Fadak.IR راهکارهای فدک
English Русский العربية فارسی
مقالات مدیریت مطالعات زبان


/ پژوهش / روش‌شناسی

روش‌های تحقیق کیفی در علوم ارتباطات


درتحقیقات به روش کیفی،پژوهشگر برای جمع آوری اطلاعات از محیط پژوهش موردنظر می‌بایست با ورود به آن محیط،خودرا جزءگروه مورد تحقیق فرض کرده وازنزدیک مشاهدات را زیر نظروثبت نماید.
زمانی این مشارکتاثربخش خواهد بودکه خودراجای اعضای ان جامعه گذاشته و کلیه رفتار،افکار و احساسات و عواطف را با محیط پزوهش همسو نماید،چون بدون مشارکت نمی‌توان به تجربیات آنان دست یافت در واقع یک پژوهشگرباید این توانایی را داشته باشد که درمحیط‌های متفاوت پژوهش بتواند همانند یک بازیکر ایفای نقش نماید.
به موازات مشاهده مشارکتی (هم زیستی در محیط پژوهش )می توان با مصاحبه که همان  گفتگو و رد و بدل کردن نظرات مورد علاقه که بین دوطرف است  از تجربیات و اطلاعات آنان بهره گرفت.
مصاحبه براساس ساختار با هم تفاوت دارند:مصاحبه عمیق - مصاحبه ساخت نایافته -مصاحبه
 نیم ساخت یافته -مصاحبه متمرکز-مصاحبه همیارانه و مصاحبه مردمنگارانه ونیز اشکال
تخصصی و دقیقتر ازمصاحبه بنام تاریخ زندگی و گروههای کانونی نام برد.هدف از انجام مصاحبه یک پژوهشگرآن است که نسبت به دیدگاه  افراد در مورد یک وضعیت و رخدادآگاهی کسب کرده وازتجربه‌هایگذشته و اطلاعات آنان مطلع گردد.
درقدم بعدی با جمع آوری و تجزیه وتحلیل اسناد (اطلاعیه‌ها،صورتجاسات،اخطاریه‌ها،گزارشات تحقیقاتی )می توان برای تکمیل نمودن مشاهدات و مصاحبه‌های انجام گرفته کمک گرفت وهمچنین
 از نحوه پوشش لباس،معماری ودکوراسیون محیط کاروزندگی ونیزخاطرات شخصی استفاده کرد و برای ثبت دقیق از مشاهدات می‌توان عکس و فیلم تهیه کرد.
-پژوهش کیفی، فعالیتی است انعطاف پذیر و موفقیت درآن بستگی به سابقه و تجربه کاری پژوهشگر دارد.
-پژوهشگران کیفی،دربررسی‌های خود عملکرد ورفتارانسانها و فضای حاصل از یک رفتارجمعی رابا یک معنا تعریف می‌کنند وبرای انتخاب باید محیطی از معناهای متفاوت داشته باشیم تا دربین آنها دست به انتخاب بزنیم.
-روش‌های هستی شناسی و معرفت شناسی،پژوهشگران ارتباطات را در رسیدن به نتیجه مطلوب و قانع کننده درجهت چگونگی ساختار و محتوای پژوهش یاری می‌رساند.
پژوهش تفسیرگرایی: ارتباط دادن نتایج حاصل از مطالعه آئین‌های خاص،اشعار،گفتگوها،رقص‌ها ومراسم‌ها به یک فرهنگ یا یک سبک زندگی مردم در یک منطقه جغرافیایی است.
پوزیتیویسم :پژوهشگران این حوزه (قرن ۱۹) مشاهداتی را که با تجربه و احساسات عینی همچون علوم طبیعی که با کارآزمایشگاهی به نتیجه برسدو قابلیت اثبات و ابطال نیز داشته باشد.پزوهشگران پوزیتیویسم به دنبال علت ومعلول یک پدیده هستند و با اندازه گیری و کمی کردن گزاره‌های کیفی،مشاهدات تجربی خودرا به قانون تبدیل می‌نمایند و نظریه‌ها و باورهایی را که در این راستا نباشد قابل پذیرش نمی‌دانند . آنها بر این باورند که مفاهیم و روش‌های علوم طبیعی را می‌توانند بعنوان پایه اصلی و مبنا درنظرگرفت وبا تغییرات جزئی،تبدیل به یک فرایند و الگویی جدید برای پژوهش علوم اجتماعی شود.این پژوهشگران جامعه آماری مورد پژوهش خودرا برای نمونه گیری براساس ویژگی‌ها،صفات،رفتار و کنش طبقه بندی می‌نمایند.
پسا پوزیتیویسم : پس از جنگ جهانی دوم (نیمه قرن ۲۰)با اکتشافات و نوآوری‌هایی در علوم اجتماعی،پژوهشگران ارتباطات به پوزیتیویسم‌ها انتقاد کردندو برخی از قضایای آنان را به چالش کشیدند،آنان برای اثبات قضایا،به نتیجه حاصل از مشاهدات تجربی اعتقاد نداشتندوبر این باورند که باید بتوان ادعایی بر خلاف تجربه را به اثبات رساند.
تفسیرگرایان در این حوزه قرار می‌گیرند و مشکلات پژوهشگران پوزیتیویسم را که بر اثر عدم تعادل،درک ویکدلی درمحیط آزمون بوجود می‌آید از نواقص و ایرادات در نتیجه پژوهش می‌دانند،از ایرادات دیگر می‌توان به محدودیتهایی که برای پژوهش بصورت مصنوعی براهداف از پیش تعیین شده  تاثیر  می گذارد اشاره کرد.
-درمناطق مختلف و محیطهای ژئوپولیتیکی و نیز مقایسه کشورها،تفاوت‌هایی در چگونگی مطالعات و پژوهشهای علوم ارتباطی صورت گرفته است که این امر دلیلی است بر کثرت پژوهشگران پساپوزیتیویسم است که بر اثر رخدادهای متنوع و محلی پدید آمده است .
-امروزه تخصصی شدن وگرایشها و زیرشاخه‌های متنوع علوم ارتباطات،به دلیل مباحثه‌های متنوع پژوهشگران علاقه مند دراین عرصه است که خودرا در جریان تحولات درزمینه‌های مهم و موردعلاقه آنان رخ می‌دهد قرار می‌دهند.
-جهان بینی پژوهشگران کیفی یک پارادایم تفسیری است که مبنای آن هستی شناختی و معرفت شناختی است که درقرن ۱۹و۲۰ از فلسفه‌های ایده آلیسم و پدیدارشناسی بوجودامده است.
-علوم طبیعی و تجربیات،با علوم انسانی که به مطالعه میان انسانها و رفتارهای اجتماعی می‌پردازد،متفاوت می‌باشد،پژوهشگر تفسیرگرا باید از عملکرد، رفتار و احساسات انسانها فهم و برداشت عمیقی داشته باشد که حاصل گفتگوهای گسترده و طولانی مدت در محیط‌های اجتماعی می‌باشد.
