رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه علامه جوادی آملی «خطبه فدکیه» را مادر و دیباچه نهجالبلاغه مینامد، گفت این خطبه، چکیده مطالب نهجالبلاغه را یک ربع قرن قبل از آن بیان کرده است.
به گزارش فارس، حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و رئیس شورای مدیریت حوزههای علمیه تهران با بیان اینکه یکی از برجستهترین اسناد معرفتی و معارف حکمی حضرت فاطمه(س) را خطبه فدکیه است، تصریح کرد: خطبهای که امابیها(س) به مناسبت غصب فدک ایراد کردند، هر چند که یک خطبه معمولی از لحاظ حجم و کمیت است و در مقام قیاس در اندازه خطبههای متوسط نهجالبلاغه به حساب میآید، اما قطعاً این خطبه منتسب به حضرت صدیقه کبری(س) است و تردیدی در آن راه ندارد.
این استاد حوزه علمیه افزود: هنگامی که خطبه فدکیه حضرت ایراد شد، اعجاب همگان را برانگیخت به طوری که دیگران گفتند، پیامبر(ص) با همان بلاغت و فصاحت سخن میگوید، اما شخص مشهوری با وقاحت اعلام کرد که این خطبه، خطبه علی(ع) است!
وی با تأکید بر اینکه خطبه حضرت زهرا(س) در مسجدالنبی به طور زنده نزد همگان ایراد شد، افزود: هنگامی که خدمت علامه جوادی برای جلسه هماهنگی تألیف «دانشنامه فرهنگ فاطمی» شرفیاب شدیم، ایشان نکتهای را بیان کردند که برایم بسیار عجیب بود و ذهنم را خیلی مشغول کرد و آن جمله حکیمانه این بود که خطبه فدکیه -(خطبه فاطمی)- فشرده نهجالبلاغه و مادر نهجالبلاغه است و نهجالبلاغه تأثیری از خطبه فدکیه است.
حجتالاسلام رشاد با اشاره به اینکه مرحوم سیدرضی، محتوای نهجالبلاغه را که شامل خطبهها، حکمتها، نامههای امامعلی علیهالسلام را تدوین کرده است، به طوری که چکیدهای از کلام علوی به شمار میآید، اظهار داشت: اخیراً مجموعهای با عنوان «مسند امام علی(ع)» تألیف شده است که بین 10 تا 20 جلد است، در حالی که نهجالبلاغه یک چیزی حجیمتر از یک جلد است، به هر حال کاری که سیدرضی انجام داده، از بزرگترین خدماتی است که در طول تاریخ شیعه و اسلام از یک عالم بزرگوار صادر شده است.
وی با بیان اینکه نهجالبلاغه 25 سال بعد از خطبه فدکیه و در زمان حکمرانی امیرالمؤمنین علیهالسلام و با تکیه بر مسند خلافت از زبان این بزرگوار جاری شده است، ادامه داد: این در حالی است که «خطبه فدکیه» یک ربع قرن قبل از نهجالبلاغه ایراد شده است و این نشان از عمق، عظمت و اهمیت «خطبه فدکیه» دارد، این خطبه کوتاه، دنیایی از معارف نهفته است و عمده مطالبی که در نهجالبلاغه آمده است، در «خطبه فدکیه» یافت میشود، از نظر مباحث فلسفی دینی، فلسفه تکوینی، مباحث الهیاتی، کلام، در حوزه اندیشه سیاسی، مباحث اجتماعی، مباحث قرآنی، شأن قرآن و برخی نکات تاریخی.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به اینکه حوادث دوران بعثت و عصر نزول وحی و حوادث تاریخی دوران رحلت پیامبر(ص) در خطبه فدکیه دیده میشود، اظهار داشت: در خصوص فلسفه امامت، فلسفه شریعت و فلسفه عللالشرایط راجع به احکام، اعمال و مناسک دینی مطالبی در «خطبه فدکیه» بازگو شده است، لذا وقتی انسان مراجعه میکند میبیند که این متن کوتاه و فشرده، اقیانوسی از معارف است و به عبارتی دیگر نهجالبلاغه کوچک است.
وی با بیان اینکه نِسبت «خطبه فدکیه» به «نهجالبلاغه» مانند نِسبت «سوره حمد» به «کل قرآن کریم» است، افزود: «خطبه فدکیه» دیباچه «نهجالبلاغه» است و جای تأسف دارد که قرآن کریم، نهجالبلاغه و خطبه فدکیه مهجور هستند و به آن اندازهای که در دانشگاههای ما تفکرات «راسل»، «هگل» و «کانت» و غیره بحث میشود و درباره آنها رساله نوشته میشود، در خصوص نهجالبلاغه چنین چیزی مشاهده نمیشود.