Fadak.IR راهکارهای فدک
English Русский العربية فارسی
مقالات مدیریت مطالعات زبان


/ مدیریت / مدیریت توسعه

کتاب توسعه برای فناوری اطلاعات سید مهدی سهیلی مقدم - در حال تکمیل


      فصل اول مفاهیم
         مفاهیم مربوط به توسعه
         رهیافت‌ انواع توسعه
         ابعاد توسعه
         توسعه فناوری و شاخص‎های آن
      فصل دوم پیشگامان توسعه
         آرای پیشگامان جامعه شناسی درباره توسعه
         آرای پیشگامان تفکر تخصصی درباره توسعه
      فصل سوم نظریه‎های جامعه شناسی توسعه
         الف) نظریات نوسازی
         ب) نظریات وابستگی
         پ) نظریات صورتبندی اجتماعی
      فصل چهارم موانع توسعه در کشورهای در حال توسعه
         موانع داخلی توسعه
         موانع خارجی توسعه
      فصل پنجم رویکردهای توسعه
         الف) رویکرد نوسازی
         ب ) رویکرد وابستگی
         پ) رویکرد توسعه همه جانبه

فصل اول مفاهیم

 

مفاهیم مربوط به توسعه

توسعه در واقع نتیجه تکامل،‌ تغییر، رشد، ترقی یا نوسازی است.

1ـ تکامل

فرایند تغییری است که در آن هر مرحله جدید، علاوه بر ویژگی‌های خاص خود ویژگی‌های مرحله قبلی را نیز در بر دارد. به عبارت دیگر، تکامل، رشد یا توسعه‌ای است که در آن تداوم وجود دارد.

پس تکامل نمودار فرایند تغییر در کمیت و کیفیت اجتماع به ویژه در شاخه فرهنگی است. تکامل ضمن اینکه در یک خط و مسیر جهانی سیر می‌کند تنوع در گونه‌ها را به وجود می‌آورد. هرگونه نیز خود مسیر تکاملی را طی خواهد کرد.

2ـ تغییر اجتماعی

تغییر شامل حرکت، تبدیل، تعدیل و روشن شدن است. تغییر زمانی رخ می‌دهد که شیئی یا عضوی از یک نظام اشیای متحرک از لحاظ موقعیت، در مسیری که ترتیبات ساختی نظام متفاوت است، جابجا شود

انواع تغییر اجتماعی

تغییر اجتماعی ممکن است مترقی یا پسرفتی باشد. همچنین ممکن است دایمی یا موقتی باشد. جامعه ‌شناسان معتقدند که دو نوع تغییر اجتماعی وجود دارد: یکی برنامه‌ریزی شده و دیگری بدون طراحی و برنامه‌ریزی قبلی.

رابطه تغییر اجتماعی و توسعه

در علوم اجتماعی دو برداشت از تغییر اجتماعی وجود دارد: یک برداشت به مفهوم وسیع و دیگری به معنی محدود. تغییر اجتماعی به معنی وسیع همان معنی اصطلاح توسعه را دارد.

در تغییر اجتماعی، به معنی محدود، دگرگونی منحصر به واقعیت‌های اجتماعی یک دوره مدنظر است.

3ـ رشد

در واقع رشد هر جامعه تغییرات کمی در سطوح فنی، صنعتی و کشاورزی است. اما باید در نظر داشت که جنبه‌های دیگر جامعه یعنی جنبه‌های جمعیتی، فرهنگی و سیاسی نیز رشد دارند، اما در تعریف رشد تاکید بیشتر بر جنبه‌های اقتصادی هر جامعه است.

4ـ ترقی

ترقی عبارت است از: حرکت در مسیر هدفی مشخص. در فرهنگ جامعه شناسی جدید آمده است که تغییر در یک مسیر مورد انتظار، ترقی است؛ تغییری که شرایط یا پدیده‌های معینی را به عنوان اصلاح شرایط یا پدیده‌های قبلی به وجود می‌آورد

مفهوم کارکرد گرایانة ترقی

مفهوم ترقی در قرن بیستم با نظریه‌های کارکردگرایی در هم آمیخته است. کارکرد گرایان ترقی را به شکل افزایش در تقسیم کار اجتماعی در نظر گرفته‌اند و در واقع این بحث را با بحث‌های تکامل و تغییر اجتماعی پیوند زده‌اند.

5 ـ نوسازی

نوسازی مفهومی است که در کل، معادل فرایندی برای دگرگونی جامعه به کار می‌رود.

اصطلاح نوسازی برای تحیلیل مجموعه پیچیده‌ای از تحولاتی که در همه زمینه‌ها برای انتقال از جامعه سنتی به جامعه صنعتی رخ می‌دهد به کار برده می‌شد. نوسازی شامل تحولات در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و روانی است.

مفهوم نوسازی در انسان شناسی

انسان شناسان بر این باورند که نوسازی عبارت است از نابود کردن روابط سنتی که مانع از پیشرفت جامعه است و پذیرش ارزش‌های نو که راه توسعه را هموار می‌کند. مثلا، روابط خویشاوندی، پدرسالارانه و توارث سالاری را مانع از گسترش روابط صنعتی و بوروکراسی در کشورهای عقب مانده می‌دانند.

6 ـ توسعه

علمای علوم اجتماعی از توسعه تعاریف گوناگونی ارئه داده‌اند. مایکل تودارو بر این باور است که توسعه را باید جریانی چند بُعدی دانست که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق است.

توسعه و ارزش‌های فرهنگی

برخی از جامعه‌شناسان بر ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی تاکید دارند و توسعه را چنین تعریف کرده‌اند: توسعه ایجاد زندگی پرثمری است که فرهنگ آن را تعریف می‌کند. به این ترتیب، می‌توان گفت که توسعه دستیابی فزاینده انسان به ارزش‌های فرهنگی خاص توسعه است.