-پژوهشگران کیفی، به جهت عدم توجه به شرایط تاریخی و بازتاب رفتارهای اجتماعی درپژوهشهای طبیعت گرا،روشهای کمی را ناکارآمد و اعتباروارزشی برای آن قائل نیستند.
-بسیاری از پژوهشگران نیز،پژوهش‌های کیفی را نا کارآمد می‌پندارند وآن را یک علم نرم می‌دانند به دلیل مشاهدات جانبدارانه وگزینشی و استفاده از ابزارهای با دقت کم،ضبط وثبت گزینش شده  ،عدم کنترل‌های کافی برعوامل تاثیرگذار و نمونه گیریهایی که بعضا" نماینده طیف جامعه پژوهش نمی‌باشند.
-پژوهش‌های کیفی برخلاف پزوهشهای کمی،خیلی زود به نتایج قابل منتهی نمی‌شودوگاها"نتیجه آن مورد تردید قرارمی گیرد چون محیطهای پزوهش درسازمانها،خرده فرهنگ‌ها،خانواده‌ها،گروهها و افراد می‌باشدوشاید گزینش این موضوع‌ها به دلیل نزدیکی ارتباطش با دنیای درونی پژوهشگر باشد که برخی اوقات به دلیل به خطرافتادن منافعشان با مقاومت و تحریف مواجه می‌شوند.
- در دهه‌های اخیر،پژوهش‌های فرهنگی،تفسیری سهم بیشتری درمنابع و تولید علوم ارتباطات دارد که می‌توان به فضای مجلات علمی که درآن از روش‌های کیفی استفاده شده است اشاره نمود و همچنین در خارج از فضاهای تحقیقاتی دانشگاهی نیز توجه روزافزون موسسات وشرکتها دراستفاده ازاین روش دال براین ادعاست که علت آنرا می‌توان آشنایی بیشتر پژوهشگر با هدف‌ها،روش‌ها،جریان‌ها و رویکردهای تفسیری،فرهنگی وانتقادی می‌باشد وازطرف دیگر درجهت پاسخگویی به برخی پرسش‌های فرهنگی و تفسیری ازروش‌های کمی مناسب تر می‌باشدوهمچنین دانشمندان مانند گذشته درمقام دفاع برنمی آیند وآثارشان رابصورت توجیهی و ایجابی به مردم می‌شناسند.
۳اصطلاح پژوهش طبیعت گرا،مردمنگاری وپژوهش‌های کیفی ازروشهای مطالعاتی پارادایم تفسیری می‌باشند.
۱-پژوهش طبیعت گرا : هدف ازاین پژوهش توصیف فرهنگی است وبرای درک وفهم رفتار و عملکرد‌های بومی انسانهای یک منطقه می‌توان ازبررسی وتحلیل محیط‌های کاروفعالیت افراد مورد پژوهش بهره برد،این پژوهش علاوه بر مطالعه رفتارهای اجتماعی و وضعیت طبیعی ازدیگر فنون مثل مصاحبه،جمع آوری اطلاعات،بررسی نقشه‌ها نیز استفاده می‌نمایند.
- برخی اوقات عملیات پزوهش طبیعت گرا در محیط‌های مورد مطالعه برنتایج تاثیر می‌گذارد،ازدیگرامتیازات شیوه‌های تفسیری،تحلیل بازتابی  آن است،به این معنی که شخص پژوهشگردرمحیط مورد مطالعه احساسات و توجهات خودرا درپژوهش لحاظ می‌نماید.
۲-مردمنگاری : مشاهده مشارکتی است وپساپوزیتیویستها نیز مانند پوزیتیویستهاازمحاسبات کمی که غالبا"روش‌های آماری برای تحلیل الگوها و پیمایش‌ها،روش‌های مثلث سازی ودیگر ابزارهای اندازه گیری بهره می‌گیرند.موفقیت مردمنگاران درتعریف وتفسیرارتباطات قابل مشاهده بین رفتارهای اجتماعی دریک قلمروفرهنگ است.
-مردم شناسی که مبنای مقایسه و طبقه بندی فرهنگ مردم است با مردمنگاری تفاوت دارد،هرچقدرتوصیف رفتاراجتماعی تفصیلی ترباشد،فهم ودرک ازآن پدیده عمیق تر خواهدبود.
-مطالعات میدانی،قاعده اصلی دراین روش است که تماس وارتباط طولانی پژوهشگربا فرهنگ خاص مورد مشاهده است. مردمنگاری وابستگی زیادی به متن دارد زیرا نوشتن در تمام مراحل پژوهش میدانی کاری اساسی است،با نوشتن روابط میدانی بین پژوهشگر و اعضای فرهنگ مورد مطالعه و چگونگی بیان را تثبیت می‌کند.
۳- پژوهش کیفی : اصطلاحی است عمومی که مجموعه‌ای از فنون تفسیری رادربرمی گیرد واین فنون توصیف،رمزگشایی،ترجمه ودرک معنا به استثناء فراوانی پدیده‌ها که جنبه‌های آماری وریاضی دارند را شامل می‌شود و بطورکلی تحلیلی است که با گفتگو و مصاحبه،اشارات وزبان بدن پی به محتوا وتجربه رفتار اجتماعی می‌پردازد.
-به جهت اینکه روش تحقیق کیفی بدون ارائه آمار،شفاف و قابل لمس باشد،نقش و تجربه علمی پژوهشگر وعمل آن درارائه پژوهش بسیار مهم است
-پژوهش کیفی درآمیختگی و هم زیستی طولانی مدت با مردم را برخلاف مردمنگاری را پیشنهاد نمی‌کند و همچنین نگاهی جامع و کل نگربه رفتارهای اجتماعی را قبول ندارد.
زیرشاخه‌های پژوهشهای کیفی عبارتنداز  : ارتباطات بین فردی،زبان و تعامل اجتماعی، ارتباطات گروهی، ارتباطات سازمانی، ارتباطات بین فرهنگی و مطالعات رسانه ای،مطالعات فرهنگی، اجراء پژوهی، ارتباطات کاربردی، ارتباطات سلامت .
ارتباطات بین فردی : این نوع زیرشاخه شامل مطالعات کیفی روابط بین افراداست (مانند روابط خویشاوندی) که مقید به ارتباطات کلامی و غیر کلامی است،روش‌هایی است که روابط میان انسانها و مشکلات که برای حفظ و تغییر روابطشان مواجه میشوندرا توصیف می‌کند.
زبان و تعامل اجتماعی : زیر شاخه‌ای است متنوع از پژوهشگران ارتباطات که از علوم روان شناسی،جامعه شناسی،زبان شناسی ومردم شناسی متاثر شده است .که به چهارگروه تقسیم بندی میشود: تحلیلگران گفتگو - تحلیلگران گفتمان - مردمنگاران ارتباطات - خردمردمنگاران.که اختلاف آنها در تحلیل و گردآوری پژوهش می‌باشد.
