تصمیم گیری، جوهر تمامی فعالیتهای مدیریت است . تصمیم گیری از اجزای جدایی ناپذیر مدیریت به شمار میآید و در هر وظیفهی مدیریت به نحوی جلوه گر است . در تعیین خط مشیهای سازمان، در تدوین هدفها، طراحی سازمان، انتخاب، ارزیابی، و در تمامی افعال و اعمال مدیریت، تصمیم گیری جزء اصلی و رکن اساسی است ( الوانی، 1386 ) .
ضرب المثل دانمارکی در مورد تصمیم گیری
پیش از آنکه پاسخی بدهی، حتماً با یک نفر مشورت کن ؛ ولی پیش از آنکه تصمیمی بگیری لااقل با چند نفر مشورت کن ( رضائیان، 1387 ) .
تعاریف تصمیم گیری
تصمیم گیری فراگردی است که از طریق آن، راه حل مسألهی معینی انتخاب میگردد ( رضائیان، 1387 ).
تصمیم گیری، فرایند گزینش شیوهی عمل خاصی برای حل یک مسأله یا مشکل ویژه است ( علاقه بند،1385 ) .
در تعریفی بسیار ساده، تصمیم گیری عبارت است از انتخاب یک راه از میان راههای مختلف ( الوانی، 1386 ) .
نقش تصمیم گیری
لازمهی کار اصلی سازمان ( تولید خدمت یا محصول )، اطلاعات میباشد که وارد فرایند تصمیم گیری میشود و این اطلاعات به وسیله مدیری ارائه میگردد که از نظر تصمیم گیری چهار نقش ایفا میکند. این نقشها عبارتند از :
1- نقش کارآفرین
2- حل کننده مسائل
3- تخصیص دهنده منابع
4- مذاکره کننده
نقش کارآفرین
در این نقش مدیر به اجرای طرحها و ابتکارات میپردازد یا تغییرات مورد نیاز را تشخیص میدهد . در ارتباط با بهسازی امور و عملیات سازمانی اندیشههای تازه ارایه میدهد، تصمیماتی میگیرد و به زیردستان فرصت میدهد که درباره تغییرات اظهار نظر کنند .
نقش حل کننده مسائل
مدیران برای گرفتن تصمیمات باید بتوانند به صورت تحلیلی و اصولی فکر کنند، یعنی مسأله را به اجزای مختلف تقسیم نموده، هر بخش آن را بررسی کرده و سپس به راه حلهای امکان پذیر دست یابند .
نقش تخصیص دهنده منابع
مدیران مسئول تصمیم گیری برای تقسیم و توزیع میان واحدهای سازمان هستند . آنان به طور مستمر باید درباره چگونگی توزیع منابع مالی، انسانی و مادی و زمان، تصمیم گیری کنند .
نقش مذاکره کننده
مدیران مقدار زیادی از وقت خود را صرف مذاکره میکنند . چنین نقشی نهفته است . برخی از مذاکرات با سازمانهای دیگر انجام میشود . همچنین مدیران باید در درون سازمان به مذاکره بپردازند ( بهرامزاده . معطوفی، 1388 ) .
اهمیت تصمیم گیری در مدیریت
تصمیم گیری به عنوان جوهرهی اصلی فعالیتهای مدیران در تمامی وظایف آنها از اهمیت به سزایی برخوردار است .
تصمیم گیری یکی از محوریترین فرایندها در سازمان محسوب شده و به عنوان وظیفه اصلی مدیران تمامی سطوح مطرح میباشد .
انواع تصمیمات
1- تصمیمات فردی
2- تصمیمات گروهی
3- تصمیمات سازمانی
تصمیمات فردی
در سازمان فرد تصمیم میگیرد . برای مثال مدیر ارشد هدفهای سازمان را تعیین میکند و در این باره تصمیم میگیرد که چه نوع کالا، محصول یا خدمتی را ارائه نماید، دفاتر مرکزی شرکت را چگونه سازمان دهد و این که واحد تولیدی را در کدام نقطه از کشور یا شهر مستقر کند . مدیران ردهی میانی و پایین دربارهی جدول زمانبندی تولید تصمیماتی میگیرند،به هر حال تصمیم گیری تنها در حیطهی مدیران نیست .کارکنان عادی ( آنهایی که مدیر نیستند ) هم تصمیماتی میگیرند که بر کار وسازمانی که در آن مشغول اند، اثر میگذارد .
بنابراین هرکس در سازمان به گونهای با مسأله تصمیم گیری سروکار دارد، یعنی باید از بین راههای متعددی که پیش رویش قرار دارد، یکی را انتخاب کند( رابینز، 1389 ) .
تصمیمات گروهی
رهبر مشکل را در جلسه گروهی در میان میگذارد و تصمیم از طریق اجماع گرفته میشود.
تصمیمات سازمانی
تصمیم گیری سازمانی را به این صورت تعریف میکنند : فرایند شناسایی و حل مسأله . این فرایند شامل دو مرحلهی اصلی است . مرحلهی شناسایی مسأله، زمانی است که اطلاعات دربارهی اوضاع سازمانی و شرایط محیطی تحت کنترل قرار میگیرند تا مشخص شود که آیا عملکرد رضایت بخش است یا خیر و بدین ترتیب به علت کاستیها پی ببرند . مرحلهی حل مسأله زمانی است که راه حلهای گوناگون مورد توجه قرار میگیرد، یکی از راه حلها انتخاب میشود و به اجرا در میآید ( دفت، 1385) .
انواع تصمیمات سازمانی
تصمیمات سازمانی، از نظر پیچیدگی متفاوتند و میتوان آنها را به صورت تصمیمات برنامه ریزی شده و برنامه ریزی نشده تقسیم کرد ( دفت، 1385 ) .
1- تصمیمات برنامه ریزی شده
تصمیمات برنامه ریزی شده تکراری و کاملاً مشخص هستند، و برای حل مسأله مورد نظر روشها و رویههای مشخصی وجود دارد . این تصمیمات دارای ساختارهای بسیار خوبی هستند، زیرا شاخصهای عملکرد مشخص و دربارهی عملکرد کنونی اطلاعات بسیار خوبی وجود دارد، راه حلها را میتوان به راحتی تعیین کرد و نسبت به موفقیت راه حل منتخب به اطمینان نسبی رسید .
2- تصمیمات برنامه ریزی نشده
تصمیمات برنامه ریزی نشده تازه یا جدید هستند، چندان مشخص نمیباشند و برای حل مسأله مورد نظر رویه یا روش مشخصی وجود ندارد . این تصمیمات زمانی گرفته میشوند که سازمان پیش از آن با این مسأله روبه رو نشده است و نمیداند چگونه واکنش نشان دهد . دستیابی به اطلاعات، دربارهی مسألهی مزبور چندان ساده نیست . این نوع تصمیم گیریها شاخص مشخص و معینی ندارند . راه حلها مبهم و گنگ هستند . در مورد اینکه یک راه حل پیشنهادی مناسب مسأله مورد نظر است یا خیر اطمینان زیادی وجود ندارد ( دفت، 1385 ) .
در سازمان تصمیمات واقعی چگونه گرفته میشود ؟
به گفتهی یکی از متخصصان که در زمینهی تصمیم گیری صاحب نظر است : « بیشتر تصمیمات مهم بر اساس قضاوت گرفته میشوند، نه براساس الگوی مشخص و شناخته شده » ( رابینز، 1389 ) .
روش بخردانهی محدود
از آنجا که ظرفیت مغز انسان برای تنظیم و ارائهی راه حل مسائل پیچیده بدان حد نیست که دربرگیرندهی تمام شرایط روش بخردانه شود، فرد یا انسان در محدوده یا تنگنای خاصی عمل میکند و میاندیشد، که آن را بخردانهی محدود میدانند . انسان الگوهای سادهای میسازد و بدان وسیله بدون توجه به همهی پیچیدگیها درصدد بر میآید جنبههای ضروری مسأله را مشخص نماید . بنابراین فرد در یک محدودهی مشخص و با در دست داشتن یک الگوی ساده، رفتاری بخردانه در پیش میگیرد ( رابینز، 1389 ) .
قضاوت شهودی
مدیر به صورت مرتب از احساسات خود استفاده میکند و قضاوتهایش شهودی است و کسی که بدین گونه عمل کند همواره تصمیمات بهتر میگیرد .
تصمیم گیری به صورت شهودی فرایندی است ناآگاهانه که در واقع در سایهی تقطیر تجربه حاصل میشود . آن الزاماً سوای تجزیه و تحلیل معقول یا بخردانه عمل نمیکند، بلکه این دو مکمل یکدیگرند ( رابینز، 1389 ) .
موقعیتهای تصمیم گیری
1- موقعیت اطمینان
2- موقعیت مخاطره
3- موقعیت عدم اطمینان
موقعیت اطمینان
در وضعیت اطمینان، میتوانیم پیش بینی کنیم که در آینده چه رخ میدهد . در این موقعیت، « اطلاعات موجود » دقیق، صحیح، کافی، و قابل اعتمادند ؛ به طوری که براحتی میتوان وضعیت آینده را پیش بینی کرد و با اطمینان به اتخاذ تصمیم پرداخت .
موقعیت مخاطره
در وضعیت « مخاطره »، میزان احتمال وقوع هر یک از نتایج ممکن، معین است ؛ یعنی اطلاعات کامل موجود نیست و قابلیت پیش بینی کمتر است ؛ ولی امکان تصمیم گیری براساس نتایج محتمل وجود دارد .
موقعیت عدم اطمینان
در وضعیت « عدم اطمینان »، میزان احتمال وقوع هر نتیجه ممکن، و حتی چگونگی و تعداد نتایج ممکن مشخص نیست ؛ یعنی اطلاعات ما در مورد موضوع بسیار ناچیز است . البته مدیران سعی میکنند برای کارهایی که در آینده باید انجام شوند و اهدافی که باید کسب گردند، برنامه ریزی کنند و تصمیمهایی را اتخاذ نمایند ؛ ولی گاهی در هنگام تصمیم گیری با « وضعیتی توأم با جنبههای ناشناخته » مواجه میشوند که پیش بینی را بسیار دشوار میسازد . برای مثال، تعیین « میزان تورم قیمتها در مدت سه سال آینده » یا تعیین « نحوهی واکنش رقبا در برابر عرضهی یک کالای جدید » بسیار مشکل است ( رضائیان، 1387) .
سبکهای تصمیم گیری
سبک تصمیم گیری افراد بیانگر الگوی عادتی است که آنها در هنگام تصمیم گیری مورد استفاده قرار میدهند . به عبارت دیگر سبک تصمیم گیری هر فرد رویکرد شخصیتی او در درک و واکنش به وظیفه تصمیم گیری خود است (هادی زاده مقدم . طهرانی، 1387 ) . پنج سبک تصمیم گیری زیر توسط اسکات و بروس به عنوان سبکهای عمومی تصمیم گیری ارائه شدهاند :
1- سبک تصمیم گیری عقلایی، 2- سبک تصمیم گیری شهودی، 3- سبک تصمیم گیری وابستگی، 4- سبک تصمیم گیری آنی، 5- سبک تصمیم گیری اجتنابی
1- سبک تصمیم گیری عقلایی
این سبک بیانگر تمایل تصمیم گیرنده به شناسایی تمامی راهکارهای ممکن، ارزیابی نتایج هر راهکار از تمامی جنبههای مختلف و در نهایت انتخاب راهکار بهینه و مطلوب تصمیم گیرنده در هنگام مواجه با شرایط تصمیم گیری میباشد . به عبارتی در این سبک تصمیم گیری مسأله رخ داده به طور دقیق قابل تعریف بوده و فرد تصمیم گیرنده از یک فرایند ثابت و کاملاً مشخص جهت انتخاب و اجرای بهترین راه حل و دست یابی به اهداف پیروی میکند . افرادی که از سبک عقلایی برخوردارند تصمیمات خود را بر اساس جستجو و تجزیه و تحلیل کامل و همه جانبه تمامی اطلاعات موجود هم از منابع درونی و هم از منابع بیرونی قرار میدهند .
2- سبک تصمیم گیری شهودی
تصمیم گیری شهودی فرآیندی ناخودآگاه است که در سایهی تجربههای استنتاج شده به دست میآید . در این شیوهی تصمیم گیری فرد تصمیم گیرنده منطق روشنی در رایطه با درست بودن تصمیم خود ندارد، بلکه با تکیه بر بینش و فراست درونی خود آن چیزی را که فکر میکند درست است انجام میدهد .
3- سبک تصمیم گیری وابستگی
این سبک بیانگر عدم استقلال فکری و عملی تصمیم گیرنده و تکیه بر حمایتها و راهنماییهای دیگران در هنگام اتخاذ تصمیم است . مدیرانی که از سبک تصمیم گیری وابستگی برخوردارند در هنگام مواجه شدن با یک مشکل یا فرصت نیازمند این هستند که حتماً فردی در کنار آنها باشد تا کاملاً مطابق گفتههای او عمل کنند . چنین افرادی به جای اینکه در هنگام اتخاذ تصمیمات مهم با دیگران مشورت نموده و در نهایت تصمیم نهایی را خودشان انتخاب کنند، کاملاً متکی و وابسته به دیدگاههای سایر افراد عمل میکنند .
4- سبک تصمیم گیری آنی
سبک تصمیم گیری آنی بیانگر احساس اضطرار تصمیم گیرنده و تمایل وی به اخذ تصمیم نهایی در کوتاهترین و سریعترین زمان ممکن است . به عبارت دیگر مدیرانی که از سبک تصمیم گیری آنی برخوردارند در هنگام مواجه شدن با موقعیت تصمیم گیری بلافاصله و بی درنگ تصمیم اصلی خود را اتخاذ میکنند .
5- سبک تصمیم گیری اجتنابی
افرادی که از سبک تصمیم گیری اجتنابی برخوردارند در هنگام مواجه با مسأله ( مشکل یا فرصت ) تا آنجا که امکانپذیر باشد تصمیم گیری را به تعویق انداخته و از هرگونه واکنش نسبت به مسأله رخ داده طفره میروند . بنابراین سبک تصمیم گیری اجتنابی را میتوان تلاش و تمایل فرد تصمیم گیرنده به اجتناب از اتخاذ هر گونه تصمیم و تا حد امکان دوری از موقعیتهای تصمیم گیری تعریف نمود (هادی زاده مقدم . طهرانی، 1387 ) .
نوعی دیگر از سبکهای تصمیم گیری
الف ) مدیر به تنهایی تصمیم گیری میکند .
ب ) مدیر اطلاعات را از زیردستان میگیرد، لیکن خود بطور مستقل تصمیم میگیرد، زیردستان ممکن است در جریان موقعیت قرار نگیرند .
ج ) مدیر هریک از زیردستان را به تنهایی در جریان موقعیت قرار میدهد و از آنها درخواست اطلاعات و ارزیابی میکند . زیردستان یک گروه تشکیل نمیدهند و مدیر نیز به تنهایی تصمیم میگیرد .
