3 تا 4 روز طول میکشد تا تخمک بارور شده )زیگوت( از لوله فالوپ به درون رحم برود. تخمک بارور شده به 16 سلول یکسان تقسیم میشود. زمانیکه وارد لوله فالوپ میشود تخمک بارور شده مورولا نامیده میشود. یک یا دو روز بعد زیگوت درون رحم کار رشد و نمو و تغییر خود را آغاز میکند.
در این هنگام جنین یک توده سلولی توخالی است که دانشمندان آن را بلاستوسیت مینامند.این توده سلولی حاوی یک بخش درونی است که به جنین تبدیل میشود و یک حفره پر از مایع نیز وجود دارد که تبدیل به کیسه آمنیوتیک میشود.
ماه اول: بلاستوسیت دارای 3 لایه میباشد که بعدها اندامها و بافتها را تشکیل میدهند. لایه بالایی)اکتودرم (،لوله عصبی است که مغز،ستون فقرات، نخاع و اعصاب، پوست، چشم و مو و حتی مینای دندان نوزاد از آن شکل میگیرد.
در لایه میانی)مزودرم( قلب و سیستم گردش خون، اسکلت، عضلات و کلیهها، بافتها و عروق، ظاهر خواهد شد و در لایه سوم ریهها،روده و دستگاه ادراری شکل خواهد.در ماه اول جفت که وظیفه تغذیه جنین را بعهده دارد تشکیل میشود. در این زمان جنین4/ 1 اینچ طول دارد.
ماه دوم: در این مرحله از رشد و نمو جنین، ابتدا قلب و سیستم گردش خون اولیه و سپس چشمها، گوشها و دهان ساخته م یشوند.
در پایان این ماه اگر سونوگرافی کنید، تپش قلب جنین را مشاهده خواهید کرد.
همچنین دستها و پاها رشد و نمو کرده و آرنج و انگشتان دستها شروع به ظاهر شدن میکنند. در پایان این ماه جنین تقریباً 1 سانت یمتر طول دارد.
ماه سوم: در ابتدای این ماه غضرو فها و استخوانها شروع به تشکیل شدن م یکنند، ساختمان اولیه چشمها در حال شکل گیری است و زبان شروع به ظاهر شدن م یکند. در پایان این ماه تقریباً تمام اعضاء و ساختمانهای بدن جنین تشکیل شدهاند و جنین تا زمان وضع حمل به رشد و نمو ادامه میدهد. همچنین دستگاه تناسلی جنین در پایان این ماه بر اساس ویژگیهای جنسی او شروع به متمایز شدن میکنند.
ماه چهارم: اکنون صورت جنین خیلی بیشتر شبیه انسانهاست. طول بدن جنین اکنون به 9 سانت یمتر رسیده است و وزن او حدود 30 تا 60 گرم م یباشد.
دستهای جنین شروع به حرکت کرده و حتی ناخنهای انگشتان دستها و پاها در حال رشد کردن هستند و جنین تمام مواد غذایی خود را از طریق جفت دریافت میکند. در پایان این ماه م یتوانید حرکت جنین را احساس کنید.
ماه پنجم: در این دوره جنین رشد سریعی پیدا میکند و وزنش به حدود 250 گرم میرسد. در این مرحله یک ماده سفید پنیر مانند بر روی پوست جنین تشکیل میشود که وظیفه این ماده حفاظت پوست جنین از مایع اطرافش
می باشد. جنین همانند یک نوزاد دارای ساعتهای خواب و بیداری است. در پایان این ماه موهای سر جنین شروع به رشد م یکنند و اگر کودک، دختر باشد رحم او شروع به ساخته شدن میکند.
دوره جنینی
رشد جسمانی سریع از مشخصات مهم اولین سال زندگی کودک است.
هنگام تولد کودک زندگی انگلی درون رحم مادر را رها میسازد و زندگی مستقل در بیرون رحم را آغاز میکند در لحظه تولد باید رشد نظام عصبی وجسمی نوزاد به حدی باشد که بتواند او را در برابر عوامل و اوضاع خارجی نظیر سرما و فشار هوا محافظت کند. قد نوزاد در لحظه تولد پنجاه سانتیمتر و
وزنش تقریبا سه و نیم کیلو گرم است چند روز پس از تولد پنج تا ده درصد وزن نوزاد از بین میرود و پس از آغاز شیر خوردن و عادت به زندگی جدید مجددا وزنش افزایش مییابد.
رشد جسمانی
حواس لامسه، چشایی، بویایی و شنوایی هنگام تولد کاملا رشدیافته هستند.
لمس کردن به تحریک رشد جسمانی کمک میکند. نوزادان مخصوصا به لمس دور دهان، کف دستها و پاها حساس میباشند. همچنین نسبت به درد بسیار حساس هستند.
نوزادان مزههای شیرین را به دیگر مزهها ترجیح میدهند . آنها بوها را از هم تمیز میدهند بطوریکه بوهای خوشایند )مثل موز یا شکلات( جلوه صورت آرمیده و بوهای ناخوشایند مثل تخم مرغ گندیده( باعث میشود کودک اخم کند. آنها
همچنین بوی مادر خود را از دیگران و نیز بوی زنان شیرده را از زنان غیر شیرده تشخیص داده و ترجیح میدهند.
ادراکات حسی
نوزادان میتوانند انواع صداها را بشنوند و اصوات پیچیده را به اصوات یکنواخت
ترجیح میدهند. همچنین چند روز بعد از تولد میتوانند انواع طرحهای صوتی را از یکدیگر تشخیص دهند. آنها بویژه نسبت به صوتهایی که در دامنه بسامد صدای انسان قرار دارند حساس هستند.
نوزادان فقط تعداد کمی از صداهای گفتاری را نمیتوانند متمایز کنند و این نشان میدهد آنها بطرز شگفت آوری برای فراگیری زبان آمادگی دارند.
ادراکات حسی
حس بینایی هنگام تولد نسبت به سایرحواس کودک بسیار ضیعف وناقص است ودیرتر از حواس دیگر تکامل مییابد.
نوزادان بعد از تولد اشیا را تا فاصله 6 متری درک میکنند )بزرگسالان 183 متر(.
همچنین انواع فواصل را بصورت تار میبینند: صورت والدین حتی از فاصله نزدیک تار دیده میشود.
کودک درسه هفته اول زندگی میتواند اعصاب چشم خود را برای دیدن اشیای بزرگ، جامد و زنده مانند اسباب بازیهای بزرگ و مادر تحت فرمان درآورد چنانچه وقتی میبیند مادرش میآید گریه خود را قطع میکند.
ادراکات حسی
نظریه شناختی پیاژه
• مساله اصلی برای پیاژه بررسی این سوال بود که
شناخت برای آدمی چگونه حاصل میشود.
• او برای پاسخگویی به این سوال درصدد برآمد تا تمام مراحل تحولات رشد شناختی کودک را از نخستین حرکات انعکاسی نوزاد تا اندیشیدن در قالب تفکر منطقی و انتزاعی دوره بزرگسالان را مورد کنکاش و بررسی قرار دهد.
ژان پیــاژه
تعادل یک حالت توازن شناختی بین درک ما از جهان هستی و تجربههایمان است .
تعادل یابی به معنای جستجو به منظور هماهنگی ذهنی بین طرحهای شناختی با اطلاعات کسب شده از محیط الگوهای سازمان یافته اندیشه و عمل که در تعامل بین ا نسان و محیط به کار میرود تغییراتی که در یک فرد برای پاسخ به محیط ایجاد میشود کوشش برای فهم یک چیز جدید از طریق جای دادن آن در درون چیزهایی که از قبل در ذهن خود داریم فرایند تغییر ساختارهای شناختی پیشین به گونهای که با آن چه درک میشود متناسب شود سازمان دادن ترکیب کردن، مرتب کردن و ترتیب تازه دادن به رفتارها و افکار در نظامهای منسجم ساختمان ذهن یا اندیشههای فرد . واکنشهای ارثی نوزاد، پس از گذشت نخستین روزهای زندگی، از طریق تجارب اوتغییر مییابند و به مکانیسمهای تازهای تبدیل میشوند که ساختهای شناختی نام دارند.
• نظریهی پیازه یک نظریهی مرحلهای است بر اساس نظریهی او، مراحل رشد شناختی عبارتند از مرحله حسی –حرکتی، پیش عملیاتی، عملیات عینی و عملیات صوری .پیاژه معتقد بود این مراحل توالی ثابتی دارند به این معنا که افراد در هر کشور و فرهنگی به ترتیب یکسانی از این مراحل را میگذرند. دامنهی سنی مطرح شده از سوی پیاژه، تقریبی است،برخی کودکان ممکن است مرحلهای را زودتر یا دیرتر طی کنند. )بیابانگرد، نعمتی ص41(
مرحله حسی ـ حرکتی در این دوره کودک سرگرم کشف ارتباط میان اعمال خود و پیامدهای آن است.برای مثال او کشف م یکند برای دست زدن به یک شیء خاص تا چه میزان باید دست خود را دراز کند.
در این دوره جهان اطراف برای کودک کاملا نامنظم و آشفته به نظر میآید. کودک از وجود مستقل خویش غافل است و نم یتواند میان خود و جهان پیرامونش تمایز قائل شود. همه چیز حول محور خود کودک تعریف م یشود و به همین دلیل پیاژه از واژه «خود میان بینی» )egocentric( برای کودک استفاده میکند.
تا پیش از یک سالگی جهان پیرامون کودک حالت ثبات و دائمی ندارد و غیاب هر شیئی مساوی با عدم آن خواهد بود. اما پس از مدتی اولین،
مهمترین و اساسیترین اکتشاف شناختی کودک یعنی پایداری شیء
.رخ م یدهد )object permanence(
کودک به این نکته پی میبرد که اگر حتی اشیای در معرض حواس او
قرار نگیرند باز هم وجود خواهند داشت. به عبارت دیگر کودک در پایان این دوره به تفاوت میان احساس یک شیء و خود شیء پی م یبرد.
