70 درصد آزمون 30 درصد متن
1. بداء از ریشه بدء آمده که به معنای آشکار شدن و روشن شدن است. معنای اصطلاحی بداء یعنی خداوند چیزی را امر کند و سپس نهی کند.
2. برخی بداء را مربوط به خدا میدانند. برخی دیگر آن را رد کرده، گفتهاند از آن جایی که علم الاهی، علم مطلق است و جهل در ساحت مقدس الاهی راه ندارد، پس هیچ ظهور بعد الخفائی وجود ندارد.
3. در مورد پیشینه بداء، برخی مثل بغدادی منشأ بداء را اعتقادات کیسانیه (12) دانستهاند. ابوالحسن اشعری آن را به رافضیان(شیعیان) نسبت میدهد. نوبختی و سعد قمی ظهور بداء را به تفکر اسماعیلیه درباره امامت اسماعیل پسر امام صادق(ع) نسبت میدهند.
12. به پیروان مختار سقفی، کیسانیه میگویند.
آزمون
1. بر اساس آیه «وَ بَدَا لَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَبُواْ...» معنای بداء چیست؟
الف) آشکار شدن و روشن شدن است*
ب) جدید شدن رأى
ج) تغییر واقعیت
د) بدیها و گناهان
2. از نظر سید مرتضی تحقق بداء چه شرایطی دارد؟
الف) چیزی باشد که قبلاً عزم بر انجام آن داشتهایم و اکنون منصرف شدهایم.
ب) در وقت خاص، به نحو خاص، بر مکلف خاص باشد.*
ج) در وقت خاصی ایجاد و در وقت دیگری تمام شود.
د) به جهت مصلحتى واقع شود.
3. چرا بداء از ناحیه خداوند محال است؟
الف) چون خداوند اختیار بداء را به بندگان خود تفویض کرده است.
ب) چون لازمه آن سلب اختیار از مکلف است.
ج) چون خداوند نیازی به بداء در امور ندارد.
د) چون لازمه آن، مسبوق شدن جهل بر علم خدا است.*
4. بغدادی در کتاب «الفرق بین الفرق» ظهور بداء را به چه کسی نسبت میدهد؟
الف) روافض(شیعیان)
ب) اسماعیلیه
ج) کیسانیه*
د) خداوند
5. سعد قمی و نوبختی با استناد به روایت امام صادق(ع) که فرمودند: «ما بدء الله فی شیء کما بداء له فی اسماعیل» چه چیزی را در باره بداء میخواستند بگویند؟
الف) بداء مربوط به جریان مرگ اسماعیل پسر امام صادق(ع) است.*
ب) برای خداوند در مورد ذبح حضرت اسماعیل بداء حاصل شد.
ج) شیعیان اولین بداء را شروع نکردند.
د) خداوند در مورد هیچ شیئی بداء نمی کند.
اول: بنا بر آنچه بیان شد باید گفت که در آیات قرآن کریم آیهای که بر بداء تصریح داشته باشد پیدا نمیکنیم و اگر صدوق به آیات استناد کرده، هدف دیگری داشت.
دوم: از نظر شیخ مفید پشتوانه بحث بداء تنها روایات است؛ زیرا دو دسته آیه داریم. یک دسته برای معنای لغوی بداء مورد استفاده قرار گرفته است، همه قبول دارند و شیخ مفید نیز آن را پذیرفت. دسته دیگر از آیات را شیخ مفید دال بر بحث بداء نمیداند و میگوید: این آیات مشغول بودن خداوند به کار خلق را ثابت میکند و این که خداوند دستش باز است و امر خلق الاهی به پایان نرسیده است و هماکنون هم خداوند در حالت خلق است؛ یعنی چنان نبوده است که خداوند روز اول آدم را خلق کرد و کار تمام شده باشد؛ بلکه اکنون هم خلق به دست خداوند است و دارد خلق میکند. او مخلوقات را میافزاید و احیا و اماته و محو و اثبات دارد و دائماً در حال فعالیت است.
آزمون
1. عبدالجبار معتزلی بحث بدا را به چه کسی نسبت داده است؟
الف) ابنسبأ یهودی
ب) سید مرتضی
ج) هشام بن حکم*
د) امام صادق(ع)
2. پیشینه بحث بدا از نظر شیعه به چه زمانی مربوط می شود؟
الف) دوران امام صادق(ع)
ب) صدر اسلام*
ج) دوره شیخ کلینی
د) هیچ کدام
3. چه کسی در بین علمای شیعه بدا را نپذیرفت؟
الف) شیخ صدوق
ب) شیخ مفید
ج) خواجه نصیرالدین طوسی*
د) خواجه و علامه حلی
4. شیخ صدوق با مطرح کردن آیات چه منظوری داشت؟
الف) ابطال قول یهود*
ب) ابطال قول منکران بداء
ج) ابطال قول شیخ مفید
د) هیچکدام
1. از میان علمای شیعه، تنها کسی که از بین روایاتِ دال بر بداء نظر موافقی ندارد.
2. خواجه نصیرالدین طوسی است میگوید که در باب بداء یک روایت بیشتر نداریم و آن روایت هم خبر واحد است و در مباحث اعتقادی خبر واحد نمیتواند اطمینانآور باشد.
3. به خواجه و نوع استدلال او بر عدم پذیرش بداء پاسخ داده شد که اول آن که؛ تنها پشتوانه ما، روایت مربوط به اسماعیل نیست. دوم آن که؛ علاوه بر روایاتی که بداء را برای خداوند ثابت میکند، استدلال عقلی هم وجود دارد.