ارتباطات گروهی : در این روش کیفی گروههایی که بر اساس ساختار فرهنگی و فکری مشابه تشکیل شده را تقسیم بندی نموده وبه مطالعه و چگونگی شکل گیری هویت گروهی می‌پردازد.برای تحلیل می‌توان از مشاهدات طولانی مدت و نوشتن کارمیدانی ونیز رابطه کلامی بین افراد گروه درایجاد نظریه‌های جدید بهره گرفت.
ارتباطات سازمانی : پژوهشگران این زیر شاخه توانستند شباهتهای میان سازمان‌ها و فرهنگ‌ها را بیابند. با مطالعه ارتباط سازمانی می‌توان به مباحثی چون جامعه پذیری کارکنان،تعهد وهویت سازمانی،رهبری،اخلاق حرفه ای، اختلافات درون سازمانی دست یافت که مسائل و مشکلات را از طریق پرورش و احیای فرهنگ‌های میان فرد و سازمان حل می‌نمایند.
ارتباطات بین فرهنگی : در اصطلاح عام، مطالعه پژوهشگرانی است که به تعامل بین اعضای فرهنگ‌های متفاوت می‌پردازد ودر پی دلایل و شواهد(علت ومعلول)تاثیر گذاری فرهنگ‌های دیگر بر فرهنگ ملی است،بنای اصلی این نوع پژوهش‌ها بر روابط دو سویه ارتباطات و فرهنگ می‌باشدو تاکیدشان بر روابط نامتوازن قدرت،تفاوت‌های فرهنگی، هویت‌های قومی وجنسیتی است
 خلاصه  فصل ۱ :
این فصل با دو موضوع تجربی آغاز می‌شود و پیرامون پژوهش کیفی ادامه می‌دهد. در پژوهش کیفی مصاحبه‌ها با نام‌ها و معناهایی نسبتاً متفاوت به کار میروند. مصاحبه عمیق، مصاحبه ساخت نیافته، مصاحبه نیمه ساخت یافته، مصاحبه متمرکز، مصاحبه همیارانه و مصاحبه مردمنگارانه
تنها از طریق زیستن یک تجربه و توصیف و تغییر معنای آن است که پژوهشگر کیفی می‌تواند آن تجربه را برای مخاطبانش قابل استفاده سازد.
فنون مشاهده مشارکتی، مصاحبه و تحلیل اسناد و آثار (بشرساخته)، مورد تاکید قرار گیرد .
پژوهش کیفی فعالیتی است شخصی و یگانه که مستلزم تجزیه پژوهشگر است. به نظر پژوهشگران کیفی انسان‌ها کنش‌ها و دنیاهای برآمده از این کنش‌ها را با معنا می‌دانند در اصل ساختن معنا و از آن خود کردن آن چیزی است که ما در پی آنیم .
رسالت رشته ارتباطات یعنی مطالعه کنش نمادین انسان در زمینه‌های متنوع انجام آن اند. پژوهش کیفی در حوزه ارتباطات به اجراها وعمل‌های ارتباطات انسان می‌پردازد. در ادامه به تاریخچه و بررسی کیفی در ارتباطات می‌پردازد .
در عرصه ارتباطات، همانند اغلب حوزه‌های دیگر علوم اجتماعی، تاثیر تاریخی پوزیتیویسم در مجموعه متنوعی از اعمال سازمانی تجلی یافته است .
اصولاً این اعمال جستجوی عوامل بیرونی و روانشناختی رفتار ارتباطی، تاکید بر پیش بینی و کنترل این رفتار و استفاده از روشهای عینی و کمی در محیط‌های مصنوعی مثل مطالعات آزمایشگاهی یا پیمایشی را شامل می‌شود .
سه اصطلاح پژوهش طبیعت گرا، مردمنگاری و پژوهش کیفی در ادامه بحث می‌شود .
در پژوهش طبیعت گرارفتارهای بومی آدمیان و معناهای مراد آنان را تنها می‌توان ازطریق تحلیل دقیق وضعیت‌های طبیعی ایشان فهمید و درک کرد .
در مردم نگاری غالباً از پیمایش‌ها و روش‌های آماری برای تحلیل الگوها تعیین نمونه‌ها و روش مثلث سازی یافته‌ها بهره می‌برند .
پژوهشگران کیفی اساساً در پی آن‌اند که شکل و محتوا و تجربه کنش اجتماعی را که مقید به موقعیت‌ها هستند حفظ و تحلیل کند و از این که آن‌ها را در قالب‌های ریاضی و صوری قرار دهند گریزان اند.
پژوهش‌های کیفی ۹ زیر شاخه دارد که عبارتنداز :
-         ارتباطات بین فردی
-         زبان و تعامل اجتماعی
-         ارتباطات گروهی
-         ارتباطات سازمانی
-         ارتباطات بین فرهنگی
-         مطالعات رسانه ای، مطالعات  فرهنگی
-         اجرا پژوهشی
-         ارتباطات کاربردی
-         ارتباطات سلامت
   خلاصه فصل دوم
در علوم اجتماعی روش انتخابی برای تحقیق دال بر دیدگاه محقق به موضوع تحقیق و ساختارهای اجتماعی است.چرا که هر روش در پی نظریه‌ای به وجود آمده است که فلسفه انسان شناختی خاص خود را دارد.
روش انتخابی بسته به اینکه انسان را کنشگری فعال ببیند یا موجودی منفعل نسبت به شناخت او اقدام می‌نماید. همچنین است در مورد ساختارهای اجتماعی بسته به اینکه قدرت ساختارها را ورای قدرت کنشگران تصور نمایدو آنها را حاکم بر و شکل دهنده روابط انسانها؛ یا اینکه این ساختارها را ساخته و پرداخته کنش کنشگران و تحت تسلط آنها فرض کند، در نوع و چگونگی شناخت تفاوت‌هایی را ایجاد می‌نماید. همین تفاوت در دیدگاه‌هاست که منجر به شکل گیری دو روش عمده شناخت و تحقیق درعلوم اجتماعی شده است روش کمی و روش کیفی.
روش‌هالی کیفی تحقیق که فرض پایه‌ای خود را بر فعال دانستن انسان اجتماعی وتسلط او برساختارهای اجتماعی گذاشته‌اند درپی یافتن چگونگی‌ها وچرایی‌ها درمورد موضوعات موردمطالعه خود،فهم کنش گران اجتماعی را پایه کارخودقرار داده وسعی درنقب زدن به عمق،بررسی،شناخت وتفسیر همه جانبه آنها وفعالیتهایشان دارد. این شناخت وسنجش درتحقیق خود برپایه مشاهده استواراست.مشاهده عمقی ودقیق که هرچه دقت آن بالاتر وتمرکز آن برموضوع بیشتر باشد درتفسیر، نتایج معتبرتری به دست خواهدداد.
نویسنده این کتاب درپی پرداختن به مباحث سنجش وتفسیر درتحقیقات کیفی ارتباطی به منظور فراهم کردن چهارچوبی برای ایجاددقت درمشاهدات این قبیل تحقیقات درفصل دوم به بیان شش سنت کلیدی تئوری پرداخته که همگی آنها درمبحث فهم کنشگر اجتماعی وجه مشترک دارند.
