Fadak.IR راهکارهای فدک
English Русский العربية فارسی
مقالات مدیریت مطالعات زبان


/ علوم انسانی / کلام و عقاید / مسیحیت

معرفی و خلاصه‎ای از کتاب درآمدی به مسیحیت نوشته مری جو دیور


   فصل اول: خدا در کتاب مقدس
   فصل دوم: زندگی عیسی و زمینه آن
   فصل سوم: ظهور امّت مسیحی
   فصل چهارم : مسیحیت ارتدکس
   فصل پنجم : ابعاد نهضت اصلاح دینی
   فصل ششم : استمرار نهضت اصلاح دینی

فصل اول: خدا در کتاب مقدس

اگر از پیروان ادیان و حیانی بپرسند چگونه خواست و اراده خدا را می‌شناسند، می‌گویند خدا با مردم سخن گفته و خود را آشکار ساخته و با آنان ارتباط داشته و این امر همان وحی است و به معنای پرده برداری یا آشکار سازی است.

وحی و تجربه دینی

  1. وحی یکی از ارکان ایمان مومنان و مسئله پیچیده‌ای برای عالمان الهیات است. یهودیت با این اعتقاد که خدا، واقعاً به نحوی ظاهر شده یعنی خدا دیده شده یا صدای او شنیده شده است. بنابراین کلید اولیه فهم وحی، تجربه است که یهودیان این تجربه را درک کرده اند. تجربه کردن خدا غالباً خوف آور و پر زحمت است.
  2. وحی راهی یک طرفه نیست، بلکه آغاز یک مشارکت است، خدا وحی نازل می‌کند امّا مردم باید انتخاب کنند که طبق این وحی زندگی کنند یا خیر؛ انتخابی که غالباً مستلزم این است که اعتقاد به وقوع وحی داشته باشند یا خیر.
  3. در مسیحیت و یهودیت، معنای رایجی از وحی وجود دارد، یعنی خدا پیوسته الوهیت خود را آشکار می‌کند و مؤمنان را به فهم و مشارکت عمیق تری فرا می‌خواند.
  4. وحی عبارت از ارتباط خود خدا و در ظاهر به طرق چندی واقع می‌شود ؛ و این الگو در هر زمان تکرار می‌شود: ارتباط مستقیم خدا از یک طرف و واکنش و پاسخ مردم از طرف دیگر.
  5. وحی در یهودیت و مسیحیت عبارت از ارتباط مستقیم خدا که متوجه گروهی از مردم است. ممکن است که فرد واحدی آن را تجربه کرده باشد، امّا محتوای آن به همه مردم مربوط می‌شود و پاسخ و اعتقاد کل گروه را می‌طلبد.
  6. هر دینی خود را مبتنی بر وحی می‌داند و معتقدند که منویّات خدا را در زندگی خود از راه‌هایی که خدا در تاریخ سخن گفته و عمل کرده است درک کرده اند. و فهم خود را از خدا در مراسم عبادی حفظ کرده و هر کدام متن مقدسی را که به ادعای خودشان شامل کلام خدا است را بوجود آورده اند. و چون مسیحیت از یهودیت نشأت گرفته، مسیحیان کتاب مقدس عبری را گرامی می‌دارند.

 

کتاب مقدس

  1. تَنَخ کتاب مقدس یهودیان است که شامل سه بخش: الف) تورات ب) نبییم؛ کتاب انبیاء ج) کتوبیم ؛ رساله‌هاست.
  2. مسیحیان کتاب مقدس یهود را دوباره تنظیم کردند و عهد قدیم نامیدند، چون به عقیده آنها کتاب مقدس شامل دو بخش است: عهد قدیم و عهد جدید.
  3. کلمه بابیل(Bible) به معنای کتاب است و از نظر یهودیان و مسیحیان، کتاب مقدسی است که به دلیل محتوا و منشأ قدسی‌‌اش از کتب دیگر متمایز و مشخص است.
  4. عبادت کنندگان معتقدند استفاده از متون مقدس آنان را با اعمال خداوند در تاریخ مرتبط می‌سازد و چون این اعمال نجات بخش تلقی می‌شود، مؤمنان را قادر می‌سازد که مشمول اعمال نجات بخش خداوند شوند.
  5. یهودیان و مسیحیان معتقدند که عهد قدیم الهام شده است.
  6. بعضی از مؤمنان معتقدند که خدا همه کلمات کتاب مقدس را به نویسندگان برگزیده‌ای املاء کرده است.
  7. همه آنها معتقدند خدا به گونه‌ای با دمیدن نَفَس یا روح الهی، نوشتن این کتاب را هدایت کرده ؛ و این معنای الهام است.
  8. الهام عبارت از عمل و ظهور خدا در یک جامعه خاص است.
  9. موضوع عمومی در کتاب مقدس عبارت از پیمان ؛ خدا با انسان‌ها پیمان می‌بندد که به پاس توکل و اطاعت آنان، حمایت الهی را بر ایشان تضمین می‌کند. بنابراین تعلق داشتن به قوم خدا مستلزم وفاداری به شرایط این پیمان است.
  10. دو جنبه از شخصیت الهی بسیار مهم است: خلقت و مشیت ؛ خداوند از یک طرف خالق مقتدر و متعالی جهان است که گویی در بالا و خارج از انسان قرار دارد و از طرف دیگر مایل است که با همکاری با مردم در شکوفایی آن مداخله کند. این دو جنبه از شخصیت الهی در زبان الهیاتی به تعالی و حضور دائم در عالم معروف‌اند، امّا بدون رابطه تنگاتنگ.
  11. وحی ریشه در تجربه دارد و قوم بنی اسرائیل خدا را به مثابه کسی که مشتاق ارتباط و کمک به آنهاست را تجربه کرده اند.

 

خدای خالق

تصویر خدای خالق در سِفر پیدایش:

  1. «خدا ماده اولی؛ کائوس (chaos) را کنترل و هدایت می‌کند یا از عدم خلق می‌کند». و این به مسئله به دو صورت ترجمه می‌شود: یکی این که خدا ماده اولی را کنترل و هدایت می‌کند و دیگر این که خلق از عدم می‌کند. خدا کسی است که می‌تواند کنترل و هدایت خلاق را بر عالم اِعمال کند.
  2. «خدا با کلمه و عمل خلق می‌کند».
  3. «خدا می‌گوید که خلقت خیر و نیک است». یعنی جهان مکان شرّ و پلیدی نیست و جهان مادی نباید بی ارزش و حقیر شمرده شود و یا به صورت یک زندان غم انگیز تصوّر شود، زیرا خداوند جهان را نیکو می‌داند.
  4. «آدو و حوّا به صورت خدا خلق می‌شوند». انسان‌ها به مثابه عالی‌ترین جلوه آفرینش گری خدا خلق می‌شوند تا به عنوان نمایندگان خدا در جهان عمل کنند.

خدای آینده‌نگر

  1. براساس کتاب مقدس خدا میل دارد در این وضعیت نامطلوب انسان دخالت کند و نیروی خلّاق الهی را بر آن اِعمال کند، بدون اینکه در آزادی انسان مداخله کند. خدا مجدداً به انسان اختیارات مناسب داد و به انسان‌ها کمک کرد تا راه بازگشت را پیدا کند. مسیحیان درگیر شدنِ خدا در این عالم را آینده‌نگری خدا یعنی پیش بینی الهی برای انسان‌ها می‌نامند.
  2. اعمال خدا در تاریخ به صورت فراخوانی است، نه به صورت فرمان و دستور.
  3. کتاب مقدس خدا را فریب دهنده و سلطه جو مجسم نمی‌کند، بلکه او را به صورت رحیم توصیف می‌کند. و از مردم دعوت می‌شود که با خدا ارتباط داشته باشند، بنابراین الگوی آینده‌نگری و وحی مداوم خداوند در کتاب مقدس را می‌توان الگوی فراخوانی و پاسخ تفسیر کرد. خداوند همواره باب گفتگو و ارتباط را می‌گشاید، امّا آزادی انسان‌ها از بین نمی‌رود، چون می‌توانند دعوت را رد کنند یا آن را بپذیرند.