رهیافت‌ انواع توسعه

رای رسیدن به آرمان بهتر شدن جامعه‌ها، در جریان توسعه ملل، رهیافت‌های گوناگونی اجرا یا توصیه شده است. در اینجا به تعریف مهمترین آنها، «توسعه درون‌زا»، «توسعه برون ‌زا»، «توسعه ناموزون»، «توسعه موزون»،«توسعه از بالا» و «توسعه از پایین» بسنده می‌کنیم

1ـ توسعه درون زا

در توسعه درون‌زا از رشدی صحبت به میان می‌آید که نتیجه عملکرد داخلی نظام اجتماعی است. این نوع رشد با عملیات عمدتاً اقتصادی پیچیده‌ای به دست می‌آید و نتیجه تلاش اقتصادی، به ویژه صنعتی جامعه است.

2ـ توسعه برون‌زا

این الگو منشاء و جهتگیری خارجی و بیرونی دارد و الگویی تقلیدی است که براساس آن کشورهای توسعه نیافته باید از همان الگوهای توسعه کشورهای توسعه یافته استفاده کنند.

3ـ توسعه ناموزون

هرگاه سخن از الگوی توسعه ناموزون به میان می‌آید، منظور توسعه‌ای است که در سه سطح خُرد، میانه و کلان فاقد تعادل باشد. در سطح کلان، منظور این است که بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای توسعه نیافته تعادل در فرایند توسعه وجود ندارد.

4ـ توسعه موزون

در این نوع توسعه، هیچ کدام از بخش‌های چهارگانه (اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی) زیربنا یا روبنا به شمار نمی‌آیند که در نتیجه یکی از دیگری مهمتر جلوه کند.

مبادلات خارجی در توسعه «موزون»

در توسعه موزون تلاش می‌شود که در ارتباطات و مبادلات خارجی عمدتاً با طرفهایی قرارداد بازرگانی، تجاری و صنعتی بسته شود که هدفشان به زیر سلطه کشیدن کشورهای در حال توسعه نباشد.

5ـ توسعه از بالا

یکی از معروفترین نظریه‌های این زمینه، تبیین‌های ویلفردو پارتو و موسکا است که تأکید دارند نخبگان عامل تغییر در جوامع‌اند و با دردست گرفتن قدرت قادرند از نخبگانی که قدرت ندارند استفاده کنند.

جایگاه قدرت و مردم در توسعه از بالا

توسعه از بالا تاکید زیادی بر تمرکز قدرت و نوسازی ابزار و نهادهای اِعمال قدرت دارد. در این رهیافت بر تقسیم کار تاکید می‌شود و دخالت همگان در نظارت اجتماعی نامطلوب به شمار می‌آید

6 ـ توسعه از پایین

معمولا، توسعه از پایین با انقلاب همراه است و مشارکت توده مردم و همگان از اصول نخستین آن است. توسعه از پایین یعنی تغییرات بنیادی. در این نوع دگرگونی، مشارکت جوانان در تحولات سهم مهمی دارد.

نقش شوراها در توسعه از پایین

طرفداران توسعه از پایین، بر مشارکت همگانی در جریانات اقتصادی – اجتماعی تاکید می‌کنند. برای تحقق این مشارکت، تشکیل شوراها را ابزار اصلی مشارکت مردم در فرایند توسعه می‌دانند.

ابعاد توسعه

توسعه اقتصادی

توسعه سیاسی

توسعه فرهنگی

توسعه اجتماعی

توسعه فناوری و شاخص‎های آن

شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (به انگلیسی ICT Development Index یا به اختصار IDI) عبارت است از شاخص منتشر شده توسط اتحادیه بین‌المللی مخابرات سازمان ملل بر مبنای معیارهای مورد توافق بین‌المللی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات. این شاخص ابزار با ارزشی برای محک زدن مهمترین معیارهای اندازه گیری جامعه اطلاعاتی می‌باشد. IDI استانداردی است که دولتها، متصدیان ICT، آژانس‎های توسعه، محققین و دیگر بازیگران این حوزه می‌توانند برای اندازه گیری شکاف دیجیتالی و مقایسه عملکرد ICT در کشورهای مختلف به کار برند. شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر مبنای یازده معیار ICT بناشده است و در سه شاخه : دسترسی، مصرف و مهارت‎ها گروه بندی شده اند.

زیر شاخص دسترسی

زیر شاخص دسترسی، سطح آمادگی زیرساختی ICT را اندازه گیری می‌کند، و شامل پنج معیار و زیر ساخت دسترسی می‌باشد:

زیر شاخص مصرف

، میزان به کار گیری ICT را اندازه گیری می‌کند و شامل سه معیار مصرف می‌باشد:

زیرشاخص مهارتها

زیرشاخص مهارتها، توانمندی‎ها و شاخص‎های ورودی پیش نیاز و ضروری را اندازه گیری می‌کند. این شاخص شامل سه معیار می‌شود:

 

نتیجه گیری فصل اول:

1- توسعه مفهومی پیچیده و دارای ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است.
2- در برخی از رهیافت‌ها و تعاریف، توسعه را وابسته به ارزشها دانسته‌اند.
3- توسعه پدیده‌ای کاملا تاریخی است و به صورت جریانی در طول زمان مطرح است.
4- توسعه در سطوح سه گانه خُرد، میانه و کلان مطرح است.
5- توسعه در بعضی از جوامع کاملاً به صورت موزون پیاده می‌شود.

فصل دوم پیشگامان توسعه

 

آرای پیشگامان جامعه شناسی درباره توسعه

بنیانگذاران و پیشگامان جامعه شناسی آغازگر واقعی بحث‌های مربوط به توسعه بوده‌اند که می‌توان از اگوست کنت، هربرت اسپنسر، کارل مارکس، ماکس وبر، امیل دورکیم و ویلفردو پارتو یاد کرد...

1- آگوست کنت

به اعتقاد کنت، باید اساس قوانین تاریخی در مورد پیشرفت دانش بشر را از طریق مراحل سه گانه «الهی»، «مابعد الطبیعی» و «اثباتی» تبیین کرد.

