مد: کشش صوت است.
قاعدۀ مد: اگر صداهای آ ، ای ، اُو به سبب مدّ یعنی همزه (ء)، سکون ( ْ) و تشدید ( ّ) برسد برای زیبا سازی قرائت صدای مد کمی طولانیتر خوانده میشود . وعلامت آن ~ است.
انواع مدّ:
وقف: جدا ساختن کلمه از مابعد آن است و ضد آن وصل است و میانه وقف و وصل سَکت است .
اکنون باید به دو سوال پاسخ داد .
الف ) مکان وقف
ب ) چگونگی وقف
۱- صداهای کوتاه به سکون تبدیل میشود : ــَــــِــــــُــ
مثل : کِتابُ ← کتاب
۲- صداهای بلند در وقف و وصل یکسان است. ا ای اُو
مثال : قالوُا اِلَینا کِتابی
۳- تنوینهای ـــٌــــــٍ به سکون وقف میشوند. مثال : شیءٍ ← شی کِتابٌ ← کِتاب
۴- تنوین ـــــًـــ به « آ» وقف میشود. کِتاباً ← کِتابا
۵- ة با هر علامتی که باشد به ه ساکن وقف میشود. صلوة ← صلوه
از ۲۸ حرف زبان عربی هفت مستعلیة و ۲۱ حرف مستفلة است .
حروف مستعلیه(طلب بلندی کردن): « خ – ص – ض – ط – ظ – غ – ق » زیرا هنگام ادای آنها دهان جمع و صدا میل به بالا پیدا میکند (صوت و زبان میل به کام بالا میکنند و با تفخیم وغلظت تلفظ میشوند)
استفال(پایین آوردن): ۲۱ حرف بقیه را مستفله گویند. زیرا هنگام تلفظ آنها صوت به طرف پائین میل کرده و به پستی ونازکی ادا میشوند. دهان باز میشود وصدا میل به پائین پیدا میکند مانند کَانَ، ماء.
سکت: قطع صدا و حرکت بدون قطع نفس که حد فاصل بین وقف و وصل است که پس از قطع صوت، مابعد آن بدون تازه کردن نفس خوانده میشود. و علامت آن«س» است که در بالا یا پایین کلمه مربوطه نگاشته میشود. در قرآن مجید در چهار موضع سکت صورت میگیرد:
الف – آیه اول و دوم سورهی کهف ………. عِوَجأ قیماً
ب – آیه ۵۲ سورهی یس ………. مِن مَرقَد نا هذا
ج- آیه۲۷ سورهی قیمه ………. وقیلَِِِِِِ مِن راقَِِ
د- آیه ۱۴ سورهی مطفقین …….. کَلا بَل ران
جایگاهی که حرف از آن تلفظ میشود مخرج آن حرف است.
مخارج حروف به طور کلی عبارتند از :
شش حرف از حلق ادا میشود
الف ) انتهای حلق ( اقصی الحَلق ) : أ ، ه
ب ) میان حلق ( وسط الحلق ) : ح ، ع
ج ) ابتدای حلق ( ادنی الحلق) : غ ، خ
چهارحرف ( ب، و، ف ، م) را که مخرج آنها از لب است «حروف شفوی» میگویند.
هجده حرف دیگر که ازفضای دهان گفته میشود فمی (دهانی) گویند بعضی از اول، بعضی از وسط و بعضی از آخر دهان گفته میشوند.
برای شناسایی مخرج هر حرف کافی است به حرف مورد نظر همزة اضافه کنیم و تلفظ نمائیم مانند ث ← أث د ← أد ص ← أص و . . .
ادغام: کوبیدن دو حرف در یکدیگر برای سهولت در تلفظ است. بطوریکه اثری از حرف اول باقی نماند و زبان فقط یکمرتبه درمخرج حرف مورد نظر قرار میگیرد وحرف مشدّد تلفظ میگردد. حرف اول را مدغم (ادغام شده) ودوم را مدغم فیه (ادغام شده درآن ) نامند.
اقسام ادغام
الف) متماثلین :
هر گاه دو حرف متماثل (مانند هم) پهلوی هم قرارگیرند. مثل: لَهُم مِن, فَلایسرِف فی القَتل، قَددَنا اَجَلی
ب) متجانسین :
هر گاه دوحرف متجانس یعنی متحدالمخرج و متغایر در صفت کنار هم واقع گردند(مثل هم نیستند ولی مخرشان یکی است) درفارسی مثل : بدتر، ….