درزیر خلاصه‌ای ازاین فصل آورده می‌شود:
سنتهای کلیدی نظری در پژوهش‌های کیفی ارتباطات
در این فصل پژوهش‌های کیفی ارتباطات در متن علوم انسانی مد نظر قرار گرفته است .به عبارتی تحقیق ارتباطی کیفی یک امر بین رشته‌ای در حوزه علوم انسانی شامل علوم روانشناختی،مطالعات تاریخی،علوم اجتماعی،تئوری‌های اخلاقی،مطالعات سیاسی وقانونی وانتقادات ادبی است .
در این بین رشته‌ای دیدن مشکلی که وجود دارد وجود تئوریهای مختلف با روایتهای متعدد است که باهم در برخی موارد توافقی ندارند اما می‌توان با ترکیب مناسب وخلاقانه آنها متناسب با آنچه مد نظر پژوهش است، پایه تئوریک پژوهش را فراهم نمود.
برای این ترکیب توافق قبلی بین محققان وجود ندارد و این محقق واقتضائات تحقیق اوست که این ترکیب تئودیک را به وجود می‌آورد . البته استفاده از تئوری در پژوهش کیفی امریست متاخر و در نتیجه محققان در برقرار نمودن رابطه بین مفاهبم تئوریک و جمع آوری اطلاعات وداده‌ها درروند پژوهش وتحلیل وداده‌ها‌ی کیفی بعضا دچار مشکل.
یکی از راه‌های کاهش اینگونه مشکلات شناخت سنتهای فکری است که تئوری‌ها از درون آنها سرچشمه می‌گیرند .شناخت سنتها‌ی فکری هم به انتخاب درست تئوریها و ترکیب مناسب آنها برای امر مورد تحقیق کمک می‌نماید و هم در جریان تحلیل و فهمیدن چرائی‌ها موثر واقع می‌شود.
بحث این مقاله به سازگار نمودن و ترکیب شش سنت کلیدی در علوم انسانی برای استفاده در تحقیقات کیفی است . این سنت‌ها عبارتند از : اتنومتدولوژی،تعامل گرایی نمادین،مردم نگاری ارتباطات،نظریه انتقادی مدرن وپست مدرن،فمینیسم ومطالعات فرهنگی.
Verstehen یا "تفهم"
از آنجا که تحقیق ارتباطی کیفی برفهم امور اجتماعی تاکید دارد نویسنده قبل ازپرداختن به سنت‌های ذکر شده به مفهوم "تفهم" ازنظر چندین فیلسوف تفسیر گرا پرداخته است
تفهم یا فهم امور اجتماعی اینگونه تعریف می‌شود:برای فهم امور اجتماعی (آنچه در حال رخ دادن است) باید فعالیت اجتماعی را از نقطه نظر کنشگر ببینیم.
تفهم اصطلاحی است که ویلهم دیلتای (dilthy (به این امر اختصاص داده بود و ریشه آن به قرن 18 برمی گردد .‏ به هنگامی که جیم با تیستا ویکو بحث علم جدید و جداسازی علوم انسانی از علوم طبیعی را مطرح می‌نمایدو فهم مناسب از طبیعت انسانی و نیازها‌ی اورا در گرو ؛مطالعه تاریخی اشکال فرهنگی ؛ می‌بیند .
پس ازاو کانت به توسعه نظریه وی میپردازد . توسعه مفهوم "تفهم" در قرن 19 واکنشی بود به استدلالات علمی –فلسفی کاربرد پوزیتیویسم برای مطالعه رفتار انسان‏در طول این قرن قوانین جهانی مشخصی برای رفتار انسان تعریف شده بودکه براساس آنها انسان وزندگی اجتماعی او مورد مطالعه قرار می‌گرفت . در اوایل قرن 20 این مفهوم پایه‌ای برای علم پدیدار شناسی اجتماعی و شیوه‌های دیگر تحقیق اجتماعی شد .
یکی از شیوه‌ها‌ی تحقیق تفسیری حوزه هرمنوتیک بود که با تفسیر کتاب مقدس کهن کار ویلهم دیلتای آغاز وبعدها توسط‌هانس گادامر تکنیک‌های آن فرمول بندی ومنتشر شد.
مراحل متد هرمنوتیک تفسیری شامل : تصور همدلانه با تجربه نویسنده متن ‏‏‏‌؛ به کار گرفتن حرکتی دوری و متناوب بین ویژگیهای متن وزمینه ؛در نظر گرفتن دانش کلی که متن در آن تولید شده است .
هرمنوتیک چه در سطح فلسفه وچه در سطح روش به این دلیل که به ؛ فهم ؛ به مثابه عنصر بنیادین وضعیت انسانی اهمیت می‌دهد می‌تواند دانش تحقیق کیفی را شکل دهد .شکل دیگر اهمیت بخشیدن به مفهوم "تفهم" کاری بود که توسط ماکس وبر انجام شد .او برای استفاده از این مفهوم روشی را درقالب نظریه کنش اجتماعی معنا دار مطرح و برای آن یک جایگاه علمی تعریف می‌کند . روش وبر متمرکز بر مطالعه رفتار قصد مند انسانها بود .
البته هوسرل نیز به شکل غیر مستقیم با تعریف مفهوم ؛دنیای زندگان؛و توصیف تعامل افراد در آن به تقویت پایه‌های "تفهم"می پردازد.
شوتز وپدیدار شناسی اجتماعی :
آلفرد شوتز برای تبین پایه‌های ذهنی فعالیت اجتماعی مطالعات وبر وهوسرل را با هم تلفیق کرد . وی یک پایه مفهومی برای مطالعه تفسیری ارتباطات فراهم آورد وآن مفهوم ؛بین الاذهانی ؛ بود. شوتز بدین وسیله به این مسئله که انسانها چگونه ساختن دنیای زندگان را می‌آموزند ؟ و اینکه چگونه بین کنش‌هایشان پیوستگی ایجاد می‌کنند ؟ پاسخ داد.
شوتز مفهوم کنش معنا دار وبر را پذیرفت وسعی کرد نشان دهد که چگونه معنا دار شدن کنش را توضیح دهد. او معتقد است که هر تعاملی برای افراد محملی است که وقایع را معنا دار می‌سازد .همچنین او به این امرکه افراد چگونه پیشرفت می‌کنند،مدیریت می‌کنند و چگونه ذخایر دانش خود را در فرایند معنا دار کردن وقایع به کار می‌گیرند ‚ می‌پردازد. این ذخایر از نظر شوتز شامل وقایع ‚ اعتقادات ‚آرزوها ‚ نقشها وتمایزاتی است که افراد یاد گرفته‌اند .
او معتقد است که هر کنشگر خود ودیگری را از طریق رابطه بین الاذهانی تعریف می‌کند و ما نه تنها این روابط را با هم عصرانمان می‌سازیم بلکه با پیشینیان و آیندگانمان نیز این را رابطه را داریم واین ارتباط به رشد خود فهمی کمک می‌نماید .
