آینده پژوهی تجارت الکترونیکمقدمه
سرعت تغییرات و تحولات در جهان امروز آنچنان سریع و سرسام آور است که دیگر نمیتوان با روشهای سنتی زیست. «اگر با تغییرات همگام نشویم، زیر چرخ عظیم تغییر خرد خواهیم شد». ولی آیا امکانی برای آگاهی از آینده برای ما وجود دارد؟ قطعاً در مورد آینده هیچ چیز یقینی وجود ندارد و این از اصول اولیه در آیندهشناسی است. در عین حال اصل دیگری هم هست که، انسان قادر است در سرنوشت آینده خود تأثیرگذار باشد. در این میان دانشی زاده میشود که کوشش میکند با پیشبینی عوامل اثرگذار در تغییرات آینده به صورتی دوگانه، هم مهار تغییرات را در دست گیرد و هم جامعه را برای این تغییرات آماده کند. آینده پژوهی فراتر از پیشبینی است و ادعای پیشگویی هم ندارد. آیندهپژوهی هنر شکل دادن به آیندهاست، به آن شکل که آینده را میخواهیم. کسانی که این دانش را در دست دارند هماکنون هم به آینده جهان به دلخواه خواستهٔ خود، شکل میدهند. میتوان کشورها و جوامعی را دید که نتوانستند خود را با تحوّلات سازگار کنند و از این جهت از هم فروپاشیدند. آنها ذات تغییر را درست نشناختند. آیندهشناسی از این منظر دانش شناخت تغییرات است. شناخت آینده از حیاتیترین علوم مورد نیاز هر انسانی است. حوزه تجارت نیز مستثنی از سایر علوم نیست.
تعریف
آیندهپژوهی مشتمل بر مجموعهٔ تلاشهایی است که با واکاوی منابع، الگوها، و عوامل متغییر یا ثابت، به تجسّم آیندههای بالقوّه و برنامه ریزی برای آنها میپردازد. آیندهپژوهی بازتاب نحوه زایش واقعیّت «فردا» از دل تغییر یا ثبات امروز،است.آیندهپژوهی معادل عبارت لاتین «Futures Study» است. واژهٔ جمع Futures به این دلیل بکار رفته که با استفاده از طیف وسیعی از شیوهها و بجای تصوّر «تنها یک آینده»، به گمانه زنیهای نظام مند و خردورزانه، «چندین آیندهٔ متصوّر» مبادرت میشود. موضوعات آیندهپژوهی دربرگیرندهٔ انواع «ممکن»، «محتمل» و «دلخواه» برای دگرگونی از حال به آینده هستنداست.
واقعیتها
امروزه تغییرات با آهنگی پرشتاب تر رخ میدهند. تغییرات فناوری و به دنبال آن تغییر در دیگر جنبههای زندگی، افزایش روزافزون وابستگی متقابل کشورها و ملل، تمرکززدایی جوامع و نهادهای موجود که به دلیل گسترش فناوری اطلاعات، شتاب بیشتری یافتهاست، تمایل روزافزون به جهانیشدن به همراه حفظ ویژگیهای ملی، قومی و فرهنگی و بسیاری عوامل دیگر، لزوم درک بهتر از ”تغییرات“ و ” آینده“ را برای دولتها، کسب وکارها، سازمانها و مردم ایجاب میکند.
چالشها
مزایای
افزایش سوددهی ایدههای جدید به عنوان فکر نو
کاهش زمان پذیرش و تطابق با شرایط جدید ناشی از علم نوین
عدم اتلاف منابع انسانی و مالی
ایجاد چشم اندازهای کوتاه مدت و بلند مدت و اتخاذ تصمیمات مناسب برای اینده و بسیج اقدامات مشترک
بهبود فرایندهای تصمیم گیری برای اینده
تولید دانش و افزایش آگاهی درباره محیط مدیریتی آینده
راهکارها
آینده اساساً دارای عدم قطعیّت است. با این همه آثار و رگههایی از اطلاعات و واقعیتها که ریشه در گذشته و اکنون دارند، میتوانند رهنمون ما به آینده باشند. ادامهٔ «تصمیم گیری صرفاً چندین آینده محتمل بر اساس تجارب گذشته»، غفلت از رصد تغییرات آتی را در پی خواهد داشت و با تلخکامی روبرو خواهد شد. عدم قطعیت نهفته در آینده برای برخی، توجیه کنندهٔ نداشتن دور اندیشی آنان است وبرای عدّهای دیگر منبعی گرانبها از فرصتها.
