صنعت بازیهای رایانهای به یکی از پرسودترین صنایع برای تولیدکنندگان و پرطرفدارترین سرگرمیها برای بسیاری از افراد در سطح دنیا تبدیل شده است. امروزه به علت ویژگیهای خاصّ بازیهای ویدیویی به شوالیههای مجازی، جذّاب و قدرتمندی در راستای ناتوی فرهنگی و جنگ صلیبی غرب علیه جهان اسلام بدل شده است. در این مبحث سعی خواهیم کرد به بازیهای رایانهای با محوریت آخرالزمان بپردازیم.
صنعت بازیهای رایانهای به یکی از پرسودترین صنایع برای تولیدکنندگان و پرطرفدارترین سرگرمیها برای بسیاری از افراد در سطح دنیا تبدیل شده است. امروزه به علت ویژگیهای خاصّ بازیهای ویدیویی به شوالیههای مجازی، جذّاب و قدرتمندی در راستای ناتوی فرهنگی و جنگ صلیبی غرب علیه جهان اسلام بدل شده است. در این مبحث سعی خواهیم کرد به بازیهای رایانهای با محوریت آخرالزمان بپردازیم.
اپیشگویی دربارة آینده همواره یکی از دغدغهها و دلمشغولیهای بشر بوده و در طول تاریخ انگیزههای مختلفی باعث شده که انسانها به پیشگویی دربارة رویدادهایی بپردازند که در آیندة دور یا نزدیک واقع میشود. در این میان پیشگویی دربارة حوادث آخرالزمان از جایگاه و اهمیت خاصی برخودار بوده و اقوام و ملل گوناگون با همة اختلافی که در باورها و اعتقادات خود داشتهاند، به موضوع آخرالزمان و رویدادهای این عصر توجّه جدّی کردهاند. اما این دغدغه و دلمشغولی همیشگی بشر آنگاه که با علوم غیبی و دانشهای خداداد پیامبران و اولیای الهی پیوند خورده، رنگ دیگری یافته است و از حالت گمانهزنیهای بیپایه و پیشگوییهای دروغین دربارة وقایعی که بشر راهی برای پی بردن به آن ندارد، خارج و به اخبار صادق مبتنی بر آموزههای وحیانی تبدیل شده است. صنعت جدید و نوپای بازیهای رایانهای نیز همانند نظامهالیوود، این سوژة جذاب و جهانی را محور بسیاری از محصولات خویش قرار داده و شاید به جرأت بتوان گفت که گوی سبقت را از آن ربوده است. انواع منجیان آخرالزمانی پا به عرصة رسانة بازیهای ویدیویی گذاشتهاند و بازیهای مختلفی با این مضمون تولید و روانه بازار شدهاند.
تاریخچة بازیهای رایانهای به اوایل دهة 60 میلادی برمیگردد. «استیو راسل» از دانشجویان دانشگاه MIT در سال 1962 نخستین بازی رایانهای را به نام «جنگ فضایی» (Space War) طراحی کرد. داستان بازی، دربارة جنگ سفینهای بود که شما باید ضمن کنترل آن به سفینة مقابل حمله و آن را نابود میکردید. بعد از آن، شرکت «آتاری» در 1972 بازی تنیس روی میز به نام «پَنگ» را روانة بازار کرد. این بازی بسیار ساده و متشکل از تعدادی مستطیل سیاه و سفید بود که خلاقیت چندانی در آن وجود نداشت. پس از آن بازیهای رایانهای سیر تکاملی خود را طی کردند و در اواسط دهة 80 بیشتر به سمت بازیهای جنگی (Games War) سوق پیدا کردند. علت آن علاوه بر جوّ متشنّج دهة 80 آمریکا، ناشی از جنگ سرد با شوروی و دیگر برنامههای رئیسجمهور وقت آمریکا، ریگان، بود؛ بازیهایی مثل Start Light و...
در سطح جامعة ما بنا به علل متعدّد، به مقولة بازیهای رایانهای پرداخته نشده است. یکی از این علتها کوتاهی عمر این پدیده در جهان و به خصوص کشور ماست. دلیل دوم این است که مخاطبان بازیهای رایانهای، کودکان و نوجوانان هستند و غالباً مسئولان و فعّالان عرصة فرهنگ به آن به مثابة یک ابزار سرگرمی و تفریح مینگرند. از همین رو به آن با رویکرد رسانهای و عنصر تأثیرگذار فرهنگی دقّت و توجه نمیکنند.
با بررسی معیارهای کمّی و کیفی بازیهای رایانهای با صنعت سینما میتوان به اهمیّت صنعت بازیهای رایانهای پی برد. چنانچه سود شرکتهای فیلمسازی و بازیهای رایانهای را مبنای مقایسه قرار دهیم، به گزارش بسیاری از سایتها، صنعت بازیهای رایانهای از سینما پیشی گرفته است؛ برای نمونه در شش ماه نخست سال 2005 فروش بازیهای رایانهای در کشورهای اروپایی، از فروش فیلمهایهالیوودی بیشتر بوده است و این روند به طور صعودی ادامه دارد. آمارها نشان میدهد که روند تولید بازیهای رایانهای به سه تا چهار هزار نسخه در سال میرسد و با شتابی ملموس در جامعة جهانی در حال گسترش است. بیش از سی میلیون نفر در سراسر جهان بخش عمدهای از اوقات فراغت خود را با بازیهایی پر میکنند که بالغ بر ده درصد آنان بین چهار تا هفت ساعت از زندگی روزمرة خویش را به بازیهای رایانهای اختصاص دادهاند. این آمار گستردگی بازیهای رایانهای را نشان میدهد. از سوی دیگر زمانی که یک کاربر صرف یک فیلم سینمایی میکند با یک بازی رایانهای قابل قیاس نیست. یا در نظر گرفتن مدت زمان متوسط یک فیلم و با جاذبههای ویژه مانند موضوع با جذابیتهای بصری و... ممکن است شخص یک فیلم را دو بار ببیند؛ یعنی به طور میانگین بین 3 تا 6 ساعت صرف یک فیلم خواهد شد. ولی مدت زمانی که یک کاربر بازی رایانهای برای بازی در حالت ساده و یا حتی حالت استفاده از کدهای ویژه صرف میکند میتواند چندین برابر این زمان باشد که این زمان برای بازیها و کارهای مختلف تفاوت دارد و گاه اختلاف بسیار فاحش دارد.