4. علما برای جمع معنای لغوی بداء با علم مطلق الاهی، راهحلهایی را ارائه کردهاند: الف. با توجیه لفظی؛ ب. با توجیه روائی.
5. شیخ طوسی، علامه بلاغی، شیخ مفید، شیخ صدوق، آخوند خراسانی، آقا بزرگ تهرانی، مرحوم مشکینی، علامه طباطبایی و آیت الله خویی با نظریه توجیه لفظی بداء موافق هستند.
آزمون
1. روایتی که برای اثبات بداء به آن استناد شده است، درباره کیست؟
الف) خواجه نصیرالدین طوسی
ب) میرداماد و ملاصدرا
ج) اسماعیل فرزند امام صادق(ع)*
د) هیچکدام
2. اگر طبق روایات قائل به بداء شویم، بنا بر نظر اشکالکنندگان منجر به ...... .
الف) جهل خدا میشود*
ب) علم ازلی خدا میشود
ج) علم مطلق خدا نمی شود
د) علم ازلی و مطلق خدا میشود
3. شیخ مفید دلیل بداء را ....... .
الف) عقلی میداند
ب) عقلی- نقلی می داند
ج) عقلی نمیداند*
د) هیچ کدام
4. برای رفع اشکال فوق کدام توجیه نزد بیشتر علما پذیرفته است؟
الف) توجیه عقلی
ب) توجیه لفظی*
ج) توجیه اضافی
د) توجیه منطقی
5. لوح محفوظ چیست؟
الف) مخزن علم پیامبر(ص)
ب) مخزن علم امام(ع)
ج) مخزن علوم بدائی
د) مخزن علم ازلی خداوند*
1. . با توجه به ارائه راه حلها و توجیهات، هیچ تنافی بین بداء و علم ازلی و مطلق وجود ندارد.
2. بنا بر آنچه از روایات استفاده میشود، بداء به همان معنای نسخ است.
3. تنها تفاوتی که در بداء و نسخ وجود دارد این است که نسخ در امور تشریعی تحقق پیدا میکند و بداء در امور تکوینی.
4. علت اینکه شیعه به جای بداء از نسخ استفاده کرده، تعبد به روایات است.
5. با توجه به اینکه معلوم شد بین نسخ و بداء تفاوتی در واقع وجود ندارد، باز هم روشن میشود که اختلاف ما با مخالفان بداء، لفظی است.
آزمون
1. هم معنا دانستن نسخ و بداء چه نوع توجیهی است؟
الف) توجیه نقلی
ب) توجیه عقلی و نقلی
ج) نه نقلی و نه عقلی
د) توجیه لفظی*
2. سید مرتضی در کتاب «شافی» بداء را به چه معنایی دانسته است؟
الف) به معنای علم
ب) به معنای نسخ*
ج) به معنای تحول در حکم
د) هیچ کدام
3. نسخ به چه معنا است؟
الف) تغییر در سرنوشت
ب) تغییر در امر تکوین
ج) تغییر در تشریع*
د) تغیییر در تکوین و تشریع
4. بنا بر هممعنا بودن نسخ و بداء، جدال بین شیعه و مخالفان چیست؟
الف) لفظی است*
ب) معنوی است
ج) هم لفظی و هم معنوی است
د) هیچکدام
5. تفاوتی که علما بین نسخ و بداء گفتهاند چیست؟
الف) نسخ تغییر در تکوین و بداء در تشریع است
ب) نسخ تغییر در حکم و بداء در تشریع است
ج) نسخ تغییر در تشریع و بداء در تکوین است*
د) هیچکدام
1. برای عدم تنافی بین بداء و علم مطلق و ازلی خداوند از روایات الواح استفاده می شود.
2. خداوند دارای دو علم است:
یک علم مربوط به خود اوست که در لوح محفوظ و کتاب قضا قرار دارد و بیتغییر است.
علم دیگر از لوح محفوظ به لوح محو و اثبات و کتاب قدر میآید که متغیر است.
3. بداء الاهی مربوط به علم نوع دوم است و در علم نوع اول راه ندارد. عواقب همه امور در علم نوع اول عندالله مشخص است.
4. استدلالهای عقلی، علاوه بر استدلالهای نقلی به کمک اثبات بداء و رفع اشکالات میآید.
5. بیشترین استناد به استدلالهای عقلی پس از تدوین کتاب «نبراس الضیاء» میرداماد شده است.
آزمون
1. بداء به کدام یک از الواح مربوط می شود؟
الف) لوح محفوظ
ب) لوح قضا و قدر
ج) لوح محو و اثبات*
د) هیچ کدام
2. در کدام یک از الواح، علم بی تغییر قرار دارد؟
الف) لوح محو و اثبات
ب) لوح قدر
ج) لوح محفوظ*
د) مورد الف و ب صحیح است
3. علامه مجلسی از کدام یک از توجیهات بهره برده است؟
الف) توجیه نقلی
ب) توجیه عقلی - نقلی
ج) توجیه نقلی لوح محفوظ*
د) هیچکدام
4. کتاب قضا و قدر همانند چه کتابی است؟
الف) محو و اثبات
ب) محفوظ و محو و اثبات*
ج) محو و قدر
د) هیچکدام
5. چه کسی توجیهات عقلی را گسترش داد؟
الف) علامه مجلسی
ب) فیض کاشانی
ج) شیخ مفید
د) هیچکدام*
علما از روایات استفاده نموده و چنین تصریح کردهاند که اگر شیعیان قائل به بداء شدهاند، صرفاً از لفظ بداء استفاده کردهاند که این لفظ به معنای همان نسخ است. نسخ هم مورد اتفاق همه مسلمانان است که قرآن در آیه: «مَا نَنسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا» (3) به آن صراحت دارد.
