فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز پیاپی 19، صفحات 41- 70 تابستان 1385
Journal of Religious Thought of Shiraz University
Ser. 19, Summer 2006
بررسی الگوی دینداری از منظر قرآن و سنت
دکتر علی نقی فقیهی٭ دکتر محمد خدایاری فرد٭٭
دکتر باقر غباری بناب٭٭٭ دکتر محسن شکوهی یکتا٭٭٭٭
چکیده
هدف از تحقیق حاضر، بررسی مؤلفههای دینداری با رویکرد درون دینی بـه آیات قرآن و احادیث معصومین»علیهم السلام« و تبیین عناصر اصلی دینداری با دید روان شناختی است.
روش پژوهش، روش توصیفی- تحلیلی است و ضمن مطالعـة مفهـوم اصـلی دین به معنای دیانت و دینداری، سه دسته از متون قرآنی و حدیثی مورد مطالعـه قرار میگیرند. این سه دسته عبارتند از: الف) واژگان کلیدی مؤلفههای دینداری، ب) اوصاف و نشانگان افراد دیندار، ج) دیدگاهها و رفتارهای منافی بـا دینـداری . در بررسی این سه دسته از متون، مشخص گردید که محورهای اساسی دینـداری در سه محور زیر مورد تأکید است:
1ـ علم و معرفت یقینی و باور قلبی به متعلقات ایمان؛ 2ـ حب خدا، رسـول
(ص) و اهل البیت (ع)، ارتباطهای عاطفی، پذیرش ولایت و امور وابـسته بـه آن؛
3ـ عمل صالح، اطاعت، عبادت و پرهیز از گناه و آلودگیهای اخلاقی و معنوی.
از این رو مؤلفههای به دست آمده از این متون، در سـه بعـد: شـناخت هـا و باورها، عواطف و عملکردها طبقهبندی شده اند. سپس مؤلفههای کشف شده از هر دسته از متون در جداول مختلـف نـشان داده شـده انـد. در پایـان بـه بحـث و نتیجه گیری در مورد این مؤلفهها و ذکر محدودیتهای پـژوهش پرداختـه شـده است.
٭ استادیار دانشگاه قم
٭٭ دانشیار دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران.
٭٭٭ استادیار دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران
٭٭٭٭ استادیار دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران.
واژههای کلیدی : 1. مؤلفههای دینداری 2. درون دینی 3. قرآن و احادیث 4. روان شناختی 5. سنت
1. مقدمه
دین از نظر روانشناختی، پیچیده و شامل مجموعهای از مقولههای روانـشناختی از جملـه هیجانات، باورها، ارزشها، رفتارها و محیط اجتماعی اسـت (3، ص :14). وربیـت بـه نقـل از فوکویاما و سویژ (ص: 6) با اعتقاد به چند ب عدی بودن دین، شـش ب عـد را بـ رای دیـن ذکـر میکند:
1) شعائر: مراسم مذهبی خصوصی و یا عمومی.
2) تعالیم: نظرات قطعی پیرامون رابطة فرد با غایت.
3) عاطفه: برخورداری از احساسات (هیبت، عشق، ترس و غیره).
4) معرفت: آشنایی عقلانی با اصول و متون مقدس.
5) اخلاق: قواعدی دال بر خیر و شرّ، خوب و بد، برای هدایت رفتارهای بین فردی.
6)جماعت: ورود به جماعت اهل ایمان، از جهات روانشناختی، اجتماعی، و یا فیزیکـی بـا اهمیت است.
در میان نظریه پردازان روانشناسی دین که به دیدگاهی ساختاری به تبیـین مؤلفـه هـا و سازههای تشکیل دهند ة دین پرداخته اند، میتوان از نظریات آلـستون و همکـاران (4، ص :
162)، کینگ (11، ص : 85) و استارک و گـلاک (33، ص : 3) نـام بـرد . از دیـد پترسـون و همکاران (32، ص : 25) زمانی امکان تدوین تعریفهای علمی از دین وجود دارد که بتوانیم صفات مربوط به ساختار عمومی ادیان را برشماریم.
از دید گاه پترسون و همکاران (32، ص: 3) به طور کلـی، دیـن مجموعـهای از اعتقـادات، احساسات و اعمال فردی یا جمعی است که حول مفهوم حقیقت غایی یا امر مقدس سامان یافته است . این حقیقت غایی را میتوان بر حسب تفاوت ادیان با یکدیگر، واحد یـا متکثّـر، متشخص یا نامتشخص، الوهی یا غیر الـوهی و نظیـر آن تلقـّی کـرد . اسـمارت (8، ص : 3) شش بعد را ذکر نموده و معتقد است که این ابعاد در تمام ادیان واقعی وجود دارنـد . وجـود شش گانة او عبارتند از : »شـعائر 1، اسـطوره شناسـی، تعـالیم، اخـلاق، بعـد اجتمـاعی و بعـد تجربی«.
آلستون (4، ص: 169) نیز مشخصات اساسی و اختصاصی دین را عبارت میداند از:
الف) اعتقاد به موجودات فوق طبیعی (خـدایان ) ؛ ب) تفکیـک میـان اشـیای مقـدس و غیرمقدس ؛ ج) اعمال و مناسکی که بر امور مقدس تکیه دارد ؛ د) قانون اخلاقی که اعتقاد به مصوب بودن آن از ناحیة خدایان وجود داشت ؛ ه) احساساتی که مشخصة دینی دارند (نظیر خشیت، احساس راز و رمز، احساس گناه و پرستش ) که در محضر امور مقـدس و د ر ضـمن مراسم خاص سر در میآورند ؛ و) دعا و دیگر صور ارتباط با خدایان؛ ز) جهان بینی و تـصویر عام از جهان به عنوان یک کلّ و موقعیت فرد در آن ؛ ح) نظامی کم و بـیش کامـل در مـورد چگونگی حیات فرد که بر جهان بینی مبتنی است ؛ ط) یک گروه اجتمـاعی کـه امـور فـوق، آنها را به هم پیوسته است.
آلستون میافزاید: میتوانیم جهت تعریف دین، بگوییم وقتی کـه ایـن مشخـصه هـا بـه میزان کافی وجود داشته باشد، ما یک دینداریم (4، ص: 173).
استارک و گلاک (33، ص : 28) با مشاهدة این موضوع که مطالعات تجربـی مربـوط بـه دین، به نتایج متناقض منتهی میشود و هر محقق به سلیقه خود، دین را تعریف مـی کنـد . با مروری بر نتایج این پژوهشها، ویژگیهای متفاوتی را برای دینداری برگزیدهاند. گـلاک و استارک، این ویژگیها را حول پنج بعد جمـع کر دنـد و مفهـوم عملیـاتی مجزایـی از دیـن ساختند. این ابعاد پنج گانه، طبق نوشتة این دو محقق در کتاب پارسایی آمریکایی : ماهیـت تعهدات مذهبی تدوین شده است:
1. بعد اعتقادی یا باورهای دینی : نوعی ادراک فردی برخاسته ا ز معرفت دینـی کـه بـه فرد بینش خاصی نسبت به حقانیت اصـول دینـی ارائـه مـی دهـد . در واقـع بعـد اعتقـادی عبارتست از: باورهایی که انتظار میرود، پیروان آن دین بدان اعتقاد داشته باشند.
2. اعمال دینی: که خود به دو دسته تقسیم میشوند:
الف) شعائر یا مناسک : آداب و رسوم تدوین شده و د ر میان معتقدان به دین، رفتارهـای نمونهای به حساب میآیند. مناسک به طور کامل، مراسمی هستند که هر دین از پیروان خود انتظار دارد آنها را به جا آورند.
ب) پرستش و دعا : اعمالی فردی و خصوصی که فرد آنها را تنها با رضایت خاطر خـود بدون اجبار انجام میدهد، زیرا اینها اعمالی غیر رسمی هستند.
3- بعد تجربی دی نی: موقعیتهای برتر ایجاد شدهای که فرد در آنها خود را رویاروی و مواجه با یک شعور برتر احساس میکند.
4- دانش دینی : شام ل حداقل آگاهی فرد مؤمن از دین مورد قبـول خـود اوسـت . زیـرا شناخت از اصول و فروع دین و سنتها، تاریخ و سایر امور دینی در حداقلی از سطح ممکن لازم است تا فرد را به عمل دینی بکشاند.
5- پیامدها : این بعد، ناظر بر رفتار روزمره و غیر دینی افراد است . حضور و وجود اندیشهو حسی خداگرایانه در متن زندگی که در رفتار غیر دینی فرد استحکام مییابد و به زندگی او رنگ و بوی دینی میدهد، از نتایج و پیامدهای دینداری است.
در بین مسلمان ان هم، غزالی پس از معرفت نفس، خدا، دنیا، آخرت، ارکـان مـسلمانی را عبادات، معاملات، پرهیز از مهلکات و هـم چنـین منجیـات دانـسته اسـت (ج: 1، ص : 17). طبقه بندی علمای اسلام هم چون علامه طباطبایی (ج: 1، ص : 62) و استاد شـهید مطهـری (ج:1، ص :38) و جوادی آملی (10، ص : 33) از تعالیم اسلام عبارت اسـت از اصـول عقایـد، اخلاقیات و احکام . و افراد دیگری مانند آذربایجانی (ص: 48) ایمان را بر سـه بخـش اصـول دین و عقاید، فروع دین و اخلاقیات دسته بندی کرده و زیر مجموعههای آنها را نیز تبیـین نمودهاند و به صورت کلی تعالیم اسلامی را با رویکرد برون دینی طبقه بندی کرده اند.
در جدول شماره 1 الگوهای دینداری بر اسـاس نظریـات دانـشمندان نـشان داده شـده است.
جدول شماره 1 : الگوهای دینداری از نظر چند دانشمند
غزالــــی،علامــــه طباطبــایی، شــهید مطهری، جوادی آملی اســتارت و گلاک اسمارت آلستون پترسون نظریـــه پردازان
موضوع
عالم غیب یکی از عـوالم هـــستی اســـت، خـــدا نامحسوس است و احکام و قـوانین دینـی در بعـد فرد، اجتمـاعی، سیاسـی و... منبع غیبی دارد. _ _ اعتقـــ ـاد بـــ ـه موجــودات فــوق طبیعی مفهوم حقیقت غ ایی یا امر مقدس محــــور قـرار دادن یـــــــک موجــــود مقدس
اصول عقاید کـه شـامل شناخت و باور نسبت بـه توحید وعـدل و نبـوت و امامت و معـاد و قـوانین الهی بعد اعتقـادی یـا باورهـای دینی _ اعتقـــ ـاد بـــ ـه موجــودات فــوق طبیعی اعتقادات بـه عنـوان جزئی از دین تعریف شده است اعتقادات
رابطة عـاطفی بـا خـدا و اولیای دین _ احــساساتی کــه مشخــصة دینــی دارند احساسات به عنـوان جزئی از دین تعریف شده است احساسات
پرستش، مناسک، دعـا و پرهیز از گناه شـــــــعائر، پرستش ودعا شعائر اعمال و مناسکی که بر امور مقدس تکیه دارد اعمــال بــه عنــوان جزئی از دین تعریف شده است اعمـــال و مناسک
فضایل اخلاقی
شـامل اخـلاق فـردی و اجتماعی _ امــــــور اخلاقی بعــــد قــــوانین اجتماعی _ اخلاقیات
اعمال فردی و جمعی بـا انگیزه الهی اعمال فردی که برای خدا انجــــــ ـام میگیرد جنبــــــه اجتماعی گروه اجتماعی که بـــا دینـــداری، اعضای آن به هـم پیوستهاند اعمـــال فـــردی و جمعـــی مـــرتبط باحقیقت غایی بعـــــــد اجتمــاعی یا فردی
تهـذیب نفـس و تجربـه دینی تجربی دینی تجربـــــه دینی _ _ بعد تجربی
معارف الهـی، آگـاهی از مجموعه ضوابط مربـوط بــه رفتارهــای عبــادی، رفتارهـــای اجتمـــاعی، سیاسی، اقتصادی شـــــناخت اصـــــول و فروع دین تعـــــالیم دینی _ _ دانـــــش دینی
همان طور که ملاحظه میکنید به نظر میرسد دیـدگاه دانـشمندان اسـلامی مبنـی بـر انقیاد و تسلی م بر گزارههای دینی که از منبع غیب ناشی شده است و هم چنـین تأکیـد بـر احکام دینی به عنوان یکی از محورهای اساسی دینداری، وجه امتیاز این نظریـه بـا نظریـات ساختاری دانشمندان غربی از دینداری است که به آن پرداخته شده است.