جالب است بدانیم در بسیاری از کشورهای غربی تولیدکنندة بازیهای رایانهای، سازمانها، مؤسسات و مجموعههایی تشکیل شده که بر ساخت و توزیع بازیهای رایانهای نظارت میکنند؛ برای نمونه در استرالیا مؤسسه OFLC که مسئول ردهبندی فیلم و ادبیات استرالیاست، مسئولیت ردهبندی و نظارت بر بازیهای رایانهای را نیز بر عهده دارد. در ژاپن نیز مؤسسة غیردولتی CERO، در اتحادیة اروپا مؤسسة «پگی» و همچنین در ایالات متحدة آمریکا مؤسسة ESRB همین نقش را ایفا میکند. ولی درکشور ما سازمان یا مؤسسهای که مسئولیت نظارت دقیق و جامع بر بازیهای رایانهای را بر عهده داشته باشد، وجود ندارد در حالی که جای خالی چنین مجموعهای در ایران کاملاً محسوس است، به خصوص که این سازمان با توجه به قرابت فرهنگی و ارزشهای مشترک اسلامی میتواند بر ردهبندی، تولید و عرضة این بازیها نظارت داشته باشد.
همانگونه که ذکر شد، سوژة جذاب و جهانی «آخرالزمان» محور ساخت بسیاری از بازیهای ویدیویی شده است. هماکنون در صنعت بازیهای ویدیویی انواع مختلفی از آخرالزمان را میتوان مشاهده نمود و به همان میزان منجیان آخرالزمانی را؛ آخرالزمان تکنولوژیک، تخیلی، طبیعی، اسطورهای و دینی از جمله این آخرالزمانهاست که در این میان به آخرالزمان دینی توجه خاص و ویژهای شده است.
در آخرالزمان دینی انسانهای شیطان صفت در قالب سازمانها، گروهها و حتی دولتهای تروریستی قصد به دست گرفتن قدرت و تمام عناصر پاک و خدایی را دارند و شما در نقش بازیگر بازی رایانهای به عنوان منجی و در لباس جاسوس خبره و با ایمان و یا سربازان مؤمن و معتقد غالباً آمریکایی و انگلیسی در نقش پلیس جهانی، حاضر شده، به مبارزه با دشمنان بشریت میپردازید.
این دشمنان در سه دسته قابل طبقهبندی هستند:
1. آلمان نازی و فاشیستها که شما برای مبارزه با آنان به جنگ جهانی میروید. این در حالی است زمان زیادی از این جنگ میگذرد ولی همچنان سوژة خیلی از بازیهایی است که الآن تولید میشوند؛ بازیهای مدال افتخار، ندای وظیفه، بازگشت به قلعه ولفنشتاین از جمله این بازیهاست.
در بازی «بازگشت به قلعة ولفنشتاین» تعداد زیادی از فرماندهان ارشد SS قصد دارند با توسل به تکنولوژی پیشرفته و قدرتهای ماوراء طبیعی، موجوداتی را به وجود آورند که از آنها در جنگ با جهانیان استفاده کنند. شما در مأموریتهای ضدّ اطلاعات خود در ارتش متفقین بایستی از اجرای این پروژهها جلوگیری کنید والّا جهان در آستانة نابودی قرار خواهد گرفت. دشمنان شما در این بازی سرباز سادة آلمانی، نگهبان گارد آهنین، افسر نازی، دانشمند آلمانی، کارگران و مهندسان، زامبی شوالیه، زامبی آتشین و روبات مافوق سرباز، نمونهسازی شدهاند که میبایست همة آنها را نابود کنید.
2. کمونیسم به عنوان تروریسم و مخلّ در نظم جهانی؛ در این بازیها کشورهای شوروی و دیگر کشورهای باقیمانده از دوران جنگ سرد مثل کرة شمالی و کوبا مطرح میشوند. از این دست بازیها میتوان از بازیهای جهانی در نزاع و نیز آژیر قرمز یاد کرد.
بازی آژیر قرمز، یک بازی استراتژیک است که خطر کمونیسم را به بشریت و آمریکا گوشزد میکند. در این بازی ارتش شوروی با تمام تجهیزات و امکانات خود به آمریکا حمله میکند. داستان بازی جهانی در نزاع سناریوی حقیقی جنگهای سرد بین دموکراسی و کمونیسم بین سالهای 1989 و بعد را تداعی میکند.
3. تروریستها، کشورها و دول اسلامی؛ در این بازیها از رنگ سبز و نمادها و سمبلهای اسلامی برای نشان دادن تروریستها استفاده میشود.
استکبار جهانی و در رأس آن آمریکا، سعی دارد در بازیهای رایانهای، تجاوزهای خود را در میان مردم آمریکا و سایر ملّتها به خصوص نسل جوان و نوجوان و کودکان آنها امری عادی و انساندوستانه و در راستای صلح و دموکراسی در سطح جهان نشان دهد. آمریکا نماد خیر مطلق است و هر فرد، گروه و دولتی که مخالف نگاه و ارزشهایش باشد، محور شرارت جهانی هستند.
پس از فروپاشی شوروی، آمریکا به طور جدّی سعی دارد کشورها و گروههای مسلمان را بزرگترین خطر برای صلح جهانی معرفی کند؛ زیرا به قول نظریهپردازان، اکنون حکومت آمریکا به جای اژدهای بزرگ با مارهای سمی پرشماری روبهروست یا به قول «کیسینجر» با اسلام سیاسی به رهبری جمهوری اسلامی ایران. «ساموئلهانتینگتون» در همین رابطه میگوید:
ما دشمن داریم. این دشمن جهانی با توان دسترسی به همة نقاط دنیا که به ایدهای مسلح شده است و با تکنیکها، تسلیحات، سنگدلی و شقاوت در خود برای سلطهگری جهانی به میدان آمده و در هم کوبیدن این دشمن به کارکرد اصلی و اوّلی ما تبدیل شده است. اولویتی که با همان درجه و ضرورت غلبه بر فاشیسم و اتحاد شوروی دنبال میشد.
«با ما باشید یا در جمع دشمنان ما در جنگ با تروریسم قرار خواهید گرفت»، تفکری است که در آن اسلام رادیکال جایگزین کمونیسم اتحاد جماهیر شوروی شده است. مقام معظم رهبری در مراسم افتتاحیة سومین «کنفرانس بینالمللی قدس و حمایت از حقوق مردم فلسطین» در سالن اجلاس سران تهران در این باره فرمودند:
امروز استکبار جهانی، که رییس جمهور فعلی آمریکا سخنگوی آن است، دنیای اسلام را صریحاً تهدید میکند و سخن از جنگ صلیبی میگوید. شبکة استکباری صهیونیسم و سازمانهای جاسوسی آمریکا و انگلیس در همة دنیای اسلام سرگرم فتنهانگیزیاند. هزارها فیلم سینمایی و بازی رایانهای و امثال آن با هدف زشت نمایاندن چهرة اسلام و مسلمین تولید و روانة بازارها میشود.