نسخ از نظر لغوی به معنای انتقال یا ازاله و برطرف کردن است، اما از نظر اصطلاحی یعنی: «النسخ رفع ما هو ثابت فی الشریعة»؛ به این معنا که حکمی در شریعت ثابت بود و به وسیله نسخ برطرف شده است.
میرداماد در کتاب «نبراس الضیاء» میگوید: نسخ به نوعی بداء تشریعی و بداء به نوعی نسخ تکوینی است؛ یعنی تنها تفاوتی که میرداماد بین نسخ و بداء قائل است این است که نسخ در احکام شرعی و بداء در مسائل تکوینی جاری است. بنابراین هیچ تفاوتی بین این دو وجود ندارد.
شیعه آنچه را که دیگر مسلمانان بدان نسخ نامیدهاند، بداء مینامد. این بداء و تغییر و تحولاتی هم که در عالم تکوین رخ میدهد، با علم ازلی و مطلق الاهی هیچ منافاتی ندارد. وقتی حکمی در شریعت ثابت بوده، به وسیله نسخ برطرف شده باشد، اگر حکم شرعی باشد به آن نسخ میگوییم و اگر غیر از حکم شرعی باشد به آن بداء میگوییم. نسخ اختصاص به احکام ندارد؛ بلکه آنچه در اختیار شارع مقدس است میتواند حکم آن چیز را بردارد؛ چه حکم شرعی باشد و چه غیر شرعی.
نسخ در عالم تکوین یعنی این که خداوند حکیم است و همه کارهای خود را از روی مصلحت انجام میدهد. حال اگر خداوند از روی حکمت و مصلحت، تغییر و تحولی را در عالم تکوین ایجاد کند و چیزی را بردارد و چیزی را جایگزین کند، این عمل نوعی نسخ در تکوین است، که ما به آن بداء میگوییم. این تغییر به دلیل نقص در علم الاهی و انجام کار بیهوده نیست.
3. بقره: 106
آزمون
1. آیه: «ما ننسخ من آیةٍ أو ننسها نأت بخیرٍ منها أو مثلها» به کدام مسأله اشاره می کند؟
الف) به مسأله نسخ*
ب) به مسأله بداء
ج) به مسأله بداء و نسخ
د) هیچکدام
2. میرداماد بداء را به چه معنایی میداند؟
الف) به معنای برطرف شدن امر تشریعی
ب) به معنای برطرف شدن امر تکوینی*
ج) به معنای برطرف شدن امر عادی
د) هیچکدام
3. به هر حکم ثابت شرعی و غیر شرعی که برداشته شود ........ .
الف) بداء میگویند
ب) نسخ می گویند
ج) بداء و نسخ می گویند*
د) هیچ کدام
4. وجه مشترک بداء و نسخ از جانب خداوند ....... .
الف) قدرت و توانمندی است
ب) جایگزینی نکردن حکم دیگر است
ج) حکمت و مصلحت است*
د) هیچکدام
5. کتاب نبراس الضیاء از کیست؟
الف) ملا صدرا
ب) آقا علی نوری
ج) میرفندرسکی
د) میرداماد*
1. آشکار شدن امر جدید برای خداوند -که از آن به بداء یاد میکنیم- به دلیل جهل، عجز و ندامت نیست؛ بلکه خداوند کار بدون مصلحت انجام نمیدهد و همه کارهای او از روی مصلحت و تدبیر است.
2. آشکار شدن یک امر پنهان برای انسان چنانچه به معنای بداء دانسته شود، ناشی از جهل انسان، عجز، ناتوانی و ندامت اوست.
3. برای بررسی کامل بحث بداء باید از دو جهت به آن نگاه کنیم؛ یکی از جهت علم انسان و دیگری از جهت علم خداوند؛ یعنی از جهت اراده و فعل او.
4. خداوند دارای دو علم است. یک علم اختصاصی به نام «علم خاص» که ذاتی خداوند است و دیگری علم عام خداوند که علاوه بر اینکه خودش آن را میداند به دیگران هم یاد میدهد و دیگران را از آن مطلع میکند، مثل علم نبی و علم امام.
5. دو علم دیگر برای خداوند متصور است: ا- علم ذاتی خداوند، که جزء ذات خداوند است؛ 2- علم فعلی خداوند، که ناشی از صفات و افعال است؛ یعنی علم منتزع از فعل است و تا فعل انجام نگیرد، آن علم محقق نمیشود.
آزمون
1. تفاوت بداء برای خدا و بداء برای انسان چیست؟
الف) برای انسان ظهور بعدالخفاء است
ب) برای خدا ظهور بعدالخفاء نیست، ولی برای انسان است*
ج) برای انسان ظهور بعدالخفاء نیست
د) هیچکدام
2. جهل، عجز و ندامت از ویژگیهای ...... .
الف) بداء انسانی است*
ب) بداء الاهی است
ج) بداء بعدالظهور است
د) بداء بعد الخفاء است
3. بداء الاهی ناشی از...... .
الف) جهل و ناتوانی است
ب) ناتوانی و پشیمانی است
ج) مصلحت و حکمت است*
د) هیچکدام
4. در جریان ذبح اسماعیل ...... .