اهداف
سازمانهایی که قصد تدوین استراتژی تجارت الکترونیک دارند باید پس از تدوین و تعیین چشم انداز و رسالت، اهداف تجارت الکترونیک موردنظر خود را مشخص کنند. اهداف نشان دهنده نتایج نهایی فعالیتهای برنامه ریزی شده سازمان هستند (HUNGER & WHEELEN, 2000, P6). منظور از تعیین اهداف و هدف گذاری تبدیل چشمانداز و رسالت سازمانی به اهداف عملکردی معین و خاص است (THOMPSONS & STRICKLAND, 2003, P9). اهداف تجارت الکترونیک، مقاصد نهایی فعالیتهای تجارت الکترونیک بوده و قابل اندازه گیری هستند. صفت مشخصه اهداف تجارت الکترونیک کمیت پذیری آنها است به نحوی که ملموس و عینی باشند.
برخلاف چشم انداز و رسالت تجارت الکترونیک که حالت کیفی داشته و ازنظر کمیت پذیری مبهم هستند، اهداف تجارت الکترونیک را میتوان برحسب معیارهای مناسب به صورت عدد و رقم تبدیل کرد.
سابان (SABAN,2001) اهداف عمده تجارت الکترونیک را در سه طبقه زیر خلاصه میکند:
1- بهبود فرایندها: هدف تجارت الکترونیک میتواند حذف فرایندهای زاید و یا بهبود فرایندهای موجود باشد. 3/68 درصد شرکتهای به کارگیرنده تجارت الکترونیک، بهبود فرایندها را به عنوان یکی از اهداف خود قرار داده اند.
2- مهار هزینهها: گاهی اوقات هدف تجارت الکترونیک کاهش هزینه و بهبود کارایی است. 1/17 درصد شرکتها هزینهها و افزایش کارایی را به عنوان هدف تجارت الکترونیک قرار داده اند.
3- درآمدزایی: در بعضی موارد هدف از استقرار تجارت الکترونیک افزایش فروش و درآمدزایی است. برای مثال شرکت «میبری» در سال 1997 فقط از فروش سالانهای معادل دو میلیون دلار برخوردار بود اما بعد از به کارگیری اینترنت برای انجام فروش اینترنتی این رقم در سال 2000 به هفت میلیون دلار رسید (DENNIS, 2000).
هرکدام از این سه هدف کلی خود از مجموعهای از اهداف فرعی و جزیی تشکیل شده اند. مجموعه این اهداف جزیی در جدول (1) نشان داده شده است.
سازمانها در تکنولوژی اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی سرمایه گذاری میکنند تا اهداف متفاوت مدیریت را برآورده سازند. اهداف مدیریتی از سرمایه گذاری در تکنولوژی اطلاعات و تجارت الکترونیک را میتوان در سه دسته زیر بیان کرد (WEILL, 1995):
1- اهداف مبادله ای: در این حالت سرمایهگذاریها درصدد خودکار کردن رخدادهای مالی مثل حقوق و دستمزد، حسابهای دریافتنی و سفارش گیری هستند. این نوع سرمایهگذاریها هزینههای نیروی کار و مدیریت را کاهش داده و کارایی را بالا میبرد.
2- اهداف استراتژیک: در این حالت هدف از سرمایه گذاری کسب مزیت رقابتی و افزایش سهم بازار از طریق رشد فروش است. هدف این سرمایه گذاریها بیشتر گسترش و رشد شرکت است تا کارایی.
3-اهداف اطلاعاتی: در این وضعیت هدف ایجاد یک زیرساختار اطلاعاتی است تا سازمان را مدیریت کند. این اهداف درصدد انجام وظایف مدیریتی مثل کنترل، بودجهبندی و برنامه ریزی بوده و ارتباطات، حسابداری و تجزیه وتحلیل را توانمند میسازد. دان و دان (DAN&DAN, 2000, PP 134-135) نیز اهداف تجارت الکترونیک را در پنج طبقه زیر معرفی میکند:
1- رابطه سازی: هدف شرکت ممکن است برقراری ارتباطات نزدیکتر، مستحکمتر، پایدارتر و همه جانبه با مشتری باشد. این کار ازطریق پست الکترونیک امکانپذیر میشود.
2- حضور بین المللی: تولیدکننده ممکن است با استفاده از تجارت الکترونیک درصدد ورود به بازارهای جهانی و بازاریابی صادرات باشد.
3- کاهش هزینههای ارتباطی در بلندمدت: شرکت ممکن است درصدد کاهش هزینههای انجام فعالیتهایی مثل تبلیغات و ترفیع باشد زیرا تبلیغات اینترنتی هزینههای کمتری نسبت به تبلیغات سنتی و کاغذی دارد.
4- ارائه خدمات به یک جامعه یا گروه خاص: شرکت ممکن است ازطریق تجارت الکترونیک درصدد توجه به یک بخش خاص بازار باشد و بر آن قسمت تمرکز کند.