در تبیین دیانت و مشخصات دیندار، اعتقاد ب ه موجود مقدس محور همه نظریه هـا اسـت . پترسون در تعریف از دین، آلس تون به عنوان مشخصه فرد دیندار، ا ستارت و گ لاک به عنـوان یک بعد از دین، اسمارت با عنوان تعلیم و معرفت و نیز علامه طباطبایی، شـهید مطهـری و نیز آی ت اﷲ جوادی آملی به عنوان یکی از تعـالیم اسـلامی، و د رک عقلانـی از اصـول دیـن؛ اعتقادات را مدنظر قرار میدهند و همه آنان احساسات و عواطف دینی را نیـز مـورد توجـه قرار داده اند. هم چنـین وجـود شـعائر و مناسـک و از جملـه دعـا در دیـن کـه افـراد آن را میبایست عملـی سـازند؛ در نظریـات آنـان از محورهـای دینـداری تبیـین گردیـده اسـت . اخلاقیات نیز بعـد دیگـری از دیـن مـی باشـد کـه دانـشمندان محورهـای اصـلی دینـداری برشمرده اند.
از دیدگاه پترسون، وربیت و اسمارت، دین، علاوه بر صورت فـردی، صـورت جمعـی نیـز دارد و در واقع دین را هم دارای بعد فردی و هم اجتماعی دانسته انـد . آلـستون نیـز معتقـد است که یک گرو ه اجتماعی دیندار از کسانی که شاخـصههـای دینـداری را دارا مـی باشـند تشکیل میشود و بنابراین وی دین را فقط فردی نمیداند بلکه برای بعد اجتماعی آن نیـز ارزش قائل شده است . اسمارت همانند استارک و گ لاک، بعد تجربی را نیز مدنظر قـرار داده است. آنان معتقدند که فرد در ر ویـارویی و مواجـه بـا یـک شـعور و احـساس برتـر کـه در موقعیتهای خاص ایجاد شده، خود را به خدا نزدیکتر میبیند. شناخت اصول و فروع دینو آموزش و یادگیری آن یکی دیگر از ابعاد دینداری است که اسمار ت، استارک و گ لاک بـه آن پرداختهاند و نیز علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت اﷲ جوادی آملی شناخت اصـول را در اعتقادات و فروع را در احکام مدنظر داشته اند. در میان ابعاد و مشخصههای دینـداری، اعتقادات بیش از دیگر موارد مورد توجه عموم نظریه پردازان بوده است . به ویژه آلستون کـه اعتقاد به خدا، داشتن جهان بینی، اعتقاد به نظام احسن بود ن جهان هـستی، در نظریـه وی برجسته گردیده است . انجام عبادات و دعاها و مناسک دینی نیز در غالـب نظریـات مطـرح گردیده است و هم چنین احساسات دینی، اخلاق در بعد اجتماعی و فردی، از برجسته تـرین ابعاد پذیرفته شده در دین مطرح شده و به گفته پترسون همه باید حول یک مفهـوم غـا یی یا امر مقدسی باشد.
پیشینه تحقی ق حکایت از آن دارد که اولاً : رویکرد این تحقیقات غالباً برون دینی است و هر پژوهشگری بر مبنای انتظاری که از دین دارد و با توجه به آگاهیهایش از تعالیم دینی، به نظر خود، دورنمایی از عناصر اصلی دینداری را مشخص کـرده اسـت . ثانیـاً : در نظریـات روان شناسانة هرکدام بر اساس مدل روان شناختی که خود داشتهاند محتوایی از دینـداری را مورد تأکید قرار دادهاند و به مدل دیگر صاحب نظران توجهی نداشتهاند تا با شناسا یی نقـاط ضعف نظریات گذشته در رفع نقایص آنها برآیند و به تکمیل مدل واحدی بپردازند . تشتت آرا و مدلهای روان شـناختی متفـاوت حکایـت از آن دارد کـه تحقیقـات در ایـن زمینـه از انسجام برخوردار نبوده است . و لذا غالباً از اصـطلاحات یکـسان اسـتفاده نـشده اسـت و در اصطلاحات یکسان هم، چنـین نیـست کـه محتـوای یکـسان منظـور باشـد . ثالثـاً : در ایـن تحقیقات به امور کلی دینداری پرداخته شده است و محتـوای دینـداری، بـه صـورت کـاملاً کاربردی ریز و مشخص نگردیده است . اما در این تحقیق اولاً : مؤلفهها و الگوهای دینداری با رویکرد درون دینی بررسی میشود. هدف در این تحقیق دستیابی به دیدگاه قرآن و سـنت دربارة محورهای اصلی دینداری است . در حقیق ت انتظاری که دیـن از پیـروان خـود دارد و جنبههای محوری و مؤلفههای اصلی و فرعی مهم دینداری بـر اسـاس دیـدگاه خـود دیـن مکشوف میشود. ثانیاً: مجموعـه آیـات و احادیـث در زمینـه دینـداری، از دیـدگاه خداونـد حکایت کرده و خدا در قرآن و معصومان (علیهم السلام) در احادیث درصدد تبیین و توضـیح الگوی واحدی از دینداری بودهاند و با به کارگیری اصطلاحات یکـسان، محتـوای یکـسانی را ارائه کرده اند. بنابراین با جمع آوری، توصیف و تحلی ل محتوای آیات و احادیث نظریه اولیـای دین درباره دینداری مشخص میگردد. ثالثاً: در این تحقیق صـرفاً بـه امـور کلـی دینـداری پرداخته نمیشود بلکه محتوای دینداری کاملاً ریز و مشخص میگردد.
اهمیت این پژوهش در آن است که مؤلفههای دینداری بر اساس متون اسلامی معرفـت فرهنگ دینی و تعلیم و تربیت را در جامعه اسلامی رشد میدهد و در مطالعات مربـوط بـه روان شناسی دین مفید واقع میشود. شناخت مؤلفه هـای دینـداری بـه صـورت ریـز، محـور سؤالات دینداری را مشخص نموده و به ساخت ابزارهای پژوهشی ناظر به متغیرهـای دینـی کمک میکند و ساخت این گونه ابزارهـا، بررسـی ارتبـاط دینـداری را بـا سـایر سـازه هـای روان شناختی ممکن میسازد.
مسأله اصلی در این تحقیق، این است که در منابع اصیل اسلامی چون قرآن و احادیـث معصومین »علیهم السلام« چه عناصر محوری و مؤلفههای مهمـی بـرای دی نـداری در نظـر گرفته شده است؟ و چگونه میتوان آنها را از نظر روان شناختی طبقهبندی کرد؟
2. روش
به طور کلی در این پژوهش، روش اجتهادی (توصـیفی ـ تحلیلـی ) مـور د اسـتفاده قـرار گرفته و با مراجعه به متون اصیل دینی ( قرآن و کتب حدیثی ) و به کـارگیری روش اصـولی اجتهادی و با توجه به قواعد علم رجال 2 و علم درایه 3 و شـیو ة تفـسیر مـتن، سـه دسـته از متون مربوط به مؤلفههای اصلی دینداری بررسی گردید. این سه دسته عبارتند از:
1- واژگان کلیدی مانند : ملاک الدین، اصل الدین، اساس الدین، قواعد الـدین، رأس الـدین، عماد الدین، عمود الدین، نظام الدین، جماع الدین، دعائم الـدین، ارکـان الایمـان، اصـل الایمـان، حقیقة الایمان؛ 2- نشانگان و اوصاف انسان مؤمن و دیندار؛ 3- عناصری کـه بـا دینـداری و ایمان منافات دارد.
در این تحقیق مؤلفههای این سه دسته از متون در سه بعد شـناخت و بـاور، عواطـف و عملکرد طبقه بندی شده است.
3. تعریف دینداری
از آن جا که این مقاله در پی کشف محورهای اساسی دینداری است، تفکیک »دین«4 از »دینداری«5 ضروری به نظر میرسد. وقتی سؤال میشود، دین چی ست؟ اگر چـه گـاه دیـن به عنوان پدیدة خارجی و مستقل از پذیرش انسانها یعنی مستقل از روان انسانها و جامعة انسانی مدنظر قرار میگیرد (19). باید توجه داشت که دینداری یا تدین نـاظر بـه پـذیرش دین توسط انسانهاست. در واقع دینداری صفت و حالت انسان دربـارة دیـن اسـت . آشـکار است که نفس الامری دین، غیر از تحقیق آن در روان یا جامعه انسانی است . لازم بـه توجـه است که واژه »دین« همان طور که در مفهوم نفس الامری دین کاربرد فراوان دارد در مفهوم دینداری نیز شایع است . به عبـارت دیگـر واژه دیـن در متـون قرآنـی و حـدیثی بـه معـانیمتعددی به کار رفته است؛ ولی دو مفهوم آن شایع است:
الف) مجموعه قواعد اعتقادی، اخلاقی، فقهی و حقوقی است که خداوند به منظـور اداره فرد و جامعه انسانی و پرورش انسانها در اختیار بشر قرار داده است . (10، ص:33). طریحی(ج:6، ص: 251) ضمن تعریف دین به این مفهـوم، دو آیـه 19 و 85 سـ وره آل عمـران را ازموارد کاربرد واژه دین به این مفهوم دانـسته و مـی نویـسد : دیـن، همـان قواعـد و مقـررات خداوندی برای صاحبان خرد (بشر) است که شامل اصول و فروع میباشد. خدای متعـال در سوره آل عمران / 9 میفرماید: »همانـا دیـن پـسندیده در نـزد خـدا، اسـلام اسـت « و نیـز میفرماید: »هر کس غیر از اسلام دینی اختیار کنـد، هرگـز از وی پذیرفتـه نیـست و او در آخرت از زیان کاران است« (آل عمران/85).
ب) دین به معنای دینداری است که در واقع طاعت (14، ص :310) انقیاد و پـای بنـدی فرد به همان قواعد اعتقادی، اخلاقی، فقهی و حقوقی میباشدکه خدا در اخ تیـار بـشر قـرار داده است . این مفهوم، کاربرد بیشتری در قرآن دارد و حتی گفته میشودکه مفهـوم اصـلی واژة دین در قرآن »همان خضوع و انقیاد در براب ر برنامهها و مقررات الهی « است (27، ج: 3، ص: 285). این مفهوم ( مفهوم دینداری) شامل شناخت و پذیرش قلبی نـسبت بـه توحیـد، عدل، نبوت، امامت، آخرت و انقیاد نس بت به احکام الهی اسـت . مفهـوم واژ ة دیـن در آیـات دیگری مانند آیه 5 سوره بینه همین دینداری است؛ زیرا ضمن توجـه مـردم بـه مأموریـت اصلی آنان و انتظاری که از آنها میرود، از بندگی و دینداری مخلصانه و مؤلفه هـای اصـلی آن مانند اقامه نماز و پرداخت زکات به عنوان دین قیم یاد میشود.
در این مقاله، پژوهشگران با بررسی موارد کاربرد دین بـه مفهـوم دینـداری و پایبنـدی افراد به محورهای اساسی دین و پژوهش در سه دسته واژههای کلیدی دینـداری، نـشانگان دیانت و امور منافی تدین، به جمعآوری، توصـیف و تحلیـل محتـ وایی آن هـا پرداختـه و بـا رویکردی روان شناختی دیدگاه اولیای دین را در ابعاد مختلف دینداری مـورد بررسـی قـرار میدهند. در پژوهش حاضر تعریف دینداری مبتنی بر چهار نوع رابطة انسان با خداونـد، بـا خـود، دیگـران و جهـان هـستی تبیـین مـی گـردد . ایـن سـاختار هماهنـگ بـا سـه عنـصر اساسی(عقاید، اخلاقیات و احکام ) است که در تعریف دین توسط تعدادی از علمـا، از جملـه جوادی آملی (9) و مطهری، مطرح شده اسـت . بـا توجـه بـه ایـن عناصـر اصـلی در دیـن و ویژگیهای روان شـناختی، عـاطفی و رفتـاری مـی تـوان دینـداری را چنـین تعریـف کـرد :
»شناخت و باور به پروردگار یکتا، ان بیـا آخـرت و احکـام الهـی و داشـتن علایـق و عواطـف معینی نسبت به خدا، خود، دیگران و جهان هستی در جهت تقرب به خدا و التزام و عمل به وظایف دینی«.