 

 داستان ابراهیم

ــ داستان ابراهیم در کتاب مقدس دارای 5 نکته مهم است:

شباهت داستان موسی با ابراهیم

  1. مداخله خدا در زندگی موسی رایگان است و توضیح داده نمی‌شود، چرا مشیّتی پنهانی او را حفظ می‌کند و سرانجام به عنوان واسطه پیمان برگزیده می‌شود.
  2. وقتی موسی در ابتداء صدای خدا را می‌شنود، مبهوت و ترسان می‌شود، تصمیم او به بازگشت به مصر برای رهبری مردم پاسخی بود به ایمان و توکل که علیرغم تردیدش نسبت به خواسته خدا صورت گرفت.
  3. حوادثی مانند طاعون، عید فصح و دریای سرخ همه معجزه بودند و مصریان قدرت خدا را در این حوادث دیدند.
  4. خدا با همه قوم در کوه سینا پیمان می‌بندد و سرانجام این قوم در بیابان آزمایش می‌شوند

قوم مخاطب پیمان

  1. خداوند توسط پیامبران شریعت خود را به قوم برگزیده خود رساند.
  2. کلمه prophet از کلمه عبری نبی می‌آید که به معنای فراخوانده خداست و معمولاً اشاره به کسی دارد که فراخوانده شده تا کلام خدا را برای کسانی که ظاهراً آن را فراموش کرده‌اند بیان کند.
  3. خدا پیامبران بزرگی را فرستاد تا پیمان الهی را به بنی اسرائیل یادآوری کند، همانند عاموس، هوشع، ارمیا و .....
  4. عاموس: او مرد فقیری بود که اغنیا را موعظه می‌کرد و پیام او تند و شدید بود و از هلاکت قریب الوقوع می‌ترساند.
  5. هوشع: او پیامبری بود که وقتی مردم درگیر جنگ با آشوریان بودند، پیام رحمت الهی را بیان کرد.
  6. ارمیا: او پیامبری بود که در سخنان و موعظه‌هایش پیش گویی، هلاکت و خرابی را بیان می‌کرد.[خرابی اورشلیم

قوم در تبعید

به نظر یهودیان تبعید آنان نشانه این نبود که خدا پیمان را فراموش کرده است، بلکه نشانه توجه دائمی خدا به آنان بود. تبعید مجازات نافرمانی و پاک شدن آنان بود.

کتاب‌های مزامیر، حکمت، امثال سلیمان، غزل غزل‌های سلیمان و رویاهای آخرالزمانی دانیال بیانگر تجربه فوق العاده غنی از عمل و حضور خدا در زندگی آنان است.

فصل دوم: زندگی عیسی و زمینه آن

  1. عیسی در سال چهارم ق.م به دنیا آمد و بین سال‌های 30 تا 33 م وفات یافت
  2. در هیچ نوشته‌ی غیر مسیحی ذکری از او نیست.[البته تا پایان قرن اول میلادی[
  3. اولین انجیل مرقس است که در سال 70 م نوشته شده است. انجیل متی و لوقا در سال 85 م نوشته شده است. انجیل یوحنا بین سال‌های 80 تا 100 م نوشته شده است.
  4. بر اساس اناجیل، عیسی در زمان هیردوس در بیت لحم متولّد شد و از یک مادر باکره که در عقد یوسف نجار بود. او توسط یحیی تعمید دهنده در رودخانه اردن تعمید یافت. و در شب عید فصح که شام آخر را با حواریون خورد، فردای آن روز توسط رومیان دستگیر شد و سرانجام به صلیب کشیده شد و سه روز بعد از مرگش پیروانش دیدند که قبر او خالی است. رستاخیز عیسی برای پیروانش نشانه‌ای بود بر اینکه او برگزیده خدا و مسیحاست

اناجیل

  1. اناجیل چهار کتاب اول عهد جدید است که به هیچ عنوان حاوی زندگی نامه نیستند، بلکه تأملات ویژه‌ای درباره زندگی، مرگ و رستاخیز عیسی هستند که آنها را افرادی نوشته‌اند که در سال‌های آخر حتی ماه‌های آخر عمر عیسی با وی ارتباط داشتند. این کتاب‌ها منظره‌ای از ایمان را منعکس می‌کنند. نویسندگان اناجیل معتقد بودند که عیسی همان مسیحاست که در اورشلیم به صلیب کشیده شد و از میان مردگان برخاست.
  2. سه انجیل اول[مرقس، متی و لوقا] محتوی مشابهی دارند و چون با هم هماهنگ‌اند ؛ اناجیل همنوا، سینوتیک و هماهنگ نامیده می‌شود.
  3. انجیل یوحنا چون از جهت محتوی و سبک با اناجیل دیگر متفاوت است، به آن انجیل منفرد می‌گویند

 انجیل مرقس

انجیل متی

انجیل لوقا و کتاب اعمال رسولان

 انجیل یوحنا

1) این انجیل بین سال‌های 80 تا 100 م نوشته شده است.

2) یوحنا بیشتر از همه بر راز بودن و الوهیت عیسی تأکید دارد.

3) عشق و محبت خدا نسبت به بشر موضوع اصلی این انجیل است.

4) در این انجیل عیسی کلمه قدیم الهی است. و خداوند جهان را با کلمه آفرید و کلمه‌ای که جهان با آن آفریده شده، اکنون جسم شد.

5) عیسی حتی قبل از رستاخیزش، از مرگ قوی تر بود.

6) یوحنا می‌گوید: « عیسی خداست که انسان شده است و خداوند به نحو اساسی و متحوّل کننده در جهان مداخله می‌کند.

7) انجیل یوحنا حاوی دو کتاب است: کتاب نشانه‌ها و کتاب جلال.

 

رساله‌ها

1) رساله‌ها نوشته‌های موجود در عهد جدید است که به شکل مجموعه‌ای از نامه‌ها است.

2) بیست و یک نامه در عهد جدید وجود دارد.

3) نُه نامه متعلق به پائولوس است.

4) این رساله‌ها زندگی، پرسش‌ها و نزاع‌های اولیه، جامعه اولیه مسیحی را منعکس می‌کنند و بیانگر الهیاتی در حال توسعه یا تأمل در باره عیسی و پیام او هستند.

5) رستاخیز به مثابه عمل خدا و حقانیت زندگی و کار عیسی است.

6) مرگ و رستاخیز باعث شد که عیسی منجی شود.

7) رستاخیز به مردم نشان می‌دهد که خدا مرگ را گایان اموذ نمی‌داند، بلکه مردم را به دوستی حتی بعد از مرگ فرا می‌خواند.

8) رساله:

  1. اعمال رسولان
  2. رساله به رومیان
  3. رساله اول پولس به قرنتیان
  4. رساله دوم پولس به قرنتیان
  5. رساله به غلاطیان
  6. رساله افسسیان
  7. رساله به فیلپیان
  8. رساله به کولسیان
  9. رساله اول به تسالونیکیان
  10. رساله دوم به تسالونیکیان
  11. رساله اول به تیموتائوس
  12. رساله اول به تیموتائوس
  13. رساله به تیطس
  14. رساله به فلیمون
  15. رساله به عبرانیان
  16. رساله به یعقوب
  17. رساله اول پطرس
  18. رساله دوم پطرس
  19. رساله‌های یوحنا [اول، دوم، سوم [
  20. رساله یهودا
  21. مکاشفه یوحنا

مکاشفه یوحنا

1) آخرین کتاب عهد جدید است که بین سال‌های 90 تا 100 م نوشته شده است.

2) در این کتاب مبارزه نهایی بین خیر و شرّ و پیروزی نهایی مسیح و کلیسا شرح داده می‌شود.

3) این کتاب به زبان کاملاً نمادین نوشته شده است.

4) این کتاب مکاشفاتی در باره لطف و مهربانی خدا که بر همه خلقت حاکم است، داشته و برای امیدوار نگه داشتن مسیحیان در طول دوره مشقت شدید نوشته است.

5) هدف این کتاب آشکار کردن بشارت و الهام به مسیحیان است تا زندگی خود را محاسبه کنند و ببینند که آیا طبق بشارت زندگی می‌کنند یا خیر.

عیسی و انتظار یهود

  1. یهودیان در قرون وسطا، عیسی را مردی یهودی مرتد تصوّر می‌کردند که ایمان خود را از دست داده بود.
  2. محققان یهودی در قرن نوزدهم عیسی را معلم بزرگ اخلاق می‌دانستند.
  3. یهودیانی که مسیحا بودن عیسی را قبول نداشتند، دلایل خوبی بر این امر داشتند.
  4. یهودیان معتقدند که تاریخ هدف دارد و خدا در تاریخ عمل کرده است و این عمل پیوسته ادامه دارد.
  5. یهودیان هنوز منتظر آغاز عصر مسیحیایی هستند.
  6. به عقیده یهودیان حوادث موجود در کتاب مقدس اصلاً به عیسی اشاره ندارد بلکه به مسیحای آینده اشاره دارد.

 

فصل سوم: ظهور امّت مسیحی

مسیحیان معتقدند که عیسی مسیحاست، اعتقادی که با آن تجربه ایشان از عیسای برخاسته از میان مردگان تأیید و تقویت شد. جامعه اولیه مسیحی با این اعتقاد توان بخش آغاز شد که روح خدا در عیسی بر آنان نازل شده است و نخستین مؤمنان بسیار مشتاق و پرشور و شوق بودند تا در خبر خوش آنها سهیم باشند.