اگوست کنت، متاثر از زیست شناسان، توسعه نظام‌های اجتماعی را همچون رشد بدن موجود در نظر می‌گیرد.

2- هربرت اسپنسر

هربرت اسپنسر ماهیت اصلی پیشرفت را توسعه ناهمگونیها و جریانی از تفکیک پذیری می‌دانست.

حرکت کلی از همگونی به ناهمگونی، از ساده به پیچیده و از تفکیک نیافته به تفکیک یافته است.

3 – کارل مارکس

از نظر مارکس، در اروپا نظام‌های اجتماعی‌به ترتیب: نظام‌های اشتراکی اولیه، برده‌داری، فئودالیسم و سرمایه‌داری، یکی پس از دیگری، بر جوامع مسلط بوده‌اند.

فرجام سرمایه‌داری در نظریه مارکس

براساس تحلیل‌های مارکس، تضادهای درونی نظام سرمایه‌داری باعث ایجاد طبقه کارگر انقلابی به نام «پرولتاریا» می‌شود که در مبارزه با طبقه سرمایه‌دار (بوروژوا)، اساس و بنیان سرمایه‌داری را بر می‌اندازد و نظام سوسیالیستی را پیاده می‌کند.

4- ماکس وبر

ماکس وبر باور داشت که آئین پروستاتی منشاء پیدایی روحیه سرمایه‌داری در غرب گردیده است. به زعم او، بزرگترین مانع در راه ظهور سرمایه‌داری غرب نیروی جبری ارزش‌های سنتی قبل از اشاعه آئین پروتستانیسم بوده است.

اقتدار و تکامل

ماکس وبر، الگوی تکاملی از ماهیت اقتدار در جوامع غربی را انتقال از اقتدار سنتی به قانونی – عقلایی می‌داند.

5- امیل دورکیم

تفکیک دورکیم میان همبستگی‌های مکانیکی و ارگانیکی، در واقع،‌ نوعی سنخ شناسی از انسجام‌های موجود در جامعه‌های سنتی و نو است.

تقسیم کار در نظریه دورکیم

دورکیم معتقد است که در سازمان جامعه‌های پیشرفته تقسیم کار بیشتری وجود دارد و هرچه جوامع از حالت مکانیکی به ارگانیکی می‌گرایند، تقسیم کار بیشتری در آنها رخ خواهد داد.

6 ـ ویلفردو پارتو

به نظر پارتو، مهمترین خصلت‌های نظام اجتماعی عبارتند از:

الف) توزیع قدرت

ب) میزان بازدهی نظام

ج) ‌نماد ارزشها و هنجارها

د) میزان نابرابری منابع

ه) سطح تحرک اجتماعی

آرای پیشگامان تفکر تخصصی درباره توسعه

پس از تفکرات اولیه علمی درباره تکامل و توسعه، در علوم اجتماعی، به طور کلی،‌ با اندیشمندانی روبه‌روییم که به صورت تخصصی‌تری موضوع توسعه را با شیوه‌های علمی تری بررسی کرده‌اند.

در اینجا به 9 نظریه پرداز می‌پردازیم.

1- لرد بائر

لرد بائر معتقد است که قابلیت و ابتکار اقتصادی، تجارت و گسترش بازارها نیروهای محرک توسعه است. بائر حرکت از بازارهای معیشتی کوچک به بازارهای بزرگتر را مهم می‌داند.

لزوم غرب‌گرایی:

به نظر بائر، مفهوم ترقی مادی، که آن را نظارت فزاینده بشر بر محیط زیست و شیوه‌های عمل ناشی از آن می‌داند، پدیده‌ای غربی است و آرمان نوسازی بدون غربگرایی، تضاد درونی به همراه دارد.

2ـ کالین کلارک

کلارک معتقد است برای کشورهایی که نخستین مراحل توسعه اقتصادی را می‌گذرانند، با ارزش‌ترین سرمایه‌گذاری‌ها، سرمایه‌گذاری در بخش زیربنایی است. به ویژه برای حمل و نقل، که بدون آن کشاورزی فقط در سطح محلی و مصرفی امکان‌پذیر است.

3- آلبرت هیرشمن

نظر هیرشمن بعدها «صنعتی شدن از طریق جایگزینی واردات» نام گرفت. در صنعتی شدن از طریق جایگزینی واردات، یک کشور در واردات کالا برتری نسبی به دست خواهد آورد، چرا که هر قدر واردات کالای مصرفی بیشتر رواج یابد، احتمال بیشتری وجود دارد که صنعت داخلی تازه تاسیس آن را ساقط کند.

4- سرآرتور لوئیس

پروفسور لوئیس سه رهیافت را برای صنعتی شدن بیان می‌کند: افزایش صادرات کشاورزی، اقتصاد خودبسا و صدور کالاهای ساخته شده مربوط به افزایش صادرات کشاورزی

کمک‌های خارجی

لوئیس به مساله تورم در کشورهای کم توسعه توجه خاصی داشته و در این مورد اشاره‌ای به کمک‌های خارجیان به کشورهای کم توسعه کرده است. وی باور داشت که باید به کشورهای ثروتمند فهماند که با اعطای کمک به کشورهای فقیر، خود کشورهای ثروتمند بهره می‌برند.

5ـ گونار میردال

میردال احساس می‌کرد که کمک‌ به کشورهای کم توسعه بیشتر باید، به جای شکل سنتی خود، یعنی کمک‌های توسعه برای انجام دادن طرح‌های عظیم صنعتی، به صورت «کمک‌های امدادی و اضطراری» درآید تا فقر انبوه و فاجعه‌ها را تخفیف دهد.

کشورهای کمک دهنده بر چگونگی استفاده از کمک باید نظارت داشته باشند.