الف) خداوند پشیمان شد
ب) مصلحت خدا عوض شد*
ج) حضرت ابراهیم(ع) تصمیم خود را عوض کرد
د) اسماعیل ممانعت کرد
5. بداء به علم خداوند یا فعل او مربوط میشود؟
الف) علم عام الاهی
ب) به فعل خدا
ج) به هر دو*
د) هیچکدام
از آثار و ثمرات پذیرش بداء این است که:
با پذیرش بحث بداء گویا به علم و احاطه مطلقه الاهی بر عالم هستی اعتراف میکنیم؛
ثابت میشود که علم الاهی نامحدود و مطلق است و در مقابل، علم غیر خدا محدود و غیر مطلق است؛
امید در انسان زنده میشود؛
نامحدود بودن قدرت الاهی ثابت میشود؛
باز بودن دست خدا و فعال بودن او اثبات میشود؛
اینکه همه تحولات عالم به مشیّت و اراده الاهی انجام میپذیرد، قابل باور میشود.
آزمون
1. اعتقاد به بداء اعتراف به ....... .
الف) جهل خداوند است
ب) به ناتوانی خداوند است
ج) به قدرت و سیطره خداوند است*
د) هیچکدام
2. علم خداوند و غیرخداوند به ترتیب ....... .
الف) محدود و نامحدود است
ب) نامحدود و محدود است*
ج) هر دو نامحدود است
د) هیچکدام
3. معنای زندگی به ....... .
الف) پذیرش بداء است
ب) امیدواری است
ج) ناامیدی است
د) مورد اول و دوم صحیح است*
4. آیه: «یمحو الله ما یشاء و یثب و عنده ام الکتاب» ...... .
الف) نافی بداء است
ب) نافی قدرت خداست
ج) مثبت مخالفان بداء است
د) هیچکدام*
5. از پیامدهای بداء ...... .
الف) عبادت و امید است
ب) اثبات مشیت و اراده خداوند است
ج) مورد اول و دوم صحیح است*
د) هیچکدام
1. علامه حلیمی میگوید که با مراجعه به عقاید مکتب کلامی اشاعره مییابیم، که آنها نیز قائل به بداء هستند، زیرا نمیتوانند کارهای خداوند در قرآن را انکار کنند؛ لازمه پذیرش این مسایل هم پذیرفتن اصل بداء است
2. شهرستانی عقیده شیعه به مسأله بداء را راهکاری برای توجیه عدم تحقق پیشگوییهای امامان شیعه میداند که تحقق پیدا نکردند کار خودشان را گردن خدا میاندازند. از علمای وهابی امروزی هم قفاری همین اتّهام را مطرح میکند
3. منتقدان شیعه به سبب آیات قرآن کریم مجبورند که بداء را بپذیرند، اما چون اغراض و عصبیتهای مذهبی را دنبال میکنند و میدانند که هویت شیعه به بحث امامت است، میکوشند تا به هر بهانهای این هویت را از شیعه بگیرند و در نهایت وقتی هویت شیعه گرفته شد، با سمت و سو دادن این بحث، شیعه را از گردونه اسلام خارج کنند
4. بهرغم همه شبهاتی که مخالفان شیعه مطرح میکنند، شیعه همچنان مسأله بداء را ثابت و پذیرفته شده میداند که هم سازگاری با علم خدا دارد و هم سازگاری با علم پیامبر و امام دارد و هیچ منافاتی در بین نیست
5. علم پیغمبر و امام، علم مطلق نیست؛ حتا پیغمبر به همه مشیت الاهی آگاهی ندارد و نمیداند که خداوند در آینده میخواهد چه کند؛ هرگونه تغییر و تحولی هم که در آینده اتفاق بیفتد به دست خداست
6. بر فرض اینکه اشکال مخالفان در خصوص تعمیم مسأله بداء به اعتقاد به امامت را بپذیریم، چه توجیهی برای اتهام به پیامبر دارند؟ با توجه به اینکه هم پیامبر و هم امامان اخبار غیبی دارند، اگر بگویند پیامبر دروغ گفته است، این با عصمت پیامبر ناسازگار است، حال که عصمت پیامبر(ص) را میپذیرند، باید بگوییم که هیچ یک از سخنان او دروغ نیست و قطعاً راست گفته است؛ پس تکلیف آن دسته از وعدههای پیامبر که محقق نشده است، چه خواهد شد؟ چگونه این مشکل را حل خواهند کرد؟
آزمون
1. بنا به نظر علامه حلی لازمه ادعای اشاعره ....... .
الف) نفی بداء است
ب) نفی آیات الاهی است
ج) پذیرش بداء و آیات مربوط به آن است*
د) پذیرش مخالفت آیات با بداء است
2. نظر شهرستانی درباره بداء ...... .
الف) پذیرفته شده است
ب) اتهام است*
ج) نظری علمی است
د) هیچکدام
3. آیا نظر مخالفان بداء با آیات قرآن سازگاری دارد؟
الف) آری
ب) خیر*
ج) در بعضی موارد آری
د) هیچکدام
4. نتیجه اشکال مخالفان بداء چه خواهد شد؟
الف) کفر شیعه
ب) فسق شیعه
ج) کفر و قتل شیعه
د) مورد اول و سوم*
5. این که شیعه به خداوند دروغ نسبت میدهد، بهانه چه کسانی است؟
الف) مخالفان شیعه
ب) مخالفان بداء
ج) شهرستانی و پیروانش
د) همه موارد*
6. مخالفان بداء بحث بداء را به کدام مسأله اعتقادی گره زدهاند؟
الف) به توحید
ب) به نبوت
ج) به معاد
د) به هیچکدام*
7. چرا مخالفان در همه جا میخواهند به نوعی به امامت نقبی بزنند؟
الف) زیرا امامت هویت شیعه است*
ب) زیرا امامت از اصول مذهب است
ج) زیرا مرتبط با عصمت است
د) هیچکدام
1. برای حل شبههای که مخالفان به امامان شیعه در مسأله بداء وارد میکنند، باید گفت جوابی را که در مورد وعدههای محقق نشده قرآن و پیامبر میدهند در مورد وعدههای امامان نیز خواهد بود.