د ) مدیر و زیردستان برای بحث درباره موقعیت، یک گروه تشکیل میدهند . لیکن مدیر است که تصمیم نهایی را میگیرد ( بهرامزاده . مختاران، 1387 ) .
مدلهای خط مشی گذاری
مدلها برداشتهائی انتزاعی از دنیای واقعیات هستند . مدل، بازسازی و تلخیصی از واقعیت است که با دربرداشتن ویژگیهای اصلی آن، شناخت ما از واقعیت مورد نظر را تسهیل میکند . در تعریفی دیگر مدل یک چهارچوب مفهومی ایستا یا پویا قلمداد شده که میتواند ما را در تشریح، پیش بینی، تجویز، و بازسازی واقعیت یاری دهد ( الوانی . شریف زاده، 1387 ) . برخی از مدلهای قابل استفاده در فرایند خط مشی گذاری به شرح ذیل مطرح میشوند .
1- مدل نهادی : خط مشی به مثابه یک بازده نهادی
سازمانهای دولتی در طی دورانی طولانی، کانون اصلی مطالعات علوم سیاسی بودهاند ؛ تا آنجا که گاهی علوم سیاسی را به طور سنتی، « مطالعهی مؤسسات دولتی » تعریف میکنند . به طور کلی فعالیتهای سیاسی بر مؤسسات دولتی نظیر قوای سه گانهی مقننه، مجریه و قضائیه، سازمانهای محلی و شهرداریها متمرکز است . از لحاظ قانونی خط مشی عمومی به وسیلهی این نهادها تعیین، اجرا و اعمال میشود .
رابطهی خیلی نزدیکی بین خط مشی عمومی و نهادهای دولتی وجود دارد . دقیقاً به یک خط مشی، زمانی عمومی گفته میشود که به وسیلهی چندین مؤسسهی دولتی پذیرفته شده، اجرا و اعمال شود .
2- مدل فرایندی : خط مشی گذاری به مثابه فعالیت سیاسی
می توان فرایند خط مشی گذاری را به مثابه مجموعهای از فعالیتهای سیاسی در قالب مراحل شناسایی مشکل، تدوین راه حلها، قانونی کردن، اجرا، و ارزیابی در نظر گرفت .
طبق این نگرش، این محتوای خط مشی نیست که باید مطالعه شود بلکه فرایندهائی باید بررسی گردند که خط مشی عمومی بر اساس آنها بسط مییابد، اجرا میشود و تغییر پیدا میکند .
3- مدل گروهی :خط مشی حاصل تعادل و تعامل بین گروهها
نظریه خط مشی گذاری گروهی بر این فرض مبتنی است که « تعامل بین گروهها، عامل اصلی تعیین خط مشی است . » افرادی که به طور رسمی و یا غیر رسمی تشکل مییابند، خواستار برآورده شدن نیازهای خود از طریق دولت هستند .
4- مدل عقلایی : خط مشی به مثابه حداکثر دستاورد اجتماعی
خط مشی عقلایی شیوهای است که نتیجهی آن کسب حداکثر دستاورد اجتماعی باشد ؛ بنابراین، « دولتها باید خط مشیهایی را انتخاب کنند که نسبت منافع اجتماعی آن برای جامعه، در مقایسه با هزینههای اجرای آن، به بالاترین حد برسد » ؛ در واقع مسئولان باید از پذیرش خط مشیهائی که هزینهی اجرای آنها از منافع آنها بیشتر است، خودداری کنند .
5- مدل سیستمی :خط مشی به عنوان بازده سیستم
نظریهی سیستمها، خط مشی عمومی را به مثابه بازده سیستم بیان میکند . نظریهی خط مشی در قالب سیستم در جامعه اشاره به یک مجموعه از نهادها و فعالیتهای قابل شناسایی دارد که نیازها را به تصمیمات معتبری که نیازمند پشتیبانی تمامی قشرهای جامعه باشد تبدیل مینماید . نظریه سیستم به عناصری از سیستم نیز اشاره میکند که با یکدیگر ارتباط دارند . سیستم قادر به جوابگویی به نیروهای اطراف خود بوده و این امر را به خاطر حفظ خود انجام میدهد . دروندادها به صورت انتظارات و نیازهای جامعه و حمایت یا عدم حمایت شهروندان به درون سیستم خط مشی گذاری وارد شده و حاصل آن خط مشی تصویبی خواهد بود .
6- مدل رضایت بخش :
در ارائه مدل رضایت بخش، هربرت سایمون و جیمز مارچ، تصمیم گیری را از جنبهی رفتاری مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند . آنها بر جنبههای روانی، اجتماعی تصمیم گیری در سازمان تأکید ویژهای داشتند . براساس الگوی سایمون، کیفیت رضایت بخش، مهمترین کیفیتی است که تصمیم گیرندگان به طور واقعی به آن دست مییابند . در واقع تصمیم گیرندگان به جای جستجوی راه حلهای حداکثر و حداقل، بدیلهایی را انتخاب خواهند کرد که اهداف تصمیم گیرنده را در حد رضایت بخش محقق سازد .
7- مدل جزئی – تدریجی : خط مشی به عنوان اعمال تغییرات در فعالیتهای گذشته
مدل جزئی – تدریجی از خط مشی عمومی به عنوان تداوم فعالیتهای گذشتهی دولت با اعمال تغییراتی جزئی نام میبرد . چالز – لیندبلوم اولین بار این مدل را در ارتباط با نقد مدل عقلایی تصمیم گیری، معرفی کرد .
مدل جزئی – تدریجی یک مدل پیشنگر محسوب نمیشود زیرا برنامهها، خط مشیها، تصمیمات گذشته به عنوان مبنای تصمیم گیری جدید در نظر گرفته میشود . برنامههای جاری و گذشته ملاک عمل قرار میگیرند و با افزایش و کاهش در آنها به تصمیمات جدید میرسند . خط مشی گذاران عموماً مشروعیت برنامههای حاضر را میپذیرند و برای ادامهی خط مشیهای قبلی نظر موافق دارند .
8- مدل بررسی تلفیقی : ترکیب دو مدل
مدل بررسی تلفیقی به عنوان شیوهای اقتضائی برای تصمیم گیری اولین بار در سال 1967 به وسیلهی آمیتای اتزیونی معرفی شد . این شیوه در قبال نارسائیها و محدودیتهای مدل عقلایی و جزئی – تدریجی در خط مشی گذاری اتخاذ شد .
مدل تلفیقی شیوهی ترکیبی است که پدیده و مفاهیم را در تصمیمات عالی و استراتژیک با مسائل سطوح پایین و تدریجی که برای سطوح بالاتر تدارک دیده میشود تلفیق مینماید .
شیوهی تلفیقی کمتر به دنبال تمامی راه حلها و گزینههائی است که مدل عقلائی در جستجوی آن است ؛ ولی در عین حال راهبرد بهتر و زمینهی خلاقیت مناسب تری را نسبت به شیوهی جزئی – تدریجی برای تصمیم گیرنده فراهم میکند .
9- مدل انتخاب عمومی
در این رویکرد یا مدل که آنرا مدل انتخاب عمومی نام نهاده اند، این هدف دنبال میشود که کالاها و خدمات عمومی کمیاب را در جامعه چگونه میتوان تقسیم و توزیع نمود .
طراحان این الگو معتقدند که برآوردن نیازهای شهروندان و ارائه خدمات عمومی و کالاها تنها نباید توسط سازمانهای عمومی و کارکنان بخش خدمات دولتی صورت گیرد . به نظر آنها ارائه خدمات و تولید کالاهای عمومی در قالب دو تصمیم جداگانه انجام پذیر خواهد بود :
1- اینکه، آیا سازمانهای عمومی باید آن خدمات را ارئه داده یا کالاها را تولید نمایند .
2- اینکه، چگونه این خدمات و کالاها باید ارائه و تأمین شود .
10- مدل آشفته :تصمیم گیری در شرایط مبهم و بی نظم
این مدل ابتدا به وسیلهی کوهن، مارچ و اولسن طراحی گردید . آنان با استفاده از این مدل میخواستند تصمیم گیری در شرایط بسیار مبهم و بی نظم را توصیف کنند . این مدل در واقع عکس العملی بود در مقابل مدلهای عقلائی و سیاسی، که به عقیدهی کوهن و یارانش فاقد قابلیت کافی برای تصمیم گیری در دنیای پیچیدهی بی ثبات و پر از ابهام امروز است . تئوری نظم در بی نظمی میگوید که ما در دنیای پر از پیچیدگی به سر میبریم، دنیا پر از تغییرات است .
11- مدل تصمیم گیری اجتماعی مستقیم و غیر مستقیم
فرایند انتخاب مستقیم شهروندان : که در آن شهروندان مستقیماً انتخاب خود را به صورت همگانی و جمعی مشخص میکنند .
فرایند تصمیم گیری غیر مستقیم : در این فرایند یک نماینده یا گروهی از نمایندگان با در نظر گرفتن اولویتها و عقاید مشخص شهروندان مجاز به تصمیم گیری از طرف آنان هستند . در واقع اکثر فرایندهای تصمیم گیری اجتماعی ترکیبی از فرایند انتخاب مستقیم شهروندان و فرایند تصمیم گیری غیر مستقیم به وسیلهی نمایندگان است که به آن فرایند ترکیبی میگویند .
مراحل مختلف فرایند خط مشی گذاری پاتن و ساویکی
1- برسی،تعریف و بیان مسأله
2- ایجاد معیارهای ارزیابی
3- شناسایی خط مشیهای جایگزین
4- ارزیابی خط مشیهای جایگزین
5- انتخاب یک خط مشی
6- تنظیم و کنترل پیامدهای خط مشی
بررسی، تعریف و بیان مسأله
تعریف مسأله : مسأله عبارت است از چیزی که از توان سازمان برای رسیدن به هدف میکاهد ؛ به دیگر سخن، مسأله بر وضعیتی دلالت دارد که سازمان را از کسب اهدافش باز میدارد . تعریف دقیق مسأله، یکی از مهمترین مراحل حل مشکل است .
تعریف و شناخت دقیق مسأله، مدیر را در کسب اهداف سازمانی و مراحل فراگرد تصمیم گیری و حل مسأله، یاری میدهد ( رضائیان، 1387 ) .
ایجاد معیارهای ارزیابی
برای آنکه راه حلها نسبت به هم مورد سنجش واقع شوند، لازم است آنها را به وسیلهی معیاری مورد بررسی قرار دهیم .
هنگامی که معیارها در مراحل اولیهی فرایند ایجاد میشوند، در حقیقت به صورت مقرراتی در میآیند که میبایست هنگام مقایسه راه کارها با یکدیگر به مورد اجرا گذاشته شوند . همچنین بیان معیارهای ارزیابی در مراحل اولیهی فرایند، باعث میشود که بعداً نیازی به عقلانی جلوه دادن راه کار انتخاب شده نباشد .
شناسایی خط مشیها یا راه حلهای ممکن
پس از آنکه اهداف مشخص شدند و معیارهای ارزیابی تنظیم گردیدند، ایجاد راه کارهای نیل به اهداف تعیین شده امکان پذیر میشود .
هرچه راه حلهای بیشتری برای حل مشکل پیدا و تعیین شوند، انتخاب بهتری در تصمیم گیری صورت خواهد گرفت .
ارزیابی خط مشیهای جایگزین
در این الگوی خاص، این مرحله مهمترین مرحلهی فرایند خط مشی گذاری به حساب میآید . عقیده بر این است که بعد از شناسایی خط مشیهای مختلف هر یک از آنها برحسب اینکه دارای چه نقاط قوت و ضعفی باشند، باید مورد ارزیابی دقیق تر قرار گیرند .
انتخاب یک خط مشی، از میان خط مشیهایی که مورد ارزیابی قرار گرفتهاند :
تصمیم گیری عبارت است از : انتخاب یک گزینه یا راه حل، از بین گزینهها و راه حلهای موجود و ممکن .
اجرای برنامه نیز در این مقطع اتفاق میافتد ؛ وظایف سازمانی و مسئولیتها ابلاغ میشوند و چگونگی اجرای خط مشی میبایست تنظیم و کنترل شود .
تنظیم وکنترل پیامدهای خط مشی
در این مرحله، هیچ یک از خط مشیها کامل نیستند . اغلب پیامدهای ناخواسته وجود دارد و مشکلاتی بر سر اجرا به وجود میآید و یا اوضاع و احوال تغییر میکند . این مرحله ایجاب میکند که در هنگام اجرا، کنترل صورت بگیرد که آیا به اهداف تعیین شده رسیده ایم یا نه ؟ و در صورت نیاز تعدیلاتی و یا حتی در مورد قطع اجرا تصمیم گرفته شود ( هیوز،1384) .
اشتباهات در تصمیم گیری
تصمیماتی که در سازمان گرفته میشود با اشتباهات زیادی همراه است، به ویژه اگر این تصمیمات در یک محیط نامطمئن گرفته شود . مدیران نمیتوانند به سادگی مشخص یا پیش بینی کنند که چه راهی میتواند به حل مسأله بینجامد .
مدیران در سایهی اشتباه میتوانند از مسیری بگذرند که آن را آموزش تصمیم گیری مینامند و برای اینکه کارها را در آینده به صورتی مؤثر تر و با راندمانی بالاتر انجام دهند، باید مقدار کافی دانش و تجربه به دست آورند .
یکی از اشتباهاتی که مدیران در تصمیم گیری مرتکب میشوند، اصرار ورزیدن به تعهد است .
اصرار ورزیدن به تعهد
اشتباه خطرناک تر این است که چون تصمیمی ناکام بماند یا راه انتخاب شده به نتیجهای موفقیت آمیز نینجامد شخص تصمیم گیرنده نسبت به ادامهی راه پافشاری کند و اصرار بورزد .
دلایل پافشاری مدیران بر اجرای یک تصمیم ناموفق
1- اگر مدیری دریابد که وی شخصاً مسئول یک تصمیم نادرست است میکوشد تا اطلاعات منفی را تحریف کند یا مانع از انتشار آن گردد، در واقع او نمیداند در چه زمانی باید آب روی آن آتش بریزد . در برخی موارد حتی پس از اینکه ثابت شود یک استراتژی نادرست بوده است این گونه افراد باز هم پولهای بیشتری در همان راه صرف خواهند کرد .
2- دلیل دومی که برای اصرار ورزیدن به تعهد افراد نسبت به اجرای یک تصمیم نادرست وجود دارد این است که در جامعهی کنونی به پدیدهی تداوم رویه در رفتار ارج مینهند . یعنی مدیرانی که ثبات رویه دارند بهتر از رهبرانی هستند که مرتب تغییر نظر یا موضع میدهند و پیوسته تصمیمات خود را عوض میکنند ( دفت، 1385 ) .
نکات کاربردی برای مدیران
1- پیش از آنکه تصمیمی بگیری لااقل با چند نفر مشورت کن .
2- در تصمیم گیریهایتان فرهنگ سازمان یا شهرتان را در نظر بگیرید .
3- در موقعیت عدم اطمینان از روش تصمیم گیری شهودی استفاده نمائید .