6 ـ رائول پره بیش

بخش اساسی آرای پره بیش مشتمل بر این مطلب است که دستاوردهای فنی تنها در کشورهای عمدتاً صنعتی «مرکز» تمرکز یافته و ساختار قیمت کالاها و خدمات بازرگانی در مراکز و «پیرامون» مانع توزیع مطلوب آن شده است.

خط مشی بین‌المللی پره بیش

به نظر پره بیش اتخاد خط مشی بین‌المللی براساس مسئولیت مشترک، هدف‌های یکسان و اقدام‌های هماهنگ در تحقق امر توسعه کشورهای پیرامونی ضروری است. کشورهای پیرامونی باید به مازاد اقتصادی خود پویایی ببخشند.

7ـ پل روزنشتاین- رودان

در رشد مطلوب و درون‌زا، باید اختلاف بین دستمزدهای شهری و روستایی کاهش یابد. برای این منظور یک تجدید سازمان اساسی در کشاورزی لازم است. به منظور کاهش نابرابری میان شاغلان و بیکاران، قایل شدن حق اشتغال برای افراد جامعه حداقل چیزی است که جوامع امروزی با عنوان برابری فرصت‌ها باید برای مردم فراهم آورند.

8-‎هانس دبلیو سینگر

توجه اساسی سینگر به وجود اختلافات ساختاری بین کشورهای صنعتی صادر کننده کالاهای ساخته شده و کشورهای صادر کننده مواد اولیه معطوف است.

به اعتقاد سینگر راه حل برای مناسب کردن رابطه مبادلاتی بین کشورهای در حال توسعه و پیشرفته به این شرح است:

راه حل‌ها برای تعدیل روابط اقتصادی کشورهای کمتر توسعه یافته و پیشرفته:

1- تغییر روابط فیمابین کشورها از نظر قدرت چانه‌زنی؛

2- تاکید بر خودبسایی جمعی از طریق بسط تجارت و سرمایه‌گذاری میان خود کشورهای در حال توسعه؛

3- قطع ارتباط بازرگانی براساس ملاحظات ملی؛

4- جایگزینی صادرات، به نظر وی متعادل کردن رابطه مبادلاتی، کلید رهایی کشورهای در حال توسعه از توسعه نیافتگی است.

9ـ ژن تینبرگن

تینبرگن اعتقاد داشت که یکی از مشخصه‌های آشکار توسعه نیافتگی کمبود سرمایه است که به طرق مختلف مشاهده می‌شود. اختلاف بین اغنیا و فقرا در کشورهای در حال توسعه به دو نکته دلالت دارد: نخست کمبود و اختلاف در سرمایه انسانی و دوم اختلاف در نیرو و قدرت

اهمیت کشاورزی در نظریه تینبرگن

با توجه به رشد سریع جمعیت، افزایش بهره‌وری در کشاورزی باید هدف قرار گیرد. چون سرمایه مادی و انسانی در کشورهای جهان سوم کمیاب است، اگر به فعالیت‌هایی بپردازند که کارگر طلب باشد و بر مبنای منابع طبیعی باشد، تولید ملی خود را به حداکثر خواهند رسانید.

نتیجه‌گیری فصل دوم:

1- آغاز تفکر علمی درباره توسعه به دورة اندیشمندان اجتماعی کلاسیک مربوط می‌شود.

2- پیشگامان بحثهای تخصصی توسعه در ابتدای قرن بیستم میلادی پا به عرصه وجود نهادند.

3- محور اصلی تفکرات اخیر در حوزه توسعه دارای جهت‌گیری اقتصادی است.

فصل سوم نظریه‎های جامعه شناسی توسعه

اهداف:

1- اطلاع از طبقه بندی کلی نظریه‎های توسعه

2- آشنایی با نظریات صورتبندی اجتماعی

3- آگاهی از ارتباط الگوهای توسعه با انگاره‎های مختلف جامعه شناختی

 

3 دیدگاه اصلی برای توسعه:

جامعه شناسی توسعه عمدتاً با 3 دیدگاه مواجه است:

الف) دیدگاه نوسازی

ب) دیدگاه وابستگی

ج) دیدگاه صورت بندی اجتماعی

الف) نظریات نوسازی

ریشه‌های نظری این دسته از نظریات به اندیشمندانی می‌رسد که به جامعه به صورت تکاملی خطی یا ادواری می‌نگریسته‌اند.

براساس بحث‌های این نظریه‌پردازان، انگاره‌های مختلفی در نظریات نوسازی به وجود آمده که هرکدام بر یک یا چند عامل مشخص تاکید گذارده‌اند. این انگاره‌ها عبارتند از: ساختی، فرهنگی، روان شناختی و فرایند.

1- انگاره ساختی

انگاره ساختی از نظریه عمومی پارسنز درباره کنش، که رابطه بین نظام‌های اندامواره، شخصیت، جامعه و فرهنگ را تبیین می‌کند، سرچشمه گرفته است. از نظر پارسنز تکامل مستلزم افزایش تفکیک‌پذیری در نظامهای اندامواره، شخصیت، جامعه و فرهنگ و نیز افزایش پیچیدگی در هر یک از این نظام‎هاست.

انگارة ساختی نَش

منینگ نش نوسازی را براساس «اشاعه فرهنگی» در سه مقوله زیر دسته‌بندی کرده است: 1- تغییر با تماس پیرامونی که مستلزم گسترش مرزهای اقتصادی غرب است، اما به گونه‌ای که در جوامع دیگر تاثیر بگذارند، بدون آنکه غربیان و شکلهای سازمان اجتماعی آنان معرفی شوند.2- تغییر با تماس واسطه ای. 3- تغییر با تماس مستقیم.

2- انگاره فرهنگی

انگاره فرهنگی جنبه‌های پویای نوسازی را بر حسب ایجاد تغییرات در ساخت هنجاری اجتماع، به ویژه مجموعه‌ای از ارزشها که مانع یا مشوق نوسازی می‌شوند، بررسی می‌کند.