2. بیشتر شبهههائی که مخالفان شیعه مطرح میکنند علمی و دقیق نیست بلکه به شبهههای مذهبی و اختلافهایی که آنان نسبت به عقیده شیعیان در مسأله امامت دارند برمیگردد.
3. در مورد نمونههای قرآنی بداء و نسخ مثل داستان ذبح حضرت اسماعیل(ع)، داستان حضرت یونس(ع) و داستان حضرت موسی(ع) که وعده پیامبران الاهی تحقق پیدا نکردهاست، باید گفت که چون علم پیامبر و امام را مطلق نمیدانیم. در همه موارد پیغمبر قولش صادق و قابل اطمینان است و در موارد خاصی که مشیت و مصلحت الاهی بر تغییر آن بوده است به پیامبران اطلاع داده شده است و آنان به اطلاع عموم رساندهاند و بهصورت کامل تسلیم بودهاند
آزمون
1. در وعدههای غیر محقق پیامبراندر قرآن چه کسی نقش دارد؟
الف) خودشان
ب) دیگران
ج) هم خودشان و هم دیگران
د) خدا*
2. وعدههای پیامبران و امامان به مردم از جانب کیست؟
الف) از جانب خداست*
ب) از جانب خودشان است
ج) مصلحت را در نظر میگیرند
د) هیچکدام
3. در داستان حضرت یونس(ع) چرا وعده عذاب یونس تحقق پیدا نکرد؟
الف) خودش نمیخواست
ب) خدا نمیخواست*
ج) مصلحت نبود
د) مورد اول و سوم درست است
4. اگر بگوییم موسی از جانب خودش گفتهاست که میقاتش سی روز طول میکشد، چه میشود؟
الف) کارش به انجام نمیرسید
ب)هارون نباید خلیفه او بشود
ج) بایست سر سی روز میآمد
د) هیچکدام*
5. با توجه به اینکه بعضی وعدههای پیامبران عملی نمیشد، آیا میتوان به قول آنها اطمینانکرد؟
الف) اگر به مصلحت است، بلی
ب) خیر
ج) اگر به امر خداست، بلی*
د) هیچکدام
6. آیا میتوان اشکالات مخالفان بداء را اشکال علمی و محتوایی دانست؟
الف) آری
ب) با دقت در نظر آنها خیر*
ج) هر دو مورد صحیح است
د) هیچکدام
1. برای تقیه در لغت معانی حفظ کردن، نگهداشتن و پوشیدن و در معنای اصطلاحی تعاریف متعددی ارائه شده است که جامعترین تعریف عبارت است از: «تقیه یعنی کتمان حقی که من قبول دارم در مقابل مخالف، بهطوری که اگر این حق را اظهار کنم ضرری از جانب او به من میرسد».
2. از تعاریف متعدد ارائه شده از جانب علمای شیعه و سنی به نتیجه میرسیم که تقیه وقتی تحقق پیدا میکند که سه شرط ذیل را داشته باشد: «کتمان حق، موافقت با باطل و انجام به هدف دفع ضرر از خود.»
آزمون
1. تقیه از نظر لغوی به چه معنایی است؟
الف) نگه داشتن
ب) حفظ کردن
ج) پوشیدن
د) هر سه مورد*
2. تقیه و تقوا چه ارتباطی دارند؟
الف) صیانت در هر دو وجود دارد
ب) هر دو نقش سپر دارند
ج) مورد الف و ب صحیح است*
د) هیچکدام
3. شاخصههای تقیه به ترتیب کدامند؟
الف) کتمان حق، دفع ضرر
ب) موافقت باطل و دفع ضرر
ج) کتمان حق، موافقت باطل و دفع ضرر*
د) هیچکدام
4. آیا شیعه و سنی در معنای تقیه اختلاف نظر دارند؟
الف) در بعضی شرایط ندارند
ب) در بعضی شرایط دارند
ج) در همه شرایط ندارند*
د) هیچکدام
5. آیا در صورت نبود یکی از شرایط، تقیه تحقق پیدا میکند؟
الف) با موافقت مخالف آری
ب) با مخالفت مخالف، خیر
ج) در هیچ صورت، خیر*
د) هیچکدام
1. تقیه از مباحث مهم اسلامیاست، که از همان ابتدای اسلام و زمان حضور پیامبر(ص) و نزول آیات قرآن به آن توجه شده، مورد تایید قرآن و سنت قرار گرفته است.
2. منشأ مشروعیت تقیه در اسلام به سه چیز بر میگردد: آیات قرآن؛ سیره و سنت پیامبر(ص) و سیره اهل بیت(ع).