مرحله حسی ـ حرکتی
خرده مرحله شرح
بازتاب مکیدن، چنگ زدن، نگاه کردن 1- مرحله بازتابهای شرطی)1-0 ماهگی(
در رابطه با بدن عادتهای ساده حرکتی مثل انگشتان، بازو بسته کردن دستهایشان 2- وانشهای چرخشی اولیه )4-1 ماهگی(
مهارت چنگ زدن، دستکاری و دستیابی به اشیاء ی، تکرار رویدادهای جالب 3- واکنشهای چرخشی ثانویه )8-4 ماهگی(
انجام عملیات عمدی با هدف، کنار زدن مانع و چنگ زدن اسباب بازی آگاهی از پایداری 4- هماهنگی طرحوارههای ثانویه )12-8 ماهگی(
پی بردن به وسایل جدید از طریق کاوش
فعال کنجکاوی – تقلید از راه آزمایش و خطاواکنشهای چرخشی تجربی و خلاق 5- واکنشهای چرخشی ثالث )18-12 ماهگی(
بازنمایی ذهنی- ابداع وسایل جدید از طریق ترکیبات ذهنی- بازی نمادی – زبان- تقلید تعویقی- بقای شی کامل 6- آغاز تفکر )24-18 ماهگی(
مرحله اول : اعمال بازتابی از تولد تا پایان یک ماهگی است. در این مرحله نوزاد از طریق یک سلسله اعمال انعکاسی نظیر مکیدن با محیط ارتباط برقرار میکند.
مرحله دوم: اولین واکنشهای دوری یک تا چهار ماهگی است. در این مرحله کودک پس از انجام یک عمل به صورت تصادفی به تکرارآن میپردازد و از آن لذت میبرد. در این مرحله بخشی از اعمال کودک هماهنگ میشود ورفتار تقلیدی در او شکل میگیرد.
مرحله سوم: این مرحله چهار تا هشت ماهگی را شامل میشود و به دومین واکنشهای دوری معروف است. هماهنگی بیشتری بین حرکات کودک به وجود میآید در این مرحله کودک میتواند با دیدن بخش معلومی از یک شی پنهان شده آن شی را تشخیص دهد.,
مرحله چهارم: هدفدار میشود و رفتارش خود به خود رخ نمیدهد کودک میتواند موانع را برطرف کند تا به شی مورد نظرش برسد یا از طریق واسطه
قراردادن یک شی به هدف مورد نظرش دست یابد. در این مرحله مفهوم بقای شی حاصل میشود یعنی اگراز حوزه دید او پنهان شود هنوز آن شی برای او وجود دارد.
مرحله پنجم: سومین واکنشهای دوری از دوازده تا هجده ماهگی است که در این مرحله کودک از طریق آزمایش، راه حلهای جدیدی را برای حل مشکلش کشف میکند و مایل است بداند اعمال او چه اثری بر محیط میگذارد.
مرحله ششم: ابداع وسایل جدید از طریق فعالیتهای ذهنی از هجده تا بیست وچهارماهگی است در این مرحله اعمال کودک تا خلاقیت همراه است و جنبه آزمایش وخطای صرف ندارد. همچنین کودک میتواند اعمال مختلفی را باز نمایی کند و به پیش بینی نتایج آنها بپردازد.
رشد در توانایی حل مسئله که در شش خرده مرحله دوره حسی- حرکتی نمایان میشود با خود تغییرات مهم دیگری نیز میآورد. تغییرات درکیفیت فعالیتها و بازیهای کودکان را در نظر بگیرید.
تا خرده مرحله دومین واکنشهای چرخشی )4 تا 8 ماهگی( آنها بیشتر علاقه مندند تا با بدن خود بازی کنند و علاقهای به ور رفتن با اسباب بازیها ندارند. در این زمان آنها عملکردهایی مثل مکیدن یا گرفتن یک اسباب بازی را مرتباً تکرار میکنند.
با ورود به خرده مرحله سومین واکنشهای چرخشی )12 تا 18 ماهگی( به شیوههای گوناگونی اسباب بازیها را مورد آزمایش قرار میدهند و در مورد خواص آنها چیزهایی یاد میگیرند.
در خرده مرحله آخر آغاز تفکر در حدود 18 ماهگی توانایی جایگزین کردن یک شیء بجای شیء دیگر ظاهر میشود مثلاً قابلمه بجای کلاه یا یک کفش به جای
تلفن به کار میرود- یک فرم ساده بازی نمادین با ایجاد تفکر نمادین ساخته میشود.
در این مرحله همچنین نوزادان میتوانند از الگوهایی که قبلاً دیدهاند تقلید کنند زیرا در این زمان آنها میتوانند تصاویر ذهنی را خلق کرده و به خاطر بسپارند.
یکی دیگر از تغییرات مهم در دوره حسی حرکتی فهم کودک از وجود اشیاء
است. از دید پیاژه کودکان تازه متولد شده در درکی از پایداری شیء ندارند.
دانستن این مطلب که اشیاء حتی هنگامی که دیده نمیشوند یا قابل حس نیستند باز هم وجود دارند یک مسئله اساسی است. این مسئله که کت شما حتی هنگامی که در کمد بسته میشود باز هم وجود دارد از نظر شما یک مسئله تعجب برانگیز نیست اما نوزادان طوری رفتار میکنند که انگار اشیاء تنها زمانی وجود دارند که قابل دیدن و یا لمس کردن باشند.
پیاژه معتقد بود که درک پایداری شیء به تدریج در طول دوره حسی حرکتی رشد میکند
در حدود 4 تا 8 ماهگی هر چیز خارج از دید است خارج از ذهن هم است. نوزادان به دنبال اسباب بازی که شما روی آن را پارچهای انداخته اید نخواهد گشت.
در خرده مرحله چهار )8 تا 12 ماهگی( آنها این حقه را یاد خواهند گرفت اما هنوز به تصاویر و حواس خود جهت تشخیص وجود اشیاء بسیار اعتماد ندارند )پیاژه 1954(.
بعد از اینکه دختر 10 ماهه پیاژه، ژاکلین، اسباب بازی پنهان شده را چندین مرتبه از محلش برداشت پیاژه اسباب بازی را جلو چشمان ژاکلین برداشت و در جای دیگری پنهان کرد. اما با تعجب مشاهده کرد که او دوباره اسباب بازی را در جای اول جستجو میکند. به نظر میرسید او تصور میکند که رفتارش معین میکند شیء کجا پیدا شود. این رفتار عجیب درکودکان 8 تا 12 ماهه که شیء را در جایی جستجو میکنند که آخرین بار در آنجا یافته اند)A( تا اینکه محل جدید پنهان کردن)B( را ببیند خطای A، نه B نامیده میشود.
در خرده مرحله 5، کودک 1 ساله از عهده این خطا برمی آید اما با مکانهای غیر قابل مشاهده مشکل دارد، بطوریکه هنگامی که شما اسباب بازی را در
دستتان پنهان میکنید بعد دستتان را زیر بالش میبرید و آن را باز میکنید کودک شیء را در آخرین محلی که دیده است جستجو میکند. به نظر می
رسد که او هنگامی که شیء را در دستتان نمییابد گیج میشود و زیر بالش را نگاه نمیکند. حدوداً در پایان 18 ماهگی کودک قادر خواهد بود اینگونه مکانها را به صورت ذهنی تصور کند و بنابراین مکان نهایی شیء را بیابد.
از دید پیاژه مفهوم پایداری شیء به طور کامل در این مرحله نمایان میشود.
نظریه فروید
• طبق دیدگاه فروید، افراد در طول زندگی مراحلی را طی میکنند که در آنها با تعارض بین سایقهای زیستی و انتظارات اجتماعی مواجه میشوند. نحوهای که این تعارضها حل میشوند، توانایی فرد برای آموختن، کنار آمدن و مقابله کردن با اضطراب را تعیین میکند. بنابراین نحوهای که والدین سلایقهای جنسی و پرخاشگری فرزند خود را در چندسال اول زندگی کنترل میکنند بر رشد شخصیت سالم بسیار مهم است.
• این نظریه بر اهمیت روابط خانوادگی بر رشد کودکان و اهمیت تجربه اولیه برای رشد بعدی تاکید دارد. فروید معتقد است که شخصیت فرد بزرگسال در پنج سالگی به طور محکم شکل میگیرد و متبلور میشود واگر کودک مراحل رشد را بخوبی طی کند بدون اینکه تثبیتی رخ دهد در بزرگسالی داری شخصیت سالمی خواهد بود.
• 1- مرحله دهانی oral stage)تولد تا یک سالگی(
• 2- مرحله مقعدی anal stage)یک تا سه سالگی(
• 3- مرحله آلتی phallic stage)از سه تا شش سالگی(
• 4- دوره نهفتگی latency period)شش تا یازده سالگی(
• 5- مرحله تناسلی genital stage)نوجوانی(
مرحله دهانی
• مشخصه اصلی این مرحله دوگانگی عاطفی است که بین عشق و نفرت در نوسان میباشد.
• فروید میگوید:اگر یک شیرخوار میتوانست افکار خود را بیان کند بدون شک اعتراف میکرد که عمل مکیدن پستان مادر مهمترین چیز زندگیاش است.
• مرحله دهانی خود به دو زیر مرحله لمسی و زیر مرحله وابستگی بصری تقسیم میشود.
