با اینکه چند دهه از ورود فناوری اطلاعات به سازمانها میگذرد، این امر همچنان برای مدیران مبهم است. در اغلب مواقع، پیوند بین هزینهها و عملکرد در این حوزه شفاف نیست؛ در نتیجه، سازمانها احساس میکنند که تنها کاری که باید انجام دهند استخدام یک مدیر ارشد اطلاعات (CIO) شایسته است. آنها بر این باورند که با صرف پول بیشتر میتوان در ارتباط با فناوری اطلاعات بهرهوری بیشتری کسب کرد؛ اما بحران اقتصادی اخیر سازمانها را به بازاندیشی در نقش بنیادین فناوری اطلاعات برانگیخته است.
در اکثر سازمانها ورود فناوری اطلاعات در قالب یک بخش پشتیبانی انجام میگیرد که منجر به شکلگیری یک رویکرد تکبعدی در مدیریت میشود. در حالی که محصولات فناورانه، ارتباطات دوسویه آن و پویایی و تداوم محیط اطلاعاتی، فناوری اطلاعات را در عرصه سازمانها پیشتاز کرده و فرصتهای بسیار مناسبی را برای رشد کسبوکار و جلب توجه مشتریان فراهم میکند. افزون بر این، فناوری اطلاعات با توانمندسازی روشهایی مانند فنون مدیریت ناب، ارزش خود را به عنوان عاملی در کاهش اتلاف و افزایش بهرهوری بیش از پیش آشکار کرده است.
این شناخت عمیقتر نسبت به ظرفیت فناوری اطلاعات یک مدل مدیریتی جدید را پایهگذاری کرده که از دو مقوله تشکیل شده: فناوری اطلاعات کارخانه و فناوری اطلاعات توانمندساز . فناوری اطلاعات کارخانه مجموعه فعالیتهای مربوط به فناوری اطلاعات در سازمان و به کارگیری درسهایی از فعالیتهای کارخانه است که افزایش کارآیی، بهینهسازی تحویل کالا به مشتریان و کاهش هزینههای سربار را تحقق میبخشد. فناوری اطلاعات توانمندساز معطوف به کمک به سازمانها در برای پاسخگویی اثربخشتر به نیازهای متغیر کسبوکار و کسب مزیت رقابتی از طریق نوآوری و رشد است.
این رویکرد فراتر از آن است که صرفا بخشهای سازمان را ناچار به گسترش رهبری و درگیرشدن در تغییرات سازمانی بداند، بلکه در این رویکرد، مدیران باید مهارتهای متفاوتی را بیاموزند. ضمن آنکه شفافیت بیشتر و معیارهای بهتری باید برای پیکربندی و معماری فناوری اطلاعات در نظر گرفته شوند. در نتیجه این فعالیتهای دشوار، مدیران نیازمند جلب همکاری شرکای جدیدی در زمینه فناوری اطلاعات برای پشتیبانی از نوآوری خواهند بود. مدیران در این راه باید از این خبرگان فناوری به عنوان اعضای اصلی گروه مدیریتی خود استفاده کنند و انگیزهها و پاداشهای بیشتری را برای بهبود عملکرد آنان در نظر بگیرند.
فناوری اطلاعات کارخانه: ارائه خدمات با کارآیی بیشتر
ترکیب عناصر محوری بخشهای فناوری اطلاعات در سازمانها در دهه اخیر نسبت به گذشته تغییرات عمدهای یافته است. ده سال پیش برای سازمانها بسیار دشوار بود که نرمافزارهای ویژهای را برای بخشهای مختلف خود ایجاد کنند؛ اما امروزه بسیاری از نرمافزارهای قابل تغییر به بازار ارائه شدهاند که میتوانند این نیازها را برطرف کنند. به همین صورت، سرورهای گران و تکهدفهای در سالهای پیش رواج داشتند که نیازمند استخدام نیروهای پشتیبانی مخصوص بودند. این سیستمها را امروزه میتوان با سرورهای کالا جایگزین کرد که مدیریت آنها را میتوان از کیلومترها دورتر به انجام رساند.
افزون بر این، این سکوهای استاندارد را هماکنون میتوان با فرآیندهای بالغی برای مدیریت جنبههای پیچیده فناوری اطلاعات همراه کرد. برای این کار میتوان از یک زیرساخت مبنایی و نرمافزارهای مختلف مربوط به هر کدام از بخشهای کسبوکار استفاده کرد. با این پیکربندی، فرآیندهای فناوری اطلاعات را میتوان با یک ساختار جدید و بهبودیافته و با استفاده از آمیزهای از تکنیکهای ناب خودکارسازی و رایانش ابری در جهت کاهش هزینهها و بهبود کیفیت مورد استفاده قرار داد. نتایج تازهترین پیمایش فناوری ما نشان میدهد که سازمانها چگونه استفاده از برخی از این تجارب را آغاز کردهاند.
فناوری اطلاعات صنعتی: به کارگیری فنون سنتی مدیریت کسبوکار در فناوری اطلاعات
استانداردسازی، نیاز به منابع و توسعههای تخصصی برای پشتیبانی از فناوری اطلاعات را کاهش میدهد. این امر به سازمانها اجازه میدهد که از روشهای اثباتشده مدیریتی برای کاهش هزینههای فناوری اطلاعات استفاده کنند. فنون مدیریت ناب بسیار فراتر از تولید رفتهاند؛ بهگونهای که میتوان از آنها برای بهرهگیری از گونههای مختلفی از خدمات کارشناسی در زمینه فناوری اطلاعات استفاده کرد. یک شرکت معمولا میتواند با روانسازی فرآیندها، خودکارسازی کارهای تکراری و حذف دوبارهکاریها از طریق فناوری اطلاعات، سودآوری خود را تا 20 تا 30 درصد افزایش دهد. منابع عمده اتلاف در فناوری اطلاعات عبارتند از: تعبیه کارکردهای غیرضروری، بروز گلوگاههای جریان کاری در نتیجه آموزش ناکافی و دوبارهکاری حاصل از ایرادات سیستم و تغییر نیازمندیهای سیستم.
