مخاطب مفهومی متغیر است وبه ویژه در دهههای اخیر پیشرفتهای تکنولوژیکی و تغییرات اجتماعی منجر به تحول مفهوم مخاطب شدهاند.
نقش تکنولوژی: پیشرفت و گسترش تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعی نقش مهم در
شکلگیری و تحول مفهوم مخاطب داشته است و به طورکلی بخشی از پیشرفت دانش ارتباطات تحت تاثیر گسترش و اختراع تکنولوژیهای پیشرفتهتر، سبکتر و کوچکتر، ارزانتر و قابل دسترستر بوده است.
ظهور مخاطبان رسانههای جمعی عمدتاً با رواج کتابهای چاپی آغاز شد و اختراع فیلم و سینما به عنوان شکل جدید توزیع محتوا، اولین مخاطب جمعی واقعی را ایجاد کرد و با رواج دستگاههای گیرنده رادیویی برای اولین بار مخاطبان دارندگان تجهیزات دریافت رسانهای شدند. پس از آن، با رواج تلویزیون تجربه مصرف رسانهای بیشتر خصوصی شد و مخاطبان تلویزیون بیشتر به عنوان پدیدهای تودهوار به نظر آمدند: گسترده، گمنام، معتاد و منفعل(مک کوایل،1380،صص7-10).
در حال حاضر تکنولوژیهای ارتباطی و رسانهای جدید چهار تغییر عمده را در مخاطبان رسانهای ایجاد کردهاند:
اول، فراهم شدن امکانات جدید برای پخش برنامههای تلویزیونی از طریق ماهواره و کابل است. دوم، گسترش سریع شیوههای جدید ضبط، نگهداری و بازیابی صدا و تصویر است. سوم، به فراملی شدن بیشتر جریان برنامههای تلویزیونی و نیز، امکان و ظرفیت زیاد پخش ماهوارهای برنامهها به ورای مرزهای ملی، و حجم بیشتر صادرات و واردات برنامههای تلویزیونی مربوط است. چهارم، امکان فزاینده استفاده دوسویه از بسیاری از رسانهها به واسطه سیستمهای کامپیوتری است ( مهرداد،1380، مک کوایل، 1380،صص15-16).
نقش عوامل اجتماعی: شاید بتوان گفت که تحولهای تکنولوژیکی به طور نسبتاً یکسانی در همه جوامع بر روی مخاطبان تاثیر میگذارد اما در مورد تحولها و مسائل اجتماعی و انسانی وضعیت به گونهای دیگر است. در اینجا به طور مختصر به موضوعهای مهمی که در رابطه با نوع، اندازه، ترکیب، نگرش و رفتار استفاده مخاطبان از رسانهها در یک سطح وسیع تاثیر میگذارد اشاره شود.
کاهش تعداد افراد خانوادهها و افزایش سطح درآمد خانوادهها منجر به دسترسی بیشتر و
متنوعتر مخاطبان به رسانهها میشود همچنین نوع روابط و ساخت موجود در خانواده و بویژه فعالیت زنان در بیرون از خانه و کسب درآمد در تعیین مخاطب رسانهها تغییر به وجود آورده است. اگر قبلاً زنان بیشتر در فضای خانه بودند و بیشتر به تلویزیون دسترسی داشتند امروزه زنان زیادی در فضاهای بیرون از خانه به فعالیت میپردازند(دفلور،1383صص528-531). همچنین سبکهای جدید زندگی و علایق و منافع فردی مخاطبان (بخشی از آنها را رسانهها بوجود آورده) در تعریف مخاطب و شناسایی آن مؤثر است. یکی از مسایل مهم دیگر که در تحول مفهوم مخاطب تأثیری اساسی داشته است موضوع عام جهانی شدن از یک سو و موضوع خاص محلی گرایی و توجه به قومیتها از سوی دیگر است که منجر به اهمیت و برجسته شدن موضوع «هویت» مخاطبان شده است ودر نتیجه مخاطبان به واسطه هویت خاص خودشان به رویآوری به بعضی منابع رسانهای و رویگردانی از منابع دیگر میپردازند، تا جایی که این هویتهای مجزا به ایجاد رسانههای دلخواه برای انعکاس مسایل و افکار و بازنمایی خودشان میپردازند. پس مسایل عامی چون زبان، قومیت، و گرایشهای سیاسی و مذهبی در استفاده و اعتماد به رسانهها اهمیت پیدا میکند(,2001 مور؛ مک کوایل،1380).
همچنین الگوهای مالکیت برنهاد رسانه، قوانین و مقررات حاکم بر رسانهها، و تنوع ساخت و تنوع محتوا در یک نظام اجتماعی بر روی شکلگیری مفهوم مخاطب و نگاه به مخاطب رابطه و تأثیر دارد.
در مورد نظریههای مربوط به مخاطب همچون دستهبندی مخاطبان در منابع مختلف انسجام و یکدستی وجود ندارد مثلاً در کتاب «مقدمهای بر نظریات و مفاهیم ارتباط جمعی» که بر گرفته از کتاب نظریههای "مک کوایل" است از چهار نظریه نام میبرد که عبارتند از:
1- مخاطب به عنوان مجموعهای از تماشاچیان، خوانندگان و شنوندگان: تاکید عمده این نظریه بر تعداد و خصوصیات جمعیت شناختی مردم است و مخاطب چیزی فراتر از موضوع دریافت و یا توجه کردن مخاطب به پیام نیست.
