله میشود. اما در عملیات انتحاری شرایط جهاد دفاعی محقق نیست و غالباً انسانهای بیدفاع و بیگناه کشته میشوند. یعنی میتوان عملیات استشهادی را مصداق جهاد دفاعی دانست، اما عملیات انتحاری این شرایط را ندارد. و از این جهت، قطعاً حرام است. به عبارت دیگر، منطق عملیات استشهادی، صرفاً دفاعی است، اما عملیات انتحاری معمولاً آغاز هجوم است.
همچنین نیت عملیات استشهادی، نیتی الهی است و برخاسته از تکلیف به جهاد. و برای دفاع از ایمان و اعتقاد و مقدسات دین و سرزمین اسلامی به سوی کشته شدن میرود.
آیا عملیات استشهادی، مصداق جهاد است؟
برای اینکه بتوان این عملیات را مصداق جهاد دانست، باید دو مرحله را طی کرد. نخست اینکه شرایط جهاد ابتدایی را دارا باشد و جهاد شامل آن شود و در ثانی مصداق انتحار و خودکشی نباشد. زیرا از یک سو میدانیم که جهاد واجب است و از سوی دیگر شرع از القاء نفس در هلاکت و خودکشی منع کرده است.
نخستین نتیجهای که از جمع میان امر به جهاد و نهی از خودکشی دریافت میشود، عدم صحت عملیات استشهادی در حالت عادی جهاد است. یعنی تا هنگامی که به حد اضطرار نرسیده باشد، نمیتوان به عملیات استشهادی رو آورد. زیرا تا وقتی که نیاز به این عملیات نباشد، باید فرد جان خود را حفظ کند. به این معنی که دفاع از اسلام و مسلمین، متوقف بر انجام این نوع عملیات باشد.
در حالت اضطرار و نیاز ضروری جامعه اسلام به عملیات استشهادی، به عنوان تنها راه ممکن برای حفظ خود، از آن جهت که حفظ نفوس و حریم عموم جامعه اسلامی مقدّم بر حفظ نفس دفاعکننده است، این عملیات مصداق جهاد دفاعی است.
شرایط عملیات استشهادی
منابع فقه شیعه علاوه بر مواضع بنیادی مزبور، ملاحظات مهم دیگری را در استراتژی دفاعی خود لحاظ کردهاند:
1. وقتی دفاع واجب است که مهاجمان هجوم مسلّحانه به درون خانه / مرزهای جامعه اسلامی داشته و قصد جان و ناموس و حریم مسلمانان را دارند، هرچند در خصوص وجوب دفاع از مال تأمّل و اختلاف است.
2. قصد تعطیل شریعت و نمادهای اسلامی را داشته باشند. اما اگر مهاجمان اشغالگر مسلمانان را در اقامه شعائر آزاد بگذارند، و دین تهدید نشود، چنانچه امروز در عراق شاهدیم، در این صورت جهاد دفاعی وجوب ندارد و حتی صاحب جواهر به دلیل اضرار به نفس آن را حرام دانسته است.
3. فقط مهاجمان مسلّح و حامیان مستقیم آنان هدف اقدامات دفاعی قرار میگیرند. و افراد بیگناه از تیررس عملیات در امان باشند.
4. که دفاع از اسلام و مسلمین، متوقف بر انجام این نوع عملیات باشد.
5. برخی در این عملیات اجازه حاکم شرع را شرط دانسته اند.
6. مجرى عملیات باید قطع و یا ظن غالب به این داشته باشد که، انجام عملیات موجب کشته یا زخمى شدن و یا شکست دشمن مىشود، و یا جرأت به مسلمانان علیه کفار و اشغالگران مىدهد و یا موجب تضعیف دشمنان متجاوز مىشود.
نتیجه گیری
اسلام و فقه شیعه، ترور و عملیات انتحاری را نفی میکند و حرام میداند. از آن جهت که جهاد ابتدائی را منوط به اذن امام معصوم میداند و در عصر غیبت منتفی است، ترور و عملیات انتحاری خود به خود نفی میشود و حتی در عصر امام نیز با حرمت فتک، ترور نفی شده است. اما عملیات شهادتطلبانه را با شرایط خاص مصداق جهاد دفاعی میداند و آن را از ترور و انتحار جدا میسازد. در عملیات استشهادی تنها استراتژی دفاعی برای دفاع از کیان اسلام و جامعه اسلامی به چشم میآید و در غیر این صورت از تحت جهاد دفاعی خارج است. حوادث کشورهای اسلامی مانند فلسطین و لبنان و عراق و افغانستان، بررسی دقیقتر این بحث و روشن کردن تمام ابعاد آن را از جانب فقها لازم و ضروری کرده است.
منابع»
داوود فیرحی، دفاع مشروع، ترور و عملیات شهادت طلبانه در مذهب شیعه، مجله شیعه شناسی، تابستان 1383، شماره 6
محمدجواد ورعی، مبانی فقهی عملیات شهادت طلبانه، مجله حکومت اسلامی، بهار1382، شماره 27
امیر ملامحمدعلی،مشروعیت عملیات استشهادی، از دیدگاه فقهای معاصر شیعه و اهل سنت، مجله بازتاب اندیشه، بهمن 1384، شماره 70