مرحله دهانی
• زیر مرحله وابستگی بصری)شش ماهگی تا یک سالگی( • زیر مرحله لمسی)از تولد تا شش ماهگی(
• این زیر مرحله گاز گرفتن یا دهانی آزار گرایانه نیز نامیده میشود
• کودک کم کم مادر خود را میشناسد و یک نوع وابستگی دیداری بوجود میآید
)تشکیل ego(
• یک نوع وابستگی عاطفی پایدار بین طفل و مادر بوجود میآید که جداشدن مادر کودک را مخاطره آمیز میسازد.
• کودک تابع واقعیات لمسی میباشد یعنی تابع آن چیزهایی که وارد دهانش میشود
• رابطه با مادر به معنای رابطه خوردن و خورده شدن است.
• در شش ماه اول زندگی دنیای نوزادان فاقد شی میباشد یعنی هیچ درکی از افراد یا چیزهای موجود ندارد.
• گاهی فروید این مرحله فاقد شیء بودن اولیه را به عنوان خود شیفتگی اولیه توصیف کرده زیرا شیرخواران در ابتدا فقط متوجه خود هستند
مرحله دهانی
• در این مرحله Id حکومت دارد .
• مهمترین تعارض این مرحله از شیر گرفتن میباشد. هرچقدر ترک لذت حاصل از مکیدن مشکلتر باشد مقدار لیبیدو باقیمانده در مرحله دهانی بیشتر خواهد بود.
• بنابرنظریه فروید افرادی که در این مرحله بیش از حد ارضا شوند احتمالا در آینده
شخصیتی خوشبینانه،وابسته به دیگران و بیش از حد سخاوتمند خواهند داشت وبه این افراد تیپ شخصیتی دهانی پذیرا گفته میشود.
• دومین رفتار دهانی یعنی پرخاشگر دهانی یا آزارگر دهانی،در هنگام پیدایش
دندانها رخ میدهد،در همین مرحله است که کودکان مادر خود را با عشق و نفرت مینگرند اشخاصی که در این مرحله تثبیت میشوند مستعد پرخاشگری، خصومت و بدبینی میباشند.
مرحله مقعدی
• تمرکز انرژی روانی به ناحیه مقعد جابجا شده است.
• بحران این تضاد بین لذت از تخلیه و کنترل برای تاخیر اندازی آن است.
• در این مرحله اگر کودک بتواند به سادگی انتظارات والدین خود را در
زمینه آموزش دفع مدفوع برآورده سازد،اساس و پایه کنترل خویش به نحو موفقیت آمیزی به دست خواهد آمد.
مرحله مقعدی
1- مرحله فعل پذیری 2- مرحله فعال
• در این مرحله کودک فعالانه در امر نگهداری مدفوع مداخله میکند.
• در این مرحله آزارگری نسبت به
خود و دیگران بیشتر مشاهده میشود.
• کودک هرچه بیشتر متوجه جنبه حسی و متوجه عبور مواد زاید بدون دخل و تصرف است.
• در این مرحله است که برای
نخستین بار از کودکان خواسته میشود تا از لذتهای غریزی خود به صورتی کاملاً قاطع، صرف نظر کند.
• اغلب والدین در این مرحله آموزش توالت رفتن را به کودکان میدهند
مرحله مقعدی
فروید معتقد بود تجربه آموزش توالت رفتن در طول مرحله مقعدی تاثیر بسزایی بررشد شخصیت دارد، اگر آموزش توالت رفتن خوب پیش نرود، مثلا اگر کودک در یادگیری مشکل داشته باشد و یا والدین بیش از اندازه توقع داشته باشند کودک در مقابل ناکامی حاصل ازکنترل دفع ادرار و مدفوع دو رویه پیش میگیرد:
یکی اینکه سعی میکند مواقعی که برای والدین ناخوشایند است واکنش نشان دهد مثلا بلافاصله بعد از برداشتن پوشکها ادرار کند به کودکی که با این شیوه رفتار به مقابله با والدین برخیزد کودکی بامنش تهاجمی مقعدی میگویند
دوم اینکه ممکن است کودک خواستهای والدین را از راه نگهداری کامل مدفوع برآورده کند این عمل به خودی خود لذت آور است.ممکن است این کار کودک روش نیرومندی برای کنترل والدینش باشد. موفقیت در این شیوه،الگوهای رفتاری مشابهی را درزندگی آینده فراهم آورد،کسانی که صفاتی مثل خست،احتکار وسرسختی از خود نشان میدهند دارای منش نگهدارنده مقعدی هستند.
رشد جنسی: آنچه انتظار میرود
• تولد تا دو سالگی:
– آموختن درباره عشق و اعتماد، به واسطه ارتباط عاشقانه با والدین و مراقبین.
– کشف بدن از جمله آلت.
– میتوانند نعوظ یا واژن لیز داشته باشند.
– تجربه لذت در اندام تناسلی.
– شروع آموزش رفتارهای مورد انتظار.
– شروع توجه به تفاوتهای بدن دختر وپسرها، بچهها و بزرگترها.
نامگذاری قسمتهای مختلف بدن
• تمام اندامهای بدن را به کودک معرفی کنید و کارکرد هریک را توضیح دهید.
• بازی چشمت کو؟ دماغت کو؟ .... را برای تمام اندامها انجام دهید.
• معمولا پدر و مادرها طوری رفتار میکنند که گویی از ناحیه ناف تا زانو منطقه ممنوعه! بوده و صحبت درباره آنها ممنوع است.
• به کودکتان نامهای صحیح اندامهای تناسلی را آموزش میدهید: در پسرها، آلت، بیضه و باسن و در دخترها مهبل و باسن
• عواطف کودک در دو سال اول زندگی به علت محدود بودن تجارب متعدد و متنوع نیست و با افزایش سن وتجربه پاسخهای عاطفی او متنوع ومشخص و قابل فهم میشود.
• حالات عاطفی کودکان را باید در واکنشهای آنان جستجو کرد. در چهار تا ده ماهگی ترس ازاشیاء ناآشنا بروز میکند. کودکان در سال اول زندگی به علائم خشم و خوشحالی دیگران پاسخ میدهند. چنانچه کودک به فردی دلبستگی شدید پیدا کند در صورت جدا شدن از او به مدت طولانی، دچار افسردگی میگردد.
• کودک در هجده ماهگی درحالت عدم تعادل به سر میبرد و خیلی زود
تحریک و عصبانی میشود. در دو سالگی تعادل روانی مطلوبی دارد و در همه زمینهها آرامترو با ثبات تر از قبل است و دوست دارد دیگران را، از خود راضی کند. موارد عاطفی مشترکی نظیرترس، خشم، پرخاشگری و محبت کم و بیش در همه کودکان مشاهده میشود.
• رابطه بین کودک و مادر و نیز کسانی که از او مراقبت میکنند و رشد عواطف او اهمیت بسیاردارد. بتدریج که کودک بزرگتر میشود پیوند عاطفی خود را با
والدین و اطرافیان نزدیک حفظ کرده، در نتیجه با رفتارها و ارزشهای والدین و مورد علاقه خود همانند سازی میکند.
نظریه دلبستگی بالبی
• جان بالبی د ر سال 1950 مشاهد ات خود را د ر گزارشی تحت عنوان مراقبت مادری و بهد اشت روانی )به سازمان جهانی به داشت ارایه کرد .
• وی از بررسیهای خود به این نتیجه رسی د که کود کان موسسات و شیرخوارگاهها فرصت برقراری روابط عاطفی گرم، محکم و د یرپا با ماد ر یا جانشینان وی را ن داشتهاند . چنین مشاهد اتی بالبی را متقاعد کرد که نمیتوان ب دون توجه به تعامل ماد ر- کود ک، فرایند رش د را د رک کرد.
سیستم رفتاری دلبستگی
• انسانها د ر تحول نوعی خود، برای مصونیت از تهد یدها و حملههای د یگران به صورت د سته جمعی عمل میکرد ند، د ر این میان امنیت کود کان وابسته به این بود که د ر جوار والد ین خود بمانند . به نظر
بالبی نوزاد انسان مجهز به یک سری رفتارهایی است که بروز آنها موجب میشود، مراقبین از وی محافظت کر ده و د ر جوار او باشند .
بالبی این رفتارها را سیستم رفتاری د لبستگی )ABS( مینامد،
رفتارهایی که نزد یکی به مراقبان را تسهیل کرد ه و موجب تد اوم آن م یشود، مثل گریه، لبخند، آویختن، گرفتن، تعقیب کر دن، مکید ن و. . .
پیون د عاطفی نسبتاً پای داری است که بین کود ک و یک یا تع داد بیشتری از افرادی که د ر تعامل واقعی و منظم با آنها میباشد، ایجا د م یگردد .
به عقی ده بالبی برای تامین سلامت روانی کود ک، برقراری روابط صمیمی، گرم و د ایمی بین او و ماد رش یا کسی که بتواند به طور شایسته جایگزین وی شود ضروری است، چنان روابطی که مور د رضایت هر د و طرف بود ه و از آن لذت برند.
به نظر بالبی برای رشد هیجانی و عاطفی انسانها هم یک د وره حساس وجود د ارد و معتقد است، تجارب عاطفی د ر برخی مراحل زن دگی ممکن است، اثرات حیاتی و طولانی مد تی بر جای گذارد .
بررسیهای بالبی و اینزورث نشان د اد ه است که شش ماهه دوم سال اول زند گی به ویژه سه ماهه آخر، د وره حساس برای برقرای روابط د لبستگی است .
1- مرحله پیش از د لبستگی )واکنش نامتمایز نسبت به د یگران؛ تولد تا 3 ماهگی( کودکان در آغاز واکنشهای غیر انتخابی به انسانها د ارند، تا قبل از سه هفتگی نوزاد ان خند ههای بازتابی د ارند، آنها ص دا و بوی ما در را تشخیص مید هند ولی کاملاً به وی دلبسته نیستند، زیرا به سر برد ن با افراد نا آشنا واکنشی را به د نبال ن دارد.