تجربه حواریون

  1. عیسی بعد از اینکه از میان مردگان برخاست، مدت چهل روز بر روی زمین اقامت کرد و سپس به آسمان عروج کرد. تجربه رستاخیز به مدد روح خدا به انسان‌ها چنان اقتداری بخشید که زندگی آنان متحول شد. عهد قدیم به ما می‌گوید روح القدس بر انسان‌هایی نازل شد که رسالت خاصّی داشتند امّا همه مردم در آخرالزمان باید در آن سهیم باشند. نزول روح القدس بر حواریون در محتوا و مضمون وعده خدا در باره آخرالزمان است.
  2. روح القدس نیروی محرّک اظهار و اعلام بشارت است یعنی عاملی که موجب گرایش و ایمان به عیسی به عنوان مسیح می‌شود. روح القدس به مردم توان می‌بخشد و در تحمل سختی به آنان کمک می‌کند و تلاش‌های تبلیغی اولیه را هدایت و رسالت را به امت‌ها الهام می‌کند. با عمل روح القدس، گروه سازمان نیافته مؤمنان اولیه مبدأ تشکیل امت مسیحی شد.
  3. داستان نزول روح القدس بر حواریون در کتاب اعمال رسولان باب دوم آمده است.
  4. روح القدس در جشن شاوعوت معروف به پنطیکاست، بر حواریون نازل شد. این جشن به پاس نزول شریعت در سینا برپا می‌شد.
  5. حواریون در یک جا جمع شده بودند، ناگهان صدایی شبیه صدای بادی شدید می‌شنوند که در فضای اتاق پیچیده است زبانه‌های آتش بالای سر هر یک از آنان در حرکت است. تجلی خدا در کتاب مقدس غالباً همراه باد و آتش است. حواریون پر از روح القدس شدند و لب به سخن گشودند، با هدایت روح القدس. آنان با زبانی سخن می‌گفتند که خود آن را نمی‌فهمیدند و زائران اورشلیم آن را می‌شنیدند که آنان از کارهای عجیب خدا می‌گویند و پس از آن حواریون شروع به موعظه کردند و در آن روز سه هزار نفر تعمید یافتند.

نزاع‌های داخلی امت اولیه مسیحی

ــ در جامعه اولیه چهار پرسش عمومی مطرح شد:

  1. چه کسی می‌تواند بشارت را بشنود؟(عمومیت انجیل)
  2. چه کسی سرپرست است؟(مرجعیت و اعتقاد)
  3. آزاد بودن به چه معنایی است؟(شریعت و آزادی)
  4. سخنان و داستان‌های معتبر در باره عیسی را کجا می‌توان یافت؟(شکل گیری عهد جدید)

 

1) عمومیت انجیل(انجیل=بشارت)

  1. به این پرسش در اناجیل جواب واحدی داده نشده است.
  2. در بخشی از اناجیل این بشارت متوجه همه کسانی است که ایمان می‌آورند.
  3. عده‌ای معتقدند چون عیسی یهودی بود و حواریونش نیز یهودی بودند، این بشارت فقط برای یهودیان است.
  4. براساس گزارش پنطیکاست، این بشارت شامل همه کسانی است که نام خدا را می‌خوانند.
  5. عده‌ای نیز معتقدند ؛ پیام عیسی را فقط از طریق یهودیت می‌توان گسترش داد یعنی فرد ابتدا باید یهودی شود و بعد مسیحی شود که این موضع باعث درگیری‌های شد.

 

2) مرجعیت و اعتقاد

 

ساختار مرجعیت همراه با امّت مسیحی رشد این ساختار از ابتدا وجود نداشت. در قرن‌های بعدی که آغاز آن از سال 325 م در نیقیه بود، اجتماعات جهانی[شوراها] برای تصمیم گیری در باره مسائل مهم عقیدتی و عملی برپا شد.

 

اسقف‌ها بر اساس تعالیم و مرجعیت اخلاقی به طور فردی یا جمعی تصمیمات می‌گرفتند. در مسائلی که مربوط امّت مسیحی بود، همه اسقف‌های جهان گرد هم می‌آمدند و تصمیم می‌گرفتند.

 

3) شریعت و آزادی در روح القدس

  1. پائولوس معتقد بود که خدا برای انجام دادن، این کار به او مرجعیت بخشیده است.
  2. ادعای او مبتنی بر دو امر بود:
  3. مکاشفه او درباره مسیح برخاسته از میان مردگان است.
  4. شیوه او در باره رهبری خادمانه به پیروی از الگوی عیسی است.
  5. پائولوس معیار جدیدی خلق نکرد، بلکه مسیح را معیار جدید می‌دانست.
  6. مسیح پایان شریعت است، قانون جدید مسیح بشارت پائولوس به آزادی است.

 

4) شکل گیری عهد جدید

در طول دو قرن اول نهضت مسیحی، تعالیم عیسی و داستان‌های مربوط به او ثبت و ضبط شد و به مجامع مسیحی انتقال یافت و این مجامع انواعی از آنها پذیرفته و انواع دیگری رد شدند.

 

زمینه یهودی و هویت دینی

 

مسیحیت در یک زمینه یهودی متولد شد و با یک هویت دینی مجزا ظاهر گشت، مسیحیان اولیه خود را از یهودیت جدا نمی‌دانستند، بلکه خود را فرقه‌ای یهودی می‌شمردند که وجه تمایزشان اعتقاد به مسیحا بودن عیسی بود.آنها معتقد بودند عیسی آمده تا یهودیان را گرد هم آورد و آنان را آماده آخرالزمان کند ؛ به عقیده آنان نجات بخشی او به ورای جامعه یهودی گسترش می‌یافت.

 

به دلیل کشمکش‌های سیاسی و دینی ارتباط مسیحیت با یهودیت از آغاز متزلزل بود. سقوط اورشلیم در سال 70 م نشانه پایان هر آرزوی مسیحی ــ یهودی برای تغییر کیش یهودیان بود. وقتی سنهدرین در سال 90 م دوباره برپا شد، یهودیان می‌خواستند اعمال عبادی که به هر نحوی با طریقه مسیحی آلوده شده بود را پاک کنند و لعن رسمی مسیحیان به دعای صبح یهودیان افزوده شد. و این ضربه سختی به مسیحیان وارد کرد.

 

مسیحیان نیز مراسم عبادی را از روز شنبه به یکشنبه تغییر دادند و مراسم عشاء ربانی را که در عید فصح در سال یکبار انجام می‌شد را هر هفته انجام می‌دادند.

 

آنها همچنین به خدای واحد خالق عالم و حاکم اعتقاد دارند.

 

آنها به مشیت خدا، اختیار و نجات اعتقاد دارند.

 

زمینه یونانی و هویت فلسفی

 

  1. مسیحیت در دنیای یونانی، دنیای فلسفه و اندیشه‌های غیر دینی به بلوغ رسید.

 

  1. مسیحیان در مورد پسرخدا سخن می‌گفتند فیلسوفان یونانی آنان را مردمی عقب مانده می‌پنداشتند.

 

  1. یوستین شهید گفته‌های انجیل را تحت عناوین «خویشتن داری»،«محبت عام» و «پرهیزگاری» تنظیم کرد.

 

  1. نویسندگان مسیحی سعی کردند، مسیحت فلسفی و فلسفه نو افلاطونی را با هم ترکیب کنند.

 

  1. مسیحت در زمینه دنیای یونانی، ساختاری برای حل مشکلات بوجود آورد.

 

  1. مقام اسقف و مرجعیت اسقف‌ها در مجموعه نشست‌هایی با عنوان شوراها به اوج خود رسید. در این شوراها اعتقاد مسیحی تعریف و اعمال مسیحی تنظیم می‌شد.

 

  1. به لحاظ فلسفی کلیسا اصطلاحات و اندیشه‌های جدیدی اقتباس کرد. فلسفه مسیحی و دفاعیات دینی حاصل کار عالمان الهیات بود که برای گسترش کلیسا در شرق و غرب اساسی بود.

 

زمینه رومی و هویت سیاسی

 

  1. حاکمان دنیای مسیحیت رومیان بودند. امپراطوری رُم یکی از بزرگترین تمدن‌های زمانه بود.

 

  1. اصطلاحات سیاسی دیوکلیتاین و حمایت‌های قسطنطین از مسیحیت در برابر ادیان باعث رشد مسیحیت شد.

 

  1. مسیحیت عمومیت گرا بود و برخی نواحی به دنبال کمال نهایی از طریق اتخاد عرفانی بود.

 

  1. تعمید و شام آخر در شعائر رمزی با مراسم و جاذبه عاطفی رشد و نمو کردند.

 

  1. مسیحیت یک دین باستانی بود، چون ریشه در کتاب مقدس عبری داشت.

 

  1. بیشتر مسیحیان به خدایی نجات بخش اشاره داشتند که به لحاظ تاریخی عینی بود.