5- دسترسی به بازارهای جدید: یکی از اهداف شرکتها از به کارگیری تجارت الکترونیک دسترسی به بازارهای جهانی به عنوان بخشی از فرصتهایی است که اینترنت ارائه میکند. یکی از دلایل افت و ناکامی شرکتهای دات کام در طی سالهای 2000 و 2001 نبود شاخص واضحی از سودآوری تجارت الکترونیک است (BIDGOLI, 2002, P43) به همین دلیل حاصل نهایی تجارت الکترونیک باید به عنوان سود خود را نشان دهد. باتوجه به این مطلب در تعیین اهداف تجارت الکترونیک میتوان از معادله سود استفاده کرد. براساس معادله سود، سود شرکتها از کم کردن هزینهها از درآمد حاصل میشود. تجارت الکترونیک باید سودآوری خود را نشان دهد و بدین منظور میتوان دو هدف کلی برای تجارت الکترونیکی شناسایی نمود:
1- اهداف کاهش هزینهها: تجارت الکترونیک قابلیت کاهش هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی (اداری و پشتیبانی) را دارد. تجارت الکترونیک به دلیل افزایش سرعت، دقت و بهبود ارتباطات بین بخشهای داخلی و خارجی هزینههای عملیاتی را کاهش میدهد. ازطریق تجارت الکترونیک مدیریت زنجیره عرضه بههنگام و کارا میشود و شرکت قادر خواهدبود دروندادهای لازم را برای تولید محصولات با قیمت کمتر و کیفیت بهتر تهیه کند. شرکت میتواند با دسترسی به عرضه کنندگان متعدد پایینترین قیمت و بالاترین و بهترین شرایط را برای خرید مواد و قطعات پیدا کند. تجارت الکترونیک قادر به کاهش هزینههای غیرعملیاتی سازمان را نیز هست، چرا که شرکت میتواند با مراجعه به انواع بانکها و موسسات مالی و اعتباری وجوهات مالی لازم را با کمترین نرخ و بهترین شرایط بیابد. شرکتها همچنین میتوانند نیروی انسانی موردنیاز خود را با بهترین قابلیت و آمادگی پیدا کرده و به کار گیرند. یکی از مهمترین کاربردهای تجارت الکترونیک که سبب کاهش هزینههای عملیاتی میشود تامین منابع از خارج است. تجارت الکترونیک با حذف کاغذ و فرمهای کاغذی صرفه جوییهای عظیمی حاصل میکند. تجارت الکترونیک با خودکار کرد برخی فرایندها سبب کاهش هزینههای نیروی انسانی میشود. تجارت الکترونیک همچنین باعث کاهش هزینههای بازاریابی و تبلیغات میشود.
2- اهداف افزایش درآمد: تجارت الکترونیک محدودیتهای ورود به صنعت را پایین میآورد و امکان کسب بازارهای جدید و دستیابی به مشتریان جدید و حتی مشتریان رقبا را نیز فراهم میکند. با استفاده از تجارت الکترونیک امکان بازاریابی صادراتی و صادرکردن محصولات برای شرکتها سادهتر میشود. تجارت الکترونیک باتوجه به مؤلفه مشتریان به چهار طریق درآمد شرکت را بالا میبرد:
1-افزایش تعداد دفعات خرید مشتریان.
2-جذب مشتریان رقبا و خصوصا رقبایی که از تجارت الکترونیک استفاده نمیکنند.
3- دستیابی به مشتریان جدید.
4- مطالبه قیمتهای بالاتر از طریق متمایز ساختن و سفارشی کردن محصولات موردنظر مشتریان.
مغازههای اینترنتی هفت روز هفته و 24 ساعته شبانه روز باز بوده و امکان خرید از آنها درهر لحظه از زمان وجود دارد این نکته که در تجارت الکترونیک به قانون 7/24 مشهور است سبب افزایش خرید مشتریان و افزایش درآمد شرکت میشود.
پیش بینیها
بر اساس پیش بینی کارشناسان تجارت الکترونیک در آینده این صنعت شاهد ظهور و تقویت حوزههای مختلفی خواهیم بود:
1- فروش Online هر چیزی:
دلیل آن ساده است، وقتی زیر ساخت لازم برای فروش هر چیزی به صورت Online وجود دارد و دسترسی به اینترنت در هر کجاامکان پذیر خواهد بود پس امکان خرید و فروش هر چیزی برای خریدار و فروشنده مهیا خواهد بود.