3- د لبستگی واضح )تقرب جویی فعال؛ 6 ماهگی تا 3 سالگی( بالبی معتقد است که کود کان د ر این مرحله به یک سیستم تصحیح شون ده به وسیله ه دف مجهز میشوند و از این طریق حضور و غیاب موضوع دلبستگی را کنترل میکنند . د ر حد ود 8 ماهگی اضطراب جد ایی تجلی مییابد، تا پیش از این رابطه کود ک و مراقب از طرف کود ک وابستگی و از طرف ماد ر د لبستگی است اما بعد از این مقطع این رابطه از هر د و طرف به صورت د لبستگی د ر میآید و این حالت ناشی از شک لگیری پیوند عاطفی است.
4- تشکیل رابطه متقابل )رفتار مشارکتی؛ بعد از3 سالگی(
د ر پایان سال دوم زندگی، رشد سریع بازنماییهای ذهنی و زبان به کود ک امکان پیش بینی رفت و آمد مراقب را مید هد، د ر این مرحله کود ک به جای تعقیب از مذاکره و مشارکت استفا ده میکند .
بالبی این مساله را مطرح کرد که هر تعامل پایا و با دوام د ر کود کی تاثیرات طولانی مد تی بر روی رشد شخصیت میگذارد .
بر این اساس سه الگوی مجزای دلبستگی عبارتند از:
دلبستگی ایمن
د لبستگی ناایمن اجتنابی
دلبستگی ناایمن د وسوگرا
بعدها مین و سولومون تعد ادی از نوزاد ان را که د ر هیچ یک از سه گروه فوق قرار نمیگرفتند، بررسی کرد ه و عنوان کر دند که این گروه از نوزا دان به د لیل قرار د اشتن د ر شرایط خانواد گی نامناسب و بسیار نامطلوب، ناایمنترین گروه نوزا دان هستند، این نوزا دان د ر طبقهای به نام د لبستگی ناایمن بی سازمان- نامشخص قرار م یگیرند
دلبستگی ایمن
این نوزاد ان از والد خود به عنوان پایگاه امنی برای کاوش محیط استفاد ه میکنند . وقتی آنها تنها میمانند، ممکن است گریه بکنند یا نکنند ولی اگر گریه کنند به علت غیبت والد است، چرا که وی را به فرد غریبه
ترجیح میدهند، وقتی مراقب )یا والد ( برمی گرد د گریه آنها بلافاصله فروکش کرد ه و فعالانه تماس با والد را میجویند .
دلبستگی ناایمن اجتنابی
این نوزاد ان د ر حضور مراقب نسبت به او بی اعتنا بود ه و وقتی مراقب اتاق را ترک م یکند واکنش خاصی نشان نمیدهند و د ر بازگشت مجد د والد، از استقبال وی د وری کرد ه یا خیلی کند عمل میکنند، این کود کان به غریبه هم مشابه والد خود واکنش نشان میدهند .
دلبستگی ناایمن دوسوگرا
این گروه قبل از ج دایی معمولاً از کنار مراقب حرکت نکرد ه و به کاوش محیط نم یپر دازند، پس از بازگشت مجد د مراقب رفتارهایی حاکی از
خشم، خصومت و گاهی پرخاشگری نشان میدهند . خیلی از آنها حتی پس از بازگشت ماد ر آرام نشد ه و به گریه خود اد امه میدهند .
دلبستگی بی سازمان ـ نامشخص
این کود کان بیشترین ناامنی را نشان میدهند، این نوزا دان هنگام پیوند مجد د انواع رفتارهای متضاد را نشان مید هند، بعنوان مثال وقتی مراقب
آنها را د ر آغوش میگیرد، به جای د یگر نگاه کرد ه و یا با نگاه بی روح و افسرد ه به او نزد یک میشوند، تعد ادی از آنها، پس از آرام شد ن، ناگهان شروع به گریه کرد ه و یا ژستهای عجیب و غریب و خشک میگیرند
کودک چهارماهه شکل افراد مختلف را در فکرش مجسم میکند قیافه و صدای مادر را بدرستی تشخیص میدهد و با دیدن قیافه آشنایان خوشحال میشود. از هفت ماهگی گرچه بیشتر اوقات خود را به بازی کردن با خودش سپری میسازد به اطرافیان نیز توجه خاص دارد و درباره آنان کنجکاو است و نسبت به قیافه
های آشنا و بیگانه واکنشهای متفاوتی بروز میدهد. کودک ده ماهه به تقاضای اطرافیان پاسخ میدهد، دوست دارد مورد توجه قرار گیرد و به بازی کردن بسیار علاقه مند است. رابطه کودک بیست ماهه با اطرافیان بر اساس گرفتن است نه دادن، او از انجام دادن کارهایی که بر خلاف میل دیگران باشد لذت میبرد و هنوز مایل به همکاری و مشارکت نیست کودک دو ساله تعادل وآرامش دارد . در انجام کارهای شخصی پیشقدم میشود، از تشویق وستایش خوشش میآید و میخواهد اطرافیان را راضی کند و نسبت به محیط و انسانها کنجکاو است.
نظریه اریکسون
• اریکسون یک روان تحلیل گر بود. وی تجارب اجتماعی را مهمترین عامل
سازنده شخصیت تلقی کرده و معتقد به یک مسیر تکاملی از ابتدا تا پایان عمر است.
• اریکسون رشد را ناپیوسته و فرد را در طول عمر متغیر میداند. وی بخاطر مطرح کردن مفهوم بحران هویت شهرت دارد و موضوع اصلی در رشد شخصیت جستجو برای هویت فرد است.
• اریکسون عمر انسان را به 8 مرحله روانی-اجتماعی تقسیم کرد که در هر مرحله بحران یا تعارضی وجود دارد که باید حل شود. این تعارضها از آن جا ناشی میشوند که محیط اجتماعی و فیزیکی در هر مرحله انتظارهای تازه ایی را به دوش فرد میگذارد در هر مرحله از رشد با انتخاب دو راه برای مقابله با محیط روبرو میشود.
• به نظر اریکسون ما در هر مرحلهی رشد روانی-اجتماعی هشیارانه به رشد خود جهت میدهیم. این اندیشه مخالف دیدگاه فروید
است که میگفت ما محصول تجارب کودکی خود هستیم و نمیتوانیم شخصیت مان را در دورههای بعدی زندگی تغییر دهیم.
اگرچه اریکسون میدانست که تاثیرات دورهی کودکی مهماند و حتی ممکن است زیان بخش هم باشند در عین حال استدلال میکرد که رویدادهای مراحل بعد زندگی میتواند رویدادهای منفی دورهی کودکی را خنثی کندیا بر آنها غالب شود و به هدف نهایی ما خدمت کند:تحقق هویت خود مثبت
مراحل رشد روانی-اجتماعی اریکسون:
1-مرحله اعتماد در برابر عدم اعتماد)تولد تا یک سالگی(
2-مرحله استقلال عمل در برابر شرم و تردید)1 تا 3 سالگی(
3-مرحله ابتکار عمل در برابر احساس گناه و تقصیر) 3 تا 6 سالگی(
4-مرحله سازندگی در برابر احساس حقارت ) 6 تا 11 سالگی(
5-مرحله هویت در برابر سردرگمی نقش )نوجوانی(
6-مرحله صمیمیت در برابر انزواطلبی )جوانی(
7-مرحله زایندگی در برابر رکود )میانسالی(
8-مرحله انسجام در برابر ناامیدی )پیری(
آموزش توالت رفتن
• در مراحل تحول کودک آموزش نظافت امر بسیار مهمی است. کودکان در سنین 1 تا 3 سالگی، حساسیت سیستم عصبی مقعدیشان سبب میشود که توالت رفتن آنها طولانی گردد که گاها موجب عصبانی شدن مادران میشود.
• کودک جدای از لذت جسمی بلحاظ روانی نیز احساس خاصی دارد. وی با خود بازی میکند، مشغول وارسی بدن خود، تواناییهای خود و تولیدات خودش است.
یکی از مهمترین دستورالعملهای این مرحله سخت گیری نکردن است:
الانسان حریص علی مامنع!
باتوجه به هوش کودک، آموزش توالت را باید از 5/2 سالگی آغاز کنید.
زمانیکه کودکتان در توالت است او را راحت گذاشته و دستپاچه نکنید.
بسته به جنسیت کودک، والد همجنس وظیفه نظافت کودک را بعهده بگیرد.
آموزش توالت رفتن
به کودکتان دستورات متضاد با احساسش ندهید. مثل بلند شو، کثیفه، خودتو کثیف نکن
و غیره. زمانی که کودک دوست دارد در توالت بماند و شما چهره درهم میکشید، او شک میکند که آیا احساس او درست است؟! در اینحا هسته شک و تردید کاشته میشود.
یا زمانیکه او با احساس موفقیت عمل دفع را خارج از توالت انجام میدهد یا به وارسی تولیدات خود مشغول میشود، شما وی را سرزنش کنید، احساس شرم بجای خودمختاری رشد میکند.
پس! احساسات کودک خود را درک کرده و بجای لجبازی با وی صلح کنید.
آموزش توالت رفتن بسیار مهم است زیرا میتواند باعث ایجاد احساس شایستگی و توانایی
کنترل بدن در کودک شود. مراقب باشید در کودک احساس شرم ایجاد نکنید. هر کسی ممکن است اشتباه کند. موفقیتهایش را تقویت کنید. به او نشان دهید از اینکه مهارتها را فرا میگیرد احساس غرور میکنید.
ویژگیهای مرحله پیش عملیاتی
• خودمیان بینی: یعنی کودک نمیتواند به دیدگاه شخص دیگری توجه کند .
او کلمات را براساس تجارب خود تفسیر میکند وبه کارمی برد و هنوز نمیداند کودکان و نوجوانان دیگر، که تجارب متفاوتی دارند، احتمالاً میتوانند تصورات متفاوتی داشته باشند.