سازمانها همچنین میتوانند با جایگزینی سیستمهای سفارشی با گزینههای استانداردشده (همچون خدمتدهنده وب یا سکوهای ایمیل که از سختافزار، نرمافزار و سطوح پشتیبانی مشترک استفاده میکنند و همچنین کاتالوگهای خدمات بهره بسیار ببرند. این بهبودها شفافیت هزینهها را افزایش میدهند و فرصتهای روشنی را برای سازمان به ارمغان میآورند تا در عین افزایش کارآیی، آزادی عمل بیشتری در سفارشیسازی ویژگیها و کارکردهای خاص به واحدهای مختلف کسبوکار داده شود. سازمانها همچنین باید بفهمند که تمامی فرآیندها ارزش یکسانی ندارند؛ بنابراین، تخصیص خدمات و سطوح پشتیبانی باید طبق اولویت بر اساس ارزش فرآیندها انجام گیرد.
طبق تجربه ما، در نظر گرفتن این ملاحظات و اعمال آنها معمولا بهرهوری نیروی کار را به دو برابر افزایش میدهد؛ زیرا با استفاده از این روشها یا توزیع نیروی کار اثربخشتر میشود یا اینکه تعداد آنها کاهش مییابد. افزون بر این، یک محیط فناوری اطلاعات استاندارد سازمانها را قادر میکند که از میان فروشندههای مختلف راهکارهای فناوری اطلاعات که خدمات خود را در مقیاسها و با مهارتهای مختلف ارائه میکنند مناسبترین فروشنده را انتخاب کنند.
فناوری اطلاعات در یک چرخه سرمایهگذاری بسیار درازمدت عمل میکند که متشکل از پروژههای بزرگ و چندساله، برونسپاریهای فراوان و برقراری زیرساختهای پایدار است. با شدت گرفتن تغییرات کسبوکار و نیاز به پاسخگویی به شرایط متغیر و پویای کسبوکار، رهبران فناوری اطلاعات در تنگنای این سرمایهگذاریها قرار گرفتهاند. بخشهای فناوری اطلاعات به دو روش خود را با این تغییرات هماهنگ میکنند:
• رایانش ابری: این فناوری دسترسی به اطلاعات، ذخیرهسازی و پردازش را از طریق یک ارائهدهنده خدمت خارج از سازمان فراهم میکند. این شیوه سازمانها را قادر میکند که پردازش اطلاعات را به عنوان یک خدمت خریداری کنند و از سرمایهگذاری در زیرساختها و ظرفیتهای فناوری اطلاعات و استخدام افراد برای پشتیبانی آنها دوری کنند. مثلا روزنامه نیویورک تایمز بیش از صد سال از بایگانی مقالات خود را طی بیستوچهار ساعت با استفاده از سرویس رایانش ابری amazon توانست روی سایت خود قرار دهد بدون اینکه نیاز به پیکربندی و راهاندازی زیرساختهای فناوری اطلاعات در سازمان خود داشته باشد. از آنجا که نیویورک تایمز فقط یکبار میخواست این کار را انجام دهد، صرفه بسیار زیادی از این کار حاصل کرد.
• توسعه چابک نرمافزار: فناوریهای اطلاعاتی حول محورهایی حرکت میکنند که تاکید آنها بر توسعه سیستمها با سرعت و تکرار بیشتر از طریق تعاملات نزدیک با کاربران، بازخورد مستمر و پالایش برنامهنویسی است. امروزه این شتاب افزایش یافته و میتوان سیستمها و قابلیتهای جدیدی را در چند هفته یا چند ماه به سازمانها ارائه داد. در گذشته این قابلیتها در چند سال حاصل میشد. توسعه چابک ممکن است برای هر پروژهای سودمند نباشد؛ اما از آنجا که این رویکرد در زمان تغییر نیازهای کسبوکار اثربخشترین رویکرد است، سازمانهای بسیاری در حال بهرهگیری از آن هستند.
دو شیوه مذکور میتوانند با صرف هزینههای کمتر و کاهش زمان پاسخگویی پرشتابتر، فناوری اطلاعات کارخانه را سریعتر و دقیقتر کنند.
پیادهسازی فناوری اطلاعات کارخانه
در حالی که این مدل فناوری اطلاعات نیازمند ساختاردهی مجدد ریشهای نیست؛ اما مستلزم تغییراتی هدفمند در استعدادهای سازمان، پاسخگویی و شیوه اداره سازمان است. مدیران باید از این فرصت برای روان کردن بخش فناوری اطلاعات استفاده کنند و در پی ایجاد تعادلی بین کیفیت خدمات و صرفهجویی در هزینهها باشند. مدل مورد نظر باید به اهداف زیردست پیدا کند تا موفق قلمداد شود:
• اطمینان حاصل کند که مشتریان از حفظ کیفیت مواد اولیه بهکاررفته در ساخت کالا خیال آسودهای دارند. ضمن آنکه نتایج ملموسی نیز برای کاربران درونسازمانی فناوری اطلاعات کسب خواهد شد.
• ارائه خدمات از طریق یک فرآیند شفاف انجام گیرد که دارای معیارهایی آشکار و ملموس باشد تا تضمین شود که طرحریزی برای محیط اطلاعاتی فناوری اطلاعات در هماهنگی با نیازهای کسبوکار است و با روندهای بازار هم سازگاری دارد. به این منظور باید مدیرانی مسوولیت فناوری اطلاعات سازمان را بر عهده گیرند که علاوه بر داشتن مهارتها و انگیزههای لازم برای ایجاد شراکت اثربخش در سراسر سازمان، در به کارگیری فنون ناب و اعمال بهبودهای مستمر نیز تجربه کافی داشته باشند.
توانمندسازی سازمان: پشتیبانی از نوآوری و ایجاد ارزش برای کسبوکار
توانمندسازی فناوری اطلاعات به عنوان تکمیلکننده مدل کارخانه در جنبه بازار مطرح است. تاکید بر نوآوری نیازمند سه چیز است: دسترسی آسان به اطلاعات مرتبط؛ تمایل به آزمون و یادگیری و همکاری نزدیک. توانمندسازی فناوری اطلاعات با توسعه فرآیندها و فناوریهایی برای ایجاد کانالهای تازه فروش، طراحی ویژگیهای تازه برای محصولات و افزایش وفاداری مشتریان از طریق سیستمهای پیشنهاددهنده برخط به سازمانها در حصول این اهداف کمک میکند.
تبدیل دادههای خام به آگاهیهای مفید
افزایش حجم و تنوع دادهها توانایی سازمانها برای ردیابی، غربال و تحلیل اطلاعات و تبدیل آنها به آگاهیهای مفید و عملی را کاهش داده است. در این حال سازمانهایی که سیستم اطلاعاتی اثربخشی دارند میتوانند از فرصتهای جدید برای پاسخگویی سریعتر به تغییرات نامشهود بازار استفاده کنند. مثلا با افزایش حجم دادههای مربوط به سلامت و سوابق درمانی بیماران، شرکتهای دارویی به سیستمهایی نیاز دارند که این اطلاعات را سازماندهی و ذخیرهسازی کنند تا اثربخشی داروها بر بیماران افزایش یابد.