4- بیشتر از سبک تصمیم گیری عقلایی و مشورتی استفاده کنید .
5- در تصمیم گیریهایتان بیشتر از مدل عقلایی استفاده نمائید .
6- از یک الگو و روش نظام مند تصمیم گیری استفاده نمائید .
7- اشتباهایتان را بپذیرید و بر روی آنها اصرار نورزید ( ارائه کنندگان ) .
تصمیم گیری و تعیین خط مشی دولتی
• خط مشی عمومی،عبارت است از خط مسیر وراهی است که انسان درپیش رودارد.
• خط مشی،درمعنی خاص عبارت است از تصمیمات و سیاستهائی که به وسیله مراجع مختلف بخش عمومی از قبیل :مجلس،دولت و قوه قضائیه اتخاذ میگردد .
• خط مشی عمومی،اصول کلی است در مورد هدفهای نظام و مسئوولیتهایی که هربخش باید عهده دارگردد.
• خط مشی عمومی مشخص کننده بایدها و نیایدها درجامعه و سازمانهاست .
• خط مشی عمومی،نشان دهنده خطوط کلی درفعالیتهاواقدامات بخش عمومی است.
• خط مشی راهنمای عمل میباشد. وبطورخلاصه میتوان گفت :خط مشی عمومی اصول وموازینی هستند که به وسیله مراجع ذیربط درهرجامعه وضع شده وبه عنوان الگو وراهنما،اقدامات وفعالیتهای جامعه رارهبری میکنند.
• نقشهای اصلی خط مشی عمومی
• راهنما
• خط مشی عمومی،سازمانهارا درانجام اقدامات وبرنامههایشان مدد میدهد وهادی آنان درعملیات شان میباشد.
• خصوصیت دیگر خط مشی عمومی،نقش هماهنگ کنندگی آن است (عملیات و اقدامات سازمانهای با یگدیگر هماهنگ شده و از دوباره کاری جلوگیری بعمل آید).
• ارزیابی و کنترل برنامهها وفعالیتهای بخش عمومی،نقش دیگر میباشد. (خط مشی به عنوان شاخص و معیاری برای سنجش و ارزیابی و کنترل عمل مینماید).
• نقش دیگری که خط مشی درجامعه ایفامی نماید،تأمین و تضمین منافع عامه است .
• نفع عمومی:عبارت است ازمنافع افراد و آحاد جامعه که براساس جریانی مانند قانون اکثریت،نظام پارلمانی و غیره مورد بررسی قرارگرفته و به صورت خاص بیان میشود.
• نفع عمومی لزوماًمجموع منافع تمامی افراد جامعه نیست بلکه درحالت ایده آل مصلحتی است که جمع کثیری درجامعه از آن سودمی برند.
• ویژگیهای خط مشی عمومی
• 1)پایداری خط مشی عمومی :(انعطاف پذیر باشد،پویائی لازم راداشته باشد).
• خط مشی عموی باید یتواند با محیط متغیر و متحول تطبیق یافته و به نیازهای گوناگونی در طول زمان پاسخ دهد.
• 2)آینده نگری واقع بینانه ): واقعیتهای زمان و مکان رادرنظر داشته و از اغراق درامکانات یا نادیده انگاشتنی امکانات موجود خود داری ورزد).
• 3)هدف داربودن(به طورارادی و به سوی هدفی خاص جهت داشته باشد).
• 4-)عام بودن :(برای کل جامعه وضع شود).
• 5)فراگیری(اهداف متعدد را تحت پوشش قراردهد).
• خط مشیهای عمومی جزیی و خاص نبوده و حیطههای وسیع را در میگیرد.
• 6)مظهربودن:(فرهنگ،ارزش،ایدئولوژی و جهان بینی،نگرشیهای اقتصادی،سیاسی و...درخط مشی نمود داشته بادشد).
• انواع خط مشی عمومی:
• تقسیم بندی براساس قوای سه گانه که شامل:
• الف)خط مشیهای تقنینی،که به وسیله قوه مقننه ومجلس وضع میگردند.
• ب)خط مشیهای اجرائی:که به وسیله قوه مجریه وضع میشوند.
• ج)خط مشیهای قضائی که به وسیله قوه قضائیه وضع میگردند.
• دریک طبقه بندی دیگر سه نوع خط مشی عمومی یا سیاست داریم :
• الف)سیاست تشریعی)امرونهیها و حقوق و تکالیف که ازمکتب و معنویات سرچشمه میگیرد.
• ب)سیاست تحلیلی(دانش که اصول مقرر سیاسی را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
• ج)سیاست تدبیر و اجرائی(که عبارت است از،هدفهای که اداره کنندگان جامعه برمبنای سیاست تشریعی :آن رابرنامه ریزی و سازماندهی میکنند).
• صاحب نظر دیگری خط مشی عمومی رابه دوگروه کلی خط مشیهای سیاسی و تقنینی و خط مشیهای اداری و اجرائی تقسیم نموده است.
خط مشیهای عمومی،براساس پیچیدگی و سادگی به سه دسته تقسیم میشوند:
الف)خط مشی عمومی عادی،( تکراری،ساده)
ب)خط مشیهای عمومی تاکیتکی (پیچیده وگسترده )
ج)خط مشیهای عمومی اساسی (چشم انداز زمانی طولانی و سایل اساسی و جامعه راشامل میشود.)
دریک طبقه بندی دیگر خط مشیهای به :
الف)خط مشیهای عمومی سیاسی (نحوه انتخاب نمایندگان)
ب)خط مشیهای عمومی توزیعی(پرداخت سوبسید به کشاورزان)
ج)خط مشیهای عمومی توزیع مجد د (مالیات تصاعدی بردرآمد)،تقسیم میشوند.
خط مشیهای :فراگیر،هادی و خط مشیهای عمومی.
فراگیر: یاابرخط مشی،جنبه کل دارند.
هادی :شیوه خط مشی گذاری رادرجامعه تعیین میسازدو به عبارتی،خط مشیهای خط مشی گذاری میباشد
وخط مشی عمومی،خطوط اصلی و جهت گیریهای کلی اقدامات بخش عمومی رابیان میکنند.
خط مشیهای تصریحی وتلویحی نوع دیگری از خط مشیهای عمومی میباشند.
تلویحی :مکتوب و مدون نبوده و رسماًنیز اعلام نگردیده است اما همگان ازآن باخبرند.
تصریحی :مدون وصریح میباشند.
به کمک خط مشی عمومی میتوانیم برنامهها و فعالیتها را محک زده و بیازماییم. این نقش کنترل کننده و ارزیاب خط مشی عمومی است.
آینده نگری واقع بینانه جزو ویژگیهای خط مشی عمومی است.
جلوگیری از تبلیغات سوء جزو خط مشیهای بازدارنده است.
فصل دوم :
فرآیند عقلائی خط مشی گذاری عمومی:
استفاده درست ازمنابع و امکانات برای تحصیل بهترین نتیجه جهت تحقق آرمانها.خط مشی گذران با بهره گیری از فرآیند عقلائی خط مشی گذاری،با ترازوی عقل ومنطق گزینههای مختلف رامی سنجد وبهترین را انتخاب میکنند. (فرایند عقلایی )
نقش مدلها در فرآیند عقلائی خط مشی گذاری عمومی
یکی از تدابیری که درفرآیند عقلائی خط مشی گذاری به منظور شناخت بهتر و ساده تر عوامل و متغیرهای موجود درمسأله مورد تصمیم کاربرد دارد،مدل یا الگوست.
مدل: عبارت است از الگوئی که از واقعیت گرفته شده و رابط بین متغیرها را نشان میدهد.
انواع مدلها :
1- مدلهای کلامی (به صورت نوشتار،عبارات و جملات)
2- مدلهای ترسیمی
(روابط بین متغیرها را درقالب نمودار واشکال نشان میدهد .
3- مدلهای تجسمی
(سه بعدی،مانند ماکت یک ساختمان)
4- مدلهای ریاضی
(روابط ریاضی بین متغیرها رانشان میدهد)
از نظر عملکرد،مدلها به 3دسته (تشریحی – پیش بین و تجویزی )تقسیم میشوند و ازنظر زمانی مدلها به پویا و ایستا تقسیم میگردند.
مدل تصمیم گیری مقطعی: هنگامی که سیاست گذار با پدیدههای جدید که اطلاعات اندکی درباره آنها وجود دارد روبرو میشود،مدل تصمیم گیری مقطعی با اجرای هم زمان کاربرد مفیدی دارد
تصمیم گیری تصمیم گیری در شرایط مختلف اطمینان سه گروه میباشد.
1- تصمیم گیری نوع اول
تصمیم گیری در شرایط اطمینان
نوع دوم
تصمیم گیری در شرایط ریسک یا مخاطره
نوع سوم
تصمیم گیری در شرایط عدم اطمینان
در شرایط اطمینان کامل خطمشی گذار بر اساس اطلاعات موجود میداند که نتایج حاصل از هر شق ممکن چیست.
در شرایط ریسک یا مخاطره آمیز تصمیم گیرنده با اطمینان کامل نمیداند که نتایج حاصل از هر خط مشی چیست ولی احتمال وقوع آنها را میداند.
در شرایط عدم اطمینان خط مشی گذاری مشکل بوده و از سه شیوه استفاده میشود.
1- شیوه اتخاب حداکثر حداکثرها:
بهترین نتیجه از بهترین نتایج شقوق ممکن. این شیوه خوشبینانه است.
2- شیوه انتخاب حداکثر حداقلها:
در این شیوه فرض میشود که برای راه حلهای ممکن بدترین نتیجه در شرایط محیطی مورد نظر حاصل خواهد شد.
3- شیوه انتخاب با فرض احتمال یکسان:
در این شیوه احتمال برای شرایط مختلف یکسان فرض شده و بر اساس ارزش مورد انتظار تعیین خط مشی میگردد.
طراحی نظام خط مشی گذاری عمومی : درطراحی نظام خط مشی گذاری عمومی باید مراحل زیر راطی نمائیم :
1- شناخت ارزشها واولویت بندی آنها براساس اهمیت .
2- شناخت واقعیات و امکانات محدود جامعه .
3- شناخت مسایل و تنگناهای عمومی
4- مطالعه امکانات بالفعل و بالقوه جامعه.
5- ارزیابی نظام خط مشی گذاری موجود
6- تعیین واحدهائی که میتوانند وظیفه خط مشی گذاری راعهده دارباشد.
7- تعیین رویه کلی خط مشی گذاری.
وضع خطمشیهای واقع بینانه مستلزم آگاهی از واقعیتهای جامعه است.
درخت اخذ تصمیم را شیوه تجزیه و تحلیل پیشنگر بیز نامیده اند.
مدلهای تجویزی:
مدلهایی هستند که بهترین پاسخها را برای حل مسال در اختیار تصمیم گیرنده قرار میدهند.
اولین مرحله در طراحی نظام خط مشی گذاری عمومی شناخت ارزشهاست.
فصل سوم:
فرآیند عقلائی تعدیل شده درخط مشی گذاری عمومی:
- شیوه تغییرات تدریجی: تصمیم گیرنده به تصمیماتی که قبلاً مورد نظر گرفته شده و او نسبت به نتایج ان اگاهی دارد مراجعه کرده و با توجه به نیازهای موجود تغییرات جزئی در ان بوجود میاورد . میزان مخاطره دراین بسیار کم است.
کارپیش بینی بسیار اسان میسازد.امکان ارزیا بی واصلاح تصمیمات در این مدل ساده است.به مدل تغییرات تدریجی وجزئی انتقادات فراوان شده است.
چرا که در وضع حاضر تصمیم گیرندگان با شرایط متغیر و متحولی روبروهستند که صرفاً با تغییرات جزئی نمیتوان برای انها تصمیم گیری کرد.
- مدل رضایت بخش(satisfing model ):
دراین مدل تصمیم گیری،هدف یافتن راه حلی رضایت بخش در شرایط موجود است نه بهترین راه محدودیتهای منابع،زمان و اطلاعات وبینش مدیر و تصمیم گیرنده دراغلب موارد راه دیگری جز این مدل برای تصمیم گیری باقی نمیگذارد .
- مدل اکتشافی – ابداعی Heuristic model)): نوعی مدل تعدیل شده عقلائی است . هدف درجهت بهینه سازی جزئی است . بعبارتی دیگر نوعی برخورد رضایت بخش درراه حل یابی دنبال میشود و از طریق سعی وخط و حدس وگمان برای رسیدن به راه حل تلاش میکند(مانند هوش مصنوعی )این مدل با دنیای واقعیات تطبیق بیشتری دارد.
هدف درجهت بهینه سازی جزئی است . بعبارتی دیگر نوعی برخورد رضایت بخش درراه حل یابی دنبال میشود و از طریق سعی وخط و حدس وگمان برای رسیدن به راه حل تلاش میکند(مانند هوش مصنوعی )این مدل با دنیای واقعیات تطبیق بیشتری دارد.
مراحل مختلف شیوه عقلائی
مرحله اول:تشخیص مسا له
مرحله دوم: احصاء شقوق ممکن
مرحله سوم:انتخاب معیار و ارزیابی راه حلها
مرحله چهارم:انتخاب بهترین راه حل
مرحله پنجم:اجرا و بازخور خطمشی
مراحل مختلف شیوه تغیرات جزئی
تشخیص مسا له
جستجو برای راه حلهای مشکل در گذشته
انجام تغییرات جزیی در راه حلها
ارایه خط مشی جدید
اجرا و بازخور خط مشی در عمل
تحقق کلیه توصیههای فرایند عقلایی کاملا غیر ممکن است.
اطلاعات انبوه در فرایند عقلایی خط مشی گذاری خود نوعی مانع به شمار میآید.
مدل تغییرات جزیی کار پیش بینی را ساده میسازد.
در شیوه تغییرات جزیی خط مشی گذار به اندیشه و تفکر خلاق نمیپردازد و روح محافظه کاری بر وی غلبه میکند.
طرفداران شیوه تغییرات جزیی در خط مشی گذاری همان پیروان شیوه عقلایی- عقلای تعدیل شده هستند.
در برنامه ریزی اکتشافی- ابداعی قایده ساده در نظر گرفته شده و دایما مقایسههایی انجام میپذیرند و پاسخهای صحیح و خطا مشخص میگردند.
مهمترین تفاوت بین شیوه عقلایی و شیوه تغییرات جزیی جستجوی راه حلها در آینده و در گذشته است.
فصل چهارم
نقش قدرت درفرآیند خط مشی گذاری
قدرت :
،توانائی تأثیر گذاران برجریان امکانات و منابع به سمت یک سلسله اهداف مورد نظر که برخلاف اهداف دیگر است بیان گردیده .
درتعریف دیگری:
،قدرت موقعیتی است که فرد بتوتند اراده و نظر خود را به دیگران بقبولاند .
ازسوی دیگر میتوان گفت :
،قدرت :توانائی تغییر دررفتار دیگران و نفوذ درآنان است
اختیار: حق تغییر ونفوذ بردیگران است و منشأقدرت است.