• جاندارپنداری : نسبت دادن خصوصیات موجودات زنده به اشیاء .مثال کودک چهارسالهای که فکرمیکند «ماه به پشت ابرها میرود که بخوابد»
• ساخته پنداری: این باور که اشیا , چه جاندار و چه بی جان , ساخته و
پرداخته دست آدمی است. مثلا ممکن است تصور کند که آسمان را با قلم مو نقاشی کرده اند.
ویژگیهای مرحله پیش عملیاتی
• ویژگی اصلی این مرحله , همان رشد کارکردهای زبانی و نمادی است. یعنی اینکه کودک میتواند چیزی را جانشین چیز دیگری کند. در این مرحله همراه با درونی شدن خارج در ذهن , کودک به خیالپردازی مشغول میشود.
• در این دوره پنج رفتار جدید به طور همزمان ظاهر میشود که تجسم یک شی،
یا رویداد را در نبودنشان میرساند. این رفتارها از ساده تا پیچیدهترین عبارتنداز:
1( تقلید در غیاب نمونه ) مدل( :
در دوره قبل , کودک از مدلهایی تقلید میکند که میبیند و میشنود. البته گاهی از مدلهایی تقلید میکند که قبلا آنها را دیده است ولی اکنون در مقابلش نیستد. ) مانند کف زدن یا تکان دادن دست به عنوان خدا حافظی و ...( بی آنکه تجسم در این کار نقش داشته باشد. اما در دوره دوم , کودک ازنمونه
هایی تقلید میکند که هم اکنون قابل ادراک نیستند. ) مثلا به عروسک خود غذا میدهد. (
ویژگیهای مرحله پیش عملیاتی
2( بازی نمادی یا بازی تخیلی:
برای مثال، زمانی که کودک با جارو به عنوان ماشین، بازی میکند، میتوان گفت که وی از جارو به شکل نمادین و سمبلیک استفاده کرده است.
3( نقاشی:
درحدود سن دو سال و نیمگی شروع به خط خطی کردن میکند. نقاشی در این مرحله , حد فاصل میان بازی نمادی و تصویر ذهنی است.
4( تصویر ذهنی:
در این دوره تقلید درونی میشود و تصویر ذهنی را میسازد. فرد این حالت را از چیزهای غایب ایجاد میکند. مثل خیالها و توهمات کودک.
ه( زبان گفتاری :
کودک شروع به سخن گفتن میکند. در آغاز , گاهی یک کلمه معنای یک جمله را میدهد . آب = به من آب بده یا ....
ویژگیهای مرحله پیش عملیاتی
برخلاف 4 مورد قبلی, زبان یک امر اجتماعی است و عالیترین و پیچیدهترین روش نمادی است که کودک فرا میگیرد. کودک در این مرحله هنوز خود میان بین است.
در این دوره , کودک دنیای بیرونی را به کمک سمبلها یا نمادها برای خود مجسم میکند.
کودکان پیش عملیاتی هنوز به نگهداری ذهنی دست نیافته اند. یعنی درک این واقعیت که مقدار یک ماده، حتی پس از عوض شدن شکل ان ثابت م یماند. این کودکان متوجه نم یشوند که مقدار اب، حتی پس از ان که از لیوان بلند وباریک به لیوان کوتاه و پهن ریخته میشود، یکسان باقی میماند و ثابت است
)عملیات = منطق(
مراحل رشد روانی – جنسی فروید
• 1- مرحله دهانی oral stage)تولد تا یک سالگی(
• 2- مرحله مقعدی anal stage)یک تا سه سالگی(
• 3- مرحله آلتی phallic stage)از سه تا شش سالگی(
• 4- مرحله نهفتگی latency period)شش تا یازده سالگی(
• 5- مرحله تناسلی genital stage)نوجوانی(
phallic stage مرحله آلتی
تعارض اصلی مرحله آلتی برمیل ناهشیار کودک به والد جنس مخالف متمرکز است و میل ناهشیار به نابود کردن والد هم جنس است.
• بحران ادیپی پسران )عقده ادیپ(
• مادر پدر )همانندسازی و تشکیل وجدان(
• بحران ادیپی دختران )عقده الکترا(
• مادر پدر مادر
• ادیپ در 6 یا 7سالگی برطرف میشود و تمایلات رقابتی و تصاحب والد جنس مخالف بطور موقت در آنها پنهان میشود .
مراحل رشد روانی-اجتماعی اریکسون:
1-مرحله اعتماد در برابر عدم اعتماد)تولد تا یک سالگی(
2-مرحله استقلال عمل در برابر شرم و تردید)1 تا 3 سالگی(
3-مرحله ابتکار عمل در برابر احساس گناه و تقصیر) 3 تا 6 سالگی(
4-مرحله سازندگی در برابر احساس حقارت ) 6 تا 11 سالگی(
5-مرحله هویت در برابر سردرگمی نقش )نوجوانی(
6-مرحله صمیمیت در برابر انزواطلبی )جوانی(
7-مرحله زایندگی در برابر رکود )میانسالی(
8-مرحله انسجام در برابر ناامیدی )پیری(
ابتکار عمل در برابر احساس گناه
• آیا میتونم در محیط تغییری ایجاد کنم؟ آیا میتوانم به هدفم برسم؟
• )یا میتونم یا محیط جلومو میگیره(
• هرچیزی در این سن موضوع کنجکاوی است.
• در جهت کنجکاوی و تجربه گری از محدودیتها و اخلاقیات عبور میکند.
)شارژ احساس گناه از محیط(
• براساس نقشه کشی ذهنی با ایده آل رابطه برقرار میکند. در این مرحله نقشه نهایی زندگی شکل میگیرد و بازیها در همین جهت: دکتر، خلبان و
...
• بازی بهترین پاسخدهی )نقش مهم پدر(
ابتکار عمل در برابر احساس گناه
Proposing VS Inhibition •
• هدفمندی: تعریف هم هدف و هم مسیر رسیدن به هدف. آغازگر خوب. ایدههای خلاقانه
• بازداری: توانایی شروع مردن ندارد. جسارت ندارد. احساس گناه دارد.
• )زمینه ساز افسردگی و ریشه وسواس تردید(
عملیات عینی
• این دوره از 7 تا 11 سالگی طول میکشد و همزمان با دوره دبستانی است.
کودک به دستکاری نشانهها و علائم مختلف میپردازد و قادر به استنتاج عینی و منطقی میشود. در دوره قبل او یاد گرفته بود که واقعیات را به کمک علائم توصیف کند, ولی اکنون آنها را دستکاری میکند و به این طریق وضعیت پدیدههای گوناگون را تبیین کرده و از وقایع پیرامون خود نتیجه گیریهایی میکند.
• به کمک علائم میتواند امور مختلف را طبقه بندی و ردیف سازی کند. خواندن را یاد بگیرد و حساب کند و بنویسد. او اکنون قادر به نگهداری ذهنی است. ) تغییر ناپذیری محتوا علیرغم تغییر شکل ( .
• خود مرکز بینی کودک نسبت به مرحله قبل کمتر شده , اما هنوز به درستی نمیتواند
واقعیت را از تفکر خویش درباره آن , جدا بداند. در تفکیک واقعیات و فرضیات ناتوان است و همین باعث ایجاد انواع تفکرات اسرار آمیز در آنها میشود. ) در جنگلهای دوردست گنجهای مخفی وجود دارد و رازهایی هست که نشان دهنده راههای رسیدن به گنجهاست. (
پایه و اصول نگهداری ذهنی
عملیات
• نگهداری ذهنی، منتج از ذهن عملیاتی است. ذهن عملیاتی، ذهنی است که وجوه مختلف و خصوصیات اشیا را بهم مرتبط و هماهنگ میکند و آنها را به صورت یک نظام کلی، یکپارچه ترکیب م یکند.
نگهداری ذهنی، نشانه روان شناختی تکمیل یک ساخت عملیاتی است.
• تفاوت عملیات و عمل: عمل رفتار قابل مشاهده است که الزاما بازگشت پذیر نیست اما عملیات، یک عمل ذهنی بازگشت پذیر است.
بازگشت پذیری
• پایه اصلی نگهداری و تثبیت ذهنی است. بازگشت پذیری، امکان بازگشت به نقطه شروع است.
• بازگشت پذیری ذهنی: کودک م یتواند در ذهن عملیات بازگشت پذیر انجام دهد یعنی به نقطه شروع برگردد. بازگشت پذیری عملی :کودک در عمل، عملیات بازگشت پذیری انجام م یدهد.
استدلا لهای کودک در نگهداری ذهنی
• استدلال این همانی
• در این استدلال، کودک با توسل به مکانیزم بازگشت پذیری حکم م یکند که یک شی همان است، حتی اگر تبدیل در وضعیت ظاهری آن بوجود بیاید. مثلا اگر گلوله خمیری را به شکل سوسیس لوله کنیم، کودک به کمک این استدلال آن را با حالت قبلی، برابر میداند.
• استدلال به صورت عمل عکس
• در این استدلال کودک در مقابل شکل ظاهری، شکل مقابل را در نظر م یگیرد و حکم به تساوی میدهد.
• استدلال به صورت جبران
• در این استدلال یک مقدار در مقابل مقدار دیگر جبران میشود. مثلا کودک دو خط را برابر تشخیص میدهد. کودک به کمک این استدلال اعتقاد دارد که بلندی یک طرف خط، کوتاهی طرف دیگر را جبران کند.