بازی سام ماجراجو
یکی از بازیهایی که با محوریت آخرالزمان دینی ساخته و روانه بازار شده بازی «سام ماجراجو در پرسپولیس» است. شما در این بازی باید در نقش «سام استون» (Sam Stone) برای نجات بشریت، به زمان گذشته بازگردید و با اهریمن جهانی و ایادی آن مبارزه کنید. در این بازی، شما برای اینکه با ایادی شیطان مواجه بشوید باید به پرسپولیس ایران بیایید. جالبتر اینکه بدانید این بازی را یکی از شرکتهای ایرانی ترجمه کرده است.
در این بازی شما ایادی اهریمن شیطانی را با شکل و عناوینی مثل کدوحلوایی و عقرب بالغ مشاهده میکنید. اما یکی از این ایادی، «کامیکاز بیسر» معرفی شده است. شرکت تولیدکننده دربارة کامیکاز بدون سر میگوید:
این موجود سر ندارد؛ از همین رو او را برای عملیات انتحاری در خدمت گرفتهاند. آنها دو بمب در دستان خود حمل میکنند و هنگامی که به اندازة کافی به شما نزدیک میشوند آنها را منفجر میکنند.
بی سر بودن کامیکاز به این معنی است که عقل و شعور و منطق ندارد. به نظر شما عمل او چه چیزی را به ذهن متبادر میکند؟ آیا تداعیکنندة عملیات شهادتطلبانة اسلامی نیست؟
بیشکّ، یکی از رمزهای موفقیت اسلام در رسیدن به اهداف خود در مدتی کمتر از نیم قرن، فرهنگ جهاد و شهادتطلبی است. عملیات شهادتطلبانه به معنای عام آن به اقدامی اطلاق میشود که با قصد قربت و با علم به شهادت و با هدف ضربه زدن به دشمن شخصی، به انجام آن مبادرت میورزد و کشته میشود. در مکتبی که جهاد در راه خدا پلی برای رسیدن به «احدی الحسنیین» است، شکست معنا و مفهومی ندارد. مکتبی که بتواند پیروانش را طوری تربیت کند که از مرگ نهراسند و کشته شدن را سعادتی ابدی بدانند از هیچ قدرتی هراس نخواهد داشت و هیچ مانعی قادر نخواهد بود او را از اهدافش باز دارد و در میانة راه متوقف سازد.
یکی دیگر از مواردی که باید دربارة این بازی مورد توجه قرار گیرد این است که هرچند شما به پرسپولیس در ایران میآیید اما اکثر نمادها و سمبلهای اسلامی و اسلیمی و نه نمادهای ایران باستان است. گنبد، مناره و یا طرحهای اسلیمی که بر دیوارها نقش بسته، گویای این مطلب است. وقتی به دقت به بعضی از این نقوش اسلیمی نگاه میکنیم میبینیم نوشته شده: «و علی بابها» که بخش پایانی این حدیث معروف نبوی است: «انا مدینه العلم و علیٌ بابها». در نگاه اول کاربر متوجه این مطلب نمیشود و آن را تنها یک طرح اسلیمی میبیند.
عبارت «العلم و علی بابها» در نقاط مختلفی از بازی مورد توجه قرار میگیرد. هرچند سعی شده این متن به طور متقارن اسلیمی به نمایش درآید تا کاربر در نگاه اول متوجه آن نشود. علاوه بر آن، در حالی که شما با سربازان اهریمنی مبارزه میکنید، با غولهای سبزرنگی مواجه میشوید که گویهای سبز رنگ به سمت شما شلیک میکنند؛ غولهایی شیطانی که بالای دیوارههای منقّش به نقوش اسلامی مستقر شده و به سمت شما شلیک میکنند. طرح زیر پای این شیاطین همان عبارت بالاست.
در این بازی، شما برای مبارزه با ایادی شیطان در نقاط مختلفی درگیر میشوید که غالباً منقش به نقوش اسلامی و همانند اماکن اسلام است. محلی که در پایان بازی شما میتوانید همة این شیاطین را نابود کنید در محوطة کلیساست. پس از نابودی شیطان شما با افتخار وارد کلیسا میشوید.
کاربر در این بازی باید مراحل سخت و دشواری را دنبال کند اما در نهایت در محوطة کلیسا با سربازان اهریمنی روبهرو شده، با شکست تمام آنان پیروز و پس از موفقیت سام، با افتخار وارد کلیسا میشود. اینجاست که شما موفق به اتمام مأموریت و نجات خود و بشریت میشوید و سوار بر موشک و سفینهای میشوید که با باز شدن سقف کلیسا و پرتاب آن بازی تمام میشود. جای بسی تأمل است که کاربر در این بازی در اماکن اسلامی به مبارزه با شیاطین میرود ولی در نهایت در جوار کلیساست که میتواند بر آنان غلبه کند و خود و بشریت را نجات دهد و با پایان یافتن مأموریت خویش به سوی آیندهای روشن برود.
بازی آیین قاتل
یکی دیگر از بازیهایی که به تازگی روانة بازار شده بازی «آیین قاتل» است. در این بازی شما باید در نقش یک فدایی، اقدام به ترور سران مسیحی جنگ صلیبی بکنید. این فدایی که در بازی به نام «الطیر» شناخته میشود یک ایرانی اسماعیلی است. فرقة اسماعیلیه یکی از فرق شیعی است که به طور شاخص به «مهدویت و منجیگرایی» توجه دارد.
مردی سفیدپوش، سوار بر اسب با شمشیری میآید. او خود را از شیعیان ایرانی میداند. مردی شجاع و قوی که خود را فدایی میداند و هدفی جز کشتن ندارد. «شرکت UB sotf» اقدام به ساخت این بازی با نام «Assassins Creed» نموده که به فارسی با نامهایی مانند آیین قاتل، فداییون، آیین اساسین شناخته میشود. داستان بازی در قرن دوازدهم روایت میشود. موضوع آن نیز جنگ صلیبی است.