انگاره فرهنگی پیریز

رالف پیریز، براساس پژوهش خود درباره ارزشهای مذهبی در شرق و تاثیر بازدارنده آنها در توسعه اقتصادی، نتیجه‌گیری می‌کند که اصولاً آن نظام ارزشی که نظمی مذهبی و کناره گیری از دنیا را برای وصول به رستگاری توصیه می‌کند در برابر توسعه سازمان اجتماعی جدید و فن‌آوری دارای دیدی خصمانه است.

3- انگاره روان شناختی

براساس این چشم‌انداز، ایجاد سلسله تغییراتی مطلوب در ساخت شخصیت افراد ممکن است زیربنای فرایند نوسازی نظامی معین باشد. در اینجا تاکید الگوهای تغییر در نظام اعتقادات و خصوصیات شخصیتی است.

انگاره روان شناختی مک کللند

دیوید مک کللند عوامل پویای نوسازی را بر حسب پرورش کودک، که انگیزه‌های کسب موفقیت را تحریک و یا مانع می‌شود و نهایتاً‌ به توسعه یا توسعه نیافتگی اقتصادی می‌انجامد، توضیح می‌دهد.

انگاره روان شناختی اینکلس

آلکس اینکلس بر گرایش‌هایی که نوگرایی فرد را موجب می‌شوند تاکید می‌گذارد.

از نظر اینکلس، انسان نو، شهروندی مشارکت کننده و آگاه است، در برابر انجام وظایف و کارها احساس مسئولیت کامل می‌کند، مستقل، خودمختار، روشنفکر و قابل انعطاف است

4ـ انگاره فرایند

انگاره فرایند به عواملی نظیر ارتباطات، شهری شدن، صنعتی شدن، دنیایی شدن و غربی شدن نظر دارد و بر آن است که وجود این عوامل ممکن است زنجیره توسعه نیافتگی را در کشورهای در حال توسعه از هم بگسلاند و آنها را به جانب رشد و توسعه هدایت کند.

نارسایی‌های نظریات نوسازی

بزرگترین نارسایی نظریات نوسازی چشمپوشی از تحلیل ساخت درونی کشورهای جهان سوم است.

انگاره‌های توسعه در کشورهای پیشرفته و جهان سوم متفاوت است. زیرا میان گذشته و حال کشورهای توسعه نیافته و توسعه یافته کنونی مشابهتی وجود ندارد.

مور و انگاره فرایند

عده‌ای همچون ویلبرت مور از فرایند صنعتی شدن همچون اولین عامل محرک نوسازی یاد می‌کنند. نظریه وی با جبرگرایی فن آورانه شباهت زیادی دارد. به نظر او، در دنیای نو صنعت با فراورده‌هایش به خوبی خود را نشان داده است و هر کشوری که درگیر صنعتی شدن نشود به احتمال قوی از رشد و توسعه اقتصادی باز می‌ماند.

ب) نظریات وابستگی

ریشه‌های فکری این نظریات را می‌توان در آرای مارکس درباره استعمار و کشورهای مستعمره جستجو کرد.

در اینجا به 4 نظریه اصلی این دیدگاه اشاره می‌شود.

1ـ امپریالیسم و عقب ماندگی

یکی از پیشگامان استفاده از عامل امپریالیسم در تبیین وابستگی و عقب ماندگی کشورهای جهان سوم پل باران است و دستمایه اصلی اندیشه وی مفهوم مازاد اقتصادی و نحوه جذب یا مصرف این مازاد است.

مازاد اقتصادی و امپریالیسم

پل باران معتقد است که مازاد داخلی کشورهای عقب مانده،‌ به جای آنکه در همان جا از نو سرمایه‌گذاری شود و موجبات پیشرفت را فراهم آورد، به تصاحب امپریالیسم در می‌آید و جذب خارج می‌شود. بدین ترتیب، کشورهای عقب مانده از توان و امکانات لازم برای سرمایه گذاری و پیشرفت محروم می‌مانند.

2ـ توسعه نیافتگی شدید

نخستین بار آندره گوندر فرانک مفهوم توسعه نیافتگی شدید را بیان کرد. وی با پذیرش نظر باران درباره خروج مازاد اقتصادی از کشورهای عقب مانده، کوشید نظریه‌ای در باب توسعه نیافتگی و ارتباط آن با توسعه یافتگی عرضه کند.

نقش متروپل (سرمایه داری جهانی) در عقب ماندگی

به نظر فرانک، آن مناطقی که امروز از توسعه نیافته‌ترینهایند، در واقع، همان کشورهایی‌اند که از لحاظ تاریخی بیشترین و نزدیکترین ارتباط را با متروپلها داشته‌اند. او بر آن است که تنها راه چاره اولا پایان دادن به نفوذ سرمایه‌داری متروپل، و ثانیاً از میان برداشتن سرمایه‌داری از طریق پیاده کردن اصول سوسیالیسم است.

3ـ وابستگی جدید

در بحث وابستگی جدید تئوتونیو دوز سانتوز پیشگام است. وی وابستگی را چنین تعریف می‌کند:

منظور ما از وابستگی موقعیتی است که در آن اقتصاد برخی از کشورها، تابعی از بسط و توسعه اقتصاد کشور دیگر می‌گردد.

اقتصاد جهانی عامل آشفتگی

از نظر اواقتصاد جهانی اقتصادهای ملی رااز طریق در اختیار گرفتن یا انحصاری‌کردن بازار کالاهای جهانی، سرمایه و حتی نیروی کار، در خود حل می‌کند و روابط موجود بین کشورهای مسلط و وابسته را نابرابر می‌کند و آشفته می‌سازد.

نقش شرکت‌های چند ملیتی

از نظر دوز سانتوز شرکتهای چند ملیتی در وابستگی کشورهای جهان سوم آثار بسیار تعیین کننده‌ای دارند. اولا، چون سرمایه‌ها ملیت مشخصی ندارند، دولت‌های کشورهای جهان سوم نمی‌دانند که با چه کشوری در امور توسعه خود تماس دارند. ثانیاً موضوع نحوه صنعتی شدن کشورهای وابسته مطرح است.