جنبههای مختلف نگهداری ذهنی
1. نگهداری ذهنی عدد: 5 تا 7 سالگی
2. نگهداری ذهنی ماده: 7 تا 8 سالگی
3. نگهداری ذهنی طول: 7 تا 8 سالگی
4. نگهداری ذهنی سطح: 8 تا 9 سالگی
5. نگهداری ذهنی وزن: 9 تا 10 سالگی
6. نگهداری ذهنی حجم: 11 تا 12 سالگی
طبقه بندی کردن
• منظور از طبقه بندی , منطق جز و کل است که به کودک امکان می
دهد که اجزا را در کل داخل سازد یا برعکس , اجزا را از کل جدا کند.
انواع طبقه بندی:
شکل , رنگ , اندازه یا مجموعهای از این سه .
• هرچه سن کودک بیشتر شود, شیوههای طبقه بندی آنها متنوع تر است.
رشد روانی- جنسی
مراحل رشد روانی – جنسی فروید
• 1- مرحله دهانی oral stage)تولد تا یک سالگی(
• 2- مرحله مقعدی anal stage)یک تا سه سالگی(
• 3- مرحله آلتی phallic stage)از سه تا شش سالگی(
• 4- مرحله نهفتگی latency period)شش تا یازده سالگی(
• 5- مرحله تناسلی genital stage)نوجوانی(
مرحله نهفتگی
• کودک با دفاعهای نیرومند بر علیه احساسات ادیپی وارد مرحله نهفتگی میشود.
• این دوره نسبتا آرام میباشد.
• انرژیهای روانی کودک در این مرحله بسوی فعالیتهای ملموس و مورد پذیرش جامعه مانند ورزشها، بازیها، فعالیتهای عقلانی و همچنین بیدار ساختن رغبتهای فکری و گسترش خلاقیت صرف میشود.
• انرژی روانی در این مرحله سرگردان است و درجای مشخص متمرکز نیست.
• رابطه کودک با خانواده نیز صمیمی میباشد.
رشد روانی- اجتماعی
مراحل رشد روانی-اجتماعی اریکسون:
1-مرحله اعتماد در برابر عدم اعتماد)تولد تا یک سالگی(
2-مرحله استقلال عمل در برابر شرم و تردید)1 تا 3 سالگی(
3-مرحله ابتکار عمل در برابر احساس گناه و تقصیر) 3 تا 6 سالگی(
4-مرحله پشتکار در برابر احساس حقارت ) 6 تا 11 سالگی(
5-مرحله هویت در برابر سردرگمی نقش )نوجوانی(
6-مرحله صمیمیت در برابر انزواطلبی )جوانی(
7-مرحله زایندگی در برابر رکود )میانسالی(
8-مرحله انسجام در برابر ناامیدی )پیری(
پشتکار در برابر احساس حقارت
• آیا من از عهده کاری که به عهده من گذاشته میشود بر میآیم؟ آیا عملکرد من در نقطه پایان پذیرش و تایید میشود؟
• پذیرش کامل کارهای کودک رگه مثبت شایستگی و صلاحیت
• مقایسه شدن یا عدم پذیرش رگه منفی رخوت، سستی و کاهلی
• فکر میکند من که هر کاری بکنم فایدهای ندارد پس دیگه کاری نمیکنم!
Activity به جای Reactivity •
• ریشه وسواس کاهلی
• مرحله اول: فاصله گرفتن )12ـ14 سالگی(
بروز رشد جسمی و اولین نشانههای بلوغ، با نوعی تمایل طبیعی برای
فاصله گرفتن کودک از بزرگ سالان، بخصوص والدین همراه است. این تمایل میتواند در بستن در اتاق یا حمام توسط کودک و یا محرمانه جلوه دادن تغییرات بدن مشاهده شود. این گونه رفتارهای محرمانه و اختصاصی، نقش روانی ـ اجتماعی مهمی در پایان دادن به وابستگیهای کودکانه قبلی به والدین و سایر بزرگ سالان ایفا میکند. با افزایش این فاصله، کودک میتواند با دوستان نزدیک خود راز و رمزهایی را مطرح کند و ارتباطهای ویژه دوره نوجوانی را با گروه هم سالان و به دور از والدین و معلمان و دیگر بزرگ سالان به وجود آورد.
مراحل نوجوانی
• مرحله دوم: جدایی تدارکاتی )15ـ17 سالگی(
این مرحله با رشد بیشتر بدنی و جنسی همراه است و سطح عالی تری از ادراک «خود» را تجلّّی میدهد. رشد مغز و تواناییهای شناختی نوجوان با درونی شدن حیات عاطفی و ارتباط عمیق تر با گروه هم سالان، جدایی بیشتر ویژگیهای روان شناختی نوجوان و باورها و ارزشهای او از والدین و بزرگ سالان را به بار میآورد. این جدایی هرچند به ندرت جنبه
جدایی مکانی نوجوان با والدین و بزرگ سالان را پیدا میکند، اما معمولا یک جدایی روحی، فکری، ارزشی و رفتاری است و زمینههای ذهنی استقلال را برای او فراهم میآورد.
• در همین مرحله، پاسخ گویی به سؤال اساسی «من کیستم؟» به تدریج در ذهن نوجوان تحقق مییابد.
در این مرحله، کسب دانش و مهارتهای لازم برای اشتغال یا برای ادامه تحصیل، به عنوان یک نیاز مهم در تعلیم و تربیت نوجوانان مطرح میشود.
مراحل نوجوانی
• مرحله سوم: ورود مجدّّد به مناسبات اجتماعی )18ـ22 سالگی( چنانچه رشد نوجوان در مراحل پیشین به گونهای نسبتاً بهنجار صورت گرفته باشد، در این مرحله آخر نوجوانی به تدریج به صورت یک فرد مستقل و خودکفا
در مناسبات خانوادگی، آموزشی، شغلی، اجتماعی و فرهنگی ایفای نقش میکند و در چنین صورتی میتوان امیدوار بود که مراحل رشد و پرورش او به درستی انجام شده و او آماده است تا زندگی جوانی و بزرگ سالی را با موفقیت آغاز کند و ثمرات رشد و پرورش بیست ساله را در تداوم زندگی خویش آشکار نماید.
• نوجوانی پس از مرحله جنینی،دومین مرحله تغییر و تحوّّلات چشمگیر و پرشتاب است.
• در سالهای اولیه بلوغ )سنین 12 تا 13 سالگی( تعادل جسمی نوجوان بر هم
می خورد، شکل و حجم بدن تغییر میکند و طرح عمومی بدن نوجوان از حالت کودکی خارج شده، مانند قالب و اندازه بزرگ سالان میشود.
اعضای بدن از پایین به بالا رشد میکند: ابتدا پاها و سپس بخشهای میانی بدن و عضلات
افزایش ناگهانی قد و وزن آشکارترین نشانه اولیه بلوغ است. این تغییر سریع به طور معمول در دختران و پسران حدود 2 سال طول میکشد.
• بیشتر دختران در سنین بین 14 تا 15 سالگی به قد بزرگ سالی میرسند، اما در اکثر پسران این رشد در حدود 18 سالگی حاصل میشود.
بلوغ جسمی
• هرچند رشد بدن ـ از جمله قد ـ در بین کودکان و نوجوانان متفاوت است، ولی به هر صورت، اندازه قد کودکان و نوجوانان اثر مهمی بر چگونگی رفتار هم سالان و بزرگ سالان با آنها دارد.
• مردم اغلب این طور فکر میکنند که افراد بلندقدتر و عضلانی تر از شایستگیهای بیشتر و کارایی و قدرت مدیریت بالاتری
برخوردارند. کودکان و نوجوانان بلند قدتر و عضلانی تر نیز احساس متفاوتی درباره خودشان دارند. آنان احساس میکنند که «تیپ» بهتری دارند و تمایل رهبری دیگران در آنان بیشتر میشود. والدین نیز به این نوجوانان به چشم افراد بزرگ سال مینگرند، در حالی که فرزندان کوتاه قدتر و ظریف اندام تر
خود را ـ حتی اگر از نظر سنّّی و بلوغ جنسی در حدّ هم سالان بزرگ اندام تر خود باشند ـ تحت مراقبت بیشتری قرار میدهند.
بلوغ جسمی
• در اثر رشد جسمی، نوجوانان حساسیت زیادی نسبت به بدن خویش پیدا میکنند. این احساسات را با ایستادنهای مکرّّر در مقابل آینه و نظاره
کردن بدن خود و اندیشیدن نسبت به طبیعی بودن یا نبودن رشد خود ظاهر میسازند و نیز نسبت به تناسب اندامها، حالت پوست، موی سر و حالت چهره و چاقی و لاغری و درشتی و ریزاندامی خود حساس میشوند. البته حساسیت
دختران نسبت به بدن و جذابیتهای خود بسیار بیشتر از پسران است.
• نوجوانانی که در این دوره خود را طبیعی و بالنده تلقّّی میکنند، در آینده نیز از عزّّت نفس و شادمانی بیشتری برخوردار خواهند بود.
• رشد جنسی در دوره نوجوانی، یک معیار و شاخص مهم رشد در این مرحله از زندگی است.
• در پسران، بیضهها شروع به تولید اسپرم میکنند و غده پروستات به تولید منی
می پردازد و در دختران، تخمدانها تخمک رشدیافته را در لولههای فالوپ آزاد میکنند. ویژگیهای ثانوی جنسی نیز که مردان را از زنان متمایز میسازد، نظیر روییدن موی صورت در پسران و رشد پستانها در دختران، آغاز میشود.
• در دختران شروع اولین قاعدگی و در پسران وقوع اولین احتلام نشانههای شروع بلوغ جنسی هستند.
بلوغ جنسی
• از نظر نگرش و رفتار جنسی، تحقیقات نشان میدهد:
• پسران در آغاز عمدتاً متمرکز بر جنبههای جسمی رفتار جنسی هستند و به تدریج متوجه جنبههای عمیق تر ارتباط اجتماعی و عاطفی میشوند، در حالی که برای دختران هدفهای مربوط به تعلق عاطفی و ارتباط
اجتماعی اهمیت بیشتری دارد و در مراحل بعدی است که جنبههای جسمی رفتار برایشان اهمیت پیدا میکند.