در سومین جنگ صلیبی به مدت طولانی مسلمانان و مسیحیان برای تصرف سرزمین مقدس با هم نبرد میکردند. داستان بازی در بیتالمقدس یا اورشلیم و نیز دمشق و عکا اتفاق میافتد. در قرن دوازدهم میلادی، اروپاییان مسیحی به سرزمین بیتالمقدس حمله کردند و در این میان مسلمانان با تمام وجود از سرزمین خود دفاع کردند و پیروزمندانه از میدان بیرون آمدند.
الطیر یکی از شخصیتهای مؤثر نبرد و از اساسین است. او مسلمانی روحانی است که خود را شمشیر یا پیامرسان خداوند میداند. او کسانی را میکشد که فکر میکنند لایق مردن هستند و در طول بازی جملاتی را برگرفته از کتاب مقدس بیان میکند. مسلمانی که خشونت تمام وجود وجود او را در بر گرفته است. داستانهای اساسین یا حشاشین، حشاشیون و یا فداییان از قرن دوازدهم تا کنون مورد توجه بسیاری بوده است. پیروان «حسن صباح» به اسماعیلیه و صباحیون، حشاشون، حشیشیون مشهور بودند که ریشة کلمات Assassination از همین جاست. دو دیدگاه دربارة علت این نامگذاری وجود دارد:
ـ در آن زمان حشیش دارو و حشاش دارو فروش بود و حشاشین جمع آن است؛
ـ آنان افرادی بودند که با مصرف حشیش در کمال سرمستی اقدام به عملیات انتحاری و یا ترور افراد میکردند.
کمتر فرقهای به مانند اسماعیلیان ابهام و پیچیدگی دارد. تاریخ زندگی سران و بزرگان آنان بسیار تاریک و مبهم است و این مشکل با مراجعه به منابع مغرضانه و متعصّبانة دشمنان آنان که چارهای جز مراجعه به این منابع نیست برطرف نمیشود. محققان غربی در گام اول تحت تأثیر وهمیات صلیبیان و شخص مارکوپولو و نیز روش مخالفان قرار گرفتند و آنان را نه پایبند به اعتقادات محکم خویش که انسانهای شیطانصفتی به حساب آوردند. از جمله رفتارهایی که به این گروه نسبت داده شده این است که آنان یکی از انگشتان خود را قطع میکردهاند و به جای آن چاقوی تیزی را قرار میدادند تا بتوانند قربانیان خود را مخفیانه از بین ببرند. البته توجه داریم که کاربر خصوصاً غربی، این جریان را نمایندة جهان اسلام و نمایشی از رفتار و باورهای تمام مسلمانان تصوّر میکند.
شرکت سازندة این بازی سالها قبل بازی «شاهزادة ایرانی» را روانه بازار کرده بود که یکی از بازیهای بسیار پرطرفدار به شمار میآید. این شاهزادة ایرانی در مراحل مختلف از شمشیرهای متنوعی استفاده میکند که ویژگی و خواصّ مخصوص به خود را دارند. بر روی این شمشیرها نقوشی حک شده که عبارتند از:
ـ سیف فارس القوی (شمشیر سوار قدرتمند)،
ـ سیف فارس المنتقم (شمشیر سوار انتقام گیرنده)،
ـ سیف فارس المهتدی (شمشیر سوار هدایت شده).
نمیتوان ترسیم این نقوش را بر شمشیرها بیقصد و غرض و یا اتفاقی دانست؛ عبارتهایی عربی با القاب امام زمان(ع) بر شمشیر شاهزادة ایرانی!!
بازی Counter
بازی پرطرفدار بعدی بازی Counter است. در این بازی شما برای مبارزه با تروریسم باید به کشورهای مختلفی بروید. مکانهای درگیری، منقّش به نقوش اسلامی هستند و تروریستها با چهرة مسلمانان به نمایش درآمده است.
این بازی یکی از پرطرفدارترین بازیهای دنیاست که نسخة رایانهای آن نیز موجود است. محبوبیّت این بازی هیجانی (action) به حدّی است که «سازمان WCG: World Cyber Games» که به برگزاری مسابقات بازیهای کامپیوتری در دنیا میپردازد آن را در رأس بازیهای خود قرار داده است. محلّ وقوع ماجرا در این بازی نیز مانند بسیاری دیگر از بازیها، خاورمیانه و کشورهای عربی ـ اسلامی منطقه است و شما نمادها و نشانههایی دالّ بر مسلمان بودن تروریستها میبینید؛ ساختمانهایی با معماری عربی اسلامی، مساجد، منارهها و گنبدها و نهایتاً افرادی که میبایست با آنان مبارزه کرد. تروریستها دارای محاسن و پیشانیبند قرمز هستند. حتی تصاویری که پس از کشته شدن آنان نمایش داده میشود تداعی کنندة
همان تصاویری است که ما از لحظة شهادت رزمندگان دیدهایم. جالبتر اینکه شما میتوانید به عنوان پلیس ضدّترور از کشورهای مختلفی، از جمله رژیم صهیونیستی وارد عمل شوید.
در تمام بازیهایی که مسلمانان را تروریست نشان میدهند، نوک پیکان به سمت ایران نشانه رفته است؛ یا تروریست و یا حامی تروریست جهانی معرفی میشود. بازی «Delta Force» یکی از این بازیهاست که شما در آن پس از طیّ مراحل مختلف برای مبارزه با تروریستها وارد ایران و جزیرة خارک میشوید.
شرکت Puma Reality War Games یکی از شرکتهایی است که بازیهای آخرالزمانی و در راستای تروریست نشان دادن مسلمانان نشان میدهد. در بازیهای این شرکت، عملیاتهای نظامی سراسر جهان شبیهسازی میشود. بیشتر این عملیاتها در عراق و افغانستان، ایران و ویتنام اتفاق میافتد. در مراحل مختلف عملیات عراق وقتی شما اماکن تروریستها را پاکسازی میکنید، درون اتاقهای آنان علاوه بر نقوش اسلامی مختلف، میزهایی منقّش به عبارت «محمّد رسولالله» وجود دارد. در این بازی نیز تروریستها ظاهری اسلامی دارند. این شرکت عنوان میکند که برای مشترکان خود این امکان را فراهم آورده که مأموریتهای مربوط به روز جهان را تجربه کنند.