4ـ توسعه وابسته

فرناندو هنریکو کاردوسو، و انزو فالتو از پیشکسوتان این دسته از نظریات‌اند و تقریباً جدیدترین آرا را عرضه کرده‌اند.

این دو نظریه پرداز معتقد به رشد سرمایه‌داری وابسته در داخل کشورهای در حال توسعه با هدف مولدتر شدن بخش سنتی این کشورها هستند.

توصیه کاردوسو

کاردوسو راه‌حل‌های نو توسعه را چنین خلاصه می‌کند: تشکیل بازار «ماورای ملی» که در آن صرفه‌جویی‌های ناشی از مقیاس تولید اثر تعیین کننده‌ای دارد؛ تحکیم بازارهای داخلی، به نحوی که به مصرف‌گرایی توده‌ها نینجامد؛ سازمانیابی مجدد و مشارکت نظامهای سیاسی در جهت حفظ ثبات جامعه و انباشت و تراکم بیشتر سرمایه‌ در درون مملکت.

نارسایی‌های نظریات وابستگی

هرچند نظریات وابستگی، در مقایسه با نظریات نوسازی، راه تازه‌ای را برای مطالعه فرایند تحولات در جهان سوم می‌گشایند، این نظریات نیز خالی از ایراد نیستند. برخی از این ایرادها عبارتند از:

تاکید بیش از حد بر نیروهای خارجی و قایل شدن اهمیت اندک برای ساخت داخلی و تأکید بیش از حد بر جنبة اقتصادی- سیاسی ارتباط بین ساخت کشورهای پیشرفته و عقب مانده.

پ) نظریات صورتبندی اجتماعی

تعدادی از جامعه‌شناسان توسعه و انسان شناسان اقتصادی، برخلاف نظریات نوسازی و وابستگی، برآنند که هیچ کدام از عوامل داخلی و خارجی دارای نقش تعیین کننده نیستند.

لوئی آلتوسر و اتین بالیبار از اولین کسانی بودند که مفهوم «هم آمیختگی» شیوه‌های تولیدی را در چارچوب صورت‌بندی اجتماعی به کار بردند.

تعریف صورت‌بندی اجتماعی

این دیدگاه بر آن است که تاریخ جوامع بشری تاکنون شاهد چندین شیوه تولید بوده است. هر شیوه‌ای از تولید با دوره تاریخی معینی ارتباط دارد و در مجموعه‌ای به نام صورتبندی اجتماعی جای گرفته است. صورتبندی اجتماعی مبین نوع یا ساخت تاریخی جامعه است و بر یک شیوه تولید معین و مشخص اتکا دارد.

رشد سرمایه داری تجاری

براساس نظریات صورت بندی اجتماعی به واسطه رخنه سرمایه و مصنوعات خارجی، در کشورهای جهان سوم تولیدات صنعتی و سرمایه‌داری صنعتی مالی به ضعف گراییده است. در عوض سرمایه‌داری تجاری رشد کرده و به عامل واسطه میان امپرالیسم و اقتصاد این کشورها مبدل شده است.

عوارض رشد سرمایه‌داری وابسته

رشد سرمایه‌داری وابسته در کشورهای جهان سوم دارای عوارض اقتصادی و اجتماعی فراوانی است که برخی از آنها عبارتند از:

1- در نتیجه احداث صنایع جدید صنایع بومی به سقوط کشیده می‌شوند.

2- الگوی سرمایه‌گذاری شرکتهای چند ملیتی در تحلیل نهایی چیزی جز همان الگوی استعماری نخواهند بود.

- سرمایه گذاری بیشتر به تولید کالاهای تجملی که به کار قشرهای مرفه می‌آید، اختصاص داده می‌شود.

4- تجهیزات سرمایه‌داری و مواد اولیه صنایع کلا از خارج وارد می‌شوند.

5- نابرابری اقتصادی در میان قشرهای مختلف افزایش و به مهاجرت دایمی روستاییان منجر می‌گردد.

نارسایی‌های دیدگاه صورتبندی اجتماعی

هرچند که نظریات صورتبندی در مقایسه با دو دیدگاه نوسازی و وابستگی از جامعیت بیشتری برخوردارند اما آنها نیز دارای نکات ضعفی‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

اول آنکه توصیف دقیقی از ارتباط بین شیوه‌های تولیدی در درون هر صورتبندی عرضه نمی‌کنند.

دوم آنکه بدین مطلب توجه نشده است که تبیین فرایند تحول در صورتبندی‌های مرکز و پیرامون یکی نیست.

فصل چهارم موانع توسعه در کشورهای در حال توسعه

موانع داخلی توسعه

1ـ موانع اقتصادی

موانع داخلی اقتصادی ناشی از ساختار اقتصادی جوامع در حال توسعه است که 4 شاخص به شرح زیر دارد.

کمبود سرمایه‌گذاری

توزیع نابرابر کالا و خدمات

رشد بی تناسب بخش خدمات

بیکاری و فقر

2ـ موانع سیاسی

موانع داخلی سیاسی در کشورهای در حال توسعه مربوط به بقایای ساختار سیاسی سنتی آنهاست و به 4 شکل خود را نمایان می‌سازد.

3ـ موانع فنی

در رویارویی با فن‌آوری وارداتی، یک موقعیت خاص برای کشورهای در حال توسعه به وجود آماده که ویژگی‌های آن را می‌توان از 4 زاویه تحلیل کرد.

4ـ موانع اجتماعی

شاید از مهمترین عوامل مخدوش کننده توسعه در کشورهای در حال توسعه همین موانع اجتماعی باشد. این موانع در سطح بسیار وسیع به 4 دسته تقسیم می‌شوند.