منظور از شناخت و باور، درک و اعتقاد قلبی انسان به وجود و صـفات خداونـد، ارسـال رسول، و وجود جهان پس از مرگ به عنوان اصول دین اسلام و مجموعة احکام الهی اسـت و آنچه بر پیامبر اسلام نازل گشته است . علایق و عواطف معین به بعد عاطفی دینداری اشـاره دارد و به طور کلی حب و بغض در جهت تقرب به خدا را شامل میشود. ارتبـاط عـاطفی بـاخداوند، خود، دیگران و جهان هستی بیان کنندة ابعاد برنامههای تربیتـی اسـلام در جهـت دینداری است.
التزام و عمل به وظایف دینی اشاره به بعد رفتاری دارد بهطوری که فرد دینـدار پـس از شناخت و احساس عاطفی نسبت به دستورات دینی، خود را ملزم به انجام آنها میداند.
3. 1. واژههای کلیدی
واژههای کلیدی در احادیث که نشانگر م ؤلفههای اصلی در دینداری هستند، عبارتند از : ملاک الدین، اصل الدین، قواعد الدین، اسـاس الـدین، عمادالـدین، رأس الـدین، نظـام الـدین و جماع الدین.
3. 1. 1. ملاک الدین: این واژة کلیدی، به معنای ملاک و معیار دینداری است. به عنوان نمونه، این واژه در کلام امام علی (ع)، دربار ة دو مؤلف ة اصلی دینداری، یعنی صدق و یقین به کار رفته است . آن حضرت میفرماید:6 »دو چیز مهم ملاک و معیـار دینـداری اسـت : یکـی صدق و راستی و دیگری شناخت و باور یقینی.«
3. 1. 2. اصل الدین: این واژه، به معنای ریش ة اصلی دینداری است . ایـن واژه را رسـول اکرم(ص) درباره توحید به کار برده است . ایشان میفرماید:7 »برای هر دینی، اصل و پایـه و فرع و بنیانی است و اصل دینداری و پایه آن کلمه توحید »لا اله الاّ اﷲ « است و فرع و بنیان آن، محبت مردم به اهل البیت(ع) است«.
این واژه، چند بار در کلام امام علی (ع)، نیـز آمـده اسـ ت: الـف ) امانـت داری و وفـای بـه پیما نها از پایههای اصلی دینداری شمرده شده است.8 ب ) اقامـة نمـاز و پرهیـز از گناهـان کبیره، پای ة اصلی امور مربوط به دینداری دانسته شده است .9 ج) دینداری به درختی تشبیه شده که اصل و ریش ة آن، تسلیم امر خدابودن و خشنودی از خدا و نع متهایی است که بـه فرد داده شده و یا رضایت از آن چـه دربـار ة او روا داشـته شـده اسـت 10. د ) ضـمن تـشبیه دینداری به درخت، با آوردن »لام تأکید « ریشه و اصل دینداری، یقین به پروردگار دانـسته شده است.11
3. 1. 3. قواعد الدین: این واژه، به معنای پایه هـای دینـداری اسـت . امـام علـی(ع) در عبارتی شش چیز را از پایههای دینـداری دانـسته و مـی فرمایـد :»شـش چیـز از پایـه هـای دینداری است که عبارتند از : شناخت یقینی، ناب و خالی از ابهام نسبت به خدا و متعلقـاتدیگر ایمان، خیرخواهی مسلمانان، برپا داشـتن نمـاز، پرداخـت زکـات، انجـام حـج و عـدم وابستگی به دنیا«12.
3. 1. 4. اساس الدین: این تعبیر، به معنای پایه و بنیاد دینداری اسـت . در کـلام امـامعلی(ع) محبت و پیروی از محمد و آل محمد(ص) به عنوان بنیاد دینـداری مطـرح گردیـدهاست13.
3. 1. 5. عمادالدین و عمودالدین: این دو واژه، بـه معنـای رکـن و سـتون دینـداری است. این د و عبارت در کلام رسول اکرم (ص)، امام علی (ع) و امام باقر (ع) درباره نماز آمـده است. رسول اکرم(ص) با دو تعبیر عماد و عمود و امام باقر (ع) با تعبیر عمود، نماز را سـتون و رکن اساسی دینداری معرفی میکنند.14 هم چنین حضرت علی (ع) ضمن سـفارش مؤکـد به نماز میفرماید: »شما ر ا به خدا قسم مراقب نماز باشید زیرا کـه پایـه و سـتون محـوری دینداری شما است«.15
3. 1. 6. رأس الدین: رأس الدین به معنای سر و عنصر محوری در دینـداری اسـت کـه قبل از امور دیگر دینداری، مورد توجه قرار مـی گیـرد . ایـن تعبیـر در پـنج حـدیث از امـام علی(ع) آمده است . در این احا دیث عناصر محوری در دینداری که نسبت بـه دیگـر عناصـر دینداری به منزل ة سر، نسبت به سایر اعضای بدن دانسته شده است، عبارتند از : مخالفت بـا هواهای نفسانی و شیطانی 16، انجام اعمال نیک و شایسته 17، راسـتی در گفتـار و کـردار 18 و معرفت یقینی که به راستی مطابق با واقع و درست باشد.19
3. 1. 7. نظام الدین: این واژه حکایت از ارتباط عناصر دینداری و سـاختاری آن دارد و منظور این است که فرد دیندار با اعمال شایست ة خود جلو ة هماهنـگ و آراسـتهای از دیـن نشان میدهد. در دو حدیث امام علی (ع)، این تعبیـر بـ ه کـار رفتـه اسـت : در یـک حـدیث میفرماید:»نظام و آراستن دینداری با دو ویژگی است : یکی ایـن کـه بـه راسـتی و صـداقت دربارة خود داوری کنی و در احقاق حق خـویش، حقـوق دیگـران را نادیـده نگیـری و دوم اینکه به برادران دینی خود کمک و یاری رسانی .20 و در حدیث دیگر میفرماید: آراسـتگی و نظام دینداری مخالفت با هواهای نفسانی، پاکسازی نفس از وابستگی و میل شدید به دنیا است21 و در حدیث امام باقر (ع) عشق و محبت به اهـل بیـت، آراسـتگی و نظـام دینـداری دانسته شده است.22
3. 1. 8. جماع الدین: این واژه به معنای جامعیت دینداری است و منظور اوصاف جامع دینداری است که در یک فرد گرد میآید. این واژه در سه حدیث از حضرت علی ( ع ) آمـده است. در حدیث اول اوصاف جامع دینداری چهار چیز دانـسته شـده اسـت : 1- اخـلاص در انجام اعمال نیک . 2- آرزوهای دور و دراز دنیوی نداشتن . 3- بذل و بخـشش و احـسان بـهدیگران. 4- کف نفس و بازداری از زشتیها.23 در حدیث دوم میفرماید: بر تو باد به رعایـت تقوای الهی و صدق و راستی که این دو جامع دینداری است .24 در حدیث سوم مـی فرمایـد :
سه صفت است که جامع دینداری است : 1- عفت و پاکدامنی . 2- ورع و پرهیز از محرمـات .
3- حیا 25. از 38 عبارت در احادیث فوق 4 عبـارت مربـوط بـه بعـد شـناختی، 21 عبـارت مربوط به بعد عاطفی و 13 عبارت مربوط به بعد عملکردی است . در بعد شناختی، معرفـت یقینی نسبت به خدا و متعلقات دیگر ایمان طرح شده است.
معرفتی که به راستی مطابق با واقع و درسـت باشـد و هـیچ گونـه شـک و ابهـام در آن نباشد. در بعد عاطفی بر مؤلفههای اساسی در ارتباط با خدا، رسول خـدا (ص) و اهـل بیـت علیه السلام، مسلمانان و مؤمنان، خود، دیگران و دنیا تأکید شده است . جدول 2 نشان دهندة محورهای اساسی دینداری در بعد عاطفی است.
جدول2: محورهای دینداری در بعد عاطفی
مؤلفهها محورهای دینداری
رضا و خشنودی از پروردگـار و نعمـت هـای الهـی، تـ سلیم قلبـی، اخلاص در عمل خدا
محبت و دوستی رسول خدا(ص) و اهل بیت(ص)
خیرخواهی، صدق و درستی مسلمانان و مؤمنان
حیا، مخالفت با هواهای نفـسانی، پرهیـز از آرزوهـای دور و دراز، کف نفس خود
پایبندی به تعهدات دیگران (غیر مسلمانان)
پرهیز از دلبستگی به دنبا دنیا
در بع د عملکردی : اقامة نماز، پرداخت زکات، انجام حج، انجام اعمـال نیـک، بخـشش و احسان، وفای به عهد، امانت داری، راستی درگفتار و کردار، پاکدامنی، تقوا، پرهیز از گناهان کبیره و دوری از حرام مطرح شده است.
در مطالع ة متون حدیثی به این حقیقت دست یافتیم که تقریباً همان تعب یرهایی که در این متون برای واژ ة دین و کاربردهای آن آمده، در مورد ایمان نیز مطرح شـده اسـت . ایـن مطلب حاکی از آن است که در احادیث، واژ ة دیندار و مؤمن و هم چنین دینـداری و ایمـان در موارد مشابهی به کار رفته است، از جمله:
3. 1. 9. دعائم الایمان: این واژه به معنای تکیـه گـاه هـای ایمـان اسـت . امـام علـی (ع) فرموده است : »ایمان بر چهار تکیه گاه استوار اسـت : صـبر، یقـین، جهـاد و عـدل .«26 و نیـز فرموده است : »عفت و پاکدامنی و احساس رضایت از روزی به اندازه، از تکیه گاههای ایمـاناست.«27
3. 1. 10. ارکان الایمان: این واژه به معنای رکنهای اساسـی اسـت . حـضرت علـ ی(ع) فرموده است : »ایمان دارای چهار رکن اساسی است : توکل و اعتماد به خدا و واگذاری امـوربه خدا، تسلیم امر خدا بودن و رضا و خشنودی از قضای پروردگار.«28
3. 1. 11. اصل الایمان: این واژه به معنـای ریـشه و پایـ ة اصـلی ایمـان اسـت . حـضرت علی(ع) فرموده است : پایة اصـلی و ریـش ة ایمـان تـسلیم امـر خـدا بـودن اسـت .«29 و نیـز میفرماید: »ایمان درختی است که ریـشه و اصـل آن یقـین، فـرع و شـاخه هـای آن تقـوا، درخشندگی آن حیا و نتیجه آن سخاوتمندی میباشد.«30
3. 1. 12. حقیقة الایمان: ایـن واژه بـه م عنـای درسـتی ایمـان اسـت . امـام صـادق (ع)
می فرماید: »یکی از نشانگان ایمان حقیقی و درست این است که حـق را بـر باطـل تـرجیح دهی هر چند باطل به نفع تو باشد .«31 رسول اکرم (ص) در دیدار با حارثـه، علامـت ایمـان حقیقیاش را سؤال کرد . وی در پاسخ : بیزاری از دنیا، گذراندن شب به عبادت، راز و نیاز بـا خدا و روزه دار بودنش را مطرح کرد .32 همین سؤال را پیامبر (ص) در یکـی از سـفرهایش از هم کاروانیهایش که ادعای ایمان داشتند، پرسید . آنها پاسخ دادند : خـشنودی بـه قـضای الهی، گردن نهادن به فرمان خدا، سپردن کارها به خدا نـشان ة دینـداری و ایمـان اسـت .«33 رسول اکرم (ص) در حدیثی فرمود : »هر چیزی حقیقتـی دارد و هـیچ بنـدهای بـه حقیقـت ایمان و دینداری نرسد، مگر آن که بداند آن چه به او رسیده نمیتوانست نرسد و آن چه به او نرسیده نمیتوانست برسد .«34 هم چنین آن حـضرت مـی فرمایـد : »بنـده آن گـاه بـه ایمـان حقیقی دست یابد که برای خدا به خشم آید و برای خدا خ شنود شـود .«35 امـام صـادق (ع) نیز میفرماید: »هیچ یک از شما به ایمان حقیقی نرسد مگر آن که دورترین فرد بـه خـود را برای خ دا دوست بدارد و نزدیکترین فرد را به خاطر خدا دشمن بـدارد .«36 و امـام بـاقر (ع) میفرماید: »هیچ یک از شما به ایمان حقیقی نرسد مگر آن که به خاطر محبت و دوستی ما، مرگ را از زندگی، فقر را از توانگری، و بیماری را از تندرستی دوست تر بدارد.«37
ملاحظه میشود که در احادیث فوق - اولاً در بعد شناختی، معرفـت یقینـی نـسبت بـه خداو متعلقات دیگر دینداری مطرح شده است . ثانیاـً در بعد عاطفی بـر مؤلفـه هـایی چـون حب، توکل و ت فویض، رضا به قضا و رضا به روزی به اندازه، تسلیم در در برابر امر خدا، حیا، ترجیح حق بر باطل، عدم وابستگی به دنیا و صبر تأکید گردیده است . ثالثاًـ در بعد عملی بر مؤلفههایی مانند جهاد، عدالت، و عفت و پرهیز از گناهان تکیه شده است.