آزمون
1. در اسلام، پیشینه تقیه به چه زمانی بر میگردد؟
الف) زمان امام علی(ع)
ب) زمان پیامبر و صدر اسلام*
ج) زمان خلقت انسان
د) زمان امام باقر(ع)
2. طبق مطالب بیان شده در درس، منشأ مشروعیت تقیه در اسلام چیست؟
الف) عقل
ب) قرآن
ج) سیره و سنت پیامبر(ص)
د) ب و ج*
3. دلیل مشروعیت تقیه از نگاه اهل بیت(ع) چیست؟
الف) اهمیت جایگاه ائمه در نزد پیامبر(ص)
ب) مقام والای معنوی ائمه(ع)
ج) پذیرش قول ائمه(ع)همچون قول پیامبر(ص)*
د) هیچکدام
4. کدام قید در آیه «مَن کَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمَانِ وَلکِن مَّن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ» شرح نزول آن را در مورد عمار بیان میکند؟
الف) مَن کَفَرَ بِاللَّهِ
ب) مِن بَعْدِ إِیمَانِهِ
ج) إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بالایمان*
د) هیچکدام
5. منشأ مشروعیت تقیه چیست؟
الف) سیره و سنت پیامبر(ص)
ب) آیات قرآن
ج) سیره اهل بیت(ع)
د) همه موارد*
1. بین تقیهکنندهها هم در مباحث باید فرق گذاشته شود. باید بین افراد عادی و کسانی که بانفوذ هستند مانند امام، حاکم اسلامی و آنهایی که به نحوی حرفشان در جامعه مؤثر است در بحث تقیه تفاوت قائل شد.
2. سومین جهتی که در بحث تقیه باید مورد توجه قرار گیرد، تقیه نسبت به کسانی است که انسان از آنها تقیه میکند. آیا ما همه جا میتوانیم تقیه بکنیم؟
3. به نظر ما شیعیان هر جایی که خوف جانی، آبرویی و غیره وجود دارد، جای تقیه است. البته در این موارد گاهی بین ما هم اختلاف وجود دارد، چه این که طرف ما کافر باشد و چه غیرکافر.
4. حکم تقیه متفاوت است. به عبارت دیگر، گاعی تقیه واجب، گاهی حرام و گاهی مستحب است.
آزمون
1. طرف مقابل تقیه فقط ...... .
الف) کفار هستند
ب) کفار و غیر کفار هستند*
ج) مسلمانان هستند
د) هیچکدام
2. شرط اساسی تقیه ..... .
الف) مدارا است
ب) حفظ جان است
ج) حفط مال است
د) ترس و خوف است*
3. آیا در تقیه میتوان ........ .
الف) ترک واجب کرد
ب) حرام انجام داد
ج) موافق مخالف عمل کرد
د) همه موارد صحیح است.*
4. آیا در همه جا حکم تقیه یکسان است؟
الف) آری
ب) شرایط فرق میکند*
ج) مورد الف و ب صحیح است.
د) هیچکدام
5. در صورت نابودی دین .......... .
الف) تقیه واجب است
ب) تقیه حرام است*
ج) تقیه مستحب است
د) تقیه رخصت است
1. تقیه را از طریق فطرت، عقل، سیره عقلا، آیات قرآن کریم میتوان اثبات کرد.
2. در مساله فطری بودن تقیه، اگر فطرت را به معنای غریزه بدانیم که مشترک بین انسان و حیوان است با این امر فطری نمیتوانیم مشروعیت تقیه را ثابت کنیم، زیرا امر غریزی بین ما و حیوانات مشترک است.
3. اگر مراد از فطرت، امری مختص به انسان باشد، همان دلیل عقل است.
4. عقل حکم میکند در جایی که اهم و مهم است، عقل حکم میکند که اهم را برگزیند و مهم را کنار بگذارد.
5. دلیل عقلی به حسن و قبح عقلی برگشت میکند. این دلیل برای اشاعره که اصلا به حسن و قبح عقلی قائل نیستند نمیتواند دلیلی برای مشروعیت بخشیدن به تقیه باشد.
6. چه بسا سیره عقلا چیزهایی را تایید کنند که برخلاف شرع باشد، از این رو ما از سیره عقلا هم نمیتوانیم به عنوان استدلال و تمسکجویی به سیره عقلا صرفا برای اثبات تقیه استفاده کنیم.
7. از همان صدر اسلام تقیه مطرح بوده است. آیاتی که در باره تقیه میتوانیم به آنها استدلال کنیم دو دسته هستند. یک دسته از آیات هستند که از متن آنها به صورت مطابقی تقیه فهمیده میشود و صراحت بیشتری دارند. دسته دیگری از آیات یک حکم کلی را بیان میکنند که ما میتوانیم از مصادیق آن حکم کلی تقیه را استخراج کنیم.
آزمون
1. آیا فطرت به معنای غریزه میتواند مشروعیت تقیه را اثبات کند؟
الف) آری
ب) خیر*
ج) مورد الف صحیح است
د) هیچکدام
2. آیا بنا بر نظر اشاعره استدلال عقلی مشروعیت تقیه را ثابت میکند؟
الف)خیر*
ب) آری
ج) با سیره عقلا آری
د) با هیچکدام
3. آیه «إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا...» صراحت در ..... .
الف) تقوا دارد
ب) ترک تقیه دارد
ج) انجام تقیه دارد*
د) ترک تقوا دارد
4. آیه «مَنْ کَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمان» درباره ...... .
الف) مقداد است
ب) یاسر است
ج) بلال است
د) هیچکدام*
5. آیه «وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ» صراحت در ....... .
الف) تقیه دارد
ب) تقیه ندارد
ج) حکم کلی را بیان میکند*
د) نهی از تقیه میکند
1. بعضی گفتهاند که تقیه کردن یک نوع دروغ گفتن است. همچنانکه دروغ قبیح است، تقیه کردن نیز قبیح است.