حل و فصل این موضوعات نیازمند تشکیل یک گروه میانبخشی از خبرگان فناوری اطلاعات، تحلیلگران آماری و رهبران کسبوکار است. فناوری اطلاعات باید قابلیتهای فنی جدیدی را برای مدیریت دادههای بزرگ فراهم کند و رهبران فناوری اطلاعات باید ارتباط نزدیکتری با گروههای مدیریتی داشته باشند تا بتوانند حداکثر ارزش را از این فرصت ایجاد کنند.
فناوری Web 2/0 مدلهای تعامل جدیدی را ارائه میکند.
فناوری اطلاعات در شکل سنتی متمرکز بر تراکنشهای طولانی مدتی برای طرحریزی منابع سازمانی (ERP)، زنجیرههای ارزش و مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM) بود. این تمرکز هماکنون معطوف به ابزارهای
Web 2.0 است که تراکنشهای متنوعتر و پیچیدهتری را مورد پشتیبانی قرار میدهند و مبتنی بر نوآوری و بازنگری مکرر هستند. این ابزارها از نظر پیچیدگی از بلاگهای مدیریتی ساده تا پورتالهای پیچیدهتر را در بر میگیرد؛ جایی که کاربران میتوانند مجموعههای دادههای با همکاری یکدیگر مورد تحلیل قرار دهند.
اغلب اوقات این شکلهای جدیدتر از تبادل دانش با سرمایهگذاری اندکی قابل دستیابی هستند؛ زیرا محتوای آنها تا حد زیادی بهوسیله کاربران تولید میشود و عمدتا با نرمافزارها و زیرساختهای موجود سازگار هستند. یعنی تنها سیستمهای تراکنشی موجود را اصلاح میکنند و به کلی جایگزین آن نمیشوند؛ در نتیجه افزایش ارزش سرمایهگذاری فناوری اطلاعات را همزمان با کاهش هزینهها ممکن میسازند. از آنجا که تحول این ابزارهای همکاری بهوسیله کاربران جهتدهی میشود، استراتژیهایی که کاربران و سبک کار آنان را در اینگونه سیستمها مورد پشتیبانی قرار میدهند بسیار اثربخش هستند. هرچند که این تلاشها چالشانگیزند؛ اما میتوانند بازدهی زیادی داشته باشد. توانمندسازی فناوری اطلاعات میتواند حامی فرهنگ نوآورانه سازمانی هم باشد
برای اینکه مدل توانمندسازی فناوری اطلاعات بهتر کار کند به سه بخش زیر نیاز دارد:
• گروههای کانونی چابک، منعطف و متمرکزی که هم به سرپرست واحد خود پاسخگو هستند و هم به مدیر ارشد اطلاعات.
• یک رویکرد کیفیتر به سنجش عملکرد: تمرکز بر میزان تأثیری که تیم فناوری اطلاعات بر اثربخشی واحدهای کسبوکار میگذارد.
• رهبران فناوری اطلاعات بسیار دانشمند و دارای شخصیت مورد پذیرش باشند؛ ضمن آنکه اعضای گروه فناوری اطلاعات باید به عنوان بخشی جدانشدنی و تمام وقت از بخشهای کارکردی و سازمانی باشند که در آن مشغول به کار هستند.
با اینکه سازمانهای پیشرو ممکن است این اصول را بر مبنای نیازهای کسبوکار و فرهنگ خاص خود به صورتهای مختلف پیادهسازی کنند، اما به اعتقاد ما در مجموع یک روش واحد باید پیگیری شود. فناوری اطلاعات کارخانه با کاهش هزینههایی که در پی دارد میتواند منابع مالی مورد نیاز برای موج بعدی نوآوری در توانمندسازی فناوری اطلاعات را تأمین کند. ترکیب بهرهوری کارکردی و ایجاد ارزش برای کسبوکار یک مزیت رقابتی خواهد بود. بهرهگیری از مدیران مناسب و شایسته نخستین گام در ایجاد این ارزش است.
1 برنامهریزی استراتژیک مرحله تعیین برنامه جامع اقدامات سازمان (Master Plan)
3 تعریف برنامه جامع سازمانی عبارتست از مجموعه اقدامات عملی جهت ایجاد تغییرات سازمانی، جهت ایجاد وضعیت مطلوب پیشبینی شده برای آینده نکته: ویژگی اقدامات سازمانی برای پیادهسازی برنامه راهبردی –باید دارای مشخص و خروجی معین باشد. –باید دارای موضوعی معین و مشخص باشد. –باید در ارتباط و تعامل با دیگر اقدامات مشخص شود.