جدول 3 نشان دهندة واژگان کلیدی، معانی و ابعاد دینداری است.
جدول 3 : واژگان کلیدی، معانی آنها و ابعاد روان شناختی که در احادیث به آن اشاره شده است.
ابعاد روان شناختی معانی واژگان
شناختی، باور، عاطفی معیار و ملاک دینداری ملاک الدین
شناختی، باور، عاطفی،عملکردی ریشة اصلی دینداری اصل الدین
شناختی، باور، عاطفی، عملکردی پایههای دینداری قواعد الدین
شناختی، عاطفی بنیاد و پایة اساسی دینداری اساس الدین
عملکردی رکن و ستون دینداری عمـاد الـدین و عمـود الدین
عملکردی، شناختی سر و عنصر محوری دینداری رأس الدین
عملکردی، عاطفی آنچـه امـر دینـداری بـه آن اسـت، سازمان دینداری نظام الدین
عملکردی، عاطفی، شناختی اوصاف جامع دینداری جماع الدین
عملکردی، شناختی، عاطفی تکیه گاههای ایمان دعائم الایمان
عاطفی، شناختی رکنهای اساسی ایمان ارکان الایمان
عاطفی ریشههای اصلی ایمان اصل الایمان
شناختی، باور، عاطفی، عملکردی درستی ایمان حقیقه الایمان
3. 2. نشانگان و اوصاف فرد دیندار
در آیات و احادیث زیادی خصوصیات و مشخصات فـرد دینـدار و مـؤمن آمـده اسـت و نشانهها و ویژگیهای شناختی، باور، عاطفی و رفتاری افراد دیندار مطرح شده است. در اکثر این مجموعه از آیات و احادیث، هم ة جنبههای دینداری مـورد توجـه قـرار گرفتـه اسـت و حقیقت دینداری هم به گونهای است که هر یک از عناصر آن به تنهـایی تحقـق نمـی یابـ د، بلکه مجموعـ ة معرفـت یقینـی، بـاور و عواطـف مثبـت، عملکردهـای شایـسته، اجتنـاب از عملکردهای ناشایسته، ایمان و دینداری محسوب میشود. از سوی دیگـ ر ایـن مشخـصات و اوصاف در آیات و احادیث فراوانی تکرار شده و مورد تأکیـد قـرار گرفتـه اسـت . در زیـر بـه تعدادی از این آیات و احادیث اشاره میشود:
در آیات یکم تا دهم از سور ة مؤمنون به بیان شش صفت مهم عـاطفی و عملکـردی بـه شرح زیر پرداخته شده است : »محققاً مؤمنانی که دا رای اوصاف زیرند رستگارند : آنهـا کـه در نمازشان خشوع دارند، از انجام کارهای بیهوده و لغو دوری میگزینند، زکات مال خود را پرداخت مینمایند، عورتهای خود را حفظ میکنند. (کسانی که غیر از این عمل میکنند، آنها تجاوزگرند )، هم چنین مؤمنانی رستگارند که امانتها و تعهدات را مراعات میکنند، بر نمازشان محافظت دارند، اینان همان وارثان بهشت فردوساند که در آن جا همیشه خواهنـدبود.
در آی ة 15 در سوره حجرات 39 با اشاره به سه محـور شـناختی، بـاور و عمـل، از میـان اوصاف اساسی مؤمنان آمده است : »همانا مؤمنان کسانیاند کـه واقعـاً بـه خـدا و رسـولششناخت و باور دارند هرگز شک و تردید ندارند با مالها و جانهایشان در راه خدا فعالیـت و جهاد میکنند، اینان کسانیاند که در دینداری و ایمانشان صادق اند.« و در آی ة 172 سـور ة بقره باور به متعلقات ایمان و تعدادی از امور عاطفی ـ رفتاری بـه عنـوان مشخـصات صـدق دینداری و ایمان اشاره شده است:»کسانی که به خدا، آخرت، ملائکه، کتاب آسمانی و انبیـا باور دارند و به انگیزه محبت خدا به خویشان، یتیمان، مسکینها، در راه ماندهها، سـائلان و در راه آزادی غلامها و کنیزها انفاق میکنند نماز بر پا میدارند، زکات میپردازند، به عهد و پیمانهایشان پایبندند، در کار و سختیها و بـه هنگـام رنـج و سـختی صـبورند، اینـان در ایمانشان صادقند و اینان همـان تقـوا پیـشگانند .« و در آیـات 5-2 سـوره انفـال دینـداران حقیقی چنین معرفی میشوند: »همانا مؤمنانی که به هنگام ذکر خدا دلهاشـان ترسـان و لرزان میشود و وقتی آیات الهی برای آنها تلاوت شود باور و دینداری آنان بیشتر میگردد و بر خدا توکل کرده و نماز را بر پا میدارند و از آن چه به آنها روزی شده انفاق مـیکننـد؛ اینان حقیقتاً مؤمن و دیندارند . آنها در پیشگاه خدا دارای درجات مقـام و آمـرزش و روزی کریمانه میباشند.«
امام علی(ع) از رسول خدا (ص) نقل میکند که آن حضرت در مقایسه ایمان و اسـلام و توصیف ایمان به باور و عملکرد فرمود : »ایمان آن بـاوری اسـت کـه در دل تثبیـت شـده و عملکردها آن را تصدیق و تأیید میکنند.«38 ولی اسلام به مفهـوم آن چـه از دیـن بـر زبـان جاری میشود، از جمله اثرش این است که ازدواج با آن حـلال مـیگـردد .« و نیـز فرمـوده :
»ایمان به دل و زبان و در عمل با هجرت با جان و مال تحقق مییابد.«39 و یـا در یکـی از سفرهایش، هنگامی که کاروانی بر آن حضرت وارد شدند و خود را دینـدار و مـؤمن معرفـی کردند، حضرت فرمود :40 علامت این که ایمان شما حقیقی است چیـست؟ گفتنـد : رضـا بـه قضای الهی، تسلیم امر او بودن، بر او اعتماد کردن و واگذاری کارها به اوسـت. پیـامبر (ص) فرمود: »شما دانشمندانی هستید که از نظر حکمت مشابه انبیا میباشید، اگـر در ایـن ادعـا راست میگویید، ساختمانهایی که نمیتوانید در آن س کون و آرامـش دا یـ م داشـته باشـید نسازید و آنچه را که نمیخورید جمع نکنید و تقوای الهی را رعایت کنید کـه بـه سـوی او باز میگردید.« هم چنین با تأکید بر این که حقیقت ایمان بعد عاطفی است فرموده اسـت :41 »بنده به حقیقت ایمان راه پیدا نمیکند تا آن که برای خدا خشم بگیر د و برای خدا خشنود شود. هنگامی که این را انجام دهد سزاوار حقیقت ایمان است .« و نیز در بعد عاطفی نسبتبه مردم فرموده است : »بنده مؤمن نخواهد بود تا آن که آن چه از خیـر و خـوبی بـرای خـود میخواهد برای مردم بخواهد .«42 هم چنین آن حضرت هماهنگی زبان و دل و وحدت قول و عمل را از ایمان دانسته و فرموده است : »به درستی که فرد مؤمن نمیتواند باشـد تـا آن کـه دلش با زبانش مساوی، زبانش با دلش هماهنگ باشد، سخنش با عملـش مخـالف نباشـد و همسایه او از بلا و بدبختیهای او در امان باشد .«43 امام سجا د(ع) پنج نشانه بـرای مـؤمن و فرد دیندار میشمارد: 1- در پنهانی گناه نکردن ؛ 2- صدقه دادن در حالی که فرد مال زیاد ندارد؛3-صبر و مقاومت به هنگام مصیبت ؛ 4- بردباری و حلم به هنگام خشم ؛ 5-راستگویی در شرایط ترس «.44 امام صادق (ع) نیز سه نشانه مؤمن و فرد دیندار را به شرح زیر مشخص کرده و فرموده است : »از علامتها و خصوصیات فرد مؤمن سه چیز است : علم و آگـاهی بـه خدا و کسی که خدا وی را دوست دارد، از رفتار او خشنود است و کـسی کـه خـدا از او بـه دلیل رفتار نامطلوبش ناخشنود باشد .«45 و نیز به عنـوانی کـی از علامـت هـای دینـداری و ایمان حقیقی فرموده است:»از جمله نشانههای ایمان حقیقی این است که همیشه حق را بر باطل ترجیح دهی؛ گر چه حق به زیان تو و باطل به سود تو باشد .«46 و همچنـین رضـایت فرد دیندار را از آن چه خدا انجام داده، شرط ایمان دانسته و فرموده است : »بدانید که هـیچ بنده از بندگان خدا حقیقتاً مؤمن نخواهد بود تا آن که از خـدا در آن چـه بـه او داده و بـا او کرده راضی باشد و رضایت و خشنودی او بر محور دوستی و بیزاری خدا بگردد.«47 جدول شماره 4 نشان دهنده نشانگان دینـداری در ابعـاد مختلـف شـناختی، عـاطفی و عملکردی است که در آیات و احادیث به آن اشاره شده است.