ازنقطه نظر خط مشی گذاری:
اعمال قدرت به معنای نفوذ برنحوه تصمیم گیریها،جهت دادن به تصمیمات و تأثیر دروضع خط مشیهای عمومی است.
منابع قدرت :
قدرت ناشی از مقام سازمانی واداری و منزلت سیاسی –
قدرت ناشی از تخصص –
قدرت ناشی ازاجبار و ترغیب دیگران .
گروههای ذی نفوذ درجامعه با حمایت خود درخط مشی گذاری مؤثر واقع میشوند که این نمونهای از بکارگیری قدرت ترغیب و اجبار است.
درطبقه بندی دیگرمنابع قدرت شامل: قدرت ناشی از ارزشها وسنتها – خصوصیات فردی – تخصصی – پاداش و قدرت تنبیه میشود.
درنوع دیگر طبقه بندی قدرت شامل:
قدرت اجبار- تسلط – ترغیب میگردد.
شیوه ماوراءعقلائی تصمیم گیری:
وقتی تصمیم گیری براساس خصوصیات و ویژگیهای فردی (ازمنابع قدرت)گرفته شود. اصطلاحاً آن را تصمیم گیری به شیوه ماوراء عقلائی گویند.
دراین روش تصمیم گیری مبتنی بر شهود و دریافتهای ذهنی تصمیم گیرنده اتفاق میافتد،بدون آنکه روشهای منظم عملی دنبال شود.
نظریه خبرگان قدرتمند یا طبقات بانفوذ : Power Elite) )
دراین نظریه جامعه به 3طبقه نخبگان – متوسط و طبقه سوم تقسیم میگردد.
نظریه جامعه مرکب : (Plu ralist society)
جامعه مرکب،جامعهای است که در آن تمامی طبقات و گروههای مختلف موجود در جامعه در خط مشی گذاری مؤثرند و هیچ طبقهای برطبقه دیگر سلطه ندارد.
مدل گروهی
(Group model )،بیان دیگری از نظریه جامعه مرکب است . درمدل گروهی طبقات و گروههای مختلف درجامعه با یکدیگر درارتباط و تعامل بوده و خط مشی گذاری حاصل فشار و نیروهائی است که ازسوی این گروهها برهم وارد میشود. مساوات وبرابری درخط مشی گذاری دراین مدلها مطرح میباشد.
گروههای ذی نفع و خط مشی گذاری :(Interest Group ):
گروههائی هستند که هدف و مقصود مشترکی رادنبال کرده و نفوذ و قدرت مسلطی رادریک زمینه دارامی باشند. این گروهها جزءساختار رسمی دولت نمیباشند.
انواع مختلف گروههای ذی نفوذ عبارتند از:
1- محض
2- نسبی
1- گروههای ذی نفوذ محض:
اختصاصاً درقلمروی سیاست عمل مینمایند و برقوای بخش عمومی نفوذ مینمایند .
- گروههای ذی نفوذ نسبی :
آن است که فشار سیاسی فقط بخشی از فعالیتهای آن باشد و یا اینکه علل وجودی وزمینههای فعالیت دیگری داشته باشد.
- گروههای ذی نفوذ خصوصی و عمومی:
درابتدا مفهوم گروههای ذی نفوذ به گروههای خصوصی اطلاق میشد اما بتدریج مفهوم گسترده تری پیدا کرد و گروههای عمومی رانیز دربرگرفت .
- گروههای ذی نفوذ داخلی وخارجی :
گروههای ذی نفوذ داخلی:
به گروههای ملی اطلاق میشوند که در درون کشور فعالیت دارند.
وگروههای ذی نفوذ خارجی :
در یک کشور خارجی براوضاع و احوال داخل کشور تأثیر میگذارند . ویا به صورت یک سازمان بین المللی برکشور اعمال نفوذ مینمایند.
5- گروههای ذی نفوذ عوام و خواص :
عوام: درپی گرد آوری تعداد هرچه بیشتر اعضاءمی باشند
خواص: درپی کمیت نیستند بلکه به دنبال کیفیت میباشند . خطاب آنان به سرشناسان اجتماعی وبه خواص است
خواص: درپی کمیت نیستند بلکه به دنبال کیفیت میباشند . خطاب آنان به سرشناسان اجتماعی وبه خواص است طبقه نخبگان تعدادشان نسبت به کل جامعه معدود میباشد و خطمشی به وسیله آنان انجام میپذیرد.
رهبران سیاسی در دایره اولیه در خط مشی گذاری و مردم عادی در دایرههای خارجی و دور از مرکز قرار دارند.
در تمامی جوامع نفوذ طبقات اجتماعی در خط مشی گذاری عمومی یکسان نیست.
پیام نطریه جامعه مرکب و مدل گروهی تصمیم گیری آن است که طبقه خاصی در خط مشی گذاری عمومی به تنهایی موثر نیست.
دفاتر فنی و سازمانهای خبری جزء گروههای ذی نفوذ به شمار میآیند.
تعامل قدرت بین صاحبان نفوذ در جامعه به وضع خط مشیها میانجامد.
گروههای ذی نفوذ میتوانند اطلاعات را در اختیار تصمیم گیرندگان دولتی قرار دهند و موجبات اعمال نفوذ خود را فراهم آورند.
مشورت وتصمیم گیری : سعی وتلاش درجهت آشکار نمودن و ظاهر ساختن امر خوب و نیکوئی که پنهان و مخفی بوده و عرضه نمودن نتیجه این تلاش و کوشش به دیگران مشورت، مفاوضه و مبادله درکلام است (رایزنی)تادرسایه آن کلام و اندیشه،حق آشکار گردیده بدست آید.
روشهای تصمیم گیری گروهی :
یکی از تکنیکهائی که برای خط مشی گذاری بطور گروهی و از طریق مشورت ابداع شده «سمینار تصمیم گیری » نام دارد.
این تکنیک امکان میدهد تا یک گروه از متخصصان دانش و آگاهی خود را به منظور انتخاب یک خط مشی مطلوب درشرایط پیچیده بکارگیرند.
و هدف آن،تبدیل مشکل به الفاظ ومفاهیمی است که قابل درک بوده و یافتن راه حلهای اصلاحی را تسهیل میکند.
سمینار تصمیم گیری،نگرشی همه جانبه،چند بعدی،انعطاف پذیر و آینده نگر است و موجبات بهبود خط مشی گذاری را فراهم میآورد.
روش گروه اسمی یا کاغذی : (Nominal or paper
مشکل فشار گروهی که یکی از عوارض تصمیم گیری جمعی است غلبه میکند. روش گروه اسمی و دلفی تلاش است در جهت استفاه از مزایای تصمیم گیری گروهی و کاستن از مشکلات ناشی از فشار گروهی .
اعضاءدور یکدیگر جمع میشوند و مسأله را مطرح میکنند و افراد مستقلاً نظرات خود رااعلام مینمایند پس از آن نظرات جمع آوری میشود و روی تابلو درمعرض دید همگان قرار میگیرد.
روش دلفی :
گروهی برای تصمیم گیری دریک مورد خاص انتخاب شده وطی پرسش نامهای نظرات آنان درموضوع تصمیم پرسش شده مطرح میگردد. دراین روش اعضاءتلاش میکنند تا با آینده نگری به اخذ تصمیمی موفق نایل گردند
ارزشهای تصمیم گیری :
تصمیم،حاصل انتخاب یک گزینه از میان گزینههای مختلف است.
درتصمیم گیری دونوع معیار وجود دارد.
1- معیارهائی که منتهی برتعقل ابزاری و کارکردی هستند
دراین معیار،رابطه با هر رویدادی فایده وسودی را دنبال میکنند(کارائی – سوددهی و...)
- تعقل جوهری یا ارزشی (Substantive or Value rationality
به دنبال بصیرت و خیر خواهی و مصلحت آدمی است حتی اگر هدف بازدهی اقتصادی درپی نداشته باشد. دراین جا جنبه اخلاق مقدم برجنبههای مادی است .
در تصمیم گیری جمعی و مشورتی دید تصمیم گیرنده نسبت به موضوع وسیعتر میگردد.
توکل : عبارت است این است که انسان زمام تصرف در امور خود را به دست غیر خود دهد.
مشورتهایی که به منظور دستیابی به رای و نظر صورت میگیرد از نوع مشورت در معانی است.
از دیدگاه اسلام مستشاران باید :
1- عقل- خرد- ایمان و تقوا داشته یاشند.
2- مجرب – ناصح و خیرخواه باشند.
3- ترسو و حریص نیاشند.
تصمیم گیری مشورتی از نظر زمانی وقت بیشتری را طلب میکند.
در راه رسیدن به هدف و مقصود پس از فراهم آمدن اسباب طبیعی چه عواملی ممکنست سد راه انسان شود؟
1- سستی اراده و بیخردی
2- غضب-
سفاهت و ترس
3- اندوه و بد بینی
زمانیکه تصمیم گیرنده از مخاطرات تصمیم بیمناک میشود چه عاملی به او یاری میدهد؟
خط مشی عمومی چیست ؟
خط مشی عمومی،عبارت است از خط مسیر وراهی است که انسان درپیش رودارد.
خط مشی،درمعنی خاص عبارت است از تصمیمات و سیاستهائی که به وسیله مراجع مختلف بخش عمومی از قبیل :مجلس،دولت و قوه قضائیه اتخاذ میگردد
خط مشی عمومی،اصول کلی است در مورد هدفهای نظام و مسئوولیتهایی که هربخش باید عهده دارگردد.
خط مشی عمومی مشخص کننده بایدها و نیایدها درجامعه و سازمانهاست .
خط مشی عمومی،نشان دهنده خطوط کلی درفعالیتهاواقدامات بخش عمومی است.
خط مشی راهنمای عمل میباشد. وبطورخلاصه میتوان گفت :خط مشی عمومی اصول وموازینی هستند که به وسیله مراجع ذیربط درهرجامعه وضع شده وبه عنوان الگو وراهنما،اقدامات وفعالیتهای جامعه رارهبری میکنند.
نقشهای اصلی خط مشی عمومی
خط مشی عمومی،سازمانهارادرانجام اقدامات وبرنامههایشان مدد میدهد وهادی آنان درعملیاتشان میباشد.
خصوصیت دیگر خط مشی عمومی،نقش هماهنگ کنندگی آن است (عملیات و اقدامات سازمانهای با یگدیگر هماهنگ شده و از دوباره کاری جلوگیری بعمل آید).
ارزیابی و کنترل برنامهها وفعالیتهای بخش عمومی،نقش دیگر میباشد. (خط مشی به عنوان شاخص و معیاری برای سنجش و ارزیابی و کنترل عمل مینماید).
نقش دیگری که خط مشی درجامعه ایفامی نماید،تأمین و تضمین منافع عامه است .
نفع عمومی:
نفع عمومی:عبارت است ازمنافع افراد و آحاد جامعه که براساس جریانی مانند قانون اکثریت،نظام پارلمانی و غیره مورد بررسی قرارگرفته و به صورت خاص بیان میشود.
نفع عمومی لزوماًمجموع منافع تمامی افراد جامعه نیست بلکه درحالت ایده آل مصلحتی است که جمع کثیری درجامعه از آن سودمی برند.
ویژگیهای خط مشی عمومی
1)پایداری خط مشی عمومی :(انعطاف پذیر باشد،پویائی لازم راداشته باشد).
خط مشی عموی باید یتواند با محیط متغیر و متحول تطبیق یافته و به نیازهای گوناگونی در طول زمان پاسخ دهد.
2)آینده نگری واقع بینانه ): واقعیتهای زمان و مکان رادرنظر داشته و از اغراق درامکانات یا نادیده انگاشتنی امکانات موجود خود داری ورزد).
باید واقعیتهای زمان و مکان را در نظر بگیردو از اغراق در امکانات یا نادیده انگاشتن امکانات موجود خودداری ورزد.
3)هدف داربودن(به طورارادی و به سوی هدفی خاص جهت داشته باشد).
4-)عام بودن :(برای کل جامعه وضع شود).
5)فراگیری(اهداف متعدد را تحت پوشش قراردهد).
خط مشیهای عمومی جزیی و خاص نبوده و حیطههای وسیع را در میگیرد.
6)مظهربودن:(فرهنگ،ارزش،ایدئولوژی و جهان بینی،نگرشیهای اقتصادی،سیاسی و...درخط مشی نمود داشته بادشد).
انواع خط مشی عمومی:
تقسیم بندی براساس قوای سه گانه که شامل:
الف)خط مشیهای تقنینی،که به وسیله قوه مقننه ومجلس وضع میگردند.
ب)خط مشیهای اجرائی:که به وسیله قوه مجریه وضع میشوند.
ج)خط مشیهای قضائی که به وسیله قوه قضائیه وضع میگردند.
دریک طبقه بندی دیگر سه نوع خط مشی عمومی یا سیاست داریم :
الف)سیاست تشریعی)امرونهیها و حقوق و تکالیف که ازمکتب و معنویات سرچشمه میگیرد.
ب)سیاست تحلیلی(دانش که اصول مقرر سیاسی را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
ج)سیاست تدبیر و اجرائی(که عبارت است از،هدفهای که اداره کنندگان جامعه برمبنای سیاست تشریعی :آن رابرنامه ریزی و سازماندهی میکنند).
صاحب نظر دیگری خط مشی عمومی رابه دوگروه کلی خط مشیهای سیاسی و تقنینی و خط مشیهای اداری و اجرائی تقسیم نموده است.
خط مشیهای عمومی،براساس پیچیدگی و سادگی به سه دسته تقسیم میشوند:
الف)خط مشی عمومی عادی،( تکراری،ساده)
ب)خط مشیهای عمومی تاکیتکی (پیچیده وگسترده )
ج)خط مشیهای عمومی اساسی (چشم انداز زمانی طولانی و سایل اساسی و جامعه راشامل میشود.)
دریک طبقه بندی دیگر خط مشیهای به :
الف)خط مشیهای عمومی سیاسی (نحوه انتخاب نمایندگان)
ب)خط مشیهای عمومی توزیعی(پرداخت سوبسید به کشاورزان)
ج)خط مشیهای عمومی توزیع مجد د (مالیات تصاعدی بردرآمد)،تقسیم میشوند.
خط مشیهای :فراگیر،هادی و خط مشیهای عمومی.
فراگیر: یاابرخط مشی،جنبه کل دارند.
هادی :شیوه خط مشی گذاری رادرجامعه تعیین میسازدو به عبارتی،خط مشیهای خط مشی گذاری میباشد
وخط مشی عمومی،خطوط اصلی و جهت گیریهای کلی اقدامات بخش عمومی رابیان میکنند.
خط مشیهای تصریحی وتلویحی نوع دیگری از خط مشیهای عمومی میباشند.
تلویحی :مکتوب و مدون نبوده و رسماًنیز اعلام نگردیده است اما همگان ازآن باخبرند.
تصریحی :مدون وصریح میباشند.
به کمک خط مشی عمومی میتوانیم برنامهها و فعالیتها را محک زده و بیازماییم. این نقش کنترل کننده و ارزیاب خط مشی عمومی است.