• علل ترس و خشم در سنین مختلف متفاوت است. در اوایل کودکی خشم کودک ناشی از مسائل جزئی و روزمره است. مسائل اجتماعی علت عصبانیتهای نوجوانان میباشد. نوجوان زمانی که مورد اذیت و آزار قرار میگیرد به خشم میآید. ولی فرد بالغ تنها زمانی که مورد بی عدالتی قرار گیرد عصبانی میشود.
مشکلات خانوادگی و مدرسه مهمترین علتهای نگرانی در ابتدای نوجوانی است. تجربه کم، مسائل اقتصادی، بهداشت و سلامت جسمی و روانی و رشد شخصیت دیگر مسائل مهم این سنین میباشد.
• مدرسه، معلمان، مسائل خانوادگی، مذهب، اوقات فراغت و تفریح، انتخاب شغل، پوشش و مسائل مادی از مهمترین مسائل نگران کننده اواسط نوجوانی است.
بلوغ عاطفی
• مسائل مهم اواخر نوجوانی، عبارت است از: ترس از شکست در جنبههای مختلف زندگی، میل به جریحه دار کردن احساسات دیگران و تاثیر گذاری بر آنان، سعی در خودشناسی، توجه به مذهب، تاثیر رفتارهای والدین در قبال نوجوان و تعهدات خانوادگی، توجه به معایب ظاهری وجسمی.
• در سنین نوجوانی تغییرات عاطفی و هیجانی وجود دارد. ترسویی و کمرویی که
مختص اوایل نوجوانی و قبل از آن است پس از 14-13 سالگی کاهش مییابد.
در حالیکه روحیه پرخاشگری بشدت کم میشود، میل به بی اخلاقی و گستاخی و تمرد در سنین نوجوانی افزایش مییابد.
• برخی افراد اگر چه از نظر جسمی بالغ میشوند، ولی از نظر عاطفی هرگز به بلوغ نمیرسند. افراد بالغ هرگز از واقعیتها نمیگریزند، از مسائل و
موضوعات جزئی به خشم نمیآیند و ترس و خشم دوران کودکی در آنها وجود ندارد،
مرحله عملیات صوری )انتزاعی(
• کسب توانایی تفکر بر حسب امور انتزاعی و تسلط بر قوانین منطق صوری
• استدلال مثل دانشمندان
• دیگر لازم نیست اشیا و رویدادهای عینی وجود داشته باشند بلکه میتواند از طریق تامل درونی به قواعد منطقی کلی تر پی ببرد.
دو ویژگی اصلی مرحله
وقتی با مسئلهای مواجه میشوند، تمام احتمالات )فرضیهها( را در نظر گرفته و آنها را آزمایش میکنند.
تفکر صوری از احتمالات به واقعیت میرسد
تفکر عینی با واقعیت شروع میشود )عدم توانایی حل مسئله( مسئله پاندول
دو ویژگی اصلی مرحله
میتوانند منطق گزارهها )اظهارات کلامی( را بدون مراجعه به شرایط دنیای واقعی، ارزیابی کنند.
آزمایش:
1- ژتونی که در دست من است، یا سبز است یا سبز نیست.
2- ژتونی که در دست من است، سبز است و سبز نیست.
پیامدهای تفکر انتزاعی
• جر و بحث
• نوجوان از طریق بحث درباره مقررات و ضوابط خانواده، از ارزشهای والدین و
دلایلی مه در پس آنها وجود دارند آگاه میشوند. اگر این اختلاف نظرها بجای دعواهای بیهوده، آرام و منطقی و مبتنی بر ضوابط اخلاقی باشند، بتدریج نوجوان به اعتبار عقاید والدین پی برده و خیلی از آنها را درونی میکنند.
• خودآگاهی و تمرکز بر خود
• تصورات تحریف شده در رابطه با خود و دیگران:
• تماشاگران خیالی کانون توجه همه، حساسیت نسبت به همه جزویات ظاهر، حساسیت نسبت به انتقاد
• افسانه شخصی بی نظیر، آسیب ناپذیر و استثنایی
پیامدهای تفکر انتزاعی
• آرمان گرایی و انتقاد
• حالا میتواند دنیای آرمانی )مدینه فاضله( و خانواده آرمانی را تصور کند و شروع به انتقاد از وضع موجود میکند.
• والدین میتوانند با تحمل انتقاد و یادآوری به نوجوان که همه افراد از جمله خود نوجوان، آمیزهای از خصائص نیکو و نقصهاست، به نوجوان کمک کنند بین آرمان و واقعیت موازنه بهتری برقرار کنند.
• برنامه ریزی و تصمیم گیری
• خودگردانی شناختی بهتر در تکالیف شناختی: برنامه ریزی اولویتها، کنترل پیشرفت بسوی هدف، استفاده از اقدامات موفقیت آمیز در جای دیگر
• مشکل تصمیم گیری در مسائل روزمره بدلیل داشتن گزینههای بیشتر انتخاب عادتها، عمل طبق تکانه، عدم تصمیم گیری
رشد اخلاقی
• اخلاق از نظر پیاژه , مانند هوش در قالب مراحلی نظام دار و پی در پی رشد میکند, که به رشدشناختی کودک وابسته است و هرمرحله جدید در رشد شناختی , سطح بالاتری از آگاهی اخلاقی را به دنبال خواهد داشت.
1 اخلاق واقع گرا:
تاسنین 8 -7 سالگی وجود دارد. کودک قوانین را اضطراری و جبری و اطاعت از انها را واجب و مقدس میداند. علاوه بر این , کودک فکر میکند که والدین و بزرگسالان مقدس و همه چیز را میدانند.
2 اخلاق نسبی گرا :
قضاوت کودک بر اساس نتیجه عمل نخواهد بود بلکه انگیزه انجام عمل در
قضاوت اخلاقی مداخله میکند . در این مرحله , کودکی که یک فنجان را شکسته , برحسب انگیزه عملش , ممکن است از کودکی که ده فنجان را شکسته , گناهکارتر باشد.
رشد اخلاقی کلبرگ
• کلبرگ بر این باور بود که انسان در هنگام تولد هیچ مفهومی درباره اخلاق،
قضاوت اخلاقی، درستی و صداقت ندارد. وی دریافت که محیط خانواده نخستین منبع ارایه دهنده ارزشها و رشد اخلاق در فرد میباشد.
• کودکان شیوههای تفکر از جمله درک مفاهیم اخلاقی مانند عدالت، حق جویی و مساوات را در جریان تجربههای خود میآموزند.
• روش کلبرگ مطرح کردن معماهایی بود تا استدلال اخلاقی کودکان را بسنجد.
رشد اخلاقی کلبرگ
• یکی از معروفترین معماهای اخلاقی کلبرگ در بارهی مردی است به
نامهانز که زنش در حال مردن است .هانز به اندازه کافی پول ندارد تا داروئی را که جان زنش را نجات میدهد تهیه کند . داروساز هم تخفیف نمیدهد و نمیپذیرد که پول را بعداً دریافت کند . از این روهانز دارو را از دارخانه میدزدد .
سئوال این است ) که آیاهانز لازم بود این کار را بکند و چرا ؟ (
• سطح قضاوت اخلاقی بستگی دارد به ساخت یا نوع استدلالی که شخص بکار میبرد، نه محتوای قضاوت .
کلبرگ پس از تحلیل پاسخ به این معماها سه سطح قضاوت اخلاقی را معین کرد که هر یک به دو مرحله فرعی تقسیم میشوند.
رشد اخلاقی کلبرگ
• سطح اول: اخلاق پیش عرفی
• مرحله 1: جهت گیری مبتنی بر مجازات،
• مرحله 2: جهت گیری مبتنی بر پاداش
• سطح دوم: اخلاق متعارف
• مرحله 3: جهت گیری مبتنی بر دختر و پسر خوب
• مرحله 4: جهت گیری مبتنی بر مراجع قدرت
• سطح سوم: اخلاق پس عرفی
• مرحله 5، جهت گیری مبتنی بر میثاقهای اجتماعی
• مرحله 6، جهت گیری مبتنی بر اصول اخلاقی
• سطح اول: اخلاق پیش عرفی یا پیش قراردادی )4تا10 سالگی(
• در این سطح رفتار اخلاقی کودک براساس اجتناب از تنبیه و کسب پاداش قابل توجیه است. کودک نسبت به قضاوتهای اخلاقی خوب و بد محیط واکنش نشان میدهد. هنوز اخلاق برای کودک امری درونی نیست و معیارهای اخلاقی برای او جنبه حقیقی و واقعی ندارند.
• مرحله اول: اخلاق بر پایه تنبیه و اطاعت: در این مرحله کودک از قوانین اطاعت میکند و این در حالی است که اطاعت او صرفا به دلیل اجتناب از تنبیه است. مفاهیمی همچون تعهد اخلاقی، منافع گروهی، منافع اجتماعی، حقوق
• کودک تنها به نیازها و احساسات خود توجه دارد و دیگران فاقد معنا و مفهوم برای کودک هستند و اگر از انجام عمل غیر اخلاقی اجتناب میکند، صرفا به دلیل ترس از تنبیه شدن است.
مراحل رشد اخلاقی کلبرگ
• مرحله دوم ـ اخلاق ابزار گونه نسبی:
• در این مرحله کودک صرفا به دلیل گرفتن پاداش خود را با قوانین
هماهنگ و سازگار میکند. روابط در این مرحله بیشتر جنبه تجاری و در قالب یک معامله متقابل است. اگر کودک نسبت به مقررات اخلاقی ویژهای سر تسلیم فرود میآورد بیشتر به دلیل پاداش و منافعی است که بر اثر رعایت آن مقررات عاید او میشود. اصل حاکم در این دوره اصل لذت خواهی است.