4 اجزاء برنامه جامع سازمانی طرح اقدامات –چه عمل و اقدامی؟ (طرح اقدامات) منابع –با صرف چه نوع و مقدارمنابعی؟ –انواع منابع: زمان، بودجه (نیروی انسانی، ابزار و تجهیزات، مواد و ملزومات) تقدم و تاخر انجام اقدامات –چه اقدامی قبل و چه اقدامی بعد انجام شود؟ –زمان شروع و پایان اقدامات؟
5 اجزاء برنامه جامع سازمانی نتیجه یا خروجی –هر اقدام دارای چه نتیجه و خروجی خواهد بود؟ –انواع خروجی و نتیجه اقدامات: خدمات (Service) کالا
6 اقدامات عبارتند از اعمالی که بر روی موضوعات مشخص و معین انجام شده که در بردارنده نتیجه تعریف شده و قابل اندازهگیری است. قالب بیان اقدامات سازمانی: –اقدام سازمانی = عمل اقدام + موضوع یا قلم قابل تحویل اقدام –مثال: راهاندازی سیستم مدیریت منابع بنگاه (ERP) –مثال: احداث ساختمان کنترل مرکزی فرودگاه
7 اقدامات انواع اقدامات سازمانی از لحاظ شکل انجام: –اقدامات پروژهای : دارای نتایج منحصر بفرد (در اغلب وجوه)، فاقد دوره تکرار منظم و مستمر –اقدامات پروسهای: دارای نتایج مشابه (در اغلب ابعاد)، دارای دوره تکرار منظم و مستمر انواع اقدامات سازمانی از لحاظ موضوع و ماهیت: –اقدامات ماموریتی –اقدامات بهبود و توسعه –اقدامات حفظ و نگهداری
8 اقدامات نکته: لزوم مرتبط بودن اقدامات با راهبردهای تدوین شده –لزوم وجود ارتباط معنادار و منطقی بین اقدامات و راهبردها –امکان مولفه داشتن هر اقدام در راستای چند راهبرد –مثال: راهبرد: بازنگری و مهندسی مجدد فرآیندهای کاری سازمان –کلی و قابل تفسیر است، که میتوان اجرای آن را به صورتهای مختلفی تفسیر نمود. اقدام: مهندسی مجدد فرآیند انجام خدمات تعمیرات تاسیسات –کاملا جزئی، با موضوع، و نتیجه مشخص اقدام: مهندسی مجدد فرآیند خرید مواد و ملزومات مصرفی
9 اقدامات نکته: سبد موضوعات در اقدامات سازمانی بعنوان نمود راهبرد –سئوال: کدام بخش از فرآیندهای سازمان باید مهندسی مجدد شوند؟ –جواب: زیر مجموعه فرآیندهایی که بیشترین تاثیر را در راستای رسیدن به اهداف و وضعیت مطلوب دارند. –زیر مجموعه فرآیندهای انتخاب برای بازمهندسی: نمودی از راهبرد سازمان
10 اقدامات نکته: ترکیبی بودن اقدامات در برنامه جامع سازمانی –اقدامات در نظرگرفته شده در هر برنامه جامع سازمانی، میتواند ترکیبی از اقدامات پروژهای و اقدامات پروسهای باشد. –اقدامات پروسهای، در طول دوره تغییر سازمان از وضع موجود به وضع آینده، دارای نتیجه مشخص و مشابهی است که بطور مستمر و با دوره تکرار مشخصی حاصل میگردد. –اقدامات پروسهای، در طول دوره تغییر سازمان از وضع موجود به وضع آینده، دارای نتایج مختلف و متفاوتی است که بصورت موردی و بدون دوره تکرار مشخصی، حاصل میگردد.
11 اقدامات نکته: نمودی دیگر از تعیین راهبرد در سازمان –امکان دسترسی به اهداف مورد نظر سازمان، هم از طریق پروژهها و هم از طریق پروسهها –راهبرد سازمان در رسیدن به وضع آینده در بسیاری از موارد میتواند مبتنی بر ترکیبی از انجام اقدامات پروسهای، و یا اقدامات پروژهای باشد. –استفاده از کدام نوع اقدام میتواند با سرعت و هزینه بهتری سازمان را در رسیدن به اهداف خود موفق سازد؟ (وابسته به شرایط محیطی) –نحوه تصمیمگیری در اتخاذ راهبرد استفاده از اقدامات پروژهای یا پروسهای ؟
12 اقدامات نکته: تاثیر اقدامات در راستای حرکت سازمان به سوی اهداف –تفاوت میزان تاثیر و مقدار مولفه اقدامات سازمان بر اهداف برنامهریزی –یادآوری: اهداف، عبارتند از زیرمجموعه شاخصهایی که باید مقدار آنها تغییر نماید. –تاثیر یا مولفه مثبت یا منفی هر اقدام بر مجموعه اهداف سازمان نتیجه: لزوم تعریف مجموعه اقدامات با برآیند مثبت بر اهداف –مجموعه اقدامات پیشبینی شده در برنامه جامع سازمان، باید بگونهای باشد که در مجموع، برآیند کلی آنها در جهت حرکت سازمان به سمت اهداف باشد.
13 تاثیر اقدامات در راستای اهداف سازمانی
14 تقدم و تاخر اقدامات عبارتست از آن که: –کدام اقدام یا اقدامات را باید زودتر از بقیه انجام داد؟ –کدام اقدام یا اقدامات را میتوان پس از انجام یک یا چند اقدام شروع نمود؟ مبنای تشخیص تقدم و تاخر اقدامات: –تقدم و تاخر منطقی: مبتنی بر وابستگی اقدامات به نتایج یکدیگر –محدودیتها و الزامات: مبتنی بر شرایط و محدودیتهای منابع –ضرورتها و تاکتیکهای زمانی: مبتنی بر شرایط محیطی که نیاز به استفاده از یک تاکتیک را مشخص میکند.
15 تقدم و تاخر اقدامات نکته: تاثیر تقدم و تاخر اقدامات بر میزان تاثیر و مولفه آنها بر اهداف سازمان –تعیین درست و دقیق موقعیت اجرای اقدامات میتواند بر میزان تاثیر آنها در راستای اهداف سازمان تاثیرگذار باشد. –مثال: تغییر الگوی مصرف برق فرهنگ سازی، همزمان با نصب کنتورهای هوشمند فرهنگسازی، قبل از نصب کنتورهای هوشمند
16 تقدم و تاخر اقدامات –مثال: توسعه دولت الکترونیک بسترسازی و ایجاد زیرساخت IT، قبل از ایجاد و بکارگیری سیستمهای اطلاعاتی بسترسازی و ایجاد زیرساخت IT، همزمان یا بعد از ایجاد و بکارگیری سیستمهای اطلاعاتی
17 منابع عبارتست از آنچه که باید برای اجرای اقدامات، فراهم آورده و مصرف نمود. انواع منابع مورد نیاز در برنامههای سازمانی –زمان –بودجه (در قالب موارد زیر مصرف میگردد) نیروی انسانی ابزار و تجهیزات مواد و ملزومات