آینده نگری واقع بینانه جزو ویژگیهای خط مشی عمومی است.
جلوگیری از تبلیغات سوء جزو خط مشیهای بازدارنده است.
فصل دوم :
فرآیند عقلائی خط مشی گذاری عمومی:
استفاده درست ازمنابع و امکانات برای تحصیل بهترین نتیجه جهت تحقق آرمانها.خط مشی گذران با بهره گیری از فرآیند عقلائی خط مشی گذاری،با ترازوی عقل ومنطق گزینههای مختلف رامی سنجد وبهترین را انتخاب میکنند. (فرایند عقلایی )
نارضایتی
رضایت
نقش مدلها در فرآیند عقلائی خط مشی گذاری عمومی
یکی از تدابیری که درفرآیند عقلائی خط مشی گذاری به منظور شناخت بهتر و ساده تر عوامل و متغیرهای موجود درمسأله مورد تصمیم کاربرد دارد،مدل یا الگوست.
مدل: عبارت است از الگوئی که از واقعیت گرفته شده و رابط بین متغیرها را نشان میدهد.
انواع مدلها :
1- مدلهای کلامی (به صورت نوشتار،عبارات و جملات)
2- مدلهای ترسیمی
(روابط بین متغیرها را درقالب نمودار واشکال نشان میدهد .
3- مدلهای تجسمی
(سه بعدی،مانند ماکت یک ساختمان)
4- مدلهای ریاضی
(روابط ریاضی بین متغیرها رانشان میدهد)
از نظر عملکرد،مدلها به 3دسته (تشریحی – پیش بین و تجویزی )تقسیم میشوند و ازنظر زمانی مدلها به پویا و ایستا تقسیم میگردند.
مدل تصمیم گیری مقطعی: هنگامی که سیاست گذار با پدیدههای جدید که اطلاعات اندکی درباره آنها وجود دارد روبرو میشود،مدل تصمیم گیری مقطعی با اجرای هم زمان کاربرد مفیدی دارد
تصمیم گیری
تصمیم گیری در شرایط مختلف اطمینان سه گروه میباشد.
1- تصمیم گیری نوع اول
تصمیم گیری در شرایط اطمینان
نوع دوم
تصمیم گیری در شرایط ریسک یا مخاطره
نوع سوم
تصمیم گیری در شرایط عدم اطمینان
در شرایط اطمینان کامل خطمشی گذار بر اساس اطلاعات موجود میداند که نتایج حاصل از هر شق ممکن چیست.
در شرایط ریسک یا مخاطره آمیز تصمیم گیرنده با اطمینان کامل نمیداند که نتایج حاصل از هر خط مشی چیست ولی احتمال وقوع آنها را میداند.
در شرایط عدم اطمینان خط مشی گذاری مشکل بوده و از سه شیوه استفاده میشود.
1- شیوه اتخاب حداکثر حداکثرها:
بهترین نتیجه از بهترین نتایج شقوق ممکن. این شیوه خوشبینانه است.
2- شیوه انتخاب حداکثر حداقلها:
در این شیوه فرض میشود که برای راه حلهای ممکن بدترین نتیجه در شرایط محیطی مورد نظر حاصل خواهد شد.
3- شیوه انتخاب با فرض احتمال یکسان:
در این شیوه احتمال برای شرایط مختلف یکسان فرض شده و بر اساس ارزش مورد انتظار تعیین خط مشی میگردد.
طراحی نظام خط مشی گذاری عمومی : درطراحی نظام خط مشی گذاری عمومی باید مراحل زیر راطی نمائیم :
1- شناخت ارزشها واولویت بندی آنها براساس اهمیت .
2- شناخت واقعیات و امکانات محدود جامعه .
3- شناخت مسایل و تنگناهای عمومی
4- مطالعه امکانات بالفعل و بالقوه جامعه.
5- ارزیابی نظام خط مشی گذاری موجود
6- تعیین واحدهائی که میتوانند وظیفه خط مشی گذاری راعهده دارباشد.
7- تعیین رویه کلی خط مشی گذاری.
وضع خطمشیهای واقع بینانه مستلزم آگاهی از واقعیتهای جامعه است.
درخت اخذ تصمیم را شیوه تجزیه و تحلیل پیشنگر بیز نامیده اند.
مدلهای تجویزی:
مدلهایی هستند که بهترین پاسخها را برای حل مسال در اختیار تصمیم گیرنده قرار میدهند.
اولین مرحله در طراحی نظام خط مشی گذاری عمومی شناخت ارزشهاست.
فصل سوم:
فرآیند عقلائی تعدیل شده درخط مشی گذاری عمومی:
- شیوه تغییرات تدریجی: تصمیم گیرنده به تصمیماتی که قبلاً مورد نظر گرفته شده و او نسبت به نتایج ان اگاهی دارد مراجعه کرده و با توجه به نیازهای موجود تغییرات جزئی در ان بوجود میاورد . میزان مخاطره دراین بسیار کم است.
کارپیش بینی بسیار اسان میسازد.امکان ارزیا بی واصلاح تصمیمات در این مدل ساده است.به مدل تغییرات تدریجی وجزئی انتقادات فراوان شده است.
چرا که در وضع حاضر تصمیم گیرندگان با شرایط متغیر و متحولی روبروهستند که صرفاً با تغییرات جزئی نمیتوان برای انها تصمیم گیری کرد.
- مدل رضایت بخش(satisfing model ):
دراین مدل تصمیم گیری،هدف یافتن راه حلی رضایت بخش در شرایط موجود است نه بهترین راه محدودیتهای منابع،زمان و اطلاعات وبینش مدیر و تصمیم گیرنده دراغلب موارد راه دیگری جز این مدل برای تصمیم گیری باقی نمیگذارد .
- مدل اکتشافی – ابداعی Heuristic model)): نوعی مدل تعدیل شده عقلائی است . هدف درجهت بهینه سازی جزئی است . بعبارتی دیگر نوعی برخورد رضایت بخش درراه حل یابی دنبال میشود و از طریق سعی وخط و حدس وگمان برای رسیدن به راه حل تلاش میکند(مانند هوش مصنوعی )این مدل با دنیای واقعیات تطبیق بیشتری دارد.
هدف درجهت بهینه سازی جزئی است . بعبارتی دیگر نوعی برخورد رضایت بخش درراه حل یابی دنبال میشود و از طریق سعی وخط و حدس وگمان برای رسیدن به راه حل تلاش میکند(مانند هوش مصنوعی )این مدل با دنیای واقعیات تطبیق بیشتری دارد.
مراحل مختلف شیوه عقلائی
مرحله اول:
تشخیص مسا له
مرحله دوم:
احصاء شقوق ممکن
مرحله سوم:
انتخاب معیار و ارزیابی راه حلها
مرحله چهارم:
اتخاب بهترین راه حل
مرحله پنجم:
اجرا و بازخور خطمشی
مراحل مختلف شیوه تغیرات جزئی
مرحله اول:
تشخیص مسا له
مرحله دوم:
جستجو برای راه حلهای مشکل در گذشته
مرحله سوم:
انجام تغییرات جزیی در راه حلها
مرحله چهارم:
ارایه خط مشی جدید
مرحله پنجم:
اجرا و بازخور خط مشی در عمل
مرحله ششم
تحقق کلیه توصیههای فرایند عقلایی کاملا غیر ممکن است.
اطلاعات انبوه در فرایند عقلایی خط مشی گذاری خود نوعی مانع به شمار میآید.
مدل تغییرات جزیی کار پیش بینی را ساده میسازد.
در شیوه تغییرات جزیی خط مشی گذار به اندیشه و تفکر خلاق نمیپردازد و روح محافظه کاری بر وی غلبه میکند.
طرفداران شیوه تغییرات جزیی در خط مشی گذاری همان پیروان شیوه عقلایی- عقلای تعدیل شده هستند.
در برنامه ریزی اکتشافی- ابداعی قایده ساده در نظر گرفته شده و دایما مقایسههایی انجام میپذیرند و پاسخهای صحیح و خطا مشخص میگردند.
مهمترین تفاوت بین شیوه عقلایی و شیوه تغییرات جزیی جستجوی راه حلها در آینده و در گذشته است.
فصل چهارم
نقش قدرت درفرآیند خط مشی گذاری
قدرت :
،توانائی تأثیر گذاران برجریان امکانات و منابع به سمت یک سلسله اهداف مورد نظر که برخلاف اهداف دیگر است بیان گردیده .
درتعریف دیگری:
،قدرت موقعیتی است که فرد بتوتند اراده و نظر خود را به دیگران بقبولاند .
ازسوی دیگر میتوان گفت :
،قدرت :توانائی تغییر دررفتار دیگران و نفوذ درآنان است
اختیار:
حق تغییر ونفوذ بردیگران است و منشأقدرت است.
ازنقطه نظر خط مشی گذاری:
اعمال قدرت به معنای نفوذ برنحوه تصمیم گیریها،جهت دادن به تصمیمات و تأثیر دروضع خط مشیهای عمومی است.
منابع قدرت :
قدرت ناشی از مقام سازمانی واداری و منزلت سیاسی –
قدرت ناشی از تخصص –
قدرت ناشی ازاجبار و ترغیب دیگران .
گروههای ذی نفوذ درجامعه با حمایت خود درخط مشی گذاری مؤثر واقع میشوند که این نمونهای از بکارگیری قدرت ترغیب و اجبار است.
درطبقه بندی دیگرمنابع قدرت شامل: قدرت ناشی از ارزشها وسنتها – خصوصیات فردی – تخصصی – پاداش و قدرت تنبیه میشود.
درنوع دیگر طبقه بندی قدرت شامل:
قدرت اجبار- تسلط – ترغیب میگردد.
شیوه ماوراءعقلائی تصمیم گیری:
وقتی تصمیم گیری براساس خصوصیات و ویژگیهای فردی (ازمنابع قدرت)گرفته شود. اصطلاحاً آن را تصمیم گیری به شیوه ماوراء عقلائی گویند.
دراین روش تصمیم گیری مبتنی بر شهود و دریافتهای ذهنی تصمیم گیرنده اتفاق میافتد،بدون آنکه روشهای منظم عملی دنبال شود.
نظریه خبرگان قدرتمند یا طبقات بانفوذ : Power Elite) )
دراین نظریه جامعه به 3طبقه نخبگان – متوسط و طبقه سوم تقسیم میگردد.
نظریه جامعه مرکب : (Plu ralist society)
جامعه مرکب،جامعهای است که در آن تمامی طبقات و گروههای مختلف موجود در جامعه در خط مشی گذاری مؤثرند و هیچ طبقهای برطبقه دیگر سلطه ندارد.
مدل گروهی
(Group model )،بیان دیگری از نظریه جامعه مرکب است . درمدل گروهی طبقات و گروههای مختلف درجامعه با یکدیگر درارتباط و تعامل بوده و خط مشی گذاری حاصل فشار و نیروهائی است که ازسوی این گروهها برهم وارد میشود. مساوات وبرابری درخط مشی گذاری دراین مدلها مطرح میباشد.
گروههای ذی نفع و خط مشی گذاری :(Interest Group ):
گروههائی هستند که هدف و مقصود مشترکی رادنبال کرده و نفوذ و قدرت مسلطی رادریک زمینه دارامی باشند. این گروهها جزءساختار رسمی دولت نمیباشند.
انواع مختلف گروههای ذی نفوذ عبارتند از:
1- محض
2- نسبی
1- گروههای ذی نفوذ محض:
اختصاصاً درقلمروی سیاست عمل مینمایند و برقوای بخش عمومی نفوذ مینمایند .
- گروههای ذی نفوذ نسبی :
آن است که فشار سیاسی فقط بخشی از فعالیتهای آن باشد و یا اینکه علل وجودی وزمینههای فعالیت دیگری داشته باشد.
- گروههای ذی نفوذ خصوصی و عمومی:
درابتدا مفهوم گروههای ذی نفوذ به گروههای خصوصی اطلاق میشد اما بتدریج مفهوم گسترده تری پیدا کرد و گروههای عمومی رانیز دربرگرفت .
- گروههای ذی نفوذ داخلی وخارجی :
گروههای ذی نفوذ داخلی:
به گروههای ملی اطلاق میشوند که در درون کشور فعالیت دارند.
وگروههای ذی نفوذ خارجی :
در یک کشور خارجی براوضاع و احوال داخل کشور تأثیر میگذارند . ویا به صورت یک سازمان بین المللی برکشور اعمال نفوذ مینمایند.
5- گروههای ذی نفوذ عوام و خواص :
عوام: درپی گرد آوری تعداد هرچه بیشتر اعضاءمی باشند
خواص: درپی کمیت نیستند بلکه به دنبال کیفیت میباشند . خطاب آنان به سرشناسان اجتماعی وبه خواص است .
خواص: درپی کمیت نیستند بلکه به دنبال کیفیت میباشند . خطاب آنان به سرشناسان اجتماعی وبه خواص است .
طبقه نخبگان تعدادشان نسبت به کل جامعه معدود میباشد و خطمشی به وسیله آنان انجام میپذیرد.
رهبران سیاسی در دایره اولیه در خط مشی گذاری و مردم عادی در دایرههای خارجی و دور از مرکز قرار دارند.
در تمامی جوامع نفوذ طبقات اجتماعی در خط مشی گذاری عمومی یکسان نیست.
پیام نطریه جامعه مرکب و مدل گروهی تصمیم گیری آن است که طبقه خاصی در خط مشی گذاری عمومی به تنهایی موثر نیست.
دفاتر فنی و سازمانهای خبری جزء گروههای ذی نفوذ به شمار میآیند.
تعامل قدرت بین صاحبان نفوذ در جامعه به وضع خط مشیها میانجامد.
گروههای ذی نفوذ میتوانند اطلاعات را در اختیار تصمیم گیرندگان دولتی قرار دهند و موجبات اعمال نفوذ خود را فراهم آورند.
فصل پنجم :
فرآیند سازمانی خط مشی گذاری عمومی (مدل گردونه ای: Wheel model ):
دراین مدل،تأکید و سازمانهای قانونی موجود درجامعه بوده و خط مشیها حاصل عملکرد این نهادها درارتباط با یکدیگر قلمداد میشوند.
دراین مدل،مرجع وسازمان درخط مشی گذاری به عنوان فرآیندی سازمانی مؤثرند . این مراجع عبارتند از : رئیس جمهور – احزاب سیاسی – قوه قضائیه – قوه مجریه – قوه مقننه و...
شکل شماره 1-5 : مدل گردونه ای
شکل شماره 1-5 ) مدل جدید سازمانی خط مشی گذاری
خط مشیهای توزیعی :
مستقیماً منافع افراد خاصی را تأمین میکنند و هدف جهت دادن به عملکرد افراد و گروههای خاصی است
خط مشیهای سیاسی:
عملکرد کل نظام موجود درجامعه را تحت تأثیر قرار میدهد
خط مشیهای بازدارنده و انضباطی:
جنبه فردی داشته ودولت با کنترل عملکرد فرد یا گروه خاصی منافع جمع را تأمین میکند .