5 ـ موانع فرهنگی

بسیاری از جامعه شناسان توسعه موانع فرهنگی را اصلیترین موانع توسعه کشورهای عقب مانده می‌دانند. این موانع بسیار زیادند، امادر سطح گسترده به 4 شکل دیده می‌شوند.

6ـ موانع زیست محیطی

طرفداران محیط زیست هشدار داده‌اند که عوامل متعددی در کشورهای در حال توسعه ممکن است بازدارنده توسعه باشد. این عوامل را می‌توان به 4 دسته تقسیم کرد.

موانع خارجی توسعه

اهمیت موانع خارجی توسعه کمتر از موانع داخلی نیست. موانع خارجی توسعه 6 دسته‌اند: اقتصاد بین‌الملل، سلطه امپریالیستی، فن‌آوری برتر، نظارتهای اجتماعی،‌ نفوذ فرهنگی و تخریب محیط زیست.

1- اقتصاد بین‌الملل

نظام اقتصاد بین‌الملل همچون تیغ دو لبه‌ای عمل می‌کند که یک لبه آن باعث توسعه و رشد کشورهای پیشرفته می‌شود، در حالی که لبه دیگر آن دقیقاً در جهت استثمار جهان در حال توسعه و در نتیجه مانع توسعه این کشورهاست. اقتصاد بین‌الملل به 4 طریق فرایند جهان سوم را مخدوش می‌کند:

2ـ سلطه امپریالیستی

امپریالیسم در مقام پدیده جهانی سلطه‌گر،‌ در دو قرن پیشین نقش تعیین کننده‌ای در جریان توسعه کشورهای در حال توسعه ایفا کرده است. این پدیده از لحاظ سیاسی به 4 شکل سلطه خود را بر کشورهای جهان سوم اعمال می‌کند.

3 ـ فن‌آوری برتر

کشورهای پیشرفته، با در اختیار داشتن فن‌آوری، نوع دیگری از سلطه را بر کشورهای در حال توسعه اعمال می‌کنند که خود وسیله‌ای است برای وابستگی هرچه بیشتر کشورهای جهان سوم. فن‌آوری برتر به 4 طریق در کشورهای در حال توسعه تاثیر می‌گذارد.

4ـ نظارتهای اجتماعی

معمولاً کشورهای پیشرفته به شیوه‌هایی خاص نظارتهای اجتماعی بر کشورهای در حال توسعه اعمال می‌کنند و باعث تشدید توسعه نیافتگی در آنها می‌گردند. این نظارتها بسیار متنوع است، اما در سطح بسیار کلی به 4 دسته تقسیم می‌شود.

5 ـ نفوذ فرهنگی

غرب با برخورداری از نظام جهانی سرمایه‌داری به فرهنگی دست یافته که دارای خصلت گسترش و نفوذ شده است. این نفوذ به شکل‌های چهارگانه در جوامع در حال توسعه عملی شده است.

6 ـ تخریب محیط زیست

با وجود سازمان‌های حفظ محیط زیست در کشورهای پیشرفته، سازمانهایی وجود دارند که محیط زیست در جهان سوم را قربانی نفع اقتصادی خود می‌کنند. این تخریب به 4 روش انجام می‌گیرد و مانع توسعه جهان سوم است.

فصل پنجم رویکردهای توسعه

الف) رویکرد نوسازی

در نیمه اول قرن بیستم اصطلاح نوسازی به فرایند تغییرات در کشورهای عقب مانده گفته می‌شد که آنها را از ساختارهای سنتی به وضعیت نو انتقال می‌دهد.

پنج الگوی کاربردی نوسازی:

1- الگوی نوسازی اقتصادی

الگوی نوسازی اقتصادی شامل نوسازی صنعت و فن‌آوری، کشاورزی، خدمات و تغییر در نیروی کار است. طرفداران این الگو بر این باورند که نوسازی صنعت مستلزم معرفی ماشین‌های نو و روش‌های نو و تولید است.

2-الگوی نو سازی سیاسی

برخی از طبرخی از طراحان نوسازی بر این باورند که پیشنیاز نوسازی کلی جوامع عقب‌مانده، نوسازی سیاسی است. به عبارت دیگر اینان بیان می‌کنند که نخست باید ساختار سیاسی این کشورها تغییر کند تا بتوان به تغییرات در دیگر زمینه‌ها دست یافت.

تعریف جهانی شدن:

جهانی شدن براساس «عام گرایی» در مقابل «خاص گرایی»، «همگونی» در برابر «تفکیک»، «یگانگی» در برابر «چندگانگی» «تمرکزگرایی» در مقابل «عدم تمرکزگرایی» و بالاخره «پیوستگی» در برابر «از هم گسیختگی» است.

نقش جهانی شدن در سیاست داخلی

بر اثر جریان جهانی شدن، الگوی نوسازی سیاسی در کشورهای در حال توسعه به عرصه‌ای وارد شده که بر اثر فشارهای بین‌المللی، حکومت‌های این کشورها مجبورند که به تدریج بر میزان مشارکت مردم در جریانات سیاسی بیفزایند و از اعمال مستبدانه سیاسی بپرهیزند.

3 ـ‌ الگوی نوسازی اجتماعی

نوسازی اجتماعی در جوامع در حال توسعه با تغییر در روابط خانوادگی همراه بوده است. خانواده از حالت گسترده به شکل هسته‌ای تغییر ساختار داده.

از سوی دیگر تاکید شده است که در سازمان‌های اداری کشورهای در حال توسعه نباید اشغال مقام‌های سازمانی بر پایه روابط خویشاوندی یا گروهی باشد بلکه باید بر پایه شایسته سالاری انجام گیرد.

4ـ الگوی نوسازی فرهنگی

هنگامی که سخن از نوسازی فرهنگی به میان می‌آید، منظور حرکت از فرهنگ سنتی به سوی فرهنگ جدید است.

با به وجود آمدن فرهنگ جهانی، نوسازی فرهنگی در کشورهای در حال توسعه آسانتر می‌شود و جهان به سمت یک فرهنگ واحد قدم می‌نهد.