18 منابع نکته: میزان دسترسی به منابع در طول اجرای برنامه راهبردی –لزوم ارزیابی میزان دسترسی به منابع مورد نیاز برای اجرای اقدامات در طول دوره زمانی معین شده –عدم امکان رسیدن به وضع مطلوب در پایان دوره برنامهریزی در صورت عدم دسترسی و تامین به موقع منابع مورد نیاز نکته: ابعاد برنامهریزی و مدیریت راهبردی منابع –در نظر گرفتن میزان دسترسی فعلی به منابع مورد نیاز برنامه –تحلیل میزان دسترسی به منابع (حجم یا عنوان) در طول دوره اجرای برنامه
19 منابع ابعاد برنامهریزی و مدیریت راهبردی منابع (ادامه) –تعیین ریسکها و مخاطرات ممکن در دسترسی به منابع مورد نیاز برنامه و نحوه عکسالعمل به آنها –تعیین راهبردهای تامین کمبود منابع در طول دوره اجرای برنامه نتیجه: چارچوب اساسی در برنامهریزی راهبردی تامین منابع برای اجرای برنامه جامع سازمان –شناخت و بررسی وضعیت فعلی منابع و دسترسی به آنها –تعریف وضعیت مطلوب منابع و دسترسی به آنها –تعیین اهداف، راهبردها و اقدامات مورد نیاز برای تامین منابع مورد نیاز برنامه
20 زمان انجام اقدامات عبارتست از زمان شروع یا پایان هر یک از اقدامات پیشبینی شده برای رسیدن به وضعیت آینده نکته: فاکتورهای اصلی در تعیین زمان انجام اقدامات –تقدم و تاخر انجام اقدامات، بخصوص وابستگی منطقی –میزان دسترسی به منابع مورد نیاز به اقدامات مد نظر در هر مقطع زمانی –شرایط و وضعیت محیطی حاکم،به منظور بهرهگیری حداکثر از فرصتها یا دوری از تهدیدهای موثر بر اقدامات و اثربخشی آنها
- Greedy Best First Search
- آینده مشاغل و فناوریهای حوزه مطبوعات
- نوآوری باز در کسب و کارهای آینده
- بوم کسب و کار
- آینده مشاغل حوزه بیوالکترومغناطیس و مشاغل مرتبط
- متاورس و مشاغل آینده
- آینده مشاغل و مشاغل آینده حوزه شیلات و آبزیان
- دانشگاهها و مشاغل آینده
- MATLAB ( متلب )
- الگوریتم mini-max و هرس الفا بتا
- دوره پیشرفته تحلیل دادهها با SPSS
- انرژیهای تجدیدپذیر و چشم انداز کسب و کارهای مرتبط در آینده
- هوش مصنوعی و بینایی کامپیوتری در مشاغل آینده
- آینده مشاغل و مشاغل آینده حوزه رسانه
- مشاغل آینده و نوآوری در حوزه پزشکی
- نقش NFTها در متاورس و آینده مشاغل
- جایگاه صنایع خلاق و فرهنگی در مشاغل آینده
- Algoritm backtracking
- آینده مشاغل و مشاغل آینده حوزه سلامت
- آموزش مهارتهای کاربردی در نگارش ثبت اختراعات ملی
در سالهای آغازین فرمی بنام "تقاضای خرید کالا" میشد که در اون با هماهنگی و نظر مسوول رایانه آن سازمان و یا شرکتهای خصوصی، مشخصات رایانه مناسب نوشته میشد.
فقدان این برنامه، باعث انجام امور سلیقهای توسط مدیران کمابیش کم اطلاع از مدیریت شده و این موضوع در کنار تغییر مکرر مدیران سازمانها، که منجر به تغییر سلایق نیز میگردد، هزینههای گزافی را برای سازمان به ارمغان میآورد.
مدیر اول، تصمیم میگیرد که فلان سناریوی شبکه را اجرا نماید که هزینهای بالغ بر 100 میلیون بر سازمان تحمیل میکند.در اواسط اجرای این شبکه 100 میلیونی، مدیر تغییر کرده و مدیر جدید هیچ اعتقادی به شبکه در حال اجرا ندارد.سازمان تصمیم میگیرد سیستم جدیدی از شبکه را نصب نماید که در این راستا ناچار است حداقل دو سوم از هزینههای انجام شده را نادیده بگیرد و کار را از ابتدا آغاز کند.یعنی در این مثال ساده حدود 60 میلیون خسارت ناشی از برخورد سلیقهای در تصمیم سازی توسط مدیران به سازمان تحت مدیریت آنها!
جالب است بدانیم که شیوهای که در ادامه در مورد آن توضیح خواهیم داد بیش از 40 سال است که در کشورهای توسعه یافته در حال اجرا است(البته کلیات و روشها، در مورد جزییات اجرایی روشها، طبعا تغییراتی ایجاد شده اما اصول کلی همانهاست)
روش درست تصمیم سازی برای فن آوری اطلاعات و فن آوریهای مرتبط با آن، شامل آموزش نیروی انسانی، خدمات سازمانی، ساختار سازمانی و… بر اساس مراحل زیر انجام میگردد:
1- کلیات اطلاعات سازمان، شامل توان انسانی، اطلاعات مربوط به دانش کارشناسان و سطح تحصیلات و توانایی آنها در حوزه آی تی، سنوات خدمتی آنها، تعداد و نوع رایانههای سازمان، تعداد و مشخصات نرم افزارهای فعلی سازمان، اهداف سازمان، و…. در قالب مستندی بنام RFI یا Request for Information تهیه شده و به شرکتهای خصوصی که توان علمی و عملی ارائه خدمات مشاورهای مدیریتی و اطلاعاتی را دارند ارائه میشود تا ایشان نسبت به تهیه مستندی که معین میکند که طرح جامع فن آوری اطلاعات سازمان باید دارای چه چارچوبی باشد و چه مشخصهای از نیازمندیها را شامل باشد، و با چه استانداردهایی مستند سازی گردد، اقدام نمایند.این مستند بنوعی یک RFP یا Request for Project برای تدوین طرح جامع ICT آن سازمان است.اینکار مشمول هزینهای برای سازمان بوده و لذا ارائه اینگونه اطلاعات در قالب عقد قرارداد با شرکتهای خصوصی و انجام مطالعات کوتاه مدت، از سازمان، به سازمان داده میشود.
2- سازمان، پس از دریافت RFP مربوط به طرح جامع ICT که کامل و دقیق است، اقدام به برگزاری مناقصهای برای انتخاب شرکتی مینماید که بتواند طرح مذکور را بر اساس مشخصه نیازمندیهای ارائه شده در RFP تدوین نماید.پس از اینکار شرکت برنده، تدوین طرح جامع ICT آن سازمان را آغاز میکند، که اینکار بر اساس مطالعات در عرصه سازمان، مصاحبه با کارشناسان سازمان، بررسی امکانات سازمان از نظر سخت و نرم افزاری و نیروی انسانی، از نزدیک و …. انجام شده و معمولا زمان حداقلی 6 ماهه را میطلبد.نهایتا طرح جامع ICT در قالب مجلداتی، که مبتنی بر RFP باشد، به سازمان تحویل میگردد.