درعربی مثل : قَدتَبَین الرُّشد ( حروف د- ت )، قالت طائفة (حروف ت – ط)، اذ ظلمتم( ذ – ظ)
ج ) متقاربین :
چنانچه دو حرف متقارب یعنی قریب المخرج یا قریب الصفت پهلوی هم واقع شوند اعم از آنکه در یک یا دو کلمه باشند ادغام انجام میشود .مانند : اَلَم نَخلُق کُم ، اِذ تَأَذَّنَ لَقَدصَرَّفنا
الف ) ادغام :
اگر تنوین ونون ساکن به یکی از حروف (ی ر م ل و ن) برسد ادغام صورت میگیرد.
در حروف ( ر، ل) ادغام کامل یا بلاغُنَه انجام میشود و در بقیه حروف ادغام ناقص یا باغُنه صورت میگیرد. ادغام کامل مانند : مِن رَّبِّک، ادغام ناقص مانند : صیحه واحده
« باغنه یعنی حرف را از بینی اداکردن وبلاغنه یعنی ازبینی کمک نگرفتن »
ب) اظهار :
اگر تنوین ونون ساکنه به حروف حلقی ( ء، ه، ح خ، ع،غ) برسد، نون تنوینی یا نون ساکن کاملاً تلفظ میشوند یا به اصطلاح اظهار صورت میگیرد .
مطالب دیگری هم هست> تلفظ صحیح حرکات
مانند حکیمٌ عَلیم ، عَذابً اَلیما
ج ) ابدال :
اگر تنوین ونون ساکن به حرف ب برسد نون ساکن یا تنوین به میم تبدیل میشود . مثل : مِن بَعد سَمیعًا بَصیرا
د) اخفاء :
اگر تنوین یا نون ساکن به بقیه حروف رسید (حروف مابقی) نه ادغام میشود و نه اظهار بلکه حالتی بین آندو که آنرا اخفاء گویند .مانند انتم، کتاب کریم
استاد البشر خواجه نصیر الدین طوسی که درود خداوند بر او باد در رباعی زیر احکام چهارگانه فوق را چنین جمع آوری فرموده است.
تنوین ونون ساکنه حکمش بدانای هوشیار
کز حکم آن زینت بود اندر کلام کردگار
در یرملون ادغام کن در حرف حلق اظهار کن
در نــزد با قلب به میم درمابقی اخفـا بیار
الف ) ترقیق(رقیق خواندن): اگر قبل از لفظ جلاله « الله» کسره باشد، ترقیق صورت میگیرد یعنی کلام نازک ادا میشود. مانند کلمه بِسم ِالله، بالله
ب ) تفخیم: اگر قبل از« الله» ضمه یا فتحه باشد کلمه درشت تلفظ میشود. مانند : مِن َالله، رَسولُ الله
تبصره : اصطلاح تفخیم در مورد حرف « را » نیز به کار میرود مشروط بر آن که مفتوح یا ماقبلش مفتوح باشد . مانند رحیم، ارحم الراحمین
تجوید: کلمه تجوید از نظر لغوی با کلمه تحسین مترادف است که به معنای حسن بخشیدن - نیکو گردانیدن است و در تجوید صحیح ادا کردن هر حرف از نظر مخرج، صفات و احکام آن حرف.
عمل نمودن به قواعد تجوید گذشته از اینکه تلاوت قرآن را صحیح و شیرین نموده و لذتت بخش میکند در بعضی موارد بخصوص در قرائت نماز، واجب میشود. چنانچه اگر در رسالات توضیح المسائل فقها توجه شود اکثر علمای گذشته و حاضر متفق القول هستند که چنانچه در خواندن قرائت نماز توجه به مخارج حروف نشده باشد و مثلاً به جای حرف ض حرف ذ تلفظ کند و یا بجای حرف ص حرف س را تلفظ کند و یا در جایی که باید مد بدهد، مد ندهد، نماز او نیاز به اعاده دارد.
در میان 28 حرف زبان عربی فقط 10 حرف هستند که تلفظ آنها با زبان فراسی متفاوت میباشد. بدیهی است که 18 حرف باقیمانده از لحاظ تلفظ شبیه به تلفظ ما فارسی زبانها میباشد
1/تلفظ ث: نوک زبان به پایین و بین دندانهای جلو برخورد میکند مثل: ثواب - مثنی