 

  1. به عقیده مسیحیان، عیسی منجی‌ای اسطوره‌ای نبود، بلکه شخصی واقعی بود که زندگی و مرگ او بر روی زمین و در تاریخ اتفاق افتاد.

 

  1. رومیان نسبت به ادیان مختلف اهل تساهل بودند، ولی گاهی اوقات نسبت به مسیحیان آزار و اذیت‌های داشتند.

 

  1. مسیحیان با تحمل رنج و درد و مرگ به حقانیت عقاید خود شهادت می‌دادند و به عنوان شهدا از آنان یاد می‌شود و عده‌ای شکنجه را تحمل می‌کردند و به عنوان معترفان مورد احترام بودند و عده‌ای هم با انکار عقاید خود راه فراری پیدا می‌کردند که از این افراد تحت عنوان منحرف یاد می‌شد.

 

  1. به دلیل وجود شهدا، در امّت مسیحی فرقه و الهیاتی از شهادت بوجود آمد ؛ مرگ آنان به تقلید قهرمانانه مصیبت و مرگ عینی تفسیر شد، شهید پیرو واقعی عیسی بود که حتی در مرگ به دست حکومت نیز از او پیروی کرده بود.

 

  1. جنبه روحی و معنوی دین رُومی با تأثیرات خارجی که عبارت از مکاتب رواقی، اپیکوری، مهرپرستی، ادیان رمزی، و مسیحیت شکل گرفت.

 

  1. اپیکوری ؛ معتقدند همه چیز معلق بر سرنوشت است و چون هیچ نظامی را بر عالم حاکم نمی‌دانستند، طرفدار گزینش بهترین امور در زندگی بودند.

 

  1. رواقی ؛ آنها به نظم عالم معتقد بودند یعنی به عقلی کیهانی یا نفسی جهانی که حاکم بر عالم است و به مردم امکان می‌دهد که با زندگی کاملاً هماهنگ با عقل، آزادی کامل بدست آورند.

 

  1. آیین‌های رمزی و عرفانی ؛ آنها با مراسم رمزی و عرفانی نه تنها طریقی را برای تجربه عاطفی دینی نشان دادند، بلکه فناپذیری را نیز مطرح کردند: اگر کسی به خدای نجات بخش ایمان داشته باشد و از این رموز پیروی کند، می‌تواند جاودانه زندگی کند. مهمترین آیین‌های رمزی شامل: آیین سیبل، آیین مصری اسیس و آیین مهرپرستی بود.

 

 

فصل چهارم : مسیحیت ارتدکس

 

آئین کاتولیک و ارتدکس

 

  1. از قرن چهارم تا چهاردهم در امپراتوری رم دو نوع مسیحیت بوجود آمد: در غرب آئین کاتولیک رومی و در شرق آئین ارتدکس بوجود آمد.

 

  1. کاتولیک‌ها به آئین‌های مقدس پایبندترند. ارتدکس‌ها دل مشغولی‌های عبادی شان بیشتر است و عرفانی تر هستند و بیشتر با مضامین باطنی و معنوی سروکار دارند.

 

  1. کاتولیک‌ها = کلمه خدا جسم شد تا مردم را از گناهانشان نجات دهد بنابراین مسیحیان غربی بر رستگاری تاکید دارند.

 

  1. ارتدکس‌ها = کلمه خدا جسم شد تا مردم شبیه خدا شوند بنابراین، آنها بر خدا گونگی تاکید دارند.

 

  1. هر دو مذهب اعتقاد بر مرجعیت سنت دارند. هر دو معتقدند در کنار کتاب مقدس نیاز به مرجعیت دینی است که مبتنی بر تجربه‌ها و اعمالی فرا کتاب مقدسی است، را می‌پذیرند.

 

  1. هر دو مذهب اهمیت زیادی برای رهبانیت و زندگی کاملاً دینی و نهادهایی که برای دیگر گروههای مسیحی اهمیتی ندارند، قائل اند.

 

سنت به مثابه مرجعیت دینی

 

  1. عده‌ای از مسیحیان معتقد بودند کتاب مقدس مهمترین منبع مرجعیت دینی است اما تنها منبع نیست زیرا این کتاب در زمان و شرایط خاصی نوشته شده که دیگر آن شرایط حاکم نیست در نتیجه باید گروههایی باشند تا کتاب مقدس را بتوانند مطابق شرایط جدید دستورات کتاب مقدس را بکار ببرند. و این تفسیر جدید از کتاب مقدس که همسنگ مرجعیت دینی است سنت نامیده می‌شود.

 

  1. کتاب مقدس و سنت مخالف هم نیستند. سنت طریقه خواندن کتاب مقدس و کاربرد آن در کلیساست و تقریباً همه مسیحیان نیاز به آنرا احساس می‌کنند. اما نزاع درباره حدود مرجعیتی است که هر یک از گروهای مختلف برای سنت قائل اند.

 

  1. هیچ یک از مسیحیان به جز کاتولیک‌ها شوراهای بعد از قرن نهم را قرائت معتبر سنت مسیحی نمی‌داند.

 

  1. سنت = عبارت از تفسیر خاصی از کتاب مقدس که در جامعه مسیحی شرح داده شده است و کلیسا آنرا پذیرفت. هدف سنت، تجویز تفاسیر جدید بود. هدف از تحول سنت، شناخت تاثیر متقابل بین مرجعیت ثابت کتاب مقدس و مرجعیت سیال و متحول اعمال روزانه است.

 

  1. سنت امر جدیدی را اضافه می‌کند. عبارات مکتوب را شرح و بسط می‌دهد و به تدریج افزایش می‌دهد و گاهی حتی جانشین مرجعیت کتاب مقدس می‌شود.

 

الگوهای تقدیس

 

  1. الگوی زندگی مسیحی در عهد جدید، زندگی مشترک است یعنی مردم در کار، غذا دعا مشترک‌اند و زندگی ساده‌ای دارند که با همدلی و اخوت زندگی می‌کنند.
  2. مفهوم حیات کامل و رهبانیت مسیحی از این جمله عیسی شکل می‌گیرد: پس شما کامل باشید، همانگونه که پدر آسمانی شما کامل است.
  3. انسان‌های زاهد کسانی‌اند که خود را در جهت فضلیت تربیت می‌کنند.
  4. زندگی زاهدانه یعنی هُشیار و مراقب بودن، دعا خواندن، روزه گرفتن تعلقات دنیوی را رها کردن و روی گرداندن از لذت‌های دنیوی است. که راهبان زندگی زاهدانه را برگزیدند.
  5. چون حیات کاملی که راهبان در پی آنند در این دنیا بدست نمی‌آید معمولاً در جاهای دور عزلت می‌گزینند.
  6. از اواسط قرن سوم صومعه نشینی و زندگی راهبی شکل گرفت.
  7. رهبانیت در ارتدکس اساساً مبتنی بر نوشته‌های بازیل کبیر بود. او بر حیات جمعی تاکید داشت و راهبان را به کارهای دستی تشویق می‌کرد.
  8. رهبانیت در کاتولیک‌ها مبتنی بر نوشته‌های بندیکلت بود. او بر کار و دعا تاکید می‌کرد و راهبان مقید بودند زندگی خود را محدود به صومعه‌ی واحد کنند.

 

کلیسای ارتدکس خود را به دو طریق سازمان دهی کرد

  1. در سطح محلی = سازمان کلیسای مبتنی بر جامعه محلی و با رهبری اسقف بود. کلیساهای محلی در یک شکل مطلوب از طریق اجتماع مبتنی بر محبت و عشق با هم متحد می‌شدند، نه از طریق یک پیوند رسمی.
  2. نوع وسیعتر کلیسای ارتدکس که خود را همراه با سیاست اجرایی امپراتوری روم سازماندهی کرد. اسقف اعظم قسطنطنیه، عالیترین مقام رسمی کلیسا در کلیسای شرق، می‌دانست که موقعیت او در گرو امپراتور است که می‌توانست انتخابات اسقفی را امضا کند، شوراها را برپا کند و قوانین کلیسایی وضع کند. اما در مسائل ایمانی، مسیح رهبر کلیسا محسوب می‌شد و اسقف‌ها اراده مسیح نسبت به کلیسا را شرح و تفسیر می‌کردند.

 

سازماندهی کلیسا کاتولیک روم

 

کلیسای رم خود را بر اساس ادعاهای وابسته به طوری بودن سازمان داد مخصوصاً این ادعا که پطرس بزرگترین حواری بود قلمرو او رم، مقر مرجعیت دینی بود. اسقف اعظم رم می‌پنداشت که مقام او بالاتر از مقام امپراتور است و او رهبر کلیساست که بعدها به پاپ معروف شد.

 

قسطنطنیه به مثابه رم جدید

 

1) قسطنطین تا سال 313م رهبر جداگانه نیمه غربی امپراتوری غرب و شرق شد.