رسانة بازیهای ویدیویی با قابلیتها و ویژگیهای خاصّ خود، به یکی از ابزارهای تأثیرگذار غرب در راستای ناتوی فرهنگی علیه اسلام و خصوصاً انقلاب اسلامی ایران بدل شده است. جای بررسی و تحلیل دربارة این رسانه بسیار زیاد است. صنعت نوظهوری که مانند صنعت سینما مورد توجه و نقد و بررسی قرار نگرفته ولی در یک راستا با خطّ مشی یکسان تولید و منتشر شده و از یک منبع تغذیه میشود. رسانهای که همچون امپراتوری سینمای غرب، مبلّغ انواع منجیان آخرالزمانی غربی است. واهمه و ترس از گسترش روز افزون اسلام، به خصوص از خاورمیانه و ظهور قریبالوقوع موعود آخرالزمان از این منطقه، تمام قدرتهای دشمن با آن را بسیج نموده است. دقت در مباحثی که به آن اشاره کردیم، زمینهای را فراهم میآورد تا از سویی محققان و پژوهشگران با دقت بیشتری به تأثیر بازیهای رایانهای بپردازند و از سویی مسئولان فرهنگی با تیزبینی و درایت بیشتری نسبت به این مقولة فرهنگی واکنش نشان داده، از سوی دیگر زمینة استفاده از این ابزار را در راستای جهاد مجازی فراهم نمایند.
بازیهای ویدئویی و رایانهای بازار را فراگرفته است. اسبابی برای انباشتن اذهان کودکان و نوجوانان از انواع انحرافها و وسیلهای برای القاء طرحها و استراتژیهای ضدّ اسلامی غرب استعماری.
چگونه بازیها و بازیسازان به بهانة گفتوگو از آخرالزمان اسلام، مسلمانان و مهدویت را آماج تیرهای زهرآگین خود ساختهاند؟ مصادیق این آثار کدامند؟ و در برابر آنها چه باید کرد؟
لوح فشردة «بازیهای رایانهای» ضمن پاسخگویی به سؤالات فوق، صحنههای مختلفی از این بازیها را به شما ارائه میدهد و شما میتوانید از نزدیک با خطمشی و اهداف تولیدکنندگان و طراحان این رسانه آشنا شوید.
منبع:ماهنامه موعود شماره 87
آرزو نوری
درست در زمانی که برخی رسانههای آمریکایی از احتمال حمله نظامی آمریکا علیه ایران سخن به میان میآوردند پنجاه و هشتمین ماموریت بازی کوماوار با نام حمله به ایران (Assault on Iran) راهی بازار شد که در آن سربازان آمریکایی وظیفه داشتند ضمن حمله به تاسیسات هستهای نطنز، دانشمندان ایرانی را از بین ببرند و یک دانشمند آمریکایی را از زندان آزاد کنند.
این بازی رایانهای موضوع بحث بسیاری از رسانههای فارسی زبان در داخل و خارج از کشور قرار گرفت. سایت بی.بی.سی در مقالهای به بررسی این بازی پرداخت و در تیتری که گویاتر از هر توضیحی بود، به یک جمع بندی آینده نگرانه رسید: «حمله به ایران، شبیه سازی واقعیت محتمل!». روزنامه کیهان نیز بیت فاوت ننشست و در واکنش به ساخت این بازی و گزارشهایی مانند گزارش بی.بی.سی عنوان کرد: «آمریکاییها خیلی دلشان میخواهد به ایران حمله کنند؛ اما باید دلشان را به چنین بازیهایی خوش کنند».
هنوز مدتی از عرضه این بازی نگذشته بود که ساخت بازی «عملیات ویژه» در ایران، قاعده بازی یکطرفه شرکتهای غربی را به هم زد و خبر از آغاز یک نبرد جدید در عرصه بازیهای رایانهای داد. جنگی که میتوان آن را به جنگ صلیبی در فضای مجازی تعبیر کرد.
شوالیههای مجازی
در اکثر بازیهای رایانه ای، کاربر در نقش یکی از سربازان آمریکا یا متحدانش با گروهها و سازمانهای تروریستی و موجودات فضایی و تخیلی که بشریت را به سوی نابودی میکشانند وارد نبرد شده و هدفی جز مبارزه و نابودی تروریستها و نجات بشریت ندارد. هر چند از زمان تولید اولین بازیها تا کنون، چرخش محسوسی در محتوای آنها دیده میشود. چرخشی که عموما به تعریف سازندگان بازی از نیروهای تروریست و ضد بشر مربوط می شود.
بازیهای رایانهای در بیطرفانهترین حالت خود به جنگ جهانی دوم و مبارزه با دولت نازی پرداخته اند، سری بازیهای «مدال افتخار» یا بازی «ندای وظیفه» از این جمله اند. هر چند بسیار زود و در دوران جنگ سرد این بی طرفی به سوگیری علیه اتحاد جماهیر شوروی و مبارزه با کمونیستها میانجامد و در بازیهایی مانند (West Wood) تروریسم یا نیروی هدف با رنگ قرمز و با داس و چکش نشان داده میشود.
با برطرف شدن جنگ سرد، کشورهای خاورمیانه به هدف بعدی سربازان رایانه ای تبدیل شدند، کشورهایی که غرب و در راس آن آمریکا، چهرهای رادیکال و بنیادگرا از آنان ارائه میدادند. بنیادگرایانی که گفته میشد خطری برای صلح جهانی هستند و ایران در راس آنها قرار دارد. در بازیهای جدید، دنیای غرب بار دیگر به مبارزه با اسلام میآید و جنگ صلیبی جدیدی در فضای مجازی شکل می گیرد کاراکتر اصلی این بازیها شوالیههای مجازی هستند که جنگ صلیبی جدیدی را در فضای سایبر بر علیه جهان اسلام هدایت می کنند.
در تعریفی که آمریکا با سرمشق قرار دادن رهنمودهای جرج دبلیو بوش از کشورهای جهان دارد، آنها را به دو قسمت تقسیم میکند؛ کشورهای حامی تروریست و کشورهای ضد تروریست که ظاهرا همین تقسیم بندی مقبول طبع جهان غرب قرار گرفته و در اکثر بازیها همین الگو را پیاده می کنند. جنگ صلیبی جدید مدعی مبارزه با مسلمانان نیست بلکه دشمن خود را تروریستها میداند. در این بازی ها فرد تروریست با ظاهر افراد مسلمان و در محیط معماری اسلامی نشان داده میشود تا به کاربران القا شود بیشتر تروریستها مسلمان اند، برای مثال در بازی Counter Strike، کاربر به عنوان یک سرباز فهمیده آمریکایی، باید افرادی را که عربی صحبت میکنند یا مانند مسلمانان لباس می پوشند، به قتل برساند.