2. در پاسخ باید گفت، اول آن که؛ در همه جا دروغ گفتن قبیح نیست. اگر ما روایات فراوانی داریم که دروغ نگویید و دروغ کار قبیح و ناشایستی است، ولی در بعضی موارد روایات استثنا قائل شدهاند و گفتهاند که دروغ مصلحتآمیز اشکالی ندارد. اگر در جایی مصلحتی باشد که انسان ناچار باشد دروغ بگوید سفارش شده است که دروغ بگوید.
3. اشکال کردهاند که تقیه و نفاق یکی است.
4. در پاسخ باید گفت که در نفاق باطن فرد بوده، کفر و باطل است. منافق در ظاهر ایمان را ابراز میکند. فرد تقیهکننده ایمان کاملی دارد. باطل و ظاهر فرق میکند. منافق حق را اظهار میکند و شعار حق میدهد، ولی در باطن باطل را قبول دارد. انسانی
5. اشکال دیگری که مطرح کردهاند آن است که تقیه با امر به معروف و نهی از منکر منافات دارد.
6. در پاسخ باید گفت که همچنانکه در بحثهای گذشته بیان شد تقیه یک حکم ثانویه بوده، حکم اولیه نیست که در عرض امر به معروف و نهی از منکر قرار گیرد. آری، در جایی انسان احساس میکند که باید امر به معروف و نهی از منکر کند. در این جا باید اهم و مهم کند و تقیه اهمیت آن چنانی ندارد. گفتهاند که تقیه با جهاد در راه خدا منافات دارد.
7. حکم اولیه در مقابل کفار و دشمنان جهاد در راه خداست، ولی اگر یک جایی فایده نداشت و جان مؤمن در خطر میافتد و هیچ تاثیری ندارد، اینجا این حکم جهاد برداشته میشود و حکم تقیه و حفظ جان میآید جایگزین میشود و در نتیجه باید تقیه کرد.
8. اشکال دیگری که کردهاند، این است که تقیه با تبلیغ دین سازگار نیست.
9. در پاسخ باید گفت که خداوند خطاب به پیامبر فرمود نترس، ما حفظت میکنیم. پس وقتی ترس نباشد، تقیه نیست. پس ابلاغ، حکم اولیه است. اما اگر ترس باشد نباید ابلاغ کرد.
آزمون
1. تفاوت دروغ وتقیه به ...... .
الف) آنچه میگویند است
ب) آنچه اظهار میکنند است
ج) آنچه در درون دارند است*
د) هیچکدام
2. فرق تقیه و نفاق ....... .
الف) در نفاق باطن حق است، در تقیه باطن کفر
ب) در تقیه باطن حق است، در نفاق باطن کفر*
ج) در تقیه و نفاق باطن یکی است
د) هیچکدام
3. در تعارض تقیه و امر به معروف حکم تقیه ..... .
الف) ثانوی است*
ب) اولی است
ج) در هر دو ثانوی است
د) در هر دو اولی است
4. در تعارض تقیه و جهاد برای امام کدام مقدم است؟
الف) تقیه
ب) جهاد*
ج) هر دو
د) هیچکدام
5. در تعارض تبلیغ دین و تقیه کدام مقدم است؟
الف) تبلیغ
ب) تبلیغ اگر مربوط به مسائل اساسی دین باشد
ج) تقیه*
د) هیچکدام
1. از نظر لغوی رجعت به معنای بازگشتن و بازگردانیدن است. هم به معنای لازم و هم به معنای متعدی آمده است. در قرآن کریم هم به همین دو معنا اشاره شده است.
2. مترادف با رجعت، الفاظ دیگری هم به کار رفته است که یکی از آن الفاظ مشهور که خیلی معنایش با رجعت نزدیک است، «کره» است.
3. واژگانی که در روایات و سخن علما که از آنها معنا و مفهوم رجعت استنباط میشود فراوان است؛ مثل العود(عود یعنی بازگشت)، البعث(بازگشتن)، الحشر، النشر، الأیاب، که همگی به معنای بازگشتن و بازگردانیدن آمده است. اینها معنای رجعت را میرسانند.
4. در اصطلاح رجعت به معنای زنده شدن است. رجعت در اصطلاح علما و متکلمان شیعه یعنی زنده شدن مردگان پس از ظهور امام زمان(عج) و ادامه حیات با همان شکلی که قبلا در این دنیا بودند.
5. برخی مساله رجعت را مربوط به دوران خود نبی اعظم(ص) میدانند و میگویند که آن حضرت بحث رجعت را به عنوان یک بحث کلامی و یکی از اعتقادات و باورهای کلامی مطرح نکردند، بلکه در ذیل یکی از آیات بیان فرمود.
6. ابنسعد در کتاب «طبقات» وقتی که سیره اصحاب امیرالمؤمنین علی(ع) را ذکر میکند، به بعضی از اصحاب امیرالمؤمنین نسبت اعتقاد به رجعت را میدهد. مثل رشید هجری، اصبغ بن نباته و بعضی از اصحاب دیگر. پس معلوم میشود مساله رجعت از همان اوایل ظهور و بروز اسلام در بین مسلمانها مطرح و مورد توجه بود
آزمون
1. معنای لغوی رجعت ...... .
الف) بازگرداندن و مراجعت است
ب) بازگشتن و باز گردانیدن است*
ج) هر دو مورد
د) هیچکدام
2. لفظ مشهور مترادف با رجعت چیست؟
الف) الحشر
ب) البعث
ج) العود
د) الکره*
3. معنای رجعت در اصطلاح ........ .