2- سفارش سازی:
هر مشتری خواستهای جدا خواهد داشت و فروشنده باشد بر اساس خواسته مشتری اقلام خود را تولید نمایدف این مستلزم ورود برنامه نویسان جهت طراحی الگوریتهای سفارش دهی بر اساس محصول و کسب و کار فروشنده خواهد بود.
3- وارد شدن کسب و کارهای کوچک:
جذابیت و رونق کسب و کار الکترونیکی باعث خواهد شد کسب و کارهای کوچک و محلی نیز به سمت ایجاد فروشگاههای الکترونیک و تعامل با مشتریان بپردازند.
4- اندازه سازی مجازی:
به عنوان یک نکته مثبت تجارت الکترونیک میتواند باعث بهبود در صنعت پوشاک و fitness با پیگیری روند ثبت نیازهای مشتریان و حدس در نوع نیازهای افراد
5-طراحی بر اساس نیاز:
به خریداران اجازه خواهد بر اساس طرحهای مورد نیاز خود و طرحهای دلخواه خود محصول مورد نظر خود را تهیه نمایند، لذا شرکتها به سمت انعظاف پذیری در تهیه محصولات پیش خواهند رفت.
6-برند سازی شخصی:
به وجود آمدن برندهای شخصی و سعی این شرکتها جهت به دست آوردن مشتری و پایبندی سر سخت روی سیاستهای مشتری مداری
7-ورود پرینترهای سه بعدی(3D):
انقلاب دیگر در تکنولوژی در حال ظهور است و آن ورود پرنیترها و اسکنرهای سه بعدی میباشد که آینده تجارت الکترونیک را تحت تاثیر قرار خواهد داد، هر مشتری قادر خواهد بود بادادن اطلاعات و سایز به صورت آنی محصول مورد تظر خود را تولید و دریافت نمایند.
8-دستیاری انسانی در خرید آنلاین:
مصرف کنندهها تمایل دارند در کنار استفاده از تکنولوژی تمایلات خرید خود را با انسان در میان بگذارند، لذا در آینده دستیاران خرید آنلاین در کنار مشتریان حضور خواهند داشت.
9-تغییر در پایانهها:
استفاده از اینترنت و خرید آنلاین از طریق رایانه به سمت خربد به وسیله موبایل و تبلت و تلویزیونهای هوشمند رفته رفته بیشتر خواهد شد و شرکتها مجبور به استفاده از وب سایتهای response خواهند شد.
10-الگوریتمها:
استفاده بیش از پیش از الگوریتمهای خرید جهت جمع آوری اطلاعات مشتریان باعث بهبود روند خرید و ارائه پیشنهادهای خرید بر اساس سلایق مشتریان خواهد شد، کافیست مشتری وارد وب سایت شده تا بر اساس اطلاعات جمع آوری شده از وب سایتهای دیگر وسیله مورد نیاز خود را بدون اینکه در مورد آن جستجویی انجام داده باشد نمایش داده شود.
11-فقط چند کلیک:
پروسه خرید فقط به چند کلیک ختم خواهد شد که از طریق view کلی مشتری از هر محصول و وجود وب سایتهای واسط میسر خواهد شد،این امکان باعث خرید راحت تر و نیز تمایل تمامی افراد با سنین و سلیقههای مختلف خواهد شد و نیازمندیهای سخت افزاری جهت پروسه خرید کاهش خواهد یافت.
نتیجه گیری
یکی از مهمترین مراحل در فرایند برنامه ریزی استراتژیک تجارت الکترونیک تعیین اهداف استراتژیک است. سازمان هدف، گیج و بی هدف به سوی پایانی نامعلوم گام برمی دارد. نمیتوان فرد یا سازمانی را متصور شد که بدون داشتن هدفهایی روشن به موفقیتهایی دست یافته باشد. با ورود ابزارهای الکترونیک به عرصه تجارت سازمانها باید نتایج موردانتظار خود را از فعالیتهای الکترونیک در چارچوب چشم اندازها، رسالت و اهداف تعیین کرده تا موفقیت و بقای سازمان تضمین شود. نکته مهم در برنامه ریزی راهبردی تجارت الکترونیک، استقرار براساس نیاز است. به عبارت دیگر استقرار تجارت الکترونیک نباید صرفا به عنوان یک مد در بین سازمانها معرفی شود. استقرار تجارت الکترونیک نیازمند سنجش زیرساختهای نرم و سخت سازمان، تعیین اهداف راهبردی، تدوین و انتخاب راهبردها و درنهایت اجرا و کنترل نتایج است.
منابع
1. http://boushehr.irib.ir/images/stories/tolidvije/ayandepajohi
2. http://www.eshiraz.ir/shares/emun/emun-adm/escan%20amar/304.swf
3. http://newopinion.blogfa.com/post-346.aspx