خط مشیهای توزیع مجدد: در این نوع
فرد خاصی مد نظرنمی باشد وکل نظام مورد توجه میباشد.
انواع برو کراسیها :
1- بروکراسیهائی که به وسیله قدرت حاکم شکل گرفتهاند و ابزارقدرت حاکمان جامعه میباشند.
2- بروکراسیهائی که تحت انقیاد قدرت نظامی بوده و به وسیله نظامیان اداره میشود.
3- بروکراسی قانونی – تخصصی:
که به وسیله قدرت تخصصی وقانونی خود درخط مشی گذاری اثر میگذارد
4- بروکراسیهای نماینده:
که در هیأت سیستم پارلمانی وقوه مقننه درتصمیم گیریهای سیاسی مستقیماً مؤثر میباشد.
5- بروکراسیهای حزبی:
،که اغلب ناشی از به قدرت رسیدن یک حزب درکشور میباشد.
ویژگیهای فرآیند سازمانی خط مشی گذاری عمومی:
محددیت و ناتوانی سازمانها دراتخاذ خط مشیهای بغایت عقلائی است . تغییرات جزئی وتدریجی
نقدی برسیستم نمایندگی:
اصولاًبرای مشارکت عامه مردم درخط مشی گذاری میتوان به دو روش اشاره نمود
1- روش مستقیم (Citiprocess )
2- روش غیر مستقیم (Proxiprocess
1-درروش مستقیم :
،شهروندان مستقیماً درسرنوشت خود مشارکت میجویند
2- درروش غیر مستقیم :
مردم نمایندگی را برمی گزینند وآنان به نمایندگی از طرف مردم به تدوین قوانین و خط مشیهای مختلف اقدام میکنند.
نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران بر عهده مقام رهبری است.
جلوگیری از کاهش کیفیت کالاها به وسیله دولت در قالب خط مشیهای بازدارنده متبلور میگردد.
دلیل عمده استفاده از روش مستقیم خط مشی گذاری افزایش جمعیت است.
محدودیتهای سازمانها در تصمیمگیری و تعیین خط مشی به شیوه عقلایی:
محدودیت دوم:
2- عدم وجود نیروی تخصص لازم
محدودیت سوم:
3- عدم وجود وقت بی حد و حصرا ست.
فصل ششم :
فرآیند اقتضائی (Contingency ) خط مشی گذاری عمومی
دیدگاه اقضائی درتصمیم گیری و خط مشی گذاری برگرفته از تفکر سیستمی است .
براساس تئوری اقتضائی بهترین راه برای انجام اموروجود ندارد بلکه بهترینهادر هر موقعیتی متفاوت است.
وبطور خلاصه:
،شرایط و موقعیت عامل تعیین کننده درانتخاب شیوه مطلوب خط مشی گذاری است . وفاصله بین تئوری و عمل کاهش مییابد.
شکل شماره 1-6 ) محیطهای موثر بر خط مشی گذاری
هر یک از محیطهابا توجه به موضوع خط مشی در انتخاب الگو و شیوه مناسب تأثیر میگذارد و خط مشی گذار باید با توجه به اثرات این عوامل به انتخاب شیوه مناسب اقدام کند
الگوی اقتضائی بخشی:
دراین مدل هر بخش از جامعه در امر خط مشی گذاری یا نفوذ برخط مشی گذاری با استفاده از شیوه خاص وارد عمل میگردد .
و از طرفی دیگر باید گفت مجموعهای از فرایندها به همراه هم برای تعیین خط مشیهای عمومی درجامعه کارمی کنند.
شکل شماره 2-6) خطمشی گذاری حاصل فرایندهای مختلف
یک فرآیند معین درخط مشی گذاری مناط اعتبار نیست . فرآیندهای مختلف درشرایط گوناگون مورد استفاده واقع میشوند
مدل اقماری خط مشی گذاری
این مدل (اقماری)،برخوردی اقتضائی را دربرداشته و جزء مدلهای اقتضائی است .
خط مشی گذاری درموارد مختلف مراجع و سازمانهای متفاوتی نقش محور و عوامل مؤثر یا اقمار را ایفا میکنند
مدل چند بعدی خط مشی گذاری :
فرآیند خط مشی گذاری فرآیندی پیچیده و چند بعدی است که عوامل متعددی درآن ذی مدخل هستند .
فرآیند چند بعدی خط مشی گذاری از یکدیگر جدانیستند .
آنها به نوبه خود بریکدیگر تأثیرمی گذارند و از هم تأثیر میپذیرند. دراین مدل عامه مردم مستقیماً درجریان تعیین خط مشیهای عمومی نقشی ندارند.
مدل بررسی تلفیقی :
دراین مدل تلفیق بین شیوههای مختلف خط مشی گذاری بعمل میآید و ضمن استفاده از نقاط برخی از مدلهااز نقاط ضعف آنها احترازمی شود .
دراین مدل پدیدهها دردو سطح مورد معامله قرارمی گیرند یکی درسطح گسترده کلیات مورد مطالعه قرارمی گیرد و دیگر بررسی بادید منطقی و جزئی .
این روش،شیوهای اقتضائی است که همه خصایص را درشرایط معینی کسب میکند و درشرایط دیگری رهامی سازد.
مدل جریانها – دریچهها:( and The streams) :
Windows model
سه جریان دراین مدل مطرح است :
1- جریان مسایل و مشکلات (نظر خط مشی گذار به مسایل و مشکلات جامعه معطوف میگردد و از مجاری گوناگون برای خط مشی گذار محسوس ومعلوم میگردد
الف :جریان مشکلات محسوس در جامعه
1- مشکلی مطرح شده است 2- مساله تعرف میشود 3-مسایل مطرح یا فراموش میشوند
ب: جریان سیاسی حساس نسبت به مشکلات
1- مسایل بوسیله مراجع ذیربط احصا میشوند 2-بین اعضا توافق بعمل میآید
ج: جریان یقین خطمشی مطلوب
1- راه حل برای رفع مشکل 2- ارزیابی راه حل
3- توافق بین اعضا
2- جریان سیاسی(صورت مسایل که باید حل شوند به وسیله مقامات دولتی و رسمی تنظیم میگردد.
3- جریان خط مشی(Policy stream ) : دراین جریان راه حلهای مختلفی که خط مشی باید ازمیان آنها انتخاب گردد،تنظیم میشود.
محققان – متخصصان و گروههای حرفهای نقش عمدهای درجریان مذکور ایفا میکنند.
دراین روش استدلالهای منطقی و عملی اساس کار را تشکیل میدهد.
زمانی که این سه جریان با هم تلاقی میکنند،دریچهای برای حل مشکل مورد نظر از طریق اتخاذ تصمیم گشوده میشود
دریچه حل مشکلات زمانی باز میشود که مشکلی به صورت جدی خود نمائی کرده (جریان یکم )،ازنظر سیاسی مطرح شده (جریان دوم ) وراه حلهائی برای آن ارائه گردیده است(جریان سوم) .
دراین مدل تعقل،منطق،سیاست و پیوندهای سازمانی مطرح وبا یکدیگر تلفیق میشوند.
دراین مدل تعقل،منطق،سیاست و پیوندهای سازمانی مطرح وبا یکدیگر تلفیق میشوند.
آگاهی از مسایل عمومی در شیوه اقتضائی :
مدیریت مسایل عمومی شیوای راست که به وسیله آن سازمانها قادرمی گردد تامسایل عمومی و اجتماعی اطراف خود را که برآن تأثیر میگذارند شناسائی و ارزیابی کند و درمقابل آنها پاسخهای مناسبی ارائه دهد.
مدیریت مسایل عمومی،پیش درآمد و مقدمه لازم برای خط مشی گذاری به شیوه اقتضائی است .
هدف مدیریت مسایل عمومی آن است که برای مشکلات پاسخ مناسب بیابد.
مدیریت مسایل عمومی مقدمه خط مشی گذاری عمومی است.
تخصص وسیلهای است که کارشناسان برای تاثیر در خط مشی گذاری عمومی از ان بهره میگیرند.
دیدگاه اقتضایی بر گرفته از تفکر سیستمی است.
اصطلاحات پوشش وسیع و دید مقطعی در توصیف مدل بررسی تلفیقی بکار رفته است.
آگاهی از مشکلات در مدیریت مسایل عمومی به معنای شناخت مشکلات و تلاش در حل آنهاست.
هدف مدیریت مسایل عمومی شناخت مسایل عمومی است.
فصل هفتم
دیدگاههای ارزشی خط مشی گذاری عمومی
مشورت وتصمیم گیری : سعی وتلاش درجهت آشکار نمودن و ظاهر ساختن امر خوب و نیکوئی که پنهان و مخفی بوده و عرضه نمودن نتیجه این تلاش و کوشش به دیگران مشورت، مفاوضه و مبادله درکلام است (رایزنی)تادرسایه آن کلام و اندیشه،حق آشکار گردیده بدست آید.
روشهای تصمیم گیری گروهی :
یکی از تکنیکهائی که برای خط مشی گذاری بطور گروهی و از طریق مشورت ابداع شده «سمینار تصمیم گیری » نام دارد.
این تکنیک امکان میدهد تا یک گروه از متخصصان دانش و آگاهی خود را به منظور انتخاب یک خط مشی مطلوب درشرایط پیچیده بکارگیرند.
و هدف آن،تبدیل مشکل به الفاظ ومفاهیمی است که قابل درک بوده و یافتن راه حلهای اصلاحی را تسهیل میکند.
سمینار تصمیم گیری،نگرشی همه جانبه،چند بعدی،انعطاف پذیر و آینده نگر است و موجبات بهبود خط مشی گذاری را فراهم میآورد.
روش گروه اسمی یا کاغذی : (Nominal or paper
مشکل فشار گروهی که یکی از عوارض تصمیم گیری جمعی است غلبه میکند. روش گروه اسمی و دلفی تلاش است در جهت استفاه از مزایای تصمیم گیری گروهی و کاستن از مشکلات ناشی از فشار گروهی .
اعضاءدور یکدیگر جمع میشوند و مسأله را مطرح میکنند و افراد مستقلاً نظرات خود رااعلام مینمایند پس از آن نظرات جمع آوری میشود و روی تابلو درمعرض دید همگان قرار میگیرد.
روش دلفی :
گروهی برای تصمیم گیری دریک مورد خاص انتخاب شده وطی پرسش نامهای نظرات آنان درموضوع تصمیم پرسش شده مطرح میگردد. دراین روش اعضاءتلاش میکنند تا با آینده نگری به اخذ تصمیمی موفق نایل گردند
ارزشهای تصمیم گیری :
تصمیم،حاصل انتخاب یک گزینه از میان گزینههای مختلف است.
درتصمیم گیری دونوع معیار وجود دارد.
1- معیارهائی که منتهی برتعقل ابزاری و کارکردی هستند(instrument tal)
دراین معیار،رابطه با هر رویدادی فایده وسودی را دنبال میکنند(کارائی – سوددهی و...)
- تعقل جوهری یا ارزشی (Substantive or Value rationality
به دنبال بصیرت و خیر خواهی و مصلحت آدمی است حتی اگر هدف بازدهی اقتصادی درپی نداشته باشد. دراین جا جنبه اخلاق مقدم برجنبههای مادی است .
در تصمیم گیری جمعی و مشورتی دید تصمیم گیرنده نسبت به موضوع وسیعتر میگردد.
توکل :
عبارت است این است که انسان زمام تصرف در امور خود را به دست غیر خود دهد.
مشورتهایی که به منظور دستیابی به رای و نظر صورت میگیرد از نوع مشورت در معانی است.
از دیدگاه اسلام مستشاران باید :
1- عقل- خرد- ایمان و تقوا داشته یاشند.
2- مجرب – ناصح و خیرخواه باشند.
3- ترسو و حریص نیاشند.
تصمیم گیری مشورتی از نظر زمانی وقت بیشتری را طلب میکند.
در راه رسیدن به هدف و مقصود پس از فراهم آمدن اسباب طبیعی چه عواملی ممکنست سد راه انسان شود؟
1- سستی اراده و بیخردی
2- غضب-
سفاهت و ترس
3- اندوه و بد بینی
زمانیکه تصمیم گیرنده از مخاطرات تصمیم بیمناک میشود چه عاملی به او یاری میدهد؟
توکل به خدای سبحان
فصل هشتم :
مشکلات و تنگناهای خط مشی گذاری عمومی :
1-عدم تمایل به آینده نگری و گرایش به نتایج زودرس
2-جزءنگری و یک بعدی شدن در تصمیم گیری (فقدان دید کلی نگروهمه جانبه)
3-نارسائیهای اطلاعاتی درتصمیم گیری (عدم وجود یک پایگاه معتبراطلاعاتی که تصمیم گیرندگان رادراخذ تصمیمات صحیح یاری دهد)
4-گرایش به ساده انگاری و ساده جوئی (زمانی که مشکل درجامعه پدیدار میشود خط مشی گذاران به ساده تر جنبه آن چشم دوخته و دررفع آن به وضع قانون وضابطه میپردازند.)
اعمال نظر شخصی درتصمیم گیری واتکاءبیش از حد برتجربیات فردی
عدم تمایل به اجرای آزمایشی خط مشی و فقدان بازخوردرفرآیندخط مشی گذاری
-7عدم تمایل به تصمیم گیری (به دلیل عدم وجود فضای حمایتی برای تصمیم گیرندگان،عدم وجود ستادهای پشتیبانی تخصصی و اطلاعاتی برای کمک به تصمیم گیرندگان، نارسائی فنی و تخصصی،عدم وجود همکاری بین مراجع علمی و فنی با تصمیم گیرندگان)
8-انعطاف ناپذیری تصمیمات (زائیده تفکر تصمیم گیرندگان نسبت به محیط و مجریان است
-9خط مشیهای صوری وظاهری (خط مشیهائی که صرفاً جنبه تبلیغاتی و ظاهری داشته و برای جلب نظر و حمایت مردم طراحی شده اند)
-10عدم آگاهی عامه مرده و احساس بی نقشی آنان درخط مشی گذاری (یکی از عمدهترین تنگناهای خط مشی گذاری،ناآگاهی عامه مردم و عدم حضور آنان درخط مشی گذاری است. جامعه درخواب رفته و بی بصیرت،جدا ازنظامی که برای او خط مشی وضع میکند به زندگی خود ادامه میدهد و این جدائی مشکل اساس درخط مشی گذاری مؤثر میباشد.
اگر اطلاعات مربوط به گذشته باشد تصمیمگیرنده با فقدان اطلاعات بهنگام روبروست.
پیچیدگی تصمیم گیریهای دور نگر عاملی است که تصمیم گیرندگان را به اخذ تصمیماتی با نتایج زودرس سوق میدهد.
ارزش و اعتبار تصمیمات و خط مشی به اندازه اعتبار اطلاعات جمع آوری شده برای آنهاست.