3- سازمان، پس از دریافت طرح جامع ICT توسط شورایی تحت عنوان شورای عالی اداری، یا شورای فن آوری اطلاعات سازمان و یا هر شورایی که اختیارات کافی را دارد، طرح مذکور را بررسی و نهایتا آنرا تصویب مینماید و مدیر سازمان، از آن پس، ملزم به اجرای آن خواهد بود.نحوه هزینه کرد، نوع تجهیزات، تعداد، برنامه مدون آموزشی، RFP مربوط به خریدهای نرم افزاری و سخت افزاری، و زمانبندی هر یک به تفصیل در طرح فوق وجود دارد و مدیر ملزم به اجرای آن خواهد بود.
شیوه برخورد اخیر، در مدیریت اجرایی سازمان، مانع هرگونه تصمیم سازی مدیریتی سلیقهای یا مقطعی میگردد و حتی در صورت تغییر مدیران، کسی حق تغییر در ساختار طرح جامع را ندارد و مدیران جدید ملزم به ادامه اجرای مصوبات آن طرح میباشند.
برای نمونه، سر فصلهای یک طرح جامع ICT را برای آشنایی دوستان، اینجا میگذارم، امیدورام موفق باشید:
فعالیتهای اصلی:
- مستند سازی ماموریتهای راهبردی سازمان
- بیانیه چشم انداز و ماموریت سازمان در زمینه IT یعنی Mission and Vision Statement
- استراتژی IT سازمان
- عوامل کلیدی موفقیت سازمان در زمینه IT یا CSF:Critical Success Factors
- نقاط ضعف و قوت درون سازمانی و فرصتها و تهدیدهای محیطی در زمینه IT
- برنامه ریزی کلان فرآیندها
- تشریح موقعیت جدید فن آوری اطلاعات
- یافتن فاصلهها تا وضع مطلوب
- نحوه رسیدن به موقعیت جدید
ارائه برنامه
شامل دو بخش و هر بخش چندین مرحله:
- بخش اول: تدوین معماری اطلاعات وضع موجود
فعالیتهای اصلی:
- مدل سازی لایه فرآیندهای کاری وضعیت موجود، شامل:
1- تدوین و ارائه نمودار مفهومی اطلاعات CONOPS:Concept of Operations Graphic
2- تدوین و ارائه Activiy Model & Tree
- مدل سازی لایه اطلاعات وضعیت موجود:
- مدل سازی لایه برنامههای کاربردی وضعیت موجود: شامل
1- ماتریس ارتباط سیستم-مکان
2- ارائه معیارهای اندازه گیری کارآیی و اثربخشی سیستمها
3- ارائه کارآیی و اثر بخشی هر یک از سیستمهای موجود بر اساس معیارهای فوق
4- ارائه شناسنامه کاربردهای موجود سازمان در لایههای کاربرد و داده
- مدل سازی لایه دادهها در وضعیت موجود
اینکار از طریق Physical Data Model انجام میگردد.
- مدل سازی لایه تکنولوژیک در وضعیت موجود، از طریق:
1- Physical Node Connectivity Diagram & Description
2- Deplyment Diagram
3- تهیه شناسنامه برای امکانات سخت افزاری
4- تهیه شناسنامه برای امکانات ارتباطی
5- تهیه شناسنامه سیستمهای عامل شبکه و ایستگاههای کاری و نرم افزارهای عمومی
- بخش دوم: تدوین معماری اطلاعات وضع مطلوب
فعالیتهای اصلی:
- مدل سازی لایه فرآیندهای کاری وضعیت مطلوب
- مدل سازی لایه اطلاعات وضعیت مطلوب
- مدل سازی لایه برنامههای کاربردی وضعیت مطلوب
- مدل سازی لایه دادهها در وضعیت مطلوب
- مدل سازی لایه تکنولوژیک در وضعیت مطلوب
خروجیهای این فاز عبارتند از:
1- تعریف پروژههای اجرایی مورد نیاز (سیستمهای اطلاعاتی، تجارت الکترونیک، ارتباطات، سخت افزار و ….)
2- محدوده و مشخصات فنی پروژه
3- هزینه و زمان تخمینی اجرای پروژه
4- تکنولوژی مورد نظر ( از قبیل نوع بانک اطلاعاتی، محیط توسعه و ….)
5- تخصصها و و ویژگیهای تیم اجرایی پروژه
6- طرح تضمین کیفیت پروژه
7- نحوه ارزیابی پیمانکاران و مشاوران پروژه
8- طرح مدیریت پروژه توسط کارفرما (سازمان پروژه، ترکیب کمیتههای راهبری و تخصصی و وظایف و حدود اختیارات آنها، نحوه هماهنگی جلسات و مصاحبههای مورد نیاز پیمانکار، فرمت و دورههای ارائه گزارش پیشرفت پروژه توسط پیمانکار، نحوه بررسی و تصویب خروجیها و محصولات پروژه توسط کارفرما)
9- برنامه آموزشهای مورد نیاز کارکنان سازمان در زمینه IT
10- RFP پروژهها و اسناد مناقصه هر یک
قابل ذکر است مستندات فنی و مدلسازیها عموما بروش UML پیاده سازی و ارائه میگردد.
در IT MASTER PLAN باید روند اصلی گرایشهای تکنولوژی و استراتژیهای اتخاذ شده در جهت دستیابی به اهداف تجاری و سازمانی معین و مشخص گردد.از آنجاییکه تکنولوژیهای ارتباطات و مخابرات دارای تغییرات سریع هستند و تقریباً غیر قابل پیش بینی و پیشگویی هستند، سازمانها باید خود را مجهز به دانشی نمایند که با فرصتجویی از محیط بتوانند بر مشکلات غلبه نمایند.
تکنولوژیها و فناوریهای جدید ارتباطی با سرعت بیشتری از سایر عرضههای فناوری فراگیر شده و فارغ از ملاحظات و مرزهای سیاسی به درون کشورها و سازمانها راه مییابند.در تکنولوژی سه لایه و چارچوب : لایه سخت افزار، لایه شبکه ولایه کاربردها مطرح است. برای هریک از لایههای تکنولوژی باید وضعیت جاری شرکت را بررسی کرد سپس جهتها و اداره فعالیتها و در نهایت بکارگیری تکنولوژی را مدیریت نمود.