مطالعات شوتز وبر وهوسرل پیرامون مسئله فهم ؛تجربیات زنده و کنش اجتماعی؛ بنیادی برای مفاهیم مرکزی تفسیر فراهم کرد و آن شامل ساختار اجتماعی واقعیت ؛قواعد کاربرد زبان و خود در زندگی اجتماعی بود .
اتنومتدولوژی:
اتنومتدولوژی از دل پدیدار شناسی اجتماعی بیرون آمده است و اساس آن بر پایه نظریات هوسرل وشوتز است. اتنومتودولوژی ابداعی از گارفینگل (1967)است.
اتنومتدولوژی در بررسی امور اجتماعی به جای مطالعه بر تاثیرساختارهای اجتماعی (از قبیل هنجارها،ارزشها و...)روی رفتار انسانها تاکید دارد .و به توافق‌های زندگی روزمره و پروسه‌هایی که مردم برای ساختن روش‌های منظم ومشهود فعالیت‌ها استفاده می‌کنند می‌پردازد مثل رفتن به کار،خرید کردن،تماشای تلویزیون و... همه اینها وقایعی هستند که مردم به صورت منسجم و به شکل ماهرانه در آن ایفای نقش می‌کنند واز دیگران نیز انتظاراتی برای ایفای ماهرانه نقششان دارند.
برای دانشمندان اتنومتدولوژیست این مسئله وجود دارد که چگونه مردم این کارها را انجام می‌دهند ؟ آنها بحث "حضور در تعامل" را مطرح می‌نمایند.
اتنومتولوژی یک رویکرد ویژه در جامعه شناسی است چرا که مسیر معمول مطالعه رفتار انسان در جامعه شناسی را کنار گذاشته و مطالعات خود را روی ساختارهای محلی معنائی از طریق اعمال اجتماعی وبه طور خاص "گفتگو " متمرکز کرده است.
اتنومتدولوژی پژوهش‌های علم ارتباطات را در سه مورد تحت تاثیر قرار می‌دهد :
اول : توسعه تحلیل گفتگو.
دوم : تاکید بر اهمیت قواعد در ارتباط که توسط آیرون سیکورل ( 1974-1980) مطرح شد.
سوم :پژوهش عملکرد زبانی است که به چگونگی کاربرد قواعد زبانی توسط کنشگران می‌پردازد .
تعامل گرایی نمادین :
مطالعات تعامل گرایی نمادین به این مسئله می‌پردازد که چگونه خود ومحیط اجتماعی یکدیگر را از طریق ارتباطات شکل می‌دهند . تعامل گرایی نمادین نشات گرفته از فلسفه پراگماتیسم است .
تعامل گرایی نمادین در پژوهش‌های ارتباطی روابط بین فهم‌های کنشگران،انگیزه‌ها و اعمال طرح کنندگان پیام را شرح می‌دهد. همچنین به بررسی دقیق ذات معانی در پدیده‌ای اجتماعی می‌پردازد .
تعامل گرایی نمادین بر توسعه رویکرد ساختارگرایی بر ارتباط میان فردی اثر گذار بوده است .این رویکرد از تعامل گرایی نمادین برای بررسی مفاهیمی چون گرفتن نقش، تعریف موقعیت و امر فوق العاده معنا در تعامل استفاده می‌نماید .
مفاهیم تعامل گرایی نمادین همچنین در مطالعات گروهی وسازمانی به مثابه پدیده‌های اجتماعی با تاکید بر عملکرد شاهکارهای افسانه ای،تشریفات مذهبی و تعاملات روزمره موثر بوده است. در حوزه مطالعات رسانه هم پژوهشگران تعامل گرایی نمادین تفسیر و ادراک تصاویر متحرک را مطالعه کرده اند...
البته در این حوزه هنوز از امکانات غنی تعامل گرایی نمادین استفاده کامل نشده است .
مردم نگاری ارتباطات:
مردم نگاری ارتباطات ازمیراث غنی انسان شناسی اجتماعی،مطالعات فولکور ومعناشناسی استفاده می‌کند.انسان شناسی ارتباطات، ارتباطات رابه مثابه جریان مداوم ازاطلاعات (به جای مبادله قطعه قطعه پیام )مفهوم سازی می‌کند. مردم نگاری ارتباطات کنشگراجتماعی را استفاده کنندگانی تعریف می‌کند که همزمان کانالهای چند گانه (مثلا کلامی وغیر کلامی )وکد‌ها را برای خلق تعامل معناداربه کارمی گیرند(1987 sigmen)به وسیله کدها افراد قواعد استفاده وتفسیر مقولات خاص علائم (مثل مد وغذا)را معنا می‌کنند.تحقیقات مردم نگاری ارتباطات علاوه برتمرکز روی کارکردهای زبانی،گستره‌ای وسیع ازمطالعه،رسانه ارتباطی،ژانرها وزمینه‌ها،نمایشهای گفتگویی تلویزیونی وعکسهای فامیلی و... رانیز دربرگرفته اند،دراین مطالعه آنچه اهمیت می‌یابد"خصیصه‌های فرهنگی درارتباط است"این مسئله باعث می‌شود که محققان قالبهایی را برای مقایسه اطلاعات والگوهای کشف شده درارتباط فرهنگی توسعه دهند.
نظریه انتقادی:
این رویکرد ذاتا باارتباط وابسته شده وارتباط را به مثابه واسطی که ازطریق آن کنشگران اجتماعی ادعاهای دانش راتولید کرده ومی سنجند واستعدادهایشان برای خود فهمی وتصمیم گیری راتحقق می‌بخشند،می بیند.کارمحققان کیفی دراین روش شاهدی است برلحظات محوری که گروههای تابع وحکمفرما به وسیله بیان علایقشان بریکدیگر تاثیر گذارند.
نظریه انتقادی مدرنیستی:
یک تعریف محدوتر از نظریه انتقادی ازکار اعضای مکتب فرانکفورت دراوایل و اواسط قرن 20 منشعب می‌شود.افرادی چون هورکهایمر،آدرنو،مارکوزه وخلفشان‌هابرماس. اینها نیزهمانند نئومارکسیستها به طور خاص به اشکال قدرت وبی عدالتی که انقلاب صنعتی وسرمایه داری خصوصی با هم توام کردبه مثابه یک سیستم سیاسی _اقتصادی توجه نشان دادند.
پژوهشگران کیفی از نظریه انتقادی که بیانگر کشمکشها و تلاش برای روشن سازی و شاید تغییر شکل پیوند‌های رمز گذاری شده بین بازنمایی،قدرت و تشکیلات هویتی است،تاثیر پذیرفتند.آنها تلاشهای ایدئولوژیکی برای گسستن ودست کاری نمودن ؛زنجیره‌های معنایی ؛وابستگی‌های مرسوم را توسط قدرت نهادی نشان دادند .