2- مخاطب به معنای توده: در این نظریه تاکید بر کثرت زیاد عناصر، و عدم تجانس و پراکندگی، و گمنامی، فقدان سازماندهی و احساس اجتماعی بین اجزاء تشکیل دهنده مخاطب است.
3- مخاطب به معنی همگان یا گروه اجتماعی: در این نظریه یک گروه اجتماعی فعال، متعامل و مستقل مخاطب وجود دارد که خدماتی را از طرف بعضی رسانهها دریافت میکند ولی موجودیت آن متکی به رسانهها نیست.
4- مخاطب به معنای بازار: توسعه اقتصادی در قرن نوزدهم سبب توسعه نظریه «مخاطب به معنای بازار» گردید. این نظریه رابطه بین مخاطب و رسانه را به صورت رابطه مصرفکننده- کالا در نظر میگیرد روابط اجتماعی درون مخاطبان را نادیده میگیرد و بیشتر به معیارهای اقتصادی- اجتماعی مخاطب توجه دارد(مهرداد،1380،ص143-144).
فعالیت مخاطب(فعال و منفعل)
یک نوع دستهبندی مهم مخاطبان در واقع تفکیکی آن به مخاطب فعال و مخاطب منفعل است، چیزی که بیشتر از هر نوع دسته بندی دیگری قابل بحث و چالش برانگیز است و شناسایی آن نیز دشوار است اما بطور ضمنی میتوان گفت که مخاطب در پیوستاری از منفعل بودن تا فعال بودن قرار میگیرد. در چند منبع ارتباطی به موضوع مخاطب فعال ومنفعل اشاره شده است (لیتل جان، 1384، نیکو و همکاران 1381، مک کوایل1380 ). در اینجا بیشتر از کتاب «مخاطب شناسی» دنیس مک کوایل استفاده میشود.
فرانک بیوکا پنج ویژگی را برای شناسایی مخاطب فعال و منفعل مشخص کرده است:
1- گزینشگری: مخاطبانی که دست به انتخاب میزنند و در مورد رسانهها و محتواهای آن دارای تشخیصاند و در استفاده از رسانهها برنامهریزی شده عمل میکنند و دارای الگوی انتخاب قابل مشاهده هستند مخاطبان فعال هستند در غیر این صورت مخاطبان منفعلی هستند بویژه اگر بیش از حد از تلویزیون استفاده کنند.
2- نفعگرایان: در اینجا مخاطب فعال کسی است که کاربردهای مورد انتظار برای بعد از استفاده از رسانهها را در نظر دارد و از گزینشی عقلانی و متکی بر تجربه استفاده میکند.
3- قصد مندی: در این نوع فعالیت که همزمان با استفاده از رسانه انجام میشود فردی که بطور فعالانه به پردازش اطلاعات و تجارب دریافت شده میپردازد، مخاطب فعالی است و در غیر این صورت مخاطب منفعلی است.
4- مقاومت در برابر تاثیر: در اینجا وقتی که اعضای یک گروه از مخاطبان دربرابر اثرات یا آموزشهای ناخواسته قرار میگیرند مخاطب فعال به سادگی تحت تاثیر قرار نمیگیرد و دارای اختیار است.
5- درگیری: هر قدر مخاطبان بیشتر در تجربه رسانهای خود درگیر شده باشند، به همان نسبت میتوان از درگیری آنها حرف زد. درگیری را همچنین در گفتگوی با دیگرتماشاگران درباره برنامه درحال مشاهده نشان داد(مک کوایل،1380،صص91-89).
بحث از مخاطب فعال و منفعل به طور نظری از رویکرد تحقیق اثرات و نیز رویکرد استفادهها و رضامندیها به بعد مطرح شد و در این اواخر بواسطه فناوریهای جدید ارتباطی همچون ویدئو، تلویزیون کابلی و اینترنت است که موضوع مخاطب فعال مطرح شده است.
قدرت انتخاب و گزینش مخاطبان در ایران
بررسی تاریخی از سپهر رسانهای ایران،سه دوره زمانی را نشان میدهد:
الف) از آغاز رادیو در سال 1319 شمسی تا انقلاب اسلامی ایران
در این دوره قدرت رادیو و تلویزیون انحصاری بود. تقریبا هیچ گزینه دیگری برای شهرستانیها و مردم ساکن در مناطق روستایی وجود نداشت. سینما گزینه رقابتی محدودی در شهرهای اصلی و برخی شهرهای درجه دو محسوب میشد. رادیو BBC در اواخردوره پهلوی گزینه جدیدی بود.
ب) از سال 1370 تا امروز.
سپهر رسانهای به رقابت فشرده در داخل و خارج وارد شده است. بیش از صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی ماهوارهای در کنار شبکه وسیع و سهل دریافت ایترنت همواره با افزایش مدت زمان پخش BBC فارسی و صدای آمریکا و رادیو فردا و دیگر شبکههای تلویزیونی و رادیویی فارسی زبان فضای رقابتی و از منظر سیاسیف گاهی تهدیدامیزی را ایجاد کرده ان.
رقابتی بودن سپهر رسانهای موجب شده است تعداد شبکههای رادیویی و تلویزیونی در دو شکل سراسرس و محلی افزایش یابد تا قدرت رقابتی خود را باید در ساختار خاصی افزایش دهندف در غیر این صورت کمک چندانی به رسانه ملی در این رقابت نمیکنند(اولین اجلاس جهانی رادیو،ص70-71).