در بازی «سام ماجراجو در پرسپولیس»، کاربر در نقش «سام استون» برای تغییر گذشته با استفاده از یک دستگاه قدیمی به نام دروازه زمان به گذشته برمی گردد تا نسل بشر را از خطر نابودی حفظ کند. در این بازی، شیاطنی به اهریمن جهانی کمک می کنند که کاربر برای مبارزه با آنها به محله ایی شبیه معابد و مساجد میرود، اماکنی که پر از طرحها و نقوش اسلامی است و در نهایت پس از گذراندن مراحل سخت و دشوار آنها را در کلیسا شکست میدهد. چنان که گفته شد در تمام بازیهایی که مسلمانان را تروریست نشان میدهند، نوک پیکان به سمت ایران نشانه رفته است؛ ایرانیها یا تروریست و یا حامی تروریست جهانی معرفی میشوند. برای نمونه در یکی از مراحل بازی رایانهای IGI2 وقتی به عنوان کاربر در لیبی وارد عملیات میشویم متوجه می شویم که در صحنه ای از آن تروریستها به صدای رادیو فارسی ایران گوش می دهند.
شرکت Puma Reality War Games یکی از شرکتهایی است که بازیهایی در راستای تروریست نشان دادن مسلمانان تولید میکند. مجموعه سری بازیهای (delta force) از این قبیل بازیهاست. در ابتدای شماره جدید این بازی با عنوان (black hawk down:team sabre)، نقشه جهان دیده میشود که در آن برخی کشورها با رنگ تیره متمایز شده اند. وسط این نقشه، ایران با تیره ترین رنگ ممکن مشخص شده است. کاربر برای مقابله با تروریستها به نقاط مختلف جهان سر می زند که در یکی از این مراحل باید در سال 2005 برای مبارزه با تروریستها به ایران بیایید! این بخش بازی دارای سه مرحله است. در یک مرحله کاربر باید به جزیره خارک حمله کند و در یک بخش دیگر به یک پایانه نفتی در خلیج فارس که توسط نیروهای نظامی محافظت میشوند. وی در این بازی علاوه بر کشتن نیروهای نظامی با افراد لباس شخصی مواجه میشود که در کنار نیروهای کلاسیک می جنگند. در طول بازی، اصواتی مانند «حاجی هلش بده عقب»، «دیدمش!» و... به طور واضح و مرتب شنیده میشوند.
شوالیهها در خدمت سیاستهای آمریکایی
اگر چه در این بازیها هدف از حملات نظامی، مبارزه با تروریسم، برقراری نظم جهانی و گسترش دموکراسی عنوان میشود اما در واقع بازیهای رایانه ای مانند دیگر ابزاری که برای اقناع و آماده سازی افکار به کار میرود با اهداف متفاوتی استفاده می شوند. از آن جمله :
1-تشریح خط مشیها، اهداف و مقاصد سیاسی دولت برای مردم و ارائه استدلالهایی که مردم را به پشتیبانی از آن خط مشیها فرا می خواند. برای مثال در بازی رایانه ای ژنرالها (generals) کاربر ماموریت دارد در نقش سربازی آمریکایی برای مبارزه با تروریستها به نقاط مختلف جهان همچون عراق یا افغانستان برود. در قسمتی از بازی وقتی کاربر پس از درگیری در حومه عراق در آستانه ورود به شهر بغداد قرار دارد نیروهای عراقی اقدام به شلیک موشک میکنند که وی آسیبی نمی بیند ولی تعداد زیادی غیر نظامیان عراقی که اکثرا زن و کودک هستند جان خود را از دست می دهند، همین صحنه است که فرد را برای نابودی نظامیان عراقی مصمم تر میکند.
در این بازی کاربر علاوه بر مبارزه با دشمن باید به فکر تامین هزینه مالی جنگ هم باشد چرا که تهیه ادوات و امکانات نظامی و نیروهای جدید مستلزم پرداخت هزینه است و وی مجبور است در حین بازی، به فکر تامین منابع مالی خود از داخل همان کشور باشد. ابزاری که استثمار مالی کشورهای دیگر را ضروری نشان می دهد.
در دو مرحله متوالی از این بازی کاربر وظیفه دارد موشکهای اسکاد را قبل از اینکه به سمت اسراییل شلیک شوند نابود کند. در مرحله ای دیگر کاربر باید وارد جنوب بغداد شود و پس از یافتن مسیر ورودی یک کارخانه و عبور از چند لایه حفاظتی وارد کارخانه شود. این کارخانه محل تولید سلاحهای اتمی و رادیو اکتیویته است و در نهایت مقداری پلوتونیم تولید شده را پیدا کرده و همچنین یک موشک را که کلاهک آن باز شده و احتمالا قرار است به یک کلاهک هستهای مجهز شود نابود کند. چنان که داستان بازی نشان می دهد سازندگان کوشیده اند همزمان به توجیه حمله به کشور عراق به دلیل وجود فعالیتهای هسته ای، و لزوم حمایت از اسرائیل بپردازند.
2- پشتیبانی از تحریمهای اقتصادی و دیگر اشکال غیر قهرآمیز اعمال فشار علیه دشمن که در صورت لزوم به برانگیختن افکار عمومی به طرفداری از یک عملیات نظامی می پردازد.
شرکت کوماریالتی گیمز (Kuma Reality Games) که هدف خود را ساخت بازیهای رایانه ای بر اساس رویدادهای «واقعی» و موضوعهای خبری عنوان می کند قبل از حمله آمریکا به عراق و افغانستان بازیهای جدیدی را که در آن حمله به این دو کشور شبیه سازی شده بود تولید و روانه بازار کرد و درست در زمانی که برخی رسانه های آمریکا از احتمال حمله نظامی آمریکا علیه ایران سخن به میان می آوردند پنجاه و هشتمین ماموریت بازی کوماوار را با نام حمله به ایران (Assault on Iran) راهی بازار کرد. بازی از آنجا آغاز می شود که مذاکرات بین المللی به شکست می انجامد و ایران از پذیرفتن قطعنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی سرباز میزند. سپس نیروهای آمریکا تجاوز به تاسیسات اتمی در نطنز را آغاز می کنند. این نیروها ابتدا باید در منطقهای کوهسانی نیروهای محافظ نطنز را از بین ببرند. سپس به داخل تاسیسات نفود کنند و با به دست آوردن مدارک غیر قانونی غنی سازی اورانیوم، دانشمندی را که در این تاسیسات کار میکند آزاد کنند. پس از آن تاسیسات آب سنگین در اراک مورد حمله قرار می گیرد و به طور کامل ویران می شود. این بازی موضوع بحث بسیاری از رسانههای فارسی زبان در داخل و خارج از کشور قرار گرفت . هر چند سازندگان بازی ساخت آن را با استناد به جملهای از جرج بوش، رئیس جمهور پیشین امریکا توجیه کردند که معتقد بود در برابر تهدیدات هستهای دولت ایران تمام گزینهها قابل بررسی است، گزینههایی که طیفی از تحریم تا تهدید را در برمیگرفت.