جدول 4: نشانگان دینداری در ابعاد مختلف شناختی، عاطفی و عملکردی
بعد شناختی و اعتقادی بعد عاطفی، انگیزشی و اخلاقی
شناخت و باور به خدا و رسول، محبت خدا ـ رسول(ص) و اهل البیت، رضا و خشنودی از آخرت، ملائکه، کتب آسمانی و خدا، رسول و اهل بیت، گذشت، صداقت، ترجیح حق بر
پیامبران باطل، صله رحم، عدم وابستگی به دنیا، رضا و خشنودی به افزایش باور به هنگام تلاوت قضای الهی، تسلیم امر خدا بودن، توکل و اعتماد بر خدا قرآن ترجیح دادن خدا بر خویشاوندان خود، خوف و رجاء،
باور به گونهای که عمل آنرا همدردی با مؤمنان، هر چه بر خود میخواهد برای دیگران تصدیق میکند هم بخواهد
باور به دل و زبان و عمل توجه قلبی به خدا، پایبندی به خانواده، حلم و بردباری از شناختشناخت دوستان خدا خشم نابجا، پایبندی به تعهدات، اخلاص، دوستی و دشمنان خدا مهرورزی، خشوع در عبادت، صبر در شدائد و سختیها، به دنبال علم بودن وجل بودن(ترس از نوع ترس مخبتین)، خشم و خشنودی به خاطر خدا، گشاده روئی و اخلاق نیکو
بعد عملکردی
انجام عبادت نماز و محافظت بر آن،
روزه گرفتن، برنامه ریزی درست در امر معاش، پرداخت زکات، فداکاری با جان و مال در راه خدا، عمل صالح، سلام کردن، انفاق کردن، استواری در راه خدا پایداری در دفاع از جنگ، اقامه قسط، راستگویی، ذکر، نیکو سخن گفتن، شهادت عادلانه، اطاعت همه جانبه از خدا و رسول و امام، تزکیه نفس، پرهیز از گناه، دوری از لغو و بیهودگی، دوری از زشتی، عفت و پاکدامنی، رعایت تقوا، پرهیز از ستم، یاری دین خدا، هماهنگی دل، گفتار، کردار، امانتداری
3. 3. نشانگان آسیب شناختی دینداری
سومین دسته از متون قرآنی و حدیثی که میتوان مؤلفه هـای دینـداری را از آن هـا بـ ه دست آورد متونی است که در آنها به عناصر من افی با دینداری پرداختـه شـده اسـت . ایـن عناصر که با دینداری منافات دارد و موجب تضعیف ایمان است، اموری را شـامل اسـت کـه مربوط به هر سه دسته عناصر شناختی، عاطفی و عملکردی است . متونی کـه در آن هـا بـه این امور منافی پرداخته شده است فراوان است . در زیر تعدادی از مجموعه آیات و احادیـث، بر اساس دسته بندی فوق آورده میشود:
3. 3. 1. عناصر شناختی: در آیات و احادیث زیر بـه عناصـر منـافی بـا دینـداری کـه مرتبط با بعد شناختی است، پرداخته شده است . رسول اکرم (ص) میفرماید: »همـه خیـر و خوبیها با عقل ادراک میگردد، و کسی که تعقل ندارد و عق ل خود را به کار نمـیگیـرد تـا امور را به خوبی ادراک نماید؛ دیندار نیست .«48 و امام علی(ع) مـی فرمایـد : »کـسی کـه بـه دلیل خوب نیندیـشیدن در امـور دینـی شـک و تردیـد پیـدا مـی کنـد، دینـدار محـسوب نمیشود.«49 امام صادق (ع) در مورد کسی که در دین پیـامبر (ص) و هـدایت علـی بـن ابـی طالب(ع) تردید مینماید، فرمود: »کسی که شـک و تردیـد دارد؛ دینـدار نیـست .«50 قـرآن ضمن این که اظهار نظر کفرآمیز گروهی از قوم موسی را خلاف ایمـان دانـسته و از مؤمنـان خواسته است به مانند آنان ایمان خود را از دست ندهند؛ میفرماید: »ای مؤمنان بـه ماننـد آن کسانی نباشید که با حـرف هـای کفرآمیـز و تقاضـای دیـدن خـدا بـا چـشم، موسـی را رنجاندند. خدا از آن چه گفتند بیزار است و خود حـضرت موسـی پـیش خـدا محبـوب و بـا احترام بود.«(احزاب/69) حضرت ع لی(ع) در مورد کسانی که تفقّه ندارند و ادعای دینـداری دارند و یا عدم اندیشیدن آنها به انکار آیهای از کتاب خدا میانجامد، میفرماید: »ای مردم بدانید سه دستهاند که دیندار نیستند، گر چه ادعای دینـداری داشـته باشـند؛ کـسانی کـه آیهای از کتاب خدا را انکار میکنند، یا باطلی را به خدا نسبت مـی دهنـد، یـا از کـسی کـه عصیان خدا میکند، اطاعت مینمایند.« سپس فرمود : »ای مـردم در دینـداری فـردی کـه اندیشه و فهم عمیق در آن نباشد، هیچ خیری نیست .«51 و امام صاد ق(ع) درباره کسی کـه خدا را چنین میشناسد که با چشم سر دیده میشود، فرمود : »ایـن چنـین فـردی دینـدار نیست.«52 و نیز درباره کسی که خود را بدون شناخت یقینـی و درسـت، مـؤمن مـی دانـد، فرمود: »کسی که خیال میکند مؤمن است بدون این که شناخت یقینی و درست از خـدا و صفات او داشته باشد؛ گمـراه اسـت .«53 از ایـن رو در حـدیث دیگـری یکـی از سـه علامـت دینداری را دانش و شناخت فرد دانسته و فرموده است : »ب ه درستی که دینداری سـه نـشانه دارد: پاکدامنی، دانش و شناخت و بردباری.«54
3. 3. 2. عناصر عاطفی : عناصر آسیب زای دینداری در حوزه عـاطفی نیـز در آیـات واحادیث فراوان، مورد توجه قرار گرفته است. در زیر به تعدادی از آنها اشاره میشود:
امام صادق (ع) میفرماید: »هر کسی که حب و بغض دینـی نداشـته باشـد و بـر اسـاس دین، حب و بغض خود را نسبت به افراد و اشیا تنظیم ننماید، دیندار نیست .«55 قرآن هم بر دوستی و دشمنی به خاطر خدا تأ کید میکند و دوست پنداشتن دشمنان خـدا و پـذیرفتن ولایت و حکومت آنان را گمراهی از دینداری و ایمان دانسته است . در آیه 1 سوره ممتحنه میفرماید: »ای مؤمنان هرگز دشمنان من و خودتـان را ولـی خـود نگیریـد، کـه مـودت و محبت به آنها نشان دهید . آنان به قرآن که حق است، کا فر شده و انکار میکنند و پیـامبر و شما را به جرم ایمان و دینداری از دیارتـان بیـرون مـی کننـد . اگـر شـما در راه جهـاد و رضایت من اقدام میکنید محبت و مودت به آنها چه مفهومی دارد؟ و من آنچه را پنهـان و یا آشکار کرده اید میدانم، کسی که چنین کند راه (ایمان و هدایت) را گم کرده است.« و در آیه 51 سوره مائده میفرماید:»ای مؤمنان هرگز یهود و نصاری را ولی خود نگیرید، آنها اولیای یکدیگرند . فردی از شما که ولایت آنها را بپذیرد از آنها است، ب ه درسـتی کـه خـدا گروه ستمکاران را هدایت نمیکند.« در حدیثی ابن ابی یعفور میگوید بـه امـام صـادق (ع) گفتم: »من تعجب میکنم که برخی از افراد امانتدار، راستگو و متعهد به وفای عهدنـد ولـی ولایت حق شما را نپذیرفتهاند و ولایت ستمگران را پذیرفته اند. و در مقابل افـرادی هـستند که ولایت شما را پذیرفتهاند و ولایت ستمگران را نپذیرفتهاند ولی از آن صفات بی بهره انـد.« امام فرمود: »کسی که ولایت ستمکار را بپذیرد و متدین به ولایت کسی باشد که ولایتش از ناحیه خدا نیست دیندار نیست (آن چه به ظاهر خوبی و دینداری از آنان میبینی بـه خـاطر خدا نیست ) اینان دیندار نیستند .«56 در حدیث دیگری فرمود : »وای بر کسانی که با امر بـه معروف و نهی از منکر متدین به خدا نمیشوند، کسی که به زبان اقرار به توحیـد مـی کنـد هرگز به ملکوت آسمانی نمیرسد تا وقتی که آن را با عمل صالح کامل کند . دینـدار نیـست آن کسی که اعمال دینی را با پذیرش ولایت امام غیر عادل انجام میدهـد؛ دینـدار نیـست کسی که با اطاعت از ستمگر اعمال به ظاهر صالحی را انجام میدهد.«57
درباره محبـت و ولایـت اهـل البیـت و محوریـت آن در دینـداری و ایمـان بـه رسـول اکرم(ص) احادیث فراوانی فرموده است، از جمله فرموده : »هیچ فردی مؤمن نخواهد بـود تـا آن که اهل بیتم را دوست داشته باشد .«58 و »ایمان جـز بـا محبـت مـا اهـل البیـت کامـل نیست«59 و یا »ایمان جز با پذیرش ولایت ما اهل البیت کامل نیست .«60 هم چنـین رسـول اکــرم(ص) ابــراز عــصبانیت بــه صــورت پرخاشــگری را بــا ایمــان منــافی دانــسته و میفرماید:»خشمگینی بر علیه دیگران ایمان را فاسد میکند، همـان طـور کـه داروی صـبر زرد61 و یا سرکه عسل را فاسد میکند.«62 امام علی (ع) در مورد کسی که صـبر و مقاومـتدرونی ندارد میفرماید: »بر شما باد به صبر و مقاومت . به درستی که کـسی کـه صـبر نـدارد دیندار نیست .«63 و نیز پیامبر (ص) درباره آسیب رساندن بی حیایی (و حریم نگه نداشـتن از خدا) به دینداری، میفرماید: »کسی که حیا ندارد و برای خدا حریم نگه نمیدارد و آشـکارا به کارهای زشت اقدام میکند دیندار نیست .«64 و در مورد خیانت به امانت و بـه عهـد وفـا نکردن نیز میفرماید: »کسی که امانتدار نیست ایمان ندارد و کسی که متعهد به وفای عهد نیست دیندار نیست.«65
امام علی (ع) وابستگی به دنیا را منافی با دینداری دانـسته و مـی فرمایـد : »دنیـا طلبـی باعث فـساد در دینـداری اسـت .«66 و امـام صـادق (ع) نیـز بـه همـین موضـوع پرداختـه و میفرماید: »دلهای شما از شیرینی ایمان و دینداری محروم است تا آن کـه دنیـا طلبـی را کنار بگذارید و زهد پیشه کنید .«67 و ح ضرت علی (ع) درباره منافات بدبینی با دینداری، بـه مؤمنان میفرماید: » آفت دینداری بدبینی است .«68 امام صادق (ع) در حدیثی شش صفت را منافی با ایمان دانسته که چهار صفت آن عاطفی است آن حضرت میفرمایـد: »شـش چیـز است که در مؤمن و دیندار نمیباشد، سخت گیـری نـسبت بـه افـراد، بـداخلاقی، حـسادت، لجاجت، دروغ و تجاوز به حقوق دیگران.«69
3. 3. 3. عناصر عملکردی : عناصر متعددی نیز در بعد عملکردی به ایمان و دینداری لطمه وارد میسازد. در آیات و احادیث فراوانی به این عناصر پرداخته شده است . در زیر بـه تعـدادی از آن هـا اشـاره مـی کنـیم: در قـرآن در مـوارد متعـددی خطـاب بـه مؤمنـان، از عملکردهایی که با ایمان و دینداری منافات دارد، نهـی شـده اسـت . فـرار از جهـاد و دفـاع، فعالیتهای شیطان پسند، نجوا و برنامه ریزی برای گناه و دشمنی، شـرابخواری، قماربـازی، تجسس و غیبت، مسخره کردن، لقب زشت دادن، از جمله عناصری است که در آیـات زیـر مطرح گردیده است : در آیه 15 سوره انفال مـی فرمایـد: »ای مؤمنـان بـه هنگـام جهـاد بـا کافران، از جهاد فرار نکنید .« و در آیه 21 سوره نور میفرماید: »ای مؤمنان قدم جـای پـای شیطان نگذارید و فعالیتهای ناپسند انجام ندهید . کسی که پیروی از شیطان میکنـد، بـه فحشا و منکر وادار میشود اگر فضل و رحمت خدا نبود هـیچ یـک از شـما از فعالیـتهـای شیطانی پاک و مبراّ نبودید...«
در آیه 90 سوره مائده میفرماید:»ای مؤمنان شـراب خـوری و انـواع قماربـازی پلیـد و ناپسند است و از اعمال شیطانی محسوب میشود، پـس از آن دوری گزینیـد .« و در آیـه 9 سوره مجادله میفرماید: »ای مؤمنان بر اساس گناه و دشمنی و نافرمانی رسـول اکـرم (ص) نجوا نکنید (و سریّ نقشه نریزید ) بلکه بر اساس برّ و نیکی و تقوا نجوا کنید و برنامـه ریـزی نمائید. تقوای الهی را رعایت کنید که به سوی او محشور مـی شـوید .« و در آیـات 11 و 12سوره حج رات میفرماید: »ای مؤمنان هیچ گروهی گروه دیگر را نمیبایست مسخره کند نه مردان و نه زنان چه بسا آنان بهتر باشند و هرگز از یکدیگر عیبجـویی نکنیـد و لقـب هـای زشت به یکدیگر ندهید . بسیار زشت است فسقها بعـد از ایمـان . کـسانی کـه توبـه نکننـد ستمکارند.ای کسانی که مؤمنی د از گمانبری زیاد نسبت به افراد دوری کنید زیرا بعـضی از گمانها گناه است . در امور افراد تجسس نکنید و بعضی از شما نباید غیبت بعـضی دیگـر را بنمایند. آیا فردی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خـود را بخـورد، مـسلماً بـدتان میآید، تقوای الهی پیشه کنید، ب هدرستی که خدا توبهپذیر و رحیم است.«
در احادیث نیز عناصر رفتاری فراوانی مطرح شده است که به دینداری آسیب میرساند. از جمله : امام صادق(ع) میفرماید:»کمترین چیزی که فـرد را از دینـداری و ایمـان بیـرون میبرد این است که فرد در مجالس به حرف گزافه گو گوش بدهد و او را تأییـ د نمایـد.«70 و نیز میفرماید: »جدال در سخن و دشمنیها باعث فساد نیت و انگیـزه شـخص مـی شـود و دینداریش از بین میرود.«71 هم چنین درباره تعدادی از اعمال کـه باعـث مـیشـود فـرد از ایمان بیرون برود میفرماید:»کسی که شرب خمر کند یا زنا نماید و یا روزی از روزهای ماه رمضان را عمداً و بدون عذر شرعی روزه خواری کنـد از ایمـان بیـرون مـی رود.«72 و نیـز دو عمل دروغگویی و تجاوز به حقوق دیگران را در کنار چهار وصف عاطفی، آسیب زا به ایمـان دانسته و میفرماید: » شش چیز است که در مؤمن نیست : (از جمله ) دروغگویی و تجاوز به حقوق دیگران.«73 و رسول اکرم (ص) میفرماید: »دینداری که نماز و رکوع و سجود نداشته باشد، دینداری نیست.«74
امور آسیب زا به دینداری را کـه در بـالا اشـاره شـد، در سـه بعـد شـناختی، عـاط فی و عملکردی میتوان در جدول(5) زیر نشان داد.