 

2) قسطنطین وفرمان میلان را صادر کرد که آزادی دینی را برای همه تضمین می‌کرد . به آزار و اذیت میسحیان پایان داد.

 

3) قسطنطنین اولین شورای کلیسای جهانی را در سال 325م در نیقیه برپا کرد. و دریافت که مسیحیت نیروی وحدت بخش کاملی است.

 

4) قسطنطنین معتقد بود که او را فراخوانده خداست و با تجربه‌ای الهام بخش برکت یافته و منصوب شده تا امپراتوطری مسیحی را تاسیس کند.

 

5) او نماهای دینی مثل صلیب را نشانه لطف الهی می‌دانست و در جنگ‌ها به عنوان پرچم حمل می‌شد و قوانین بنام عیسی مسیح پیشوای ما وضع می‌شد.

 

6) قسطنطنیه، پایتخت بخش شرقی امپراتوری روم، رُم جدید نامیده شد. و رم جدید وظیفه‌‌اش این بود که مردم را در مسیح به نجات و رستگاری برساند.

 

7) ادعای رُم سوم به مسکو و کلیسای ارتدکس روسیه منتقل شد و تزار خود را محبوب مسیح نامید. و با مرگ نیکولاس دوم آخرین تزار روسیه اندیشه یک حکومت مسیحی ارتدکس پایان یافت.

 

8) در نظام شرقی ] ارتدکس [ حکومت، کلیسا را حمایت و تثبیت می‌کرد امپراتور بود که نخستین شورای کلیسای جهانی را برپا کرد.

 

9) اسقف اعظم قسطنطیه که کشیش بزرگ اجرا کننده آیین‌ها بود او شورای کلیسایی را سقف‌ها را اداره می‌کرد و رهبر کلیسا بود اما امپراتور عنوان نایب خدا در زمین را داشت. اسقف اعظم تنها در قلمرو معنویات حکومت می‌کرد و به امور سیاسی کاری نداشت.

 

10)در قرن هیجدهم تزار پطرکبیر مقام اسقف اعظمی را ملغا کرد.

 

غرب به مثابه کاتولیک رومی : ظهور مقام پاپی

 

  1. در غرب پاپ سعی کرد به منظور تثبیت ادعای مرجعیت اخلاقی خود رد جهان غرب سخنان عیسی را تفسیر کند و اصل جانشینی حواری و قدرتی که عیسی به پطرس داده بود را مبنای نظری قدرت اسقفهای رم قرار داد.
  2. در غرب قدرت اسقف وارد حوزه سیاسی می‌شد در حالیکه در شرق امپراتور از اسقف‌ها حمایت می‌کردند.
  3. در غرب اولین تکلیف بقا بود نه اتحاد، در حالیکه در شرق این قضیه برعکس بود.
  4. اسقف خود را در خلا سیاسی قرار داد و بیان داشت که طبیعی‌ترین مکان برای یافتن رهبر اخلاقی باید رُم باشد و در قرن چهارم اسقف رم خود را پاپ نامید یعنی کل کلیسای مسیحی غرب. در واقع اسقف رم نمی‌خواست بین همسان‌ها اول باشد بلکه می‌خواست مطلقاً اول باشد.
  5. سلسله مراتب مرجعیت که در کلیسا بوجود آمد در شورای کالسیدون قانونی شد، شامل 5 مقام کلیسایی بود: 1-رهبران کلیسای رم 2- قسطنطنیه 3- اسکندریه 4-انطاکیه 5- اورشلیم.
  6. ادعای پاپی که اسقف رم داشت توسط مسیحیان ارتدکس و پروتستان رد شد.
  7. پاپ در قرن چهارم ادعاهای خود را بر کل کلیسا‌ها تحمیل کرد و در پایان قرن ششم ادعاهای الهیاتی درباره قدرت پاپ کاملاً جا افتاده و با ابتکارات تبلیغی پاپ‌ها تقویت شده بود.
  8. هنگامیکه پاپ اندیشه قدرت نام گذاری و تاج گذاری امپراتور را مطرح کرد مقام پاپی اهمیت سیاسی خاصی را پیدا کرد.
  9. قوی‌ترین ادعای پاپی در سال 800 م در زمان تاج گذاری امپراتور شارلمانی بود. در قرن دهم امپراتور اوتو به دنبال اصلاح نظام پاپی بود و در زمان گری گوری هفتم این مسله به اوج خود رسید.
  10. خطر دائمی در نظام ارتدکس شرقی این بود که امپراتور قدرت خود را در مسائل معنوی دخالت دهد و در غرب این خطر بود که پاپ قدرت معنوی خود را بی جهت در مسائل سیاسی دخالت دهد.

 

شکاف بین شرق و غرب

  1. با توجه به ادعاهای پاپ در غرب درباره حکمرانی بر کل کلیساها، بین شرق و غرب شکافی پدید آمد.
  2. وقتی امپراتوری روم قدیم از بین رفت، روم جدید ]قسطنطنیه [این انتقام خدا را نشانه‌ای بر این کلیسای ارتدکس باید نقشه خدا را در جهان پیش ببرد تفسیر کرد.
  3. مسیحیان ارتدکس اسطوره آندریاس را در مقابل ادعای پطرس مطرح کردند و گفتند که او قبل از پطرس حواری بود که به قسطنطنیه آمده است. آنها پطرس را نخستین الگوی مقام اسقف محلی می‌دانستند نه یک مرجع عام.
  4. افزودن عبارت فیلوکیو به اعتقاد نامه نیقیه، اختلاف بین دو کلیسا را بیشتر کرد، و در نهایت در سال 1054م رسماً دو کلیسای رم و قسطنطنیه از یکدیگر جدا شدند.
  5. بعضی از کلیساهای ارتدکس یونانی مرجعیت پاپ را قبول دارند که کاتولیک‌ها به آنها کلیساهای متحر می‌گویند.

 

تماثیل و خداگونه شدن در ارتدکس‌ها

  1. تمثال اشخاص مقدس یکی از زیباترین تجلیات دین داری ارتدکس است.

 

  1. مسیحیت با پرستش تصاویر مقدس مخالف بود اما به دلایلی تصاویر عیسی و مریم از قرن پنجم به بعد به تدریج رایج شد.
  2. ارتدکس‌ها معتقدند: تماثیل به دست انسان‌ها ساخته نمی‌شود. از جهت الهیاتی تماثیل تجلی اعتقاد اساسی مسیحی یعنی اتحاد ماهیت الهی و ماهیت انسانی در مسیح هستند. همانطور که خدا در مسیح قابل رویت شد تماثیل تجلیات صورت‌های مثالی آسمانی هستند. تماثیل تصاویر متبرک و مقدس‌اند نه اشیاء هنری.
  3. تماثیل نزول خدا و فرشتگان و قدیسان را به سوی زمین نشان می‌دهد.
  4. اعتقاد به تماثل جز مکمل اعتقاد فرقه ارتدکس است.
  5. در کلیساهای ارتدکس استفاده از آلات موسیقی ممنوع شد.
  6. سیمای اعتقادی کلیسای ارتدکس عرفانی است. آنها به خداگونگی، تقدس، تولد دوباره، رستاخیز و تجلی تاکید دارند.
  7. هدف مومنان ارتدکس این است که دوباره خلق شوند و با فیض خدا تجلی یابند. خدا انسان شد تا مردم بتوانند شبیه خدا شوند.
  8. گناه تقص صورت اولیه خد در انسان است.
  9. آنها بر مجازات دائمی گناهکاران تاکید ندارند.
  10. آنها انتظار دارند که روز قیامت هنگام فیض و محبت باشد نه زمان جدیی و حکم.

 

بقا و نجات : بینش روحی

  1. کلیسای رم بر نظام حقوقی قدیم روم نباشد تا مانع زوال کامل تمدن غرب شود.
  2. آئین کاتولیک رومی بیشتر با تعاریف و زندگی عادی مسیحی پیش می‌رفت اگرچه بدون سنت عرفانی نبود.
  3. در کلیسای رومی کلیسا جای عدالت است و انسان می‌تواند در حضور اسقف یا کشیش توبه کند و در حالیکه در ارتدکس کلیسا محل ملاقات انسان با جامعه انسانی است که در آن شکوفا می‌شود.
  4. در هر کلیسای کاتولیک و ارتدکس عقیده به استحاله وجود دارد یعنی نان و شراب به جسم و خون عیسی تبدیل می‌شود.
  5. کلیسای کاتولیک معتقد بود کسی که در حال تکفیر از دنیا برود برای همیشه به جهنم رفته است.
  6. مکتب مدرسی روش محققان قرون وسطی بود که برای به دست آوردن نتایج منطقی درباره عمیق‌ترین رموز ایمان مسیحی بکار می‌رفت.
  7. نظام آموزشی آلکوین:
  1. زبان، منطق، جدل، بلاغت
  2. مهارتهایی در مورد حساب و هندسه بود.