درتمامی طرحهای پیاده سازی IT توجه زیادی به آموزشهای تکنولوژیکی همراه با توجه خاص به زیرساختها و کاربرد مدیریتی شده است و در این راه نیروی انسانی مهمترین عنصر در اشاعه و گسترش تکنولوژی اطلاعات است. بنابراین باید سازگاری برای آموزش افراد در نظر گرفت. زیرا پیچیدهترین و مهمترین مانع در مدیریت مؤثر تکنولوژیهای نوین، ضعف بنیادی فرهنگی است که باعث بروز خطاهای استراتژیک میشود.نوآوری تکنولوژی منبع بزرگ فرصتها و تهدیدها برای هر سازمان است به همین دلیل باید تکنولوژی را مدیریت کرد و در رابطه با فعالیتها و استراتژیهای سازمانی آن را هدایت و گسترش داد.
طرح جامع فناوری اطلاعات،یکی از عوامل کلیدی برای موفقیت کسب و کار است. باید معماری فناوری اطلاعات سازگار با کسب و کارتان را برنامه ریزی کنید. اولویتهای طراحی استراتژی حوزه فناوری اطلاعات مبتنی بر اطلاعات از ضروریات امروز سازمانها است.
هدف از طرح جامع فناوری اطلاعات جهت دهی به ارزشهای سازمان و همچنین استفاده از فرآیند بهبود مستمر برای نظارت و بروز رسانی طرح معماری فناوری اطلاعات است. تا به منظور کاهش بحرانهای مرتبط با فناوری، بهینه سازی تخصیص منابع، مدیریت تغییر و افزایش ROI اثر بخشی ایجاد کند.
تعریف طرح جامع فناوری اطلاعات در تلفیق با برنامه استراتژیک فناوری اطلاعات (IT)،سندی است که جزئیات فرآیندهای جامع مدیریت کسب و کار مجهز به فناوری را که سازمان برای هدایت عملیات استفاده میکند را بیان میکند.
IT Master Plan به عنوان راهنمای تصمیم گیری مربوط به فناوری اطلاعات، با اولویت بندی و اجرای وظایف فناوری اطلاعات با استفاده از طرح به عنوان چارچوب، در نظر گرفته میشود.
این طرح همچنین با تدوین استراتژی کلی فناوری اطلاعات، به جهت دهی سازمان کمک میکند. در حالی که یک استراتژی فناوری اطلاعات بر چگونگی بکارگیری و استفاده بهینه از فناوری اطلاعات برای موفقیت در کسب و کار متمرکز است.
یک برنامه استراتژیک فناوری اطلاعات یک نقشه راه برای کمک به رشد کسب و کار در اجرای آن استراتژی را پوشش میدهد.
طرح جامع فناوری اطلاعات نواحی دانشی را توصیف میکند که فناوری اطلاعات میتواند ارزش تجاری تأمین کند. سازمانها میتوانند با استفاده بهینه از منابع ارزشمند فناوری، از مزیت رقابتی برخوردار شود.
اهداف مشخص شده در برنامه استراتژیک فناوری اطلاعات سازمان با اهداف و مأموریت سازمان مطابقت دارد، اما به اندازه کافی قابل انعطاف است تا بتواند اولویتها و فناوریهای جدید تجاری را که توانایی بالقوه رشد تجارت را دارند، در خود جای دهد.
برای واحد فناوری اطلاعات سازمان مهم است که اولویتهای خود را بشناسد و پروژههای فناوری اطلاعاتی را که شرکت باید در آنها سرمایه گذاری کند، شناسایی کند.
طبق بیانیه گارتنر، یک شرکت مدیریت مشاوره فناوری اطلاعات، با تدوین طرح جامع فناوری اطلاعات مشخص میکند که چه کارهایی، در چه اولویتی و چگونه باید انجام شود تا منجر به موفقیت در قالب برنامه سنجش میران موفقیت شود.
چارچوب اصلی طرح جامع فناوری اطلاعات
معرفی کلی ارائه طرح جامع IT(برنامه ریزی فناوری اطلاعات) و اهداف آن
یکی از موضوعاتی که امروزه در زمینه برنامه ریزی فناوری اطلاعات (IT) بسیار سر زبانهاست ارائه طرح جامع IT است. امروز در این مقاله قصد داریم ارائه طرح نظام جامع برنامه ریزی فناوری اطلاعات و اهداف آن را بررسی کنیم. ابتدا از تعریف طرح جامع شروع کنیم:
در این مقاله میخوانید :
طرح برنامه ریزی جامع فناوری اطلاعات (Master Plan) چیست؟
لزوم استفاده از طرح جامع فناوری اطلاعات چیست؟
طراحی و ارائه طرح جامع IT
ضروریات طرح جامع فناوری اطلاعات
طرح جامع برنامه ریزی فناوری اطلاعات (Master Plan) چیست؟
طرح جامع برنامه ریزی فناوری اطلاعات (IT) طرحی است که اهداف بلند مدت یک سازمان را در راستای رشد و پیشرفت سازمان طبق برنامهای یکپارچه و منظم تعریف میکند. مشابه ارائه طرح جامع IT، Master Plan نیز قسمتهای مختلف یک سازمان را به یک دیگر متصل میکند و شامل آنالیز کردن، ارائه پیشنهادات و پروپوزالها برای بالا بردن کارایی سازمان، در نتیجه رضایت مندی بیشتر مخاطبان سازمان است.
با توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و ورود آن به کسب و کارها، جهان شاهد ارتباط تنگاتنگ کاربرد فناوری اطلاعات در سازمانها و بهبود عملکردها و نیز دستیابی بهتر و سریعتر به اهداف سازمانی بوده است.
طرح جامع برنامه ریزی فناوری اطلاعات و ارتباطات (IT & ICT Master Plan) یک طرح راهبردی است که منابع IT یک سازمان مانند زیرساختها، منابع سیستمهای اطلاعاتی، سیستمهای عملیاتی و منابع انسانی و مالی را در راستای حمایت و پیشبرد اهداف، ماموریتها، استراتژیها، خط مشیها و برنامههای آن سازمان بسیج میکند.این طرح با شناخت درست نیازمندیهای سازمان و بررسی راه حلهای مختلف، بهترین روش را برای گسترش نظام مند فناوری اطلاعات در سازمان طراحی و توصیه میکند.