جدول5: دینداری و عناصر آسیب شناختی آن
عناصر عملکردی عناصر عاطفی، انگیزشی و اخلاقی عناصر شناختی و باورگونه
نماز نخواندن نداشتن حب و بغض دینی عدم تعقل (اندیشیدن عقلی نداشتن)
اطاعت از گناهکار پذیرش ولایت دشمنان خدا عمیق نیندیشیدن، شناخت یقینی به خدا نداشتن
اطاعت از ظالم محبــت دشــمنان خــدا را در دل داشتن شک و تردید در دین
روزه خواری پـــذیرفتن ولایـــت یهودیـــان و مسیحیان داشتن عقیده کفرآمیز
انجام کارهای زشت پذیرفتن ولایت ستمگران انکار آیهای از قرآن
دروغگویی نپذیرفتن ولایت حق (اهل البیـت ) (ع) نسبت باطل به خدا دادن
فرار از جهاد دوست نداشتن اهل البیت (ع)
برنامه ریزی برای گناه و دشمنی بـا مؤمنان عصبانیت و پرخاشگری
شرابخواری بی حیایی
قمار بازی وابستگی به دنیا
تجسس بدبینی به مؤمنان
غیبت بد خلقی
مسخره کردن حسادت
لقب زشت دادن لجاجت
گوش دادن و تأیید حرف گزافه گو عدم پایبندی به تعهدات
جدال در سخن و ابـراز دشـمنی بـا مؤمنان
زنا
خیانت به مردم
سخت گیر بودن
ملاحظه میشود که در سه دسته متون قرآنی حدیثی مورد مطالعه، بر سه محور اصـلی مؤلفههای دینداری یعنی محور شناختها و باروها، عواطف و عملکردها تأکید شده اسـت و این به این معنا اس ت که دینداری با درونی شدن شناختها، باورها و عواطف و انجام وظایف و پرهیز از عملکردهای آسیب زا در فـرد شـکل مـی گیـرد و بـدون آن هـا، دینـداری تحقـق نمییابد.
4. بحث و نتیجهگیری
در این تحقیق دین از نظر روان شناختی مـورد بررسـی قـرار گرفـت و معلـوم شـد کـه دانشمندان غال باً با رویکرد برون دینی و بـر اسـاس مطالعـات تجربـی و مـشاهدات خـود از دینداران مختلف (حتی در یک دین واحد مانند مسیحیت ) ویژگـی هـای متفـاوتی را بـرای دینداری مطرح کردهاند و هر کدام بر اساس مدل روان شناختی که داشـته انـد، محتـوایی از دینداری را مور د تأکید قرار داده اند. تشتت آرا و مدلهای روان شناختی متفـاوت حکایـت از آن دارد که این تحقیقات از انسجام برخوردار نبوده است . از این رو است که در اکثـر مـوارد اصطلاحات یکسان به کار نبردهاند و در اصطلاحات یکـسان هـم محتـوای یکـسانی در نظـر نداشته اند. علاوه بر این که د ر این تحقیقات به امور کلـی دینـ داری پرداختـه شـده اسـت و به صورت کاملاً عملیاتی و کاربردی محتوای دینداری ریز و مشخص نگردیـده اسـت . امـا در بررسی الگوهای دینداری با رویکرد درون دینی مجموعهای از آیات و احادیث در سه دسـته واژگان کلیدی (14واژه)، نشانگان و اوصاف دیندار و عبارتهای حـاکی از عناصـری کـه بـا دینداری منافات دارد، تبیین دلالی و تحلیل محتوایی انجام گرفت و معلوم شد که دینداری در تمام ابعاد وجود انسانی است و شامل بعدهای عرفانی، تجربه معنوی، اخلاقـی، حقـوقی، اجتماعی، سیاسی و مانند آن میشود و چنین نیست که صرفاً جنبه معنوی و ارتباط با خدا را شامل شود. با توجه به متون بررسی شده و محورهـای مـورد تأکیـد در آن هـا، محتـوای دینداری به صورت ریز مشخص گردیده و سپس با توجه بـه سـه بعـد معرفتـی و باورگونـه، عاطفی و انگیزشی و عملکردی و رفتاری مؤلفـه هـای دینـداری، آن هـا بـه ابعـاد شـناختی، عاطفی و عملکردی طبقه بندی گردید . مجموع مؤلفههای به دست آمده از ایـن سـه دسـته متون قرآنی و حدیثی در جدول زیر (ش6) آمده است.
جدول 6: مؤلفههای دینداری
بعد عملکردی بعد عاطفی بعد شناختی الف :واژگان
کلیدی
اقام ـه نم ـاز، اجتن ـاب از کب ـائر، امانتداری، وفای به عهد خشنودی خدا، تسلیم اعقـاد بـه توحیـد، شـناخت یقینی و باور به خدا اصل الدین
صدق و راستی شناخت یقینی و باور به خدا ملاک الدین
اقامه نماز، پرداخت زکات، انجام حج خیرخواهی مسلمانان، عدم وابـستگی به دنیا شناخت یقینی و باور به خدا قواعد الدین
اقامه نماز اساس الدین
شناخت یقینی رأس الدین
انجام اعمال نیک، مخالفـت بـا هواهــای نفــسانی، راســتی در گفتار و کردار مخالفت با هوای نفس، یاری برادران دینی، صدق و راستی، عدم وابستگی به دنیا، عشق به اهل بیت(ع) نظام الدین
محبت به اهل البیت(ع) بنیان الدین
اقامه نماز عمود الـدین و عماد الدین
عمل مخلصانه، انفاق و احـسان، رعایت تقوا، عفـت و پاکـدامنی، ورع و پرهیز از محرمات نکردن آرزوهـای طـولانی، صـدق و راستی، حیا، کنترل خود از زشتیها جماع الدین
جهاد، عدالت، عفت و پاکدامنی احــساس رضــایت از روزی، صــبر و مقاومت یقین دعائم الایمان
توکل، تفویض، تسلیم، رضا به قضا ارکان الایمان
رعایت تقوا تسلیم، حیا، سخاوتمندی یقین اصل الایمان
عبادت نماز، روزه داری برقراری رابطه عبودیت ترجیح حق بر باطل، زهد و پیراستگی از وابـستگی بـه دنیا، رضا به قـضای الهـی، تـسلیم، تفـویض، خـشم و شادی برای خدا، دوسـتی و دشمنی برای خـدا، محبـت اهل البیت(ع) حقیقة الایمان
انجام عباد ت نماز و و محافظـت بر آن، برنامه ریزی درست در امر معاش، پرداخت زکـات، هجـرت در راه خدا و فداکاری با جـان و مال، عمل صالح، سلام کـردن، انفــاق کــردن، اســتواری در راه خدا، پایداری در دفاع از جنـگ، اقامه فسط، ذکر و توجه به خدا، نیکــو ســخن گفــتن، شــهادت عادلانه، اطاعـت همـه ج انبـه از خدا و رسـول و امـام، پرهیـز از گنــاه، دوری از لغــو و بیهــوده، عفـــت و پاکـــدامنی، دوری از زشـتی، رعایـت تقـوا، پرهیـز از ستم، تزکیه نفـس، یـاری دیـن خـــدا، راســـتگویی،هماهنگی دل،گفتار، کردار، وفای به عهـد، امانت داری، یاری دین خدا، محبـــت خـــدا ـ رســـول (ص) و اهـل البیـت(ص)، گذشـت، صـداقت، تـرجیح دادن حـق بـر باطـل، عـدم وابستگی به دنیا، رضا و خشنودی به قضای الهی، تسلیم امـر خـدا بـودن، اخلاص و انگیزه الهی داشتن، توکل و اعتماد به خدا، ترجیح دادن خدا بـر خویــشاوندان خــود، خــوف و رجــا، همدردی با مؤمنان، هر چه بـر خـود بخواهــد بــرای دیگــران بخواهــد، پایبندی به خانواده، حلم و بردباری از خـشم نابجـا، دوسـتی و مهـرورزی،
خشوع در عبادت، صـبر در شـدائد و سختیها، وجِل بـودن (تـرس از نـوع ترس مخبتین ) خشم و خشنودی بـه خاطر خدا باور بـه رسـول اکـرم (ص)، باور به آخرت، باور به کتب آسمانی، باور بـه پیـامبران، شــناخت قلبــی از خــدا، شــناخت دوســتان خــدا، شناخت دشمنان خدا، بـاور به خدا، اخـلاص و انگیـزه الهی داشتن، افـزایش بـاور به هنگام تلاوت قرآن، باور به گونهای کـه عمـل آنـرا تصدیق میکند، باور به دل و زبان و عمل، ب ـ
اوصــــاف دیندار
فعالیتهای شیطان پسند، فرار از جنگ، نجوا و برنامه ریزی بـرای گنـــاه، زورگـــویی و تجـــاوز، شرابخواری، قماربازی، به نـاحق خوردن مال مردم، نماز خوانـدن در حال مستی، گـوش دادن بـه گزافه گوییها و تأیید آن، غیبت، تجـــسس در امـــور شخـــصی دیگـــران، نمـــاز نخوانـــدن، روزه خواری، اطاعـت از عاصـی، اطاعت از ظالم، انجـام کارهـای زشـت، دروغگـویی، تجـاوز بـه حقوق دیگـران، فـرار از جهـاد، برنامه ریزی برای گناه و دشمنی بـــا مؤمنـــان، شـــرابخواری، قماربازی، زنا، تجـسس، غیبـت، مسخره کردن، لقب زشت دادن، گوش دادن و تأیید حرف گزافـه گــو، جــدال در ســخن و ابــراز دشمنی بـا مؤمنـان، خیانـت بـه خدا، رسـول و امانتهـای مـردم، سخت گیر بودن صــله رحــم، رحــم بــه ضــعیفان، گشاده روئی و اخلاق نیکـو، پـ ذیرش ولایت کفر، دوستی با آنان که کفر را دوسـت دارنـد، محـرم راز قـراردادن کفـار، دوسـتی بـا مـسخره کننـدگان دین، غفلـت از خـدا و وابـستگی بـه اموال و اولاد، بداخلاقی، بدگمانی به مـردم و بـه رزق و روزی خداونـدی، لجبازی، حسادت ورزی، دلبستگی بـه دنیـا، نداشـتن حـب و بغـض دینـی، پذیرش ولایت دشمنان خدا، محبـت دشمنان خـدا را در دل داشـتن و بـه آنها مودت کـردن، پـذیرفتن ولایـت یهودیان و مسیحیان، خیانت، پایبنـد به وفای عهد نبودن، پذیرفتن ولایت سـتمگران، نپـذیرفتن ولایـت حـق (اهل البیـت )، دوسـت نداشـتن اهـل البیـت(ع) عـصبانیت و پرخاشـگری، بــی حیــایی، بــدبینی بــه مؤمنــان، بداخلاقی
بـی خـردی و عـدم تعقـل، شک و تردیددر دین، اظهار نظر کفرآمیز، حرام دانـستن طیبــات، ارائــه نظرهــای نادرســت، شــک و تردیــد، داشتن عقیده کفرآمیز، انکار آیهای از قرآن، نسبت باطل بــه خــدا دادن، بــاور بــه جسمانیت خدا و قابل رؤیت با چشم سر بودن او ج ـ منـافی دینداری
این تحقیق با مؤلفههایی که بـه عنـوان صـفات شـیعه در متـون حـدیثی آمـده اسـت همسویی دارد . یعنی همان عناصر اصلی در صفات شیعه، عناصر اصلی در ایمان و دینـداری است. لازم به توجه است که مؤلفههای دینداری کـشف شـده در ایـن تحقیـق، مبتنـی بـر عناصر اصلی خود دین است که در تقسیم بندی مشهور دانشمندان اسلامی به عنوان عقاید، اخلاق و احکام (10، ص: 6) و یا اصـول و فـروع دیـن (9، ج : 6، ص : 251) مطـرح گردیـده است( 26، ص: 76).