 

 

 

فصل پنجم : ابعاد نهضت اصلاح دینی

 

علت پیدایش اصلاح دینی :

نهضت اصلاح دینی یک رویداد اعتراضی مجزا و منقطع نبود، بلکه مجموعه‌ای از نهضت و تلاش‌های اصلاحی که بین سده‌های چهارم تا هفدهم به وقوع پیوست. کلیسای کاتولیک غرب از قرن یازدهم تا چهاردهم در پی محکم کردن قدرت خود بود و به همین دلیل وارد مبارزات سیاسی شدید شد و پادشاهان فرانسه و انگلستان از این دخالت پاپ متنفر و ناراضی بودند. آنها معتقد بودند که پاپ باید قدرت سیاسی را رها کند و فقط حاکم معنوی باشد. اما پاپ عنوان می‌کرد چون نایب مسیح در کل جهان است حق حاکمیت سیاسی و معنوی را با هم دارد و در همه امور می‌تواند دخالت کند و در قرن چهاردهم مقرر پاپ به شهر آوینیون در فرانسه منتقل شد که این یک رسوایی بزرگ برای عالم مسیحیت بود. شخصی به نام کاترین پاپ را متقاعد کرد که به رم برگردد ولی بعد از مدتی فوت کرد و بعد از او کلمنت هفتن را انتخاب کردند و همزمان با او شورای کاردیناها تحت فشار رومی‌ها پاپ دیگری به نام یوربان ششم را انتخاب کردند و همزمان دو پاپ کلیسای کاتولیک رم را اداره می‌کردند و این رسوایی به شکاف بزرگ غرب معروف شد و مرزهای دینی و سیاسی از هم جدا شد. انگلستان از پاپ رم حمایت می‌کرد و اسکاتلند از پاپ فرانسه حمایت می‌کردو از این اغتشاش و آشوب سیاسی و دینی نیاز به یک اصلاح دینی داشت. در واقع قرن چهاردهم به لحاظ عقلی زمان تولد بود و این تولد یا رنسانس دارای دو وجه بود:

  1. عده‌ای به تولد یا رنسانس تعلیم و تربیت سنتی توجه داشتند.
  2. عده‌ای به تولد یا رنسانس جدید دانش دینی توجه داشتند.

 

 اصلاحات دینی قبل از لوتر

ــ مهمترین اصلاحات دینی در قرن چهاردهم :

  1. نهضت‌های جان John Hus

هدف ویلکف و هوس = هدف آنها این بود که کلیسا را از کنترل مقامات کلیسایی و از شکل‌های ویژه عبادی و اعتقاد نامه‌های پیچیده و آزمونهای عقیدتی رها سازند.

 

  1. نهضت شورایی

هدف نهضت شورایی = هدف آنها اصلاح کلیسای سنتی و تاسیس دوباره آن بود.

 

اصلاحات ویلکیف و هوس

  1. ویلکیف و هوس دو استاد دانشگاه بودند که معتقد بودند مرجعیت دینی شایسته افراد شریف است و افراد بی لیاقت و بی اخلاق همانند پاپ آونییون و کشیشان خود رای شرعاً حق اعمال مرجعیت دینی را بر مردم ندارند. آنها به مرجعیت پاپ حمله کردند و مرجعیت کتاب مقدس را تصدیق کردند و گفت که کتاب مقدس مقام و مدعاهای پاپ را تایید نمی‌کند و تنها طریقی که می‌توان درباره تقدیس کسی قضاوت کرد این است که آیا رفتار را مطابق انجیل است یا خیر.
  2. کتاب مقدس را به زبان مردم ترجمه کردند. کلیسای کاتولیک در طی قرنها ترجمه لاتینی کتاب مقدس بنام ولگات را به کار می‌برد و ترجمه آنرا به زبانهای محلی ممنوع کرده بود. و حق تفسیر و ترجمه آن را فقط مخصوص مراجع داخل کلیسا می‌دانست.
  3. مخالف فروش غفران نامه‌ها بودند.
  4. مخالف تجرد روحانیان بودند.
  5. مخالف این بودند که نان و شراب در عشاء ربانی تبدیل به جسم و خون عیسی می‌شود.
  6. پیروان ویکلیف معروف به لولار یا پچ پچ کنندگان بودند.
  7. نهضت ویکلف معروف به نهضت لولار شد که در کلیسا آنرا محکوم و در قرن پانزدهم رو به افول نهاد.
  8. آنها اعلام کردند که در عشاء ربانی به افراد غیر روحانی هم نان و شراب داده شود. درحالیکه این بر خلاف نظر کلیسا کاتولیک بود.

 

نهضت شورایی

 

انسان گرایی و رنسانس

  1. عامل بیداری در این قرون نهضتی بود بنام انسان گرای بود که بعدها به رنسانس معروف شد. هدف آنها احیای مجدد سرچشمه‌های نوعی زندگی، که در اسناد قدیم یونانی و روحی بود و لذت بردن از این نوع زندگی بود که تلاش‌های آنها به تولد دوباره تعلیم و تربیت سنتی یعنی رنسانس انجامید.
  2. دومین زمینه رنسانس زمینه شمالی آن بود که در دانشگاههای بزرگ آلمان و انگلستان رشد انسان گرایان آلمان علاقه زیادی به احیای سنت‌های لاتینی و یونانی داشتند اما تعلقات اولیه آن دینی بود.
  3. در طول دوره رنسانس پاپ‌ها معتقد بودند که رم باید پایتخت معنوی و فرهنگی عالم باشد.
  4. پاپ‌ها معتقد بودند در این دوره با دو خطر جدی مبارزه کنند : ظهور ملیت گرایی یا خطر بیرونی و رشد شوراگرایی یا خطر درونی

 

نهضت اصلاحی پروتستان :

 

نکته : نقطه مشترک همه این نهضتها مخالف با عقاید سنتی کلیسای کاتولیک رومی درباره ماهیت نجات، کلیسا و مرجعیت دینی بود.

 

نهضت اصلاح لوتری

 

نهضت اصلاح شده

  1. رهبر این نهضت اولدیش تسونیگلی و کالوین 1484-1531 بود.
  2. آنها متاثر از لوتر و انسان گرایان چون اراسموس بودند.
  3. مخالف تجرد روحانیان و غفران نامه فروشی بودند.
  4. مخالف استفاده از آلات موسیقی و تصاویر در کلیسا بود.
  5. تنها باید به آنچه در کتاب مقدس است پای بند بود.
  6. منکر آیین عشای ربانی یاد بود شامی است که مومنان را با یک ریسمان مشترک با خداوند متحد می‌کند، حضور مسیح تنها در قلوب مومنان است.

 

عقاید کالوین

 

پنج آموزه این نهضت اصلاح شده :

 نظام کالونی به خوبی با خواسته‌های نظام سرمایه داری عجین شد.

 

 نهضت اصلاح تئودور یا انگلیکن

  1. نام این نهضت از نام دختر هنری هشتم مری تئودر گرفته شده است.
  2. این نهضت در انگلستان به وقوع پیوست و هنگامی پایان یافت بیشتر امور عبادی، اعتقادی و عملی رومی باقی ماند.
  3. ساختار کلیسا که مرجعیت آن از بالا به پایین اعمال می‌شد را قبول داشتند.
  4. پاپ گری گوری اول کلیسای انگلستان را به سبک اقتدار پاپی سازماندهی کرد.
  5. علت تسریع این نهضت نزاعی بین هنری هشتم و پاپ بود. او می‌خواست همسرش را طلاق دهد ولی پاپ مخالف آن بود.
  6. آنها سعی می‌کردند بین آیین کاتولیک رومی و آیین پروتستان راه میانه‌ای بیابند.

 

نهضت اصلاح رادیکال

  1. لغت رادیکال از واژه لاتینی به معنای ریشه است.
  2. آنها اعتقاد نداشتند که این نهضت واقعاً به ریشه ایمان اولیه مسیحی برنمی گردند.
  3. نام دیگر آنها آنابپتیست = تعمید مجدد است. چون معتقدند تعمید کتاب بچه‌ها بر طبق مقدس نیست و افراد بالغ دوباره تعمید می‌یافتند.
  4. آنان می‌خواستند به مسیحیت رسولان بازگردند و مطابق کتاب مقدس زندگی کنند و از ایمانی مانند ایمان مسیحیان نخستین برخودار باشند.
  5. به عقیده آنها زندگی، مرگ، و رستاخیز عیسی نه تنها به عنوان جزئی از آموزنده عادل شمردن یا شمرده شدن است، بلکه عنوان دستورهای زندگی عملی مسیحیان نیز مهم بودند.
  6. به عقیده آنها مسیحی کسی است که مانند عیسی زندگی کند.
  7. آنابپتیسها به دو گروه یا سه گروه مهم تقسیم می‌شوند:
  8. منونایت‌ها mennonitees
  9. هیوتریت‌ها hutterites
  10. آمیش‌ها = کمتر اهمیت دارند.