اتکاء صرف بر اطلاعات و گزارشهای رسمی و غفلت از دریافت نظرات عامه مردم موجب ضعف تصمیمات و خط مشیهای متخذه میگردد.
خط مشیهای صوری آنهایی هستند که صرفا جنبه تبلیغاتی داشته و برای جلب نظر و حمایت مردم طراحی شده است.
خط مشیهای عمومی باید از نظرات و خواستههای مردم نشات گیرند و به نیازهای آنان پاسخ دهند.
نا آگاهی و جهالت مردم یکی از دلالی است که آنها را از دایره خط مشی گذاری به کنار مینهد.
اگر تصمیم گیرنده عوارض و مشکلات را با اصل آنها یکی انگارد دچار گرایش به ساده انگاری و ساده جویی در تصمیمگیری شده است.
1- الوانی، مهدی . (1386 ). ( مدیریت عمومی) .تهران : نی، چ 31 .
2- الوانی، مهدی . شریف زاده، فتاح .(1387). ( فرایند خط مشی گذاری عمومی ). تهران : دانشگاه علامه طباطبائی، چ ششم.
3- بهرامزاده، حسینعلی . معطوفی، علی رضا . ( 1388). (اصول سرپرستی سازمان و مدیریت عمومی ).تهران : کارور، چ اول.
4- بهرامزاده، حسینعلی . مختاران، ماهرخ . ( 1387). ( مبانی رفتار سازمانی ). تهران : کارور، چ اول.
5- دفت، ریچارد ال . ( 1385). ( تئوری و طراحی سازمان ). « ترجمهی علی پارسائیان و سید محمد اعرابی ». تهران : دفتر پژوهشهای فرهنگی، چ پنجم .
6- رابینز، استیفن پی .(1389). ( مبانی رفتار سازمانی ) . « ترجمهی علی پارسائیان و سید محمد اعرابی ». تهران : دفتر پژوهشهای فرهنگی، چ 26 .
7- رضائیان، علی . ( 1387). ( مبانی سازمان و مدیریت ) . تهران : سمت، چ 11 .
8- علاقه بند، علی . ( 1385). ( مقدمات مدیریت آموزشی ) . تهران : روان، چ 31.
9-هادی زاده مقدم، اکرم . طهرانی، مریم .(1387). «بررسی رابطهی بین سبکهای عمومی تصمیم گیری مدیران در سازمانهای دولتی» .نشریهی مدیریت دولتی، د 1، ش 1 .
10- هیوز، آون . (1384). ( مدیریت دولتی نوین ) .« ترجمهی سید مهدی الوانی، سهراب خلیلی شورینی و غلامرضا معمارزاده طهران ». تهران : مروارید، چ ششم .
Decision Tree مفهومی است که اگر در نظر دارید تا تصمیم پیچیدهای بگیرید و یا میخواهید مسائل را برای خودتان به بخشهای کوچکتری تقسیم کرده تا به شکل بهتری قادر به حل آنها گردیده و ذهنتان را سازماندهی کنید، میتوانید از آن استفاده نمایید. در این پست قصد داریم تا همه چیز را در مورد درختهای تصمیمگیری مورد بررسی قرار دهیم؛ از جمله اینکه این مفهوم چه هست، چهطور مورد استفاده قرار میگیرد و همچنین چگونه میتوانیم دست به ایجاد یک درخت تصمیمگیری بزنیم.
آشنایی با مفهوم Decision Tree (درخت تصمیم)
به طور خلاصه، درخت تصمیم نقشهای از نتایج احتمالی یکسری از انتخابها یا گزینههای مرتبط بهم است به طوری که به یک فرد یا سازمان اجازه میدهد تا اقدامات محتمل را از لحاظ هزینهها، احتمالات و مزایا بسنجد. از درخت تصمیم میتوان یا برای پیشبرد اهداف و برنامههای شخصی و غیررسمی یا ترسیم الگوریتمی که بر اساس ریاضیات بهترین گزینه را پیشبینی میکند، استفاده کرد.
یک درخت تصمیمگیری به طور معمول با یک نُود اولیه شروع میشود که پس از آن پیامدهای احتمالی به صورت شاخههایی از آن منشعب شده و هر کدام از آن پیامدها به نُودهای دیگری منجر شده که آنها هم به نوبهٔ خود شاخههایی از احتمالات دیگر را ایجاد میکنند که این ساختار شاخهشاخه سرانجام به نموداری شبیه به یک درخت مبدل میشود. در درخت تصمیمگیری سه نوع Node (گِره) مختلف وجود دارد که عبارتند از:
- نُودهای تصادفی
- نُودهای تصمیمگیری
- نُودهای پایانی
نُود تصادفی، که توسط یک دایره نشان داده میشود، نمایانگر احتمال وقوع یکسری نتایج خاص است، نُود تصمیمگیری، که توسط یک مربع نشان داده میشود، تصمیمی که میتوان اتخاذ کرد را نشان میدهد و همچنین نُود پایانی نمایانگر پیامد نهایی یک مسیر تصمیمگیری خواهد بود.
درختهای تصمیمگیری را میتوان با سَمبولها یا علائم فلوچارت نیز رسم کرد که در این صورت برای برخی افراد، به خصوص دولوپرها، درک و فهم آن آسانتر خواهد بود.
چهطور میتوان اقدام به کشیدن یک Decision Tree کرد؟
به منظور ترسیم یک درخت تصمیم، ابتدا وسیله و ابزار مورد نظرتان را انتخاب کنید (میتوانید آن را با قلم و کاغذ یا وایتبرد کشیده یا اینکه میتوانید از نرمافزارهای مرتبط با این کار استفاده کنید.) فارغ از اینکه چه ابزاری انتخاب میکنید، میبایست به منظور ترسیم یک درخت تصمیم اصولی، مراحل زیر را دنبال نمایید:
۱- کار با تصمیم اصلی آغاز کنید که برای این منظور از یک باکس یا مستطیل کوچک استفاده کرده، سپس از آن مستطیل به ازای هر راهحل یا اقدام احتمالی خطی به سمت راست/چپ کشیده و مشخص کنید که هر خط چه معنایی دارد.
۲- نُودهای تصادفی و تصمیمگیری را به منظور شاخ و برگ دادن به این درخت، به طریق پایین رسم کنید:
ـ اگر تصمیم اصلی دیگری وجود دارد، مستطیل دیگری رسم کنید.
ـ اگر پیامدی قطعی نیست، یک دایره رسم کنید (دایرهها نمایانگر نُودهای تصادفی هستند.)
ـ اگر مشکل حل شده، آن را فعلاً خالی بگذارید.
از هر نُود تصمیمگیری، راههای احتمالی را منشعب کنید به طوری که برای هر کدام از نُودهای تصادفی، خطوطی کشیده و به وسیلهٔ آن خطوط پیامدهای احتمالی را نشان دهید و اگر قصد دارید گزینههای پیش روی خود را به صورت عددی و درصدی آنالیز کنید، احتمال وقوع هر کدام از پیشامدها را نیز یادداشت کنید.
۳- به بسط این درخت ادامه دهید تا زمانی که هر خط به نقطهٔ پایانی برسد (یعنی تا جایی که انتخابهای دیگری وجود نداشته و پیامدهای احتمالی دیگری برای در نظر گرفتن وجود نداشته باشد.) در ادامه، برای هر پیشامد احتمالی یک مقدار تعیین کنید که این مقدار میتواند یک نمرهٔ فرضی یا یک مقدار واقعی باشد. همچنین به خاطر داشته باشید که برای نشان دادن نقاط پایانی، از مثلث استفاده کنید.
حال با داشتن یک درخت تصمیم کامل، میتوانید تصمیمی که با آن مواجه هستید را تجزیه و تحلیل کنید.
مثالی از پروسهٔ تجزیه و تحلیل Decision Tree
با محاسبهٔ سود یا مقدار مورد انتظار از هر انتخاب در درخت مد نظر خود، میتوانید ریسک را به حداقل رسانده و احتمال دستیابی به یک پیامد یا نتیجهٔ مطلوب و مورد انتظار را بالا ببرید. به منظور محاسبهٔ سود مورد انتظار یک گزینه، تنها کافی است هزینهٔ تصمیم را از مزایای مورد انتظار آن کسر کنید (مزایای مورد انتظار برابر با مقدار کلی تمام پیامدهایی است که میتوانند از یک انتخاب ناشی شوند که در چنین شرایطی هر مقدار در احتمال پیشامد ضرب شده است.) برای مثالی که در تصاویر بالا زدهایم، بدین صورت این مقادیر را محاسبه خواهیم کرد:
زمانی که قصد داریم دست به تعیین مطلوبترین پیامد بزنیم، مهم است که ترجیحات تصمیمگیرنده را نیز مد نظر داشته باشیم چرا که برخی افراد ممکن است گزینههای کمریسک را ترجیح داده و برخی دیگر حاضر باشند برای یک سود بزرگ، دست به ریسکهای بزرگی هم بزنند.
هنگامی که از درخت تصمیمتان به همراه یک مدل احتمالی استفاده میکنید، میتوانید از ترکیب این دو برای محاسبهٔ احتمال شرطی یک رویداد، یا احتمال پیشامد آن اتفاق با در نظر گرفتن رخ دادن دیگر اتفاقات استفاده کنید که برای این منظور، همانطور که در تصویر فوق مشاهده میشود، کافی است تا از رویداد اولیه شروع کرده، سپس مسیر را از آن رویداد تا رویداد هدف دنبال کنید و در طی مسیر احتمال هر کدام از آن رویدادها را در یکدیگر ضرب نمایید که بدین ترتیب میتوان از یک درخت تصمیم به شکل یک نمودار درختی سنتی بهره برد که نشانگر احتمال رخداد رویدادهای خاص (مثل دو بار بالا انداختن یک سکه) میباشد.
آشنایی با برخی مزایا و معایب Decision Tree
در میان متخصصین در صنایع مختلف، مدیران و حتی دولوپرها، درختهای تصمیم محبوباند چرا که درک آنها آسان بوده و به دیتای خیلی پیچیده و دقیقی احتیاج ندارند، میتوان در صورت لزوم گزینههای جدیدی را به آنها اضافه کرد، در انتخاب و پیدا کردن بهترین گزینه از میان گزینههای مختلف کارآمد هستند و همچنین با ابزارهای تصمیمگیری دیگر به خوبی سازگاری دارند.
با تمام اینها، درختهای تصمیم ممکن است گاهی به شدت پیچیده شوند! در چنین مواردی یک به اصطلاح Influence Diagram جمع و جورتر میتواند جایگزین بهتری برای درخت تصمیم باشد به طوری که این دست نمودارها توجه را به تصمیمات حساس، اطلاعات ورودی و اهداف محدود میکنند.
کاربرد Decision Tree در حوزهٔ ماشین لرنینگ و دیتا ماینینگ
از درخت تصمیم میتوان به منظور ایجاد مُدلهای پیشبینی خودکار استفاده کرد که در حوزهٔ یادگیری ماشینی، استخراج داده و آمار کاربردی هستند. این روش که تحت عنوان Decision Tree Learning شناخته میشود، به بررسی مشاهدات در مورد یک آیتم به جهت پیشبینی مقدارش میپردازد و به طور کلی، در چنین درخت تصمیمی، نُودها نشاندهندهٔ دیتا هستند نَه تصمیمات. این نوع درختها همچنین تحت عنوان Classification Tree نیز شناخته میشوند به طوری که هر شاخه در برگیرندهٔ مجموعهای از ویژگیها یا قوانین طبقهبندی دیتا است و مرتبط با یک دستهٔ خاص میباشد که در انتهای هر شاخه یافت میشود.
این دست قوانین که تحت عنوان Decision Rules شناخته میشوند قابل بیان به صورت جملات شرطی میباشند (مثلاً اگر شرایط ۱ و ۲ و ۳ محقق شوند، با قطعیت میتوان گفت که X نتیجهای همچون Y برخواهد گرداند.) هر مقدار دادهٔ اضافی به مدل کمک میکند تا دقیقتر پیشبینی کند که مسئلهٔ مورد نظر به کدام مجموعه از مقادیر متعلق میباشد و این در حالی است که از این اطلاعات بعداً میتوان به عنوان ورودی در یک مدل تصمیمگیری بزرگتر استفاده کرد.
درختهای تصمیمگیری که پیامدهای محتمل پیدرپی و بینهایت دارند، Regression Tree نامیده میشوند. به طور کلی، متدهای کاربردی در این حوزه به صورت زیر دستهبندی میشوند:
- Bagging: در این متد با نمونهسازی مجدد دیتای سورس، چندین درخت ایجاد شده سپس با برداشتی که از آن درختان میشود، تصمیم نهایی گرفته شده یا نتیجهٔ نهایی به دست میآید.
- Random Forest: در این متد طبقهبندی از چندین درخت تشکیل شده که به منظور افزایش نرخ کلاسیفیکیشن طراحی شدهاند.
- Boosted: درختهایی از این جنس میتوانند برای رگرسیون مورد استفاده قرار گیرند.
- Rotation Forest: در این متد، همگی درختها توسط یک به اصطلاح Principal Component Analysis با استفاده از بخشی از دادههای تصادفی آموزش داده میشوند.
درخت تصمیمگیری زمانی مطلوب تلقی میشود که نشاندهندهٔ بیشترین دیتا با حداقل شاخه باشد و این در حالی است که الگوریتمهایی که برای ایجاد درختهای تصمیمگیری مطلوب طراحی شدهاند شامل CART،ASSISTANT،CLS و ID31415 میشوند. در واقع، هر کدام از این متدها باید تعیین کنند که بهترین راه برای تقسیم داده در هر شاخه کدام است که از متدهای رایجی که بدین منظور استفاده میشوند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- Gini Impurity
- Information Gain
- Variance Reduction
استفاده از درختهای تصمیمگیری در #یادگیری ماشینی چندین مزیت عمده دارد منجمله هزینه یا بهای استفاده از درخت به منظور پیشبینی داده با اضافه کردن هر به اصطلاح Data Point کاهش مییابد و این در حالی است که از جمله دیگر مزایایش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- برای دادههای طبقهبندی شده و عددی به خوبی پاسخگو است.
- میتواند مسائل با خروجیهای متعدد را مدلسازی کند.
- میتوان قابلیت اطمینان به درخت را مورد آزمایش و اندازهگیری قرار داد.
- صرفنظر از اینکه آیا فرضیات دادهٔ منبع را نقض میکنند یا خیر، این روش به نظر دقیق میرسد.
اما Decision Tree در ML معایبی نیز دارا است که از جملهٔ مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- حین مواجه با دادههای طبقهبندی شده با سطوح مختلف، دادههای حاصله تحتتأثیر ویژگیها یا صفاتی که بیشترین شاخه را دارند قرار میگیرد.
- در صورت رویارویی با پیامدهای نامطمئن و تعداد زیادی پیامد بهم مرتبط، محاسبات ممکن است خیلی پیچیده شود.
- ارتباطات بین نُودها محدود به AND بوده حال آنکه یک Decision Graph این اجازه را به ما میدهند تا نُودهایی داشته باشیم که با OR به یکدیگر متصل شدهاند.