از نتایج این تحقیق آن است که در متون قرآنی و حدیثی بعد شناختی و باور بـا هـم از ارکان دینداری محسوب میشود و ص رف علم حتی به صورت یقینی آن و یا تصدیق منطقی، ایمان نیست . و بر این اساس در این تحقیق مؤلفههای مربـوط بـه شـناخت و بـاور در یـک دسته طبقه بندی شده اند. مرحوم علامه طباطبایی (18) در تأیید این امر می نویـسد : ایمـان، اعتقاد قلبی است و صرف تصدیق منطقی و علم یقینی با کفر و الحاد و بی دینی قابل ج مـع است. شاهد بر این دو آیة »و جحدوا بها و استیقنتها انفسهم ظلماً و علواً « (نحل/14) و »ان الذین ارتدو علی ادبارهم من بعد ما تبین لهم الهدی « (محمد/25) اسـت . در آیـة اول انکـار خدا و رسالت پیامبر به کافرانی نسبت داده شده که ع لم یقینی به خدا و رسول داشته انـد و در آیة دوم از کسانی یاد میشود که با این که نسبت به راه هدایت تب یین علمـی و شـناخت یقینی داشته اند، اما دچار ارتداد و کفر شده اند. بنابراین ممکن است فردی به متعلقات دیـن شناخت یقینی پیدا کند ولی چون باور و اعتقاد ندارد و آن را با دل خود نمیپذیرد. دیندار و مؤمن نیست و منظور از تصدیق در حدیث »ان الایمـان هـو التـصدیق بالقلـب ...« تـصدیق منطقی نیست بلکه تصدیق اعتقادی است و به همین جهت به قلب نسبت داده شده اسـت . استاد جوادی آملی (9) و استاد فیاضی هم همین نظر را تأیید کردهاند و منظور از تصدیق را باور و اعتقاد دانسته و نه تصدیق منطقی که مرحوم ملّا صدرا آن را بیان کرده است.
مؤلفههای دینداری که در این پژوهش از متون قرآنی و حـدیثی اسـتنباط شـده اسـت همان پایبندی و انقیاد به مجموعه قواعد ا عتقادی، اخلاقی و احکام است که عناصـر اصـلی دین را تشکیل میدهند. و آن چه در این طبقه بندی مؤلفـههـای دینـداری آمـده اسـت بـا آن چه آرین دینداری را در سـه قـسمت باورهـای دینـی، رفتارهـای دینـی و تعامـل الهـی دسته بندی کرده است تفاوت دارد . زیرا بخش عواطف و گرایشها و جنبه هـایی از باورهـای دینی و بخش اعظم از رفتارهای دینی مورد توجه قرار نگرفته است . اضافه بر این که مؤلفهها از منابع اصیل دینی (قرآن و حدیث ) استخراج نگردیده بلکه با رویکرد برون دینی و بر اساس تصورات کلی از دین، این دستهبندی انجام گرفته است.
در این تحقیق با کشف مؤلفههای دینداری از متون اصلی دیـن بـه یکـی از مهـم تـرین مبانی نظری روان شناسی دینی پرداخته شده و عناصر دینداری در مـدل روان شـناختی بـه مؤلفههای شناختی، عاطفی و رفتاری ترسیم گردیده است و با مشخص شدن ریز مؤلفه هـا، محور سؤالات دینداری معلوم شده و زمین ة ساخت مقیا س روان سنجی کاملاً علمی ناظر بـه مؤلفههای دینی فراهم گردیده است.
در این تحقیق گرچه موقعیت و شرایط کلامی و قرائن مربوطه در صدور احادیث لحاظ گردیده است ولی موقعیت مخاطبان، بررسی نشده اسـت . چـه بـسا محـوری دانـستن یـک مؤلفهای در برخی از احادیث به دلیل شرایط و موق عیت خاص مخاطب بوده است . گر چه با توجه به تکرار در این مؤلفهها در شرایط و مخاطبان مختلف، میتوان اذعان داشت که ایـن محدودیت ضربهای به نتایج تحقیق وارد نمـی سـازد هـم چنـین محتمـل اسـت بـسیاری از مطالبی که در احادیث آمده است، در واکنش به جریان فکری انحرافی در جام عـه، در عـصر صدور آن احادیث باشد و بررسی دقیق آنها چـه بـسا در تـشخیص اهمیـت نـسبی برخـی مؤلفهها و محوری بودن آن تأثیر داشته باشد . در تحقیقات بعدی باید با در نظر گرفتن وقت زیادتر و همکاری گروهی در رفع این محدودیتها کوشید.
یادداشتها
1- The ritual
2- علم رجال دانشی است که به بررسی مشخصات راویان و میزان اطمینان به نقل آنان مـی پـردازد
(15، ص: 9).
3- علم درایه دانشی است که سلسله سند حدیث و میزان صحت و ضعف اسناد یا ارسـال روایـت را بررسی میکند(15، ص: 10).
4- Religion 5- Religiousity
6-»شَیئانِ هما ملاک الدین: الصدقُ و الیقینُ«. (5، ش 5770)
7-»ان لکل دین اصلاً و دعامة و فرعاً و بنیاناً و ان اصل الـدین و دعامتـه قـول : لا الـه الا اﷲ، و ان فرعه و بنیانه و محبتکم اهل البیت(ع)…«. (24، ج: 23، ص: 247، ح: 19.)
8-»اَ صلُالدین اداء الاَمانَةُ و الوفاء ِب العهود«.(5،ش 1762)
9-»اَصلُ الاُمور فی الدین اَنْ یعتَمد علی الصلوات و یجتنَب الْک بَائرَ«.( 24، ج: 78،ص: 7،ح: 59)
10-»الدینُ شَ جرةٌ اَصلُها الت سّلیم و الرضِّ ا«. (5، ش 1255)
11-»انَّ الدینَ لشََجرةٌَ اَصلُها الیقین باﷲ«.(5، ش 3541)
12-»ست من قواعد الدین: اخلاص الیقین و نصُح المسلمین و اقامة الصلاة و ایتاء الزکاة و حج البیـت و الزهد فی الدنیا«.(5، ش5638 )
13-»هم (آل محمد ) اساس الدین«.(13، خ2/13)
14-»الصلاه عماد الدین«. »إن عمود الدین الصلاه ...« (16، ص: 185) و (230، ش18889)
15-»اﷲ اﷲ فی الصلاة فانها عمود دینکم« .(13، ک47/5)
16-»رأس الدین مخالفة الهوی«.(5، ش5257 )
17-»رأس الدین إکتساب الحسنات«. (5، ش5245 )
18-»الصدق رأس الدین«. (5، ش517)
19-»رأس الدین صحة الیقین«. (5، ش5228) » رأسالدین صدقالیقین«(24، ج: 77،ص:213، ح1)
20-»نظام الدین خصلتان: انصافُک من نفسک و مواساة إخوانک«.(5، ش 9983)
21-»نظام الدین مخالفة الهوی و التنَّ َزهُّ عن الدنیا«.(5، ش9981)
22-»حبنا اهل البیت نظامالدین«.(20، ص:296)
23-»جماع الدین فی اخلاص العمل و تقصیر الامل و بذل الاحسان و الکف عن القبیح«(5،ش4770)
24- »علیک بالتقّوی و الصدق، فَهما جماعالدین«. (5، ش2827)
25-»ثلاثُ هنّ جماع الدین: العفّة و الورع و الحیاء«. (5، ش4679)
26-»الایمان علی اَربع دعائم: علی الصبر و الیقین و الجهاد و العدل«.(30، ش1388)
27 -»حسنُ العفاف و الرضّا بالکفاف منْ دعائمالایمانِ«. (5، ش 4838)
28-»الایمان علی اربعـة ارکـان : التوکـل علـی اﷲ و التفـویض الـی اﷲ و التـسلیم لامـراﷲ و الرضـا بقضاء اﷲ«.(24، ج: 78، ص:63)
29 -»اصل الایمان حسن التسلیم لأمراﷲ«. (5، ش1786 )
30-»الایمان شجرة اصلها الیقین و فرعها التُّ قی و نورها الحیاء و ثَمرهُا السخاء«. (5، ش3087 )
31-»إن من حقیقة الایمان أن تؤثر الحق و إن ضرک علـی الباطـل و إن نفعـک «. (24،ج:70، ص :
106، ح: 2)
32-»لقی رسول اﷲ یوما حارثة … فقال له : کیف أصبحت یا حارثة؟ قال : أصبحت یا ر سول اﷲ مؤمنـا حقا. قال: إنّ لکل إیمان حقیقة، فما حقیقة إیمانک؟ قال : عزفت نفسی عن الدنیا، و أسهرت لیلـی، و أظمأت نهاری«.(16، ص: 187، ح: 5)
33 – » بینا رسول اﷲ فی بعض أسفاره إذ لقیه رکب فقالوا : السلام علیـک یـا رسـول اﷲ، فقـال مـا أنتم؟ قالوا : نحن مؤمنون . قال: فما حقیقه الایمـانکم؟ قـالوا : الرضـاء بقـضاءاﷲ و التـسلیم لامـر اﷲ و التفویض الی اﷲ تعالی، فقال : علماء کادوا أن یکونوا من الحکمه أنبیاء، فإن کنتم صادقین فـلا تبنـوا ما لا تسکنون، و لا تجمعموا ما لا تأکلون، و اتقوا اﷲ الذی الیه ترجعون.« (16، ص: 187، ح: 6) 34- »إن لکُلِّ شیء حقیقةً و ما بلغ عبد حقیقة الایمانِ حتی یعلم أنّ ما أصابه لمَ یکن لیخطئَه و ما أخطاه لم یکن لیصیبه«. (30، ش12)
35-»لا یحقُّ العبد حقیقة الایمان حتی یغضْب ﷲِ و یرضی ﷲِ، فاذا فعل ذلک فقـد اسـتَ حقَّ حقیقـة الایمان«. ( 30، ش99)
36-»لا یبلغُ أحدکم حقیقةَ الایمانِ حتی یحب أَبعد الخلق منه فی اﷲ، و یبغض أَقْـرب الخلـق منـه فی اﷲ«. (6، ص: 369)
37 -»لا یبلغُ أحدکم حقیقة الایمان حتی یکون فیه ثلاثُ خصالٍ : حتی تکون الموت أحب الیه من الحیاةِ، و الفقرُ أحب الیه من الغنی، و المرض أحب الیه من الصحةِ«. (16، 189/1)
38-قال لی رسول اﷲ(ص): »یا علی، اُکتب، فقلت : ما أکتب؟ فقال : اُکتب: بـسم اﷲ الـرحمن الـرحیم، الایمان ما وقر فی القلوب و صدقتَْه الاعمالُ، و الاسلام ما جری علی اللسان و حلـت بـه المناکَحـةُ «.