3- تزریق سبک زندگی غربی به ملتها و القای این فکر که آمریکا همیشه برنده است.
در اکثر بازیها پیروزی نهایی از آن آمریکاست. علاوه بر این که در بستر این بازیها، ایدئولوژیها و سبک زندگی غربی برای کاربران درونی میشود، در نهایت آنچه مدنظر است پیروزی ارتش و دولت آمریکا بر تمامی قدرتهای رقیب است. در بازی رایانهای نجات گروگانهای آمریکایی (Iran Hostage Rescue ) کاربر نقش نیروهای ویژهای را دارد که وظیفه دارد گروگانهای آمریکایی را که در سفارتخانه آمریکا در تهران زندانی هستند آزاد کند. شرکت سازنده این بازی که به مناسبت فرارسیدن بیست و پنجمین سالگرد این حادثه آن را به بازار عرضه کرده مدعیاست برای ساخت آن از اسناد رسمی و نیز فیلم ویدیویی مصاحبه با یکی از مسئولان سابق سازمان سیا (CIA) استفاده کرده است در حالی که این شرکت اتفاقی تاریخی را تحریف نموده و از شکست آمریکا در طبس یک پیروزی افتخار آفرین میسازد.
مجاهدین مجازی
چنان که در جنگهای صلیبی تعداد زیادی از مسلمانان در برابر مسیحیان ایستادند عجیب نخواهد بود اگر در برابر شوالیههای مسیحی نیز مجاهدینی مجازی قد علم کنند. مجاهدینی که خواستگاه آنها کشورهای مختلفی است که این روزها عرصه نبردی نابرابر شدهاند. هر گروه از این مجاهدین، در دفاع از ایدئولوژِیها و فرهنگ خود شیوهای متفاوت را برگزیدهاند.
پس از ساخت و توزیع وسیع بازیهای صلیبی، در بدو امر به افشای پشت پرده این بازیها و آگاه سازی خانوادهها و افراد بسنده شد. در مراحل بعدی شیوه اعتراضهای مدنی و مسالمت آمیز به کار گرفته شد. برای نمونه پس از عرضه بازی «حمله به ایران»، اعتراض بر علیه آن در فضای مجازی آغاز شد تا آنجا که بسیاری از کاربران ایرانی، خواستار جمعآوری این بازی و عذرخواهی شرکت سازنده آن شدند. آنها معتقد بودند هدف از ساخت این بازی سنجش میزان توافق مردم دنیا از جمله آمریکاییها برای حمله به ایران و همینطور سنجش میزان حساسیت مردم ایران به این قضیه است. کاربرانی هم که در برابر ساخت این بازی اعتراض کردند، معتقد بودند با ثبت اعتراض در نهادهای بینالمللی به سازندگان بازیها میفهمانند ایران با عراق و افغانستان فرق دارد.
در گام بعدی فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر نهادها سعی کردند با ممنوع کردن توزیع و ارایه برخی بازیها در مقابل شوالیهها بایستند اما به زودی متوجه شدند امکان دانلود رایگان بازیهایی که با مقاصد سیاسی ساخته میشود بیشتر مکانیزمهای قانونی را عقیم میگذارد. بالاخره بعد از این که سربازان رایانهای بسیاری از سرزمینهای مجازی را تصرف کردند، برخیها راه چاره را در مقابله به مثل و ساخت بازیها دیدند، یعنی «ضد حمله» در برابر «حمله». یکی از پیگیرترین ارگانها در ساخت بازیها نیروی مقاومت بسیج بود که نشان داد در پی اقدامات جدی برای حضور در عرصههای فرهنگی بازیهای رایانهای را از قلم نیانداخته است. علاوه بر این بنیاد بازیهای رایانهای و وزارت ارشاد نیز با حمایت از بازیهایی که با موضوعاتی سیاسی ساخته میشدند آمادگی خود را برای شرکت در ضد حمله اعلام کردند.
بازی رایانهای «لانه شیطان» به مناسبت فرارسیدن روز قدس توسط بسیج طراحی شد که هدف از ساخت آن حمله به پروتکلهای اصلی اسرائیل بود. علاوه بر این در برابر بازی «حمله به ایران» بازی «عملیات ویژه» توسط اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان تهیه شد. شخصیتهای اصلی بازی یک زن و شوهر متخصص انرژی هستهای ایران هستند که در سفر به کربلا به اسارت نیروهای آمریکایی در میآیند. در مراحل مختلف این بازی، کاربر باید تلاش کنند آنها را از زندان نجات دهد و وقتی در حین بازی متوجه میشود دیپلماتهای ایرانی که در لبنان ربوده شدهاند نیز در زندان عراق هستند برای نجات آنان نیز اقدام میکند. ساخت این بازی توجه بسیاری را برانگیخت چنان که کارشناسان زیادی اعلام کردند، طراحی و ارائه این بازی قاعده بازی یکطرفه شرکتهای غربی را به هم زد. بخش خبری شبکه تلویزیونی ABC آمریکا نیز عرضه این بازی توسط یک موسسه دولتی ایرانی را نبرد در عرصه بازیهای رایانهای خواند.
بازی قابل توجه دیگر بازی «مدافعین کربلا» است که دارای 6 مرحله میباشد. طبق متن بازی در پی اطلاع نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ایران، یک پرونده نظامی محرمانه افشا میشود. پروندهای که خبر از یک عملیات نظامی برای حمله گسترده نیروهای اسرائیل و آمریکا به کربلا، با هدف از بین بردن حرم امام حسین و تخریب عتبات عالیات دارد. کاربر به همراه مبارزینی از دیگر کشورهای مسلمان به دفاع از کربلا برمیخیزد. البته کشورهایی مانند کوبا و ونزوئلا که دارای آرمان ضد استکباری میباشند نیز حضور دارند. بازی در فضایی اتفاق میافتد که ایران به عنوان قدرت اول منطقه شناخته شده است و ظاهرا در جنگی که قبلا اتفاق افتاده آمریکا را شکست داده است. کشورهایی که در این بازی جزء لشکر مدافعین هستند به دلیل ارتباط خوبی که با ایران دارند داوطلبانه شرکت کردهاند.