مراحل رشد اخلاقی کلبرگ
• سطح دوم: اخلاق عرفی یا قراردادی )10 تا 13 سالگی(
• در این سطح کودک تلاش میکند رفتار اخلاقی خود را در جهت سازگاری و هماهنگی با نظم اجتماعی جهت دهد. کودک در صدد است که خود را با آنچه والدین به عنوان درست یا غلط تلقی میکنند، تطبیق دهد. در این سطح نیز نمیتوان سخن از درونی شدن معیارهای اخلاقی به میان آورد.
مراحل رشد اخلاقی کلبرگ
• مرحله سوم: اخلاق دختر خوب، پسر خوب بودن
• در این مرحله رفتاری خوب است که تایید دیگران را به دنبال داشته باشد.
برای تحقق چنین امری کودک تلاش میکند بیشترین سازگاری و هماهنگی را با معیارهای اخلاقی دوستان و اعضای خانواده داشته باشد. به تعبیری بیشترین سازگاری با گروه در این مرحله وجود دارد. همنوایی کودک با دیگران نشان از تلاش او برای در امان ماندن از عدم تایید دیگران است. او در این مرحله در آغاز پذیرش مقررات اجتماعی یا در آغاز قضاوت کردن در مورد خوبی و بدی رفتار براساس انگیزه و قصد است.
کودک برای نخستین بار در این مرحله است که میان نیت فرد و عمل فرد تمایز قائل میشود و عمل فرد را صرفا براساس پیامدهای آن مورد بررسی قرار نمیدهد.
• مرحله چهارم، اخلاق براساس قانون و نظم:
• در این مرحله، فرد خود را تابع قانون و قواعد اجتماعی میداند و چنین تبعیتی صرفا به دلیل اجتناب از توبیخ شدن از سوی مراجع قدرت و قانونگذار است. به عبارت دیگر، تبعیت کودک کورکورانه است و معتقد است که افراد یک جامعه باید از قوانین اجتماع تبعیت کنند و از هر گونه عیب جویی و انتقاد بپرهیزد. حفظ رعایت قانون برای هر فرد بیش از هر چیز دیگر اهمیت دارد. تبیعت فرد از قوانین جامعه نه بر پایه هماهنگی و انطباق آن قوانین با معیارهای فردی و وجدانی، بلکه بر دلیل حفظ نظم اجتماعی است.
مراحل رشد اخلاقی کلبرگ
• سطح سوم ـ اخلاق پسا عرفی یا فوق قراردادی
)13سالگی به بعد(
• در این دوره معیارهای اخلاقی جنبه درونی برای فرد پیدا میکند و فرد به دلیل عوامل بیرونی به عمل اخلاقی دست نمیزند. اخلاق بر مبنای اصولی جهانی و فراتر از قرادادهای اجتماعی تعریف میشود.
این سطح از اخلاق نیز خود به دو مرحله تقسیم میشود:
• مرحله پنجم: اخلاق براساس پیمان اجتماعی
• فرد در این مرحله تلاش میکند اعمال خود را براساس اصولی انجام دهد که همه افراد جامعه آن اصول را برای بهزیستی جامعه ضروری میدانند.
فرد از طریق احترام به همگنان خود عزت نفس و احترام به خود را نشان میدهد. به عبارت دیگر تلاش میکند طبق معیارهایی عمل کند که هم حقوق فردی و هم حقوق عمومی مورد توجه قرار گیرد. در این مرحله اخلاق بر مبنای قرارداد اجتماعی بنیان نهاده شده و افراد جامعه هر زمان احساس کنند میتوان به اصول و هنجارهایی بهتر از اصول و هنجارهای فعلی دست یافت، به تغییر و اصلاح هنجارهای قبلی میپردازند. در این مرحله نسبت به مراحل قبلی انعطاف پذیری بیشتری را در قوانین و باورهای دینی میتوان دید.
• مرحله ششم ـ اخلاق براساس اصول جهان شمول:
• در مرحله ششم «من» محوریترین اصل برای فرد است و اعمال خود را براساس اصولی که خود شخصا انتخاب کرده، انجام میدهد.
وجدان فردی و اصول اخلاقی جهانشمول که کلی و مطلق هستند مبنای عمل اخلاقی فرد را تشکیل میدهند. در این مرحله فرد از یک سو درصدد است، خود را با معیارهای اجتماعی مطابقت دهد و از سوی دیگر در جهت تحقق آرمانهای درونی خود گام بر میدارد. انگیزه اصلی در انجام عمل اخلاقی نه ترس و انتقاد دیگران بلکه ندای وجدان است.
• مرحله ششم از نگاه کلبرگ کاملترین مرحله رشد اخلاقی است.
اصول اخلاقی در این مرحله جهان شمول در برگیرنده مفهومی از عدالت است و مقصود از عدالت آن است که تک تک افراد جامعه به راه حلی برسند که مطلوب همه باشد. چنین راه حلی هنگامی حاصل خواهند شد که هر کس خود را بی طرفانه در جایگاه دیگری فرض کند. کلبرگ معتقد است اصولی مانند عدالت، عزت همه افراد، برابری و ..... اصولی هستند که فرد به طور آزادانه آنها را انتخاب میکند زیرا معتقد است چنین اصولی موجبات یک زندگی بهتر را برای همگان فراهم خواهد آورد.
مراحل رشد روانی – جنسی فروید
• 1- مرحله دهانی oral stage)تولد تا یک سالگی(
• 2- مرحله مقعدی anal stage)یک تا سه سالگی(
• 3- مرحله آلتی phallic stage)از سه تا شش سالگی(
• 4- مرحله نهفتگی latency period)شش تا یازده سالگی(
• 5- مرحله تناسلی genital stage)نوجوانی(
مرحله تناسلی)بلوغ(
• در این مرحله فرد میل شدیدی به جنس مخالف دارد.
• فرد اگر مراحل قبلی را بخوبی طی کرده باشد وارد این مرحله میشود.
• هدف اصلی غریزه جنسی همان بازتولید زیستی است، اما یادگیری چگونگی برخورد جامعه پسند با نیروی جنسی با تعارضاتی برای فرد همراه است.
• نیروی لیبیدو، در دوره نوجوانی و اوایل جوانی، صرف فعالیتهایی نظیر
دوست یابی، دست یابی به ویژگیهای شغلی، ابراز عشق و ازدواج میشود و مقدمات ارضای رشد یافته تر غریزه جنسی از طریق صاحب فرزند شدن فراهم میآید.
• فروید معتقد است که آدمی تا پایان عمر در همین مرحله باقی میماند.
مراحل رشد روانی-اجتماعی اریکسون:
1-مرحله اعتماد در برابر عدم اعتماد)تولد تا یک سالگی(
2-مرحله استقلال عمل در برابر شرم و تردید)1 تا 3 سالگی(
3-مرحله ابتکار عمل در برابر احساس گناه و تقصیر) 3 تا 6 سالگی(
4-مرحله پشتکار در برابر احساس حقارت ) 6 تا 11 سالگی(
5-مرحله هویت در برابر سردرگمی نقش )نوجوانی(
6-مرحله صمیمیت در برابر انزواطلبی )جوانی(
7-مرحله زایندگی در برابر رکود )میانسالی(
8-مرحله انسجام در برابر ناامیدی )پیری(
هویت دربرابر سردرگمی نقش
• آیا میتونم تعریفی از خودم در عالم پیدا کنم؟ )نیاز به ماندگاری(
• اگر: 1- کسانی را پیدا کنم و 2- ارزشهایی را پیدا کنم، که بتونم روشون حساب کنم، میتونم از خودم به تعریفی بکنم.
• مرحله اول- 12 تا 16 سالگی
• پدر و مادر از موضوعیت خارج شده و همسالان موضوع میشوند. سرمایه گذاری عاطفی و تست اندیشهها با همسالان. )آیا کسانی در اطراف من هستند که بتوانم به آنها اعتماد کنم و اندیشههایم را با آنها در میان بگذارم و با من بمانند؟(
• رگه مثبت وفاداری به انسانها
• رگه منفی انزواطلبی
هویت دربرابر سردرگمی نقش
• مرحله دوم ـ 16 تا 18 تا 24 سالگی
• نیاز به نظام ارزشی و ایدئولوژی. اندیشههای من براساس کدام ملاک و معیار درست یا غلط است؟
• شروع به تجربه ایدئولوژیهای مختلف کرده تا یکی را انتخاب کند.
• رگه مثبت وفاداری به ایدئولوژی
• دوستها را بر اساس ایدئولوژیاش انتخاب میکند.
• رگه منفی تکذیب گری
• ریشه وسواس فکری
انواع هویت از دیدگاه مارسیا
• مارشیا بر اساس دو بعد تجربه اکتشاف و تعهد،چهار منزلت هویتی را مشخص کرد:
• کسانی که بحران هویت را تجربه کردهاند ولی بحران را پشت سر نگذاشتهاند گروه «بحران زده» را تشکیل میدهند.
• در صورت حل موفقی تآمیز بحران، افراد در منزلت «هویت یافتگی» قرار خواهند گرفت
• کسانی که هنوز بحران هویت را تجربه نکردهاند ولی واجد تعهد هستند گروه «دنباله رو» را تشکیل میدهند
• گروه چهارم که نه بحران هویت را تجربه کردهاند و نه تعهد مشخصی دارند، تحت عنوان «سردرگم» تقسیم بندی میشوند
انواع هویت از دیدگاه مارسیا
• اصولاً هویت یافتگی به عنوان شاخص برخورداری از شخصیت
شکوفا و تحول یافته دارای بالاترین ارزش روانشناختی است. بحران زدگی نیز در سطح بالاتری از دنبال روی و دنباله روی نسبت به سردرگمی در سطح تحول بالاتر قراردارد.