کاربردهای اصلی طرح نظام جامع فناوری اطلاعات و همینطور ارائه طرح جامع فناوری اطلاعات شامل چند، یا تمامی موارد زیر است:
- تعیین و برنامه ریزی اولویتهای سازمان به صورت مرحله به مرحله
- تعیین قالب کاری مشخص برای جذب مخاطبان بیشتر به سمت سازمان
- طراحی کانسپت و ابعاد مختلف بازدهی
- بررسی امکانات موجود در تمامی زمینهها، و تعیین تواناییها بر اساس امکانات
لزوم استفاده از طرح نظام جامع برنامه ریزی فناوری اطلاعات چیست؟
برای پاسخ به این پرسش اجازه بدهید به دو دهه قبل باز گردیم. زمانی که هنوز سیستمهای کامپیوتری به این شکل گسترده در ادارات و سازمانها استفاده نمیشدند. در آن سالها شما اگر میخواستید آزماش چک آپ دورهای خود را در یک بیمارستان انجام دهید، میبایست بارها بین طبقات و اطاقهای مختلف برای نتیجه یک آزمایش ساده رفت آمد میکردید و در نهایت با کلافگی و خستگی زیاد به خانه باز گردید. اما امروزه شما پس از خروج از اتاق آزمایش و پیش از فشردن دکمه آسانسور نتیجه آزمایش خود را روی سیستم پزشک خود دارید. این موضوع تنها با ارائه طرح جامع IT موثر قابل انجام است. ارائه طرح جامع IT (برنامه ریزی فناوری اطلاعات) باعث میشود نه تنها سازمان، بلکه مشترکان خدمات سازمان نیز بسیار راحت تر کارهای خود را انجام دهند. اما در نهایت طرح جامع فناوری اطلاعات بیش از هر موضوع دیگری به رسیدن سازمان مربوطه به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت سازمان، طی یک برنامه ریزی دقیق و یکپارچه کمک میکند.
طراحی و ارائه طرح جامع IT(برنامه ریزی فناوری اطلاعات):
پیش از طراحی و ارائه طرح جامع IT نیاز است که ابعاد سازمان و گروههای مختلف سازمان بررسی شوند و بر اساس آن مراحل زیر را طی کرد:
- مشخص کردن استراتژیهای سازمان و اهداف اصلی آن
- مشخص کردن وضعیت فعلی بخش فناوی اطلاعات سازمان و برنامههای آن.
- مشخص کردن نقاط ضعف و قدرت بخش فناوری اطلاعات سازمان (بررسی و تست به روش SWOT در این زمینه موثر است)
- بررسی نیازهای سازمان نسبت به برنامه کلی فعلی بخش فناوری اطلاعات
- مشخص کردن برنامه آینده بخش فناوری اطلاعات نسبت به بررسیهای انجام شده بر اساس نیازهای سازمان
- مشخص کردن مسیر طراحی و ارائه طرح جامع فناوری اطلاعات برای اهداف آینده سازمان
ضروریات طرح نظام جامع برنامه ریزی فناوری اطلاعات:
تیم طراحی: برای ارائه طرح جامع IT(برنامه ریزی فناوری اطلاعات) شما به تیمی نیاز دارید که به خوبی سازمان را بشناسند و اطلاعات کاملی در رابطه با اهداف سازمان، نقاط قوت و ضعف بخش IT و همینطور دامنه فعالیت سازمان داشته باشند. این امر به این سبب است که آی تی مستر پلن یک برنامه بلند مدت و استراتژیک در راستای اهداف سازمان است که تمامی جوانب سازمان را تحت الشعاع قرار میدهد. در نتیجه اشتباهات در ارائه طرح جامع IT میتواند مشکلات جدی برای سازمان ایجاد کند. تیمی که وظیفه آی تی مستر پلن را برای سازمان به عهده دارد، به نسبت گستردگی و ابعاد میتواند شامل چندین متخصص و گاها گروههای بزرگ طراحی باشد.
سطوح مختلف: موضوع بسیار مهم دیگر طراحی سطوح مختلف جزئیات در ارائه طرح نظام جامع برنامه ریزی فناوری اطلاعات است. این موضوع نیز ارتباط مستقیمی با محدوده کار و مقیاس محیطی که در آن طرح جامع IT ارائه میشود دارد. به عنوان مثال، فرض کنیم که ما میخواهیم ارائه طرح جامع IT را برای یک شرکت بزرگ اعمال کنیم. این شرکت بخش IT یکپارچهای دارد که تمامی بخشهای شرکت را پوشش میدهد. و برای هر بخش اصلی یک دپارتمان IT مجزا برای پشتیبانی از هر بخش تولید دارد. در این مورد بسیار مفید است طرح جامع فناوری اطلاعات در دو سطح مختلف انجام شود. یکی از سطوح برای پوشش تمام شرکت و دیگری برای پوشش هر بخش به صورت مجزا. با استفاده از این روش، ارائه طرح برنامه ریزی فناوری اطلاعات (It master plan) بسیار دقیق تر و با جزئیات بیشتر است که به هماهنگی و یکپارچه بودن و همینطور رعایت بروکراسی بهتر کمک میکند. در نهایت طرح جامع فناوری اطلاعات با موفقیت و بیشترین بازدهی انجام میگیرد.
توانایی پوشش همه جوانب سازمان: بسیار مهم است که در نظر داشته باشید که ارائه طرح جامع IT برای تنها بخشی از فعالیتهای سازمان (به عنوان مثال فروش، یا فروش تنها چند خط تولید)، باعث میشود که سیستم کاری سازمان با مشکلاتی مواجه شود. در نتیجه بهتر است ارائه طرح جامع IT به صورتی انجام شود که سیاستها کلی سازمان را در بر گیرد و تنها محدود به یک بخش نباشد. این امر سبب میشود تمامی بخشهای سازمان طبق یک سیاست واحد و هماهنگ با یکدیگر به صورت یکپارچه به سمت هدفهای سازمان گام بردارند.
و در نهایت در نظر داشته باشید که طرح جامع فناوری اطلاعات نباید فرهنگ سازمان، یا شرکت شما را تغییر دهد. یکی از جوانب مهمی که باید در ارائه طرح جامع IT در نظر گرفته شود، فرهنگ سازمان است. درست است که ساختار کلی سازمان را بخش IT طبق برنامهای کلی تعیین میکند، اما این امر بدین معنی نیست که کنترل اصلی سازمان به دست بخش IT باشد. هر بخش و قسمت از سازمان طبق چهارچوبهای تعیین شده و با رعایت اصول، اصالت خود را حفظ میکند و در عین حال هماهنگ با سیاستهای ارائه طرح جامع IT به کار خود ادامه میدهد.
فصلنامه علمی مدیریت توسعه فناوری
معرفی گرایش مدیریت نوآوری و فناوری
مدیریت توسعه (خلاصه )
این هشت نظام عبارتند از:
برای هر یک از این نظامها سه دسته اقدامات بایستی صورت گیرد.