آیا این جنگ یک جنگ صلیبی تمام عیار است؟
گفته میشود آمریکا پس از پایان جنگ سرد تجربه حاصل از آن را برای پیشبرد اهداف خود علیه دیگر کشورها مورد استفاده قرار داد و جنگ جدیدی به نام «جنگ سرد فرهنگی» را آغاز کرد. علاوه بر این بخش عملیات بینالمللی سیا حرکتی را برای ایجاد شبکه فرهنگی غولآسایی در سراسر جهان راه انداخت، شبکهای که خانم ساندرس آن را «ناتوی فرهنگی» مینامد.
به رغم نظر خانم ساندرس آیا این تصور که تمام بازیهایی که در غرب و آمریکا ساخته میشود از روی سیاستی خاص و برای اجرای همان ناتوی فرهنگی است اندکی اغراق آمیز به نظر نمیرسد؟ برای جواب دادن به این سوال باید دو روی سکه را دید.
گاهی وقتها این بازیها و محصولات فرهنگی نه تعمدا که به دلیل تفاوتهای فرهنگی موجود، دردسر ساز میشوند. نمایش صحنههای غیر اخلاقی یکی از مشترکات تصویری و گرافیکی بسیاری از بازیها است که هرچند سنخیتی با فرهنگ ملی و اسلامی موجود در کشور ما ندارد در خود کشورهای غربی حساسیتی به آنها نشان داده نمیشود. به عنوان مثال صحنههای غیر اخلاقی بازی خدای جنگ (Godwar) اگرچه بسیاری از مسئولین را نگران کرده اما فقط در برخی کشورها با منع قانونی مواجه شده است.
ایراد دیگری که به بازیهای رایانهای گرفته میشود تبلیغ فرهنگ و شیوه زندگی در غرب میباشد. مجموعه بازی سیمز (SIMS) نمونه بارز در این مورد است. به واقع در این بازی کاربر بازی نمیکند بلکه به شیوهای کاملا آمریکایی زندگی میکند. شیوهای که خواسته و ناخواسته تفاوت بنیادینی با شیوه زندگی در کشور ما دارد. البته توجه به برخی بیانات و ایدئولوژیها، غیر تعمدی بودن ترویج سبک زندگی آمریکایی را زیر سوال میبرد چنانکه در استراتژی ملی برای امنیت داخلی آمریکا بیان شده است: «ما هرگز در جنگ علیه تروریسم جهانی فراموش نمیکنیم که نهایتا به خاطر ارزشهای دمکراتیک و شیوه زندگی خود جنگ و مبارزه میکنیم».
علاوه بر این همیشه دولتها نیستند که مسیر ناتوی فرهنگی را در اختیار دارند. در حال حاضر بازار است که با انگیزهها و مطالبات خود بر جهان حکومت میکند. چنان که گاه بازیهایی که در راستای ایدئولوژیها و اهداف دولتها نیست نیز توسط همین کمپانیها و شرکتهای فراملی وارد بازار میشوند. بازی جدید رایانهای با عنوان «2011، کودتای اوباما ناکام میماند» جزء همین بازیهاست که با انتقادهایی در داخل آمریکا روبرو شده است. به باور برخی، این بازی تروریسم داخلی و شورش ضد دولتی را در این کشور ترویج میدهد. طراحان این بازی چنین اتهامی را رد میکنند و میگوید اگر سیاستهای اوباما عوض نشود، این بازی روزگاری آینده آمریکا خواهد بود. در سناریوی این بازی آنلاین، سیاستهای اوباما به شورشی ملی در آمریکا منجر میشود و کاربر برای برنده شدن باید اوباما و نیروهای وی را شکست دهد. بیشتر طراحان این بازی هویت خود را پنهان کردهاند ولی «مایکل روسوتو» یکی از طراحان، معتقد است اوباما به عمد اقتصاد آمریکا را تخریب کرده است و سیاستی که وی اجرا میکند آمریکا را به ویرانی میکشاند.
از سویی حمایت ارتش آمریکا از برخی کمپانیهای بازیساز بیطرفی دولت را زیر سوال میبرد. در این مورد میتوان به شرکت کوماریالتیگیمز اشاره کرد که اگر چه سخنگویان این شرکت هر گونه ارتباطی با دستگاه دولتی آمریکا را انکار میکنند اما نشریه آلمانی اشپیگل آنلاین در گزارشی ادعا میکند کارشناسان نظامی سابق ارتش آمریکا به عنوان مشاور در برخی از پروژهها با این شرکت همکاری میکنند. علاوه بر این ساخت بازی سه بعدی با نام سقوط احمدینژاد ( Durka 3d: The Fall of Ahmadinejad ( کاربران را درباره بیطرفی دولت آمریکا دچار شبهه میکند. چنان چه بسیاری میپندارد ساخت چنین بازیهایی با موضوع تخریب دولت ایران، نشان از برنامهریزیهای قبلی آمریکا برای جنگ روانی علیه دولت احمدینژاد دارد، علاوه بر این قرار گرفتن این بازی با تخفیف ویژه انتخابات در وبسایت رسمی شرکت سازنده بازی، نشاندهنده حمایتهای مالی از این شرکت است. شرکت سازنده این بازی در زمانی که تنها کمتر از یک ماه به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ایران مانده بود، این بازی را برای دریافت از طریق اینترنت در وبسایت خود قرار داد که داستان آن در مرکز ایران رخ خواهد میدهد و شامل نبرد کاربر با نیروهای بسیجی و سپاه است. نکته حائز اهمیت در بازی، بروز ناآرامیهای خیابانی در تهران و آنهم درست یک ماه پیش از برگزاری انتخابات در ایران است.
در هر حال، با وجود بیجواب ماندن این سوال که آیا این یک جنگ صلیبی تمام عیار است یا نه، مبارزه شوالیهها و مجاهدین ادامه دارد. مبارزهای رایانهای که بسیار تخصصیتر و طولانیتر از جنگهای صلیبی است و آثار مخرب آن تا مدتها گریبانگیر طرفین درگیر خواهد بود.
مهر89- ماهنامه مدیریت ارتباطات- آرزو نوری
https://www.gog.com/en/