نظریه انتقادی پسا مدرنیستی :
در فضای روشنفکرانه،پسا مدرنیسم هم تحسین شده و هم مورد تحقیر قرار گرفته است.در حقیقت این رویکرد هم یک منبع نظری قدرت مند است و هم یک کلیشه فرهنگی.مفهوم پسا مدرنیسم اشاره به تغییرات وسیعی دارد که در سیاستهای جهانی،اقتصاد وزندگی اجتماعی افتاده اند، از جمله فروپاشی نظام‌های استعماری و متعاقب آن پراکندگی مردم اطلاعات و تولیدات در مرزهای جغرافیائی،فروپاشی سرمایه داری صنعتی و ظهور جامعه اطلاعاتی،ظهور نظام‌های رسانه‌ای جهانی،فقدان اعتقاد به حقیقت و تضعیف فراروایت‌ها،فرسایش هویت‌های سنتی و ایجاد ابهام،تکه سازی و تظاهر در آنها.بصورت کلی نظریه پردازان انتقادی اختلافی اساسی با محققین کیفی دارند.محققین انتقادی مدعی هستند که قوم نگاران بعنوان متخلفین اصلی با سادگی و سطحی نگری تمام عیار خود نظم اجتماعی موجود را یکپارچگی و انسجام تعبیر می‌کنند طرح پژوهش کیفی را می‌توان به دو بخش گسترده تقسیم کرد: «طراحی و برنامه‌ریزی» که فرآیند پیدایش و گسترش مسئله پژوهشی است و «شروع پژوهش». شروع پژوهش که اجازه ورود به محل پژوهش، شناخت درست و مناسب از افراد درون عرصه پژوهش و استفاده از یک راهبرد نمونه‌گیری را به پژوهشگر می‌دهد و زمانی آغاز می‌شود که ابزار و وسایل پژوهش کاملا موجود و در دسترس باشد. در واقع پژوهش کیفی چارچوبی شکل‌یافته از پرسش‌ها و ابزار پژوهش است.
این فصل به مراحل برنامه‌ریزی پژوهش کیفی اشاره دارد، یعنی 1. منابعی برای یافتن موضوعات پژوهش 2. مسائل خود پژوهشگر 3. مسائل عرصه پژوهش4. نوشتن طرح پیشنهادی پژوهش 5. مراقبت از آزمودنی‌ها در پژوهش کیفی.
چکیده‌ای از فصل دوم
ما در علم ارتباطات چون با انسان مواجهیم کنش‌های او را مورد مطالعه قرار میدهیم ٬ مبنای یک تحقیق کیفی بر اساس فهم همین اعمال انسان( همان تفهم) است که از سوی محقق باید تفسیر شود چگونگی این تفسیر خود روشها و دیدگاه‌های متفاوتی دارد که هر مکتب و هر نظریه‌ای روشی را پیش می‌کیرد.
 در ادامه فصل با دیدگاه سه صاحب نظر تفسیر گرا : گیرتز٬ ماکس وبر و ادموند هوسرل آشنا میشویم -که که اساس دیدگاهشان نگاه کردن به عمل انسان از زاویه دید خود او (نگاه کنش از دید کنشگر) و فهم موضوع است- در ادامه هم ۶ نظریه مهم در روش کیفی تحقیق مورد بررسی قرار می‌گیرد:
نظریه تعامل گرایی نمادین:
مردم راغب هستند براساس معناهایی که به آدمها، اشیاء و اتفاقات تخصیص میدهند، رفتار کنند به این معنا که وقتی افراد شرایط واقعی را توصیف کنند می‌دانند که پیامد بسیار واقعی هم دارد به این ترتیب بدون زبان،تفکر، حس بودن و حضور اجتماعی در جامعه و در میان افراد وجود نخواهد داشت. علاوه بر این، معنا در زبانی خلق میشود که مردم هم با دیگران و هم در تفکرات شخصی به کار میبرند زیرا معانی همراه ذاتی هیچ چیز نیستند.  زبان به مردم اجازه میدهد تا درکی از خویشتن به دست آورند و در اجتماع با دیگرن تعامل کنند. پس براساس این نظریه انسانها در مقابل افراد، اشیاء و رویدادها بر اساس معانی که به آنها نسبت می‌دهند، رفتار می‌کنند . جورج هربرت مید در کتاب " ذهن، خود و جامعه" نظریه تعامل گرایی نمادین را بنیادی‌ترین نظریه‌های ارتباطات انسانی می‌داند که از بطن آن دو مفهوم " ارتباط آگاهانه انسانی " و " انعکاس درک حضور دیگران و رفتارشان " منتج می‌شود.
مردم نگاری ارتباطات:
 یکی از مهم‌ترین روش‌های پژوهش در مطالعات مردم شناسی است. در اواخر قرن ۱۸ به منظور شناخت شیوه زندگی مردم قاره‌های دیگر به وسیله اروپائیان به کار برده شد و در قرن ۱۹ رونق گرفت. بر مشاهده همراه با مشارکت در زندگی جامعه مورد مطالعه، مصاحبه و توصیف مبتنی است و با روش‌های کمی، پرسشنامه‌ای و مبتنی بر آمار  در سایر علوم انسانی تفاوت دارد. در مردم نگاری، زمینه پژوهش و گروه انسانی باید محدود و کوچک باشد تا تعداد محدودی پژوهشگر از این طریق بتوانند منطقه را مورد مطالعه قرار دهند. از این روست که مطالعه مونوگرافی (تک نگاری) در حوزه مطالعات مردم شناسی اهمیت بسیار دارد. تحلیل مردم شناسانهٔ جنبه‌های مختلف گروه‌های انسانی مبتنی بر مطالعه مردم نگاری حوزه مورد بررسی است که به ویژگی‌های اقلیمی، اقتصادی، معیشتی، اجتماعی، خانوادگی، مذهبی، سیاسی، حکومتی، آیین‌ها و مراسم، اعتقادات و باورها، هنر، ادبیات شفاهی و سایر شئون و جزئیات و جنبه‌های زندگی می‌پردازد
تئوری انتقادی پست مدرنیسم :
عبارت پست مدرنیسم برای نشان دادن تعدادی از پیشرفت‌های وابسته به هم و مهیج درزندگی اجتماعی،اقتصاد و سیاست‌های جهانی قرن 20 استفاده شده است.
تحولات نقل شده و نیروی عظیم جهانی سازی سنت‌های مردم نگارانه ؛مفهوم سازی و کاربرد سایتهای تحقیقاتی ؛را بی ثبات کرده است .در این دوره شاخصه‌های فرهنگی حتی در مکانها جغرافیاعی ضمانت طولانی تری ندارند . در نتیجه محققان کیفی در یک تجدید نظر حوزه‌های چند مکانی ( multi_sited) را در نظر می‌گیرند . در این مطالعات محققان نیروها‌ی اجتماعی  بزرگ مقیاس رابه وسیله سنجش و مقایسه بنیانهای محلی آنها به ویژه در مناسبات مشترک،ترسیم می‌نمایند.
فمینیسم :
هرچند فمینیسم لایه‌ای از تئوری انتقادی است اما موقعیت بحث انگیز و ویژگیهای غنی آن برای تحقیق کیفی یک بحث مجزا را طلب می‌کند. مانند تئوری انتقادی، فمینیسم یک تئوری با متد تنها نیست بلکه یک حوزه بسیار پر بار از روایت‌های متعدد رقیب در مورد ماهیت و نتایج هویتهای جنسی است .این روایت‌ها شامل فمینیسم لیبرال، فمینیسم مارکسیستی، فمینیسم رادیکال،پست مدرن وپسا ساختار گرا و... است.