الف) زنده شدن مردگان در زمان خاص در دنیا
ب) زنده شدن مردگان در آخرت
ج) زنده شدن مردگان پس از ظهور امام عصر(عج)
د) مورد الف و ج*
4. منشأ ظهور رجعت با شواهد تاریخی ....... .
الف) زمان امام صادق(ع) است
ب) صدر اسلام است*
ج) زمان شیخ صدوق است
د) هیچکدام
5) مخالفان رجعت را به چه کسانی نسبت میدهند؟
الف) شیعیان
ب) معتزله
ج) سبعیه*
د) اشاعره
1. بعد از زمان حضور ائمه(ع) مساله رجعت همچنان ادامه پیدا کرد.
2. در آثار باقیمانده از علمای شیعه از زمان شیخ صدوق به بعد شاهد طرح مسأله رجعت هستیم
3. شیخ صدوق در کتاب «الإعتقادات» خودش به مساله رجعت پرداخت.
4. علامه مجلسی در کتاب «بحارالانوار» جلد 53 مجموعه روایات درباره رجعت را گرد آورد و ایشان مساله رجعت را اجماع علمای شیعه دانسته، جزء ضروریات مذهب به حساب آورده است.
5. شیخ حر عاملی رسید که او کتاب جامعی را به نام «الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة» نوشت.
6. دو مقاله با رویکرد تاریخی به مسأله رجعت پرداختند. یکی مقاله «دائرة المعارف بزرگ اسلامی» به قلم کلبرگ است، و دیگری مقاله «دائرة المعارف ایرانیکا» به قلم آقای امیرمعزی است.
7. واقعیت این است که نوع نگاه علمای امامیه به بحث رجعت متفاوت است. برخی از علما بحث رجعت را یکی از اسرار الاهی میدانند. بعضی دیگر از علما بر این باورند که مساله رجعت یک امر تاریخی است و ما باید کنکاش و پژوهش تاریخی درباره آن انجام بدهیم.
8. درباره اینکه چه چیزی باز میگردد، یا چه کسی باز میگردد اختلاف نظر وجود دارد. مصادیق را مختلف ذکر کردهاند که عبارت است از: بازگشت دولت ائمه(ع)؛ بازگشت خود ائمه(ع)؛ بازگشت مردگان به دنیای مادی با همان بدن مادی.
آزمون
1. دوره تثبیت مسأله رجعت ......... .
الف) صدر اسلام است
ب) زمان امام صادقین(ع) است*
ج) زمان امام کاظم(ع) است
د) هیچکدام
2. شیخ مفید برای اثبات رجعت بیشتر به ....... .
الف) روایات استناد کرده است
ب) آیات استناد کرده است*
ج) عقل استناد کرده است
د) هیچکدام
3. بعضی عرفا درباره رجعت گفتهاند که ........ .
الف) نمیتوان به روایات اعتماد کرد
ب) از امور غیبی است باید به آن ایمان داشت*
ج) باید کار آن را به خدا واگذار کرد
د) هیچکدام
4. اکثریت علمای شیعه رجعت را ........ .
الف) از ضروریات دین دانستهاند
ب) از زمره اعتقادات ندانستهاند
ج) از اعتقادات دانستهاند، اما ضروری ندانستهاند*
د) هیچکدام
1. علما اهداف متعددی را با تمسک به روایات برای رجعت بیان کردهاند. که عبارتند از: گرفتن انتقام، شادکامی، تحقق وعده الاهی.
2. متکلمان سه دلیل کلی برای اثبات رجعت بیان کردهاند. دلیل اول عقلی، دلیل دوم نقلی و دلیل سوم هم اجماع است.
3. شیخ صدوق برای اثبات رجعت به همین دلایل امکان که از مهمترین دلایل رجعت است با تمسک به قرآن و نمونههای قرانی استناد کرده است. مانند آیه 243 سوره بقره و آیه 259 سوره بقره است.
4. شیخ حر عاملی در کتابش به 170 آیه درباره رجعت استناد کرده است. بسیاری از آن آیات در امکان وقوعی رجعت صراحت دارد. مرحوم سیدهاشم بحرانی حدود 600 روایت را گرد آورده است. مرحوم علامه امینی در جلد 11 از کتاب «الغدیر» به روایات فراوانی اشاره کرده است. پس هم آیات و هم روایات «امکان وقوعی رجعت» را به اثبات کردهاند.
5. قاعده لطف هم میتواند دلیل بر «حتمیت رجعت» و اثبات رجعت باشد که دلیلی است عقلی و در مباحث مختلف از آن استفاده میشود.
آزمون
1. تحقق رجعت در همین دنیا ......... .
الف) ممکن نیست
ب) ممکن است
ج) در گذشته امکان داشته
د) گزینه ب و ج صحیح است*
2. عرفا و فلاسفه هدف رجعت را ...... .
الف) استکمال بدن میدانند
ب) استکمال نفس میدانند*
ج) استکمال ایمان میدانند
د) هیچکدام
3. از اهداف رجعت. .......
الف) تحقق قدرت خداوند نیست
ب) تحقق وعده الاهی نیست
ج) الف و ب صحیح است
د) هیچکدام*
4) آیه «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهاد» دلالت بر ....... .
الف) تحقق رجعت در قیامت دارد
ب) تحقق رجعت در دنیا دارد*
ج) تحقق رجعت ندارد
د) هیچکدام
5. با قاعده لطف میتوان ......... .
الف) حتمیت رجعت در آخرت را ثابت کرد
ب) حتمیت رجعت در دنیا را ثابت کرد*
ج) امکان ذاتی رجعت را ثابت کرد
د) هیچکدام