 

منونایت‌ها

 

گروهی بودند که از کلیسای تسوینگلی منشعب شده بودند آنها بر این باور بودند که امور کلیسایی که تحت کنترل دولت باشد مبتنی بر کتاب مقدس نیست. آنها نام خود را از منوسیمونس گرفته بودند. و عقاید آنها شبیه « جماعت برادران » بود.

 

هیوتریت‌ها

نام خود را از ژاکوب هیوتر گرفتند. اعتقاد به مالکیت اشتراکی داشتند.

پنج عقیده مهم آنابپتیست‌ها :

  1. انزوا از دنیا = دنیا تحت سلطه شر است و باید از آن دوری کنند و نسبت به امور دنیایی بی علاقه باشند.
  2. نفی سوگند = آنها صراحاً قسم خوردن را که اساس نظام فئودالی بود را رد کردند.
  3. عدم مقاومت = آنها منکر هر نوع خشونتی بودند و از شرکت در جنگها به هر دلیلی سرباز می‌زدند.
  4. تعمید افراد بالغ = آنان تعمید و ایمان مسئولانه را موضوع اعتقاد افراد بالغ می‌دانستند نه قلمرو کودکانی که تا زمانی که به مرحله بلوغ برسند بی گناه تلقی می‌شوند.
  5. اشتراک در دارایی‌ها = آنها معتقدند بودند چه دوست و چه دشمن در دارایی‌های آنها مشترک و شریک است.]همه چیز مشترک است[.

 

آمیش‌ها

گروه کوچکی از آنابپتیست‌ها بودند که در دنیای معاصر به شیوه بسیار کهنه زندگی می‌کردند، آنها منشعب از منونایت‌ها بودند پیرو← یعقوب عمان بودند.

 

 نهضت دینی اصلاح دینی کاتولیک

  1. گاهی نهضت اصلاحی کاتولیک را ضد اصلاح می‌نامند و این اصلاح تقریباً به معنای واکنش به نهضت‌های اصلاحی پروتستان است.
  2. کلیساس کاتولیک رم نسبت به اصلاح گرایی پروتستان واکنش مهمی داشته است.
  3. منشور واکنش رومی شامل فرمانهای شورای ترنت است که حدود 20 سال طول کشید و کلیسای کاتولیک رومی حاضر نبود در هیچ موضوعی با مصلحان پروتستان توافق کند. این شورا مرجعیت کلیسا را اثابت می‌کند.
  4. شورای ترنت دارای 11 اعتقاد نامه است که به آن اعتقاد نامه نیقیه می‌گویند :
  5. اعتقاد نامه مهم است و اعتقاد نامه رسمی، اعتقاد نامه نیقیه است.
  6. کتاب مقدس تنها منبع وحی الهی نیست، سنت نیز همپای کتاب مقدس منبع مرجعیت دینی است.
  7. افراد نمی‌توانند خودشان کتاب مقدس را تفسیر کنند : کلیسا یگانه مفسر کتاب مقدس است و کتاب مقدس رسمی نسخه ولگات است.
  8. آموزه پروتستان درباره عادل شمرده شدن نادرست است، عادل شمرده شدن امری فطری و مربوط به فیض خداست.
  9. هفت آیین مذهبی وجود دارد که مسیح آنها را تاسیس کرد و اینها برای نجات ضروری اند.
  10. آموزه تبدل جوهری تبِیت رسمی حضور واقعی مسیح در آیین عشای ربانی است.
  11. عقیده لوتر، کالوین و تسوینگی درباره آیین عشای ربای محکوم است.
  12. دادن جام شراب به افراد غیر روحانی ممنوع است.
  13. مجدداً بر ارزش و اهمیت مراسم عبادی ]مّس[ تاکید داشته است.
  14. جریان‌های اصلاحی که متوجه اسقف‌ها، حوزه‌های علمیه و شورای کلیسایی بود تثبیت شد.
  15. از آموزه‌های برزخ، عفونامه فروشی حمایت شد.

 

  1. برای تضمین موفقیت نهضت اصلاح دینی کاتولیک دو منصب تاسیس شد:
  2. انگیزاسیون ؛ محکمه نهایی برای داوری درباره مرتدان
  3. اندکس؛ فهرست کتاب‌هایی که خواندن آنها برای اعضای کلیسای رم ممنوع بود.

 

 

 

 

 

 

فصل ششم : استمرار نهضت اصلاح دینی

 

مسیحیت در سده‌های شانزدهم و هفدهم

ــ در این قسمت مسیحیت را بیشتر در انگلستان مورد بررسی قرار می‌دهیم زیرا:

  1. زیرا گونه‌های مسیحیت در آنجا فراوانتر بود.
  2. انگلستان پدر تجربه دینی ایالات متحده امریکا بود.

 

آیین کاتولیک رم

  1. کلیسای کاتولیک رم با شورای ترنت در برابر خواسته‌های مصلحان تقویت شد.
  2. آیین کاتولیک رم به دلیل این که الگوی تمرکز یافته قوی در باب مرجعیت کلیسای کاتولیک داشت نتوانست انشعباتی در داخل خود بپرواند.
  3. در راس این کلیسا پاپ قرار داشت.
  4. بسیاری از مفاسد بعد از اصلاح دینی از بین برده شد.
  5. ترتیب مقام کشیشی منظم شد.
  6. بر خلاف پروتستانها که به سادگی دعوت می‌کردند در کلیسای کاتولیک مراسم باشکوه و تشریفات کامل برگزار می‌شد تا مردم به رمز و راز اعمال روزانه کاتولیکی جذب شوند.

 

آیین لوتری

  1. آیین لوتری در سراسر آلمان و اسکاندیناوی منتشر شد.
  2. کلیسای لوتری کاملاً جماعت گرا بود یعنی سیاست گذاری و اجرا به جماعت محلی واگذار شده بود.
  3. تقدیم پیام بشارت از مهم‌ترین اصول لوتری بود که در اعتراف نامه‌هایی نظیر ]اعتراف نامه آگسبرگ[ مستحکم شد.

 

نهضت اصلاح دینی رادیکال

  1. سیاست گروههای نهضت اصلاح رادیکال به شدت جماعت گرا بود.
  2. آناباتیست‌ها ]آنابپتیست‌ها[ غالباً قربانی عقاید کاتولیک‌ها و پروتستانها بودند.
  3. فرقه آمیش‌ها هم برای ادامه حیات به امریکا رفتند.

 

سنت اصلاح شده با محتوای نهضت اصلاح دینی پیوریتن :

  1. با صلح و ستفالیا اوضاع و احوال دینی اروپا تثبیت شد.
  2. کشور فرانسه و اروپای جنوبی کاتولیک بودند و اروپای شمالی پروتستان بوند.
  3. دلیل منطقی نهضت اصلاح دینی تئودور سیاسی بود که در سندی بنام « قانون تفوق » بیان می‌شود که پادشاه رهبر قانونی کلیسای انگلستان است.
  4. بعد از مرگ هنری هشتم دخترش ماری به حکومت رسید و بعد از او هم خواهرش الیزابت به حکومت رسید که در زمان او سه جریان دینی وجود داشت:
    • عده‌ای که پیرو کلیسای کاتولیک رمی بودند و کلیسای کاتولیک رم اعلام کرد ملکه الیزابت جانشین قانونی سلطنت نیست.
    • کلیسای انگلیکن که کلیسای رسمی بود که مشروعیت ملکه الیزابت را تصدیق کرد. آنها جماعتی صلح طلب بودند که سعی کردند راه میانه‌ای بین آئین کاتولیک و آئین پروتستان بیابند.
    • پیورتین‌ها: آنها دسته‌ای از مصلحان دینی بودند که امکانات دینی و سیاسی منظمی داشتند و پیرو کالوین بودند آنها خواهان تهذیب کلیسا بوند . آنها طالب مسیحیتی بودند که از هر نوع عمل، عبادت یا اعتقاد رومی پیراسته باشد. به همین دلیل آنها لقب پیورتین(پیراسته)، را گرفتند. دو گروه مهم پیورتین‌ها:

 

جماعت گرایان

آنها ملهم از لوتر بودند.آیین جماعت گرایی شکلی از حاکمیت کلیسایی است که برخود مختاری و آوازی مجامع محلی تاکید دارد و کلیسا را به مثابه گروهی از مومنان در نظر می‌گیرد که تحت ریاست عیسی مسیح است در واقع هر کلیسای محلی به معنای واقعی و کامل یک کلیسا است.