(24،ج:50، ص: 208، ج: 22، ص: 177، ح: 48 )
39-»الایمان بالقلب و اللسان، و الهجرةُ بالنَّ فْس و المال«. (30، ش4)
40 - ر. ک. 33.
41-»لا یحقُّ العبد حقیقة الایمان حتی یغضْب ﷲِ و یرضی ﷲِ، فاذا فعل ذلک فقـد اسـتَحقَّ حقیقـة الایمان«. (30، ش99)
42-»لا یؤمنُ عبد حتی یحب للناس ما یحب لنفسه من الخیرِ«. (30، ش95)
43-»إنّ الرجلَ لا یکونُ مؤمناً حتی یکونَ قلبه مع لسان ه سواء، و یکون لـسانه مـع قلبـِه سـواء، و لا یخالف قولُه عملَه، ویأمنَ جاره بوائقَةُ«. (30، ش422،29،59،85)
44-»علامات المؤمن خمس : الورع فی الخلو ةِ، والصدقةُ فی القلّةِ، و الصبرُ عند المصیبةِ، و الحلمْ عند الغضبِ، و الصدقُ عند الخوف«. (24، ج: 67، ص: 293، ج: 15، ص: 314، ح: 49)
45-»ثلاثٌ من علامات المؤمنِ : علمه باﷲِ، و من یحب، و مـن یـبغض «.(23، ج : 2، ص: 126، ح: 9) مرحوم مجلسی در (25، ج : 8، ص: 263) در بیان حدیث میفرماید:»علمه باﷲ«ای بذاته و صـفاته - »و من یجب و من یبغض «ای من یحبه اﷲ من الانبیاء و الاوصیاء و من یبغـضه مـن الکفـار و اهـل الضلال او الضمیر فی الفعلین راجع الی المؤمنای علمه بمن یحب ان بحبه و یحب ان ینفعه و کانّه أظهر«.
46-»إنّ من حقیقة الایمان أنْ تُؤْثرَ الحق و إنْ ضرَّ ک علی الباطلِ و إنْ نَفعَک«(24، ص: 106،ح:2).
47-»اعلموا أنه لن یؤمنَ عبد من عبیده (اﷲ) حتی یرضی عن اﷲِ فیما صنع اﷲ إلیه و صنع به، علی ما أحب و کَرهِ«. (24، ج: 37، ص: 79 و ج: 78، ص: 217، ج: 93، ص: 253، ح: 112).
48-»إنما یدرک الخیرُ کلُُّ ه بالعقل، و لا دینَ لمن لا عقلَ له«.(22، ج77/ص158/ج73/ص393/ح7)
49-»المرتاب لا دینَ لَه«.(5،ش 1014)
50-»… من شک فلا دین له«. (24،ج:84، ص: 359، ح: 7)
51-»ایها الناس ثلاث لا دین لهم : لا دین لمن دان بجح ود آیة مـن کتـاب اﷲ و لا دیـن لمـن دان بفریه باطل علی اﷲ و لا دین لمن دان بطاعة من عصی اﷲ تبارک و تعالی ثم قال : ایها الناس لا خیر فی دین »لا تفقّه فیه…«. (24، ج: 2، ص: 118، ح: 19).
52-»…ذلک رجل لا دین له«. (24، ج: 4، ص: 32، ح: 7)
53-»… فمن زعم انه یؤمن بما لا یعرف فهو ضال«. (24، ج:4، ص:161، ح:6)
54-»… ان للدین ثلاث علامات: العفة و العلم و الحلم«. (24، ج: 13، ص: 420، ح: 14)
55-»کل من لم یحب علی الدین و لم یبغض علی الدین فلا دین له«.(24،ج: 69، ص:250، ح: 27)
56-»لا دینَ لمن دانَ بولایةِ إمامٍ جائرٍ لیس منَ اﷲ... لا دین لاولئک...«.(24،ج: 23،ص: 323،ح:39)
57-»ویل لمن لا یدین اﷲ بالامر بالمعروف و النهی عن المنکر قال : و من قال : لا اله الا اﷲ فلن یلج ملکوت السماء حتی یتم قوله بعمل صالح و لا دین لمن دان اﷲ بغیر امام عادل و لا دیـن لمـن دان اﷲ بطاعة ظالم…« (24، ج: 69، ص: 402، ح: 102)
58-»لا یؤمن رجل حتی یحب اهل بیتی« (24، ج: 27، ص: 107، ح: 79)
59-»لا یتم الایمان إلاّ بمحبتنا اهل البیت« (24، ج: 36، ص: 322، ح: 178)
60-»لا یتم الایمان إلاّ بولایتنا اهل البیت« (24، ج: 36، ص: 326، ح: 182)
61-صبر، گیاهی است از ت یره سوسنها، دارای برگهای دراز و ضخیم و تیغ دار، گلهـایش زردرنـگ و مانند خوشه در سر ساقه قرار دارد، در جاهای گرم مـی رویـد و بـر چنـد گونـه اسـت و از انـواع آن شیرابهای میگیرند که پس از سفت شدن به صورت صموغی زرد رنگ در میآید و آن را در فارسـی صبر زرد یا آلوا و به فرانسه آلوائس (ALOES) میگویند. عمید، فرهنگ عمید، ج1 ص1353.
62-»الغضب یفسد الایمان کما یفسد الصبر العسل و کما یفسد الخلّ العسل«.(24، ج: 73، ص: 265، ح: 15)
63-»علیکم بالصبر فانه لا دین لمن لا صبر له«. (24، ج: 71، ص: 92، ح: 46)
64-»من لم یستحی من اﷲ و جاهره بالقبیح فلا دین له«. (24، ج: 71، ص: 335، ح: 16)
65-»لا ایمان لمن لا امانه له و لا دین لمن لا عهد له«. (24، ج: 72، ص: 198، ح: 26)
66-»فساد الدین الدنیا«. (5، ش6554 و 4609)
67-»حرام علی قلوبکم ان تعرف حلاوة الایمان حتی تزهد فی الدنیا«. (23، ج: 2، ص: 128، ح: 2) 68-»آفة الدین سوء الظن«. (5، ش 3924)
69-»ستة لا تکون فی مؤمنٍ: العسرُ و النکد، و الحسد و اللجاجةُ و الکذب و البغی«. (6، ص: 377)
70-»أدنی ما یخرج به الرجلُ من الایمانِ أنْ یجلس إلی غالٍ فیستمع إلـی حدیثـه و یـصدقَه علـی قوله«. خصال صدوق، ص72 .
71-»فان الکلام و الخصومات تفسد النییة و تمحق الدین«. (24، ج: 2، ص: 137، ح: 46)
72-»من شرب الخمر خرج من الایمان و من زنی خرج مـن الایمـان و مـن أفطـر یومـاً مـن شـهر رمضان متعمداً خرج من الایمان«. (24، ج: 69، ص: 197، ح: 13) 73-»ستة لا تکون فی مؤمن: … و الکذب و البغی«. (6، ص: 377)
74-»لا خیر فی دین لیس فیه رکوع و لا سجود«. (24، ج: 18، ص: 203، ح: 33)
منابع
الف: منابع فارسی
1. قرآن کریم، (1380)، ترجمه الهی قمشه ای.
2. آذربایجانی، مسعود، (1380)، "آزمون جهت گیری مذهبی با تکیه بـر اسـلام "، پایـان نامـه ارشـد روان شناسی بالینی، راهنمایی دکتر پریرخ دادستان، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
3. آرین، خدیجه، (1378)، "بررسی رابطه دینداری و روان درستی ایرانیان مقیم کانادا "، پایان نامـه دکتری روان شناسی عمومی، تهران: دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی.
4. آلستون، (1376)، دین و چشم اندازهای نو، ترجمه غلامحسین توکلی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
5. آمدی، عبدالواحدبن تمیمی، (1373)، غررالحکم و دررالکلـم، شـرح : محمـد خوانـساری، تهـران :
انتشارات دانشگاه تهران.
6. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی بـن الحـسین، (1400ق)، تحـف العقـول، ترجمـه فارسـی، تـصحیح علیاکبر غفاری، تهران: کتابفروشی اسلامیه.
7. انوری، حمیدرضا، (1373)، "پژوهشی راجـع بـه تقـدیر گرایـی "، پایـان نامـه کارشناسـی ارشـد جامعهشناسی، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
8. پترسون و همکاران، (1377)، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطان ی، تهـران :
طرح نو.
9. جوادی آملی، عبداﷲ، (1379)، تسنیم، قم، نشر اسراء.
10. جوادی آملی، عبداﷲ، (1380)، شریعت در آیینه معرفت، قم: مرکز نشر اسراء.
11. خرمشاهی، بهاء الدین، (1372)، دین پژوهشی، دفتر اول، تهران : مؤسسه مطالعات و تحقیقـات فرهنگی.
12. خسرو پناه، عبدالحسین، (1379)، کلام جدید، قم : مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه.
13. دشتی، محمد، سید کاظم، محمدی، (1369)، المعجم المفهرس لالفاظ نهـج البلاغـه، قـم : نـشر امام علی(ع).
14. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، (1392ق)، معجم مفردات الفـاظ القـرآن، دارالکاتـب العر بـی، چاپ و صحافی قم: اسماعیلیان.
15. السبحانی، جعفر، (1380)، دروس مـوجزه فـی علمـی الرجـال و الدرایـه، قـم : المرکـز العـالمی للدراسات الاسلامیه.
16. سبزواری، محمد، (1414ق)، جامع الاخبار، قم: مؤسسه آل البیت.
17. شیخ صدوق، علی بن الحسین، (1403ق)، الخصال، قم: مؤسسه النشر الاسلامی.
18. طباطبایی (علامه)، سید محمد حسین، (1363)، المیزان فی تقسیر القرآن (20 جلد). قم: بنیـاد علمی و فکری علامه طباطبایی.
19. طریحی، فخرالدین، (1362)، مجمع البحرین، تهران: کتابفروشی مرتضوی.
20. شیخ طوسی، محمدبن الحسن، (1414ق)، الأمالی، قم: مؤسسه البعثة، دارالثقافة.
21. غزالی، ابو حامد، (1398 ق )، کیمیای سعادت (3 جلد )، بـه کوشـش عبـد الـرحیم خـدیو جـم، تهران: مرکز انتشارات علمی و فرهنگی.
22. فیاضی، غلام رضـا، (1384)، "حقیقـت ایمـان از منظـر ملاصـدرا و علامـه طباطبـا یی"، مجلـه پژوهشهای دینی، سال اول، شمارة اول، قم: دانشگاه تهران، پردیس قم.
23. کلینی، محمدبن یعقوب، (بی تا)، اصول الکافی، دو جلد، تهران: المکتبة الاسلامیة.
24- مجلسی، محمدباقر، (بی تا)، بحـارالانوار ج 2، 4، 13، 23، 29، 50، 67، 69، 71، 70، 72، 73،
77، 78، 79، 92، 93، 103، بیروت: دراالاحیاء التراث العربی.
25- مجلسی، محمدباقر، (1363)، مرآة العقول، ج: 8، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
26- مصباح یزدی، محمدتقی، (1367)، معارف قرآن، قم: مؤسسه در راه حق.
27- مصطفوی، حسن، (1360)، التحقیق فی کلمات القـرآن الکـریم، تهـران : بنگـاه ترجمـه و نـشر کتاب.
28. مطهری، مرتضی، (بی تا)، مجموعه آثار(15 جلد)، قم: صدرا.
29. ملاصدرا، محمد، (1386ق)، الاسفار الاربعه، قم: مکتبه مصطفوی.
30. الهندی، علاءالدین علی المتقی، (1389ق)، کنزالعمال فی سنن الأقوال و الافعال، بیروت: مکتبـة التراث الاسلامی. ب: منابع انگلیسی
31- Fukuyama, Mary A., & Seving, Todd D.,(1999), Tntergrating Spirituality Into Multicultural Counseling, London: Sage Publications.
31-Peterson, Michael, Hasker, W. Reichenbach, B.& Basinger, D., (1991), Religious Belief, An Interoduction to the Philosophy of Religion, Oxford University Press.
32- Stark, R., & Glock, C.Y., (1968). American Piety:The Nature of Religious Commitment. Berkeley: University of California Press.
33-Wulff, D.M., (1991), Psychology of Religion: Classic and Contemporary Views, New York: John Willey.