5 ـ الگوی نوسازی روانی

نوسازی روانی اشاره به نوعی تحرک روانی یا ذهنی دارد که در آن افراد ویژگی‌های روانی، ارزشی، انگیزشی و اعتقادی تازه‌ای را کسب می‌کنند.

ب ) رویکرد وابستگی

الگوهای جدید رویکرد وابستگی

در رویکرد وابستگی، الگوهای جدیدتری با عنوان‌های «توسعه متوازن»، «توسعه بر مبنای خود اتکایی»، «توسعه وابسته» و «توسعه جدید» به وجود آمد و راه‌های نجات از وابستگی برای کشورهای توسعه نیافته در نظر گرفته شد.

1- الگوی توسعه متوازن

در الگوی توسعه متوازن چون توسعه نیافتگی جهان سوم را عمدتاً به توسعه یافتگی سرمایه‌داری کشورهای غربی مربوط می‌دانند، تنها راه نجات را در بریدن از امپریالیسم و برچیدن روابط سرمایه‌داری در درون کشورهای جهان سوم می‌دانند.

2- الگوی توسعه بر مبنای خود اتکایی

کشورهای توسعه نیافته در مبادله با کشورهای توسعه یافته اگر به صورت انفرادی وارد شوند، اسیر مبادله نابرابر می‌شوند.

برای اینکه این کشورها بتوانند در بازار جهانی رابطه مبادله نابرابر را بشکنند باید با یکدیگر تشکیل «تعاونی‌های منطقه‌ای» بدهند.

3ـ الگوی توسعه وابسته

در این الگو، سرمایه‌گذاری مشترک بین سرمایه‌های داخلی و خارجی به معنی نظارت خارجیان بر فرایند تولید نیست و اهداف تولیدی را برنامه‌ریزان ملی تعیین می‌کنند.

از رابطه دو جانبه و غیر سلطه‌گرانه، فرایند توسعه‌ای به وجود می‌آید که طرفین از آن منفعت می‌برند و امکان توسعه یافتگی برای کشور توسعه نیافته ایجاد می‌شود.

4 ـ الگوی توسعه جدید

در الگوی توسعه جدید تاکید بر راهبرد دعوت از سرمایه گذاری خارجی است. در این الگو، از شرکت‌های چند ملیتی خواسته می‌شود تا در زمینه‌های اقتصادی و به ویژه صنعتی کشورها سرمایه‌گذاری کنند.

تقسیم کار بین‌المللی

در الگوی توسعه جدید، تاکید بر تقسیم کار بین‌المللی جدید در نظم جدید اقتصاد جهانی است.

پ) رویکرد توسعه همه جانبه

در چند سال اخیر در چارچوب این رویکرد جدید سه الگوی «توسعه پایدار»، «توسعه یکپارچه» و «توسعه انسانی» مطرح شده است.

1ـ الگوی توسعه پایدار

سازمان ملل، توسعه پایدار را به همه کشورها همچون الگوی جامع توسعه پیشنهاد کرده است. سازمان ملل در نسخه خود بر جنبه‌های زیر تاکید نهاده است.

2ـ الگوی توسعه یکپارچه

برای رسیدن به توسعه یکپارچه باید به چهار متغیر اصلی توجه شود:

  1. ارزیابی توانایی‌های طبیعی جامعه مورد نظر
  2. تعیین ساختار زیربنایی موجود
  3. تشخیص نیروی انسانی موجود برای توسعه
  4. مقدار منابع مالی قابل دسترس در کشور

3 ـ الگوی توسعه انسانی

یکی از جدیدترین الگوها در رویکرد توسعه همه جانبه، توسعه انسانی است.

توسعه انسانی: مساله بنیادین برای مردم عبارت است از برخورداری از زندگی طولانی همراه با تندرستی، دستیابی به دانش و توانایی نیل به منابعی که برای پدید آوردن سطح مناسب زندگی لازم است.

فهرست سازمان ملل

براساس فهرست سه گانه سازمان ملل در طبقه‌بندی کشورها براساس شاخص توسعه انسانی، کشور ایران در فهرست دوم یعنی کشورهای با توسعه انسانی متوسط قرار دارد. ایران در بین 130 کشور دارای رتبه 70 و بعد از کشور سوریه به لحاظ میزان توسعه انسانی قرار دارد.

 

منابع:

  1. کتاب جامعه شناسی توسعه، دکتر لهاسایی زاده، عبدالعلی، (1383)،انتشارات دانشگاه پیام نور، چاپ سوم

 http://sociologybook.blogfa.com/cat-10.aspx

 https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87_%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C#.D9.86.D8.B8.D8.B1.DB.8C.D9.87.E2.80.8C.D9.87.D8.A7.DB.8C_.D8.AA.D9.88.D8.B3.D8.B9.D9.87

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87_%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C

 


مقالات
سیاست
رسانه‎های دیجیتال
علوم انسانی
مدیریت
روش تحقیق‌وتحلیل
متفرقه
درباره فدک
مدیریت
مجله مدیریت معاصر
آیات مدیریتی
عکس نوشته‌ها
عکس نوشته
بانک پژوهشگران مدیریتی
عناوین مقالات مدیریتی
منابع درسی (حوزه و دانشگاه)
مطالعات
رصدخانه شخصیت‌ها
رصدخانه - فرهنگی
رصدخانه - دانشگاهی
رصدخانه - رسانه
رصدخانه- رویدادهای علمی
زبان
لغت نامه
تست زبان روسی
ضرب المثل روسی
ضرب المثل انگلیسی
جملات چهار زبانه
logo-samandehi
درباره ما | ارتباط با ما | سیاست حفظ حریم خصوصی | مقررات | خط مشی کوکی‌ها |
نسخه پیش آلفا 2000-2022 CMS Fadak. ||| Version : 5.2 ||| By: Fadak Solutions نسخه قدیم