 

پرسبیتری‌ها

این آئین ملهم از عقاید کالوین است که از عهد جدید نشان می‌گیرد. این شیوه مرکب از بینش‌های جماعت گرا و سلسه مراتب کلیسای است. و این کلیسا به دو شاخه‌ی مهم = 1-شاخه انگلیسی 2-شاخه اسکاتلندی تقسیم می‌شود.

 

دوره فترت

سالهای بین 1649-1660 را دوره فترت می‌نامند. در این دوره سلطانی در کار نبود، استفاده از کتاب دعای عمومی جرم بود.

 

قانون یکنواختی

این قانون در سال 1660 تصویب شد که به موجب آن انتصاب اسقفی همه کشیشان را واجب دانست و قدرت و تسلط اسقف‌ها را به آنها بازگرداند و مقرر داشت که کتاب دعای عمومی یگانه عبادتی در انگلستان است . دو گروه دیگری در این زمان شکل گرفت : 1- بپتیست‌ها 2- کواکرها

 

 بپتیست‌ها

این گروه ریشه در عقاید گروه جماعت گرا داشت. آنها معتقد بودند 1- تعمید با فرو رفتن در آب صورت می‌گیرد نه با پاشیدن آب سر 2- تعمید با فرو رفتن در آب فقط برای مومنان بالغ و نه کودکان انجام می‌گیرد، آنها تعمید اطفال را منکر شدند و تحت رهبری جان اسمیت 1554-1612 اولین آیین بپتیستی جماعت گرا را در انگلستان بوجود آوردند.

 

کواکرها

جامعه دینی دوستان یاکواکرها را جرج فوکس 1624-1691 کرد. به عقیده او همه مردم در درون خود ندای خدا را احساس می‌کنند، نور باطنی منشا اساسی یقین دینی و اطمینان معنوی عمیق است. و بر این اساس اگر خدا با قلب انسان مستقیماً سخن می‌گوید پس وحی کتاب مقدس چندان اساسی نیست. و لذا هر نوع دین بیرونی را باید انکار کرد. یعنی نهادهای کلیسایی، آیین‌های دینی، عبادات، روحانیان و سرودهای مذهبی باید کنار گذاشته شود. همچنین آنها منکر قسم خوردن، شرکت کردن در جنگ‌ها بودند.

 

قرن هجدهم : قرن اسقرار مجدد و نهضت اصلاح دینی

  1. در این دوره با اکتشافات جدید علمی کوپرنیک، گالیله و ... عقاید مردم در مورد عالم و مرکزیت انسان دگرگون شد.
  2. دکارت و بیکن یک روش علمی مبتنی بر مشاهده تجربی و شک نظام­ مند وضع کردند.

 

نهضت روشنگری

  1. این نهضت محصول انقلاب علمی بود.
  2. فیلسوفان روشنگری می‌گفتند شجاع باش تا بفهمی و اینگونه پیروان آنان به نوعی فردگرایی جدید و نظریه کامل بودن انسان کشیده شدند.
  3. کانت کتاب دین در محدوده عقل محض را نوشت و سعی کرد لزوم وجدان اخلاقی را بدون نیاز به معجزه ثابت کند. و آموزه‌های قدیمی مسیحیت را بیهوده تلقی می‌کرد.
  4. در قرن هجدهم بینش‌های روشنگری باعث بوجود آمدن دین خداباوری طبیعی شد.
  5. خداباوری طبیعی ؛ معتقدست خدا کاملاً در جهان طبیعی ظاهر شده است بنابراین به وحی فوق طبیعی نیازی نیست. خدا جهان را خلق کرد و آنرا از انسانهای صاحب عقل و قوانین قابل فهم پر کرد و وظیفه انسان این است که این قوانین را کشف کند و بر اساس عقل خود زندگی کند.
  6. نهضت روشنگری واکنشی فلسفی به آشفتگی‌های در مسیحت بود که در مقابل این نهضت واکنش دینی بنام زهدگرایی انجیلی بوجود آمد.

 

زهدگرایی انجیلی Ivangelical pietism :

  1. محرک اصلی این نهضت اصلاحات در آیین لوتر بود.
  2. رهبران این نهضت : فیلیپ یاکوب اسپینر و آگوست هرمن فرانک بودند.
  3. این نهضت واکنشی بر علیه بی بندوباری اخلاقی، صورت گرایی، سکولاریسم و بی تفاوتی دینی بود.
  4. اسپینر افرادی را برای مطالعه کتاب مقدس ترتیب داد که به هیت زهدگرایان معروف شد.
  5. ویژگی‌های زهدگرایی، ایمان مبتنی بر محوریت کتاب مقدس، احساس عمیق قلبی درباره گناه و آمرزش، تحول فردی، تقدس عملی در زندگی ساده مسیحی و تعلق خاطر و دغدغه نیازهای دیگران را داشتن است.
  6. زهدگراها باعث بوجود آمدن دو گروه مهم بودند:
  7. جمعیت برادران
  8. متدیست‌ها

 

 

جمعیت برادران Brethren

آنها گروهی از آنابپتیست‌ها بودند رهبر آنها الکساندر ماخ در آلمان بود 1679-1735 . قرائت آنها از مسیحیت بیشتر مبتنی بر کتاب مقدس بود. مشخصه آنها این بود که به هنگام تعمید سه بار در آب فرو می‌رفتند و به سه آئین مقدس شست و شوی پا، شام خداوند، و شام اخوت یا ضیافت دوستانه اعتقاد داشتند.

از این رو فرقه، فرقه دانکرها یا دانکاردها بوجود آمدند.

 

متدیست‌ها

آیین متدیست نهضتی احیاگر در کلیسای انگلیکن است که جان و سیلی و برادرش و دوستشان جرج وایتفلد آنرا بنیان گذاشتند. تاکید این آیین بر تحول فردی، اخوت گرم و موعظه پرشور است. آنها معتقد به تقدیس باطنی بودند و می‌خواستند زندگی را با دعا، مراقبه و اخوت سپری کنند این آیین وسیله‌ای برای تجدید حیات درونی کلسیا بود. او کلاسهایی برای عبادات هفتگی فراهم می‌کرد.

احیای دینی در انگلستان تحت حرکت متدیسم به وقوع پیوست.

احیای دینی در امریکا تحت نهضت احیاگرانه بیداری عظیم به وقوع پیوست.

 

دو نهضت مهم در امریکا:

  1. نهضت احیاگرانه بیداری عظیم
  2. نهضت خداباروی طبیعی و دین عقل گرای

 

نهضت احیاگرانه بیداری عظیم

این نهضت در قرن هجدهم در امریکا شروع شد و نوعی روحیه همکاری دینی را که مبتنی بر احساس مشترک دینی بود احیاء کرد. این نهضت با تلاش و اعظان بزرگ در کلیسا‌ها شروع شد. این آیین برتولد نو تاکید دارد، تولدی که غیرمنتظره است و معین می‌کند که آیا یک شخصی مسیحی است یا خیر. و اینکه تغییر کیش یک امر قلبی است نه صرفاً عقلی. در این دوره حاکمیت خدا یک اصل بنیادی بود.

کلیساهای جماعت گرا به دو فرقه 1-انوار جدید 2-انوار قدیم تقسیم شدند.

 

نهضت خداباوری طبیعی

  1. آنها معتقد بودند که می‌توان دین را به وجدان اخلاقی و رفتار نیک اخلاقی برد. خداباوری طبیعی دین عقل پسندی بودی که معجزات و آموزه تثلیث را که عقل نمی‌تواند درک کند را نفی می‌کرد. کل عقاید آنها در اعلامیه استقلال بیان شده است.
  2. فرقه‌های که در امریکا رشد کرد:
  3. کاتولیک‌های رومی
  4. کواکرها، منونایت‌ها، آمیش‌ها
  5. جمعیت برادران
  6. لوتری
  7. پیوریتن‌ها
  8. بپتیست‌ها
  9. انگلیکن‌ها
  10. متدیست‌ها

مقالات
سیاست
رسانه‎های دیجیتال
علوم انسانی
مدیریت
روش تحقیق‌وتحلیل
متفرقه
درباره فدک
مدیریت
مجله مدیریت معاصر
آیات مدیریتی
عکس نوشته‌ها
عکس نوشته
بانک پژوهشگران مدیریتی
عناوین مقالات مدیریتی
منابع درسی (حوزه و دانشگاه)
مطالعات
رصدخانه شخصیت‌ها
رصدخانه - فرهنگی
رصدخانه - دانشگاهی
رصدخانه - رسانه
رصدخانه- رویدادهای علمی
زبان
لغت نامه
تست زبان روسی
ضرب المثل روسی
ضرب المثل انگلیسی
جملات چهار زبانه
logo-samandehi
درباره ما | ارتباط با ما | سیاست حفظ حریم خصوصی | مقررات | خط مشی کوکی‌ها |
نسخه پیش آلفا 2000-2022 CMS Fadak. ||| Version : 5.2 ||| By: Fadak Solutions نسخه قدیم