به طور خلاصه تئوری فمینیسم و متدهای آن برتحقیقات ارتباطی حداقل در 4 شکل موثر بوده است :
1- آنها الزام مفسران را به تحقیقات استقرایی و مشارکتی( که از تبین‌های بدیل تجربه انسانی محافظت می‌نمایند )  تقویت می‌نمایند .
2- آنها این الزام را برای برآوردن نیازهای واقعی زنان هدایت می‌کنند، به عنوان مثال آزار جنسی در محیط‌های سازمانی اخیرا مورد توجه وتحلیل محققان ارتباطی قرار گرفته است .
3-  تئوری‌ها ومتد‌های فمنیسم می‌توانند تفاوت‌های جنسی ملاحظه شده در هر فرصتی را نشان دهند و
4- فمنیسم با تاکید بر روابط بین بازنمایی و تجربیات زنده،محققان کیفی را تشویق به آزمایش فرم ومحتوای روایت‌های تحقیقی شان می‌کند. در عمل فمنیسم بازپرسی انتقادی دانش آکادمیک به مثابه گفتمان ریتوریک را تقویت کرده است .
مطالعات فرهنگی:
یک حوزه بین رشته ایست که گرایش شدید به انعکاس و نقدمدیریت مرسوم موضوعات فرهنگی دارد وبا هدف تحقق بخشیدن به مفاهیم تئوری انتقادی برای کار در نهادهای دانشگاهی و فرهنگی به وجود آمده است .
مطالعات فرهنگی متشکل از یک بدنه گلچین شده از تئوری‌های مختلف است . این حوزه تعدادی از سنتهای بحث شده در بخش‌های قبلی را طرح کرده و تغییر شکل می‌دهد . به ویژه تئوری‌های نئو مارکسیست،فمنیست،روان تحلیلی،پسا ساختارگرا و اشکال هژمونی وهویت را .
مطالعات فرهنگی  کلیت ساختارها واعمالی که زندگی واحساس در دنیای مدرن را تشکیل می‌دهند،به کار می‌گیرد.
در مطالعه فعالیت‌های فرهنگی تاکید بر تعدادی از تاثیرات تاریخی شامل پیشرفت‌های انقلابی در تکنولوژی :مثل صنعتی سازی تولیدات انبوه،طلوع مکتب مصرف گرایی،رشد شهرنشینی،توسعه رسانه‌های جمعی و اکنون نظانهای رسانه‌ای جدید،رشد قدرت و... است .
فصل سوم
در لغت تحقیق را به معنای پیدا کردن، یافتن یاجستجوی حقیقت، حقیقت‌پژوهی و صحت بخشیدن به ادعا می‌دانند و در تعریف آن نیز گفته شده‌است:
تحقیق (به روش علمی) مجموعه مقررات و قواعدی است که چگونگی جستجو برای یافتن حقایق مربوط به یک موضوع را نشان می‌دهد. به عبارت دیگر تحقیق عملی منظم است که در نتیجه آن پاسخ‌هائی برای سوالات مندرج در موضوع تحقیق بدست خواهدآمد.
وجود مشکل منجر به تحقیق برای رفع آن می‌شود و از سوی دیگر تحقیق صورت می‌گیرد تا مشکل بطور مشخص شناسایی و حل گردد. جان‌دیوئی می‌گوید:" اولین مرحله تحقیق احساس وجود یک مشکل است؛ به این معنی که پژوهشگر در کار خویش با مانع یا مشکلی روبرو گردیده‌است که در حل آن ابهام یا تردید دارد و نمی‌تواند در مقابل آن ساکت بماند."
مسأله یا مشکل پدیده‌ای است غیرعادی، که در روند کار سیستم وجود دارد و چون اخلال و بی‌نظمی ایجاد می‌کند سبب افت یا کاهش کمی و کیفی جریان کارها و بازده سیستم می‌گردد بعبارت دیگر شکاف بین وضعیت موجود و آنچه باید باشد مشکل نام دارد.
برای شروع کار، مشکل باید بصورت یک پرسش علمی و صحیح مطرح شود و تحقیق می‌تواند بسته به موضوع بنیادی یا کاربردی باشد.
در تحقیق معمولا یک یا چند فرضیه مطرح می‌شود. فرضیه حدسی است علمی که محقق برای نتیجه تحقیق خود می‌زند. فرضیه نشان می‌دهد که چرا یک یا چند عامل، عوامل دیگر را تحت تأثیر قرار می‌دهند. به عبارت دیگر فرضیه را راه حل پیشنهادی محقق برای مسئله تحقیق و یا نتیجه تحقیق دانسته‌اند.
توجه شود که محقق صرفا" قصد آزمایش فرضیه را دارد نه اثبات آن. در هنگام بیان فرضیه محقق به بررسی روابط بین متغیرها می‌پردازد. به طور متداول این بیان به سه شکل صورت خواهد گرفت:
بررسی رابطه علت و معلولی بین دو یا چند متغیر
بررسی همبستگی و شدت آن بین دو یا چند متغیر
بررسی و مقایسه میزان تفاوت تاثیر دو یا چند متغیر بر یک یا چند متغیر دیگر.متغیرها، عامل یا عواملی هستند که مورد اندازه‌گیری یا سنجش قرار می‌گیرند، متغیر قابل اندازه‌گیری بوده و می‌تواند مقادیر مختلفی بپذیرد.متغیرها به دو نوع وابسته و مستقل تعریف می‌شوند ضمن اینکه می‌توانند کمی یا کیفی باشند.
بطور کلی هر تحقیق، بایستی دارای چهار خصوصیت عمده باشد: الف- اعتبار یا پایایی Reliability ب- روایی یا صحت Validity ج- سودمندی و کاربرد داشتن Utilityبطوری که یافته‌های تحقیق موجب ارزش افزوده گردد. د- رعایت انصاف و بی‌طرفی Fairness.
پایایی: مقیاسی است برای اندازه‌گیری درجه اعتماد و ثبات در سنجش موضوع مورد بحث.
روایی: به صرف اینکه تحقیق، پایایی وجود دارد، نمی‌توان مطمئن‌بود که دارای روایی نیز هست. یک آزمون در تحقیق هنگامی دارای روایی است که بتواند چیزی که قصد سنجیدنش را دارد، به‌درستی بسنجد. بنابراین روایی عبارت است از توانایی در سنجشِ درستِ چیزی که باید سنجیده‌شود.
*این مطلب را در جهت ابهام زدایی از شناخت و کاربرد روش تحقیق آوردم در پست بعد منابعی که دوستان می‌توانند بخوانند تا روش تحقیق را کامل دریابند آورده ام .