درخت تصمیم (Decision Tree) یکی از ابزارها و تکنیکهایی است که در مهارتهای دادهکاوی بسیار پر کاربرد است. زمانی که حجم دادهها بسیار بالا باشد این تکنیک میتواند به کمک شما بیاید.
به وفور اتفاق میافتد که مدیران پروژه و تحلیلگران کسبوکار از این تکنیک کمک بگیرند. این تکنیک در استاندارد PMBOK نیز شرح داده شده است.
برای درک بهتر و عمیقتر درخت تصمیم لازم است ابتدا با دادهکاوی و پایگاههای داده آشنا شوید.
آشنایی با دادهکاوی و کشف دانش در پایگاههای داده
در زمان روبرو شدن با حجم عظیمی از اطلاعات یا پیچیده بودن روابط بین دادهها و نیز زمانی که دسترسی به اطلاعات نهفته میان دادهها مشکل باشد، مفهوم دادهکاوی معنا پیدا میکند. این روزها از تکنیکهای دیتاماینینگ در هوشمندسازی کسبوکار بسیار استفاده میشود. این مقاله شما را با مفهوم دادهکاوی آشنا خواهد کرد و برخی از تکنیکهای آن از جمله درخت تصمیم را فرا خواهید گرفت.
دادهکاوی یعنی چه؟
دادهکاوی و کشف دانش، استخراج دانش ناشناخته، نهان و مفید از دادههای موجود در پایگاههای داده است. با وجودی که عبارات کشف دانش و دادهکاوی معادل هم به کار میروند ولی در واقع دادهکاوی بخشی از فرآیند کشف دانش میباشد.
کاربرد دادهکاوی
برای درک بهتر کاربرد درخت تصمیم بهتر است ابتدا کاربرد دادهکاوی را درک کنید. دادهکاوی یک علم میان رشتهای است و از تلفیق علوم آمار، پایگاه داده، یادگیری ماشین و … به وجود آمده است و در تمام حوزههایی که داده و اطلاعات وجود دارد قابل کاربرد است. از جمله مدیریت، پزشکی، اقتصاد، حقوق، بازاریابی، IT، بانکداری، بورس و غیره.
روشهای دادهکاوی یا دیتامایننیگ
روشهای اصلی دادهکاوی به دو دسته توصیفی (Description) و پیشبینانه (Prediction) تقسیم میشوند. خوشهبندی (Clustering) از معروفترین روشهای توصیفی و دستهبندی از پر اهمیتترین روشهای پیشبینانه میباشد. شکل زیر یک نمای کلی از طبقهبندی روشهای دادهکاوی را نمایش میدهد.
در این تصویر طبقهبندی روشهای دادهکاوی را میبینید…
در روش خوشهبندی، دادهها بر اساس اصل حداکثر کردن شباهت داخل گروهها و حداقل کردن شباهت بین گروهها، خوشهبندی یا گروهبندی میشوند مانند شکل زیر. مثال خوشهبندی میتواند کشف زیرگروههای همگن مصرفکنندگان در یک پایگاه دادههای بازاریابی باشد.
نمونه دادههای خوشه بندی شده در 5 گروه
دستهبندی، فرایند یافتن مدلی است که با تشخیص دستهها یا مفاهیم داده میتواند دسته ناشناخته اشیاء دیگر را پیشبینی کند. دستهبندی یک تابع یادگیری است که یک قلم داده را به یکی از دستههای از قبل تعریف شده نگاشت میکند.
برخی روشهای متداول دستهبندی عبارتند از درخت تصمیم، دستهبندی بیزی، شبکه عصبی (Neural Network) که در مطالب دیگری در وبلاگ PMPiran به آنها خواهیم پرداخت.
درخت تصمیم یا Decision Tree
یکی از پرکاربردترین الگوریتمهای دادهکاوی، الگوریتم درخت تصمیم است. در دادهکاوی، درخت تصمیم یک مدل پیشبینی کننده است به طوری که میتواند برای هر دو مدل رگرسیون و طبقهای مورد استفاده قرار گیرد. زمانی که درخت برای کارهای طبقهبندی استفاده میشود، به عنوان درخت طبقهبندی (Classification Tree) شناخته میشود و هنگامی که برای فعالیتهای رگرسیونی به کار میرود درخت رگرسیون (Regression Decision Tree)نامیده میشود.
پیشنهاد مطالعه: اسکرام چیست؟ چارچوب یا متدولوژی؟ + کاربردهای اسکرام
درختهای طبقهبندی برای طبقهبندی یک مجموعه رکورد به کار میرود. به صورت رایج در فعالیتهای بازاریابی، مهندسی و پزشکی استفاده میشود.
در ساختار درخت تصمیم، پیشبینی به دست آمده از درخت در قالب یک سری قواعد توضیح داده میشود. هر مسیر از ریشه تا یک برگ درخت تصمیم، یک قانون را بیان میکند و در نهایت برگ با کلاسی که بیشترین مقدار رکورد در آن تعلق گرفته برچسب میخورد.
اجزای اصلی درخت تصمیم
برگ (Leaf Nodes): گرههایی که تقسیمهای متوالی در آنجا پایان مییابد. برگها با یک کلاس مشخص میشوند.
ریشه (Root Node): منظور از ریشه، گره آغازین درخت است.
شاخه (Branches): در هر گره داخلی به تعداد جوابهای ممکن شاخه ایجاد میشود.
اجزای اصلی درخت تصمیم
معیارهای انتخاب مشخصه برای انشعاب درخت تصمیم
یک معیار انتخاب مشخصه، یک ابتکار برای انتخاب معیار نقطه انشعاب است به طوری که بهترین تفکیک دادههای آموزش را به کلاسهای برچسبدار داشته باشد.
سه معیار انتخاب مشخصه شناخته شده عبارتند از:
Information gain
Gain ratio
Gini index
هرس کردن درخت تصمیم
هرس کردن درخت تصمیم مقابل عمل تقسیم کردن است و با هرس کردن زیر گرههایی در درخت تصمیم حذف میگردد. زمانی که یک درخت تصمیم ساخته میشود، تعدادی از شاخهها ناهنجاریهایی در دادههای آموزش منعکس میکنند که ناشی از دادههای پرت و یا نویز است.
در برخی الگوریتمهای ایجاد درخت، هرس کردن جزئی از الگوریتم محسوب میشود. در حالی که در برخی دیگر، تنها برای رفع مشکل بیش برازش از هرس کردن استفاده میشود.
چندین روش، معیارهای آماری را برای حذف کمتر شاخههای قابل اطمینان به کار میبرند. درختهای هرس شده تمایل به کوچکتر بودن و پیچیدگی کمتر دارند و بنابراین به راحتی قابل فهم میباشند. آنها معمولا در طبقهبندی صحیح دادههای تست سریعتر و بهتر از درختهای هرس نشده عمل میکنند.
دو رویکرد رایج برای هرس درخت به شرح ذیل وجود دارد:
پیشهرس (Pre pruning)
در این رویکرد یک درخت به وسیله توقفهای مکرر در مراحل اولیه ساخت درخت، هرس میشود. به محض ایجاد یک توقف گره به برگ تبدیل میشود.
هرس پسین (Post pruning)
رویکرد هرس پسین درخت تصمیم رایجتر است به این صورت که زیر درختها از یک درخت رشد یافته کامل را حذف میکند. یک زیر درخت در یک گره به وسیله حذف کردن شاخهها و جایگزینی آنها با یک برگ، هرس میشود.
پیشنهاد مطالعه: فرایند تحلیل کسبوکار طبق راهنمای تحلیل کسبوکار PMI
اندازه درخت
درخت تصمیم که پیچیدگی کمتری داشته باشد قابل بیان و روشن است. بنابراین پیچیدگی درخت تاثیر مهمی بر روی صحت آن میگذارد.
معمولا پیچیدگی درخت توسط یکی از معیارهای زیر اندازهگیری میشود:
تعداد کل گرهها
تعداد کل برگها
عمق درخت و تعداد مشخصههای به کار رفته
پیچیدگی درخت به وسیله معیار توقف و روشهای هرس کردن به راحتی کنترل میشود.
الگوریتمهای شایع برای برقراری درخت تصمیم
ID3
یکی از الگوریتمهای بسیار ساده درخت تصمیم که در سال 1986 توسط Quinlan مطرح شده است. اطلاعات به دست آمده به عنوان معیار تفکیک به کار میرود. این الگوریتم هیچ فرایند هرس کردن را به کار نمیبرد و مقادیر اسمی و مفقوده را مورد توجه قرار نمیدهد.
C4.5
این الگوریتم درخت تصمیم، تکامل یافته ID3 است که در سال 1993 توسط Quinlan مطرح شده است.
Gain Ratio به عنوان معیار تفکیک در نظر گرفته میشود. عمل تفکیک زمانی که تمامی نمونهها پایین آستانه مشخصی واقع میشوند، متوقف میشود. پس از فاز رشد درخت عمل هرس کردن بر اساس خطا اعمال میشود. این الگوریتم مشخصههای اسمی را نیز در نظر میگیرد.
CART
برای برقراری درختهای رگرسیون و دستهبندی از این الگوریتم استفاده میشود. در سال 1984توسط Breiman و همکارانش ارائه شده است. نکته حائز اهمیت این است که این الگوریتم درختهای باینری ایجاد میکند به طوری که از هر گره داخلی دو لبه از آن خارج میشود و درختهای بدست آمده توسط روش اثربخشی هزینه، هرس میشوند.
یکی از ویژگیهای این الگوریتم، توانایی در تولید درختهای رگرسیون است. در این نوع از درختها برگها به جای کلاس مقدار واقعی را پیشبینی میکنند. الگوریتم برای تفکیک کنندهها، میزان مینیمم مربع خطا را جستجو میکند. در هر برگ، مقدار پیشبینی بر اساس میانگین خطای گرهها میباشد.
CHID
این الگوریتم درخت تصمیم به جهت در نظرگرفتن مشخصههای اسمی در سال 1981 توسط Kass طراحی شده است. الگوریتم برای هر مشخصه ورودی یک جفت مقدار که حداقل تفاوت را با مشخصه هدف داشته باشد، پیدا میکند.
ارزیابی مدل
هنگامی که یک دستهبندی کننده ساخته میشود، اندازهگیری صحت آن دارای اهمیت زیادی است. برای اندازهگیری صحت یک دستهبندیکننده بهتر است از دادههای تست استفاده شود. یعنی پس از ساخت مدل روی دادههای آموزشی، میزان صحت مدل در تعیین برچسب کلاس نمونهها، روی دادههای تست مورد آزمایش قرار گیرد.
صحت یک دستهبندی کننده روی نمونههای آزمایشی برابر تعداد نمونههایی است که به درستی توسط مدل، دستهبندی شدهاند. البته میتوان به جای صحت، نرخ خطا را نیز محاسبه نمود.
مزایای درخت تصمیم
درخت تصمیم بدیهی است و نیاز به توصیف ندارد.
هر دو مشخصه اسمی و عددی را میتواند مورد توجه قرار دهد.
نمایش درخت تصمیم به اندازه کافی برای نشان دادن هرگونه طبقهبندی غنی است.
مجموعه دادههایی که ممکن است دارای خطا باشند را در نظر میگیرد.
مجموعه دادههایی که دارای مقادیر مفقوده هستند را شامل میشود.
درختهای تصمیم روشهای ناپارامتری را نیز مورد توجه قرار میدهد.
پیشنهاد مطالعه: هرآنچه در مورد چرخه عمر محصول باید بدانیم!
علاوه بر نقاط قوت اشاره شده، درخت تصمیم نیاز به محاسبات پیچیده برای دستهبندی دادهها ندارد. همچنین درخت تصمیم نشان میدهد که کدام مشخصه تاثیر بیشتری در دستهبندی دارند.
یک نمونه درخت تصمیم
نمونه درخت تصمیم در حوزه پزشکی:
درخت زیر تشخیص بی اختیاری ادراری زنان با مشخصههای کلینیکی و سیستوسکوپی را نشان میدهد. این درخت تصمیم، مدل “تصمیم یار تشخیص بی اختیاری ادراری زنان” نامیده شده است.
قواعد استخراج شده از درخت تصمیم فوق
IF Stress Incontinency: a & Urge Incontinency : d THEN Type of Incontinence: U
IF Stress Incontinency: a & Urge Incontinency : a b c & APR : b THEN Type of Incontinence: U
IF Stress Incontinency: a& Urge Incontinency : a b c & APR : a &Frequency: a b THEN Type of Incontinence: N
IF Stress Incontinency: a & Urge Incontinency : a b c & APR : a &Frequency: c & Infrequent Voluntary Voiding: b THEN Type of Incontinence: U
IF Stress Incontinency: a & Urge Incontinency : a b c & APR : a &Frequency: c & Infrequent Voluntary Voiding: a THEN Type of Incontinence: N
IF Stress Incontinency: b c d & nycturia: b c & Frequency : a THEN Type of Incontinence : M
IF Stress Incontinency: b c d & nycturia: b c & Frequency : b c & Incomplete Empting Sensation: b THEN Type of Incontinence: M
IF Stress Incontinency: b c d & nycturia: b c & Frequency : b c & Incomplete Empting Sensation: a THEN Type of Incontinence: U
IF Stress Incontinency: b c d & nycturia: a d & Suprapubicpain: b THEN Type of Incontinence: U
IF Stress Incontinency: b c d & nycturia: a d & Suprapubicpain: a & Urge Incontinency :c d & Infrequent Voluntary Voiding :b THEN Type of Incontinence: M
IF Stress Incontinency: b c d & nycturia: a d & Suprapubicpain: a & Urge Incontinency :d & Infrequent Voluntary Voiding :a THEN Type of Incontinence: M
IF Stress Incontinency: b c d & nycturia: a d & Suprapubicpain: a & Urge Incontinency :c & Infrequent Voluntary Voiding :a THEN Type of Incontinence: S
IF Stress Incontinency: b c & nycturia: a d & Suprapubicpain: a & Urge Incontinency: a b & Infrequent Voluntary Voiding :b THEN Type of Incontinence: M
قابل ذکر است برای حل مساله فوق از نرم افزار R استفاده شده است.
پرکاربردترین نرمافزارهای درخت تصمیم
زمانیکه بخواهید از نرمافزار برای دستهبندی نمونهها به روش الگوریتم درخت تصمیم استفاده کنید میتوانید از نرمافزارهای زیر بهرهمند شوید.
R
SPSS Modeler
MATLAB
SAS JMP
Clementine
Python
برای مطالعات بیشتر
با مطالعه مقالات زیر میتوانید در مورد دادهکاوی، درخت تصمیم و نرمافزار R اطلاع بیشتری کسب کنید.
Chapman, Hall . (2010).”Data Mining with R Learning with Case Studies” , Luis Torgo. LIACC-FEP , University of Porto. R. Campo Alegre, 823 – 4150.
Han, Jiawei ., Kamber, Micheline. (2006). “Data Mining: Concepts and Techniques”, Morgan Kaufmann Publishers,2.