اولین مرحله تحقیق احساس وجود یک مشکل است؛ به این معنی که پژوهشگر در کار خویش با مانع یا مشکلی روبرو گردیده است که در حل آن ابهام یا تردید دارد و نمی‌تواند در مقابل آن ساکت بماند.
انتخاب موضوع گام اساسی در تحقیق به شمار می‌آید. محقق باید بداند به دنبال دستیابی به چه مسئله‌ای و رسیدن به چه اهداف و مقاصدی است؟ چه مشکلی را می‌خواهد حل کند؟ به رد یا اثبات چه نظری می‌خواهد بپردازد؟ موضوع تحقیق باید ملموس و محدود و مرزهای آن کاملا شناخته شده باشد تا محقق بداند خود را در چه چارچوبی محصور کرده و اتلاف عمر برای ایشان پدید نیاید، تحقیق دارای منابع قابل دسترس باشد . ضرورت تحقیق روشن شود؛ زیرا موضوعاتی که می‌توان درباره آنها تحقیق نمود فراوان هستند اما فرصت کم، امکانات محدود و عقل سلیم اجازه نمی‌دهد وقت خود را برای تحقیق در هر موضوعی مصرف کنیم.
منابع انتخاب موضوع تحقیق عبارتند از :
1-    علاقۀ شخصی :
موضوعات تحقیق اغلب به این خاطر انتخاب می‌شوند که محقق به بعضی از جنبه‌های رفتار انسان به سبب تجربۀ شخصی علاقه نشان می‌دهد
. 2- مسائل اجتماعی   در انتخاب موضوعی برای تحقیق بررسی خبرهای روزانه،منجی بسیار خوب به شمار می‌رود
 3- نظریه آزمایی بسیاری از نظریه هـا مربوط به خـدمات انسـانی می‌باشند که  به طوردقـیق و کامل آزمـون نشده‌اند به طـوری که به طوردقیق  نمی توانیم اعتبار آنها را تعیین کنیم . به همین خاطرلازم است این نظریه‌ها دوباره مورد آزمون قرار گیرند . 
4- تحقیقات پیشین  یکی از منابع پر بار ما در انتخاب موضوع تحقیق تحقیقات گذشته است، برای اینکه یافته‌های مطرح شده تحقیقاتی محدودیت دارند . اگر جه به بعضی از سؤالها پاسخ داده می‌شوند ولی سؤالهای دیگر غالباً بدون پاسخ باقی می‌مانند به علاوه سؤالهای تازه‌ای ممکن است از یافته‌های پیشین ناشی شود .
5- ارزشیابی برنامه‌هابرای مثال یک مؤسسۀ اجتماعی ممکن است به تحقیق دربارۀ سنجش نیازها تأکید کند برای اینکه اطلاعاتی در زمینۀ مراجعان به دست آورد تا به این مسأله پی ببرد که آیا خدمات به طور کار آمد به مراجعان ارائه می‌شود یا نه، نیازمند تحقیق می‌باشد.
پس قبل از تعیین موضوع تحقیقتان به مسایل زیر توجه داشته باشید:
۱. هدف از انتخاب موضوع چیست؟
۲. منابع برای انتخاب موضوع کدامند؟
۳. شرایط لازم برای انتخاب موضوع چیست؟
0.     ویژگی‌های یک عنوان خوب کدامند؟
تحقیقات کمی و کیفی
تحقیقات کیفی دید بهتری از مسئله ایجاد می‌کند، درحالی که تحقیقات کمی به دنبال کمی کردن داده‌ها و تجزیه و تحلیل‌های آماری است. گاهی اوقات، تحقیقات کیفی به منظور توضیح یافته‌های پژوهش‌های کمی بکار می‌رود. به کار بردن نتایج حاصل از تحقیقات کیفی به عنوان تحقیق قطعی و برای گسترش نتایج به کل جامعه مورد نظر، کاربردی غلط است. بهتر است که این دو نوع تحقیق به عنوان مکمل یکدیگر به کار گرفته شوند و نه به منزله رقیب یکدیگر. در جدول زیر به مقایسه تحقیقات کمی و کیفی از حیث موارد مختلف پرداخته شده است.
مقایسه تحقیقات کمی و تحقیقات کیفی
  معیار مقایسه
تحقیقات کمی
تحقیقات کیفی
هدف
کمی کردن داده‌ها و توسعه نتایج حاصل از نمونه به کل جامعه مورد بررسی
به دست آوردن درک بیشتر در مورد دلایل و انگیزه‌ها
نمونه
بزرگ، نماینده جامعه است.
کوچک، نماینده جامعه نیست.
جمع‌آوری داده‌ها
ساختار یافته
ساختار نیافته
تجزیه و تحلیل داده‌ها
آماری
غیر آماری
نتیجه
توسعه برای عمل
بهبود فهم اولیه از موضوع
مرور کلی بر فرآیند پژوهش کیفی
انجام طرح پژوهشی در پژوهشی کیفی و پژوهش کمی با استفاده از روش‌های فرضی ـ قیاسی متفاوت است.
تحقیق کمی با یک نظم خطی انجام می‌شود. پیش از هر کاری، دیدگاهی نظری اتخاذ می‌کنیم و از این دیدگاه نظری گزاره‌های قابل آزمایش را استنتاج می‌کنیم. تمام مراحل روش کمی از نوشتن فرضیه‌های پژوهش تا انتخاب متغیرها و از انتخاب یک نمونه برای مطالعه تا هدایت و اجرای آزمایش بر آن نمونه، باید کاملا روشن، دقیق و از پیش طراحی شده باشد. به ندرت پیش می‌آید که مراحل تحقیق در تحقیق کمی، از طرح اولیه منحرف شود. مهم‌تر از همه، اغلب پروژه‌های کمی منوط به کنترل زیادی است که محقق روی پروژه تحقیق دارد. اگر در پژوهش‌های کمی، محقق تسلط و کنترلی بر فاکتورها بخصوص در آزمایش رفتارها، ادراک، نگرش و دیدگاه‌های تحقیق نداشته باشد، پروژه تحقیقی به کاری عبث تبدیل خواهد شد 


مقالات
سیاست
رسانه‎های دیجیتال
علوم انسانی
مدیریت
روش تحقیق‌وتحلیل
متفرقه
درباره فدک
مدیریت
مجله مدیریت معاصر
آیات مدیریتی
عکس نوشته‌ها
عکس نوشته
بانک پژوهشگران مدیریتی
عناوین مقالات مدیریتی
منابع درسی (حوزه و دانشگاه)
مطالعات
رصدخانه شخصیت‌ها
رصدخانه - فرهنگی
رصدخانه - دانشگاهی
رصدخانه - رسانه
رصدخانه- رویدادهای علمی
زبان
لغت نامه
تست زبان روسی
ضرب المثل روسی
ضرب المثل انگلیسی
جملات چهار زبانه
logo-samandehi
درباره ما | ارتباط با ما | سیاست حفظ حریم خصوصی | مقررات | خط مشی کوکی‌ها |
نسخه پیش آلفا 2000-2022 CMS Fadak. ||| Version : 5.2 ||| By: Fadak Solutions نسخه قدیم